ایران شناسی در گرجستان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۲ توسط Mahdi (بحث | مشارکت‌ها)

با وجود سنن دیرینه روابط گسترده فرهنگی دو ملت و اظهار نظرهای جسته گریخته دانشمندان گرجی قرن‌های هجدهم و نوزدهم میلادی درباره ایران و روابط آن با گرجستان، ایجاد و بسط ایران‌شناسی به مفهوم علمی جدید در آن کشور از سال 1918 میلادی، یعنی سال تأسیس دانشگاه تفلیس، آغاز می‌گردد. سه تن پایه گذار 876 و گئورکی - مشهور و نامی این رشته، ای.جا واخ ی شویلی (در تاریخ 1878 - 1940) و یوستین آبولادزه در ادبیات‌شناسی، آخولدیانی (در زبان‌شناسی 1874-1962) از رفتگانی هستند که گام‌های مؤثری در ترویج علم و فرهنگ گرجی و استقرار ایران‌شناسی در گرجستان برداشته‌اند. اولیای امور فرهنگی و مؤسسان دانشگاه تفلیس برای بسط و توسعه خاورشناسی، منجمله ایران‌شناسی، در گرجستان اهمیت زیادی قائل بوده‌اند و همیشه در نظر داشتند که استفاده از منابع و مأخذ فراوان ادبی و تاریخی ملل شرق، مخصوصاً تألیفات بزرگان ایران و نقد دقیق اطلاعات مندرج در آن‌ها، برای بررسی گوشه‌های بسیاری از تاریخ حیات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دوران فئودالیسم و روشن گردانیدن مسائل مربوط به شئون متعدد زبان و ادبیات گرجی، تاریخ گرجستان بسیار مؤثر وکاملاً ضروری است. از روزهای اول تأسیس دانشگاه تفلیس، اقدامات و فعالیت‌های مفیدی در تدریس و تعلیم زبان و ادبیات فارسی تاریخ ایران و تحقیق در این حوزه‌ها انجام می‌گرفت. به ویژه پس از تاسیس کرسی فیلولوژی ایرانی در سال 1939 میلادی و دانشکده خاورشناسی دانشگاه در سال 1945 و انستیتوی تحقیقاتی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان در سال 1960، مطالعات در این زمینه رونق روزافزون یافت. باید متذکر شد که انستیتوی خاورشناسی، به ریاست مؤسس آن خاورشناس مشهور و عضو انجمن سلطنتی آسیایی (انگلستان) آکادمیسین 1904)، به صورت موسسه‌ای علمی برخوردار از اعتبار - گئورگی تسرتلی 1973 جهانی درآمد.

مراکز فعال ایران‌شناسی جمهوری گرجستان عبارتند از:

1. کرسی زبان‌شناسی ایرانی دانشگاه دولتی تفلیس؛

2. بخش زبان‌شناسی فارسی انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان؛

3. بخش زبان‌های هند و ایرانی انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان؛

4. کرسی السنه شرقی دانشگاه دولتی شهر کوتائیسی؛

5. انستیتوی تدریس آسیا و آفریقای تفلیس؛

6. کرسی تاریخ ممالک آسیا و آفریقای دانشگاه دولتی تفلیس؛

7. کرسی تاریخ کشورهای شرق دانشگاه دولتی تفلیس؛

8. بخش تاریخ قرون وسطی ممالک خاور نزدیک انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان؛

9. بخش تاریخ معاصر ممالک خاور نزدیک انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان؛

10. بخش مأخذشناسی و نشر منابع تاریخی انستیتوی تاریخ و مردم‌شناسی فرهنگستان علوم گرجستان.

مؤسساتی هم در گرجستان وجود دارد که اکنون در آن‌ها زبان فارسی و دیگر مواد درسی ایران‌شناسی تدریس می شود[۱].

زبان و ادبیات فارسی در گرجستان

زبان و ادبیات فارسی که در گرجستان تدریس می‌شود به شرح زیر است:

1. در سطح مدارس دو مدرسه شماره 1 و مدرسه شماره 130 تفلیس مشغول به آموزش زبان فارسی می‌باشند. مدرسه شماره 1 به عنوان مهم‌ترین مدرسه تفلیس از سال‌های دور اقدام به آموزش زبان و ادبیات فارسی می‌نماید. سفارت جمهوری اسلامی ایران تیز در جهت تجهیز و تکمیل نیازهای آموزشی آن‌ها قدم‌های مؤثری برداشته است؛

2. دانشگاه دولتی تفلیس (دانشکده خاورشناسی، دانشکده تاریخ، دانشکده زبان‌شناسی، دانشکده جغرافیایی)؛

