اسلام در مالی: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۲۸۳: | خط ۲۸۳: | ||
'''مجمع وحدت و توسعۀ اسلام:''' | '''مجمع وحدت و توسعۀ اسلام:''' | ||
این سازمان در برگیرنده گروهی از مسلمانان تحصیلکرده در کشورهای مختلف اسلامی است که در راستای وحدت و انسجام مسلمانان و توسعه فرهنگ اسلامی در این کشور فعالیت می کنند. مجمع وحدت و توسعه اسلام از نظر تشکیلات از نظم قابل ملاحظه ای برخوردار است و در رأس آن شورای عالی قرار دارد که اعضای آن را نمایندگان حوزه باماکو و مناطق مختلف مالی تشکیل می دهند. این سازمان هر سال چند گردهمایی در شهرهای مالی برگزار می کند و مورد حمایت کشورهای اسلامی نظیر عربستان، کویت و قطر قرار دارد با این حال اعضاء این سازمان در موضع گیریهای خود فاقد دیدگاهی خاص نسبت به مذاهب گوناگون اسلامی می باشند. '''(گزارش سفارت جمهوری اسلامی ایران، 1371: 5-6)''' | این سازمان در برگیرنده گروهی از مسلمانان تحصیلکرده در کشورهای مختلف اسلامی است که در راستای وحدت و انسجام مسلمانان و توسعه فرهنگ اسلامی در این کشور فعالیت می کنند. مجمع وحدت و توسعه اسلام از نظر تشکیلات از نظم قابل ملاحظه ای برخوردار است و در رأس آن شورای عالی قرار دارد که اعضای آن را نمایندگان حوزه باماکو و مناطق مختلف مالی تشکیل می دهند. این سازمان هر سال چند گردهمایی در شهرهای مالی برگزار می کند و مورد حمایت کشورهای اسلامی نظیر عربستان، کویت و [[قطر]] قرار دارد با این حال اعضاء این سازمان در موضع گیریهای خود فاقد دیدگاهی خاص نسبت به مذاهب گوناگون اسلامی می باشند. '''(گزارش سفارت جمهوری اسلامی ایران، 1371: 5-6)''' | ||
'''جمعیّت انصارالدین:''' | '''جمعیّت انصارالدین:''' |
نسخهٔ ۳۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۱۰
1-6 اسلام در مالی
کشور مالی با جمعیّتی حدود 95 درصد مسلمان، یکی از کشورهای مهم اسلامی قارۀ آفریقا محسوب میشود. از این رو با وجود آن که دولت مالی، این سرزمین را سکولار خوانده و تأکید دارد که دین هیچ نقشی در تصمیمگیریهای حکومت ندارد (Moderate Islam,African-style, 2008)، ولی واقعیات موجود و ریشهدار بودن دین اسلام در بین مردم شهری، روستایی و طوایف، خطّ بطلانی بر تفکرات و اقدامات دولتمردان (ناشی از دریوزگی آنها در مقابل غرب و بهویژه فرانسه) مالی است.
1-1-6 تاریخ اسلام در مالی
از زمان دقیق ورود اسلام به این کشور اطلاعات دقیقی وجود ندارد با این حال بر اساس برخی از کتب و نوشتجات موجود در کتابخانه های قدیمی تمبوکتو که متعلق به قرن دوم هجری قمری می باشند می توان این گونه نتیجه گیری کرد که دین اسلام در قرون اول یا دوم هجری توسط برخی از بازرگانان عرب که به شوق تجارت صحرای بزرگ را در نوردیده و رهسپار غرب آفریقا شدند وارد بخش هایی از این کشور شده است. این تماس ها بتدریج موجب شد تا برخی از بومیان این سرزمین با دین اسلام آشنا گشته و در زمره اولین مسلمانان مالی جای گیرند. از قرون سوم و چهارم هجری به بعد ارتباطات مسلمانان با بومیان این سرزمین بیشتر شد و اعراب که این سرزمین را بلادالسودان می نامیدند درصدد شناسایی مردم آن برآمدند از این روی از قرون اولیه هجری اطلاعاتی از مالی در کتب و نوشتجات جغرافی دانان و مورخان مسلمان آن عهد بچشم می خورد. یعقوبی (قرن نهم میلادی)، ابن حوقل (قرن دهم میلادی)، ابوعبیدالبکری (1029-1094م)،الادریسی (1100-1166م)، المحلبی، ابوالفداء (1272-1331م)، العمری (1301-1349م)، ابن بطوطه (1304-1469م)، ابن خلدون (1332-1406م) و ...از مشهورترین این دانشمندان بشمار می روند که در کتب خود اطلاعات قابل توجهی از سیاهان این سرزمین ارائه داده و به تشریح وضعیت اسلام و نحوه گسترش آن در مناطق مختلف مالی امروزین پرداختهاند . این اطلاعات با وجود اشتباهات و نقائص موجود ازاهمیت زیادی در شناسایی موقعیت اسلام و مسلمانان در این کشور برخوردارند (هیسکت،1369: 234). این دانشمندان اسلامگرایی و گرایش به دین اسلام در مالی را، همچون دیگر کشورهای غرب آفریقا، ناشی از ارتباط بین مغربیها و امپراطوری سودان میدانند که در آن عهد بر تمام منطقۀ غرب آفریقا گسترده بود. در آن دوره، سودان قدیم از نقطه نظر جغرافیایی، منطقهای وسیع بین صحرا در شمال و منطقۀ جنگلی در جنوب آفریقا را در برمیگرفت. سودان قدیم که از اقیانوس اطلس تا منطقۀ دارفور امتداد داشت، سرزمین پهناوری بود که کشورهای امروزی سنگال، گامبیا، گینه بیسائو، گینه کوناکري، بورکینافاسو، نیجر، جنوب موریتانی و الجزایر، شمال ساحل عاج، غنا، بنین، توگو، نیجریه، کامرون، نیمۀ جنوبی چاد و از جمله مالی را دربر می گرفت.(Lewis, & Others, 1977: 350)
همان گونه که اشاره شد دین اسلام از قرن نخست هجری قمری از طریق بازرگانان مسلمانی که در مناطق شمال و جنوب صحرای آفریقا فعالیت داشتند به مردم سودان بزرگ که مالی نیز بخشی از آن بود معرفی شد و بتدریج روند اسلام گرایی در مالی کنونی آغاز گشت. در آن عهد - قرن اول تا جهارم هجری قمری- شمار قابل توجهی از سیاهان مالی که شیفته برخورد و رفتار مناسب تجار مسلمان و البته ثروت آنها شده بودند به اسلام گرویده و بتدریج خود نیز به تبلیغ این دین مبین پرداختند. مهم ترین حکومت های ملی و محلی این کشور که در قرون نخستین و میانه اسلامی دین اسلام را به عنوان نظام حکومتی خود پذیرفته و در زمره حکومت های اسلامی این کشور جای گرفتند عبارت بودند از :
1-1-1-6 پادشاهی واگادو
پادشاهی واگادو در قرون نه تا ده میلادی که علاوه بر مالی دیگر کشورهای غرب آفریقا از جمله نیجر و غنا را نیز در بر می گرفت نخستین پادشاهی بود که با اسلام آشنایی یافت. این امپراطوری که بیشتر بر قلمرو غنای کنونی متمرکز بود با ورود برخی مبلغان و بازرگانان مسلمان بتدریج بسوی اسلام سوق یافت و با گذشت زمان برخی از مردمان آن به اسلام گرویدند به گونه ای که در قرن دهم میلادی (قرن چهارم) مسلمانان شمال آفریقا و اعراب بربر در پايتخت آن کومبي محله ای را به خود اختصاص داده بودند که بیشتراین مسلمانان را بازرگانان و علماء تشکیل می دادند. با این حال پادشاهان آنیمیست این سلسله پادشاهی در مقابل پذیرش اسلام و اعلام آن به عنوان دین رسمی مقاومت می کردند و با وجود آن که با اعراب و بربرهای مسلمان ساکن شهر کومبی مناسبات مسالمت جویانه ای داشتند تمایلی به قبول دین اسلام و تبلیغ آن در بین مردم خود نداشتند . این امر موجب یورش بربرهای مغربی موسوم به الموراویدی ها (المرابطون) به این پادشاهی شد. این حمله تحت تأثیر سخنان دو تن از بزرگان مرابطون به نام یحیی بن ابراهیم و عبدا...یاسین که جنگ مقدس (جهاد) را استراتژی مهمی برای گرایش قبایل بت پرست این سرزمین به دین اسلام می دانستند صورت گرفت و موجب شد که رشد اسلام در غرب آفریقا از جمله مالی تسریع گردد.پس از فروپاشی پادشاهی مزبور چند دولت محلی کوچک در قلمرو سرزمین کنونی مالی بوجود آمده و هر یک بر مناطقی از این کشور تسلط يافتند.
2-1-1-6 امپراطوری ماندینگو
اعلام موجوديت امپراطوری ماندینگو در قرن سيزدهم ميلادي در منطقۀ بین رودخانههای سنگال و نیجر که بخش اعظم مالی امروز را شامل میشد، فصل نوینی در گسترش دین اسلام گشود که در دراز مدت نتایج درخشانی در این سرزمین بهدنبال داشت. این پادشاهی پس از پیروزی یکی از پادشاهان محلی به نام سوندیاکیتا بر سپاه کانته پادشاه آنیمیست سوسوها در جنگ کرنیا در سال 1235 تأسیس شد.
1-2-1-1-6 سلطان سوندیا کیتا
سوندیا کیتا پادشاه این امپراطوری با وجود آن که خود آنیمیست بود، ولی مخالفتی با گسترش اسلام نداشت و به شیوخ و روحانیون مسلمانی که در دربار وی و در محدوده این پادشاهی بودند، اجازه داد در قلمروی این پادشاهی به تبلیغ اسلام بپردازند. پس از مرگ سوندیا کیتا در سال 1255م. امپراطوری ماندینگو توسعه یافت. جانشینان سوندیاکیتا هم مانند وی علاوهبر حکومت مرکزی از نوعی تشکیلات محلی برای ادارۀ این پادشاهی وسیع بهره میگرفتند. در حکومت مرکزی تعدادی از بازرگانان و علمای مسلمان با سمت مشاور و کارگزار حضور داشتند و تحت تأثیر آنان، برخی از شاهان سلسلۀ ماندینگو به دین اسلام گرویدند و با ادامه کشورگشایی، امپراطوری مالی را به غرب و شرق گسترش دادند.
ساکورو از بردههای آزاد شده، یکی از این مشاوران مسلمان معتقد و متعهد بود که نقش زیادی در گسترش و توسعۀ اسلام در غرب آفریقا داشت. ساکورو پادشاهی مالی را وسعت بخشید و برای نخستین بار به سفر حج رفت و در راه بازگشت از مکه در ساحل طرابلس کشته شد.(Craig, 2010: 305)
2-2-1-1-6 سلطان ابوبکر دوم
ابوبکر دوم خواهرزاده سوندیاکیتا از دیگر پادشاهان ماندینگو بود که دین اسلام را توسعه داد. وی که سودای کشف سرزمینهای جدید را در سر میپروراند، معتقد بود در ماورای دریا (اقیانوس اطلس)، سرزمین پهناوري وجود دارد. ابوبکر در پی تلاشی نافرجام برای کشف این سرزمین جديد که موجب نابودي دویست کشتی اعزامی شد، در سال 1311م با ناوگانی متشکل از دو هزار کشتی که بسیاری از کارکنان و ملوانان این کشتیها را مسلمانان تشکیل میدادند، رهسپار غرب (قاره آمریکا) شد. ابوبکر هیچگاه از این سفر بازنگشت ولی برخی از مورّخان در دهۀ 1980 ثابت کردهاند وی نخستین فردی بود که دو قرن پیش از کریستف کلمب به خاک آمریکا پا نهاد1.پس از غیبت ابوبکر که یک سال طول کشید، بزرگان امپراطوری ماندینگو در سال 1312م. یکی از فرماندهان وي موسوم به مانساموسی را به پادشاهی برگزیدند.
3-2-1-1-6 امپراطور مانساموسی
مانساموسی پادشاهی بزرگ و با تدبیر بود. در دورۀ حکومت مانسا امپراطوری ماندینگو گسترش یافت و بهدلیل اقدامات داخلی و بینالمللی موسی، کشور مالی شهرتی جهانی یافت. مانسا اجرای قوانین اسلامی را در قلمرو حکومت خود الزامی ساخت و پایگاههای آموزشی و حوزههای علمیۀ بزرگی بنیان نهاد. مانساموسی علما و اندیشمندان دیگر نقاط جهان اسلام را به مالی دعوت و با توسعۀ تجارت بین قلمرو خود و دیگر مناطق جهان اسلام، روابط کشور را مستحکم کرد. موسی با دعوت مبلّغان اسماعیلی از سادات و شریفان مکه، مذهب تشیّع را جسته و گریخته به مسلمانان مالی معرفی کرد. در دورۀ پادشاهی وی شهر تمبوکتو مرکز مطالعات اسلامی بود. دانشگاه بزرگ سانکوره فعالیتهای خود را در نشر و توسعۀ علوم و معارف اسلامی آغاز کرد و زبان عربی از آن زمان در دستگاه حکومتی راه یافت که این امر به نوبۀ خود موجب سهولت انتقال اندیشههای اسلامی از شمال آفریقا، که در آن روزگار از مراکز دینی مهم تلقی میشد، به مالی و دیگر سرزمینهای غرب آفریقا شد. یکي از مهمترین اقدامات مانساموسی، سفر تاریخی او به مکه بود که موجب ترغیب هرچه بیشتر او در انجام اصلاحات دینی در جامعه گشت. این حج که در سالهای 25-1324 میلادی صورت گرفت، موجب شد نام موسی و سرزمین مالی تا اقصی نقاط جهان آن روز طنینانداز شود و شهرت عظیمی به بار آورد. براساس نوشتۀ العمری، مانساموسی پیش از سفر حج، مقدمات آن را در سراسر امپراطوری فراهم نمود و سپس مالی را با صد بار شتر طلا در حالی که 60 هزار نفر او را همراهی میکردند، به مقصد مکه ترک کرد. 12000 نفر بردۀ جوان با لباسهای ابریشم ایرانی، در معیت این کاروان بودند و 500 غلام پیشاپیش این قافلۀ عظیم حرکت میکردند و هریک نیزهای طلا به وزن چهار پوند با خود داشتند. مانساموسی از راه نیجر رهسپار مصر شد و در سال 1324 وارد این کشور شد. وي پس از سه ماه توقف در مصر به مکه رفت و پس از چهار ماه مجدداً به مصر و از آنجا به مالی بازگشت. موسي در مصر نسبت به حکام و بزرگان این کشور گشادهدستی بسیاری به خرج داد و به تمام درباریان و بزرگان مصر طلای فراوانی اهدا نمود. وی در مکه نیز به تمام حجاج و حتی گدایان شهر طلای فراوان بخشید و خیرات و مبرّات زیادی انجام داد. بخشش وی بهاندازهای بود که هنگام بازگشت دچار عسرت و تنگدستی شد و برای ادامه مسیر از تاجری مصری، مبالغی پول قرض کرد (Craig, 2010: 301).
زیارت خانۀ خدا نتایج زیادی را برای مانساموسی و امپراطوری ماندینگو مالی به همراه داشت. این سفر جایگاه و اعتبار کشور مالی را در سطح جهان ارتقا بخشید و برای اولین بار نام این کشور در نقشههاي اروپایی و نقشۀ جهان که انجلنی دولسرت آن را در سال 1339 تهیه کرد ظاهر شد. به گفتۀ ابنخلدون، پس از حج مانساموسی، تجارت بین مصر و مالی و رفت و آمد تجّار بیت دو کشور گسترش یافت و از آن زمان مالی به بازاری مطمئن برای کالاهای مصری بدل گشت. وی همچنین برای معرفی هرچه بیشتر اسلام به مسلمانان و غیرمسلمانان مالی، گروهی از علما، مبلّغان و متخصصان حرفههای مختلف را به مالی آورد که از جملۀ آنها ابواسحاق ساحلی شاعر دانشمند و معمار عرب؛ المعمر مبلّغ اسماعیلی و چهار سید (شریف) از خاندان پیامبر بودند. مانساموسی با هدف گسترش دین اسلام در پادشاهی خود به ابواسحاق ساحلی معمار مسلمان دستور داد تا مساجد زیادی را در شهرهای مختلف مالی احداث نماید. بزرگترین این مساجد، مسجد جمعۀ شهر تمبوکتو بود که بعدها در همان جا دفن شد. ابواسحاق ساحلی قصری بزرگ و عجیب در تمبوکتو احداث کرد که ساختمانی گرد با گنبدی از طرحهای رنگی داشت. این سبک معماری بعدها در آفریقای غربی رایج گشت. ساحلی همچنین به دستور شاه، دیگر مساجد قدیمی امپراطوری مالی را ترمیم و بازسازی کرد.
