پیشینه روابط فرهنگی تونس و ایران: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «سابقه تاریخی و پیشینه میراث مشترک فرهنگی ایران و تونس به دوران امپراطوری هخامنشی میرسد. نام «کارخا»، که احتمالا همان کارتاژ یا قرطاجنه است، در سنگنوشته آرامگاه داریوش در نقش رستم وجود دارد. نقشههایی که امروزه، پیرامون تعیین مرزهای حکمر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ایران از نخستین کشورهایی بود که با اعزام نماینده به [[تونس]] در سال ۱۳۳۵ شمسی برابر با ۱۹۵۶ میلادی استقلال [[تونس]] را به رسمیت شناخت. سفارت ایران در [[تونس]] به تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۳۶ شمسی (۱۹۵۷م) افتتاح شد. حبیب بورقیبه به همراه همسرش، وسیله بورقیبه، در سال ۱۳۴۳ شمسی به تهران سفر کرد[i] و محمدرضا پهلوی نیز در فروردین ۱۳۴۸ شمسی به همراه همسرش، فرح دیبا، از [[تونس]] دیدار کرد. در سفر شاه ایران به [[تونس]] که هشت روز طول کشید، [[موافقت نامههای فرهنگی تونس و ایران|توافقنامههای فرهنگی و اقتصادی]] و نیز تفاهمنامه لغو روادید میان دو کشور امضا شد. سفارت [[تونس]] در تهران نیز در سال ۱۳۵۱ شمسی (۱۹۷۲م) افتتاح شد، امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران، در سال ۱۳۵۳ شمسی به [[تونس]] سفر کرد و با بورقیبه دیدار داشت. | |||
سابقه تاریخی و پیشینه [[پیشینه روابط فرهنگی تونس و ایران|میراث مشترک فرهنگی ایران و تونس]] به دوران امپراطوری هخامنشی میرسد. نام «کارخا»، که احتمالا همان کارتاژ یا قرطاجنه است، در سنگنوشته آرامگاه داریوش در نقش رستم وجود دارد. نقشههایی که امروزه، پیرامون تعیین مرزهای حکمرانی پادشاهی هخامنشیان وجود دارد، نشان میدهد کشورهای [[تونس]] و لیبی آخرین نقطه مرزی در غرب قلمرو هخامنشیان بوده است. ورود [[اسلام و مسلمانان تونس|اسلام به تونس]] و همراهی ایرانیها (بهویژه خراسانیها) با فاتحان عرب در فتح إفریقیه، نقطه عطفی در تاریخ و میراث مشترک فرهنگی دو کشور به شمار میرود. امروزه، خراسان و خراسانی در [[تونس]] به بنیخرسان معروفاند و مقبره بنیخرسان در شهر تونس مشهور است و باب بنیخرسان نیز نام یکی از درهای [[جامع زیتونه تونس|جامع زیتونه]] است. مهلبیان و [[اغلبیان در تونس|اغلبیان]] در انتقال فرهنگ و تمدن ایرانی به شمال آفریقا نقش مؤثری داشتند. تدوین تاریخ تمدن ایرانزمین و اصول آن در [[حفصیان در تونس|دوران حفصیان]] شکلگرفت.<ref name=":0">کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، ص55.</ref> ایرانیها بنیاد دانش، سپاهیگری، هنر، فرش، انار، لیموترش، نارنج و پرتقال را به [[تونس]] بردند<ref>کعاک، عثمان(1353). «پیوندهای تاریخی ایران و تونس». ترجمه حسین خدیوجم. هنر و مردم، 138،ص.31-41، قابل بازیابی از[https://ensani.ir/file/download/article/20101116092533-%D9%BE%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D9%88%20%D8%AA%D9%88%D9%86%D8%B3.pdf https://ensani.ir/file/download/article/20101116092533]</ref>. امروزه، حضور واژگان فارسی در زبان محاورهای [[تونس]] نشاندهنده عمق ارتباطات تاریخی فرهنگی ایران با این کشور مسلمان است و تحقیق درباره آن میتواند بسیاری از زوایای تاریک ارتباطات تمدنی دو کشور را آشکار سازد. برخی از واژگان فارسی موجود در [[تونس]] عبارت است از: | |||
==== [[سوسه تونس|سوسه]] ==== | |||
