تشیع در تایلند

از دانشنامه ملل

«طبق روایات رایج در میان بازماندگان ایرانیان تایلند، در زمان سلطنت نارسوان (Narsuen) [از پادشاهان تایلند در دوران آیوتایا] (۱۵۹۱م تا ۱۶۰۵م)، گروهی از تجار ایرانی اهل قم به‌رهبری شخصی به‌نام شیخ احمد [قمی]، به سیام آمدند و در محلهٔ کایی (Kayi) در شهر آیوتایا پایتخت آن کشور مستقر شدند و به کسب و تجارت مشغول شدند. شیخ احمد با زنی از اهل سیام ازدواج کرد و کم‌کم یکی از تجار معتبر و سرشناس پایتخت شد و پادشاه سیام به او لقب «پیا شیخ احمد راتانارات ستی» (Paya Sheik Ahmad Ratanarat Sethi) اعطا کرد ... دیری نپایید که شیخ احمد از تجارت به سیاست راه یافت و پادشاه او را در رأس امور بندر آیوتایا قرار داد و سال بعد به مقام «پرا کلانگ» ارتقاء یافت. در این سمت کنترل تجارت خارجی آن کشور که در انحصار سلطنت بود، کلا در اختیار وی قرار داشت»[۱].

شیخ احمد قمی که به دریافت لقب «چائوفایا راج نایوک» (Chaophraya Rajnayok) به معنای وزیر اعظم نیز نایل شد، در زمان سلطنتِ شش نفر از پادشاهان سیام ارتباطات نزدیکی با دربار و پادشاهان وقت داشت. در دوران سلطنت شاه «فاراسوام سنگدوم» [معاصر با شاه عباس صفوی] مشاور عالی وی و وزیر خزانه‌داری شد و مسئولیت همهٔ کارهای مربوط به تجارت خارجی را بر عهده گرفت ... او نخستین کسی بود که در زمان حکمرانی جامعهٔ مسلمانان سیام، به مقام «چولارا جامونتری» یا شیخ‌الاسلامی رسید و اجازه یافت تا مذهب شیعهٔ دوازده‌امامی را در جامعهٔ تایلند تبلیغ کند ... شیخ احمد قمی با یکی از بانوان خاندان سلطنتی آیوتایا به نام «چوری» (Chury) ازدواج کرد و از او دارای دختر و پسری به نام‌های «چوئن» (Chuen) و «چای» (Chai) شد که سال‌ها بعد از میان نوادگان آن‌ها دو خانوادهٔ معروف بوناگ (بودایی) و احمد چولا (مسلمان) سر برآوردند[۲].

او در زمان شاه «پراسارتونگ» و در ۸۷ سالگی مشاور افتخاری شاه در مسائل کشوری شد و یک‌سال بعد در ۱۶۳۱م در اوایل سلطنت نارای کبیر، چشم از جهان فرو بست.

آرامگاه شیخ احمد قمی

شیخ احمد قمی را مروج مذهب شیعه در سیام یا تایلند امروزی معرفی کرده‌اند. آرامگاه او که در میانه دهه ۱۹۹۰م ساخته شده است، امروزه در شهر آیوتایا واقع در هشتاد کیلومتری شمال بانکوک و در دانشکدهٔ تربیت معلم آن شهر قرار دارد. سنگ مزار او از مرمر سفید و به بلندی یک متر است که زیر گنبد تذهیب شده‌ای با معماری ایرانی است و امروزه زیارتگاه مسلمانان و بودائیان تایلند شده است.

اعقاب شیخ احمد قمی ارتباط خود را با دربار سیام حفظ کردند و زمانی‌که برمه‌ای‌ها بر آیوتایا در ۱۷۶۸م پیروز شدند، نوادگان شیعه‌مذهب او منصب رهبری جامعهٔ مسلمانان سیام را که امروزه منصب شیخ‌الاسلامی نامیده می‌شود و هم‌زمان با آن سمت «چائو پایا ماهارات تای» (Chao Paya Maharat Thai) یعنی مسئولیت همه کارهای اداری کشور را بر عهده داشتند. چیزی نگذشت که ایرانیان بسیاری نیز از هند راهی سیام شدند و برخی از آن‌ها در دستگاه‌های دولتی آن کشور به مقامات عالی رسیدند.