امپراطور مانساموسی با اعزام طلبههایی از مالی به شهر فاس موجب شد که نسل جدیدی از علما و اندیشمندان بومی در این کشور تربیت شوند که بعدها این افراد به عنوان اساتید مسلمان در دانشگاه اسلامی سانکوره به تدریس پرداختند. وی در انجام اصول پنچگانۀ دین اسلام بسیار جدی بود، نمازهای یومیه را با دقت تمام ادا میکرد، در نماز جمعه شرکت میکرد، در طول ماه مبارک رمضان روزه میگرفت، زکات اموالش را میپرداخت و حج را بهحا میآورد. موسی عید فطر را جشن ملی و زبان و ادبیات عربی را زبان رسمی امپراطوری مالی اعلام نمود و مساجد زیادی در شهرهای مالی و دیگر کشورهای اطراف احداث کرد. سیاست مانساموسی در حاکم ساختن قوانین اسلامی و گماردن اندیشمندان مسلمان در رأس مسئولیتهای مهم، عدالت و امنیّت را در سطح جامعه حکمفرما کرد و موجب شد که بسیاری از طلاب سراسر جهان اسلام برای کسب علم و دانش رهسپار تمبوکتو شوند و نام سلطان مالی در کنار سلاطیّن بزرگ آن روزگار جهان اسلام قرار گیرد. امپراطوری مالی در عهد مانساموسی از گینه تا صحرای جنوب و از اقیانوس اطلس تا سرزمین هوسا در نیجریه را در برمیگرفت (Levtzio 1973: 255-257). در دورۀ سلطنت وی حضور علما و فضلا در دربار پادشاه چشمگیر بود و قضات براساس دستورات قرآن عمل میکردند. پنج طایفۀ درباری نیز که وظیفۀ آموزش و نشر احکام اسلامی را بر عهده داشتند عبارت بودند از:
- سیسهها
- تورهها
- دیانهها
- بیرتهها
- سانوها
اصولی که مانساموسی در حکومت خود بنیان نهاد، جانشینان وی ادامه دادند، بهگونهای که در زمان سفر ابنبطوطه به مالی (در سال 1352)، که سلطان سلمان فرزند وی در رأس امپراطوری قرار داشت، احکام دین اسلام کماکان بهطور کامل اجرا میشد و جهانگرد بزرگ مراکشی عمیقاً تحت تأثیر عدالت و امنیّت عمومی قرار گرفته بود.[1]
3-1-1-6 امپراطوری سونگای
1-3-1-1-6 امپراطور سني علي بر
با فروپاشی امپراطوری مالی در قرن پانزدهم، امپراطوری جدیدالتأسیس سونگای با تصرف اکثر مناطق امروزی مالی شکل گرفت. سنی علی بر(بارو)، معروفترین حکمران این سلسله، به اعتقادات سنتی خود نظیر جادو پایبند بود و در اجراي آیینها و مراسم دینی اقتدار بسیاری داشت. وی با وجود آن که مسلمان بود، با مسلمانان برخورد خوبی نداشت. مورّخان و سیاحان عرب وی را موجودی وحشی، مستبد و بربر توصیف کردهاند. سني علي بر در تمبوکتو با علما و دانشمندان مذهبی نظیر المقیلی نیز رفتار تحقیرآمیز داشت و عدهای از آنها را زندانی کرد که این امر موجب شد برخی از علما با رقبای وی در امپراطوری سونگای ارتباط برقرار کنند و درصدد سرنگونی وی برآیند. سنی علی بر، نخستین فردی بود که پس از چند قرن، تبليغ اسلام در بين سیاهان را لغو و تلاش کرد تلفیقی بین باورهای سنتی و تعالیم اسلامی به وجود آورد. این امر موجب کندي روند رو به رشد اسلام در بخشهایی از مالی شد. فرزند سنی علی بر مشهور به سنی بارو نیز همچون پدر به مخالفت با دین اسلام پرداخت که در نهایت موجب سرنگونی وی شد.
2-3-1-1-6 امپراطور ازکیا محمد توره
پس از سرنگونی سنی بارو، سلسله جدیدی موسوم به ازکیا، در داخل امپراطوری سونگای بنیان نهاده شد و دین اسلام مجدداً قدرت گرفت. ازکیا محمد توره مسلمانی شجاع و متقی بود. وی در سال 1497 برای حج رهسپار مکه شد. این سفر همچون مانساموسی با تشریفات فراوانی انجام شد و هزاران نفر از جمله گروهی از علما، دانشمندان و استادان علوم اسلامی او را همراهی میکردند. ازکیا محمد با کمک این علمای مسلمان روشهای قضایی و نظام اجرایی- اداری کشورهای مسیر را مطالعه کرد و پس از بازگشت به اصلاح سیستم حکومت قلمرو خود و پیاده نمودن احکام اسلامی پرداخت. وی پس از آن، پادشاهی خود را اقتدار بخشید و مرزهاي نظامی امپراطوری سونگای را با کمک نیروی نظامی قدرتمندی که تشکیل داده بود، توسعه داد. محمد توره حملات خود به مناطق همجوار را که اکثراً آنیمیست بودند، رنگ و بوی مذهبی داد و آن را جهاد نامید. وی امپراطوری خود را تا سنگال، موریتانی و نیجر از یک سو و بنین و بخشهایی از نیجریه تا سمت دیگر گسترش داد.
در دوره ازکیا محمد اسلام به اوج خود رسید و شهر تمبوکتو به مرکز اسلامی بزرگ منطقه مبدل گشت و دانشگاه اسلامی سانکوره در سراسر آفریقا و جهان اسلام شهرت یافت . وی که در بازگشت از سفر حج عنوان خلیفه و نشانهای اقتدار مسلمانان یعنی شمشیر و دستار را دریافت کرده بود، همواره گروهی از علما و اندیشمندان اسلامی را گرد خود داشت و آنها را در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی دخالت میداد (Lewis, 1977: 354).
3-3-1-1-6 امپراطور ازکیا محمد دوم
پس از مرگ ازکیا محمد، برادرزادهاش به نام ازکیا محمد دوم که خود دانش آموختۀ مرکز دانشگاهی سانکوره بود، به پادشاهی سونگای دست یافت. امپراطوری درخشان سونگای از این زمان وارد دورۀ افول خود شد و منازعات داخلی موجبات ضعف آن را فراهم آورد. سرانجام در اواخر قرن شانزدهم، نیروهای مغربی در محلی به نام تودیبی، بر سونگای غلبه و شهرهای مهم گائو و تمبوکتو را اشغال کردند www.islamreligion.com)).
4-1-1-6 مغربیها
پس از پیروزی سلطان احمد المنصور سلطان مراکش بر پادشاهی سونگای، دانشگاه تمبوکتو تعطیّل و اکثر بزرگان این شهر و علما و مدرسان دانشگاه سانکوره، از جمله شیخ احمد بابا معروف، به مراکش تبعید شدند.1
در قرن هفدهم پادشاهان محلی موسوم به پاشا از طرف سلاطیّن مراکش بر مالی امروزی و سرزمینهای همجوار حاکمیت یافتند. این دوره مصادف با هرج و مرج عظیمی در این سرزمین بود که منجر به روی كار آمدن پاشاهای متعدّدی شد که تعداد آنها از سال 1612 تا 1750 بالغ بر 128 نفر بود. در این میان، ایالات همجوار که از این تحولات بركنار مانده بودند، دولتهای محلی کوچکی تشکیل دادند و بهتدریج به قدرت و مکنت رسیدند. حکومت دینا و طوایف پل در ناحیه مسینا از این دست حکومتهای محلی بودند.این سلسلهها همگی رنگ و بوی اسلامی داشتند و نبردهای آنها با همسایگان به نام جهاد و گسترش اسلام صورت میگرفت.
مهمترین پادشاه این عهد که در توسعۀ دین اسلام در مالی نقش مهمّی بر عهده داشت، شیخ احمدو حمدی بوبو از اقوام پل (فولانی) بود که خود را دادگستر الله مینامید. وی با حملات جهادی، بسیاری از بتپرستان پل را به دین اسلام سوق داد و در سال 1819 شهر مهم جنه را به تصرف خود در آورد و پایتخت جدیدی به نام شهر مقدس حمداللهی تأسیس کرد. در دورۀ حکومت وی اسلام در تمامی جامعه کاملاً حکمفرما بود. جانشینان وی امام احمد دوم و فرزندش شیخ احمدی احمدو نیز در اجرای قوانین و تعالیم اسلامی تأکید خاصی داشتند.(www.islamreligion.com) .
5-1-1-6 حکومت جهادی توکولور (الحاج عمرتال)[2]
یکی از بزرگترین رهبران مسلمان غرب آفریقا که نقش بسیار مهمّی در توسعۀ دین اسلام در مناطقی از کشور امروزی مالی و گینه کوناکری داشت، شیخ الحاج عمر بن سعید الفوتی موسوم به حاج عمرتال بود. وی حکومت اسلامی نیرومندی را مبتنی بر قوانین اسلامی در منطقۀ نسبتاً وسيعي از غرب آفريقا تأسیس کرد.
الحاج عمر بن سعید الفوتی موسوم به الحاج عمرتال سیاستمدار، عالم، نویسنده، مصلح اجتماعی و از رهبران بزرگ مسلمان قرن نوزدهم در غرب آفریقا و به طور خاص در بخشهایی از کشورهای کنونی سنگال، مالی و گینه کوناکری بود که از اوايل دهۀ 1850 تا اواسط دهۀ 1860م (حدود 15 سال)، تحولات قابل ملاحظهای در این مناطق پدید آورد و دین اسلام را در منطقۀ وسيعي از غرب آفريقا گسترش داد. بسیاری از متفکران و اندیشمندان وی را در کنار شیخ عثمان دان فودیو، مشهورترین شخصیت مسلمان غرب آفریقا در قرن نوزدهم، میدانند (Clark, peter b, ibid,p.81 )که درصدد ترویج اسلام در سراسر منطقه غرب آفریقا و ارائۀ تصويري واقعی از دین اسلام به عموم مردم این منطقۀ وسیع از مسلمان و غیرمسلمان بود.[3]
الحاج عمرتال هرچند در فوتاتورو،[4] در شمال سنگال امروز به دنیا آمد و بخشی از دوران نوجوانی و جوانیاش را در فوتاجالون[5] سپری نمود، ولی امپراطوری بزرگ خود موسوم به پادشاهی توکولور[6] را با حمایت اقوام فولبه[7] و توکولور در خارج از زادگاهش فوتاتورو تأسیس کرد. شیخ عمرتال هیچگاه موفق به رهبری نهضت جهانی خود در فوتاتورو نشد، زیرا دولت این منطقۀ اسلامی و هدف اصلی شيخ نیز گسترش دین اسلام در بین پیروان آیینهای سنتی بود (Isichei:306). با این حال حکومت جهادی وی در درازمدت تأثیرات قابل ملاحظهای در مناطق مختلف بر جای نهاد.
الحاج عمرتال در سال 1794 میلادی در روستای هلوار[8] یا آلوار[9]، حوالی پودور[10] در فوتاتورو، شمال کشور امروزی سنگال و در خانوادهای متدین به دنیا آمد[11]. پدر عمرتال مشهور به الایمان سعیدو[12]، از رهبران مسلمان روستای هلوار بود که در شورش تورودبه[13] بر ضد سلسلۀ دنیانکه[14] شرکت کرده بود. عمر در کودکی تحت تأثیر دیانت و تقوای مادرش سوخنا آداما تیام[15] قرار داشت و احکام اولیۀ اسلامی را از او آموخت. پدر و مادر الحاج عمرتال هر دو از پیروان طریقت قادریّه بودند(Gomez, 2002: 122) . وی پس از انجام تحصیلات مقدماتی شامل فراگیری قرآن و حدیث، در 15 سالگی و به منظور ادامۀ تحصیل و ارتقای معلومات اسلامی خود خانۀ پدریاش را ترک کرد. شیخ عمرتال از نوجوانی به تصوف بیش از فقه علاقهمند بود و در حین سفر به فوتاجالون و در حالی که در جستجوی استادی بود، بهتدریج به طریقت تیجانیه متمایل شد و در سال 1823 تحت تأثیر یکی از معلمانش بهنام استاد عبدالکریم بن احمد به طریقت تیجانیه راه یافت (Cark: 131).
الحاج عمرتال سال 1825 میلادی عازم مکه شد. وی در مکه در کلاسهای شیخ محمدالغالی ابوطالب، رئیس طریقت تیجانیه در حجاز، شرکت کرد و پس از چند سال شیخ محمدالغالی عضویت کامل طریقت تیجانیه را به او بخشید و عمرتال خلیفه و یکی از رهبران معنوی تیجانیۀ غرب آفریقا شد و به او توصیه گشت به غرب آفریقا بازگردد و ضمن زدودن بقایای کفر در این منطقه، بومیان آفریقای غربی را به دین اسلام ترغیب کند.. عمرتال بدنبال آن بود که فکر، قلب و زبان خود را وقف دین اسلام کند و با تکیه بر شمشیر و جهاد، آن را گسترش بخشد. این هدف در مکتوبات او طیّ سالهای 1828 و 1831، که مسلمانان را به ایمان، نیایش به درگاه خداوند، روزه، حج و جهاد فراخوانده، کاملاً به چشم میخورد (Cark: 130-131).
شيخ همچنین درصدد مقابله با تجّار محلی و حاکمانی بود که كماكان به تجارت برده و اعزام بردگان سیاه از مناطق مختلف غرب آفریقا به مزارع کشاورزی کشورهای غربی ادامه ميدادند (Choueiri, 1997: 9)
الحاج عمرتال در سال 1831 تصمیم به بازگشت به غرب آفریقا گرفت. بازگشت الحاج عمرتال به غرب آفریقا 9 سال به طول انجامید و وی در مسیر بازگشت به زادگاهش، شش سال در دربار خلافت اسلامی سوکوتو مقیم شد (Isichei: 131) و با دختر محمدو بلّو[16] نیز ازدواج کرد (Voll, 1994: 144). الحاج چندی نیز در حکومت اسلامی مسینا اقامت گزید و اطلاعات بسیاری در مورد دولتهای جهادی غرب آفریقا کسب کرد.
عمرتال در سال 1840 جامعهای متشکل از دانشمندان در "جهگونکو[17]" مرزهای شرقی فوتاجالون تأسیس و تعداد زیادی از بومیان مسلمان را بهسوی خود جلب کرد. این افراد اکثراً فولبه[18] و توکولور بودند و در فوتاتورو به خدمت گرفته شدند. ورود الحاج عمرتال به فوتاجالون، از سوی المامی دولت اسلامی تیمبو[19]، تهدیدی برای حاکمیت او محسوب شد و با اوج گرفتن اختلافات بین آن دو، عمرتال به دینگوئیرای[20] که منطقهای جنگلی خارج از محدودۀ قدرت و نفوذ المامی تیمبو بود، نقل مکان کرد(Cark: 133) .
این مهاجرت در سال 1849 صورت گرفت (Isichei, 306) و الحاج عمرتال پس از آن، مقدمات تأسیس امپراطوری توکولور را فراهم و با ایجاد ارتشی نيرومند، پیروان خود را آمادۀ جهادی مقدس علیه دولتهای کافر همجوار ساخت. جهاد اسلامی الحاج عمرتال پس از حمله ییمبا[21] حاکم غیرمسلمان دولت تاملا[22] به دینگوئیرای آغاز شد. عمرتال در سال 1852 اعلام کرد که به فرمان خداوند ملزم به جهاد علیه کفار شده و این در شرایطیی بود که وی دشمنان زیادی در بین مسلمانان و غیرمسلمانان داشت (Cark, 133).
عمرتال پس از ضمیمه کردن دولت کوچک تامبا به امپراطوری در حال گسترش خود، در سال 1853، نام تامبا را طیّبتو[23] به معنای پاک و منزه نامید. شيخ در ادامۀ حملات جهادی در سال 1854، تعداد دیگری از دولتهای غیراسلامی کوچک در کشورهای امروزی مالی، سنگال و گینه نظیر بامبوک[24] و برخی ایالات دولت خاسو[25] را به پادشاهی خود ملحق ساخت و بین سالهای 1855 و 1857، دولتهای بامبارا[26] و کارتا[27] را نیز تصرف کرد (Cark: 133).
