ساختار و سیاست های آموزشی روسیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «دولت فدراسيون روسيه از سال 1993، حداقل حمايت از نظام آموزش ملي را به عمل آورده است. بنا بربند 40  قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملي به عنوان بودجه آموزشي بدين امر اختصاص يافت. بدهي هاي مراکز آموزشي و نبود تجهيزات به روز ، از جمله عمده ترين مش...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
دولت فدراسيون روسيه از سال 1993، حداقل حمايت از نظام آموزش ملي را به عمل آورده است. بنا بربند 40  قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملي به عنوان بودجه آموزشي بدين امر اختصاص يافت. بدهي هاي مراکز آموزشي و نبود تجهيزات به روز ، از جمله عمده ترين مشکلات پيش روي مراکز آموزشي مستقر درنواحي فقير نشين کشور و شهرهاي كوچك و حاشيه اي بوده است و اين در حاليست که مدارس ايالتي و حرفه اي مستقردر نواحي بزرگ شهري، از جمله مسكو و پترزبورگ،  درشرايط بسيار مناسب مالي قرار داشته اند. با توسعه مدارس خصوصي افزايش بي عدالتي در برخورداري شهروندان روسي از حق آموزشي عمومي با كيفيت بالا مشهود گرديد.به نحويکه در طراحي سياست آموزشي ملي فدراسيون روسيه طي سال 1998، اين معضل بطور اختصاصي مورد توجه قرار گرفت.در اين اثنا همچنين،افزايش نرخ برنامه هاي آموزش پايه حرفه اي فاقد راندمان بالاي کاري بواسطه حذف شتابزده بيكاري در بازاركار،شكست نظام مديريت قديم آموزش پايه حرفه اي و کاهش نرخ افراد استخدامي ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعي در کشور منتهي گرديدكه اول از همه در جامعه معلمين مشهود است.طي سالهاي 1996-1994،افزايش اعتراض معلمين تا سرحد اعتصاب به پيش رفت.بروز چنين حوادثي درزمينه آموزش، با انعكاس گسترده اي در حوزه فعاليتي مجلس دوماي ايالتي مواجه گرديدكه به نوبه خود به اتخاذ سياست « آموزش و پرورش و امنيت ملي» در مي سال 1996 منجر گرديد. با  اتخاذ چنين سياستي، نظام آموزشي روسيه مستقيماً تحت تاثير پايه امنيت ملي قرار گرفته و مشخص گرديد که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلي بروز نتيجه غير منطقي وخطاي سياسي دولت است.
دولت فدراسیون [[روسیه]] از سال 1993، حداقل حمایت از نظام آموزش ملی را به عمل آورده است. بنا بربند 40  قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملی به عنوان بودجه آموزشی بدین امر اختصاص یافت. بدهی‌های مراکز آموزشی و نبود تجهیزات به روز، از جمله عمده‌‎ترین مشکلات پیش روی مراکز آموزشی مستقر در نواحی فقیر‌نشین کشور و شهرهای کوچک و حاشیه‌ای بوده است و این در حالیست که مدارس ایالتی و حرفه‌ای مستقر در نواحی بزرگ شهری، از جمله [[مسکو]] و [[سنت پترزبورگ|پترزبورگ]]، درشرایط بسیار مناسب [[مالی]] قرار داشته‌اند. با توسعه مدارس خصوصی افزایش بی عدالتی در برخورداری شهروندان روسی از حق آموزشی عمومی با کیفیت بالا مشهود گردید. به نحوی که در طراحی سیاست آموزشی ملی فدراسیون [[روسیه]] طی سال 1998، این معضل بطور اختصاصی مورد توجه قرار گرفت. در این اثنا همچنین، افزایش نرخ برنامه‌های آموزش پایه حرفه‌ای فاقد راندمان بالای کاری بواسطه حذف شتابزده بیکاری در بازارکار، شکست نظام مدیریت قدیم آموزش پایه حرفه‌ای و کاهش نرخ افراد استخدامی ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعی در کشور منتهی گردید که اول از همه در جامعه معلمین مشهود است.  


