سینمای سنگال: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
از چهره های سینمای سنگال بعد از سامبن باید به "[[جیبریل دیوپ مامبتی]]"(Djibril Diop Mambéty) اشاره کرد که در سال 1945 به دنیا و در سال 1998 از دنیا رفت. او علاوه بر اینکه یک هنر پیشه بود هفت فیلم ساخت که مهمترین آنها "توکی بوکی"(Touki Bouki) (سفر کفتار) (1973) و فیلم "کفتار ها"(Hyènes) (1992) است. موضوعات این فیلم ها مربوط به نسل جوان است، در آثار او کمتر موضوعات سیاسی به چشم می خورد. او به نمادهای مردمی سنگال از جمله کفتار که حیوانی خبیث و حقه باز است حمله می کند. فیلم توکی بوکی بازتاب قصه های سنگالی زیادی است که بیشتر روی فرهنگ مردم سنگال متمرکز و به آن یک بعد ملی می دهد. | از چهره های سینمای سنگال بعد از سامبن باید به "[[جیبریل دیوپ مامبتی]]"(Djibril Diop Mambéty) اشاره کرد که در سال 1945 به دنیا و در سال 1998 از دنیا رفت. او علاوه بر اینکه یک هنر پیشه بود هفت فیلم ساخت که مهمترین آنها "توکی بوکی"(Touki Bouki) (سفر کفتار) (1973) و فیلم "کفتار ها"(Hyènes) (1992) است. موضوعات این فیلم ها مربوط به نسل جوان است، در آثار او کمتر موضوعات سیاسی به چشم می خورد. او به نمادهای مردمی سنگال از جمله کفتار که حیوانی خبیث و حقه باز است حمله می کند. فیلم توکی بوکی بازتاب قصه های سنگالی زیادی است که بیشتر روی فرهنگ مردم سنگال متمرکز و به آن یک بعد ملی می دهد. | ||
"[[موسی سِن آبسا]]" (Moussa Sène Absa) (1958) نیز نه تنها یک هنر پیشه، کمدین و نقاش نبود بلکه حدود ده فیلم نیز ساخت. از بین آنها می توان به"سا توئیست در پوپِنگین"(Ca Twiste à Popenguine) (1993) اشاره کرد که فیلمی از رویای جوانان سیاه در پاریس را نشان می دهد و فیلم "اینگونه فرشته ها می میرند"(Ainsi Meurent les Anges) (2001) که داستان عشق بین جوانان سنگالی و کشور فرانسه را به تصویر می کشد. | "[[موسی سِن آبسا]]" (Moussa Sène Absa) (1958) نیز نه تنها یک هنر پیشه، کمدین و نقاش نبود بلکه حدود ده فیلم نیز ساخت. از بین آنها می توان به"سا توئیست در پوپِنگین"(Ca Twiste à Popenguine) (1993) اشاره کرد که فیلمی از رویای جوانان سیاه در [[پاریس]] را نشان می دهد و فیلم "اینگونه فرشته ها می میرند"(Ainsi Meurent les Anges) (2001) که داستان عشق بین جوانان سنگالی و کشور فرانسه را به تصویر می کشد. | ||
"[[ژو گی راماکا]]" (Jo Gaye Ramaka) چهره دیگر سینمای سنگال در سال 1952 در سنت لوئی به دنیا آمد. بیشتر آثار او مستنداتی هستند که در آن آنیمسیت سنگالی را به تصویر و ارج می کشد. به طور مثال در دو اثرش "آئین های باران" (1985) (Les Rites de Pluies) و "سازندگان باران (Les faiseurs de pluie) (1988) نشان می دهد که در هنگام خشکسالی در سنگال مردم هنوز طی آئین هایی از سازندگان باران درخواست بارش باران می کنند. | "[[ژو گی راماکا]]" (Jo Gaye Ramaka) چهره دیگر سینمای سنگال در سال 1952 در سنت لوئی به دنیا آمد. بیشتر آثار او مستنداتی هستند که در آن آنیمسیت سنگالی را به تصویر و ارج می کشد. به طور مثال در دو اثرش "آئین های باران" (1985) (Les Rites de Pluies) و "سازندگان باران (Les faiseurs de pluie) (1988) نشان می دهد که در هنگام خشکسالی در سنگال مردم هنوز طی آئین هایی از سازندگان باران درخواست بارش باران می کنند. |
نسخهٔ ۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۱
مفهوم «سینمای آفریقایی» به فیلم ها و تولیدات سینمایی کشورهای آفریقایی، از آفریقای شمالی تا آفریقای جنوبی و آفریقای زیر صحرا گفته می شود. سینمای آفریقا در این قاره مفهوم بسیار رایجی است که ریشه آن به "فدراسیون طرفداران سینما و فیلم سازان آفریقایی" (Fédération panafricanisme des cinéastes) (FEPACI) بر می گردد. به علت وجود تنوع مفاهیم اجتماعی و فرهنگی که در قاره آفریقا وجود دارد، بهتر است که از "سینماهای آفریقایی" صحبت کرد.
