طبقات، قشرها و نابرابری های اجتماعی اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''وضعيت قشربندي و طبقات اجتماعي و نابرابري و تحرك اجتماعي''' نظام اجتماعی سیاسی حاکم برکرانه ی باختری درسال 1948 نظام قبیله گرایی بود. قبیله گرایی نه تنها رفتار حاکم قبایل عشایری و نیمه عشایری  طرفدار حکومت در اردن بود بلکه مردم روستایی و حتی شه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''وضعيت قشربندي و طبقات اجتماعي و نابرابري و تحرك اجتماعي'''
نظام اجتماعی سیاسی حاکم بر کرانه‌‌ی باختری درسال 1948 نظام قبیله‌گرایی بود. قبیله‌گرایی نه تنها رفتار حاکم قبایل عشایری و نیمه‌عشایری طرفدار حکومت در [[اردن]] بود بلکه مردم روستایی و حتی شهری نیز از چنین نظامی‌ تبعیت می‌کردند. بعداز سال 1948 این نظام اجتماعی_سیاسی با سیل عظیم فلسطینیان که اغلب درشهر و روستا سکنی گزیدند و تحصیل کرده بودند، زیر و رو شد. تعداد زیاد مهاجران فلسطینی و اقتصاد و جامعه‌‌ی ساده‌‌ی بومیان اردنی شبیه شدن فلسطینیان به الگوهای بومی‌ را اجتناب‌ناپذیر می‌کرد. درحقیقت بعضی از تحلیل‌گران بر این باورند که در دهه‌‌ی آغازین 1970، فلسطینیان فرهنگ غالب کرانه‌‌ی باختری را رقم می‌زدند. درهرصورت، دردوران پایانی دهه 1980، فلسطینیان از اقتصاد و تأثیر فرهنگی قابل‌توجهی برخوردار بودند.


نظام اجتماعی سیاسی حاکم برکرانه ی باختری درسال 1948 نظام قبیله گرایی بود. قبیله گرایی نه تنها رفتار حاکم قبایل عشایری و نیمه عشایری  طرفدار حکومت در اردن بود بلکه مردم روستایی و حتی شهری نیز از چنین نظامی تبعیت می کردند.
درمقابل، اردنی‌ها نیز تحصیلات خود را ارتقا دادند. دردوران پایانی دهه 1980، فاصله بین دستاوردهای تحصیلی فلسطینیان و اردنی‌ها به طرز قابل‌توجهی کاهش یافت. کشاورزی و زندگی عشایری به تدریج جای خود را به زندگی (به‌ظاهر) مترقی برپایه کار با مهارت، آموزش و پرورش سکولار و ارتقاء سطح آموزش داد. مهاجرت کارگری، بخصوص مهاجرت افراد با مهارت و تحصیل کرده کلید اصلی پویایی جامعه دردهه‌های 1970 و 1980 بود. تحول پیوسته در ارزش‌ها و معیارها کاملا آشکار بود. درکنار تفاوت‌های اساسی بین اردنی‌های کرانه‌‌ی باختری و فلسطینیان، تفاوت‌ها و پیوستگی‌‌های دیگر اجتماعی–فرهنگی مشهود بود. این پیوستگی‌ها و تفاوت‌ها شامل مسائل نژادی، اصالت مکانی، جنسیتی و طبقه اجتماعی، قبیله‌ای و شیوه‌های زندگی (عشایری، روستایی یا شهری) می‌شد. این الگوهای متنوع پیوستگی راه وحدت و نزدیکی اردنی‌ها را هموار می‌کردند، به طور مثال اغلب [[مسیحیت در اردن|مسیحیان اردن]] عرب هستند و بسیاری از آداب و رسوم فرهنگی آن‌ها مشابه [[اسلام در اردن|مسلمانان اردن]] است. اما ازدواج‌های بین مسیحیان و مسلمانان در پایان دهه 1980 غیرمعمول بود.


بعداز سال 1948 این نظام اجتماعی – سیاسی با سیل عظیم فلسطینیان که اغلب درشهروروستا سکنی گزیدند و تحصیل کرده بودند، زیرو روشد. تعداد زیاد مهاجران فلسطینی و اقتصاد و جامعه ی ساده ی بومیان اردنی شبیه شدن فلسطینیان به الگوهای بومی را اجتناب ناپذیر می کرد.
اطلاعات کمی‌ درمورد این که تا چه اندازه‌ این فعل و انفعالات اجتماعی باعث بروز تنش و اختلاف می‌شوند، در دسترس است. تشخیص ساختار طبقه اجتماعی در [[اردن]] بسیار مشکل بود. بسیاری از تفاوت‌های اجتماعی همچون کرانه‌‌ی باختری با اصالت وهویت فلسطینی، پیوستگی‌های قبیله‌ای، نژادی و شیوه زندگی روستایی و شهری همگی تحت‌تأثیر اختلافات طبقانی هستند.


