پرش به محتوا

مطالعات تطبیقی ادبیات فارسی و ادبیات روسیه

از دانشنامه ملل

ادبیات تطبیقی رویکردی میان‌رشته‌ای است که با تکیه بر نظریه‌های ادبی و تاریخ فرهنگ، به بررسی روابط و اثرپذیری متقابل ادبیات ملل می‌پردازد[۱][۲]. پیوندهای ادبی ایران و روسیه از اواخر قرن هجدهم تاکنون، در بستر روابط سیاسی و اجتماعی شکل گرفته و ابعاد فلسفی، هنری و زبانی عمیقی یافته‌اند[۳][۴].

آغاز تبادلات ادبی

نخستین ترجمه مستند آثار فارسی به روسی به سال ۱۷۹۶ بازمی‌گردد و شامل گزیده‌هایی از متون کلاسیک بود. قرن نوزدهم، دوران اوج ترجمه متقابل شد؛ آثار سعدی، حافظ و مولوی در روسیه منتشر شدند. از سوی دیگر، نخستین آثار روسی که به فارسی ترجمه شدند، شامل «تاریخ امپراطوری روسیه» بود که در سال ۱۸۱۷ توسط مهندس‌باشی ترجمه شد[۳] و نویسندگانی چون پوشکین، گوگول و تالستوی به فارسی راه یافتند[۴][۵].

نقش نهادهای آموزشی

امیرکبیر با تأسیس دارالفنون در سال ۱۸۵۲ میلادی، نقش مهمی در ارتقای روابط فرهنگی ایران و روسیه ایفا کرد. در این مدرسه، زبان روسی به عنوان یکی از زبان‌های اصلی تدریس می‌شد و از این طریق، ایرانیان با ادبیات و فرهنگ روسیه بیشتر آشنا شدند[۶].

تأثیرات متقابل در ادبیات نمایشی

در سده‌ی نوزدهم، نویسندگان ایرانی به کاوش موضوعات فرهنگی و سیاسی در نمایش‌نامه‌ها، داستان‌ها، مقاله‌ها و اشعار پرداختند. نمایش‌نامه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزاآقا تبریزی که بین سال‌های ۱۸۵۱ تا ۱۸۷۱ نوشته شدند، نخستین آثار ادبی بودند که به جای تصاویر اسطوره‌ای، انسان‌هایی را درگیر کشمکش‌های روزمره به تصویر کشیدند[۷].

مقایسه فلسفی و معنوی تولستوی و مولوی

یکی از زمینه‌های برجسته مطالعات تطبیقی، بررسی تأثیرات فلسفی و ادبی نویسندگان بزرگ ایران و روسیه بر یکدیگر است. مقایسه آثار تالستوی با مولوی نشان‌دهنده اشتراکات عمیق در تفکرات معنوی و فلسفه انسانی است[۸][۹]. تولستوی و مولوی هر دو در جستجوی حقیقت، از سنت‌های خانوادگی فاصله گرفتند و در آثارشان به مفاهیم مرگ، رستگاری و تعالی روح پرداختند[۱۰]. تولستوی در مرگ ایوان ایلیچ مرگ را فرصتی برای بازنگری در زندگی می‌داند[۱۱] و مولوی در مثنوی می‌گوید: «تا نمیری، نرهی».[۱۲]

تأثیرات چخوف و گورکی بر ادبیات ایران

نویسندگان روس مانند چخوف و گورکی تأثیرات مهمی بر ادبیات معاصر ایران داشتند. مقایسه «کاشتانکا» چخوف با «سگ ولگرد» هدایت نشان‌دهنده شباهت‌های ساختاری و روان‌شناختی است[۱۳]. همچنین، رمان «مادر» گورکی با «جای خالی سلوچ» دولت‌آبادی قابل تطبیق است[۱۴].

داستایفسکی و هدایت: دو جهان تاریک

مطالعات تطبیقی میان داستایفسکی و هدایت نشان می‌دهد که هر دو نویسنده به بحران‌های وجودی، اضطراب، و انزوا پرداخته‌اند. آثار «یادداشت‌های زیرزمینی» و «بوف کور» در این زمینه قابل مقایسه‌اند[۸]. همچنین، مفهوم «دوبل» در آثار داستایفسکی با شخصیت‌های چندلایه هدایت هم‌پوشانی دارد[۱۵].

نقش مترجمان ایرانی و روس

مترجمان ایرانی مانند صادق هدایت با ترجمه آثار پوشکین، چخوف و تورگنیف، ادبیات روسیه را به خوانندگان ایرانی معرفی کردند. احسان طبری نیز با ترجمه اشعار مایاکوفسکی، ادبیات سیاسی روسیه را وارد فضای روشنفکری ایران کرد[۳]. از سوی دیگر، مترجمان روس نیز با ترجمه رباعیات خیام و اشعار حافظ، ادبیات فارسی را در روسیه تثبیت کردند[۱۶].

