ادیان در روسیه
روسیه از زمان شکل گیری نخستین دولت در کی یف، با دین عجین بوده و تزارهای روس برای خود ماموریتی دینی قائل بودهاند. از زمان پتر کبیر به تدریج نقش مذهب تحت الشعاع رسالت قدرت محور، صنعتی و اقتصادی دولت قرار گرفته و دین نیز به عنوان یکی از ارکان دولت و تحت نظر آن آمد. ورود جریانهای غرب گرا و سپس ایدئولوژی کمونیسم بزرگترین ضربه به جایگاه دین در ارتباط با سیاست بود. اگرچه مردم روسیه و به ویژه دهقانان روس همواره دیندار باقی ماندند. در دوره جدید اما بار دیگر نقش اخلاقی دین مورد اقبال واقع شده و دولت با کلیسا از در آشتی در آمده است. البته بر اساس قانون اساسی جدید، دولت امری قراردادی و نه امری الهی پنداشته شده و بر جدایی آن از دین تاکید شده است. در فصل نخست قانون اساسی و در ماده 14 آمده است که فدراسیون روسیه یک دولت غیر مذهبی است و هیچ مذهبی نمیتواند مذهب دولتی و یا اجباری باشد. مجامع مذهبی از دولت جدا و در برابر قانون یکسان هستند.
وضعیت کلی و تاریخی ادیان
طبق قانون ادیان که در سال 2011 تصویب شده ادیان روسیه به دو گروه سنتی و بیگانه تقسیم شده و مسیحیت، اسلام، بودایی و یهودیت به عنوان تنها ادیان سنتی روسیه اعلام شدهاند. براین اساس، فعالیت سازمانهایی که به دیگر ادیان تعلق دارند محدود خواهد گشت. این سازمان ها باید طی 15 سال هر سال ثبت نام شوند تا اینکه بعد از این مدت موقعیت بهتری کسب کنند طی این مدت آنها نمی توانند کتب دینی خود را منتشر، توزیع یا تعلیم دهند هر چند حق شرکت در فعالیت خیرخواهانه را دارند. بودایی ها در مناطق شرق دور روسیه و به ویژه در منطقه بوریاتیا، کالمیک و تووا ساکن هستند و دارای معابد، مراکز آموزشی و تشکیلات رسمی ثبت شده می باشند. بوداییان عمدتا سکنه بومی مناطق شرقی بوده اند و روسها با تصرف آن سرزمین ها بر بوداییان سلطه یافته اند.
مردم روسیه در دوران قبل از کمونیستی به شدت به مذهب وابسته بودند و تقریباً همه چیز به مذهب مربوط می شد. قوانین مذهبی کلیسا برای مدم تا حد قوانین کشوری لازمالاجرا بود. تعداد زیاد کلیساها، نمازخانه ها و زیارتگاه ها ضامن این گفته است. در این اماکن همواره جمع کثیری حضور داشتند و حتی هر مکان و شغلی شخص مقدسی داشت که از آن حمایت می کرد و نام آنها را از نام همان مقدس گرفته شده بود. همواره در روز تولد و شهادت آنها جشن هایی برگزار می کردند جالب توجه است که حتی در روزهایی که بقایای آنها کشف و به اماکن مقدس منتقل شده بود هم جشن ها و مراسمی برپا می کردند. صبح زود با صدای ناقوس کلیسا از خواب بر می خواستند و ناقوس ها را در طول روز به مناسبت هاتی مختلف به صدا در می آوردند. از زمان انقلاب اکتبر دین در فشار قرار گرفت. در دوره جنگ جهانی دوم، به خاطر نقش دین در تهییج مردم برای دفاع از کشور، استالین تا حدودی به کلیسا اجازه داد تا به نقش آفرینی بپردازد. در حال حاضر روابط دولت و کلیسا بهتر شده و کلیساهای زیادی ساخته شده و مراکز آموزسی مذهبی در حال گسترش هستند. گرایش به دین در حال افزایش است و حتی در مدارس یک درس اخلاق دینی برای دانش آموزان پایه های پنجم و ششم ایجاد شده است.
تاریخ ورود این مذهب به روسیه به اوایل قرن دهم بر می گردد. گفته شده یونانی ها- ساکنان بیزانس آن زمان- اولین کسانی بودند که مذهب ارتدوکس را با خود به مسکو آوردند. در تواریخ آمده است « فئوفام گرگ» (1405-1340) یکی از اولین شمایل نویسان روسی بوده که به روسیه و مسکو آمده است.از آنجایی که تجمع بیشتری از پیروان آیین ارتدوکس در روسیه، اروپای شرقی، بالکان و خاورمیانه مشاهده شده، لذا در شرق تمرکز یافته و از این روست که کلیسای ارتدوکس را بعضاً کلیسای شرقی می نامند و در طول تاریخ نیز همین نام و عنوان رواج داشته است (کلیسای ارتدوکس روسیه، 1998: 5).
از نظر تاریخی، حضور دیرپای مسلمانان در روسیه به دوران مغولها یعنی سده 13 میلادی بر می گردد. مغولها پس از فتح چین وارد استپهای روسیه شدند و با شکست دادن اقوام کوچ نشین مسلمان از سده چهاردهم میلادی در تاتارستان ساکن شدند و در همان زمان به دین اسلام نیز گرویدند. با تصرف مسکو و دو سده حکمرانی تاتارها در روسیه، برگی در تاریخ روسیه ورق خورد که هیچگاه توسط روسها و اسلاوها فراموش نشد: حمله مغول و تصرف مسکو به عنوان پایگاه مسیحیت ارتدوکس توسط اقوام مسلمان و تشکیل حکومت کیِفی به مدت دو سده. از آن پس عامل اسلام در تاریخ روسیه وارد شد و در سدههای بعدی، مسلمانان به عنوان بزرگترین اقلیت روسیه (بویژه پس از جنگهای ایران و روسیه در میانه و پایان سده نوزدهم و الحاق مناطق مسلمانان نشین آسیای مرکزی به سرزمین روسیه) نقش مهمی در ساختار اجتماعی روسیه بازی کرده اند(کولایی و حسینی، 1389).
موقعیت مسیحیت ارتدوکس به عنوان مذهب اکثریت
آئین مسیحیت بیشترین پیرو را از جمعیت یکصد و چهل و سه میلیونی روسیه به خود اختصاص داده و از این رهگذر دین اول فدراسیون روسیه شمرده می شود. اکثریت مردم تابع کلیسای ارتدکس هستند و هم اکنون این مذهب از جایگاه، قدرت و رونق خاصی در حیات دینی روسیه برخوردار است. کمتر نقطه ای را در شهر می توان یافت که کلیسایی از قبل در آنجا وجود نداشته و یا جدیداً ساخته نشده باشد. اسقف اعظم روسیه به عنوان عالی ترین مقام دینی این کشور در رسمی ترین دیدارهای سیاسی با رهبران بزرگ جهان حضور دارد و از سوی دیگر، عالیترین مقام رسمی کشور یعنی شخص رئیس جمهور اسقف اعظم مسکو را حتی برای افتتاح کلیساهای جدید- همراهی می کند. مراسم و اعیاد بزرگ کلیسا به عنوان یک رویداد بزرگ در کشور تلقی شده و به طور مستقیم از شبکه سراسری تلویزیونی روسیه- که در تمام جمهوری های شوروی سابق نیز قابل دریافت است- پخش می شود و در نهایت، علل برخی از تعطیلات رسمی این کشور، ریشه های مذهبی و دینی بویژه در باورهای مذهب ارتدوکس دارد. هم اکنون در هشتاد کیلومتری مسکو، شهری تاریخی و مذهبی به نام « سرگیف پاساد» وجود دارد که افزون بر جاذبه های تاریخی و توریستی کلیساها و ابنیه قدیمی آن، پایگاه فعال آموزش و تربیت کشیشهای جوانی است که از سراسر روسیه برای تحصیل آموزه های دینی به آنجا مراجعه می کنند (کلیسای ارتدوکس روسیه، ).
البته پیروان مذاهب دیگری همچون کاتولیک و پروتستان نیز در شمار محدودی در این کشور حضور دارند. اخیراً وجود همین تعداد محدود کاتولیک، زمینه اختلاف شدیدی میان مقامات ارشد کلیسای ارتدکس روسیه و واتیکان را بوجود آورده است. زمینه اختلاف، ایجاد حوزه های اسقفی کلیسای کاتولیک در خاک روسیه بود که شدیداً از سوی مقامات ارشد کلیسای ارتدوکس روسیه مورد اعتراض واقع شد. به عقیده دفتر پاتریاک، آمار 600-500 هزار نفر کاتولیکی که به باور واتیکان در روسیه زندگی می کنند، بسیار اغراق آمیز است و لذا نیازی برای ایجاد ساختارهای نیرومند کلیسایی برای خدمت به این تعداد کم کاتولیک وجود ندارد. در روسیه مناطق اقامتی متراکم کاتولیکها مانند لیتوانی و اوکراین وجود ندارد و لذا از اینجا می توان نتیجه گرفت که کلیسای رم امیدوار است که جمعیت کاتولیک روسیه رشد کند. نفوذ و گسترش دولت روس در طول تاریخ همراه با گسترش قلمرو کلیسای ارتدکس بوده است: حوزه دین و قدرت طی سده های مختلف در روسیه به صورت جدی بر هم تاثیر گذار بوده اند و تا پیش از به قدرت رسیدن بلشویکها و ایجاد حکومت اتحاد جماهیر شوروی، پیوستگی فراوانی میان این دو بخش وجود داشته است. با توجه به رابطه عمیق میان کلیسا و دولت روس در طول تاریخ، بررسی روابط این دو نهاد در دوره معاصر نیز از اهمیت زیادی برخوردار است (همان، 6).
فقط در اواخر موجودیت اتحاد شوروی تحولات قابل توجهی در رژیم حقوقی کلیسای ارتدوکس روسی و سایر سازمانهای مذهبی رخ داد. در 1 اکتبر 1990قانون اتحاد شوروی " درباره آزادی وجدان وسازمانهای مذهبی" تصویب شد که وضع حقوقی شخصیت حقوقی را به جمعیتهای منفرد کلیسایی، موسسات کلیسایی و منجمله نهاد اسقف اعظم بخشید. کلیسا از حق تملک دارایی غیرمنقول، دفاع دادگاهی از منافع خود، شرکت در زندگی اجتماعی و استفاده از رسانه های گروهی برخوردار شد.در این قانون جدایی مدرسه از کلیسا مجدداً مورد تاکید قرار گرفت، امکان حقوق تربیت و آموزش مذهبی کودکان فراهم شد. بزرگسالان موسسات و گروههای آموزشی تاسیس کنند و به گونه دیگری به فعالیت آموزشی بپردازند و بدین منظور از بناهایی که به آنها تعلق دارند یا در اختیار آنها گذاشته می شوند، استفاده کنند". قانون ممانعت فرماندهان یگانهای نظامی از شرکت نظامیان در مراسم مذهبی عبادی در وقت فراغت آنها را منع کرد. بر اساس این قانون، اجرای" مراسم مذهبی" در بیمارستانها، آسایشگاههای سالمندان، زندانها و بازداشتگاهها مجاز اعلام شد. قانون جدید برای کلیسا خیلی مناسب تر است از مصوبه کمیته مرکزی اجرایی سال 1929 بود تا آن موقع اجرا می شد، ولی این قانون فقط طی 15 ماده اجرا شد چرا که 15 ماه بعد اتحاد شوروی از هم پاشید.یک ماه بعد از تصویب قانون شوروی، قانون فدراسیون روسیه " آزادی مذاهب" وضع شد. در این قانون شورای عالی روسیه کمیسیون آزادی وجدان و مذاهب تشکیل شد. اصل جدایی مدرسه از کلیسا در قانون فدراسیون روسیه به صورت ملایم تر فرمولبندی شد. تدریس علوم دینی به صورت غیراجباری در همه موسسات قبل از دبستان، مدارس و سازمانها و موسسات آموزشی دیگر مجاز اعلام شد (همان، 8).
بر اساس سال 1997 قانون فدرال جدید " آزادی وجدان و اتحادیه های مذهبی" قوانین مقدس مانع از شرکت روحانیون در امور اداری دولتی می شوند. در تاریخ روسیه کلیسا در مراحل معینی مانع از شرکت روحانیون در ارگانهای قدرت نمایندگی نمی شد و فقط مطابق با قوانین دینی روحانیون از اجرای وظایف قدرتی و اداری منع می کرد. كليساي ارتدوكس روسيه مناطق مختلف روسيه، در جامعه مشترك المنافع و كشورهاي خارجي ديگر 123 حوزه اسقفي دارد.از سال 1990آلكسي دوم، پانزدهمين اسقف اعظم (پاتريك) در تاريخ كليسا، همراه با ينود مقدس (هيأت رئيسه اسقفها) امور كليسا را اداره ميكند. كليساي ارتدوكس روسيه 123 حوزه اسقفي (جهت مقايسه در سال 1987 فقط 67 حوزه اسقفي وجود داشت)، بيش از 19000 جمعيت كليسايي و بناي كليسايي (در سال 1988 فقط 6893 جمعيت كليسايي وجود داشت)، حدود 480 دير و صومعه (18 صومعه در سال 1988) دارد. به عقيده مقامات كليسايي، اين ارقام نشاندهنده رستاخيز كليساي ارتدوكس روسيه تحت سرپرستي اسقف اعظم آلكسي دوم است.بيش از 150 نفر اسقف ارشد، 17500 نفر كشيش و 2300 نفر از درجات پايينتر كليسايي خدمت روحاني ميكنند.
احياي وحدت دين ارتدوكس كه به خاطر انقلاب سال 1917 و جنگ داخلي تجزيه شدi، يكي از اهداف اساسي كليساي ارتدوكس روسيه بود.در مراسم افتتاحيه مجلس اسقفهاي كليساي ارتدوكس در مسكو، اولويتهاي كليسا چنين تعيين شدند. رهبر كليساي ارتدوكس روسيه بدون اينكه موافقت اسقفهاي كليساي خارجي (كه به انزوا از سياست و امور دنيوي شهرت يافتهاند) را كسب كند، از همه اسقفهاي ارتدوكس در داخل و خارج از كشور خواست با دولت همكاري نزديكتري بكنند. به گفته وي، اوضاع روسيه معاصر براي كليسا اهداف مشخصي تعيين مي كند. آلكسي دوم گفت: “گاهي اين همكاري را به عنوان پيوند خوردگي كليسا به دولت تعبير مي كنند كه اين ادعا اصولاً درست نيست. كليساي ارتدوكس روسيه سعي نمي كند به كليساي دولت تبديل شود و هدف آن، خدمت به جامعه است و نه به دولت. بديهي است كه رسالت كليسا به فعاليت اجتماعي ختم نمي شود”.آلكسي دوم و سران مذاهب ديگر روسيه در جريان ملاقاتي با ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه، قول دادندبا تشريك مساعي به رئيس جمهور در زمينه آباد كردن روسيه و به خصوص در زمينه مبارزه با تروريسم كمك كنند.به گفته آلكسي دوم، در حال حاضر 26590 جمعيت كليسايي به كليساي ارتدوكس روسيه وابسته هستند. از جمله 12638 جمعيت در روسيه، 10377 در اوكراين ، 1319 در بلاروسي، 1520 در مولداوي، 461 در ساير كشورهاي فضاي شوروي سابق و 275 در خارج دور.
ترکیب جمعیتی پیروان ادیان
سرشماري ساكنان فدراسيون روسيه كه قرار بود در سال 1999 صورت گيرد به لحاظ“كمبود وسايل” به سال 2002 موكول شده است. به اين دليل در مطالب زيادي كه در مطبوعات منتشر ميشدند هنوز آمارمربوط به تركيب ملي فدراسيون روسيه بنا به سرشماري سال 1989 به چشم ميخورد. اما جمعيتشناسان روسيه(ي.م.شرباكوف، د.د.بوگوياولنسكي و آ.گ.ويشنفسكي)آمار مربوط به تركيب ملي فدراسيون روسيه در سال 1999 را بر طبق مواد و اسناد كميته دولتي در رابطه با ميزان تولد، مرگ و مير و مهاجرت مليتهاي گوناگون در فدراسيون روسيهدر سالهاي بين 1998-1989 تهيه كردهاند. بنا به ارزيابي آنها جمعيت روسيه از ژانويه سال 1989 تا ژانويه سال 1999 از 9،119865 (53،81درصد) به 5،117883 هزار (58،80 درصد) كاهش يافته است.حتي ورود 4 ميليونروس كه از جمهوريهاي ديگر وارد روسيه شدند مانع از كاهش جمعيتروسيه نشد. روسهادر طي 10 سال به تعداد 4،2640 هزار نفر بيش از تعدادي كه روسيه را ترك كردند وارد فدراسيون روسيه شدند.
جمعيتشناسان همچنين آمار مربوط به تغييرات در جمعيت قومها را ارائه دادند كه بطور سنتي پيروان دين ارتدكس و اسلام را در برميگيرد.از سال 1989 تا 1999 سهم اقوام پيروارتدكس از 78،89 به 95،88 درصد كاهش يافت.در همين دوره زمانيسهم مسلماناناز 05،8 به 00،9 درصد افزايش يافت و سهم اقوام پيرو بوديسم (لامائيسم) از 54،0 به 60،0 درصد افزايش يافت و سهميهوديان از 39،0 به 23،0 درصد كاهش يافت. نمايندگان تعدادي از اقوام مسلمان (قزاقها، قرقيزها و تركمنها) در بين سالهاي 1998-1989بيشتر از فدراسيون روسيه خارج شدند و به زادگاه تاريخي خود رفتند. در طي 40 سال اخير رشد سهم مسلمانانبه مراتبمحسوستر بوده است: از 05،6 درصد در سال 1959 تا 0،9 درصد در سال 1999. بدينترتيب آهنگ رشدجمعيت مسلمان در سالهاي اخير خيلي بيشتر از20 –10 سال قبل بوده است. اگر آهنگ رشد كنوني جمعيت مسلمان در فدراسيون روسيه به همين ترتيب حفظ شود (و اين سطح رشد ممكن است افزايش يابد)،بعد از 100 سال سهم مسلماناندر جمعيت روسيه دو برابر خواهد شد. تا سال 2010 اقوام مسلمان احتمالاً 20-18 درصد جمعيت فدراسيون روسيه را تشكيل خواهند داد.
جمعیت مسلمانان از سال 1950 تا2000، از8.5% تا15درصد افزایش یاقته بود . اگر اتحاد شوروی در حدود قبلی خود حفظ شده بود، در حال حاضر میزان مسلمانان در جمعیت آن برابر20% می شد ( با توجه به نرخ بالای زاد و ولد در جمهوری های آسیای مرکزی) . در سالهای1980 رشد تعداد مسلمانان عمدتاً موجب نگرانی ژنرال های شوروی می شد . آنها اعتقاد داشتند که افزایش تعداد نظامیان مسلمان برآمادگی رسمی ارتش شوروی اثر منفی بگذارد زیرا سطح آموزشی و آمادگی فیزیکی آنها واجد شرایط نبود . طی 10 سال اخیر معمولاً تعداد مسلمانان در روسیه برابر20میلیون نفر اعلام می شد . این رقم تقریبی در چند سخنان رئیس جمهور روسیه ، از جمله در اجلاس سال2003 سران سازمان کنفرانس اسلامی در کوالالامپور، مشروعیت یافته است که وزارت امور خارجه روسیه نیز این رقم را تائید کرده است . ولی این موضوع به تفسیراحتیاج دارد . اواسط سالهای 1990 نقطه نظرات متفاوتی درباره تعداد مسلمانان روسیه وجود داشتند . عده ای بر اساس نتایج نظر سنجی سال 1989 این تعداد را معادل 11.5 میلیون نفر تعیین می کردند در حالی که وزارت امور خارجه روسیه رقم 17 میلیون را ذکر می کرد. راویل عین الدین رئیس شورای مفتیان روسیه بر19 میلیون تاکید میکرد، مراد زرگیشیف رئیس سازمان کمیته آزادی مذهب شورای عالی روسیه 20 میلیون را ذکر میکرد و فرید اسدولین معاون رئیس اداره روحانیت مسلمان روسیه اروپایی 23 میلیون نفر را مطرح می کرد(فرهنگ روس، ویژه نامه مسلمانان، 98-99).
در سال 2002 علی ویاپسلاو پالوسین یکی از روسای مرکز اطلاع رسانی تحلیلی شورای مفتیان روسیه طی مطلبی به 26 میلیون نفر مسلمان اشاره کرد. سرشماری عمومی نفوس سال 2002 نشان داد که 14.5 میلیون نفر به فرهنگ اسلامی تعلق دارند . این نتیجه سرشماری باعث نومیدی رهبران روحانی مسلمانان شد که به ارقام بزرگتری عادت کرده بودند . عین الدین توضیح داد که مکانیزم ناکامل شمارش شهروندان باعث اعلام این رقم پایین شد . با توجه به حضور شهروندان کشورهای دیگر و مهاجران، تعداد مسلمانان در روسیه واقعاً هم می تواند بیشتر باشد . طبق آمار رسمی ، در روسیه 621 هزار نفر آذربایجانی زندگی می کنند که تعداد واقع آنها از یک میلیون نفر تجاوز کرده است. اطلاعات دقیق درباره مهاجرت فصلی شهروندان آسیای مرکزی به روسیه در دست نیست . کارمندان نهادهای سیاست خارجی این کشورها و روسیه معتقدند که در روسیه حدود یک میلیون نفر مسلمان از ازبکستان، قزاقستان و تاجیکستان حضور دارند . معلوم نیست کودکان از نکاح ترکیبی باید به کدام گروه نسبت داده شوند . طبق سنت اسلامی، این کودکان به طور اتوماتیک مسلمان محسوب می شوند .« روزنامه مسلمانان » نوشت که در تاتارستان 50% کودکان از پدر و مادر مسلمان و غیر مسلمان به دنیا می آیند . با توجه به ملاحظات فوق می توان گفت که تعداد مسلمانان از رقم اعلام شده بیشتر است(همان، 100).
جمعیت مسلمان روسیه در اواخر قرن 20 و اوایل 21 حدود 20 تا28 میلیون نفر را شامل می شود . رسانه های همگانی روسیه ، جمعیت مسلمانان را 20 میلیون نفر اعلام کرده اند. دانشمندان آکادمی خدمات دولتی روسیه ، در سال2001 گزارش دادند تعداد مومنان واقعی و پای بند به سنت های اسلامی به 15 میلیون نفر می رسد . این رقم به حقیقت نزدیک تر است . البته این در صورتی است که تنها اتباع مسلمان روسیه را در نظر بگیریم ، زیرا در روسیه جمعیت قابل ملاحظه ای از مسلمانان مهاجر زندگی می کنند که به صورت قانونی یا غیر قانونی وارد کشور شده اند . برای مثال، جمعیت آذربایجانی های روسیه به 1.5 میلیون نفر می رسد . در منطقه اوترادنایای شهر مسکو ، در اواخر دهه 1990 مسجد شیعیان تاسیس شد که بیشتر مراجعان آن آذربایجانی هستند . امروزه بحث هایی درباره تاسیس مساجد شیعی در سایر شهرهای روسیه نیز در جریان است .دومین گروه از مسلمان های مهاجر روسیه بعد از آذری ها، قزاق ها هستند که جمعیت آنها هم به یک میلیون نفرمی رسد. بدین ترتیب ، جمعیت کلی مسلمان های روسیه با در نظر گرفتن ازدواج زنان روس با مردهای مسلمان، بین 15 تا20 میلیون نفر را تشکیل می دهد . شایان ذکر است هر زن غیر مسلمان که با مرد مسلمان ازدواج کند طبق قوانین اسلامی ، باید مسلمان شود و فرزندانی هم که در نتیجه این ازدواج ها به دنیا می آیند مسلمان هستند . این نکته را نباید از نظر دور داشت .
اما چه کسانی را باید مسلمان نامید. در این باره دو نظریه وجود دارد : طبق نظریه اول ، مسلمان هایی که واقعاً به اصول اسلام پای بندند 2 تا3 میلیون نفر را تشکیل می دهند . بر اساس آمار سایت اینترنتی Monitoring.ru ، معتقدان به ادیان مختلف درروسیه 55 درصد جمعیت را شامل می شوند که از میان آنهامسلمان ها5 درصد را تشکیل می دهند . اما طبق آمار انستیتو اجتماعی مسکو، جمعیت مسلمان ها در سال 1997 میلادی 6.2 درصد از کل جمعیت معتقدین و 6 درصد از کل جمعیت روسیه بوده است.
