زنان در سیرالئون
در بخشهای قبل اشاره شد که جامعه سیرالئون همچون دیگر جوامع آفریقایی در مجموع جامعهای مردم سالار است و بر اساس باورها و سنتهای قومی قبیلگی کهن، زنان معمولاً در رده دوم اجتماع جای میگیرند. این وضعیت اگرچه طی چند دهه گذشته و با ورود اندیشههای جدید مبنی بر تساوی حقوق زن و مرد و تشکیل سازمانهای خصوصی دفاع از حقوق زنان (به ویژه طی یک دهه گذشته) تا حدودی کمرنگ شده است ولی تفکر سنتی حاکمیت مرد بر خانواده و فرودست انگاشته شدن زنان هنوز در شهرها و روستاهای سیرالئون به قوت خود باقی است که البته این طرز فکر در شهرها به نسبت روستاها از شدت کمتری برخوردار است. به هر صورت برمبنای فرهنگ و آداب و رسوم کشور سیرالئون زنان همواره در موقعیتی پایینتر از مردان قرار داشته و همواره باید مطیع و گوش به فرمان مرد خانواده اعم از پدر یا برادر بزرگتر (تا پیش از ازدواج) و شوهر خود باشند.
وضعیت عمومی زنان در گذشتههای دور
وضعیت زنان تا پیش از رواج پدیده شهرنشینی کاملاً محدود به قوانین قبیلگی حاکم در روستاها بود و آنان با این تفکر سنتی که همواره باید از مردان خود اطاعت بی چون و چرا بعمل آورند تربیت میشدند و وظیفه خود را پس از رسیدن به بلوغ جسمی و ازدواج در سنین بین 12 تا 14 سالگی، رسیدگی به وضعیت خانوادگی، پخت و پز، خانه داری، آوردن آب از چشمه یا رودخانه، کمک به مردان در مزارع کشاورزی و به چرا بردن گلههای گاو و گوسفند میدانستند. زنان در آن دوره بخشی از دارایی خانواده بهشمار میرفتند و در صورت فوت همسر، بر اساس قوانین قبیلگی به عقد ازدواج برادر شوهر خود و یا هر مرد دیگری در قبیله که حاضر بود برای مالکیت او مبلغ قابل توجهی به خانواده زن بپردازد در میآمدند. در اکثر قبایل سیرالئون بانوان از ارث محروم بودند و اساساً جوامع سنتی قبایل زنان را صرفاً کالایی در نظر میگرفتند که وظیفه آنها تولید مثل و رسیدگی به وضعیت مردان بود و چندان توجهی به ارائه آموزشهای سنتی به آنان (برخلاف پسران) نمیشد! مهمترین اصلی نیز که در هنگام تشکیل اردوگاههای سنتی در خارج از دهکدهها به آنان آموزش داده میشد نیز این موضوع بود که آنها باید خود را در خدمت مردان خویش دانسته و همواره در صدد جلب رضایت آنها برآیند و از هر گونه اقدامی که موجب خشم و نارضایتی همسرانشان شود اجتناب ورزند[۱].
