سیاست و حکومت اوکراین
سیاست و حکومت
مقدمه
سیستم سیاسی اوکراین بیشترین تغییر و تحولات را بعد از به استقلال رسیدن این کشور تجربه کرده است و وقوع انقلاب رنگی دراین کشور را می توان مهمترین رخداد سیاسی این کشور پس از استقلال از شوروی دانست. آزادی دینی و مذهبی و آزادی بیان و مطبوعات از جمله آزادیهایی هست که در سیستم سیاسی اوکراین برای شهروندان در نظر گرفته شده است. احزاب فعال درعرصه سیاسی اوکراین از جمله عناصر اصلی سیستم سیاسی اوکراین می باشند با این حال احزاب اوکراینی از ایدئولوژی و خط مشی روشن و مشخصی برخوردار نیستند. گرچه بر اساس قانون، نظام قضایی اوکراین مستقل شناخته شده است ولی در عمل فاصله کمی بین سیستم قضایی اوکراین و قدرتهای سیاسی حاکم دراین کشور وجود دارد. قضات در این کشور از سوی سیاستمداران و سرمایه داران تحت فشار هستند.
1-4نظام سیاسی اوکراین
نظام سیاسی کشور اوکراین در چارچوب جمهوری دموکراتیک با انتخاب رییس جمهور و بر اساس یک سیستم چند حزبی شکل گرفته است. قوه مجریه این کشور توسط کابینه، اجرای قوانین را به عهده دارد. قوه مقننه در این کشور به عهده پارلمان یا همان ورخونا رادا می باشد.(Melanie Tatur,VS Verlag,2004,111) پژوهشگران، سیستم سیاسی اوکراین را یک سیستم ضعیف و شکننده می دانند که از نظر ایدئولوژیک و فردی تهی و بی محتوا می باشد و رسانه ها و سیستم قضایی نیز در کنترل سیاستمداران، ناتوان میباشند. سیستم سیاسی اوکراین را میتوان یک سیستم بیش از حد متمرکز که ترکیبی از میراث سیستم تمرکزگرای شوروی که همراه با ترس از تجزیه می باشد، دسته بندی کرد. (Peter Lang,2005,43)
2-4قانون اساسی اوکراین
اندکی بعد از اعلام استقلال اوکراین در سال 1991 ، کمیسیون پارلمانی برای آماده کردن یک قانون اساسی جدید که منطبق بر سیستم چندحزبی و همچنین تضمین قانونی برای احقاق حقوق سیاسی و مدنی برای اقلیت های ملی بود کار خود را آغاز کرد. قانون اساسی جدید اوکراین بر پایه سیستم سیاسی کثرت گرا که در آن مبانی حقوق بشر،آزادی و شکل ریاست جمهوری حکومت گنجانده شده بود در 28 جولای 1996 به تصویب رسید.( Law f Ukraine, Verkhovna Rada decree No. 2222-IV)
این قانون اساسی در سال 2004 جهت برون رفت از بحران سیاسی که به دلیل انتخابات ریاست جمهوری بوجود آمده بود بازبینی و اصلاح شد و طی آن شرکت کنندگان، به تغییر شکل حکومت و ملزم کردن رئیس جمهور به همکاری با یک نخست وزیر قدرتمند توافق کردند.با این حال دادگاه قانون اساسی اوکراین در اکتبر 2010 ضمائم و اصلاحات انجام گرفته درقانون اساسی که درسال 2004 به آن ضمیمه شده بود لغو و غیر قانونی اعلام کرد و درحال حاضر قانون اساسی معتبر این کشور متن قانون اساسی سال 2004 می باشد.
3-4اصول قانون اساسی
اوکراین کشوری مستقل، آزاد، یکپارچه و بر اساس قانون است که با اقتدار به طور مستقیم و با رای مردم توسط هیئت دولت اداره می شود. در این سرزمین جان و مال ، شرافت و آبرو،شرف و شان و سلامت هر فرد به عنوان بالاترین ارزش اجتماعی شناحته می شود. قانون اساسی بالاترین مرجع قانونی است و هر قانونی که به تصویب برسد بایستی در چاچوب قانون اساسی و با آن توجیه گردد. اختیارات دولت بین سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه تقسیم می گردد. زبان رسمی اوکراینی می باشد و هر فرد حق آموزش دارد، آموزش و پرورش تا مقطع دبیرستان اجباری است. شهروندان از حقوق مساوی و آزاد برخوردار و در برابر قانون مساوی هستند. هیچکس به لحاظ نژاد، رنگ پوست و مذهب بر دیگری برتری ندارد. زنان و مردان در مقابل قانون برابرند و هیچکدام در زندگی اجتماعی بر دیگری رجحان ندارد. حقوق قانونی از قبیل آزادی بیان و دارایی خصوصی ضمانت می شود و هر فرد مالک دارایی هایش می باشد. تمامی افراد مجاز به داشتن کار و وارد شدن در حرفه ای به لحاظ امنیت شغلی هستند. هرگونه فعالیت احزاب و سازمانها سیاسی که مغایر قانون اساسی باشد و همچنین ایجاد خشونت در کشور و به خطر انداختن حاکمیت و تمامیت ارضی کشور ممنوع است. طبق قانون اساسی دولت متعهد به تامین مراقبت های بهداشتی ، ساخت مسکن، تامین حقوق استخدامی و امنیت اجتماعی می باشد. تمامی شهروندان از حق معاضدت قضایی برخوردارند. شهروندان حق دارند بدون سلاح به تظاهرات بپردازند و هرگونه گردهمایی منوط به اطلاع رسانی قبلی سازمانهای ذیربط و حکومتهای محلی می باشد. حکومتهای محلی توسط دولت اوکراین برسمیت شناخته شده و تضمین می گردند. سن حق رای برای اتباع اوکراینی 18 سال است.
5-4آزادیهای اساسی
آزادی های دینی و مذهبی از آزادیهایی بشمار می رود که توسط قانون تضمین شده است با این حال سازمانهای دینی و مذهبی برای شروع فعالیت نیاز به ثبت قانونی در مراجع محلی و دولت مرکزی دارند. طبق قانون 1991 حقوق اقلیتها در این کشور محترم شمرده می شود و قانون، داشتن آموزشگاه، مدارای فرهنگی و همچنین بکارگیری زبانهای ملی در مراودات تجاری را برای آنها تضمین کرده است. طبق قانون اساسی اوکراین ، زبان اوکراینی تنها زبان رسمی کشور به شمار می رود.با این حال در کریمه و برخی مناطق شرق اوکراین کاربرد زبان روسی در داد وستد های رسمی کاربرد به وفور دیده می شود. در سال 2012 پارلمان قانون جدیدی را به نفع زبانهای غیراوکراینی تصویب کرد که بموجب آن چنانچه جمعیت اقلیت مشخصی در یک استان از حد معینی فراتر برود، آنها می توانند رسما آن زبان را بعنوان زبان دوم مورد استفاه قرار دهند، البته با توجه به ترکیب جمعیتی استانهای اوکراین، این قانون عمدتا به نفع روس زبانان بوده است.
