ادبیات ضد ناپلئونی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ادبيات ضد ناپلئوني ( سانسور )''' ناپلئون به تئاتر بيشتر علاقه‌مند بود تا به ادبيات. و در طرد ولتر و احياي كورني و راسين بيش از همه سهيم بود. سليقه او در ادبيات چندان جالب نبود و مطلقاً علاقه‌اي به شكسپير نداشت. ناپلئون دستور داد كه نامه‌هاي خص...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ادبيات ضد ناپلئوني ( سانسور )'''
ناپلئون به تئاتر بیشتر علاقه‌مند بود تا به ادبیات. و در طرد ولتر و احیای كورنی و راسین بیش از همه سهیم بود. سلیقه او در ادبیات چندان جالب نبود و مطلقاً علاقه‌ای به شكسپیر نداشت. ناپلئون دستور داد كه نامه‌های خصوصی را باز كنند؛ از عبارات خصمانه یادداشت بردارند؛ سرپاكت‌ها را دوباره ببندند؛ و درباره محتویات و تمایلات سیاسی هر نمایشنامه، ظرف چهل و هشت ساعت، گزارشی تهیه كنند؛ و همچنین آگهی‌های معمولی و آگهی‌های دیواری و در دبیرستان‌های مختلف، انجمن‌های ادبی، مجالس وعظ. و دستور داد كه جلو انتشار شصت روزنامه از هفتاد و سه روزنامه‌ گرفته شود و تا آخر آن سال تنها نه روزنامه باقی ماند.


ناپلئون به تئاتر بيشتر علاقه‌مند بود تا به ادبيات. و در طرد ولتر و احياي كورني و راسين بيش از همه سهيم بود. سليقه او در ادبيات چندان جالب نبود و مطلقاً علاقه‌اي به شكسپير نداشت. ناپلئون دستور داد كه نامه‌هاي خصوصي را باز كنند؛ از عبارات خصمانه يادداشت بردارند؛ سرپاكت ها را دوباره ببندند؛ و درباره محتويات و تمايلات سياسي هر نمايشنامه، ظرف چهل و هشت ساعت، گزارشي تهيه كنند؛ و همچنین آگهي هاي معمولي و آگهي هاي ديواري و در دبيرستان هاي مختلف، انجمن هاي ادبي، مجالس وعظ. و دستور داد كه جلو انتشار شصت روزنامه از هفتاد و سه روزنامه‌ گرفته شود و تا آخر آن سال تنها نه روزنامه باقي ماند.
درسال 1800 سانسور، به درام نیز راه یافت. سانسور هر گونه انتقاد از سلطنت و هر گونه ستایش از دموكراسی را در نمایشنامه‌های عمومی ممنوع ساخت. مرگ قیصر از آن لحاظ از پهنه تئاتر خارج شد كه تماشا‌چیان، پس از سخنرانی‌های بروتوس علیه دیكتاتوری، كف زده بودند. سرانجام، دولت نظارت بر هر گونه نشریات را به عهده گرفت.در این زندان فكری بود كه ادبیات مبارزه می‌كرد تا در دوره ناپلئون زنده بماند. قهرمانی‌ترین كوشش از طرف زنی به عمل آمد:[[پرونده:مادام.jpg|بندانگشتی|مادام دوستال. برگرفته از سایت تیم مطالعاتی محمدرضا تیموری، قابل بازیابی از https://mohamadrezateimouri.com/]]
====[[مادام دوستال]]====
[[مادام دوستال]](1799 تا 1817) بزرگ‌ترین نویسنده زن روزگار خود، و بزرگ‌ترین مؤلف فرانسه (به استثنای شاتوبریان )، بود. دو داستان به نام‌های دلفین و كورین به رشته تحریر در آورد كه او را در سراسر اروپا مشهور ساخت. بین سال‌های 1810 تا 1813 بزرگ‌ترین نبرد عمر خود را جهت انتشار شاهكارش، تحت عنوان درباره آلمان، با موفقیت به انجام رسانید. در زمان مرگ، كتاب عمده دیگری تحت عنوان (ملاحظاتی درباره [[انقلاب فرانسه]] و ده سال در تبعید ) به جای گذاشت. همه اینها تألیفاتی معتبر و جدی است، مادام دوستال سخت كار می‌كرد؛ با صمیمیت دوست می‌داشت؛ و با حالتی پرشور می‌نوشت؛ تا پایان كار با نیرومندترین مرد روزگار خود جنگید و جشن سقوط او را محزونانه برپا كرد.


درسال 1800 سانسور، به درام نيز راه يافت. سانسور هر گونه انتقاد از سلطنت و هر گونه ستايش از دموكراسي را در نمايشنامه‌هاي عمومي ممنوع ساخت. مرگ قيصر از آن لحاظ از پهنه تئاتر خارج شد كه تماشا‌چيان، پس از سخنراني هاي بروتوس عليه ديكتاتوري، كف زده بودند. سرانجام، دولت نظارت بر هر گونه نشريات را به عهده گرفت.در اين زندان فكري بود كه ادبيات مبارزه مي‌كرد تا در دوره ناپلئون زنده بماند. قهرماني ترين كوشش از طرف زني به عمل آمد:
ناپلئون چون متقاعد شده بود كه مادام دوستال قلم پدر خود را هدایت كرده است، دستور اخراج او را از پاریس صادر كرد یعنی در واقع سالن فتنه‌انگیز او را بست. ولی فراموش كرده بود كه آن زن هم می‌‌توانست بنویسد و هم حرف بزند.  با انتشار كتاب دلفین، دوباره نامش در پاریس بر سر زبان‌ها افتاد. زیرا بخشی از كشمكشی مردانه بود میان یک زن و روزگار او. طرح بی‌معنی و اساساً رمانتیک کتاب برایش به صورت سكوی خطابه‌ای درآمد تا در آنجا درباره مشروعیت طلاق و تعصب كاتولیک‌ها به بحث بپردازد و همچنین حقوق اخلاقی زنان را در برابر اعمال تبعیض علیه آنان، و اعتبار وجدان فردی را در مقابل مقررات شرافتی یک طبقه مخصوص مورد بحث قرار دهد. دلایل او مورد قبول روشنفكران پاریس واقع شد، ولی ناپلئون را، كه به آیین كاتولیک به عنوان داروی آشفتگی فكری و اخلاقی فرانسه روی آورده بود، خشنود نساخت. مادام دوستال بزرگ‌ترین زن عصر خود، و مشهورترین نام در ادبیات فرانسه از زمان روسو تا عصر شاتوبریان بود. آثار او از لحاظ هدف و وسعت مهم تر بود تا از لحاظ هنری، و فكر او بیشتر نافذ بود تا عمیق. با دشمن منتخب خود دارای صفات مشترک بود: شخصیت قوی، شجاعت در مقابل نابرابری‌ها، روحیه برتری جویانه، فخر به قدرت، و عدم تحمل مخالفت؛ اما فاقد فكر واقع‌گرایانه او بود، و قوه تصور او، در مقایسه با وسعت رؤیاهای سیاسی، كودكانه می‌‌نمود.
====[[شاتوبريان|شاتوبریان]]====
شاتوبریان (1768 تا 1815)در نظر معاصران فرانسوی خود، بزرگ‌ترین نویسنده آن زمان بود. تردید نیست كه تسلط او بر ادب فرانسه به پایه ولتر می‌رسد. تفوق او حاكی از غلبه مذهب بر فلسفه است، همان‌گونه كه تفوق ولتر ناشی از غلبه فلسفه بر مذهب به شمار می‌آید؛ وی به اندازه‌ای عمر كرد كه تولد مجدد لامذهبی را به چشم خود ببیند.