وضعیت زنان در دوره معاصر
این وضعیت پس از ورود استعمارگران به جوامع سنتی مختلف این کشور بهتدریج تا حدودی تغییریافت و پس از تاسیس شهرهایی همچون فریتاون، بو، کنما، مکنی و استقرار تدریجی برخی از مردم سیرالئون در این شهرها و آشنایی با اروپاییهای مقیم شهرهای مزبور، تفکر سنتی مرد سالاری مطلق در کشور دچار انعطاف قابل ملاحظهای شد. پس از تاسیس مراکز آموزشی به سبک جدید توسط هیأتهای میسیونری مسیحی و ثبت نام برخی از دختران در این مدارس (که با اصرار زیاد مدیران این مدارس و متقاعد ساختن والدین آنها صورت گرفت) اندیشههای برابری و تساوی بین زن و مرد رفته رفته در بین زنان راه یافت و با افزایش معلومات دخترانی که در مدارس و دبیرستانهای سبک جدید تحصیل میکردند بهتدریج شکافهایی بر پیکره تفکر سنتی مرد سالاری در این کشور پدید آمد. البته در کنار این امر باید به ورود برخی علماء مسلمان کشورهای اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا نیز به این کشور اشاره کرد که در خطابههای خود در جمع مسلمانان کشور مردان را به رعایت حقوق زنان خود و پرهیز از هر گونه ظلم و ستم بر آنها سفارش میکردند. به هر صورت این وضعیت و افزایش سطح اطلاعات عمومی زنان شهرنشین موجب شد که آنان از اوایل دهه 1950 با تشکیل سازمانهایی فرهنگی اجتماعی درصدد احقاق حقوق از دست رفته خویش برآمده و سعی کنند به موازات مردان نقشی را در جامعه به خود اختصاص دهند. زنان سیرالئون در دوره مبارزات آزادیبخش در کنار مردان نقش قابل توجهی برعهده داشتند و برخی از آنان مسئولیتهایی را نیز در فرآیند مبارزات سیاسی برعهده داشتند. پس از استقلال سیرالئون و با توجه نسبی دولت وقت به زنان، وضعیت آنان در جامعه تا حدودی بهبود یافت و قوانینی در مورد ازدواج، طلاق، ارث و استخدام آنان در مراکز دولتی و شرکتهای خصوصی تصویب شد و زنان شهری برای بهبود وضعیت زندگی خانوادگی خود در کنار شوهرانشان به مشاغلی خردهپا همچون فروش برخی صنایع دستی و کالاهایی ارزان قیمت پرداختند[۲]. این امر در دهههای 1980 و1990 و همزمان با ورود بانوان تحصیلکرده در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور به بازار کار سیرالئون جایگاه آنها را بهطور چشمگیری ارتقا بخشید به گونهای که تعداد قابل توجهی از زنان دانش آموخته دانشگاهها در ادارات دولتی و موسسات خصوصی استخدام شده و مشاغل مختلفی را که تا پیش از آن به مردان اختصاص داشت و به عبارتی مشاغلی کاملاً مردانه بهشمار میرفت عهدهدار شدند. این در حالی بود که بهدلیل قوانین سختگیرانه دولت سیرالئون در مورد مردان و اینکه اخراج آنها گاه بسیار سخت و دشوار و مستلزم پرداخت خسارت سنگینی بود، کارفرمایان بخش خصوصی نیز از ورود زنان به بازار کار سیرالئون استقبال کرده و در بسیاری موارد ترجیح میدادند بانوان را به استخدام خود درآورند چرا که در صورت بروز مشکل یا عدم رضایت، اخراج آنها با منع قانونی خاصی مواجه نبود. این وضعیت تاکنون ادامه یافته است با این حال زنان بهتدریج توانستهاند در برخی از بخشهای جامعه عهدهدار نقشهای مهمی شوند[۳].
