احزاب و جریان های فکری قزاقستان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۴ توسط Mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (←‏نیز نگاه کنید به)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

گروه ها، انجمن و سازمان های مردم نهاد از جمله جریان های مؤثر و تعیین کننده در صحنه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه به شمار می رود که تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دلیل بسته بودن فضای سیاسی در قزاقستان زمینه‌ای برای تشکیل احزاب مستقل و سازمان ها و گروه های مردم نهاد خارج از چارچوب نظام حکومتی کمونیستی فراهم نبوده است ولی در پی تشکیل دولت جدید و پیش بینی فعالیت احزاب و سازمان ها و گروه های غیردولتی در قانون اساسی با شرایط خاص و باز شدن نسبی فضای اجتماعی بتدریج احزاب سیاسی، سازمان ها و انجمن های مردم نهاد ونیمه دولتی به تناسب شرایط ونیاز درحوزه های مختلف پا به عرصه وجود گذاشتند. اما نباید از نظر دور داشت که علیرغم پیش بینی تشکیل نهادهای اجتماعی غیردولتی و احزاب در قانون اساسی قزاقستان فضای بوجود آمده بعد ازاستقلال به مفهوم آزادی بلا قید وشرط برای تشکیل احزاب و گروه ها نبوده است بلکه این مسئولین و نخبگان پیشین قزاقستان و شخص رئیس جمهور است که از آزادی بیشتر در تشکیل حزب، سازمان و گروه های اجتماعی بر خوردار شده اند و هنوز فضای قزاقستان تا بوجود آمدن یك فضای کاملا دموکراتیك و باز برای فعالیت های سیاسی فاصله زیادی دارد اما در همین فضای نیمه باز در آخرین سال های قبل و پس از استقلال، احزاب، گرو ها و سازمان هایی تشکیل شده است که بطور گذرا به برخی از این نهادها اشاره می شود.

احزاب سیاسی غیرمذهبی

در قزاقستان پس از استقلال احزاب مختلفی پا به عرصه وجود گذاشتند که برخی از آنها به دلایل مختلف از فعالیت بازماندند ولی تعدادی از آنها بصورت فعال در صحنه های مختلف سیاسی حضور خود را روز به روز پر رنگ‌تر کردند بطوریکه در همان سالهای ابتدایی استقلال قزاقستان ۹ تشکل مهم حزبی تا سال ۲۰۰۱ بصورت رسمی ثبت شده است که در اینجا به مهمترین احزاب اشاره می شود.

حزب آلاش

حزب آلاش که در سال ۱۹۹۹ از حزب جمهوری انشعاب یافت رهبران و اعضاء آن از مبارزان استقلال طلب در دوران حکومت اتحاد جماهیر شوروی هستند که برای استقلال و احیاء هویت ملی قزاق ها در دوران اتحاد جماهیر شوروی به مبارزه پرداختند و تعدادی از رهبران آن ها بدست حکمرانان کمونیست کشته و یا روانه شدند. این حزب که مشی ناسیونالیستی و رادیکال قزاقی دارد از احزاب نیمه فعال بشمار می‌رود.

حزب سوسیالیست قزاقستان (SPK)

این حزب که در حقیقت همان حزب کمونیست در زمان اتحاد جماهیر شوروری بوده است پس از استقلال قزاقستان به حزب سوسیالیست "قزاقستان تغییر نام داد. این حزب با اهداف سوسیالیستی و با تأکید بر ارزش های انسانی، عدالت اجتماعی و همبستگی ملی فعالیت می کند و تمرکز فعالیت های آن بر اساس شیوه و منش کمونیست ها بر روی مسائل اقتصادی و حمایت از کارگران و کشاورزان است: این حزب یکی از احزاب تأثیر گذار در جریانات و صحنه های سیاسی و انتخابات مختلف قزاقستان بشمار می رود که مسئولین و رهبران آن چون از مسئولین و سردمداران دوران کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی بوده اند پس از استقلال قزاقستان نیز همچنان در دوایر دولتی و نهاد های سیاسی، اجتماعی و مدیریتی حضور و نفوذ قابل توجهی دارد لذا این حزب یکی از احزاب تأثیر گذار و فعال به شمار می‌رود که در هر دوره از انتخابات تعدادی از کرسی های مجلس را به خود اختصاص می دهد.