نام شهری معروف در [[تونس]] است که بهنظر میرسد با شهر باستانی شوش که راهشاهی هخامنشیان بوده است، ارتباط تاریخی داشته باشد. | |||
==== شاشیه ==== | |||
کلاه سنتی معروف مردان [[تونس]] است که بهنظر میرسد، منسوب به شهر چاچ از شهرهای آباد ماوراءالنهر ایران قدیم باشد. | |||
==== مهرجان ==== | |||
نامی است که در زبان عربی برای جشنواره بهکار میرود و با واژه مهرگان ارتباط تاریخی مفهومی دارد و از اصطلاحات پرکاربرد در [[تونس]] است. | |||
==== گلیم ==== | |||
با ورود هنر گلیمبافی ایرانی به [[تونس]]، این هنر با گلیم بافی بربری و بیزانسی درهم آمیخت وگلیم جاودان قیروانی را به وجود آورد. | |||
دیگر کلمات فارسی موجود در ادبیات محاورهای زبان عربی [[تونس]]، مانند شیشه (قلیان)، طربوش (سرپوش)، سبی قاضی، بنج چهار، مرسطان (بیمارستان)، دارصینی (دار[[چین]])، دستور (قانون اساسی)، دیوانه (گمرک)،کوشک، ایوان، رزنامه، رشته، زلابیه (زولبیا)، کلاح (کلاه)، نیارنج (نارنج) و نیروز (نوروز) از بعد ارتباطات فرهنگی زبانی قابل تأمل است. | |||
شاعران معروف ایران، با [[تونس]] و شهرهای آن آشنا بودهاند و در اشعار خود از آن یاد کردهاند. حافظ شیرازی (د۷۹۲ق) در شعری میگوید: عروس خاوری از شرم رای انور او/ بهجای خود بود ار راه قیروان گیرد. از سوی دیگر تونسیها با فرهنگ ایرانی از گذشتههای دور آشنا بودهاند. مطالعه آراء و افکار عمر خیام، خواجه نصیر طوسی و فارابی در [[تونس]] رواج داشته است. دیگر شاعران و حکیمان ایرانی، مانند فردوسی، سعدی، مولوی، ابنسینا، رازی و خوارزمی نامهایی آشنا برای نخبگان علمی فرهنگی [[تونس]] هستند. | |||
چند سالی است که تلاشهایی از سوی اندیشمندان تونسی برای گسترش شعر کلاسیک ایرانی در [[جامعه و نظام اجتماعی تونس|جامعه تونس]] انجام میشود. دکتر احمد طویلی از ادیبان معاصر [[تونس]] است که در زمینه ترجمه شعر شاعران بزرگ فارسی به عربی تلاشهای خوبی داشته است. برگزاری همایش بینالمللی شعر فارسی در اسفند ۱۳۸۷ شمسی از سوی بیتالحکمه و با همکاری [[نمایندگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تونس|رایزنی فرهنگی ایران در تونس]] که با حضور اندیشمندان ایرانی آقایان دکتر اسماعیل آذر، دکتر نصرالله امامی و دکتر کاووس حسنلی برگزار شد، نقش مهمی در آشنایی بیشتر تونسیها با جریانهای ادبی معاصر ایران داشت. | |||
شهرهایی مانند اصفهان و شیراز برای تونسیها بسیار شناختهشده است و نام چند خیابان اصلی در[[شهر تونس]] و دیگر شهرهای این کشور به اسم اصفهان و شیراز است. کتاب النجاه ابنسینا از نخستین کتابهایی است که با حروف سربی چاپ شده است و نسخهای از این چاپ منحصربهفرد در کتابخانه [[جامع زیتونه تونس|جامع زیتونه]] وجود دارد. نسخه خطی فارسی نفیسی نیز از کتاب موش وگربه عبید زاکانی در [[کتابخانه ملی تونس]] وجود دارد که متعلق به قرن هفتم هجری است. امروزه، آشنایی تونسیها با فرهنگ و تمدن ایران بیشتر از طریق منابع فرانسوی و اروپایی است و کاستیهای بسیاری دارد و باید کوشید تا زمینه آگاهی مستقیم جامعه و فرهنگ [[تونس]] با اندیشه اصیل ایرانی فراهم شود.<ref name=":1">عصمتیبایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ [[تونس]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،] ص254و257-260.</ref> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران]] | |||