- تاریخچه سینما
سینماهای آفریقا نسبتاً جوان هستند، زیرا فیلم هایی که از آنها به عنوان «سینمای آفریقا» یاد می شود همگی پس از استقلال و استعمار زدایی ( سال های 1950 و 1960) ساخته شده اند، حتی اگر از قرن 20 صنعت سینما در آفریقای جنوبی و تونس از سال 1920 وجود داشته باشد.
سینما برای اولین بار هنگامی پایش را به سنگال، کشور زیر سلطه استعمار فرانسه گذاشت که ژرژ ملیس(George Melis) فیلمساز بزرگ فرانسوی و خالق اثر مهم «سفر به ماه» (۱۹۰۳) دو فیلم با نام های «راهپیمایی داکار» و «رقص سیاهان سیرک نو» را در این کشور در سال ۱۹۰۵ تولید کرد.
اما اگر بخواهیم سینمای سنگال و آفریقای سیاه (اصطلاحی است که به کشورهای پایین صحرای بزرگ آفریقا گفته می شود) را پیش از استقلال کشورهایش که اغلب در دهه شصت میلادی اتفاق افتاد بررسی کنیم باید به سال ۱۹۳۴ و فرمان لاوال (Laval Decree) برگردیم. این فرمان به قانونی فرانسوی گفته می شد که محتوای تمام فیلم های ساخته شده در کشورهای فرانسوی زبان قاره آفریقا را کنترل می کرد. فرمان لاوال بر هر موضوعی که به سرزنش حکومت استعماری می پرداخت اعمال سانسور می کرد با این حال این سیاست به گونه ای منتج به ساخت اولین فیلم آفریقایی فرانسوی زبان شد. فیلم کوتاه ۲۲ دقیقه ای «آفریقا در کنار رود سن» اثر پائولین سومانو ویرا (Paulin Soumanou Vieyra) که اولین فیلم آفریقایی فرانسوی زبان تاریخ سینماست در سال ۱۹۵۵ متاثر از سینمای نئورالیسم ایتالیا در کشور فرانسه تولید شد ویرا این فیلم را با همکاری سه دوست فیلمساز دیگرش ممدو سار (Mamado Sar)، رابرت کریستان (Robert Crisiain) و ژاک ملوکان( Jack Malokan) ساخت. این فیلم در حالی ساخته شد که قانون استعمار فرانسه شهروندان سنگالی را از ساختن فیلم منع کرده بود. وی همچنین اولین تاریخ شناس سینماهای آفریقا می باشد.
«آفریقا در کنار رود سن» (Seine) اثر پائولین سومانو ویرا که اولین فیلم سنگالی تاریخ سینما نیز است در سال ۱۹۵۵ متاثر از سینمای نئورالیسم ایتالیا در کشور فرانسه تولید شد «آفریقا در کنار رود سن» تلاش بصری گروهی از هنرمندان و دانشجویان آفریقایی است که در جستجوی فرهنگ و تمدن خود هستند. ویرا پس از این فیلم چندین فیلم کوتاه دیگر نیز تا اواخر دهه پنجاه ساخت. از دیگر آثار مهم وی می توان به فیلم «یک ملت متولد می شود» اشاره کرد که او آن را در سال ۱۹۶۰ کارگردانی کرد. این فیلم درباره سرانجام نزاعی است که موجب استقلال کشور سنگال شد.
