رسانهها و وسائل ارتباط جمعی فرانسه
از سال 1964 تا 1974.م. شبکه رادیو و تلویزیون فرانسه توسط مدیریت بخش رادیو و تلویزیون فرانسه اداره میشد که این اداره خود تحت نظارت و سرپرستى وزارت اطلاعات فرانسه قرار داشت. سپس جاى خود را به هفت شرکت دولتى داد و در سال 1982.م. وظایف آنان به یک کمیته نه نفره سپرده شد. در سال 1986.م. پس از به قدرت رسیدن جناح راست، وظایف این کمیته به کمیسیون 13 نفره ملى ارتباطات آزاد سپرده شد. به دنبال آن یک سلسله انتصابات جدید در شبکه رادیو و تلویزیون فرانسه صورت گرفت که این امر از طرف احزاب مخالف مورد انتقاد قرار گرفت. زیرا این امر را حربهاى به منظور نفوذ دولت در رادیو و تلویزیون مىدانستند. تا سال 1989.م.، 58 فرستنده رادیویى و 25 فرستنده تلویزیونى در فرانسه وجود داشت. دو کانال تلویزیونى دولتى، چهار کانال تلویزیون خصوصى و دو شبکه تلویزیونى تجارى در فرانسه برنامه داشتند که بیش از 20 ساعت در روز برنامه پخش مىکردند. کانالهاى خصوصى تلویزیون فرانسه بودجه خود را از طریق مشترکان خود تأمین مىکردند.از سال 1984.م. برنامههاى فرانسه، بلژیک و سوئیس از طریق "ساتلیت" براى یکدیگر پخش مىشدند. در همان سال فرانسه با لوکزامبورگ به توافق رسید که مشترکاً از طریق ساتلیت برنامههاى تلویزیونى یکدیگر را دریافت کنند. بنابر این 4 کانال تلویزیونى با 16 کانال صوتى ایجاد شد که هر کانال تلویزیونى مىتوانست با زبانهاى مختلف برنامههاى کشورهاى ذکر شده را دریافت کند. از سال 1989.م. از طریق ساتلیت دیگرى برنامههاى تلویزیونى چند کشور دیگر اروپایى براى فرانسه پخش مىشود.دولت فرانسه از سال 1984.م. برنامه توسعه شبکه تلویزیونى از طریق کابل را دنبال کرد. جناح راست حکومت در سال 1986.م. مسئولیت ساخت شبکه کابل تلویزیونى را به شرکتهاى خصوصى سپرد. در 1987.م. اعلام شد که شبکه کابل تلویزیونى مىتواند در 52 شهر فرانسه گسترش یابد و در اکتبر همان سال مقررات جدیدى براى استفاده این سیستم ایجاد شد. این شبکه حداکثر 50 کانال تلویزیونى را مىتوانست در برگیرد. همچنین شبکه کابل تلویزیونى خصوصى نیز با برنامههاى ویژه در فرانسه ایجاد شد.
میزان کنترل دولت بر رسانههاى گروهى
دولت فرانسه در بسیارى از وسایل ارتباط جمعى این کشور که ظاهراً غیردولتى هستند سهامدار است و از این طریق آنها را کنترل مىکند. به همین منظور دولت در سال 1983.م. اقدام به تشکیل صندوق حمایت از صنایع و برنامهریزىهاى وسایل ارتباط جمعى کرد و در سال 1986.م. مبلغ 120 میلیون فرانک از سوى وزارت فرهنگ و صنایع در اختیار وسایل ارتباط جمعى قرار گرفت. از سوى دیگر تعدادى از بانکها جهت کمک به وسایل ارتباط جمعى در صنایع مربوط به آنها سرمایهگذارى مىکنند که اکثریت این بانکها دولتى هستند. از این طریق دولت حاکمیت و خط خود را بر مطبوعات نیز اعمال مىدارد.از طرف دیگر دولت در انتخاب رؤساى این مؤسسات نقش عمدهاى دارد. همچنین زمانى که وسایل ارتباط جمعى این کشور جهت مجهز کردن تشکیلات خود به وسایل جدید احتیاج به سرمایه دارند و به بانکهاى دولتى مراجعه مىکنند، دولت مىتواند از طریق اعمال فشار بر بانکهاى خود نفوذش را بر رسانههاى گروهى افزایش دهد. در زمینه کنترل دولت بر رادیو و تلویزیون نیز باید افزود که اولاً تا چند سال پیش همه ایستگاههاى تلویزیونى این کشور متعلق به دولت بودند، اما پس از اینکه ژاکشیراک به نخست وزیرى رسید، شبکه یک تلویزیون این کشور به بخش خصوصى واگذار شد. در مجموع، با وجود اختلافات جزئى در تهیه و پخش اخبار در بین شبکههاى مختلف این کشور، همگى آنها در جهت منافع ملی گام بر مىدارند.
اصولاً مردم فرانسه دیدی شکاک و دیرباور نسبت به اخبار رسانههایشان دارند. همسویی شماری از رسانهها با منابع دولت و به نوعی همسانی این دو نهاد و یا تسلط سرمایه و کمپانیهای بزرگ تجاری و صنعتی بر شمار دیگری از شبکههای رادیویی و تلویزیونی، منجر به کاهش اعتماد و اطمینان مردم نسبت به اخبار و انعکاس واقعیات از سوی رسانههای جمعی، بهخصوص رادیو و تلویزیون فرانسه شده است. نکته بسیار مهم و در عین حال پنهان مانده در ذهن و بنابراین قضاوت مردم، نقش و تأثیر ابزار اقتصادی ـ و نه ابزار سیاسیـ بر محدودسازی دسترسی آزاد به اطلاعات و جریان اطلاعرسانی است. به عبارت دیگر مردم فرانسه به درستی نسبت به تعامل دو نهاد رسانه و دولت دارای حساسیت هستند ولی نسبت به همسانی رسانه و سرمایه کمتر واکنش نشان میدهند. در صورتی که به نظرمیرسد در جوامع مدرن تهدید واقعی معطوف به رسانههای جمعی و رسالت آنان (انتشار آزاد اطلاعات) نه فشارهای مستقیم سیاسی، بلکه ابزارهای اقتصادی است. باید دانست که با توجه به وضعیت نه چندان مناسب اقتصادی فرانسه و میزان بالای بیکاری و ناکافی بودن دستمزدها، این تهدید کارکرد تأثیرگذارتری دارد.