مادام دوستال (1817 -1799): مادام دوستال بزرگ ترين نويسنده زن روزگار خود، و بزرگ ترين مؤلف فرانسه (به استثناي شاتوبريان )، بود. دو داستان به نام هاي دلفين و كورين به رشته تحرير در آورد كه او را در سراسر اروپا مشهور ساخت. بين سال هاي 1810 و 1813 بزرگ ترين نبرد عمر خود را جهت انتشار شاهكارش، تحت عنوان درباره آلمان، با موفقيت به انجام رسانيد. در زمان مرگ، كتاب عمده ديگري تحت عنوان (ملاحظاتي درباره انقلاب فرانسه و ده سال در تبعيد ) به جاي گذاشت. همه اینها تأليفاتي معتبر و جدي است، مادام دوستال سخت كار مي‌كرد؛ با صميميت دوست مي‌داشت؛ و با حالتي پرشور مي‌نوشت؛ تا پايان كار با نيرومند ‌ترين مرد روزگار خود جنگيد و جشن سقوط او را محزونانه برپا كرد.
از لحاظ ادبیات، مهم نبود كه شاتوبریان‌ ایمان مذهبی خود را از دست بدهد یا بسیاری از توصیف‌هایش تخیلی باشد نه واقعی، یا صدها اشتباه، اغراق، یا مطالب غیرممكن، به وسیلة منتقدان در سفرنامه‌اش كشف شود؛ نثری كه در‌ اینجا به چشم می‌خورد قلب زنان و مردان بسیاری را به تپش انداخت؛ نثر فرانسه از زمان روسو یا برنارد دوسن- پیر تا‌ این حد شیوا و زیبا نبوده، و طبیعت آن جلال و شكوه را نداشت، و تمدن ‌این قدر بیهوده به نظر نمی‌آمد. نهضت رمانتیک اینک در انتظار آن بود که مذهب به منزله مادر اخلاق و هنر و رستگاری معرفی شود. شاتو بریان اندكی بعد، یكی را در آتالا و رنه، و دیگری را در روح مسیحیت نشان داد. از آنجا كه مایل بود به عنوان فیلسوف شهرت یابد، در لندن كتابی تحت عنوان مقاله تاریخی، سیاسی، و اخلاقی درباره انقلاب‌های قدیم و جدید (1797) منتشر كرد. ‌این اثر كه از لحاظ نظم ضعیف، ولی از لحاظ افكار غنی بود، برای جوانی بیست و نه ساله كار قابل توجهی به شمار می‌رفت.


ناپلئون چون متقاعد شده بود كه مادام دوستال قلم پدر خود را هدايت كرده است، دستور اخراج او را از پاريس صادر كرد يعني در واقع سالن فتنه‌انگيز او را بست. ولي فراموش كرده بود كه آن زن هم مي‌‌توانست بنويسد و هم حرف بزند.  با انتشار كتاب دلفين، دوباره نامش در پاريس بر سر زبان ها افتاد.  زيرا بخشي از كشمكشي مردانه بود ميان يك زن و روزگار او. طرح بي‌معني و اساساً رمانتيك کتاب برايش به صورت سكوي خطابه‌اي درآمد تا در آنجا درباره مشروعيت طلاق و تعصب كاتوليك ها به بحث بپردازد و همچنين حقوق اخلاقي زنان را در برابر اعمال تبعيض عليه آنان، و اعتبار وجدان فردي را در مقابل مقررات شرافتي يك طبقه مخصوص مورد بحث قرار دهد. دلايل او مورد قبول روشنفكران پاريس واقع شد، ولي ناپلئون را، كه به آيين كاتوليك به عنوان داروي آشفتگي فكري و اخلاقي فرانسه روي آورده بود، خشنود نساخت. مادام دوستال بزرگ ترين زن عصر خود ، و مشهورترين نام در ادبيات فرانسه از زمان روسو تا عصر شاتوبريان بود. آثار او از لحاظ هدف و وسعت مهم تر بود تا از لحاظ هنري، و فكر او بيشتر نافذ بود تا عميق. با دشمن منتخب خود داراي صفات مشترك بود: شخصيت قوي، شجاعت در مقابل نابرابري ها، روحيه برتري جويانه، فخر به قدرت، و عدم تحمل مخالفت؛ اما فاقد فكر واقع ‌گرايانه او بود، و قوه تصور او، در مقايسه با وسعت رؤياهاي سياسي، كودكانه مي‌‌نمود.
احتمالاً شاتوبریان، كه در وجودش جنبه فیلسوفی هرگز از جنبه شاعری متمایز نبود، فرایندی را كه تحت تأثیر آن از بی‌ایمانی به عیسویت گرایید به یک لحظه نسبت داده است. تصمیم گرفت تا در دفاع از مسیحیت مطالبی نه با عبارات علمی ‌و فلسفی، بلكه با اصطلاحات اخلاقی و هنری بنویسد. مهم نبود كه آن قصه‌های شیرین و دلفریب جوانی بیشتر دارای جنبه افسانه‌ای باشد تا تاریخی؛ در هر حال، باعث شیفتگی و الهام می‌شد و تا اندازه‌ای نظم اجتماعی و تمدن مسیحی، بر پایه آن بنا نهاده شده بود.


شاتوبريان (1815-1768): در نظر معاصران فرانسوي خود، بزرگترين نويسنده آن زمان بود. ترديد نيست كه تسلط او بر ادب فرانسه به پايه ولتر مي‌رسد. تفوق او حاكي از غلبه مذهب بر فلسفه است، همان‌گونه كه تفوق ولتر ناشي از غلبه فلسفه بر مذهب به شمار مي‌آيد؛ وي به اندازه‌اي عمر كرد كه تولد مجدد لامذهبي را به چشم خود ببيند.
توصیف شاتوبریان از مراسم تدفین آتالا و دست به دست هم دادن كشیش و كافر برای پوشاندن جسد او با خاک از زیباترین قطعات ادبیات رمانتیک است؛ همچنین موضوع یكی از تابلوهای بزرگ دوره ناپلئون شد به نام تدفین آتالا، (اثر ژیروده- تریوزون)(Anne-Louis Girodet-Trioson)، كه نیمی‌ از اهالی پاریس را در 1808 به گریه انداخت.


از لحاظ ادبيات، مهم نبود كه شاتوبريان‌ ايمان مذهبي خود را از دست بدهد يا بسياري از توصيف هايش تخيلي باشد نه واقعي، يا صدها اشتباه، اغراق، يا مطالب غيرممكن، به وسيلة منتقدان در سفرنامه‌اش كشف شود؛ نثري كه در‌ اينجا به چشم مي‌خورد قلب زنان و مردان بسیاری را به طپش انداخت؛ نثر فرانسه از زمان روسو يا برنارد دوسن- پير تا‌ اين حد شيوا و زيبا نبوده، و طبيعت آن جلال و شكوه را نداشت، و تمدن ‌اين قدر بيهوده به نظر نمي‌آمد. نهضت رمانتيك اينك در انتظار آن بود که مذهب به منزله مادر اخلاق و هنر و رستگاري معرفي شود. شاتو بريان اندكي بعد، يكي را در آتالا و رنه، و ديگري را در روح مسيحيت نشان داد. از آنجا كه مايل بود به عنوان فيلسوف شهرت يابد، در لندن كتابي تحت عنوان مقاله تاريخي، سياسي، و اخلاقي درباره انقلاب هاي قديم و جديد (1797) منتشر كرد. ‌اين اثر كه از لحاظ نظم ضعيف، ولي از لحاظ افكار غني بود، براي جواني بيست و نه ساله كار قابل توجهي به شمار مي‌رفت.
شاتوبریان خود را ضد فیلسوف می‌خواند، و به مراتب بیش از روسو علیه راسیونالیسم (خردگرایی) عكس‌العمل نشان می‌داد و مادام دوستال را كه از عصر روشنگری دفاع می‌كرد به باد انتقاد می‌گرفت. از ‌این رو با استعداد از احساس و عاطفه شروع كرد، و خرد را گذاشت تا پس از آنكه احساس راه را باز كرد، به راه بیفتد. شاتوبریان سپس فضایلی را كه فیلسوفان كافر توصیه می‌كنند با آنچه كه مسیحیت تعلیم می‌دهد مقایسه می‌كند: از یك طرف، بردباری، اعتدال، و احتیاط ( كه همگی از لحاظ پیشرفت فرد مهم است )؛ از طرف دیگر، ‌ایمان، امید، و دستگیری ( عقیده‌ای كه زندگی را عالی، و پیوستگی اجتماعی را مستحكم، و مرگ را رستاخیزی می‌شمارد ). تمدن اروپایی ( به عقیده او) تقریباً به كلی مرهون كلیسای كاتولیک است. كتاب مقدس از آثار هومر بزرگ‌تر است؛ پیامبران الهام بخش‌تر از فیلسوفانند؛ و چه افسانه‌ای از لحاظ لطافت و تأثیر با زندگی و تعلیمات عیسی قابل مقایسه است؟


احتمالاً شاتوبريان، كه در وجودش جنبه فيلسوفي هرگز از جنبه شاعري متمايز نبود، فرايندي را كه تحت تأثير آن از بي‌ايماني به عيسويت گراييد به يك لحظه نسبت داده است. تصميم گرفت تا در دفاع از مسيحيت مطالبي نه با عبارات علمي ‌و فلسفي، بلكه با اصطلاحات اخلاقي و هنري بنويسد. مهم نبود كه آن قصه‌هاي شيرين و دلفريب جواني بيشتر داراي جنبه افسانه‌اي باشد تا تاريخي؛ در هر حال، باعث شيفتگي و الهام مي‌شد و تا اندازه‌اي نظم اجتماعي و تمدن مسيحي، بر پايه آن بنا نهاده شده بود.
کتاب روح مسیحیت بیان عمده نهضت رمانتیک در زمینه مذهبی بود، و بازگشت‌ ایمان و امید ( اگر نه صدقه ) را نشان می‌داد؛ از شعر و هنر قرون وسطایی تمجید می‌كرد؛ و موجب احیای [[معماری گوتیک]] در فرانسه می‌شد.  اثر مزبور به صورت منبع و معیار هزاران ناله نومیدی خوش الحان درآمد.


