ارزش های اجتماعی در فرهنگ سنتی چین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «...................» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
................... | |||
[[نوع جامعه چین|جوامع چینی]] ساکن در سرزمین اصلی، تایوان و هنگکنگ، جزء جوامع«[[گرایش اجتماعی چینی(گوانشی)|جامعهگرا]]» به شمار میروند. [[گرایش اجتماعی چینی(گوانشی)|جامعهگرایی]] در میان [[نوع جامعه چین|جوامع سنتی و معاصر چین]] ویژگیهایی دارد که ریشه در [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی]] آنها داشته و در حوزه<sub></sub>های مختلفی از عملکرد روزانهی اجتماعی-روانی آنها بروز و ظهور مییابد. با یک بررسی جامع در [[ادبیات چینی]] میتوان چهار مقررات عمدهی [[نوع جامعه چین|جامعهگرایی چینی]] را بدین شرح مشاهده کرد: [[گرایش خانوادگی در چین|خانوادهگرایی]](نوع چینی گروهگرایی)؛ [[گرایش به دیگران چینی ها|رابطه گرایی]]؛ [[گرایش اقتدارخواهانه چینی ها|استبداد گرایی]]؛ و سایر گرایشها. این مقررات چهارگانه، ظهور پویای [[گرایش اجتماعی چینی(گوانشی)|جامعه گرایی چینی]] را در چهار زمینهی مهم زندگی اجتماعی به نمایش میگذارد. این مقررات، عملا راههای تنظیم مناسبات اجتماعی-روانی هستند که از سوی چینیها برای کنار آمدن با عوامل اجتماعی در عرصهی زندگی به کار گرفته شده و هرکدام دارای حوزهی فعالیت اجتماعی و فرایند روانی گستردهای هستند. | |||
=== '''[[گرایش خانوادگی در چین|خانواده دوستی]]'''=== | |||
در [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی چین]] [[گرایش خانوادگی در چین|خانواده دوستی]]، همیشه به منزلهی هستهی مرکزی [[گرایش خانوادگی در چین|خانوادهگرایی]] بوده است. در این جامعه، [[نهاد خانواده در چین|خانواده]]، و نه فرد، زیر ساخت اصلی واحد اجتماعی است. در این جامعه، [[نهاد خانواده در چین|خانواده]] به اندازهای مهم است که براساس آن یک گرایش قوی اجتماعی شکل گرفته که خدشه ناپذیر است. | |||
حیات، همبستگی، موفقیت و آیندهی [[وضعیت زنان در چین|خانواده]] خیلی مهمتر از اعضای [[نهاد خانواده در چین|خانواده]] است. در نتیجه، اعضای [[نهاد خانواده در چین|خانواده]] فردیت و خصیصههای ذاتی خود را در برابر [[نهاد خانواده در چین|خانواده]] از دست میدهند و هیچ سازمان ونهادی نمیتواند جایگزین [[گرایش به دیگران چینی ها|گروهگرایی خانوادگی]] شود. لذا، در جامعهی چینی، [[نهاد خانواده در چین|خانواده]]<nowiki/>به عنوان پایهی تمام نهادهای غیر [[نهاد خانواده در چین|خانواده]] به شمار میرود و یک فرد چینی تمام [[گرایش خانوادگی در چین|شرایط خانوادگی]] را در سایر [[گرایش به دیگران چینی ها|گروههای غیر خانوادگی]] اعمال و از طریق تعمیم [[روابط خانوادگی در چین|روابط خانوادگی]]، سایر نهادهای اجتماعی از نظر ساختار و عملکرد، [[نهاد خانواده در چین|خانوادهی دوم]] تلقی میشوند<ref>Yang, K.S. (1993).Chinese Social Orientation: An Integrative Analysis. (selected papers from the first international conference 1993''')'''</ref>. | |||
=== رابطه تشریفاتی === | |||
در [[نوع جامعه چین|جامعهی سنتی چینی]]، پنج نوع رابطهی جفتی وجود دارد: رابطهی میان امپراتور و زیر دستان؛ پدر و پسر؛ همسر و زن؛ برادران؛ و دوستان. این روابط جفتی چنان مستحکم است که هر فرد بایستی خود را با مقررات مربوط به هر یک از این ارتباطات تطبیق دهد. | |||