در فرانسه مالکیت رادیو تلویزیون فرانسه ترکیبی از بخش خصوصی و بخش دولتی است و مردم سالیانه و در فیشهای مالیاتی خود مبلغی را به عنوان هزینههای دیداری، شنیداری برای این رسانه میپردازند که این مبالغ را بطور مستقیم خزانهداری دولتی این بخش وصول میکند. به عبارتی هر خانۀ صاحب تلویزیون، سالانه حدود صد و بیست یورو عوارض سمعی و بصری میپردازد. این پول، حدود شصت در صد بودجۀ رادیوها و تلویزیونهای دولتی را تأمین میکند و بنابراین، چهل در صد باقیمانده از محل پخش آگهی تجارتی بدست میآید.[۱]
رادیو
رادیو در کشور فرانسه از دیرباز طرفداران خود را حفظ کرده و هیچگاه پیشرفت تکنولوژی، پدیدار شدن تلویزیون و دیگر رسانهها از محبوبیت رادیو در نیان مردم نکاسته است. در فرانسه نخستین برنامه رادیویی در آغاز دهه 1920 پخش شد. به دیگر سخن نخستین برنامه رادیویی در 1921 از برج ایفل پخش شد و به همین مناسبت به "رادیو برج ایفل" معروف شد. رادیو در فرانسه یک سال پس از رادیو در آمریکا به کار افتاد.در نخستین برنامه رادیویی در فرانسه که نیم ساعته بود، مندرجات مطبوعات بررسی، یک قطعه موزیک،گزارش هواشناسی و اخبار تلگرافی نظامی پخش میشد. در 1922یک رادیوی خصوصی با نام "رادیولا" از سوی امیل ژیراردو (Émile Girardeau) راهاندازی شد. رادیو لا در 1923 نخستین خبر رادیویی به معنای امروزی را در فرانسه پخش کرد. در 1940" رادیو ویشی" پدید آمد و در 1944 از میان رفت.امروزه در فرانسه حدود 55 ایستگاه رادیویی فعالیت میکنند که مهمترین آنها عبارتند از: فرانس انتر، فرانس کولتور، فرانس موزیک، فرانس بلو، فرانس انفو، رادیو لو موو، رادیوکلاسیک، رادیو نوستالژی، و رادیو اف.آی.پی. مجموعه رادیوهای دولتی در پاریس در مجموعهای به نام مزون دو لا رادیو(Maison de la Radio) متمرکز میباشد. این مجموعه با 4200 نفر تحت نظارت و سرمایه مستقیم دولت اداره میشود. رادیوهای دولتی با حق اشتراک تلویزیون و بودجه دولت و دریافت تبلیغات غیراقتصادی تأمین مالی میشوند. بودجه سالانه شبکههای رادیویی دولتی فرانسه که تحت حمایت رادیو فرانس هستند، رقمی حدود 600 میلیون یورو در نظر گرفته میشود.
در فرانسه رادیوها به خصوصی و عمومی دستهبندی میشوند. رادیوهایی دولتی توسط موسسه رادیو فرانس اداره میشوند. این موسسه از طریق کانالهای مختلف به بیان و پخش موضوعات مختلف میپردازد.
رادیوهای دولتی
اکنون سه رادیوی دولتی در فرانسه وجود دارد که عبارتند از: رادیو فرانس ( 1975)، رادیو بینالمللی فرانسه(1975) و رادیو ماورای بحار فرانسه( 1983)
رادیو فرانس انفو
فرانس انفو از گروه رادیو فرانس است. این شبکه به بیان پخش اخبار روز و پوشش فوری مسائل روز( ملی و جهانی) اختصاص دارد و تقریبا پرمخاطبترین شبکه رادیویی دولتی میباشد. خبرنگاران این رادیو در سالهای گذشته از رویدادهای گوناگون چون جنگها، سوانح طبیعی یا انتخابات ریاست جمهوری در دیگر کشورها گزارشهای خبری مستقیم و به هنگام برای شنوندگان تهیه و ارسال کردهاند. رادیو فرانس انفو که دولتی است هم اکنون روزانه نزدیک 14 میلیون شنونده از لایههای گوناگون دارد.
فرانس انتر
این شبکه رادیویی دولتی به اخبار بینالمللی پرداخته و تحولات روز دنیا را مورد نقد و بررسی قرار میدهد. برنامههای این رادیو، عمومی ومخاطب آن عموم مردم میباشند. اطلاعرسانی،موسیقی، بازی، بحث وگفتگو، اخبار اجتماعی و... از جمله برنامههایی است که این رادیو عرضه میدارد.
فرانس موزیک
تخصص این شبکه رادیویی دولتی، پخش موسیقی است و در حقیقت سبکه رادیویی دولتی در حوزه هنر محسوب میشود. اساساً ایستگاه موسیقی کلاسیک (پخش دیسک یا کنسرت) و نیز موسیقی معاصر است.
لو موو
لو موو (Le Mouv’)، مخاطبان این شبکه معمولا جوانها هستند و بیشتر به انواع مختلف موسیقی مخصوصا موسیقی راک و پاپ تمایل دارند. یک رادیوی جدید است که در تولوز مستقر میباشد و برای جوانان 15 الی 25 ساله در نظر گرفته شده است.
فرانس بلو
این شبکه رادیویی، شبکه منطقهای رادیوی دولتی فرانسه است و برای هر منطقه برنامههای مختلفی را در طول روز پخش میکند. برای افراد 50 سال به بالا برنامههای واریته (موسیقی و ترانههای فرانسوی) پخش میکند.
فرانس کولتور
این شبکه رادیویی دولتی به موضوعات فرهنگی و اجتماعی با تلفیقی از هنر پرداخته و برای علاقمندان به فرهنگ و هنر برنامههای متنوعی پخش میکند.رادیوی روشنفکران که مشاجرات فکری را منعکس مینماید، با نویسندگان و هنرمندان گفتگو میکند. آثار آنان را مورد بررسی قرار میدهد، و به پخش موسیقی بهویژه کلاسیک میپردازد.