توصيف شاتوبريان از مراسم تدفين آتالا و دست به دست هم دادن كشيش و كافر براي پوشاندن جسد او با خاك از زيباترين قطعات ادبيات رمانتيك است؛ همچنين موضوع يكي از تابلوهاي بزرگ دوره ناپلئون شد به نام تدفين آتالا، (اثر ژيروده- تريوزون)[63]، كه نيمي‌از اهالي پاريس را در 1808 به گريه انداخت.
کتاب خاطرات او از لحاظ فكری، گستاخانه و از لحاظ احساسات، كودكانه و از لحاظ سبک، عالی است. خاطرات پس از مرگ وی پایدارترین اثر اوست.بیشتر اوقات خود را صرف نوشتن خاطرات خود كرد.
====[[آلفونس دولامارتین]]====
[[آلفونس دولامارتین]]  Alphonse de Lamartine )( 1869-1790))، به حق  توانست بنیان‌گذار مکتب رمانتیسم باشد و اولین شاهکار ادبی به شیوه رمانتیک را به نام " تفکرات" خلق و عرضه کرد، شاعر و نویسنده و سیاستمدار " آلفونس دولامارتین"  بود که پس از تحصیلات به سرودن  و نوشتن پرداخت و اولین اثرش به نام تفکرات بود که مایه شهرت وی گشت و همین اثر سبب شد که نویسندگان و شاعران مردد که نمی‌دانستند به مکتب جدید دل‌ببندند یا از شیوه‌های ادبی قدیم طرفداری کنند، روی به سبک رمانتیک آوردند. با این که لامارتین می‌توانست رهبری طرفداران مکتب رمانتیسم را بر عهده بگیرد اما چنین کاری نکرد بلکه فقط به جانبداری رمانتیک‌ها و احترامی که این گروه به وی روا می‌داشتند، بسنده کرد.
====[[ویکتور هوگو]]====
ویکتور هوگو Victor Hugo) (۱۸85 - ۱۸02)رمان‌نویس، شاعر، و هنرمند فرانسوی است. وی مهم‌ترین نویسنده رمانتیک جهان به حساب می‌آید. اگر این اصل کلی که «مردان بزرگ حاصل اتفاقات بزرگ هستند» را قبول داشته باشیم، هوگو احتمالا خوش‌شانس بوده که در سال 1802 در فرانسه (در بزانسون، در شرق فرانسه) به دنیا آمده است؛ یعنی فرانسه در زمان هوگو مملو از اتفاقات بزرگ سیاسی، اجتماعی و حتی ادبی بوده است. دهه قبل از به دنیا آمدن ویکتور ماری هوگو، همان دهه معروف انقلاب فرانسه است و ویکتور سه سال بعد از پیروزی انقلاب فرانسه و سقوط امپراتوری بوربون‌ها به دنیا آمد. ویکتور دو ساله بود که ناپلئون رسما امپراتور جدید فرانسه شد، هر چند قبل از تولد 18 سالگی ویکتور، ناپلئون سقوط کرد و امپراتوری بوربون قدرت را دوباره به دست گرفت. در پاریس رشد كرد و استعدادش بسیار زود در این شهر ظاهر گشت. در 1816 و در چهارده سالگی در یادداشتش نوشته است:«می‌خواهم شاتوبریان باشم یا هیچ». هوگو پس از آن با عشق شدید و شیوه خاص به نویسندگی، شاعری، رمان‌نویسی و نقد هنری پرداخت. وی كه از قریحه شاعری برخوردار بود به این نكته پی برد كه شعر حرفه‌ای است كه باید ابتدا فنون آن را فرا گرفت. پس در عین جوانی، با تمرین‌های مداوم به آموختن علم عروض و فن معانی و بیان روی آورد. در هفده سالگی با بردارانش مجله كنسرواتوار لیترر را تأسیس كرد كه تا ماه مارس 1821 دوام یافت. در این مجله مقاله‌های فراوان انتقادی با قضاوتی ساده و قابل توجه و سبكی متین انتشار داد. شعرهای هوگو در 15 سالگی کم کم به جوامع ادبی وقت فرانسه راه پیدا کردند. اولین دیوان شعر هوگو در سال 1822 وقتی 20 ساله بود، منتشر شد. پس از ان دیسلند را در 1823 منتشر كرد كه از نظر قالب و مبنا بیش از آثار گذشته‌اش جنبه رمانتیک داشت. در 1824 كتاب جدید وی جدید انتشار یافت و چهارمین چاپ از اشعار او در سال‌های  1825 تا 1828 در سه جلد به‌عمل آمد كه سومین جلد شامل اشعار جدید و متنوع بود. این دیوانه‌ها هوگو را در نظر نسل جدید ادبی استاد انكارناپذیر سبک تازه شعر معرفی كرد. در دیباچه‌ای كه هوگو به چاپ‌های متوالی می‌نوشت و در آن جنبه زیبایی‌شناسی را به‌صورت گسترده مورد تفسیر قرار داد، از تحولی در هنر شاعری و نویسندگی خبر می‌داد.  


شاتوبريان خود را ضد فيلسوف مي‌خواند، و به مراتب بيش از روسو عليه راسيوناليسم (خردگرايي) عكس العمل نشان مي‌داد و مادام دوستال را كه از عصر روشنگري دفاع مي‌كرد به باد انتقاد مي‌گرفت. از ‌اين رو با استعداد از احساس و عاطفه شروع كرد، و خرد را گذاشت تا پس از آنكه احساس راه را باز كرد، به راه بيفتد. شاتوبريان سپس فضايلي را كه فيلسوفان كافر توصيه مي‌كنند با آنچه كه مسيحيت تعليم مي‌دهد مقايسه مي‌كند: از يك طرف، بردباري، اعتدال، و احتياط ( كه همگي از لحاظ پيشرفت فرد مهم است )؛ از طرف ديگر، ‌ايمان، اميد، و دستگيري ( عقيده‌اي كه زندگي را عالي، و پيوستگي اجتماعي را مستحكم، و مرگ را رستاخيزي مي‌شمارد ). تمدن اروپايي ( به عقيده او) تقريباً به كلي مرهون كليساي كاتوليك است . كتاب مقدس از آثار هومر بزرگ تر است؛ پيامبران الهام بخش تر از فيلسوفانند؛ و چه افسانه‌اي از لحاظ لطافت و تأثير با زندگي و تعليمات عيسي قابل مقايسه است؟
«آخرین روز یک محکوم» که اولین داستان مستقل اوست،‌ هفت سال بعد از اولین دیوان اشعارش به چاپ رسید. ویكتور هوگو در ساختن «افسانه قرون» كه خودشاهكاری است بزرگ، از شاهنامه فردوسی الهام گرفت.<ref>حدیدی ،جواد ، از سعدی تا آراگون ، مرکز نشر دانشگاهی تهران 1373،ص.267.</ref>در سال 1827 هوگو درام «کرامول» را منتشر کرد؛ کتابی که مقدمه‌اش از خودش مهم‌تر شد و بعد‌ها مقدمه مفصل کتاب به مرامنامه مکتب رمانتیسم ادبی جهان تبدیل شد. از همین جا رمانتیسم به عنوان یک مکتب مستقل به دنیا آمد. گوژپشت نوتردام اولین رمان پرفروش و محصول قلم 29 سالگی آقای هوگو در همان ماه‌های اول چاپش رکورد پرفروش‌ترین کتاب تا آن زمان را شکست و در همان سال اول به بیشتر زبان‌های اروپایی ترجمه شد. بعد از گوژ پشت نوتردام هوگو به فکر افتاد کتابی درباره فقر و انسانیت یا به قول خودش «کتابی برای همه آزادگان جهان» بنویسد اما نوشتن و انتشار این کتاب سال‌های سال طول کشید تا بالاخره در سال 1862 بینوایان به دنیا آمد؛ کتابی که هنوز یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیاست. هوگو در رمان بعدی اش- کارگران دریا- کمی از دید تلخ و تیره سیاسی- اجتماعی‌اش دور شد و کتاب را به جزیره جرنسی تقدیم کرد؛ جزیره‌ای در غرب سواحل نورماندی فرانسه و جنوب انگلیس که هوگو 15 سال تبعدیش را در آن جا گذراند. در سال 1869 او با رمان مردی که می‌خندد دوباره به دنیای ادبیات انتقادی- سیاسی برگشت، هوگو در این رمان حسابی به فرهنگ فئودالیسم، آریستو کراسی و سرمایه‌داری انتقاد کرده بود، انتقادی که فلوبر و حتی امیل زولا به خودشان گرفتند و این شروع یک سلسله جنگ لفظی- ادبی – بین فلوبر و هوگو بود که چندین سال طول کشید. آخرین رمان او،‌ «نود و سه» باز هم درباره دوره ترور یا همان یک سال و دو ماه معروف خونین و خشن بعد از انقلاب فرانسه است.رمان وقتی چاپ شد که شهرت و محبوبیت هوگو به دلایل سیاسی روبه افول بود و کسی آن چنان از آخرین کتاب آقای نویسنده استقبال نکرد. اما بعد‌ها بسیاری از منتقدان گفته‌اند و نوشتند که نود و سه می‌تواند بهترین رمان ویکتور هوگو باشد.