در مورد رشد تعدادمسلمانان در روسیه طی 15 سال اخیر باید گفت که بحث درباره انقلاب جمعیتی اسلامی در روسیه بی اساس است . رشد تعداد تاتارها که بزرگترین قوم اسلامی روسیه هستند(5.6 میلیون نفر) از سرشماری سال1989 تا سرشماری 2002 فقط برابر36 هزار نفر بود . از سوی دیگر ، در شرایط کاهش جمعیت اسلاوی( تعداد روسها طی همان مدت از 119 تا115 میلیون نفر کاهش یافت ) ، سهم مسلمانان در جمعیت روسیه افزایش یافته است . این امر به خصوص در میان مسلمانان شمال قفقاز مشاهده می شود که رشد جمعیت آنها از سال 1989 تا 2002 به قرار ذیل بود:
اینگوش ها91% ، کومیک ها52% ، دارگینی ها 44% ، آورای ها39% و کاربادی ها 34% برآورد رشد تعداد چچن ها که بزرگترین قوم شمال قفقاز هستند ، کار ساده ای نیست . در سال 1989 تعداد آنها معادل حدود1 میلیون نفر بود و طبق سرشماری سال 20021 میلیون و 360هزارنفر اعلام شد . ولی به علت تلفات جنگی و مهاجرت مشکل بتوان رشد واقعی این قوم را مشخص کرد . ارقام دقیق تلفات دو جنگ چچنی نیز در دست نیست(45و200 هزار ذکر می شود که رقم اول بیشتر شبیه به واقعیت است ) در عین حال، بعشی کارشناسان معتقدند که ارقام تعدادچچن ها اغراق آمیز است و اینکه تعداد آنها1،1-1 میلیون نفر است . باید افزود که قوم باشقیر که قوم دوم مسلمان روسیه است، طی مدت مورد نظر رشد124 درصدی از خود نشان داده است . با این حال ، این رشد جمعیت باعث« تحول مذهبی » نمی شود. روسیه مانند سابق « جامعه ای ارتدوکس » با حضور فزاینده اسلامی باقی خواهد ماند . ادعاهایی که تا سال 2050 مسلمانان یک سوم و حتی نصف جمعیت روسیه را تشکیل خواهند داد ، عاطفی و بی اساس است. علت این که در روسیه عامل جمعیتی شدت یافته است، این است که رشد جمعیت مسلمان در منطقه مناقشه زده شمال قفقاز مشاهده می شود . در این منطقه رشد تعداد مسلمانان و کاهش جمعیت مسیحی اسلاوی واقعاً چشمگیر است. در جمهوری های شمال قفقاز مسلمانان بیش از70 % جمعیت را تشکیل می دهند که طی 20 سال اخیر تعداد آنها دوبرابر افزایش یافته است . میزان جمعیت اسلامی از 29.3 % تا19% کاهش یافته است . این منطقه مسلمان نشین در جنوب روسیه گسترش می یابد که در شرایط مشکلات اقتصادی و نرخ بالای بیکاری جمعیت اضافی جمهوری های مسلمان به مناطق همسایه مهاجرت می کند که آنجا از تازه واردان استقبال نمی کنند . مهاجران سعی می کنند جدا از دیگران زندگی کرده و از منافع گروهی، قومی و مذهبی خود دفاع کنند(همان، 101).
نزدیک به نیمی از جمعيت يهوديان روسیه در مسکو اقامت دارند و داراي موقعيت استثنایي از لحاظ تمرکز منابع مالي، سياسي و انساني ميباشند. حدود يک سوم تا يک چهارم يهوديان روسيه در سنت پترزبورگ اقامت دارند و سايرين در مراکز بزرگ صنعتي منطقه اورال، سواحل رودخانه ولگا و در سيبري زندگي ميکنند. از آمار جمعيت يهوديان روسيه ارزيابيهای متفاوتي ارائه میشود. بر این اساس، جمعیت یهودیان از چندين صد هزار تا سه ميليون نفر ذکر شده است. رهبران سازمانهای يهودي اين جمعيت را دست کم در حدود 3/1 – 5/1 ميليون نفر ارزيابي ميکنند. اما مطابق سرشماري رسمي سال 2002 شمار يهوديان در روسيه فقط حدود 230 هزار نفر ميباشد.
موقعیت اسلام و مسلمانان
اسلام دومین دین بزرگ روسیه است و جمعیت مسلمانان روسیه در حدود 20 میلیون نفر است. این جمعیت که عمدتاً در منطقه قفقاز شمالی و مناطق مرکزی از شمال قزاقستان تا دریای سیاه ساکن هستند و تجربه 250 سال حاکمیت را بر روسیه در دوره تاتارها ( اردوی زرین) از قرن چهاردهم تا شانزدهم دارند، دارای عمق استراتژیک گسترده ای در مناطق قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی، جنوب آسیا ( افغانستان و پاکستان)، خلیج فارس و خاورمیانه می باشد. با توجه به گسترش اسلام گرایی در این مناطق و قدرت روز افزون اسلام گرایان و به قدرت رسیدن آنها در دولت های منطقه، وحشت از مسلمانان را در روسیه ایجاد نموده است. از نگاه مسکو، همچنان که در زمان اشغال افغانستان، اسلام گرایان، دولت های منطقه و غرب در پیوند با یکدیگر، شوروی را در افغانستان شکست دادند و این موضوع در دهه 1990 به نوعی« قفقاز و بالکان» تداوم یافت، احتمال تکرار چنین سناریویی بجای آینده نیز وجود دارد. مسکو برای جلوگیری از تکرار چنین سناریوی، کوشیده است تا با یک نگرش جدید به موضوع مسلمانان و جهان اسلام نگاه کند. لذا بسط روابط با کشورهای اسلامی عضویت ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی، و تقویت روابط با جوامع اسلامی درون فدراسیون در دستور کار قرار گرفته است. روسیه با تخطئه مدل چچن، به تقویت و تبلیغ مدل تاتارستان برای بهره برداری داخلی و خارجی پرداخته است. از نظر پوتین، تاتارستان مدل اسلام معتدل است و می تواند سرمشقی برای روابط روسی- اسلامی باشد.
الف. وضعیت عمومی مسلمانان
طبق برخی آمارها هم اکنون شمار مسلمانان روسیه بیش از 20 میلیون نفر ذکر شده است که 8/13% از جمعیت 145 میلیون نفری فدراسیون روسیه را شامل می شوند. با وجود شمار بالای جمعیت مسلمانان روسیه، آنها در تشکیل هویت رسمی نقشی ندارند. این در حالی است که جمعیت روسیه به 130 تا 135 میلیون در 2015 کاهش خواهد یافت و با رشد جمعیت کنونی، تا آن زمان ممکن است جمعیت مسلمانان روسیه به 15 تا 17 درصد کل جمعیت روسیه ـ بدون احتساب مهاجران مسلمان برسد یا حتی از مسیحیان ارتدوکس هم بیشتر شود؛ زیرا بر اساس آمارهاي رسمی دولت روسيه، جمعيت اسلاوهاي روسيه هر ساله حدود يک ميليون نفر کاهش مييابد ولی جمعیت خانوادههای مسلمان به دلیل علاقه آنان به داشتن فرزندان بیشتر همواره در حال افزایش بوده است. بر اساس پیش بینی جامعه شناسان روس، در سال 2020 از هر 5 شهروند روس، یک نفر مسلمان خواهد بود. این افزایش جمعیت در شهرهای مرکزیِ بزرگِ روسیه بسیار ملموس خواهد بود. برای نمونه، جمعیت مسلمان مسکو در 1989، 250 هزار نفر بود که در دهه 1990 به یک میلیون نفر رسید. این در حالی بود که سیاستهای تبعیض علیه مسلمانان به شدت اجرا ميشد. ساده ترین نمونه آن، اخراج هزاران مسلمان مهاجر از مسکو بود (حسینی،1389: 27).
بیشتر مسلمان های روسیه در جمهوری های خودمختار تاتارستان، داغستان و باشقیرستان در بخش میانه ولگا و جمهوری های چچن، اینگوش، استیای شمالی، کاباردینا بالکاریا و داغستان در قفقاز شمالی متمرکز هستند. در مجموع بیش از چهل گروه قومی از اقوام ساکن روسیه مسلمانند. در سال های اخیر روند بازگشت به اسلام در روسیه افزایش یافته است( حسینی، 1391: 39). پیروان تشیع در روسیه بسیار اندک هستند و گروه های کوچک شیعیان در داغستان و شهرهای کرانه سفلای رود ولگا زندگی می کنند و اکثریت آذری های مقیم روسیه نیز شیعه هستند و از پیروان اهل تسنن تنها مذاهب حنفی و شافعی در روسیه زندگی می کنند. جوامع نسبتاً کوچک یهودی، مسیحیان و پروتستان، کاتولیک و بودایی نیز در روسیه وجود دارد. رشد تعداد پیروان ادیان خارجی باعث نگرانی قانونگذاران روس شد. در سال 1997 حکومت قانون آزادی دینی سال 1990 را مورد تجدید نظر قرار داد تا به این ترتیب مذاهب را به دو بخش ادیان سنتی روسیه و ادیان غریبه تقسیم کند.
امروزه مساجد تلاش می کنند به وظیفه اصلی خود یعنی سخنرانی های دینی و آموزش معارف اسلامی عمل کنند و مهم تر از همه به تربیت روحانی، خطیب، امام و موذن بپردازند. در حال حاضر تعداد مساجد و اتحادیه های مذهبی در روسیه از شش هزار بنا تجاوز می کند، اما بیشتر این مساجد امام مخصوص خود را ندارند و همینطور اداره بسیاری از این مساجد به عهده کسانی است که خودشان هم اطلاعات مذهبی کاملی ندارند و در بسیاری از این مساجد مراسم مذهبی به خوبی انجام نمی شود و این خیلی مطلوب است که امامان آینده این مساجد در داخل خود کشور تربیت شوند تا با فرهنگ مردم جامعه آشنایی داشته باشند و در مسایل اجتماعی مردم شریک باشند تا بتوانند با استفاده از اطلاعات مذهبی مسائل و مشکلات اجتماعی مسلمان را هم تحلیل کنند. از اواخر دهه 80 میلادی در مساجد روسیه مدارسی برای آموزش مسائل دینی تاسیس شد تا مسائل مذهبی مردم را به آنها بیاموزد. مثلاً در مسجد جامع مسکو این آموزش ها از سال 1989 آغاز شد. امروزه بسیاری از مردم تنها به خاطر زنده کردن دین اسلامشان به مسجد می روند، اما بعد به آموزش مسائل دینی علاقمند می شوند.
در سال های اخیر کتاب های زیادی در زمینه شناخت اسلام به روسی برگردانده شده است در این کتاب ها سعی شده اسلام و چهره یک مسلمان واقعی به خوبی ترسیم شود اما نکته مهم در اینجاست که کسانی این کتاب ها را نوشته اند که از وضعیت جامعه و موقعیت مسلمانان در روسیه اطلاعی ندارند، این کتاب ها اکثراً تبلیغ عقاید گروه های سیاسی کشورهای اسلامی است که بسیار افراط گرایانه است و به آنها می گوید که باید بر علیه کفر قیام کنند و برای پیروان ادیان دیگر ارزشی قائل نشوند، چنین برداشت های افراط گرایانه ای برای مسلمانانی که سال ها در کنار پیروان دیگر ادیان زندگی کرده اند و با آنان همراه بوده اند بسیار وحشتناک است و باعث می شود این مسلمانان ناگهان از مسلمان بودن احساس ترس و خطر کنند و از طرف دیگر خود همین گروه های مبلغ با هم اختلاف دارند و سعی در خدشه دار کردن گروه دیگر و همینطور روحانیون سنتی روسیه دارند و همین موارد باعث نگرانی و ناراحتی مسلمانان روسیه می شود.
پس از فروپاشی نظام شوروی سیل مبلغان اسلامی به مناطق مسلمان نشین روان شد، آنها مردم را ناگهان در یک فضای ایدئولوژیک قرار دادند و با تشویق های کفر ستیزی و مبارزه مسلحانه، جو ناخوشایندی را بر منطقه حکمفرما کردند که نتایج این اعمال را در تاجیکستان، داغستان و به خصوص در چچن شاهد بودیم. این گروه ها علاوه بر ایدئولوژی جنگ، مردم را نیز مسلح کرده بودند با این همه تبلیغات این گروه ها نتوانستند جای مسجد و امام مسجد را برای مردم بگیرند و مردم همچنان برای مشکلات دینی خود به مساجد مراجعه می کنند. وضع مسلمانان در آغاز و پایان قرن بیستم بسیار تفاوت کرده است، در سال های 1917 مسلمانان در جوامع محدود زندگی می کردند. یکدیگر را مومن می دانستند و از تولد تا مرگ در خانه مدرسه و جامعه آموزش های دینی می دیدند و با اسلام آشنا می شدند و با تربیت دینی آشنا بودند. اما در حال حاضر بر اثر تبلیغات ضد دینی و ممنوعیت تظاهرات دینی بسیاری از مسلمان زادگان خود را بی دین می شمارند و حتی اگر بی دین نباشند نظر خاصی نسبت به دین نداشته و از دستورات اسلام آگاهی ندارند. امروزه تدریس علوم دینی در مدارس عادی کشور ممنوع است و دولت، دین را از مدرسه جدا می داند و بسیاری از مسئولین مدارس، معلمین و والدین هم- به خاطر همان پیشینه فکری- با تدریس مسائل دینی مخالفند و حتی گروهی از این موضوع وحشت دارند.
جریان دیگری که در سالهای اخیر در میان مردم مسلمان روسیه اثر گذار بوده، وهابیت است. از بین چهار فرقه اهل سنت، شافعی ( در میان مسلمانان قفقاز شمالی) و حنفی بیشتر مسلمانان روسیه را شامل می شود و مالکی و حنبلی پیروی ندارد. طی سال های اخیر ایده های وهابیت توسط مبلغین در کشورهای مختلف اشاعه داده شده است. در مناطق مرکزی روسیه روحانیون توانستند با استقرار این گروه ها مبارزه کنند اما در مناطقی مانند چچن و تا حدودی داغستان این گروه ها موفق شدند برای خود پایگاه هایی برقرار کنند. عقاید متعصبانه این گروه ها باعث بروز اختلافاتی بین آنها و دیگر مسلمانان شد که تا این زمان سابقه نداشت، و زمانی این اختلافات به اوج می رسید که طرفداران این فرقه ها بخاطر تعصبات شدید دینی اقدام به ترور کرده حقانیت خود را به وسیله قتل مخالفین ثابت کردند و همین امر باعث نمایان کردن چهره خشن از دین و بروز اختلافات شدید شد حتی گاهی کسانی را که تنها به وظایف دینی عمل می کردند وهابی می خواندند و رسانه ها برای بدنام کردن رهبران دینی آنها را به وهابی گری متهم می کردند(امیراحمدیان، 1386: 36).
ب. مناطق سکونت
مسلمانان روسیه در مناطق مختلف این کشور پراکنده بوده و بیشترین تمرکز جمعیتی آنها در منطقه قفقاز شمالی و ولگای مرکزی است. شهر مسکو نیز بزرگترین جمعیت مسلمان روسیه را در خود جای داده است. بر اساس برآوردهای غیر رسمی، در شهر مسکو حدود یک میلیون مسلمان زندگی می کنند. در منطقه « پاولژیه » ( سواحل رودخانه ولگا) اسلام تقریباً صد سال جلوتر از گرایش روسیه به شاخه ارتدوکس مسیحیت به عنوان مذهب رسمی، وجود داشته است. معمولا تمرکز جمعیتی و هویتی مسلمانان بیشتر در قفقاز شمالي (يا روسيه جنوبي) و منطقه ولگا- اورال است. بزرگ ترين منطقه مسلمان نشين در مركز ولگا– اورال در جمهوريهاي تاتارستان و باشقیرستان قرار دارد كه شمار جمعيت مسلمان آن حدود 4 ميليون نفر است. در قفقاز شمالي اسلام، کیشِ بيشتر مردم داغستان، اينگوش، چچن، کاباردينو- بالكار و قره چاي- چركسا ست. بدین ترتیب مسلمانان اكثريت را در هفت بخش از هشت بخش فدراسيون روسيه تشكيل ميدهند: تاتارستان، باشقیرستان، چچن، داغستان، اينگوش، کاباردينو- بالكار و قره چاي- چركس. تقريبا 2/3 ميليون مسلمان در روسيه مركزي زندگي ميكنند. به علاوه بين 2 تا 3 ميليون مسلمان در داخل يا اطراف مسكو و سن پترزبورگ زندگي ميكنند. افزون بر آن، در سيبري و شرق دور نیز مسلمانان ساکن هستند. به طور کلی، دو جمهوری تاتارستان و داغستان، بزرگ ترین مسلمان نشینهای فدراتیو روسیه هستند. در عین حال مردم این دو جمهوری و جمهوری های منطقه ولگا- اورال و روسیه مرکزی، بومیان روسیه هستند که پا به پای روس – اسلاوها در تاریخ این سرزمین حضور داشته اند( حسینی، 1389: 28).
طبق آخرین سرشماری عمومی که در سال 2002 صورت گرفت ، تعداد پیروان اسلام(براساس مناطق مسلمان نشین روسیه ) حدود14.5 میلیون نفر است. این رقم شامل تاتارها (پنج میلیون و پانصد و پنجاه وهشت هزار نفر) ؛ باشقیرها( 1.673.800 ) ،چچن ها (1.361.000)، آورای ها (757.100 ) ؛ قزاق ها(665.100)؛آذربایجانی ها(621.500 )؛ کاباردین ها (520.100 )؛ دارگین ها(510.200) ؛ کومیک ها (422.500)؛اینگوش ها(411.800)، لزگین و اقوام دیگر می شود. در مجموع 12.491.100 نفر به اضافه نمایندگان اقوام دیگر که در بالا ذکر نشده اند. این در حالی است که بنا به ارزیابی شورای مفتیان روسیه، در کشور بیش از23 میلیون مسلمان از 38 قوم مختلف وجود دارند. بنا به گزارش اداره دینی مسلمانان در بخش اروپایی روسیه، در استان مسکو بیش از سه میلیون مسلمان و در خود شهر مسکو حدود یک و نیم تا دو میلیون مسلمان سکونت دارند . اکثر مسلمانان روسیه از اهل تسنن ( شاخه های حنفی و شافعی) هستند . در پریرلژیه داخل روسیه و سیبری اکثر مسلمانان از شاخه حنفی و در قفقاز ( غیر از آذربایجانی ها ) شافعی هستند. پیروان شاخه های حنبلی بسیارکم اند و از شاخه های مالکی تقریباً وجود ندارد . اکثرشیعه های جعفری را آذربایجانی ها( حدود دو میلیون نفر) تشکیل می دهند . علاوه بر این ، در شمال قفقازچندین مسلک صوفیه نیز وجود دارد(امیراحمدیان، 1386: 32-33). در مجموع می توان مهمترین مناطق سکونت مسلمانان در روسیه را به شرح زیر دانست.
منطقه ساراتف. در حال حاضر حدود 7% جمعیت کل منطقه ساراتف( 180 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل می دهند. مسلمانان این منطقه بیشتر تاتارها و قزاقها هستند. در این منطقه حدود 30 سازمان اسلامی به ثبت رسیده است. تمام جوامع مسلمان منطقه ساراتف زیر نظر اداره روحانیت مسلمانان پاولژ فعالیت می کنند. اکثر مسلمانان این منطقه در جنوب و شرق- راونسکی، کراسنوکوتسک، پرلوبسک، ازینسک، ناوااوزنسکی، آلکساندروا- گایسکی، پیترسک و فتودوروفسکی، متمرکز هستند( نشریه فرهنگ روس، شماره 28، 1388: 24).
جمهوری باشقیرستان. در حال حاضر حدود 55% جمعیت کل این منطقه ( 22 میلیون نفر) مسلمان هستند. مسلمان این منطقه عمدتاً باشقیرها و تاتارها می باشند. در این جمهوری بیش از 400 مرکز اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان جمهوری باشقیرستان قرار دارند. در قرن هجدهم، این منطقه به عنوان مرکز مجمع محمدیان ارنبورگ برگزیده شده بود که رهبری تمام مسلمانان روسیه را بر عهده داشت( همان، 25).
جمهوری مارال-ال. در حال حاضر، حدود 6% جمعیت کل این کشور ( 50 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل می دهند. در این منطقه اکثر مسلمانان از میان تاتارها هستند. در این جمهوری بیش از 20 مرکز اسلامی ثبت شده است. تمام این مراکز در ساختار اداره روحانیت منطقه ای مسلمانان جمهوری ماری – ال قرار دارند. اکثر مجامع اسلامی در بخش های ماری- تورکسک، مارکینسک و پارانگیتسک قرار دارند(همان).
جمهوری مارداوی. در حال حاضر حدود 6% جمعیت کل این جمهوری( حدود 50 هزار نفر) مسلمان و عمدتاً تاتار هستند. در این جمهوری بیش از 40 سازمان اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان مارداوی قرار دارند. اکثر مراکز اسلامی این جمهوری در مناطق لیامبیرسک و رامادانوسکی قرار دارند(همان، 26).
جمهوری تاتارستان. در حال حاضر حدود 54% جمعیت دو میلیون نفری این جمهوری را مسلمانان تشکیل می دهند که عمدتاً تاتارها هستند. در این جمهوری بیش از 1000 مرکز اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل اداره روحانیت مسلمانان جمهوری تاتارستان و اداره روحانیت مرکزی مسلمانان فعالیت می کند(همان).
در منطقه جمهوری تاتارستان از قدیم و به طور مرسوم پیروان دو مذهب بزرگ یعنی اسلام و مسیحیت ارتدوکس در کنارهم زندگی کرده اند . از 1200 جماعت مذهبی در روسیه ،978 جماعت به مسلمانان اختصاص دارد. اسلام قدیمی ترین مذهب بوجود آمده در خاک تاتارستان بوده است . بنا به شواهد تاریخی، اجداد تاتارهای امروزی(بلغارها) در دهه های اول قرن نهم میلادی به اسلام گرویدند و این روند در سال 1922 با اعلام اسلام به عنوان مذهب اصلی در بولگاری ولگا کامل شد. در حال حاضر ، در این جمهوری تمام شرایط برای تحکیم اسلام مهیا است . در سال 2001 در تاتارستان به طور رسمی حدود هزار مکتب خانه ، بیش از دهها مدرسه (حوزه علمیه ) و تعداد بی شماری مسجد فعالیت می کردند . شبکه خبری اسلامی برای تبلیغات اسلام در این جمهوری دایره شده که به امر نشر و چاپ دوره ای کتب اسلامی به زبان های تاتاری و روسی مبادرتمی ورزد. در تاتارستان دو اداره دینی مشغول فعالیت اند : یکی به عنوان نمایندگی اداره دینی مرکزی (شهر اوفا) و دیگری اداره دینی مستقل مسلماانان جوهوری تاتارستان، تربیت طلاب و اعزام آنها، شرکت در احداث مساجد، برقراری ارتباط با سایر مراکز مذهبی از جمله در خارج از کشور و سازماندهی اعزام به حج از جمله فعالیت های آنها محسوب می شود( امیر احمدیان،34-35).
در سال1992 اداره دینی مسلمانان جمهوری تاتارستان تاسیس شد که در حال حاضر ریاست آن بر عهده « عثمان حضرت اسحاق اف » است . دانشگاه اسلامی روسیه نیز در قازان هم فعالیت مذهبی و هم فعالیت غیر مذهبی دارد . قبل از هر چیز در آیین نامه این دانشگاه ایده اتحاد ساختارهای مذهبی و علمی، فدرال و منطقه ای جای گرفته است . اداره دینی مسلمانان جمهوری تاتارستان ، شورای مفتیان روسیه و انستیتو تاریخ آکادمی علوم تاتارستان از موسسان این دانشگاه محسوب می شوند. در میان اقوام مسلمان ، تاتارها بزرگترین جمعیت مسلمان روسیه را به خود اختصاص می دهند . در حال حاضر ، اقوام تا تا ر به سه گروه اصلی منطقه ای تقسیم می شوند : تاتارهای ولگا و اورال، تاتارهای سیبری و تاتارهای آستاراخان. همه گروه های قومی تاتار، از میزان بالای شهر نشینی برخوردارند و روند شهر نشینی به ویژه در نیمه دوم قرن نوزدهم در میان آنان توسعه یافته است. تاتارها در میان مسلمانان روسیه علاقه بیشتری به تجدد طلبی و نوگرایی نشان می دهند و امتزاج بیشتری با قوم روس داشته ، در مناصب دولتی نیز حضور فعال تری دارند . با آنکه تاتارستان در بخش اروپایی روسیه قرار دارد، به کارگرفتن واژه « اسلامی – اروپایی » ( که غالباً در خصوص مسلمانان مهاجر یا تازه مسلمان اروپای غربی بکار می رود که جمعیت اندکی را شاملمی شوند ) برای تاتارها مناسب نیست ؛ زیرا آنان از اقوام بومی با تاریخ طولانی و ریشه کهن در کشور روسیه محسوب می شوند ( نشریه فرهنگ روس، انتشارات رایزنی فرهنگی ایران در مسکو ).
