رسانهها و وسائل ارتباط جمعی فرانسه
رسانه و وسايل ارتباط جمعي
1-12- رسانه هاي ارتباطي:
سير تحولات: از سال 1964 تا 1974.م. شبكه راديو و تلويزيون فرانسه توسط مديريت بخش راديو و تلويزيون فرانسه اداره مىشد كه اين اداره خود تحت نظارت و سرپرستى وزارت اطلاعات فرانسه قرار داشت. سپس جاى خود را به هفت شركت دولتى داد و در سال 1982.م. وظايف آنان به يك كميته نه نفره سپرده شد. در سال 1986.م. پس از به قدرت رسيدن جناح راست، وظايف اين كمبته به كميسيون 13 نفره ملى ارتباطات آزاد سپرده شد. به دنبال آن يك سلسله انتصابات جديد در شبكه راديو و تلويزيون فرانسه صورت گرفت كه اين امر از طرف احزاب مخالف مورد انتقاد قرار گرفت. زيرا اين امر را حربهاى به منظور نفوذ دولت در راديو و تلويزيون مىدانستند. تا سال 1989.م.، 58 فرستنده راديويى و 25 فرستنده تلويزيونى در فرانسه وجود داشت. دو كانال تلويزيونى دولتى ، چهار كانال تلويزيون خصوصى و دو شبكه تلويزيونى تجارى در فرانسه برنامه داشتند كه بيش از 20 ساعت در روز برنامه پخش مىكردند. كانالهاى خصوصى تلويزيون فرانسه بودجه خود را از طريق مشتركان خود تأمين مىكردند.از سال 1984.م. برنامههاى فرانسه، بلژيك و سوئيس از طريق "ساتليت" براى يكديگر پخش مىشدند. در همان سال فرانسه با لوكزامبورگ به توافق رسيد كه مشتركاً از طريق ساتليت برنامههاى تلويزيونى يكديگر را دريافت كنند. بنابر اين 4 كانال تلويزيونى با 16 كانال صوتى ايجاد شد كه هر كانال تلويزيونى مىتوانست با زبانهاى مختلف برنامههاى كشورهاى ذكر شده را دريافت كند. از سال 1989.م. از طريق ساتليت ديگرى برنامههاى تلويزيونى چند كشور ديگر اروپايى براى فرانسه پخش مىشود.دولت فرانسه از سال 1984.م. برنامه توسعه شبكه تلويزيونى از طريق كابل را دنبال كرد. جناح راست حكومت در سال 1986.م. مسئوليت ساخت شبكه كابل تلويزيونى را به شركت هاى خصوصى سپرد. در 1987.م. اعلام شد كه شبكه كابل تلويزيونى مىتواند در 52 شهر فرانسه گسترش يابد و در اكتبر همان سال مقررات جديدى براى استفاده اين سيستم ايجاد شد. اين شبكه حداكثر 50 كانال تلويزيونى را مىتوانست در برگيرد. همچنين شبكه كابل تلويزيونى خصوصى نيز با برنامههاى ويژه در فرانسه ايجاد شد.
ميزان كنترل دولت بر رسانههاى گروهى:دولت فرانسه در بسيارى از وسايل ارتباط جمعى اين كشور كه ظاهراً غير دولتى هستند سهامدار است و از اين طريق آنها را كنترل مىكند. به همين منظور دولت در سال 1983.م. اقدام به تشكيل صندوق حمايت از صنايع و برنامهريزىهاى وسايل ارتباط جمعى كرد و در سال 1986.م. مبلغ 120 ميليون فرانك از سوى وزارت فرهنگ و صنايع در اختيار وسايل ارتباط جمعى قرار گرفت. از سوى ديگر تعدادى از بانكها جهت كمك به وسايل ارتباط جمعى در صنايع مربوط به آنها سرمايهگذارى مىكنند كه اكثريت اين بانكها دولتى هستند. از اين طريق دولت حاكميت و خط خود را بر مطبوعات نيز اعمال مىدارد.از طرف ديگر دولت در انتخاب رؤساى اين مؤسسات نقش عمدهاى دارد. همچنين زمانى كه وسايل ارتباط جمعى اين كشور جهت مجهز كردن تشكيلات خود به وسايل جديد احتياج به سرمايه دارند و به بانكهاى دولتى مراجعه مىكنند، دولت مىتواند از طريق اعمال فشار بر بانكهاى خود نفوذش را بر رسانههاى گروهى افزايش دهد. در زمينه كنترل دولت بر راديو و تلويزيون نيز بايد افزود كه اولاً تا چند سال پيش همه ايستگاههاى تلويزيونى اين كشور متعلق به دولت بودند، اما پس از اينكه ژاكشيراك به نخست وزيرى رسيد، شبكه يك تلويزيون اين كشور به بخش خصوصى واگذار شد. در مجموع ، با وجود اختلافات جزئى در تهيه و پخش اخبار در بين شبكههاى مختلف اين كشور، همگى آنها در جهت منافع ملي گام بر مىدارند.
اصولاً مردم فرانسه ديدي شكاك و ديرباور نسبت به اخبار رسانههايشان دارند. همسويي شماري از رسانهها با منابع دولت و به نوعي همساني اين دو نهاد و يا تسلط سرمايه و كمپانيهاي بزرگ تجاري و صنعتي بر شمار ديگري از شبكههاي راديويي و تلويزيوني، منجر به كاهش اعتماد و اطمينان مردم نسبت به اخبار و انعكاس واقعيات از سوي رسانههاي جمعي، بهخصوص راديو و تلويزيون فرانسه شده است. نكته بسيار مهم و در عين حال پنهان مانده در ذهن و بنابراين قضاوت مردم، نقش و تأثير ابزار اقتصادي ـ و نه ابزار سياسيـ بر محدودسازي دسترسي آزاد به اطلاعات و جريان اطلاعرساني است. به عبارت ديگر مردم فرانسه به درستي نسبت به تعامل دو نهاد رسانه و دولت داراي حساسيت هستند ولي نسبت به همساني رسانه و سرمايه كمتر واكنش نشان ميدهند. در صورتي كه به نظرميرسد در جوامع مدرن تهديد واقعي معطوف به رسانههاي جمعي و رسالت آنان (انتشار آزاد اطلاعات) نه فشارهاي مستقيم سياسي، بلكه ابزارهاي اقتصادي است. بايد دانست كه با توجه به وضعيت نه چندان مناسب اقتصادي فرانسه و ميزان بالاي بيكاري و ناكافي بودن دستمزدها، اين تهديد كاركرد تأثيرگذارتري دارد.
در فرانسه مالکیت رادیو تلویزیون فرانسه ترکیبی از بخش خصوصی و بخش دولتی است و مردم سالیانه و در فیش های مالیاتی خود مبلغی را به عنوان هزینه های دیداری ، شنیداری برای این رسانه می پردازند که این مبالغ را بطور مستقیم خزانه داری دولتی این بخش وصول می کند. به عبارتی هر خانۀ صاحب تلویزیون، سالانه حدود صد و بیست یورو عوارض سمعی و بصری می پردازد. این پول، حدود شصت در صد بودجۀ رادیوها و تلویزیون های دولتی را تأمین می کند و بنابراین، چهل در صد باقیمانده از محل پخش آگهی تجارتی بدست می آید.[1]
1-2-12- راديو
راديو در كشور فرانسه از دير باز طرفداران خود را حفظ كرده و هيچ گاه پيشرفت تكنولوژي، پديدار شدن تلويزيون و ديگر رسانه ها از محبوبيت راديو در نيان مردم نكاسته است. در فرانسه نخستين برنامه راديويي در آغاز دهه 1920 پخش شد. به ديگر سخن نخستين برنامه راديويي در 1921 از برج ايفل پخش شد و به همين مناسبت به "راديو برج ايفل" معروف شد. راديو در فرانسه يك سال پس از راديو در آمريكا به كار افتاد.در نخستين برنامه راديويي در فرانسه كه نيم ساعته بود، مندرجات مطبوعات بررسي، يك قطعه موزيك،گزارش هواشناسي و اخبار تلگرافي نظامي پخش مي شد. در 1922يك راديوي خصوصي با نام "راديولا" از سوي اميل ژيراردو[2] راه اندازي شد. راديو لا در 1923 نخستين خبر راديويي به معناي امروزي را در فرانسه پخش كرد. در 1940" راديو ويشي" پديد آمدو در 1944 از ميان رفت.امروزه در فرانسه حدود 55 ايستگاه راديويي فعاليت مي كنند كه مهم ترين انها عبارتند از: فرانس انتر، فرانس كولتور، فرانس موزيك، فرانس بلو، فرانس انفو، راديو لو موو، راديوكلاسيك، راديو نوستالژي، و راديو اف.آي.پي. مجموعه راديوهاي دولتي در پاريس در مجموعه اي به نام مزون دو لا راديو[3] متمركز مي باشد. اين مجموعه با 4200 نفر تحت نظارت و سرمايه مستقيم دولت اداره مي شود . راديوهاي دولتي با حق اشتراك تلويزيون و بودجه دولت و دريافت تبليغاتغيراقتصادي تأمين مالي ميشوند. بودجه سالانه شبكه هاي راديويي دولتي فرانسه كه تحت حمايت راديو فرانس هستند، رقمي حدود 600 ميليون يورو در نظر گرفته مي شود.
در فرانسه راديوها به خصوصي و عمومي دسته بندي مي شوند. راديو هايي دولتي توسط موسسه راديو فرانس اداره مي شوند. اين موسسه از طريق كانال هاي مختلف به بيان و پخش موضوعات مختلف مي پردازد.
راديوهاي دولتي
اكنون سه راديوي دولتي در فرانسه وجود دارد كه عبارتند از: راديو فرانس ( 1975)، راديو بين المللي فرانسه(1975) و راديو ماوراي بحار فرانسه( 1983)
راديو فرانس انفو: فرانس انفو از گروه راديو فرانس است. اين شبكه به بيان پخش اخبار روز و پوشش فوري مسائل روز( ملي و جهاني) اختصاص دارد و تقريبا پر مخاطب ترين شبكه راديويي دولتي مي باشد. خبرنگاران اين راديو در سال هاي گذشته از ويدادهاي گوناگون چون جنگ ها، سوانح طبيعي يا انتخابات رياست جمهوري در ديگر كشورها گزارش هاي خبري مستقيم و به هنگام براي شنوندگان تهيه و ارسال كرده اند. راديو فرانس انفو كه دولتي است هم اكنون روزانه نزديك 14 ميليون شنونده از لايه هاي گوناگون دارد.
فرانس انتر: اين شبكه راديويي دولتي به اخبار بين المللي پرداخته و تحولات روز دنيا را مورد نقد و بررسي قرار مي دهد. برنامههاي اين راديو، عمومي ومخاطب آن عموم مردم ميباشند. اطلاعرساني،موسيقي، بازي، بحث وگفتگو، اخبار اجتماعي و... از جمله برنامههايي است كه اين راديو عرضهميدارد.
فرانس موزيك: تخصص اين شبكه راديويي دولتي ، پخش موسيقي است و در حقيقت سبكه راديويي دولتي در حوزه هنر محسوب مي شود. اساساً ايستگاه موسيقي كلاسيك (پخش ديسك يا كنسرت) و نيز موسيقي معاصراست.
لو موو[4]: مخاطبان اين شبكه معمولا جوان ها هستند و بيشتر به انواع مختلف موسيقي مخصوصا موسيقي راك و پاپ تمايل دارند. يك راديوي جديد است كه در تولوز مستقر ميباشد و براي جوانان 15 الي 25 سالهدرنظر گرفته شده است.
فرانس بلو: اين شبكه راديويي ، شبكه منطقه اي راديوي دولتي فرانسه است و براي هر منطقه برنامه هاي مختلفي را در طول روز پخش مي كند. براي افراد 50 سال به بالا برنامههاي واريته (موسيقي و ترانههاي فرانسوي) پخشميكند.
فرانس كولتور: اين شبكه راديويي دولتي به موضوعات فرهنگي و اجتماعي با تلفيقي از هنر پرداخته و براي علاقمندان به فرهنگ و هنر برنامه هاي متنوعي پخش مي كند.راديوي روشنفكران كه مشاجرات فكري را منعكس مينمايد، با نويسندگان وهنرمندان گفتگو ميكند. آثار آنان را مورد بررسي قرار ميدهد، و به پخش موسيقي بهويژه كلاسيكميپردازد.
راديو بين المللي فرانسه(R. F. I): اين شبكه راديويي اولين و بزرگ ترين شبكه بين المللي فرانسه است. اكثر خبرگزاري ها و منابع مختلف خبري از اين شبكه به عنوان شبكه منبع استفاده مي كنند. اين راديو از سال 1975 راه اندازي شد و امروز علاوه بر برنامه شبانه روزي به زبان فرانسه ، هر روز به 19 زبان ديگر دیگریعنی انگلیسی، آلمانی، اسپانیولی، پرتقالی، برزیلی، کرئول، عربی، فارسی، روسی، لهستانی، رومائیائی، صرب و کروات، ترکی، چینی، ویتنامی، کامبوجی، لائوسی، بلغاری و آلبانیایی برنامه پخش مي كند. برنامه هاي راديو بين المللي فرانسه در بردارنده گزارش ها، اخبار، مصاحبه در زمينه هاي گوناگون فرهنگي، هنري، اقتصادي، علمي و ورزشي به زبان هاي خارجي است. برنامه هاي اين راديو به زبان فرانسه در پنج قاره شنوندگان ويژه خود را دارد كه يا دلبسته زبان و فرهنگ فرانسه يا فرانسوي هستند رادیو بین المللی فرانسه در حال حاضر هزار نفر همکار از جمله ٤٠٠ روزنامه نگار دارد و از خدمات شبکه٣٥٠نفری گزارشگران خود بهره می برد . اين برنامه ها در چهار گوشه جهان روي امواج كوتاه ، متوسط، اف ام يا از راه ماهواره پخش مي شوند. رادیو بین المللی فرانسه روی هم ٤١٨ ساعت در هفته یعنی ٦٠ ساعت در روز به زبان فرانسه و زبان های خارجی برنامه پخش می کند بنا بر آخرین بررسی آماری ٤٤ میلیون نفر از طریق موج کوتاه، موج متوسط،موج اف ام و یا روی ماهواره به برنامه های این رادیو گوش می کنند بودجه این رادیو ١٣٠٫٢١ میلیون یورو در سال است که بخشی از آن از بودجه وزارت امور خارجه و بخشی دیگر از مالیات سمعی و بصری تأمین می شود. برنامه هاي فارسي اين راديو از 21 مارس 1991 آغاز شد و هم اكنون اين برنامه در دو نوبت از ساعت 18 تا 18:30 و نوبيت دوم از ساعت 19 تا 20 به وقت پاريس پخش مي شود. فعالیت تحریریه و تولید برنامه بخش فارسی رادیو بین المللی با همکاری چهارده روزنامه نگار تمام وقت و پیمانی انجام می شود.
راديو ماوراي بحار فرانسه (1983): داراي ايستگاه راديويي در سرزمينهاي ماوراي بحار است و برنامههاي محلي و برنامههاي راديو فرانس انتر را پخشميكند.
راديو هاي خصوصي فرانسه
راديو هاي خصوصي فرانسه در پنج رده به شرح زير دسته بندي مي شوند:
1- راديوهاي گروه يك. اين راديوها براي انجمن ها و گروه هاي اجتماعي و فرهنگي روزانه 4 ساعت برنامه پخش مي كنند.
2- راديوهاي گروه دو . اين راديوها مستقل هستند و بيشتر برنامه هاي محلي و منطقه اي پخش مي كنند. صداي اين برنامه ها در همه جاي كشور شنيده نمي شوند.
3- راديوهاي گروه سه . اين راديو ها نيز منطقه اي و محلي هستند ولي برنامه هاي آنها موضوعي است.
4- راديوهاي گروه چهار .اين راديوها تجاري هستند و برنامه هايشان موضوعي و قابل شنيدن در سراسر كشور است.
5- راديوهاي گروه پنج . اين راديوها علاوه بر خبر به مطالب گوناگون نيز مي پردازند و صداي آنها در سراسر كشور شنيده مي شوند
براي راه اندازي راديوهاي خصوصي بايد از " شوراي عالي راديو و تلويزيون"[5] مجوز دريافت كرد. راديوهاي خصوصي محلي، به دو نوع تجاري و غيرتجاري تقسيم ميشوند. تأمين ماليراديوهاي تجاري از طريق منابع تبليغاتي صورت ميگيرد. اين راديوها اگر عضو يك شبكه ملي باشند،80% برنامه را شبكه ملي و 20% مابقي را اينها اجرا ميكنند و اگرمستقل باشند، بخش اعظم برنامهها راخود توليد ميكنند. اما راديوهاي غيرتجاري، شراكتي هستند و غالباً توسط اعضاء تأمين مالي ميشوند. راديوهاي غيرتجاريميتوانند از محل نيز كمكهاي مالي دريافت نمايند و 20% منابعشان از تبليغات تأمين گردد. بيشتر راديوي جمعيتها و يا مذهبها بدين طريق اداره مي شوند.
بهطور كلي، شنوندگان راديوهاي خصوصي محلي، جوانان 25ـ15 ساله شهري هستند. شنوندگان راديوهاي پيراموني سنين بالاتراز 25 سال هستند و در شهرهايي با جمعيت بيش از000/100 زندگي ميكنند. شنوندگان راديوهاي دولتي افراد مسن و ساكن در شهرهاي بزرگ هستند.
مهمترين راديوهاي خصوصي :
1-راديو آ.ر.ت.ال RTL، وابسته به كمپاني چند مليتي راديو و تلويزيون لوكزامبورگ كه براي 3 سال متوالي پر شنونده ترين راديوي فرانسه معرفي شده است.
2-راديو اروپاي يك Europe1 ( تحت نظارت گروه هاشت )
3راديو مونت كارلو که علاوه بر پاريس ، بخش جنوبي فرانسه و حوزه مديترانه و شمال آفريقا را تحت پوشش قرار مي دهد.اين راديو يكي از رسانه هاي قديمي و با تجربه به ويژه در مسائل خاورميانه به شمار مي رود. دفتر مركزي آن در شاهزاده نشين موناكو در جنوب شرقي فرانسه و دفتر كار آن در پاريس در كنار راديو فرانس است. راديو مونت كارلو در سرتاسر فرانسه پخش ميشود و مردم جنوب شرقي بهويژه به آن گوشميدهند.
4-راديوهاي تفريحي و موزيكال اروپای 2،اسکای راک،رادیو اف ام،رادیو نوستالژی
راديوهاي اقليت هاي مذهبي
اكثريت فرستنده ها و ايستگاههاي راديو هاي اقليت هاي مذهبي در يك محور خاص و يك نقطه مشترك خلاصه مي شوند . اين شبكه هاي راديويي به دليل اينكه شنوندگان آنها خواستار شنيدن برنامه هاي فرهنگي متعلق به خودشان مي باشند ، در فرانسه به ويژه در پاريس گسترش يافته است. سيستم راديويي و پخش برنامه هاي اين راديوها به وسيله كميسيون عالي سمعي – بصري تحت كنترل مي باشد .اكثر اين راديوها به حالت اشتراكي كار مي كنند (راديو اشتراكي راديوهايي كه از يك فركانس واحد استفاده مي كنند و ليكن ساعات پخش برنامه متفاوت است).
الف - راديو هاي مسلمانان : راديو اوريانت،راديو بور،راديو سولي، فرانس مغرب،راديو مديترانه
1-راديو شرق[6] : راديو شرق 90% برنامه هاي خود را به زبان عربي پخش مي نمايد . اين راديو تنها راديويي است كه بودجه آن توسط خارجيان ( عربستان سعودي ) تامين مي گردد. اين راديو با 70 كارمند كه 20 نفر آن خبرنگار هستند ، فعاليت مي كند . اين راديو در شهر هاي پاريس ، ليون ، بوردو ، و همچنين در لندن و سوئيس شبكه هايي تدارك ديده است .
2- راديو بور[7]: يکی از محبوب ترين راديو های اخبار و موسيقی اين روزها در فرانسه براي عرب هاي مهاجر است که در پاريس و حومه قابل شنيدن است. نام راديو، برگرفته از اصطلاح عاميانه بور به معنای نسل دوم و سوم فرزندان مهاجرينی است که نيم قرن پيش گروه گروه از شمال آفريقا به فرانسه آمدند.اين راديو حدود 500000 شنونده در فرانسه و شماری بيش از اين در شمال آفريقا و کشور های عرب دارد.
3- راديو آفتاب[8] راديو آفتاب يكي از راديو هاي اشتراكي است كه 80% برنامه هاي آن به زبان عربي براي پاريس و حومه شهر مارسي و شهر ليون پخش مي گردد.
ب- راديوهاي يهوديان : آر.سي.جي، شلوم، راديو جي
1- راديو آر.سي.جي یا رادیو جامعه يهوديان[9] يك راديو ي اشتراكي است كه بودجه آن از طريق خزانه اجتماعي يهوديان تامين مي شود.
2- راديو جي J يك راديوي اشتراكي است كه 90% برنامه هاي خود را به زبان فرانسه پخش مي كند . اين راديو از راه پخش آگهي هاي تبليغاتي فعاليت مي كند . اين راديو در پاريس و حومه شنونده دارد.
راديوهاي يهوديان در پاريس به طور متجمع و متشكل در يك فركانس برنامه هاي خود را پخش مي نمايند. لذا اين راديوها سعي و كوشش در يك همزيستي و همكاري جهت ايجاد يك راديوي واحد يهودي را دارند.
ج - راديو ارامنه AYP[10] :
اين راديو در سال 1993 بعد از اينكه امتياز اداره خصوصي آن را شركت ارمنی - فرانسوی AFAC [11] از شوراي عالي سمعي و بصري فرانسه به دست آورد، فعاليت خود را برای ارمنی های مقیم پاریس و ایل دوفرانس از سر گرفت . لازم به تذكر است كه این انجمن از حمايت كليسا و چندين انجمن برخوردار است . در گذشته فعاليت اين راديو جنبه تجاري داشته و ليكن در حال حاضر فقط 20% از كل بودجه راديوي نامبرده از طريق آگهي هاي تبليغاتي تامين مي گردد . برنامه هاي اين راديو در 2 نوبت در روز ( صبح 6 تا 14 و عصر 19 تا 21 ) به زبان هاي فرانسه و ارمني پخش مي گردد .[12]
2-2-12- تلويزيون
نخستين تلويزيون فرانسوي ميان سال هاي 1925 تا 1930 پديد آمد. در 1931 نخستين ايستگاه تلويزيوني عمومي در فرانسه به دست "رنه بارته لمي"[13] راه اندازي شد. تلويزيون فرانسه از تاريخ 9 فوريه 1949 به نام شبكه آر.ت.اف.مخفف راديو تلويزيون فرانسه آغاز به كار كرد. اين شبكه مالكيت دولتي داشت و زير نظر دقيق دولت وقت بود. از آنجا كه موضوع رسانه براي دولتمردان فرانسوي اهميت زيادي داشت، مجلس ملي آن زمان به طرح گسترش تلويزيون ظرف مدت 5 سال راي مثبت داد. در اين طرح كه توسط مجلس ملي فرانسه تاييد شد مواردي چون پرباركردن و ساخت و پخش برنامه هاي مختلف با موضوعات متنوع مطرح شده بود. دخالت و تسلط دولت آنچنان بر اين شبكه بود كه تمامي موارد ابتدا از فيلتر بسيار سنگين دولت مي گذشت. بودجه اين شبكه به صورت مستقيم از وزارت اطلاعات آن زمان به اين شبكه واريز مي شد. پس از اجراي قانون مصوب مجلس ، شبكه آر.ت.اف. به او.آر.ت.اف.[14] (دفتر راديو و تلويزيون فرانسه) تبديل شد.