کتاب روح مسيحيت بيان عمده نهضت رمانتيك در زمينه مذهبي بود، و بازگشت‌ ايمان و اميد ( اگر نه صدقه ) را نشان مي‌داد؛ از شعر و هنر قرون وسطايي تمجيد مي‌كرد؛ و موجب احياي معماري گوتيك در فرانسه مي‌شد.  اثر مزبور به صورت منبع و معيار هزاران ناله نوميدي خوش الحان درآمد.
در سال 1881 هوگو 79 سالگی خودش را جشن گرفت و به افتخار ورود آقای نویسنده به دهه هشتاد زندگی‌اش یکی از با شکوه‌ترین جشن تولد‌های تاریخ ادبیات جهان برگزار شد. جشن از روز بیست و پنجم فوریه (یک روز قبل از روز تولد هوگو) آغاز شد و در روز بیست و هفتم با یکی از بزرگ‌ترین رژه‌های تاریخ ارتش فرانسه پایان گرفت. رژه در سرتاسر شانزه لیزه و خیابان‌های مرکزی پاریس اجرا شد و شش ساعت طول کشید تا کل رژه روندگان از پای پنجره‌ای که هوگو پشت آن نشسته بود، رد بشوند. چهار سال بعد هوگو در 83 سالگی چشم از جهان فرو بست و 2 میلیون نفر در مراسم خاکسپاری‌اش در پانتئون شرکت کردند و آقای نویسنده بالاخره در کنار نویسندگانی مثل دوما و زولا، منتقد قدیمی‌اش آرام گرفت.
====[[آلفرد دووینیی]]====
[[آلفرد دووینیی]] Alfred de Vigny) ( 1863-1797))، از 29 سالگی به محفل ویکتور هوگو و یاران رمانتیک وی پیوست و در راه خلاقیت و اهمیت و اعتبار مکتب رمانتیسم کوشش‌هایی به عمل آورد.اولین مجموعه اشعارش را به سبک رمانتیک انتشار داد و پس از چندی مجموعه‌ای به نام اشعار کهنه و نو منتشر کرد. در سال 1845 به عضویت فرهنگستان درآمد و آثاری جالب از قبیل مارشال وانگر و درام‌های اتللو خلق کرد.
====[[هانری بل(استندال)]]====
هانری بل مشهور به استندال  Henri Beyle connu Stendhal)(1842-1783)): از نویسندگان نام‌آور فرانسه است در 18 سالگی از شهر خود به پاریس رفت و به کارهای ادبی و نویسندگی پرداخت. در صحنه سیاست نیز موفقیت‌هایی به دست آورد و آثار جالبی از جمله رمان سرخ وسیاه،راهبه کاسترو، زندگی هایدن، زندگی موزارت، زندگی ناپلئون، صومعه پارم را پدید آورد.
====[[الکساندر دومای]]====
[[الکساندر دومای]] پدرAlexandre Dumas) ( 1870-1803) ) از میان نویسندگان برجسته می‌توان دومای پدر را بر شمرد.وی آثار ارزنده‌ای خلق کرد و برای تهیه پاره‌ای مطالب تاریخی، جغرافیایی و روانشناسی و علمی چند منشی در اختیار داشت. از آثار مشهور او که به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده که از جمله می‌توان سه تفنگدار، کنت مونت کریستو را نام برد. دومای پدر در رمان‌نویسی و خلق قهرمان‌های جالب در آثار خویش مهارت فراوان داشت. الکساندر دوما نمایشنامه‌های متعددی نیز پدید آورد که پاره‌ای از آن‌ها در صحنه تئاتر موفقیت فراوان به دست آورد.
====[[فرانسوا ارنه شاتو بریان]]====
[[فرانسوا ارنه شاتو بریان]] (1748 تا 1868) از شاعران بزرگ فرانسه، دارای آثار منشور و منظوم فراوان از قبیل مسافرت به بیت‌المقدس، رنه، نبوغ مسیحیت، مناظره پس از مرگ، عشق و عفت، سفرنامه، موهبت آتشین و مسیح بود.
====[[اونوره دوبالزاک]]====
[[اونوره دوبالزاک]]  Honoré de Balzac )(1850-1799) ) نویسنده نامدار و بزرگ، نخست به تجارت پرداخت و در این راه زیان‌های فراوان دید، اما در شناسایی سفته بازان، رباخواران و بازاریان تجربه‌های سودمند آموخت. سبک رئالیستی را در بیان اندیشه‌های تابناک و تشریح سیمای عصر خویش از جهات مختلف فردی و اجتماعی، اقتصادی و تاریخی و روانی به کار بست. بسیاری از نویسندگان بزرگ از جمله فلوبر، آلفونس دوده، امیل زولا، موپاسان کم و بیش از شیوه بالزاک استفاده کرد. اوژنی گرانده، زنبق دره، چرم ساغری، گبسک رباخوار، آرزوهای برباد رفته و باباگوریو برخی از آثار بالزاک است.
====[[لوئی شارل آلفرد دوموسه]]====
[[لوئی شارل آلفرد دوموسه]] Alfred de Musset)( 1810-1757)) شاعر و نویسنده از 18 سالگی به مکتب رمانتیک ادبی فرانسه پیوست. با انتشار اولین اثرش به نام قصه‌های اسپانیا و ایتالیا به شهرت رسید. با ژرژ ساند نویسنده ماجراهای عاشقانه‌ای داشت که منتهی به ناکامی شد. اعتراف یک کودک قرن، خاطرات و مجموعه اشعارش برخی از آثار دو موسه است.
====[[مادموازل اوسیل و رودوپن(ژرژ ساند)]]====
مادموازل اوسیل و رودوپن معروف به ژرژ ساندGeorge Sand)( 1876-1804)) نخست به روزنامه‌نگاری پرداخت اما چندی بعد به راهنمایی ژول ساندو به رمان‌نویسی دل بست. به محافل ادبی رفت و آمد کرد و با نویسندگان و شاعران بزرگ از جمله آلفرد دو موسه آشنا شد و با موسه به ایتالیا سفر کرد. بعد از چندی از موسه برید و به شوپن موسیقیدان پیوست. ژرژ ساند آثار متعددی از قبیل نامه‎‌های یک مسافر، تاریخ زندگی من، رمان‌های روستایی،مات کوچک و گناه موسیو آنتوان نوشت.<ref>نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ [[فرانسه]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] ( در دست انتشار )،</ref>
==نیز نگاه کنید به==
[[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سوریه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سیرالئون]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی فرانسه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اوکراین]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تایلند]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی آرژانتین]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سودان]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سنگال]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی افغانستان]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کوبا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تونس]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مصر]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کانادا]].


کتاب خاطرات او از لحاظ فكري، گستاخانه و از لحاظ احساسات، كودكانه و از لحاظ سبك، عالي است. خاطرات پس از مرگ وی پايدارترين اثر اوست.بيشتر اوقات خود را صرف نوشتن خاطرات خود كرد.
== کتابشناسی ==
 
آلفونس دولامارتين[64] ( 1869-1790): کسي که به حق  توانست بنيانگذار مکتب رمانتيسم باشد و اولين شاهکار ادبي به شيوه رمانتيک را به نام " تفکرات" خلق و عرضه کرد، شاعر و نويسنده و سياستمدار " آلفونس دولامارتين"  بود که پس از تحصيلات به سرودن  و نوشتن پرداخت و اولين اثر ش به نام تفکرات بود که مايه شهرت وي گشت و همين اثر سبب شد که نويسندگان و شاعران مردد که نمي دانستند به مکتب جديد دل ببندند يا از شيوه هاي ادبي قديم طرفداري کنند، روي به سبک رمانتيک آوردند. با اين که لامارتين مي توانست رهبري طرفداران مکتب رمانتيسم را بر عهده بگيرد اما چنين کاري نکرد بلکه فقط به جانبداري رمانتيک ها و احترامي که اين گروه به وي روا مي داشتند، بسنده کرد.
 
