زنان در تایلند: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۳۷: خط ۳۷:
براساس نوشته‌های روزنامه‌ها و کتاب‌هایی که دراین‌باره نوشته شده است، در ۱۵۶۹م یکی از پادشاهان پیگو (منطقه‌ای در جنوب
براساس نوشته‌های روزنامه‌ها و کتاب‌هایی که دراین‌باره نوشته شده است، در ۱۵۶۹م یکی از پادشاهان پیگو (منطقه‌ای در جنوب


برمه یا میانمار امروزی) به‌نام «بای این نانگ» (Bayinnaung) به سیام حمله کرد و شهر [[آیوتایا]] پایتخت قدیمی سیام را گرفت و این کشور را به پیگو منضم کرد. یکی از شاهزادگان سیامی به‌نام «ماهاتاماراچا» (Maha Thammaracha) که نایب‌السطنه منطقه «فیتسانولوک» (Phitsannulok) بود و حکومت مناطق شمالی سیام را در دست داشت، با سپاه ۷۰ هزار نفری خود به او پیوست. پس از تسخیر سیام و سقوط [[آیوتایا]]، پادشاه پیگو به پاداش کمک او، «ماهاتاماراچا» را به پادشاهی سیام گماشت و خود به پیگو بازگشت؛ ولی برای اطمینان از وفاداری او، پادشاه شکست‌خورده آیوتایا به‌نام «ماهین تراتیرات» (Mahinthrathrat) را به همراه دو پسر «ماهاتاماراچا» (به نام‌های نارسوان (Narsuan) و اکاتوساروت (Ekathosarot)) و نیز دختر ۱۷سالهٔ او به‌نام «سوفانکلایا» (Suphan Klaya) را به‌عنوان گروگان (یا پیشکش) با خود به پیگو برد. در پیگو، سوفانکلایا به حرمسرای شاه پیگو پیوست و یکی از زنان او شد؛ ولی در برابر، از او خواست که برادر او، نارسوان را آزاد کند و شاه پیگو نیز چنین کرد. نارسوان به‌[[آیوتایا]] بازگشت و پس از مرگ پدر به سلطنت رسید و در ۱۵۸۴م، برمه‌ای‌ها را از سیام بیرون راند و تا ۱۶۰۵ م که درگذشت، با نام «شاه ناراسوان ماهارات» بر سیام فرمان راند.
برمه یا میانمار امروزی) به‌نام «بای این نانگ» (Bayinnaung) به سیام حمله کرد و شهر [[آیوتایا]] پایتخت قدیمی سیام را گرفت و این کشور را به پیگو منضم کرد. یکی از شاهزادگان سیامی به‌نام «ماهاتاماراچا» (Maha Thammaracha) که نایب‌السطنه منطقه «فیتسانولوک» (Phitsannulok) بود و حکومت مناطق ش[[مالی]] سیام را در دست داشت، با سپاه ۷۰ هزار نفری خود به او پیوست. پس از تسخیر سیام و سقوط [[آیوتایا]]، پادشاه پیگو به پاداش کمک او، «ماهاتاماراچا» را به پادشاهی سیام گماشت و خود به پیگو بازگشت؛ ولی برای اطمینان از وفاداری او، پادشاه شکست‌خورده آیوتایا به‌نام «ماهین تراتیرات» (Mahinthrathrat) را به همراه دو پسر «ماهاتاماراچا» (به نام‌های نارسوان (Narsuan) و اکاتوساروت (Ekathosarot)) و نیز دختر ۱۷سالهٔ او به‌نام «سوفانکلایا» (Suphan Klaya) را به‌عنوان گروگان (یا پیشکش) با خود به پیگو برد. در پیگو، سوفانکلایا به حرمسرای شاه پیگو پیوست و یکی از زنان او شد؛ ولی در برابر، از او خواست که برادر او، نارسوان را آزاد کند و شاه پیگو نیز چنین کرد. نارسوان به‌[[آیوتایا]] بازگشت و پس از مرگ پدر به سلطنت رسید و در ۱۵۸۴م، برمه‌ای‌ها را از سیام بیرون راند و تا ۱۶۰۵ م که درگذشت، با نام «شاه ناراسوان ماهارات» بر سیام فرمان راند.