پائولین ویرا در بنین به دنیا آمده بود و به مدت ۱۰ سال در کشور سنگال زندگی کرد. او بعدها تحصیلات خود را در مدرسه سینمایی ایدک (Idek) در فرانسه گذراند و سپس با همکاران خود در گروه آفریقایی سینما، فیلم کوتاهی در این کشور ساخت. در آن زمان کارگردانی یک فیلم توسط یک کارگردان آفریقایی در فرانسه کار بسیار دشواری بود که ویرا از پس آن برآمد. تولیدات فیلم در اولین دهه بعد از استقلال کشور سنگال بیشتر شامل فیلم های مستند بود و اکثر این آثار تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش آن کشور ساخته می شد.( شکاری، 1399: 1)
نمی توان از سینمای سنگال سخن گفت و از عثمان سامبن (Ousmane Sembène) پدر سینمای این سرزمین حرفی به میان نیاورد. اگر بخواهیم تاریخچه ی سینمای سنگال را مطالعه کنیم باید به این نویسنده معروف سنگالی و آثار او نیز مراجعه کنیم. عثمان سامبن اولین پیشگام سینمای سنگال و چهره ی نمادین هفتمین هنر در این کشور است که در سال 1923 در شهر "زیگن شور" سنگال به دنیا آمد و در 9 ژوئن 2007 در سن 84 سالگی فوت کرد. از نظر او "سینما بهترین روش برای تماس با مردم آفریقا است." یکی از ویژگی های او این بود که خیلی علاقه داشت با مردم به طور مستقیم ارتباط برقرار کند، برای همین او پس از سرودن شعر و نوشتن رمان به سینما روی آورد. او می گوید:" آنچه که باعث شد من به سینما روی آورم این بود که در کتاب ها (آثارش) من به زبان فرانسه خود را بیان می کردم، در حالیکه 80% مردم من به فرانسه صحبت نمی کنند و آن 20% هم که به زبان فرانسه صحبت می کنند وقتی برای خواندن نمی گذارند (بیشتر مردم ترجیح می دهند به سینما بروند). با این شکل بیان من مطمئن هستم که مردم را لمس می کنم. برای من، سینما بهترین مدرسه شبانه است. نه تنها اجازه آنچه را به من می دهدکه ادبیات نمی دهد، بلکه باعث می شود که مردم را به زبان خودشان به حرف در آورد، من نمی توانم مثل زبان آکادمی، زبان مجلس ملی و زبان دادگاه برای آفریقایی فرانسه زبان فیلمی بسازم." (Sembène, 1973:15) از نظر او سینما واقعی تر از ادبیات فرانسه زبان است و سینما حاصل یک ادبیات آفریقایی انقلابی و پسران ارشد ادبیات ضد استعمار است. (Sow, 1996: 45)
برای ساخت یک فیلم، یک دوربین و یک سناریو لازم است. سینمای سنگال با یک مشکل مواجه بود و اینکه این سناریو باید به زبان فرانسوی نوشته و پخش می شد. بنابراین اولین فردی که فیلم خود را در سنگال به زبان محلی مردم یعنی زبان ولوف ارائه کرد، سامبن بود. به دنبال آن بینندگان این فیلم ها توده عادی مردم سنگال شدند و اختصاص به قشر یا طبقه خاصی از جامعه نداشت. نوشته های سامبن بیشتر خطاب به بورژوازی سنگالی و پیام های سینمایی او کاملاً مردمی و مربوط به بینندگان بی سوادی بود که تنها از طریق تصویر این پیام ها را می گرفتند. به لطف زبان ولوف سامبن توانست فیلم را نه تنها سنگالی بلکه آفریقایی کند. بدین گونه سامبن در حالیکه موضع خود یعنی ادبیات را حفظ کرده بود، در سن 38 سالگی سینمای سنگال را فتح کرد. او پس از تکمیل آموزش های لازم در شوروی، در سال 1963 در سنگال نشر "هارماتان" (L'Harmattan)را تأسیس و اولین فیلم کوتاه خود را تحت عنوان "بروم ساره"(Borom Sarret) که داستان سفر طولانی یک فروشنده ی دوره گرد با گاری و الاغش درخیابان های پر پیچ و خم شهر داکار است را ساخت که در آن دوباره فرهنگ آفریقایی را ارج می نهاد. فیلم داستان رنج و مشقت یک درشکه چی بی نوای اهل داکار را روایت می کرد که گویا دوران پس از استعمار نیز از فقر و رنجش او چیزی نکاسته بود. از «بوروم سارت» به عنوان اولین فیلمی که کاملا در آفریقا توسط یک فیلمساز آفریقایی ساخته شده است یاد می شود. (Sow, 1996: 49)
اولین فیلم طولانی سامبن "سیاهِ..."(le Noire de…) (1966) نام دارد که داستان یک دختر خدمتکار است که برای کار به فرانسه می رود و چون زبان نمی داند دچار افسردگی و نهایتاً خودکشی می شود. این فیلم نه تنها یک پیام برای سنگالی ها بلکه برای تمام آفریقایی ها و فیلم سازان بود.
دومین فیلم طولانی سامبن "حکم" (Mandat ou Mandabi)(1968) نام دارد. موضوع آن این است که به چه زبانی باید باید فیلم ساخت و نوشت؟ (با وجود سه قرن حضور فرانسوی ها در سنگال، حدود 80% مردم قبل از استقلال بی سواد بودند) در این اثر سامبن عیب و نقص های جامعه ی سنگال را نشان می دهد که گروه اندکی از بورژواهای سیاه بدون هیچ نگرانی تعداد زیادی از سیاهان را به فقر می کشانند.