نتیجه‌گیری

مطالعات تطبیقی میان ادبیات ایران و روسیه نشان‌دهنده عمق روابط فرهنگی و ادبی این دو ملت است. مقایسه تولستوی و مولوی، داستایفسکی و هدایت، و نقش ترجمه در تعاملات فرهنگی، نمونه‌ای روشن از ظرفیت ادبیات در ایجاد همدلی و گفت‌وگوی بین‌فرهنگی است.

نیز نگاه کنید به

زبان و ادبیات روسی؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه؛ مکاتب ادبی روسیه؛ لـف نیکلایویچ تالستوی؛ فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی؛ الکساندر پوشکین؛ آنتون پاولوویچ چخوف؛ ماکسیم گورکی؛ ولادیمیر مایاکوفسکی؛ نیکلای واسیلیویچ گوگول؛ ایوان سرگیویچ تورگینف

کتابشناسی

  1. ستایش شیرازی، ف. (۱۳۹۵). ادبیات تطبیقی و اهمیت آن. نخستین همایش ارتباطات، زبان و ادبیات فارسی و مطالعات زبان‌شناختی.
  2. نظری منظم، ه. (۱۳۸۹). ادبیات تطبیقی: تعریف و زمینه‌های پژوهش. ادبیات تطبیقی، ۱(۲)، ۲۲۱–۲۳۷.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ نایب‌پور، م. (۱۳۹۴). تاریخ ایران‌شناسی در روسیه (چاپ دوم). تهران: نگارستان اندیشه.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Пулаки, П., & Бейги, М. (2018). История рецепции русской литературы в Иране. Вестник Волжского университета имени В.Н. Татищева, (4), 150–158, Available for https://cyberleninka.ru/article/n/istoriya-retseptsii-russkoy-literatury-v-irane
  5. یحیی‌پور، م. (۱۳۹۷). حافظ و شاعران روس (چاپ دوم). تهران: دانشگاه تهران.
  6. کرونین، ا. (۱۴۰۳). ایران-روسیه (م. آقاجری، مترجم). تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه.
  7. کریمی مطهر، ج. (۱۳۸۱). پژوهشی در شخصیت‌پردازی، شیوه و نوع توصیف موضوعات در ادبیات روسیه. پژوهش زبان‌های خارجی، (بهار و تابستان)، ۱۴۷–۱۵۶.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ محمدنیا حنائی، ف. (۱۴۰۱). مطالعه تطبیقی «یادداشت‌های زیرزمینی» و «بوف کور». دانشگاه تهران.
  9. Яхьяпур, М., Карими-Мотаххар, Дж., & Мохаммадния-Ханаий, Ф. (2023). Влияние традиции Достоевского на С. Хедаята («Записки из подполья» и «Слепая сова»). Вестник славянских культур, 71, 112–124, Available for http://www.vestnik-sk.ru/assets/files/tom71/09_%20Yahyapour.pdf
  10. اسلامی ندوشن، محمد علی (1353)، تولستوی، مولوی دوران جدید (2)، یغما، 27(1)، فروردین (پیاپی 307)، قابل بازیابی از https://ensani.ir/fa/article/280418-
  11. فیدیبو ( 1404)، معرفی کتاب های لئو تولستوی، قابل بازیابی ازhttps://fidibo.com/contributors/2428-%D9%84%D8%A6%D9%88-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D9%88%DB%8C
  12. صادقی سهل‌آباد، ز. (۱۴۰۳). واکاوی چالش‌های ترجمه شعر (بر اساس اشعار فارسی و روسی). پژوهش‌های زبان‌شناختی در زبان‌های خارجی، ۱۴(۳)، ۴۶۳–۴۷۲، قابل بازیابی از https://jflr.ut.ac.ir/article_99558.html
  13. Карими-Мотахар, Дж. (1998). «Каштанка» А.П. Чехова и «Бродячая собака» Садека Хедаята. Русский язык за рубежом, (4), 85–92, Available for http://www.russianedu.ru/magazine/archive/viewdoc/1998/4/4929.html
  14. یحیی‌پور، م. (۱۳۹۴). ایوان بونین و مشرق زمین (چاپ چهارم). تهران: دانشگاه تهران.
  15. Яхьяпур, М., & Карими-Мотаххар, Дж. (2008). «Двойник» Ф.М. Достоевского и «Слепая сова» С. Хедаята. Портал “О литературе”, Available for https://literary.ru/literary.ru/readme.php?subaction=showfull&id=1204024548&archive=1206184915
  16. Смирнов, А. А. (1993). Пособие по русской литературе для поступающих в вузы. Москва: Изд-во МГУ. https://rusneb.ru/catalog/000199_000009_001659919/ Яхьяпур, М., & Карими-Мотаххар, Дж. (2008). «Двойник» Ф.М. Достоевского и «Слепая сова» С. Хедаята. Портал “О литературе”, Available for https://literary.ru/literary.ru/readme.php?subaction=showfull&id=1204024548&archive=1206184915

نویسنده مقاله

فائزه محمدنیا حنائی

ویرایش دانشنامه ملل