در این میان، سوفانکلایا از پادشاه برمه باردار شد و برای او یک پسر و یک دختر به دنیا آورد. پس از مرگ «بای این نانگ» پسر او، «ناندا باین»(Nanda Bayin) به جای او نشست و بر پایهٔ سنت آن زمان، زنانِ پدر را نیز به ارث برد. «ناندا» مانند پدر خود تصمیم به تسخیر [[آیوتایا]] گرفت که اینک برادر همسر او یعنی «نارسوان ماهارات» پادشاه آنجا شده بود. ولی نه تنها توفیقی دراین کار نیافت، بلکه یکی از پسران خود را نیز که ولیعهد پیگو به‌شمار می‌رفت، در این نبرد از دست داد؛ از این رو کینهٔ ناراسوان را به دل گرفت و برای انتقام، با شمشیر خود، «سوفانکلایا» را که در آن هنگام ۸ ماهه باردار بود، به خیال این که جاسوس برادرش است، پس از شکنجهٔ فراوان کشت.(1999 ,Yorsaengrat) البته به این ماجرا در متون تاریخی سیام اشاره‌ای نشده است و فقط در دو کتاب غیررسمی تاریخ که از دو نسخهٔ قدیمی برمه‌ای و مون به زبان تایلندی ترجمه شده است، در هنگام شرح رویدادهای منجر به سقوط دوم [[آیوتایا]] در میانهٔ قرن هجدهم از اسارت یکی از شاهزادگان سیامی به نام «لوانگ هاوات» (Luang Hawat) در برمه یاد شده است.
در این میان، سوفانکلایا از پادشاه برمه باردار شد و برای او یک پسر و یک دختر به دنیا آورد. پس از مرگ «بای این نانگ» پسر او، «ناندا باین»(Nanda Bayin) به جای او نشست و بر پایهٔ سنت آن زمان، زنانِ پدر را نیز به ارث برد. «ناندا» مانند پدر خود تصمیم به تسخیر [[آیوتایا]] گرفت که اینک برادر همسر او یعنی «نارسوان ماهارات» پادشاه آنجا شده بود. ولی نه تنها توفیقی دراین کار نیافت، بلکه یکی از پسران خود را نیز که ولیعهد پیگو به‌شمار می‌رفت، در این نبرد از دست داد؛ از این رو کینهٔ ناراسوان را به دل گرفت و برای انتقام، با شمشیر خود، «سوفانکلایا» را که در آن هنگام ۸ ماهه باردار بود، به خیال این که جاسوس برادرش است، پس از شکنجهٔ فراوان کشت.(1999 ,Yorsaengrat) البته به این ماجرا در متون تاریخی سیام اشاره‌ای نشده است و فقط در دو کتاب غیررسمی تاریخ که از دو نسخهٔ قدیمی برمه‌ای و مون به زبان تایلندی ترجمه شده است، در هنگام شرح رویدادهای منجر به سقوط دوم [[آیوتایا]] در میانهٔ قرن هجدهم از اسارت یکی از شاهزادگان سیامی به نام «لوانگ هاوات» (Luang Hawat) در برمه یاد شده است.

نسخهٔ ‏۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۹

زنان تایلند همواره یکی از گروه‌های فعال اجتماعی این کشور بوده‌اند و نه‌تنها امروز بلکه از دیرباز در صحنه فعالیت‌های اقتصادی حضور داشته‌اند و انجام بیشتر کارهای خانواده و تلاش معاش، بر گردن آن‌ها بوده است.