مشکلات اجتماعی
با وجود تشکیل وزارت امور زنان و کودکان سیرالئون و واگذاری برخی مسئولیتهای مهم به چند تن از بانوان سیرالئونی طی دو دهه اخیر و خصوصا بعد از خاتمه جنگ داخلی، زنان سیرالئون همچنان با چالشها و مشکلات مختلفی مواجهند که این مشکلات از موانع اصلی توسعه و مشارکت آنها در جامعه و ایفای نقشی هرچه مؤثرتر در جامعه بهشمار میروند. مهمترین مشکلات فراروی زنان شهری و روستایی سیرالئون عبارتند از:
وضعیت دشوار معیشتی زنان روستایی
یکی از مشکلات بزرگ زنان سیرالئون وضعیت سخت و دشوار زنان در روستاها است که با موقعیت و جایگاه زنان شهری تفاوت زیادی دارد. زنان روستایی با توجه به حاکمیت تفکر سنتی مردسالاری در این جوامع کوچک، کمتر به تساوی حقوق زن و مرد اندیشیده و خود را کاملاً متعلق و در خدمت همسر خویش میدانند. آنان معمولاً در سنین پایین و به دستور پدر با جوانی که پدر انتخاب کرده ازدواج میکنند و از آن زمان خود را با زندگی ساده و فقیرانهای که اصل حاکم بر آن تبعیت مطلق از خداوندگار خانه است آغاز مینمایند. زنان روستایی معمولاً با شرایط بسیار سختی مواجهند و تقریباً تمام روز را بدون وقفه و یکسره کار میکنند. آنها معمولاً پیش از طلوع آفتاب از خواب برخاسته و پس از دوشیدن شیر گاو و گوسفندها آتش روشن کرده و برای آوردن آب رهسپار چشمه یا رودخانه مجاور روستا میشوند. این آوردن آب که معمولاً از طریق یک یا دو سطل که یکی از آنها بر روی سر زنان قرار میگیرد و گاه مستلزم پیمودن مسافتی چندکیلومتری است کاری بسیار سخت و دشوار محسوب میگردد و تقریباً تمام زنان روستایی قاره آفریقا این وظیفه سنگین را تا دوره سالخوردگی همه روزه و گاه چندبار در روز برعهده دارند. پس از صرف صبحانه و خروج مرد خانواده به سوی مزرعه، زنان با وسایل ابتدایی مشغول پخت و پز شده و کارهای مختلف آنها شامل تهیه غذا، تمیزکردن منزل، تهیه برخی مایحتاج مورد نیاز، نگهداری از کودکان و... تا شامگاهان ادامه مییابد. آنان معمولاً آخرین افراد خانواده هستند که به خواب میروند. در عین حال زنان قانعترین افراد جوامع سنتی روستایی بهشمار میروند و معمولاً ترجیح میدهند اندک دارایی موجود صرف خوراک و پوشاک همسر و فرزندان شده و خود به لباسهایی بسیار ساده و کاملاً سنتی قناعت میورزند. آنان هرچند به زیبایی خود اهمیت میدهند و سعی میکنند با استفاده از وسایل سنتی چهره خود را برای همسرانشان زیبا سازند ولی برخلاف زنان جوامع شهری از خرید لوازم آرایشی و لباسهای جدید غربی خودداری میکنند و معمولاً به این امور توجهی ندارند.این در حالی است که آنها از کمترین حق و حقوقی نیز برخوردار نیستند و در هنگام مرگ شوهرانشان با مشکلات فراوانی مواجه میشوند.
زنان و ازدواج
با وجود پیشرفتهای دو دهه اخیر در امر ازدواج، زنان سیرالئون در مبحث ازدواج همچنان فاقد حق انتخاب و آزادی در گزینش همسر دلخواه خود میباشند و با وجود آن که در قانون اساسی سیرالئون تساوی حقوق مرد و زن در امر ازدواج تصریح شده است در مناطق شهری و روستایی دختران جوان کماکان با فشارپدر و یا برادر بزرگتر خود وادار به ازدواج با مردانی که گاه بیش از سی سال تفاوت سنی دارند میشوند و در این میان آنچه از هرچیز مهمتر است شیربهایی است که داماد به خانواده عروس تقدیم میکند[۴].
زنان و موضوع ارث
قوانین ارث در جامعه مردسالارانه سیرالئون بیشتر به نفع مردان در نظر گرفته شده است و زنان چندان مالکیتی بر ماترک بر جای مانده از شوهر خود ندارند. در صورت مرگ شوهر، معمولاً ارثیه برجای مانده از او (زمین و اثاثیه منزل) به برادر بزرگتر که هنوز در قید حیات است تعلق میگیرد. در برخی قبایل زن یا زنان مرد متوفی نیز بهعنوان ارثیه به برادر متوفی تعلق میگیرند ولی این امر در کل کشور عمومیت ندارد و در قبایلی نیز که این امر بهعنوان بخشی از سنتهای آنها اجرا میشود معمولاً در صورت موافقت زنان فرد متوفی صورت میپذیرد. در صورتی که متوفی فاقد برادر باشد ماترک وی که معمولاً در روستاها قطعهای زمین یا مزرعه و کلبهای روستایی است و در شهرها منزل یا تک اتاقی کوچک را در برمیگیرد به پسر بزرگ مرده منتقل میشود. البته در برخی مناطق کشور که بهطور استثنائی زنان حاکمیت خانوادهها را بر عهده دارند (زنان ساکن منطقهی ساحلی موسوم به زنان شربرو)(Sherbro)زمین و مایملک فرد متوفی به زنان او تعلق میگیرد[۵].