به گفته « رافائل حکیموف » مشاور رئیس جمهور تاتارستان در امور سیاسی، طبق همه پرسی های اجتماعی در بین جوانان تاتارستان ، بیش از80 درصد خود را مسلمان می دانند ، اما تنها 2 درصد از آنان هفته ای یکبار به مسجدمی روند و 4 درصد از آنان یکبار در ماه . ملحد آشکار در تاتارستان کمتر از 1 درصد است اما تعداد افرادی که همه مراتب دینی را رعایت می کنند ، نیز کم است . به خصوص که بخش اعظم جمعیت ، خود را متعلق به امت اسلامی می دانند . نظریات کارشناسانه ای وجود دارد مبنی بر این که ظرف سه دهه تعداد مسلمانان روسیه می تواند به 30 تا 40 میلیون نفر برسد . این رشد زیاد مربوط به زاد و ولد فراوان در خانواده های مسلمان و مهاجرت از کشورهای مشترک المنافع است(بهاالدین اف، 2004).
جمهوری اودمورتی. در حال حاضر حدود 8% جمعیت کل منطقه ( 120 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل می دهند. این مسلمانان عمدتاً از تاتارهای کازان تشکیل شده اند. در این جمهوری بیش از 20 مرکز اسلامی ثبت شده است که تماماً در ساختار اداره روحانیت منطقه مسلمانان جمهوری اودمورتی قرار دارند. اکثر این مراکز اسلامی در جنوب و جنوب شرقی جمهوری واقع هستند( فرهنگ روس، 28، 27).
جمهوری چوواشی. در حال حاضر 3% کل جمعیت جمهوری( 40 هزار نفر) از مسلمانان و عمدتاً تاتارها تشکیل شده است. در این جمهوری بیش از 20 مرکز اسلامی به ثبت رسیده که اکثریت آنها تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان جمهوری چوواشی فعالیت می کنند. بخش اعظم این مراکز در مناطق باتیرفسکی، شمورشینسکی و یالچیسکی متمرکز شده اند(همان).
منطقه کرفسکی. در حال حاضر جمعیتی در 3% از 50 هزار نفر را مسلمانان تشکیل می دهند. مسلمانان این منطقه عمدتاً تاتارهای کازان هستند. در این منطقه بیش از 20 مرکز اسلامی فعالیت دارد که همگی تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان منطقه کرفسکی و مفتیان کازان هستند. مراکز اسلامی این منطقه غالباً در بخش های کیرف مالمیژسک، ویتسکاپالیانسکو کولمزکی واقع هستند(همان، 28).
منطقه نیژگارداسکی. در حال حاضر مسلمانان این منطقه 2% کل جمعیت( بیش از 60 هزار نفر) را تشکیل می دهند که عمدتاً تاتار هستند. در این منطقه بیش از 60 مرکز اسلامی ثبت شده است که عملاً تمامی آنها تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان منطقه نیژگارادسکی فعالیت می کنند. اکثر این مراکز در مناطق جنوب شرقی واقع هستند(همان، 29).
منطقه ارنبورگ. در حال حاضر 17% کل جمعیت این منطقه (360 هزار نفر) را مسلمانان و عمدتاً تاتارها، باشقیرها و قزاقها تشکیل می دهند. در این منطقه بیش از 130 مرکز اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان منطقه ارنبورگ و اداره روحانیت مرکزی مسلمانان فعالیت دارند. مراکز اسلامی عمدتاً در تمام بخشهای این منطقه به چشم می خورند، اما بزرگترین آنها در شمال و جنوب شرقی قرار دارند(همان).
منطقه پنزنسک. در حال حاضر حدود6% جمعیت کل این منطقه ( حدود 90 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل می دهند که عمدتاً تاتارها هستند. در این منطقه بیش از 70 مرکز اسلامی تحت کنترل اداره واحد امور دینی مسلمانان منطقه پنزنسک و اداره روحانیت مسلمانان منطقه پنزنسک فعالیت می کنند. اکثر این مراکز اسلامی در شرق و جنوب شرقی واقع هستند(همان، 30).
منطقه پرم. حدود7% کل جمعیت این منطقه (200 هزار نفر) را مسلمانان و غالباً تاتارها و باشقیرها تشکیل می دهند. در این منطقه حدود 80 مرکز اسلامی تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت منطقه مسلمانان پرم و اداره روحانیت مرکزی مسلمانان فعالیت می کنند. اکثر مراکز اسلامی درجنوب این منطقه واقع هستند(همان).
منطقه سامارسک. در این منطقه حدود 6% کل جمعیت ( 180 هزار نفر) از مسلمانان و عمدتاً تاتارها تشکیل شده است. حدود 80 مرکز اسلامی تحت کنترل اداره روحانیت مرکزی مسلمانان منطقه سامارسک فعالیت دارند(همان، 31).
منطقه اولیانوفسک. در حال حاضر حدود 13% جمعیت کل این منطقه ( 180 هزار نفر) را مسلمانان و عمدتاً تاتارها تشکیل می دهند. در این منطقه بیش از 100 مرکز اسلامی تحت کنترل حقوقی اداره مرکزی روحانیت مسلمانان منطقه اولیانوفسک و اداره روحانیت منطقه ای اولیانوفسک مشغول به فعالیت هستند. اکثر مراکز اسلامی این منطقه در مرز میان اولیانوفسک با تاتارستان و سامارسک و همچنین در قلعه های اولیانوفسک و دیمیتروفگراد قرار دارند( همان، ترجمه شده از منبع: http://www.muslims-volga.ru/rm).
ج. وضعیت آموزشی
از زمان انقلاب بولشویکی تا فروپاشی کمونیسم، مراکز آموزشی مسلمانان روسیه همانند دیگر مراکز دینی، بسیار محدود و در فشار بود. اما از اواسط سالهای 80، آغاز تغییرات ریشه ای در برخورد دولت با دین در کشور ما به شمار می رود. پرسترویکا و به دنبال آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام کمونیستی، امکان انجام آزاد وظایف دینی را برای معتقدین فراهم ساخت. مسلمانان احساس آزادی کردند، زیرا نظارت دایم بر حرکات دینی مردم از میان برداشته شده بود. ترس در مردم از بین رفت و احتیاط و نگرانی هنگام رفتن به مسجد دیگر وجود نداشت. بسیاری از مردم آشکارا به اعمال دینی خود می پرداختند و این کار باعث کنار گذاشته شدن آنان از جامعه نمی شد. والدینی که قبلاً فرزندان خود را بر مبنای اصول قرانی تربیت کرده بودند ( به صورت مخفیانه)، حال سایر علاقه مندان را نیز در اطراف خود گرد می آوردند و اسلام را آموزش می دادند. مردم در سنین مختلف، موقعیت های مختلف اجتماعی با تحصیلات متفاوت، دانشمندان و تجار به مسجد می آمدند. آنچه که از گذشته باقی مانده بود، ناگهان امکان پیدا کردن پاسخ به سوالات دینی را فراهم می کرد، سوالاتی که در اذهان مردم به صورت اجتناب ناپذیر شکل می گرفت. روند گرایش به دین برای بسیاری اجتناب ناپذیر بود. گاهی اوقات می گویند که دین در آن زمان مد شده بود و مردم به تقلید از رهبران و سران دولت به دین روی می آوردند. البته همه چیز به این صورت نبوده، زیرا بسیاری از کسانی که به مساجد می آمدند به ندای روح و قلبشان پاسخ می گفتند و این مساله بسیار مهم بود که آنان در آنجا سخنان مهربانانه می شنیدند. آنان می دیدند که در مسجد به سوالاتشان پاسخ و راه خروج از این بحران روحی نشان داده می شود. رسالت امامان دقیقا همین است که برای رساندن مردم به اعتقادات حقیقی و ارزشهای اسلامی متعهد باشند( اسلامویچ، 1390: 11- 12).
در سال 2006 مجموعه جديد اقدامات در جهت حل بحران نظام آموزش اسلامي طراحي شد. مطابق آن، قرار بود 5 مركز دانشگاهي به عنوان هسته آموزش اسلامي روسيه در مسكو، قازان، اوفا، ماخاچقلعه و نالچيك افتتاح شوند. دانشگاه اسلامي مسكو وابسته به اداره روحانيت مسلمان بخش اروپايي روسيه، دانشگاه اسلامي روسيه (اداره روحانيت مسلمانان تاتارستان)، دانشگاه اسلامي روسي به نام رضاءالدين فخرالدين (اداره مرکزي روحانيت مسلمان روسيه)، مركز دانشگاهي آموزش و علم اسلامي شمال قفقاز (اداره روحانيت مسلمانان داغستان) و انستيتوي اسلامي كاباردا-بالكاريا وابسته به اداره روحانيت مسلمانان اين جمهوري به عنوان اماكن اجراي اين برنامه انتخاب شده بودند. قرار است جنب هر يك از دانشگاههاي جديد 7-4 مدرسه متوسط تخصصي (جمعاً 30 باب مدرسه) ايجاد شوند در حالي كه مؤسسات آموزشي اسلامي ديگر بايد منحل شوند. به منظور اجراي اين پروژه بزرگ بنياد حمايت از فرهنگ، علم و آموزش اسلامي تأسيس شد. در حال حاضر اين بنياد براي دانشجويان مؤسسات آموزشي ديني اسلامي و دانشجويان دانشگاههاي ديگري كه بر اساس برنامه خاصي آموزش ميبينند، ايجاد شده است و در آينده قرار است به دانشگاههاي جديدي اسلامي كمك كند. 3 مارس سال 2005 در جلسه شوراي مفتيهاي روسيه تصميمي درباره تشكيل شوراي آموزش اسلامي تحت رياست مراد مرتضين، رئيس دانشگاه اسلامي مسكو اتخاذ شد. 30 مارس سال 2005 اين شورا استاندارد واحد آموزش عالي مذهبي اسلامي را تصويب كرد كه شامل وصف كامل رشته «علوم ديني اسلامي» بود و امكان دريافت حرفه رسمي «خطيب – امام خطيب – استاد» را ميداد. ولي اين استاندارد آموزشي در عمل فقط در دانشگاههاي وابسته به شوراي مفتيهاي روسيه مورد استفاده قرار گرفت در حالي كه مراكز اسلامي ديگر كشور حاضر نبودند سندي را كه مرتضين طراحي كرد، قبول كنند. در حال حاضر در روسيه گرايش كاهش تعداد مؤسسات آموزشي اسلامي مشاهده ميشود. اين روند به خصوص در جمهوري تاتارستان به چشم ميخورد كه آنجا از سال 2000 روند ادغام مدارس اسلامي در جريان است. در سال 2000 بر اساس مدارس يولديز، تنزيله، اخلاص، نورالدين و ايمان مدرسه عالي اسلامي نبرژني-چلني ايجاد شد. و سپس انستيتوي اسلامي «فخرالدين» و مدرسه آزناكاي به مدرسه متوسط اسلامي آلمتيفسك تبديل شدند. از سال 2002 مدرسه «الفرقان» بوگوروسلان، انستيتوي اسلامي اوليانوفسك (كالج تاتاري-عربي اوليانوفسك)، كالج «رسول اكرم» زلنوگراد منحل شدند. فعاليت مدرسه «يمباي» منطقه تومن براي مدت چند سال به حال تعليق در آمد، مجوز فعاليت آموزشي مدرسه «ابو حنيفه» وابسته به مسجد جامع سارانسك فراخوانده شد و نيز شبكه گسترده كالجهاي تاتاري-تركي كه شامل بيش از 20 مدرسه متوسطه از مايكوپ تا اولان-اوده بود، منحل شد. در مجموع اوايل سال 2007 در روسيه 75 موسسه آموزشي متوسط و عالي اسلامي به ثبت رسيده بودند در حالي كه تعداد كلي آنها معادل 229 واحد (26 موسسه آموزش عالي و 203 مدرسه متوسط اسلامي) بود. در سال 2005 دانشگاه اسلامي روسيه و دانشگاه اسلامي مسكو با مشكلات جدي روبرو شدند. 19 سپتامبر سال 2005 سرويس فدرال نظارت بر آموزش و علم از تمديد مجوز فعاليت مذهبي آموزشي دانشگاه اسلامي روسيه خودداري كرد؛ زيرا اين دانشگاه «مؤسسه آموزش عالي حرفهاي» و غير ديني است و طبق قانون فدرال «درباره آزادي وجدان و اتحاديههاي مذهبي» حق ندارد روحانيون و پرسنل مذهبي را تربيت كند. در پي اين تصميم، موقعيت حقوقي دانشگاه اسلامي نامشخص شد. بعد از مذاكرات و گذشتهاي مختلف، اوضاع پيرامون اين دانشگاه تا حدودي سالمسازي شده و روند عادي آموزشي از سر گرفته شد. رفيق محمدشين محقق معتبر اسلامشناس به مقام رئيس اين دانشگاه منصوب شد. در سالهاي 2007-2005 دانشگاه اسلامي مسكو يك سري جنجالها را تجربه كرد كه از عدم بازپرداخت وامهاي بزرگ توسط رئيس دانشگاه، اتهامات به استفاده نادرست از ساختمان دانشگاه كه نزديك بود به بيرون كردن دانشگاه از ساختمان آن منجر شود، نشأت ميگرفت. همچنين كتاب آموزشي «مباني علوم قرآني» از زير چاپ در آمد كه مؤلف آن مراد مرتضين، به تحريف مكتب اسلام و عدم آگاهي به مباني زبان عربي متهم شد. وظايف اساسي در زمينه تأمين كتب درسي درجه عالي براي دانشگاههاي اسلامي بر عهده دانشگاه دولتي زبانشناسي مسكو گذاشته شده است كه در سال 2008 مفصلترين كتاب درسي زبان عربي به اهتمام و. لبدف و بولوتوف و نيز «تاريخ ادبيات عربي» به قلم م. نيكلايوا، دائره المعارف موضوعي «اسلام در روسيه معاصر» (نوشته رمان سيلانتيف) و چند منوگرافي علمي ديگر را منتشر كرد. كاركنان دانشگاه اسلامي مسكو در چارچوب اين برنامه وزارت آموزش، همچنين كتابهاي درسي «درآمدي بر علوم قرآني» و «قرآن شناسي» نوشته مراد مرتضين، «آموزش اسلامي» به قلم حبيباللينا و «اسلامشناسي» به اهتمام مرتضين را منتشر كرده است(http://islamfond.ru/prs/articles/214--4-.html). در حال حاضر مؤسسات آموزشي اسلامي روسيه به 4 دسته تقسيمبندي ميشوند: مكاتب ابتدايي مذهبي؛ مدارس و كالجهاي توسط اسلامي؛ مدارس عالي و انستيتوهاي اسلامي؛ و دانشگاههاي اسلامي. مهمترين موسسات آموزشي اسلامي روسيه به شرح زیر هستند:
1. مدرسه «زاكابانويه» در قازان، نام كامل: مدرسه عالي شهر قازان به نام هزارمين سالگرد اسلام در تاتارستان - مدرسه زاكابانويه، موقعيت حقوقي: مدرسه عالي مذهبي وابسته به اداره روحانيت مسلمانان جمهوري تاتارستان، رئيس: الياس زيگانشين، دوره تحصيلي: 5 سال، تعداد طلاب: تا 100 نفر، ويژگيهاي تحصيل: قريب به 60% ائمه جمهوري تاتارستان فارغ التحصيل اين مدرسه هستند. در اين مدرسه علاوه بر رشتههاي عادي، رشته زنبورعسلداري به عنوان حرفه دوم تدريس ميشود. آموزش شبانه و از راه مكاتبه نيز پيشبيني شده است، تاريخچه مختصر: مدرسه زاكابانويه كه در سال 1990 جنب مسجد «زاكابانويه» تأسيس شد، دو سال بعد فعاليت تمام عيار خود را شروع كرد و به اولين مدرسه عالي اسلامي در روسيه نوين تبديل شده است. نام رسمي مدرسه به افتخار مراسم هزارمين سالگرد اسلام آوردن بلغارستان ولگا كه در سال 1989 برگزار شد، دريافت شد.
2. دانشگاه اسلامي امام العشري در خاساويورت، موقعيت حقوقي: مؤسسه عالي آموزشي غير دولتي، رئيس: محمد دبير عمرحاجياف، تعداد طلاب: حدود 200 نفر.
ويژگيهاي تحصيل: تدريس عميق رشتههاي ديني و فقدان رشتههاي غير مذهبي. تدريس به زبانهاي آواري و عربي صورت ميگيرد. تاريخچه مختصر: اين دانشگاه اسلامي در سال 2002 از وزارت آموزش مجوز فعاليت تحصيلي را دريافت كرد. امام العشري، فقيه معتبر اسلامي قرن 10 است كه در شكلگيري نظريه تسنن معاصر، سهم بزرگي ايفا كرد.
3. دانشگاه اسلامي امام شافعي در ماخاچقلعه، موقعيت حقوقي: مؤسسه عالي آموزشي غير دولتي وابسته به اداره روحانيت مسلمانان داغستان، رئيس: مرتوضعلي قرهچايف، مدت تحصيل: 5 سال، با احتساب دوره آمادگي 7 سال، تعداد طلاب: حدود 250 نفر، ويژگيهاي تحصيل: تدريس عميق رشتههاي ديني و فقدان رشتههاي غير مذهبي. در سالهاي آخر آموزش به نقد وهابيت و ساير جريانهاي افراطي اسلام توجه خاصي مبذول ميشود، تاريخچه مختصر: دانشگاه اسلامي امام شافعي در سال 1991 بر اساس يك مدرسه متوسطه افتتاح شد. ابتدا نام محمد افندي اليراقي، اولين شيخ نقشبندي داغستاني به آن داده شد، سپس نام ساده «انستيتو» به كار گرفته شد و در مرحله بعدي آن را به افتخار امام شافعي، بنيانگذار مذهب شافعي تسنن نامگذاري كردند.
4. مدرسه «ماهنور» در نيژني نوگورود، نام كامل: مدرسه اسلامي «ماهنور» نيژني نوگورود، موقعيت حقوقي: مؤسسه آموزشي متوسط حرفهاي غيردولتي وابسته به اداره روحانيت مسلمانان نيژني نوگورود، رئيس: دمير محيالديناف، دكتر علوم سياسي، مدت تحصيل: 2 سال و 10 ماه، تحصيل شبانه 3 سال و 6 ماه، به صورت مكاتبه 3 سال و 10 ماه، تعداد طلاب: دهها نفر، ويژگيهاي آموزش: تخصص در تربيت ائمه براي اداره روحانيت مسلمانان نيژني نوگورود، در بعضي روستاهاي منطقه نيژني نوگورود شعبههاي خود را افتتاح كرده است. تاريخچه مختصر: ساختمان مدرسه «ماهنور» از محل كمكهاي خيريه رشيد بايازيتوف، متولد شهرستان سرگاچ منطقه نيژني نوگورود، ساخته شده و به افتخار مادر اين خير نيكوكار تاتار نامگذاري گرديد. مراسم با شكوه افتتاح مدرسه 29 اكتبر 1994 برگزار شد.
5. دانشگاه اسلامي روسيه در قازان، موقعيت حقوقي: مؤسسه عالي آموزشي غير دولتي وابسته به اداره روحانيت مسلمانان وابسته به اداره روحانيت مسلمانان جمهوري تاتارستان و شوراي مفتيهاي روسيه، رئيس: دكتر رفيق محمدشين، دوره تحصيلي: 4 سال، تعداد طلاب: حدود 150 نفر، ويژگيهاي آموزش: دانشگاه اسلامي روسيه در تربيت ائمه خطيب، استادان زبان عربي، علوم شرعي و قرآني و متخصصين علوم ديني تخصص دارد. در چارچوب دانشگاه اسلامي روسيه سه دانشكده قرآن، شريعت و علوم ديني و نيز دوره آمادگي و مركز تربيت حافظان قرآن فعاليت ميكنند. فارغ التحصيلان دانشكده علوم ديني مدرك دولتي پايان تحصيل را دريافت ميكنند. تاريخچه مختصر: دانشگاه اسلامي روسيه در سال 1998 به ابتكار اداره روحانيت مسلمانان جمهوري تاتارستان تأسيس شد. اداره روحانيت مسلمانان جمهوري تاتارستان، شوراي مفتيهاي روسيه و انستيتوي تاريخ آكادمي علوم تاتارستان مؤسسين آن بودند. مفتي عثمان اسحاقاف رئيس اداره روحانيت مسلمانان تاتارستان. اولين رئيس دانشگاه اسلامي روسيه شده بود. در سال 2000 در چارچوب دانشگاه اسلامي روسيه دانشكده علوم ديني ايجاد شد و اين دانشگاه اولين دانشگاه روسي شد كه كارشناسان علوم ديني اسلامي را تربيت ميكند. 19 سپتامبر سال 2005 سرويس فدرال نظارت بر آموزش و علم از تمديد مجوز فعاليت مذهبي آموزشي دانشگاه اسلامي روسيه خودداري كرد زيرا اين دانشگاه «مؤسسه آموزش عالي حرفهاي» و غير ديني است و طبق قانون فدرال «درباره آزادي وجدان و اتحاديههاي مذهبي» حق ندارد روحانيون و پرسنل مذهبي را تربيت كند. در پي اين تصميم، موقعيت حقوقي دانشگاه اسلامي نامشخص شد. بعد از مذاكرات طولاني پيشنهاد شد كه دانشگاه اسلامي روسيه به دو دانشگاه تقسيم شود كه يكي از آنها دانشگاه اسلامي روسيه به عنوان مؤسسه آموزشي غير ديني فعاليت كند و ديگري دانشگاه اسلامي قازان ناميده شده و مؤسسه آموزشي ديني باشد. خوشبختانه، اين پيشنهاد اجرا نشد و وحدت دانشگاه اسلامي روسيه و ساختمانهاي آن حفظ شد. 3 آوريل سال 2007 پروفسور رفيق محمدشين، دانشمند معتبر اسلامشناس غير روحاني به مقام رئيس دانشگاه اسلامي روسيه منصوب شد.
6. دانشگاه اسلامي شمال قفقاز به نام شيخ محمد عارف افندي در ماخاچقلعه، رئيس: احمد عبداللهيف، مفتي داغستان، دوره آموزشي: 5 سال، با احتساب دوره آمادگي 7 سال، تعداد طلاب: تا 200 نفر، ويژگيهاي تحصيل: در دانشگاه اسلامي شمال قفقاز چهار گروه تصوف، فقه، زبان عربي و علوم انساني ايجاد شده است. همچنين يك مدرسه متوسطه جنب دانشگاه اسلامي شمال قفقاز فعاليت ميكند كه نقش دوره آمادگي را ايفا ميكند. بيش از 30% طلاب دانشگاه اسلامي شمال قفقاز همزمان در دانشگاههاي غير مذهبي دولتي تحصيل ميكنند. تاريخچه مختصر: 24 ژانويه 2002 مدرسه وابسته به مسجد جامع مركزي شهر ماخاچقلعه به دانشگاه اسلامي شمال قفقاز تبديل شده و مجوز مربوطه را از وزارت آموزش فدراسيون روسيه دريافت كرد. محمد عارف (1976-1901) يكي از معتبرترين شيوخ صوفي داغستان ميباشد.
7. دانشگاه اسلامي شمال قفقاز به نام ابو حنيفه در نالچيك، نام كامل: دانشگاه اسلامي شمال قفقاز به نام ابو حنيفه؛ تا سال 2007 انستيتوي اسلامي كاباردا – بالكاريا نام داشت، موقعيت حقوقي: مؤسسه عالي آموزشي غيردولتي اداره روحانيت مسلمانان جمهوري كاباردا – بالكاريا، رئيس: شرفالدين چوچايف، دوره تحصيلي: 5 سال، تعداد طلاب: حدود 150 نفر، ويژگيهاي آموزش: پسران و دختراني به اين دانشگاه قبول ميشوند كه علاوه بر رشتههاي اساسي ميتوانند حرفههاي خياطي و تعمير خودرو را ياد بگيرند. در سال 2003 برنامه آموزشي دانشگاه اسلامي شمال قفقاز توسط وزارت آموزش روسيه به عنوان بهترين برنامه آموزشي دانشگاههاي اسلامي كشور شناخته شد. دوره دوساله زبان عربي جنب اين دانشگاه فعاليت ميكند.
8. مركز دانشگاهي آموزش و علم اسلامي شمال قفقاز در ماخاچقلعه، نام كامل: مركز دانشگاهي آموزش و علم اسلامي شمال قفقاز؛ تا سال 2007 انستيتوي علوم ديني و مذهبشناسي به نام محمد دبير الروچ ی نام داشت، موقعيت حقوقي: مؤسسه عالي آموزشي غيردولتي، رئيس: دكتر مقصود صادقوف، دوره تحصيلي: 5 سال، تعداد طلاب: بيش از 500 نفر، ويژگيهاي آموزش: دانشجويان براي تحصيل در رشتههاي «علوم ديني» و «حسابداري، آناليز و بازرسي مالي» پذيرفته ميشوند. بر مطالعه اديان غير از اسلام تأكيد ميشود. دانشجويان بدون توجه به ديني كه دارند، پذيرفته ميشوند، در ميان استادان ميزان اشخاص داراي درجات علمي نسبتاً بالاست. در چارچوب اين مركز دانشگاهي دانشكدههاي علوم ديني، اقتصاد و زبانشناسي فعاليت ميكنند. تاريخچه مختصر: انستيتوي علوم ديني و مذهبشناسي به ابتكار مقصود صديقوف، محقق و شخصيت سياسي داغستان تأسيس شده بود. اين اولين مؤسسه آموزش عالي در داغستان است كه علماي ديني را با مدرك پايان تحصيل دولتي تربيت ميكند. در نوامبر سال 2004 اين انستيتو مجوز دولتي را دريافت كرد و در ماه سپتامبر 2005 اولين دانشجويان را قبول كرد. در سال 2007 به عنوان مركز دانشگاهي آموزش و علم اسلامي شمال قفقاز ثبت شد.