هيات نظارت بر رسانه تصويري فرانسه[15]: كميسيون ملي ارتباطات و آزادي در سال 1986 تشكيل شد. اين كميته به مدت دو سال مسئوليت بررسي و نظارت بر رسانه تصويري فرانسه را بر عهده داشت. طبق قانون 17 ژانويه 1989 اين هيات جاي خود را به هيات عالي راديو و تلويزيون داد. اعضاي اين هيات متشكل از 9 نفر هستند كه 3 نفر از آنان توسط رئيس جمهور، 3 نفر از سوي رئيس مجلس سنا و 3 نفر از طرف مجلس ملي به مدت 6 سال انتخاب مي شوند. اين هيات كار نظارت بر رسانه تصويري را بر عهده دارد و يكي از كارهاي اين هيات تعيين سطح و رده سني براي پخش فيلم و سريال است.
تلويزيون كابلي در فرانسه: از سال 1982 تلويزيون كابلي در فرانسه آغاز به كار كرد. در چند سال اول شروع به كار تلويزيون كابلي ، شركت فرانس تله كوم، ساخت شبكه هاي كابلي را در انحصار خود داشت و 43 شبكه را به وجود آورد كه توسط يك شركت ديگر اداره مي شدند. مردم آگاهي كافي نداشتند و نمي دانستند چگونه با اداره كنندگان شبكه در تماس باشند. از طرفي شروع تلويزيون كابلي همزمان شد با شروع دوكانال زميني . كانال تلويزيون پولي به نام كانال پلوس. در حال حاضر تقريبا تمام سيستم هاي كابلي از رمز گشاي ويزيوپاس براي خدمات پولي استفاده مي كنند . اين كار با استفاده از يك كارت هوشمند امكان پذير مي شود .
در فرانسه چندين پروژه " پرداخت براي هر تماشا"[16] وجود دارد كه وسيع ترين آن در شمال فرانسه راه اندازي شده و نيازي به دستگاه رمز گشا ندارد. يك جعبه توزيع در خارج از منزل كار گذاشته مي شود كه در آن يك ريز كامپيوتر وجود دارد. زماني كه مشترك تصميم مي گيرد يك برنامه مشخص را تماشا كند ، با دستگاه كنترل ازراه دور خود رمزي را وارد كابل تبديل كننده گيرنده خود مي فرستد.سپس جعبه تبديل كننده مشترك نيز پيامي را به جعبه توزيع مي فرستد و اين جعبه توزيع كه با كامپيوتر مركزي در ارتباط است ترتيب ارسال فيلم و تنظيم صورت حساب را مي دهد.
امروز با توسعه اينترنت و پديد آمدن دستگاهي به نام " تي.ان.تي" مردم فرانسه مي توانند برنامه هاي بيش از 20 كانال تلويزيوني را دريافت كنند. " تي.ان.تي" دستگاهي به اندازه يك لب تاپ كوچك است كه مي توان آن را از سوپر ماركت ها به مبلغ بسيار ارزان خريد و به دستگاه تلويزيون وصل و كانال هاي تلويزيوني را با شفافيت و وضوح مشاهده كرد.
شبكه هاي رسمي تلویزیون فرانسه
شبكه: TF1 ت.اف.ان نخستين ، قديميترين و نيز پربينندهترين كانال فرانسوي محسوب ميگردد. اين شبكه ، شبكه اول داخلي فرانسه محسوب مي شود که در 26 آوريل 1935 تاسيس و از ششم ژانويه 1975 به اين نام درآمد. نام قبلي اين شبكه RTF بود. اين شبكه از ابتدا شبكه اصلي دولتي فرانسه بود. ژاك شيراك ، نخست وزير وقت، طرح خصوصي سازي يكي از شبكه هاي دولتي را در ماه ژوئن 1986 ارائه داد. تصميم بر اين شد كه شبكه اول فرانسه را به فروش برسانند. اين كانال در سال 1987 از سوي دولت به بخش خصوصي فروخته شد . امروزه شركت بزرگ سرمايه داري بويگ[17] كه كه صاحب بزرگترين شركت ساختماني جهان است مالک اين شبكه است.
اين تلويزيون كه برنامه هاي عمومي، عامه پسند و خانوادگي پخش مي كند، در گذشته بخشي از هزينه هاي خود را از راه آگهي هاي بازرگاني تامين مي كرد، ولي در زمان رياست جمهوري ساركوزي در 2007 اين تلويزيون ناگزير شد از پخش آگهي خودداري كند و زير نفوذ دولت برود. اين اقدام ساركوزي مايه اعتراضات بسيار در محافل رسانه اي و فرهنگي فرانسه شد. ولي ساركوزي توجهي به اين اعتراضات نكرد و حتي مدير و سردبير تلويزيون را بركنار كرد و يك گوينده زن را كه جوان و كم تجربه اما هوادار او بود، به سردبيري تلويزيون گماشت.با اين دگرگوني ها، از شمار بينندگان اين تلويزيون سخت كاسته شد و استقلال روزنامه نگاران در فرانسه زير سوال رفت. گفتني است اين تلويزيون در گذشته بيش از 54% بازار آگهي هاي بازرگاني را در اختيار داشت. برنامههاي اين كانال عمومي است و اختصاص به اطلاعرساني، شاهكارهاي مربوط به سريالهايداستاني، برنامههاي واريته، نمايش، كنسرت، سينما بهويژه (در حدود 170 فيلم در سال) و ورزش(خصوصاً فوتبالو مسابقات حساس همچون مسابقات جام جهاني و ليگ اروپا) دارد.[18]
شبكه France 2: شبكه دو فرانسه اولين شبكه دولتي فرانسه در زمان حاضر است. شبكه 2 در 21 دسامبر 1963 توسط موسسه آر.ت.اف. تشكيل و راه اندازي شد. اولين برنامه هاي اين كانال در بطن دفتر راديو و تلويزيون فرانسه در سال 1964 پخش گرديد. اين كانال در سال 1970 از كانال يك مستقل شد و در سال 1975 ، زمان انحلال دفتر راديو و تلويزيون فرانسه به كانال 2 معروف گرديد . بنابراین ،در ابتداي تاسيس CHAINE2 و سپس پس از مدتي به آنتن 2 ( A2 ) تغيير نام داد. اين شبكه يك كانال عمومي و دولتي محسوب مي شود و در بيشتر نقاط جهان دفتر و گزارشگر دارد. شبكه 2 فرانسه داراي 1900 شاغل است. از اين تعداد حدود 300 نفر خبرنگار هستند. شبكه دو تلويزيون فرانسه از امكانات بسيار مدرني بهره مي برد. ساختمان اين شبكه در يكي از محلههاي خوب پاريس و در كنار رود سن واقع شده است. رياست شبكه از سوي كميتههاي منتخب از رؤساي بخشهاي مختلف شبكه انتخاب ميشود. اين شبكه تلويزيوني با آنكه دولتي است، ولي رئيس شبكه از سوي دولت تعيين نميشود. به عبارت ديگر در روند كار حرفهاي، دولت دخالتي نميكند.
شبكه 2 به لحاظ خبري داراي اهميت است.اين كانال تلويزيوني از ساعت 30/8 صبح بهطور متناوب خبر دارد، اما اصليترين و مهمترين بخش خبري اين شبكه اخبار ساعت 8 شب است كه حدود 6 ميليون تماشاگر دارد. آخرين بخش خبري اين شبكه در ساعت 11 و 12 شب پخش ميشود.
اين كانال، به ترتيب اهميت برنامههاي مربوط به سرگرميها، بازيها،مستند، مجلات تصويري، سريالهاي داستاني، اخبار، ورزش، سينما و غيره را نمايش ميدهد. شبكه 2 فرانسه همچنين در هر هفته صبحهاي يكشنبه برنامههاي مذهبي اديان موجود در فرانسه راپخش ميكند. تقريباً 25% مردم فرانسه اين كانال را ميبينند.[19]
شبكه France 3 :شبكه سوم فرانسه در 31 دسامبر 1972 بنیان گذاشته شد. در سال 1975به عنوان سومين شبكه تلويزيون، از دفتر راديو و تلويزيون فرانسه منفك و به عنوان FR3 تاسيس گرديد. اين كانال مانند آنتن 2 ، تحت نظارت مستقيم دولت قرار دارد. شبكه سه تلويزيون دولتی است، در همه استان هاي فرانسه شعبه دارد و در زمينه توليد خبر و گزارش هاي محلي بسيار حائز اهميت است. شبكه سه به مسائل فرانسه و اروپا نگرشي ويژه دارد و در زمينه بين المللي با شبكه هاي " فرانس 5" و " تي وي" همكاري مي كند. كانال سه فرانسه در وهله اول سريالهاي داستاني و سپس برنامههاياطلاعرساني براي جوانان، اخبار، سرگرميها، فيلم و... پخش ميكند. مردم فرانسه اين كانال را بيش از پيش ميبينند (حدود 20%) و برخي از برنامههاي اينكانال خواهان بسيار دارد.
گفتنی است شبكه هاي تلويزيوني 2 و 3 تحت تصميم دولت در سال 1993 در همديگر ادغام گرديدند . رياست مشترك دو شبكه بر عهده ژان پير الكاباش است . اين شبكه ها جانبداري از جناح سياسي را به طور اختصاصي و متمايز دنبال نمي كنند و بي طرف هستند.[20]
كانال پلوس( C+ ): شبكه چهارم يا كانال پلوس يك شبكه خصوصي است كه در 4 نوامبر 1984 توسط شركت هاي خصوصي تاسيس گرديد. بيشتر برنامه هاي آن به سينما و ورزش اختصاص دارد و سه بار در روز، اخبار كوتاه 10 دقيقه اي پخش مي كند. "اي تِلِه" شبكه خبري وابسته به كانال پلوس است كه به صورت شبانه روزي به پخش اخبار مي پردازد.
كانال پلوس از جمله كانال هايي است كه بر اساس حق اشتراك و نصب دستگاه مخصوص قابل رويت است . اين كانال حدود 17 ساعت برنامه پخش مي نمايد كه فيلم های سینمایی (50%)، فيلمهاي تلويزيوني (10%) كارتون، برنامههاي ورزشي بهويژه تعداد قابلتوجهي از مسابقات قهرماني فوتبال باشگاههاي فرانسه، برنامه عروسك خيمهشببازي معروف كه عصرها به شرح طنزگونه اخبار و شخصيتهاي دنيايسياست و رسانهاي ميپردازد، از جمله برنامههاي 24 ساعته كانال پلوس هستند. اين شبكه از جهت فيلم هاي سينمايي نسبت به ساير كانال ها برتري دارد. تنها 3 ساعت از برنامه های آن بدون دستگاه مزبور باز و براي عموم قابل ديدن است .
کانال پلوس به لحاظ پولي از طريق تبليغات و حق اشتراک ماهانه درآمد كسب ميكند. علاوه بر آن،سهامداران خصوصي (گروههاي مطبوعاتي، ارتباطات، شركتهاي صنعتي، بانكها، بيمهها و غيره) نيزبه تأمين مالي آن ميپردازند.
این کانال که تعداد 245000 مشترك داشت، در حال حاضرداراي تقريباً 000/000/5 مشترك ميباشد.[21]
شبكه France 5: شبکه 5 دیگر كانال دولتي ديگر كشور فرانسه است. شبكه 5 در 13 دسامبر 1994 تاسيس شد. برنامه هاي بسياري همچون مسابقات، برنامه هاي علمي، پخش سريال هاي تلويزيوني و...معمولا از اين شبكه ها پخش مي شود. اين شبكه ها جانبداري از جناح سياسي را به طور اختصاصي و متمايز دنبال نمي كنند و بي طرف هستند. شبکه 5 از ساعت 5 صبح الي 19 عصر از همان كانال پخش ميشود و يك كانال آموزشيمختص دانستن، تعليم و كاربردي است. اين كانال برنامهها و بازيهاي آموزشي، برنامههايي درخصوصحرفهها، فيلم، مستند و... ارائه مينمايد. 93% معلمان كانال شبکه 5 را بسيار جالب توجه دانستهاند.[22]
شبكهM6: يكي ديگر از شبكه هاي اصلي فرانسه با مالكيت خصوصي است. اين شبكه در اول مارس 1987 راه اندازي و شروع به كار كرد. اين كانال داراي برنامههايعمومي است و در طي 24 ساعت اساساً سريال داستاني، برنامههاي موسيقي مختص جوانان، اخبار،مجلات تصويري و مستند پخش ميكند. اين شبكه متعلق به موسسه گروه ام 6 است و عمده ترين برنامه هاي اين شبكه ، پخش موسيقي و فيلم هاي سينمايي است . برنامه هاي خبري اين كانال كوتاه مدت و حداكثر به مدت 6 دقيقه است . گفتني است كه اين شبكه به شركت راديو و تلويزيوني لوكزامبورگ [23]وابسته است.[24]
شبكه Arte: آرته پس از حذف شبكه تلويزيوني فرانسه TV5 پا به عرصه وجود گذاشت. اين شبكه تلويزيوني با همكاري فرانسه و آلمان از 30 آوريل 1991(30 مه 1992 ) به راه افتاد و با شبكه هاي تلويزيوني اروپايي آر.تي .بي. اف در بلژيك، اس.آر.جي - اس. اس. آر و ايده سوئيس در سوئيس ، تي.وي.اي در اسپانيا ، تي.وي.پي در لهستان، او.آر.اف در اتريش، ايگرگ .ال. ئي در فنلاند، ان.پي .اس در هلند ، بي . بي.سي در انگلستان و اس. وي. تي در سوئد همكاري دارد.اين شبكه تلويزيوني همزمان به زبان فرانسوی و آلمانی از استراسبورگ براي سراسر اروپا برنامه پخش مي كند. بنابراین،آرته يك شبكه مشترك تلويزيوني فرانسه – آلماني است كه ازيك بٍعد اروپايي برخوردار است . هدف از ايجاد اين شبكه تلويزيوني، بالا بردن شناخت اروپائيان از يكديگر بوده است. اين شبكه در مرحله اول اولويت خود را به گسترش و پوشش برنامه هاي هنري در سطح ارو پا و در مرحله دوم پخش برنامه در كشورهاي فرانسوي زبان و آلماني زبان قرار داده است . كار اصلي اين شبكه توليد و پخش مستندهاي مختلف از نقاط مختلف دنيا است.
شبكه تلويزيوني آرته در همان آغاز کار ، بودجه اي نزديك به 500 ميليون فرانك را جهت برنامه هاي خود اختصاص داد كه از اين ميان 35% آن براي خريد و 65% ديگر آن جهت توليدات مشترك برنامه و فيلم صرف گرديد . گفته می شود شبكه آرته به وسيله 30 ميليون خانواده اروپايي كه 11 ميليون آن آلماني و 16 ميليون فرانسوي و 8/1 ميليون بلژيكي دريافت و تماشا مي گردد . این كانال فرهنگي فرانسوي ـ آلماني كه از ساعت 19 الي 3 صبح از كانال پنجم پخش ميشود، برنامه عصرهاي موضوعي، فيلم، اخبار، سريالهاي داستاني، مستند را عرضهمينمايد.[25]
شبكه EURO NEWS :شبكه تلويزيوني – خبري اورو نيوز كه باهدف خبر رساني از طريق ماهواره به وجود آمده است كليه پوشش خبري خود را از خبرگزاري ها تهيه مي كند و به پنج زبان مختلف روزي 20 ساعت برنامه خبري ارائه مي نمايد . ويژگي اين شبكه يكي اروپايي بودن و ديگري ارائه برنامه هاي خود به چندين زبان مختلف است . برنامه هاي خبري شبكه مزبور به صورت تصويري و بدون مجري برگزار مي شود و هرنيم ساعت يك برنامه خبري 10 دقيقه اي ارائه مي نمايد . در فرانسه از طريق كابل حدود 14 ميليون نفر به شبكه مزبور مشترك هستند . قرار است در آينده نزديك شبكه مزبور بهزبان عربي نيز برنامه پخش نمايد . در حال حاضر اين شبكه در كشورهاي شمال آفريقا ( مصر ، الجزاير ، تونس ) پخش مي گردد . لازم به ذكر است اين شبكه 25 كارمند دائمي و 30 كارمند غير دائمي دارد .
شبكه LA CHAINE INFO: شبكه خبري ال سي اي كه فعاليت خود را از تاريخ 24 ژوئن 1994 شروع كرد يك شبكه خبري 24 ساعته مشابه شبكه خبري سي ان ان آمريكا مي باشد . اين شبكه هر 20 دقيقه يك بخش خبري حاوي اخبار و گزارش ويژه و مباحثه دارد . مديريت اين شبكه بر عهده معاون مدير كل اتی ین موگه[26] مي باشد. اين شبكه با بودجه سالانه اي معادل 160 ميليون فرانك كه از طريق شركت بویگ سهامدار عمده تامين مي گردد، فعاليت خود را شروع كرد. اين شبكه در آغاز كار 400 هزار خانواده فرانسوي در پاريس و حومه آن و چند شهر بزرگ فرانسه را از طريق سيستم كابل و ماهواره تحت پوشش قرار خواهد داد . اين شبكه داراي 160 عضو مي باشد كه 80 نفر آن را خبرنگار تشكيل مي دهند . اعضاي اين شبكه را پرسنل خبري ت.اف.1 و شبكه تلويزيوني 5 منحل شده فرانسه و مجريان و نمايندگان واحد هاي تلويزيوني و راديويي منطقه اي تشكيل مي دهند . اين شبكه در نظر دارد در آينده نزديك حوزه فعاليت خود را در سطح اروپا از طريق سيستم ماهواره اي گسترش دهد.[27]
فرانس 24: شبكه فرانس 24 از 6 دسامبر 2006 كار خود را آغاز كرد و 24 ساعته به پخش برنامه به زبان هاي فرانسوي و انگليسي و عربی مي پردازد. ايده راه اندازي فرانس 24 از ژاك شيراك ، رئيس جمهور وقت فرانسه بود. شيراك و بسياري از نخبگان فرانسوي برآن بودند كه اطلاع رساني و خبر پراكني در قضاي بين المللي رفته رفته به انحصار شبكه هاي آنگلو ساكسون( آمريكايي و انگليسي) در آمده و فرانسه در اين زمينه به حاشيه رانده شده است. بنابراين بايد افكار عمومي جهان را از ديدگاه هاي فرانسه و اروپا آگاه نمود و ارزش هايي همچون لائيسيته را بيش از پيش تبليغ و ترويج كرد.حمله نيروهاي آمريكا و انگلستان به عراق وبازتاب اندك مخالفت فرانسه با اين اقدام در رسانه ها از عواملي بود كه عزم رهبران فرانسه را به راه اندازي فرانس 24 جزم كرد.
براي نخبگان سياسي و رسانه اي فرانسه كه هنوز هم براي جايگاه و اعتبار بين المللي زبان كشورشان اهميت بسيار قائلند، آسان نبود كه ولو غير مستقيم به برتري زبان انگليسي در جهان اذعان كنند و براي اشاعه و تبليغ درك و نگاه فرانسوي از تحولات جهان، دست به دامن زبان بيگانه شوند. افزون بر اين، نگراني پاريس از محدود شدن نفوذ فرهنگي و سياسي فرانسه در خاورميانه انگيزه اي بود كه فرانس 24 پخش برنامه به زبان عربي را هم در دستور كار خود قرار دهد و در اين منطقه نيز به رويارويي با سي. ان .ان و بي . بي . سي و الجزيره برخيزد.
فرانس 24 بيش از 340 همكار از 28 كشور جهان دارد كه هريك دست كم به دو زبان آشنايند. 200 خبرنگار و روزنامه نگار نيز در سراسر جهان به صورت آزاد با فرانس 24 همكاري دارند. فرانس 24 با همكاري شبكه تلويزيون عمومي فرانسه( فرانس تلويزيون9 و بزرگترين شبكه خصوصي آن كشور ( تي. اف . 1) به راه افتاده و زير نظر وزارت امور خارجه فرانسه كار مي كند. نظارت دستگاه ديپلماسي فرانسه بر فعاليت هاي فرانس 24 از نظر مسئولان اين شبكه به معناي عدم استقلال ان نيست و خبرنگاران و گزارشگران در تهيه مطالب خود از آزادي كامل برخوردارند. بودجه فرانس 24 كما بيش 80 ميليون يورو در سال است. برآورد دست اندركاران اين شبكه اين است مه 250 ميليون در اروپا و آسا و آفريقا بيننده برنامه هاي اين شبكه اند. پخش اخبار در هر نيم ساعت، پخش گزارش و خبر در باره شيوه هاي متفاوت زندگي و نيز در زمينه هاي فرهنگي، اقتصادي، زيست محيطي و حقوق بشر و همچنين برگزاري ميزگردهايي با شركت كارشناسان در نقلط بحران خيز از مواردي است كه در جدول برنامه هاي فرانس 24 به چشم مي خورد. همكاري نزديك فرانس 24 با شبكه دويچه وله آلمان تاكيدي بر جنبه هاي اروپايي اين شبكه است.[28]
تبليغات تلويزيوني در فرانسه
ژنرال دوگل در نوامبر 1967 به نخست وزيرش، ژرژپمپيدو، اجازه پخش آگهي هاي تلويزيوني را داد و اين مساله باعث يكي از سخت ترين درگيري هايي شد كه فرانسه تاآن زمان، باآن روبه رو شده بود. اول اكتبر 1968، ساعت 47/19 دقيقه، فرانسوياني كه مشغول تماشاي تلويزيون بودند، ناگهان شخص پيژاما پوشيده اي را كه تازه از خواب برخاسته بود، روي صفحه گيرنده هاي خود ديدند كه به سرعت، به سوي يخچال رفت و بسته اي پنير بورسن برداشت. در اين آگهي، او ظرف 30 ثانيه، 18 بار نام بورسن را تكرار كرد. با اين تبليغ كوتاه، آگهي هاي تلويزيوني در فرانسه متولد شد. آن هم، درست چند ماه بعد از ماه مه كه فرانسويان مي پنداشتند جامعه مصرفي مرتد است. فردای آن روز از كساني كه اين آگهي را ديده بودند آماري گرفته شد: 55% راضي و 45% ناراضي بودند. نخستين آگهي با مخالفت شديد احزاب سياسي روبه رو شد.
با اين كه در ابتداي كار جانب احتياط را گرفتند، باز هم از اهميت مساله كم نشد: تمامي محصولات اجازه تبليغ در تلويزيون را نداشتند. هیات وزيران مجوز تبليغ كالاها را در تلويزيون صادر مي كرد. اولين فهرست از محصولات واجد شرايط متعلق به كالاهايي بودكه در آن زمان اولويت داشتند: 25% وسايل منزل(گاز، يخچال، جاروبرقي، اتو و...) 25% منسوجات و 50% مواد خوراكي . بعدها به تدريج انواع اتومبيل، مواد پاك كننده، و لوازم آرايشي به جرگه تبليغات پيوستند. مدير سازمان تبليغات تلويزيوني را نخست وزير انتخاب مي كرد و نخستين كسي كه عهده دار اين سمت جديد شد، ژان كلود سروان شربر بود.