رادیو بینالمللی فرانسه
این شبکه رادیویی اولین و بزرگترین شبکه بینالمللی فرانسه(R. F. I) است. اکثر خبرگزاریها و منابع مختلف خبری از این شبکه به عنوان شبکه منبع استفاده میکنند. این رادیو از سال 1975 راهاندازی شد و امروز علاوه بر برنامه شبانه روزی به زبان فرانسه، هر روز به 19 زبان دیگر دیگر یعنی انگلیسی، آلمانی، اسپانیولی، پرتقالی، برزیلی، کرئول، عربی، فارسی، روسی، لهستانی، رومائیائی، صرب و کروات، ترکی، چینی، ویتنامی، کامبوجی، لائوسی، بلغاری و آلبانیایی برنامه پخش میکند. برنامههای رادیو بینالمللی فرانسه در بردارنده گزارشها، اخبار، مصاحبه در زمینههای گوناگون فرهنگی، هنری، اقتصادی، علمی و ورزشی به زبانهای خارجی است. برنامههای این رادیو به زبان فرانسه در پنج قاره شنوندگان ویژه خود را دارد که یا دلبسته زبان و فرهنگ فرانسه یا فرانسوی هستند رادیو بینالمللی فرانسه در حال حاضر هزار نفر همکار از جمله ٤٠٠ روزنامه نگار دارد و از خدمات شبکه ٣٥٠نفری گزارشگران خود بهره میبرد. این برنامهها در چهار گوشه جهان روی امواج کوتاه، متوسط، اف ام یا از راه ماهواره پخش میشوند. رادیو بینالمللی فرانسه روی هم ٤١٨ ساعت در هفته یعنی ٦٠ ساعت در روز به زبان فرانسه و زبانهای خارجی برنامه پخش میکند بنا بر آخرین بررسی آماری ٤٤ میلیون نفر از طریق موج کوتاه، موج متوسط،موج اف ام و یا روی ماهواره به برنامههای این رادیو گوش میکنند بودجه این رادیو ١٣٠٫٢١ میلیون یورو در سال است که بخشی از آن از بودجه وزارت امور خارجه و بخشی دیگر از مالیات سمعی و بصری تأمین میشود. برنامههای فارسی این رادیو از 21 مارس 1991 آغاز شد و هم اکنون این برنامه در دو نوبت از ساعت 18 تا 18:30 و نوبت دوم از ساعت 19 تا 20 به وقت پاریس پخش میشود. فعالیت تحریریه و تولید برنامه بخش فارسی رادیو بینالمللی با همکاری چهارده روزنامه نگار تمام وقت و پیمانی انجام میشود.
رادیو ماورای بحار فرانسه
رادیو ماورای بحار فرانسه (1983)،دارای ایستگاه رادیویی در سرزمینهای ماورای بحار است و برنامههای محلی و برنامههای رادیو فرانس انتر را پخش میکند.
رادیوهای خصوصی فرانسه
رادیوهای خصوصی فرانسه در پنج رده به شرح زیر دستهبندی میشوند:
- رادیوهای گروه یک. این رادیوها برای انجمنها و گروههای اجتماعی و فرهنگی روزانه 4 ساعت برنامه پخش میکنند؛
- رادیوهای گروه دو. این رادیوها مستقل هستند و بیشتر برنامههای محلی و منطقهای پخش میکنند. صدای این برنامهها در همه جای کشور شنیده نمیشوند؛
- رادیوهای گروه سه. این رادیوها نیز منطقهای و محلی هستند ولی برنامههای آنها موضوعی است؛
- رادیوهای گروه چهار.این رادیوها تجاری هستند و برنامههایشان موضوعی و قابل شنیدن در سراسر کشور است؛
- رادیوهای گروه پنج. این رادیوها علاوه بر خبر به مطالب گوناگون نیز میپردازند و صدای آنها در سراسر کشور شنیده میشوند.
برای راهاندازی رادیوهای خصوصی باید از " شورای عالی رادیو و تلویزیون"(La Haute Autorité de la communication audiovisuelle) مجوز دریافت کرد. رادیوهای خصوصی محلی، به دو نوع تجاری و غیرتجاری تقسیم میشوند. تأمین مالیرادیوهای تجاری از طریق منابع تبلیغاتی صورت میگیرد. این رادیوها اگر عضو یک شبکه ملی باشند،80% برنامه را شبکه ملی و 20% مابقی را اینها اجرا میکنند و اگرمستقل باشند، بخش اعظم برنامهها راخود تولید میکنند. اما رادیوهای غیرتجاری، شراکتی هستند و غالباً توسط اعضاء تأمین مالی میشوند. رادیوهای غیرتجاری میتوانند از محل نیز کمکهای مالی دریافت نمایند و 20% منابعشان از تبلیغات تأمین گردد. بیشتر رادیوی جمعیتها و یا مذهبها بدین طریق اداره میشوند.
بهطور کلی، شنوندگان رادیوهای خصوصی محلی، جوانان 25ـ15 ساله شهری هستند. شنوندگان رادیوهای پیرامونی سنین بالاتراز 25 سال هستند و در شهرهایی با جمعیت بیش از000/100 زندگی میکنند. شنوندگان رادیوهای دولتی افراد مسن و ساکن در شهرهای بزرگ هستند.
مهمترین رادیوهای خصوصی
- رادیو آ.ر.ت.ال RTL، وابسته به کمپانی چند ملیتی رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ که برای 3 سال متوالی پر شنوندهترین رادیوی فرانسه معرفی شده است؛
- رادیو اروپای یک Europe1 ( تحت نظارت گروه هاشت )؛
- رادیو مونت کارلو که علاوه بر پاریس، بخش جنوبی فرانسه و حوزه مدیترانه و شمال آفریقا را تحت پوشش قرار میدهد.این رادیو یکی از رسانههای قدیمی و با تجربه به ویژه در مسائل خاورمیانه به شمار میرود. دفتر مرکزی آن در شاهزاده نشین موناکو در جنوب شرقی فرانسه و دفتر کار آن در پاریس در کنار رادیو فرانس است. رادیو مونت کارلو در سرتاسر فرانسه پخش میشود و مردم جنوب شرقی بهویژه به آن گوش میدهند؛
- رادیوهای تفریحی و موزیکال اروپای 2،اسکای راک،رادیو اف ام،رادیو نوستالژی.
رادیوهای اقلیت های مذهبی
اکثریت فرستندهها و ایستگاههای رادیوهای اقلیتهای مذهبی در یک محور خاص و یک نقطه مشترک خلاصه میشوند. این شبکههای رادیویی به دلیل اینکه شنوندگان آنها خواستار شنیدن برنامههای فرهنگی متعلق به خودشان میباشند، در فرانسه به ویژه در پاریس گسترش یافته است. سیستم رادیویی و پخش برنامههای این رادیوها به وسیله کمیسیون عالی سمعی – بصری تحت کنترل میباشد.اکثر این رادیوها به حالت اشتراکی کار میکنند (رادیو اشتراکی رادیوهایی که از یک فرکانس واحد استفاده میکنند و لیکن ساعات پخش برنامه متفاوت است).