زنان و بهداشت
زنان سیرالئون در زمینه امور بهداشتی همچنان با مشکلات فراوانی مواجهند و علیرغم اقدامات سازمانهای بینالمللی و سازمان بهداشت جهانی طی یک دهه گذشته (بهویژه پس از پایان جنگ داخلی) هنوز رقم مرگ و میر زنان در شهرها و خصوصاً روستاهای کشور بسیار بالاست. هرچند طی چند دهه گذشه تعداد بیمارستانها و مراکز درمانی در مناطق مختلف کشور افزایش یافته و دولت زنان را به زایمان در مراکز درمانی تشویق میکند ولی هنوز بسیاری از زنان شهری و علی الخصوص روستایی بدلیل عدم استطاعت پرداخت هزینه بیمارستانها و درمانگاه ها، ترجیح میدهند در منازل خویش و توسط قابلههای سنتی زایمان کنند که این امر موجب افزایش مرگ و میر زنان در حین وضع حمل و ابتلا به عفونتهای شدید ناشی از عدم رعایت اصول بهداشتی میشود.از این روی زنان سیرالئونی با توجه به آمار مرگ یک زن از 8 زن در هنگام زایمان، در کنار زنان نیجری، از سوی سازمان عفو بینالمللی بهعنوان بالاترین نرخ مرگ و میر زایمان در جهان معرفی شده و در لیست اضطراری حقوق بشر عفو بینالمللی جای گرفتهاند[۶].
زنان و تحصیلات
زنان سیرالئونی در زمینه تحصیل در مقاطع مختلف تحصیلی نیز با مشکلات فراوانی مواجهند و در خوش بینانهترین حالت تنها نیمی از دانش آموزان دختر در شهرها و روستاها موفق به اخذ دیپلم میشوند. لذا با وجود تبلیغات دولت و سازمانهای خصوصی دفاع از حقوق زنان بسیاری از خانوادهها پس از بلوغ دختران خود ترجیح میدهند ضمن ترک تحصیل دختران آنها را روانه خانه شوهر نموده و از طریق کسب شیربهای تقدیمی داماد زندگی خود را مختصری بهبود بخشند. زنان در ورود به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی نیز با چالشهای فراوانی مواجهند و تنها بیست تا چهل درصد ظرفیت دانشگاههای کشور به زنان اختصاص دارد. در عین حال ورود زنان به برخی رشتهها همچون پزشکی و مهندسی نیز – که از نظر خواص رشتههایی مردانه بهشمار میروند- مشکلات زیادی را به همراه دارد[۷].
مشاركت اجتماعی و حضور در جامعه(اشتغال)
طی دو دهه گذشته اندیشه مردسالاری در سطح جامعه تا حدودی کمرنگ شده و زنان نیز همپای مردان و تقریباً بهطور مساوی با مردان در بخشهای مختلف اعم از فروشندگی در مغازهها، دستفروشی در خیابانها، ادارات دولتی، بانکها، شرکتهای خصوصی، دانشگاهها و مؤسسات عالی و مراکز بهداشتی و درمانی به ایفای نقشی فعالیت پرداختهاند. جالب اینجاست که بسیاری از بانوان سیرالئونی در طی یک دهه گذشته و پس از پایان جنگ داخلی، در معادن الماس سیرالئون مشغول به کار شده و در کنار مردان در حاشیه رودخانهها و با استفاده از الکهای دستی کوچک و بزرگ به جستجوی الماس میپردازند و این در حالی است که این کار بسیار سخت و دشوار بوده و قدرت و توان بدنی زیادی را میطلبد! با این حال هنوز راه درازی در تساوی کامل حقوق زن و مرد در جامعه وجود دارد و بهنظر نمیرسد حداقل در آینده نزدیک تغییری اساسی از نظر مشارکت کامل اجتماعی زنان در جامعه بهوجود آید[۸].