یکی دیگر از آزادی هایی که حفظ آن توسط قانون تضمین شده است ، آزادی بیان و مطبوعات می باشد با این حال در موارد مختلفی دیده می شود که حکومت به اشکال مختلف رسانه ها را در اطلاع رسانی مورد فشار قرار می دهد. به عنوان مثال می توان ناتوانی دولت اوکراین در هدایت یک تحقیق شفاف، قابل اعتبار و کامل در مورد قتل گئورگی گنگادزه[1] روزنامه نگار مستقل در سال 2000 را که موجب تخریب چهره بین المللی اوکراین گشت ، نام برد. بیش از نیمی از اوکراینی ها(6/56 درصد) در یک نظر سنجی که درسال 2010 توسط مرکز نظرسنجی رازومکف[2] انجام گرفت معتقد به وجود سانسور سیاسی در جامعه اوکراین بودند. اتحادیه رسمی کارگران تحت مجموعه فدراسیون اتحادیه کارگران گروه بندی شده است .تعدادی از اتحادیه های مستقل مانند اتحادیه معدن کاران اوکراین که در سال 1992 در جامعه اوکراین ظهور کردند شورای مشورتی اتحادیه های کارگران آزاد را تشکیل داده اند.هر چند اعتصاب در جامعه اوکراین از نظر قانونی تضمین شده است ولی اعتصابهایی که بر مبنای خواستهای سیاسی باشد ، ممنوع است.(kyiv Post,October 9,2010)
6-4قوه مجریه
رییس جمهور اوکراین با رای مردم برای مدت پنج سال انتخاب می شود. از جمله وظایف رییس جمهور انتخاب نخست وزیری می باشد که مورد تایید پارلمان باشد مطابق ماده 114 قانون اساسی اوکراین، نخست وزیر و کابینه که توسط پارلمان تعیین گشته اند به ترتیب تحت رهبری رییس جمهور و نخست وزیر قرار دارند. تعداد زیادی از مقامات عالی قوه مجریه در حال حاضر به ائتلاف اکثریت پارلمان تعلق دارند.(Kyiv Post,September 5,2011)
7-4قوه مقننه
ورخونا رادا[3] یا پارلمان اوکراین 450 عضو دارد که توسط مردم برای مدت چهار سال انتخاب می گردند. تا سال 2006 نیمی از اعضای پارلمان به نسبت آرای کسب شده توسط حزب یا گروه مربوطه به پارلمان راه می یافتند و نیمه دیگر نیز از حوزه های انتخابیه برای کسب آرای لازم به رقابت می پرداختند. از زمان انتخابات پارلمانی سال 2006 ، تمام 450 نماینده ورخونارادا از طریق آرای کسب شده توسط احزاب که برای انتخابات لیست ارائه کرده به مجلس این کشور راه یافتند. طبق قانون مصوب پارلمان در سال 2012 مجددا نیمی از نمایندگان باید حزبی و نیمه دیگر لزوما می بایست مستقل و غیرحزبی باشند. وظیفه ورخونا رادا ، قانونگذاری ، تصویب موافقتنامه های بین المللی و تصویب بودجه کشور میباشد.
احزاب سیاسی وانتخابات
احزاب اوکراینی از ایدئولوژی مشخصی برخوردار نیستند. تعداد اعضای احزاب در اوکراین تنها یک درصد رای دهندگان واجد شرایط را در بر می گیرد این در حالی است که در اتحادیه اروپا این رقم به طور متوسط 7/4 درصد می باشد(I.B.Tauris,2005,45)
احزاب مهم اوکراین بشرح زیر هستند:
1. حزب مناطق اوکراین
حزب مناطق در تاریخ 26 اکتبر 1997 با عنوان « حزب احیای مناطق اوکراین » تشکیل شد، در 6 نوامبر 2000 ثبت رسمی شد و در 21 مارس 2001 به «حزب مناطق اوکراین » تغییر نام داد. درحال حاضر حزب مناطق بزرگترین و با نفوذترین حزب اوکراین است. این حزب نه تنها در شورای عالی دارای بزرگترین فراکسیون می باشد بلکه بیشترین نمایندگی را در استانها ، شهرها و مناطق دارد. بیشترین طرفداران این حزب در مناطق دانتسک ، لوگانسک و استانهای دیگر شرق کشور زندگی می کنند. اولین رهبر این حزب ولادیمیر ریباک شهردار دانتسک بود. رهبر فعلی حزب آقای ویکتور یانکوویچ است که بعد از انتخاب شدن به ریاست جمهوری، با رای اعضای حزب آقای آزاروف به رهبری انتخاب شد. تعداد زیادی از اعضای این حزب در مناطق مختلف شرق کشور دارای تجارت خاص خود می باشند و در تامین هزینه های این حزب و نیز مبارزات انتخاباتی نقش تعیین کننده ای دارند. یکی از بانفوذترین شخصیت های این حزب آقای رینات احمدوف می باشد که ثروتمندترین فرد اوکراین معرفی شده است.
حزب مناطق در 25 استان کشور، بیش از 11600 سازمان حزبی فعالیت دارند. براساس اطلاعات منتشره حزب، اعضای حزب در اکتبر 2009 بیش از یک میلیون نفر بودند. این رقم در سال 2012 به یک و نیم میلیون نفر رسید. بیشترین میزان فعالیت این حزب در مناطق شرق و جنوب اوکراین یعنی استانهای دانتسک، لوگانسک ، خارکف و کریمه می باشد ، در همین مناطق نیز بیشترین هواداران حزب زندگی می کنند. خط مشی خارجی این حزب همکاری موثر با روسیه و در عین حال همکاری با اروپا بوده است. پس از انقلاب نارنجی و روی کار آمدن دولتی از حزب مناطق، کی یف تمام تلاش خود را بکاربست تا حداکثر نزدیکی به اروپا را ایجاد نماید ولی این تلاشها با موفقیت همراه نبود. درزمینه خط مشی داخلی حزب باید به شعارهای این حزب توجه کرد: اوکراین برای ملت اوکراین، موفقیت مردم برابر با موفقیت اوکراین است و زبان روسی زبان دوم رسمی اوکراین .
2. باتکیفشینا ( بلوک یولیا تیموشنکو - بیوت )
این بلوک اولین بار برای شرکت در انتخابات شورای عالی در سال 2002 تشکیل شد که موفق شد 7/26 آرا را به خود اختصاص دهد. در نتیجه توانست فراکسیون خود را تشکیل دهد. سه حزب این بلوک سیاسی را تشکیل دادند که عبارتند از اتحادیه سراسری « باتکیفشینا » اوکراین، حزب جمهوریخواهان اوکراین « سابور » ، حزب سوسیال دمکرات اوکراین. بیوت یکی از نیروهای سیاسی در جریان انقلاب نارنجی در اوکراین بود. نمایندگان آن در دولت اولیه یولا تیماشنکو شرکت داشتند و بعد از استعفای وی از اطراف وی پراکنده شدند. رهبر این بلوک خانم یولیا تیموشنکو است که با اتهام فساد مالی به هفت سال زندان محکوم شده و هم اکنون دوران محکومیت خود را می گذراند. با توجه به انتخابات پارلمانی 28 اکتبر 2012 این حزب خانم تیموشینکو را به عنوان نامزد اصلی خود معرفی کرد لکن کمیسیون مرکزی انتخابات صلاحیت او را رد کرد.