گسترش دامنۀ فتوحات الحاج عمرتال بهتدریج موجب نگرانی فرانسویها را فراهم آورد که در کشورهای امروزی سنگال و گامبیا حضور گستردهای داشتند و به غارت منابع طبیعی این کشورها مشغول بودند. در واقع کارگزاران دولت فرانسه، اقدامات شیخ عمرتال را مانع منافع سیاسی اقتصادی و اهداف توسعهطلبانۀ خود در سنگامبیا[28] میدانستند. الحاج عمرتال نیز، مخالف حضور استعمار فرانسه در سنگامبیا بود و از فرانسویهای مستقر در سنگال و گامبیا خواستار پرداخت جزیه شد و علت آن را نیز مسیحی بودن آنان عنوان کرد که در مناطق تحت حاکمیت مسلمانان به تجارت مشغول و طبق قوانین اسلامی ملزم به پرداخت مالیات بودند!
(Cark: 81)
فرانسه ضمن رد درخواست شیخ عمرتال در مورد پرداخت جزیه، از تهدیدات وی بر ضد حکومتهای محلی کوچک در مسیر رودخانه نیجر که بر اثر رقابتهای داخلی به چند دسته تقسیم شده بودند، برای احداث قلاعی در منطقۀ علیای رود نیجر استفاده کرد و به تدریج قلعههایی در باکل[29]، پودور[30] در غرب تورو در 1854، سهنوبدو[31] در فالمه[32] در مسیر معادن طلای بامبوک[33] و مدینا[34] در خاسو در سال 1855 ساخت (Vidrovitch, 2009: 64). این امر موجب رودررویی ارتش توکولور با نظامیان فرانسه شد. سیاست الحاج عمرتال در قبال فرانسه محتاطآمیز بود و چندان تمایلی به جنگ با فرانسویها نداشت، زیرا جهاد مقدس خود را بر ضد مسیحیان فرانسوی نمیدانست و در زمینۀ خرید تسلیحات نیز با آنها معاملاتی داشت. عمرتال پس از جنگهای پراکنده با فرانسویها از آوریل تا جولای سال 1857 میلادی و رویارویی ارتش پانزده هزار نفریاش در مقابل پیشروی فرانسویها در مدینا، که منجر به از دست رفتن دو هزار نفر از نیروهای جهادیاش شد، به سمت شرق و به مناطق وسیع موسوم به سودان غربی (مالی کنونی) عقب نشینی کرد. پس از شکست ارتش توكولور در مقابل فرانسویها، که منجر به واگذاری شهر مدینا به فرانسویها شد، الحاج عمرتال در سال 1860 به آتشبس راهبردی با فرانسه رضایت داد. این آتشبس زمینهساز فتوحات فرانسویها در کشور مالی طیّ ده سال بعد شد (Brenner, 1994: 276). پس از شکست مدینا در سال 1857 و پیش از قرارداد نانوشتۀ صلح 1860، الحاج عمرتال حضور فرانسویها را در سنگامبیا به رسمیّت شناخت و فرانسه نیز در مقابل، تصمیم گرفت مزاحمتی در فرآیند توسعۀ امپراطوری توکولور در منطقه علیا و میانۀ نیجر ایجاد نکند (Cark: 135).
به موازات این امر الحاج عمرتال مسلمانان ساکن مناطق تحت اشغال فرانسویها را به ترک سرزمینهای خود و پیوستن به حکومت اسلامی توکولور فراخواند و با اشاره به هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه در سالهای نخستین ظهور اسلام، مسلمانان را دعوت کرد به همراه اموال و احشام، به سمت مشرق مناطق سکونت خود مهاجرت کنند. طیّ مهاجرتی که تا آن زمان بزرگترین مهاجرت در غرب آفریقا به شمار میرفت، هزاران نفر از ساکنان بوندو و حدود یک چهارم از ساکنان فوتاتورو گرد هم آمدند و تقریباً چهل هزار نفر از مسلمانان به همراه احشام و اغنام خود به حکومت اسلامی توکولور پیوستند. هجرت این مسلمانان که در زبان محلی این منطقه، فرگو[35] نامیده میشود، در آن دوره (قرن نوزدهم میلادی)، نقطۀ عطفی در تاریخ غرب آفریقا بهشمار میرفت (Vidrovitch, 2009: 64).
شیخ عمرتال پس از صلح با فرانسه و آسوده خاطر شدن از خطر فرانسویان مستقر در غرب آفریقا، تلاش کرد امپراطوری خود را در منطقۀ علیای رود نیجر استحکام بخشد و به حملات گسترده علیه دولتهای محلی این منطقه بپردازد (Clark: 135)[36]. نخستین عملیات جنگی الحاج عمرتال علیه دولت بامبارا سگو[37] صورت گرفت. وی در سال 1860 با 25 هزار سرباز لشکرکشی خود را آغاز کرد. عمرتال در نبرد ووی تالا[38] که موجب شهرت وی در سراسر مالی شد، دولت بامبارا سگو را که مردم آن از آیینهای سنتی پیروی میکردند، شکست داد و سگو را به پایتخت دوم امپراطوری خود تبدیل کرد[39]. سگو پادشاهی نیرومندی بود و این دولت مناطقی را که زمانی متعلق به حکومتهای سونگای[40] و مالی بود، در کنترل خود داشت (Conrad, 2009: 126).
پیروزی بر سگو نقطه عطفی در جهاد اسلامی علیه کفار بود، اما حکومت اسلامی توکولور، پس از آن که عمرتال به خلافت اسلامی مسینا حمله برد و بهدلیل این اقدام مشروعیت دینی خود را تا حدودی از دست داد، با چالشهای سنگینی مواجه گشت(Brower, 2009: 149) .
الحاج عمرتال پس از فتح سگو، متوجّه دولت اسلامی مسینا شد و در سال 1862 به آن حمله کرد. دلیل عمرتال برای حمله به دولت مسلماننشین مسینا، این بود که حاکم آن تلاشی برای گسترش دین اسلام و حرکتهای جهادی بر ضد بتپرستان انجام نمیداد (Clark: 135) و برخی از مردم حکومت اسلامی مسینا همچنان بتپرست بودند. در آن دوره احمدو شیخو[41] بر مسینا حکومت میکرد که حاکمی مسلمان و با کفار آفریقایی جنگیده بود (Schlee, 2010: 232). پس از تصرف حکومت اسلامی مسینا افول الحاج عمرتال آغاز شد. وی پس از تسخير حکومت اسلامی مسینا، هیچگاه نتوانست مشروعیت جهاد اسلامی خود را به اثبات رساند و تا زمان مرگش موفق نشد طریقت تیجانیه را در بین مسلمانان مسینا که از رقیب او، طریقت قادریّه حمایت میکردند، رواج دهد (Collin,1990: 102). جمعآوری خراج از مردم مسینا نیز که اکثراً مسلمان بودند، با مخالفت شدید آنها مواجه شد؛ زیرا طبق قوانین اسلامی، مسلمانان از پرداخت خراج معاف بودند.
پس از فتح مسینا، ائتلافی بین دولتهای مسلمان همجوار، که پیش از آن با یکدیگر اختلاف داشتند، صورت گرفت. در رأس این ائتلاف احمد البکّی[42] حاکم دولت اسلامی تمبوکتو و خلیفۀ طریقت قادریّه قرار داشت که مخالف سرسخت اقدامات توسعهطلبانۀ الحاج عمرتال بود و عملیات جنگی وی را، برای اقتصاد منطقه که مبتنی بر تفاهم بین مسلمانان و آنیمیستها بود، مشکل آفرین میدانست (Vidrovitch, 2009: 96). وی پیش از آن، در زمان حملۀ الحاج عمرتال، به همراه احمدو شیخو حاکم مسینا، از دولت سگو در مقابل حملات الحاج عمرتال حمایت و تلاش کرده بود مانع تصرف این حکومت محلی توسط ارتش توکولور شود. بنابراین، دشمنی عمیقی بین او و عمرتال وجود داشت.
در سال 1862 علیه حاکمیت عمرتال در مسینا شورشی بوجود آمد که مورد حمایت برخی عوامل حاکم تمبوکتو قرار گرفت. سرانجام الحاج عمرتال در فوریۀ سال 1864، در نبرد علیه شورشیانی که شهر حمداللهی را محاصره کرده بودند به قتل رسید. (Clark: 135)
الحاج عمرتال اهداف مشخص دینی و نظامی برای نهضت داشت و عمیقاً درصدد گسترش دین اسلام و برچیده شدن آیینهای سنتی در مالی و دیگر کشورهای غرب آفریقا بود. عمرتال و اطرافیان او استعدادی در سیاست و تجارت نداشتند و علیرغم آن که پادشاهی توکولور موفق به تأسیس ارتشی منظم شده بود، نظام اداری و قانونگذاری منسجمی نداشت. بسیاری از مناطق پس از فتح به حال خود رها میشدند و نظام اداری خاصی برای آن تعیین نمیشد. همپیمانان الحاج عمرتال نیز صادق نبودند و هیچگاه حاکمیت وی را قلباً نپذیرفتند. امپراطوری توکولور از ظرفیتهای تجاری مناطقی که فتح کرده بود، نتوانست بهرهبرداری کند. بهعنوان مثال سگو که تحت حاکمیت احمدو پسر شیخ عمرتال قرار داشت و تا پیش از آن مرکز تجاری آن منطقه بهشمار میرفت، به حال خود رها شد و موجب قطع منابع ثروت آن گردید(Vidrovitch, 2009: 66)..
پس از مرگ الحاج عمرتال امپراطوری توکولور به حیات خود ادامه داد و برادرزادۀ عمر نیروهای شورشی مسینا و تمبوکتو را که موجب مرگ شیخ شده بودند شکست داد. با این حال بعد از قتل عمرتال، این پادشاهی با بحران جانشینی مواجه گشت . برخی از اطرافیان الحاج عمرتال، خواستار انتخاب جانشیني بعد از او شدند، اما دیگران معتقد بودند وی احمدو پسر بزرگش را به جانشینی خود منصوب کرده و بدينسان قدرت را به او انتقال داده است. اين اختلافات و دودستگيها موجب شد كه حاکمیت احمدو بر امپراطوری توکولور هیچگاه کامل پذیرفته نشود و اگرچه او بخش عمدۀ دورۀ حاکمیت را در سگو سپری کرد، اما دیگر شهرهای بزرگ پادشاهی، عملاً تحت اختیار احمدو نبود. پسرعموی وی، احمدو تیجانی بر مسینا، یکی از برادرانش بر کارتا و برادر کوچکتر بر دینگوئیرای حکومت میکردند.
پادشاهی توکولور سرانجام در سال 1893، در حالی که از درون و بر اثر اختلافات داخلی تضعیف شده بود، مورد حمله فرانسویها قرار گرفت و بساط آن برای همیشه برچیده شد (Clark: 136). تأسیس امپراطوری وسیع توکولور که منطقۀ وسیعی از شمال سنگال امروزی تا بخشهایی از کشور مالی (Roland, 1985: 246)، گینه کوناکری و موریتانی را با وسعت حدود 150 هزار مایل شامل میشد (Willis, 1989: 1)، هرچند از قبایلی ناهمگون از غرب گینه، سنگامبیا و شرق مالی تشکیل شده بود ولی نتایج درخشانی به همراه داشت. دوام و بقای پادشاهی توکولور به مدت سی سال، پس از مرگ شیخ عمرتال، نمایانگر موفقیتهای بنيانگذار این امپراطوری و کیفیت رهبری او بود و مسلماً اگر الحاج عمرتال، پیش از مرگ دور از انتظارش، میتوانست نظام مرکزی اداری نیرومندی، مبتنی بر قوانین اسلامی پدید آورد، این امپراطوری به پیشرفتهای بیشتری دست مییافت. (Isichei: 306)،
اگرچه سیمای کاریزماتیک شیخ عمرتال، موجب وحدت پادشاهی توکولور بود، اما این شور و اشتیاق، پس از مرگ وی، بهتدریج از بین رفت (Clark: 135). نهضت اسلامی الحاج عمرتال، هرچند منجر به تأسیس جامعۀ اسلامی ایدهآلی در مناطق میانه و علیای نیجر نشد، ولی در زمینۀ گسترش اسلام بهویژه در این منطقه نتایج مثبتی به همراه داشت (Clark: 137) و سبب توسعۀ نظام آموزشی اسلامی در منطقۀ علیا و وسطای نیجر و بخشهایی از کشور امروزی مالی و سنگال شد، بهنحوی که فرانسویها پس از ورود به این مناطق و برخورد با تعداد زیاد مدارس قرآنی، بسیار شگفتزده شدند (Villalon, 1995: 67).
افزون بر گسترش دین اسلام و مراکز و مدارس اسلامی قرآنی، طریقت تیجانیه نیز در نتیجۀ اقدامات جهادی الحاج عمرتال در سطح وسیعی از غرب آفریقا گسترش یافت (Jalloh, 1999:159). نهضت جهادی الحاج عمرتال موجب تسلّط طریقت جدید تیجانیه بر حکومتهای قادریّه این منطقه (فوتاجالون، کونتا و مسینا) گردید (Walraven, 2003: 63). طریقت تیجانیه بعدها بوسیله آلفاهاشم[43]، برادرزادۀ الحاج عمرتال و موروفوتی[44] برادر کوچکتر عمرتال، به کشور غنا راه یافت (Weiss, 2002: 143). حضور گروه قابل ملاحظهای از پیروان طریقت در شمال نیجریه کنونی نیز یادگاری از اقامت شش سالۀ شیخ در خلافت سوکوتو در سالهای پیش از نهضت جهادی است (Loimeier, 1997: 24).
الحاج عمرتال در زمینۀ انتقال فلسفۀ انتظار میان مسلمانان بسیار نقش آفرین بود و همچون دیگر رهبران قرن نوزدهم جهادی غرب آفریقا، به ظهور حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) به عنوان منجی مسلمانان اعتقاد داشت[45]. الحاج عمرتال شریعت اسلام را ستون فقرات دولتش در امپراطوری توکولور میدانست (Adler & Pouwels, 2007: 500) و هرچند قوانین اسلامی این پادشاهی، پس از مرگ وی، کمرنگ شد ولی تا آخرین روزهای حیات امپراطوری توکولور، رکن اصلی این دولت بود. الحاج عمرتال در مدت نسبتاً کوتاه فرمانروایی خود بر پادشاهی توکولور نتوانست نظام اداری منسجمی را در متصرفات خود جاری سازد و در تأسیس حکومت پایداری نظیر خلافت اسلامی سوکوتو، در شمال نیجریه نیز ناموفق بود. با این همه، در سایۀ استعداد درخشان نظامی وی ارتش نیرومندی به وجود آمد که نقش بسیار مهمّی در فتوحات و گسترش متصرفاتش داشت. (Triaud & Robinson, 200: 102)
مجاهدان مسلمان تیجانیه که در ارتش توکولور حضور داشتند، بر پایۀ رابطۀ مراد و مریدی با شیخ، تصویری درخشان از دليري و شور و اشتیاق اسلامی را در سراسر سنگامبیای آن عهد نشان میدادند. علاوهبر آن، ارتش الحاج عمرتال از نظر سلسله مراتب نظامی، نظم تحسینبرانگیزی داشت و از دو بخش سواره نظام مجهز به تفنگهای فتیلهدار، شمشیرهای بلند و نیزه و پیاده نظام عمدتاً مجهز به تفنگهای فتیلهدار تشکیل شده بود (Illiffe, 2005: 192). ارتش توکولور در دورۀ شیخ عمرتال، در جنگهای این پادشاهی با دولتهای همسایه و حتی فرانسویها، بارها نظم و کارآمدی خود را به اثبات رساند و سربازان توکولور در مدت محاصرۀ مدینا در سال 1857، با وجود برتری شکنندۀ فناوری نظامی فرانسویها، دلاورانه در مقابل آنها پایداری کردند و شجاعانه برای فتح مدینا جنگیدند (Vidrovitch, 2009: 64-65).
نظامیان الحاج عمرتال، در جنگ با حاکم سگو نیز جنگاوری و دلاوری زیادی از خود نشان دادند و پیروزی بر جنگجویان بامبارا سگو، طیّ نبرد معروف "وویتالا" شهرت بسیاری برای آنها در سراسر غرب سودان بهبار آورد. ارتش توکولور پس از پیروزی سنگین بر حاکم دولت اسلامی مسینا که سواره نظام آن، لقب سواره نظام شکستناپذیر داشت، به شهرت عظیمی در سراسر غرب آفریقا دست یافت و جنگجویان توکولور در نبرد سهمناک کایاوال نيز شجاعت شگفتانگیزی از خود نشان دادند (Vidrovitch, 2009: 65).