== پاورقی == | |||
<small>[i] توصیف عکسی که از سفر بورقیبه به تهران در کتابخانه ملی ایران قرار دارد، اینگونه است: حبیب بورقیبه رئیسجمهور تونس با پالتوی مشکی عینکزده ایستاده زیر سایهبان سیاهرنگ در جایگاه مخصوص در حال گرفتن کلید شهر تهران از دست شادمان، شهردار تهران، محمدرضا پهلوی با لباس نظامی و شمشیر، عینکزده؛ فرح پهلوی با پوشش کاملا مشکی و دستکش سفیدکنار دیگر میهمانان و امیرعباس هویدا ایستاده است. عدهای از محافظان و بخشی از دیوارهای یک ساختمان، همچنین گلها و چند درخت در عکس دیده میشود.</small> | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:پیشینه روابط فرهنگی ایران و سایر کشورها]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۲
ایران از نخستین کشورهایی بود که با اعزام نماینده به تونس در سال ۱۳۳۵ شمسی برابر با ۱۹۵۶ میلادی استقلال تونس را به رسمیت شناخت. سفارت ایران در تونس به تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۳۶ شمسی (۱۹۵۷م) افتتاح شد. حبیب بورقیبه به همراه همسرش، وسیله بورقیبه، در سال ۱۳۴۳ شمسی به تهران سفر کرد[i] و محمدرضا پهلوی نیز در فروردین ۱۳۴۸ شمسی به همراه همسرش، فرح دیبا، از تونس دیدار کرد. در سفر شاه ایران به تونس که هشت روز طول کشید، توافقنامههای فرهنگی و اقتصادی و نیز تفاهمنامه لغو روادید میان دو کشور امضا شد. سفارت تونس در تهران نیز در سال ۱۳۵۱ شمسی (۱۹۷۲م) افتتاح شد، امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران، در سال ۱۳۵۳ شمسی به تونس سفر کرد و با بورقیبه دیدار داشت.
سابقه تاریخی و پیشینه میراث مشترک فرهنگی ایران و تونس به دوران امپراطوری هخامنشی میرسد. نام «کارخا»، که احتمالا همان کارتاژ یا قرطاجنه است، در سنگنوشته آرامگاه داریوش در نقش رستم وجود دارد. نقشههایی که امروزه، پیرامون تعیین مرزهای حکمرانی پادشاهی هخامنشیان وجود دارد، نشان میدهد کشورهای تونس و لیبی آخرین نقطه مرزی در غرب قلمرو هخامنشیان بوده است. ورود اسلام به تونس و همراهی ایرانیها (بهویژه خراسانیها) با فاتحان عرب در فتح إفریقیه، نقطه عطفی در تاریخ و میراث مشترک فرهنگی دو کشور به شمار میرود. امروزه، خراسان و خراسانی در تونس به بنیخرسان معروفاند و مقبره بنیخرسان در شهر تونس مشهور است و باب بنیخرسان نیز نام یکی از درهای جامع زیتونه است. مهلبیان و اغلبیان در انتقال فرهنگ و تمدن ایرانی به شمال آفریقا نقش مؤثری داشتند. تدوین تاریخ تمدن ایرانزمین و اصول آن در دوران حفصیان شکلگرفت.[۱] ایرانیها بنیاد دانش، سپاهیگری، هنر، فرش، انار، لیموترش، نارنج و پرتقال را به تونس بردند[۲]. امروزه، حضور واژگان فارسی در زبان محاورهای تونس نشاندهنده عمق ارتباطات تاریخی فرهنگی ایران با این کشور مسلمان است و تحقیق درباره آن میتواند بسیاری از زوایای تاریک ارتباطات تمدنی دو کشور را آشکار سازد. برخی از واژگان فارسی موجود در تونس عبارت است از:
سوسه
نام شهری معروف در تونس است که بهنظر میرسد با شهر باستانی شوش که راهشاهی هخامنشیان بوده است، ارتباط تاریخی داشته باشد.
شاشیه
کلاه سنتی معروف مردان تونس است که بهنظر میرسد، منسوب به شهر چاچ از شهرهای آباد ماوراءالنهر ایران قدیم باشد.
مهرجان
نامی است که در زبان عربی برای جشنواره بهکار میرود و با واژه مهرگان ارتباط تاریخی مفهومی دارد و از اصطلاحات پرکاربرد در تونس است.