در نوامبر 2005 در آغازمبارزات پارلمانی برای شرکت در انتخابات ( مارس 2006 ) آلکساندر تورچینوف رئیس ستاد انتخاباتی اعلام کرد ، نام بلوک مانند سابق خواهد بود ولی تنها احزاب باتکیفشینا و حزب سوسیال دمکرات اوکراین به آن خواهند پیوست. حزب سابور به رهبری آناتولی ماتوینکو به بلوک ویکتور یوشنکو( اتحاد ملی «اوکراین ما ») خواهد پیوست. حزب «رفرم و پاریادک» به رهبری ویکتور پینزنیک بعد از برگزاری انتخابات به این بلوک پیوست. در این انتخابات بلوک تیماشنکو بعد از مناطق در مرتبه دوم جای گرفت و توانست 129 نماینده از 450 نماینده پارلمان را به خود اختصاص دهد. در انتخابات زودرس پارلمانی سه حزب «باتکیفشینا» ، «رفرم و پاریادک » و حزب سوسیال دمکرات اوکراین به بلوک وارد شدند. در نتیجه رای گیری انتخابات پارلمانی در 30 سپتامبر 2007 ، بیوت مرتبه دوم را با 71/30 بدست آورد و 156 مکان پارلمانی را تصاحب کرد. بلوک یولا تیماشنکو در مناطق غرب کشور و مناطق مرکزی دارای محبوبیت بیشتری است و در سالهای اخیر بخصوص اکثریت آرا را در کی یف در اکثر انتخابات سراسری و شهری تصاحب می کند.
انسان ، خانواده و کیفیت زندگی ارزشهایی است که حزب بر آن تاکید دارد. یکی از اصول این حزب دولت برای فرد ونه فرد برای دولت می باشد. تاکید این حزب بر رعایت حقوق انسانی و تامین امنیت وی و مبارزه با فساد می باشد. حزب معتقد است دیکتاتوری قانون تنها دیکتاتوری است که می تواند در کشور حاکم باشد. حزب باتکیفشینا بر تامین موثر منافع ملی استراتژیک از نظر اقتصادی ، محیط زیست و اطلاعاتی تاکید عمده ای دارد. همگرایی اروپایی اوکراین از اولویت های این حزب است همچنانکه در همکاری با سایر کشورها بر ایجاد روابط متعادل در سطح منطقه و دنیا تاکید دارد. مهم ترین اصل در این خط مشی حفظ حاکمیت مستقل ، منافع ملی و پیشرفت در قابلیت رقابت حزب می باشد.
3. حزب کمونیست اوکراین :
این حزب چپ ، قدیمی ترین حزب اوکراین می باشد . این حزب تا سال 1991 ، یکی از بزرگترین سازمانهای حزب کمونیست شوروی بود. در 18 آوریل 1918 از اعضای حزب کارگر سوسیال دمکرات تشکیل شد و در ژوئیه 1918 به حزب کمونیست روسیه با حفظ استقلال داخلی پیوست. اولین دبیر کل حزب ، گئورگی پیاتاکوف بود که از ژوئیه 1918 تا می 1919 این مقام را داشت. آخرین دبیر کل حزب تا قبل از فروپاشی شوروی لئونید کراوچوک بود . در 30 آگوست 1991 به اتهام کودتای سازمان یافته ، فعالیت این حزب ممنوع شد. در 26 اکتبر 1991 آلکساندر مارز کلیه اعضای حزب کمونیست ممنوعه را به اجلاسیه دعوت کرد و حزب سوسیالیست را تشکیل داد. در 19 ژوئن 1993 در شهر دانتسک مجددا حزب کمونیست اوکراین تشکیل شد.
این حزب در تمام استانهای کشور فعالیت دارد، سطح محبوبیت این حزب در شرق و جنوب کشور بیشتر از غرب می باشد. هواداران این حزب بیشتر در روستاها و از میان طبقات مسن جامعه می باشد. سیاست خارجی این حزب براساس اتحاد با روسیه و بلاروس بوده، کاملا مخالف با الحاق به ناتو می باشد. این حزب در تمام دوره های پارلمانی حضور داشته است و رهبر حزب ( آقای سیمننکو) در انتخابات ریاست جمهوری همیشه از مدعیان بوده است. بیشترین آرا را در سال 1999 بدست آورد که بعد از لئونید کوچما 24/22 درصد آرا را کسب کرد و به مرحله دوم راه یافت.
4.حزب اوکراین ما:
اجلاسیه تشکیل حزب اوکراین ما در 5 مارس 2005 برگزار شد. این اجلاسیه با حضور اکثریت مقامات دولتی برگزار شد . پایه اصلی این حزب جریانات اواخر حکومت لئونید کوچما بود که بسیاری از شرکت کنندگان در انقلاب نارنجی را در این حزب گرد هم آورد. در اجلاسیه اول این حزب که تعداد زیادی از مقامات در آن شرکت کردند ، رومان بسمرتنی معاون نخست وزیر به عنوان رئیس شورای حزب برگزیده شد. پتر پاراشنکو رئیس شورای امنیت و دفاع ملی اوکراین به عنوان نایب رئیس انتخاب شد. بسیاری از ورزا ، استانداران ، شهردار کی یف به این حزب وارد شدند. ویکتور یوشنکو در همان جلسه به عنوان رئیس افتخاری برگزیده شد، ولی بمرور تلاش نمود از فعالیت های حزب کناره جوید. این حزب در مناطق غربی کشور بخصوص در استانهای ترنوپیل ، ایوان فرانکوسک ، لووف دارای محبوبیت بیشتری است . درزمینه خط مشی خارجی، اولویت اول این حزب که در طول دوره ریاست جمهوری ویکتور یوشنکو بر آن تاکید می شد ، همگرایی اروپایی ، اورآتلانیک بوده است.
5.حزب سوسیالیست اوکراین
: حزب سوسیالیست اوکراین بلافاصله بعد از ممنوعیت حزب کمونیست اوکراین در این کشور تشکیل شد. اجلاسیه تشکیل این حزب در 26 اکتبر 1991 برگزار شد. این حزب در تمام مدت موجودیت خود را به عنوان حزب چپ میانه رو معرفی کرد که براساس الگوهای اروپایی رفتار می کند . بعد از تشکیل مجدد حزب کمونیست ، برخی از اعضای حزب سوسیالیست به رهبری آدام مارتینوک به حزب کمونیست وارد شدند. در پروسه تشکیل حزب سوسیالیست ، برخی از اعضای آن از جمله ناتالیا ویترنکو بخش حزب سوسیال مترقی را تشکیل دادند. رهبر این حزب آلکسارندر مارز می باشد چندین دوره ریاست شورای عالی را بر عهده گرفت.
