هنرهای سنتی ژاپن
مراسم چای در ژاپن
چادو یا آن طور که امروزه میگویند، سادو، از آن دسته هنرهایی است که علاوه بر حضور در زندگی روزانه، امروزه به عنوان یکی از عناصر اصیل فرهنگ و هنر ژاپن در جهان هم شناخته میشود. هر چند گزارشهایی مربوط به دوره هیان مبنی بر آورن چای از چین و استفاده از آن به عنوان دارو وجود دارد، اما در دوران کاماکورا بود که اِیسای یعنی راهبی بودایی که آیین ذن را از چین به ژاپن آورد، چای را هم آورد و آن را در کشورش کشت کرد. با کاشت چای رسم چای نوشی هم در ژاپن پای گرفت و با تقدیم چای و کتابی موسوم به «یادداشتهای رشد چای نوشی» (『喫茶養生記』/Kissa yōjōki) از سوی ایسای به دربار جنگجویی کاماکورا چای نوشی در میان طبقه حاکم یعنی جنگجویان رواج پیدا کرد.
بالاخره در دوره موروماچی مراسم چای شکل گرفت. بنیان گذارش را راهب ذنی به نام موراتا جوکو (村田珠光/Murata jukō(1423-1502)) یا شوکو معرفی میکنند که در اواسط دوره موروماچی زندگی میکرد. با این همه چنان که تازاوا (1375) هم اشاره میکند، این سِن نو ریکیو بود که چادو یا چاینوشی را به سطح هنر رساند.[۱] آیین چای به آن حد از هنر و زیبایی رسید که اوکاکورا آن را چنین توصیف میکند:
مراسم چای نوعی تشریفات بر پایه ستایش زیباییهای موجود میان امور دنیوی زندگی روزانه است و سادگی، هماهنگی، رموز خیرخواهی متقابل و رمانتیسم موجود در نظم اجتماعی را القا میکند. اساسش ستایش ناتمام است؛ کوششی ظریف برای تحقق ممکن در این نا ممکن، چیزی که آن را زندگی میدانیم.[۲]
بعد از ریکیو و در دوره ادو مراسم چای به دو دسته کلی تقسیم شد. یکی از این دو گروه دایمیوچا (大名茶/Daimyō cha) یا بوکهچا (武家茶/Buke cha) بود، مراسم چایی که در میان طبقه جنگجو ادامه پیدا کرد. دیگری وابیچا (侘茶/Wabi cha) بود که در واقع همان میراث دار سنت ریکیو شد. چنان که قبلا آمد، وابیچا در دوره موروماچی و در تقابل با مراسم چای شوئین نو چا (書院の茶/Shoin no Cha) شکل گرفت. در مورد شکلگیری اتاق شوئین یا اتاق پذیرایی در مبحث معماری توضیح داده شد، پس شوئین نو چا مراسم چایی بود که در اتاق شوئین برگزار میشد، تزئینات در آن زیاد بود و آنچه در آن استفاده میشد به خصوص فنجانها، عموما ساخت کشور چین و زیبا بودند. وابیچا محل برگزاری مراسم را از شوئین به چاشیتسو (茶室/Chashitsu) یا اتاق چای تغییر داد، اتاقی که ساده و کوچک بود و زیبایی مصالح طبیعی به همان شکلی که بودند در آن مورد استفاده قرار میگرفتند. همچنین به جای استفاده از ظروف چینی به استفاده از ظروف ژاپنی به خصوص فنجانهای زمخت ژاپنی روی آورد. در واقع وابیچا بیش از حظ بصری به دنبال اقنای دل بود.