«با وجود اشتغال به کار دولتی، ایرانیان همچنان در مذهب اولیهٔ خود یعنی تشیع باقی ماندند، تا این که در ۱۷۵۰م، یعنی در زمان سلطنت «بوروم کت» (Borommkot) (۱۷۳۳م تا ۱۷۵۸م) که پادشاهی متعصب به کیش خود بود، شرکت ایرانیان را در مراسم رسمی که در معابد بودایی برگزار می‌شد، یعنی عملاً اشتغال به‌کارهای دولتی، مشروط به این کرد که دین بودا را اختیار کنند. بزرگتر ایرانیان که در آن زمان «پایا پت پی چای» (Pra Putthabat) [نوهٔ پسر شیخ احمد قمی] بود، در معبد «پراپوت هابات» (Paya Pet Pichai) حضور یافت و در برابر پادشاه و کشیش اعظم به طریقت بودا گروید و به پیروی از او گروه کثیری از بازماندگان مهاجران ایرانی نیز تشیع را رها کرده و بودایی شدند»[۳].

ولی گروه دیگری از ایرانیان همچنان به مذهب تشیع باقی ماندند و بیشتر شیعیان تایلند از بازماندگان مهاجران ایرانی هستند که بر اثر ازدواج با سیامی‌ها، فرهنگ و شکل و شمایل آن‌ها را یافته‌اند. شیعیان منطقهٔ «مین بوری» [در شمال بانکوک] نیز خود را از تبار شیخ احمد قمی می‌دانند و هر سال سالروز مرگ او را همراه با اعقاب بودایی شیخ احمد گرامی می‌دارند.

علی‌اصغر حکمت نخستین سفیر ایران در بانکوک که در اسفند ۱۳۳۵ به آن شهر رفته است، در سفرنامه خود دربارهٔ دیدارش با شیعیان تایلند می‌نویسد:

«ساعت پنج به امام‌بارهٔ شیعیان رفتم. جماعت قلیلی در حدود سی‌چهل نفر شیعهٔ امامیه هستند که قیافهٔ آن‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد که ایرانی‌الاصل هستند. متأسفانه [از زبان] فارسی جز کلمهٔ پنج‌تن چیز دیگری نمی‌دانستند...کلاه مخصوص دارند که می‌گویند در قدیم پادشاه رامای چهارم آن را برای جماعت شیعه وضع کرده است... در آنجا می‌گفتند سیصد سال قبل جد اعلای آن‌ها به نام شیخ احمد از ایران مهاجرت به سیام کرده است[۴].

«پس از شیخ احمد قمی و همراهان او، برای بیش از سیصد سال، رابطهٔ شیعیان بومی با ایران قطع شد. آنان علمای دینی و اطلاعات چندانی نیز از تشیع نداشتند، بااین‌حال، دین خود را حفظ کردند. عنصر اصلی که باعث باقی‌ماندن آنان بر مذهب تشیع شد، مراسم عزاداری و تعزیه برای امام‌حسین(ع) بود. درواقع، فقط ایام محرم و عاشورا بود که آنان را در لباس تشیع نگه داشت. آنان این میراث را از اجداد خود گرفته‌اند و مانند دیگر شیعیان در ایام محرم و صفر، یعنی از روز اول محرم تا اربعین حسینی، لباس مشکی می‌پوشند. در میان آن‌ها، کسی تا قبل از اربعین لباس رنگی نمی‌پوشد، مراسم شادی برپا نمی‌کند و به مسافرت تفریحی نمی‌رود. آنان در ده شب اول محرم مراسم عزاداری برپا می‌کنند و روز عاشورا را نیز مانند دیگر شیعیان گرامی می‌دارند و به سوگواری می‌پردازند. شیعیان بومی که در حقیقت از نسل ایرانی‌ها به‌شمار می‌آیند، با این‌که زبان فارسی را نمی‌دانند، مرثیه‌خوانی و اشعار آن‌ها بیشتر به زبان فارسی است»[۵].

گروه‌های گوناگون شیعیان تایلند

شیعیان بومی تایلند

مسجد مرکزی، سونگخلا، تایلند.

