ادبیات فرانسه در قرن هفدهم
قرن هفدهم فرانسه که غالبا آن را " قرن بزرگ" نامیدهاند در واقع عظمت خود را مدیون دو چیز است: کثرت نویسندگان و تنوع آثار آنان و دیگری حمایت حکومت از نویسندگان و هنرمندان. لویی چهاردهم بخشندهترین ادبپرور سراسر تاریخ فرانسه شناخته شده است. هنوز دو سال از آغاز فرمانرواییاش نگذشته بود که دستور داد تا فهرستهایی از نویسندگان و دانشمندان و عالمان تهیدست تهیه كنند و طبق آن چهل و پنج نفر فرانسوی و پانزده نفر از بزرگان علم و ادب كشورهای بیگانه به دریافت مقرری شاهانه مفتخر شدند.
لویی نه تنها به مردان علم ادب كمکهای مالی رساند، بلكه ایشان را در پناه حمایت و احترام خود گرفت، مقام اجتماعیشان را بالا برد و دربار خود را به وجودشان مزین ساخت. در برابر دسیسهها و كینهتوزیهای اشراف و روحانیان از مولیر حمایت كرد و بلندپروازیهای شاعرانه راسین، مورد تشویق او قرار گرفت. شخصا پشتیبانی از آكادمی فرانسه را بر عهده گرفت، آن را به مقام یكی از سازمانهای مهم دولتی رساند، بودجهای هنگفت برای نگاهداریاش اختصاص داد و محل آن را در كاخ لوور قرار داد. این اقدام عمده بنیان دقت، ظرافت، پاكی، و صراحت زبان فرانسه را مستحكم ساخت و زبان فرانسه با روانی انعطاف پذیر گفت و شنود مولیر، فصاحت پر طنین شعر كورنی، و نغزگویی خوشاهنگ راسین و نمایشنامهنویسی و شعر کورنی به دوره كمال خود رسید.
مولیر
دوران فعالیت ادبی و نمایشی مولیر هر چند کوتاه، اما بسیار پر ثمر بود مولیر Jean-Baptiste Poquelin connu Molière)(1673-1622))در آثار خود به کمک مایههای کمدی و طنز ی پخته به عادات زشت مردم زمان خود، مدهای رایج و هوسبازیها و وسوسههای روح انسان به طور کلی حمله میکند. آثار وی به منزله اسناد کاریکاتور مانندی است که اخلاقیات جامعه دهه شصت قرن هفدهم را تصویر میکند. در این آثار همه طبقات حضور دارند: آدمهای راحتطلب و منزوی( در مردم گریز)، آدمهای عیاش هرزه طبقات ممتاز( در دون ژوآن)، طبقهای از اشراف رو به افول و نابودی که چشم به عنایت طبقه جدید بورژوا دوختهاند( در اشرافزاده نجیب)، آدمهای دسیسهباز و طماع( در تارتوف، زاهد ریاکار و خسیس)، بعضی چهرههای روستایی نازه به دوران رسیده( در ژرژ داندن)؛ اما در مجموع میتوان گفت آثار مولیر آئینه تمام نمای طبقه بورژواست: بازرگانان، اطبا، وکلای مدافع.[۱]
راسین
زندگی راسین Jean Racine) (1699-1639)) تا حدودی شبیه به زندگی پر مرارت و سخت پاسكال بود. او همچون پاسكال خود را بر سر دوراهی ایمان و زندگی اشرافی میدید.[۲] در آندروماک، راسین به كمال قدرت داستانپردازی و شیوه شعرسرایی خود رسید. با این حال نمایشنامه مزبور بیشتر رعبانگیز است تا رقتآور و پایان آن به همان گونه فاجعه اجتنابناپذیری منجر میشود كه از تراژدیهای اشیل و سوفوكلس انتظار میرود. تار و پود داستان از رشتههای عشق به وجود آمده است. این بزرگترین تراژدی راسین و شایسته برابری با آثار شكسپیر و ائوریپیدس است. داستان با استحكام طرحریزی شده است; تا اعماق روح قهرمانان مورد بررسی قرار گرفته است و عواطف آدمی در اوج پیچیدگی و شدتی كه دارند به وصف در آمدهاند; جملگی با چنان اشعار موزون و بلندپایهای كه كشور فرانسه پس از رونسار مانند آن را به خود ندیده بود. در اندک مدتی آندروماک به مقام شاهكاری بزرگ رسید و شهرت راسین را به عنوان جانشین كورنی(Pierre Corneille)، و حتی شاعری بالا دست وی، تثبیت كرد.
راسین، كه مقتدای شعرای كلاسیک فرانسه بود، در وصف هیجانات عشق لطیف بر شعرای رمانتیک نیز پیشی گرفت. كشور فرانسه راسین را در مقام بزرگترین سرایندگان خود قرار میدهد و آثار او و كورنی را عالیترین نمونه تكامل نمایشنامه كلاسیک در عصر جدید میشمارد. وی از آمیختن ماجراهای فرعی و امتزاج تراژدی با كمدی اجتناب ورزید، عوام الناس را به كلی از تراژدیهای خود بیرون راند، و عموما شاهزادگان و شاهزاده خانمها و پادشاهان و ملكهها را قهرمانان نمایشنامههای خود قرار داد. مجموعه كلماتش، پاک و منقح بود.
