نژاد افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «نژاد آرین یا نژاد هندواروپایی به دو شعبه بزرگ شرقی و غربی تقسیم می‌شود؛ شعبه غربی همان اقوامی‌اند که به طرف اروپا رفتند، مانند ژرمن‌ها، شعبه شرقی به ایران، سرزمین افغانستان و شمال هند رفتند و عامل خویشاوندی آنها زبان سانسکریت است. اقوام...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
مردم افغانستان به دو گروه نژادی عمده تقسیم می‌شوند:
نژاد سفید (شامل [[گروه‌های قومی پشتون افغانستان|پشتون‌ها]]، [[گروه های قومی تاجیک افغانستان|تاجیک‌ها]]، نورستانی‌ها، [[قوم قزلباش افغانستان|قزلباش‌ها]] و [[گروه های قومی پارسیوان افغانستان|فارسیوان‌ها]])؛
نژاد زرد (شامل [[قوم اُزبک افغانستان|ازبک‌ها]]، [[قوم ترکمن افغانستان|ترکمن‌ها]]، [[قوم قرقیز افغانستان|قیرقی‌ها]]، [[قوم مغول افغانستان|مغول‌ها]] و [[گروه های قومی هزاره‌ افغانستان|هزاره‌ها]]).
نژاد آرین یا نژاد هندواروپایی به دو شعبه بزرگ شرقی و غربی تقسیم می‌شود؛ شعبه غربی همان اقوامی‌اند که به طرف اروپا رفتند، مانند ژرمن‌ها، شعبه شرقی به ایران، سرزمین [[افغانستان]] و شمال هند رفتند و عامل خویشاوندی آنها زبان سانسکریت است.  
نژاد آرین یا نژاد هندواروپایی به دو شعبه بزرگ شرقی و غربی تقسیم می‌شود؛ شعبه غربی همان اقوامی‌اند که به طرف اروپا رفتند، مانند ژرمن‌ها، شعبه شرقی به ایران، سرزمین [[افغانستان]] و شمال هند رفتند و عامل خویشاوندی آنها زبان سانسکریت است.  


اقوام آریایی حدود سه‌هزار سال قبل از میلاد، از سایر اقوام آریایی و از موطن اصلی و اولیه خود، که آریا ویج نام داشته است و به‌منزله بهشت گم‌شده در دل آنها ماند، جدا و به سرزمین‌های جدید وارد شده و با غلبه بر سکنه بومی این مناطق، حاکم بلامنازع آن شدند و علاوه بر حاکمیت، آداب‌ورسوم و سنن خود را نیز رایج ساختند.
اقوام آریایی حدود سه‌هزار سال قبل از میلاد، از سایر اقوام آریایی و از موطن اصلی و اولیه خود، که آریا ویج نام داشته است و به‌منزله بهشت گم‌شده در دل آنها ماند، جدا و به سرزمین‌های جدید وارد شده و با غلبه بر سکنه بومی این مناطق، حاکم بلامنازع آن شدند و علاوه بر حاکمیت، آداب‌ورسوم و سنن خود را نیز رایج ساختند.


آریاهایی که به طرف جنوب آمدند دو دسته شدند: دسته‌ای به طرف سند، پنجاب و شمال هند رفتند و دسته‌ای به طرف سرزمین [[افغانستان]] و ایران آمدند و در آن ساکن شدند<ref>علی آبادی، علیرضا(1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بیین المللی الهدی،</ref>.
آریاهایی که به طرف جنوب آمدند دو دسته شدند: دسته‌ای به طرف سند، پنجاب و شمال هند رفتند و دسته‌ای به طرف سرزمین [[افغانستان]] و ایران آمدند و در آن ساکن شدند.<ref>علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ [[افغانستان]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بیین المللی الهدی]، ص 57و 60.</ref>
 
{{به روز رسانی}}


نیز نگاه کنید به
== نیز نگاه کنید به ==
[[نژادهای آرژانتین]]؛ [[اقوام و نژادهای اردن]]؛ [[نژاد در اسپانیا]]؛ [[نژادها در زیمبابوه]]؛ [[اقوام و نژادهای سودان]]؛ [[نژاد در کوبا]]؛ [[اقوام و قبایل مالی]]؛ [[نژاد در ژاپن]]؛ [[نژاد در سنگال]].


== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۴

مردم افغانستان به دو گروه نژادی عمده تقسیم می‌شوند:

نژاد سفید (شامل پشتون‌ها، تاجیک‌ها، نورستانی‌ها، قزلباش‌ها و فارسیوان‌ها

نژاد زرد (شامل ازبک‌ها، ترکمن‌ها، قیرقی‌ها، مغول‌ها و هزاره‌ها).

نژاد آرین یا نژاد هندواروپایی به دو شعبه بزرگ شرقی و غربی تقسیم می‌شود؛ شعبه غربی همان اقوامی‌اند که به طرف اروپا رفتند، مانند ژرمن‌ها، شعبه شرقی به ایران، سرزمین افغانستان و شمال هند رفتند و عامل خویشاوندی آنها زبان سانسکریت است.

اقوام آریایی حدود سه‌هزار سال قبل از میلاد، از سایر اقوام آریایی و از موطن اصلی و اولیه خود، که آریا ویج نام داشته است و به‌منزله بهشت گم‌شده در دل آنها ماند، جدا و به سرزمین‌های جدید وارد شده و با غلبه بر سکنه بومی این مناطق، حاکم بلامنازع آن شدند و علاوه بر حاکمیت، آداب‌ورسوم و سنن خود را نیز رایج ساختند.

آریاهایی که به طرف جنوب آمدند دو دسته شدند: دسته‌ای به طرف سند، پنجاب و شمال هند رفتند و دسته‌ای به طرف سرزمین افغانستان و ایران آمدند و در آن ساکن شدند.[۱]

در حال به روز رسانی و ویرایش

نیز نگاه کنید به

نژادهای آرژانتین؛ اقوام و نژادهای اردن؛ نژاد در اسپانیا؛ نژادها در زیمبابوه؛ اقوام و نژادهای سودان؛ نژاد در کوبا؛ اقوام و قبایل مالی؛ نژاد در ژاپن؛ نژاد در سنگال.

کتابشناسی

  1. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بیین المللی الهدی، ص 57و 60.