در این پنج نوع از رابطه، سه گونهی اول درون خانواده و دو گونهی دیگر برون خانوادگی است. البته، رابطهی امپراتور و رعایا و رابطهی بین دوستان نیز به صورت مجازی به منزلهی رابطهی پدر-پسر و رابطهی بین برادران تلقی میشود. همچنین است رابطهی استاد و شاگرد، رییس و مرئوس و مافوق و مادون. این پنج نوع رابطهی اجتماعی، شبکهی کاملی از هنجارهای روابط را شکل میدهند که تمام عرصهی زندگی را در بر میگیرد<ref>www.worldlearchinese.com</ref>. | |||
=== رابطه وابستگی متقابل === | |||
در جامعهی سنتی چینی، هر رابطه به عنوان مکمل رابطهی مقابل تعریف شده است. در فعالیت معمول اجتماعی، پذیرفتن هر نقشی در ارتباط با نقش دیگر امکان پذیر است. به عبارت دیگر، تمام فعالیتهای اجتماعی نقش تعاملی داشته و نقش تعاملی بر پایهی نقش تکمیلی است. نقش جفتی نه تنها در سطح ساختاری، بلکه در سطح عملی هم مکملی است. لذا، دو طرف به صورت انگیزهای، احساسی، منفعتی و رفتاری به هم وابسته هستند و این نوع از وابستگی درونی جفتی، آشکارترین ویژگی جامعهی [[چین]] است. | |||
=== رابطهی هماهنگ === | |||
از گذشتههای خیلی دور، چینیها به ویژگی تأکید زیاد بر هماهنگی و وحدت در روابط اجتماعی و درون گروهی شناخته شدهاند. لذا، اغلب مردم نیازمند پیروی از هماهنگی با مقررات اجتماعی در روابط اجتماعی خود هستند<ref>china Publishes، 2006</ref>.در این نوع از روابط، دو طرف میبایست براساس مقررات همان نوع از روابط عمل کنند تا انتظارات متقابلی که از این رابطه شکل گرفته با موفقیت برآورده شود. | |||
به نظر میرسد از دوران باستان مردم [[چین]] از هرج ومرج اجتماعی هراس داشتهاند. آنها در برابر هرج و مرج اجتماعی بردبار ولی به شدت از آن بیزار و هراسناک میباشند. نا هماهنگی درونی و حتی فکر آن، موجب اضطراب غیر قابل تحمل برای آنهاست. نیاز شدید به کاهش و یا از بین بردن این ضطراب و هراس افراد را وادار میکند تا به هر طریق ممکن، شرایط هماهنگ را برقرار و از هرگونه نا هماهنگی اجتناب نماید(Xiaokang).(←[[گرایش اجتماعی چینی(گوانشی)]]) | |||
===سیستم اقتدارخواهانه چینی ها=== | |||
در [[نوع جامعه چین|جامعهی سنتی چینی]]، در تمامی خانوادهها، چه دهقان و یا زمیندار، تحت شرایط تاریخی خاصی، یک سیستم پدرسالاری قوی شکل گرفته است. پدر برای مدیریت خانواده از قدرت مطلقه برخوردار است. افزون براین، این نگرش رفتاری به رییس خانواده به عنوان قدرت غیرقابل چالش، به رهبران جامعه و نهادها و سازمانهای بزرگتر مانند حاکمان محلی و امپراتور نیز گسترش یافته است. در نتیجه، مقامات دولتی و امپراتور به عنوان پدر دوم تلقی شده و وفاداری مطلق و تبعیت محض رعایا مانند پسر از یک پدر صورت میگیرد. بنابراین، میتوان گفت که حاکمیت پدرسالار الگویی برای مقامات دولتی و قدرت امپراتوری بوده است. دولت هم همیشه تمهیداتی را به مورد اجرا گذاشته تا از نظر قانونی و رسمی قدرت پدرسالارانه را تشویق و تقویت کند. اعمال حاکمیت دوگانهی پدرسالاری و امپراتوری، [[گرایش اقتدارخواهانه چینی ها|گرایش اقتدار گرایانهی]] [[نوع جامعه چین|جامعهی سنتی]] را تقویت کرده است. | |||
===[[گرایش به دیگران چینی ها]]=== | |||