9. دانشگاه اسلامي مسكو، موقعيت رسمي: موسسه عالي آموزشي غيردولتي وابسته به اداره روحانيت مسلمان بخش اروپايي روسيه، رئيس: مراد مرتضين، دوره آموزشي: كالج عالي اسلامي مسكو – 4 سال، دانشكده علوم ديني و شرقشناسي دانشگاه اسلامي مسكو – 4 سال، دانشكده آموزش متوسط تخصصي حرفهاي – 2 سال، تعداد طلاب: حدود 50 نفر، دانشگاه اسلامي مسكو مؤسسه آموزشي تركيبي است كه طلاب آن تحصيلات متوسط تخصصي و عالي روحاني را كسب ميكنند و نيز ميتوانند درجه رسمي دولتي كارشناس در رشته علوم ديني(دانشكده علوم ديني) را دريافت كنند. آموزش به صورت شبانه و از راه دور (مكاتبهاي) نيز پيشبيني شده است، تاريخچه مختصر: دانشگاه اسلامي مسكو در سال 1999 بر اساس كالج عالي روحاني اسلامي مسكو تأسيس شد. در سال 2000 شهرداري مسكو ساختمان يك مهد كودك واقع در قسمت جنوب شرقي مسكو را در اختيار اين دانشگاه گذاشت كه بعد از آن فعاليت حقيقي آن شروع شد. از سال 2005 در دانشگاه اسلامي مسكو تربيت كارشناسان در رشته علوم ديني شروع شده ولي همزمان با آن آمادگي كارشناسان در زمينه شرقشناسي متوقف شد.
10. مدرسه «محمديه» در قازان، نام كامل: مدرسه عالي اسلامي «محمديه» قازان، موقعيت حقوقي: مدرسه عالي اسلامي وابسته به اداره روحانيت مسلمانان جمهوري تاتارستان، رئيس: نائل يارولين، دوره تحصيلي: 5 سال، تعداد طلاب: تا 500 نفر، ويژگيهاي آموزش: مدرسه محمديه، يكي از قديميترين مدارس اسلامي روسيه است و يكي از سه دانشگاه اسلامي اساسي جمهوري تاتارستان به شمار ميآيد. طلاب اين مدرسه ميتوانند همزمان تحصيلات غير روحاني كسب كنند. آموزش شبانه و از راه دور پيشبيني شده است. تاريخچه مختصر: مدرسه «محمديه» در سال 1882 در شهر قازان توسط مفتي عالمجان بارودي تأسيس شده و به نام پدرش نامگذاري شد. در سال 1993 اين مدرسه فعاليت خود را از سر گرفت. در پاييز سال 1995 جنجالي بر سر اعاده ساختمانهاي قبلي به مدرسه رخ داد كه عاقبت آن به نفع مدرسه تمام شد.
11. دانشگاه اسلامي روسيه در اوفا، نام كامل: دانشگاه اسلامي روسيه وابسته به اداره مرکزي روحانيت مسلمان روسيه، موقعيت حقوقي: موسسه آموزش عالي غيردولتي وابسته به اداره مرکزي روحانيت مسلمان روسيه، رئيس: رعنات رايف، مفتي مناطق چليابينسك و كورگان، دوره آموزشي: 4 تا 6 سال، تعداد طلاب: حدود 500 نفر، ويژگيهاي آموزش: دانشگاه اسلامي روسيه وابسته به اداره مرکزي روحانيت مسلمان روسيه دو دانشكده تربيت معلم و علوم ديني دارد. شعبههاي آن در آستراخان، اورنبورگ، مناطق سامارا و اوليانوفسكي فعاليت ميكنند. تاريخچه مختصر: دانشگاه اسلامي روسيه در سال 1989 توسط طلعت تاجالدين، کنار مسجد جامع اوفا تأسيس شد. اين مدرسه ميتواند وارث مدرسه «عاليه» محسوب شود كه قبل از انقلاب 1917 فعاليت ميكرد. تا سال 2003 نام اين مدرسه «انستيتوي اسلامي رضاءالدين فخرالدين» بود و سپس به «دانشگاه اسلامي روسيه اداره مرکزي روحانيت مسلمان روسيه» تغيير كرد. اواخر سال 2005 رعنات رايف رئيس دانشگاه به رياست اداره روحانيت مسلمانان چليابينسك و كورگان منصوب شد. رضاءالدين فخرالدين (1936-1859)، مفتي اداره مرکزي روحانيت مسلمان روسيه از سال 1923 تا 1936، متفكر برجسته اسلامي است(http://islamfond.ru/prs/articles/215--.html ).
د. شیعیان
بخشی از مسلمانان روسیه شیعیان هستند كه بیشترشان از اقوام غير بومي روسيه يعني آذربايجانيها، تالشی ها، افغانستانی ها و دیگر اقوام جنوبی روسیه می باشند. تنها بخش كوچكي از جمعيت شهر دربند در داغستان و یاروسلاو از اين قاعده مستثني هستند. در حال حاضر بزرگترين جمعيت مهاجر آذربايجاني در خاك روسيه در شهر مسكو مستقر است و تعداد افراد آن را تا 3 میلیون نفر نیز گفته اند. تعداد آذربايجانيها در سنتپطرزبورگ هم كم نيست و طبق برآوردهايي، بالغ بر 80 هزار نفر است. اكثريت قريب به اتفاق آذربايجانيها، مسلمانان اهل تشيع جعفري هستند و اصالت ایرانی خود را حفظ کرده اند. شیعیان روسیه عمدتاً در منطقه قفقاز شمالی در جمهوری داغستان زندگی می کنند و در شهر قدیمی « دربند » زندگی می کنند. در شهر « ولادی قفقاز » ( مرکز جمهوری اوستیای شمالی ) نیز تعدادی از مسلمانان شیعه که ایرانی الاصل هستند، زندگی می کنند و مسجد بزرگی نیز برای خود دارند که قدیمی است. در منطقه اوترادنایای شهر مسکو، اواخر دهه 1990 مسجد شیعیان تاسیس شد که بیشتر مراجعان آن آذربایجانی ها هستند . امروزه بحث هایی درباره تاسیس مساجد شیعی در سایر شهرهای روسیه در جریان است . دومین گروه از مسلمان های مهاجر روسیه بعد از آذری ها ، قزاق ها هستند که جمعیت آنها هم به یک میلیون نفر می رسد(امیر احمدیان، 1386: 37).
گرایش به شیعه در بخش اروپایی شرقی روسیه چندان مرسوم نبوده است. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پیروان این مذهب در اسلام، نمایندگان آذربایجانی، لزگینها و تات ها و برخی اقوام دیگر بودند که اسنادی در خصوص تعداد آنان در دست نیست. طبق سرشماری سال 1989، در مسکو 20727 آذربایجانی، 2434 لزگین و 1292 تات زندگی می کردند که در میان آنها نمایندگان شیعه هم حضور داشتند. شرایط در دوران پس از شوروی تغییر کرد و تعداد شیعیان آذری مقیم در مسکو بنا به دلایلی در سالهای 2000 به 800 هزار نفر رسید. سطح اعتقادات دینی و بروز اعتقادات شیعی در میان شیعیان آذری در این دوره افزایش پیدا کرد. با این وجود به طور کل، هویت دینی نمی تواند از جایگاهی مرکزی در بروز خصوصیت های ملی آذربایجانی های مقیم مسکو برخوردار باشد( نشریه فرهنگ روس، 28، 1388: 39-40). تعداد دقیق مسلمانان شیعه در مسکو در کل کشور مشخص نیست. در مسکو دو مسجد شیعیان به نام های« اینام» در منطقه آترادنی و مسجد محل سکونت سفیر ایران در خیابان ناواتروف وجود دارد. در سال 1996، انجمن مسلمانان شیعه به نام « اهل بیت» با مدیریت م.قربانوف تاسیس شد. دو سازمان وابسته – انجمن جوانان « صاحب الزمان» و انجمن زنان« فاطمه زهرا» و همچنین ده ها حسینیه در مسکو وجود دارند که با انجمن اهل بیت همکاری دارند. با تلاش انجمن فعالیتهای اجتماعی- مذهبی، دینی- روشنفکری با مسلمانان شیعه در پایتخت روسیه انجام می شود. محبوببیت شیعه در میان تازه مسلمانان از خصوصیات مسکو است. طبق آمار مدیران این انجمنها (بدون مبالغه) 90% مسلمانان روس ساکن در مسکو شیعه هستند. اما در کل کشور، شیعیان تنها 3% کل مسلمانان را تشکیل می دهند. شیوه مدیریت در جامعه شیعیان روسیه از عواملی است که آنان را جذب خود می کند. تحصیلات بالای اعضای روس این انجمن و انعطاف پذیری ایشان نسبت به فعالیتهای سیاسی- اجتماعی و همچنین سطح بالای اعتقاداتشان که به وضوح آشکار است، در مقایسه با شیعیان سایر اقوام، نیز خود از عوامل جذب آنان به مذهب شیعه به شمار می رود. شیعیان روس ابتدا در مسکو ساختاری با نام مرکز دین شناسی شیعیان مسکو تشکیل دادند که ارتباط تنگاتنگی با شیعیان ایرانی داشت. و مرکز تحلیل و هماهنگی شیعیان« آشنایی طیف وسیعی از طبقات مختلف اجتماعی روسیه با مکاتب علمی، فلسفی و میراث فرهنگی جعفریت» را در اهداف خود قرار داده است. هر دو مرکز همکاری تنگاتنگی با تمام سازمانهای رسمی شیعیان در کشور و در سایر نقاط دنیا دارند. مدیران انجمن های شیعیان مسکو، ارتباط تنگاتنگ اطلاعاتی، فرهنگی، ایدئولوژیکی، حقوقی- الهی و آموزشی خود را با مراکز دینی ایرانی از جمله انجمن« اهل بیت» حفظ می کنند. ( همان، 41، ترجمه شده از دایره المعارف اسلام در مسکو، انتشارات مدینه، سال 2008). ارقام دقیق تعداد شیعیان آذربایجانی مقیم روسیه در دست نیست زیرا بخشی از آنها به صورت غیر قانونی در روسیه به سر می برند . طبق نتایج مقدماتی سرشماری عمومی نفوس سال 2002، در روسیه 62105 هزار نفر آذربایجان زندگیمی کنند که از سال 1989(33509 هزار نفر) دو برابر بیشتر است . اگر مهاجران موقت آذربایجانی نیز به حساب آورده شوند ، تعداد کلی آنها بالغ بر 2 میلیون نفر می شود . طبق اطلاعات معینی، سرمایه گذاری های سالانه آذربایجانی ها در اقتصاد روسیه معادل 1.5 میلیارد دلار است .
در سنت پترزبورگ نیز مراکزی از اقوام مسلمان از مناطق مختلف امپراطوری روسیه و سایر کشورها وجود دارد. در میان این مناطق شماری از شیعیان به صورت گروههای متحد شده و با هم زندگی می کردند. در سال 1841، نمایندگان این گروه ها خواستار محلی جداگانه برای خاک سپاری در کنار قبرستان مسلمانان به نام نوو- والکوفسکی( قبرستان تاتارها در سنت پترزبورگ) شدند. سال 1843، مقامات با درخواست آنان موافقت کرده و محلی را در اختیار آنان قرار دادند. بازرگانان و کارمندان سفارت در پترزبورگ شیعیان غیر روس بودند. اوایل قرن هجدهم میلادی، تجار ایرانی در منطقه واقع در میدان تروییتسکی که آن زمان مرکز شهر به شمار می رفت، زندگی می کردند. تا قبل از اینکه روسیه روابط تجاری خود را با آسیای میانه و چین آغاز کند، ایران شریک اصلی تجاری روسیه در شرق به شمار می رفت. این روابط تجاری در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم نیز همچنان ادامه داشت. طبق اطلاعاتی که در دست است، در سال 1832، تعداد کارمندان دولتی ایرانی در سنت پتربورگ 12 نفر بوده. در سال 1869، تعدادبه آنان به 20 نفر رسیده( 15 مرد و 5 زن)، سپس در سال 1881، این رقم به 107 نفر رسیده (100 نفر مرد و 7 نفر زن)، و در سال 1897، تعداد آنان به 56 نفر کاهش یافته است( 40 مرد و 16 زن). در سال 1900، تعداد کارمندان دولتی به 260 افزایش یافته است. در میان تمام کشورهایی که سفارت خود را در پتربورگ بنا کردند، ایران اولین کشوری بود که سفارت خود را در سال 1711 در پایتخت روسیه ( در آن دوره سنت پتربورگ پایتخت روسیه بود) برپا کرد. سالهای 1915-1892، سفارت و کنسولگری ایران توسط سفیر قدرتمند ایرانی میرزا محمد خان و دبیران میرزا اسحاق خان و میرزا علی اکبر خان اداره می شد. پس از اتصال ماوراء النهر به روسیه، کارمندان دولتی روس که از جمله شیعیان بودن به پتربورگ آمدند. در میان آذربایجانی ها نیز می توان به دانشجویان مسلمانان در دانشگاه های نظامی سنت پترزبورگ وسربازان وظیفه اشاره کرد. سال 1839، یک گروه مسلمان شیعه به نظامیان قفقاز پیوست. و در سال 1842 در میان این گروهان شخصیت روحانی نظامی نیز خدمت می کرد(فرهنگ روس، 28، 1388، 129-1309).
شیعیان ساکن در شهر نیز غالباً دانشجویان و یا تجار بودند. در قرن نوزدهم شیعیان پترزبورگ را غالباً ایرانی ها تشکیل می دادند. در سال 1869، تعداد آنان 50 نفر بود( 48 مرد و 2 زن) که هنگام سرشماری برخی اصلیت خود را ایرانی و تعداد کمی افغانی اعلام کردند. در نیمه دوم قرن نوزدهم، در میان شیعیان روس تبار به چشم نمی خورد. توسعه سریع صنعت در اواخر قرن نوزده و اویل قرن بیستم، باعث شد که تعداد آذربایجانی های این شهر افزایش یابد. و اوایل قرن نوزدهم تعداد نمایندگان دولتی ماورالنهر نیز در پترزبورگ افزایش یافت. آذربایجانی ها با مشارکت قزاق ها در سال 1898 انجمن خیریه مسلمانان، تجار و صاحبان صنایع را تاسیس کرده و سهم بزرگی در ساخت مسجد جامع پتربورگ از آن خود کردند. سال 1911، انجمن خیریه مسلمانان« شب آذربایجان» را برپا کرد. آخر اکتبر سال 1917، برای اولین بار در تاریخ روسیه، در مسجد جامع سنت پترزبورگ نماز مشترک مسلمانان سنی و شیعه برگزار شد( همان، 131، به نقل از دایره المعارف اسلام در سنت پتربورگ ،چاپ انتشارات مدینه،2009).
ه. اهل تصوف
اسلام در روسيه به صورت ها و اشکال صوفيانه نيز رواج يافته است. برخي از اين جنبشهاي جديد مذهبي که از دين اسلام برخاستهاند، مي توانند در رديف اسلام غيرسنتي روسيه گنجانده شوند، از جمله فرقه احمديه، بهاييت و «سوبود» (تلفيق مذهب هندويي با تصوف)، جنشهاي مختلف تصوف جديد و نيز گروههاي كوچكي كه در داخل روسيه به وجود آمدهاند. پيروان اين جنبشها قاعدتاً به افراط متمايل نيستند و مي توانند به جناح معتدل مسلمانان غيرسنتي نسبت داده شوند. تعداد كلي پيروان آنها از 20 هزار نفر تجاوز نميكند و آنها عمدتاً در شهرهاي بزرگ متمركز شدهاند. در حال حاضر، اسلام صوفيانه در روسيه، در حال مبارزه با ساختار اسلام سلفي است. مسلمانان روسيه از نظر تركيب مذهبي اهل سنت به دو گروه اساسي تقسيمبندي ميشوند. حدود 65 درصد از مسلمانان سني مذهب روسيه، حنفي هستند که شامل تاتارها، باشقيرها، قزاقها، قرهچاي ها، بالكاريها، آستيهاي و تعدادي از آذربايجانيها و اقوام آسياي مرکزي مي شوند. 30 درصد از مسلمانان سني مذهب نيز شافعي هستند که شامل چچنها، اينگوشها و اكثر اقوام داغستان مي شوند. الباقي مسلمانان سني مذهب نيز پيروان مذهب حنبلي و جريان سلفي (وهابيت) هستند. همچنين در سالهاي اخير، در ميان مسلمانان داغستان، چچن و اينگوش، طريقتهاي صوفي نقشبنديه، قادريه و شاذليه نيز رواج يافته اند.
سعيد افندي چيرکيسکي؛ نام اصلي وي سعيد عبدالرحمانويچ آتسايف و متولد سال 1937 مي باشد. وي از شيوخ صوفيان نقش بنديه و طريقت شاذليه است که از سال 1980 به عنوان يکي از رهبران مسلمانان در داغستان و متخصص در فرقه شافعي فعاليت دارد. صوفي گري در روسيه بيش از همه در ميان مسلمانان منطقه ولگا- اورال به چشم مي خورد كه از تاريخي ديرينه برخوردار مي باشد. حامد الگار استاد مطالعات اسلامي و زبان فارسي در دانشگاه كاليفرنيا معتقد است كه زندگي مسلمانان اين منطقه و افكار و اعتقادات ايشان چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است. صوفي ها نقش مهمي را در انتشار اسلام در ميان باشقيرها (طي قرون هشتم هجري يا چهارده ميلادي) در ميان باشقيرها ايفا كردند. علاوه بر اين، نمي توان از فعاليت هاي اين گروه براي انتشار اسلام در دوران اردوي طلايي چشم پوشي كرد. اين در حالي است كه بيشتر متخصصين شرقي و غربي مطالعات خود را به منابع اندكي محدود مي كنند و اطلاعات مشابه و غالبا نادرستي را در مورد نقش صوفيان در انتشار اسلام در مناطق ولگا، اورال، پاولژ، كريم و سيبري غربي منتشر مي كنند. بر اساس گفته اين كارشناسان، صوفي گري به معناي امروز آن، تنها در اواخر قرن هجده و اوايل قرن نوزده در منطقه ولگا – اورال رواج پيدا كرد و پس از دوره اي نه چندان طولاني، به خاطر فشارها از سوي جنبش جديديسم كه طرفداران اسلام مدرن بودند، جايگاه خود را از دست داد. اين جنبش در ميان قشر روشنفكر و دانشجويان منطقه پاولژ و اورال در نيمه دوم قرن نوزده رخ داد. حتي الكساندر بنيگسن و ماريو برواكس نيز اين مطلب را تاييد مي كنند.
اشاره به اين نكته نيز حايز اهميت است كه در قرن هجده ميلادي شيخ محمد بن الداغستاني يكي از شخصيت هاي ديني مسلمانان سال هاي زيادي را در ميان باشقيرها سپري كر ده است. او كه يكي از قضات اجراي احكام شريعت در موطن خود داغستان بود، در دوران حكومت تزاري به جنوب باشقيرستان و به روستاي كوچكي در كنار رود سامكارا تبعيد شد. شيخ محمد در آنجا نيز دست از فعاليت هاي خود نكشيد و شروع به آموزش مردم محلي و ترويج آموزه هاي اسلامي كرد. او تسلط زيادي به زبان هاي عربي، فارسي و چند زبان تركي داشت. در دوران قيام پوگاچوف (سال هاي 1775-1772 م.) محمد همراه با خانواده و شاگردانش راهي قزاقستان شده و در همان جا دار فاني را وداع گفت. شاگرد او شيخ وليد بن محمد الاميني الكارگالي (متوفي به سال 1218 هجري) از ديگر چهره هاي برجسته و تحصيل كرده علوم اسلامي تحصيلات خود را در كابل به پايان رساند و در مسير طريقت نقشبنديه زير نظر شيخ فائز خان بن خزر خان ابن الكابل و عده اي ديگر از علماي مطرح آن دوره به فعاليت هاي خود ادامه داد. كتاب «تلفيق الاخبار» ضمن معرفي تمامي چهره هاي برجسته علوم اسلامي در منطقه ولگا – اورال اطلاعات ارزنده اي راجع به فعاليت هاي روشنفكران مسلمان روسيه در اواخر قرون نوزده و اوايل قرن بيستم به خواننده ارايه مي كند(ايلشات نصيروف، معرفي كتاب، دكتري علوم فلسفه، 2013 /http://www.sufizm.ru/sufizm_in_Russia/sufi_ural/ ).
نهادها و مراکز دینی مسلمانان
در روسیه مسلمانان در قالب ساختارهایی رسمی و ثبت شده فعالیت می کنند و این موضوع به سنت های روسیه تزاری و کمونیستی مربوط می شود که سنت ثبت و رجیستراتسیا همواره ابزار کنترل و نظارت حکومت بوده است. اداره دینی مسلمانان روسیه که وظیفه رهبری امت مسلمانان روسیه را بر عهده دارد، برای اولین بار در زمان امپراتوری کاترین دوم در قرن 18 میلادی تاسیس شد. اولین حکم عالی آن توسط کاترین در تاریخ 22 سپتامبر 1788 با عنوان « مجمع دینی قوانین محمدی شهر اوفا » صادر شد. مراسم افتتاح این مجمع در تاریخ 4 دسامبر 1789 انجام شد. طی ده سال گذشته احیای اسلام درروسیه با احداث مساجد درسال2001تعداد این مساجد بیش ازچهار هزار باب بود که به صورت فعال جریان داشته است. در شهر مسکو شش مسجد فعال هستند که قرار است طی سال های آینده یازده مسجد دیگر نیز احداث شوند. هم چنین شورایی با نام « شورای مفتیان روسیه » وجود دارد (در ژوئن 1996تاسیس شد ) که مجموعه ای از ادارات دینی مسلمانان را تحت پوشش خود جمع کرده است و وظیفه هماهنگی فعالیت آنهارا بر عهده دارد. در خاک روسیه حدود چهل اداره دینی مسلمانان فعالیت می کنند که اداره دینی مسلمانان در بخش اروپایی روسیه با نفوذترین آنهاست. این اداره در 23 فوریه 1994 دروزارت دادگستری با عنوان «اداره دینی مسلمانان بخش اروپایی - مرکزی روسیه » ثبت شده است. در تاریخ 9 دسامبر 1998 در کنگره مسلمانان بخش اروپایی روسیه با تصمیم روسا ونمایندگان سازمان های اسلامی 22 منطقه از فدارسیون روسیه، اداره دینی « مسلمانان منطقه اروپایی- مرکزی روسیه»، به اداره دینی « مسلمانان بخش اروپایی روسیه (مفتیات مسکو)» تغیر نام پیدا کرد. این اداره جماعت مسلمانان مسکو، سن پترزبورگ، نیژنی نووگوراد، ولگدا، کاستروما ، کورسکولادیمیر، ایوانوا،تولا، تامبوف، اورلا، اسمولنسک، سوچی،پنزا، کالنینگراد، یاروسلاول وغیره تحت پوشش خود دارد. ریاست اداره مذکور بر عهده شیخ « راویل عین الدین» (رئیس هیآت مدیره )است. این هیئت مدیره از چهارده نفر از رجال مذهبی واجتماعی تشکیل شده است(امیراحمدیان،1386: 38-39).
آنچنان که گفته شد، جامعه مسلمانان روسیه بر اساس نهادهای و ساختارهایی که در راس آنها مفتی ها قرار دارند، اداره می شود. مفتی ها، امامان مساجد، وعاظ و مسئولان اجری امور دینی مردم هستند. معمولا برای اینکه نهادی را تشکیل دهند، بایستی آن را در وزارت دادگستری روسیه ثبت کنند. پس از فروپاشی شوروی شمار زیادی از این نهادها ثبت شده اند. در راس همه این نهادها، دو سازمان متمرکز وجود دارند که بیشتر نهادهای اسلامی روسیه، زیر نظارت حقوقی آن دو فعالیت می کنند. رهبري مسلمانان روسيه را دو ساختار جدا از هم برعهده دارند كه «اداره مرکزی روحانی مسلمانان روسيه» (DUM)و «شوراي مفتيان روسيه»نام دارند. رهبري شوراي مفتيهاي روسيه هر چهار سال انتخاب ميشود و اكنون «راويل عينالدين»رياست اين نهاد عالي مسلمانان روسيه را برعهده دارد. شورای مفتیات ساختاریست که بسیاری از سازمان ها و نهادهای مسلمانان روسیه در لوای آن قرار دارند. «طلعت تاج الدین»رهبر «اداره مرکزی روحانی مسلمانان روسيه» (DUM) با مرکزیت اوفا در باشقیرستان است و با عین الدین بر سر اداره امور مسلمانان روسیه رقابت شدیدی دارد. دولت مرکزی روسیه، از این رقابت بهره برده، چه بسا آن را تشدید ميکند و با سیاست یکی به نعل، یکی به میخ ميکوشد تنور این هماوردی را داغ نگه دارد.