این گروه که از اعقاب شیخ احمد قمی و سایر ایرانیان مهاجر سیام در سدهٔ ۱۷م هستند، پس از سال‌ها سکونت در شهر آیوتایا و پس از آن که برمه‌ای‌ها در میانهٔ سدهٔ هجدهم آن را ویران کردند، به «تونبوری» که پس از حمله برمه‌ای‌ها به پایتختی سیام برگزیده شد و در حومه غربی بانکوک قرار دارد، کوچ کردند. بیشتر آن‌ها در محلهٔ «جاران پارت» آن شهر ساکن شدند. این گروه که به شیعیان جاران پارت معروف‌اند. حدود ۲ الی ۳ هزار نفر هستند و محل تجمع آن‌ها در اعیاد و مراسم اسلامی، مساجد «پاتونگ تام» و «امام‌باره» است که در نزدیکی یکدیگر قرار دارند. همچنین مساجد «قودی لانگ» (المهدی)، «مسجد الهدی» (به ریاست شیخ غلامعلی)، «مسجد امام‌علی(ع)»، «مسجد الفلاح»، «مسجد امام‌صادق(ع)» (در چاتون چائو) و مسجد نورالنصیحه از دیگر مراکز عبادی آن‌ها است که بیشتر در جنوب بانکوک قرار دارند. در استان‌های جنوبی تایلند نیز مساجد گوناگونی برای شیعیان آن منطقه ساخته‌اند، از جمله مسجد روح الله با وسعت ۲۰۰ مترمربع در ژوئیهٔ ۲۰۰۷م در شهر جنوبی «ناخان سیتامارات» گشایش یافته است. همچنین باید از مسجد امام‌باقر(ع) (در شهر جنوبی ساتون) و مسجد امام‌علی و مسجد امام محمدباقر و مسجد المهدی (در سترانگ) و مسجد صاحب‌الزمان(ع) (در پتوم تانی) نام برد. در «کانچانابوری» نیز شیعیان مسجدی [به نام عترت الرسول به مدیریت سید یوسف شاه] ساختند[۶]. معمولاً هزینهٔ ساخت مساجد را خانواده‌های ساکن در اطراف مسجد می‌پردازند.

حسینیه‌های امام‌باره، باب‌الحوائج و باقرالعلوم(ع) در بانکوک و حسینیهٔ جعفریه (در جنوب) از مراکز تجمع و فعالیت شیعیان تایلند است.

دارالعلم الخویی

مدرسهٔ کوچکی به نام «دارالعلم خویی» در حیاط مسجد امام‌باره (در بانکوک) فعالیت دارد که در سال، حدود ۳۰ طلبه از نقاط گوناگون تایلند را آموزش می‌دهد و طلاب پس از دو سال برای ادامهٔ تحصیل به حوزه‌های علمیه در کشورهای اسلامی مانند ایران یا پاکستان اعزام می‌شوند. بودجهٔ این مدرسه از محل وجوهات شرعی آیت الله العظمی خویی تأمین می‌شود.

مرکز اسلامی دار اهل بیت

این مرکز در ۱۳۵۶، با پشتیبانی شیعیان خوجه (مرکز آن‌ها در انگلیس و چند کشور آفریقایی است) و با کوشش یکی از شیعیان و نوادگان شیخ احمد قمی به‌نام «احمد چولا» تأسیس شد. بیشتر اعضای این مرکز را طلاب تایلندی تحصیل‌کردهٔ قم تشکیل می‌دهند. انجمن جوانان اهل‌بیت نیز در همین مرکز فعالیت می‌کند. چاپ کتاب و ادعیه، تدریس قرآن و برگزاری اردوی نوجوانان از خدمات این مرکز است.

در چند سال اخیر سازمان حوزه‌ها و مدارس خارج از کشور نیز دو مدرسهٔ دینی در تایلند بنا کرده است؛ یکی از آن‌ها مدرسهٔ پسرانهٔ «المهدی» در شهر ناخان سیتامارات و دیگری مدرسهٔ دخترانهٔ «مهدیه» در بانکوک با حدود چهل طلبه است.

انجمن تایلندیان فارغ‌التحصیل ایران

این انجمن از طلاب تایلندی فارغ‌التحصیل حوزهٔ علمیهٔ قم که به تایلند باز گشته‌اند تشکیل شده است و ریاست آن با دکتر زین‌العابدین فندی است.

شیعیان امامیه (پتان‌ها)

این گروه که افغانی‌تبارند، در سال‌های گذشته به تایلند مهاجرت کردند و شمار آن‌ها در جنوب تایلند بسیار زیاد است. بیشتر این گروه اهل سنت و تعدادی از آن‌ها نیز وهابی هستند، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی شمار چشمگیری از آن‌ها شیعه شده‌اند و بخشی از آن‌ها در منطقه‌ای به‌نام «بنگ موت» در حومهٔ بانکوک اقامت دارند[۷].