رادیوهای مسلمانان
رادیو اوریانت،رادیو بور،رادیو سولی، فرانس مغرب،رادیو مدیترانه
رادیو شرق
رادیو شرقRadio Orient) 90%) برنامههای خود را به زبان عربی پخش مینماید. این رادیو تنها رادیویی است که بودجه آن توسط خارجیان ( عربستان سعودی ) تامین میگردد. این رادیو با 70 کارمند که 20 نفر آن خبرنگار هستند، فعالیت میکند. این رادیو در شهرهای پاریس، لیون، بوردو، و همچنین در لندن و سوئیس شبکههایی تدارک دیده است.
رادیو بور
رادیو بور(Radio Beur )، یکی از محبوبترین رادیوهای اخبار و موسیقی این روزها در فرانسه برای عربهای مهاجر است که در پاریس و حومه قابل شنیدن است. نام رادیو، برگرفته از اصطلاح عامیانه بور به معنای نسل دوم و سوم فرزندان مهاجرینی است که نیم قرن پیش گروه گروه از شمال آفریقا به فرانسه آمدند.این رادیو حدود 500000 شنونده در فرانسه و شماری بیش از این در شمال آفریقا و کشورهای عرب دارد.
رادیو آفتاب
رادیو آفتاب (Radio Soleil) یکی از رادیوهای اشتراکی است که 80% برنامههای آن به زبان عربی برای پاریس و حومه شهر مارسی و شهر لیون پخش میگردد.
رادیوهای یهودیان
آر.سی.جی، شلوم، رادیو جی
1- رادیو آر.سی.جی یا رادیو جامعه یهودیان(Radio de la Communauté Juive(RCJ)) یک رادیوی اشتراکی است که بودجه آن از طریق خزانه اجتماعی یهودیان تامین میشود.
2- رادیو جی J یک رادیوی اشتراکی است که 90% برنامههای خود را به زبان فرانسه پخش میکند. این رادیو از راه پخش آگهیهای تبلیغاتی فعالیت میکند. این رادیو در پاریس و حومه شنونده دارد.
رادیوهای یهودیان در پاریس به طور متجمع و متشکل در یک فرکانس برنامههای خود را پخش مینمایند. لذا این رادیوها سعی و کوشش در یک همزیستی و همکاری جهت ایجاد یک رادیوی واحد یهودی را دارند.
رادیو ارامنه
رادیو ارامنه ( AYP FM est une radio de la communauté arménienne de Paris et de la région parisienne) این رادیو در سال 1993 بعد از اینکه امتیاز اداره خصوصی آن را شرکت ارمنی - فرانسوی (Association franco-arménienne de communication (AFAC) ) از شورای عالی سمعی و بصری فرانسه به دست آورد، فعالیت خود را برای ارمنیهای مقیم پاریس و ایل دوفرانس از سر گرفت. لازم به تذکر است که این انجمن از حمایت کلیسا و چندین انجمن برخوردار است. در گذشته فعالیت این رادیو جنبه تجاری داشته و لیکن در حال حاضر فقط 20% از کل بودجه رادیوی نامبرده از طریق آگهیهای تبلیغاتی تامین میگردد. برنامههای این رادیو در 2 نوبت در روز ( صبح 6 تا 14 و عصر 19 تا 21 ) به زبانهای فرانسه و ارمنی پخش میگردد.[۲]
تلویزیون
نخستین تلویزیون فرانسوی میان سالهای 1925 تا 1930 پدید آمد. در 1931 نخستین ایستگاه تلویزیونی عمومی در فرانسه به دست "رنه بارته لمی"(René Barthélemy) راهاندازی شد. تلویزیون فرانسه از تاریخ 9 فوریه 1949 به نام شبکه آر.ت.اف.مخفف رادیو تلویزیون فرانسه آغاز به کار کرد. این شبکه مالکیت دولتی داشت و زیر نظر دقیق دولت وقت بود. از آنجا که موضوع رسانه برای دولتمردان فرانسوی اهمیت زیادی داشت، مجلس ملی آن زمان به طرح گسترش تلویزیون ظرف مدت 5 سال رای مثبت داد. در این طرح که توسط مجلس ملی فرانسه تایید شد مواردی چون پربارکردن و ساخت و پخش برنامههای مختلف با موضوعات متنوع مطرح شده بود. دخالت و تسلط دولت آنچنان بر این شبکه بود که تمامی موارد ابتدا از فیلتر بسیار سنگین دولت میگذشت. بودجه این شبکه به صورت مستقیم از وزارت اطلاعات آن زمان به این شبکه واریز میشد. پس از اجرای قانون مصوب مجلس، شبکه آر.ت.اف. به او.آر.ت.اف.(L'Office de Radiodiffusion-télévision française (ORTF)) (دفتر رادیو و تلویزیون فرانسه) تبدیل شد.
هیات نظارت بر رسانه تصویری فرانسه
هیات نظارت بر رسانه تصویری فرانسه(le Conseil supérieur de l'audiovisuel (CSA))، کمیسیون ملی ارتباطات و آزادی در سال 1986 تشکیل شد. این کمیته به مدت دو سال مسئولیت بررسی و نظارت بر رسانه تصویری فرانسه را بر عهده داشت. طبق قانون 17 ژانویه 1989 این هیات جای خود را به هیات عالی رادیو و تلویزیون داد. اعضای این هیات متشکل از 9 نفر هستند که 3 نفر از آنان توسط رئیس جمهور، 3 نفر از سوی رئیس مجلس سنا و 3 نفر از طرف مجلس ملی به مدت 6 سال انتخاب میشوند. این هیات کار نظارت بر رسانه تصویری را بر عهده دارد و یکی از کارهای این هیات تعیین سطح و رده سنی برای پخش فیلم و سریال است.
تلویزیون کابلی در فرانسه
از سال 1982 تلویزیون کابلی در فرانسه آغاز به کار کرد. در چند سال اول شروع به کار تلویزیون کابلی، شرکت فرانس تله کوم، ساخت شبکههای کابلی را در انحصار خود داشت و 43 شبکه را به وجود آورد که توسط یک شرکت دیگر اداره میشدند. مردم آگاهی کافی نداشتند و نمیدانستند چگونه با ادارهکنندگان شبکه در تماس باشند. از طرفی شروع تلویزیون کابلی همزمان شد با شروع دو کانال زمینی. کانال تلویزیون پولی به نام کانال پلوس. در حال حاضر تقریبا تمام سیستمهای کابلی از رمزگشای ویزیوپاس برای خدمات پولی استفاده میکنند. این کار با استفاده از یک کارت هوشمند امکان پذیر میشود.