کتابها و اظهارات پندآموز و اخلاقی زیادی از شیخ الحاج عمرتال بر جای مانده است که برخی نویسندگان غربی آنها را در کتابهای خود نقل کردهاند(Willis, 1989: 51) . کتاب اصلی باقی مانده از وی «رماح الحزب الرحیم علی نحو الحزب الرجیم» است(Loimeier, 1997: 25) . این کتاب و دیگر نوشتههای عمرتال اندیشه و تفکر را در بین بسیاری از روشنفکران مسلمان غرب آفریقا برانگیخت (Triaud & Robinson, 2000: 102)
نهضت اسلامی الحاج عمرتال بعدها الهامبخش دیگر رهبران غرب آفریقا از جمله پادشاهان وولوف (پس از اسلام آوردن) شد که در پی ایجاد نیروی متحد بر ضد توسعهطلبی فرانسویها بودند و خصوصاً مقاومت او در مقابل فرانسویها به سال 1857 شهرت فراوانی بهبار آوردكه بعدها به الگویی برای دیگر دولتهای محلی در مقابله با روند افزونخواهی فرانسه در غرب آفریقا تبدیل شد. نهضت اسلامی الحاج عمرتال پس از مرگ او نیز در جنگهای مسلمانان با فرانسویها تأثیرگذار بود (Kane, 2009: 30).
امروزه مردم کشورهای مالی، سنگال و گینه از الحاج عمرتال با افتخار و غرور نام میبرند و از او بهعنوان یکی از قهرمانان بزرگ غرب آفریقا یاد میکنند.
6-1-1-6 گسترش اسلام در دوره استعمار فرانسه
اگر چه در قرن نوزدهم چند تن از بزرگان مسلمان در مناطق مختلف مالی حکومتهای مستقلی تشکیل دادند و به اشاعه و گسترش دین اسلام پرداختند اما این پادشاهان محلی، بهجای اتّحاد علیه دشمن خارجی (فرانسه)، به رقابت و سرکوب نیروهای یکدیگر مشغول شدند و همین موجب تضعیف آنها و سوء استفادۀ استعمار فرانسه در چیرگی بر دولتهای اسلامی مالی شد. در شرایطیّ که فرانسویها بهتدریج در حال پیشروی به مناطق مختلف مالی بودند، مسلمانان متعصب فولانی، به جنگ با نیروهای تیجانی الحاج عمرتال برخاستند و بامباراها نیز وارد این نبرد شدند. این نبردهای داخلی، علاوهبر تضعیف نیروهای مسلمان، موجب شد ارتش فرانسه بتواند به راحتی جنبشهای مقاومت را درهم شکسته و بر این کشور مستولی شود. با ورود استعمار فرانسه به مالی و دیگر مناطق غرب آفریقا در اواخر قرن نوزدهم و درگیریهای آنها با نیروهای الحاج عمرتال و پس از وی ساموری توره،1 گسترش اسلام در این کشور تا حدودی کند شد. با این حال علیرغم سرکوب این دو آزادیخواه بزرگ مسلمان و تأسیس کلیساها و مراکز تبلیغ مسیحیت اسلام کماکان به رشد خود در مالی ادامه داد و اکثر قبایل غیراسلام تا اواسط قرن بیستم به دین اسلام پیوستند به گونه ای که مالی در اواسط قرن بیستم و در دوره حاکمیت فرانسوی ها بر این کشور به سرزمینی کاملاً اسلامی تغییر یافته بود (Illiffe, 2005: 198) .
مسلمانان در دهههای اولیۀ قرن بیستم بارها به مخالفت با استعمارگران فرانسوی پرداختند و تحت رهبری مسلمانان بزرگی همچون شیخ حمدالله و دیوسه ترائوره، رشادتها و دلاوریهای بسیاری از خود به یادگار گذاشتند که در این شورشهای بزرگ انعکاس یافت. ادامۀ این اعتراضات و مخالفتها، که پس از جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید، موجبات رهایی این کشور از چنگال استعمار فرانسه را فراهم آورد (www.islam in mali in the neoliberal era.com).
مسلمانان مالی از بدو استقلال این کشور تا کنون با وجود مشکلات مختلف اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همواره درصدد تحکیم وحدت و انسجام اسلامی این کشور بوده اند از این روی با وجود دیدگاه لائیک دولت های مالی که از زمان استقلال همواره در رأس سیاست های حکومت بوده است و علیرغم تحولات سیاسی ناشی از روی کار آمدن دولت های مختلف ، پیروان دین اسلام کماکان سعی در حفظ آرامش جامعه ، اتحاد خود و بر پای نگهداشتن مشعل فروزان اسلام در این کشور داشته اند. از این روی می توان گفت شورش قبایل مسلمان طوارق نیز تنها تجلی خشم و انزجار این مسلمانان از وضعیت موجود و نادیده انگاشتن حقوق مسلم و طبیعی آنها محسوب می شود. با این همه بسیاری از مسلمانان معتقدند حتی شورش طوارق که موجب خونریزی و کشتار بسیاری از مسلمانان در مناطق شمالي کشور شده نیز از خارج از مرزهای این سرزمین هدایت شده و سیاست های اختلاف برانگیز و تفقه افکنانه فرانسه را عامل اصلی بروز جنگ داخلی مالی میدانند. آنها معتقدند پیروان دین اسلام در مالی هرگز تمایلی به خشونت و به راه افتادن حمام خون ندارند و این گونه اعمال هیچ نتیجه ای بجز تفرقه و تشتت بین مسلمانان مالی بدنبال نخواهد داشت.
2-1-6 مدارس قرآنی
مدارس سنتی قرآنی از صدها سال پیش در کشور مالی فعالیت داشته اند و از قدیمی ترین مراکز آموزشی این کشور بشمار می روند که محدوده فعالیت آنها از دیرباز تعلیم علوم و معارف قرآنی بوده است.این مدارس که معمولاً در جوار مساجد کوچک و بزرگ شهرها و روستاهای کشور فعالیت دارند عمدتاً مختص آموزش نحوه حفظ و قرائت قرآن کریم می باشند. اساتید این مدارس نیز معمولاً شیوخ و ائمه جمعه و جماعات مساجد مالی بشمار می روند که با دریافت شهریهای بسيار اندك از دانش آموزان علوم قرآنی را به آنها می آموزند.
مدارس سنتی قرآنی تا پیش از ورود استعمار فرانسه تنها مراكز آموزشي اسلامي محسوب می شدند . کودکان مسلمان در این مدرسه های کوچک به یادگیری الفبای عربی و اصوات و حروف قرآنی پرداخته و پس از آن از طریق لوح های چوبی خود و تکرار واژه هایی که توسط معلمان آنها قرائت می شد با نحوه قرائت آیات قرآن آشنا می شدند. شیوه تدریس در این مدارس سنتی که بسیار مشابه مکتب خانه های قدیمی کشورهای اسلامی بود صرفاً مبتنی بر تکرار اصوات و حروف بود و دانش آموزان موظف بودند هر روز تکالیف اساتید خود را بر روی لوح ها نگاشته و آنها را به وی ارائه دهند. در این مدارس سنتی تنبیه بدنی در زمره ضروریات تدریس بشمار می رفت و دانش آموزان با کوچک ترین نافرمانی توسط معلمان خود تنبیه می شدند.مدارس سنتی قرآنی که در کشورهای هوسا زبان ماکارانتا خوانده می شوند پس از ورود استعمار فرانسه و تأسیس مدارس سبک جدید بتدریج جايگاه خود را از دست دادند با این حال به فعالیت خود ادامه داده و تاکنون توانسته اند به بقای خود تداوم بخشند. در حال حاضر این مراکز علاوه بر محوطه مساجد در منازل معلمان قرآن (مارابوها) نیز برگزار میشوند و عمده شرکت کنندگان در این کلاس ها را دانش آموزان بی بضاعت و مستمندی تشکیل می دهند که خانوادههای آنها قادر به تأمین هزینههای تحصیل آنها نمی باشند. (گفتوگو با شيخ احمد وانگاري، 1387). برخی از دانشآموزان این مدارس قرآنی را نیز کودکان خیابانی تشکیل میدهند که پس از پایان کلاسهای روزانه رهسپار خیابانهای شهرها شده و با گدایی امرار معاش میکنند[46]1. مدارس سنتی قرآنی هم اکنون در تمام شهرها و روستاهای مالی فعالیت دارند و امکانات این مدارس تخته سیاهی است که معلم با آن درس میدهد. دانشآموزان نیز دروس خود را بر روی لوحهای چوبی استوانهای شکل یادداشت میکنند که شکل ظاهری آن بسیار جالب توجّه است2. در این مدارس متون درسی خاصی تدریس نمیشود و معمولاً معلمان در نحوۀ تعلیم عربی، قرائت و حفظ قرآن کریم از شیوههای آموزشی و تجربۀ خود بهره میگیرند .(Saul, 1984: 71-87)
در برخی از مناطق مالی که مسلمانان در عسرت و تنگدستی بهسر میبرند، بسیاری از کودکان مسلمان بیسرپرست، شب را در این مدارس که عبارت از اطاقهای تنگ و تاریک در جوار مساجد است، سپری میکنند[47].
خاطر نشان میگردد طی دو دهه گذشته سازمان همكاري اسلامی و برخی کشورهای اسلامی نظیر ایران، عربستان، کویت، قطر، امارات متحده عربی، مصر، الجزایر، لیبی و عمان اقداماتی را برای بهبود وضعیت این مدارس قرآنی انجام داده اند. در این راستا علاوه بر اعطای بورسیه تحصیلی دانشگاههای این کشورها به برخی از معلمان قرآنی؛ مدارس مزبور مرمت شده و مکان های خاصی نیز در جنب مساجد برای این مراکز در نظر گرفته شده اند (مطالعات میدانی نویسنده، 1387)
مدارس سنتی قرآنی باوجود مشکلات فراوان و کمبود امکانات همچنان از پایگاههای اصلی نشر و توسعه دین اسلام بهشمار میروند و تقریباً تمام مسلمانان کشور و بعضی از مقامات عالیرتبۀ کشوری و لشکری نیز در ایام طفولیت در این مدارس تحصیل کردهاند.
3-1-6 مدارس اسلامی
علاوه بر مدارس دولتی موجود در کشور مالی، مدارس اسلامی مشهور به مدارس عربی نیز در شهرها و روستاهای مالی فعالیت دارند. در این مدارس که از نظر امکانات آموزشی در سطح ضعیفتری نسبت به مدارس دولتی قرار دارند، دانشآموزان پس از گذراندن دوران تحصیلی از ابتدایی تا آخر دبیرستان، دیپلم رسمی دریافت میکنند. پیشینۀ این مدارس به اوایل قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد. پس از تأسیس مدارس جدید از سوی هيأتهای میسیونري وابسته به کلیساها، که مورد حمایت استعمار فرانسه بودند، دولت استعماری وقت، مسلمانان این کشور را تشویق کرد تا فرزندان خود را در این مراکز آموزشی ثبت نام نمایند و رسماً اعلام کرد دانشآموزانی که در مدارس سنتی قرآنی تحصیل میکنند، فرصتی برای یافتن شغل مناسب ندارند و فقط دانشآموختگان این مدارس میتوانند در ادارات دولتی مشغول به کار شوند. این امر با مخالفت مسلمانان مواجه شد و آنها که وجود این مدارس را خطری بالقوه برای تغییر مذهب فرزندان خود میدانستند، از ثبت نام در این مدارس خودداری کردند و فقط تعداد کمی از مردم حاضر شدند فرزندان خود را به این مراکز آموزشی بفرستند. با این حال بنا به ضرورت حضور نسل آیندۀ مسلمانان در جامعه و نیاز به فراگیری علوم و دانش جدید، گروهی از شیوخ مسلمان این کشور تصمیم گرفتند افزونبر مدارس قرآنی، شکل جدیدی از مدارس اسلامی را تأسیس کنند تا همراه با علوم و معارف قرآنی، علوم جدید نیز به دانشآموزان آموخته شود.
اینگونه مدارس در دهههای نخست قرن بیستم، بهتدریج در مناطق مختلف مالی شکل گرفت و شمار کثیری از دانشآموزان مسلمان در آن مشغول تحصیل شدند. مدرّسان این مدارس اسلامی، شیوخ و علمای تحصیلکردۀ حوزههای علمیۀ مراکش، موریتانی، الجزایر و مصر بودند و شیوۀ آموزشی آنها با مدارس سنتی قرآنی کاملاً متفاوت بود. پس از استقلال کشور مالی و با توجه به ریشه دار بودن مدارس اسلامی مزبور و تقاضاهای مکرر رهبران مسلمان این کشور مبنی بر برسمیت شناخته شدن این مراکز آموزشی توسط دولت؛ وزارت آموزش و پرورش مالی در سال 1962 و پس از تعیین کمیته ای ویژه، مدارس اسلامی را با این شرط که دروس مصوب آموزش و پرورش در آنها تدریس گردیده و اصلاحاتی در این مراکز آموزشی بوجود آید برسمیت شناخت. از آن تاریخ تا کنون در این مدارس که بصورت خصوصی و دریافت شهریه ای (نه چندان زیاد) اداره می شوند علاوه بر دروس اسلامی نظیر قرائت و حفظ قرآن، صرف و نحو، فقه، معارف اسلامی و عربی؛ دروس مصوب وزارت آموزش و پرورش مالی نظیر ریاضی، شیمی، فیزیک، زیست شناسی و... نیز تدریس می شوند. با این حال تفاوت عمده این مدارس با مراکز آموزشی دولتی زبان مورد تدریس است بدین گونه که تمامی دروس در این مدارس به عربی ارائه می شوند ودانش آموزان پس از پایان دوره متوسطه و اخذ دیپلم به زبان عربی کاملاً تسلط می یابند..( مدارس قرآنی در مالی، مرکز اسناد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، شمارۀ سند 1286)
دانشآموختگان این مدارس که به مدارس اسلامی- عربی شهرت دارد، تا سال 1996، پس از اخذ دیپلم، همچون دانشآموختگان مدارس دولتی، میتوانستند تحصیلات خود را در دانشگاه مالی ادامه داده دهند و یا با بورسیۀ تحصیلی عازم خارج از کشور شوند. استخدام آنان در مراکز و ادارات دولتی و خصوصی با هیچ منع قانونی مواجه نبود و مدرک تحصیلی آنها در شرایطیّ کاملاً مساوی با مدارس دولتی قرار داشت. با این حال در سال 1996، دولت مالی طیّ مصوبهای سراسری، ورود دانشآموختگان به دانشگاه مالی و استخدام آنان در مراکز دولتی را صرفاً مستلزم دیپلم مدارس دولتی و تسلّط به زبان فرانسه دانست. این امر با توجّه به آن که دانشآموختگان مقطع دیپلم مدارس اسلامی- عربی، به زبان فرانسه مسلط نبودند و در طول تحصیل، فقط زبان عربی را فرا میگرفتند، ادامۀ تحصیل آنان را در مقاطع آموزش عالی و مراکز اداری با مشکل مواجه ساخت، زیرا بهدلیل عدم توانایی در صحبت کردن به زبان فرانسه، از دستیابی به مشاغل دولتی و ورود به تنها دانشگاه کشور محروم شدند. البته طیّ چند دهۀ گذشته، سازمان همكاري اسلامی و کشورهای اسلامی، کمکهای قابل توجّهی برای توسعۀ مدارس اسلامی- عربی و ارتقای سطح کیفی دروس این مراکز در اختیار وزارت آموزش و پرورش این کشور قرار دادهاند با این حال به نظر می رسد برای تطبیق شرایط این مدارس با نظام آموزشی مالی راه طولانی در پیش است.(گفتوگو با شيخ عبدالرحمن سيوطي، 1387).
طی چند سال گذشته رهبران مسلمان مالی بارها از دولت درخواست کرده اند ضمن ایجاد تغییراتی در مصوبه هئیت دولت تسهیلاتی را برای اشتغال و ادامه تحصیل دانش آموختگان مدارس اسلامی عربی فراهم آورد. با اين حال مقامات دولتی با تأکید بر آن که بر اساس قانون اساسی مالی زبان رسمی و اداری این کشور فرانسه است تأکید دارند تنها در صورت ایجاد تغییراتی ساختاری در این مدارس و تغییر زبان آن از زبان عربی به فرانسوی می توانند شرایطی مساوی را در راهیابی به دانشگاه و یا استخدام در مراکز دولتی برای آنها در نظر بگیرند. در این ارتباط اخیراً برخی از رهبران مسلمان این کشور با برگزاری جلساتی با مدیران این مدارس پیشنهاد کرده اند مدارس عربی همانند دیگر کشورهای غرب آفریقا نظیر گینه کوناکری به مدارس اسلامی فرانکو عرب تغییر یافته و دروس اسلامی به زبان عربی و دروس مصوب آموزش و پرورش به زبان فرانسه تدریس گردد. آنها معتقدند با اجراء این سیستم دانش آموزان ضمن فراگیری زبان اسلام (عربی) به زبان فرانسوی نیز تسلط می یابند. (www.islamic education in africa.com/west africa/mali).