دو گروه کلی ذکر شده مراسم چای در دوره ادو به شاخهها و سبکهای متعدد تقسیم شد. همچنین در اواسط دوره ادو نظام ایئهموتو یا توارث خانوادگی در هنر چادو کامل شد، نظامی که در بحث فرهنگ در ژاپن به آن اشاره کردیم. در دوره میجی مراسم چای برای مدتی رو به افول رفت، اما مجددا احیاء شد، بطوری که با ورود به دوره شووا این هنر تقریبا مردمی شد و تعداد استادان زن در آن روی به افزایش گذاشت، بطوری که از زنانه شدن آن صحبت در میان است. بعد از جنگ جهانی دوم، همچون بسیاری دیگر از هنرهای ژاپنی، مراسم چای هم در خارج از مرزهای این کشور مورد توجه قرار گرفت و طرفدارانی در جهان پیدا کرد. با توجه به پژوهشی که سازمان فرهنگ ژاپن سال 2014 انجام داد و نتایج آن 2015 منتشر شد، در سال 2014 حدود 94 سبک، گروه و... در زمینه چادو فعالیت داشتند.[۳] همچنین در همین سال پانزده نشریه مرتبط با مراسم چای در این کشور منتشر میشد.[۴] با استناد به همین پژوهش، 62 درصد گروهها و سبکهای چای اظهار داشتند که به خاطر پیر شدن جمعیت و عدم معرفی شایسته این مراسم در بین جوانان تعداد اعضای آنها در حال کم شدن هست، بطوری که در برخی از این گروهها تعداد اعضا در طی ده سال نصف شده بود.[۵]
هنر ایکهبانا در ژاپن
ایکهبانا که به آن کادو (華道 /花道/Kadō) یا طریقت گل هم گفته میشود، از دیگر هنرهای ژاپنی است که فراتر از مرزهای این کشور معرف فرهنگ و هنر ژاپنی شده است. همچون بیشتر هنرهای سنتی ژاپن ایکهبانا هم مرتبط با رسیدن آیین بودایی به ژاپن است. با آمدن این آیین، سنت کوگه (供花/Kuge) هم شکل گرفت که آن پیشکش گل به بودا و ارواح درگذشتگان بود. کوگه که در روش متأثر از چین بود، در دوره هیان و در جریان ژاپنی کردن فرهنگ وارداتی ژاپنی شد، بدین معنی که از چهارچوب زیباشناسی چینی خارج شد و به سمت نشان دادن زیبایی گیاهان همان گونه که هست، پیش رفت.[۶]
در فرهنگ اشرافی دوره هیان، اشراف گلها را میچیدند و آنها را در گلدان قرار میدادند که امروزه برای بیان این عمل از اصطلاح ساشیبانا یا سوکا (挿花/Sashibana/Sōka) استفاده میشود. در دوره کاماکورا اصطلاح بر پا کردن رایج شد که نهایتا در دوره موروماچی به تاتهبانا یا ریکّا (立花/Tate bana/Rikka) بدل شد. تاتهبانا در ابتدا، قرار دادن چیزهایی چون شاخه درخت کاج، شاخه شکوفه آلو و... در گلدانی مسی و قرار دادن آن مقابل تندیس بودا بود. در ریکا شاهد تأثیرگذاری افکار بودایی و تفسیر کار بر اساس این افکار هستیم و همزمان با استفاده از گلهای طبیعی سعی میشود اندیشه و فکری از طریق اثر القا شود.[۷] ریکا بعدا منشاء شکل گیری سبکهایی در گل آرایی شد که معروفترین و بزرگترین آن سبک ایکهنوبو (池坊流/Ikenobō ryū) بود که در اواسط دوره موروماچی شکل گرفت و بعدا در دوره ادو کامل شد.
بعد از تاتهبانا نوبت ایکهبانا بود. اندیشه نهفته در استفاده از فعل ایکِرو (生ける/Ikeru) به معنی حیات بخشیدن به جای قرار دادن و بر پا کردن در گل آرایی، در واقع تلاش برای آراستن گلها و گیاهان به همان شکلی بود که در طبیعت وجود دارند. در این زمان مراسم چای موسوم به وابیچا هم شکل گرفته بود و استادان چای اصرار داشتند که گلدانی که در تاقچه موسوم به توکونوما در اتاق چای قرار میگیرد، نشان دهنده خود طبیعت باشد. در آغاز دوره ادو به ایکهبانا نام کادو یا طریقت گل دادند که تلویحا اشاره به معنای روحانی آن داشت.[۸] همچنین در همین دوره سبکهای زیادی در گل آرایی پدید آمد و نظام توارث خانوادگی یا ایئهموتو هم در آن کامل شد.