این حزب در مناطق مرکزی اوکراین از جمله پولتاوا دارای بیشترین طرفدار است. در زمان انقلاب نارنجی با پیوستن رهبر این حزب آلکساندر مارز به ائتلاف نارنجی و افشاگریها وموضع گیریهای تند از سوی وی ، میزان محبوبیت حزب افزایش یافت . آلکساندر مارز در جریان « نوار کاست جنجالی » که از سوی سرگرد سابق امنیتی آملچنکو در دفتر لئونید کوچما از گفتگوهای کوچما با مقامات مختلف ضبط شده بود نقش اصلی را داشت. براساس اطلاعات منتشره حزب ، این حزب در زمان تشکیل 674 نفر عضو داشت که در اواخر 2006 به 300 هزار عضو افزایش یافت. بیشتر هواداران حزب در مناطق روستایی و شهرهای کوچک می باشند.
در مقام مقایسه با سایر احزاب چپ ، حزب سوسیالیست اوکراین را باید نزدیک ترین حزب به احزاب راست شمرد. آلکساندر مارز رهبر حزب در مبارزات انتخاباتی مختلفی که برگزار شد ، ائتلافات زیادی با احزاب مختلف درمسائل مختلف انجام داد. در سیاست خارجی ، موضع منفی نسبت به الحاق به ناتو دارد و نیز درباره عضویت در اتحادیه اروپا همواره این نکته را بیان می کند ، که اروپا را باید در اوکراین ساخت. از نظر این حزب در امور داخلی، بهترین شکل اداره کشور، جمهوری دمکراتیک با تاکید بر توسعه اداره های خودگردان از طریق شورای های محلی و ارگان های اجرایی آنها می باشد. حزب معتقد است که در اوکراین باید حقوق انسانی و منافع انسان بر حقوق کشوری و یا بازار ارجحیت دارد.
6.حزب سوسیالیست مترقی اوکراین:
اجلاسیه تشکیل حزب سوسیالیست مترقی اوکراین در 20 آوریل 1996 برگزار شد. رهبر این حزب ناتالیا ویترنکو و قائم مقامی وی نیز بر عهده مارچنکو می باشد. فعالیت این حزب به مانند اکثر احزاب چپ در روستاها و شهرهای کوچک است. در بعد از انقلاب نارنجی درجه محبوبیت این حزب کاهش یافت و در 2 دوره اخیر انتخابات پارلمانی نتوانست به پارلمان راه یابد. در سیاست خارجی حزب سوسیالیست مترقی مخالف تک قطبی بودن سیستم جهانی است . ویترنکو معتقد به ائتلاف با کشورهای روسیه ، بلاروس می باشد و مخالف کامل پیوستن به ناتو و سازمان تجارت جهانی می باشد. راجع به خط مشی داخلی این حزب باید گفت حزب سوسیالیست مترقی ، زبان روسی را زبان قومی ملت اوکراین می داند و به همین خاطر خواستار رسمی شدن این زبان می باشد . حمایت کننده جدی فرهنگ روسی می باشد . مخالف اعلام بندار و شوخویچ به عنوان قهرمانان ملی اوکراین می باشد.
7. حزب اودار:
اودار مخفف کلمات ائتلاف دموکراتیک اوکراین برای اصلاحات است. همچنین اودار در زبان روسی "ضربه" معنا می دهد لذا بعضا به آن حزب ضربه هم می گویند. رهبری این حزب به عهده آقای ویتالی کلیچکو، قهرمان سنگین وزن بوکس اوکراین است. برنامه کاری این حزب که بعد از انقلاب نارنجی تاسیس شد، مبارزه با فساد اداری و همگرائی با اروپاست. آقای کلیچکو، رهبر این حزب اعلام داشته چنانچه این حزب به قدرت برسد، نظام مالیاتی کشور را بازتعریف و ساده کرده و فساد دولتی را ریشه کن خواهد کرد و دراین راستا موسسه ای تحت نام آژانس مبارزه با فساد تشکیل داده تا کلیه مقامات، قضات و ارگانهای انتظامی را مورد بازرسی قرار گیرند.
حزب اودار در سال 2005 برهبری کلیچکو با نام "پایتخت اروپایی" به ثبت رسید. در انتخابات شهرداری کی یف با برخی احزاب اپوزیسیون بلوک جدیدی راتشکیل دادو 14 کرسی بدست آورد و بدین ترتیب وی به سمت معاونت شورای شهر کی یف منصوب شد. این بلوک بزودی از هم پاشید ولی در انتخابات شهرداری در سال 2008 مجددا 15 کرسی بدست آورد. این حزب در سال 2009 به حزب کشور نوین تغییر نام داد. در سال بعد این حزب به اودار تغییر نام داد و در انتخابات محلی و استانی 400 نماینده این حزب به شوراهای فوق راه یافتند. این حزب تا سال 2012 نماینده ای در پارلمان نداشته است.
8. حزب سبز اوكراين:
حزب سبز در ميان هشت حزب با نفوذي قرار داشت كه در انتخابات پارلماني مارس 1998 با بدست آوردن بيش از 4 درصد آراء به مجلس راه يافتند.فراكسيون اين حزب در پارلمان 450 نفري اوكراين داراي 17 كرسي بود. همچنين دو وزير در كابينه قبلي از اعضا اين حزب بودند و در انتخابات رياست جمهوري سال 1999 نيز رايزني هائي براي اعطاي دو وزارت به حزب سبز انجام شده بود ولي بعد از پيروزي كوچما در انتخاب پست وزارتي به اين حزب اعطا نگرديدكه اين موضوع تا حدودي موجب رنجش اعضا اين حزب گرديد.
ازمهمترين مواضع حزب سبز اوكراين مخالفت با تك قطبي بودن جهان و حاكميت بلا منازع امريكا در دنيا مي باشد. همچنين اين حزب اگرچه موافق روابط اوكراين با اروپا مي باشد ولي اعتقاد دارد كه سياست خارجي اوكراين بايد به نحوي تنظيم گردد كه هم غرب و هم شرق را مورد توجه قراردهد و اوكراين مانند پلي بين شرق و غرب عمل نمايد. رهبراين حزب آقاي " ويتالي كونونف " داراي مطالعاتي در زمينه فلسفه شرق مي باشد.وي بنابه گفته خودش تمامي قرآن كريم را مطالعه كرده است. او در سال 1375 جهت ارائه مقاله در سميناري مربوط به مسائل آسياي مركزي كه در دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت متبوع برگزار شد ،به ايران سفر نموده است.
این حزب از جمله احزاب سياسي اوكراين است كه فعاليت آن پس از انتخاب مجدد كوچما دو چندان گرديد. رهبران اين حزب اعم از مدودچوك و لئونيد كرافچوك سهم بسزائي را در تشكيل اكثريت پارلماني اوكراين در دهه گذشته داشتند. اين حزب از لحاظ جهان بيني طرفدار نظريه اروپائي توسعه اقتصاد براي تامين رفاه عمومي جامعه مي باشد . منابع اطلاعاتي اين حزب يكي از قدرتمندترين منابع اطلاعاتي در اوكراين محسوب ميگردد بطوري كه فعاليت كانال سراسري اينتر ونشريات كيفسكي واداماستي ، بيزنس و چند مركز راديوئي اف .ام به صورت مستقيم يا غير مستقيم از سوي اعضاي اين حزب كنترل مي شود .