قوانيني نيز در اين باره وضع شده بود: هرگز بين دو برنامه آگهي پخش نشود و آگهي ها فقط، قبل از خبر پخش شوند. حتي رعايت اين احتياط ها براي فرو نشاندن خشم مخالفان كافي نبود. احزاب سياسي خشمگين شده بودند و مطبوعات نيز موقعيت خود را در خطر مي ديدند. در آوريل 1968 در مجلس درگيري شديدي بر سر اين مساله روي داد. طرحي ارائه داده شد كه به موجب آن براي تصميم گيري هاي دولت، در اموري اين چنين مهم – اجازه پخش تبليغات از تلويزيون – محدوديتي قائل شوند. از كمونيست ها گرفته گرفته تا راست گراها ، همه و همه ، دولت را براي به وجود آوردن چنين وضعيتي سرزنش كردند. عاقبت، مجلس سنا به كمك دولت شتافت و به اين قضيه خاتمه داد. قضات عالي رتبه زيركانه اعلام كردند كه شبكه او.ار.ت.اف براي تامين بودجه، حق يافتن منابع در امدي جديد را دارد به شرط اين كه، اين درآمد از طريق شبه ماليات تامين نشود. سرانجام، تصميم به نفع دولت گرفته شد. امروز دیگر هيچ كس نمي تواند از تبليغات تلويزيوني بگذرد: نه شبكه هاي خصوصي و نه شبكه هاي دولتي ، حتي بينندگان و آگهي دهندگان نيز از اين امر مستثني نيستند. امروزه مقررات پخش آگهي در تلويزيون فرانسه اين چنين است : بيش از 12 دقيقه آگهي در ساعت مجاز نيست. آگهي ها روي شبكه هاي تجاري نبايد از 4 دقيقه و نيم و در شبكه هاي دولتي از 6 دقيقه، به طور ممتد تجاوز كند و فقط پخش يك بار آگهي در بين فيلم مجاز است كه به دو بار رسيد. بيشترين سهم تبليغاتي را شبكه ت.اف 1 با 55% دارا ست.
3-2-12- شبكه هاي ماهواره اي
به طور كلي صدها كانال تلويزیوني در فرانسه وجود دارد. اين شبكه ها گاه از طريق ماهواره و گاهي به صورت كابلي عرضه مي شوند. سيستم جديد TNT سيستم جديدي است كه با استفاده از يك مودم مخصوص مي توان تعداد زيادي از شبكه هاي تلويزيوني را دريافت كرد. با اين سيستم عملا تمامي آنتن ها از بام خانه ها جمع مي شوند و همه مردم مي توانند با يك جعبه كوچك تصاوير تلويزيوني را دريافت نمايند. در حال حاضر مناطق مختلف کشور فرانسه بتدریج و با توسعه فناوری مربوط به تصویرهای دیجیتال تلویزیونی مجهز شده اند و در حقیقت فرانسه فناوری دیجیتال را در تصاویر تلویزیونی عملی کرده و همه شهروندان از کانال های ماهواره ای برخوردار شده اند.
50 كانال فرانسوي ديگر (و تقريباً 200 كانال خارجي) كابلي يا ماهوارهاي به اين 7 كانال دولتي وخصوصي اضافه ميشود. كانالهاي كابلي يا ماهوارهاي، يا كانالهاي موضوعياند و يا به گروههايخاص اختصاص دارند.
كانال J براي سنين 2 الي 14 ساله، كانال Jimmy براي سنين 80ـ60، كانال Cin-cinfil برايدوستداران سينماي سياه و سفيد و كلاسيك، كانال Cin-cinma براي دوستداران سينما، كانال EuroSport براي تمام كساني كه به ورزش علاقمندند، كانال Planete براي دوستداران مستند و گزارش، كانالTva براي بانوان، كانال Euronews و غيره از معروفترين كانالهاي كابلي يا ماهوارهاي هستند.
لازم است براي كانال اطلاعرساني (LCI) شعبه اول تلویزیون و نخستين كانال 24 ساعته فرانسه جايگاهويژهاي را اختصاص داد.همچنين ميتوان به كانالهاي مخصوص حيوانات، اتومبيل، شكار و صيد، مسابقات اسبدواني،تاريخ، هواشناسي، موسيقي كلاسيك، فيلمهاي پليسي، سفر و غيره اشاره نمود.
امروزه بوكههاي[29] برنامههاي ماهوارهاي درحال گسترش است زيرا براي انتخاب بهترين كانال امكان را به بيننده ميدهد و ديگر اينكه با رقابت كانالهاي بيگانه مبارزه مينمايد. در حال حاضر سه بوکه وجود دارد: كانال ماهوارهاي كه متعلق به کانال پلوس است و 20 كانالموضوعي را با اشتراك عرضه مينمايد. TPS كه متعلق به TF1 است و به مشتركيناش 15 كانال ميدهد.AB sat جمعيت توليد برنامه با 15 كانال است.
دولت فرانسه يك سياست ديداري ـ شنيداري خارج از مرزها توسط TV5 و CFI (كانال بينالملليفرانسه) در چارچوب سياست فرهنگياش دنبال ميكند.
TV5 يك كانال فرانكوفوني (مناطق فرانسوي زبان) است كه از طريق شبكههاي كابلي ماهوارهاي درسرتاسر جهان قابل دريافت ميباشد. اين كانال، برنامههاي كانال دولتي فرانس 2 و فرانس 3وتلويزيونهاي دولتي بلژيك، سوئيس، كانادا و كبك يعني پنج كشور فرانسه زبان را ارائه ميدهد.
كانال بينالمللي فرانسه (CFI) توسط ماهواره پخش ميشود و به مثابه ويترين توليد ديداري ـ شنيداري فرانسه در جهان است. CFI برنامههاي علمي را براي پنج منطقه آفريقا، اروپاي مركزي وشرقي، خاورميانه و خاور نزديك، آسيا و آمريكاي لاتين عرضه مينمايد.
شبکه خبری ماهواره ای
ژاك شيراك رييس جمهوري فرانسه نيز در سال 2002 ميلادي و كوتاه زماني پس از برگزيده شدن مجدد به عنوان رييس جمهوري اين كشور آشكارا از ضرورت برپايي شبكه بينالمللي پخش اخبار تلويزيوني به زبان فرانسه سخن گفته بود.
با توجه به قدمت فعاليت بنگاههاي خبري در فرانسه، اين كشور را ميتوان يكي از پيشگامان اطلاع رساني و پوشش بينالمللي اخبار و رويدادهاي جهان دانست. فرانسه ميخواهد با اين شبكه خبري ، به عنوان نمادي از قدرت رسانهايش در جهان عمل كند و همچنين توان حضور فرهنگ و زبان اين كشور در عرصه ارتباطات و خبر رساني بينالمللي را نشان دهد، و و هم چنين ۱۵۰ميليون فرانسه زبان را در پنج قاره جهان تحت پوشش خود قرار دهد.
شبكه خبري بينالمللي فرانسه داراي ۳۹۸نيرو است كه از اين تعداد۱۷۰ تن روزنامه نگار مسلط به دو زبان بينالمللي هستند كه در سطح ۹۰كشور جهان براي پوشش و اخبارفعاليت خواهند كرد.
سهامداران اين شبكه خبري، تلويزيون دولتي و شبكه تلويزيوني يك خصوصي فرانسه ميباشند. بودجه سالانه آن به ۸۰ميليون يورو بالغ ميشود.
در زمان حاضر اگرچه بخش فرانسوي شبكه خبري اروپا يا "يورو نيوز" يكي از جلوههاي حضور فرانسه در پوشش تصويري مسايل مهم جهاني است، اما بايد توجه داشت اين شبكه به دليل برخي محدوديتها از جمله ترجمه همزمان به چندين زبان زنده جهان و حضور نداشتن عناصر مهم ارتباطي چون گويندگان خبر و خبرنگاران اعزامي به نقاط مختلف جهان، از پويايي كامل برخوردار نيست.
از سوي ديگر اين شبكه، كانالي اروپايي با در نظر داشتن مسايل خاص اين قاره و نه شبكهاي فرانسوي و مختص به ديدگاههاي خاص پاريس نسبت به مسايل مهم جهاني است.
شبكه فرانسوي "تي.وي.پنج" نيز يكي ديگر از معدود جلوههاي حضور شبكهاي بينالمللي به زبان فرانسه در جهان است. اين شبكه كه با نظارت سازمان كشورهاي فرانسه زبان "فرانكوفوني" و با مشاركت كشورهاي فرانسه، بلژيك، سوييس و كانادا، پوشش كاملي را براي نقاط مختلف جهان فراهم آورده است همه روزه در چندين نوبت اقدام به پخش اخبار و گزارشهاي خبري ميكند. با اين حال اين شبكه بينالمللي نيز به هيچ وجه تامينكننده نقطه نظرات كارشناسان مسايل ارتباطي فرانسه به عنوان شبكهاي خبري و با پوشش موثر رويدادهاي مهم جهان محسوب نميشود.
بايد توجه داشت كه "تي.وي.پنج" شبكهاي براي گسترش زبان و فرهنگ فرانسه است كه شامل بخشهاي متنوعي از جمله پخش فيلم ،سريال و برنامههاي مستند تلويزيوني بوده و پخش خبر تنها بخش محدودي از برنامههاي آن را در بر ميگيرد. علاوه بر آن سياستگذاريهاي كلي اين شبكه نيز با مشورت و نظارت مجموع كشورهاي فرانسه زبان تاسيسكننده آن صورت ميگيرد. به عبارتي ديگر فرانسه را نميتوان تنها مالك اين شبكه بينالمللي دانست.
شبكه مهم ديگري كه از اوايل دهه ۱۹۹۰ميلادي با عنوان يك شبكه خبري تمام عيار در فرانسه آغاز به كار كرده است، شبكه كابلي "ال.ث.يي" وابسته به شبكه اول تلويزيون فرانسه "تي.اف.يك " ميباشد.
"ال.ث.يي" كه تقريبا به طور ۲۴ساعته اقدام به پخش خبر و گزارشهاي ويژه خبري ميكند، درطول بيش از يك دهه فعاليت خود در عرصه خبررساني در كشور فرانسه كارنامه قابل قبولي از خود بر جاي گذاشته است. اين شبكه خبري علاوه بر پوشش منظم رخدادهاي سياسي و اقتصادي واجتماعي فرانسه، به بازتاب مهمترين مسايل جهاني نيز ميپردازد. با اين همه "ال.ث.يي" اصولا شبكهاي است كه براي پخش در خاك فرانسه طراحي شده است و و هدف اصلي راه اندازي آن، پاسخ به نيازهاي خبري شهروندان فرانسوي است. به همين دليل "ال.ث.يي" هيچ دفتر نمايندگي در خارج از اين كشور ندارد و تنها گاهي اوقات به هنگام بروز رويدادهاي مهم سياسي جهان اقدام به اعزام گروههاي محدود خبري خود به اين مناطق ميكند.
علاوه بر اين شبكه خبري، ديگر كانالهاي تلويزيوني فرانسه از جمله شبكههاي يك، دو، سه و شش و همچنين شبكه كابلي"پلوس" اين كشور همگي براي پخش در قلمرو فرانسه و نه محيطي بينالمللي و نه با هدف پوشش دادن رخدادهاي بينالمللي طراحي شدهاند.
اين امر به ويژه در عصر ارتباطات و رقابت گسترده شبكههاي تلويزيوني خبري بينالمللي نميتواند تناسبي با جايگاه تاريخي و سنتي فرانسه درجهان و به ويژه حوزه وسيع و پهناور زباني اين كشور داشته باشد. امروزه گستره كشورهاي فرانسه زبان جهان، از آفريقاي سياه و شمال اين قاره تا آمريكاي شمالي و كاراييپ و حوزه آمريكاي لاتين ازيك سو و از جزاير پولونزي در اقيانوس آرام و اقيانوسيه از سوي ديگر تا قلب اروپا را شامل ميشود. علاوه بر آن دهها ميليون تن ديگر كه به اين زبان آشنايي دارند و به عنوان زبان دوم و يا مورد علاقه خارجي خود به آن تكلم ميكنند در ديگر نقاط جهان پراكندهاند. با در نظر گرفتن اين گستره قابل توجه جغرافيايي و اهميت تغذيه خبري آنان به زبان مادري و يا مورد علاقهشان، حضور كمرنگ فرانسه در عرصه تلويزيونهاي خبري بينالمللي بيش از پيش سووال برانگيز شده بود. براساس همين ضرورت بود كه فرانسه تصميم گرفت تا اين شبكه بينالمللي خبري را راه اندازي كند. جايگاهاين شبكه خبري بينالمللي نزد سياستمداران و مسوولان فرهنگي فرانسه فراتر از جنبه ارتباطاتي و خبر رساني است و به عنوان يكي از ابزارهاي مهم ترويج زبان و فرهنگ فرانسه و تقويت آن درجهان مطرح ميباشد.
4-2-12- اينترنت
اینترنت در فرانسه پیش از 1994 توسط شرکت ها و دانشگاه ها استفاده می شد. از سال 1994 خدمات اینترنتی به صورت عمومی عرضه شد. از سال 2000 به بعد است که کاربران اینترنتی به صورت جهشی افزایش یافتند. فرانس نت و فری جزو اولین شرکت های خدماتی اینترنتی بودند. آئول به دلیل عرضه سی دی های رایگان و انبوه و به دلیل قیمت مناسبش بین سال های 1996 تا 2000 موفقیت بزرگی را کسب کرد .بر اساس آمار 2010 فرانسه با جمعیت 64768389 نفر دارای بیست میلیون اشتراک اینترنتی و 3/42 میلیون کاربر اینترنتی بعد از آلمان و انگلیس سومین جایگاه را در اروپا داشته است.به عبارتی 9/68٪ جمعیت فرانسه از خدمات اینترنتی بهره مند شده اند. شرکت های عرضه کننده خدمات اینترنتی عبارتند از: اورانژ( 87/45٪)، فری ( 01/23٪) ، اس. اف.ار(95/22٪)، بویگ تله کوم(77/5٪) و شرکت های دیگر( 57/6٪). متوسط سرعت اینترنت 44 مگابیت بر ثانیه است که این سرعت برای اکثر کاربران خانگی 6/4 مگابیت برثانیه است. آی اس پی" فری با 29 یورو در ماه خدمات اینترنت با پهنای باند، پهنای باند تلفن و تلویزیون از راه اینترنت را عرضه می کند. از آنجا که " روستائیان و ساکنان مناطق دور افتاده فرانسه نیز از اینترنت پرسرعت در این سال ها برخوردار شده اند گفته می شود بیش از 94 درصد از کاربران اینترنت در فرانسه به اینترنت پرسرعت با پهنای باند دسترسی دارند.[30]
با همت شهرداري پاریس، اين شهر زير پوشش اينترنت بيسيم و رايگان قرار گرفته و به (آنلاينترين) پايتخت بزرگ جهان تبديل شده است.
کارشناسان رسانه ها در فرانسه بر این باور هستند که پس از تلویزیون ، اینترنت به مهمترین منبع خبری برای شهروندان تبدیل شده و حتی از رادیو و رسانه های مکتوب نیز پیشی گرفته است. امروز نمی توان اینترنت را از تبلیغات انتخاباتی و نیز از خبر رسانی تفکیک کرد. وب و وبلاگ، نقش به سزايي در انتخابات رياست جمهوري فرانسه ايفا کرده اند. وب همواره در رويکرد سياسي اين کشور تاثير گذار بوده ، و در ميان فرانسويان بسيار محبوب است: از هر دو فرانسوي، يک نفر با وب سرو کار دارد و در فرانسه حدود 4 ميليون وبلاگ، فعال هستند. احزاب سياسي فرنسه زماني متوجه اهميت وب شدند که کشورشان به همه پرسي قانون اساسي اتحاديه اروپا در سال 2005 راي منفي داد. "رسانه ها جواب مثبت دادند، اما وب "نه" گفت." در انتخابات ریاست جمهوری سال 2007 فرانسه نقش اینترنت کم رنگ تر بود و به وبلاگها محدود می شد و برخی از نامزدها کمتر به اینترنت توجه می کردند. سگولن رويال( رقیب سارکوزی)، نوعي استراتژي در پيش گرفت که رکن اصلي آن بحث و مناظره بود. اما در مقابل، سارکوزي توجه خود را تنها معطوف به سايت خود کرد. تيم رويال نقشه اي از وبلاگ هاي حامي تهيه کرده بود. چهل کارشناس، پيام ها و پيشنهاد هاي مردم را به دقت بررسي مي کردند و ايده هاي مهم را جدا مي کردند. سارکوزي فعاليت خود را در دنياي مجازي از سال 2006 آغاز کرد. گروه حاميان سارکوزي در وب، بسيار فعال بودند. "لواکدو موريه" که براساس آخرين رتبه بندي، بانفوذترين و محبوب ترين بلاگر فرانسه است، به طور غير رسمي در مسايل مربوط به وب، به سارکوزي ياري رساند. بنابراین، هر دو کانديدا از وب هوشمندانه استفاده کرده بودند. اما يکي، از آن به عنوان تکنيک استفاده کرد و ديگري وب را وسيله اي در کنار برنامه اش قرار داده بود و آن که تمرکز بيشتري بر روي اين مساله داشت پيروز شد. در سال 2012 با توجه به این که سی میلیون فرانسوی عضو فیس بوک و چندین میلیون عضو توئیتر بوده اند، تغییرات در تبلیغات انتخاباتی کاملا مشهود بوده و راههای جدید ارتباطی، رای دهندگان را به بازیگران اصلی تبلیغات انتخاباتی تبدیل نموده بود. باید خاطر نشان کرد که با وجود اهمیت اینترنت در فرانسه اما وب هنوز نتوانسته جايگزين قدرت جادويي تلويزيون شود.
وبلاگ نويسي
فرانسه از جمله كشورهايي است كه با رشد پديده وبلاگ نويسي رو بهرو بوده و اين روند هر روزه شتاب بيشتري به خود ميگيرد. فرانسويها واژه وبلاگ را به "بلوگ" برگرداندهاند تا زبان فرانسه را پاس داشته باشند. نگاهي به وبلاگهاي منتشره در اين كشور نشان ميدهد كه وبلاگ بر خلاف بسياري از جوامع رو به رشد، ابزار مبارزه سياسي و اجتماعي نيست و بيشتر جوانان از آن بهعنوان وسيلهاي براي ابراز احساسات و عواطف جواني و تبادل تجربههاي رمانتيك خود سود ميجويند. سهولت استفاده، احساس اقتدار از داشتن يك رسانه شخصي و تقسيم دانستههاي شخصي با ديگران از جمله انگيزههايي است كه افراد را به سوي وبلاگ نويسي ميكشاند. اين نشريه مجازي كم هزينه، موثر و پر مخاطب امروزه در فرانسه ۲/۵ ميليون نفر را جذب كرده است. افزون بر اين موارد، سياستمداران نيز به جمع وبلاگ نويسان پيوستهاند.
اولين وبلاگهاي فرانسوي در سال ۱۹۹۶پا به عرصه وجود گذاشتند و امروز با گوناگوني موضوعات و فراواني نويسندگان، در كنار ساير موارد عادي مانند خاطره نويسي، سفرنامه، خبر، موسيقي، طنز و ... به وبلاگهاي تخصصي عكس (فتو بلاگ)، مد (كاستينگ) و فيلم (ويديو بلاگ) نيز تقسيم ميشوند.
"اسكاي بلاگ" فرانسه پيشتازترين سايت براي دادن فضا به متقاضيان وبلاگ است. "اسكاي راك" زير مجموعه اسكاي بلاگ است كه طراحان اوليه آن از شنوندگان و علاقهمندان موسيقي راديو بودهاند و بعد با پديد آمدن اينترنت، به اين فكر افتادهاند سيل مشتاق جوانان را در جايي گرد آورند و امروزه با داشتن بیش از ۱۰۰هزار مشتري وبلاگ نويس از اين بابت خرسندند. اين سايت در هر ۱۲ثانيه يك صفحه جديد به خود ميبيند و تاكنون بیش از100 ميليون مقاله و ۱۴۸ميليون پانويس را در خود جاي داده است. براساس آمارهاي جهاني، امروزه از بين ۱۴ تا ۳۴ميليون بلاگري كه در سراسر اين شبكه جهاني شكل گرفته، سهم فرانسه تا ۲۲درصد ارزيابي ميشود. "اسكاي بلوگ"، "اسكاي نت بلوگ"، "يوبلوگ"، "نيوكي"، "ژورنال سكره"، "مون بلوگ"، "اروپ دو بلوگ"،" كانال بلوگ"، "بلوگ" و "او- ا- فور" بهترتيب استقبال، از سايتهاي مادر وبلاگنويسي در فرانسه است.
از نظر زبان، هنوز فرانسويها پس از انگليسي دومين زبان كاربران وبلاگنويسي را در جهان به خود اختصاص ميدهند. امروزه در "ث.ان.ار.اس" يا مركز تحقيقات علمي فرانسه حوزه مطالعات وبلاگ داير شده تا به بررسي ابعاد و تاثيرات اين مساله اجتماعي همت گمارده شود.
رفتار امروز وبلاگ نويسها، بهگفته مسوولان سايتهاي مادر، نسبت به روزهاي نخست اندكي تعديل شده زيرا ابتدا اين سايت توسط كساني اشغال ميشد كه بيشتر به هرزگي تصويري يا نوشتاري ميپرداختند ولي اكنون به بيان رمانتيك و احساسي گرايش يافته است. مقامات ناظر بر اينترنت و وبلاگ نويسي در فرانسه نسبت به فحاشي و فرقهگرايي، نژاد ستيزي و بويژه سوءاستفاده جنسي از كودكان حساسيت دارند. اين نكته با دستگيري و محاكمه باندهاي آزار جنسي كودكان در فرانسه تشديد شد و امروزه گرفتن تصاوير از كودكان در فضاهاي عمومي جز در موارد مجاز، از سوي دولت ممنوع شده است.
در مركز "اسكاي بلاگ" چند نفر روزانه صفحات شخصي وبلاگ نويسان را مرور و كنترل ميكنند. اين افراد روزانه ۸۰ تا ۱۰۰هزار تصوير را بازديد ميكنند كه حاصل آن بستن حدود ۶۰وبلاگ در روز است.
همچنين تحقيقات نشان ميدهد فرانسويان نسبت به ملتهاي ديگر از افشاي هويت و ماهيت خود در وبلاگها ابايي ندارند، آنان با چهرههايي آشكار و هويتي نمايان به بيان آرا، عقايد و تمايلات خود ميپردازند. بسياري از مشتريان وبلاگ نويس اين سايتها پس از مدتي ، دست به طراحي سايت مستقل زده و يك پايگاه اينترنتي شخصي داير كردهاند. آنان با تجربه وبلاگهاي رايگان پا به دنياي سايتهاي حرفهاي ميگذارند و در حوزه جديد عنصر سود و زيان مادي نيز به موارد قبلي اضافه ميشود. در اين مرحله بسياري از آنان براي گردش مالي سايت به جذب تبليغات بازرگاني روي ميآورند. همچنين سايتهاي حرفهاي امكانات بيشتري نيز به آنان ميدهند تا با طراحي كاملتر و متنوعتر بتوانند فضاي حرفهاي را سامان دهند. ولي امروزه برخي از سايتها نيز صفحههاي وبلاگ مشتريان خود را بهاگذاري كردهاند، روزنامه معروف "لوموند" از جمله آنهاست كه ميتوان حدس زد شهرت و اعتبار اين رسانه بينالمللي از مهمترين دلايل پولي بودن وبلاگ نويسي در آن باشد.[31]
تشدید مجازات کپی غیر مجاز از اینترنت
یک قانون جدید در فرانسه، مجازات کسانی را که به طور غیرمجاز از موزیک، فیلم یا نرمافزار عرضه شده در اینترنت ، کپیبرداری میکنند، شدیدتر کرده است. بر اساس این قانون که از تصویب پارلمان و شورای قانون اساسی فرانسه گذشته است، قاضیها میتوانند متخلفان را به محرومیت استفاده از اینترنت تا یک سال، یا جریمهی نقدی سنگین یا حتی زندان محکوم کنند. بر اساس این قانون پس از دو اخطار به دانلودکنندگان غیرقانونی موسیقی و فیلم که اولی با ایمیل و دومی با نامه صورت میگیرد، در مرتبه سوم به قطع اینترنت مبادرت خواهد شد. از اوایل سال 2010 در صورت مشاهده تخلف دسترسی عاملان آن به اینترنت قطع و به این ترتیب هکرها مجبور خواهند شد برای ادامه استفاده از اینترنت حق اشتراک بپردازند که در صورت خودداری از این اقدام مشمول مجازات مضاعف خواهند شد. نهادهای تولیدکننده فیلم و موسیقی از این قانون حمایت کردند. فرانسه با تصویب این لایحه نخستین کشور اروپایی است که قانون قطع دسترسی به اینترنت را اجرا میکند.