ویکتور هوگو[65] (۱۸85 - ۱۸02): رمان‌نویس، شاعر، و هنرمند فرانسوی است. وی مهم‌ترین نویسنده رمانتیک جهان به حساب می‌آید. اگر این اصل کلی که «مردان بزرگ حاصل اتفاقات بزرگ هستند» را قبول داشته باشیم، هوگو احتمالا خوش شانس بوده که در سال 1802 در فرانسه (در بزانسون، در شرق فرانسه) به دنیا آمده است؛ یعنی فرانسه در زمان هوگو مملو از اتفاقات بزرگ سیاسی، اجتماعی و حتی ادبی بوده است. دهه قبل از به دنیا آمدن ویکتور ماری هوگو، همان دهه معروف انقلاب فرانسه است و ویکتور سه سال بعد از پیروزی انقلاب فرانسه و سقوط امپراتوری بوربون‌ها به دنیا آمد. ویکتور دو ساله بود که ناپلئون رسما امپراتور جدید فرانسه شد، هر چند قبل از تولد 18 سالگی ویکتور، ناپلئون سقوط کرد و امپراتوری بوربون قدرت را دوباره به دست گرفت. در پاريس رشد كرد و استعدادش بسيار زود در اين شهر ظاهر گشت. در 1816 و در چهارده سالگي در يادداشتش نوشته است:«مي‌خواهم شاتوبريان باشم يا هيچ». هوگو پس از آن با عشق شديد و شيوه خاص به نويسندگي، شاعري، رمان‌نويسي و نقد هنري پرداخت. وي كه از قريحه شاعري برخوردار بود به اين نكته پي برد كه شعر حرفه‌اي است كه بايد ابتدا فنون آن را فرا گرفت. پس در عين جواني، با تمرينهاي مداوم به آموختن علم عروض و فن معاني و بيان روي آورد. در هفده سالگي با بردارانش مجله كنسرواتوار ليترر را تأسيس كرد كه تا ماه مارس 1821 دوام يافت. در اين مجله مقاله‌هاي فراوان انتقادي با قضاوتي ساده و قابل توجه و سبكي متين انتشار داد. شعرهای هوگو در 15 سالگی کم کم به جوامع ادبی وقت فرانسه راه پیدا کردند. اولین دیوان شعر هوگو در سال 1822 وقتی 20 ساله بود، منتشر شد. پس از ان ديسلند را در 1823 منتشر كرد كه از نظر قالب و مبنا بيش از آثار گذشته‌اش جنبه رمانتيك داشت. در 1824 كتاب جديد وي جديد انتشار يافت و چهارمين چاپ از اشعار او در سالهاي 1828ـ1825 در سه جلد به‌عمل آمد كه سومين جلد شامل اشعار جديد و متنوع بود. اين ديوانها هوگو را در نظر نسل جديد ادبي استاد انكارناپذير سبك تازه شعر معرفي كرد. در ديباچه‌اي كه هوگو به چاپهاي متوالي مي‌نوشت و در آن جنبه زيبايي‌شناسي را به‌صورت گسترده مورد تفسير قرار داد، از تحولي در هنر شاعري و نويسندگي خبر مي‌داد.
 
«آخرین روز یک محکوم» که اولین داستان مستقل اوست،‌ هفت سال بعد از اولین دیوان اشعارش به چاپ رسید. ويكتور هوگو در ساختن «افسانه قرون» كه خودشاهكاري است بزرگ، از شاهنامه فردوسي الهام گرفت .[66]در سال 1827 هوگو درام «کرامول» را منتشر کرد؛ کتابی که مقدمه اش از خودش مهم تر شد و بعد‌ها مقدمه مفصل کتاب به مرامنامه مکتب رمانتیسم ادبی جهان تبدیل شد. از همین جا رمانتیسم به عنوان یک مکتب مستقل به دنیا آمد. گوژپشت نوتردام اولین رمان پرفروش و محصول قلم 29 سالگی آقای هوگو در همان ماه‌های اول چاپش رکورد پرفروش ترین کتاب تا آن زمان را شکست و در همان سال اول به بیشتر زبان‌های اروپایی ترجمه شد. بعد از گوژ پشت نوتردام هوگو به فکر افتاد کتابی درباره فقر و انسانیت یا به قول خودش «کتابی برای همه آزادگان جهان» بنویسد اما نوشتن و انتشار این کتاب سال‌های سال طول کشید تا بالاخره در سال 1862 بینوایان به دنیا آمد؛ کتابی که هنوز یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیاست. هوگو در رمان بعدی اش- کارگران دریا- کمی از دید تلخ و تیره سیاسی- اجتماعی اش دور شد و کتاب را به جزیره جرنسی تقدیم کرد؛ جزیره ای در غرب سواحل نورماندی فرانسه و جنوب انگلیس که هوگو 15 سال تبعدیش را در آن جا گذراند. در سال 1869 او با رمان مردی که می‌خندد دوباره به دنیای ادبیات انتقادی- سیاسی برگشت، هوگو در این رمان حسابی به فرهنگ فئودالیسم، آریستو کراسی و سرمایه داری انتقاد کرده بود، انتقادی که فلوبر و حتی امیل زولا به خودشان گرفتند و این شروع یک سلسله جنگ لفظی- ادبی – بین فلوبر و هوگو بود که چندین سال طول کشید. آخرین رمان او،‌ «نود و سه» باز هم درباره دوره ترور یا همان یک سال و دو ماه معروف خونین و خشن بعد از انقلاب فرانسه است.رمان وقتی چاپ شد که شهرت و محبوبیت هوگو به دلایل سیاسی روبه افول بود و کسی آن چنان از آخرین کتاب آقای نویسنده استقبال نکرد. اما بعد‌ها بسیاری از منتقدان گفته اند و نوشتند که نود و سه می‌تواند بهترین رمان ویکتور هوگو باشد.
 
در سال 1881 هوگو 79 سالگی خودش را جشن گرفت و به افتخار ورود آقای نویسنده به دهه هشتاد زندگی اش یکی از با شکوه ترین جشن تولد‌های تاریخ ادبیات جهان برگزار شد. جشن از روز بیست و پنجم فوریه (یک روز قبل از روز تولد هوگو) آغاز شد و در روز بیست و هفتم با یکی از بزرگ ترین رژه‌های تاریخ ارتش فرانسه پایان گرفت. رژه در سرتاسر شانزه لیزه و خیابان‌های مرکزی پاریس اجرا شد و شش ساعت طول کشید تا کل رژه روندگان از پای پنجره ای که هوگو پشت آن نشسته بود، رد بشوند. چهار سال بعد هوگو در 83 سالگی چشم از جهان فرو بست و 2 میلیون نفر در مراسم خاکسپاری اش در پانتئون شرکت کردند و آقای نویسنده بالاخره در کنار نویسندگانی مثل دوما و زولا، منتقد قدیمی‌اش آرام گرفت.
 
آلفرد دووينيي[67] ( 1863-1797): وینیی از 29 سالگي به محفل ويکتور هوگو و ياران رمانتيک وي پيوست و در راه خلاقيت و اهميت و اعتبار مکتب رمانتيسم کوشش هايي به عمل آورد.اولين مجموعه اشعارش را به سبک رمانتيک انتشار داد و پس از چندي مجموعه اي به نام اشعار کهنه و نو منتشر کرد. در سال 1845 به عضويت فرهنگستان درآمد و آثاري جالب از قبيل مارشال وانگر و درام هاي اتللو خلق کرد.
 
هانري بل مشهور به استندال[68] (1842-1783): از نويسندگان نام آور فرانسه است در 18 سالگي از شهر خود به پاريس رفت و به کارهاي ادبي و نويسندگي پرداخت. در صحنه سياست نيز موفقيت هايي به دست آورد و آثار جالبي از جمله رمان سرخ وسياه،راهبه کاسترو، زندگي هايدن، زندگي موزارت، زندگي ناپلئون، صومعه پارم را پديد آورد.
 