«و بنابر آن‌که آدم آن ولایت، کم و کار، بسیار است خود فرصت تحصیل معاش ندارند و متعارف است که زنان در بازارها بدون پرده و حجابی به خرید و فروخت مشغولند و به ناوها سوار و از شهر به دهات تردد کرده، تحصیل معاش می‌کنند و اهل صنایع سابقاً در مملکت ایشان مطلقاً نبوده، چند وقت است که از اطراف و جوانب جمعی رفته و بعضی ضروریات می‌سازند»[۱].

زنان تایلندی

بیش از ۱۸ میلیون نفر از نیروی کار 39/5 میلیون نفری تایلند را زنان تشکیل می‌دهند (مرکز آمار تایلند، ۲۰۱۲م) که در میان کشورهای شرق آسیا، بالاترین نرخ مشارکت زنان در نیروی کار به‌شمار می‌رود، باید در نظر داشت که زنان تایلند از نظر مزد دریافتی با تبعیض و نابرابری جنسیتی روبه‌رو هستند و بیشتر آن‌ها در مشاغل کم‌درآمد سرگرم کارند[i]. از نظر اجتماعی و رفاهی باید اذعان کردکه برخی از قشرهای زنان در تایلند یا با بی‌مهری و اذیت و آزار همسران خود مواجه‌اند یا این‌که از آن‌ها در کارهایی همچون قاچاق انسان، روسپی‌گری و شکل‌های دیگری از استضعاف و جرایم جنسیتی بهره‌گیری می‌شود. بر اساس آمار سال ۲۰۰۷م، نرخ باسوادی در زنان تایلند برابر 92/6 درصد است.

آمار موجود نشان‌دهندهٔ پائین‌بودن سن ازدواج زنان در مقایسه با مردان است و ۲۴ درصد زنان خانه‌دار تایلندی، سرپرستی خانواده را نیز بر عهده دارند. در سال‌های گذشته با افزایش شمار گردشگران اروپایی و آمریکایی در تایلند، ازدواج مردان بیگانه بازنشسته با زنان تایلندی بسیار رایج شده است؛ برخی از زنان تایلندی از این پدیده برای فرار از فقر و رسیدن به رفاه نسبی استقبال می‌کنند.

نقش زنان در سیاست

زنان تایلندی تا چندی پیش نقش برجسته‌ای در سیاست آن کشور نداشتند، اما همان‌گونه‌که خواهیم دید، قهرمانان تاریخی بزرگی از میان آن‌ها برخاستند که امروزه نمادی اسطوره‌ای از خود بر جای گذاشته‌اند. انقلاب ۱۹۳۲ م و برقراری رژیم مشروطه، نقش تازه‌ای را برای زنان آفرید و سبب شد که زنان رفته‌رفته به حقوق سیاسی و اجتماعی خود آگاه شوند.

در میان کشورهای آسیایی، زنان تایلند نخستین زنانی بودند که پس از انقلاب ۱۹۳۲ م دارای حق رأی در انتخابات پارلمانی شدند و همه موانع شرکت آن‌ها در سیاست، برداشته شد. با این همه، موانع ساختاری، عوامل دست‌وپاگیر فرهنگی، پایین‌بودن سطح تحصیلات، ضعف موقعیت اجتماعی‌اقتصادی و مشکل مشارکت با مردان در سیاست، جلوی شرکت فعال زنان را در سیاست و حکومت تایلند می‌گرفت. در پنجم ژوئن ۱۹۴۹م، نخستین زن تایلندی به‌نام «اوراپین چای یاکان» (Orapin Chaiyakan) به نمایندگی مجلس نمایندگان برگزیده شد و از آن پس مشارکت زنان در کارهای سیاسی افزایش یافت و در ۱۹۹۳م، نخستین زن تایلندی استاندار شد.