قانون مبارزه با سایت های غیر اخلاقی اینترنت
مجلس فرانسه قانونی را به تصویب رساند که به دولت اجازه میدهد در مبارزه با جرائم رایانهای و سایت های غیراخلاقی، اینترنت را فیلتر کند. این قانون که "Loppsi 2" نام دارد در اصل چهار پروژه قانون امنیت ملی است که پس از مناقشات و بحث های مختلف سرانجام در مجلس فرانسه تصویب شد. بر پایه این قانون، دولت خواهد توانست بدون حکم قاضی سایت های اینترنتی غیراخلاقی و یا سایت هایی که امنیت ملی را به خطر می اندازند، فیلتر کند. بسیاری از انجمن های آزادی بیان و نمایندگان احزاب مخالف دولت از مخالفان مهم تصویب این قانون به شمار میروند. این مخالفان نگران این مسئلهاند که دولت تنها برای مبارزه با سایت های غیراخلاقی و سایتهای جنایتکاران انفورماتیکی استفاده نکرده و از اختیارات خود برای فیلتر کردن سایت های مخالف خود و سانسور سوء استفاده کند.[32]
5-2-12- مجلات و نشريات تاثيرگذار
مجلات عمومي در فرانسه در جريان دو جنگ جهاني زاده شدند و ميان سال هاي 1950 تا 1970 گسترش يافتند و چشم انداز مطبوعات فرانسه را سخت دگرگون كردند. آزادي در سال 1944 موجب تغيير عميقي در نظام و ساختار مطبوعات فرانسوي شد. [33]پيش از دهه 1980، مجلات عمومي بيشتر به مسائل روز،زنان و ورزش مي پرداختند، ولي رفته رفته مسائل مربوط به جوانان ، برنامه هاي تلويزيوني، انفورماتيك و... را نيز پوشش دادند و امروزه ، خوانندگان با مباحث قومي، زباني، ديني و غيره در اين مجلات روبرو مي شوند.
در فرانسه 67 هفته نامه، 7 ضميمه، 15 دوهفته نامه ، 259 ماهنامه و 80 دوماهنامه منتشر مي شود. 15% مجلات بزرگ عمومي فرانسه را هفته نامه ها تشكيل مي دهند. برخي مجلات نيز در حوزه هايي خاص فعاليت مي كنند؛ براي نمونه مجله ماري كلر ( 1937) ، اِل( 1945) و فُم اكتوئل (1984) بيشتر به مسائل زنان ، مد و آرايش مي پردازند. مجله هاي تِلِه ( 1947)، تِلِه 7 ژور(1960) و تِلِه زد ( 2000) برجسته ترين نشرياتي هستند كه به صورت راهنماي برنامه هاي راديويي و تلويزيوني فعاليت مي كنند. مجله هاي ووآسي( 1987)، كلوزه(2005) و شوك( 2006) بسيار عامه پسند هستند. گفتني است كه فرانسويان بيش از روزنامه، مجله مي خوانند و به زبان آماري، به طور ميانگين در برابر يك روزنامه 7 مجله خوانده مي شود. بر اساس پژوهش9/84 % فرانسويان مجلات را در منزل، 6/6% در زمان اوقات فراغت نزد والدين يا دوستان، 7/3% در محل كار، و 3/2% در سالن هاي مطالعه مطبوعات مي خوانند.بيشترين خوانندگان مجلات را زنان، نوجوانان و سپس كارمندان و مديران سازمان ها تشكيل مي دهند. در اينجا نگاهي به برخي از برجسته ترين هفته نامه هاي خبري فرانسه مي افكنيم:
هفته نامه اكسپرس[34]: اكسپرس اولین مجله خبری كشور فرانسه است و از لحاظ خط مشی سیاسی راستگرا و محافظه كار است. هنگامی كه این مجله مشهور فرانسوی در سال ۱۹۵۳ تاسیس شد، شكل ظاهری آن شبیه به مجله تایم آمریكا بود. شعار زيرِ لوگوي آن چنين بود:"فرانسه توان چشيدن طعم تلخ حقيقت را دارد". اكسپرس در آغاز نشريه اي ضد استعماري و بيشتر متمايل به چپ بود و همين خط مشي توانست در فرانسه موجي تازه اي از چپ جديد پديد آورد. اين هفته نامه در 1964 در پي كاهش چشمگير شمارگانش، فرمت و خط مشي خود را تغيير داد؛يعني كوچكتر و رنگي شد و جهت گيري سياسي را كنار گذاشت و ستون هايش را به روي باورهاي گوناگون گشود و از همين رو نخستين " مجله خبري" و به گفته اي " تايم فرانسه" شد و توجه خود را بيشتر به گزارش ها و مصاحبه هاي طولاني معطوف كرد.
موسس مجله اكسپرس، ژان ژاك سروان شریبر[35] نماینده حزب رادیكال در پارلمان فرانسه و از سوسیالیست های رادیكال بود كه در سال ۱۹۷۳ بیشتر سهام این نشریه را به یك تاجر یهودی انگلیسی الاصل به نام «جیمز گلداسمیت» واگذار كرد. اولین سردبیر مجله اكسپرس فرانسواز ژیرو[36] بود كه همراه با ژان ژاك سروان شریبر، مجله اكسپرس را تاسیس كرد و از سال ۱۹۴۶تا ۱۹۵۳ رئیس هیات سردبیران آن شد. او قبل از آن سردبیر نشریه «اِل» بود و در سال ۱۹۷۴ وزیر امور زنان و در سال ۱۹۷۶ وزیر فرهنگ فرانسه شد. خانم ژیرو در زمانی تبدیل به یك وزنه قدرتمند در ژورنالیسم فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم شد كه زنان زیادی در كار روزنامه نگاری نبودند. زمانی كه فرانسواز ژیرو در سال ۲۰۰۳ درگذشت، وزارت فرهنگ فرانسه او را جزء درخشان ترین اندیشمندان جامعه فرانسه نامید.
مجله اكسپرس شهرت خود را مدیون پوشش موضوعات بین المللی و گزارش های مستند و تاریخی است كه هرازچندگاهی در این مجله به چاپ می رسد. مجله اكسپرس نیز مانند بسیاری از نشریات فرانسوی تحت سیطره یهودیان است، با اینكه روسای جمهوری فرانسه خود نیز متمایل به صهیونیسم بوده و از پایه گذاران حكومت اسرائیل به حساب می آیند، با این حال، از گزند تبلیغاتی این مجله تندرو و متعصب در امان نبوده اند. به طوری كه برخورد شدید مجله اكسپرس با والری ژیسكاردستن رئیس جمهوری سابق فرانسه و ضربات شدید این مجله به آبرو و حیثیت سیاسی نامبرده هرگز از خاطره ها محو نخواهد شد.
فرانسوا میتران و دستیاران او نیز از حملات این مجله در امان نیستند، به خصوص كه بانك اطلاعاتی این مجله در ثبت و ضبط نقاط ضعف سیاسی و مالی سیاستمداران بسیار قوی عمل می كند و می تواند در هر لحظه برای رجال سیاسی مسئله ساز باشد. مجله اكسپرس اخیرا ۴۹ درصد از سهام لوپوئن را خریداری كرده است.
اين نشريه هم اكنون با 350 همكار و بيش از 500 هزار نسخه شمارگان، از مهمترين مجلات خبري فرانسه است كه از اين تعداد نزديك به 125 هزار نسخه در خارج از كشور عرضه مي شود. خبرهاي بين المللي همواره جاي برجسته اي در اين نشريه داشته است. ۴۵ درصد از درآمد این هفته نامه از راه جذب آگهی به دست می آید كه به تازگی به خاطر مسائل مالی برای تعدیل نیروی انسانی تحت فشار قرارگرفته است.مالكیت این هفته نامه فرانسوی متعلق به گروه سوك پرس[37] است كه ۸۰ درصد آن تحت مالكیت داسو[38] است.
هفته نامه نوول اوبسرواتور[39]: این هفته نامه كه اغلب به صورت مخفف Le Nouvel Obs نوشته می شود، یكی از مجله های خبری كشور فرانسه است كه به صورت هفتگی منتشر می شود. این مجله از صاحب نام ترین مجله های اطلاع رسانی در فرانسه و از مهمترین مجله ها ی این كشور از نظر تعداد خواننده و میزان تیراژ به شمار می آید. تیراژ این مجله در حال حاضر بالغ بر ۵۳۸۲۰۰ نسخه در هفته است و دفتر مركزی آن در شهر پاریس قرار دارد.
اگرچه تاريخ انتشار مجله نوول ابسرواتور 1964 است، ولي بنيادگذاري آن به 1950 باز مي گردد. در آن هنگام نشريه اي به نام لوبسرواتور منتشر مي شد كه 4 سال بعد يعني در 1954 نام خود را به فرانس ابسرواتور تغيير داد. اين نشريه در آغاز چپ افراطي بود و در 1960 به " حزب سوسياليست متحد" نزديك شد ولي در پي نزول شمارگان، همانند اكسپرس مواضع سياسي و نام خود را تغيير داد.اين بار هرچند داراي گرايش چپ داشت ولي كمتر تندروي كرد. اين مجله در 1964 با كمك مالي ژنرال پردريل[40] و با مديريت ژان دانيل[41] پا گرفت. از آن تاریخ تاكنون اخبار سیاسی، تجاری و اقتصادی جهان را تحت پوشش خود قرار می دهد. این مجله نقش مهمی در پوشش خبری مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اروپا، خاورمیانه و آفریقا دارد. مهمترین حوزه های مورد توجه این مجله موضوعات سیاسی و ادبی است و به خاطر توجه عمیق و دقیق به مسائل اصلی روز معروف شده است.
مجله نوول آبزرواتور را «مجله روشنفكران فرانسوی» توصیف كرده اند. این مجله از نظر موضع گیری سیاسی سوسیال دموكراتیك است و در زمان تاسیس، بسیاری از اعضای هیات تحریریه آن به حزب سوسیالیست فرانسه تعلق داشتند كه یكی از آنها استفان هسل[42] بنیانگذار این حزب بود. در سال ۱۹۶۳ تركیب هیات تحریریه این روزنامه متشكل از چپ های مختلف بود و در حقیقت این نشریه، خطی در جهت ایجاد همبستگی بین چپ های مختلف در پیش داشت. از كسانی كه با این نشریه همكاری می كردند پی یر ببرد گوا[43] وزیر اقتصاد سوسیالیست ها، و آلن ساواری[44] وزیر علوم سوسیالیست ها را می توان نام برد. در چهلمین سالگرد تاسیس این مجله در ژوئن ۲۰۰۴، اساسنامه جدید آن به تصویب رسید. این اساسنامه اصول كلی این نشریه را چنین بیان می كند:"... نوول اوبسرواتور یك هفته نامه فرهنگی و سیاسی است كه از نظر جهت گیری متعلق به جنبش سراسری سوسیال دموكراتیك است. نهضتی كه همواره خواستار آزادی و عدالت اجتماعی بوده است".
نوول آبزرواتوردارای چندین نشریه وابسته است. این مجله، ضمیمه ای با نام پاریس اوبس[45] را به صورت هفتگی منتشر می سازد كه درباره مسائل داخلی شهر پاریس و منطقه ایل دوفرانس است. ضمیمه دیگر این مجله تله سینه اوبس نام دارد كه شامل مقالاتی درباره تلویزیون و دنیای سینما است. همچنین مجله چالنج كه یك مجله تجاری بین المللی است، در سال ۱۹۸۲ به وسیله نوول اوبسرواتور تاسیس شد. این مجله كه هر دو هفته یك بار منتشر می شود شامل اطلاعاتی درباره شركت های سراسر جهان و مدیران اجرایی آنها است.
در حال حاضر سردبیر نوول اوبسرواتوار لورن ژوفرین[46] است و ژان دانیل[47]، مدیریت هیات تحریریه نوول آبزرواتور را برعهده دارد.وی فرزند یك اسرائیلی است وبازوی راست كلود پردیل رئیس این نشریه به شمار می آید. عده ای از اعضای این مجله در سال ۱۹۷۸روزنامه لومتن، ارگان حزب سوسیالیست را بنا نهادند.[48]
هفته نامه لوپوئن:لوپوئن یكی از مجلات هفتگی فرانسوی و مقبول ترین هفته نامه در جهان است كه در سال ۱۹۷۲به وسیله گروهی از روزنامه نگاران فرانسوی، ازجمله كلود ایمبر كه یك سال قبل از آن از هیات سردبیری مجله اكسپرس خارج شده بودند، تاسیس شد. این مجله از نظر خط مشی سیاسی میانه رو به شمار می آید و دفتر مركزی آن در پاریس قرار دارد. هیات سردبیری مجله لوپوئن از سال ۱۹۷۲ از حمایت گروه هاشت بهره مند و سپس به وسیله كلود ایمبر اداره شد. اين مجله هفتگی پس از تاسیس در سپتامبر۱۹۷۲ روزنامه نگاران سایر مطبوعات پاریسی را به سوی خود فراخوانده و آنها را به استخدام خود درآورد. به این ترتیب تمام توانایی خود را به كار بست تا شكل تازه ای به این مجله بدهد و از مجلات متعلق به نیوز مگزین یعنی تایم مگزین و نیوزویك به طور دقیق الگو برداری می كرد. مجله لوپوئن پس از یك شروع نسبتا سخت در سال۱۹۷۲ به سرعت پیشرفت كرد و تبدیل به رقیبی برای مجله اكسپرس شد. مالكیت این مجله تاكنون چندین بار تغییر یافته است. لوپوئن با داشتن یك میلیون خواننده، تلاش می كند تا ریشه های حوادث جاری بین المللی و دیپلماتیك را به خوانندگان بنمایاند و خود را ملزم به تحقیق دقیق درباره مسائل، جهت تعمق در اظهارنظرهای دریافتی و تصاویر كلیشه ای غالب بر بسیاری از كشورهای جهان می داند. این مجله خبری قبل از هر چیز به مسائل داخلی می پردازد و مطالب آن شامل موضوعات اجتماعی، سیاسی و در وهله بعد فرهنگی و هنری است. شمارگان آن 400 هزار نسخه در هفته است كه نزديك به 5/1 ميليون خواننده دارد. بيشتر خوانندگان آن را مديران سازمان ها و صاحبان مشاغل و... تشكيل مي دهند.[49]
هفته نامه کانار آنشِنه[50] : همه کسانی که با دنيای سياست و مطبوعات فرانسه آشنا هستند ، از اهميّت اين هفته نامه استثنايی آگاهند . تا به امروز، بارها و بارها، چهره های بسيار مطرحی در فرانسه ـ از رييس جمهوری و نخست وزير و وزير و نماینده مجلس گرفته تا پرنفوذ ترين فعالان اقتصادی و سياسی و فرهنگی، طعم تلخ افشاگری های دقيق و مستند اين نشريه «طنز» ـ که بسياری آن را جدّی ترين نشريه فرانسه می دانند ـ را چشيده و گاه بهای سنگينی هم بابت آن پرداخته اند. «کانار آنشنه» و يا به قول دوستدارانش «کانار» در 10 سپتامبر 1915 توسط موریس مارشال[51]، جین مارشال و هانری - پل دِوو گاسیه آغاز به کار کرد و در واقع نزديک به يک قرن، از حيات اين نشریّه هفتگی می گذرد ودر حال حاضر یکی از قدیمی ترین عنوان های مطبوعاتی فرانسه محسوب می شود.اين نشريّه، نخست «انسان آزاد» نام داشت؛ و بعد از آن که در همان آغاز کارش، به تيغ سانسور گرفتار شد، نام خود را به «انسانِ به بند کشيده شده» تغيير داد؛ و اندکی بعد تر هم اردک بودن را بی درد سر تر و در عین حال مناسب تر دانست، و کلمه «انسان» را با کلمه «اردک» معاوضه کرد؛ و كانار آنشنه (يعني اردک به بند کشيده شده) نامیده شد وجالب است که اين اردک به بند کشيده شده، همچنان شعار اوليه خودش (شعار ابتکاری گاسیه در سال 1915) را تکرار می کند که:« تو می توانی قلم مرا بشکنی؛ امّا نمی توانی مرا سر به نيست کنی»
هر چند «کانار»، در مجموع، جزء طيف گسترده چپ فرانسه به حساب می آيد، امّا شايد در همين طيف هم، هيچ جريان عمده ای را نتوان يافت که از «شرّ» اين هفته نامه در امان مانده باشد. در واقع سیاست کانار این است که از هرگونه رسوایی عمومی ( سیاسی ، اقتصادی ، حقوقی و.. )در فرانسه ، همچنین در دیگر کشورها پرده بر می دارد. به عبارتی می توان گفت اگرچه این هفته نامه مستقل است ، ولی حساسیت خود را نسبت به جناح چپ حفظ نموده و با این توصیف هر گونه انحراف سیاسی را به نقد کشیده و مورد انتقاد قرار می دهد. کانار یکی از آخرین روزنامه های تحقیق و بازرسی است که در فرانسه باقی مانده و مورد وثوق همه عوامل دخیل در صفحه شطرنج سیاست فرانسه می باشد.
کانار غالبا سخت گیر و حتی گاهی اوقات بی رحم است ، حتی نسبت به دوستان سیاسی اش ، ولی انتقام گیر نیست. کاپیتان نوزیلار ، رئیس بخش سانسور از سال 1916 تا 1918 ، یکی از اشخاص وفادار به این هفته نامه بود که تا زمان مرگش در سن 95 سالگی آن را آبونمان بوده است .
ژرژ مارشه[52]، دبير کلّ حزب کمونيست فرانسه، يک بار از سر لج گفته بود که من اصلاً اين نشريه را نمی خوانم؛ و چندين بار هم فرانسوا ميتران سوسياليست و دوستان و همراهان او دادشان در آمده بود و اين در حالی است که «کانار» در تمام ايام حيات خود، و در تمام دوره های انتخابات رياست جمهوری و مجلس و شهر و استان، در جهت به پيروزی رسيدن کانديدا های طيف گسترده چپ، و جلوگيری از انتخاب راستگرايان گام برداشته است. این هفته نامه طنز آمیز ، کمترین آگهی تبلیغاتی را در صفحاتش نمی پذیرد و این امر موردی نادر در مطبوعات حرفه ای فرانسه است که به صورت کاغذی منتشر می شوند. کارمندان آن از بهترین دستمزدها در میان مطبوعات فرانسه برخوردارند و در عوض ، نویسندگان آن نمی توانند دربورس بازی یا در نشریات دیگر فعالیت کنند و یا هدیه ای ( به ویژه وسایل تزیینی اداری ) بپذیرند تا سلامت اقتصادی و سیاسی آن حفظ شود.این هفته نامه در ابتدای بعد از ظهر سه شنبه ها چاپ و در روزهای چهارشنبه منتشر می گردد . نقل قول آناتول فرانس در سال 1917 در خصوص این هفته نامه پایان بخش کلام خواهد بود :من فقط کانار آنشنه را می خوانم.[53]
هفته نامه پاري ماچ[54]: پاري ماچ از قديمي ترين مجلات خبري عمومي و سياسي فرانسه است. در 1937 نخستين مجله فرانسوي كه يكسره بر محور عكس پايه گذاري شده بود، با عنوان ماچ منتشر و رفته رفته از نفوذ خاصي بهره مند شد . پيش از آغاز جنگ جهاني دوم ، اين مجله را ژان پرووست[55] خريد . در 1949 مالك مجله نام آن را پاري ماچ گذاشت و بري آن از الگوي مجله لايف استفاده كرد. اين مجله با هدف اثر گذاري بر لايه هاي گوناگون جامعه و معرفي زندگي شخصيت هاي برجسته به ويژه با استفاده از عكس رنگي، در دهه1960 با شمارگاني بيش از 5/1 ميليون نسخه در هفته تبديل به يكي از پرخواننده ترين مجلات فرانسه شد و با وجود كاهش تيراژپ در 2003 ، هنوز با تيراژي نزديك به 770 هزار نسخه از برجسته ترين مجلات فرانسه به شمار مي آيد.
پاري ماچ گاهي تا 70% از كل صفحات خود را به عكس اختصاص مي دهد و باصطلاح در شمار نشريات زرد است. هم اكنون نيز با وجود كاهش شمارگانش ، همچنان نفوذ خود را حفظ كرده و تامين كننده هزينه بيشتر آژانس هاي عكاسي فرانسه است. با توجه به علاقه لايه هاي پايين و مياني جامعه فرانسه به زندگي خانواده هاي سلطنتي، بسياري از شماره هاي پاري ماچ به معرفي سرگذشت اعضاي خانواده هايسلطنتي اروپا و جهان اختصاص دارد ودر 40 سال گذشتته بارها عكس خانواده پهلوي روي جلد اين مجله چاپ شده است. در ماه هاي تابستان شمارگان اين مجله تا يك ميليون نسخه افزايش مي يابد. شعار پاري ماچ اين است: " وزنه واژگان، شوك عكس ها".
هفته نامه كورير انترناسيونال[56]: اين هفته نامه از 1990 منتشر شد و مهمترين مقالات مربوط به مسائل بين المللي را كه در نشريات گوناگون بين المللي منتشر شده را به زبان فرانسه ترجمه و منتشر مي كند. در واقع اين مجله ويترين رويدادهاي جهاني است.
هفته نامه لو فيگارو[57]: اين هفته نامه وابسته به روزنامه فيگارو و سهامدار اصلي آن گروه داسو است. اين هفته نامه به موضوعات عمومي، اجتماعي، فرهنگي، توريستي و برخي مسائل روز فرانسه مي پردازد.
هفته نامه تله راما[58]: تله راما از نخستين هفته نامه هاي برجسته فرهنگي در فرانسه به شمار مي آيد.
6-2-12- روزنامهها
بايد دانست فرانسه كشوري است كه مهد روزنامهنگاري است و سنت روشنفكري در اين كشور همچنان حضوري پررنگ دارد. بيان توصيفي وضعيت مطبوعات فرانسه به دليل پيچيدگي هاي خاص آن ،چندان ساده و دور از خطا نيست.با اين وجود مي توان به صورت بسيار كلي عنوان كرد كه عوامل گوناگوني منجر به ساختاري متفاوت در مطبوعات فرانسه نسبت به كشورهاي ديگر اروپايي شده است. نخستين عامل به ساختار و نقش مطبوعات در جامعه فرانسه باز مي گردد.مطبوعات (بهخصوص روزنامه ها) اين كشور برخلاف كشورهايي كه داراي روزنامه هاي عامه پسند و تيراژ بالايي هستند ، به هيچ وجه تمايل به عامه پسند شدن به معناي مرسوم ندارند . روزنامه هاي فرانسوي با توجه به مخاطب و خاستگاه طبقاتي و تئوريك خود در صدد بيان نقطه نظرات و پيامهاي برگرفته از خاستگاه ياد شده هستند . بنابراين روزنامه هاي فرانسوي با توجه به تنوع مسلكي و مرام سياسيـ انديشهاي جامعه فرانسه ، متنوع ومتكثر هستند. (البته روزنامههايي مانند «مترو» و «بيستدقيقه» كه رويكردي عامهپسند دارند، آرام آرام در جامعه فرانسه مورد پذيرش قرار گرفتهاند). نبود سيستم مناسب براي آبونمان شدن مخاطبان (مناسب از نظر اقتصادي و خدماتي ) از جمله مسائلي است كه در نظام توزيع مطبوعات فرانسه كاملا مشاهده مي شود.