فیلم بعدی او "اِکسالا"(Xala) (1974) نام دارد. این فیلم داستان یک مرد سنگالی است که برای بار سوم ازدواج می کند و در شب عروسی ماده ای به نام او "اِکسالا" به او خورانده و او دچار مشکل می شود. این فیلم که بیشتر یک کمدی است نمایانگر همزیستی پلید و در تضاد طلسم آفریقایی و طلسم غربی است. تلفیق ایندو ویژگی روحی، مفهوم واقعی سنت ها را از بین برده و آنها را تبدیل به مسائل پیش پا افتاده که نشأت گرفته از مارکسیسم است می کنند. در این خصوص سامبن در یک مصاحبه می گوید: " تضاد چیزی است که جامعه ی آفریقایی فعلی بین دو طلسم تقسیم شده است: طلسم تکنیک اروپا یعنی ایمان به اینکه هیچ کاری را نمی توان بدون توافق اروپا و مشاوره ی تکنیسین های آن کرد و طلسم مارابویی که می گوید بدون کمک های مارابو همه ی امور با شکست مواجه می شوند. موفقیت واقعی انسان در قبول هر دو یعنی هم تکنیک هم مارابو است. "(Sow, 1996: 51)
اثر بعدی عثمان سامبن "اِمیتای" (خدای طوفان)(Emitaï) (1971) نام دارد که الهام گرفته از خاطرات او و رویدادهای تلخی است که او به عنوان یک فرد مبارز در جنگ دوم جهانی شاهد آن بود.کمدی سیاه «ژالِی» (۱۹۷۵)
یکی دیگر از مهم ترین کارهای سامبن و سینمای سنگال در دهه هفتاد میلادی است. این فیلم با بهره گیری از طنزی کنایه آمیز هجویه ای است که می توان گفت پیش تر در هیچ فیلم آفریقایی دیده نشده بود. «ژالِی» که براساس یکی از داستان های خود سامبن ساخته شده در مورد الحاجی تاجر سنگالی است که برای سومین بار در اوج دوران توفیق اقتصادی و اجتماعیش ازدواج می کند. استفاده رندانه سامبن از موضوع ناتوانی جنسی، نمادی از ناتوانی دولت پسااستعماری در جلوگیری از حرص و طمع موجود و نفوذ سلطه بیگانگان بر این کشور است.
مهمترین فیلم سامبن "سِدو" (Ceddo) (1976) نام دارد. این اثر یک فیلم تخیلی است که سنگال را در دوران قبل از استعمار نشان می دهد. در این فیلم سامبن وقایع تلخ و خونریزی های بین قبایل را هنگام ورود اسلام و مسیحیت به سنگال و بردگی نشان داده است. "سدو" به افرادی گفته می شود که ملحق شدن به یک گروه و یا یک مذهب را رد می کنند. پخش این فیلم در هنگام رئیس جمهوری سنگور ممنوع بود.
دیگر اثر مهم وی در همین دهه فیلم «بیگانه ها» (۱۹۷۷) به درگیری بین اسلام، مسیحیت و قبیله های بومی در این سرزمین می پردازد. داستان فیلم درمورد ربودن دختر پادشاه توسط بیگانگان و تلاش پادشاه برای رهایی اوست. «بیگانگان» در دهمین دوره جشنواره مسکو حضور داشت و امروزه نیز از آن به عنوان شاهکار دهه هفتاد سنگال یاد می شود، گرچه فیلم در آن زمان به خاطر دلایل نامعلوم که به صورت غیر رسمی گفته می شد به خاطر حساسیت های مذهبی بوده است ۸ سال توقیف شد.
«اردوگاه تیاروی» (۱۹۸۸) یکی دیگر از آثار مشهور سامبن است که توانست جایزه ویژه هیات داوران ونیز را از آن خود کند. داستان فیلم درباره کشتار تیاروی در سال ۱۹۴۴ به دست نیروهای فرانسوی است. گولوارGolovoir) ( (۱۹۹۲) که نامش برگرفته از یکی از سلسله های مشهور پیش از استعمار اقوام سرر سنگال است یکی از آخرین ساخته های مهم سامبن در سینماست که به قائله میان مسلمانان و مسیحیان در جامعه معاصر نگاهی می اندازد. نشریه گاردین Gardian) (از این فیلم به عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر قاره آفریقا یاد کرده است.