در فرانسه چندین پروژه " پرداخت برای هر تماشا" (pay-per-view ) وجود دارد که وسیعترین آن در شمال فرانسه راهاندازی شده و نیازی به دستگاه رمزگشا ندارد. یک جعبه توزیع در خارج از منزل کار گذاشته میشود که در آن یک ریز کامپیوتر وجود دارد. زمانی که مشترک تصمیم میگیرد یک برنامه مشخص را تماشا کند، با دستگاه کنترل از راه دور خود رمزی را وارد کابل تبدیلکننده گیرنده خود میفرستد.سپس جعبه تبدیلکننده مشترک نیز پیامی را به جعبه توزیع میفرستد و این جعبه توزیع که با کامپیوتر مرکزی در ارتباط است ترتیب ارسال فیلم و تنظیم صورت حساب را میدهد.
امروز با توسعه اینترنت و پدید آمدن دستگاهی به نام " تی.ان.تی" مردم فرانسه میتوانند برنامههای بیش از 20 کانال تلویزیونی را دریافت کنند. " تی.ان.تی" دستگاهی به اندازه یک لب تاپ کوچک است که میتوان آن را از سوپرمارکتها به مبلغ بسیار ارزان خرید و به دستگاه تلویزیون وصل و کانالهای تلویزیونی را با شفافیت و وضوح مشاهده کرد.
شبکههای رسمی تلویزیون فرانسه
شبکه TF1
ت.اف.ان نخستین، قدیمیترین و نیز پربینندهترین کانال فرانسوی محسوب میگردد. این شبکه، شبکه اول داخلی فرانسه محسوب میشود که در 26 آوریل 1935 تاسیس و از ششم ژانویه 1975 به این نام درآمد. نام قبلی این شبکه RTF بود. این شبکه از ابتدا شبکه اصلی دولتی فرانسه بود. ژاک شیراک، نخست وزیر وقت، طرح خصوصیسازی یکی از شبکههای دولتی را در ماه ژوئن 1986 ارائه داد. تصمیم بر این شد که شبکه اول فرانسه را به فروش برسانند. این کانال در سال 1987 از سوی دولت به بخش خصوصی فروخته شد. امروزه شرکت بزرگ سرمایهداری بویگ(BOUYGUES) که که صاحب بزرگترین شرکت ساختمانی جهان است مالک این شبکه است.
این تلویزیون که برنامههای عمومی، عامه پسند و خانوادگی پخش میکند، در گذشته بخشی از هزینههای خود را از راه آگهیهای بازرگانی تامین میکرد، ولی در زمان ریاست جمهوری سارکوزی در 2007 این تلویزیون ناگزیر شد از پخش آگهی خودداری کند و زیر نفوذ دولت برود. این اقدام سارکوزی مایه اعتراضات بسیار در محافل رسانهای و فرهنگی فرانسه شد. ولی سارکوزی توجهی به این اعتراضات نکرد و حتی مدیر و سردبیر تلویزیون را برکنار کرد و یک گوینده زن را که جوان و کم تجربه اما هوادار او بود، به سردبیری تلویزیون گماشت.با این دگرگونیها، از شمار بینندگان این تلویزیون سخت کاسته شد و استقلال روزنامهنگاران در فرانسه زیر سوال رفت. گفتنی است این تلویزیون در گذشته بیش از 54% بازار آگهیهای بازرگانی را در اختیار داشت. برنامههای این کانال عمومی است و اختصاص به اطلاعرسانی، شاهکارهای مربوط به سریالهای داستانی، برنامههای واریته، نمایش، کنسرت، سینما به ویژه (در حدود 170 فیلم در سال) و ورزش(خصوصاً فوتبال و مسابقات حساس همچون مسابقات جام جهانی و لیگ اروپا) دارد.[۳]
شبکه France 2
شبکه دو فرانسه اولین شبکه دولتی فرانسه در زمان حاضر است. شبکه 2 در 21 دسامبر 1963 توسط موسسه آر.ت.اف. تشکیل و راهاندازی شد. اولین برنامههای این کانال در بطن دفتر رادیو و تلویزیون فرانسه در سال 1964 پخش گردید. این کانال در سال 1970 از کانال یک مستقل شد و در سال 1975، زمان انحلال دفتر رادیو و تلویزیون فرانسه به کانال 2 معروف گردید. بنابراین،در ابتدای تاسیس CHAINE2 و سپس پس از مدتی به آنتن 2 ( A2 ) تغییر نام داد. این شبکه یک کانال عمومی و دولتی محسوب میشود و در بیشتر نقاط جهان دفتر و گزارشگر دارد. شبکه 2 فرانسه دارای 1900 شاغل است. از این تعداد حدود 300 نفر خبرنگار هستند. شبکه دو تلویزیون فرانسه از امکانات بسیار مدرنی بهره میبرد. ساختمان این شبکه در یکی از محلههای خوب پاریس و در کنار رود سن واقع شده است. ریاست شبکه از سوی کمیتههای منتخب از رؤسای بخشهای مختلف شبکه انتخاب میشود. این شبکه تلویزیونی با آنکه دولتی است، ولی رئیس شبکه از سوی دولت تعیین نمیشود. به عبارت دیگر در روند کار حرفهای، دولت دخالتی نمیکند.
شبکه 2 به لحاظ خبری دارای اهمیت است.این کانال تلویزیونی از ساعت 8:30 صبح بهطور متناوب خبر دارد، اما اصلیترین و مهمترین بخش خبری این شبکه اخبار ساعت 8 شب است که حدود 6 میلیون تماشاگر دارد. آخرین بخش خبری این شبکه در ساعت 11 و 12 شب پخش میشود. این کانال، به ترتیب اهمیت برنامههای مربوط به سرگرمیها، بازیها،مستند، مجلات تصویری، سریالهای داستانی، اخبار، ورزش، سینما و غیره را نمایش میدهد. شبکه 2 فرانسه همچنین در هر هفته صبحهای یکشنبه برنامههای مذهبی ادیان موجود در فرانسه را پخش میکند. تقریباً 25% مردم فرانسه این کانال را میبینند.[۴]
شبکه France 3
شبکه سوم فرانسه در 31 دسامبر 1972 بنیان گذاشته شد. در سال 1975به عنوان سومین شبکه تلویزیون، از دفتر رادیو و تلویزیون فرانسه منفک و به عنوان FR3 تاسیس گردید. این کانال مانند آنتن 2، تحت نظارت مستقیم دولت قرار دارد. شبکه سه تلویزیون دولتی است، در همه استانهای فرانسه شعبه دارد و در زمینه تولید خبر و گزارشهای محلی بسیار حائز اهمیت است. شبکه سه به مسائل فرانسه و اروپا نگرشی ویژه دارد و در زمینه بینالمللی با شبکههای " فرانس 5" و " تی وی" همکاری میکند. کانال سه فرانسه در وهله اول سریالهای داستانی و سپس برنامههای اطلاعرسانی برای جوانان، اخبار، سرگرمیها، فیلم و... پخش میکند. مردم فرانسه این کانال را بیش از پیش میبینند (حدود 20%) و برخی از برنامههای اینکانال خواهان بسیار دارد.