حزب کنگره خلق قزاقستان

این حزب که در اواخر دسامبر سال ۱۹۹۱ پس از استقلال قزاقستان تشکیل شده است نیز از احزاب کمونیست است که بر ارزش های کمونیستی، محیط‌زیست، اقتصاد آزاد و رشد و توسعه موسسات بازرگانی تأکید دارد. اعضای آن در ارگان‌های اجرایی و قانون‌گذاری حضور دارند. این حزب نیز توانسته است در انتخابات پارلمانی در هر دوره تعدادی از کرسی ها را تصاحب کند.

اتحادیه وحدت مردم قزاقستان (PUP)

شاید نام و عنوان اتحادیه در بدو امر رویکرد و معنی حزبی را تداعی نکند ولی با توجه به جایگاه و کارکرد اتحادیه "وحدت مردم قزاقستان" در حقیقت نه تنها این اتحادیه در جرگه احزاب قرار دارد بلکه فراتر از آن باید این تشکل را قوی ترین و مؤثرترین حزب شناخت که با قرار گرفتن رئیس جمهور در رأس آن تمام ارکان قدرت و زمام امور کشور را در دست دارد.

به دلیل اینکه رئیس جمهور بر اساس قانون اساسی قزاقستان نمی تواند عضو حزب یا گروه خاصی باشد در سال ۱۹۹۳ رئیس‌جمهور برای در اختیار داشتن موقعیت مناسب و ایجاد زمینه تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی

و اجتماعی این تشکل را بنیانگذاری نمود تا از این طریق هم جایگاه حزبی خود را درسیستم حکومتی تثبیت نماید وهم با این عنوان اصول قانون اساسی را رعایت کرده باشد.

اهداف و دیدگاه های این اتحادیه در اولین کنگره که در شهر آلماتی برگزار شد تدوین گردید که ثبات اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حمایت از اقدامات رئیس جمهور در نحوه اداره کشور از اهم اهداف اتحادیه تعیین گردید. که در نتیجه این اتحادیه با حمایت های دولتی موفق شود در بین جامعه و مردم جایگاه مناسبی کسب نماید و به عنوان تأثیرگذارترین حزب عمل نماید که پیروزی پی در پی آقای نظربایف در انتخابات متعدد ریاست جمهوری حاکی از قدرت عمل این اتحادیه بشمار می رود.

حزب جمهوری‌خواه آذات (RP-A)

حزب جمهوری‌خواه آذات، برگرفته از ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://en.wikipedia.org/wiki/Azat_Republican_Party_of_Kazakhstan

حزب جمهوری خواه آذات در سال ۱۹۹۲ از تجمیع چند حزب کوچک چپ گرا شامل احزاب ناسیونالیست مخالف به نام‌های جنبش آذات(آزادی)، حزب جمهوری‌خواه و حزب دموکراتیک ملی ژلتوکسان بر مبنای اهداف دموکراتیک تشکیل شد.

حمایت از تشکیل تحقق دولت دموکراتیک و مستقل قزاقستان، استقلال و اتحاد ملیت‌های مختلف موجود در این کشور، حمایت از حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی مردم قزاقستان، ایجاد یک ارتش ملی مستقل و بهره‌مندی مساوی تمام ملیت‌های ساکن در جمهوری قزاقستان از ثروت و منابع طبیعی از جمله اهداف و سیاست‌های این حزب اعلام شده است.

حزب کمونیست قزاقستان (CPK)

با توجه به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افول نظام کمونیستی احزاب کمونیست در جهان و بخصوص در کشورهای استقلال یافته با شکست سنگینی مواجه شدند، در قزاقستان نیز احزاب کمونیست ستاره اقبالشان افول کرد و دیگر رنگی برای حنایشان باقی نماند، ولی با گذشت زمان از تب و تاب ناشی از شوک حاصله از سقوط نظام و احزاب کمونیستی، بتدریج حامیان این احزاب خود را جمع و جور کردند و دوباره سرود شعارهای سوسیالیستی را در شیپور کمونیست دمیدند که حزب کمونیست قزاقستان نیز از جمله احزابی است که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری فروپاشید ولی در سال ۱۹۹۴ توسط برخی از وفاداران قدیمی‌ این حزب احیا گردید.