در تایلند از نظر قانونی هیچ‌گونه تفاوتی میان زن و مرد نیست و آن دو در برابر قانون و سلسله‌مراتب اداری و قضایی یکسان شمرده می‌شوند. با وجود این که زنان همواره در تاریخ تایلند و به‌ویژه در زمان‌های حساس، نقش‌آفرین بوده‌اند، علاقه چندانی برای حضور در عرصهٔ سیاست به‌خصوص رده‌های بالا، از خود نشان نداده‌اند؛ شماری از اعضای مجلس نمایندگان از میان زنان برگزیده شده‌اند؛ ولی نسبت آن‌ها به مردان ناچیز بوده است، تا سال ۲۰۱۱م، هیچ زنی نتوانسته بود به نخست‌وزیری تایلند برسد؛ در این سال، خانم «ینگ لاک شیناواترا»، خواهر جوان نخست‌وزیر پیشین تایلند و رهبر حزب «پیوتای» که پس از برگزاری انتخابات عمومی به نمایندگی مجلس رسیده بود، در ۴۴ سالگی نخستین زن و بیست و هشتمین نخست‌وزیر تاریخ تایلند شد.

میانگین شمار زنان در مقایسه با کل اعضای پارلمان در تایلند کمتر از ۱۰ درصد بوده است و به‌طور متوسط، ۲۰ نماینده و ۲۰ سناتور را دربر می‌گیرد؛ ولی این میزان رو به افزایش است.همچنین در سال‌های اخیر حدود ۵ درصد از اعضای کابینه را زنان تشکیل می‌داده‌اند و در هر کابینه (شامل وزیران و معاونان وزرا و معاونان نخست‌وزیر) حدود ۲ تا ۳ زن حضور داشته‌اند.

زنان عضو پارلمان تایلند در سال‌های اخیر در مقایسه با دوره‌های پیش، تحصیلات بیشتری داشته‌اند و از نظر سنی نیز جوان‌تر بوده‌اند. بیشتر زنان نماینده قبل از انتخاب به نمایندگی، مشغول کار بوده‌اند و اغلب از خانواده‌های مرفه و سیاست‌پیشه و قشرهای میانی و بالای جامعه برخاسته‌اند. در تایلند، زنان بسیار دیرتر از مردان وارد کار سیاست می‌شوند که علت عمده آن مسئولیت‌های مادری و همسری بیان می‌شود.

برخی از زنان نماینده از فعالان حقوق زنان هستند و برای بهبود وضعیت زنان می‌کوشند، اما عملکرد و برنامه کاری آن‌ها فرق چندانی با نمایندگان مرد ندارد. از آنجا که نمایندگان زن، مانند مردان از میان نخبگان اقتصادی‌اجتماعی به پارلمان راه می‌یابند، نباید از آن‌ها انتظار داشت که الگوی تودهٔ زنان تایلند که در روستاها به کار و زندگی سرگرمند، باشند، به‌ویژه که بستگی‌های فامیلی در تایلند، مانند کشورهای دیگر آسیا، یکی از عوامل مهم توفیق در صحنه سیاست و بالارفتن از نردبان قدرت به‌شمار می‌رود.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که زنان، بیشتر با انگیزه خدمات‌رسانی به حوزهٔ انتخاباتی خود و خدمت به کشور و مردم وارد سیاست می‌شوند؛ ولی برخی نیز به دنبال جاه و مقام هستند و درواقع، انگیزهٔ آن‌ها از فرصت‌طلبی ریشه می‌گیرد؛ زیرا بیشتر آن‌ها با تشویق خانواده، دوستان یا سازمان‌های گوناگون وارد سیاست می‌شوند. انگیزهٔ خدمت به حوزهٔ انتخاباتی و انجام فعالیت‌های شهری، در زنان سناتور قوی‌تر از زنان نماینده مجلس است. با این همه بررسی‌ها نشان می‌دهد که زنان عضو پارلمان تایلند، در مجموع بیش از مردان احساس مسئولیت می‌کنند و انگیزه‌های جاه‌طلبانه میان آن‌ها کمتر است. هرچند همهٔ آن‌ها هدف و انگیزهٔ خود را کمک به حل مشکلات کشور و ساختن جامعه‌ای بهتر، عنوان می‌کنند. در زمینهٔ مقامات محلی و شوراهای روستایی، در ۱۹۸۲م، زنان اجازه یافتند که در سطوح بالا مانند دهیاری و ریاست روستا و بخشدار، شرکت کنند؛ اما حضور آن‌ها در این بخش نیز چندان پررنگ نیست و در بهترین حالت به ۲درصد در برابر ۹۸ درصد برای مردان رسیده است. این امر دلایل گوناگونی دارد نخست آن که مردان می‌توانند تا ۶۰ سالگی که به سن بازنشستگی می‌رسند، در این گونه مقامات بمانند. دوم این که اشتغال زنان به کارهای خانه و خانواده در روستاها جلوی حضور فعال آن‌ها را در این‌گونه فعالیت‌ها می‌گیرد و از سوی دیگر، جامعهٔ مردسالار تایلند این‌گونه فعالیت‌ها را برای مردان مناسب‌تر می‌داند و چندان علاقه‌مند به حضور زنان در این سمت‌ها نیست.