در اینجا، منظور از«دیگران» فرد یا افراد و گروه خاصی نیست، بلکه یک مخاطب واقعی یا مجازی غیر خاص است که برخی اوقات شامل حتی اعضای [[نهاد خانواده در چین|خانواده]]<nowiki/>و افراد آشنایی که اخیرا در روند فعل و انفعالات دخالتی نداشتهاند هم میشود. [[گرایش به دیگران چینی ها|گرایش به«دیگران»]] به شرایط پیچیدهی فعل و انفعالات اجتماعی دلالت میکند که در آن چینیها از نظر روانی و سطوح رفتاری واقعا تحت تأثیر آن قرار گرفته باشند. به شخصی گرایش کرده به دیگران گفته میشود که نسبت به دیدگاه، مورد قبول جامعه و انتقاد و اظهار نظر دیگران در مورد او حساس بوده و تلاش میکند تا مطابق نظر آنها رفتار کند. | |||
=== تطابق قوی با دیگران === | |||
چینیها در زندگی روزمره، مایلند از اختلافات پرهیز و از مشابهت فکری و رفتاری تعریف و تمجید کنند. در [[نوع جامعه چین|جامعهی سنتی و معاصر چین]]، آموختن تطبیق یافتن با جامعه مدام مورد تأکید قرار میگیرد. نهادهای مختلف اجتماعی در سطوح مختلف زندگی تلاش میکنند تا از طریق انتقاد، رد کردن و مجازات دیدگاههای مخالف، رفتارهای غیر معمول را سرکوب و از میان بردارند. احساسات ناخوشایند موجود نسبت به نظر مخالف، زمینهی اضطراب را فراهم میسازد. لذا، آنها وقتی نظری مخالف دیگران مطرح میکنند، خود دچار اضطراب میشوند. این اضطرابهای فردی، ممکن است از طریق تعاملات اجتماعی به تدریج تبدیل به اضطراب گروهی شود. به همین جهت استکه مردم تلاش میکنند منبع و منشأ اضطرابهای گروهی که دیدگاههای مخالف فردی است را کاهش داده و یا از میان بردارند. فشار اجتماعی که از این طریق بر افراد وارد میشود، برای تطبیق دادن خود با جامعه کافی است. | |||
=== توجه عمیق به مقررات اجتماعی === | |||
در [[نوع جامعه چین|جوامع سنتی و معاصر چینی]]، مقررات و استانداردهای اجتماعی، تا آنجا که بیانگر احساس و آگاهی دیگران است، خطوط اصلی رفتاری [[نوع جامعه چین|جامعه]] را ترسیم و مهم تلقی میشود. این مقررات تنها یک مفهوم انتزاعی نبوده بلکه معیاری برای ارزشگذاری و قضاوت جامعه در مورد رفتار فردی شمرده میشود، و نقض کنندگان آن مورد سرزنش، انتقاد، و مجازات قرار میگیرند. پرهیز از نگاه منفی جامعه نسبت به رفتار فرد، شخص را وادار به رعایت شدید این نرمهای اجتماعی کرده تا حدیکه تکرار آن به تدریج رعایت مقررات به هدف اصلی هر فرد تبدیل شده و از سوی دیگران مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرد. | |||
=== توجه به شهرت و معروف شدن === | |||
چینیها با تلقی از دیگران به عنوان ناظران همه جا حاضر و گردآورندگان اطلاعات اجتماعی و ارایه کنندگان چهرهی خوب از خود، افراد هوشیاری هستند. آنها در یک فرایند شناختی و نظارتی، اطلاعات اجتماعی گردآوری شده را با اطلاعات درونگرایانهی شخصی تطبیق داده تا پیوسته خود را مطرح نمایند. این کار را برای ارایهی تصویر بهتر و در نتیجه کسب شهرت انجام میدهند. برای چینیها نشان دادن خود به عنوان فردی تابع مقررات اجتماعی، با هدف ارایهی چهرهی خوب از خود به منظور به دست آوردن تعریف و تمجید دیگران و درنهایت کسب شهرت خیلی مهم است. شهرت خوب موجب میشود که یک چینی احساس آبرومندی کرده و از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار شود. اصولا، ارزش هر فرد در [[نهاد خانواده در چین|خانواده]] و جامعه، بستگی به میزان رعایت قوانین و مقررات [[گرایش خانوادگی در چین|خانوادگی]] و شهرت اجتماعی او دارد. لذا، چینیها، اغلب بین دو تمایل تغییر احساسات خود برای تطبیق با دیگران و حفظ و پایداری هویت فردی خود، گرفتار هستند. آنها، برای حل این مشکل از خود دو وجهه میسازند، وجههای در میان جامعه و وجههای در نزد خود. در حالیکه وجههی عمومی آنها برای تطبیق با نرمهای اجتماعی دایم در حال تغییر است، وجههی خود فردی بدون تغییر، ثابت و استوار باقی میماند. | |||