الکساندر دوماي پدر[69]( 1870-1803)از ميان نويسندگان برجسته مي توان دوماي پدر را بر شمرد.وي آثار ارزنده اي خلق کرد و براي تهيه پاره اي مطالب تاريخي، جغرافيايي و روانشناسي و علمي چند منشي در اختيار داشت. از آثار مشهور او که به بيشتر زبان ها ترجمه شده که از جمله مي توان سه تفنگدار، کنت مونت کريستو را نام برد. دوماي پدر در رمان نويسي و خلق قهرمان هاي جالب در آثار خويش مهارت فراوان داشت. الکساندر دومانمايشنامه هاي متعددي نيز پديد آورد که پاره اي از آن ها در صحنه تئاتر موفقيت فراوان به دست آورد.
 
فرانسوا ارنه شاتو بريان ( 1868-1748) از شاعران بزرگ فرانسه، داراي آثار منشور و منظوم فراوان از قبيل مسافرت به بيت المقدس، رنه، نبوغ مسيحيت، مناظره پس از مرگ، عشق و عفت، سفرنامه، موهبت آتشين و مسيح بود.
 
اونوره دوبالزاک[70] (1850-1799) نويسنده نامدار و بزرگ، نخست به تجارت پرداخت و در اين راه زيان هاي فراوان ديد، اما در شناسايي سفته بازان، رباخواران و بازاريان تجربه هاي سوودمند آموخت. سبک رئاليستي را در بيان انديشه هاي تابناک و تشريح سيماي عصر خويش از جهات مختلف فردي و اجتماعي، اقتصادي و تاريخي و رواني به کار بست. بسياري از نويسندگان بزرگ از جمله فلوبر، آلفونس دوده، اميل زولا، موپاسان کم و بيش از شيوه بالزاک استفاده کرد. اوژني گرانده، زنبق دره، چرم ساغري، گبسک رباخوار، آرزوهاي برباد رفته و باباگوريو برخي از آثار بالزاک است.
 
لوئي شارل آلفرد دوموسه[71] ( 1810-1757) شاعر و نويسنده از 18 سالگي به مکتب رمانتيک ادبي فرانسه پيوست. با انتشار اولين اثرش به نام قصه هاي اسپانيا و ايتاليا به شهرت رسيد. با ژرژ ساند نويسنده ماجراهاي عاشقانه اي داشت که منتهي به ناکامي شد. اعتراف يک کودک قرن، خاطرات و مجموعه اشعارش برخي از آثار دو موسه است.
 
مادموازل اوسيل و رودوپن معروف به ژرژ ساند[72] ( 1876-1804) نخست به روزنامه نگاري پرداخت اما چندي بعد به راهنمايي ژول ساندو به رمان نويسي دل بست. به محافل ادبي رفت و آمد کرد و با نويسندگان و شاعران بزرگ از جمله آلفرد دو موسه آشنا شد و با موسه به ايتاليا سفر کرد. بعد از چندي از موسه بريد و به شوپن موسيقيدان پيوست . ژرژ ساند آثار متعددي از قبيل نامه هاي يک مسافر، تاريخ زندگي من، رمانهاي روستايي،مات کوچک و گناه موسيو آنتوان نوشت.

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۵

ناپلئون به تئاتر بیشتر علاقه‌مند بود تا به ادبیات. و در طرد ولتر و احیای كورنی و راسین بیش از همه سهیم بود. سلیقه او در ادبیات چندان جالب نبود و مطلقاً علاقه‌ای به شكسپیر نداشت. ناپلئون دستور داد كه نامه‌های خصوصی را باز كنند؛ از عبارات خصمانه یادداشت بردارند؛ سرپاكت‌ها را دوباره ببندند؛ و درباره محتویات و تمایلات سیاسی هر نمایشنامه، ظرف چهل و هشت ساعت، گزارشی تهیه كنند؛ و همچنین آگهی‌های معمولی و آگهی‌های دیواری و در دبیرستان‌های مختلف، انجمن‌های ادبی، مجالس وعظ. و دستور داد كه جلو انتشار شصت روزنامه از هفتاد و سه روزنامه‌ گرفته شود و تا آخر آن سال تنها نه روزنامه باقی ماند.

درسال 1800 سانسور، به درام نیز راه یافت. سانسور هر گونه انتقاد از سلطنت و هر گونه ستایش از دموكراسی را در نمایشنامه‌های عمومی ممنوع ساخت. مرگ قیصر از آن لحاظ از پهنه تئاتر خارج شد كه تماشا‌چیان، پس از سخنرانی‌های بروتوس علیه دیكتاتوری، كف زده بودند. سرانجام، دولت نظارت بر هر گونه نشریات را به عهده گرفت.در این زندان فكری بود كه ادبیات مبارزه می‌كرد تا در دوره ناپلئون زنده بماند. قهرمانی‌ترین كوشش از طرف زنی به عمل آمد:

مادام دوستال. برگرفته از سایت تیم مطالعاتی محمدرضا تیموری، قابل بازیابی از https://mohamadrezateimouri.com/

مادام دوستال

مادام دوستال(1799 تا 1817) بزرگ‌ترین نویسنده زن روزگار خود، و بزرگ‌ترین مؤلف فرانسه (به استثنای شاتوبریان )، بود. دو داستان به نام‌های دلفین و كورین به رشته تحریر در آورد كه او را در سراسر اروپا مشهور ساخت. بین سال‌های 1810 تا 1813 بزرگ‌ترین نبرد عمر خود را جهت انتشار شاهكارش، تحت عنوان درباره آلمان، با موفقیت به انجام رسانید. در زمان مرگ، كتاب عمده دیگری تحت عنوان (ملاحظاتی درباره انقلاب فرانسه و ده سال در تبعید ) به جای گذاشت. همه اینها تألیفاتی معتبر و جدی است، مادام دوستال سخت كار می‌كرد؛ با صمیمیت دوست می‌داشت؛ و با حالتی پرشور می‌نوشت؛ تا پایان كار با نیرومندترین مرد روزگار خود جنگید و جشن سقوط او را محزونانه برپا كرد.

ناپلئون چون متقاعد شده بود كه مادام دوستال قلم پدر خود را هدایت كرده است، دستور اخراج او را از پاریس صادر كرد یعنی در واقع سالن فتنه‌انگیز او را بست. ولی فراموش كرده بود كه آن زن هم می‌‌توانست بنویسد و هم حرف بزند.  با انتشار كتاب دلفین، دوباره نامش در پاریس بر سر زبان‌ها افتاد. زیرا بخشی از كشمكشی مردانه بود میان یک زن و روزگار او. طرح بی‌معنی و اساساً رمانتیک کتاب برایش به صورت سكوی خطابه‌ای درآمد تا در آنجا درباره مشروعیت طلاق و تعصب كاتولیک‌ها به بحث بپردازد و همچنین حقوق اخلاقی زنان را در برابر اعمال تبعیض علیه آنان، و اعتبار وجدان فردی را در مقابل مقررات شرافتی یک طبقه مخصوص مورد بحث قرار دهد. دلایل او مورد قبول روشنفكران پاریس واقع شد، ولی ناپلئون را، كه به آیین كاتولیک به عنوان داروی آشفتگی فكری و اخلاقی فرانسه روی آورده بود، خشنود نساخت. مادام دوستال بزرگ‌ترین زن عصر خود، و مشهورترین نام در ادبیات فرانسه از زمان روسو تا عصر شاتوبریان بود. آثار او از لحاظ هدف و وسعت مهم تر بود تا از لحاظ هنری، و فكر او بیشتر نافذ بود تا عمیق. با دشمن منتخب خود دارای صفات مشترک بود: شخصیت قوی، شجاعت در مقابل نابرابری‌ها، روحیه برتری جویانه، فخر به قدرت، و عدم تحمل مخالفت؛ اما فاقد فكر واقع‌گرایانه او بود، و قوه تصور او، در مقایسه با وسعت رؤیاهای سیاسی، كودكانه می‌‌نمود.

شاتوبریان

شاتوبریان (1768 تا 1815)در نظر معاصران فرانسوی خود، بزرگ‌ترین نویسنده آن زمان بود. تردید نیست كه تسلط او بر ادب فرانسه به پایه ولتر می‌رسد. تفوق او حاكی از غلبه مذهب بر فلسفه است، همان‌گونه كه تفوق ولتر ناشی از غلبه فلسفه بر مذهب به شمار می‌آید؛ وی به اندازه‌ای عمر كرد كه تولد مجدد لامذهبی را به چشم خود ببیند.