محبوبيت سوسيال دموكراتها بعنوان يك ايدئولوژي به واسطه دستاوردهاي اقتصادي واجتماعي بزرگ كشورهاي اروپائي تحكيم ميشود. در بسیاری از كشورهاي اروپاي غربی و شمالي دولت ها تحت فرمان سوسيال دموكراتها اداره مي شود و آنان كشورهاي خود را در قاره اروپا به ثروتمندترين كشورها در اين قاره تبديل نموده اند. از ديدگاه اين حزب تنها ايده سوسيال دموكرات مي تواند جوابگوي خواسته هاي ايدئولوژيكي جامعه اوكراين باشد كه اين خواسته ها قبلا در قالب ايده چپي توسعه مي يافت. پژوهشهاي جامعه شناسي نشان مي دهند با اين وجود كه مردم كشور معتقد نيستند حكومت فعلي كشور بهتر از حكومت در زمان شوروي مي باشد ولي از سوي ديگر معتقدند كه بازگشت به زمان شوروي غير ممكن است. به همين دليل مردم كشور خواستار دخالت دولت در امر اقتصاد آنهم بصورت سنجيده ميباشند يعني اولويتهاي اجتماعي كشور درست همان ايدئولوژي اين حزب بوده است .
برتري حزب سوسيال دموكرات متحد عبارت است از ايجاد اقتصاد موثر ، تامين كار براي عموم مردم و از بين بردن فقر و ايجاد سيستم توسعه يافته و حمايت اجتماعي مي باشد .اساس مدل اجتماعي سوسيال دموكرات اوكراين عبارت است از تلفيقي از اقتصاد سرمايه داري خصوصي با سيستم توزيع مجدد توليدات با هدف رفع تمامي تبعيض هاي اجتماعي ميباشد .البته لازم به ذكراست كه تنها اين امور در دولتي قوي و نيرومند ممكن است .
در سال 1989 به عنوان جنبش همگانی فعالیت پرداخت (جنبش مردم اوکراین برای بازسازی ، تعیین هویت ملی، زبان و فرهنگ اوکراینی بود و کمتر به مسایل اقتصادی جامعه می پرداخت) و در سال 1993 به طور رسمی به عنوان حزب سیاسی به ثبت رسید. در سال 1994 در انتخابات پارلمانی شرکت نمود و پس از این انتخابات ، فراکسیون پارلمانی حزب روخ با ترکیب 26 نفر تشکیل گردید. در سال 1998 با شرکت در انتخابات، مقام دوم را از لحاظ تعداد آرای مردم کسب نمود و فراکسیون پارلمانی این حزب به 48 نفر رسید و بالاخره در سال 2006 در انتخابات پارلمانی به عنوان عضو بلوک اوکراین ، به رقابت پرداخت. لازم به ذکر است که این حزب طرفدار کلیسای ارتدوکس ملی اوکراین می باشد. رهبر آن آقای بوریس تاراسیوک است.
11. حزب میهن
این حزب در سال 1999 تاسیس و با حزب جمهوری خواه محافظه کار در سال 2002 ادغام شد. مرام این حزب شامل ملی گرایی، پوپولیسم و حمایت از گرایش های اقتصادی اجتماعی است. در انتخابات پارلمانی 2006 به عنوان عضو بلوک یولیا تیموشنکو شرکت کرد و به رقابت پرداخت. این حزب در سال 2005 حدود 275000عضو داشت.
9-4نظام قضایی در اوکراین
سیستم قضایی اوکراین بر اساس قانون اساسی سال1996 طرح ریزی شد(Anders Aslund,2009,245 )و قبل ازاین تاریخ هیچ نوع بازنگری قضایی از سال 1991 درنظام قضایی اوکراین انجام نگرفته بود. (Paul DAnieri,1999.105) اگرچه بر اساس قانون ، نظام قضایی اوکراین مستقل شناخته شده است ولی در عمل فاصله کمی بین سیستم قضایی اوکراین و قدرتهای سیاسی حاکم دراین کشور وجود دارد. قضات در این کشور از سوی سیاستمداران و سرمایه داران تحت فشار هستند. فساد در نظام قضایی اوکراین به نحو گسترده ای جریان دارد. Margareta Drzeniek Hanouz and Thierry Geiger, 2008, 50) طبق اعلام وزارت دادگستری اوکراین در سال 2009 تنها 10 درصد از مراجعه کنندگان به دادگاهها به سیستم قضایی اوکراین اعتماد دارند و کمتر از 30 درصد از مردم احتمال می دهند که قضاوت عادلانه ای در دادگاهها رخ دهد.Kyiv post, (March 25, 2010)
بسیاری از سیاستمداران و تحلیل گران اوکراینی سیستم قضایی اوکراین به مثابه گندیدن نمک توصیف می کنند و در مورد فساد موجود و همچنین فشارهای سیاسی وارده بر این سیستم شکایت دارند. Kyiv post (March 25, 2010بارها رخ داده است که قضات اوکراینی در حین گرفتن رشوه دستگیر شده اند. مظنونین قبل از محاکمه دردادگاههای اوکراین به مدت طولانی حبس می شوند.,( Kyiv post 4/ary 8, 2011)دادگاههای اوکراین بر اساس قانونی که درسال 2010 به تصویب رسیده است برای انجام وظایف خود از نظر مالی ، قانونی و آزادیهای اساسی تضمین شده اند. اگرچه هنوز دراجرای سیستم جدید مشکلاتی وجود دارد ولی انتظار می رود با اجرای این قانون و اصلاحات به عمل آمده وضعیت بهتری نسبت به قوانین سال 2002 حاصل شود.
1-9-4دادگاه در سیستم قضایی اوکراین
دادگاهها در سیستم قضایی اوکراین به چهار سطح تقسیم می شوند که عبارتند از:
دادگاههای محلی:
دادگاههای عمومی (محلی ) که در حوزه قضایی خود با جرائم جنایی و مدنی رسیدگی می کنند که شامل دادگاههای شهرها ، شهرکها و بخشها که بعنوان مثال می توان از دادگاه شهر کی یف و دادگاه شهر سواستوپل نام برد.
دادگاههای ویژه محلی:
این دادگاه ها به جرایم اداری و تجاری رسیدگی می کنند که بصورت منطقه ای می باشند که شامل دادگاه مرکز کریمه و همچنین دادگاه اداری و تجاری در کی یف و سواستوپل می باشند.
دادگاههای استینافی:
این دادگاهها به جرایم جنایی و مدنی رسیدگی می کنندکه شامل دادگاه استینافی منطقه ای ، دادگاه استینافی مرکز جمهوری خودمختار کریمه و دادگاه استینافی کی یف و سواستوپل می شود.
دادگاههای عالی با حوزه قضایی ویزه و تخصصی:
دادگاه ویژه عالی برای جریم جنایی و مدنی که جرایم مدنی و جنایی را پوشش می دهد.
دادگاه ویژه عالی اداری اوکراین که جرایم اداری را پوشش می دهد
دادگاه عالی تجاری و اقتصادی اوکراین که به جرایم اقتصادی و تجاری رسیدگی می کند.
دادگاه عالی اوکراین: دادگاه عالی اوکراین بالاترین و مهمترین دادگاه در سیستم قضایی اوکراین می باشد که در راس همه دادگاهها قرار گرفته است.