تأثیرات مخرب جنگ داخلی بر زنان سیرالئون
جنگ داخلی سیرالئون علاوه بر تأثیرات مخرب بر بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، اثرات ویرانگری نیز بر جایگاه زنان این کشور بهویژه در مناطق روستایی برجای نهاد. شورشیان جبهه متحد انقلابی طی حملات مداوم خود به روستاهای مناطق مختلف کشور بارها به زنان حمله کرده و علاوه برقطع دست و پای برخی از آنان، بسیاری از دختران و زنان جوان را بیرحمانه مورد تجاوز جنسی قرار دادند. هتک حرمت زنان شوهردار در بسیاری از موارد بافت سنتی خانوادههای روستایی را از هم پاشیده و در بسیاری از موارد شوهران علیرغم اطلاع از اینکه زنان آنها بهزور و تحت شکنجه شدید شورشیان مورد تجاوز قرار گرفتهاند دیگر حاضر به زندگی با آنها نشدند. در مواردی نیز زنانی که مورد تجاوز شورشیان قرار گرفته و با وساطت ریشسفیدان به خانواده خود بازگشته بودند پس از بارداری و وضع حمل نوزاد خود با شک و ابهام شوهر مواجه شده و همسرانشان اینکه کودک بهدنیا آمده فرزند آنها میباشد یا نطفه آن در زمان تجاوز شورشیان منعقد شده است را مورد تشکیک جدی قرار دادند که به اختلافات شدید قومی قبیلگی منجر شد. برخی از زنان که مورد تجاوز شورشیان قرار گرفته بودند نیز پس از چندی به این واقعیت تلخ پی بردند که به بیماری ایدز مبتلا شدهاند و خود داوطلبانه از زندگی زناشویی کناره گرفتند در حالی که در طی این مدت ناخواسته شوهران خود را نیز به این بیماری خطرناک مبتلا ساخته بودند[۹][i].
بسیاری از زنان و دخترانی نیز که از سوی شورشیان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند بر اثر فشارهای روانی ناشی از این اعمال وحشیانه دچار مشکلات شدید روحی شده و اکنون بهصورت افرادی فاقد تعادل روانی در شهرها و روستاهای سیرالئون زندگی میکنند. البته زنان تحصیلکرده سیرالئون از طریق سازمانهای خود و با استمداد از مجامع بینالمللی کمکهایی را در اختیار بانوان آسیب دیده جسمی و روحی از جنگ داخلی قرار دادهاند با این حال لطمات و آسیبهای برجای مانده از این جنایات ضدانسانی هنوز بر پیکره جامعه زنان روستایی این کشور باقی مانده است[۱۰].
سازمانهای اجتماعی زنان
طی چند دهه گذشته و با ارتقاء سطح معلومات و سطح فرهنگی زنان سیرالئون، دهها سازمان اجتماعی وابسته به بانوان در شهرهای مختلف این کشور بهوجود آمدهاند. این سازمانها که معمولاً مورد حمایت برخی سازمانهای بینالمللی و کشورهای غربی قرار دارند با برگزاری جلسات سخنرانی و گردهماییهای مختلف تلاش دارند تا زمینههای مشارکت هرچه بیشتر بانوان کشور را در سطوح مختلف جامعه تحقق بخشیده و موقعیت آنان را از نظر برابری با مردان مستحکم نمایند. مهمترین این سازمانها و مؤسسات عبارتند از:
انجمن توسعه روستایی(Association for rural development)، مجمع کارشناسان آموزشی زن آفریقایی(Forum for African women educationalists (FAWE))، مرکز اسناد و پژوهشهای جنسی وابسته به دانشگاه سیرالئون(The gender Research and documentation centre (GRADOC))، نهضت توانمندسازی جنسی جوامع محلی(Grassroots gender empowerment movement (GGEM))، انجمن زنان دانشگاهی سیرالئون(Sierra Leone association of university women)، انجمن رفاه زنان سیرالئون(Sierra leone association on women welfare (slaw))، گروه کوچک زنان شهر بو(Small Bo women's group)، اتحادیه توسعه ملّی زنان(Women's Association for national development)، نهضت صلح زنان سیرالئون(Women's movement for peace in sierra Leone)، اتحادیه زنان جوان مسیحی سیرالئون(Young women's Christian association, sierra Leone)، انجمن زنان مسلمان سیرالئون در کنار این سازمانهای اجتماعی وزارت امور زنان و کودکان سیرالئون نیز طی چند دهه گذشته اقدامات مؤثری را در بهبود وضعیت فرهنگی اجتماعی و درمان زنان انجام داده است که البته با توجه به انبوه مشکلات نیمی از جمعیت کشور سیرالئون چندان کافی بهنظر نمیرسد[۱۱].
