احزاب و گروه های اسلامی قزاقستان

در کنار احزاب سیاسی رسمیدر قزاقستان همانند سایر مناطق آسیای مرکزی احزاب، گروهها و جریاناتی وجود دارد که عموما غیرقانونی شناخته میشوند، این احزاب، گروهها یا دستهها بصورت مستقیم و یا غیرمستقیم به نحوی وابسته یا طرفدار جریانهای خارج از کشور هستند و از سوی جریانها یا کشورهای خارجی حمایت میشوند.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال قزاقستان زمینه حضور گروهها و جریانهای فکری و عقیدتی و کشورهای خارجی در آسیای مرکزی و قزاقستان فراهم شد و از خلاء حاکمیت دولتها در کشورهای مختلف آسیای مرکزی در سالهای اولیه استقلال، بستر مناسبی برای حضور افکار و اندیشههای گروههای تندرو و افراطی مانند اندیشههای سلفی گری و وهابیت و احزاب و گروههای تکفیری و جهادی مانند القاعد، جبهه التحریر، جماعت تبلیغ، جندالخلیفه و جریان صوفیه و اخیرا گروه داعش و کشورهای حامیاین جریانات مانند عربستان، قطر و ترکیه در این مناطق بوجود آمد که هر کدام به نوعی در قزاقستان به فعالیت پرداختند، عربستان بیشترین نقش را درتعلیم و تربیت ائمه جماعات و حمایتهای مالی از فعالیتهای دینی ایفا کرد، قطر با حمایتهای مالی برای ساخت مساجد و مراکز دینی، ترکیه با حضور جدی در صحنه اقتصادی، تجاری و عمرانی و مصر با ارتباط با مسئولین امور دینی قزاقی حضور خود را در این کشور تثبیت و تأثیر گذار کردند.
پس از استقلال کشورهای آسیای مرکزی جریانها و احزاب اسلامینیز تا حدی در این مناطق سر برآوردند ولی احزاب اسلامی عمدتا با فشار و سرکوب دولتهای آسیای مرکزی مواجه گردیدند لذا زمینهای برای فعالیت این احزاب بصورت رسمی و قانونی وجود نداشت که در نتیجه این احزاب در بین مردم نیز با اقبال چندانی روبهرو نگردید.
پس از استقلال کشورهای آسیای مرکزی در دره فرغانه و عمدتا در کشورهای ازبکستان، تاجیکستان احزاب و گروههای مختلف اسلامیمانند حزب نهضت اسلامی تاجیکستان، حزب تحریر، حرکت اسلامی، حزب عدالت اسلامی و حزب دموکراتیک اسلامیظهور و بروز یافتند که نفوذ و حضور گروههای اسلامیکه عمدتا به نوعی از حزب نهضت اسلامینشأت یافته بودند سایر کشورهای مسلمان آسیای مرکزی چون قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان را نیز تحت تأثیر فعالیت و حضور خود قرار دادند. افراطیگری، تأثیرپذیری از افکار سلفی و وهابیت را میتوان از وجوه مشترک اکثر این احزاب بر شمرد که این حقیقت از نوع فعالیت آنها در کشورهای آسیای مرکزی مشهود است.
هرچند این احزاب در بعضی از کشورهای منطقه بدلیل فضا و محدودیتهای حکومتی تاب مقاومت نیافتند و عرصه را خالی کردند. ولی بعضی از احزاب و گروهها مانند حزب تحریر، حرکت اسلامی سعی کردهاند که فعالیتها دینی و سیاسی خود را بصورت غیررسمی و زیر زمینی ادامه دهند و حتی هر از چند گاهی به حرکتهای مسلحانه از قبیل اقدامات تروریستی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ در استانهای «اوکوبینسک» و «آتیرائو» نیز دست زنند، اگر چه این قیامها بخاطر برخورد شدید دولتها نتوانسته است راه به جایی ببرد ولی موفقیت این احزاب در فعالیتهای تبلیغی و نفوذ در بین جوانان و جذب آنها برای عضویت در گروههای افراطی مانند القاعده، النصره و داعش قابل انکار نیست بطوری که بنا به گفته «کازبیک بیسیبایف» صاحبنظر مسائل سیاسی منطقه در حال حاضر حدود ۳۰۰ نفر از شهروندان قزاقستان با پیوستن به گروههای افراطی در سوریه مشغول جنگ هستند[۱]. که البته این تعداد با آمار ۸۰۰ نفری که از پیوستن شهروندان قزاقی به گروههای افراطی نقل شده است تفاوت زیادی دارد که شاید دلیل این تفاوت بخاطر این است که تعدادی از شهروندان در مناطق دیگر مانند عراق به گروههای افراطی پیوستهاند و یا اینکه آمار ۳۰۰ نفر تنها مربوط به افرادی است که به گروه داعش گرویدهاند و افراد دیگر به گروههایی مانند جبهه النصره ملحق شدهاند، ولی آنچه مسلم است آمار قزاقهای پیوسته به گروههای افراطی در خارج از کشور بیش از ۳۰۰ نفر هستند. که صرف نظر از تعداد آنها بازگشت این عده به موطن خود خطراتی را برای قزاقستان به همراه خواهد داشت.