البته بایستی یادآور شد که این ثبات در [[روابط اجتماعی در چین|روابط و گرایشهای اجتماعی سنتی چین]]، در شرایط کنونی و پس از اجرای اصلاحات اقتصادی که زمینه را برای تغییر در ارزشهای سنتی فرهنگی و اجتماعی جامعهی چینی نیز فراهم ساخته است، هم به عنوان یک سیستم پویا و هم به عنوان یک الگوی شخصیتی، به شدت تحت تأثیر تغییرات اجتماعی ناشی از نوگرایی اجتماعی قرار گرفته است. از آنجا که جامعهی کنونی [[چین]] درحال انتقال از جامعهی سنتی کشاورزی به جامعهی مدرن تجاری و صنعتی است، [[گرایش اجتماعی چینی(گوانشی)|گرایشهای اجتماعی]] آن هم مسیر اصلی گذشته را از دست داده و ویژگیهایش درحال تغییر و تحول است. | |||
سه [[نوع جامعه چین|جامعهی مختلف چینی]](سرزمین اصلی، هنگکنگ و [[تایوان]]) از نظر سطح نوگرایی با هم تفاوت دارند. در نتیجه، مردمان این جوامع نیز از نظر [[گرایش اجتماعی چینی(گوانشی)|گرایش اجتماعی]] با هم متفاوت هستند. باتوجه به بالا بودن میزان نوگرایی در جوامع چینی هنگکنگ و تایوان، پیش بینی میشود که تغییر در الگوی [[گرایش اجتماعی چینی(گوانشی)|جامعه گرایی]] در این دو منطقه، احتمالا بیش از سرزمین اصلی باشد.<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، جلد اول، ص.271-285</ref> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[هنجارها و ارزش های اجتماعی زیمبابوه]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی لبنان]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی کانادا]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی کوبا]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی ژاپن]]؛ [[هنجارها و ارزشهای اجتماعی سنگال]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی مالی]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی سودان]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی تایلند]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی اوکراین]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی اسپانیا]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی اردن]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی سیرالئون]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی قزاقستان]]؛ [[هنجارها و ارزش های اجتماعی بنگلادش]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:هنجارها وناهنجاری های اجتماعی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۰
جوامع چینی ساکن در سرزمین اصلی، تایوان و هنگکنگ، جزء جوامع«جامعهگرا» به شمار میروند. جامعهگرایی در میان جوامع سنتی و معاصر چین ویژگیهایی دارد که ریشه در فرهنگ سنتی آنها داشته و در حوزههای مختلفی از عملکرد روزانهی اجتماعی-روانی آنها بروز و ظهور مییابد. با یک بررسی جامع در ادبیات چینی میتوان چهار مقررات عمدهی جامعهگرایی چینی را بدین شرح مشاهده کرد: خانوادهگرایی(نوع چینی گروهگرایی)؛ رابطه گرایی؛ استبداد گرایی؛ و سایر گرایشها. این مقررات چهارگانه، ظهور پویای جامعه گرایی چینی را در چهار زمینهی مهم زندگی اجتماعی به نمایش میگذارد. این مقررات، عملا راههای تنظیم مناسبات اجتماعی-روانی هستند که از سوی چینیها برای کنار آمدن با عوامل اجتماعی در عرصهی زندگی به کار گرفته شده و هرکدام دارای حوزهی فعالیت اجتماعی و فرایند روانی گستردهای هستند.