در کل، سامبن نقطه ی برخوردی بین سنت های آفریقایی و اروپایی به وجود آورده است. او به سنت افراطی و شخصی حمله می کند (زندگی بورژوازی سیاه). فیلم های او در زمان استعمار مفاهیم زیاد سیاسی را نیز در بر دارد. او نگاه استعمار را رد کرده و با اینکه در عمل به سنت ها وابسته است، از عیب و نقص های مردم خود نیز چشم پوشی نمی کند. برای او تهیه یک فیلم یک عمل سیاسی با الهام از تاریخ است، مانند گریو (Grive) که نقش او بر ملا کردن عیب ها و نقص های جامعه است، حال یا استعماری یا فرا استعماری، فیلم سامبن هم همین نقش را دارد و این مسئله تعهد او را نسبت به کشورش نشان می دهد. (Sow, 1996:55 ) در مجموع، بیشترین موضوعات او مسائل نهی شده در جامعه از قبیل: نظام چند همسری، ختنه ی دختران و مسایل دوران پسا –استعمار است. فیلم های او بسیار مورد پسند صنعت فیلم سازی دنیا قرار گرفت و هنوز در سنگال در دسترس است تا جائی که امروز همچنان فیلم سنگال مارک آثار سامبن را به همراه خود دارد. از سال 1962 سامبن 16 فیلم ساخت. آخرین فیلم او در سال ۲۰۰۴ با نام «مولاد»(Moolaadé) (حفاظت جادویی) به صورت تولید مشترک با چند کشور دیگر آفریقایی ساخته شد و در جشنواره کن حضوری موفق داشت و در گروه "نگاهی خاص" (Un Certain Regard) انتخاب شد. داستان فیلم به مانند بسیاری از کارهای قبلی سامبن به موضوع زنان اختصاص داشت. فیلم در گیشه جهانی همان سال ۳۶۱ هزار دلار فروش داشت. سه سال بعد از این فیلم، سامبن در سن ۸۴ سالگی از دنیا رفت. ( شکاری، 1399: 2)
از چهره های سینمای سنگال بعد از سامبن باید به "جیبریل دیوپ مامبتی"(Djibril Diop Mambéty) اشاره کرد که در سال 1945 به دنیا و در سال 1998 از دنیا رفت. او علاوه بر اینکه یک هنر پیشه بود هفت فیلم ساخت که مهمترین آنها "توکی بوکی"(Touki Bouki) (سفر کفتار) (1973) و فیلم "کفتار ها"(Hyènes) (1992) است. موضوعات این فیلم ها مربوط به نسل جوان است، در آثار او کمتر موضوعات سیاسی به چشم می خورد. او به نمادهای مردمی سنگال از جمله کفتار که حیوانی خبیث و حقه باز است حمله می کند. فیلم توکی بوکی بازتاب قصه های سنگالی زیادی است که بیشتر روی فرهنگ مردم سنگال متمرکز و به آن یک بعد ملی می دهد.
"موسی سِن آبسا" (Moussa Sène Absa) (1958) نیز نه تنها یک هنر پیشه، کمدین و نقاش نبود بلکه حدود ده فیلم نیز ساخت. از بین آنها می توان به"سا توئیست در پوپِنگین"(Ca Twiste à Popenguine) (1993) اشاره کرد که فیلمی از رویای جوانان سیاه در پاریس را نشان می دهد و فیلم "اینگونه فرشته ها می میرند"(Ainsi Meurent les Anges) (2001) که داستان عشق بین جوانان سنگالی و کشور فرانسه را به تصویر می کشد.
"ژو گی راماکا" (Jo Gaye Ramaka) چهره دیگر سینمای سنگال در سال 1952 در سنت لوئی به دنیا آمد. بیشتر آثار او مستنداتی هستند که در آن آنیمسیت سنگالی را به تصویر و ارج می کشد. به طور مثال در دو اثرش "آئین های باران" (1985) (Les Rites de Pluies) و "سازندگان باران (Les faiseurs de pluie) (1988) نشان می دهد که در هنگام خشکسالی در سنگال مردم هنوز طی آئین هایی از سازندگان باران درخواست بارش باران می کنند.