در قزاقستان تنها گروه اسلامی رسمی که در سال۱۹۹۰ تشکیل شد حزب «آلاش» بود[۲]. نام این حزب برگرفته از نام حزب «آلاش اوردا» است که در ۱۳ دسامبر سال ۱۹۱۷ توسط تعدادی از روشنفکران قزاقی با رویکرد ناسیونالیستی و شعار اسلامی لا اله الا الله که در پرچم این حزب نقش بسته بود در شهر اورنبرگ تشکیل شد و استقلال قزاقستان را در دستور کار خود قرارداده است میباشد. فعالیتهای حزب آلاش با توجه به رویکرد اسلامی آن در همان سال تأسیس غیرقانونی اعلام گردید و از هر گونه فعالیت حزبی و سیاسی محروم گردید لذا این حزب به عنوان تنها حزب اسلامیقزاقی عملا امکان رشد و نمو نیافت و نتوانست در جریانات سیاسی و اجتماعی قزاقستان نقشی ایفا کند.
بنا بر این بطور کلی باید گفت که در قزاقستان هیچ حزب اسلامی رسمی وجود ندارد ولی احزاب و گروههای غیررسمی و غیرقانونی که عمدتا سلفیهایی هستند که بنا بر اعتقاد «بیبوت شای احمداف» تحلیلگر مسائل سیاسی قزاق دارای لابیهای بسیار قوی در سطح نهادهای دولتی بوده و از رسانههای گروهی نیز برای گسترش افکار خود به طور فعال استفاده میکنند. مساجد سلفیها در مناطقی نظیر «بینائوسک»، «ماختاآرالیک»، «سری گاشسکی» و... فعال بوده و بیش از همه نوجوانان را جذب افکار انحرافی خود میکنند و بصورت مخفی به فعالیت و تأثیر گذاری در بین مردم و جوانان قزاق مشغول هستند و همانطور که در چند سال اخیر اقدام به انجام فعالیتهای تروریستی در شهرهای «آکتوبه» و «آتیرائو» کردند لذا چه در حال حاضر و چه آینده نزدیک سلفیت به عنوان نماد افراطگرایی جدیترین چالش امنیتی در منطقه و منجمله در قزاقستان خواهد بود[۳].
در قزاقستان هرچند بعضی افراد ملی و مذهبی مانند عبدستاردربیسلی مفتی سابق مسلمانان قزاقستان و رئیس فعلی انستیتوی شرقشناسی آکادمیعلوم و تعدادی از رسانهها و مراکز خیریه دارای شخصیت و جایگاه بالایی هستند ولی با توجه به تمرکز قدرت در قزاقستان معمولا هیچ یک از شخصیتهای سیاسی یا مذهبی عرصهای برای بروز و تأثیرگذاری ندارند و نمیتوانند نقشی خارج از روند تعریف شده از سوی دولت ایفا کنند، بنا بر این افراد تأثیر گذار تنها در چارچوب مسئولین و سردمداران حکومت تعریف میشوند که رئیس جمهور به عنوان نماد قدرت مطلق و بازیکن اصلی صحنههای سیاسی، اجتماعی به شمار میرود. در کنار احزاب سیاسی رسمی و گروههای غیررسمی و غیرقانونی موجود انجمنها و گروههای مذهبی دیگری وجود دارند که تحت نظارت و کنترل دولت به فعالیتهای دینی کنترل شده مشغول هستند مانند انجمنهای قرآنی که در بعضی از شهرها و مراکز دینی به آموزش روخوانی و تجوید قرآن مشغول هستند. این کانونها که بیشتر بصورت مردمی و با دریافت مجوز فعالیت میکنند حق اجرای برنامههایی که احیانا به نحوی با مسائل سیاسی مرتبط باشد را ندارند و صرفا یک مرکز و انجمن آموزش سنتی است که البته فعالیت آنها در حفظ ظاهری قرآن و مبانی دینی در قزاقستان مؤثر میباشد.
علاوه برگروهها، انجمنها ومراکز، برخی از انجمنهای خیریه وسازمانهای مردم نهاد خارجی در این کشور فعالیت میکنند که به عنوان نمونه به شبکه توسعهی آقاخان وابسته به پنجاهمین امام شیعیان اسماعیلیه که متشکل از سازمانهای غیرمذهبی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است اشاره میشود.
این شبکه که در شبه قاره، کشورهای آفریقایی و حتی کشورهای اروپایی و آمریکا، ترکیه به عنوان یک موسسه خیریه فعالیت میکند در آسیای مرکزی و منجمله در قزاقستان با اهداء هدیهای بالغ بر ۱۵ میلیون دلار و تأسیس شعبه دانشگاه آقاخان نیز فعالیتهای گستردهای را آغاز کرده است که در منطقه تکلی قزاقستان نیز در قالب دانشگاه پژوهشی آقان خان متمرکز شده است[۴]. گرچه عدم رویکرد سیاسی و اهداف تبلیغی و نفوذ در بین مردم و منطقه جزء اصول این بنیاد و شبکه اعلام شده است ولی برایند فعالیتهای خیریهای و توسعه و حمایتهای اقتصادی و توسعهای این شبکه هم نفوذ سیاسی و هم نفوذ فرهنگی و هم نفوذ و تأثیر گزاری در حوزههای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
نیز نگاه کنید به
احزاب و جنبش های اسلامی در ساحل عاج؛ احزاب و جنبش های اسلامی در روسیه؛ احزاب و جنبش های اسلامی در تونس؛ احزاب و جنبش های اسلامی در مصر؛ احزاب و جنبش های اسلامی در کوبا
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از https://atreh.com/news
- ↑ برگرفته از http://www.khorshed.org/?p=5749
- ↑ برگرفته از http://www.teror-victims.com/fa/index.php
- ↑ معرفی شبکه توسعه آقاخان http://www.akdn.org/publications/AKDN farsi 2008.pdf 76
منبع اصلی
صابری، اصغر(1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار).
نویسنده مقاله
اصغر صابری