گفتنی است شبکههای تلویزیونی 2 و 3 تحت تصمیم دولت در سال 1993 در همدیگر ادغام گردیدند. ریاست مشترک دو شبکه بر عهده ژان پیر الکاباش است. این شبکهها جانبداری از جناح سیاسی را به طور اختصاصی و متمایز دنبال نمیکنند و بیطرف هستند.[۵]
کانال پلوس( C+ )
شبکه چهارم یا کانال پلوس یک شبکه خصوصی است که در 4 نوامبر 1984 توسط شرکتهای خصوصی تاسیس گردید. بیشتر برنامههای آن به سینما و ورزش اختصاص دارد و سه بار در روز، اخبار کوتاه 10 دقیقهای پخش میکند. "ای تِلِه" شبکه خبری وابسته به کانال پلوس است که به صورت شبانه روزی به پخش اخبار میپردازد.
کانال پلوس از جمله کانالهایی است که بر اساس حق اشتراک و نصب دستگاه مخصوص قابل رویت است. این کانال حدود 17 ساعت برنامه پخش مینماید که فیلمهای سینمایی (50%)، فیلمهای تلویزیونی (10%) کارتون، برنامههای ورزشی بهویژه تعداد قابلتوجهی از مسابقات قهرمانی فوتبال باشگاههای فرانسه، برنامه عروسک خیمهشببازی معروف که عصرها به شرح طنزگونه اخبار و شخصیتهای دنیایسیاست و رسانهای میپردازد، از جمله برنامههای 24 ساعته کانال پلوس هستند. این شبکه از جهت فیلمهای سینمایی نسبت به سایر کانالها برتری دارد. تنها 3 ساعت از برنامههای آن بدون دستگاه مزبور باز و برای عموم قابل دیدن است. کانال پلوس به لحاظ پولی از طریق تبلیغات و حق اشتراک ماهانه درآمد کسب میکند. علاوه بر آن، سهامداران خصوصی (گروههای مطبوعاتی، ارتباطات، شرکتهای صنعتی، بانکها، بیمهها و غیره) نیزبه تأمین مالی آن میپردازند. این کانال که تعداد 245000 مشترک داشت، در حال حاضردارای تقریباً 5/000/000 مشترک میباشد.[۶]
شبکه France 5
شبکه 5 دیگر کانال دولتی دیگر کشور فرانسه است. شبکه 5 در 13 دسامبر 1994 تاسیس شد. برنامههای بسیاری همچون مسابقات، برنامههای علمی، پخش سریالهای تلویزیونی و...معمولا از این شبکهها پخش میشود. این شبکهها جانبداری از جناح سیاسی را به طور اختصاصی و متمایز دنبال نمیکنند و بیطرف هستند. شبکه 5 از ساعت 5 صبح الی 19 عصر از همان کانال پخش میشود و یک کانال آموزشی مختص دانستن، تعلیم و کاربردی است. این کانال برنامهها و بازیهای آموزشی، برنامههایی درخصوصحرفهها، فیلم، مستند و... ارائه مینماید. 93% معلمان کانال شبکه 5 را بسیار جالب توجه دانستهاند[۷].
شبکهM6
یکی دیگر از شبکههای اصلی فرانسه با مالکیت خصوصی است. این شبکه در اول مارس 1987 راهاندازی و شروع به کار کرد. این کانال دارای برنامههایعمومی است و در طی 24 ساعت اساساً سریال داستانی، برنامههای موسیقی مختص جوانان، اخبار،مجلات تصویری و مستند پخش میکند. این شبکه متعلق به موسسه گروه ام 6 است و عمدهترین برنامههای این شبکه، پخش موسیقی و فیلمهای سینمایی است. برنامههای خبری این کانال کوتاه مدت و حداکثر به مدت 6 دقیقه است. گفتنی است که این شبکه به شرکت رادیو و تلویزیونی لوکزامبورگ(Compagnie Luxembourgeoise de Radiodiffusion (CLR)) وابسته است.[۸]
شبکه Arte
آرته پس از حذف شبکه تلویزیونی فرانسه TV5 پا به عرصه وجود گذاشت. این شبکه تلویزیونی با همکاری فرانسه و آلمان از 30 آوریل 1991(30 مه 1992 ) به راه افتاد و با شبکههای تلویزیونی اروپایی آر.تی.بی. اف در بلژیک، اس.آر.جی - اس. اس. آر و ایده سوئیس در سوئیس، تی.وی.ای در اسپانیا، تی.وی.پی در لهستان، او.آر.اف در اتریش، ایگرگ.ال. ئی در فنلاند، ان.پی.اس در هلند، بی. بی.سی در انگلستان و اس. وی. تی در سوئد همکاری دارد. این شبکه تلویزیونی همزمان به زبان فرانسوی و آلمانی از استراسبورگ برای سراسر اروپا برنامه پخش میکند. بنابراین،آرته یک شبکه مشترک تلویزیونی فرانسه – آلمانی است که از یک بٍعد اروپایی برخوردار است. هدف از ایجاد این شبکه تلویزیونی، بالا بردن شناخت اروپائیان از یکدیگر بوده است. این شبکه در مرحله اول اولویت خود را به گسترش و پوشش برنامههای هنری در سطح ارو پا و در مرحله دوم پخش برنامه در کشورهای فرانسوی زبان و آلمانی زبان قرار داده است. کار اصلی این شبکه تولید و پخش مستندهای مختلف از نقاط مختلف دنیا است.
