پیشینه آموزش مصر
مقوله آموزش در مصر از سابقهای کهن برخوردار و همزاد تاریخ مصر است. مصریان با اختراع خط که تأثیر تعیین کنندهای در آموزش و گسترش علم داشت، اولین گام را در توسعه تمدنی برداشتند. آموزش در عهد فرعونها هر چند با فراز و فرودهایی همراه بوده، همواره مورد اهتمام قرار داشت و کودکان از سن 4 تا 10 سالگی به خواندن، نوشتن و آشنایی با حساب میپرداختند. در دوره اسلامی نیز آموزش مورد توجه بود و به ویژه در عهد فاطمیها این مقوله یکی از اهتمامهای خلیفههای فاطمی به شمار میرفت. مراکز علمی و آموزشی متعددی در این عهد تأسیس شد که مهمترین آنها جامع الازهر از نقاط عطف تاریخ آموزش در مصر و جهان اسلام است. قاهره در دوره فاطمیها و پس از آن طی قرون متمادی، مرکز آموزش علوم دینی در جهان اسلام بود و طالبان علم از سراسر سرزمینهای اسلامی روانه مرکز علمی و آموزشی جامع الازهر میشدند. تا اوایل قرن نوزدهم، شیوههای آموزشی سنتی ادامه داشت و مکتبخانهها، زاویهها و مدارس دینی وابسته به مساجد بزرگ در شهرها و بالاخره نهاد الجامع الازهر، نهادهای اصلی آموزش سنتی در مصر بود.[۱]
در دوران معاصر، از سالهای اولیه قرن نوزدهم و در عهد حکومت محمدعلی که از سال 1805 آغاز شد، شیوههای نوین آموزشی با الهام از شیوههای آموزشی در اروپا مبنای برنامههای آموزشی قرار گرفت و ابتدا فعالیت مراکز آموزش عالی (1816) و سپس مراکز آموزش راهنمایی (1825) و بالاخره مدارس ابتدایی (1832) آغاز شد. طی چند دهه حکومت محمدعلی گروههای متعددی از جوانان مصری برای کسب آموزش و مهارتهای جدید روانه اروپا شدند و البته تأسیس مدارس خارجی نیز علیرغم آثار سوء فرهنگی، در گسترش اهتمام و اشتیاق به آموزش تأثیر گذار بود. تأکید قانون اساسی مصوب سال 1923 بر الزامی بودن آموزش برای پسران و دختران مصری و تأسیس دانشگاه دولتی در سال 1925، نقطه عطفی در روند آموزش بود. پس از انقلاب سال 1952 افسران آزاد، دموکراسی آموزشی شعار اصلی دولت در این حوزه بود که زمینه و امکانات آموزشی را برای همه گروهها در همه مقاطع، به طور رایگان فراهم میآورد.[۲] تأسیس وزارت آموزش و پرورش در سال 1955 به جای وزارت معارف نشان از توجه به مقوله تربیت در کنار آموزش داشت. از آن پس مسئولیت مطالعه و پیشنهاد سیاست آموزش و پرورش براساس سیاستهای ملی و قومی در تمام مقاطع پیش از دانشگاه بر عهده این وزارتخانه قرار گرفت.[۳] از سال 1957، استراتژی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور به مقوله آموزش گره خورد و از سال 1990 نیز مسئله آموزش به عنوان اولین و بزرگترین پروژه ملی مصر در توسعه جامعه و رویارویی با چالشهای آینده مطرح شد. بر این اساس نشستهای متعدد با هدف ایجاد تحول در شیوهها و محتوای برنامههای آموزشی برگزار و دستاوردهای آن در اختیار کارشناسان و برنامهریزان حوزه آموزش قرار گرفت.[۴] قانون اساسی مصوب سال 2014 نیز در 6 ماده (از ماده 19 تا 25) به مقوله آموزش پرداخته است. براساس ماده 19 این قانون، دوره آموزش الزامی شامل دو دوره ابتدایی و دبیرستانی و آموزش در مراکز دولتی مجانی است. قانون اساسی مزبور دولت را مکلف کرده است تا نسبت به تأمین بودجه اقدامهای لازم را انجام دهد و تلاش کند تا روند تخصیص بودجه به سمتی پیش رود که در نهایت بودجه آموزش به سطح شاخصهای جهانی برسد. ماده 24 قانون مزبور همچنین بر آموزش زبان عربی، تاریخ ملی و پرورش دینی به عنوان مواد اساسی آموزشهای پیش از دانشگاه در همه مراکز آموزشی دولتی و غیردولتی تأکید کرده است.
دولت مصر برای سال تحصیلی 2013-2014، مبلغ 82/5 میلیارد پوند مصری معادل 11.9 میلیارد دلار آمریکا از بودجه 52.7 میلیارد دلاری خود را به حوزه آموزش اختصاص داده است که 40% از درآمد ناخالص ملی را شامل شده است. در همین دوره 16.7 از هزینههای خانوادههای مصری مربوط به آموزش فرزندان بوده است.[۲][۵]
نیز نگاه کنید به
- مصر
- نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مصر
- پیشینه آموزش کانادا
- پیشینه آموزش روسیه
- پیشینه آموزش افغانستان
- پیشینه آموزش تونس
- پیشینه آموزش ژاپن
- پیشینه آموزش کوبا
- پیشینه آموزش لبنان
- پیشینه ی آموزش در چین باستان
- پیشینه آموزش سنگال
کتابشناسی
- ↑ موسوعة مصر الحديثة (1996). مصر: الهيئة العامة للكتاب، وزارة الثقافة، ج 4، ص7.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ بازیابی شده در 2015 از https://www.sis.gov.eg.
- ↑ موسوعة مصر الحديثة (1996). مصر: الهيئة العامة للكتاب، وزارة الثقافة، ج 4، ص11.
- ↑ الخطة الاستراتيجية للتعليم قبل الجامعي (2014). وزارة التربية و التعليم. جمهورية مصر العربية (نسخه الكترونيك)، ص16.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص355-358.