این حزب بدلیل اینکه پس از مصوبه دومای روسیه خواستار احیاء مجدد اتحاد جماهیر شوروی شد از سوی دادستانی قزاقستان غیرقانونی و ممنوع الفعالیت شد و اعلام گردید این حزب تنها در صورتی اجازه فعالیت خواهد داشت که اساسنامه حزب در چارچوب قانون اساسی قزاقستان و مطابق با قوانین این کشور اصلاح گردد و از انجام اعمال خلاف قوانین این کشور خودداری کند.

حزب خلقی - تعاونی قزاقستان

این حزب که در ۲۰ فوریه ۱۹۹۵ به ثبت رسیده است و از اقشار مختلف مردم اعم از کارگر، بازاری، کشاورز و سایر طبقات اجتماعی تشکیل شده است فعالیت‌های خود را بر مبنای معیارهای بشر دوستانه استوار کرده است. اهداف عمده این حزب حمایت از روستاییان و کارمندان، مالکیت خصوصی زمین، روابط بین اقوام مختلف، بالا بردن سطح زندگی مردم، حمایت اجتماعی از آنان، بهبود بخشیدن به شرایط کار و زندگی در روستاها و...اعلام شده است: این حزب که علاقه چندانی به ورود مستقیم به امور سیاسی ندارد بیشتر تمرکز فعالیت‌های خود را بر روی طبقه کشاورز که نیمی‌از جمعیت قزاقستان را تشکیل می‌دهند قرار داده است که البته با این خط مشی خود بخود زمینه حضور سیاسی حزب را در چارچوب نظام سیاسی کشور حاصل خواهد نمود.

حزب مدنی قزاقستان

این حزب در سال ۱۹۹۸ با هدف تقویت نظام دولتی و بهبود بخش رفاه اجتماعی تشکیل شده است که اکنون قریب ۶۰ هزار عضو دارد.

حزب کشاورزی قزاقستان

حزب کشاورزی به منظور حمایت از کشاورزان و ایجاد زمینه مالکیت خصوصی اراضی و حمایت جدی از رئیس جمهور قزاقستان در سال ۱۹۹۹ تأسیس شده است.

حزب دموکراتیک شهروند(آزامات)

این حزب که در سال ۱۹۹۹ تأسیس شده است اصلاحاتی را در مقابل اصلاحات آقای نظر بایف رئیس جمهور قزاقستان مطرح کرد.

حزب عدالت قزاقستان

این حزب نیز در سال ۱۹۹۹ با هدف تقویت سیستم دولتی با نگاه به اقتصاد بازار و به رهبری "تالکات خانابایف"، در "آلماتی" تشکیل شد.

حزب میهن‌پرستان قزاقستان (PPK)

"که در سال ۲۰۰۰ به رهبری "گانی کازیموف" تاسیس شد.

حزب اوتان (سرزمین پدری)

این حزب که از جمله احزاب حامی‌رئیس‌جمهور به شمار می‌رود در سال ۱۹۹۹ از اتحاد احزاب اتحاد و مردم، جنبش ۲۰۳۰ "قزاقستان" حرکت لیبرال "قزاقستان"، حزب دموکراتیک "قزاقستان" و احزاب کوچک طرفدار رئیس‌جمهور در آلماتی تشکیل شد. این حزب که در صدد تقویت نظام دولتی و حفظ ثبات سیاسی است، به رهبر "سوگنی ترشنکو " از حمایت نسبتا خوبی برخوردار شد است.

حزب اعصار

حزب اعصار توسط "داریگا نظربایف" دختر "نورسلطان نظربایف" بنیان‌گذاری شده است، این حزب همچون شماری از احزابی که قبلا از آن یاد شد از هواداران سرسخت رئیس جمهور می‌باشد. که در نتیجه از حمایت‌های دولتی نیز برخوردار می‌باشد که موجب سیر سعودی این حزب گردیده‌ست.