به منظور اجراي سياست آموزشي واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و كميته هاي آموزش ايالتي با يکديگر ادغام گرديده واز اوت سال1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومي و حرفه اي مبادرت به فعاليت نمود. سياست وزارت مذکور در بسياري از موارد به واسطه پيچيدگي ارتباطات سياسي و اقتصادي ميان دولت فدرال و دولتهاي ناحيه اي ديكته گردد. اهداف اصلي این وزارتخانه اتخاذ سياست راهبردي آموزشي؛ توسعه الگوهاي استاندارد آموزش وتثبيت نظام آموزشي باكيفيت تضميني مطابق با استانداردهاي آموزش ملي؛ اعمال سياست تمركز زدايي درحوزه آموزش و تشريح عناصرآن؛ اعمال قوانين آموزش محلي؛ برقراري تساوي حقوق آموزشي و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نيازمند؛ اعمال سياست تثبيت توسعه آموزشي و برقراري هماهنگي ميان نواحي مختلف؛ اتخاذ سياستي جهت احترام به نيازمنديهاي مراکز آموزشي نواحي مختلف کشور ازنظرشرايط و فرهنگ؛ جمع آوري و تحليل اطلاعات آموزشي و اهداف ملي؛ و وضع استانداردهاي كلي براي ناشرين كتب درسي و تشويق اين افراد به انتشار كتب درسي با كيفيت بالا بود. ساختار اداري ومديريتي آموزش به شرح زیر است:
طی سال‌های1994 تا 1996، افزایش اعتراض معلمین تا سرحد اعتصاب به پیش رفت. بروز چنین حوادثی درزمینه آموزش، با انعکاس گسترده‌ای در حوزه فعالیتی مجلس دومای ایالتی مواجه گردیدکه به نوبه خود به اتخاذ سیاست «آموزش و پرورش و امنیت ملی» در می سال 1996 منجر گردید. با  اتخاذ چنین سیاستی، [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری روسیه|نظام آموزشی روسیه]] مستقیماً تحت تاثیر پایه امنیت ملی قرار گرفته و مشخص گردید که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلی بروز نتیجه غیر منطقی وخطای سیاسی دولت است.


الف. كميته دولتي آموزش دانشگاهي که عهده دار مسووليت تأمين مالي 219 موسسه آموزش دانشگاهي ، اعطاي مجوز فعاليت به موسسات جديد آموزشي ، اعطاي اعتبار ، ارائه طرحهاي پيشنهادي به دولت مبني بر توسعه هر چه بيشتر موسسات آموزش دانشگاهي است؛
به منظور اجرای سیاست آموزشی واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و کمیته‌های آموزش ایالتی با یکدیگر ادغام گردیده واز اوت سال 1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومی و حرفه‌ای مبادرت به فعالیت نمود. سیاست وزارت مذکور در بسیاری از موارد به واسطه پیچیدگی ارتباطات سیاسی و اقتصادی میان دولت فدرال و دولت‌های ناحیه‌ای دیکته گردد. اهداف اصلی این وزارتخانه اتخاذ سیاست راهبردی آموزشی؛ توسعه الگوهای استاندارد آموزش و تثبیت نظام آموزشی باکیفیت تضمینی مطابق با استانداردهای آموزش ملی؛ اعمال سیاست تمرکز زدایی درحوزه آموزش و تشریح عناصر آن؛ اعمال قوانین آموزش محلی؛ برقراری تساوی حقوق آموزشی و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نیازمند؛ اعمال سیاست تثبیت توسعه آموزشی و برقراری هماهنگی میان نواحی مختلف؛ اتخاذ سیاستی جهت احترام به نیازمندی‌های مراکز آموزشی نواحی مختلف کشور ازنظر شرایط و فرهنگ؛ جمع آوری و تحلیل اطلاعات آموزشی و اهداف ملی؛ و وضع استانداردهای کلی برای ناشرین کتب درسی و تشویق این افراد به انتشار کتب درسی با کیفیت بالا بود. ساختار اداری و مدیریتی آموزش به شرح زیر است:


ب. مجمع روساي دانشگاه دولتي روسيه؛
* کمیته دولتی [[آموزش عالی روسیه|آموزش دانشگاهی]] که عهده دار مسئولیت تأمین مالی 219 موسسه [[آموزش عالی روسیه|آموزش دانشگاهی]]، اعطای مجوز فعالیت به موسسات جدید آموزشی، اعطای اعتبار، ارائه طرح‌های پیشنهادی به دولت مبنی بر توسعه هر چه بیشتر موسسات [[آموزش عالی روسیه|آموزش دانشگاهی]] است؛
* مجمع روسای دانشگاه دولتی [[روسیه]]؛
* انجمن دانشگاه ملی [[مسکو]]؛
* موسسات آموزش غیر دولتی؛ و
* موسسه تحقیقاتی [[آموزش عالی روسیه|آموزش دانشگاهی]].


ج. انجمن دانشگاه ملي مسكو؛
ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامه‌های آموزشی سخت  پیچیده‌ای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصی‌ترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیش‌تر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامه‌های جدید و ارائه‌ی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامه‌ی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتاب‌های درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر می‌شد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار می‌گرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانش‌آموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت.  


د. موسسات آموزش غير دولتي؛ و
در حال حاضر کشور [[روسیه]] تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در [[روسیه]] در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاه‌های مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامه‌های آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی [[روسیه]] یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن ساده‌تر به نظر می‌رسد<ref name=":0">ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص199.</ref><ref>کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ [[روسیه]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]،</ref>.
== نیز نگاه کنید به ==
[[ساختار و سیاست های آموزشی آرژانتین]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی کانادا]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی افغانستان]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی تونس]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی ژاپن]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی کوبا]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی لبنان]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی مصر]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی سنگال]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی فرانسه]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی مالی]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی ساحل عاج]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی زیمبابوه]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی تایلند]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی اوکراین]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی اسپانیا]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی اردن]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی اتیوپی]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی سیرالئون]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی قطر]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی گرجستان]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی قزاقستان]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی تاجیکستان]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی بنگلادش]]؛ [[ساختار و سیاست های آموزشی سریلانکا]]


ه. موسسه تحقيقاتي آموزش دانشگاهي(شفیعی، ایراس/....)..  
== کتابشناسی ==
 
<references />
ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامه¬های آموزشی سخت  پیچیده¬ای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصی¬ترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیشتر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامه¬های جدید و ارائه¬ی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامه¬ی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتاب¬های درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر می¬شد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار می¬گرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانش¬آموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت. در حال حاضر کشور [[روسیه]] تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در روسیه در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاه¬های مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامه¬های آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی روسیه یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن ساده¬تر به نظر می¬رسد(ابراهیمی و نوروزی، 1391: 199).
[[رده:سیاست ها ، قوانین، مقررات و برنامه های کلان در زمینه آموزش]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۸

دولت فدراسیون روسیه از سال 1993، حداقل حمایت از نظام آموزش ملی را به عمل آورده است. بنا بربند 40  قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملی به عنوان بودجه آموزشی بدین امر اختصاص یافت. بدهی‌های مراکز آموزشی و نبود تجهیزات به روز، از جمله عمده‌‎ترین مشکلات پیش روی مراکز آموزشی مستقر در نواحی فقیر‌نشین کشور و شهرهای کوچک و حاشیه‌ای بوده است و این در حالیست که مدارس ایالتی و حرفه‌ای مستقر در نواحی بزرگ شهری، از جمله مسکو و پترزبورگ، درشرایط بسیار مناسب مالی قرار داشته‌اند. با توسعه مدارس خصوصی افزایش بی عدالتی در برخورداری شهروندان روسی از حق آموزشی عمومی با کیفیت بالا مشهود گردید. به نحوی که در طراحی سیاست آموزشی ملی فدراسیون روسیه طی سال 1998، این معضل بطور اختصاصی مورد توجه قرار گرفت. در این اثنا همچنین، افزایش نرخ برنامه‌های آموزش پایه حرفه‌ای فاقد راندمان بالای کاری بواسطه حذف شتابزده بیکاری در بازارکار، شکست نظام مدیریت قدیم آموزش پایه حرفه‌ای و کاهش نرخ افراد استخدامی ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعی در کشور منتهی گردید که اول از همه در جامعه معلمین مشهود است.