2-9-4دادگاه قانون اساسی
دادگاه قانون اساسی اوکراین یک بخش مهم در حاکمیت اوکراین به شمار می رود که وظیفه آن تشخیص منطبق بودن اقدامات قانونی پارلمان، رئیس جمهور، اعضای کابینه و پارلمان کریمه با خط و مشی قانون اساسی اوکراین می باشد. تفسیر قوانین قانون اساسی و سایر قوانین اوکراین از جمله دیگر وظایف این دادگاه به شمار می رود.
این دادگاه شامل 18 قاضی است که 6 نفر توسط رئیس جمهور ، 6 نفر توسط شورای عالی (پارلمان) و 6 نفر دیگر توسط انجمن قضات اوکراین انتصاب می شوند. قضات باید تابعیت اوکراینی داشته باشند و کمتر از 40 سال سن نداشته باشند و حداقل 20 سال در کی یف ساکن باشند. این قضات به مدت 9 سال انتخاب می شوندو انتخاب مجدد آنها ممنوع است. رئیس دادگاه با رای مخفی اعضاء به مدت 3 سال انتخاب می گردد.
10-4تقسیمات اداری و سیاسی
سیستم تقسیمات اداری و سیاسی اوکراین منعکس کننده وضعیت این کشور به عنوان یک دولت یکپارچه به همان شکلی که درقانون اساسی آمده است، می باشد و در واقع همه واحدهای سیاسی این کشور دارای رژیم و قانون یکسان می باشند.اوکراین در مجموع به 24 استان و یک جمهوری خودمختار که همان جمهوری خودمختار کریمه می باشد تقسیم شده است.علاوه بر این کی یف پایتخت اوکراین و سواستوپل از یک شرایط فوق العاده قانونی برخوردار می باشند. 24 استان و جمهوری کریمه به 490رایون یا همان بخش تقسیم می شوند که در واقع لایه دوم تقسمات اداری و سیاسی اوکراین به شمار می رود.میانگین مساحت هر رایون در اوکراین 120کیلومتر مربع باشد و متوسط جمعیت هر رایون نیز 52000 نفر می باشد.( verkhovna Rada of Ukraine, Official Web-site. December 24, 2007).
نواحی شهری اوکراین می توانند زیر مجموعه و تابع دولت مرکزی ( مانند شهرهای کی یف و سواستوپل)، استان و یا رایون باشند که این موضوع بستگی به جمعیت و اهمیت اقتصادی و اجتماعی هر کدام از آنها دارد.
جدول شماره 17: سرشماری تقسیات اداری وسیاسی اوکراین در سال 2010
درجه تقسیم بندی | نام منطقه | تعداد | شهر یا سکونتگاههای دیگر | تعداد | مجموع سکونتگاهها انسانی |
ناحیه | کریمه | 1 | - | - | - |
استان | 24 | شهر با وضیعت خاص | 2 | 459 | |
بخش | رایون | 490 | نواحی شهری | 178 | |
- | - | بخش شهری | 118 | ||
شهر | - | - | شهرهای کوچکتر | 279 | |
شهر یا روستا | 783 | شهر یا شهرک | 102 | 885 | |
روستا | روستا یا بخش دارای شهرداری | 10278 | روستا | 27190 | 28456 |
- | سکونتگاه روستایی | 1266 |
Source: National composition of the population. 2001 Ukrainian Population Census. State Statistics Committee of Ukraine
11-4روابط خارجي كشور ؛ موقعيت كشور در منطقه و جهان
نخستین دولت روسی در کی یف تشکیل شد، بنابراین ملی گرایان روس تجزیه اتحاد شوروی را یک فاجعه برآورد کرده اند. این کشور یکی از چهار جمهوری داری تسلیحات هسته ای عضو این اتحاد بود . هر چند بر پایه موافقت نامه های دوران اتحاد شوروی باید این سلاحها به روسیه انتقال داده می شد، ولی رهبران آن خواستار تضمینهای امنیتی و کمکهای مالی بیشتری بودند. این کشور برای خلع سلاح و انتقال این تسلیحات به روسیه کمک مالی قابل توجهی از آمریکا دریافت کرد و پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای و نیز پیمان استارت را در 1994 تایید و اجراکرد. تحویل سلاحهای هسته ای به روسیه تا 1996 ادامه یافت. روسیه و اوکراین که هر دو از بنیان گذاران "کشورهای مستقل مشترک المنافع- CIS" بودند، در مورد آن برداشتهای متفاوتی داشتند. در حالی که روسیه در پی مدیریت جدید همبستگیهای دوران اتحاد بود، رهبران اوکراین آن را یک نوع جدا شدن امروزی و مدنی این کشورها از هم می دانسنتد. اوکراین حاضر به تایید منشور این سازمان نشد و آن را یک نهاد فراملی معرفی کرد.
اوکراین موافقتنامه اتحاد با روسیه و جمهوریهای دیگر را تهدیدی برای استقلال خود قلمداد می کرد. از همین رو از ورود به هرگونه اتحاد سیاسی و گمرکی جدید با کشورهای مذکور خودداری کرد. کراوچوک دردسامبر 1991 با ورود به CIS موافقت کرد، اما از امضای قراردادهایی چون مجمع بین المجالس ، قرارداد چهارجانبه با روسیه ، قزاقستان، قرقیزستان و بلاروس خودداری کرد. اوکراین از اتحاد کشورهای بالتیک و دریای سیاه پشتیبانی کرده است، با این وجود نمی تواند واقعیتهای تاریخی و ژئوپولیتیکی خود را انکار کند، اوکراین به جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی و به ویژه روسیه وابستگیهای گوناگون اقتصادی دارد. البته این وابستگی از سوی روسیه نیز وجود دارد.
در بخش تسلیحات طراحی و ساخت هواپیماهای آنتونوف 224که مرکز آن در شهر کی یف و خارکف است، طراحی و ساخت کشتیهای جنگی و ترابری در کی یف،خرسون و بندر میکلایف در دریای سیاه ، موشکهای دوربرد در دنیپرپتروفسک و تانکهای تی 80، و نیز طراحی و اجرای سیاست صدور تسلیحات اوکراین با همکاری و تفاهم روسیه صورت می گیرد.از نظر جغرافیایی و ترانزیتی هم ارتباط اوکراین با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و خاورمیانه ، هند ، چین و کشورهای جنوب شرقی اسیا از حریم هوایی روسیه امکانپذیر است.
میان اوکراین و بلاروس پنج توافقنامه وجود داردکه قرارداد همبستگی ،دوستی و همکاری مهم ترین آنهاست. همچنین اختلاف های مرزی و ملی واصول مربوط به مالکیت بین دو کشور حل شده است.