از لحاظ ادبیات، مهم نبود كه شاتوبریان‌ ایمان مذهبی خود را از دست بدهد یا بسیاری از توصیف‌هایش تخیلی باشد نه واقعی، یا صدها اشتباه، اغراق، یا مطالب غیرممكن، به وسیلة منتقدان در سفرنامه‌اش كشف شود؛ نثری كه در‌ اینجا به چشم می‌خورد قلب زنان و مردان بسیاری را به تپش انداخت؛ نثر فرانسه از زمان روسو یا برنارد دوسن- پیر تا‌ این حد شیوا و زیبا نبوده، و طبیعت آن جلال و شكوه را نداشت، و تمدن ‌این قدر بیهوده به نظر نمی‌آمد. نهضت رمانتیک اینک در انتظار آن بود که مذهب به منزله مادر اخلاق و هنر و رستگاری معرفی شود. شاتو بریان اندكی بعد، یكی را در آتالا و رنه، و دیگری را در روح مسیحیت نشان داد. از آنجا كه مایل بود به عنوان فیلسوف شهرت یابد، در لندن كتابی تحت عنوان مقاله تاریخی، سیاسی، و اخلاقی درباره انقلاب‌های قدیم و جدید (1797) منتشر كرد. ‌این اثر كه از لحاظ نظم ضعیف، ولی از لحاظ افكار غنی بود، برای جوانی بیست و نه ساله كار قابل توجهی به شمار می‌رفت.

احتمالاً شاتوبریان، كه در وجودش جنبه فیلسوفی هرگز از جنبه شاعری متمایز نبود، فرایندی را كه تحت تأثیر آن از بی‌ایمانی به عیسویت گرایید به یک لحظه نسبت داده است. تصمیم گرفت تا در دفاع از مسیحیت مطالبی نه با عبارات علمی ‌و فلسفی، بلكه با اصطلاحات اخلاقی و هنری بنویسد. مهم نبود كه آن قصه‌های شیرین و دلفریب جوانی بیشتر دارای جنبه افسانه‌ای باشد تا تاریخی؛ در هر حال، باعث شیفتگی و الهام می‌شد و تا اندازه‌ای نظم اجتماعی و تمدن مسیحی، بر پایه آن بنا نهاده شده بود.

توصیف شاتوبریان از مراسم تدفین آتالا و دست به دست هم دادن كشیش و كافر برای پوشاندن جسد او با خاک از زیباترین قطعات ادبیات رمانتیک است؛ همچنین موضوع یكی از تابلوهای بزرگ دوره ناپلئون شد به نام تدفین آتالا، (اثر ژیروده- تریوزون)(Anne-Louis Girodet-Trioson)، كه نیمی‌ از اهالی پاریس را در 1808 به گریه انداخت.

شاتوبریان خود را ضد فیلسوف می‌خواند، و به مراتب بیش از روسو علیه راسیونالیسم (خردگرایی) عكس‌العمل نشان می‌داد و مادام دوستال را كه از عصر روشنگری دفاع می‌كرد به باد انتقاد می‌گرفت. از ‌این رو با استعداد از احساس و عاطفه شروع كرد، و خرد را گذاشت تا پس از آنكه احساس راه را باز كرد، به راه بیفتد. شاتوبریان سپس فضایلی را كه فیلسوفان كافر توصیه می‌كنند با آنچه كه مسیحیت تعلیم می‌دهد مقایسه می‌كند: از یك طرف، بردباری، اعتدال، و احتیاط ( كه همگی از لحاظ پیشرفت فرد مهم است )؛ از طرف دیگر، ‌ایمان، امید، و دستگیری ( عقیده‌ای كه زندگی را عالی، و پیوستگی اجتماعی را مستحكم، و مرگ را رستاخیزی می‌شمارد ). تمدن اروپایی ( به عقیده او) تقریباً به كلی مرهون كلیسای كاتولیک است. كتاب مقدس از آثار هومر بزرگ‌تر است؛ پیامبران الهام بخش‌تر از فیلسوفانند؛ و چه افسانه‌ای از لحاظ لطافت و تأثیر با زندگی و تعلیمات عیسی قابل مقایسه است؟

کتاب روح مسیحیت بیان عمده نهضت رمانتیک در زمینه مذهبی بود، و بازگشت‌ ایمان و امید ( اگر نه صدقه ) را نشان می‌داد؛ از شعر و هنر قرون وسطایی تمجید می‌كرد؛ و موجب احیای معماری گوتیک در فرانسه می‌شد.  اثر مزبور به صورت منبع و معیار هزاران ناله نومیدی خوش الحان درآمد.

کتاب خاطرات او از لحاظ فكری، گستاخانه و از لحاظ احساسات، كودكانه و از لحاظ سبک، عالی است. خاطرات پس از مرگ وی پایدارترین اثر اوست.بیشتر اوقات خود را صرف نوشتن خاطرات خود كرد.

آلفونس دولامارتین

آلفونس دولامارتین Alphonse de Lamartine )( 1869-1790))، به حق  توانست بنیان‌گذار مکتب رمانتیسم باشد و اولین شاهکار ادبی به شیوه رمانتیک را به نام " تفکرات" خلق و عرضه کرد، شاعر و نویسنده و سیاستمدار " آلفونس دولامارتین"  بود که پس از تحصیلات به سرودن  و نوشتن پرداخت و اولین اثرش به نام تفکرات بود که مایه شهرت وی گشت و همین اثر سبب شد که نویسندگان و شاعران مردد که نمی‌دانستند به مکتب جدید دل‌ببندند یا از شیوه‌های ادبی قدیم طرفداری کنند، روی به سبک رمانتیک آوردند. با این که لامارتین می‌توانست رهبری طرفداران مکتب رمانتیسم را بر عهده بگیرد اما چنین کاری نکرد بلکه فقط به جانبداری رمانتیک‌ها و احترامی که این گروه به وی روا می‌داشتند، بسنده کرد.

ویکتور هوگو

ویکتور هوگو Victor Hugo) (۱۸85 - ۱۸02))، رمان‌نویس، شاعر، و هنرمند فرانسوی است. وی مهم‌ترین نویسنده رمانتیک جهان به حساب می‌آید. اگر این اصل کلی که «مردان بزرگ حاصل اتفاقات بزرگ هستند» را قبول داشته باشیم، هوگو احتمالا خوش‌شانس بوده که در سال 1802 در فرانسه (در بزانسون، در شرق فرانسه) به دنیا آمده است؛ یعنی فرانسه در زمان هوگو مملو از اتفاقات بزرگ سیاسی، اجتماعی و حتی ادبی بوده است. دهه قبل از به دنیا آمدن ویکتور ماری هوگو، همان دهه معروف انقلاب فرانسه است و ویکتور سه سال بعد از پیروزی انقلاب فرانسه و سقوط امپراتوری بوربون‌ها به دنیا آمد. ویکتور دو ساله بود که ناپلئون رسما امپراتور جدید فرانسه شد، هر چند قبل از تولد 18 سالگی ویکتور، ناپلئون سقوط کرد و امپراتوری بوربون قدرت را دوباره به دست گرفت. در پاریس رشد كرد و استعدادش بسیار زود در این شهر ظاهر گشت. در 1816 و در چهارده سالگی در یادداشتش نوشته است:«می‌خواهم شاتوبریان باشم یا هیچ». هوگو پس از آن با عشق شدید و شیوه خاص به نویسندگی، شاعری، رمان‌نویسی و نقد هنری پرداخت. وی كه از قریحه شاعری برخوردار بود به این نكته پی برد كه شعر حرفه‌ای است كه باید ابتدا فنون آن را فرا گرفت. پس در عین جوانی، با تمرین‌های مداوم به آموختن علم عروض و فن معانی و بیان روی آورد. در هفده سالگی با بردارانش مجله كنسرواتوار لیترر را تأسیس كرد كه تا ماه مارس 1821 دوام یافت. در این مجله مقاله‌های فراوان انتقادی با قضاوتی ساده و قابل توجه و سبكی متین انتشار داد. شعرهای هوگو در 15 سالگی کم کم به جوامع ادبی وقت فرانسه راه پیدا کردند. اولین دیوان شعر هوگو در سال 1822 وقتی 20 ساله بود، منتشر شد. پس از ان دیسلند را در 1823 منتشر كرد كه از نظر قالب و مبنا بیش از آثار گذشته‌اش جنبه رمانتیک داشت. در 1824 كتاب جدید وی جدید انتشار یافت و چهارمین چاپ از اشعار او در سال‌های 1825 تا 1828 در سه جلد به‌عمل آمد كه سومین جلد شامل اشعار جدید و متنوع بود. این دیوانه‌ها هوگو را در نظر نسل جدید ادبی استاد انكارناپذیر سبک تازه شعر معرفی كرد. در دیباچه‌ای كه هوگو به چاپ‌های متوالی می‌نوشت و در آن جنبه زیبایی‌شناسی را به‌صورت گسترده مورد تفسیر قرار داد، از تحولی در هنر شاعری و نویسندگی خبر می‌داد.