شیعیان جدید

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به‌تدریج از سال ۱۳۷۰، شماری از اهل سنت و بودائیان جنوب تایلند با تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران، به مذهب شیعه جعفری پیوستند که به آن‌ها شیعیان جدید می‌گویند؛ بیشتر آن‌ها در شهرهای جنوبی تایلند از جمله در ساتون و ناخان سیتامارات فعالیت دارند. از مراکز آن‌ها مسجد روح الله و مدرسهٔ المهدی به ریاست حجت‌الاسلام سید سلیمان حسینی در شهر ناخان سیتامارات واقع در ششصد کیلومتری جنوب بانکوک است.همچنین بنیاد قرآنی رسول اعظم به ریاست شیخ اسماعیل عسکری و نیز مدرسهٔ اسلامی المهدیه، از مراکز عبادی و درسی این شاخه در شهر بانکوک می‌باشد. این گروه در مقایسه با دیگر گروه‌های شیعه، ارتباط بیشتری با جمهوری اسلامی ایران دارند.

دیگر شیعیان

شیعیانی از هند، عراق، ایران، پاکستان و لبنان نیز در سال‌های گذشته به تایلند رفته‌اند و در آنجا به زندگی و کار سرگرم‌اند؛ از جملهٔ آن‌ها می‌توان به شیعیان خوجه یا بُهره ها اشاره کرد.

«بُهراها در دورهٔ حکومت آیوتایا، یعنی سیصد سال قبل، به تایلند آمده‌اند، اما نقش و شمار آنان در بین مسلمانان بسیار اندک است. آنان با دیگران کاری ندارند و با فرقه‌های مسلمانان دیگر نیز ارتباط ندارند و با محدودیت‌های خاص خود زندگی می‌کنند. بُهراها نه کسی را به مذهب خود راه می‌دهند و نه هیچ تبلیغی می‌کنند. این گروه مسجدی در شهر بانکوک، به‌نام مسجد سیفی و معروف به ساختمان سفید و قبرستانی خصوصی در منطقهٔ شیعه‌نشین دارند. اینان در ایام محرم مراسم عزاداری برای امام‌حسین(ع) برپا می‌دارند، ولی این مراسم از چشم مردم پنهان نگه داشته می‌شود. بُهراهای تایلند برای حفظ هویت خود، بعضی از جوانان را به شهر بمبئی هندوستان که مرکز بُهراها است، می‌فرستند تا آداب، رسوم و اعتقادات مذهب خود را به آن‌ها تعلیم دهند. هرساله نیز داعی بزرگ، نماینده‌ای را به سوی آنان می‌فرستد تا به کارهای آنان رسیدگی کند.

در تایلند هر دو شاخه بُهراها وجود دارد: یکی داودی و دیگری سلیمانی. داودی‌ها از لحاظ جمعیت در مقایسه با سلیمانی‌ها بیشترند، اما هر دو شاخه از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی قرار دارند. هم‌اکنون یکی از اقتصاددانان معروف کشور، به‌نام پروفسور عمار سیام والا، از فرقه بُهرای سلیمانی است»[۸][۹].

نیز نگاه کنید به

تشیع در روسیه؛ شیعیان فرهنگی در چین؛ شیعیان اسماعیلیه در چین؛ شیعیان دوازده امامی در چین؛ تشیع در لبنان؛ تشیع در مصر؛ تشیع در تونس؛ تشیع در افغانستان؛ تشیع در مالی؛ شیعیان ساحل‌ عاج؛ تشیع در زیمبابوه؛ تشیع در اوکراین؛ تشیع در سیرالئون؛ تشیع در اتیوپی.

کتابشناسی

  1. محمدربیع بن محمدابراهیم. (۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات،زیرنویس 279 -280.
  2. (پاک آئین، ۱۳۸۳).
  3. محمدربیع بن محمدابراهیم. (۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات،زیرنویس 280.
  4. حکمت، علی اصغر(۱۳۷۹).«سفرنامه برما (میانمار) و سیام (تایلند) با ضمیمه سفرنامه». رهاورد حکمت. ج۲. به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،ص.570.
  5. ااسدن،کاوچن(۱۳۸۴).«نگاهی به ادیان، مذاهب اسلامی و تشیع در تایلند». طلوع. ش۷. مرکز اطلاع‌رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.www.icro.ir،ص.7.
  6. تمهیدی، محمد. (۱۳۷۹). تایلند سرزمین طلایی (با تأکید بر نقش مسلمانان در آن کشور به‌انضمام سمینار شیخ احمد قمی و تاریخ سیام). تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین‌المللی الهدی.ص54 تا 58.
  7. تایلند(۱۳۸۷). تهران: وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی،ص.29.
  8. اسدن،کاوچن(۱۳۸۴).«نگاهی به ادیان، مذاهب اسلامی و تشیع در تایلند». طلوع. ش۷. مرکز اطلاع‌رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.www.icro.ir،ص.6.
  9. الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین‌المللی الهدی،ص.179-182.