شبکه تلویزیونی آرته در همان آغاز کار، بودجهای نزدیک به 500 میلیون فرانک را جهت برنامههای خود اختصاص داد که از این میان 35% آن برای خرید و 65% دیگر آن جهت تولیدات مشترک برنامه و فیلم صرف گردید. گفته میشود شبکه آرته به وسیله 30 میلیون خانواده اروپایی که 11 میلیون آن آلمانی و 16 میلیون فرانسوی و 8/1 میلیون بلژیکی دریافت و تماشا میگردد. این کانال فرهنگی فرانسوی ـ آلمانی که از ساعت 19 الی 3 صبح از کانال پنجم پخش میشود، برنامه عصرهای موضوعی، فیلم، اخبار، سریالهای داستانی، مستند را عرضه مینماید.[۹]
شبکه EURO NEWS
شبکه تلویزیونی – خبری اورو نیوز که باهدف خبررسانی از طریق ماهواره به وجود آمده است کلیه پوشش خبری خود را از خبرگزاریها تهیه میکند و به پنج زبان مختلف روزی 20 ساعت برنامه خبری ارائه مینماید. ویژگی این شبکه یکی اروپایی بودن و دیگری ارائه برنامههای خود به چندین زبان مختلف است. برنامههای خبری شبکه مزبور به صورت تصویری و بدون مجری برگزار میشود و هرنیم ساعت یک برنامه خبری 10 دقیقهای ارائه مینماید. در فرانسه از طریق کابل حدود 14 میلیون نفر به شبکه مزبور مشترک هستند. قرار است در آینده نزدیک شبکه مزبور به زبان عربی نیز برنامه پخش نماید. در حال حاضر این شبکه در کشورهای شمال آفریقا ( مصر، الجزایر، تونس ) پخش میگردد. لازم به ذکر است این شبکه 25 کارمند دائمی و 30 کارمند غیر دائمی دارد.
شبکه LA CHAINE INFO
شبکه خبری ال سی ای که فعالیت خود را از تاریخ 24 ژوئن 1994 شروع کرد یک شبکه خبری 24 ساعته مشابه شبکه خبری سی ان ان آمریکا میباشد. این شبکه هر 20 دقیقه یک بخش خبری حاوی اخبار و گزارش ویژه و مباحثه دارد. مدیریت این شبکه بر عهده معاون مدیر کل اتی ین موگه(Etienne Mougette ) میباشد. این شبکه با بودجه سالانهای معادل 160 میلیون فرانک که از طریق شرکت بویگ سهامدار عمده تامین میگردد، فعالیت خود را شروع کرد. این شبکه در آغاز کار 400 هزار خانواده فرانسوی در پاریس و حومه آن و چند شهر بزرگ فرانسه را از طریق سیستم کابل و ماهواره تحت پوشش قرار خواهد داد. این شبکه دارای 160 عضو میباشد که 80 نفر آن را خبرنگار تشکیل میدهند. اعضای این شبکه را پرسنل خبری ت.اف.1 و شبکه تلویزیونی 5 منحل شده فرانسه و مجریان و نمایندگان واحدهای تلویزیونی و رادیویی منطقهای تشکیل میدهند. این شبکه در نظر دارد در آینده نزدیک حوزه فعالیت خود را در سطح اروپا از طریق سیستم ماهوارهای گسترش دهد.[۱۰]
فرانس 24
شبکه فرانس 24 از 6 دسامبر 2006 کار خود را آغاز کرد و 24 ساعته به پخش برنامه به زبانهای فرانسوی و انگلیسی و عربی میپردازد. ایده راهاندازی فرانس 24 از ژاک شیراک، رئیس جمهور وقت فرانسه بود. شیراک و بسیاری از نخبگان فرانسوی بر آن بودند که اطلاعرسانی و خبر پراکنی در فضای بینالمللی رفته رفته به انحصار شبکههای آنگلو ساکسون( آمریکایی و انگلیسی) در آمده و فرانسه در این زمینه به حاشیه رانده شده است. بنابراین باید افکار عمومی جهان را از دیدگاههای فرانسه و اروپا آگاه نمود و ارزشهایی همچون لائیسیته را بیش از پیش تبلیغ و ترویج کرد.حمله نیروهای آمریکا و انگلستان به عراق و بازتاب اندک مخالفت فرانسه با این اقدام در رسانهها از عواملی بود که عزم رهبران فرانسه را به راهاندازی فرانس 24 جزم کرد.
برای نخبگان سیاسی و رسانهای فرانسه که هنوز هم برای جایگاه و اعتبار بینالمللی زبان کشورشان اهمیت بسیار قائلند، آسان نبود که ولو غیرمستقیم به برتری زبان انگلیسی در جهان اذعان کنند و برای اشاعه و تبلیغ درک و نگاه فرانسوی از تحولات جهان، دست به دامن زبان بیگانه شوند. افزون بر این، نگرانی پاریس از محدود شدن نفوذ فرهنگی و سیاسی فرانسه در خاورمیانه انگیزهای بود که فرانس 24 پخش برنامه به زبان عربی را هم در دستور کار خود قرار دهد و در این منطقه نیز به رویارویی با سی. ان.ان و بی. بی. سی و الجزیره برخیزد.
فرانس 24 بیش از 340 همکار از 28 کشور جهان دارد که هریک دست کم به دو زبان آشنایند. 200 خبرنگار و روزنامهنگار نیز در سراسر جهان به صورت آزاد با فرانس 24 همکاری دارند. فرانس 24 با همکاری شبکه تلویزیون عمومی فرانسه( فرانس تلویزیون9 و بزرگترین شبکه خصوصی آن کشور ( تی. اف. 1) به راه افتاده و زیر نظر وزارت امور خارجه فرانسه کار میکند. نظارت دستگاه دیپلماسی فرانسه بر فعالیتهای فرانس 24 از نظر مسئولان این شبکه به معنای عدم استقلال آن نیست و خبرنگاران و گزارشگران در تهیه مطالب خود از آزادی کامل برخوردارند. بودجه فرانس 24 کما بیش 80 میلیون یورو در سال است. برآورد دستاندرکاران این شبکه این است مه 250 میلیون در اروپا و آسیا و آفریقا بیننده برنامههای این شبکهاند. پخش اخبار در هر نیم ساعت، پخش گزارش و خبر درباره شیوههای متفاوت زندگی و نیز در زمینههای فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و حقوق بشر و همچنین برگزاری میزگردهایی با شرکت کارشناسان در نقاط بحرانخیز از مواردی است که در جدول برنامههای فرانس 24 به چشم میخورد. همکاری نزدیک فرانس 24 با شبکه دویچه وله آلمان تاکیدی بر جنبههای اروپایی این شبکه است.[۱۱]
تبلیغات تلویزیونی در فرانسه
ژنرال دوگل در نوامبر 1967 به نخست وزیرش، ژرژپمپیدو، اجازه پخش آگهیهای تلویزیونی را داد و این مساله باعث یکی از سختترین درگیریهایی شد که فرانسه تا آن زمان، با آن روبه رو شده بود. اول اکتبر 1968، ساعت 19:47 دقیقه، فرانسویانی که مشغول تماشای تلویزیون بودند، ناگهان شخص پیژامه پوشیدهای را که تازه از خواب برخاسته بود، روی صفحه گیرندههای خود دیدند که به سرعت، به سوی یخچال رفت و بستهای پنیر بورسن برداشت. در این آگهی، او ظرف 30 ثانیه، 18 بار نام بورسن را تکرار کرد. با این تبلیغ کوتاه، آگهیهای تلویزیونی در فرانسه متولد شد. آن هم، درست چند ماه بعد از ماه مه که فرانسویان میپنداشتند جامعه مصرفی مرتد است. فردای آن روز از کسانی که این آگهی را دیده بودند آماری گرفته شد: 55% راضی و 45% ناراضی بودند. نخستین آگهی با مخالفت شدید احزاب سیاسی روبه رو شد.