در واقع كورنی و راسین به ترتیب مظهر یا معرف دو جنبه مردی و زنی در عالم شعر آن قرن بزرگ به شمار میآیند اولی شرف مردانه را و دومی شور دلدادگی زنانه را با بیانی موثر تجلیل میكنند. برای پی بردن به وسعت و اهمیت تراژدی كلاسیک در فرانسه، باید كورنی و راسین را باهم در نظر آورد.
لافونتن
در آن دوران كه بازار دشمنیهای ادبی گرم بود و سبکها با یكدیگر در پیكار بودند، به میان آوردن ذكری از دوستی معروف و نیمه افسانهای میان بوالو، مولیر، راسین و لافونتن Jean de La Fontaine)( 1695-1621)) یا انجمن دوستان چهارگانه مایه خشنودی خاطر میشود. لافونتن بزرگ آن جمع بود. او نیز چون دیگر دوستانش در خانوادهای از طبقه متوسط به دنیا آمده بود و نخستین مجلد قصههای منظوم را به چاپ رساند (1664)،که مجموعهای بود از حكایتهای كوچک به نظم كه چون اشعار بوكاتچو آمیخته به هزل و هرزگی فراوان بودند، لیكن با چنان سادگی مجذوب كنندهای به بیان آمده بودند كه در اندک زمانی نیمی از مردم فرانسه، حتی دوشیزگان با آزرم، سرگرم خواندن آنها شدند. وی به نگارش قصههای منظوم ادامه داد و شش مجلد نخست از فابلهای منتخب منظوم سحرانگیز خود را برای ناشرش فرستاد (1668). که البته رویهم رفته بیشتر آنها در چشمه جوشان ذهن و جویبار روان شعر لافونتن باز آفریده شدهاند. نخستین فابل لافونتن به طور ندانسته خلاصهای است از زندگی شخصیش كه در غفلت كاری و غزلسرایی صرف میشد. اما این شاعر سالخورده هنوز میان تقوا و گناه تمیزی قائل نمیشد، بلكه گویی فقط امور طبیعی را از غیرطبیعی تشخیص میداد; زیرا تعلیمات اخلاقی خود را در جنگل آموخته بود. چندی به گروه آزاداندیشان پیوست، لیكن روزی كه نزدیک بود بر اثر یک حمله قلبی در خیابان از پا درآید، موقع را مناسب یافت كه با كلیسا آشتی كند، گرچه هنوز در این شک بود كه آیا قدیس آوگوستینوس به اندازه رابله عقل داشت.
مادام دو سوینیه
اما از آن دوران پادشاهی، ده مجلد دیگر نیز بر جای مانده است و باز آن هم به قلمزنی كه حتی در عصر شتابزده ما میتواند لذتی آرام بخش نصیب خواننده خود سازد. مجموعه این نامهها یكی از بهترین چهرهسازیها در عالم ادب به شمار میآید، صاحب قلمی كه در عین فروتنی حاضر نمیشد اثری از خود منتشر كند و حال اینكه قادر بود بهترین نثر فرانسه را در آن دوران رواج نثر عالی به وجود آورد. گاهی جملاتش را چنان به اوج آسمان فصاحت پرواز میداد كه گویی بوی مركب چاپ را در مشام دارد. امروزه نامههای مادام دوسوینیهMadame de Sévigné) ( 1696- 1626)) یكی از گنجینههای باقیمانده از ادبیات كلاسیک فرانسه به شمار میآیند; یا باید گفت از آن دسته گلهای گرانبهایی هستند كه رایحهشان با گذشت قرون فزونی مییابد.[۳][۴]
نیز نگاه کنید به
تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سوریه؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سیرالئون؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی فرانسه؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اردن؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اسپانیا؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اوکراین؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی تایلند؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی آرژانتین؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سودان؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی روسیه؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سنگال؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی افغانستان؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی کوبا؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی تونس؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی مصر؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی کانادا.
کتابشناسی
- ↑ قویمی ، مهوش ، شاهین ، شهناز ، تئاتر در فرانسه ، مرکز نشر دانشگاهی تهران (1375) ص.22.
- ↑ هویل، رابرت ، مترجم نکوئی نائینی ، نسیم ، مروری بر تاریخ ادبیات قرن هفده فرانسه ، نشر مترجم (1374)، ص.107.
- ↑ برونل ، پیر ، ترجمه وثوقی ، افضل ، تاریخ ادبیات فرانسه ، جلد دوم ( قرن هفدهم ) 1376 ، انتشارات سمت ، ص.258.
- ↑ نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ( در دست انتشار )،