و بالاخره "لاین گومیز"(Lain Gomis) که در سال 1972 در پاریس به دنیا آمد یکی از سازندگان فیلم سنگالی است. نام فیلم او "آفرانس"(Afrance) است که در سال 2001 آنرا ساخت. در این فیلم او رقابت بین دو کشور اصلی (سنگال) و کشور میزبان (فرانسه) را که بیشتر الهام گرفته از زندگی خود اوست نشان می دهد. موضوع اصلی این فیلم مهاجرت و دیازپورای سنگالی (سنگالی هایی که در نقاط مختلف دنیا زندگی می کنند) است. (Sow, 1996:68 )
فیلم سازان سنگالی دیگرنیزفیلم های ملی را از نوع مستند و با موضوعاتی از قبیل انتقاد از جامعه و سیاست را تولید کردند. بطور مثال "ماهاما جانسون ترااوره" (Mahama Johnson Traoré)، که در فیلم های خود از جامعه نقد می کند:
1- 1970 "دیِگ بی" (Diegue- Bi) 2- 1972 "لام بای" (Lambaaye) 3 - 1975" اِندیاگان"(N’ Diangaane) 4 - 1972 "دجی دیوپ مام بتی") (Djibril Diop Mambéti 5- 1992" مرد خائن"(Hyènes) فیلم های او سبکی جدید، پر از تصاویر جذاب و دیدنی داشت که کم کم پیشرفت او را باعث شد.
از جمله فیلم سازان دیگر می توان از اسامی زیر نام برد:
- "شیخ تیدیان آو" (Cheikh Tidiane Aw) با فیلم"برای کسانی که می دانند 1971"، "دستبند رز، 1974"؛ - "موسی توره" (Moussa Touré) با فیلم "توباب بی" (Tobab Bi: 1991)؛ - "موسی سِن آبسا" (Moussa Sene Absa) با فیلم "تابلوی آهنی 1995"؛ -"صافی فای" (Safi Faye)، با فیلم "رهگذر، 1972" و "نامه روستایی در سال 1975" نگاه وی در این فیلم دیدی قبیله شناسی است، سپس فیلم " "فاد جاپ" "Fad’jap" در سال 1979 و" موسان" " Mossane" در سال 1996.
کشور سنگال یکی از مهم ترین تولید کنندگان فیلم در آفریقا بوده است. امروزهمچنان فیلم سازان به کار خود مشغول هستند، ولی متأسفانه به علت بستن اغلب سالن های سینما، تقریباً نمی توان فیلمی را در سینمائی در سنگال دید. با این وجود، فیلم سنگالی در جشنواره های سینمایی دنیا حاضر است. ویژگی فیلم سنگالی داستانی بودن آن است که مفاهیم و موضوعات آن حقیقت گرایی اجتماعی و آموزشی است. سینمای مستند نیز توسط تولید کنندگان سنگالی و خارجی بسیار فعال است.
متأسفانه در طول ده سال اخیر، سالن های سینما تقریباً به علت مسائل مالی بسته شده اند. تعداد زیادی از آنها امروزه تبدیل به مراکز تجاری و هتل گردیده اند. اما تعداد کمی از آنها فعال هستند:
سینما ها در داکار
- u3 - آزادی - مدنیا (Médina) - الحاج - کریستا (Christa) - ووکس (Vox) - آوا (Awa) -الکریم (Al karim)[ZH1] |
در روفیسک (Rufisqne)
- المنصور |
در تیس (Thiès)
-آگرورا (Agrora) - پالاس (Palace) |
در کااولاک (Kaolack)
- ووکس (Vox) |
در دیوربل (Diorbel)
- دیوربِل | |
در سنت لوئی
- رِکس (Rex) |
سه مؤسسه در شهر داکار سالن های خاص خود را دارا بوده و درزمینه ی نمایش فیلم همچنان فعال هستند:
1- مرکز فرهنگی فرانسوی لئوپولد سدار سنگور (CCF). این مرکز فیلم های به زبان فرانسه را پخش می کند. برنامه های آن متنوع است، گاهی فیلم، گاهی مستند و گاهی هم همراه با کنفرانس است. مرکز سمعی - بصری آن از سال 2008 راه اندازی شده است. این مرکز به تمام مراجعین فیلم کرایه می دهد.(Centre culturelle française, 2012)
2- مرکز رسانه ای داکار
این مرکز هر ساله در ماه دسامبر جشنواره فیلم محلی را اجرا می کند. بیشتر موضوعات آن مستند و خیالی است. فیلم های تولید شده بیشتر فیلم های کارآموزان این مرکز رسانه ای درباره مسائل اجتماعی است. کلوب سینمای آن نیز فعال است.
3- انستیتو گوته: این مرکز برای کودکان هر شب چهارشنبه و جمعه فیلم پخش می کند. (Institut gothe, 2012)
انجمن فیلم سازان سنگالی نیز سی.دی های عثمان سامبن را به فروش می رساند.