در دوره میجی و همزمان با پدیده ژاپونیسم، ایکهبانا هم به عنوان زیبایی شناسی ژاپنی توسط جوسیه کندر یعنی همان معماری که برای آموزش معماری غربی به ژاپن آمد، به غرب معرفی شد و توانست بر هنر چیدمان گل در غرب تأثیر بگذارد. همچنین در دوران مدرن و معاصر باز هم سبکهای جدیدی به ایکهبانا اضافه شد، بطوری که به گفته سوزوکی (2011) در سال 2011 بیش از 1700 سبک ایکهبانا در ژاپن وجود داشت.[۹]
سفالگری در ژاپن
همان طور که قبلا هم اشاره کردیم، سفالهای جومون در ژاپن قدیمیترین سفالهای کشف شده در جهان هستند که گفته میشود قدیمیترین آنها متعلق به حدود شانزده هزار سال قبل است. بعد از سفالهای جومون، سفالهای یایویی و در ادامه سفالهای هانیوا متعلق به دوره کوفون هستند که ویژگی مشترک همه این سفالها عدم استفاده از لعاب، پخت در فضای باز یا در فضایی که اکسیژن بالا دارد، داشتن رنگ قهوهای و سرخ رنگ و تقریبا اصالت ژاپنی آنها است. از دوره کوفون نوعی دیگر از سفال تولید شد که به آن سوئهکی (須恵器/Sueki) میگویند و تولیدش تا دوران هیان ادامه داشت. این سفالها که بر خلاف سفالهای قبلی خاستگاهی کرهای داشتند، تیره رنگ و نازک بودند. آنها را در کورههای شیبدار یا در کورههای واقع در زیر زمین میساختند، پس میتوانستند دمای پخت را به بالای هزار درجه برسانند و این چنین سفالهایی سفت پدید آمد. با این همه سنت ساخت سفالهای دوره یایویی هم چه در دوره کوفون و چه بعد از آن تا دوره هیان ادامه یافت که به این نوع سفال هاجیکی (土師器/Hajiki) میگویند. دمای پخت برای این سفالها در نهایت حدود 800 درجه بود و تفاوت سفالهای هاجیکی با سوئهکی هم از همین جا ناشی میشد.[۱۰]
کومادا (2014) قائل به سه دگرگونی بزرگ در تاریخ سفال ژاپن است؛ نخست ظهور لعاب و تغییر از سفال ساده به سفال لعابدار، دوم تولد سنگینه یا چینی سنگی و سوم تغییر به پرسلین یا بارفتن[۱۱]. چنان که قبلا گفتیم، سفالهای ساده در دمای زیر 1000 درجه سانتیگراد پخت میشدند. سفالهای دارای لعاب در دمای بیش از 1200 درجه و سنگینهها هم در دمایی ما بین 1100 تا 1250 درجه سانتیگراد پخت میشوند با این ویژگی که سنگینهها لعاب ندارند. پرسلینها هم که لعابدار هستند در دمایی بیش از 1350 درجه سانتیگراد پخت میشوند.
نخستین دگرگونی در تاریخ سفال ژاپن یعنی ظهور لعاب و پخت سفال لعابدار در دوره نارا رخ داد. در این دوره سفالهای دارای لعاب سه رنگ یعنی زرد، سبز و سفید همراه با فن ساخت آن از چین به ژاپن رسید و در این کشور هم ساخت آن شروع شد، هر چند به تعداد کم از آن ساخته میشد و هنوز همان سفالهای هاجیکی و سوئهکی رواج گسترده داشتند. در مورد تولد سنگینهها هم میشود گفت، ساخت سفالهای سوئهکی در واقع شروع ساخت سنگینه در ژاپن بود که در سالهای بعد ادامه یافت. اما سومین دگرگونی یعنی ساخت پرسلینها یا چینیها خیلی دیر و در اوایل دوره ادو –سال 1616 م- رخ داد.[۱۱]
در دوره کاماکورا و موروماچی ساخت سفال در مناطقی مانند سهتو (瀬戸/Seto)، توکونامه (常滑/Tokoname)، اِچیزن (越前/Echizen)، شیگاراکی (信楽/Shigaraki)، تانبا (丹波/Tanba) و بیزن (備前/Bizen) شروع شد که ساخت سفال در این شش منطقه تا به امروز هم ادامه یافته به طوری که از این مناطق با عنوان شش کوره سفالگری قدیمی ژاپن (日本六古窯/Nihon Rokkoyō) یاد میشود. در این مناطق هر چند سفالهای لعابی هم ساخته میشد، اما جریان غالب در آن ساخت سنگینهها بود. با این همه هنوز سفالهای ژاپنی قدرت رقابت با چینیهای چین را نداشتند.