اختلاف روسیه و اوکراین در مورد چگونگی تقسم ناوگان دریای سیاه ، دو کشور را تا آستانه بحران سیاسی پیش برد. محل استقرار این ناوگان در بندر سواستوپل در کریمه و در قلمرو اوکراین است. کوچما و یلتسین در ماه مه 1997قرارداد دوستی و همکاری دو کشور را امضا کردند تا در پرتو آن به این اختلاف هم پایان دهند. در نتیجه برای اولین بار روسیه استقلال اوکراین را مورد شناسایی قرار داد. اوکراین با فروپاشی اتحاد، مشی غرب گرایانه و تحکیم پیوندهای خود را با اروپا و آمریکا در الویت قرار داد. بنابراین در همان حال که با روسیه و بلاروس سی ای اس را بوجود آورد، به سازمان کشورهای ساحلی دریای سیاه و سپس گوام (1997)پیوست. اوکراین تلاش کرد با توسعه روابط با گروه بندیهای گوناگون منطقه ای ، دستیابی به منافع بیشتر را عملی سازد. در فوریه 1994 اوکراین به برنامه مشارکت برای صلح ناتو پیوست و از نوامبر 1995 به عضویت شورای اروپا درآمد، در حالی که قرارداد همکاری با اتحادیه اروپا را در 1994 امضاء کرده بود. ( کولایی ،الهه وماندانا تیشه یار، 1385)
روابط این کشور با ناتو با سرعت بیشتری گسترش یافت. از 1995 این کشور عضو فعال برنامه مشارکت برای صلح بوده است و از توسعه آن به سوی شرق حمایت بسیار کرده است. در مارس 2000نخستین نشست ناتو در قلمرو یکی از اعضای پیشین اتحاد شوروی در کی یف برگزار شد. هدف از آن نمایش حمایت این سازمان از اوکراین بود. نیروهای اوکراین در کنار نیروهای آمریکایی در عراق پس از سرنگون کردن صدام و سپس نقاط دیگر حاضر شدند. پس از به قدرت رسدن یوشچنکو و روند نزدیکی با اتحادیه اروپا، ناتو و نهادهای غربی دیگر، شدت یافت و و تلاش برای یکپارچه شدن با نهادهای فراآتلانتیکی بیشتر شد. روابط با آمریکا نیز اهمیت بیشتری پیدا کرد. نخست وزیری یانوکوویچ بر این سرعت تاثیر منفی داشت. او سیاستهای یوشچنکو برای نزدیکی روزافزون به آمریکا را مورد انتقاد قرار داد. با پیروزی حزب مناطق و ریاست جمهوری آقای یانوکویچ در سال 2010 دولت وی که به "دولت روسگرا" معروف بود، برخلاف انتظار، درجهت نزدیکی به غرب بویژه عضویت در اتحادیه اروپا بسیار کوشید و تا دو سال با انتقادات بعضا تند اروپاییها با نرمش رفتار کرد. با نزدیک شدن زمان انتخابات پارلمانی و تشدید فعالیتهای اپوزیسیون، حمایت غربیها از آنها و انتقادشان از حزب حاکم افزایش یافت. نهایتا یانوکویچ در سالگرد استقلال کشور اظهار داشت عضویت در اتحادیه اروپا به بهای مداخله در امور داخلی اوکراین نیست.
روابط اوکراین با روسیه همچنان بسیار موثر و مهم به شمار می آید.انقلاب نارنجی 2004 رویارویی روسیه با آمریکا دراین کشور را برجسته تر ساخت. شکست یانوکوویچ در انتخابات ریاست جمهوری و سپس بازگشت او به عرصه قدرت در 2010 به عنوان رئیس جمهور بیانگر اهمیت جایگاه روس تبارها در این کشور و تاثیر آن در روابط اوکراین با روسیه است . افزایش سه برابری بهای گاز در اوکراین و آثار آن نیز بسیار قابل توجه است. بستن شیر گاز بر روی اوکراین در زمستان 2006 از بی پروایی روسیه در تشدید فشار براین کشور در چهارچوب سیاستهای خود حکایت می کند. روسیه می کوشد با پیدا کردن مسیرهای جایگزین ، نقش برجسته اوکراین در انتقال گاز به اروپا را کم رنگ سازد.
شبه جزیره کریمه و تلاش آن برای خودمختاری، هم بر روابط دو کشور اثر داشته و هم آن را تحت تاثیر قرار داده است. این منطقه که در 1954از سوی خروشچف به اوکراین داده شد، در کنار دریای سیاه واقع شده است. مقامات آن پس از استقلال اوکراین در پی کسب خودمختاری فزاینده برآمدند. در سالهای 1995-1994 با حضور یوری مشکوف این گرایش شدت یافت. مبارزه روسیه در چچن برای دولت کی یف فرصت مناسبی برای سرکوب جدایی طلبی در کریمه ایجاد کرد. به هر حال 270000 تاتار ساکن در این منطقه 15 درصد جمعیت آن را تشکیل می دهند و مسائل قومی را دامن می زنند. در انتخابات 2006هواداران روسیه در مجلس کریمه اکثریت به دست اوردند. عده ای از قزاقهای روس هم در این منطقه زندگی می کنند. آنها با کلیسای ارتدوکس و گروههای تندروی ملی گرای روسی ارتباط دارند. آنها سبب تقویت گرایشهای بنیاد گرایی دینی در میان تاتارهای کریمه شده اند. این منطقه به کانون مخالفت با انقلاب رنگی تبدیل شده و تظاهرات ضد آمریکایی و ضد ناتو در آن شکل گرفته است.
شدت جرایم درمناطق مرزی با روسیه و استفاده برای قاچاق و مهاجرت به اروپای غربی و مرکزی از مرز این دو کشور، مسائل مشترکی است که نیاز به همکاری دو کشور دارد. حمایت اوکراین از تمامیت ارضی آذربایجان و ارسال مقادیر زیادی سلاح به طور قانونی به آذربایجان در فاصله سالهای 1996-1993 که توسط ارمنستان آشکار شده، اوکراین را در مواجهه با ارمنستان قرار داده است. ولی قراردادهای همکاری هم میان دو کشور به امضاء رسید. اوکراین نزدیکترین مسیر روسیه به شرق اروپاست. 70درصد صادرات روسیه ازاین مسیر انتقال داده می شود علاوه بر این صادرات گاز روسیه نیز از این مسیر میسر می باشد. حق انتقال گاز از این کشور معادل 15 درصد قیمت هر متر مکعب گاز صادراتی روسیه است.
از نظر استراتژیک هم دریای سیاه همواره مورد توجه روسیه بوده و جنگهای کریمه (1856-1855)برای تسلط بر این منطقه رخ داد. تقسیم ناوگان اتحاد شوروی در دریای سیاه باعث بروز اختلاف میان روسیه و اوکراین شد. این ناوگان 300 تا 400 کشتی و تعدادی زیردریایی و هلی کوپتر و 70 هزار نیروی نظامی دارد. بزرگترین اقلیت روس تبار خارج از روسیه ، در اوکراین زندگی می کنند.حدود 12 میلیون روس یعنی 22 درصد از جمعیت اوکراین را روسها تشکیل می دهند، که بسیاری از آنها مشاغل مهمی دارند.
پس از هلند و رومانی ، اوکراین بزرگتری مصرف کننده گاز در اروپاست. ذخایر داخلی تنها 28 درصد نیازهای آن را تامین می کند. 70میلیارد متر مکعب از روسیه و 20 میلیارد متر مکعب در سال از ترکمنستان گاز وارد می کند وهمچنین سالانه 42 میلیون تن نفت نیاز این کشور است که دو سوم آن از روسیه وارد می شود.