با وجود مشکلات موجود در زمینۀ اشتغال و ادامۀ تحصیل دانشآموختگان مدارس عربی، مسلمانان این کشور همچنان به این مراکز اعتقاد دارند و ترجیح میدهند فرزندانشان در این مدارس تحصیل کنند. آنها بر این باورند که دانشآموزان در مدارس دولتی از ارزشهای سنتی خود دور میشوند و مدارس اسلامی- عربی، روح اسلام را در وجود آنها تقویت میکند.
4-1-6 شهرهای تاریخی اسلامی
به دلیل حاکمیت دین اسلام در سراسر کشور مالی، اکثر شهرهای این کشور رنگ و بوی اسلامی کامل دارند و حضور در این شهرها، تداعیکنندۀ پیشینۀ عمیق دین اسلام در این سرزمین تاریخی است. از مهمترین شهرهای اسلامی مالی که عمق راهبردی اسلام را در این کشور، از گذشتههای دور تاکنون، به تصویر میکشد عبارتند از:
1-4-1-6 باماکو
شهر باماکو پایتخت کشور مالی نه تنها به عنوان مرکز سیاسی بلکه به عنوان شهری اسلامی و مرکز حضور اقوام و قبایل مسلمان این کشور از اهمیت خاصي برخوردار است. این شهر دارای قدمت دیرینهای است و کاوش های باستان شناسی پيشينه دین اسلام در آن را به صدها سال پیش باز می گرداند. بر اساس شواهد موجود باماکوی امروزین در قرن شانزدهم توسط خاندان نیاره و توره از قوم بامبارا بنیان نهاده شد و از سال 1883 توسط فرانسوی هایی که در این شهر استقرار یافتند به عنوان مرکز اداری مستعمره مالی در نظر گرفته شد. باماكو با وجود آن که سال ها پایتخت این کشور بوده است ولی هنوز بیشتر چهره روستایی مسلمان نشین بزرگ را دارد تا مرکز سیاسی و اداری کشور مالی ! شهر در اکثر روزها در گرد و غبار سرخ رنگ فرو رفته است و ساختمان های آن اکثراً گلی و خشتی می باشند و مردم در خانه های بزرگ بصورت دسته جمعی زندگی می کنند..[48] از جالبترین چشماندازهای باماکو مساجد بزرگ و کوچک آن است که در سراسر محلات شهر و روستاهای اطراف آن به چشم میآید (احمدی، 189).
بر اساس آمار موجود در حدود 210 مسجد در این شهر وجود دارند که با توجه به جمعیت یک میلیون و هشتصد هزار نفری آن و اشتیاق فراوان مردم برای حضور در مساجد کافی بنظر نمی رسند. مساجد شهر معمولاً شلوغ بوده و هر روز نمازهای جماعت در مساجد کوچک و بزرگ باماکو برگزار می شود که این امر در روز جمعه به اوج خود می رسد به گونه ای که در روزهای جمعه خیابان های اطراف مساجد مملو از زنان و مردانی است که با البسه سفید و تمیز عازم برگزاری نماز جمعه می باشند. تقریباً تمام مردم باماکو مسلمانند و تنها اقلیت بسیار کوچکی از مردم این شهر را مسیحی ها تشکیل می دهند. مردمان باماکو انسان هایی صبور و آرام بوده و مقدم مهمانان بویژه مسلمانان دیگر کشورهای جهان را گرامی می دارند. شغل اصلی بومیان ساکن باماکو فعالیت در زمینه صنایع دستی است و جدای از آن تجارت نیز در این شهر از جایگاه والایی برخوردار است. (مطالعات میدانی نویسنده، 1387).
2-4-1-6 سگو
شهر تاریخی سگو از شهرهاي اسلامی و مهم مالی و مرکز استان چهارم این کشور است. این شهر که در فراز و نشیبهای تاریخ سیاسی این سرزمین، در قرون هجده و نوزده میلادی نقش مهمّی داشته، در قرن نوزدهم به مدت بیست سال پایتخت پادشاهی توکولور و مدتی نیز پایتخت سلسلۀ بامبارا بود.
شهر سگو مانند دیگر شهرهای مالی، چهرهای روستایی دارد و چندان پیشرفت نکرده است. از نظر جمعیّت، سگو سومین شهر کشور پس از باماکو و سیکاسو بهشمار میرود.[49] در حدود 90 درصد مردم سگو مسلماناند و 10 درصد باقیمانده را مسیحیان و پیروان آیینهای بومی تشکیل میدهند. سگو مرکز کشت پنبۀ مالی است و اکثر اهالی آن در کارخانجات نساجی شهر فعالیت دارند (www.muslim heritag.com/mali/segui).
مساجد فراوانی در سگو وجود دارد که قدمت برخی از آنها به بیش از دویست سال میرسد(www.mud mosques of mali.com). شیوۀ زندگی مردم سگو، همچون دیگر شهرهای مالی بهصورت جمعی است و آنان در خانههای بزرگ و گروهی زندگی میکنند.
3-4-1-6 موپتی
شهر موپتی از مشهورترین شهرهای مالی و مرکز استان پنجم این کشور است. موپتی از نظر قدمت یکی از شهرهای تاریخی و اسلامی مهم کشور مالی بهشمار میرود. تاریخ تأسیس موپتی به قرن دوازدهم و اوایل ورود تجّار مسلمان به این سرزمین بازمیگردد. موپتی در دورۀ حاکمیت الحاج عمرتال پادشاه سلسلۀ توکولور به اوج عظمت خود رسید و اهمّیت خود را در این کشور از آن زمان حفظ کرده است.
جمعیّت فعلی موپتی در حدود صد هزار نفر است و بهدلیل آنکه در میان دو رودخانۀ نیجر و بانی قرار دارد و وجود سدهای خاکی متعدّدی که شهر را از سیلاب این دو رودخانه حفظ میکند، از شهرت زیادی برخوردار است. شغل اکثر مردم موپتی کشاورزی، ماهیگیری و دامداری است[50] در این شهر مساجد زیادی وجود دارد که مسجد کوموگل از مشهورترین آنها بهشمار میرود .(www.mud mosques of mali.com)
مردم موپتی اکثراً مسلماناند و تعداد اندکی از آنها را مسیحیان و پیروان آیینهای سنتی تشکیل میدهند. در حومۀ این شهر خرابههای شهر تاریخی حمداللهی نیز وجود دارد که شیخ سلطان احمدو در سال 1819 احداث و در سال 1862 الحاج شیخ عمرتال پس از تصرف، آن را ویران کرد. در شهر موپتي دهها مدرسه قرآني وجود دارد از این رو موپتی به شهر قرآني مالي شهرت يافته است. (احمدی: 211)
4-4-1-6 شهر جنه
شهر جنه یکی از سه شهر قدیمی و مسلماننشین کشور مالی (جنه، تمبوکتو و گائو) بهشمار میرود. تاریخ ساخت جنه به قرن نهم میلادی بازمیگردد. در سال 800 گروهی از بازرگانان این شهر را احداث کردند و جنه تا مدتهای مدیدی مرکز تلاقی و ارتباط تجّار مسلمان صحرای بزرگ و بومیان مناطق جنگلی استوایی گینه بود (www.djenne, mali.com).
شهرت شهر جنه جدای از قدمت تاریخی آن و قرار گرفتن در رودخانه بانی که شهر را از دو سوی در خود جای داده است بیشتر بدلیل معماری سنتی بسیار زیبای سبک سودانی آن است که در سرتاسر غرب آفریقا از ویژگی خاصی برخوردار است. جنه در قرن های 14 و 15 میلادی به عنوان مرکز بزرگ علوم و معارف اسلامی و حج شهرت داشت و ده ها تن از دانش آموزان و طلاب مسلمان این سرزمین و دیگر مناطق غرب آفریقا برای تحصیل علوم اسلامی در حوزه های علمیه این شهر حضور می یافتند. (احمدی: 213).
مسجد بزرگ جنه در آن عهد در برگیرنده مراکز ُآموزشی و کتابخانه های متعددی بود و اساتیدی از عربستان، مصر، الجزایر، تونس و طلابی از کشورهای مختلف آفریقایی در این مراکز به تدریس و تحصیل علوم اسلامی اشتغال داشتند. در آن دوره جنه رقیب جدی شهر تمبوکتو بود. جنه در سال 1461 توسط سنی علی بر پادشاه سونگای تسخیر شد و در قرن شانزدهم به یکی از مهم ترین مراکز تجاری مالی مبدل گشت.شهرجنه بین سال های 1591 و 1780 تحت کنترل پادشاهان مراکشی قرار داشت و بازارهای آن در این دوره طولانی گسترش قابل ملاحظه ای یافت به گونه ای که اجناس و کالاهای مختلف از شمال و غرب و مرکز آفریقا در بازارهای این شهر عرضه و مبادله می شوند. (Maas, 1990:18-29)
جنه در سال 1861 بوسیله الحاج عمرتال تصرف گشت و در سال 1893 به اشغال نیروهای فرانسوی در آمد www.muslimheritage.com/mali/djenne)). این شهر در حال حاضر در لیست میراث فرهنگی جهانی یونسکو قرار گرفته و بسیاری از بناهای تاریخی آن از جمله مسجد بسیار زیبای جنه با هزینۀ سازمان یونسکو بازسازی و مرمت شده است (www.unesco.org/mali/cultural heritage/djenne mosque)
5-4-1-6 گائو
شهر اسلامی گائو مرکز استان هفتم مالی است و بهدلیل آنکه آخرین شهر مالی پیش از ورود به صحرای الجزایر است، مروارید صحرا نامیده میشود www.wtgonline.com)). این شهر تاریخی در اواخر قرن هفتم میلادی تأسیس شد و از سال 1464 تا 1591 میلادی پایتخت امپراطوری سونگای بود و به همین دلیل در آن زمان شهرت زیادی داشت.
در این شهر دهها مسجد قدیمی از جمله مسجدی که در سال 1495 ازکیا محمد آن را ساخته بود، وجود دارد که هنوز نمازگزاران از آن استفاده میکنند (www.mud mosques of mali.com). علاوهبر این، گائو دارای آثار تاریخی اسلامی متعدّدی است که همه از شکوه و عظمت این شهر در قرون میانۀ میلادی حکایت دارد (www.muslim heritage.com/mali).
مقبره خاندان ازکیا که بنایی هرم شکل است یکی از مهم ترین بناهای تاریخی این شهر بشمار می رود که قبر ده تن از سلاطین سلسله سونگای و امامان مسجد ازکیا محمد در این مقبره قرار دارد. (احمدی: 235-236). جمعیّت فعلی این شهر در حدود چهارصد هزار نفر است که بیشتر مردم آن مسلمان و بخش کوچکی را مسیحیان تشکیل میدهند. مسلمانان گائو مانند دیگر مردم مالی، مهماننوازند و با وجود فقر و مسکنت، از مهمانان خود به بهترین وجه پذیرایی میکنند. شغل اکثر مردم گائو دامپروری است و بهدلیل آنکه این شهر در صحرای بزرگ آفريقا واقع شده، کشاورزی در آن چندان رواج ندارد.[51] شهر گائو بدنبال کودتای مارس 2012 نظامیان ، توسط شورشیان طوارقی اشغال شد و در زمان بازبینی این کتاب ( پیش از چاپ) در اواسط بهمن ماه سال 1391 نیروهای فرانسوی موفق به بازپس گیری آن شدند.
6-4-1-6 تمبوکتو
شهر تاریخی و زیبای تمبوکتو یکی از مشهورترین شهرهای منطقه غرب آفریقا بشمار می رود که شهرت و جایگاه خود را طی قرون متمادی همچنان حفظ کرده است. این شهر در قرن دوازدهم میلادی احداث شد و در قرن سیزدهم مرکز عمده تجارت این منطقه بود به گونه ای که اکثر کاروان های تجاری که از گینه عازم شمال آفریقا بودند از تمبوكتو عبور می کردند.این شهر در قرون 14 و 15 میلادی به اوج عظمت و شکوه خود دست یافت که علت اصلی آن وجود بیش از 150 مدرسه قرآنی و بویژه دانشگاه اسلامی سانکوره بود. دانشگاه اسلامی سانکوره که در آن عهد با دانشگاه های بزرگ اسلامی نظیر قاهره، فض و کوردوبا رقابت می کرد موقعیت ویژه ای به این شهر بخشیده بود به گونه ای که تمبوکتو حالت شهری دانشگاهی بخود گرفته و از حدود هشتاد هزار جمعیت آن در قرون 14 و 15 میلادی در حدود بیست و پنج هزار نفر را طلاب علوم اسلامی تشکیل میدادند. (www.sankore.com).
تمبوکتو در آن زمان، علاوهبر محوریّت دینی، قطب تجاری منطقه بهشمار میرفت و تجّار و بازرگانان، اغلب در مسیر سفر از شمال به غرب و مرکز آفریقا و بالعکس، چند روز در این شهر اقامت میکردند. یکی از ضربالمثلهای رایج در زبانهای بومی به این مضمون: «نمک از شمال، طلا از جنوب و نقره از سرزمین سفیدپوستان میآید ولی کلام خداوند، داستانهای زیبا و موضوعات حکیمانه و خردمندانه را فقط میتوان در تمبوکتو یافت»، بهخوبی اهمّیت تمبوکتو را در آن دوره نمایان میسازد (احمدی: 224). ابنبطوطه در نیمۀ دوم قرن چهاردهم از این شهر بازدید کرده و زیبایی و عظمت آن را ستوده است (ابنبطوطه: 123).
تمبوکتو در حال حاضر از نظر سبک معماری خاص به سه سبک: سودانی ، مغربی و فرانسوی تقسیم می شود و به سبب مساجد بسیار زیبا و تاریخی سه گانه سید یحیی، جن گاریبر؛ سانکوره و کتابخانه های قدیمی و درب های چوبی کنده کاری شده در سر تا سر غرب آفریقا شهرت دارد. این شهر مرکز استانی به همین نام است و اقوام مسلمانی از مناطق گوناگون مالی در آن حضور دارند. چهره کنونی تمبوكتو همچنان اسلامی باقی مانده و مردم شهر به رعایت امور شرعی و اسلامی تأکید دارند به گونه ای که در بسیاری از امور زندگی خود با امامان مساجد و قضات مشورت بعمل میآورند.1تمبوکتو در سال 1988 در فهرست میراث فرهنگی یونسکو به ثبت رسید. این شهر طيّ جنگ داخلي طوارق با دولت، در نيمۀ اول دهۀ 1990 و در جریان جنگ داخلی سالهای 2011 و 2012، متحمل خساراتی شد که نگرانی عمیق سازمان یونسکو را در پی داشت[52] . این شهر پس از کودتای سال 2012 بصورت ناگهانی به اشغال شورشیان درآمد و اسلام گرایان افراطی وابسته به سازمان تروریستی القاعده برخی از ساختمان های قدیمی آن را به عنوان مظاهر کفر ویران ساختند.
تمبوکتو در سال 2006 در لیست نامزدهای یکی از عجایب هفتگانۀ جهان کنونی قرار گرفت
(www.wonders of the african world.com) و در همان سال از سوی سازمان کنفرانس اسلامی، به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شد.
5-1-6 طریقتهای متصوفه
همچون دیگر کشورهای منطقه غرب آفریقا طریقت های متصوفه تیجانیه و قادریه شمار وسیعی از مسلمانان کشور مالی را تحت پوشش خود قرار داده اند. این طریقت ها هر چند مورد تأیید مذهب تشیع نمی باشند و برخی اعمال مذهبی آنها به نوعی کفرآمیز تلقی می شوند ولی بدلیل احترام زیادی که برای ائمه اطهار و اهل بیت (ع) قائلند در قاره آفریقا به عنوان هم پیمانی مطمئن برای مذهب تشیع در نظر گرفته می شوند. علاوه بر آن تیجانی ها و قادری ها وهابیت را دشمن اصلی خود دانسته و همواره مسلمانان را از این فرقه ضاله برحذر داشته اند. از این روی بدليل وجوه مشترک بسیاری كه بین پیروان طریقت های مزبور و مذهب اهل البیت (ع) وجود دارد فرق متصوفه یاد شده همواره به عنوان دوستان شیعیان در این کشور در نظر گرفته می شوند.
در اين بخش تاریخچۀ ورود فرقههای متصوفۀ تیجانیه و قادریّه به کشور مالي و وضعیت کنونی آنها بررسی میشود.