سازمانهای دیگری نیز مسئول امور مسلمانان روسیه هستند که در مقایسه با این دو نهاد، کوچک و کم اهمیت هستند. شاید مهمترین آنها «مرکز همکاری مسلمانان قفقاز شمالی»به رهبری اسماعیل بردیف است. بردیف همچنین سرپرست دادگاه عالی شریعت روسیه ميباشد. رهبران اين ساختارهای مذهبي در «شوراي امور مذاهب» زیر نظارت رياست جمهوري روسيه عضو هستند كه مسائل اديان روسيه در آن بررسي ميشود. همین نهادها و رهبران اصلی شان، نشان از تقسیم سازمانها و رهبران مسلمانان روسیه بر پایه سنجههای قومی و جغرافیایی دارند. از این جا است که بنیانی بودن نقش قومیت و جغرافیا در میزان قدرت و نفوذ جریانها و سازمانهای روسیه امروز آشکار ميشود. دو سازمان اصلی روسیه و رهبران آنها نماینده دو گروه رقیب رهبری مسلمانان روسیه هستند: باشقیرها به رهبری تاج الدین و تاتارها به رهبری عین الدین(حسینی،1389: 30).
در اولویت مورد تایید نهادهای رسمی- دولتی روسیه، جایگاه مسلمانان جنوب روسیه به عنوان پیرو در نظر گرفته شده است و بنابراین آنان که سنتی تر از مردم شمال، مرکز و غرب روسیه هستند، و از پیوستن اجباری و خونبارشان به سرزمین روسیه بیش از 200 سال نمی گذرد، گرایش بیشتری به نسخههای اسلام غیر روسی دارند که در خارج از این فدراسیون تبلیغ و وارد روسیه ميشود. در روسیه جنوبی (قفقاز شمالی)، دو منطقه تنش زای چچن و داغستان واقع شده اند. این سرزمین ها در جنگ های سده هجده ایران و روس به روسیه پیوستند. پایداری مردم این منطقه در برابر روس ها، با خشونت و قتل عام های گسترده از سوی روس ها تلافی شدند. در دوره پس از سقوط تزارها در روسیه، به ویژه در دوران شوروی به خاطر ناهمسویی آنان با سیاست های شوروی و به ویژه شرکت نکردن در جنگ جهانی دوم، قتل عام دیگری در این منطقه از سوی دولت و نیروهای نظامی روس روی داد. در این قتل عام ها معمولا تا نیمی از جمعیت منطقه از میان می رفتند. آخرین کشتار در دوران جنگ های چچن در دوران یلتسین انجام شد که یک چهارم مردم منطقه (بیشتر چچن ها) در آن کشته شدند و شمار بیشتر آواره گردیدند. مسلمانان این منطقه، بر خلاف مسلمانان ولگا- اورال، از درجه شهرنشینی و رفاه بسیار پایینی برخوردار بوده و به برداشت های سنتی و یا بسیار سنتی از اسلام گرایش دارند. آنان در ساختار رسمی- دولتی اسلام روسی، پیرو مرکز (تاتارستان، باشقیرستان و مسکو- سن پترزبورگ) در نظر گرفته می شوند(حسینی،1389: 30). مهم ترین سازمانهاي اسلامي عبارتند از:
الف ـ اداره مركزي ديني مسلمانان روسيه و كشورهاي اروپايي مشترك المنافع اين اداره بر اساس فرمان ملكه روسيه يكاتريناي دوم در سال 1789 به عنوان اجتماع ديني محمدي اونبورگ تشكيل شد.در سال 1992 اداره مركز ديني مسلمانان روسيه و كشورهاي مشترك المنافع اروپايي بر اساس تصويب نامه چهارمين كنگره مسلمانان روسيه و كشورهاي مشتركالمنافع اروپايي تأسيس گرديد. نشاني اداره مفتي: باشقيرستان، شهر اوفا خيابان توقاي 50. مراكز نسبتا بزرگ مربوط به اين اداره ديني در شهرهاي سن پطرزبورگ، روستوف، اوليانوفسك، قازان، يكاترين بورگ،زلنودولسك، آستراخان، چليابيسك، پرم، صلاوات، ايژيوسك، سامارا، نيژني وارتوفسك و اورنبورگ وجود دارند. هيأترئيسه، رهبري اداره ديني را بر عهده دارد.مفتي اداره ديني طلعت تاج الدين و معاون وي مفتي استان روستوف جعفر حضرت بيكمائف ميباشد. رستم ولياف نماينده دايمي اداره ديني در مسكو است.
ب ـ اداره ديني مسلمانان جمهوري تاتارستان در جمهوري هاي تاتارستان و باشقيروستان به طور جداگانه و تحت نظر اداره ديني فوق، دو اداره ديني مستقلمسلمانان تشكيل شده است. مفتي اداره ديني مذكور حضرت عثمان اسحاقوف است.
ج ـ اداره ديني مسلمانان جمهوري باشقيرستان مفتي : حضرت نور محمد نعمت اولين.
د ـ اداره ديني مسلمانان منطقه اروپاي مركزي، مفتيات مسكو اين اداره در تاريخ 23 فوريه 1994 در دادگستري فدراسيون روسيه ثبت نام شده و شامل 67 مسجد و جماعت ديني ازجمله اداره ديني شهر نيژني نوگورود ميباشد. تعداد متدينين منطقه سه ميليون نفر و مساجد و جوامع ديني اين اداره درشهرهاي مسكو، يگوروفسك، نوگينسك، پودولسك، زونيگورود، دوبنا، تولا، ايوانوف، ولاديمير، نيژني نوگورود، دزيرژينسك،ياروسلاول، تور، كاستروما، كالنينگراد و سوچي واقع گرديدهاند. مسؤوليت اين اداره ديني را مفتي راويل عين الدين بر عهده دارد. نشاني : 129090، شهر مسكو، كوچه ويپولزوف7. معاونين اين اداره ديني عمر ادريسوف و دامير گيزاتولين هستند. اداره ديني از لحاظ ساختار شامل بخشهاي بينالمللي، علوم و روابط با سازمانهاي اجتماعي، روابط با سازمانهاي ديني وادارات دولتي، خدمات حقوقي، اتحاديه زنان مسلمان، مركز اسلامي شهر مسكو و استان همنام و صندوق مساعدت به علماياسلامشناس ميباشد.
ه ـ مؤسسات آموزشي ديني مربوط به اداره ديني مسلمانان منطقه اروپايي مركزي: مدرسه ديني مسجد جامع مسكو: رئيس اين مدرسه ديني جعفر حاجي فيض رحمانوف است. ـ كالج عالي ديني اسلامي مسكو: رئيس كالج مراد مرتضين است.
و ـ مدرسه ايمان : معاون رئيس مدرسه محمود عيوب است.
ز ـ اداره ديني مسلمانان منطقه اروپاي مركزي داراي نشريه و هفته نامه اسلام منبري ميباشد. سردبير اين روزنامه،پروفسور طالب سعيد بايف ميباشد. در كنار مسجد جامع، فروشگاه گوشت با ذبح اسلامي و بخش خدمات سنتي فعاليت ميكند. اداره ديني ارتباط مستقيم و دايمي با كليساي مسيحي ارتدوكس روسيه، كنگره انجمنهاي ديني يهوديان روسيه، كنيسهسرودهاي ديني مسكو، اداره ديني بدائي و اتحاديههاي ديني ديگر دارد. نمايندگان اداره مفتيات مسكو در همكاري با گروههاي مختلف كاري، دوماي كشوري به طوردائمي در راستاي قانونگزاري فعاليت ميكنند و با كميسيونهاي دولتي همكاري دارند. بخش ناگسستني فعاليت اداره ديني، مشاركت در اقدامات حفظ صلح و روشنگري و آموزش است. در تركيب مفتيات مسكو، اداره خيريه نيز فعاليت دارد. مسؤوليت اين اداره خيريه را خانمي به نام ياحسيرا بدرالديناوا بر عهده دارد.
ح ـ مركز عالي هماهنگي ادارات ديني مسلمانان روسيه مركز عالي هماهنگي ادارههاي ديني مسلمانان روسيه در سال 1992 به منظور هماهنگ سازي فعاليت ادارات منطقهاي وجمهوريهاي مسلمان، مراكز و سازمانهاي ديگر اسلامي تأسيس گرديد. اين سازمان در حال حاضر ادارات ديني باشقيروستان،پوولژه، چوواشيا، كومي، قبرداو بالكار، كاراپايف و چركس، استاوروپول، اينگوشستان، كريمه و كشورهاي كرانه بالتيك،آستياي شمالي، آلانيا، آديگي، استان كرانسويارسك، بلورسي، استان اوليانوفسكي و اونبورگ را با هم هماهنگ و متحد ميسازد. مركز عالي هماهنگي ادارههاي ديني مسلمانان روسيه در 22 فوريه 1994 توسط وزارت دادگستري فدراسيون روسيه بهطور رسمي ثبت گرديد. نام مقام رهبري مركز عالي هماهنگي ادارات ديني مسلمان روسيه شوراي عالي هماهنگسازي است كه 15نفر عضو دارد. نفيق الله عشيروف به عنوان رئيس و عبدوالواحد نيازوف ـ كه مدير كل مركز فرهنگي اسلامي نيز هست ـ سمت معاونكميته اجرايي اين شورا را بر عهده دارند.
ط ـ اتحاديه مساجد و مسجد تاريخي انجمن بيت الله اتحاديه مساجد، سازماني مستقل و شامل مساجدي در مسكو، اورنبورگ و استان اوليانوفسك است. اين اتحاديه درراستاي امور ديني، آموزشي و روشنگري فعاليت ميكند.شيخ محمود حضرت وليتوف رئيس اتحاديه مذكور است
در ساختار اداره دینی مسلمانان بخش اروپایی روسیه ، بخش های مختلفی از جمله بخش بین المللی، علوم و روابط با سازمان های اجتماعی، روابط با سازمان های مذهبی مناطق و ارگان های دولتی فدراسیون روسیه ، اداره حقوقی مفتیات مسکو، انجمن بانوان مسلمان ، مرکز اسلامی مسکو و استان مسکو، و بنیاد کمک به دانشمندان اسلام شناس وجود دارد . اداره امور خیریه نیز با نظارت اداره دینی مسلمانان بخش اروپایی روسیه دایر است . مراکز اموزشی دینی اداره مذکور شامل مدرسه و مسجد جامع مسکو، کالج عالی اسلامی مسکو و مدرسه « ایمان » است . نشریه رسمی این اداره روزنامه اسلام منبره « منبر اسلام » نام دارد . نشریات دیگری از جمله : روزنامه یانا سوز (حرف تازه ) ، اخبار اسلامی ( با پیوست ماهانه نور اسلام ) ، راه اسلام ، اسلام و اجتماع ، روزنامه اسلامی و غیره نیز منتشر می شوند . بعلاوه پایگاههای اینترنتی ویژه بی شماری نیز به زبان روسی در همین زمینه مشغول فعالیت هستند. فروشگاههای ویژه ، رستوران ها، مراکز مشاوره بانوان ، بیمارستان ها، آرایشگاه ها ، آژانس های ویژه جذب پرسنلی و بنگاههای امور برگزاری آیین و مراسم جشن و سوگواری ، دفاتر وکلا، بنیادهای خیریه و آموزشی، نشریات ، چاپخانه ها و سازمان های حقوقی ویژه مسلمانان نیز در حال تاسیس هستند(همان، 40). همچنین سایر ادارات مربوط به مسلمانان عبارتند از:
الف. اداره دینی « الرحمت»
ده ها سال است که مسلمانان کورسک یک یا دو مرتبه در سال در قبرستان مسلمانان گرد هم می آیند. اصولا این گردهمایی در روزهای عید فطر و عید قربان انجام می گیرد. سالهای 98-1995 نمازهای این دو روز در خوابگاه دانشکده پزشکی منطقه برگزار می شد و دانشجویان خارجی و مسلمانان روس در آن شرکت می کردند. اما پس از اینکه ورود روسها به خوابگاه با محدودیت روبرو شد و مسئولان این گردهمایی به فکر ثبت سازمان مسلمانان افتادند. سال 1998، سازمان مسلمانان متشکل از فعاالان تاتار و داغستان و همچنین نمایندگائن آذربایجان و اینگوش شروع به فعالیت کرد. سال 1999 اداره حقوقی منطقه کورسک به عنوان یک سازمان اسلامی با مدیریت ر.ف.سلمالنف کار خود را آغاز کرد. این مجموعه تا کنون مشغول به فعالیت است. سال 2008 ارتباطاتی با تاریخ شناسان، باستانشناسان و منطقهشناسان برقرار کردند که در نتیجه آن تحقیقاتی در خصوص تاریخ جوامع مسلمانان در منطقه صورت گرفت( نشریه فرهنگ روس، 28، 1388: 124)..
ب. مفتیان ولادیمیر
مجمع ثبت نشده دینی، سال 2007 به دلیل فقدان یک مکان خصوصی در این منطقه، اداره دینی مرکزی مسلمانان تصمیم به ثبت مجمع مفتیان ولادیمیر در منطقه کاوروف ولادیمیر گرفت. امام شهر کاوروف،و.س. یارولین بدون وجود گزینه دیگری برای انتخاب، به سمت مدیریت این مجموعه منصوب شد. اکنون در ساختار مجمع « مفتیان ولادیمیر»، سازمانهای دینی به ثبت رسیده در شهرهای کاوروف و موروم و همچنین چند شهر دیگر از قبیل کامشکوا، سترونینو الکساندر، کالچوگینا و... وارد می شوند. درخواست ثبت رسمی این مجمع از سال 2007 در دست بررسی قراردارد که تا کنون جواب رضایت بخشی نگرفته است(همان، 125).
ج. اداره روحانیت مسلمانان جمهوری مورداوی
بزرگترین سازمان مرکزی مسلمانان مورداوی در ساراسک واقع شده. این اداره در سال 2000 تاسسیس شده است. موسسین این اداره 5 مجمع کوچک بودند. از آوریل سال 2001، رشید هالیکف به عنوان مفتی آن انتخاب شد. سال 2005 تبدیل مهمترین ساختار متحد کننده بیشتر جمهوری های مسلمان شد و 26 مجمع اسلامی در ساختار آن وارد شدند. یکی از خطوط اصلی سیاست گذاری های این سازمان ساخت مسجد است. سال 2005، برای اولین بار در تاریخ پایتخت جمهوری مسجد جامع سارانسک با وسعت زیاد ساخته شده به طوری که 3000 نفر را به راحتی در خود جای می داد. از سال 2001 تا 2007، تحت نظارت این سازمان 7 مسجد در جمهوری های مختلف ساخته شده و 3 مسجد هم در دست احداث قرار دارد(همان،126).
د. اداره روحانیت مسلمانان پنز
مجمع دینی ثبت شده در سال 1998 که مدیریت آن را مفتی آ.ش. بیبار سوف به عهده دارد. 43 سازمان دینی ثبت شده واقع در منطقه پنز در ساختار این اداره وارد می شود. این اداره حتی طی سالهای 2004-1998، از انتظارات خاص خود بهره مند بوده است که از جمله فعالیتهای آن می توان به روزنامه« خورشید اسلام» اشاره کرد سپس در سال 2005 روزنامه« روشنفکری» را در دستور کار خود قرار داد. علاوه بر آن این اداره با مطبوعات محلی و منطقه ای نیز همکاری دارد. این اداره دینی در امر سیاست نیز فعال بود، و با اداره امور داخله در منطقه و همچنین وزارت دفاع ارتباط خوبی دارد(همان).
ه. مرکز اسلامی جوانان
جمهوری مورداوی مرکز اسلامی جوانان را در اکتبر 2001 تاسیس کرد. سال 2003 فعالان مطالبی را تحت عنوان « اسلام همان طور که هست» تهیه کرده در میان فدرالها و ساختارهای دینی منطقه و همچنین مطبوعات و موسساتی که به نشر مطالب اسلامی به صورت رایگان می پرداختند« اسلام در مورداوی» پخش کردند. در ماه رمضان نمایشگاهی در خصوص تاریخ ساخت مسجد جامع سارانسک ترتیب دادند و مطالبی نیز در خصوص آداب ماه رمضان منتشر کردند.سال 2003 اولین کتابخانه انتشارات اسلامی را در سارانسک تاسیس کردند. هر سال در مساجد جمهوری در ماه رمضان مراسم افطاری برای فقرا ترتیب داده می شود.سال 2004 تصمیمی در خصوص آماده سازی اولین گروه تربیتی اسلامی به نام الانصار اتخاذ شده است. 15 نفر ورودی این مرکز با موفقیت دوره را پشت سر گذارده و مدرک دولتی دریافت کرده اند. از سال 2003 هر ساله اردوی الانصار برگزار می شود که طی آن دانش آموزان از تمام مناطق مورداوی در آن شرکت می کنند. در سالهای 2004 و 2006 و 2008 این اداره در مجمع جهانی جوانان تاتار در کازان و مجامع جوانان مسلمانان شرکت کرد. نمایندگان سازمان فعالانه در برنامه هایی در رابطه با جوانان در جمهوری مورداوی برگزار می کنند(همان، 127).
و. سازمان خیریه مسلمانان کاسیمف
سال 1867، به ابتکار یک تاجر این مرکز راه اندازی شد که بعداً مجوز فعالیت آن لغو شد. در سال 1897، سازمان مذکور فعالیت خود را از سر گرفت. افراد اداره کننده این سازمان غالباً تجار معروف تاتار بودند، کار اصلی این سازمان جمع آوری کمک از افراد ثروتمند و پخش آن بین نیازمندان بود. علاوه بر آن این سازمان در توسعه فعالیتهای فرهنگی – روشن فکری نقش بسزایی داشت. مجموعه ای غنی از کتابها به زبان روسی و تاتاری جمع اوری شد. مطبوعات دوره ای اعم از روزنامه ها و مجلات به کتابخانههایی در کازان، مسکو، اوف و سایر شهرها آورده شد. سال 1917، این سازمان به کار خود خاتمه داد(همان، 128).
ه. اداره محلیا
اولین اداره ثبت شده مسلمانان در منطقه ایوانف می باشد. این اداره در سال 1992، تا 1997 فعالیت داشت. پس از ثبت اداره به توسعه آن و ایجاد همکاری با سایر سازمانهای اسلامی و فرهنگی پرداختن. این مجموعه در سال 1997، یک بار دیگر با هدف کار موثرتر با عناصر تحصیل گروه نام خود را ثبت کرد. (همان، به نقل از دائرة المعارف اسلام در سنپترزبورگ، 2009).
در روسیه سه سازمان اسلامی بیش از همه مدعی مرکزیت هستند. نخست، شورای مفتیان روسیه است که مرکز آن در مسکو قرار دارد و ریاست آن را مفتی « راویل عین الدین » بر عهده دارد و بیش از 1500 شاخه مذهبی بدان مربوط می شوند. دوم، اداره دینی مرکزی مسلمانان است که مرکز آن در اوفا قرار دارد و ریاست آن بر عهده مفتی « طلعت تاج الدین » است و حدود 500 شاخه مذهبی با آن مرتبط اندو و سوم، مرکز هماهنگی مسلمانان شمال قفقاز که ریاست آن را مفتی « کاراچای – چرکس » و « استاوروپل » به نام« اسماعیل بردیف » بر عهده دارد و حدود 800 شاخه مذهبی بدان مربوط می شوند. شورای مفتیان روسیه و اداره دینی مرکزی مسلمانان روسیه در تقابل با یکدیگر قرار دارند . حدود10.000 شهروند روس در خاورمیانه تحصیل می کنند . آنها پس از بازگشت ، به اسلام روی می آورند . در روسیه حدود 3000 موسسه اسلامی فعالیت دارند . یک دانشگاه اسلامی ، یک مدرسه و کلاس های پیش دبستانی نیز برای کودکان مسلمان در مسکو فعالیت می کنند(امیراحمدیان، 42).
احزاب و جنبشهای اسلامی
اين جنبش سياسي، اجتماعي و سراسري روسيه به تاريخ 31 مه سال 1995 تأسيس گرديد و در 16 ژوئن همان سال در وزارت دادگستري به ثبت رسيد. اين جنبش خود را وارث اتحاد مسلمانان روسيه كه در سال 1905 تشكيل شده بود به شمار ميآورد. اين سازمان در سومين و چهارمين دوره دوماي (پارلمان) روسيه، 6 و 9 عضو داشت. احمد نالدوف دبير كل تداركات اتحاد مسلمانان روسيه (كنوني) ميباشد. در نخستين كنگره اتحاد مسلمانان روسيه كه از 1 تا 3 سپتامبر 1995 در مسكو برگزار گرديد، مقدس بيبارسوف بهعنوان دبير كل اتحاد مسلمانان روسيه انتخاب شد. اتحاد مسلمانان روسيه در صدد بر آمد در انتخابات دوماي دولتي شركت كند، اما كميته مركزي انتخابات، اين اجازه را به اتحاديه براي حضور در انتخابات نداد و به همين دليل در ماه دسامبر 1995 اتحاديه نتوانست در انتخابات دوما شركت كند. رهبر اتحاديه از هوادارانش دعوت كرد تا از جنبش خانه ما روسيه جانبداري نمايند.شوراي كل اتحاديه مسلمانان روسيه، نادر خاچيلاف از داغستان را در تاريخ 10 فوريه 1996 به عنوان رئيس انتخابكرد. شيخ نفيق الله عشيروف كه رئيس كميته مركز عالي هماهنگي اداره ديني مسلمانان روسيه و عبدالواحد نيازوف مدير كلمركز فرهنگي اسلامي روسيه ميباشند، به عضويت در هيأت مديره اتحاديه مسلمانان روسيه انتخاب شدند. اتحاديه مسلمانان مصمم است جناحي در دوماي دولتي ـ كه بيانگر منافع مسلمانان باشد ـ ايجاد نمايد. نمايندگي در ارگانهاي دولتي: به گفته رهبران اتحاديه مسلمانان روسيه در ششمين دوماي دولتي، 26 مسلمان به عنوان نماينده ايفاي وظيفه ميكنند. ساختار تشكيلاتي:اين اتحاديه با تكيه بر مركز هماهنگي ادارههاي ديني مسلمانان روسيه و مركز فرهنگي اسلامي در روسيه و جامعه قومي لاگهاي داغستان فعاليت ميكند. اين اتحاديه در نهادهاي مختلف فدراسيون بخشهايي را به خود اختصاص داده است. مسئوليت اتحاديه مسلمانان روسيه را نادر خاچيلايف كه همزمان رئيس جنبش اجتماعي سياسي داغستان به نامجماعت الحريت و يكي از رهبران جمعه لاك ميباشد، بر عهده دارد.
ب. جنبش سراسري اجتماعي، سياسي مسلمانان روسيه
اين جنبش در سال 1996 در شهر ساراتوف تأسيس يافت. مقدس بيبارسوف امام اداره ديني مسلمانان پوولژه همزمان رئيس اين جنبش است. هدف اساسي جنبش حمايت از منافع مسلمانان روسيه در بخشهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و معنوي ميباشد. اين جنبش مورد حمايت حكومتهاي مناطق، بخشي از روشنفكران مسلمان و صاحبنظران بوده و بر اداره ديني مسلمانان قسمت اروپاي مركزي، پوولژه، تاتارستان، باشقيروستان و سيبري متكي است. رهبر جنبش مقدس عباسويچ بيبارسوف امام اداره ديني مسلمانان پوولژه است. او در سال 1960 در روستاي سرونيايايليوزان استان پنزا متولد شد. مردم اين روستا گرايش محكمي به اسلام دارند و روستاي مذكور به عنوان منبع تأمين نيرويانساني روحانيت مسلمان شناخته شده است. اولين ماهنامه در اتحاد شوروي با عنوان مسلمانسكي وستنيك در ساراتوف باتلاشهاي بيبارسوف در سال 1989 انتشار يافت. وي از سال 1995 تا 1996 دبير كل اتحاديه مسلمانان روسيه بود.
ج. جنبش سراسري اسلامي نور
اين جنبش در تاريخ 4 ژوئن سال 1995 تأسيس يافت و در تاريخ 16 ژوييه همان سال به ثبت رسيد. گرايش نظري -سياسي جنبش، حفاظت و تكميل ساختار ديني فدراسيون روسيه است. جنبش اجتماعي اسلامي نور با هدف پشتيباني از اصلساختار ملي، منطقهاي، نهاد اجتماعي رياست جمهوري و پارلامنتاريسم فعاليت ميكند. ديدگاههاي جنبش :
1) با كاربرد قدرت و زور مخالف بوده و در حل و فصل مناقشات ميان مناطق و ميان مليتهاي مختلف روسيه نقشخواهدداشت.