«آخرین روز یک محکوم» که اولین داستان مستقل اوست،‌ هفت سال بعد از اولین دیوان اشعارش به چاپ رسید. ویكتور هوگو در ساختن «افسانه قرون» كه خودشاهكاری است بزرگ، از شاهنامه فردوسی الهام گرفت.[۱]در سال 1827 هوگو درام «کرامول» را منتشر کرد؛ کتابی که مقدمه‌اش از خودش مهم‌تر شد و بعد‌ها مقدمه مفصل کتاب به مرامنامه مکتب رمانتیسم ادبی جهان تبدیل شد. از همین جا رمانتیسم به عنوان یک مکتب مستقل به دنیا آمد. گوژپشت نوتردام اولین رمان پرفروش و محصول قلم 29 سالگی آقای هوگو در همان ماه‌های اول چاپش رکورد پرفروش‌ترین کتاب تا آن زمان را شکست و در همان سال اول به بیشتر زبان‌های اروپایی ترجمه شد. بعد از گوژ پشت نوتردام هوگو به فکر افتاد کتابی درباره فقر و انسانیت یا به قول خودش «کتابی برای همه آزادگان جهان» بنویسد اما نوشتن و انتشار این کتاب سال‌های سال طول کشید تا بالاخره در سال 1862 بینوایان به دنیا آمد؛ کتابی که هنوز یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیاست. هوگو در رمان بعدی اش- کارگران دریا- کمی از دید تلخ و تیره سیاسی- اجتماعی‌اش دور شد و کتاب را به جزیره جرنسی تقدیم کرد؛ جزیره‌ای در غرب سواحل نورماندی فرانسه و جنوب انگلیس که هوگو 15 سال تبعدیش را در آن جا گذراند. در سال 1869 او با رمان مردی که می‌خندد دوباره به دنیای ادبیات انتقادی- سیاسی برگشت، هوگو در این رمان حسابی به فرهنگ فئودالیسم، آریستو کراسی و سرمایه‌داری انتقاد کرده بود، انتقادی که فلوبر و حتی امیل زولا به خودشان گرفتند و این شروع یک سلسله جنگ لفظی- ادبی – بین فلوبر و هوگو بود که چندین سال طول کشید. آخرین رمان او،‌ «نود و سه» باز هم درباره دوره ترور یا همان یک سال و دو ماه معروف خونین و خشن بعد از انقلاب فرانسه است.رمان وقتی چاپ شد که شهرت و محبوبیت هوگو به دلایل سیاسی روبه افول بود و کسی آن چنان از آخرین کتاب آقای نویسنده استقبال نکرد. اما بعد‌ها بسیاری از منتقدان گفته‌اند و نوشتند که نود و سه می‌تواند بهترین رمان ویکتور هوگو باشد.

در سال 1881 هوگو 79 سالگی خودش را جشن گرفت و به افتخار ورود آقای نویسنده به دهه هشتاد زندگی‌اش یکی از با شکوه‌ترین جشن تولد‌های تاریخ ادبیات جهان برگزار شد. جشن از روز بیست و پنجم فوریه (یک روز قبل از روز تولد هوگو) آغاز شد و در روز بیست و هفتم با یکی از بزرگ‌ترین رژه‌های تاریخ ارتش فرانسه پایان گرفت. رژه در سرتاسر شانزه لیزه و خیابان‌های مرکزی پاریس اجرا شد و شش ساعت طول کشید تا کل رژه روندگان از پای پنجره‌ای که هوگو پشت آن نشسته بود، رد بشوند. چهار سال بعد هوگو در 83 سالگی چشم از جهان فرو بست و 2 میلیون نفر در مراسم خاکسپاری‌اش در پانتئون شرکت کردند و آقای نویسنده بالاخره در کنار نویسندگانی مثل دوما و زولا، منتقد قدیمی‌اش آرام گرفت.

آلفرد دووینیی

آلفرد دووینیی Alfred de Vigny) ( 1863-1797))، از 29 سالگی به محفل ویکتور هوگو و یاران رمانتیک وی پیوست و در راه خلاقیت و اهمیت و اعتبار مکتب رمانتیسم کوشش‌هایی به عمل آورد.اولین مجموعه اشعارش را به سبک رمانتیک انتشار داد و پس از چندی مجموعه‌ای به نام اشعار کهنه و نو منتشر کرد. در سال 1845 به عضویت فرهنگستان درآمد و آثاری جالب از قبیل مارشال وانگر و درام‌های اتللو خلق کرد.

هانری بل(استندال)

هانری بل مشهور به استندال Henri Beyle connu Stendhal)(1842-1783)): از نویسندگان نام‌آور فرانسه است در 18 سالگی از شهر خود به پاریس رفت و به کارهای ادبی و نویسندگی پرداخت. در صحنه سیاست نیز موفقیت‌هایی به دست آورد و آثار جالبی از جمله رمان سرخ وسیاه،راهبه کاسترو، زندگی هایدن، زندگی موزارت، زندگی ناپلئون، صومعه پارم را پدید آورد.

الکساندر دومای

الکساندر دومای پدرAlexandre Dumas) ( 1870-1803) ) از میان نویسندگان برجسته می‌توان دومای پدر را بر شمرد.وی آثار ارزنده‌ای خلق کرد و برای تهیه پاره‌ای مطالب تاریخی، جغرافیایی و روانشناسی و علمی چند منشی در اختیار داشت. از آثار مشهور او که به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده که از جمله می‌توان سه تفنگدار، کنت مونت کریستو را نام برد. دومای پدر در رمان‌نویسی و خلق قهرمان‌های جالب در آثار خویش مهارت فراوان داشت. الکساندر دوما نمایشنامه‌های متعددی نیز پدید آورد که پاره‌ای از آن‌ها در صحنه تئاتر موفقیت فراوان به دست آورد.

فرانسوا ارنه شاتو بریان

فرانسوا ارنه شاتو بریان (1748 تا 1868) از شاعران بزرگ فرانسه، دارای آثار منشور و منظوم فراوان از قبیل مسافرت به بیت‌المقدس، رنه، نبوغ مسیحیت، مناظره پس از مرگ، عشق و عفت، سفرنامه، موهبت آتشین و مسیح بود.

اونوره دوبالزاک

اونوره دوبالزاک Honoré de Balzac )(1850-1799) ) نویسنده نامدار و بزرگ، نخست به تجارت پرداخت و در این راه زیان‌های فراوان دید، اما در شناسایی سفته بازان، رباخواران و بازاریان تجربه‌های سودمند آموخت. سبک رئالیستی را در بیان اندیشه‌های تابناک و تشریح سیمای عصر خویش از جهات مختلف فردی و اجتماعی، اقتصادی و تاریخی و روانی به کار بست. بسیاری از نویسندگان بزرگ از جمله فلوبر، آلفونس دوده، امیل زولا، موپاسان کم و بیش از شیوه بالزاک استفاده کرد. اوژنی گرانده، زنبق دره، چرم ساغری، گبسک رباخوار، آرزوهای برباد رفته و باباگوریو برخی از آثار بالزاک است.

لوئی شارل آلفرد دوموسه

لوئی شارل آلفرد دوموسه Alfred de Musset)( 1810-1757)) شاعر و نویسنده از 18 سالگی به مکتب رمانتیک ادبی فرانسه پیوست. با انتشار اولین اثرش به نام قصه‌های اسپانیا و ایتالیا به شهرت رسید. با ژرژ ساند نویسنده ماجراهای عاشقانه‌ای داشت که منتهی به ناکامی شد. اعتراف یک کودک قرن، خاطرات و مجموعه اشعارش برخی از آثار دو موسه است.

مادموازل اوسیل و رودوپن(ژرژ ساند)

مادموازل اوسیل و رودوپن معروف به ژرژ ساندGeorge Sand)( 1876-1804)) نخست به روزنامه‌نگاری پرداخت اما چندی بعد به راهنمایی ژول ساندو به رمان‌نویسی دل بست. به محافل ادبی رفت و آمد کرد و با نویسندگان و شاعران بزرگ از جمله آلفرد دو موسه آشنا شد و با موسه به ایتالیا سفر کرد. بعد از چندی از موسه برید و به شوپن موسیقیدان پیوست. ژرژ ساند آثار متعددی از قبیل نامه‎‌های یک مسافر، تاریخ زندگی من، رمان‌های روستایی،مات کوچک و گناه موسیو آنتوان نوشت.[۲]

نیز نگاه کنید به

تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سوریه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سیرالئون؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی فرانسه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اوکراین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تایلند؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی آرژانتین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سودان؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سنگال؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی افغانستان؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کوبا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تونس؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مصر؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کانادا.

کتابشناسی

  1. حدیدی ،جواد ، از سعدی تا آراگون ، مرکز نشر دانشگاهی تهران 1373،ص.267.
  2. نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ( در دست انتشار )،