در قانون اساسی تایلند فقط ۶ ماده به مسائل جنسیتی اختصاص یافته است که برابری زنان و حمایت قانون از حقوق آن‌ها را تضمین می‌کند؛ اما برخی نابرابری‌های قانونی همچنان در جای خود باقی است، برای نمونه، مرد می‌تواند همسر خود را به اتهام زنا طلاق دهد؛ ولی اگر مرد (بدون ثبت رسمی) همسر دیگری بگیرد، پیگیری قانونی آن برای زن دردسر فراوانی دارد.

در تایلند، امکانات آموزش عالی برای زنان مانند مردان مهیاست و از این نظر تفاوتی میان آن دو نیست، بیش از نیمی از فارغ‌التحصیلان سالانه دانشگاه‌ها را زنان تشکیل می‌دهند. البته دانشگاه‌های وابسته به نیروهای مسلح (جز در برخی رشته‌ها مانند پرستاری) دانشجویان دختر را نمی‌پذیرند.

همان‌گونه‌که گفتیم ۴۷ درصد یا نزدیک به نیمی از نیروی کار تایلند را زنان تشکیل می‌دهند که بیشتر آن‌ها در بخش‌های کشاورزی، بازرگانی، خدمات و صنایع آزادانه سرگرم کارند، میزان اشتغال زنان در شهرها و مشاغل حرفه‌ای در مقایسه با گذشته، رو به افزایش است؛ اما حضور آن‌ها در فرایندهای تصمیم‌گیری و پست‌های حساس کم‌رنگ است و در این زمینه هنوز با موانع حقوقی و فرهنگی روبه‌رو هستند. از سوی دیگر، برخلاف قانون، شکاف بسیاری بین میانگین درآمد مردان با زنان وجود دارد، بیشتر زنان در مشاغل کم‌درآمد متمرکز شده‌اند و در عمل، برای کار مساوی در همه بخش‌های اقتصادی، دستمزد زنان از مردان کمتر است.

«در سازمان‌های تایلند بر روابط فرادستان به فرودستان نوعی دیکتاتوری و رسمی بودن حاکم است با وجود این، در پشت پرده، رابطه‌ای نزدیک وجود دارد. چراکه فرادستان مستلزمند به زندگی خصوصی و کار فرودستان کمک و از آن‌ها حمایت‌کنند چنانچه زنی مدیر کل کارخانه‌ای باشد، مسئله نامتعارفی نیست؛ با وجود این، عموماً زنان برابری اقتصادی و اجتماعی با مردان ندارند و به‌طور سنتی به آن‌ها پاهای عقبی فیل اطلاق می‌شود، یعنی جایگاه واقعی آن‌ها پشت سر مردان و حمایت از آن‌ها می‌باشد»[۲].

در سال‌های اخیر، دولت کوشش کرده است که با آموزش‌های رسانه‌ای از طریق رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها، آگاهی عمومی را به مسائل زنان افزایش دهد. همچنین «کمیسیون ملی امور زنان» برای هماهنگی در این‌گونه مسائل تأسیس شده است تا شرکت زنان را در فعالیت‌های اجتماعی و سازمان‌های مردم‌نهاد افزایش دهد و از نابرابری‌های جنسیتی در جامعه بکاهد و قوانینی را در این زمینه به دولت پیشنهاد کند.