2) استفاده از نيروي نظامي براي دفاع از منافع روسيه، حفظ منافع گروهها و افراد در خارج از كشور و در شرايط اضطراري را مجاز دانسته و افراط گرايي مذهبي، اعمال شيوههاي تروريستي را محكوم مينمايد.
3) هر حكومت قانوني در روسيه را به رسميت ميشناسد به شرط آن كه به قانون و سياستهاي اعلام شده خود وفادار باشد.
اين جنبش به منظور تحقق برنامههاي خود چند پيشنهاد مشخص تهيه نموده كه عبارتند از :
1) تصويب قانون براي تخصيص زمين براي ساخت قبرستاني براي مسلمانان.
2) تأمين بودجه براي اهداف آموزشي، ترويج موسيقي، امور هنري و ورزشي مسلمانان، اختصاص وقت و توليد برنامههاي اسلامي در شبكههاي تلويزيوني و راديويي روسيه.
3) حمايت از طبقات محروم جامعه صرف نظر از گرايشات ديني آنان و عدم ايجاد محدوديت در ارائه خدمات به مسلمانان.
يادآور ميشود كه برنامه جنبش نور در مقايسه با ساير جنبشها از صورت بهتري برخوردار است و با مسائل دولتي نيز قابل تطبيق است. اين برنامه شامل مطالبي در مورد سياست خارجي كشور با توجه به توسعه روابط با كشورهاي اسلامي ميباشد. اين جنبش همچنين هوادار اصلاحات نظامي بوسيله سربازان مسلمان است. برنامه اقتصادي جنبش نور با برنامههاي اقتصادي جنبشهاي چپگرا و مركزگرا همسان است. جنبش، كمك به رشد تجارت اسلامي را يكي از اهداف خود ميداند. همچنين اين جنبش توجه خاصي به كمك به مسلمانان بيبضاعت در چهار چوببرنامه كلي اجتماعي خود دارد.
اين جنبش در ماه دسامبر سال 1995 در انتخابات مجلس شركت كرد و 57 درصد آرا را از آن خود كرد كه جمهوريهاي چچن و تاتارستان با 12 درصد بيشترين رأي را به آن دادند. ياد آوري ميگردد اين جنبش بين مقامات حكومتي نماينده ندارد. اين جنبش از حمايت اداره مركزي ديني مسلمانان روسيه و كشورهاي مشترك المنافع برخوردار بوده و در فعاليتهايشبه روشنفكران و صاحبنظران مسلمان تكيه دارد. خالد ياخين در سال 1995 رياست اين جنبش را بر عهده داشت. در سال 1996 كنگره وفا يارولين را براي اين سمت انتخابكرد. وي همزمان امام جمعه مسلمانان شهر كوروواي استان ولاديمير است.
ج. حزب دموكرات اسلامي داغستان
اين حزب در تاريخ 15 سپتامبر 1990 در شهر ماخاچ قلعه طي كنفرانسي با حضور 300 تن از مسلمانان منطقه تأسيسگرديد. اين حزب از ايجاد جامعه لائيك دموكراتي جانبداري ميكند. جامعهاي كه در آن اسلام فضاي بازي جهت رشد در اختيار داشته باشد. سوراكات آسيايتلوف يكي از رهبران جامعه قومي آوارها است كه رياست شوراي هماهنگي حزب را بر عهده دارد. ويتاريخدان، استاد دانشگاه و قهرمان سابق كشتي اتحاد شوروي سابق است و 65 سال دارد.
اين جنبش اجتماعي در سال 1995 تشكيل، رسماً به ثبت رسيده و داراي جايگاه حقوقي است و در ائتلاف با حزبدموكراتيك داغستان فعاليت ميكند. ساختار تشكيلاتي: بخشهاي اين جنبش در تمامي نواحي داغستان موجودند. در فوريه 1996 اين جنبش 1000 عضو زن داشت. رؤوس فعاليتهاي جنبش: روشنگري و آموزش تعاليم اسلامي.
ه. جنبش اسلامی « الحق »
این جنبش در سال 2005 بر پایه انستیتو حقوق بشرایجاد شده است ، ثبت دولتی دریافت کرد .« کامل جان قلندروف » دبیر سازمان اجتماعی – اسلامی « الحق » به خبرگزاری ریانووستی گفت « وقوف بهرنج های اسلام و مشکلات موجود در امت مسلمان ، سبب شده است که سران مسلمان روسیه به لزوم فعال ساختم تلاش های خود در عرصه اجتماعی ببرند .» به عقیده وی ، طی سالیانی دراز در روسیه سازمانی اجتماعی وجود نداشته است که منافع تمام امت مسلمان روسیه را تامین کند . البته گهگاه ، احزاب و واحدهایی به طور لحظه ای پایدار و طبق معمول در اوان انتخابات مجلس دوما و عملاً بلافاصله ناپدید شده اند . اکنون جنبش اجتماعی دیگر نیز در حال گذراندن مراحل ثبت است که جنبش « میراث اسلامی » نام دارد . جالب است که نمایندگان حکومتی از جمله دونفر از اعضای شورای فدراسیون « عمرجبرئیلوف» و « رالیف سافین » که هر دو از کارفرمایان بزرگ هستند، نیز بدین جنبش پیوسته اند . این نه تنها علامت فعال شدن رهبران اسلامی است ، بلکه بیانگر تمایل حکومت روسیه به ایجاد سازمان های اجتماعی – اسلامی است ، چون بدون کمک انها، دولت از عهده حل مشکلات موجود برنمی آید . درآینده سازمان های اسلامی دیگری نیز در روسیه پدیدار خواهند شد. یکی از اصلی ترین وظایف « الحق» حفظ حقوق مسلمانان و میانجیگری بین آنان و قدرت های منطقه ای است . همان طور که قلندروف ابراز داشت « اگر اداره دینی بر اسلام مسجدی نظارت می کند، ما برآنیم که جریان های در حال وقوع در ورای مساجد را کنترل کنیم » . سازمان های اجتماعی می توانند در رفع اختلافاتی که بین امت بوجودمی آید، میانجی باشند و نیز همین نقش را بین امت و دولت ایفا کنند . امروز این جنبش ، روابط تنگاتنگی با اداره دینی برقرار کرده است . اکنون وظیفه اصلی ، ایجاد شعب منطقه ای است . جنبش میراث اسلامی نیز مناطق را هدف قرار داده است . هر دو جنبش ، این را ضروری می دانند که باید به جوانان مسلمانی که نمی توانند خود را در چارچوب موسسات رسمی مذهبی بیابند، امکان فعالیت های اجتماعی و سیاسی داده شود. قلندروف تاکید می کند:« ما این را هدف خود قرار می دهیم که به قوای مقننه و مجریه محلی راه یابیم . ما می خواهیم جوانان فعالی را که با اداره دینی مسلمانان مرتبط نیستند و حتی با آن در تقابل اند ، بدآنجا سوق دهیم . این افراد دارای تحصیلات عرفی و اسلامی خوبی هستند ، انان از لحاظ سیاسی فعال هستند و ضرورت دارد به سوی افراط گرایی جذب نشوند، بلکه به پروژه های اجتماعی بپردازند »(همان).
ایده اصلی جنبش میراث اسلامی ، ایجاد همبستگی بین فرق مسلمان روسیه و ایستادگی در برابر گسترش جریان های افراط گرایانه است . علاوه براین ، سازمان دهندگان این جنبش می خواهند به جامعه روسیه نشان دهند که مسلمانان بخشی فعال و مثبت از روسیه هستند . آنان می گویند « ما اهل روسیه و بخشی جدایی ناپذیر از آن هستیم و می خواهیم فعالانه در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور شرکت داشته باشیم. این اولین تلاش برای ایجاد همبستگی بین مسلمانان روسیه نیست. اولین بار نیست که گفته میشود مسلمانان، خود باید با ایده های افراط گرایانه مبارزه کنند. اما برای اولین بار است که در روسیه، در سطح سراسری تلاش هایی برای ارزیابی مشکلات بدون غرض ورزی انجام می شود.همان طور که اشاره شد، در بین مسلمانان شکاف وجود دارد. نمایندگان رسمی مذهبی در مناطق و به ویژه در میان جوانان، قدرت نفوذ ندارند. به ندرت، مواردی اتفاق می افتد که یکی از طرفین دعوی در امور داخلی دولت دخالت و رقبای خود را به وهابیت و افراط گرایی متهم می کند. در ساختارهای نظامی روسیه، این امکان وجود ندارد که بررسی کنند چه کسی وهابی است و چه کسی نیست، یا حقیقت وهابیت چیست. آنان تنها نسبت به علایم دریافتی واکنش نشان می دهند و در نتیجه، اوضاع مناطق بی سر و سامان می شود( همان، 42-43).
جنبش میراث اسلامی پیشنهاد داده است که این گروه های غیر رسمی نفی نشوند و بر عکس، گفت و گوهایی بین آنان و اداره رسمی دینی و حکومت منطقه ای و فدرال برقرار شود. شمیل بنو یکی از سازمان دهندگان این پروژه و معاون رئیس بنیاد حمایت از دموکراسی و پیشرفت اجتماعی، به خبرگزاری ریانووستی گفت:« ما می خواهیم به آنانی که تاثیری واقعی در جنبش های خیابانی دارند، امکان دهیم که خود را نشان دهند.» « رادیک امیروف» روزنامه نگار و دبیر واحد مطبوعات شورای مفتیان روسیه، با انجام مصاحبه هایی مشخص کرده است که سیاست مداران، ورزشکاران، بازیگران و سایرین از اسلام چه می دانند. وی تمام این مصاحبه ها را در کتابی به نام مباحثی درباره اسلام به صورت مجموعه مصاحبه ها تالیف کرده است. امیروف می گوید:« می خواستم اولین تالیف از سری مباحثی درباره اسلام باعث افزایش تفاهم در جامعه روسیه شود». برای جامعه روسیه، تفاهم واقعاً ضروری است. کارشناسان و روحانیون به این مساله اشاره می کنند که دولت تا حد زیادی نمایندگان مذاهب سنتی روسیه را بهم نزدیک کرده است.« ولادیمیر پلاتونوف» رئس مجلس دومای شهر مسکو نیز در کتاب مباحثی درباره اسلام این مطلب را تایید می کند: «دلایل بسیاری برای این امر وجود دارد. من تنها به دلایل اساسی اشاره می کنم: تاریخ و فرهنگ مشترک. بارها وطن را دوش به دوش یکدیگر از چنگال دشمنان بیرون آورده ایم... ما متحد هستیم؛ هم از لحاظ عوامل عرف جامعه و هم از لحاظ مذهبی»( همان، 44).
از دیگر نهادهای موثر در روسیه، شورای بین مذاهب روسیه می باشد. در ارتباط با همکاری بین مذهبی در روسیه باید گفت در روسیه شورای بین مذهبی عمل می کند و در آن، نمایندگان ارتدوکس، یهودی، مسلمان و بودایی وجود دارند. در بین چهره های مذهبی از مذاهب مختلف، تفاهم در ارتباط با اکثر مسائلی که مورد بحث و بررسی قرار می گیرند، حکم فرمایی می کند. آنان همراه با هم در مناطق مختلف روسیه، مراسم نیکوکارانه، برنامه هایی برای مبارزه با اعتیاد و تظاهرات علیه تروریسم برگزار می کنند؛با یکدیگر به پرورشگاه ها و زندان ها سر می زنند و یکدیگر را به جشن های مذهبی دعوت می کنند. در جامعه روسیه، بیشتر ترس از بیگانگان و عدم پذیرش مهاجرین وجود دارد تا روابط خصمانه نسبت به نمایندگان یک مذهب خاص. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، مهاجرین بسیاری از جمهوری های سابق اتحاد شوروی به سوی روسیه روانه شدند. آنان در اصل از آسیای مرکزی و جمهوری های قفقاز بودند. مذهب این مهاجرین باعث نگرانی اهالی روسیه نشده است. تنها مشکل این است که این مهاجرین هنوز در جامعه روسیه حل نشده و به آنها عادت نکرده اند. برای حل این مساله، گذشت چند نسل لازم است. اما یافتن تفاوت بین مسلمانان و مسیحیانی که ساکنان قدیمی و اصیل یک منطقه هستند، کاری بسیار دشوار است. آنان به یک اندازه با جامعه روسیه همگرا شده اند و کمتر کسی به مذهب و قومیت همسایه خود فکر می کند. در روسیه نیز همانند سایر کشورها، در سطوح بالای دولتی بارها گفته شده است که نباید بین تروریسم و اسلام علامت مساوی قرار داد. مفتیان روسیه ترورها را محکوم کرده اند. اما یک ساکن روسیه یا یک فرد غربی، از ظرافت های موجود در روابط اسلامی چیزی نمی داند. برای او مهم این است که منفجر کننده بمب، خود را مسلمان می داند.خوشبختانه تا حد بسیاری به لطف سیاست مداران، این مطلب به حساسیتی در مقیاس وسیع علیه مسلمانان تبدیل نشد. هر چند مشکل بیگانه ستیزی برای روسیه، مساله ای مبرم و گریزناپذیر باقی ماند، آگاهی به مشکل، آغاز حل آن است، و در این کار، تصمیمات دولت مردان روسیه برای نزدیکی به جهان اسلام نقشی بزرگ ایفا می کند( همان، 44).
همچنین باید از مساجد مسلمانان روسیه یاد کرد که در حال افزایش است. در آغاز قرن بیستم، در امپراطوری روسیه حدود دوازده هزار مسجد وجود داشت ؛ در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در اواسط دهه 80 قرن بیستم، تعداد مساجد به 343 باب می رسید که اکثر آنها در آسیای مرکزی قرار داشتند . با شروع تحولات ساختاری در سال 1985 جریان برگرداندن مساجد قدیمی و ساخت مساجد جدید آغاز شد. تا سال 2000، در قلمرو فدراسیون روسیه ( که بسیار کوچک تر از قلمرو اتحاد شوروی است ) ، بطور رسمی 4750 مسجد ثبت شدند، اما در واقع ، تعداد آنها بیشتر است. در داغستان، تعداد مساجد بین 1600تا 3000 باب است . در قفقاز شمالی نیز چنین وضعیتی وجود دارد ، جایی که در هر نقطه مسکونی، محلی برای عبادت وجود دارد و گاهی بیش ازیک محل . در تاتارستان طی ده سال اخیر تعداد مساجد از مرزهزار فراتر رفته است . در پایتخت روسیه که درآن بیش از یک میلیون مسلمان زندگی می کنند . پنج مسجد وجود دارد . طبق ارزیابی کارشناسان روسی می توان گفت دست کم 7000 مسجد در فدراسیون روسیه وجود دارد. در دوره شوروی فقط 500 مسجد فعال وجود داشت ، اما در حال حاضر بیش از 5000 مسجد در روسیه فعال اند. در کنار هر مسجدی ساختاری جامع مشغول فعالیت است، یعنی مجمعی که کمیسیونی متشکل از سه نفر را برای حل مسائل مختلفی ازجمله مسائل مالی انتخاب می کند . امامان خطیب مساجد از سوی مفتی اداره دینی تعیین می شوند و رهبر و جوابگوی فعالیت های مختلف از جمله فعالیت های مالی مسجد هستند . اداره دینی مسلمانان بنا به موقعیت نژادی و ملی هر منطقه تشکیل می شود . نماز جمعه مسکو نیز در سی نقطه شهر برگزار می شود. در مساجد روسیه همه فرق اسلامی شیعه و سنی در کنار هم نماز می خوانند( امیر احمدیان، 40).
مهم ترین مساجد روسیه در مسکو و غازان هستند. مسجد جامع مسکو 99 سال سابقه و قدمت دارد و تنها مسجد مسکوست که در دوران شوروی هم فعال بود . احداث مسجد « قل شریف » که بزرگترین مسجد اروپا محسوب می شود، نمونه بارز احیای جامعه اسلامی در تاتارستان است. چهارصد سال قبل ، مسجد چند مناره ای افسانه ای قل شریف با کتابخانه غنی خود باعث ظرافت زیبایی چشمگیر و تزیین پایتخت خان های قازان شده بود. این مسجد، مرکز آموزش مذهبی و عامل گسترش علوم در پریولژیه میانی در قرن شانزدهم میلادی بود. این مسجد به افتخار آخرین امام خود یعنی « سید قل شریف » یکی از رجال سرشناس مذهبی ، عالم ، شاعر و سیاست مدار و از فرماندهان دفاعی شهر قازان نام گذاری شده است . مسجد دو طبقه و هشت مناره ای قل شریف به سمت نور جهت دارد. بعد از فتح قازان ، سربازان « ایوان گروزنی » ( ایوان مخوف ، امپراتور روس ) در سال1552 ، این مسجد را به همراه ساختمان های دیگر کرملین قازان به اتش کشیدند و تخریب کردند. در سال1995 « منتیمر شایمیف » رئیس جمهور تاتارستان حکم آغاز بازسازی و مرمت مسجد قل شریف را صادر کرد. در نتیجه برگزاری مسابقه ای بین المللی که در آن شانزده طرح مختلف شرکت کرده بودند، پروژه معماران قازانی یعنی « ش. لطیفوف » ، « ای . سیف الله » ، « آ . ستاروف » و « م . سافرونوف » پذیرفته شد. در 21 فوریه 1996 کلنگ احداث این مسجد بر زمین خورد و در ژوئن 2005 در دوره جشن های هزاره قازان رسماً افتتاح شد. در شهر ولادی قفقاز، پایتخت جمهوری اوستیای شمالی ، در منطقه قفقاز شمالی فدراسیون روسیه دو مسجد وجود دارد. یکی از مساجد متعلق به اهل تسنن و دیگری مسجد شیعیان است . با وجودی که مسجد اهل تسنن دایر و فعال است مردگان مسلمان در گوشه ای از صحن مسجد غسل داده می شوند و مسلمانان جایی برای غسالخانه در اختیار ندارند. مسجد شیعیان نیز در حال حاضر در اختیار شهرداری قرار دارد که آن را به مرکز مطالعات ستاره شناسی تبدیل کرده است و با وجود اعتراض مسلمانان شیعه ( که عمدتاً آذری هستند ) شهرداری از تحویل مسجد به آنان خودداری می کند . در حال حاضر رایزنی جمهوری اسلامی ایران در مسکو موضوع را پیگیری می کند(همان، 41).
شخصیت های مهم مسلمان روسیه
مهم ترین شخصیت های مسلمانان روسیه عبارتند از: طلعت تاج الدین، رهبر مسلمانان روسیه در دوره شوروی؛ راویل عین الدین، دبیر شورای مفتیان روسیه و امام جمعه شهر مسکو؛ دمیر عزت الله، معاون دبیر شورای مفتیان روسیه؛ نفیق الله عشیروف، دبیر شورای مفتیان روسیه و مفتی مسلمانان بخش آسیایی روسیه؛ شیخ فرید الدین اسدولین، از شورای مفتیان مسکو؛ رادیک امیر، روزنامه نگار و دبیر واحد مطبوعات شورای مفتیان روسیه؛ کامل جان قلندروف، دبیر سازمان اجتماعی- اسلامی « الحق»؛ احمد قاضی اختایف ( نماینده داغستان که در ماه مارس سال 1998 در گذشت) هوادار طرح میانه رو رادیکال؛ بهاء الدنی قیزیل یورتی، مولادی اودوگوف، زلیمخان یانداربیف و امرای متعدد عربی که طرفدار و مجری طرح افراطی بودند؛ ولی الله یعقوب، معاون مفتی قازان؛ شیخ طلعت تاج الدین مفتی اعظم اداره مرکزی- دینی مسلمانان روسیه. گفتنی است « جنبش میراث اسلامی» یکی از سازمان های فعال در امور مسلمانان است که از نمایندگان حکومتی از جمله دو نفر از اعضای شورای فدراسیون، « عمر جبرئیلوف» و « رالیف سافلین» که هر دو نفر از کارفرمایان بزرگ هستند، نیز بدین جنبش پیوسته اند(امیر احمدیان، 45). در اینجا به معرفی برخی از این شخصیت ها می پردازیم.
مفتي راويل عينالدين. رئيس اداره روحانيت مسلمانان بخش اروپايي روسيه، رئيس شوراي مفتيات روسيه، عضو شوراي همكاري با سازمانهاي ديني وابسته به رئيس جمهور روسيه.متولد 25 اوت 1959، جمهوري تاتارستان.راويل عينالدين بعد از اتمام دبيرستان، طي 5 سال در قازان و لنينگراد تحصيلات غيرديني كسب كرد. وي در سال 1979 واردمدرسه “مير عرب” بخارا شد و بعد از 4 سال آن را تمام كرد.بعد از اتمام مدرسه دينيامام خاطب اول دومين مسجد قازان “نور اسلام” شد. در سال 1985 در اوفادبير مسئول اداره روحانيت مسلمانان بخش اروپايي اتحاد شوروي و سيبري شد. در سال 1987 امام خاطب مسجد جامعمسكو و در سال 1988 امام خاطب ارشد اين مسجد شد.در 29 ژانويه 1994 در مجلس سازمانهاي مذهبي اسلامي بخش اروپايي روسيه به مقام مفتي و رئيس اداره روحانيت مسلمانان بخش اروپايي روسيه انتخاب شد. در سال 1996 مفتي عينالدين رئيس شوراي مفتيات روسيه شد. در سال 1998 نشان دوستي، يكي از عاليترين نشانهاي فدراسيون روسيه را دريافت كرد.
مفتي نفيقالله عشيروف. مفتي، رئيس اداره روحانيت مسلمانان بخش آسيايي روسيه.در سال 1954 در شهر توبولسك به دنيا آمد. شيخ عشيروف بعد از اتمام تحصيل در مدرسه روحاني مير عرب بخارا (ازبكستان) در سال 1987در اداره روحانيت مسلمانان بخش اروپايي اتحاد شوروي و سيبري (در اوفا) به عنوان دبير مسئول و سپس معاون اول مفتي كار ميكرد.بعد از اتمام دانشگاه اسلامي امير عبدالقدير(الجزاير) به اوفا باز گشت و به سمت نايب مفتي انتخاب شد.در سال 1994 رئيس كميته اجرايي مركز عالي هماهنگي ادارات روحانيت مسلمانان روسيه و بعد از آن رئيس شوراي مركز عالي هماهنگي شد.عضو افتخاري شوراي سرپرستان سازمان بينالمللي “دعوت اسلامي” است و در كنفرانسها و همايشهاي بينالمللي زيادي شركت داشته است. وی در ماه اوت 1997 در كنفرانس مسلمانان سيبري و خاور دوربه مقام مفتي عالي اداره روحانيت مسلمانان بخش اروپايي روسيه انتخاب شد و در سال 1998 معاون رئيس شوراي مفتيات روسيه گرديد.
شيخ الاسلام طلعت تاجالدين. مفتي، شيخالاسلام، رئيس اداره روحانيت مركزي روسيه و كشورهاي اروپايي جامعه مشترك المنافع.طلعت تاجالدين در 12 اكتبر 1948 در شهر قازان ديده به جهان گشود. در مدرسه “مير عرب” بخارا (سال 1973) و دانشگاه اسلامي “الازهر” قاهره (1978) تحصيلات عالي ديني را كسب كرد.در سال 1973امام خاطب دوم مسجد جامع قازان شد و در سالهاي 1980-1978 امام خاطب اول اين مسجد بود.در 19 ژوئن 1980 به عنوان مفتي اداره روحانيت مسلمانان بخش اروپايي اتحاد شوروي و سيبري منصوب شد. از سال 1990 رئيس اداره روحانيت مركزي مسلمانان روسيه و كشورهاي اروپايي جامعه مشترك المنافع ميباشد. بخشي از مسلمانان روسيه او را “مفتي عالي روسيه” محسوب ميكنند.
عبدالواحد نيازوف. نماينده دوماي كشوري، مدير مركز فرهنگي اسلامي روسيه، رهبر حزب جديد التأسيس اورآسيايي روسيه. ایشان متولد 23 آوريل 1969، شهر اومسك بوده و در سال 1989 دانشجوي دانشگاه دولتي علوم انساني روسيه شد. در سال 1990 مركز فرهنگي اسلامي مسكو را تأسيس و به رياست آن انتخاب شد. در سال 1992 مركز فرهنگي اسلامي روسيه تأسيس شد كه نيازوف مدير كل آن گرديد. در سال 1995 نيازوف در تشكيل اتحاديه مسلمانان روسيه شركت كرد. در سال 1997 نيازوف اين سازمان را ترك نمود. در سال 1998 نيازوف جنبش اسلامگراي “رفاه” را تأسيس كرد كه اخيراً به حزب اوراسيايي تبديل شده است. نيازوف در دسامبر سال 1999 در چارچوب اتحاديه “وحدت” عضو دوماي كشوري شد.