دومين عامل را مي توان شرايط و زمينه هاي فرهنگي ،اجتماعي و جمعيتي فرانسه ذكر كرد. به نظر ميرسد فرانسهاي كه مهد و محل تولد مطبوعات دنيا بوده است، نشانه هايي از تحول ديگري را در اين عرصه بازتاب مي دهد كه شايد برگرفته از نوعي برتري انفكاك اجتماعي بر انسجام اجتماعي ملتي باشد كه رسوخ و غلبه انديشه هاي روشنفكري دهه هاي پاياني قرن بيستم, منبع و ماخذ كنش ها و جنبش هاي آن بوده است. سير نزولي تيراژ اغلب مطبوعات فرانسه بهخصوص روزنامه هاي ملي، به گونهاي نشانگر فزونيِ آگاهي فرديت اجتماعي وغلبه من هويت يافته انتقادي بر هويت هاي متاثر از ارزش هاي دنياي مدرن (دولت ـ ملت) است. به عبارت ديگرسنت روشنگري و روشنفكري بجا مانده از قرون گذشته ، وجود انديشمندان تاثيرگذار در حوزه هاي فلسفي و علوم اجتماعي و قدرت جنبش هاي اجتماعي، به عرصه مطبوعات نيز رسوخ كرده است . اين رسوخ ضمن تاثيرگذاري بر توليدكنندگان روزنامهها، بر مخاطبان نيز تاثير گذاشته است ، شك كردن به اخبار رسانهها بهخصوص اخبار ارسالي از منابع رسمي و ديرباوري از جمله ثمرات اين سنت دير پا و قدرتمند در جامعه فرانسه است.
نكته ديگر در اين زمينه كاهش تيراژ روزنامه هاي ملي نسبت به روزنامه هاي محلي و منطقه اي است بهطور كلي مردم فرانسه به اخبار و رويدادهاي محل زندگي خويش بيشتر علاقه نشان داده اند بنابراين تمايل بيشتري داشته و دارند كه روزنامه هاي محلي را نسبت به روزنامه هاي ملي بيشتر مطالعه كنند. تيراژ روزنامههاي محلي بيشتر از روزنامههاي ملي است كه شايد يكي از دلايل آن به فرهنگ و روحيات فرانسويان برميگردد. فرانسويها بيش از آنكه توجه به رويدادهاي ملي داشته باشند، توجه بيشتري به منطقه و محل زندگي خود دارند. بنابراين اخبار محلي براي فرانسويان از اهميت بيشتري برخوردار است.
تنوع ديدگاهها و تعدد احزاب سياسي به همراه حضور پر رنگ نگاه طبقاتي به تمامي موضوعات و از جمله روزنامه ها نيز نبايد ناديده گرفته شود. . فرهنگ فرانسه همراه با تنوع و تكثر سياسي است. بنابراين افراد به دنبال روزنامهاي هستند كه نياز فكري ، سياسي و فرهنگي شان را پاسخ گويد.
تفاوت ديگر به نوع كار حرفه اي روزنامه مربوط است . اساساً در فرانسه دو مفهوم امتياز و انتشار از هم متمايزند. امتياز روزنامهها كه داراي قيمت هاي بسيار كلاني است معمولاً ميان ثروتمندان و كارخانهداران دست به دست ميگردد. اما انتشار روزنامه با فاصلهاي كاملاً مشخص از امتيازداران، از سوي روزنامهنگاران اداره ميشود . اين تفكيك ضمن آنكه داراي كاركرد بوده به دليل تفاوت ديدگاه و منافع ، گهگاه منجر به تقابل هم شده است . اعتصاب هاي روزنامهنگاران تعدادي از روزنامهها براي دستيابي به حقوق مادي و معنوي خود در طول نيمه پاياني سده بيستم نشانگر از اين نكته است.
روزنامه و مجله در فرانسه ارزان نيست و تمامي افراد جامعه قدرت خريد روزنامه و يا مجله را بهطور دائمي ندارند. به عبارت ديگر مردم فرانسه تمايل چنداني به خريد روزنامه نداشتهاند، تمايلي كه در گذر زمان نيز سير نزولي داشته است . از لحاظ تاريخي فرهنگ خريد روزنامه در فرانسه در مقايسه با ساير كشورهاي غربي نسبتا ضعيف بوده است و طبق آمار انجمن جهاني روزنامهها كه در پاريس مستقر است، از هزار نفر 181نفر در فرانسه ٣٧١ نفر در آلمان و ٢٧٤ نفر در آمريكا، مشترك روزنامه هستند. فرانسويان به ظاهر مقتصد هستند و بيجهت خرج نميكنند. اين نوع نگاه اقتصادي فرانسوي ها را مي توان در توزيع و مصرف نشريات مشاهده كرد. به عبارت ديگر فرانسويان اصولاً كمتر روزنامه ميخرند ولي بهگونه اي جالب بسيار بيشتر از مقدار تيراژ روزنامه، آن را ميخوانند. به عبارت ديگر تعداد خوانندگان روزنامه بسيار بالاتر از تيراژ روزنامههاست. دكه هاي روزنامه فروشي نسبت به هر يك از مناطق شهري داراي اندازه خاصي است ولي طراحي آن به گونه اي است كه تقريبا تمامي نشريات بهخوبي به نمايش گذاشته مي شود.
روزنامهنگاري در فرانسه
معناي لفظي«روزنامهنگار» دربرگيرنده فعاليت در مشاركت يا در تدوين يك روزنامه است. قانون، روزنامهنگار را«كسي ميداند كه اشتغال اصلي و منظم او كه منشأ دريافت دستمزد باشد».نظام قضايي فرانسه معتقد است كه اجتماع اين سه شرط یعنی الف) اشتغال اصلی ب) نظم و استمرار فعاليت ج) دستمزد براي شناسايي و قبول ماهيت روزنامهنگار، ضروري است. ماهيت فعاليت روزنامهنگاري چنین تعریف شده است: «روزنامهنگار با يك نشريه ادواري، به منظور خبررساني به خوانندگان، همكاري فكري و دائمي مي كند».سه معيار «فكري، خبررساني، روزينه بودن» شرايط لازم براي كسب عنوان روزنامهنگار هستند.
حرفه روزنامهنگاری حرفهاي نیست كه بتوان آن را «حرفه سازمانيافته» يا سازمان داده شده شمرد. در عين حال، خلاقيت فكري مستتر در روزنامهنگاري سبب ميشود كه اين پيشه يك حرفه مستقل باشد. درست است كه استقلال روزنامهنگاران متضمن ويژگيهايي در زمينههاي حرفهاي، اجتماعي يا مالي است، در عين حال اين امر مقتضي آن بوده است كه نهادهاي جمعي از آن حمايت كنند تا مانع از آن شوند كه توسعه اين حرفه سبب تغيير ماهيت آن گردد و روزنامهنگار دچار انزوا شود. اين سازمان جمعي در همان آغاز كار خود به صورتي كمابيش فعال ظاهر شد (كميسيون كارت) و در زمينه قطع روابط حرفهاي هم خود را نشان داد (كميسيون پرداخت غرامت)؛ و همواره صحبت از تدوين منشوري بود كه بتواند بر نظم و شرايط فعاليت [روزنامهنگاران] نظارت داشته باشد و آن را سروسامان دهد. قانون فعالیت روزنامهنگار را مشروط به داشتن كارت هويت مطبوعاتي نميكند. بلکه برخورداري از امتيازهاي اجتماعي و مالي مستلزم داشتن كارت است، يكي از مميزههاي اصلي فعاليت روزنامهنگاري به حساب ميآيد. در قانون كار، يك كميسيون حكميت [متشكل از نمايندگان روزنامهنگاران و كارفرمايان]. معروف به «كميسيون كارت هويت روزنامهنگاران حرفهاي» صلاحيت رسيدگي به درخواست صدور كارت هويت حرفهاي روزنامهنگاران يا تجديد و تمديد آن را دارد، كه البته ذينفع حق دارد در صورت لزوم به يك كميسيون عالي متوسل شود. به همين ترتيب، كميسيون ميتواند در صورتي كه روزنامهنگار، ديگر داراي شرايط مقرر در قانون كار نباشد، كارت او را لغو كند. كميسيون كارت هويت روزنامهنگاران حرفهاي متشكل از شانزده عضو است: هفت تن نمايندگان صاحبان و مديران مطبوعات و خبرگزاريها، يك تن نماينده مؤسسات بنگاههاي سمعي و بصري بخش دولتي، هشت تن نمايندگان روزنامهنگاران اعم از بخش عمومي (دولتي) و بخش خصوصي. نمايندگان كارفرماها را شاخصترين سازمانهاي مديران مطبوعات و خبرگزاريها و مؤسسات ارتباطات سمعي و بصري بخش دولتي تعيين ميكنند. كسي كه براي اول بار درخواست صدور كارت به كميسيون ميدهد، در تأييد درخواست خود بايد چند سند مرتبط با فعالیت حرفهاي خود ارائه دهد. كميسيون، پس از رسيدگي به درخواست، نظر خود را اعلام ميكند. كارت هويت فقط يك سال اعتبار دارد، و به وسيله كميسيون ـ در صورتي كه نظر مساعد داشته باشد ـ براي همان مدت تمديد ميشود.
آموزش حرفهاي روزنامه نگاران، خواه ابتدايي و خواه مداوم، يک اولويت قطعي و خدشهناپذير است. به اين ترتيب اين حرفه داراي مراکز آموزش و شکلگيري خاص خود، از جمله کانون واقع در خيابان لوور در پاريس است؛ اما علاوه بر اينها امتياز چند کانون ديگر را هم صادر کرده است (استراسبورگ، بوردو، تور، اکس مارسي). بالاخره اين که مدت زماني که يک روزنامهنگار در يک مرکز آموزشي ميگذراند جزو سابقه کار او محسوب ميشود.تأکيد بر آموزش موجب شده است که دستيابي [به سطوح] ابتدايي [حرفهاي] مشروط به انجام کارآموزي حرفهاي دوساله باشد. و اگر شخص ذينفع ثابت کند که در يکي از آن مراکز، آموزش ديده است اين مدت به يک سال کاهش مييابد.
در مورد حمايت اجتماعي باید گفت همه روزنامهنگاران حرفهاي به طور خودبهخودي و قاعدهمند به نظام عمومي تأمين اجتماعي وابسته هستند. پوشش بيمه در اينجا پوشش مبنايي (پايهاي) است و موارد زير را در بر ميگيرد: بيماري، زايمان، مرگ، پيري، کوري، حوادث ناشي از کار. بايد دانست که وابستگي به تأمين اجتماعي اجباري است حتي اگر روزنامهنگار از راه قرارداد به مؤسسه مطبوعاتي وابسته نباشد. در مورد بازنشستگي نیز قانون کار دو راهحل تشخيص ميدهد: بازنشسته شدن به پيشنهاد (ابتکار) روزنامهنگار، از 60 سالگي به بعد و به شرطي که تعهدات خود را نسبت به بيمه بازنشستگي انجام داده باشد. بازنشسته کردن، اختيار سادهاي است که کارفرما ميتواند از آن استفاده کند يا استفاده نکند. در اين حالت روزنامهنگار موظف نيست که تعهدات قانوني بازنشستگي را انجام داده باشد.
سنديكا ها ی روزنامه نگاری: سنديكاهای روزنامه نگاران از تشكيلات اجتماعي است که در فرانسه با هدف دفاع از توسعه و آزادي مطبوعات تشكيل شده اند. اين فدراسيون ها تاكيد دارند بر این که توسعه و آزادي مطبوعات به شرطي تحقق مي يابد كه شرايط اخلاقي ، سياسي و اقتصادي به عنوان تضميني براي كثرت گرايي كه از اصول اساسي دموكراسي است ، فراهم شود. در اين شرايط فدراسيون ها مي توانند با تمام امکانات قانوني خود از حقوق مطبوعات دفاع كنند.
فدراسيون ملي مطبوعات فرانسه: فدراسيون ملي مطبوعات فرانسه 6 سنديكا و فدراسيون كوچك تر را كه نمايندگان مطبوعات در فرانسه هستند به اين ترتيب زير پوشش دارد :فدراسيون ملي مطبوعات اطلاعات تخصصي, فدراسيون مطبوعات دوره اي و استاني , سنديكاي مطبوعات پاريسي , سنديكاي تخصصي مطبوعات و مجلات , سنديكاي مطبوعات روزانه محلي, سنديكاي مطبوعات روزانه استاني.
فدراسيون ملي مطبوعات اطلاعات تخصصي : اين فدراسيون تشكيلاتي است كه 1350 نشريه حرفه اي تخصصي را زير نظر دارد . اين فدراسيون منافع ناشران را تامين و از آنان حمايت مي كند . كاركرد اين فدراسيون از جمله فراهم كردن دسترسي به اطلاعات براي مديريت هر نشريه و ارائه مشورت به آنها در اجراي قوانين است .
فدراسيون مطبوعات دوره اي و استاني : اين فدراسيون 4 سنديكاي زير را تحت پوشش خود قرار دارد: 1- سنديكاي ملي ناشران 2- سنديكاي مطبوعات حقوقي استاني 3- سنديكاي ملي مطبوعات حقوقي. 4- سنديكاي مطبوعات و هفته نامه هاي استاني.
سنديكاي مطبوعات پاريسي : اين سنديكا از قديمي ترين سنديكاهايي است كه در بخش مطبوعات فعاليت مي كند . برنامه اين سنديكا ارائه مشاوره و دفاع از منافع مطبوعات يوميه ملي در تمام زمينه هاي اقتصادي ، حقوقي و اجتماعي در رابطه با مطبوعات است .
سنديكاي حرفه اي مجلات و مطبوعات انتقادي : اين سنديكا از منافع اعضاي خود در زمينه هاي اقتصادي و مالي دفاع مي كند و نمايندگي آنها را در دولت و قوه قضائيه و مجامع شغلي برعهده دارد .
سنديكاي مطبوعات يوميه شهرستاني: اين سنديكا از منافع نشريات تحت پوشش خود در دولت و مراجع قضايي دفاع مي كند . نشريات تحت پوشش اين سنديكا بيش از 4 ميليون خواننده دارد .
سنديكاي مطبوعات يوميه استاني : اين سنديكا از منافع حرفه اي روزنامه نگاري دفاع مي كند. كميسيون هاي اطلاعات, اجتماعي, فروش, تبليغات و توسعه تحت نظر آن فعاليت مي كنند.[59]
روزنامههاى فرانسه
در حال حاضر فرانسه داراي 17 عنوان روزنامه ملی است، که 7 تا از آنها با بیش از 100،000 نسخه و چهار عنوان به صورت رایگان توزیع می شود. در ميان روزنامه هاي سراسري خبري عمومي، پاره اي از آنها تنها در يك زمينه خاص فعاليت مي كنند. روزنامه هاي اكيپ، لزه كو ، لاتريبون و... از جمله روزنامه هاي سراسري خبري تخصصي اند. مطبوعات رایگان با فاصله زیادی نسبت به مطبوعات پولی منتشر می شوند. بنابراین، روزنامه ها ي غير رايگان علاوه بر تحمل هزینه ها، از کسری بودجه قابل توجهی رنج می برند. بسیاری از مغازه ها و یا دکه ها ی روزنامه فروشی در پاریس وجود دارند که در سال های اخیر بسته شده و مشتریان مجبورند برای خريد روزنامه، مسافت های طولانی را طي كنند. در اينجا نگاهي به برخي از مهم ترين روزنامه هاي خبري فرانسه مي افكنيم:
1- لوموند[60]: «لوموند» به معناى «جهان» قديمى ترين و مهمترين روزنامه عصر كشور فرانسه و يكى از روزنامه هاى مشهور جهان است. اين روزنامه فرانسوى در ميان مردم فرانسه همچون سندى معتبر تلقى مى شود و مورد توجه و تحسين همگان قرار دارد و تنها روزنامه فرانسوى است كه در كشورهايى غیر فرانسه زبان هم به آسانى قابل دسترسى است.
روزنامه لوموند بنا به درخواست ژنرال شارل دوگل و به وسيله هوبر بوو مرى[61]، مدير پيشين بخش فضايي و اقتصادي انستيتو فرانسوي پراگ در 18 دسامبر 1944 تاسيس شد . ايده راه اندازي آن از ژنرال دوگل بود كه مي خواست در فرانسه يك ارگان مرجع، جدي و معتبر براي فراسوي مرزها وجود داشته باشد. بدين سان انتشار اين روزنامه با كمك حكومت آسان شد. لوموند در 18 دسامبر 1944 تنها روي يك ورق بزرگ پشت و رو چاپ شد، زيرا درسايه پيامدهاي جنگ، كاغذ كمياب بود. لوموند از همان آغاز مي خواست روزنامه اي مستقل باشد و بر پايه اصل بي طرفي كار كند.مديريت اين روزنامه از 1944 به دست ژان مري كلمباني[62] بود.
روزنامه لوموند در قطع متوسط و به صورت چهار رنگ در صفحات خارجى و تك رنگ در صفحات داخلى منتشر شده و بيشتر اوقات مشتمل بر ۲۸ صفحه است. دفتر مركزى اين روزنامه در پاريس قرار دارد و منابع خبرى آن را خبرگزارى هاى فرانسه، رويترز و آسوشيتدپرس تشكيل مى دهند. مالکیت این روزنامه را گروه لاوی- لوموند[63] یکی از بزرگترين گروه مطبوعاتي فرانسه برعهده دارد. شمارگان روزانه لوموند، روزنامه عصر قشر روشنفكر جامعه فرانسه 324592 نسخه در روز در سال 2011 برآورد شده و قیمت آن 50/1 یورو و آخر هفته 20/3 یورو است.
روزنامه لوموند بعدازظهرها منتشر مى شود ولى در محل درج تاريخ آن در صفحه اول، تاريخ روز بعد درج مى شود. به عنوان مثال در روز ۱۵ مارس، تاريخ روزنامه، ۱۶ مارس را نشان مى دهد چراكه مشتركين روزنامه، آن را يك روز پس از انتشار دريافت مى كنند.
لوموند در گذشته از نظر موضع گيرى سياسى غالباً چپ گراى ميانه رو تلقى مى شد اما امروزه شايسته تر اين است كه آن را از نظر جهت گيرى سياسى، ميانه رو دانست.
روزنامه لوموند از جنبه روزنامه نگاری همانند سازمانى آكادميك است كه در آن بيشتر روزنامه نگاران نه تنها در استخدام رسمى روزنامه هستند بلكه سهامداران مالى اين شركت نيز هستند و در انتخاب مديران رده بالاتر و مديران اجرايى ارشد، شركت دارند.
لوموند به جز خبر، مطالب گوناگونى را از هنر و ادبيات گرفته تا ورزش و سياست پوشش مى دهد اما براى بيشتر فرانسوى ها بخش هاى سياسى و اجتماعى لوموند جذابيت بيشترى دارد. لوموند به لحاظ پرداختن به موضوعات ريشه اى اساساً روزنامه اى متعلق به قشر تحصيلكرده و روشنفكر است. اما اين باعث نشده كه اين روزنامه ساير مخاطبان را از دست بدهد. توجه به مسائل انديشه اى و مباحث فكرى از جمله نكات بارز اين نشريه است، به گونه اى كه لوموند در حال حاضر ماهنامه لوموند ديپلماتيك را كه دربر دارنده مباحث انديشه اى و مطالب تفسيرى است، منتشر مى كند كه در سرتاسر جهان توسط روشنفكران و انديشمندان مطالعه مى شود.لوموند از تاريخ ۱۹ دسامبر ۱۹۹۵ از طريق پايگاه اينترنتى خود نيز براى همگان قابل دسترسى شده است.[64]
2- فيگارو[65] يكى از مهم ترين و قديمى ترين روزنامه هاى صبح فرانسه و از بزرگترين روزنامه هاى جهان است كه از نظر جهت گيرى سياسى محافظه كار و متمايل به جناح راست و در حال حاضر تحت مالكيت شركت سوك پرس[66] است.
روزنامه فيگارو كه به زبان فرانسه و در پاريس منتشر مى شود، در 1826 به دست " موريس آلوي" و يك رمان نويس به نام"آتيين آراگو"[67] بنياد نهاده شد. در آغاز به صورت هفته نامه و در چهار صفحه به عنوان يك هفته نامه طنز و انتقادى منتشر شد و به همين دليل از ابتداى تاسيس مخاطبين بسيارى پيدا كرد. اين روزنامه نام خود را از شخصیت «فیگارو»در نمايشنامه های ازدواج فيگارو، آرايشگر شهر سويل و مادر گناهکار نوشته «پير بو مارشه» اقتباس كرد. شعار اين نمايشنامه ها نیز اين بود:یعنی مدح چاپلوس بدون آزادى انتقاد، معنايى ندارد.
فيگارو تا سال ۱۸۵۴م به طور نامنظم و نامرتب به چاپ مى رسيد اما در 16 نوامبر 1866 نام آن به " لو فيگارو كوتيدين" تغيير يافت و به دست " هيپوليت دوويل موسان"[68] رونق گرفت و انتشار آن منظم شد و توانست بالاترين تيراژ را نسبت به ساير روزنامه هاى فرانسه به دست آورد. اولين شماره فيگارو در ۱۶نوامبر ۱۸۶۶میلادی با شمارگان ۵۶ هزار نسخه به چاپ رسيد. بنابراين از حالت طنز خارج شد و به صورت روزنامه به مسائل جدى تر پرداخت.اين روزنامه خود را ليبرال مي دانست و قصد داشت در زمينه رويدادهاي سياسي و فرهنگي فرانسه و جهان اطلاع رساني كند. از 1950 مديريت آن به " ژان پرووست"[69] و پس از درگذشت او ، به روبر هرسان[70] در 1975 سپرده شد.هرسان روزنامه را با ايجاد صفحات و ضميمه هاي موضوعي مانند فيگارو اقتصادي، فيگارو ادبي، زندگي رسانه ها، و... نوسازي كرد. او همچنين نخستين كسي بود كه ضميمه هاي مجله اي آخر هفته با بهاي مناسب را براي اين روزنامه در نظر گرفت. فيگارو مگزين در 1978 به بازار آمد و سپس فيگارو مادام و فيگارو تي وي منتشر شدند. او با انتشار اين مجلات موفق شد روزنامه اي را رونق دوباره بخشد كه برخي از كارشناسان مرگ گريز ناپذير آن را پيش بيني مي كردند.
در سال ۱۹۷۵میلادی فيگارو به وسيله «روبر هرسان» خريدارى شد و در سال ۱۹۹۹ میلادی گروه كارلايل ۴۰ درصد از سهام اين روزنامه را به دست آورد كه بعداً آن را در سال ۲۰۰۲ميلادي فروخت. از سال ۲۰۰۴ميلادي تاكنون فيگارو تحت مالكيت «سرژ داسو»است. سرژ داسائو يك بازرگان و سياستمدار محافظه كار است و اداره صنايع هواپيماسازى «هوانوردى داسو» را نيز برعهده دارد. گروه داسائو مالك چندين روزنامه و مجله مهم فرانسه از جمله اكسپرس و فيگارو است.از سوم اکتبر 2005م شکل ظاهری این روزنامه پس از سی سال تغییر کرد و عنوان روزنامه با رنگ آبی چاپ می شود. فيگارو در حال حاضر به موضوعات گوناگونى از جمله سياست، فرهنگ، بين الملل، ورزش، سرگرمى، سينما و تلويزيون مى پردازد و عمدتاً در ۲۸ صفحه و به صورت رنگى در صفحات اول و آخر، تك رنگ و دو رنگ در صفحات داخل و در قطع متوسط و بر روى كاغذ كاهى منتشر مى شود. تيراژ اين روزنامه طبق آخرين آمار در سال 2011 میلادی بالغ بر 334406 نسخه در روز است. روزنامه فيگارو داراى ضمايم زيادى با مضامين گوناگون است كه مهمترين آنها عبارتند از: فيگارو اقتصادى، فيگارو سرمايه ها، راهنماى فيگارو، فيگارو موسسات، فيگارو ادبى، فيگارو اسكاپ و مادام فيگارو. قيمت هر نسخه روزنامه از22 دسامبر 2008م از 20/1 يورو به 30/1 يورو افزايش يافت و در حال حاضر 50/1 یورو و شماره آخر هفته 50/4 یورو است. دفتر اين روزنامه در ساختمان شماره 14دربولوار اُسمَن در پاريس نهم قرار دارد.[71]
3- لیبراسیون[72]نام روزنامه فرانسویزبان است که در پاریس منتشر میشود. روزنامهاى خبرى، سياسى و اجتماعى است كه به وقايع مهم روز اهميت بسيار مىدهد. اين روزنامه تا سال 1981 ميلادي طرفدار چپىهاى افراطى بود. اما از اين سال به بعد با آمدن "سرژژولى"[73] كه كمتر طرفدار چپ هاى افراطى است، تعادلى در مواضع اين نشريه پديد آمد. خوانندگان آن بيشتر ازجوانان طبقه مرفه وروشنفكران هستند. اين روزنامه ادعا مىكند مستقل است و به هيچ گروهى وابسته نيست. شمارگان روزانه اين نشريه 125113 هزار در سال 2011 بود و قیمت آن 50/1 یورو است.