3. انستیتوی آسیاو آفریقای تفلیس؛

4. دانشگاه دولتی شهر کوتائیسی (دانشکده زبان‌شناسی) در گرجستان همچنین تألیفات زیادی در خصوص زبان و ادبیات فارسی به زبان فارسی چاپ گردیده است. آثار تالیف شده در دانشگاه دولتی شهر کوتائیسی به شرح زیر است:

  • یو.آ.بولادزه، دستور زبان فارسی (برای دانشجویان دانشکده خاورشناسی)، تفلیس، 1953؛
  • جمشیدگیوناشویلی، دستور زبان فارسی، تفلیس 1987؛
  • ولادیمیر پوتوریدزه منتخبات فارسی، تفلیس، 1946؛
  • بانولیلا توشی شویلی منتخبات فارسی، تفلیس، 1970؛
  • داوید کوبیدزه، منتخبات فارسی (ادبیات کلاسیک)، ج 1، تفلیس، 1963، چاپ، دوم، 1981؛ منتخبات فارسی (ادبیات معاصر) ج 2، تفلیس، 1967 ؛ ادبیات فارسی، ج 1؛ تفلیس، 1946، ادبیا ت فارسی، ج 2، تفلیس، 1947 ؛تاریخ ادبیات فارسی، تفلیس، 1975؛
  • مجموعه تحقیقات درباره تاریخ خاور نزدیک با اشتراک و زیر نظر والرین، گاباشویلی، تفلیس، 1957؛
  • و. دونادزه، آ. منته شاشویلی، ت.تسین تسادزه، تاریخ نوین ممالک آسیا و آفریقا، 1945، تفلیس، 1970 درباره افغانستان ص 3 تا 22، درباره ایران ص 22 -1968 ج 2، تا 49
  • جمشید گیوناشویلی، د.کاتسی تادزه، منتخبات متون تاریخی فارسی (قرن‌های ؛ دهم تا هجدهم میلادی)، تفلیس، 1973؛
  • جمشیدگیوناشویلی، قرائت فارسی، تفلیس، 1980؛
  • م. فاطمی، بانوای، کالادزه، فارسی حرف بزنیم، تفلیس 1976؛
  • ی. کالینین، بانوتس، کویریکاشویلی، کتاب قرائت متون مطبوعاتی ایران، تفلیس، 1974؛
  • بانون. رامی شویلی، بانوم. میکاشاویدزه، زبان فارسی برای سال دوم دبستان، تفلیس، 1983؛
  • جمشیدگیوناشویلی، بانول، ژورژولیانی، زبا ن فارسی برای سال سوم دبستان، تفلیس، 1986.

شایان ذکر است با توجه به مشکلات اقتصادی گرجستان پس از استقلال و تاثیر مستقیم این مشکلات بر مراکز فرهنگی، مراکز آموزش زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و لطمات بسیاری دیده‌اند. به دلیل مشکلات اقتصادی دولت گرجستان تصمیم به تعطیلی مراکز آموزشی زبان‌های خارجی از جمله زبان فارسی داشت که البته ادامه فعالیت این مراکز با پشتیبانی‌های مالی غیر دولتی امکان پذیر خواهد بود. لذا مدارس آموزش زبان فارسی در گرجستان نیز با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده‌اند.

فردوسی در گرجستان

مردم فرهنگی گرجی به فردوسی علاقه زیادی دارند. بسیاری از دانشمندان معروف گرجستان مانند: کوبیدزه، آبولادزه، بارامیدزه، گواخاریا، یو.ن  مار، تادوآ، شالواشویلی، درباره فردوسی و شاهنامه او مقالات سودمندی نوشته‌اند. در پیوندهای ادبی و تاریخی مردم ایران و گرجستان موضوع همبستگی (پلنگینه پوش) اثر شوتاروستاویلی با «شاهنامه» فردوسی جایگاه بزرگ‌تری را به خود اختصاص داده است.

قرن‌هاست که رابطه روستاویلی با فردوسی نظر اندیشمندان را به خود جلب کرده است و این نه تنها موضوع مورد توجه مؤلفان گرجی بلکه بسیاری از اندیشمندان روسی، آذری، ارمنی و اروپایی بوده است. چنان که خاورشناس بزرگ روسی ن.ی. کنراد جایگاه در دانه‌های جاودانه ادبی خاور زمین را به این ترتیب به زبان آورده است:

«شاهنامه» فردوسی (سده دهم)، «ویس و رامین» فخرالدین گرگانی (سده یازدهم) «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» نظامی (سده دوازدهم) و سپس «پلنگینه پوش»، 1934، روستاولی. ترجمه‌های قرون وسطایی گرجی «شاهنامه» در سال‌های 1916 1975 در سه جلد چاپ و منتشر شدند. جلدهای نخست باهتمام آبولادزه و دوم به قلم آبولادزه و اینگوروقوا، جلد سوم به قلم کوبیدزه به چاپ رسیدند. مار فردوسی‌شناس نامدار گرجی، نقدی مفصل براین کتاب نوشت و از آن ستایش کرد. به گفته او ادیبان پیشین گرجی نخست شاهنامه را به نثر برگرداندند و سپس آن را به نظم کشیدند.