زنان تاریخی تایلند

در تاریخ تایلند زنان قهرمانی بوده‌اند که اینک شخصیتی اسطوره‌ای دارند و مردم به آن‌ها احترام می‌گذارند. از این رو آشنایی با آن‌ها کمک بزرگی برای رسوخ در روح فرهنگی و باورهای مردم تایلند است. افزون بر نمادهای تاریخی و اسطوره‌ای، چهره‌هایی از زنان امروزی نیز به‌صورت نماد جامعه زنان معاصر تایلند درآمده‌اند که معرفی آن‌ها در این صفحات ضروری به نظر می‌رسد:

سوفانکلایا

در سال‌های اخیر، داستان‌های فراوانی از شاهزاده‌ای سیامی به‌نام «سوفانکلایا» بر سر زبان‌ها افتاده است و روزنامه‌های تایلند هر چندگاه، یک‌بار داستان زندگی او را به بحث می‌کشانند و دربارهٔ درستی یا نادرستی این داستان سخن‌سرایی می‌کنند.

براساس نوشته‌های روزنامه‌ها و کتاب‌هایی که دراین‌باره نوشته شده است، در ۱۵۶۹م یکی از پادشاهان پیگو (منطقه‌ای در جنوب

برمه یا میانمار امروزی) به‌نام «بای این نانگ» (Bayinnaung) به سیام حمله کرد و شهر آیوتایا پایتخت قدیمی سیام را گرفت و این کشور را به پیگو منضم کرد. یکی از شاهزادگان سیامی به‌نام «ماهاتاماراچا» (Maha Thammaracha) که نایب‌السطنه منطقه «فیتسانولوک» (Phitsannulok) بود و حکومت مناطق شمالی سیام را در دست داشت، با سپاه ۷۰ هزار نفری خود به او پیوست. پس از تسخیر سیام و سقوط آیوتایا، پادشاه پیگو به پاداش کمک او، «ماهاتاماراچا» را به پادشاهی سیام گماشت و خود به پیگو بازگشت؛ ولی برای اطمینان از وفاداری او، پادشاه شکست‌خورده آیوتایا به‌نام «ماهین تراتیرات» (Mahinthrathrat) را به همراه دو پسر «ماهاتاماراچا» (به نام‌های نارسوان (Narsuan) و اکاتوساروت (Ekathosarot)) و نیز دختر ۱۷سالهٔ او به‌نام «سوفانکلایا» (Suphan Klaya) را به‌عنوان گروگان (یا پیشکش) با خود به پیگو برد. در پیگو، سوفانکلایا به حرمسرای شاه پیگو پیوست و یکی از زنان او شد؛ ولی در برابر، از او خواست که برادر او، نارسوان را آزاد کند و شاه پیگو نیز چنین کرد. نارسوان به‌آیوتایا بازگشت و پس از مرگ پدر به سلطنت رسید و در ۱۵۸۴م، برمه‌ای‌ها را از سیام بیرون راند و تا ۱۶۰۵ م که درگذشت، با نام «شاه ناراسوان ماهارات» بر سیام فرمان راند.