با لشکر کشی تویوتومی هیدهیوشی به کره، او سفالگرانی کرهای با خود به ژاپن آورد تا ساخت چینی در این کشور شروع شود. سفالهای جدید یا همان چینیها استحکام بیشتری داشتند و آب در آنها نفوذ نمیکرد. سفالهای جدید با نامهای مختلف و در شهرهای مختلف تولید شدند. در این بین سفالی موسوم به سفال ایماری (伊万里焼/Imari yaki) که از اوایل دوره ادو در جزیره کیوشو تولید میشد، توانست جایگاهی منحصر به فرد در تولید سفال این کشور پیدا کند و از قرن هفدهم به بعد به اروپا هم صادر شود. چنانکه پیشتر دیدیم این سفال توانست بر تولید سفال اروپا در آن زمان تأثیر بگذارد. به این ترتیب سفال ژاپنی توانست عقب ماندگیاش از چینی چین را جبران کند و شانه به شانه آن به رقابت برخیزد.
در اواخر دوره ادو و اوایل دوره میجی سفالهای ژاپنی در همه دنیا و به خصوص اروپا با تحسین روبرو شدند و سهم مهمی در پدیده ژاپونیسم در اروپا ایفا کردند. در دوره میجی فناوری کورههای سفالپزی که با زغال سنگ کار میکردند، نیز کورههای فلزی توسط آلمانیها به ژاپن آورده شد. از سوی دیگر با آموزش سازمان یافته ساخت و تولید سفال، این هنر به سمت صنعتی شدن پیش رفت. خیلی زود هم این کشور به یکی از تولید کنندگان و صادر کنندگان بزرگ صنعت سفال و سرامیک جهان بدل شد. با استناد به گزارش اتحادیه صنایع سفال و سرامیک ژاپن در سال 2020 بهای تولیدات این صنعت در این کشور بیش از 127 میلیارد ین بود.[۱۲][۱۳]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ تازاوا، یوتاکا، ماتسوبارا، سابورو، نوکودا، شونسوکه و ناگاهاتا، یاسوناری (1375). تاریخ فرهنگ ژاپن، یک دیدگاه. وزارت امور خارجه ژاپن، بخش فرهنگی سفارت کبرای ژاپن در ایران، ص74.
- ↑ اُكاكورا، كاكوزو (1396). كتاب چای. ترجمه از ژاپنی قدرتاله ذاكری، انتشارات پرنده. ص25.
- ↑ Bunka Gējutsu kanren dētashū (2021-02-19). Bunka gējutsu kanren dētashū. https://www.bunka.go.jp/seisaku/bunkashingikai/seisaku/15/03/pdf/r1396381_11.pdf. P4.
- ↑ Bunka Gējutsu kanren dētashū (2021-02-19). Bunka gējutsu kanren dētashū. https://www.bunka.go.jp/seisaku/bunkashingikai/seisaku/15/03/pdf/r1396381_11.pdf. P50-52.
- ↑ Bunka Gējutsu kanren dētashū (2021-02-19). Bunka gējutsu kanren dētashū. https://www.bunka.go.jp/seisaku/bunkashingikai/seisaku/15/03/pdf/r1396381_11.pdf. P48.
- ↑ Suzuki, E (2011). Ikebana ni miru Nihon bunka Akasareta hana no rekishi. Shibunkaku shuppan. P293.
- ↑ Suzuki, E (2011). Ikebana ni miru Nihon bunka Akasareta hana no rekishi. Shibunkaku shuppan. P294.
- ↑ تازاوا، یوتاکا، ماتسوبارا، سابورو، نوکودا، شونسوکه و ناگاهاتا، یاسوناری (1375). تاریخ فرهنگ ژاپن، یک دیدگاه. وزارت امور خارجه ژاپن، بخش فرهنگی سفارت کبرای ژاپن در ایران. ص78.
- ↑ Suzuki, E (2011). Ikebana ni miru Nihon bunka Akasareta hana no rekishi. Shibunkaku shuppan. P3.
- ↑ Yamakawa, shōsetsu Nihonshi zuroku Henshuūiinkai (2010). Yamakawa shōsetsu Nihonshi Zuroku. Dai yonhan. Yamakawa shuppansha. P29.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Kumada, K (2014). Nihon no yakimono no rekishi to yakimono no shi Rokkoyō no tokoname Setoyaki wo rē to shite. Nagoyagaikokkugo daigaku gendai kokusaigakubu kiyō. Dai 10 gō. P191.
- ↑ Nihon tōgyō renmē. (2021-5-8). 2020nen zennkoku Tōjiki sēsan jisseki. http://www.toujiki.org/kyoren/img/2020-Jisseki.pdf.
- ↑ ذاکری، قدرت اله (1402). «هنر ژاپن». در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن، تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.242- 281.