"داریگا نظربایف" تلاش زیادی کرده است که احزاب طرفدار رئیس جمهور را گرد هم آورد که در صورت تحقق این امر زمینه فعالیت گروه‌ها و احزاب مخالف و اپوزسیون را دشوار خواهد کرد[۱].

احزاب و گروه‌های اسلامی

احزاب و گروه‌های اسلامی در قزاقستان، قابل بازیابی ازhttps://www.longwarjournal.org/archives/2015/08/turkistan-islamic-party-thanks-shabaab-for-damaging-chinese-embassy-in-somalia.php

در کنار احزاب سیاسی رسمی‌در قزاقستان همانند سایر مناطق آسیای مرکزی احزاب، گروه‌ها و جریاناتی وجود دارد که عموما غیرقانونی شناخته می‌شوند، این احزاب، گروه‌ها یا دسته‌ها بصورت مستقیم و یا غیرمستقیم به نحوی وابسته یا طرفدار جریان‌های خارج از کشور هستند و از سوی جریان‌ها یا کشورهای خارجی حمایت می‌شوند.

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال قزاقستان زمینه حضور گروه‌ها و جریان‌های فکری و عقیدتی و کشورهای خارجی در آسیای مرکزی و قزاقستان فراهم شد و از خلاء حاکمیت دولت‌ها در کشورهای مختلف آسیای مرکزی در سال‌های اولیه استقلال، بستر مناسبی برای حضور افکار و اندیشه‌های گروه‌های تندرو و افراطی مانند اندیشه‌های سلفی گری و وهابیت و احزاب و گروه‌های تکفیری و جهادی مانند القاعد، جبهه التحریر، جماعت تبلیغ، جندالخلیفه و جریان صوفیه و اخیرا گروه داعش و کشورهای حامی‌این جریانات مانند عربستان، قطر و ترکیه در این مناطق بوجود آمد که هر کدام به نوعی در قزاقستان به فعالیت پرداختند، عربستان بیشترین نقش را درتعلیم و تربیت ائمه جماعات و حمایت‌های مالی از فعالیت‌های دینی ایفا کرد، قطر با حمایت‌های مالی برای ساخت مساجد و مراکز دینی، ترکیه با حضور جدی در صحنه اقتصادی، تجاری و عمرانی و مصر با ارتباط با مسئولین امور دینی قزاقی حضور خود را در این کشور تثبیت و تأثیر گذار کردند.

پس از استقلال کشورهای آسیای مرکزی جریان‌ها و احزاب اسلامی‌نیز تا حدی در این مناطق سر برآوردند ولی احزاب اسلامی‌ عمدتا با فشار و سرکوب دولتهای آسیای مرکزی مواجه گردیدند لذا زمینه‌ای برای فعالیت این احزاب بصورت رسمی‌و قانونی وجود نداشت که در نتیجه این احزاب در بین مردم نیز با اقبال چندانی روبه‌رو نگردید.

پس از استقلال کشورهای آسیای مرکزی در دره فرغانه و عمدتا در کشورهای ازبکستان، تاجیکستان احزاب و گروه‌های مختلف اسلامی‌مانند حزب نهضت اسلامی‌ تاجیکستان، حزب تحریر، حرکت اسلامی، حزب عدالت اسلامی‌و حزب دموکراتیک اسلامی‌ظهور و بروز یافتند که نفوذ و حضور گروه‌های اسلامی‌که عمدتا به نوعی از حزب نهضت اسلامی‌نشأت یافته بودند سایر کشورهای مسلمان آسیای مرکزی چون قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان را نیز تحت تأثیر فعالیت و حضور خود قرار دادند. افراطی‌گری، تأثیرپذیری از افکار سلفی و وهابیت را می‌توان از وجوه مشترک اکثر این احزاب بر شمرد که این حقیقت از نوع فعالیت آنها در کشورهای آسیای مرکزی مشهود است.