در پایان این مبحث در ارتباط با بررسی تأثیر گذاری زنان بر روند اصلاحات کشور گفتنی است هرچند زنان این كشور طی دو دهه اخیر و با آغاز وزش نسیم دمكراسی بر این سرزمین اقدامات زیادی را برای رسوخ به بخشهای زیربنایی سیرالئون و نقش آفرینی در روند كند اصلاحات سازماندهی كردهاند با این حال بهنظر نمیرسد حداقل در آینده نزدیك بتوانند بهعنوان عنصری تأثیرگذار در فرآیند تحولات سیاسی اقتصادی و فرهنگی كشور مورد پذیرش قرار گیرند[۱۰][۱۲].
نیز نگاه کنید به
زنان در ژاپن؛ زنان در روسیه؛ زنان در کانادا؛ زنان در لبنان؛ زنان مصر؛ وضعیت زنان در چین؛ زنان در تونس؛ زنان در افغانستان؛ زنان در آرژانتین؛ زنان در سنگال؛ زنان در فرانسه؛ زنان در مالی؛ زنان در سوریه؛ زنان در سودان؛ زنان در ساحل عاج؛ زنان در زیمبابوه؛ زنان در اوکراین؛ زنان در اسپانیا؛ زنان در اردن؛ زنان در اتیوپی؛ زنان در قطر.
پاورقی
[ix] - بر اساس اطلاعات منشر شده توسط صندوق توسعه زنان سازمان ملل در حال حاضر بیش از 200 هزار نفر از زنان سیرالئون به ویروس ایدز مبتلا میباشند که بخش عمده آنان در طی جنگ داخلی سیرالئون و بر اثر حملات شورشیان به این بیماری مهلک دچار شده اند.
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از:https://www.hrc-sl.org
- ↑ شکیبا، محمدرضا(1374). سرزمین و مردم سیرالئون، تهران:الهدی،ص.130-132.
- ↑ برگرفته از:https://en.wikipedia.org/wiki/Women_in_Africa
- ↑ peters, P, Cunningham, W, Acharya, G, VanAdams, A (2009). youth employment in sierra leone, Sustainable livelihood opportunities in a post-conflict setting: the world bank, p.16
- ↑ برگرفته از:https://www.c-r.org/accord/sierra-leone/sierra-leonean-women-and-peace-process
- ↑ برگرفته از:https://www.ourbodiesourblog.org
- ↑ Wang, L (2007). Education in Sierra Leone. present challenges, future opportunities: World Bank Publications,p.24
- ↑ برگرفته از:https://www.oecd.org/stories/gender/social-norms-and-gender-discrimination/sigi/
- ↑ Miller, D, Ladouceur, D, Dugal, Z(2006). From research to road map: learning from the arms for development initiative in sierra leone, united nations,P.11
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ عرب احمدی، امیر بهرام( 1390). وضعیت زنان در سیرالئون، مطالعات میدانی.
- ↑ برگرفته از: www.distel.ca/womlist/counries/sierra leone.jtml
- ↑ عرب احمدی، امیر بهرام(1390). جامعه و فرهنگ سیرالئون. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)