گلیم
با ورود هنر گلیمبافی ایرانی به تونس، این هنر با گلیم بافی بربری و بیزانسی درهم آمیخت وگلیم جاودان قیروانی را به وجود آورد.
دیگر کلمات فارسی موجود در ادبیات محاورهای زبان عربی تونس، مانند شیشه (قلیان)، طربوش (سرپوش)، سبی قاضی، بنج چهار، مرسطان (بیمارستان)، دارصینی (دارچین)، دستور (قانون اساسی)، دیوانه (گمرک)،کوشک، ایوان، رزنامه، رشته، زلابیه (زولبیا)، کلاح (کلاه)، نیارنج (نارنج) و نیروز (نوروز) از بعد ارتباطات فرهنگی زبانی قابل تأمل است.
شاعران معروف ایران، با تونس و شهرهای آن آشنا بودهاند و در اشعار خود از آن یاد کردهاند. حافظ شیرازی (د۷۹۲ق) در شعری میگوید: عروس خاوری از شرم رای انور او/ بهجای خود بود ار راه قیروان گیرد. از سوی دیگر تونسیها با فرهنگ ایرانی از گذشتههای دور آشنا بودهاند. مطالعه آراء و افکار عمر خیام، خواجه نصیر طوسی و فارابی در تونس رواج داشته است. دیگر شاعران و حکیمان ایرانی، مانند فردوسی، سعدی، مولوی، ابنسینا، رازی و خوارزمی نامهایی آشنا برای نخبگان علمی فرهنگی تونس هستند.
چند سالی است که تلاشهایی از سوی اندیشمندان تونسی برای گسترش شعر کلاسیک ایرانی در جامعه تونس انجام میشود. دکتر احمد طویلی از ادیبان معاصر تونس است که در زمینه ترجمه شعر شاعران بزرگ فارسی به عربی تلاشهای خوبی داشته است. برگزاری همایش بینالمللی شعر فارسی در اسفند ۱۳۸۷ شمسی از سوی بیتالحکمه و با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در تونس که با حضور اندیشمندان ایرانی آقایان دکتر اسماعیل آذر، دکتر نصرالله امامی و دکتر کاووس حسنلی برگزار شد، نقش مهمی در آشنایی بیشتر تونسیها با جریانهای ادبی معاصر ایران داشت.
شهرهایی مانند اصفهان و شیراز برای تونسیها بسیار شناختهشده است و نام چند خیابان اصلی درشهر تونس و دیگر شهرهای این کشور به اسم اصفهان و شیراز است. کتاب النجاه ابنسینا از نخستین کتابهایی است که با حروف سربی چاپ شده است و نسخهای از این چاپ منحصربهفرد در کتابخانه جامع زیتونه وجود دارد. نسخه خطی فارسی نفیسی نیز از کتاب موش وگربه عبید زاکانی در کتابخانه ملی تونس وجود دارد که متعلق به قرن هفتم هجری است. امروزه، آشنایی تونسیها با فرهنگ و تمدن ایران بیشتر از طریق منابع فرانسوی و اروپایی است و کاستیهای بسیاری دارد و باید کوشید تا زمینه آگاهی مستقیم جامعه و فرهنگ تونس با اندیشه اصیل ایرانی فراهم شود.[۳]
نیز نگاه کنید به
پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران
پاورقی
[i] توصیف عکسی که از سفر بورقیبه به تهران در کتابخانه ملی ایران قرار دارد، اینگونه است: حبیب بورقیبه رئیسجمهور تونس با پالتوی مشکی عینکزده ایستاده زیر سایهبان سیاهرنگ در جایگاه مخصوص در حال گرفتن کلید شهر تهران از دست شادمان، شهردار تهران، محمدرضا پهلوی با لباس نظامی و شمشیر، عینکزده؛ فرح پهلوی با پوشش کاملا مشکی و دستکش سفیدکنار دیگر میهمانان و امیرعباس هویدا ایستاده است. عدهای از محافظان و بخشی از دیوارهای یک ساختمان، همچنین گلها و چند درخت در عکس دیده میشود.
کتابشناسی
- ↑ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، ص55.
- ↑ کعاک، عثمان(1353). «پیوندهای تاریخی ایران و تونس». ترجمه حسین خدیوجم. هنر و مردم، 138،ص.31-41، قابل بازیابی ازhttps://ensani.ir/file/download/article/20101116092533
- ↑ عصمتیبایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص254و257-260.