خانواده دوستی
در فرهنگ سنتی چین خانواده دوستی، همیشه به منزلهی هستهی مرکزی خانوادهگرایی بوده است. در این جامعه، خانواده، و نه فرد، زیر ساخت اصلی واحد اجتماعی است. در این جامعه، خانواده به اندازهای مهم است که براساس آن یک گرایش قوی اجتماعی شکل گرفته که خدشه ناپذیر است.
حیات، همبستگی، موفقیت و آیندهی خانواده خیلی مهمتر از اعضای خانواده است. در نتیجه، اعضای خانواده فردیت و خصیصههای ذاتی خود را در برابر خانواده از دست میدهند و هیچ سازمان ونهادی نمیتواند جایگزین گروهگرایی خانوادگی شود. لذا، در جامعهی چینی، خانوادهبه عنوان پایهی تمام نهادهای غیر خانواده به شمار میرود و یک فرد چینی تمام شرایط خانوادگی را در سایر گروههای غیر خانوادگی اعمال و از طریق تعمیم روابط خانوادگی، سایر نهادهای اجتماعی از نظر ساختار و عملکرد، خانوادهی دوم تلقی میشوند[۱].
رابطه تشریفاتی
در جامعهی سنتی چینی، پنج نوع رابطهی جفتی وجود دارد: رابطهی میان امپراتور و زیر دستان؛ پدر و پسر؛ همسر و زن؛ برادران؛ و دوستان. این روابط جفتی چنان مستحکم است که هر فرد بایستی خود را با مقررات مربوط به هر یک از این ارتباطات تطبیق دهد.
در این پنج نوع از رابطه، سه گونهی اول درون خانواده و دو گونهی دیگر برون خانوادگی است. البته، رابطهی امپراتور و رعایا و رابطهی بین دوستان نیز به صورت مجازی به منزلهی رابطهی پدر-پسر و رابطهی بین برادران تلقی میشود. همچنین است رابطهی استاد و شاگرد، رییس و مرئوس و مافوق و مادون. این پنج نوع رابطهی اجتماعی، شبکهی کاملی از هنجارهای روابط را شکل میدهند که تمام عرصهی زندگی را در بر میگیرد[۲].
رابطه وابستگی متقابل
در جامعهی سنتی چینی، هر رابطه به عنوان مکمل رابطهی مقابل تعریف شده است. در فعالیت معمول اجتماعی، پذیرفتن هر نقشی در ارتباط با نقش دیگر امکان پذیر است. به عبارت دیگر، تمام فعالیتهای اجتماعی نقش تعاملی داشته و نقش تعاملی بر پایهی نقش تکمیلی است. نقش جفتی نه تنها در سطح ساختاری، بلکه در سطح عملی هم مکملی است. لذا، دو طرف به صورت انگیزهای، احساسی، منفعتی و رفتاری به هم وابسته هستند و این نوع از وابستگی درونی جفتی، آشکارترین ویژگی جامعهی چین است.
رابطهی هماهنگ
از گذشتههای خیلی دور، چینیها به ویژگی تأکید زیاد بر هماهنگی و وحدت در روابط اجتماعی و درون گروهی شناخته شدهاند. لذا، اغلب مردم نیازمند پیروی از هماهنگی با مقررات اجتماعی در روابط اجتماعی خود هستند[۳].در این نوع از روابط، دو طرف میبایست براساس مقررات همان نوع از روابط عمل کنند تا انتظارات متقابلی که از این رابطه شکل گرفته با موفقیت برآورده شود.
