فرهنگ دوران باستان ژاپن

از دانشنامه ملل
دای‌سن کوفون (سده پنجم میلادی ) بزرگترین کوفون ساخته شده در ژاپن است. این کوفون در شهر ساکایی، استان اوساکا قرار دارد. به این شکل کوفن زنپوکوئن فون گفته می‌شود. برگرفته از سایت wikipedia، قابل بازیابی ازhttps://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%81%D9%88%D9%86

کوفون یا گورتل، قبرهای باستانی بزرگی از انباشتن خاک است که از قرن سوم تا هفتم م در سراسر ژاپن به جز هوکایدو و جزایر کوچک جنوبی به تعداد زیاد، به شکل‌های متنوع و در اندازه‌های متفاوت ساخته شدند. بزرگترین گورتل ژاپن طولی برابر 525 متر و ارتفاعی برابر 39.8 متر دارد. شکل‌گیری چنین گورتل‌های بزرگی نشان‌دهنده شکل‌گیری حکومت مرکزی در این دوره است که در پس زمینه آن توسعه روش‌های تولید، توسعه کشاورزی، استفاده از ابزار فلزی و ... قرار دارد که این‌ها خود در نهایت منجر به شکل‌گیری طبقه‌ای قدرتمند و ثروتمند شد. دلیل اصلی توسعه روش‌های تولید و ... هم تأثیرات بزرگی بود که ژاپن در این دوره از خارج یعنی شبه جزیره کره و چین گرفت. این تأثیرات بدان حد قوی است که مرتون مرحله بعدی تاریخ ژاپن را متأثر از چین می‌داند، تأثیری بدان حد برجسته که تمامی مظاهر تمدن بعدی ژاپن به نوعی از آن الهام گرفت.[۱] این تأثیرات شامل تمام آن چیزهایی بود که برای گام گذاشتن به تمدن نیاز بود از اخذ خط گرفته تا دین جدید بودایی که این یکی منبع الهام هنر شد.

از قرن چهارم میلادی به بعد ما شاهد حضور افرادی از شبه جزیره کره در ژاپن هستیم که بر فناوری، زندگی و فرهنگ ژاپن تأثیر زیادی گذاشتند.[۲] به این افراد و اصولا به خارجیانی که از قرن چهارم به بعد به ژاپن آمدند، اصطلاحا تورای‌جین (渡来人/Toraijin) گفته می‌شد که این افراد نقش بسیار زیادی در توسعه فرهنگ ژاپن ایفا کردند. شاید بتوان گفت بزرگترین نقش آنها در تاریخ فرهنگ ژاپن، انتقال دین بودایی به ژاپن بود. با استناد به «نیهون شوکی»، دین بودایی سال 552 م به ژاپن وارد شد، اما برخی منابع دیگر آن را 538 م ذکر می‌کنند، هر چند می‌شود حدس زد که قبل از این هم به شکل شخصی و غیر رسمی کسانی آن را پذیرفته باشند.[۳]

در دوره آسوکا ژاپن با جدیت شروع به یادگیری از چین نمود و مراوداتش با این کشور را بسیار گسترش داد. این یادگیری و تماس با دولت خارجی به حدی است که «تاریخ ژاپن کمبریج» آن را در ردیف دوره میجی، دو دوره طولانی تماس گسترده با فرهنگ خارجی معرفی می‌کند.[۴] تماس با خارج در این دوره بطور کلی بر دو محور آیین بودایی و یادگیری از چین بود. حکومت وقت به دنبال بهره‌برداری سیاسی از آیین بودایی بود و این حرکت منجر به ساخت معابد بودایی در ژاپن شد که خود نمونه بارز انتقال فناوری، فرهنگ، هنر و ...جدید از خارج به ژاپن هستند.[۵] همچنین در این دوره ما شاهد اعزام هیأت‌های رسمی ژاپنی به چین هستیم که هدف از اعزامشان آموختن از چین بود.

یکی از دیگر از ویژگی‌های بارز دوره آسوکا، رسیدن آثاری از آسیای غربی و حتی اروپا از طریق جاده ابریشم به این کشور است. در معبد هوریوجی که در دوره آسوکا ساخته شد، گنجینه‌ای از حدود 300 قطعه آثار فرهنگی و هنری دوره آسوکا و اوایل دوره نارا نگهداری می‌شود که با نام گنجینه‌ پیش‌کش‌ معبد هوریوجی (法隆寺献納宝物/Hōryūji kennō hōmotsu) شناخته می‌شود. برخی از آثار این مجموعه که اکنون بیشتر آن در موزه ملی توکیو (東京国立博物館/Tōkyō kokuritsu Hakubutsukan) نگهداری می‌شود، نشان دهنده رابطه بین شرق و غرب هم هست، چنان که می‌توان نشانه‌های رسیدن فرهنگ ایرانی به ژاپن را هم در این گنجینه مشاهده کرد.[۶]

در دوره نارا آموختن از فرهنگ چین ادامه پیدا کرد، هر چند در آن نشانه‌هایی از ژاپنی شدن فرهنگ هم می‌توان مشاهده کرد. بارزترین نمودش هم نگارش نخستین کتاب‌های ژاپنی در این دوره یعنی «کوجیکی» (712) و «نیهون‌شوکی» (720) بود که هر دو کتاب‌هایی تاریخی هستند. بعد هم کتاب‌هایی دیگر و از جمله نخستین مجموعه شعری ژاپن «مانیوشو» نگارش شدند تا ژاپن هم در حوزه فرهنگی کانجی قرار گیرد. با این همه ژاپن خیلی زود در راستای همان ویژگی عشق و نفرت توأمان به فرهنگ بیگانه، برای کسب جایگاهی به عنوان یک ملت مستقل تلاش کرد که بارزترین نشان این تلاش رونمایی از تندیس بودای بزرگ در معبد تودایجی در سال 752 بود.[۷]

همان‌طور که در جدول شماره 1 هم دیدیم، اوایل دوره هیان ما شاهد فرهنگ توفو یا سبک دودمان تانگ چین و اواخر این دوره شاهد فرهنگ کوکوفو یا سبک ملی هستیم. در واقع سنت ژاپنی کردن فرهنگ‌های وارداتی در دوره هیان بطور کامل اتفاق افتاد و این کشور آنچه را در دوران قبل از چین گرفته بود در این دوره ژاپنی کرد تا ما شاهد یکی از درخشانترین دوره‌های فرهنگ ژاپن در دوران هیان باشیم. ابداع کانا که پیشتر به آن اشاره شد در این دوره اتفاق افتاد و شاهکار جاودان «داستان گنجی» هم در این دوره خلق شد. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که فرهنگ در این دوره اشرافی بود یعنی حاملین فرهنگ در این دوره دربار امپراتوری و طبقه اشراف بودند.[۸][۹]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. مرتون (2005). ص15.
  2. کامه‌دا (2011). ص127.
  3. بیتو (2000). ص42.
  4. هال و دیگران (2008). ص163.
  5. کامه‌دا (2011). ص123.
  6. اوگی (2007). ص39.
  7. مورایاما (1998). ص90.
  8. ذاکری، قدرت اله (1402). "فرهنگ و نظام فرهنگی ژاپن". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص116-148.
  9. پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله (۱۴۰۲). جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص140.