در این میان، سوفانکلایا از پادشاه برمه باردار شد و برای او یک پسر و یک دختر به دنیا آورد. پس از مرگ «بای این نانگ» پسر او، «ناندا باین»(Nanda Bayin) به جای او نشست و بر پایهٔ سنت آن زمان، زنانِ پدر را نیز به ارث برد. «ناندا» مانند پدر خود تصمیم به تسخیر آیوتایا گرفت که اینک برادر همسر او یعنی «نارسوان ماهارات» پادشاه آنجا شده بود. ولی نه تنها توفیقی دراین کار نیافت، بلکه یکی از پسران خود را نیز که ولیعهد پیگو به‌شمار می‌رفت، در این نبرد از دست داد؛ از این رو کینهٔ ناراسوان را به دل گرفت و برای انتقام، با شمشیر خود، «سوفانکلایا» را که در آن هنگام ۸ ماهه باردار بود، به خیال این که جاسوس برادرش است، پس از شکنجهٔ فراوان کشت.(1999 ,Yorsaengrat) البته به این ماجرا در متون تاریخی سیام اشاره‌ای نشده است و فقط در دو کتاب غیررسمی تاریخ که از دو نسخهٔ قدیمی برمه‌ای و مون به زبان تایلندی ترجمه شده است، در هنگام شرح رویدادهای منجر به سقوط دوم آیوتایا در میانهٔ قرن هجدهم از اسارت یکی از شاهزادگان سیامی به نام «لوانگ هاوات» (Luang Hawat) در برمه یاد شده است.

ولی داستان از اینجا آغاز شد که در ۱۹۴۷ م یکی از راهبان بودایی به نام «لوانگ پو، سورایو» (Luang Poo Ngone Sorayo) که در پیچیت (Pichit) اقامت داشت، مدعی شد که در هنگام مراقبه و شهود با روح پرنسس سوفانکلایا تماس داشته است.گفته‌های او نیز در چند شمارهٔ پیاپی یکی از نشریات تایلند چاپ شد؛ سپس در دهه ۱۹۹۰م جزوه‌ای هم دراین‌باره منتشر کرد. هم‌زمان با این ماجرا شایع شد که بقایای جسد سوفانکلایا را به تایلند آورده و در زیر تندیس او در فیتسانولوک دفن کرده‌اند.(همان) به هر روی، باگذشت زمان، سوفانکلایا به قدیسی مظلوم تبدیل شد و امروزه مردم برای گره‌گشایی از مشکلات خود و موفقیت در زندگی روزمره نذوراتی به نام او ادا می‌کنند، آن‌ها تندیس‌های سوفانکلایا و برادران وی را در معابد گوناگون شهرهای آیوتایا و سوفان بوری (Suphan Buri) و فیتسانولوک با نام قهرمان ملی تایلند، برپا کرده‌اند. مردم در برابر این تندیس‌ها دعا می‌خوانند و از او طلب مغفرت و مشکل‌گشایی می‌کنند. همچنین عکس‌ها، مدال‌ها و سکه‌هایی که تصویر او بر آن‌ها نقش شده است دست‌به‌دست می‌گردد و مشتریان فراوانی پیدا کرده است[۳].

در ۱۹۸۸م نیز تندیسی از او در برابر ستاد مرکزی ارتش سوم تایلند در شهر فیتسانولوک نصب شد و در زیر آن زندگی‌نامهٔ این شاهدخت حک شده است. در این تندیس از او با پیشوند «پرا» که برای قدیسین به کار می‌رود یاد شده و به شهادت مظلومانهٔ او اشاره شده است[۳].

«سوری یوتای»، ملکهٔ تایلند

از زنان دیگری که در تاریخ تایلند به شکل قهرمان درآمده‌اند، باید از ملکه «سوری یوتای» (Suriyothai)، همسر «ماهاچاکراپات» (Maha Chakkrapat)، از پادشاهان دوران آیوتایا نام برد که در میانه سده شانزدهم در نبرد با «تابین چتی» (Tabinschweti) پادشاه پیگو (در برمه) در دفاع از همسر خود کشته شد. چند سال پیش فیلم پرخرج و باشکوهی از ماجرای او بر پرده سینماهای تایلند نمایش داده شد[۴].

تائو سوراناری‌، قهرمان جنگی

چند سال پیش، هنگامی‌که سخن از ساختن فیلمی از زندگی یکی دیگر از زنان قهرمان تایلند به میان‌آمد، مقامات دولت لائوس در دیدار با نخست‌وزیر تایلند از این طرح ابراز نگرانی کردند و از او خواستند که جلوی این کار را بگیرد، در آن هنگام، قرار بود فیلمی از زندگی و رشادت‌های «تائو سورا ناری» (Tao Soranari) در برابر نیروهای مهاجم لائوسی تهیه شود.