به نظر میرسد از دوران باستان مردم چین از هرج ومرج اجتماعی هراس داشتهاند. آنها در برابر هرج و مرج اجتماعی بردبار ولی به شدت از آن بیزار و هراسناک میباشند. نا هماهنگی درونی و حتی فکر آن، موجب اضطراب غیر قابل تحمل برای آنهاست. نیاز شدید به کاهش و یا از بین بردن این ضطراب و هراس افراد را وادار میکند تا به هر طریق ممکن، شرایط هماهنگ را برقرار و از هرگونه نا هماهنگی اجتناب نماید(Xiaokang).(←گرایش اجتماعی چینی(گوانشی))
سیستم اقتدارخواهانه چینی ها
در جامعهی سنتی چینی، در تمامی خانوادهها، چه دهقان و یا زمیندار، تحت شرایط تاریخی خاصی، یک سیستم پدرسالاری قوی شکل گرفته است. پدر برای مدیریت خانواده از قدرت مطلقه برخوردار است. افزون براین، این نگرش رفتاری به رییس خانواده به عنوان قدرت غیرقابل چالش، به رهبران جامعه و نهادها و سازمانهای بزرگتر مانند حاکمان محلی و امپراتور نیز گسترش یافته است. در نتیجه، مقامات دولتی و امپراتور به عنوان پدر دوم تلقی شده و وفاداری مطلق و تبعیت محض رعایا مانند پسر از یک پدر صورت میگیرد. بنابراین، میتوان گفت که حاکمیت پدرسالار الگویی برای مقامات دولتی و قدرت امپراتوری بوده است. دولت هم همیشه تمهیداتی را به مورد اجرا گذاشته تا از نظر قانونی و رسمی قدرت پدرسالارانه را تشویق و تقویت کند. اعمال حاکمیت دوگانهی پدرسالاری و امپراتوری، گرایش اقتدار گرایانهی جامعهی سنتی را تقویت کرده است.
گرایش به دیگران چینی ها
در اینجا، منظور از«دیگران» فرد یا افراد و گروه خاصی نیست، بلکه یک مخاطب واقعی یا مجازی غیر خاص است که برخی اوقات شامل حتی اعضای خانوادهو افراد آشنایی که اخیرا در روند فعل و انفعالات دخالتی نداشتهاند هم میشود. گرایش به«دیگران» به شرایط پیچیدهی فعل و انفعالات اجتماعی دلالت میکند که در آن چینیها از نظر روانی و سطوح رفتاری واقعا تحت تأثیر آن قرار گرفته باشند. به شخصی گرایش کرده به دیگران گفته میشود که نسبت به دیدگاه، مورد قبول جامعه و انتقاد و اظهار نظر دیگران در مورد او حساس بوده و تلاش میکند تا مطابق نظر آنها رفتار کند.
تطابق قوی با دیگران
چینیها در زندگی روزمره، مایلند از اختلافات پرهیز و از مشابهت فکری و رفتاری تعریف و تمجید کنند. در جامعهی سنتی و معاصر چین، آموختن تطبیق یافتن با جامعه مدام مورد تأکید قرار میگیرد. نهادهای مختلف اجتماعی در سطوح مختلف زندگی تلاش میکنند تا از طریق انتقاد، رد کردن و مجازات دیدگاههای مخالف، رفتارهای غیر معمول را سرکوب و از میان بردارند. احساسات ناخوشایند موجود نسبت به نظر مخالف، زمینهی اضطراب را فراهم میسازد. لذا، آنها وقتی نظری مخالف دیگران مطرح میکنند، خود دچار اضطراب میشوند. این اضطرابهای فردی، ممکن است از طریق تعاملات اجتماعی به تدریج تبدیل به اضطراب گروهی شود. به همین جهت استکه مردم تلاش میکنند منبع و منشأ اضطرابهای گروهی که دیدگاههای مخالف فردی است را کاهش داده و یا از میان بردارند. فشار اجتماعی که از این طریق بر افراد وارد میشود، برای تطبیق دادن خود با جامعه کافی است.
توجه عمیق به مقررات اجتماعی
در جوامع سنتی و معاصر چینی، مقررات و استانداردهای اجتماعی، تا آنجا که بیانگر احساس و آگاهی دیگران است، خطوط اصلی رفتاری جامعه را ترسیم و مهم تلقی میشود. این مقررات تنها یک مفهوم انتزاعی نبوده بلکه معیاری برای ارزشگذاری و قضاوت جامعه در مورد رفتار فردی شمرده میشود، و نقض کنندگان آن مورد سرزنش، انتقاد، و مجازات قرار میگیرند. پرهیز از نگاه منفی جامعه نسبت به رفتار فرد، شخص را وادار به رعایت شدید این نرمهای اجتماعی کرده تا حدیکه تکرار آن به تدریج رعایت مقررات به هدف اصلی هر فرد تبدیل شده و از سوی دیگران مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرد.