"تصویر زندگی" انجمنی است که اهداف اصلی آن اهمیت دادن به فرهنگ و آموزش از طریق سینما و تلاش برای نشر سینمای آفریقایی است. این انجمن به فیلم سازان جوان کمک کرده و هر ساله در ماه ژوئن یک جشنواره در شهر داکار همراه با بحث و بررسی و کارگاه آموزشی اجرا می کند.(Image de la vie, 2012)
سینمای سنگال به علت تنوع زیادی که داشته است، غنی ترین سینما در آفریقا به شمار می رفته است. امروزه حدود 250 فیلم که حدود 30 تای آن بلند است در این کشور پخش می شود.
آوازها و سازها نقش مهمی در آداب و رسوم سنتی دارند. "یوسو اِندو" (Youssou N’Dour) ، خواننده ای که از آن به عنوان شاه" رام بالاکس" (Mbalax) که ریتم موسیقی معروف سنگالی یاد می شود، با گروه "توره کوندا" (Touré Kunda) و گروه "دودو اِندای کومبا روز" (Doudou Ndiaye Coumba Rose) در تولید این فیلم ها نقش داشته و به آنها فضایی بین المللی می دهند. "لامین کونته" (Lamine konté) نیز مدح سرای معروف با ساز "کورا" (Kora) فضای فیلم های سنگالی را دلنشین می کند.
به طور کلی سینمای آفریقا را می توان به سه گروه تقسیم کرد:
1- سینمای دوره استعمار که مربوط به فیلم های ساخته شده در زمان سلطه استعمار است که به نوعی از حضور استعمارگران دفاع و آنها را ناجی ملل آفریقا معرفی می کنند و بیشترین بینندگان آن مردمان غیر بومی هستند. موارد زیر نمونه هایی از آن هستند:
- باغ وحش انسان ها zoos humains)) اثر" پاسکال بلانشارد" (Pascal Blanchard) و "اریک دِرو" (Eric Deroo) در سال 2002 ؛
- "در کشور پی دِ پیگمها" (Au pays des pygmées) اثر "ژاک دوپُن" (Jacques Dupont) در سال 1948؛
- " عروسی آب" (Noces d’eau ) اثر" ژان کاپرون" (Jean Capron) و "سِرژ ریسی" (Serge – (Ricci در سال 1953.
2- سینمای پس از استعمار( دهه های اول پس از استقلال) که بیشتر فیلم ها علیه آثار مخرب باقی مانده ازاستعمار ساخته شده و بیشترین بینندگان آن ها سنگالی ها هستند و شامل نمونه های زیر است:
-"آفریقا 50" اثر "رونه ووتیه" (René Vautier) در سال 1950؛ - "مجسمه ها هم می میرند"، اثر "آلن رسنه" (Alain Resnais) سال 1953؛ - "آفریقا روی رود سن" اثر "محمد سار" (Sarr) و "پولن سومانو ویرا" (Paulin Soumanou Vieyra) در سال1957.
3- سینمای استعمار فرا نو که مربوط به دو سه دهه جاری و بیشتر شامل مشکلات جاری جامعه ، زنان و جوانان سنگالی می شود. مشخصه این سینما نسبت به دوره دوم این است که مشکلات موجود در جامعه را ناشی از ادامه حضور غیر مستقیم استعمار در افکار و اندیشه نخبگان وجامعه سنگال می داند که باعث وابسستگی غیر مستقیم به غرب بوده و باعث شده مشکلات وابستگی گذشته حتی بعد از استقلال حل نشود و یا مرتب اضافه شود.
از نمونه فیلم های سینمای استعمار فرا نو فیلم "رئیس" اثر" ژان – مقی تنو" (Jean – Marie Teno) در سال 1999 است. (Regard sur l’histoire du cinéma africain.2010: 30) و فیلم "موسی توره" (Moussa Touré) تحت عنوان "قایق های کوچک" که در جشنواره ی "کان"(Cannes) فرانسه در سال 2012 مورد تشویق حاضران قرار گرفت. موضوع این فیلم جوانانی بودند که فکر می کردند اروپا بهشت زمین است و از طریق دریا با قایق های کوچکی به آنجا مهاجرت می کنند، اما بعد متوجه می شوند که اشتباه کرده و می بایستی در آفریقا بمانند.
در مورد سینمای جنگ سنگال باید گفت که تفنگداران سنگالی از سال 1857 در قلب تاریخ فرانسه بوده اند. در آن سال است که فرانسویان از اواخر قرن نوزدهم در تمام مراحل استعمار در آفریقا نیروی سیاه را در سن لوئیس (Saint Louis) سنگال ایجاد کردند. از نیروی 15000 نفری ، در سال 1914 ، نه فقط سنگال بلکه از تمام ملت های آفریقا بودند که از آن زمان به امپراتوری فرانسه وابسته بودند .این نیروهای جنگی در هر کجا لازم بود مثل هندوچین و کوه های الجزایر درگیر همه نبردها بودند.