طی سال‌های1994 تا 1996، افزایش اعتراض معلمین تا سرحد اعتصاب به پیش رفت. بروز چنین حوادثی درزمینه آموزش، با انعکاس گسترده‌ای در حوزه فعالیتی مجلس دومای ایالتی مواجه گردیدکه به نوبه خود به اتخاذ سیاست «آموزش و پرورش و امنیت ملی» در می سال 1996 منجر گردید. با  اتخاذ چنین سیاستی، نظام آموزشی روسیه مستقیماً تحت تاثیر پایه امنیت ملی قرار گرفته و مشخص گردید که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلی بروز نتیجه غیر منطقی وخطای سیاسی دولت است.

به منظور اجرای سیاست آموزشی واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و کمیته‌های آموزش ایالتی با یکدیگر ادغام گردیده واز اوت سال 1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومی و حرفه‌ای مبادرت به فعالیت نمود. سیاست وزارت مذکور در بسیاری از موارد به واسطه پیچیدگی ارتباطات سیاسی و اقتصادی میان دولت فدرال و دولت‌های ناحیه‌ای دیکته گردد. اهداف اصلی این وزارتخانه اتخاذ سیاست راهبردی آموزشی؛ توسعه الگوهای استاندارد آموزش و تثبیت نظام آموزشی باکیفیت تضمینی مطابق با استانداردهای آموزش ملی؛ اعمال سیاست تمرکز زدایی درحوزه آموزش و تشریح عناصر آن؛ اعمال قوانین آموزش محلی؛ برقراری تساوی حقوق آموزشی و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نیازمند؛ اعمال سیاست تثبیت توسعه آموزشی و برقراری هماهنگی میان نواحی مختلف؛ اتخاذ سیاستی جهت احترام به نیازمندی‌های مراکز آموزشی نواحی مختلف کشور ازنظر شرایط و فرهنگ؛ جمع آوری و تحلیل اطلاعات آموزشی و اهداف ملی؛ و وضع استانداردهای کلی برای ناشرین کتب درسی و تشویق این افراد به انتشار کتب درسی با کیفیت بالا بود. ساختار اداری و مدیریتی آموزش به شرح زیر است:

ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامه‌های آموزشی سخت  پیچیده‌ای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصی‌ترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیش‌تر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامه‌های جدید و ارائه‌ی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامه‌ی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتاب‌های درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر می‌شد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار می‌گرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانش‌آموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت.

در حال حاضر کشور روسیه تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در روسیه در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاه‌های مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامه‌های آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی روسیه یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن ساده‌تر به نظر می‌رسد[۱][۲].

نیز نگاه کنید به

ساختار و سیاست های آموزشی آرژانتین؛ ساختار و سیاست های آموزشی کانادا؛ ساختار و سیاست های آموزشی افغانستان؛ ساختار و سیاست های آموزشی تونس؛ ساختار و سیاست های آموزشی ژاپن؛ ساختار و سیاست های آموزشی کوبا؛ ساختار و سیاست های آموزشی لبنان؛ ساختار و سیاست های آموزشی مصر؛ ساختار و سیاست های آموزشی سنگال؛ ساختار و سیاست های آموزشی فرانسه؛ ساختار و سیاست های آموزشی مالی؛ ساختار و سیاست های آموزشی ساحل عاج؛ ساختار و سیاست های آموزشی زیمبابوه؛ ساختار و سیاست های آموزشی تایلند؛ ساختار و سیاست های آموزشی اوکراین؛ ساختار و سیاست های آموزشی اسپانیا؛ ساختار و سیاست های آموزشی اردن؛ ساختار و سیاست های آموزشی اتیوپی؛ ساختار و سیاست های آموزشی سیرالئون؛ ساختار و سیاست های آموزشی قطر؛ ساختار و سیاست های آموزشی گرجستان؛ ساختار و سیاست های آموزشی قزاقستان؛ ساختار و سیاست های آموزشی تاجیکستان؛ ساختار و سیاست های آموزشی بنگلادش؛ ساختار و سیاست های آموزشی سریلانکا

کتابشناسی

  1. ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص199.
  2. کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،