اين روزنامه زير نظر ژان پل سارتر ، سرژ ژولي، فيليپ گاوي، و برنار لالمان و ژان كلود ورينه راه اندازي و نخستين شماره آن در 18 آوريل 1973 منتشر شد و خط مشي ان چپ افراطي بود. سرژ ژولي پس از سارتر مديريت روزنامه را بر عهده گرفت. در نخستين سال هاي دهه 1980، رويكرد سياسي ليبراسيون به چپ و سوسيال دموكراسي گرايش يافت. پرداختن اين روزنامه به آزادي ها، شيوه ساده نگاري اش، مطالبش در باره مسائل مربوط به خانواده و حاشيه نشين ها، تيترهاي گيرا، پردازش نيشدار رويدادهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي روز، به زودي كليشه مطبوعات روزانه سراسري را شكست.يا اين همه، ده سال طول كشيدتا روزنامه موانع را پشت سر بگذارد و تيراژش به صد هزار نسخه در 1984 برسد.چهار سال پس از آن، شمارگان ليبراسيون به 195 هزار نسخه در روز افزايش يافت. در 2002 يك روز پس از نخستين دور انتخابات رياست جمهوري، در صفحه نخست ليبراسيون عكسي از ژان ماري لوپن در كنار واژه ساده " نه" منتشر شد كه شمارگان آن را به 700 هزار نسخه رساند.
از آنجا که بسيارى از روزنامه هاى قديمى و سنتى فرانسه سال ها است كه ضرر مى دهند، بنابراین وضع به گونه ای شد كه بخش عمده اى از سهام ليبراسيون مهم ترين روزنامه ارگان چپ هاى ميانه فرانسوى به ادوارد روتچيلد، بانکدار و سرمایه دار معروف و وابسته به يكى از خاندان سلطنتى معروف اروپايى واگذار شد. ادوارد روتچیلد 38.87 درصد سهام لیبراسیون را با یک سرمایه گذاری به دست آورد و سهامدار عمده این روزنامه شده است. کارکنان لیبراسیون 18.45 درصد سهام این روزنامه را در اختیار دارند. سرژ ژولى بنيان گذار و رئيس هيأت مديره ليبراسيون ادعا كرد مالكيت روتچيلد به هيچ وجه اعتبار روزنامه را به عنوان يك روزنامه با گرايشات چپ خدشه دار نخواهد كرد. روزنامه ليبراسيون پس از شورش هاى دانشجويى سال ۱۹۶۸ در فرانسه با همكارى روشنفكرانى چون ژان پل سارتر و ميشل فوكو شكل گرفت. كارمندان و اعضاى تحريريه ليبراسيون نيز از معامله جديد روزنامه با شاهزاده فرانسوى استقبال كرده اند. با اين حال آنها هنوز حق وتو نسبت به تصميمات مديريت را براى خود محفوظ نگاه داشته اند. رئيس فدراسيون روزنامه نگاران كه مقر آن در بروكسل است مى گويد: «حتى اگر تلاش كنيد يك مرز كاملاً شفاف بين فعاليت هاى تحريريه و منابع تجارى روزنامه برقرار كنيد باز هم خودسانسورى آرام آرام به درون تحريريه مى خزد. اين مسئله نگران كننده است زيرا باعث نابودى استقلال روزنامه خواهد شد». بالاخره سرژ ژولي در 30 ژوئن 2006 زير فشارهاي " ادوارد روتچيلد" سهامدار اصلي روزنامه،ناگزير از كناره گيري از مديريت ليبراسيون شد.[74]
4- روزنامه اومانيته[75]: اومانيته، ارگان رسمى حزب كمونيست فرانسه است كه در 1904 ميلادي توسط "ژان ژورس"[76] تأسيس شد و بين سال هاى 1939تا 1944 ميلادي مخفيانه منتشر مىشد. ميزان تيراژ آن در 1946 ميلادي در حدود 400 هزار شماره در روز بود. زندگي و محتواي اين روزنامه با زندگي حزب كمونيست فرانسه گره خورده است. از 1968 شمارگان اين روزنامه سخت كاهش يافت. با اين حال، اومانيته از معدود روزنامه هاي عقيدتي – سياسي است كه تا امروز سرپا ايستاده است. در آن زمان خواندن اومانيته به غير كمونيست ها امكان مي داد تا گزارش ها در زمينه نبردهاي اجتماعي را دنبال كنند. آنان در صفحات فرهنگي اين روزنامه، نكته ها و خبرهايي مي يافتند كه در بيشتر روزنامه ها ناديده گرفته مي شد. آخرين آمار شمارگان اين روزنامه صبح را حدود 50 هزار ذكر مىكند و قیمت آن 40/1 یورو است. اين روزنامه بيشتر صفحات خود را به اخبار مربوط به مسائل كارگرى و سنديكاى C.G.T وابسته به حزب كمونيست فرانسه و مسائل اقتصادى و اجتماعى كه بر پايه اصول و عقايد اين حزب است اختصاص مىدهد. گفتني است انتشار اومانيته در سايه مشكلات مالي در سال 2006 سخت به خطر افتاد.
همه ساله به مناسبت سالگرد تأسيس روزنامه «اومانيته» در روزهای ۱۵ تا ۱۷سپتامبر جشن اومانيته برگزار میشود.احزاب، سازمانها، تشکلهای مختلف سياسی و اجتماعی از شهرهای مختلف فرانسه، بخصوص شهرها و مناطق صنعتی اطراف شهر ليل و مناطق جنوبی مانند مارسی که حزب کمونيست فرانسه از محبوبيت بيشتری برخوردار است، در اين جشن شرکت و با داير کردن غرفههايی به تبليغ يا نمايش حضور خود میپردازند. برگزاری اين جشن بزرگ سالانه ميليونها نفر را حتی از کشورهای ديگر به پاريس میکشاند. گروههای مختلف چپ با اجرای کنسرتها، سخنرانیها، نمايشگاهها و فروش کالاهای گوناگون و همچنين سرو غذاهای مختلف، ميعادگاهی برای ديدار ساليانه، بسياری از چپهای سابق و فعلی شده است.[77]
5- روزنامه فرانس سوار[78] : اين روزنامه عصر در هشتم نوامبر ۱۹۴۴ميلادي با ۲۵۰ هزار شمارگان منتشر شد. فرانس سوار در آغاز بجاي روزنامه "دفانس دولافرانس" يا دفاع از فرانسه به بازار آمد كه در فضايي جنگي آن روز در فرانسه جاي خاصي داشت ولي بعدها كم كم جاي مستقل خود را باز كرد و به روزنامهاي ملي با تيترهاي غوغا برانگيز بدل شد . اين روزنامه تحت مديريت پيرلازارف [79] مدت ها بزرگترين روزنامه فرانسه بود. به طورى كه در سال 1954 ميلادي تيراژ آن 4/1 ميليون در روز بود. سالهاي اوج روزنامه فرانس سوار، همان سالهاي دهه پنجاه و حداكثر شصت بود و از اين پس سير نزولي اين روزنامه معروف و ملي آغاز شد. بحرانهاي مالي به علاوه تشتت در مديريت داخلي و اعتراض به مدير روزنامه كم كم بالا گرفت و به مشكلي مزمن بدل شد. مدير اسطورهاي اين روزنامه به نام "پير لازارف" كه جمله معروف او "فرانس سوار، يعني من" هنوز در اذهان است، تلاش كرد تا با پيوستن به كمپاني معروف انتشاراتي "هاشت" جلوي سقوط اين روزنامه را بگيرد. فرانس سوار پس از سالها جدال با مشكل و بحران بالاخره مشي خود را عوض كرد و تلاش نمود براي خواننده فرانسوي نشريه اي منتشر كند كه "عمومي" و يا "عامه پسند" لقب گرفته است! اين روزنامه اخبار وحوادث گوناگون روز را به صورت عاميانه منتشر مىسازد و رپرتاژهاى خود را به صورت دراماتيك، به زندگى خصوصى شخصيت هاى سياسى اختصاص مىدهد.فرانس سوار از ابتدا خود را گليست مىدانست. اين روزنامه وابسته به جناح راست است گرايش به راست
جامعه شناسي رسانههاي مكتوب در فرانسه به ويژه بعد از جنگ جهاني دوم نشان ميدهد كه رويكرد سياسي وجه غالب آنهاست. با اين همه، نشريه عامه پسندي چون فرانس سوار توانست جاي خود را در ميان مردم به خوبي باز كنند. فرانس سوار امروزه گر چه به مشكلات مالي و بحرانهاي حاشيهاي ناشي از آن دچار شده است، ولي تصميم ندارد استراتژي عوامگرايانه خود را از دست بدهد. با اين وجود مسئولان آن ميگويند كه قصد ندارند از مسايل سياسي و فرهنگي نيز بطور كامل دست كشيده و حساسيت آن را ناديده بگيرند. در حال حاضر اين روزنامه با ۲۴صفحه رنگي از مجموع ۳۲صفحه منتشر می شود و تلاش مي كند تا رويدادهاي ورزشي را تا آخرين ساعت پوشش دهد. فرانس سوار شش مركز چاپ را در شش گوشه فرانسه در نظر گرفته است تا روزنامه در سطح ملي سريع اما متنوع منتشر شود. در حالي كه تيراژ اين روزنامه قديمي تا پيش از تعطيلي و درگيري با بحرانهاي داخلی، از ۳۵هزار نسخه تجاوز نمي كرده است، به 77 هزار نسخه در روز در سال 2010 رسید.[80]
6- لوپاريزين[81]: در سال 1944 ميلادي تأسيس شد واز نظر تيراژ اولين نشريه فرانسه بود. اين روزنامه صبح ابتدا در سطح فرانسه منتشر مىشد، اما از سال 1960میلادی تنها اقدام به انتشار در پاريس كرد. خط سياسى اين نشريه ملىگرا و ضد كمونيست بود، ليكن از سال 1981میلادی ، باروى كارآمدن سوسياليست ها در زمينه مسائل سياسى به ملاحظه كارى روى آورد. تيراژ اين روزنامه كه زمانى به 800 هزار مىرسيد، به دليل اختلافى كه بين سنديكاى C.G.Tو مديريت نشريه به وجود آمد، به 340 هزار نسخه كاهش يافت. پاريزين روزنامهاى است كه بيشتر به مسائل اجتماعى مىپردازد و بين كارگران مهاجر زياد خريدار دارد.
روزنامه لوپاريزين روز يكشنبه 22 اوت2004 شصتمين سال تاسيس خود را جشن گرفت و به اين مناسبت تعداد صفحات 4 رنگ خود را از 16 صفحه به 32 صفحه افزايش داد و همراه با روزنامه يك دي وي دي رايگان در مورد آزادي پاريس در جنگ جهاني دوم را به خريداران اهدا كرد.علاوه بر اين ، دو روزنامه اين گروه انتشاراتي لوپاريزين و اوژوردويي آن فرانس يك رشته برنامه هاي تبليغاتي را روز يكشنبه از طريق شبكه هاي تلويزيوني پخش كردند كه هدف آن شناخت بهتر مخاطبان از شماره روزهاي يكشنبه روزنامه اوژوردويي آن فرانس[82] و افزايش فروش تك شماره اي روزنامه لوپاريزين بود. مالک روزنامه لو پاریزین شرکت «اَموری»[83] است و این روزنامه در پاریس و اطراف آن توزیع میشود.[84]
7- لاكروا [85]: لاکروا به معنی صلیب در سال 1880 ميلادي به عنوان ارگان رسمى كليساهاى فرانسه و به بهانه دفاع از كليسا در برابر حملات ضد مسيحيت تأسيس شد و به دليل قيمت ناچيز آن تعداد خوانندگانش بىشمار بود. اين روزنامه كاتوليك در ابتدا به صورت ماهنامه و سپس در 1883 به صورت روزانه منتشر شد، و از آغاز مي خواسته خود را نشريه اي مخالف لائيسيته نشان مي دهد و از ديد سياسي، مواضع دست راستي داشته است. لاكروا پس از جنگ جهاني دوم ، خط مشي خود را تغيير داد و به همان اندازه كه ديدگاه هاي سياسي را مطرح مي كند، به بررسي همه جريان ها از ديدگاه مذهبي ( كاتوليسيسم فرانسوي) مي پردازد.لاكروا در 1956 صليب مسيح را كه بر صفحه نخست آن نقش مي بست، حذف كرد. لاكروا، ، بزرگترين روزنامه کاتوليک فرانسه است و با وجود آنکه براى مطالب مذهبى برترى قائل است، در مورد مسائل سياسى و اجتماعى نيز مقالات عالى و برجستهاى دارد . این روزنامه صبح به لحاظ گرایش ميانه رو و مايل به راست براي كاتوليك هاي فرانسه است . در زمان حاضر در حدود 110 هزار نسخه تيراژ دارد و قیمت آن 40/1 یورو است.
مالک لاکروا ، گروه بایارد پرس[86] ، گروه رسانهای کاتولیک است که در سال 1850 تاسیس شد. این گروه، مجلاتی با رویکردهای دعوت مسیحی و نیز برخی نشریههای جوانپسند، روزنامه محلی و منطقهای منتشر میکند. نشریههای آن از بیشترین نشریههای جوانپسند به شمار میرود.
شمارگان روزنامه هاي ملي در سال 2010
نام روزنامه | نام لاتین | شروع انتشار | شمارگان |
لو فيگارو | LE FIGARO | 1854 | 316732 |
اكيپ | L’ÉQUIPE | 1946 | 302147 |
لوموند | LE MONDE | 1944 | 286348 |
اوژوقدوئی آن فرانس | AUJOURD’HUI EN France (1) | 169227 | |
لزاكو | LES ÉCHOS | 1908 | 115706 |
لیبراسیون | LIBÉRATION | 1973 | 113099 |
لاكروآ | LA CROIX | 1883 | 94439 |
فرانس سوآر | France-SOIR (2) | 1944 | 74531 |
لاتريبون | LA TRIBUNE | 1825 | 68813 |
پاری تورف | PARIS TURF | 56452 | |
اومانيته | L’HUMANITÉ | 1904 | 48118 |
پاری کورس | PARIS COURSES (3) | 28620 |
روزنامه هاي رايگان
مطبوعات روزانه فرانسه گرفتار بحرانند. يكي از عوامل اين بحران، پديد آمدن روزنامه هاي رايگان است. روزنامه هاي رايگان، سرمايه خود را يكسره با آگهي هاي بازرگاني تامين مي كنند. استراتژي توزيعي روزنامه هاي رايگان بدين گونه است كه كنار در ورودي و خروجي ايستگاه هاي مترو و دروازه دانشگاه ها و در مكان هاي پر رفت و آمد ، رايگان توزيع مي شوند. نخستين روزنامه رايگان فرانسه " مترو"[87] نام دارد كه در 18 فوريه 2002 به بازار آمد. اين روزنامه نخست در پاريس توزيع مي شد، ولي كم كم توانست در بيشتر شهر هاي بزرگ فرانسه نيز جاي پايي براي خود باز كند. هنوز يك ماه از انتشار " مترو" نگذشت كه رقيبي به نام " ون مينوت"[88] ( به معني 20 دقيقه)براي آن پيدا شد. اين روزنامه را گروه نروژي شيب ستد[89] كه پس از چندي با گروه او اِست فرانس[90] يكپارچه شد، راه اندازي كرد. 870.000 نسخه در فرانسه، که از این تعداد 510000 نسخه در پاریس توزیع می گردد. "20 دقیقه" در واقع با بيش از 2 میلیون خوانندگان، اولین جریان اصلی روزانه از نظر خوانندگان است.
اين روزنامه هاي رايگان ، قطعي كوچك تر از روزنامه هاي غير رايگان دارند و شمار صفحات آنها نيز كمتر است. بر پايه آمار " دفتر توزيع نشر" در سال 2005 هشتاد نشريه رايگان اعم از روزنامه ، مجله در فرانسه منتشر مي شد كه شمارگان آنها بيش از 378 ميليون نسخه بود. مطالب روزنامه هاي رايگان بيشتر اخبار خبرگزاري فرانسه است. در اين روزنامه ها، تصاوير رنگي جاي ويژه اي دارند. شمار كاركنان حرفه اي در آنها محدود است و براي نمونه نزديك به 20 نفر در ون مينوت و 5 نفر در روزنامه مترو كار مي كنند.بايد گفت كه در 2002 ميزان 80% توزيع در پاريس و حومه و 20% ديگر در شهر مارسي صورت گرفت. در حال حاضر, روزنامه رايگان ون مينوت بهطور متوسط با بيش از 2 ميليون خواننده در روز يعني به مراتب بيش از پاريزين و مترو در رأس مطبوعات اين كشور قرار دارد. آنچه امروز روزنامه هاي سراسري و منطقه اي فرانسه را دچار چالش كرده، پيدايش روزنامه هاي رايگان است.
روزنامه هاي منطقه اي و استاني
روزنامه هاي منطقه اي و استاني، روزنامه هايي هستند كه يك شهر، يك منطقه يا يك استان را پوشش خبري مي دهند. اين روزنامه ها در بردارنده اخبار سياسي ، فرهنگي، اجتماعي، ورزشي و اطلاعيه هاي مسئولان شهري و آگهي هاي ترحيم و تبريك است. در اين روزنامه ها اخبار سياسي ملي و بين المللي نيز در يكي دو صفحه گنجانده مي شود.
وجه اشتراك مطبوعات روزانه سراسري با مطبوعات روزانه استاني در انتشار پيوسته اخبار و تفسيرهاي مربوط به رويدادهاي سياسي روز يا ديگر رويدادهاست.روزنامه هاي ملي در فرانسه و چند كشور ديگرتوزيع مي شوند و روزنامه هاي استاني ( منطقه اي) در سطح محلي، منطقه اي و استاني باقي مي مانند. اما تفاوت شان به فرم روزنامه، درونمايه، سازماندهي حرفه اي ، درآمدهاي تبليغاتي و دامنه خوانندگانشان برمي گردد. يكي رويدادهاي ملي و ديگري رويدادهاي محلي را پوشش مي دهد. برپايه آمار سازمان" دفتر توزيع نشر" در دهه 1950، روزنامه هاي سراسري غير رايگان 60% فروش را در اختيار داشتند، ولي رفته رفته روزنامه هاي محلي از نظر شمارگان و فروش روزنامه هاي سراسري را پشت سر گذاشتند.
بيشتر روزنامه هاي منطقه اي و استاني وضع مناسبي ندارند و شمارگان آنها پيوسته رو به كاهش است. در 1946 شمار روزنامه هاي منطقه اي 175 عنوان بود كه اين رقم در 2005 به 67 عنوان كاهش يافت. چندي است روزنامه هاي منطقه اي و استاني بر آن شده اند كه به هم بپيوندند به گونه اي كه در هر استان تنها يك روزنامه منطقه اي منتشر شود و از اين راه خطر كاهش تيراژ از ميان برود.نقطه ضعف اين روزنامه ها، كم توجهي به گفتمان هاي سياسي ملي، ناديده گرفتن سن مخاطبان كه هر روز پير تر مي شوند،كاهش سرمايه گذاري و كمبود آگهي هاي بازرگاني و مهم تر از همه پيدايش تلويزيون هاي محلي است. امروز پرتيراژترين روزنامه فرانسه روزنامه منطقه اي" او است فرانس"[91] است كه در سال 2010 با 757115 نسخه در روز، بيشترين تيراژ را داشته است.
شمارگان روزنامه هاي محلي در سال 2010
نام نشریه | نام لاتین | محل انتشار | شروع انتشار | شمارگان |
او است فرانس | OUEST-FRANCE | شهر رن | 1944 | 757115 |
سوداواست | SUD OUEST | شهر بوردو | 1945 | 293072 |
لو پاریزین | LE PARISIEN (1) | پاریس | 290785 | |
لاووآ دو نور | LA VOIX DU NORD | شهر ليل | 1944 | 265173 |
لادوفين ليبر | LE DAUPHINE LIBÉRÉ | شهر گرونوبل | 1859 | 231324 |
لوپروگره | LE PROGRÈS | ليون | 1945 | 207270 |
لو تله گرام | LE TÉLÉGRAMME | 204770 | ||
لانوول | LA NOUVELLE RÉPUBLIQUE DU CENTRE-OUEST | تور | 1944 | 188381 |
لا مونتانی | LA MONTAGNE | كلرمون فران | 1919 | 187836 |
لادپش دو ميدي | LA DÉPÊCHE DU MIDI | تولوز | 1870 | 182416 |
7-2-12- خبرگزاری فرانسه
خبرگزاري «فرانس پرس»[92] نخستين خبرگزاري جهان است. اين آژانس سالهاست كه در ساختماني تقريباً قديمي واقع در يكي از محله هاي متوسط پاريس، با امكانات بسيار مناسب مخابراتي در حال فعاليت خبري است. آغاز فعاليت اين خبرگزاري به دهه 30 قرن نوزدهم باز مي گردد.در سال 1835 خبرگزاري« هاواس»[93] در فرانسه شروع به فعاليت كرد . در جنگ جهاني دوم و هنگامي كه فعاليت خبري اين آژانس متوقف شد(30 سپتامبر 1944) خبرگزاري فرانس پرس بخشي از كارمندان خبرگزاري هاواس را جذب كرده و دفاتر خارجي اين خبرگزاري را دوباره فعال كرد . اين خبرگزاري آميزهاي از سه خبرگزاري در دوران جنگ جهاني دوم است:
الف : خبرگزاري مستقل فرانسه مستقر در لندن
ب : خبرگزاري فرانسوي ـ آفريقايي مستقر در الجزيره
ج : خبرگزاري اطلاعات و اسناد و مدارك در چارچوب حزب مقاومت و پايداري( گروه مقاومت).
تا قبل از 1975 خبرگزاري فرانسه هنوز موقعيت قانوني نداشت . در 15 ژانويه سال 1975 پارلمان فرانسه قانوني را به تصويب رساند كه بر اساس آن ، به يك شوراي اداري كه شامل خبرگزاري فرانسه ( با اكثريت آرا) راديو و تلويزيون و مصرف كنندگان خدمات عمومي و كاركنان خبرگزاري مي شد حق قانوني داده شد. مديريت این آژانس برعهده رئيس اداره اجرايي و يك شوراي متشكل از 15 عضو است. اين 15 عضو عبارتند از هشت نماينده از فرانسپرس، دو نماينده از سوي كاركنان آژانس، دو نماينده سرويس هاي دولتي راديو و تلويزيون و سه نماينده از سرويس هاي دولتي كه حق اشتراك خبرگزاري فرانسه را دارا هستند. از اين سه نفر اخير يك نفر توسط نخستوزير، يك نفر توسط وزير امورمالي و يك نفر توسط وزير امورخارجه فرانسه انتخاب و معرفي ميشوند.