1-5-1-6 طریقت تیجانیه:
طریقت تیجانیه از مهمترین فرقههای مذهبی کشور مالی است که در دیگر کشورهای غرب آفریقا نیز پیروان زیادی دارد. آغاز ورود این فرقۀ متصوفه به سال 1789 بازمیگردد. در این سال محمد الحافظ از قبیلۀ ایداد علی، فرقۀ تیجانیه را، به مناطقی از جنوب غربی موریتانی که در آن زمان مرکز تجمع دانشمندان پیرو مسلک قادریّه بود، وارد کرد. در طول زندگی شیخ محمد الحافظ تمام قبیله در زمرۀ پیروان تیجانیه قرار گرفتند و این طریقت بهتدریج در مناطق دیگر غرب آفریقا از جمله مالی راه یافت.
با ظهور الحاج شیخ عمرتال، در اوایل قرن نوزدهم و پیوستن وی و عبدالکریم النقیلی از منطقۀ فوتاجالون به طریقت تیجانیه، این فرقه راه خود را با شتاب به کشورهای مختلف غرب آفریقا و از جمله بخشهایی از سرزمین کنونی مالی باز کرد و پس از آنکه عمرتال خلیفۀ کل تیجانیه در سراسر سودان غربی شد، این طریقت فرصت بیشتری برای توسعۀ خود در مناطق غرب آفریقا و از جمله مالی کنونی یافت (www.islam in west africa .com).
پس از تأسیس امپراطوری الحاج عمرتال، موسوم به پادشاهی توکولور، در شرق سنگال و مالی، تیجانیه به طریقت بسیاری از مسلمانان کشور کنونی مالی بدل گشت و بسیاری از بومیان پیرو آیینهای سنتی، در نتیجۀ حملات جهادی الحاج عمرتال، مسلمان شدند و به تیجانیه پیوستند. درگیریهای عمرتال با نیروهای فرانسه، نتوانست مانع روند رو به رشد تیجانیه در مالی شود و در همین دوره، دین اسلام در مسلک تیجانیه، به بسیاری از غیرمسلمانان معرفی شد و الحاج علاوهبر دستیابی به مقامی رفیع در میان نومسلمانان، لقب امیرالمؤمنین گرفت و مدفن وی در روستای دگیمبره، در حوالی شهر باندیاگارا، به زیارتگاه تیجانیهای مالی تبدیل شد. (Clark: 83).
تیجانیه در قرن نوزدهم همچنان در مالی گسترش پیدا کرد و چند تن از خلفای بزرگ این طریقت، با حملات منظم خود به قبایل آنیمیست و تأسیس دولتهای جهادی فولبه، موجبات گسترش آن را در ایالات مختلف مالی فراهم آورند. امام عمر بن سعید یکی از مؤسسان دولت جهادی تیجانیه در سال 1861 در شهر سگو بود که از سوی مریدان خود لقب امیرالمؤمنین گرفت. این دولتها در اواخر قرن نوزدهم با حملۀ مستقیم فرانسویها از هم پاشیدند.
گسترش طریقت تیجانیه در دورۀ استعمار فرانسه، ادامه یافت و با وجود حساسیت نسبی دولت فرانسه و کارگزاران فرانسوی مستقر در ایالات مختلف مالی، زوایای تیجانیه از تحرک بسیاری برخوردار بودند.1 تیجانیها درجریان فعالیتهای آزادیخواهانۀ مسلمانان این کشور در دهۀ 1950، نقش مهمّی بر عهده داشتند و چند تن از شیوخ تیجانیه، در ردۀ رهبران استقلالطلب این کشور قرار گرفتند. اگرچه آمار دقیقی از پیروان این مسلک در شهرها و روستاهای مالی وجود ندارد، ولی بهنظر میرسد بیش از نیمی از مسلمانان کشور مالی از این طریقت پیروی میکنند. انبوه زاویههای تیجانیه در سراسر کشور مالی حکایت از تعداد زیاد پیروان تیجانیه دارد www.mali.com))
اعمال عبادی تیجانیهای مالی مانند دیگر کشورهای آفریقایی است. آنان با وجود آنکه به چند شاخه از جمله نیاسیه و حماویه[53] تقسیم میشوند، از نظر انجام عبادات که معمولاً بهصورت دسته جمعی صورت میگیرد، چندان تفاوتی ندارند و خود را پیکرۀ واحدی میدانند که باید آن را همیشه حفظ و از تفرقه پرهیز کنند.[54] از مهمترین عبادات آنها که تقریباً هرشب پس از پایان نماز مغرب انجام میگیرد، ذکر و دعاست که با تسبیح انجام میگیرد. ذکر تیجانیهای مالی، همچون سایر هممسلکان سنگال و غنا، عبارت است از: استغفار، لاالهالاالله، صلوات و قرائت آیاتی از قرآن کریم. اجتماع عبادی تیجانیها عمدتاً با سرپرستی مقاماتی صورت میگیرد که شیوخ ردۀ دوم پس از خلفا بهشمار میآیند. خلیفههای تیجانی که هریک در منطقهای خاص از مالی حضور دارند، برخی اوقات در مراسم ذکر شرکت میکنند. از دیگر ادعیه مهم تیجانیهای مالی می توان به (( وظیفه )) اشاره کرد که متشکل از دو ورد و یک دعا است و تحت نظارت مقدمان انجام می گیرد. ذکر جمعه یا حضرت الجمعه از دیگر اعمال عبادی تیجانیها است. زوایای تیجانیها (که همان گونه که اشاره شد در سر تا سر کشور پراکنده شدهاند)از مراکز اصلی عبادی آنان بشمار می روند و اکثر عبادت دسته جمعی و انفرادی پیروان این طریقت در زوایای مزبور انجام می شود. تیجانیها وفاداری خاصی به زاویه های خود داشته و معمولاً تیجانیهای هر منطقه در شهرها و روستاها از انجام اعمال عبادی خود در دیگر زوایا پرهیز مينمايند و معتقدند که باید جایگاه زاویه خود را پاس نهند. آنان همچون سایر هم مسلکان خود در کشورهای غرب آفریقا مراسم و مناسبتهای اسلامی بویژه میلاد النبی (ص) را با تشریفات ویژه ای برگزار میکنند و جشن های میلاد النبی معمولاً بمدت چند ماه در زوایا و مساجد تیجانیها برگزار می شود226).(Brenner, 1976: 208-. علاوه بر آن، پیروان این طریقت، هر سال در جشن بزرگ میلاد النبی (ص) که در شهر پرانگ غنا و به رهبری خلیفه امام عبدالله میکانو برگزار میشود، شرکت ميكنند و با وجود آن که این سفر برای آنان که معمولاً در فقر بهسر میبرند، مخارج زیادی بهدنبال دارد، با علاقه و اشتياق در این جشن بزرگ حضور مییابند (مونیه: 146).
تیجانیهای مالی احترام ویژهای برای شیخ احمد تیجانی بنیانگذار این طریقت و رهبران منطقهای خود قائلاند و به سلسله مراتب موجود در این طریقت، که مبتنی بر اطاعت از مقامات روحانی تیجانی است، عمیقاً احترام میگذارند. آنان همچون دیگر طریقتهای متصوفه سر سلسلۀ خود را به حضرت علی (ع) منتهی مینمایند و از اینرو حضرت علی (ع) و اولاد وي بهویژه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را سخت گرامی میدارند (گفتوگو با شيخ شريف عثمان حيدرا، 1387). تیجانیها در طول تاریخ مالی همواره با پیروان مذهب اهل بیت (ع) مناسبات خوبی داشته و از دشمنان سرسخت وهابیّت بهشمار میروند. این طریقت در مقایسه با قادریّه از نظم و انسجام بیشتری برخوردار است.
2-5-1-6-قادریّه
طریقت متصوفه قادریّه یکی از فرقههای اسلامی است که شمار قابل توجّهی از مسلمانان این کشور از پیروان این آیین بهشمار میروند. تعداد پیروان این فرقه کاملاً مشخص نیست ولی آمار غیررسمی نشان میدهد که در حدود 30 درصد از پیروان دین اسلام از این طریقت پیروی میکنند. در حال حاضر بیشتر جماعات قادریّه در شهر تمبوکتو زندگی میکنند و بقیه در سگو، جنه و دیلی مستقرند1. قادریها دارای دهها مسجد در شهرهای مختلف مالیاند و یکی از مساجد بزرگ باماکو متعلق به این جماعت است.
قادریهای مالی همچون دیگر کشورهای آفریقایی مراسم عبادی خود را در روزهای پنج شنبه و یکشنبه بصورت جمعی در مساجد و زاویاي خویش در شهرها و روستاهای مالی انجام میدهند. آنها نظیر دیگر هم مسلکان خود در کشورهاي غرب آفریقا در حالی که دایره هایی را تشکیل می دهند به قرائت ذکر «لا اله الا الله» پرداخته و پس از چرخاندن تسبیح هایی 99 دانه، 99 بار و سپس 66 بار ذکر مزبور را تکرار نموده و دو حزب اول قرائت را بصورت همگانی می خوانند. سپس ادعیه مذهبی خاص خود را تکرار نموده و سرودهایی را قرائت می نمایند.
برای ورود به این فرقه باید «اجازه» مخصوص اخذ گردد که این اجازه توسط شیوخ جماعات قادری در مالی صادر می شود.پیروان طریقت قادریه مالی همچنین موظفند پس از نماز دعای «لازم» را قرائت کنند. آنان همچون دیگر قادری های غرب آفریقا تصوف را مرحله خاص دوستان خدا می دانند و معتقدند رضایت خدا از هر چیز مهم تر است. شیوخ قادریه مالی پیام قادریه را پیام عشق و آزادی انسان از بند شیطان می دانند و معتقدند صوفیان و از جمله پیروان طریقت قادریه امانتدار تعلیمات در مورد واقعیات درونی می باشند و تأکید دارند اصول این طریقت از ابتدا و از زمان بنیانگذار آن شیخ عبدالقادر گیلانی بر پایه عشق به خدا و پیامبر اعظم (ص)، احترام به مذاهب اسلامی و وحدت خالق یکتا بنیان نهاده شده است (مونیه: 150). پیروان طریقت قادریّه مالی مردمی آرام، صبور و صمیمیاند و ارادت ویژه به پیروان مذهب اهلالبیت (ع) دارند.
طریقت قادریّه در قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم وارد بخشهایی از مالی امروزی شد و در قرن نوزدهم بهتدریج در مناطق مختلف مالی راه یافت. این طریقت در قرن نوزدهم پیروان زیادی داشت، ولی با گذشت زمان و از اواسط این سده، رفته رفته در مقابل تیجانیه عقبنشینی نمود.
قادریه در قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم وارد بخش هایی از مالی امروزین شد و در قرن نوزدهم بتدریج در مناطق مختلف مالی راه یافت. این طریقت در قرن نوزدهم از پیروان زیادی برخوردار بود ولی با گذشت زمان و از اواسط این سده رفته رفته در مقابل تیجانیه عقب نشینی نمود. قادریه در دوره استعمار فرانسه از روابط خوبی با دولت مستعمراتی برخوردار بود با این حال این روابط در حدی نبود که مانع فعالیت های آزادیخواهانه آنها شود. قادریه ها در دهه 1950 دوشادوش دیگر مسلمانان کشور در فعالیت های آزادیخواهانه علیه فرانسه مشارکت داشتند با این حال پیروان این طریقت بدلیل روحیات خاص خود مبنی بر عدم دخالت در امور سیاسی پس از استقلال مالی نقشی در حکومت کشور ایفا نکردند.
رهبر فعلی قادریههای مالی شیخ سیدی موديبوكان دیالو است که از سوی قادری ها لقب «ولی» یافته است و در شهر دیلی اقامت دارد. وی علیرغم کهولت سن بطور مداوم از مراکز اقامت قادری ها بازدید کرده و در روستاهای قادریه نشین با مسلمانان به گفتگو می نشیند. شيخ در طی این ملاقات ها مشکلات جماعات قادریه را رفع نموده و برخی اختلافات داخلی را برطرف می کند.www.isalm in mali.com)). سیدی همچنین در سفرهای خود به مناطق مختلف مالی، برخی از سنتهای غلط را که در تضاد با دین اسلام است، ملغی میسازد و لزوم پیروی از تعالیم اسلامی را به پیروان خود تذکر میدهد (عرب احمدی: 155). شیخ سیدی طیّ سالهای دهۀ1980 و 1990، سفرهای بسیاری به کشورهای همسایه از جمله ساحل عاج داشت و در طیّ این سفرها، برخی از مهاجران مسلمان مالیایی شاغل در این کشور را، به طریقت قادریّه جذب میکرد1.
شیخ الحسن خلیفۀ قادریّه در سگو از دیگر رهبران بزرگ این طریقت است. وی که در قدیمیترین بخش شهر تاریخی سگو زندگی میکند، مریدان زیادی دارد و معمولاً در منزل خود به ذکر و دعا مشغول است. میگویند خلیفه الحسن فقط یک بار در طول سال از منزل خود خارج میشود و مریدان و مراجعان را بهسختی میپذیرد و فقط خلفا و مقدّمان قادریّه میتوانند او را ملاقات کنند. برادر وی نیز امام مسجد قدیمی سگو است که قدمت آن مسجد به صدها سال پیش بازمیگردد. مقبرۀ جدّ بزرگ قادریها که به اعتقاد آنها قرنها پیش از عراق رهسپار این کشور شده، در نزدیکی مسجد قدیمی سگو قرار دارد (www.isalm in mali.com).
مریدان قادریّه برای قبور بزرگان خود احترام خاص قائلاند و معمولاً سالی یک بار به زیارت مقابر آنان میشتابند.
3-5-1-6 بقعیه
این طریقت در زمرۀ فرقههای کوچک متصوفۀ غرب آفریقا، و از اواسط قرن هجدهم میلادی، در برخی از کشورهای این منطقه نظیر مالی، نیجر، غنا، نیجریه و سنگال راه یافته است. مؤسس مسلک البقعیه شیخ احمد البقعی از شیوخ مستقر در شهر تمبوکتو است. برخی از مسلمانان معتقدند مریدان بقعیه نقش مهمّی در گسترش دین اسلام در برخی از مناطق غرب آفریقا از جمله مالی بر عهده داشتهاند (www.isalm in mali.com).
6-1-6 سازمانها و مؤسسات اسلامی:
طیّ دو دهۀ گذشته و از اوایل دهۀ 1990 میلادی، دهها مؤسسۀ اسلامی در این کشور به ثبت رسیده و فعالیت خود را در جهت اتّحاد و وحدت مسلمانان و تحرکبخشی به جامعۀ اسلامی مالی آغاز کردهاند. آماری از رقم دقیق سازمانهای اسلامیکشور مالی در دست نیست و گفته میشود حدود 120 مرکز و مؤسسه اسلامی در شهرهای مختلف فعالیت دارند. براساس قانون اساسی مالی، تشکیل هرگونه احزاب دینی در کشور ممنوع است و این سازمانها، درصددند کمبود احزاب اسلامی را در این کشور جبران کنند.
سازمانهایهای اسلامی مالی از مشکلات گوناگون بهویژه کمبود بودجه رنج میبرند. این سازمانها از بدو تأسیس تاکنون، نقش قابل توجّهی در ارتقای سطح معلومات دینی مسلمانان ساکن شهرها و روستاهای مالی داشتهاند. مهمترین سازمانها و مؤسسات اسلامیمالی عبارتند از:
شورای عالی اسلامی:
این سازمان عالیترین سازمان اسلامی کشور مالی است که درسال 1972 طیّ گردهمآیی بزرگ صدها تن از رهبران و شیوخ مسلمان مالی در مسجد جامع باماکو رسماً بهوجود آمد1. شورای عالی اسلامی مالی در حال حاضر هماهنگی امور اسلامی کل کشور را بر عهده دارد و از سوی دولت مالی بهعنوان مهمترین نهاد اسلامی این کشور به رسمیّت شناخته شده است. هرچند تأسيس احزاب دینی براساس قانون اساسی و اصول لائیسیتۀ حاکم بر کشور ممنوع شده، ولی درخواست گروهها و سازمانهای اسلامی برای به رسمیّت شناخته شدن قانون این سازمانها، از سوی دولت، به شورای عالی اسلامی واگذار شده و این سازمان مسئولیت نهایی تأیید یا رد این درخواستها را بر عهده دارد. شورای عالی اسلامی مالی طیّ چند سال گذشته مورد حمایت کشورهای اسلامی نظیر عربستان، کویت، مصر و مراکش قرار دارد و کمکهایی از این کشورها دریافت کرده است. برخی از مسلمانان انقلابی ضمن اعتراض به رویۀ محافظهکارانۀ رهبری شورای عالی اسلامی از مناسبات تنگاتنگ آنها با شیوخ و علمای وهابی ناخرسندند و این سازمان را آلت دست دولت برای کنترل سازمانها و گروههای اسلامی میدانند. (جماعات اسلامیه فی مالی، 2007: 5)
شورای عالی اسلامی مالی علیرغم انتقادات وارده، روابط خوبی با سازمانها و گروههای اسلامی دارد و معمولاً با درخواست ثبت رسمی سازمانهای اسلامی موافقت میکند.