آنها در باشکوه ترین رزم های خود به ارتش فرانسه خدمت کردند: مانند آزادی شهر تولون (Toulon) و نجات پرووانس (Provence) همچنین در حوادث تلخ تر، مانند سرکوب قیام قسطنطنیه Constantine) ( در الجزایر در می 1945 یا سرکوب مردم ماداگاسکارMadagascar) (درسال 1947 نیز شرکت داشته اند. آنها قبلا به ویژه در تصرف قلعه دوومونت (Domunt) در سال 1916 مورد توجه قرار گرفته بودند که سی هزار نفر از آنها در میدان جنگ کشته شدند. در سال 1939 ، 140،000 نفر از آنها درگیر جنگ جهانی دوم شدند و 24،000 نفر به اسارت در آمدند یا کشته شدند.
از حدود دهه نود میلادی ، سنگالی ها شروع به طرح و استفاده از این تاریخ جنگی كردند و به ویژه اینكه این نبردها از جنگ بزرگان مبارز خود كه در استقلال جنگیده بودند، به عنوان همكاران دولت استعمار مسئله ای متفاوت بوده است. فیلم گلوله ها (les-tirs) ساخته سان پلوتی قیور سنگالی ( Sene Plus - Tirailleurs ) از سینمای جنگ سنگال از زندگی سربازان سنگالی ارتش فرانسه و مسائل خانواده های آنها می باشد. فیلم دیگر اردوگاه تیارو( Camp de Thiaroye) فیلمی سنگالی از سینمای جنگ پیرامون شرائط و خاطرات جنگجویان این کشور در ارتش فرانسه از اوسمان سمبن Osman Samban)) و تیرنو فطی سو (Thierno Faty Sow) است که در سال 1988 ساخته شده است. (Charlotte - Meyer ,2020: 1-2)
در سال 2004 ، میدان مقابل ایستگاه قطار داکار به میدان تیرآیلور (Place du Tirailleur) یک جنگجوی سنگالی تغییر نام یافت. در وسط مجسمه ای از یک نظامی فرانسوی و این جنگجوی سنگالی ، کنار هم قرار گرفته است. از آن زمان هر ساله یک روز ادای احترام به سربازان آفریقایی در دو جنگ جهانی برگزار می شود.
در دهه های جاری ، تاریخچه این جنگجویان در قالب فیلم مطرح می شود و داستان های جنگی آنها به تصویر کشیده می شود. برای اولین بار، چندین فیلم و مستند حرف از خاطرات جنگی آنها می زند. دریک فیلم مستند خاطرات گذشته (Vieux souvonirs) چندین تن از جنگجویان آفریقائی ارتش فرانسه به تصویر کشیده شده است.
بعضی از آنها حدود نود ساله هستند ، مانند یائو (Yao)، مانولا (Manola)، کیتا (Kita) یا عبدولا ی (Abdoulai) و به همین مناسبت با افتخار کلاه و مدال های جنگی خود را که به دامن وکت های خود آویزان کرده بودند ، بیرون آورده اند. آنها به شایستگی و آرام، خاطرات خود را بدون کم و کاست از سال های جنگی و همچنین پایان غم انگیز نیروی سیاه سنگال بیان می کنند. مصاحبه گر ژان ایولو نائور (Jean-Yves Le Nauru) و کارگردان سدریک کاندون (Cedric Candon) ملاقات با این جانبازان آفریقایی را انتخاب کرده اند و همچنین نشان می دهند برای دریافت کامل مستمری خود آنها مجبورند بعضا سالانه حتی چند ماه در یک خوابگاه بنام سوناکوترا(Sonacotra) در فرانسه اقامت کنند.
آخرین متهم ها (Les derniers accuses) یک فیلم مستند دیگر از سدریک کاندون (Cedric Candon) و نویسندگی ژان ایو لو نائور (Jean-Yves le Nauru) از خاطرات و مسائل زندگی کهنه سربازان سنگالی است. Le Point, 2020 : 1-2))
به جز آفریقای شمالی وآفریقای جنوبی، اغلب سینماهای آفریقایی مانند سنگال (به ویژه آنهایی که درجشنواره ها شرکت می کنند) به علت کمبود بودجه به کمک های خارجی وابسته هستند. تعداد زیادی از تهیه کنندگان از کشور های خارجی مانند فرانسه و بلژیک کمک دریافت می کنند.
نیز نگاه کنید به
- سینمای کانادا
- سینمای روسیه
- سینمای تونس
- سینمای ژاپن
- سینمای کوبا
- سینمای لبنان
- سینمای مصر
- صنعت فیلم و سینمای چین