هرچند این احزاب در بعضی از کشورهای منطقه بدلیل فضا و محدودیت‌های حکومتی تاب مقاومت نیافتند و عرصه را خالی کردند. ولی بعضی از احزاب و گروه‌ها مانند حزب تحریر، حرکت اسلامی‌سعی کرده‌اندکه فعالیت‌ها دینی و سیاسی خود را بصورت غیررسمی‌ و زیر زمینی ادامه دهند و حتی هر از چند گاهی به حرکت‌های مسلحانه از قبیل اقدامات تروریستی سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ در استان‌های «اوکوبینسک» و «آتیرائو» نیز دست زنند، اگر چه این قیام‌ها بخاطر برخورد شدید دولت‌ها نتوانسته است راه به جایی ببرد ولی موفقیت این احزاب در فعالیت‌های تبلیغی و نفوذ در بین جوانان و جذب آنها برای عضویت در گروه‌های افراطی مانند القاعده، النصره و داعش قابل انکار نیست بطوری که بنا به گفته «کازبیک بیسیبایف» صاحب‌نظر مسائل سیاسی منطقه در حال حاضر حدود ۳۰۰ نفر از شهروندان قزاقستان با پیوستن به گروه‌های افراطی در سوریه مشغول جنگ هستند[۲]. که البته این تعداد با آمار ۸۰۰ نفری که از پیوستن شهروندان قزاقی به گروه‌های افراطی نقل شده است تفاوت زیادی دارد که شاید دلیل این تفاوت بخاطر این است که تعدادی از شهروندان در مناطق دیگر مانند عراق به گروه‌های افراطی پیوسته‌اندو یا اینکه آمار ۳۰۰ نفر تنها مربوط به افرادی است که به گروه داعش گرویده‌اندو افراد دیگر به گروه‌هایی مانند جبهه النصره ملحق شده اند، ولی آنچه مسلم است آمار قزاق‌های پیوسته به گروه‌های افراطی در خارج از کشور بیش از ۳۰۰ نفر هستند. که صرف نظر از تعداد آنها بازگشت این عده به موطن خود خطراتی را برای قزاقستان به همراه خواهد داشت.

در قزاقستان تنها گروه اسلامی‌رسمی‌که در سال۱۹۹۰ تشکیل شد حزب «آلاش» بود[۳]. نام این حزب برگرفته از نام حزب «آلاش اوردا» است که در ۱۳ دسامبر سال ۱۹۱۷ توسط تعدادی از روشنفکران قزاقی با رویکرد ناسیونالیستی و شعاراسلامی‌لا اله الا الله که در پرچم این حزب نقش بسته بود در شهر اورنبرگ تشکیل شد و استقلال قزاقستان را در دستور کار خود قرارداده است می‌باشد. فعالیت‌های حزب آلاش با توجه به رویکرد اسلامی‌آن در همان سال تأسیس غیرقانونی اعلام گردید و از هر گونه فعالیت حزبی و سیاسی محروم گردید لذا این حزب به عنوان تنها حزب اسلامی‌قزاقی عملا امکان رشد و نمو نیافت و نتوانست در جریانات سیاسی و اجتماعی قزاقستان نقشی ایفا کند.

بنا بر این بطور کلی باید گفت که در قزاقستان هیچ حزب اسلامی‌رسمی‌وجود ندارد ولی احزاب و گروه‌های غیررسمی‌و غیرقانونی که عمدتا سلفی‌هایی هستند که بنا بر اعتقاد «بیبوت شای احمداف» تحلیلگر مسائل سیاسی قزاق دارای لابی‌های بسیار قوی در سطح نهادهای دولتی بوده و از رسانه‌های گروهی نیز برای گسترش افکار خود به طور فعال استفاده می‌کنند. مساجد سلفی‌ها در مناطقی نظیر «بینائوسک»، «ماختاآرالیک»، «سری گاشسکی» و... فعال بوده و بیش از همه نوجوانان را جذب افکار انحرافی خود می‌کنند و بصورت مخفی به فعالیت و تأثیر گذاری در بین مردم و جوانان قزاق مشغول هستند و همانطور که در چند سال اخیر اقدام به انجام فعالیت‌های تروریستی در شهرهای «آکتوبه» و «آتیرائو» کردند لذا چه در حال حاضر و چه آینده نزدیک سلفیت به عنوان نماد افراطگرایی جدی‌ترین چالش امنیتی در منطقه و منجمله در قزاقستان خواهد بود[۴].