انجمن توسعه و گسترش اسلام:
این سازمان در دهه 1950 در کشور مالی تأسیس گردید و در آن عهد بزرگ ترین و مهم ترین سازمان اسلامی کشور بشمار می رفت به گونه ای که کلیه مذاهب و فرق اسلامی مالی تحت نظارت انجمن توسعه و گسترش اسلام قرار داشتند. انجمن توسعه و گسترش اسلام پس از استقلال مالی تحت نظارت وزارت کشور مالی قرار گرفت و حوزه فعالیت های آن بنحو چشمگیری افزایش یافت بطوری که کلیه فعالیت های دینی نظیر اعزام حجاج به مکه، تعیین اعیاد اسلامی، اعلام اوقات شرعی، برگزاری کنفرانس های اسلامی، کمک به مساجد و تلاش برای توسعه اماکن مذهبي، اقامه نمازهای اعیاد اسلامی و تعیین امامان جمعه و جماعات مناطق مختلف توسط انجمن صورت می گرفت. علاوه بر آن کلیه درخواست های تأسیس گروه های اسلامی از وزارت کشور به این سازمان ارجاع می گشت و رأی منفی انجمن مترادف با مخالفت وزارت کشور با درخواست ها بود. هسته مرکزی سازمان مزبور متشکل از بیست و یک کرسی بود که 11 نفر از اعضاء آن توسط دولت و سایرین در برگیرنده علماء و روشنفکران بودند. هزینه انجمن توسعه و گسترش اسلام در آن دوره عمدتاً توسط دولت عربستان سعودی تأمین میشد و تقریباً اکثر اعضاء آن نیز به وهابیت تمایل داشتند. این سازمان در بروز درگیری های مذهبی بین مسلمانان و وهابیون در سال 1957 دخالت مستقیم داشت. انجمن توسعه و گسترش اسلام دراوایل دهه 1970 و در پی مخالفت های گسترده مسلمانان در مورد عملکرد این سازمان رسماً منحل گشت و بخش عمده فعالیت های آن بعدها به شورای عالی اسلامی منتقل گردید.1
مجمع وحدت و توسعۀ اسلام:
این سازمان در برگیرنده گروهی از مسلمانان تحصیلکرده در کشورهای مختلف اسلامی است که در راستای وحدت و انسجام مسلمانان و توسعه فرهنگ اسلامی در این کشور فعالیت می کنند. مجمع وحدت و توسعه اسلام از نظر تشکیلات از نظم قابل ملاحظه ای برخوردار است و در رأس آن شورای عالی قرار دارد که اعضای آن را نمایندگان حوزه باماکو و مناطق مختلف مالی تشکیل می دهند. این سازمان هر سال چند گردهمایی در شهرهای مالی برگزار می کند و مورد حمایت کشورهای اسلامی نظیر عربستان، کویت و قطر قرار دارد با این حال اعضاء این سازمان در موضع گیریهای خود فاقد دیدگاهی خاص نسبت به مذاهب گوناگون اسلامی می باشند. (گزارش سفارت جمهوری اسلامی ایران، 1371: 5-6)
جمعیّت انصارالدین:
جمعیّت انصارالدین در سال1984 و بهدنبال درگيريهاي شیخ شریف عثمان مدن حیدرا با دولت مالي و جمعيت توسعه و گسترش اسلام و ممنوع کردن سخنرانی وی تأسیس شد. اطرافیان شیخ ابتدا نام این جمعیّت را جمعیّت انصارحیدرا گذاشته بودند ولی شیخ نام آن را به جمعیّت انصارالدین تغییر داد.
این جمعیّت طیّ سه دهۀ گذشته در جهت بهبود وضعیت معیشتی مسلمانان مالی اقدامات گوناگونی انجام داده که عمدهترین فعالیتهای آن ساخت چند مسجد و درمانگاه در مناطق محروم کشور، جمعآوری صدقه و توزیع آن میان مستمندان، برگزاری مراسم و مناسبتهای اسلامی و برپایی برخی گردهمآییها بوده است.
شیخ شریف عثمان عالم مشهور مالیایی که ریاست جمعیّت انصارالدین را بر عهده دارد، در طول سال دهها بار با حضور در شبکههای رادیو تلویزیونی مختلف به بحث در خصوص موضوعات مختلف اسلامی میپردازد. مشهورترین فعالیت این سازمان که اعتبار ویژهای به آن بخشیده است، برگزاری جشن میلاد النبی در باماكو است که هر سال بیش از 50 هزار نفر در این مراسم شرکت میکنند. مسئولان جمعیّت انصارالدین از مناسبات خوبی با سایر سازمانهای اسلامی مالی برخوردارند و همواره تنفر خود را از وهابیّت ابراز داشتهاند.
(جماعات اسلامیه فی مالی، 2007: 7).
اتّحاد الشباب المسلم فی مالی:
این سازمان در سال 2007 توسط گروهی از مسلمانان تیجانی مسلک تأسیس شد با این حال مختص تیجانی ها نبوده و دیگر مسلمانان نیز در آن عضویت دارند. ویژگی اتحاد الشباب المسلم فی مالی حضور گسترده جوانان مسلمان در این سازمان است به گونه ای که ده ها شاخه جوانان سازمان های مختلف اسلامی در سازمان مزبور عضویت دارند. اتّحاد الشباب دارای سه جمعیّت شيعي زیر است:
- جمعیّت اهلالبیت (ع)
- جمعیّت فاطمهالزهرا (س)
- جمعیّت سفینهالنجاه
هدف اصلی اتّحاد الشباب المسلم فی مالی وحدت و انسجام جوانان مسلمان مالی است و در این ارتباط هر سال برنامههای مختلفی شامل مراسم و مناسبتهای اسلامی، سخنرانی، گردهمآییهای تبلیغی و دورههای دانشافزایی را با حضور جوانان مسلمان سراسر کشور برگزار میکند (عرب احمدی: 77).
جمعیّت مالی للاتّحاد و تقدمالاسلام:
این جمعیّت یکی از قدیمیترین سازمانهای اسلامی کشور مالی است که در اوایل دهۀ 1970 و در زمان حاکمیت موسی ترائوره تأسیس شد. جمعیّت مالی للاتّحاد و تقدم الاسلام در حال حاضر دومین سازمان مهم اسلامی کشور مالی بهشمار میرود و هدف اصلی آن از بدو تأسیس تاکنون، پیشرفت اسلام در کشور مالی بوده است. این سازمان در حال حاضر فاقد مسجد و مدرسۀ اسلامی است و بخش عمدۀ مراسم و گردهمآییهای خود را در مجامع عمومی برگزار میکند (جماعات اسلامیه فی مالی، 2007: 9).
جمعیّت المبشرون:
این سازمان متشکل از گروهی از مسلمانان مترقی و روشنفکر است که در زمینۀ تبلیغ و توسعۀ دین اسلام فعالیت میکنند. رئیس فعلی جمعیّتالمبشرون شیخ عثمان ترائوره دانشآموختۀ مرکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در باماکو است و دیدگاههای روشنی در زمینۀ فعالیتهای اسلامی در مالی دارد. جمعیّتالمبشرون مدرسۀ قرآنی ویژۀ زنان را تحت پوشش خود دارد (گفتوگوي نويسنده با شيخ عثمان ترائوره).
جمعیّت جنهالفردوس:
این سازمان عمدتاً دربرگیرندۀ برخی از شیوخ و علمای باماکو است که در زمینۀ توسعۀ فرهنگ اسلامی در کشور مالی فعالیت میکنند و دیدگاهی محافظهکارانه در روشهای تبلیغي خود دارد (جماعات اسلاميه في مالي، 2007: 9).
جمعیّت التربیه الحسنه:
سازمان جمعیِت التربیه الحسنه در سال 2000 میلادی تأسیس شد و عهدهدار تعلیم و تربیت مبلّغان دینی، تبلیغ حجاب اسلامی و فعالیتهای خیریّه در سراسر کشور است (جماعات اسلاميه في مالي، 2007: 11).
جمعیّت الطائفه القادریّه:
این جمعیّت متشکل از گروهی شیوخ و علمای طریقت قادریّه مالی و فعالیت عمدۀ آن برگزاری مراسم و مناسبتهای اسلامی است. اعضای جمعیّت با دیگر سازمانهای قادری غرب آفریقا ارتباط دارند. (عرب احمدي: 78).
اتّحاد النساء المسلمات فی مالی:
این سازمان متشکل از گروهی از زنان مسلمان بوده و از سازمان های قدیمی اسلامی مالی بشمار می رود. برپایی مناسبت های اسلامی، تلاش برای ارتقاء سطح معلومات اسلامی زنان مسلمان، برگزاری دوره های آموزش احکام اسلامی برای زنان، تشکیل کلاس های تعلیم قرآن و تشویق حجاب اسلامی از مهم ترین فعالیت های «اتحاد النساء المسلمات فی مالی» است. (عرب احمدي: 79)
جمعیّت مالی للشباب المسلم:
این سازمان در سال 1991 توسط گروهی از جوانان پرشور و انقلابی مالی تأسيس شده و با هدف وحدت و انسجام جوانان مسلمان کشور و ارتقاء سطح معلومات اسلامی و علمی آنها فعالیت می کند. برگزاری اردوهای آموزشی ویژه جوانان، برپایی کنفرانس های اسلامی، انجام دوره های تخصصی حرفه ای و ... از اقدامات مهم جمعیت مالی للشباب المسلم طی دو دهه گذشته بوده است. (جماعات اسلاميه في مالي، 2007: 12).
رابطهالائمه و العلماء للتضامنالاسلامی:
این سازمان از مراکز مهم اسلامیکشور مالی است و گروهی از علما و شیوخ بزرگ کشور و جمعی از مسلمانان باماکو عضو آن هستند و در آن به بحث و تبادل نظر پیرامون موضوعات مختلف اسلامی کشور مالی میپردازند (گفتوگو با شيخ محمد جباتي، 1387).
جمعیّت شرفاء مالی:
در جمعیّت شرفاء مالی، برخی از سادات و شریفان کشور مالی حضور دارند که خود را از نسل پیامبر اعظم (ص) میدانند. این سازمان به همین دلیل از اعتبار و جایگاه ویژهای در محافل اسلامی مالی برخوردار است. اعضای جمعیّت شرفاء در طول سال چندین مراسم دینی برگزار میکنند و هدف خود را وحدت مسلمانان این کشور میدانند (جماعات اسلاميه في مالي، 2007: 13).
جمعیّت اتّحاد المدارس العربیه:
این سازمان در ردۀ سازمانهای مهم فرهنگی دینی کشور مالی است که بخش عمدۀ مدارس اسلامی- عربی این کشور را پوشش خود دارد و درصدد انسجام برنامههای درسی و آموزشی این مراکز است. جمعیّت اتّحاد المدارس العربیه هر چند ماه یک بار طیّ جلسهای با حضور مدیران مدارس اسلامی- عربی، مشکلات گوناگون این مراکز را مورد بررسی قرار میدهد (گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در مالی، 1384: 3-4).
شبکۀ آفریقایی- اسلامی سازمان جمعیّت و توسعه:
شبکۀ آفریقایی- اسلامی سازمان جمعیّت و توسعه متشکل از سازمانهای اسلامی کوچک و هدف اصلی فعالیتهای این شبکه، امور خیریّه و عامالمنفعه و منسوخ ساختن برخی سنتهای غلط نظیر ختنۀ دختران خردسال است. اعضای این شبکه همچنین با همکاری یونسکو و یونیسف و برخی سازمانهای امدادی اسلامی بینالمللی، در طول سال، چند کارگاه آموزشی برای روشنگری در میان مسلمانان از جهت عدم ابتلا به بیماریهای واگیردار از جمله ایدز برگزار میکنند. جمع آوری کمکهای نقدی و جنسی و توزیع آن در برخی مناطق فقیرنشین مالی، از دیگر اقدامات شبکۀ آفریقایی اسلامی سازمان جمعیّت و توسعه است. بخش عمدۀ بودجۀ این سازمان از کمکهای سازمانهای بینالمللی و مؤسسات اسلامی تأمین میشود (گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در مالی، 1384: 4)
سازمان دعوه:
این سازمان متشکل از گروهی علما و شیوخ تحصیلکردۀ مالی است که عمدتاً در شهرهای باماکو، موپتی، کیدال و بلّاه مستقر هستند و فعالیتهای آنها تبلیغ دین اسلام در بین غیرمسلمانان است. مرکز اصلی سازمان دعوه در شهر بلاه است که ساکنان این شهر زمانی در زمرۀ بردگان بزرگان طوارق بودند و از این راه درصدد تثبیت هویت اسلامی خود هستند. مبلّغان این سازمان معمولاً از کشورهای مختلف اسلامی نظیر عربستان، کویت و قطر کمکهای نقدی دریافت میکنند (گزارش ارسالی نمایندگی دینی ج.ا.ایران در مالی، 1384: 5).
الجمعیه التنسیقیه للجمعیات الاسلامیه:
این سازمان از مراکز مهم اسلامیکشور مالی است و اکثر اعضای آن اعم از رئیس و اعضای هیأت امنا را تیجانیها تشکیل میدهند. الجمعیه التنسیقیه للجمعیات الاسلامیه عامل وحدتبخش بین سازمانهای اسلامی کشور و درصدد رفع اختلافات موجود بین مراکز اسلامی مالی است (عرب احمدي: 1384).
جمعیّت خیرّالدین الاسلامیه:
این سازمان بیشتر به فعالیتهای عامالمنفعه در بین مسلمانان مستمند و فقیر اشتغال دارد و اعضای آن از راه جمعآوری صدقه و اعانه و توزیع این کمکها بین روستاییان مناطق محروم، سعی میکنند وضعیت زندگی آنها را اندکی بهبود بخشند. جمعیّت خیرالدین الاسلامیه هر سال چند مناسبت و گردهمآیی دینی را در شهرهای مالی ترتیب میدهد (عرب احمدي: 85).
جمعیه المهاجرین :
این جمعیّت متشکل از برخی مسلمانان مالکی مذهب است. فعالیت عمدۀ این سازمان برپایی مناسبتهای اسلامی نظیر جشن میلاد النبی، جشن عید قربان و برپایی مناسبتهای دینی در ماه مبارک رمضان است (گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در مالی، 1384: 6).
جمعیه الدعوه الاسلامیه:
سازمان جمعیه الدعوه الاسلامیه از مراکز مهم اسلامی کشور مالی بهشمار میرود و فعالیتهای آن بیشتر در زمینۀ تبلیغ دین اسلام در بین غیرمسلمانان و تلاش برای توسعۀ فرهنگ اسلامی مناطق شهری و روستایی کشور است (گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در مالی، 1384: 6)
الحرکه الاسلامیه للاصلاح:
این سازمان متشکل از گروهی از علماء و شیوخ مترقی و روشنفکر مالی است که در صدد ایجاد تحولاتی در جامعه اسلامی مالی و معرفی هر چه بهتر دین اسلام به مسلمانان بوده و در این راستا از ابزارهای مختلف نظیر دعوه، سخنرانی و گردهمایی های دینی بهره می گیرند (عرب احمدي: 86).
جمعیهالمتصوفین:
این سازمان متشکل از شیوخ و علمای طریقتهای مهم مالی بهویژه تیجانیهاست. آنان معمولاً در طول ماه چند بار گرد هم میآیند و به انجام اعمال عبادی خاص مانند ذکر و تلاوت قرآن میپردازند. (جماعات اسلاميه في مالي، 2007: 15).
جمعیه التحفیظ القرآن:
سازمان مزبور در زمرۀ معدود مراکز تعلیم قرآن در مالی است که طلاب و دانشآموزان آن مرکز به روش علمی حفظ قرآن کریم را فرا میگیرند. مدرسان جمعیهالتحفیظ القرآن را بیشتر مدرسان مصری تشکیل میدهند. این جمعیّت درصدد بهبود دانش قرآنی در بین مسلمانان مالیایی و تشویق آنان براي شرکت در مسابقات بینالمللی حفظ و قرائت قرآن کریم است (جماعات اسلاميه في مالي، 2007: 16).
منظمه المخطوطات
این مرکز با هدف حمایت از کتب و نسخ خطی اسلامی و دفاع از ارزش های اسلامی این کشور در قرون نخستین و میانه اسلامی تأسیس شده و در واقع همان کتابخانه باباحیدرا شهر تمبوکتو است که بدلیل دارا بودن انبوه نسخه های خطی اسلامی شهرت جهانی یافته است. (گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در مالی،1384: 6).