درحقیقت بعضی از تحلیل گران براین باورند که در دهه ي آغازین 1970، فلسطینیان فرهنگ غالب کرانه ی باختری را رقم می زدند.
ساختار طبقاتی در [[اردن]] همانند یک هرم است. در نوک هرم گروه‌های کوچک و ثروتمند هم چون زمین‌داران بزرگ، صنعت‌گران، شخصیت‌های اقتصادی و اعضای خانواده‌هایشان قرار دارند. توسعه عظیم نفتی در دهه‌های 1970 و 1980 طبقه‌‌ی جدیدی از ثروتمندان اردنی را به وجود آورد که پول هنگفتی از خارج نصیبشان شده بود. در زیر این گروه افراد حرفه‌ای، افسران ارتش و سیاست‌مداران قرار دارند که هرچند زندگی کمتر مجللی را تجربه می‌کنند اما به هرحال از زندگی راحتی برخوردارند.


درهرصورت، دردوران پایانی دهه 1980، فلسطینیان از اقتصاد و تأثیر فرهنگی قابل توجهی برخورداربودند.
کارگران یقه سفید، معلمان و مهاجران بازگشته برای شیوه زندگی‌ای که آن‌ها را از فروشندگان و صنعت‌گران خرد متمایز می‌کند، به سختی تلاش می‌کنند. درقسمت پایین هرم توده‌‌ی پرجمعیت طبقه پایین جامعه شامل شمار رو به افزایش بیکاران قرار دارد<ref>لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ [[اردن]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی](در دست انتشار)</ref>.


درمقابل، اردنی ها نیز تحصیلات خود را ارتقا دادند. دردوران پایانی دهه 1980، فاصله بین دستاوردهای تحصیلی فلسطینیان و اردنی ها به طرز قابل توجهی کاهش یافت.
== نیز نگاه کنید به ==
[[قشرهای جدید اجتماعی چین]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی کوبا]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی کانادا]]؛ [[طبقات اجتماعی مصر]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی ژاپن]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی لبنان]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی سنگال]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی تونس]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی روسیه]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی سوریه]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی سودان]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی زیمبابوه]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی اسپانیا]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی سیرالئون]]


کشاورزی و زندگی عشایری به تدریج جای خود را به زندگی (به ظاهر) مترقی برپایه  کار بامهارت، آموزش و پرورش سکولار و ارتقاء سطح آموزش داد.
== کتابشناسی ==
 
مهاجرت کارگری، بخصوص مهاجرت افراد با مهارت و تحصیل کرده کلید اصلی پویایی جامعه دردهه ها ی 1970 و 1980 بود. تحول پیوسته در ارزش ها و معیارها کاملا آشکار بود.
 
درکنار تفاوت های اساسی بین اردنی های کرانه ی باختری و فلسطینیان، تفاوت ها و پیوستگی های دیگر اجتماعی – فرهنگی مشهود بود.این پیوستگی ها و تفاوت ها شامل مسائل نژادی، اصالت مکانی، جنسیتی و طبقه اجتماعی، قبیله ای و شیوه های زندگی (عشایری، روستایی یا شهری) می شد. این الگوهای متنوع پیوستگی راه وحدت و نزدیکی اردنی ها را هموار می کردند، به طور مثال اغلب مسیحیان اردن عرب هستند و بسیاری از آداب و رسوم فرهنگی آن ها مشابه مسلمانان اردن است. اما ازدواج های بین مسیحیان و مسلمانان در پایان دهه 1980غیرمعمول بود.
 
اطلاعات کمی درمور د این که تاچه اندازه این فعل وانفعالات اجتماعی باعث بروز تنش و اختلاف می شوند، دردسترس است.
 
تشخیص ساختار طبقه  اجتماعی در اردن بسیار مشکل بود. بسیاری از تفاوت های اجتماعی همچون کرانه ی باختری با اصالت وهویت فلسطینی، پیوستگی های قبیله ای، نژادی و شیوه  زندگی روستایی و شهری همگی تحت تأثیر اختلافات طبقانی هستند.
 
ساختار طبقاتی در اردن همانند یک هرم است. درنوک هرم گروه های کوچک و ثروتمند هم چون زمین داران بزرگ، صنعت گران، شخصیت های اقتصادی و اعضای خانواده هایشان قرار دارند. توسعه عظیم نفتی در دهه های 1970 و  1980 طبقه ی جدیدی از ثروتمندان اردنی را به وجود آورد که پول هنگفتی از خارج نصیبشان شده بود. در زیر این گروه افراد حرفه ای، افسران ارتش و سیاست مداران قرار دارند که هرچند زندگی کمتر مجللی را تجربه می کنند اما به هرحال از زندگی راحتی برخوردارند.
 