علي اللين عبدالله صفراويچ. در سال 1954 در شهر قازان به دنيا آمد. وي تحصيلات عالي ديني دارد. از سال 1978 تا 1982 در مدرسه مير عرب بخاراتحصيل نموده و سپس تا سال 1986 در انستيتوي اسلامي شهر تاشكند به آموزش علوم ديني پرداخت. از سال 1987 تا 1991 امام خطيب مسجد مركزي قازان بود. از سال 1991 تاكنون رئيس مسجد جامع نورالله است. از سال 1993 تا 1996 مسؤوليت مركز عالي هماهنگسازي ادارههاي ديني مسلمانان روسيه را بر عهده داشت. از سال 1992 تا 1998 مفتي و رئيس اداره ديني مسلمانان جمهوري تاتارستان بود. در سال 1996 جنبش اجتماعي ـسياسي مسلمانان تاتارستان را تشكيل داد و هم اكنون نيز رئيس اين جنبش است.
حيدر جمال. فيلسوف و شاعر است. او در سال 1947 در مسكو متولد شد. سال 1965 جهت تحصيل وارد بخش عربي انيستيتويزبانهاي شرق دانشكاه دولتي مسكو شد. اما حيدر جمال در سال 1967 زماني كه از عضويت به سازمان كومسومول منصرفشد، او را به اتهام گرايش به ملتگرايي بورژوازي از دانشگاه اخراج نمودند. وي به فعاليت گسترده ادبي و روزنامه نگاريميپردازد و در روزنامههايي با گرايشهاي مختلف سياسي ـ از روزنامه دن (كمونيستي) گرفته تا روزنامه نزاويسمايا گازتا وليتراتورنايا گازتا ـ مقالاتي نوشت. يك برنامه تلويزيوني اسلامي با عنوان نينه (امروز) توليد و كارگرداني آن را بر عهده گرفت. بااين خصايص ويژه بود كه در ميان مسلمانان و روشنفكران مسلمان از شهرت زيادي برخوردار گشت.
اسحاقوف عثمان عمروويچ. وي در سال 1957 در شهر قازان متولد شد. از سال 1964 تا 1974 دوران متوسطه را پشت سر گذاشت و از سال 1974 تا1975 مكانيك ارشد كارخانه تپلو كنترل بود. خدمت نظامي را طي سالهاي 1976 تا 1978 انجام داد. سپس در سالهاي 1978 تا1982 در مدرسه مير عرب بخارا تحصيل كرد. در سالهاي 1981 تا 1984 دبير مسؤول اداره ديني مسلمانان اروپا بود. وي سپسدر سالهاي 1984 تا 1986 در دانشكده ديني دانشگاه تريپولي به ادامه تحصيل پرداخت. از سال 1992 تا 1994 رئيس مدرسه نورالاسلام در شهر اكتبرسكي و همزمان نيز امام خطيب ارشد و محتسب (قاضي شرع) جمهوري باشقيرستان بود. وي از فوريه1994 تا فوريه 1998 به عنوان معاون اداره ديني مسلمانان تاتارستان و رئيس اداره دانشگاه اسلامي قازان ايفاي وظيفه كرد. در سال 1999 عنوان آكادميسين علوم انساني به وي اهدا شد و به سمت رئيس دانشگاه اسلامي روسيه برگزيده گرديد.در 14 فوريه 1998 بود كه در كنگره بزرگ مسلمانان تاتارستان، به مقام رئيس اداره ديني مسلمانان جمهوري تاتارستان ارتقايافت.
رویکرد دولت روسیه به ساختار سازمانی مسلمانان
با وجود تعامل حکومت روسیه با مسلمانان ، تاثیر عوامل اسلامی در سیاست داخلی و خارجی و وجود منشورات فراوان درباره اسلام، جامعه مسلمانان روسیه تا حد زیادی مانند« شیی در خود فرو رفته » می ماند. در اگوست 2003 در زمان دیدار رسمی « ولادیمیر پوتین » رئیس جمهور روسیه از مالزی، خط مشی روسیه در جهت نزدیکی مسکو به سازمان کنفرانس اسلامی اعلام شد و در اکتبر همین سال وی به عنوان میهمان در نشست سازمان – که آن نیز در مالزی برگزار شد – حضور یافت . در آن زمان ، قصد مسکو مبنی بر کسب جایگاه ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی اعلام شد . اما یک سری مشکلات فنی به وجود آمد، چون تا کنون هیچ کشوری بدون این که بخواهد عضو کامل سازمان شود، به عنوان ناظر حضور نداشته است. روسیه به دلایل متعدد و این که مسلمانان در آن اقلیت را تشکیل می دهند نمی تواند به سازمان کنفرانس اسلامی بپیوندد . در نتیجه ، پس از رایزنی های طولانی با نمایندگان کشورهای اسلامی در دیدار .زیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در یمن در ژوئن 2005 ، روسیه پس از انتظاری طولانی به عنوان ناظر وارد سازمان کنفرانس اسلامی شد .
آن طور که دیپلمات های روسیه متذکر می شوند، در نتیجه ارتباطات مداوم با جهان اسلام « ما در ارتباط با مشکل چچن به تفاهم و درک متقابل دست یافتیم و بسیاری از کانال های تامین مالی سازمان های تروریستی که در خاک روسیه فعال بودند، فاش شدند» بدین ترتیب ، برقراری روابط تنگاتنگ بین مسکو و جهان اسلام، در وهله نخست ، مساله سیاست داخلی روسیه است. روسیه روز به روز بیشتر وارد فضای اسلامی می شود و این طبیعی است؛ حدود بیست میلیون مسلمان در کشور زندگی می کنند و جامعه مسلمانان توسعه می یابد . در ورای احیای مذهبی در روسیه ، فرایند یکسان سازی مسلمانان روسیه به عنوان نیرویی سیاسی ادامه دارد . آنان می خواهند بازیگرانی مستقل و موثر در صحنه سیاسی کشور باشندتنها در سال اخیر در روسیه ، چند سازمان اجتماعی مسلمانان بوجود آمدند ، هر چند هنوز اقدامات آنها تنها به بیانیه هایی پر سر و صدا محدود می شود. « بنیامین پاپوف »فرستاده ویژه روسیه به سازمان کنفرانس اسلامی و سایر سازمان های بین المللی مسلمانان ، در گفت و گو با مفسر خبرگزاری « ریانووستی » خاطر نشان کرد : « ما نمی خواهیم جهان بر اساس مذهب و تمدن تقسیم شود- در حالی که چنین تمایلی وجود دارد – اما افراط گرایان از هر سو سعی می کنند ما را به سوی آن سوق دهند . ما باید همه آنچه را که ممکن است انجام دهیم تا گفت و گوی بین تمدن ها را ممکن سازیم . روسیه می تواند در این کار نقش بسزایی داشته باشد؛ چون در این جا روابط متقابل بین مذاهب و فرق مختلف بیش از هزار سال است که وجود دارد .»شیخ « نفیق الله عشیروف » دبیر شورای مفتیان روسیه ، در مصاحبه ای با ریانووستی تاکید کرد : « تمایل پوتین برای نزدیک شدن به جهان اسلام ، این فرصت را به مسلمانان می دهد که هر جا زندگی می کنند، جایگاه شایسته ای در سیاست جهانی واقتصاد داشته باشند. همچنین این امر امکانات بسیاری در عرصه سیاست خارجی به روسیه می دهد ». این سخن پوتین که « جمعیت بیست میلیونی مسلمانان روسیه باید خود را بخشی از جهان بزرگ اسلام بداند .» حس وطن پرستی را در مسلمانان روسیه زنده می کند که در ساله های اخیر به علت حوادث رخ داده در روسیه ، محسوس نبود. عشیروف افزود« اگر مسلمانان به عنوان بخشی از جامعه روسیه ، خود را در روسیه راحت بدانند ، به کشورشان ، جایی که در آن زندگی می کنند، افتخار خواهند کرد و این ضامن ثبات و شکوفایی کشور ما خواهد بود ». با ابتکار پوتین روسیه به علت داشتن جمعیت قابل توجه مسلمان ، در سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان عضو ناظر پذیرفته شد.
مسکو با هدف پایش مسلمانان ترجیح ميدهد نهادهای مسلمانان رویاروی یکدیگر قرار گیرند. این سیاست با پشتیبانی گاه به گاه از یکی از این نهادها دنبال می شود. از آنجا که اداره چند سازمان یکپارچه آسان تر از اداره سازمان های متعدد و بدون رهبر مشترک است، بنابراین مسکو ترجیح می دهد سازمان های اداری- دینی مسلمانان، زیر نظارت دو یا چند رهبر مشخص باشند. از سوی دیگر، ساختار متمرکز دیوان سالاری روسیه، گرایش به یکپارچه شدن نهادهای اداری دارد و از این رو، همواره یکی شدن، ایجاد تشکیلات عمودی با رهبری کانونی و یگانه،یا اتحاد و ائتلاف نهادها در اینساختار نتیجه بخش بوده و از آن روی که رسیدن به اهداف مشترک را تضمین می کند، مطلوب است. بدین سان طرح ایجاد مرکز مشترکی با رهبرییگانه مسمانان جدی می شود. آخرین باری که رهبران مسلمان با هماهنگی مسکو تصمیم گرفتند این طرح را به صورت جدی دنبال کنند، به خاطر خودداری طلعت تاج الدین از پذیرش تشکیلات جدید شکست خورد. در طرحی که براییکپارچه کردن ادارههای روحانی مسلمانان روسیهداده شده بود تا رهبری همه تشکیلات مسلمانان یکی شود، خود طلعت تاج الدین پیشنهاد کرده بود یک رهبر برای تشکیلات مسلمانان روسیه برگزیده شود ولی هنگامی که دید آنکه باید کنار برود خودش است، از این برنامه کنار کشید. او پیش بینی کرده بود که اگر رهبری مسلمانان یکی شود، او به این مقام برگزیده شود. احتمالا دلیل اینکه او از این موضوع اطمینان داشته، قول حمایت برخی گروه های منتفذ در دولت مرکزی بوده است. تاج الدین به خاطر وضع گیری های همسو با دولت مرکزی و حتی جانبداری آشکار از منابع و خواسته های کلیسای ارتدوکس مشهور است. رهبری تاج الدین از جهت دیگری نیز به سود دولت مرکزی بود. از آنجا که او از مرکز فدراسیون– مسکو- دور است و در اوفا به سر ميبرد، بنابراین برتری او بر دیگر رهبران مسلمانان روسیه، موجب کاهش نفوذ و قدرت تشکیلات مسلمانان ميشود. ولی چون راویل عین الدین و تشکیلات او در مسکو مستقر است، رهبری او و حضور او در پایتخت موجب فشار بر مسکو- کرملین ميشود. به ویژه اگر رهبرییکی ميشد و عین الدین از پشتوانه سایر رهبران مسلمان برخوردار ميشد، این فشار بیشتر ميشد. این آخرین طرح تاج الدین بود که همانند بیشتر طرحهای پیشنهادی پیشین او به جایی نرسید. هرچند دلیل اصلی آن است که میان 64 مفتی روسیه، روابط دوستانهای وجود ندارد و از نظر تاریخی هیچگاه وجود نداشته است. همچنین دیگران به خاطر دشواریهایی که پیش بینی ميشد با یکپارچه شدن همه تشکیلات مسلمانان پدید آید، با این طرح مخالفت کردند.
با اینکه برخی نهادها در مسکو از این برنامه پشتیبانی ميکردند، برخی دیگر به درستی تشخیص داده بودند، یکی شدن رهبر مسلمانان روسیه برای مسکو- کرملین بسیار خطرساز است.رومن سیلانتیفنویسنده واندیشمند نزدیک به کلیسا که در کتابها، مقاله و گفتگوهای رسانهای خود ميکوشد سیمای رهبران مسلمان روسیه را به چالش بکشد، از شکست این پیشنهاد حمایت کرد. می توان دیدگاه او را دیدگاه کلیسای ارتدوکس روسیه دانست. دستگاه امنیتی روسیه، که در تشکیلات روحانی مسلمانان به طور کلی و به ویژه در DUM مرکزی نفوذ داشته و در تصمیمات شورای مرکزی آن دخالت ميکرد، با یکپارچه شدن تشکیلات مسلمانان روسیه و برگزیدن رهبری واحد در راس رهبران نهادهای گوناگون مسلمانان مخالف است. اگر چه نخست وزیر پوتین و سرویس امنیتی فدرال از رهبری تاج الدین پشتیبانی کردند ولی از وضعیت کنونییعنی نقشه بر آب شدن کل این برنامه بیشتر خشنود هستند زیرا شکاف میان رهبران مسلمانان را ژرف تر کرد.
با شکست این طرح (یعنی انتخاب رهبر مسلمانان از سوی مفتیان)، پیشنهاد دیگری از سوی گلیم جان بیم اللینرهبر DUM تیومنداده شد. او ضمن حمایت از یکی شدن رهبری مسلمانان روسیه، خواستار برگزاری انتخابات دمکراتیک برای برگزیدن رهبر مسلمانان شد. این نقشه نیز به زیان حکومت مرکزی بود زیرا اگر به انجام برسد و رهبری مسلمانان با انتخاباتی که نزدیک به 20 میلیون مسلمان در آن شرکت ميکنند، برگزیده شود یک دولت در درون دولت مرکزی پدید ميآید؛ دولتی که همه اعضای آن مسلمان هستند. ولی بیشتر این احتمال ميرود که انتخابات سالم برگزار نشده و رقابت منفی میان رهبران مسلمان به شکلی ساختاری تشدید شود که این نیز به نااستوار شدن نهادینه رهبری و سازمانهای مسلمان روسیه ميشود و باز به زیان دولت مرکزی است. همه این دلایل دست به دست هم دادند تا برنامه یکپارچه کردن سازمان رهبری مسلمانان روسیه در نطفه خفه شود (Globe, 2009).
شمار مسلمانان روسیه قابل توجه است. مسلمانان با 15-20 درصد جمعیت کل کشور، بزرگ ترین اقلیت قومی، زبانی، دینی، فرهنگی و نژادی این کشور را تشکیل می دهند. پس از فروپاشی شوروی، سازمان های اسلامی فرصتییافته اند تا خود را بازیابی و تقویت نمایند. با رشد فعالیت های سازمانی مسلمانان، ساختارهای کانونی نسبتا نیرومندی پدید آمد که در راس آن، بزرگ ترین و یا مردمی ترین رهبران مسلمان قرار دارند. در روسیه امروز، دو سازمانِ «اداره مرکزی روحانی مسلمانان روسيه» و «شوراي مفتيان روسيه» سازمان یافته ترین و بزرگ ترین تشکیلات اداریو دینی هستند. طلعت تاج الدین و راویل عین الدین، رهبران ان دو سازمان نیز برجسته ترین رهبران مسلمان هستند. جایگاه عین الدین به خاطر شمار نهادهای زیر نظارت او و اقبال مردمی که به او وجود دارد، بسیاریگانه و برتر است.
در سرزمین روسیه، مسلمانان با دو ساختار نیرومند در ارتباط هستند: یکی دولت و دیگری کلیسا. دولت مرکزی برای پایش مسلمانان از ابزارِ رودررو قرار دادنِ سازمان های اداری- دینی مسلمانان بهره می گیرد. دستگاه حاکمیت روسیه ضمن پشتیبانی از نیرومندترین سازمان های اسلامی، می کوشد با ابزار توزیع نابرابر امکانات مادی و غیر مادی، رقابت آنان را تشدید کند. سازمان های اسلامی نیز می کوشند با نزدیکی بیشتر به حکومت، موقعیت اجتماعی خود را بهبود بخشند. کلیسا نیز خود را هماورد اسلام می پندارد و از این رو می کوشد با بهره گرفتن از نفوذ خود در ساختار دولتی و نظام سیاست گذاری و تصمیم سازی روسیه، نفوذ مسلمانان و سازمان های اسلامی را کمتر کرده، موقعیت برتر کلیسا را تداوم بخشد( کولایی و حسینی، 1389:).
وهابیت
از بین چهار فرقه اهل سنت، شافعی در میان مسلمانان قفقاز شمالی پیرو دارد و حنفی بیشتر مسلمانان روسیه را شامل می شود و مالکی و حنبلی پیروی ندارد . طی سالهای اخیر، ایده های وهابیت توسط مبلغان در کشورهای مختلف تبلیغ می شود، به ویژه در ترکیه و سرزمین هایی که مردم به احیای معنوی تمایل دارند بسیار گسترده تر است . البته در ترکیه به علت مخالفت فعال حکومت و روحانیون حنفی گسترش این جریان بسیار اندک است . در مناطق مرکزی روسیه روحانیون توانستند با استقرار این گرو هها مبارزه کنند، اما در مناطقی مانند چچن، تاجیکستان و تا حدودی داغستان این گروهها موفق شدند برای خود پایگاههایی تاسیس کنند . عقاید متعصبانه این گروه ها باعث بروز اختلافاتی بین آنها و مسلمانان دیگر شد که تا این زمان سابقه نداشت . مسلمانان از هر گرایش دینی در کنارهم مانند برادر زندگی می کردند . زمانی این اختلافات به اوج رسید که طرفداران این فرقه ها به علت تعصبات شدید دینی با اقدام به ترور حقانیت خود را بوسیله قتل مخالفین ثابت کردند و همین امر باعث نشان دادن چهره ای خشن از دین و بروز اختلافات شدید شد . گاهی کسانی را که تنها به وظایف دینی عمل می کردند وهابی می خواندند و رسانه ها برای بدنام کردن رهبران دینی، آنها را به وهابی گری متهم می کردند . به طور خلاصه باید معتقدان واقعی را از وهابیان جدا دانست( امیراحمدیان،36).
در زبان عربی ، واژه « سلفیون» بهترین معادل اصطلاح « اصول گرایی » است که در اسلام شناسی اروپایی متداول شده است . این نام عمومی مصلحان اسلامی ادوار مختلف تاریخی است که در راه بازگشت به اسلام « الاسلاف الصالحون» ( اجداد صالح ) از طریق رهایی از« بدعت ها» تلاش می کردند . این بدعت ها به مرور زمان ایمان راستین و نظم اجتماعی مبتنی بر آن را تحریف کرده اند . در اسلام شناسی معاصر پدیده جداگانه رادیکال و پیکارجویی وجود دارد که آن را معمولاً « اسلام رادیکال » « رادیکالیسم اسلامی » یا اسلامیسم می نامند . باید تاکید کرد در حال حاضر پژوهشگران معتبر ، رادیکالیسم (افراط گرایی ) اسلامی را پدیده ای جداگانه در نظر می گیرند و آن را نماینده کل اسلام یا یکی از جریان ها (تسنن یا تشیع ) یا مذاهب (مکاتب فقهی اسلام ) نمی دانند . جنبش مذهبی- سیاسی وهابیت که به نام محمد بن عبدالوهاب نجدی(1797-1703 ) « وهابیت » نامگذاری شد ، یکی از معروف ترین و با نفوذترین انواع اسلام رادیکال و هم زماننوع مشخص تاریخی سلفی گری است . این جنبش در قرن 18 در سرزمین عربستان گسترش یافت. اواخر سال های 1980 و اوایل سال های 1990 و به ویژه در جریان عملیات در چچن (1996-1994 )، « وهابیت » وارد روسیه شد و عمدتاً در منطقه شمال قفقاز ریشه دواند . برخی محققان با توجه به دلایل معینی، این پدیده را « وهابیت شمال قفقاز» ، « وهابیت جدید » ، یا « اخوانیسم » نامیده اند.وهابیت به عنوان یکی از انواع سلفی گری در شرایط واقعی قومی و سیاسی مناطق جنوبی فدراسیون روسیه، وارد صحنه و مطرح شده است( همان،37).
يهوديان
بخش عمده یهودیان روسیه به گروه قومی فرعی اشکنازی تعلق دارند یعنی خلاف یهودیان اروپای شرقی هستند که به زبان ییدیش صحبت میکردند اما بعد از جنگ جهانی و ویرانی مراکز سنتی یهودیها در اوکراین، بلاروس، کشورهای بالتیک و مولداوی، یهودیان زیادی به روسیه کوچ کردند. بعد از فروپاشی اتحادیه شوروی تعداد زیادی از یهودیان به اسرائیل مهاجرت کردند که منشاء نژادی آنها اشکنازی است. زبان عمومی همه یهودیان زبان عبری است که کتب عهد عتیق به این زبان نوشته شده است. در سالهای 1920، زبان عبری در اتحاد شوروی ممنوع شد اما در حال حاضر کلاسهای یادگیری این زبان برقرار شده است اما اکثر یهودیان روسیه به آن مسلط نیستند (Blaler, 1984: 49). دین یهودی شاخه گوناگونی دارد که از نظر میزان پایبندی به سنن قدیمی با هم فرق دارند. در روسیه چندین کنیسه و مدرسه روحانی دایر میباشد ولی خاخامها و قضات یهودی در آن حضور ندارند. همچنین تعداد افرادی که موازین و احکام دین یهود را رعایت میکنند بسیار کم است. روسهای یهودی (مذهب شبت) در مناطق مرکزی روسیه، خاور دور و ماورای بایکال ساکن هستند. بخش ناچیزی از آنها نیز مذهب ارتدوکس یا پروتستان تغییر مذهب ددادهاند.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در حدود 500 هزار نفر به اسرائلی مهاجرت کردند (Saka, 1999: 363). برای اولین بار در تاریخ یهودیان روسیه در دسامبر 1989 نخستین کنگره سازمانها و جمعیت یهودی تشکیل شد که در پی ّن کنفدراسیون سازمانها و جمعیتهای یهودی اتحاد شوروی به وجود آمد. در سال 1992 نیز در کنگرهای که در شهز نیژنینووگرورود برگزار شد، کنفدراسیون یهودیان روسیه " واد " (va ad)به وجود آمد. اکنون در روسیه یهودیان از موقعیت مناسبی برخوردار بوده و بسیاری از رسانهها و مراکز مال یو صنعتی در اختیار یهودیان قرار دارد. در این قسمت به برخی اطلاعات و آماری یهودیان در اسراییل و سایر نقاط جهان را در سال 2000 و 2001 میپردازیم. در نمودار زیر نرخ رشد جمعیت یهودیان در اسراییل و سایر نقاط جهان را در سال 2000 و 2001 مشاهده میکنیم (اشرفی، 1389: 79).
يهوديان روسيه خود را متعلق به مليت معين ميدانند نه متعلق به يک مذهب معين. بیشتر يهوديان زندگي لاييکی دارند و اجراي مناسک دين يهوديت يک رسم همگاني و همه روزه نيست بلکه جزئي از ميراث ملي يهوديان ميباشد. اخیرا يهوديان روسي زبان بهویژه بچههای خانوادههای مختلط (مثلا روسي- يهودي و همانند آن) بمرور خود را جزو ملت يهود احساس ميکنند. فشار و نفوذ ساختارهای يهودي ارتدکس از جمله فشار سياسي موجب ميشود که سبک و روش زندگي يهوديان روسيه اندک اندک تغييراتي پيدا کند.امروزه در روسيه 180 جماعت يهودي وجود دارد و 150 از آنها خاخام ندارد. رويهمرفته در روسيه فقط حدود 60 نفر خاخام و فارغ التحصيل مدارس روحانيت ارتدکس يهودي کار ميکنند که از ميان آنها فقط 3 تن خاخام مسکو تابعيت روسيه دارند و سايرين، خارجي هستند. مابين جماعتها و سازمانهای مختلف يهودي روسيه نه وحدت نظر و نه وحدت عمل وجود دارد و بيش از اين، در ميان رهبران سازمانها يا انجمنهای مختلف مبارزات و کشمکش بهویژه در زمينههای سياسي، ديني و اقتصادي در جريان است و ايجاد کنگره يهوديان روسيه يکي از نشانههای کوشش برای پيدا کردن راه و وسيله سازماندهي يک جماعت واحد يهوديان در روسيه تحت يک رهبري واحد ميباشد که بعضي از اشخاص از طريق رسيدن به جا و مقام در چنين سازمانهایی پيگير مقاصد شخصي خود ميباشند (комерсант ГАЗЕТА, 2005).
روند بهبود جایگاه یهودیان اتحاد شوروی در این کشور به طور منظم در سالهای پس از فروپاشی ادامه یافت. رفع محدودیتهای مهاجرت یهودیان از اتحاد شوروی این روند را تقویت میکرد، هر چند در نیمه دوم دهه 1990 این جریان رو به کاهش نهاد. با تحول در سیاستهای فدراسیون روسیه و ایجاد فرصتهای جدید در پرتو اجرای سیاستهای انتقال به نظام اقتصاد بازار، یهودیان نتوانستند در همه عرصهها، جایگاه خود را بهبود بخشند(Freedman, 1995:52). حضور افرادی مانند ؛آناتولی چوبایس و گریگوری یاولینسکی در دستگاه اجرایی بیانگر این ارتقا بود. بازرگانان و تجار یهودی نیز مجال مناسبی برای گسترش فعالیتهای خود به دست آوردند. افرادی مانند بوریس برزوفسکی، بوریس نمتسف، ویتالی مالکین توانستند در میان همکاران خود به طور منظم نفوذشان را گسترش دهند. (کولایی، 1376). این امر در میان اتحادیههای جوانان نیز گسترش یافت. میخائییل خودورکوفسکی از کسانی بود که در میان جوانان فعال روسیه توانست، با ریاست مناپ بانک روسیه وضعیت برجستهای احراز نماید. سرگئی کریلنکو نخست وزیر سابق روسیه نیز از یهودیان جوانی بود که فرصت بهبود جایگاه خود را در شرایط جدید پیدا کرد. در عرصه امور اقتصادی یهودیان روسیه ارتقا بیشتری به دست آوردند. الکساندر لیوشیتس وزیر سابق امور مالی روسیه و مشاور نزدیک بوریس یلتسین از این نظر قابل اشاره است. یاکوف یانسن وزیر امور اقتصادی پیشین یلتیسین نیز میتواند در این زمینه مطرح شود، که سالها در مرکز کامپیوتر سازمان مرکز برنامهریزی اقتصادی اتحادیه شوروی و سپس فدراسیون روسیه فعالیت داشت. ولادیمیر گوسینسکی و الکساندر اسمولنسکی نیز در ساختار تصمیمگیری و اجرایی اقتصادی روسیه جایگاه مهمی داشتهاند. (اشرفی، 1389: 76).