انجمن اقدام اسلامی
این سازمان متشکل از گروهی از شیوخ تحصیلکرده در کشورهای اسلامی است که با سازمان ها و مجامع بین المللی نیز دارای ارتباطاتی می باشند. اعضاء انجمن اقدام اسلامی درصدد ایجاد جامعهای اسلامی بدور از مشکلات موجود بوده و معتقدند برخی از آداب و رسوم و سنت های اسلامی موجود در جامعه که ریشه آنها به دوره پرستش آئین های سنتی سیاهان مالی باز می گردد باید از طریق فرهنگ سازی تغییر نموده و چهره دین اسلام از این گونه آلودگی ها پالایش یابد. آنان سحر و جادو و توسل به اشیاء بی جان و اعمالی همچون ختنه زنان را در زمره این گونه سنت های غلط می دانند و معتقدند تمامی سازمان های اسلامی باید دست به دست یکدیگر داده و با کمک و مساعدت دولت در راه بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی مسلمانان بکوشند. (عرب احمدي: 88).
7-1-6 تشیّع
1-7-1-6 پیشینه تشیّع در مالی
ظهور مذهب اهل بیت (ع) در کشور مالی به اولین سال های پیروزی انقلاب اسلامی باز می گردد. بدنبال دستور حضرت امام (ره) در خصوص توسعه روابط با کشورهای آفریقایی و اعزام چند هئیت به کشورهای مختلف غرب آفریقا از جمله مالی بتدریج توجه مسلمانان این کشور به مذهب تشیع جلب شد. در سال های 1359 و 1360 گروه اندکی از شیعیان لبنانی که از سنگال به این کشور مهاجرت کرده بودند نيز اقداماتی برای معرفی تشیع به بومیان مسلمان انجام دادند که صرفاً در حد شناسایی این مذهب به بومیان بود.پس از تأسیس سفارت ج.ایران در اوایل دهه 1360 و آغاز مناسبات رسمی دو کشور بتدریج چند تن از روحانیون ایرانی با هدف تبلیغ مذهب اهل بیت (ع) رهسپار این کشور شده و با شیوخ و علماء مالیایی ارتباط برقرار کردند. علاوه بر آن در سال 1363 یک گروه تواشیح از جمهوری اسلامی برنامه هایی را در مساجد مختلف مالی برگزار کرد که بسیار مورد توجه مسلمانان واقع شد. ارسال کتب اسلامی به زبان های عربی و فرانسه از سوی سازمان تبلیغات اسلامی و توزیع بین مسلمانان نیز نقش مهمی در معرفی تشیع به مسلمانان طریقت مسلک تیجانیه و قادریه -که عموماً محب اهل بیت (ع) بودند- داشت. (گفتوگو با شيخ موسي غوث، 1387).
در سال 1363 بدنبال توسعه مناسبات بین سفارت ج.ایران و برخی سازمان های اسلامی و درخواست های مکرر برخی جوانان مسلمان برای ادامه تحصیل در ایران ده ها تن از مسلمانان علاقمند طی دو دوره متناوب به مرکز جهانی علوم اسلامی قم اعزام شده و در مدارس این مرکز مشغول به تحصیل شدند. با بازگشت این شیوخ از ایران و آغاز فعالیت های تبلیغی آنها در شهرها و روستاهای مختلف مالی مذهب تشیع بتدریج به مسلمانان کشور معرفی شده و ظرف مدت کوتاهی مورد توجه برخی از پیروان طریقت های متصوفه بویژه تیجانیه (که کم و بیش اطلاعاتی از تشیع داشتند) قرار گرفت1. پس از تأسیس نمایندگی دینی ج.ایران در این کشور و ثبت نام تعداد قابل توجهی از نوجوانان مسلمان در این حوزه علمیه تبلیغ تشیع وارد دوره نوینی از فعالیت های تبلیغی خود شد به گونه ای که علاوه بر طلبه های شاغل به تحصیل بسیاری از خویشاوندان آنها رسماً در زمره پیروان تشیع جای گرفتند. علاوه بر آن حوزه علمیه ج.ایران در راستای شناسایی هر چه بیشتر و بهتر تشیع به مسلمانان مقدمات تأسیس چند جمعیت شیعی را فراهم آورده و چند تن از شیوخ و شخصیت های سرشناس شیعه در رأس این سازمان ها قرار گرفتند (گفتوگو با شيخ سيدي حنا، 1387). سازمان های مزبور پس از مدتی شعباتی در دیگر شهرهای مالی تأسیس کرده و بنوبه خود به گسترش تشیع در کشور و معرفی آن به مسلمانان بومی خدمت شایانی نمودند. بدنبال ورود اولین و دومین گروه دانش آموختگان حوزه علمیه ج.ایران به جامعه مالي، تبلیغ تشیع روند گسترده تری بخود گرفت به گونه ای که بتدریج تعداد شیعیان بومی به رقم قابل توجه بیست تا سی هزار نفر بالغ گشت. (گزارش نمایندگی دینی ج.ا.ایران در باماکو، 1385: 3).
تبلیغ تشیع در دهه 1380 در رأس فعالیت های تمامی جمعیت های شیعه قرار گرفت و حوزه علمیه جمهوری اسلامی ایران نیز از طرق مختلف از جمله برگزاری مراسم و مناسبت های مختلف، ایجاد ارتباطات گسترده با شیوخ و علماء با نفوذ، توزیع کتب و مجلات اسلامی دریافتی از جمهوری اسلامی ایران و افزایش تعداد طلاب خود مدیریت تبلیغ مذهب اهل البیت (ع) را بر عهده داشت و با ارائه رهنمودهای لازم به شیوخ و جمعیت های شیعی آنها را در تحقق هدف مقدس خود مساعدت مي نمود.در راستای این اقدامات درحال حاضر جمعیت شیعیان بومی کشور مالی در حدود 50 هزار نفر ارزیابی می شود. این در حالی است که برخی از شیوخ شیعه معتقدند تعداد شیعیان مالی بیشتر از 50 هزار نفر بوده و بسیاری از تیجانی ها از جمله مریدان شیخ شریف عثمان را نیز در زمره پیروان مذهب تشیع می دانند1. بر اساس شواهد موجود جمعیت شیعیان در کشور مالی در حال افزایش بوده و پیش بینی می شود تا پایان سال 2015 میلادی شمار پیروان مذهب اهل بیت (ع) به یکصد هزار نفر افزايش يابد که در نوع خود بسیار امیدوار کننده است. علاوه بر آن شیعیان بومی درصددند با افزایش تعداد خود بتدریج به شورای عالی اسلامی مالی راه یافته و به یک یا دو کرسی در داخل این سازمان مهم دست یابند. از این روی شیوخ مهم شیعه در تلاشند در انتخابات آتی شورای عالی اسلامی در این سازمان جای گرفته و به نوعی با وهابیون حاکم بر شورای عالی به مقابله برخیزند که این امر با توجه به قانون شورای عالی مسلمانان و لزوم اعطای حداقل یک کرسی به مذاهبی که در برگیرنده چند هزار نفر می باشند قطعی بنظر می رسد. (گفتوگو با شيخ موسي ترائوره، 1387).
2-7-1-6 سازمانهای شیعی
در حال حاضر چندین سازمان شیعی در کشور مالی فعالیت دارند که در مسیر پیشرفت و توسعۀ مذهب تشیّع تلاش میکنند. این گروهها خود را یکی میدانند و تفاوتی در اقداماتشان قائل نیستند. با این حال، هرکدام مجوزهای جداگانه از وزارت کشور دریافت میکنند و در تلاشند از این راه تعداد شیعیان و جایگاه آنها را در کشور مالی افزایش بخشند. این جمعیّتها عبارتند از:
مرکز اهل البیت(ع) :
این مرکز از سازمانهای مهم شیعی مالی است و مدیریت آن را احمد جالو بر عهده دارد. مرکز اهل البیت (ع) گذشته از برگزاری مراسم مختلف شیعی، هر ماه نشریهای فرانسوی زبان به نام سکینه (عاشورا) را چاپ و منتشر میکند و مطالب آن عمدتاً حول محور زندگی ائمۀ اطهار (ع) و تشریح عقاید شیعه است. تعدادی از نسخههای این نشریه هر ماه به کشورهای همسایه ارسال میشود.
جمعیّت اهل بیت (ع):
جمعبّت اهل بیت (ع) هم اکنون از مهمترین جمعیّتهای شیعی کشور مالی است که در شهر باماکو فعالیت میکند. ریاست جمعیّت اهل بیت (ع) برعهدۀ شیخ ادریس ترائوره، از برجستهترین شیوخ شیعه این کشور، است. جمعیت اهل البیت (ع) دارای 21 عضو رسمی در باماکو است. این سازمان دارای شعباتی در مناطق مختلف مالی بوده و در تمام استان های کشور نمایندگی دارد. (عرب احمدي: 123).
جمعیّت فاطمه زهرا (س) :
این سازمان در برگیرنده گروهی از زنان شیعه مالی است و بیشتر در صدد تبلیغ مذهب تشیع بین بانوان سنی و تیجانی می باشد. ریاست جمعیت فاطمه زهرا (س) را خانم سیسه آدم در منطقه تاجیکیلا باماکو بر عهده دارد. (عرب احمدي: 124).
جمعیّت فاطمه زهرا (س) :
این سازمان از نظر نام با دیگر سازمان اشاره شده و نوع فعالیت آنها مشابهت دارد. بهدلیل کثرت مسلمانان در مناطق مختلف شهر باماکو و علاقۀ فراوان زنان مسلمان این مناطق به مذهب تشیّع، جمعیّت فاطمه زهرا (س) ديگري، در منطقۀ باگداژی باماکو تشکیل شده است. ریاست این جمعیّت را خانم حوا توره از بانوان تحصیلکرده در جمهوري اسلامی ایران بر عهده دارد (گفتوگو با خانم حوا توره 1387).
جمعیّت خدیجۀ کبری:
این انجمن از مراکز مهم شیعی است که به تبلیغ تشیّع در بین بانوان مسلمان میپردازد. فعالیتهای مهم جمعیّت خدیجه کبری عبارت است از: برگزاری مراسم دعوه، اعزام برخی خواهران شیعه به روستاهای اطراف باماکو، برگزاری اردوهای آموزشی ویژۀ ماه رمضان و برپایی کلاسهای دانشافزایی برای زنان مسلمان (عرب احمدي: 124).
جمعیّت البتول :
این جمعیّت در شهر گائو قرار دارد و موسی غوس ترائوره از شیوخ تحصیلکرده در جمهوری اسلامی ایران مؤسس آن است. عمده اقدامات جمعیّت البتول تبلیغ مذهب اهل بیت (ع) در بین زنان مسلمان شهر گائو و روستاهای اطراف آن است (گزارش نمایندگی دینی ج.ا.ایران در باماکو،1385: 5).
جمعیّت اهل البیت (ع) سگو:
این مرکز در سال 1996 و با همّت شیخ یوسف جیری، نایب امام مسجد جامع سگو، تأسیس شد و فعالیت عمدۀ آن عبارتند از: برنامههای تبلیغی موسوم به دعوه، برگزاری مراسم و مناسبتهای دینی، تدریس معارف شیعی، تفسیر قرآن در ماه رمضان. جمعیّت اهل البیت (ع) سگو تاکنون موفق شده حدود 500 نفر از مسلمانان این شهر را پیرو مذهب تشیّع نماید (گزارش نمایندگی دینی ج.ا.ایران در باماکو، 1385: 6)
8-1-6 اقلیتهای شیعی غیر بومی:
علاوه بر شيعيان بومي، در حال حاضر تعداد اندكي از لبنانيها و پيروان آقاخانيه مقيم كشور مالي، اقليتهاي بسيار كوچك غيربومي شيعه مالي را تشكيل ميدهند.
1-8-1-6 شیعیان لبنانی
در حال حاضر تعداد اندکی از لبنانی ها در کشور مالی حضور دارند که شمار آنها در حدود 900 تا 1000 نفر است. این لبنانی ها که عمدتاً طی چهار دهه گذشته بتدریج رهسپار مالی شده و بیشتر در شهر باماکو استقرار يافته اند بر خلاف دیگر کشورهای غرب آفریقا اکثراً مسیحی و سنی می باشند. شیعیان لبنانی که تعداد آنها در حدود 150 نفر است حدود 10 سال پیش از لبنان و دیگر کشورهای غرب آفریقا نظیر سنگال و ساحل عاج وارد این کشور شده و بیشتر آنها در باماکو متمرکز می باشند.شیعیان لبنانی بدلیل آن که تعداد بسیار کمی را در این کشور تشکیل می دهند فاقد امکانات و تشکیلات مذهبی نظیر مسجد و حسینیه خاص می باشند1 و فقط منزلی استيجاري در یکی از مناطق شهر باماکو را به حسینیه تبدیل کردهاند و جلسات، گردهمآییها، مراسم و مناسبتهای مذهبی نظیر دعای کمیل، دعای توسل، عزاداری ماه محرم و ماه رمضان، تولد و شهادت ائمۀ اطهار (ع) را در این مکان برگزار میکنند.
شیعیان لبنانی همچون دیگر لبنانیهای ساکن مالی، عهدهدار مشاغل تجاری و اقتصادی در این كشورند و برخی از شرکتها و سوپرمارکتهای بزرگ باماکو به آنها تعلق دارد. آنان کمتر با شیعیان بومی ارتباط دارند و تاکنون کمک قابل توجّهی در اختیار سازمانها و جمعیّتهای شیعی قرار ندادهاند؛ از این رو ، شیعیان بومی بارها از عملکرد آنها ابراز ناخرسندی و شیعیان لبنانی را به بیتوجّهی نسبت به برادران شیعۀ خود متهم کردهاند (گفتوگو با احسان محمد: 1387).
2-8-1-6 فرقۀ آقاخانیه[55]
فرقه آقاخانیه از اواسط دهه 1960 فعالیت خود را در کشور مالی آغاز نموده است. در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد پیروان این فرقه در این کشور وجود ندارد ولی گروه بسیار کوچکی از آقاخانی ها درشهرهای باماکو و تمبوکتو زندگی می کنند. این افراد که اکثراً هندی می باشند بیشتر به فعالیت های تجاری و داد و ستد کالاهای مختلف اشتغال داشته و از وضعیت مرفهی نیز برخوردارند.علیرغم تعداد بسیار کم آقاخانی های مالی بنیاد آقاخان و شخص پرنس آقاخان اهمیت خاصی برای این کشور قائل بوده و تراست فرهنگی آقاخان نیز برنامه های فرهنگی متعددی را در این کشور اجرا نموده است.احداث چند مسجد و مدرسه در شهرهای مختلف و ترمیم برخی از مساجد تاریخی مالی در زمره این برنامه ها است که با استقبال دولتمردان عالیرتبه این کشور نیز مواجه شده است. در واقع دولت مالی درصدد فراهم آوردن بستر مناسبی برای سرمایه گذاری این فرقه ثروتمند در مالی است و تلاش دارد بخشی از سرمایه های عظیم تراست فرهنگی آقاخان را جذب نماید. در این ارتباط در اواسط سال 2008 میلادی طی مراسمی با حضور پرنس آقاخان چهارم رئیس جمهور و مسئولان بلند پایه دولتی پروژه بازسازی کامل مسجد تاریخی بزرگ موپتی موسوم به مسجد کوموگول درمنطقه تاریخی کوموگول خاتمه یافت و این مسجد که بطرز باشکوهی با هزینه بنیاد آقاخان ترمیم شده بود به دولت مالی هدیه گشت. (www.west Africa.Ismaili.com).
تراست فرهنگی آقاخان طی موافقت نامه ای با وزارت فرهنگ و دپارتمان میراث فرهنگی ملی این کشور قول داده است چند مسجد تاریخی ديگر این کشور را با توجه به ویژگی های خاص معماری این مساجد بازسازی و به مسلمانان مالی هدیه نماید و در حال حاضر ترميم و بازسازي چند مسجد در تمبوكتو و جنه را در دستور كار خود دارد.[56]بنیاد آقاخان حفر چند چاه آب، احداث برخی پروژههای آموزشی، فنی و حرفهای و ترمیم شبکه فاضلاب را در شهرهای مالی بر عهده گرفته است.[57]
بنیاد آقاخان دربخش تولید برق در مالی نیز سرمایه گذاری قابل توجهی انجام داده است بطوری که 40% از سرمایه اداره برق مالی را به خود اختصاص داده است . بنیاد آقاخان درهیئت مدیره اداره برق مالی دارای نماینده ای دائمی می باشد، پارک ملی باماکو نیز توسط بنیاد آقاخان مرمت و بازسازی گردیده و هم اکنون یکی از بهترین مکان های تفریحی باماکو بشمار می رود.