کارگران یقه سفید، معلمان و مهاجران بازگشته برای شیوه زندگيی که آن ها را ازفروشندگان و صنعت گران خرد متمایز می کند، به سختی تلاش می کنند. درقسمت پایین هرم توده ی پرجمعیت طبقه پایین جامعه شامل شمار رو به افزایش بیکاران قرار دارد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۹

نظام اجتماعی سیاسی حاکم بر کرانه‌‌ی باختری درسال 1948 نظام قبیله‌گرایی بود. قبیله‌گرایی نه تنها رفتار حاکم قبایل عشایری و نیمه‌عشایری طرفدار حکومت در اردن بود بلکه مردم روستایی و حتی شهری نیز از چنین نظامی‌ تبعیت می‌کردند. بعداز سال 1948 این نظام اجتماعی_سیاسی با سیل عظیم فلسطینیان که اغلب درشهر و روستا سکنی گزیدند و تحصیل کرده بودند، زیر و رو شد. تعداد زیاد مهاجران فلسطینی و اقتصاد و جامعه‌‌ی ساده‌‌ی بومیان اردنی شبیه شدن فلسطینیان به الگوهای بومی‌ را اجتناب‌ناپذیر می‌کرد. درحقیقت بعضی از تحلیل‌گران بر این باورند که در دهه‌‌ی آغازین 1970، فلسطینیان فرهنگ غالب کرانه‌‌ی باختری را رقم می‌زدند. درهرصورت، دردوران پایانی دهه 1980، فلسطینیان از اقتصاد و تأثیر فرهنگی قابل‌توجهی برخوردار بودند.

درمقابل، اردنی‌ها نیز تحصیلات خود را ارتقا دادند. دردوران پایانی دهه 1980، فاصله بین دستاوردهای تحصیلی فلسطینیان و اردنی‌ها به طرز قابل‌توجهی کاهش یافت. کشاورزی و زندگی عشایری به تدریج جای خود را به زندگی (به‌ظاهر) مترقی برپایه کار با مهارت، آموزش و پرورش سکولار و ارتقاء سطح آموزش داد. مهاجرت کارگری، بخصوص مهاجرت افراد با مهارت و تحصیل کرده کلید اصلی پویایی جامعه دردهه‌های 1970 و 1980 بود. تحول پیوسته در ارزش‌ها و معیارها کاملا آشکار بود. درکنار تفاوت‌های اساسی بین اردنی‌های کرانه‌‌ی باختری و فلسطینیان، تفاوت‌ها و پیوستگی‌‌های دیگر اجتماعی–فرهنگی مشهود بود. این پیوستگی‌ها و تفاوت‌ها شامل مسائل نژادی، اصالت مکانی، جنسیتی و طبقه اجتماعی، قبیله‌ای و شیوه‌های زندگی (عشایری، روستایی یا شهری) می‌شد. این الگوهای متنوع پیوستگی راه وحدت و نزدیکی اردنی‌ها را هموار می‌کردند، به طور مثال اغلب مسیحیان اردن عرب هستند و بسیاری از آداب و رسوم فرهنگی آن‌ها مشابه مسلمانان اردن است. اما ازدواج‌های بین مسیحیان و مسلمانان در پایان دهه 1980 غیرمعمول بود.

اطلاعات کمی‌ درمورد این که تا چه اندازه‌ این فعل و انفعالات اجتماعی باعث بروز تنش و اختلاف می‌شوند، در دسترس است. تشخیص ساختار طبقه اجتماعی در اردن بسیار مشکل بود. بسیاری از تفاوت‌های اجتماعی همچون کرانه‌‌ی باختری با اصالت وهویت فلسطینی، پیوستگی‌های قبیله‌ای، نژادی و شیوه زندگی روستایی و شهری همگی تحت‌تأثیر اختلافات طبقانی هستند.

ساختار طبقاتی در اردن همانند یک هرم است. در نوک هرم گروه‌های کوچک و ثروتمند هم چون زمین‌داران بزرگ، صنعت‌گران، شخصیت‌های اقتصادی و اعضای خانواده‌هایشان قرار دارند. توسعه عظیم نفتی در دهه‌های 1970 و 1980 طبقه‌‌ی جدیدی از ثروتمندان اردنی را به وجود آورد که پول هنگفتی از خارج نصیبشان شده بود. در زیر این گروه افراد حرفه‌ای، افسران ارتش و سیاست‌مداران قرار دارند که هرچند زندگی کمتر مجللی را تجربه می‌کنند اما به هرحال از زندگی راحتی برخوردارند.

کارگران یقه سفید، معلمان و مهاجران بازگشته برای شیوه زندگی‌ای که آن‌ها را از فروشندگان و صنعت‌گران خرد متمایز می‌کند، به سختی تلاش می‌کنند. درقسمت پایین هرم توده‌‌ی پرجمعیت طبقه پایین جامعه شامل شمار رو به افزایش بیکاران قرار دارد[۱].

نیز نگاه کنید به

قشرهای جدید اجتماعی چین؛ طبقات و قشرهای اجتماعی کوبا؛ طبقات و قشرهای اجتماعی کانادا؛ طبقات اجتماعی مصر؛ طبقات و قشرهای اجتماعی ژاپن؛ طبقات و قشرهای اجتماعی لبنان؛ طبقات و قشرهای اجتماعی سنگال؛ طبقات و قشرهای اجتماعی تونس؛ طبقات و قشرهای اجتماعی روسیه؛ طبقات و قشرهای اجتماعی سوریه؛ طبقات و قشرهای اجتماعی سودان؛ طبقات و قشرهای اجتماعی زیمبابوه؛ طبقات و قشرهای اجتماعی اسپانیا؛ طبقات و قشرهای اجتماعی سیرالئون

کتابشناسی

  1. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)