توجه به شهرت و معروف شدن
چینیها با تلقی از دیگران به عنوان ناظران همه جا حاضر و گردآورندگان اطلاعات اجتماعی و ارایه کنندگان چهرهی خوب از خود، افراد هوشیاری هستند. آنها در یک فرایند شناختی و نظارتی، اطلاعات اجتماعی گردآوری شده را با اطلاعات درونگرایانهی شخصی تطبیق داده تا پیوسته خود را مطرح نمایند. این کار را برای ارایهی تصویر بهتر و در نتیجه کسب شهرت انجام میدهند. برای چینیها نشان دادن خود به عنوان فردی تابع مقررات اجتماعی، با هدف ارایهی چهرهی خوب از خود به منظور به دست آوردن تعریف و تمجید دیگران و درنهایت کسب شهرت خیلی مهم است. شهرت خوب موجب میشود که یک چینی احساس آبرومندی کرده و از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار شود. اصولا، ارزش هر فرد در خانواده و جامعه، بستگی به میزان رعایت قوانین و مقررات خانوادگی و شهرت اجتماعی او دارد. لذا، چینیها، اغلب بین دو تمایل تغییر احساسات خود برای تطبیق با دیگران و حفظ و پایداری هویت فردی خود، گرفتار هستند. آنها، برای حل این مشکل از خود دو وجهه میسازند، وجههای در میان جامعه و وجههای در نزد خود. در حالیکه وجههی عمومی آنها برای تطبیق با نرمهای اجتماعی دایم در حال تغییر است، وجههی خود فردی بدون تغییر، ثابت و استوار باقی میماند.
البته بایستی یادآور شد که این ثبات در روابط و گرایشهای اجتماعی سنتی چین، در شرایط کنونی و پس از اجرای اصلاحات اقتصادی که زمینه را برای تغییر در ارزشهای سنتی فرهنگی و اجتماعی جامعهی چینی نیز فراهم ساخته است، هم به عنوان یک سیستم پویا و هم به عنوان یک الگوی شخصیتی، به شدت تحت تأثیر تغییرات اجتماعی ناشی از نوگرایی اجتماعی قرار گرفته است. از آنجا که جامعهی کنونی چین درحال انتقال از جامعهی سنتی کشاورزی به جامعهی مدرن تجاری و صنعتی است، گرایشهای اجتماعی آن هم مسیر اصلی گذشته را از دست داده و ویژگیهایش درحال تغییر و تحول است.
سه جامعهی مختلف چینی(سرزمین اصلی، هنگکنگ و تایوان) از نظر سطح نوگرایی با هم تفاوت دارند. در نتیجه، مردمان این جوامع نیز از نظر گرایش اجتماعی با هم متفاوت هستند. باتوجه به بالا بودن میزان نوگرایی در جوامع چینی هنگکنگ و تایوان، پیش بینی میشود که تغییر در الگوی جامعه گرایی در این دو منطقه، احتمالا بیش از سرزمین اصلی باشد.[۴]
نیز نگاه کنید به
هنجارها و ارزش های اجتماعی زیمبابوه؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی لبنان؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی کانادا؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی کوبا؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی ژاپن؛ هنجارها و ارزشهای اجتماعی سنگال؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی مالی؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی سودان؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی تایلند؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی اوکراین؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی اسپانیا؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی اردن؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی سیرالئون؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی قزاقستان؛ هنجارها و ارزش های اجتماعی بنگلادش
کتابشناسی
- ↑ Yang, K.S. (1993).Chinese Social Orientation: An Integrative Analysis. (selected papers from the first international conference 1993)
- ↑ www.worldlearchinese.com
- ↑ china Publishes، 2006
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، ص.271-285