تائوسوراناری، که در زبان محلی با القاب و نام‌های گوناگون معروف است، همسر «پرایاپالاد» (Praraya Palad) یکی از والیان بلندمرتبهٔ منطقه «کورات» (Korat) در شرق تایلند بود که امروزه «ناکون راچاسیما» (Nakhon Rachasima) نامیده می‌شود و از شهرهای پرجمعیت تایلند است. در ۱۸۲۶ یکی از پادشاهان لائوس به‌نام «آنوونگ» (Anuwong) به قصد تسخیر این منطقه و کوچ‌دادن مردم آن به لائوس، به کورات حمله کرد. چون در آن هنگام «پرایا پالاد» والی منطقه در آنجا نبود، تائوسوراناری (که نام اصلی او «کونینگ مو» (Khunying Mo) بود) دست به کار شد و مردم را در برابر نیروهای لائوسی بسیج کرد و در محلی به‌نام «تونگ سامْرید» (Thung Samrid) جلوی پیشرفت لائوسی‌ها را گرفت و مقاومت جانانه‌ای را در برابر آن‌ها سازمان داد و در این راه جان خود را به خطر انداخت.

به پاس فداکاری‌های او در برابر لائوسی‌ها بود که رامای سوم، پادشاه وقت سیام، به او لقب «تائو سورا ناری» داد. در ۱۹۳۴م، دو سال پس از نخستین کودتای نظامیان و برقراری رژیم مشروطه در تایلند و ۱۰۸ سال پس از جانبازی‌های او در «تونگ سامرید»، تندیسی از او در یکی از میدان‌های «ناکون راچاسیما» سر برافراشت. او نخستین زن عادی تایلندی است که تندیس وی ساخته شده و تصویر او بر تمبرهای پستی تایلند نقش بسته است.

قیام تائو سوراناری‌که قیام زنی در برابر نیروهای بیگانه بود، از چند دیدگاه درخور توجه است؛ تندیس او امروزه نماد ناسیونالیسم و سیاست مردمی و جنبش زنان و نشانهٔ احترام جامعه به زنان است[۵].

نیز نگاه کنید به

زنان در ژاپن؛ زنان در روسیه؛ زنان در کانادا؛ زنان در لبنان؛ زنان مصر؛ وضعیت زنان در چین؛ زنان در تونس؛ زنان در افغانستان؛ زنان در تونس؛ زنان در سنگال؛ زنان در آرژانتین؛ زنان در فرانسه؛ زنان در مالی؛ زنان در سوریه؛ زنان در سودان؛ زنان در ساحل عاج؛ زنان در زیمبابوه؛ زنان در اوکراین؛ زنان در اسپانیا؛ زنان در اردن؛ زنان در اتیوپی؛ زنان در قطر

پاورقی

[i] - بر اساس گزارش تحول انسانی سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۱۱ م شاخص نابرابری جنسیتی در تایلند ۶۹ بوده است.

کتابشناسی

  1. محمدربیع بن محمدابراهیم(۱۳۵۶)، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی.تهران:دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ، ص135.
  2. فیتس جرالد، هلن، (۱۳۸۰). آداب تایلندی‌ها. ترجمه جواد پورموحدی و عباس اردکانیان.تهران :چغا.ص12.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ Smyth, D. A.(1999)."Thai Literature".Encyclopedia Britannica 2012. Sukrung,K, "Mystery of a Princess" Bangkok Post, . p.2 (Horizon).
  4. Yorsaengrat, N.(1999).“Princess to the Rescue”. The Nation, March, 1,
  5. Bhumiprabhas, S. (1999).Continuing Legacy. The Nation. June 8,2001. Daourueng. P."Buddhism Inc".Far Eastern Economic Review. Feb.11, p.38-40