شورا، رئيس اجرايي را براي مدت سه سال انتخاب ميكند كه اين مدت تجديدپذير است. خبرگزاری يك شوراي عالي نيز دارد كه كاملاً مستقل و بيطرف اداره ميشود و وظيفه آن نظارت بر انطباق عملكرد اين خبرگزاري با قوانين است. مهمترين و اولين مشتري این خبرگزاری دولت فرانسه است كه توليدات خبري اين خبرگزاري را براي سرويس هاي مختلف خود خريداري ميكند. اين خبرگزاري روزانه حدود 400 تا 600 هزار كلمه خبر متني، 700 عكس خبري و 50 گرافيك و طرح تصويري توليد ميكند.
سال مالي خبرگزاری از دسامبر آغاز ميشود و تا دسامبر سال آينده ادامه دارد. در سال مالي 2001ـ2000 درآمد اين خبرگزاري از فروش توليدات خبرياش 310 ميليون دلار و در سال 2002ـ2001 حدود 325 ميليون دلار بوده است.
اين آژانس به صورت شركت خصوصي اداره مي شود و از طريق دريافت حق اشتراك از مشتريان خود از جمله موسسات دولتي فرانسوي ، روزنامه ها و راديو تلويزيون هاي جهان به فعاليتش ادامه مي دهد. گرفتن حق اشتراك از موسسات دولتي فرانسه و دريافت كمك از دولت باعث شده كه اين خبرگزاري به عنوان صداي جمهوري فرانسه معرفي شود، چرا كه بنابر بعضي از منابع آماري، بخش بزرگي از بودجه اين خبرگزاري از طريق دولت تامين مي شود.
تعداد پرسنل اين خبرگزاري سههزار نفر است . 1500 نفر از اين پرسنل غير فرانسوي هستند. فرانس پرس در 150 كشور جهان دفتر دارد و خبرهاي خود را علاوه بر زبان فرانسه به زبانهاي انگليسي ، آلماني ، روسي ، پرتغالي، عربي و اسپانيايي نيز مخابره مي كند . از مجموع سه هزار پرسنل خبرگزاري، دو هزار نفر خبرنگار و عكاس هستند. بخشي از اخبار توليدي اين آژانس در سايت خبرگزاري مشاهده مي شود. متن ، عكس ، گرافيك و ويدئو چهار بخش فعاليتهاي اين آژانس را تشكيل مي دهد . در منطقه افريقا و تا حدودي خاورميانه اين خبرگزاري مخاطبان بيشتري دارد . عكسهاي فرانس پرس از نظر حرفه اي وكيفيت از جمله عكس هاي خبري مطرح در رسانه هاست.
در اين خبرگزاري يكي از شعبه هاي اصلي سنديكاي روزنامه نگاران وجود دارد كه بسيار هم قدرتمند است چرا كه تعداد بسياري از خبرنگاران و عكاسان اين آژانس عضو اين سنديكا هستند. درحال حاضر به غير از اين آژانس خبري ، شماري از آژانسهاي خبري متنوع ديگر (تخصصي و عمومي ) نيز در فرانسه فعال هستند كه براي نمونه مي توان از خبرگزاريهاي مرتبط با رشته گرافيك و طراحي ، آژانسهاي خبري اقتصادي و امور مالي ، خبرگزاريهاي فعال در عرصههاي اجتماعي ، علوم و فرهنگ و خبرگزاري هايي با عناوين متفرقه نام برد؛ مجموعه اي از رويدادهاي محصولات فني ، توليدات كارخانجات و اخبار برنامه تلويزيون در اين خبرگزاري ها منعكس ميشود . همچنين در فرانسه تعدادي خبرگزاري وجود دارد كه در زير مجموعه اخبار فعاليت ميكنند . اين نوع از خبرگزاريها اخبار مربوط به برنامه هاي تلويزيوني ، سينما و تئاتر و همچنين هر آن چيزي را كه به عنوان خبر ميتوان از آن ياد كرد، به مخاطب انتقال ميدهد.
با وجود چنين خبرگزاريهايي در فرانسه، دو نكته كاملاً روشن و بارز است. نكته نخست اينكه فرانس پرس تنها خبرگزاري مطرح و گسترده فرانسه است. كاركرد ، نقش و تأثير اين خبرگزاري در فرانسه و جهان به دليل نوع فعاليت و كنش حرفهاي آن هميشه قابل تامل و توجه بوده است. نكته دوم اينكه خبرگزاريهاي ديگر هيچگاه در حد رقابت با اين خبرگزاري نبودهاند. آژانس هاي خبري فعال در فرانسه در يك چارچوب مشخص موضوعي و با تعريف روشني از گستره فعاليت، پاسخگوي بخشي از نيازهاي مخاطباني هستند كه خبرگزاري فرانس پرس به دلايل متعدد نميتواند به آن نيازها به صورت جامع و فراگير پاسخ دهد. بنابراين خبرگزاري فرانسه به عنوان خبرگزاري مطرح در فرانسه مورد قبول دولت، روزنامهنگاران، فعالان سياست و مردم بوده و هست.[94]
8-2-12- کتاب
سابقه سانسور مطالب مندرج در کتاب پیش از انتشار به سال 1941 میلادی بر می گردد که توسط لویی پانزدهم وضع شد. موضوعاتی که توسط لویی پانزدهم مورد سانسور قرار گرفتند بیشتر مطالب و موضوعات مربوط به مذهب بود که تا سال 1789 میلادی در سوربون ادامه یافت . تا این سال تعداد 79 مورد سانسور به ثبت رسید . در این هنگام بعضی از نویسندگان و شاعران نامی در فرانسه مجبور شدند که کتاب های خود را در بیرون از خاک فرانسه به چاپ برسانند. در سال 1789 مجلس موسسان سانسور را لغو کرد و مفاد آن دو سال بعد یعنی در سال 1791 در مجلس به ثبت رسید . قانون منع سانسور در سال 1820 میلادی منسجم تر و دارای یک کمیسیون 12 نفره گردید. اما با این وجود, این قانون در موارد گوناگون نقض گردید و حتی در فواصل جنگ جهانی اول 1914 تا 1918 این قانون به کلی به حالت تعلیق در آمد. اما بعد از جنگ جهانی اول در فواصل جنگ جهانی دوم این قانون دوباره لغو شد و سانسور شدیدی بر کتاب ها و روزنامه ها و نشریات حاکم گردید.[95] پس از اتمام جنگ جهاني دوم ، نظارت دولت بر كتاب برداشته شد و بر اساس قانون ، ثبت رسمي[96] كه در تاريخ 20/6/1992 به تصويب رسيد ، ناشر در روز آغاز فروش و توزيع كتاب موظف به تحويل 4 نسخه به بخش ثبت رسمي ( كه يكي از ادارات كتابخانه ملي فرانسه محسوب مي گردد ) مي باشد .چاپخانه نيز به هنگام اتمام چاپ موظف به تحويل 2 نسخه به بخش ثبت رسمي است . از آنجا که كتاب، كالاي ارزشمندي است ، دولت فرانسه براي صادرات آن ، كمك هاي فراواني ارايه مي دهد. در كانال هاي تلويزيوني و راديويي برنامه هاي متعددي به نقل و معرفي كتب جديد اختصاص داشته و اكثر برنامه هاي تلويزيوني اثر خاصي بر فروش و شهرت كتاب دارد. . مطبوعات فرانسه ، به طور كلي ، كوشش هاي ناشران و كتاب هاي مهم آنان را ناديده مي گيرند و در نتيجه براي كتاب ، تبليغ كافي انجام نمي گيرد.
به منظور تشویق و ترغیب نویسندگان هر سال جوائز متعددی از طرف مراکز علمی و آکادمی در فرانسه اهدا می گردد. این جوائز در رشته های گوناگون مانندادبیات، تئاتر، زبان فرانسه، فلسفه، رمان، بیوگرافی، تاریخ، شعر، نقد، ترجمه و غیره اعطا می گردد. آكادمي فرانسه , آکادمی بالزاک, اکادمی علوم ماوراي بحار , انجمن نويسندگان فرانسه زبان, و ...از جمله جوایزی هستند که اهدا می شوند.
نمايشگاه كتاب از جمله فعالیت هایی است که همه ساله در شهر هاي فرانسه برگزار مي گردد. نمايشگاه بین المللی پاریس همه ساله در سومين هفته ماه مارس برگزار مي گردد. نمايشگاه هاي كتاب نیز درشهرهای دیگر فرانسه برگزار مي گردند كه از ميان آن مي توان به نمايشگاه كتاب جوانان و نوجوانان مونتروي[97] و بازار بين المللي كتب مصور كن اشاره نمود.
وزارت فرهنگ فرانسه همه ساله جشني در سراسر این کشور جهت توسعه فرهنگ كتابخواني برگزار مي نماید. در دبستان ها و دبيرستان هاي فرانسه و در كلاس هاي زبان فرانسه نیز معلمين اهميت خاصي براي كتابخواني قائل بوده و هر شاگرد موظف است در طول سال تحصيلي حداقل چند كتاب را خوانده در خصوص آنها تحقيق و مطالعه نمايد. ناشران مبالغ هنگفتي را براي تبليغ کتاب در بخش پوستر، مطبوعات ، رادیو و تلویزیون سرمايه گذاري مي نمايند . به علاوه در كانال هاي تلويزيوني و راديويي برنامه هاي متعددي به نقل و معرفي كتب جديد اختصاص داشته و اكثر برنامه هاي تلويزيوني اثر خاصي بر فروش و شهرت كتب دارند. از سوي ديگر نزديك به 100 جشنواره كتاب در سطح فرانسه برگزار شده و در معرفي و فروش كتب نقش خاصي را ايفا مي كنند.
مركز ملي كتاب فرانسه، مرکز حمایت از نویسندگان و پدیدآورندگان کتاب
مرکز ملی کتاب فرانسه[98] که در سال 1976 در فرانسه تاسیس گردید، یک موسسه دولتی و اداری است که زیر نظر وزارت فرهنگ (بخش مدیریت کتاب و خواندن ) اداره می شود و ریاست آن توسط وزیر فرهنگ فرانسه تعیین می گردد. این مرکزهمچنین محل ارتباط و تبادل بین متخصصین کتاب است. ناشران ، نویسندگان ، مترجمین ، کتابخانه دارها، کتابفروش ها و انجمن های فعال نيز در مرکز ملی کتاب هستند.
نقش این مرکز حمایت از مجموعه شبکه کتاب (ناشران ، نویسندگان ، مترجمین ، کتابخانه دارها و کتابفروش ها ، عوامل دیگر کتاب و خواندن ) وبه ویژه تولید و توزیع آثار مشکل پسند ادبیات است .اهداف این مرکز به شرح زیر اعلام شده است :
• حمایت و پشتیبانی از فعالیتهای نویسندگان و انتشار کتاب.
• حمایت مالی مورد نیازکتابخانه ها و مراکز اداری فرهنگی برای انتشار تالیفاتی که به تایید مراکز فرهنگی ، علمی و صنعتی رسیده باشند.
• مساعدت در انتشار مطالب مربوط به میراث ادبی فرانسه در تمامی ابعاد .
• کمک در ترجمه تالیفات خارجی در فرانسه و ترجمه تالیفات فرانسه به زبانهای خارجی.
• مهیا کردن صحنه رقابت در تمامی قعالیت ها برای افزایش فروش کتاب.
• کمک به شرکت در نمایشگاههای بین المللی متناسب با شئون عرضه کتاب های فرانسه.
سیاستگذاری این مرکز توسط شورای اداری مرکز ملی کتاب صورت می گیرد و این اعضا متشکل است از:رئیس مرکز ملی کتاب که ریاست این شورا را به عهده دارد، 7 نماینده از وزارتخانه های فرهنگ و ارتباطات ، آموزش ملی، آموزش عالی، وزارت خارجه، وزارت اقتصاد و دارایی، 11 نماینده از جامعه علوم انسانی و متخصصین امور کتاب به مدت سه سال و 8 شخصیت که از این بین حداقل سه نویسنده و یک مترجم به مدت سه سال، یک نماینده شخصی نیز که به مدت سه سال اتخاب می شوند. در این مرکز بیش از 200 متخصص اعم از نویسندگان، دانشگاهیان، روزنامه نگاران، محققین، هنرمندان، مترجمان، منتقدان، ناشران و مولفان فرانسوی و غیر فرانسوی عضویت دارند که در حقیقت گردانندگان این مرکز می باشند. این 200 نفر که از تخصص های گوناگونی برخوردارهستند، 14 کمیسیون ویژه را تشکیل می دهند و آثار ارسالی را كه جهت تقاضای کمک و مساعدت به مرکز رسیده اند، را مورد ارزیابی قرار داده و سپس در مورد اعطا یا عدم اعطای حمایت مالی ، رای نهائی صادر خواهد شد. این کمیسیون هاسه بار در سال یعنی فوریه - مارس، مه - ژوئن ، اکتبر- نوامبر تشکیل می شود و مساعدت این مرکز ، از طریق کمک های مالی یا اعطای وام صورت می گیرد و تمام دست اندرکاران امور کتاب حق سهیم شدن و برخورداری از کمکهای این مرکز را دارا هستند .
مبلغ کلی سالانه این مرکز بانضمام مبالغ پرداختی در حدود 22 میلیون یورو است. گفتنی است مرکز ملی کتاب از مالیات 3 % فروش مواد چاپی و 20/0% در آمد ناشرین بهره مند است .[99]
زنجيره كتاب در فرانسه
در فرانسه عرضه كننده كسي است كه به كتابفروشي مي رود و كتاب را معرفي مي كند و سفارش مي گيرد و پخش کننده كسي است كه آن كتاب ها را ارسال مي كند يعني بسته بندي، حمل و نقل و انبارداري و مرجوعي و وصول با پخش است. نظام فروش داراي دو بخش كاملاً مستقل از ناشر است. در يك كلام توزيع كننده وظيفه توزيع اطلاعات كتاب و سفارش خريدار را دارد و نه توزيع خود كتاب را. در فرانسه ناشر فقط كتاب را منتشر مي كند. شركت هايي هستند كه كارشان معرفي كتاب به كتابفروش است و متعهد هستند كه ظرف يك روز معين اين كار را انجام دهند. آنها بروشورهاي مخصوصي منتشر مي كنند. ويزيتور و عرضه كننده ، كتاب را به نقاط فروش معرفي مي كنند و سفارش ها را به شركت پخش كننده مي فرستند. ناشر دو ماه قبل از چاپ اثر، معرفي كتاب را شروع مي كند. در بروشوري كه عرضه كننده (ويزيتور) چاپ مي كند كتاب هاي ناشران مختلفي تبليغ مي شود كه مثلاً در يك دوره مشخص چاپ مي شوند و شركت عرضه كننده نمايندگي انحصاري همه توليدات آنها يا بخشي از آنها را دارد. كتاب ها يك جور پخش نمي شوند چون يك جور منتشر نمي شوند. قوانين فرانسه از ناشران و كتابفروشي هاي كوچك به منظور حفظ تكثر در تمام عرصه هاي فكري و فرهنگي حمايت مي كند. هر فكري ولو با مخاطب كم ممكن است روزي جامعه را متحول كند و اين يكي از مهمترين سياست هاي فرهنگي فرانسه است. در فرانسه، اين از بخش هاي فلسفي قوانين است كه مي گويند رسالت ما حفاظت از تكثر و جلوگيري از انحصار است تا جامعه زنده و پويا بماند. به طور مثال انتشارات گاليمار سالانه حدود ۹ هزار دست نويس در بخش ادبيات و كتاب هاي تفريحي را دريافت و بررسي مي كند، چون ممكن است كه يك گنج در بين آنها پيدا شود.
ناشر سه كار انجام مي دهد:
۱ - اثريابي، پذيرش، آماده سازي، ماكت، چاپ و صحافي
۲ - تبليغات و رسانه ها
۳ - بخش حقوقي و حقوق مشتقه.
مدير ادبي به عنوان اولين خواننده بيروني است كه كتاب را مي خواند (مدير ادبي همان سرو يراستار است) بعد از آماده سازي و چاپ، بخش مطبوعات، بخش دوم این زنجیره ، رسانه ها و معرفي كتاب است كه بسيار مهم است. دو ماه قبل از چاپ جلسه اي گذاشته مي شود و «اوراق زيبا» را پخش مي كنند. اوراق زيبا درواقع متن كامل يا خلاصه كتاب است كه به تعداد محدودي تكثير مي شود و براي تمام منتقدان مشهور و همكار فرستاده مي شود. در اين جلسه كه براي هر كتاب برگزار مي شود، مدير بخش بازرگاني، مدير فرهنگي، مسئول كپي رايت، چند منتقد، وابسته مطبوعاتي، مدير انتشارات، نماينده شركت عرضه كننده و هر فرد مؤثر ديگر حضور دارند و علاوه بر معرفي كتاب در مورد سياست هاي ويژه تبليغ، معرفي و توزيع كتاب بحث مي شود. مسئله مهم هم زماني تبليغات و توزيع است كه در غير اين صورت كار با مشكل مواجه مي شود. ممکن است كه دو ماه از چاپ كتابي گذشته باشد ولي کتاب پخش نشده تا تبليغات آن آماده شود. آخرين نقش مربوط به ناشر، فعاليت براي حقوقي است كه به صورت زمينه در كنار كتاب وجود دارد. فقط سود حاصل از فروش كتاب مدنظر نيست و بايد اين بخش بسيار فعال شود. حقوق مشتقه، يعني سود حاصل از فروش كتاب به ناشر خارجي يا به مشتركين و باشگاه ها، يا فروش پيش چاپ قطعاتي از كتاب در نشريات (به صورت مقاله) يا حتي فيلمنامه و تئاتر كه به مؤلف و ناشر مشتركاً تعلق مي گيرد.
قوانين نشر : در فرانسه تيراژ متوسط كتاب از ۳ هزار تا ۳۰هزار نسخه است و الان با توجه به چاپ ديجيتالي، ۵۰۰ نسخه هم تكثير مي شود. درباره مراكز فروش حدود ۱۰۰۰ كتابفروشي بزرگ و ۱۰هزار نقاط كوچك كتابفروشي وجود دارد. هر ساله در فرانسه سي هزار كتاب چاپ اول و ۲۵هزار چاپ مجدد منتشر مي شود كه البته تمام اين كتاب ها را به تمام كتابفروشي ها معرفي نمي كنند. اين وظيفه ويزيتور است كه تشخيص بدهد چه كتاب هايي را به چه كتابفروشي هايي بدهد. شركت هاي عرضه كننده عمدتاً متعلق به ناشران بزرگ هستند كه سازمان هاي مستقلي تأسيس كرده اند. آنها كتاب هاي سايرناشران را هم براي كم كردن هزينه ها ويزيت مي كنند. قانوني در فرانسه است به نام قانون لانگ كه در سال ۱۹۸۱ تصويب شد. به موجب اين قانون كتاب در سراسر فرانسه بايد با ۵ درصد نوسان قيمت پشت جلد فروخته شود. قيمت گذاري توسط ناشر آزاد است ولي حدود درصدها بايد رعايت شود. از اين قسمت سهم هر كدام از بخش ها به صورت زير تقسيم بندي مي شود: ۲۵ تا ۳۶ درصد براي كتابفروش، ۵ درصد براي ويزيتور، ۶ درصد براي پخش كننده، ۱۰ درصد نويسنده، ۲۰ درصد هزينه توليد، ۱ درصد تبليغات و مطبوعات. سهم ناشر نيز حدود ۲۰ درصد ناخالص است كه به طور تقريبي ۱۶ درصد آن هزينه هاي جاري موسسه و ۴ درصد سود خالص ناشر است. در نتيجه كتاب را تا پنج برابر هزينه توليد قيمت مي گذارند. براي همين كتاب برايشان كالاي سودآوري است. بر اساس قانون، ناشر و ويزيتور و پخش كننده تعهد مي كنند كه ظرف سه چهار ماه بيشترين تعداد ممكن را براي ناشر بفروشند و پولش را برگردانند، ولي تضمين نمي كنند كه كتاب ناشر چه تعداد فروش برود. دولت در بخش قانونگذاري، ايجاد امنيت شغلي و توزيع كتاب و تاسيس نهادهاي مجري مربوط به آن وظيفه خودش را انجام داده و عميقا از دخالت اجرايي در جزييات پرهيز مي كند. در بخش مالي نيز با تقويت بنيه مالي بخش خصوصي و با ايجاد و تقويت سازمان ها و تشكل هاي مستقل، توزيع عوارض دريافتي به آنها سپرده شده است. ايجاد امنيت و جلوگيري از انحصار به قصد حمايت از تكثر دغدغه اصلي آنهاست.
موسسه فرانسوي حفظ منافع نويسندگان(سوفيا)[100]: بیش از 30 سال است كه ناشران و نويسندگان فرانسه توانسته اند با بحث هاي حقوقي، ارتباط جديد و سازنده اي را با هم ساماندهي كنند و موسسه جديدي را به نام سوفيا بنا كردند كه در آن بخشي از حقوق دولتي و مالياتي كه براي حمايت از ناشر و مولف است به اين موسسه واگذار مي شود و روزبه روز اين همكاري جدي تر مي شود. قراردادها هر روزه مهم تر و حجيم تر مي شود. حقوق مولف و تعهدات ناشر كاملاً ذكر شده است. حيات كتاب به مبحث حقوق كتاب و روابط مولف و ناشر و قرارداد خوب منوط است. همه جزئيات در آن مشخص مي شود و امكاناتي كه ناشر صرف تحصيل حقوق مشتقه مي كند، بيان مي شود. به عنوان مثال مواردي مثل مرجوعي و حتي نابود كردن ته مانده كتاب، فيلمنامه، قطع كتاب، پيش پرداخت و حقوق وارث (در فرانسه حقوق اثر تا ۶۰ سال پس از فوت نويسنده به وارث او تعلق مي گيرد كه در ايران ۳۰ سال است). اگر كتاب مرجوع شد ناشر بايد به مؤلف خبر بدهد. در اين صورت مولف بايد درصدي را كه ناشر به او پرداخت كرده، برگرداند. در قوانين بحث هاي جدي در رابطه با حقوق مشتقه وجود دارد. حق التأليف از ۵ تا ۶ درصد در مورد كتاب هاي معمولي و جيبي و تا ۱۲ درصد به كتاب هاي خاصي تعلق مي گيرد. معمولاً ۵۰ درصد حقوق مشتقه به ناشر و ۵۰ درصد ديگر به مولف تعلق مي گيرد كه البته هزينه هاي پيگيري و غیره را خود ناشر از همين ۵۰ درصد پرداخت مي كند (يعني اين درآمد خالص ناشر نخواهد بود).[101]
دفتر مالكيت ادبي هنري در وزارت فرهنگ فرانسه: پاسداري از حق مولف[102] به قصد حفاظت از فرهنگ و تكثر آن انجام مي شود. فرانسه از اولين اعضاي كنوانسيون برن در رابطه با حق تكثير و حق مولف است و بزرگ ترين هدفش حمايت از حقوق معنوي و مادي صاحب اثر براي تداوم آفرينش است. بر اساس قانون كپي رايت در فرانسه ، صاحب اثر را آفريننده اثر مي داند كه حقوق معنوي اثر همواره با او خواهد ماند . از طرفي توان آفرينش يك آفريننده آثار فرهنگي را افزايش داده و حفظ مي كند. از طرف ديگر اين قانون، براي حفظ تعادل بين آفريننده اثر و ناشر مكانيزم هايي پيش بيني مي كند: ناشر كسي است كه سرمايه گذاري، تكثير و توزيع را برعهده دارد و حتي در نوع ارائه اثر هم دخيل است. قرارداد بايد مكتوب باشد و طبق قوانين، شكل تكثير اثر بايد در قرارداد روشن شود. ميزان دريافتي صاحب اثر نيز بايد مشخص شود يعني بايد تناسبي بين تعداد تكثير اثر و مبلغ وجود داشته باشد. هر اندازه مولف حقوق بيشتري دريافت كند مي توان از آفرينش او بيشتر بهره مند شد. ناشر و مولف با هم متحد مي شوند تا جلوي سرقت اثرشان گرفته شود و براي انجام اين كار، سازماني بايد مسئوليت آن را به عهده بگيرد. در حال حاضر كميسيوني در فرانسه تعيين شده كه حتي براي تعيين تعرفه هاي كپي شخصي و كامپيوتري و هاردديسك كامپيوتر هم برنامه هايي دارد. معمولاً ۵۰ درصد كپي رايت فروش اثر به ناشر و ۵۰ درصد به نويسنده مي رسد كه بخش مربوط به ناشر خالص نيست، چون ناشر هزينه هاي بازاريابي و ساير موارد را مي بايست از همين بخش تامين كند. طبق ماده ۹۲ كنوانسيون برن درآمد از ناحيه توليد مجدد يعني حقوق مشتقه اثر هم قابل دريافت است. آخرين كنوانسيون اصلاحي، در كنوانسيون سال ۱۹۹۶ ثبت شده است. روح حمايت از مولف بيشتر به فكر تامين مالي و امنيت معنوي كساني است كه خلاقيت و آفرينش را در جامعه حفظ مي كنند و جامعه براي حيات و تعالي خودش به آنها نياز دارد و از آنها حمايت مي كند تا حق بهره وري اجتماع حفظ شود. حقوق معنوي پيگيري جدي مي شود و مهم ترين اصل آن اين است كه همواره بايد اسم خالق اثر بر روي اثر باشد و تكثير بشود. از نظر فرانسوي ها اين حقي است كه قابل معامله نيست و يك دليل آن آشنايي جامعه با خالقان آثار و احترام به آنها است. گفتنی است دفتر مالكيت ادبي هنري در وزارت فرهنگ زيرمجموعه امور قضايي هم است.