در زمینه تجارت خارجی هم بخش عمده ای از صادرات اوکراین به روسیه صورت می گیرد. بنظر می رسد دیدگاه رهبران اوکراین به CIS ابزاری برای جدایی از جمهوری های پیشین اتحاد شوروی و نهادی است که اوکراین تا زمان پیوستن به اتحادیه اروپا در آن می ماند. اوکراین برای جلوگیری از احیای قدرت روسیه هر گونه پیشنهادی را که به ایجاد یک قدرت برتر در سی آی اس منجر شود، رد کرده است. اما اوکراین به روابط دوجانبه با اعضای سی آی اس بیشتر نظر دارد تا روابط چند جانبه. قراردادهای اوکراین با بلاروس، ارمنستان، گرجستان،مولداوی و ازبکستان در همین زمینه است. اوکراین از شرکت در همکاریهای جمعی سیاسی و نظامی سی آی اس دوری می کند. همچنین به دلیل اینکه هدف اصلی این کشور پیوستن به اتحادیه اروپاست، قبول هرگونه قرارداد در چهارچوب سی ای اس را ذیل این هدف دنبال می کند.
اوکراینیها کشور خود را یک کشور اروپایی می دانند. از نظر جغرافیایی و فرهنگی شباهتهای بسیار میان این کشور و با اروپا وجود دارد. از نظر سیاسی هم ورود به ساختارهای اروپائی برای سیاستمدارن غرب گرای این کشور اولویت داشته است. اما این کشور غیر از منابع طبیعی و نیروی کار برای عرضه به اروپا کالای مهمی ندارد. رهبران اوکراین برای ایجاد موازنه در برابرروسیه ، نزدیکی هر چه بیشتر با ساختارهای اروپایی را دنبال کرده اند. درجهت جلوگیری از تبدیل شدن روسیه به یک قدرت اورآسیایی ، آمریکا تشکیل اتحادی از کشورهای بالتیک – دریای سیاه – منطقه خزر را در دستور کار خود قرار داد، که اوکراین در این رابطه اهمیت زیادی پیدا کرد. بیل کلینتون از اوکراین به عنوان شریک استراتژیک آمریکا یاد کرد، اما در عمل به عنوان ابزاری در بازی با روسیه از آن استفاده شد.آمریکا همچنین از عضویت اوکراین در ناتو حمایت کرد. اوکراین آمریکا را پشتیبان اصلی در تسریع روند نزدیکی به اتحادیه اروپا می داند، درحالی که آمریکا در زمان تیرگی روابط با روسیه به سمت اوکراین توجه می کند. (کولایی الهه، ،1389شکار شده اشکار شده،،فبقرلللل
)
12-4نیروی نظامی اوکراین
نیروهای نظامی اوکراین عمدتاً از نیروهای سرباز وظیفه تشکیل شده است.مجموع پرسنل نظامی اوکراین با احتساب 41000نفر غیر نظامی تا پایان سال 2010 حدود 200000نفر می باشد که 73300 نفر از این تعداد پرسنل نیروی زمینی ،46000نفر پرسنل نیروی هوایی و 15000نفر پرسنل نیروی دریایی می باشند. دولت اوکراین تعدادی از نیروهای محافظ مورد نیازش را مطابق با سیستم سرویسهای نظامی شوروی تامین می کند. زنان حدود13 درصد (18000نفر) از نیروهای نظامی اوکراین را تشکیل می دهند. تعدادی از زنان که 9/2 درصد (1202 نفر )از آنان را شامل می شود در ارتش اوکراین جزو افسران عالی رتبه محسوب می شوند. 44 درصد زنان در نیروهای نظامی اوکراین بصورت قراردادی فعالیت دارند. دلیل اینکه مردان اقبال کمتری به خدمت در ارتش نشان می دهند ناشی از حقوق پایین است که در مقابل زنان استخدام در این شغل را می پذیرند.Ukrainian Armed Forces 2009. p. 79.)
از مراکز عمده اموزش نظامی اوکراین می توان به مدرسه دریایی ناخیموف[4] در سواستوپل، دانشگاه نیروی هوایی ایوان کوژهداب[5] در خارکیف و دانشگاه دفاع ملی اوکراین[6] اشاره کرد. سن شروع خدمت سربازی در اوکراین 18 سال است و مدت خدمت سربازی در نیروی دریایی 18 ماه و در نیروی زمینی و هوایی 12 ماه است.تعداد افراد آماده برای خدمت در نظام 6970035 نفر (سال 2008)تعداد افرادی که هر ساله به سن خدمت وظیفه می رسند در سال 256196 نفر بود.بودجه نظامی اوکراین یک میلیارد دلار درسال 2009 بوده است که معادل 79/0درصد تولید ناخالص ملی می باشد
ارتش اوکراین نقش روزافزونی در تامین نیرو برای عملیاتهای حافظ صلح به عهده داشته است. از سال 1992 تعداد 30000نفر از سربازان این کشور در ماموریتهایی در یوگسلاوی سابق (بوسنی و هرزگوین)،کرواسی، خاورمیانه(جنوب لبنان ، عراق و کویت)، قاره آفریقا(آنگولا، سرالئون،لیبی) شرکت داشته اند.از سال 1997 اوکراین همکاری تنگاتنگی را با ناتو و بخصوص با لهستان داشته است.یک واحد از نظامیان اوکراینی بعنوان بخشی از نیروهای چند ملیتی تحت فرماندهی لهستان در عراق مستقر بود.سربازان اوکراینی همچنین به همراه نیروهای لهستانی یک گردان لهستانی – اوکراینی در کوزوو مستقر هستند. مجموع نیروهای اوکراینی در سال2009 که دراقصی نقاط جهان جهت انجام عملیاتهای نظامی استقرار داشتند ، 540 نفر بودند که در هشت مامویت صحلبانی شرکت داشتند.
13-4پرچم اوکراین
پرچم اوکراین به عنوان پرچم ملی دولت اوکراین به شمار می رود. پرچم ملی اوکراین اولین بار بوسیله جمهوری خلق اوکراین درسال 1918 به رسمیت شناخته شد. در آن زمان عموما پرچم آبی و زرد به همران یک نیزه سه دندانه در گوشه سمت چپ بالا استفاده می گردید.این نشان ملی بوسیله حکومتهایی که پی در پی در اوکراین به روی کار می آمدند حفظ شد.در طول دوره حکومت شوروی سابق، بلشویک ها ابتدا پرچم قرمز و سپس پرچم قرمز – آبی را بعنوان پرچم رسمی جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی استفاده می کردند. و در نهایت پرچم آبی – زرد فعلی اوکراین به طور رسمی در سال 1992 و زمانی که اوکراین استقلال خود را بدست آورده بود به عنوان پرچم رسمی این کشور به رسمیت شناخته شد.اصل بیستم قانون اساسی اوکراین ،پرچم این کشور را بیرقی می داند که بطور افقی به دو نیمه مساوی با رنگهای زرد و آبی تقسیم شده است. اوکراینی ها هر سال 23 اوت را به عنوان روز پرچم این کشور جشن می گیرند.
[1] Georgi gongadze
[2] Razumkov center
[3] Verkhona rada
[4] Nakhimov naval school
[5] Ivan kozhedub
[6] National defense university of ukraine