در قزاقستان هرچند بعضی افراد ملی و مذهبی مانند عبدستاردربیسلی مفتی سابق مسلمانان قزاقستان و رئیس فعلی انستیتوی شرق شناسی آکادمی‌علوم و تعدادی از رسانه‌ها و مراکز خیریه دارای شخصیت و جایگاه بالایی هستند ولی با توجه به تمرکز قدرت در قزاقستان معمولا هیچ یک از شخصیت‌های سیاسی یا مذهبی عرصه‌ای برای بروز و تأثیر گذاری ندارند و نمی‌توانند نقشی خارج از روند تعریف شده از سوی دولت ایفا کنند، بنا بر این افراد تأثیر گذار تنها در چارچوب مسئولین و سردمداران حکومت تعریف می‌شوند که رئیس جمهور به عنوان نماد قدرت مطلق و بازیکن اصلی صحنه‌های سیاسی، اجتماعی به شمار می‌رود. در کنار احزاب سیاسی رسمی‌و گروه‌های غیررسمی‌و غیرقانونی موجود انجمن‌ها و گروه‌های مذهبی دیگری وجود دارند که تحت نظارت و کنترل دولت به فعالیت‌های دینی کنترل شده مشغول هستند مانند انجمن‌های قرآنی که در بعضی از شهرها و مراکز دینی به آموزش روخوانی و تجوید قرآن مشغول هستند. این کانون‌ها که بیشتر بصورت مردمی‌و با دریافت مجوز فعالیت می‌کنند حق اجرای برنامه‌هایی که احیانا به نحوی با مسائل سیاسی مرتبط باشد را ندارند و صرفا یک مرکز و انجمن آموزش سنتی است که البته فعالیت آنها در حفظ ظاهری قرآن و مبانی دینی در قزاقستان مؤثر می‌باشد.

علاوه برگروهها، انجمنها ومراکز، برخی ازانجمن‌های خیریه وسازمان‌های مردم نهاد خارجی در این کشور فعالیت می‌کنند که به عنوان نمونه به شبکه توسعه ی آقاخان وابسته به پنجاهمین امام شیعیان اسماعیلیه که متشکل ازسازمان‌های غیرمذهبی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است اشاره می‌شود.

این شبکه که در شبه قاره، کشورهای آفریقایی و حتی کشورهای اروپایی و آمریکا، ترکیه به عنوان یک موسسه خیریه فعالیت می‌کند در آسیای مرکزی و منجمله در قزاقستان با اهداء هدیه‌ای بالغ بر ۱۵ میلیون دلار و تأسیس شعبه دانشگاه آقاخان نیز فعالیت‌های گسترده‌ای را آغاز کرده است که در منطقه تکلی قزاقستان نیز در قالب دانشگاه پژوهشی آقان خان متمرکز شده است[۵]. گرچه عدم رویکرد سیاسی و اهداف تبلیغی و نفوذ در بین مردم و منطقه جزء اصول این بنیاد و شبکه اعلام شده است ولی برایند فعالیت‌های خیریه‌ای و توسعه و حمایت‌های اقتصادی و توسعه‌ای این شبکه هم نفوذ سیاسی و هم نفوذ فرهنگی و هم نفوذ و تأثیر گزاری در حوزه‌های اجتماعی را به دنبال خواهد داشت[۶].

نیز نگاه کنید به

جامعه و نظام اجتماعی قزاقستان؛ قزاقستان

کتابشناسی

  1. احزاب سیاسی قزاقستان، جلات خان زاهد فیاض، برگرفته از /http://islamworld2020.persianblog.ir/post/365
  2. برگرفته از https://atreh.com/news
  3. برگرفته از http://www.khorshed.org/?p=5749
  4. برگرفته از http://www.teror-victims.com/fa/index.php
  5. معرفی شبکه توسعه آقاخان http://www.akdn.org/publications/AKDN farsi 2008.pdf 76
  6. صابری، اصغر(1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)