میزان عشق و علاقه مردم گرجستان به فرهنگ و ادب ایران و به ویژه شاهنامه فردوسی را می‌توان از فعالیت‌هایی که در جشن «هزاره فردوسی» انجام داده‌اند دریافت. از جمله این فعالیت‌ها ترجمه «شاهنامه» به زبان‌های گرجی، ترکی و ارمنی، انتشار مجموعه مقالات علمی و ادبی و تاریخی درباره فردوسی، برگزاری نمایشگاهی از مینیاتورهای مکتب قفقازی درباره فردوسی و شاهنامه و برگزاری نشست‌های علمی با نویسندگان و دست‌اندرکاران فرهنگی در باکو، تفلیس، ایروان و غیر ه... است. افزون بر این‌ها باید به فهرست کتاب‌های منتشر شده نیز اشاره کرد که عبارتنداز:

  • «فردوسی، روزگار و آثار او». یو. ی. آبولادزه؛
  • «حماسه ملی ایران و ادبیات قدیم گرجی» نوشته پ. اینگوروقوا؛
  • «درباره ترجمه‌های شاهنامه به زبان قدیم گرجی» تألیف. آ. کیکنادزه؛
  • «مقایسه ترجمه‌های گرجی «شاهنامه» با نسخه اصلی» ا. بارامیدزه.

گفتنی است که این کتاب‌ها در جمهوری‌های دیگر نیز تأثیرگذار بودند و بخش‌هایی از آن‌ها به زبان آذربایجانی و ارمنی ترجمه و چاپ شدند. در این میان ترجمه گرجی شاهنامه از اهمیت زیادی برخوردار است و در تهیه متن انتقادی «شاهنامه» نیز کمک می‌کند. باید به این نکته نیز اشاره کرد که بهترین شاهنامه خوان‌های گرجی هفته‌ای یک روز برای ملکه تامارا (اواخر قرن 12 میلادی) «شاهنامه» می خواندند.

جریان شاهنامه‌شناسی در گرجستان در سال‌های بعد ضعیف نشد، چنان که در خذ فارسی روایات گرجی شاهنامه «نوشته پروفسو ر. کوبیدزه به سال 1959 رساله» م زبان گرجی در تفلیس چاپ و منتشر شد. نفوذ شاهنامه در گرجستان در دهه هفتاد 1970- 1975 مرحله تازه‌ای را شروع کرد و کار ترجمه تازه‌ای از شاهنامه آغاز شد. در این کار ادیبان شناخته شده گرجی تودوآ و شالواشویلی کمر همت بستند. ترجمه‌های ماگالی تودوا در تذکره «نظم خاور» به چاپ رسید و مورد استقبال قرار گرفت. به دنبال این سه داستان از «شاهنامه» پادشاهی منوچهر، داستان سیاوش و داستان کیکاوس در ترجمه بانو ب. شالوا شویلی انتشار یافت.

سال 1977 «داستان سیاوش» به شکل کتابی مستقل به چاپ رسید که مترجم آن شالواشویلی بود. همچنین سینماگران تاجیک در سال‌های 1970 و 1972 و 1976 مجموعه تلویزیونی «داستان رستم»، «رستم و سهراب» و «داستان سیاوش» را نیز ساختند که نقش‌های اصلی را هنرپیشه‌های قفقازی اجرا کردند. از دهه هشتاد ترجمه شاهنامه در گرجستان سرعتی تازه گرفت. ماگالی تودوآ و گواخاریا و بارتایا به کار ترجمه پرداختند و از آغاز شاهنامه تا کشته شدن پیران را در سه جلد آماده چاپ کردند، جلد نخست این کتاب در سال 1991 چاپ و منتشر شد[۲].

نیز نگاه کنید به

ایران شناسی در کانادا؛ ایران شناسی در روسیه؛ ایران شناسی در تونس؛ ایران شناسی در ژاپن؛ ایران شناسی در لبنان؛ ایرانشناسی و ایرانشناسان در چین؛ ایران شناسی در سنگال؛ ایران شناسی در مالی؛ ایران شناسی و ایران شناسان در اوکراین؛ ایران شناسی و ایرانشناسان در اسپانیا؛ ايران شناسی و ايران شناسان اردن؛ ایران شناسی در اتیوپی؛ ایران شناسی در سیرالئون؛ ایران شناسی در قطر

کتابشناسی

  1. بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص220-221.
  2. بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص221-224.