در پارلمان روسیه حضور یهودیان با وضعیتی روبهرو رشد مواجه بود، هر چن به تدریج این روند رو به کاهش نهاد. رد نخستین دومای کشوری 17 نماینده یهودی که عمدتا از حزب لیبرال انتخاب روسیه انتخاب بود، حضور داشتند. این یهودیان اساسا با گروههای اصلاحطلب غربگرا در روسیه پیوند داشتند. افرادی مانند پیوتر شلیش از سنپترزبورگ در این زمینه قابل اشاره هستند. لوروخیلین نیز از دیگر یهودیان فعال در پارلمان روسیه بوده است. او تنها یهودی در ورسیه بود که قبلا فرماندهی لشگر هشتم روسیه را عهدهدار بود (www.ajc.org/pre/russian). او با توجه به جریانات سرکوب نظامی جدایی طلبان چچن، ارتش روسیه را ترک کرده بود. الکساندر یاولینسکی از مشهورترین اقتصاددانان غربگرای روسیه که در انتقال از نظام سوسیالیستی به سرمایهداری در این کشور نقش اساسی داشت، از یهودیان دومای کشوری بود. اونخستین کسی بود که از ضرورت مشارکت یهودیان در ساختارهای دولتی و قانونی روسیه سخن گفت. او در برابر ولادیمیر ژیرنفسکی رهبر حزب راستگرای لیبرال دموکرات که یهودیان را به صراحت « ستون پنجم» دشمنان روسیه میخواند، فعالیت شدیدی را دنبال کرده است. ژیرنفسکی حزب لیبرال یاولینسکی را به صراحت عامل بیگانگان در روسیه خوانده است. یهودیان در دومای کشوری تلاش خود را برای مقابله با تمایلات ضد یهودی گسترش دادهاند(Ibid). آنها کوشیدهاند فضای جدید را برای گسترش مشارکت همه یهودیان در سطوح مختلف ایجاد نمایند(اشرفی، 1389: 77).
پس از این که مهاجرت یهودیان در سال 90 به بعد به بالاترین میزان خود یعنی 188000 نفر رسید، مهاجرت یهودیان از روسیه بین سالهای 92 تا 95 بطور میانگین در حدود 65000 نفر در سال بود. در سال 96 دولت روسیه فعالیت آژانس یهود (سازمان بینالمللی که از دهه 1940 هماهنگ کننده مهاجرت یهودیان بود) را محدود کرد. در واقع شوروی و فدراسیون روسیه با نگاه یک ملیت نگاه کردهاند نه فقط یک دین. این نگرش البته برخلاف بند 26 قانون اساسی سال 93 بود که دولت از مجبور کردن افراد برای بیان ملیت خود یا تعیین ملیت از سوی دولت منع شده بود.گرچه یهودستیزی متوقف شد و اقدامات یهودستیزانه آشکارا نیز پس از فروپاشی روسیه به ندرت در جامعه این کشور اتفاق میافتاد اما یهودیان تاریخ خود را فراموش نکردهاند و نسبت به پایداری روند لیبرالیزه کردن مشور وضعیت خود هنوز مرددند. یهودی ستیزی سنتی در کلیسای ارتدکس روسیه و افزایش قدرت نیروهای سیاسی فراملی و نئوفاشیست دلایل اصلی این نگرانیهاست. یهودیان همچنین نگران قربانی شدن خود در شرایط سخت اقتصادی هستند. اما به هر حال در اوایل 90 یهودیت تا حد بسیار زیادی احیا شد و یهودیان روسیه توانستند پرداختن به امور دینی خود را در این کشور تجربه کنند. یکی از اتفاقات مهم در ژانویه 96، ترجمه روسی یک جلد از تلمود بود. چاپ چنین ترجمههایی در زمینههای آموزشهای دینی یهودیان به زبان ورسی در قبل از حاکمین بلوشیکها در روسیه موجود بود ولی عملا دسترسی به آنها تا سال 96 غیرممکن بود. با گرایش یهودیان به بروز هوین خود آمارهای رسمی از افزایش جمعیت آنها از 500000 تا 700000 نفر را بین سالهای 92 تا 95 نشان میداد. جمعیت یهودیان مسکو در اواسط دهه 90د بین 200000 و 300000 هزار نفر تخمین زده میشد. از این تعداد حدود 15 درصد سفاردیک (غیراروپایی) بودند. تعداد یهودیان شرکتکننده در مراسم مذهبی همچنان بسیار کم است اما با این حال سازمانهای مثل حصیدیک (یهودیت ارتدوکس) چاباد لوباویچ (Hasidic Chabad Lubavitch) یهودیان را هب شرکت در مراسم مذهبی سنتی ترغیب میکند. البته در مسکو لوباویچرهای بسیار معتقد با دو کنیسه، چندین مدرسه شامل یک یویشا (آکادمی آموزش تلمود)، مهدکودکها و یکمدرسه علوم دینی برای زنان جوان، با خشونتهای برخی از روسها روبرو میشوند. قغلبیت سازمان با این حال کاملا شفاف است. در دهه 90 نهادهایی برای تامنی نیازهای فرهنگی مذهبی یهودیان در مسکو ناسیس شد. این نهادها شامل یک مدرسه خاخامی، یک مرکز یهودیان جوان، اتحادیه دبیران زبان عبری و یک جامعه فرهنگیآموزشی یهود میشد. جامعه یهود ارتدوکس همچنین کمپینی را برای بازگشت کتب اشنیرسون (Shneerson)- مجموعهای از نسخه- هایی که در مسکو از دهه 1920 توسط حاکمان شوروی توقیف شده و در کتابخانه دولتی لنین انبار شده است- با موفقبت برگزار کرد. تعداد یهودیان در حال حاضر در روسیه بیش از 500 هزار نفر است که عندتا در شهرهای بزرگ مسکو و سنپترزبورگ زندگی میکنند. در واقع عده بسیاری از آنان در دوران پس از فروپاشی به دلیل فشارهای دولت شوروی به اسرائیل مهاجرت کردند. هماکنون در خاور دور، منطقه خودمختار یهودینشین با مرکز بیروبیجان همچنان وجود دارد (Isham, 1995: 44). البته تشخیص دقیق یهودیان در روسیه کار بسیار دشواری است زیرا اطلاعاتی که در سرشناری عمومی نفوس منعکس شده تحت تاثیر عوامل اجنماعی و سیاسی استوار است. طیق سنت یهودی " گالاخا " هر فردی که از مادر یهودی متولد شده باشد یهودی محسوب میشود. همچنین معیارهای قانون بازگشت به اسرائیل هرکس که مادربزرگ و پدربزرگش یهودی باشد، حق مهاجرت به اسرائیل را دارد (اشرفی، 1389: 78).
بنا به اظهارات کارشناسان، يهوديان روسيه نسبت به پيروان ديگر مذاهب بيشترين شمار سازمان و اتحاديههای مختلف را تشکيل و به ثبت رساندند. در سال 1996 ويتالي مالکين رییس پیشین بانک "روسيسکي کرديت" يکي از بزرگترين بانکهای خصوصي وقت روسيه رسما در تلويزيون اسرائيل اعلام نمود که دو سوم سرمايه بانکي روسيه متعلق به يهوديان ميباشد که اين ميزان براي اداره اقتصاد کشور کافي است.در میانه سالهاي 1990 صدها موسسه و سازمان يهودي از جمله کنيسه، مدرسه، انجمنهای فرهنگي، موسسات آموزش عالي و انجمنهای خيريه وجود داشت. در سال 1996 بنياد خيريه غير انتفاعي توسط گروه سرمايه داران يهودي و فعالين مذهبي به منظور احياي زندگي يهوديان در روسيه تاسيس گرديده است که بعدا عنوان "KOR" گرفت. دفتر مرکزي کنگره يهوديان روسيه در محله مقابل کنيسه مرکزي مسکو در مرکز شهر قرار دارد.رئیس کنگره يهوديان روسيه ("ک.او. ر." КOР)، ساتانوفسکي يوگني يانويچ می باشد. يوگني ساتانوفسک يکي از پرسابقه ترين فعالين جنبش يهودي در روسيه و داراي اعتبار و شهرت در محافل بين المللي، دانشمند در زمينه علوم شرق شناسي، بازرگان و صاحب صنايع در سال 2001 به مقام رئيس " KOR " برگزیده شد. هيئت رئيسه شامل 55 نفر از جمله اشخاص معروف از محافل بازرگاني، اقتصادي، سياسي و اجتماعي روسيه مانند بوريس آبرامويچ، يوگنيا الباتس (نويسنده معروف)، ولاديمير گوسينسکي (اليگارش معروف)، يولي گوسمان (برادر ميخائيل گوسمان معاون رئيس آژانس خبري "ايتار- تاس" و از رجال سينمایی)، برل لازار خاخام روسيه، ويتالي مالکين، ميخائيل ميريلاشويلي (بازرگان و ميليونر معروف سنت پترزبورگ)، گنري رزنيک وکيل مشهور، ميخائيل فريدمان (صاحب سيستم بانکي "آلفا")، ياکوف اورينسون، گنادي خازانوف، آرون شايويچ می باشند.
کنگره يهوديان روسيه، 40 دفتر نمايندگي در مناطق مختلف فدراسيون روسيه دارد. يکي از مقاصد کنگره يهوديان روسيه، متحد ساختن افراد خيريه دهنده و خيريه گيرنده، شخصيتهای انديشمند و روحاني، مديران، کارشناسان و داوطلبان بود که براي همه آنها امکان کار و فعاليت فراهم گردد. همچنین اقدامات مربوط به ايجاد موسسات مخصوص انجمنهای يهوديان در سطح محلي و کشوري به عمل آيد. بر اساس اطلاعات منتشره توسط " KOR"، طي 7 سال فعاليت اين سازمان بيش از 63 ميليون دلار صرفا در داخل روسيه جمع آوري و به مصرف رسيده است. این سازمان در کنگرههای يهوديان اروپایی، اورآسيایی و جهاني و نيز شريک سازمانهاي بين المللي يهوديان از قبيل کميته آمريکایی يهودي توزيع کننده "جوينت"، آژانس يهودي "سوخنوت" و کنفرانس مخصوص ادعاهاي مادي به آلمان شرکت ميکند. " KOR" از سال 2002 ماهنامه روسي زبان "يوريسکيه نوستي" (اخبار يهودي) -نخستين نشريه روسي زبان اختصاصي براي نسل نوين يهوديان و غير يهوديان روسيه- را منتشر ميکند. همچنين هزينه فعاليت سايتهای اينترنتي interjewish club, bepo, yafa.ru,antisemitizmu.net توسط " KOR" تامين ميگردد. براي هزاران نفر بيسر و سامان سالمندان مجرد، مريض، بدون درآمد نهار خوريهای مجاني و مراکز پزشکي و سرپرستي داير شده است. احداث کنيسه در مسکو و ديگر شهرهای کشور، احياي انجمنهای يهوديان در شهرها و مناطق مختلف کشور، انتشار کتب، اجراي برنامههای ورزشي، ارائه کمک به آسيب ديدگان بلاياي طبيعي، چند نمونه دیگر از فعاليتهای " KOR" ميباشد. " KOR" در نظر دارد در امر برنامه ريزي استراتژيک فعاليت خود از کمک سازمانهای يهودي خارجي مانند "جوينت"، "آژانس يهوديان"، "ناتيو"، "خاباد" استفاده نمايد.
يکي از طرحهای بزرگ" KOR " گسترش روابط فرهنگي ميان جامعه يهوديان روسيه و جماعتهای يهودي کشورهاي غربي ميباشد که بدين وسيله اساسي براي نزديک شدن آنها ايجاد شود. در اين خصوص طرح تاسيس دانشگاه يهودي در برلين با استفاده از امکانات دانشگاه يهودي مسکو و دانشگاه يهودي يرشلايم و ديگر موسسات آموزشي و علمي مد نظر قرار داده ميشود. کل جماعت يهودي روسيه بايد سعي کند که از روند گرايش روسيه به عضويت درآمدن به جامعه جهاني اقتصادي و سياسي به عنوان همتاي مساوي قدرتهای بزرگ هر چه بيشتر حمايت شود. اهداف اعلام شده کنفرانس سازمانهاي يهوديان روسيه از قرار زير ميباشد:
الف. مبارزه با بيگانه ستيزي، اختلافات قومي و ضد يهوديت؛
ب. جلوگيري از افراط گرایي و تروريسم بين المللي؛
ج. ايجاد سيستم همکاري متساوي و سازنده ميانه روسيه و جامعه جهاني؛ و
د. توسعه هر چه وسيعتر روابط روسيه و اسرائيل.
يکي از تصميمات سازمان، حمايت از کميته همبستگي با مردم اسرائيل بعنوان يک سازمان سراسري روسيه ميباشد. اين کميته فعاليتهای انجمنهای يهوديان روسيه را در زمينه حمايت و پشتيباني از اسرائيل هماهنگ مينمايد و بهویژه منابع مالي مربوطه را جمع آوري مينمايد. هزينه اجراي پروژههای مختلف در اسرائيل از اين منابع تامين ميگردد. يکي از اهداف اصلي "ک.او. ر." در مورد روابط با اسرائيل – تحکيم روابط و رساندن آنها تا سطح مانند روابط اسرائيل و آمريکا ميباشد و در اين رابطه مناسبات و همکاري جماعتهای يهودي روسيه با سازمانها و موسسات دولتي اسرائيل بايد تا سطح مشارکت رسانده شود(комерсант ГАЗЕТА, 2005).
از ميان جمعيت 7/6 ميليوني اسرائيل حدود 2/1 ميليون يهودي مهاجر از روسيه و اتحاد شوروي پیشین ميباشند که بیشتر آنها طي 10-12 سال اخير به اسرائيل مهاجرت نمودند و اين عده با توجه به سطح بالاي آموزش و تخصص حرفهاي آنان در رشتههای گوناگون بر زندگي جامعه اسرائيل تاثير زيادي دارند. تنها يک مثال کوچک: بقول ليمور ليونات وزير فرهنگ و علوم و آموزش و ورزش اسرائيل، تقريبا در هر دبستان يا دبيرستان اسرائيل آموزگاران مهاجر از روسيه کار ميکنند. بعبارت ديگر روابط ميان دو کشور در سطح مردم ساده بسيار وسيع ميباشد و ميتوان گفت که اين واقعيت تقريبا در کليه رشتههای اقتصادي- اجتماعي- سياسي کم و بيش اثر خود را باقي ميگذارد. در هجدهمین انتخابات کنست در سال 2009، 16 عضو روس تبار به مجلس نمایندگان اسرائیل راه یافتند. اویگدور لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل نیز روس تبار است. 88 درصد از نفت خامی که وارد اسرائیل میشود از روسیه و اوراسیا است (عابدی، 1391: 160 و 155) .
محافل يهودي روسيه که به دولت نزديکند میکوشند مطابق روندهای عمومي جهاني به اقدامات و مراسم مختلف مربوط به گفتگوي ميان مذاهب بپيوندند و فعالانه در گردهماییهای مختلف شرکت نمايند. بهویژه در يکي از آخرين کنفرانسهای بين المللي با عنوان"ویژگیهای تمدني امت اسلامي" که در اکتبر 2003 در مسکو تشکيل شده بود خاخام بزرگ روسيه برل لازار بعنوان مهمان افتخاري شرکت نمود. رهبران يهوديان اظهار ميدارند که ملل مختلف بايد از اصول اديان پيروي نمايند عشق و تفاهم – اصول دين يهوديان و دين اسلام ميباشد و بر اين اساس راه حل مسايل پيدا خواهد شد.انتقال به بخش مربوطه در رابطه با مسيحيان، هماهنگي در مورد اقدامات مشترک با رهبران کليساي ارتدکس روسيه در جهت جلوگيري از بیگانه ستیزی در جماعتهای مسيحي، اسلامي و بودایی ميباشد. رقابت ميان "ک.او. ر." و ديگر سازمانهای يهودي در روسيه بيشتر در زمينه سياسي و بهویژه روابط جامعه يهوديان کشور با مقامات دولتي جریان دارد. مقامات دولتي بيشتر علاقه مندند با رهبران روحاني رابطه داشته باشند تا با رهبران سازمانهاي داراي جنبه اجتماعي. به اين دليل خاخام بزرگ روسيه به عضويت در شوراي مخصوص امور اديان در جوار رياست جمهوري روسيه انتخاب شده است.
سازمان دیگر، فدراسيون جماعتهای يهوديان روسيه (FEOR.) به رياست برل لازار خاخام بزرگ روسيه (خاخام بزرگ شماره 1)، در مقايسه با " KOR" مناسبات ثابت با دولت دارد و ميکوشد به عنوان نماينده منافع يهوديان روسيه عمل کند. از طرف خود رئيس جمهور FEOR را به رسميت ميشناسد و در مراسم رسمي آن شرکت ميکند. روساي FEOR براي شرکت در جلسات مربوطه به کرملين دعوت ميشوند. اتحاديه کميتههای حامي يهوديان در کشورهاي اتحاد شوروي پیشین، سازمان غير دولتي ميباشد که در زمينه حفاظت حقوق و امنيت يهوديان، حقوق و آزادي بشر در اتحاد شوروي پیشین فعاليت دارد. این سازمان در سال 1970 تاسيس گرديد.فعاليت این سازمان، بيشتر در چهارچوب و تحت حمايت سازمانهای بين المللي حقوق بشر صورت ميگيرد که نهايتا با محافل يهودي بين المللي در ارتباط ميباشد.
در روسيه سازمانهاي يهودي متعدد ديگر نيز وجود دارد. یکی از این نهادها، کنگره جماعتهای مذهبي يهودي و اتحاديههای يهودي روسيه است. فدراسيون يهوديان ارتدکس روسيه با رياست خاخام بزرگ روسيه شايويچ (تاسيس شده در 2003). بیشتر يهوديان از پيروان اين جريان ميباشند. آدلف شايويچ به عنوان خاخام بزرگ روسيه که از 30 سال پیش مقام رهبر يهوديان روسيه داشت با برل لازار که همچنين لقب خاخام بزرگ را دارد در رقابت ميباشد بهویژه که برل لازار تازه به تابعيت روسيه درآمده است و از طريق دسيسههای سياسي به مقام رهبري رسيده است. کنگره اورآسيايي يهوديان، به ریاست آلکساندر ماشکويچ. کنگره جهاني يهوديان روسي زبان (در سال 2002 تاسيس شد که خاخام بزرگ روسيه برل لازار به رياست آن برگزیده شده است. در اين کنگره نمايندگان جماعتهای يهوديان روسي زبان از 22 کشور دنيا عضويت دارند. هدف اصلي سياسي اعلام شده از تشکيل اين کنگره، هماهنگي انجمنهای يهوديان در همه جهان برای حمايت از اسرائيل ميباشد. يکي از زمينههای فعاليت اين کنگره، يکنواخت ساختن آموزش به زبان روسي از جمله از طريق تهيه کتابهای درسي در مورد تاريخ و فرهنگ يهوديان ميباشد. از دیگر سازمان های مهم می توان به جنبش خاباد ليوباويچ (تشکيلات يهوديان)، بنياد خيريه يهوديان " رحم و فرهنگ"، مرکز فرهنگي يهوديان، باشگاه سينمایی يهوديان، بنياد يهودي تشويق هنر، اتحاديه يهوديان معلولين و جانبازان جنگها، اتحاديه زندانيان يهودي اسبق اردوگاههای دوره آلمان نازي، اتحاديه خبرنگاران يهودي، انجمن مذهبي يهوديان پيرو يهوديت مترقي، آژانس يهوديان در روسيه و دانشکده مسايل آموزش يهوديان سازمان دانشجويان يهودي اشاره کرد.
فدراسيون جمعيتهاي يهودي روسيه در نوامبر سال 1999 در نخستين كنگره که به ابتكار جمعيتهاي يهودي برگزار شد، تشكيل گرديد. اين پاسخ جمعيتهاي يهودي به قانون جديد اديان بود كه «شرط سني» سازمانهاي ديني را معرفي كرد. جمعيتهای يهودي در آن زمان همگی کمتر از 15 سال عمر داشتند. 66 سازمان يهودي، مؤسس فدراسيون جمعيتهاي يهودي روسيه هستند. هم اکنون 143 سازمان در آن عضويت دارند. در جمعيتهاي وابسته به فدراسيون 32 كنيسه فعاليت ميكنند. 23 خاخام در 20 شهر كشور تحت سرپرستي فدراسيون جمعيتهاي يهودي روسيه فعاليت ميكنند. در مجموع، حدود 500 هزار نفر مرتباً در مراسم فدراسيون شركت ميكنند. اكنون در 15 جمعيت مذهبي يهودي روسيه 17 مدرسه عمومي، 41 مدرسه روز يكشنبه و 13 كودكستان يهودي فعاليت ميكنند. به گفته بوروخ گورين سخنگوي خاخام عالي روسيه، فدراسيون جمعيتهاي يهودي روسيه به فعاليتهاي انساندوستانه پرداخته است. با كمك برنامههاي انساندوستانه بينالمللي طي يك سال در 43 شهر روسيه200 تن مواد خوراكي توزيع شده است. در 37 شهر كشور 20 هزار نیازمند، خوراك اوليه را دريافت ميكنند. در 17 شهر كشور 22 غذاخوري خيريه وابسته به فدراسيون جمعيتهاي يهودي روسيه فعاليت ميكنند كه هر ماه غذاي 40 هزارنيازمند را تأمين ميكنند. فدراسيون جمعيتهاي يهودي روسيه به فعاليت انتشاراتي هم مشغول است. روزنامهها و مجلات كه تيراژ كلي آنها 10 ميليون نسخه در سال است، تحت سرپرستي اين سازمان منتشر ميشود.فدراسيون جمعيتهاي يهودي روسيه در سال نزدیک به 120 كنسرت در 112 شهر كشور برگزار ميكند.در چارچوب فدراسيون 36 كلوپ جوانان فعاليت ميكند. فدراسيون جمعيتهای يهودي روسيه هم تصميم گرفته است همراه با شرکت stec.com شبکه ارتباطات ماهوارهاي را با استفاده از از تجهيزات شرکت اسراييلي Gilat ايجاد کند که به مرور زمان همه کنيسههای روسيه بدان خواهند پيوست.اين پروژه توسط مرکز جمعيت يهودي مسکو که يکي از سازمانهاي وابسته به فدراسيون جمعيتهای يهودي روسيه است، اجرا ميشود. فدراسيون جمعيتهای يهودي روسيه دربرگيرنده 200 جمعيت يهودي روسيه است که اعضاي آنها بين بيش از 70 کنيسه تقسيم شدهاند. طبق برآوردهاي فدراسيون، در روسيه بيش از 60 هزار يهودي متدين زندگي ميکنند که مرتباً به کنيسه رفته و در زندگي جمعيت يهودي شرکت ميکنند. (ОБЩАЯ ГАЗЕТА, 2002)
از مجموع مطالبی که در باره دین و مذهب در روسیه گفته شد می توان دریافت که جامعه روسیه دارای تنوع زیادی به لحاظ مذهبی متنوع بوده و به ویژه در سال های پس از شوروی شاهد هویت جویی دینی گسترده ای در میان مسیحیان و مسلمانان و سایر پیروان مذاهب بوده ایم و این موضوع از سوی دولت هم با استقبال روبرو بوده اما از آنجا که بخشی از منازعات داخلی نیز از ترکیب مذهب و قومیت بوده، مشکلاتی را ایجاد کرده است. در واقع، آنچه مطمح نظر دولت روسیه است نوعی دیانت غیر سیاسی و اخلاقی می باشد که برای تقویت حس میهن پرستی و دوری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی موثر باشد و در عین حال با دوری از حوزه سیاست(طبق قانون اساسی) مزاحمتی برای دولتمردان نداشته باشد. تحولات خاورمیانه در سال های 2011 تا 2013، و موج بهار عربی و بیداری اسلامی نیز نگرانی هایی از جهت امکان اثر گذاری بر مسلمانان، در دولت روسیه داشته است.