9-2-12-انواع کتابخانه ها
كتابخانه ملي فرانسه
بنیان اصلي كتابخانه را مجموعه شارل پنجم تشكيل ميدهد كه در سال 1368ميلادي، كتابخانهاي اختصاصي با تقريباً 1000 نسخه خطي را در يكي از تالارهاي ساختمان لوور براي خود داير كرد. در زمان لويي يازدهم (1483-1461) تعدادي نسخه خطي و كتابهاي چاپي مصادرهشده به آن افزوده شد. شارل هشتم و لويي دوازهم نيز به توسعه آن پرداختند و محل كتابخانه با تغيير محل اقامت پادشاهان، از قصري به قصر ديگر تغيير ميكرد. در سال 1537ميلادي قانون واسپاري به تصويب رسيد و مقرر گرديد كه از هر كتابي كه در كشور منتشر ميگردد يك نسخه به كتابخانه ارسال گردد. بااينحال در سال 1622 كل مجموعه چاپي و خطي كتابخانه فقط 4712 جلد بود. در سال 1692 درهاي آن به روي عموم گشوده شد و در سال 1789 كتابخانه سلطنتي رسماً به نام كتابخانه ملي ناميده شد. همزمان با انقلاب كبير فرانسه، خدمات كتابخانهاي براي مدتي متوقف گرديد و قانون واسپاري به مدت سه سال متوقف ماند، ولي مجموعه منابع آن با دريافت بيش از 3000 سند مصادرهاي از اموال خاندان سلطنتي و اشراف و خارجيان، غناي بيشتري يافت .ساختمان قديمي اين كتابخانه در شهر پاريس در خيابان ريشيليو واقع شده است. در سالهاي 1932 و 1954 و 1971 اجباراً سه ساختمان جديد در شهر ورساي براي كتابخانه ساخته شد. بنابراين گسترش روزافزون مجموعههاي متنوع آن، حفاظت و نگهداري و ارائه خدمات جاري را به مخاطره انداخته بود. در نتيجه در سال 1988 دولت فرانسه تصميم گرفت ساختمان جديدي براي كتابخانه ملي احداث كند. طرح ساختمان به مسابقه بينالمللي گذاشته شد و طرح «دومينيك پرو»[103] برنده اين مسابقه شد. ساختمان جديد در سال 1990 شروع و در سال 1995 پايان يافت. اين ساختمان داراي 290 هزار متر مربع زيربنا است و از يك محوطه مركزي و چهار برج به شكل كتاب باز (به ارتفاع 80 متر) كه عمدتاً مخازن را دربرميگيرند، تشكيل شده است. اين ساختمان گنجايشي معادل 395 كيلومتر كتاب، و تعداد 2600 محل مطالعه دارد و در دسامبر 1997 به روي عموم گشوده شد. ساختمان خيايان ريشيليو به دليل اهميت تاريخي، همچنان براي حفظ و نگهداري مجموعههاي ويژه و بهعنوان بخشي از كتابخانه ملي فرانسه باقي خواهد ماند.در ضمن شعبههايي از اين كتابخانه كه در خارج از شهر پاريس قرار دارند، عبارتاند از: شعبه ورساي كه دربرگيرنده مجموعه نشريات ادواري، نسخههاي تكراري، و برخي از مجموعههايي است كه مراجعهكننده بسيار كمي دارند و شعبه آوينيون كه آثار هنري كتابخانه ملي در آنجا نگهداري ميشوند.
موجودي كتابخانه ملي فرانسه تنها كتاب و نشريات ادواري نيست، بلكه نسخههاي خطي، نقشه و طرح، منابع چاپي، نقاشي، عكس، سكه، مدال، موسيقي، مواد شنيداري و موادچندرسانهاي را نيز دربرميگيرد. مجموعه اين كتابخانه از سال 1990 در زمينههاي گوناگون، بخصوص در زمينههاي مربوط به علوم و فناوري، اقتصاد و مواد شنيداري توسعه يافته و مجموعه كتابهاي چاپي و نشريات ادواري، بيشتر موضوعهايي مانند فلسفه، تاريخ علوم، حقوق، اقتصاد و سياست، علوم و فناوري، ادبيات و هنر را شامل ميشود. قديميترين نسخه فارسي موجود در اين كتابخانه متعلق به حدود سال 509 هجري و در زمينه پزشكي است. كليه متقاضيان بالاي 16 سال با دردستداشتن كارت عضويت ميتوانند در سالنهاي مطالعه از مواد كتابخانهاي استفاده كنند.[104]
کتابخانه عمومی ژرژپمپیدو درپاریس :
درسال 1977 رئیس جمهوروقت فرانسه ژرژپمپیدو دستور ساختن این مرکز فرهنگی را صادر نمود. این کتابخانه در زیر بنائی در حدود 11000متر مربع ساخته شد و 1800 محل برای نشستن مراجعه کنندگان دارد. 650 دستگاه از قبیل کامپیوتر ، ویدئو، اکران ، مخصوص تماشای فیلم ، اسلاید ، روزنامه ها و مجلات ضبط شده بر اسلاید و ... دارد. همچنین دارای 000/10دیسک 600 روش برای یادگیری 600 زبان خارجی با نوار کاست، کتاب و فیلم از جمله زبان فارسی دارا می باشد. در محل مخصوص یادگیری زبان های خارجی 62 جایگاه با ویدئو و کاست و کتاب علافه مندان را بدون ثبت نام و تعیین وقت قبلی می پذیرد. در صورت نبودن جا مراجعه کنندگان مجبورند کمی صبر کنند. در صورت خالی شدن یک جایگاه بلافاصله فرد دیگری جایگزین می شود. در محل کتابخانه همچنین 2110 فیلم مستند علمی ويدیویی 65 ویدئو دیسک 15 CDV و.... موجود است. علاوه بر آن جایگاهی به نام تی وی دو موند[105] برای تماشای کانال های مختلف است که از ماهواره دریافت می شوند و این به مراجعه کنندگان فرصت می دهد در مواقعی خاص اخبار رویدادها و برنامه های خاص ماهواره ای را دنبال کنند. کتابخانه در سه طبقه مرتبط به هم بنا شده که 249 کارمند آن را اداره می کنند. ساعات کار کتابخانه هر روز از ساعت 22- 12 و شنبه ها و یکشنبه ها از ساعت 22 – 11 است. دوشنبه ها و روزهای تعطیل رسمی این کتابخانه تعطيل می باشد. ورود برای تمامی علاقه مندان بدون کارت عضویت آزاد است. گاه مراجعه کنندگان برای ورود به کتابخانه مجبورند ساعتها حداکثر 5/2 ساعت در یک صف طولانی بایستند. این صف هنگامی بوجود می آید که کتابخانه پر باشد و مراجعه کنندگانی که در بیرون هستند باید صبر کنند تا تعدادی از کتابخانه خارج و به همان تعداد وارد کتابخانه شوند.[106]
کتابخانه های دانشگاهی و تحقیقاتی
درفرانسه این گونه کتابخانه ها اکثرا درمراکز علمی و دانشگاهی مستقرند و مشتری دائمی این کتابخانه ها اختصاصا دانشجویان, محققان و اساتید دانشگاه ها می باشند. آمارهای منتشر شده نشان می دهد بیش از دو میلیون از این نوع کتابخانه ها در فرانسه موجود است. در این کتابخانه ها می توان مجموعه های با ارزش و غنی و متنوع را مورد مطالعه قرار داد. در این باره کتابخانه هایی وجود دارد که قریب 21 میلیون کتاب در مخازن خود جای داده اند و اکثر این کتابخانه ها به لطف تکنولوزی پیشرفته دارای اينترنت می باشند. با توجه به موضوع آرشیو شده در کتابخانه های دانشگاهی و تحقیقاتی می توان چنین اظهار کرد که جایگاه و عنوان هر کتابخانه بر اساس موضوعات تخصصي و دارا بودن مجموعه های بی نظیر و عالی از جایگاه خاصی برخوردارند.
کتابخانه های عمومی
از سال 1990 تعداد كتابخانه های عمومی به طور چشمگیری افزایش یافته است و در حال حاضر حدود 2500 کتابخانه عمومی در فرانسه به فعالیت مشغولند. در کتابخانه های عمومی موضوع بیشتر کتاب ها, عمومی و اجتماعی و به ندرت کتاب های تخصصی یافت می شوند. ورود به کتابخانه های عمومی برای تمامی شهر وندان آزاد است. دسترسی و یافتن کتاب های مورد نظر اعضا از طریق کامپیوتر های مستقر در کتابخانه میسر است. علاوه بر آن اعضا می توانند به راحتی وارد مخزن شوند و کتاب های مورد نظر را از نزدیک انتخاب و برای مطالعه در سالن مخصوص مطالعه همراه بیاورند یا به امانت بگیرند. اعضا در هر مراجعه می توانند حداکثر 10 کتاب و لوح فشرده و کاست را به مدت 3 هفته به امانت بگیرند. در کتابخانه گاه یک شاعر، یک نویسنده و یا یک فیلم ساز دعوت می شود و در جلسه ای با حضور اعضای کتابخانه به گفت وگو مي نشیند. کتابخانه زیر نظر شهرداری اداره می شود و تمامی بودجه و هزینه های خریداری کتاب نیز توسط شهر داری پرداخت می گردد. طبق قانون کتابخانه های عمومی کارکنان کتابخانه موظفند که تمامی مراجعه کنندگان را پذیرش نموده و برای یاقتن کتاب ها و منابع مورد نظر با آنها مشورت و رهنمودهای لازم را به آنان ارائه نمایند. در اکثر کتابخانه های عمومی علاوه بر آرشیو روزنامه ، مجله، اينترنت، فیلم های مستند علمی، لوح فشرده نوارهای موسیقی موجود است.
گفتنی است کتاب های موجود در کتابخانه های عمومی گاه به دلیل قدیمی و یا کمیاب بودن آن به امانت داده نمي شوند و تنها در محل کتابخانه می توان از مطالب آنها استفاده کرد. از برخی کتب قدیمی تر عکس برداری و گرفتن فتو کپی نیز ممنوع است. برخی کتابخانه کتاب های بیشتر از 30سال از تاریخ انتشار کتاب ها را به امانت نمی دهند.
کتابخانه سیار[107]:
در برخی شهرها سرویس ویژه ای به نام کتابخانه سیار دائر است که مرکز آن در کتابخانه می باشد. شهرداری، اتوبوس ویژه ای را در اختیار کتابخانه قرار داده تا کتاب های مورد نظر علاقه مندان را به نزدیک ترین محل سکونت شان برساند. این سرویس ویژه در حقیقت برای تمامی شهروندان است و همه می توانند از آن استفاده کنند اما بیشتر افرادی از این سرویس مي کنند که دور از کتابخانه زندگی می کنند، به دلیل کهولت سن قادر به حضور مستقیم نیستند و به دلیل سایر مشاغل و گرفتاری های روزمره نمی توانند شخصا به کتابخانه بروند. این سرویس شماره تلفن مخصوص را در اختیار شهر وندان قرار می دهد و شهر وندان می توانند با گرفتن این شماره تلفن کتاب های مورد نظر شان را سفارش دهند. این شماره سرویس مجانی است.
10-2-12- كتابفروشي هاي فرانسه
در فرانسه حدود 18000 تا 20000 نقطه فروش وجود دارد كه حداقل 50% از در آمد خود را از فروش كتاب به دست مي آورند. تركيب اين نقاط فروش به شرح زير است:
نقاط فروش كوچك و محلي : 10000 تا 12000
بخشهاي كتاب فروشگاه هاي زنجيره اي : 5000
كتابفروشي ها : 2200
بخش هاي كتاب فروشگاه هاي زنجيره اي معظم : 850
فروشگاه هاي مردمي : 239
قابل توجه است 50% كل كتابفروشي هاي فرانسه در پاريس مستقر بوده و عملكرد هر يك از 30 بزرگترين كتابفروشي فرانسه به بيش از 10 ميليون فرانك بالغ مي گردد .
مهمترین کتابفروشیهای فرانسه
فناک: بزرگترین و مهمترین کتابفروشی زنجیره ای در فرانسه است که در سال 1954 بنیانگذاری شد. البته فناك وسايلي از قبيل انواع دوربین عکاسی و فيلمبرداری و مواد جانبي آن و همچنین کامپیوتر و لوازم یدکی کاغذ و.... دیسک ويدئو و....را به فروش مي رساند. در سال 2002 مبلغ 700 میلیون یورو و در سال 2003 حدود 725 میلیون یورو مبلغ حاصل از فروش کتاب بدست آورده است که از سال 1998 پیوسته حالت صعودی داشته است.
کتابفروشی فوره دو نور[108] : این کتابفروشی مهمترین کتابفروشی بعد از فناك در فرانسه است که در سال 1963 در شهر لیل بنیانگذاری شد. این کتابفروشی در سال 2003 مبلغ 65/4 میلیون یورو فروش داشته است.[109]
کتابفروشی ژیبر ژون[110]: این کتابفروشی در اکتبر سال 1886 به وسیله ژوزف ژيبر[111] در پاریس تاسیس وشروع به کار کرد. این کتابفروشی علاوه بر کتاب های تازه، کتاب های دست دوم نیز خرید و فروش می کند که خریداران خوبی دارد. ژیبر ژون در زیر بنایی حدود 3000 متر مربع بنا گردید و تعداد 000/250 جلد کتاب جدید آماده و در دسترس 000/700 در خزانه و 000/220 کتاب دست دوم دارا می باشد. مبلغ حاصل از فروش این کتابفروشی در سال 2003 حدود 5/37 میلیون یورو بوده است. در همین سال تعداد 000/450/3 نفر از ان بازدید کرده اند.
کتابفروشی ویرژین[112]: کتابفروشی ويرژين در سال 1998 بنیانگذاری و شروع بکار کرد. این کتابفروشی در سال 2002 مبلغ 400 میلبون یورو فروش داشته است . این کتابفروشی همچنین 33 باب مغازه در پاریس دارا می باشد که مهمترین آنها در شانزه ليزه افتتاح شده و در سال 1989 فعالیت خود را آغاز کرده است. این مغازه علاوه بر کتاب به فروش آلات موسیقی نوار و فیلم ویدئویی می پردازد و تعداد 000/350 جلد کتاب در این مغازه موجود است.
کتاب های قدیمی و دست دوم در فرانسه
خرید و فروش کتاب های قدیمی و دست دوم در فرانسه یک شغل به رسمیت شناخته شده است .فعالیت در این باره ضوابط و قوانین خاص خود را دارد و مانند سایر مشاغل آزاد، چارچوب قانونی و حقوقی دارد. البته این ضوابط همچون مقررات مربوط به کتابخانه ها و كتابفروشی های دارای اسم و رسم نیست. قانون 30 نوامبر 1987 اجازه داده است تا تمام اشخاص بتوانند به فعالیت شغلی پرداخته و به خرید و معامله اجناس مستعمل جهت فروش اقدام نمایند یا از شخصی که جنسی را شخصا تولید کرده در جایگاهی خاص خریداری و یا با جنس دیگری معاوضه و معامله نمایند.
کتابفروشی های قدیمی به صورت گروهی و زیر نظر سندیکای کتابفروشی کتاب های قدیمی و جدید[113] فعالیت دارند. برای همه بازاریان و مشاغل از جمله خریداران و فروشندگان کتاب های قدیمی و دست دوم لازم است که قبل از مبادرت به خرید و فروش، فعالیت خود را در اداره پلیس به ثبت برسانند. در باره خرید و فروش یا معامله کتاب های قدیمی و دست دوم امکان سه نوع معامله هست.
اول- فروش بر اساس اهدا کتاب
دوم- فروش کالا به کالا بر اساس توافق طرفین که نوعی معامله جنس به جنس است يعني کتابی با کتابی دیگر معاوضه می گردد.
سوم- فروش بر اساس حراجی
در زمینه خرید و فروش کتاب های دست دوم و قدیمی فروشگاه های زنجیره ای ژیبر فعالیت گسترده ای دارد. این فروشگاه کتاب های دست دوم را خریداری و در جایگاه مخصوص در معرض دید خریداران کتاب قرار می دهد. قیمت کتاب های دست دوم در این فروشگاه براي خريداران بسيار مناسب و ارزان می باشد. قیمت انواع رمان معمولا يك بورو است. سفرنامه ها، کتاب های اطلس، واژه نامه ها، کتاب های علمی، کتاب های کودکان و نوجوانان و... در اين بخش معمولا به چشم می خورند اما مي توان گفت اکثر کتاب ها مربوط به انواع رمان است.
ماليات بر ارزش افزوده براي كتاب :
ماليات بر ارزش افزوده براي كتاب و جرايد 5/5 % است در حالي كه در صد عادي ماليات بر ارزش افزوده 6/20 % مي باشد.بزرگترين ناشران فرانسه هاشت ( مقام سوم جهان ) و شركت هاواس ( مقام هشتم جهان ) است .همه ساله در فرانسه نمايشگاه هاي متعدد كتاب برگزار مي شود و در پاريس نمايشگاه كتاب در سومين هفته ماه مارس برگزارمي شود.
[1] http://rasaneh.org/persian/page-view.asp?pagetype=articles&id=77
[2] Émile Girardeau
[3] Maison de la Radio
[4] Le Mouv’
[5] La Haute Autorité de la communication audiovisuelle
[6] Radio Orient
[7] Radio Beur
[8]Radio Soleil
[9] Radio de la Communauté Juive(RCJ)
[10] AYP FM est une radio de la communauté arménienne de Paris et de la région parisienne
[11] Association franco-arménienne de communication (AFAC)
[12] http://fr.wikipedia.org/wiki/Radio_en_France
[13] René Barthélemy
[14] L'Office de Radiodiffusion-télévision française (ORTF)
[15] le Conseil supérieur de l'audiovisuel (CSA)
[16] pay-per-view
[17] BOUYGUES
[18] http://fr.wikipedia.org/wiki/TF1
[19] http://fr.wikipedia.org/wiki/France_2
[20] http://fr.wikipedia.org/wiki/France_3
[21] http://fr.wikipedia.org/wiki/Canal%2B
[22] http://fr.wikipedia.org/wiki/La_cinquieme
[23] Compagnie Luxembourgeoise de Radiodiffusion (CLR)
[24] http://fr.wikipedia.org/wiki/M6
[25] http://fr.wikipedia.org/wiki/Arte
[26] Etienne Mougette
[27]http://fr.wikipedia.org/wiki/La_Chaine_Info
[28] http://fr.wikipedia.org/wiki/France_24
[29] Bouquet
[30] http://fr.wikipedia.org/wiki/Internet_en_France
[31] http://www.irna.ir/fa/news/view/menu-279/8406212413184600.htm
[32] http://www.hamshahrionline.ir/details/81242
[33] تاريخ مطبوعات جهان. پير البر و فرناند ترو ترجمه دكتر هوشنگ فرخجسته، ناشر اميركبير، 1363. ص205
[34] L'Express
[35] Jean-Jacques Servan-Schreiber
[36] Françoise Giroud
[37] la Socpresse
[38] Serge Dassault
[39] Le Nouvel Observateur
[40] Claude Perdriel
[41] Jean Daniel
[42] Stéphane Hessel
[43] Pierre Bérégovoy
[44] Alain Savary
[45] Paris Obs
[46] Laurent Joffrin
[47] Jean Daniel
[48] http://fr.wikipedia.org/wiki/L'Express
[49] http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_Point
[50] Le Canard enchaîné
[51] Maurice Maréchal, Jeanne Maréchal et Henri-Paul Deyvaux-Gassier
[52] Georges René Louis Marchais
[53] http://en.wikipedia.org/wiki/Le_Canard_encha%C3%AEn%C3%A9
[54] Paris Match
[55] Jean Prouvost
[56] Courrier international
[57] Le Figaro
[58] Télérama
[59] نگاهي به فرانسه / دفتر پژوهش و برسي هاي خبري سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي / 1384/ ص 75
[60] Le Monde
[61] Hubert Beuve-Méry
[62] Jean-Marie Colombani
[63] Groupe La Vie-Le Monde
[64] http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_monde
[65] Le Figaro
[66] Socpresse
[67] Maurice Alhoy et Étienne Arago
[68] Hippolyte de Villemessant
[69] Jean Prouvost
[70] Robert Hersant
[71] http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_Figaro
[72] Libération
[73] Serge July
[74] http://fr.wikipedia.org/wiki/Lib%C3%A9ration_(journal)
[75] L'Humanité
[76] Jean Jaurès
[77] http://fr.wikipedia.org/wiki/Humanit%C3%A9_(journal)
[78] France-Soir
[79] Pierre Lazareff
[80] http://fr.wikipedia.org/wiki/France_soir
[81] Le Parisien
[82] Aujourd'hui en France
[83] le groupe Amaury
[84] http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_Parisien
[85] La Croix
[86] groupe Bayard Presse
[87] Metro
[88] 20 minute
[89] Schibsted
[90] Ouest-France
[91] Ouest-France
[92] l'Agence France-Presse(AFP)
[93] HAVAS
[94] http://fr.wikipedia.org/wiki/Agence_France-Presse
[95] http://fr.wikipedia.org/wiki/Censure_en_France
[96] dépôt légal
[97] Montreuil
[98] Le Centre national du livre (CNL)
[99] http://fr.wikipedia.org/wiki/Centre_national_du_Livre
[100] La Société française des intérêts des auteurs de l’écrit (SOFIA)
[101]http://fr.wikipedia.org/wiki/Soci%C3%A9t%C3%A9_fran%C3%A7aise_des_int%C3%A9r%C3%AAts_des_auteurs_de_l%E2%80%99%C3%A9crit
[102] Le droit d’auteur
[103] Dominique Perrault
[104] http://fr.wikipedia.org/wiki/Biblioth%C3%A8que_nationale_de_France
[105] T V du Monde
[106] http://fr.wikipedia.org/wiki/Centre_national_d'art_et_de_culture_Georges-Pompidou
[107] BIBLIOBUS
[108] Le furet du nord
[109] http://fr.wikipedia.org/wiki/Furet_du_Nord
[110] Gibert jeune
[111] Joseph Gibert
[112] Virgin Mégastore
[113]Le Syndicat National de la Librairie Ancienne et Moderne (SLAM)