با این که در ابتدای کار جانب احتیاط را گرفتند، باز هم از اهمیت مساله کم نشد: تمامی محصولات اجازه تبلیغ در تلویزیون را نداشتند. هیات وزیران مجوز تبلیغ کالاها را در تلویزیون صادر میکرد. اولین فهرست از محصولات واجد شرایط متعلق به کالاهایی بودکه در آن زمان اولویت داشتند: 25% وسایل منزل(گاز، یخچال، جاروبرقی، اتو و...) 25% منسوجات و 50% مواد خوراکی. بعدها به تدریج انواع اتومبیل، مواد پاککننده، و لوازم آرایشی به جرگه تبلیغات پیوستند. مدیر سازمان تبلیغات تلویزیونی را نخست وزیر انتخاب میکرد و نخستین کسی که عهدهدار این سمت جدید شد، ژان کلود سروان شربر بود.
قوانینی نیز در این باره وضع شده بود: هرگز بین دو برنامه آگهی پخش نشود و آگهیها فقط، قبل از خبر پخش شوند. حتی رعایت این احتیاطها برای فرو نشاندن خشم مخالفان کافی نبود. احزاب سیاسی خشمگین شده بودند و مطبوعات نیز موقعیت خود را در خطر میدیدند. در آوریل 1968 در مجلس درگیری شدیدی بر سر این مساله روی داد. طرحی ارائه داده شد که به موجب آن برای تصمیمگیریهای دولت، در اموری این چنین مهم – اجازه پخش تبلیغات از تلویزیون – محدودیتی قائل شوند. از کمونیستها گرفته تا راستگراها، همه و همه، دولت را برای به وجود آوردن چنین وضعیتی سرزنش کردند. عاقبت، مجلس سنا به کمک دولت شتافت و به این قضیه خاتمه داد. قضات عالی رتبه زیرکانه اعلام کردند که شبکه او.ار.ت.اف برای تامین بودجه، حق یافتن منابع درآمدی جدید را دارد به شرط این که، این درآمد از طریق شبه مالیات تامین نشود. سرانجام، تصمیم به نفع دولت گرفته شد. امروز دیگر هیچکس نمیتواند از تبلیغات تلویزیونی بگذرد: نه شبکههای خصوصی و نه شبکههای دولتی، حتی بینندگان و آگهیدهندگان نیز از این امر مستثنی نیستند. امروزه مقررات پخش آگهی در تلویزیون فرانسه این چنین است: بیش از 12 دقیقه آگهی در ساعت مجاز نیست. آگهیها روی شبکههای تجاری نباید از 4 دقیقه و نیم و در شبکههای دولتی از 6 دقیقه، به طور ممتد تجاوز کند و فقط پخش یک بار آگهی در بین فیلم مجاز است که به دو بار رسید. بیشترین سهم تبلیغاتی را شبکه ت.اف 1 با 55% دارا ست.
شبکههای ماهوارهای
به طور کلی صدها کانال تلویزیونی در فرانسه وجود دارد. این شبکهها گاه از طریق ماهواره و گاهی به صورت کابلی عرضه میشوند. سیستم جدید TNT سیستم جدیدی است که با استفاده از یک مودم مخصوص میتوان تعداد زیادی از شبکههای تلویزیونی را دریافت کرد. با این سیستم عملا تمامی آنتنها از بام خانهها جمع میشوند و همه مردم میتوانند با یک جعبه کوچک تصاویر تلویزیونی را دریافت نمایند. در حال حاضر مناطق مختلف کشور فرانسه بتدریج و با توسعه فناوری مربوط به تصویرهای دیجیتال تلویزیونی مجهز شدهاند و در حقیقت فرانسه فناوری دیجیتال را در تصاویر تلویزیونی عملی کرده و همه شهروندان از کانالهای ماهوارهای برخوردار شدهاند.
50 کانال فرانسوی دیگر (و تقریباً 200 کانال خارجی) کابلی یا ماهوارهای به این 7 کانال دولتی وخصوصی اضافه میشود. کانالهای کابلی یا ماهوارهای، یا کانالهای موضوعیاند و یا به گروههایخاص اختصاص دارند.
کانال J برای سنین 2 الی 14 ساله، کانال Jimmy برای سنین 80ـ60، کانال Cin-cinfil برایدوستداران سینمای سیاه و سفید و کلاسیک، کانال Cin-cinma برای دوستداران سینما، کانال EuroSport برای تمام کسانی که به ورزش علاقمندند، کانال Planete برای دوستداران مستند و گزارش، کانالTva برای بانوان، کانال Euronews و غیره از معروفترین کانالهای کابلی یا ماهوارهای هستند.
لازم است برای کانال اطلاعرسانی (LCI) شعبه اول تلویزیون و نخستین کانال 24 ساعته فرانسه جایگاه ویژهای را اختصاص داد.همچنین میتوان به کانالهای مخصوص حیوانات، اتومبیل، شکار و صید، مسابقات اسبدوانی،تاریخ، هواشناسی، موسیقی کلاسیک، فیلمهای پلیسی، سفر و غیره اشاره نمود.
امروزه بوکههای (Bouquet) برنامههای ماهوارهای درحال گسترش است زیرا برای انتخاب بهترین کانال امکان را به بیننده میدهد و دیگر اینکه با رقابت کانالهای بیگانه مبارزه مینماید. در حال حاضر سه بوکه وجود دارد: کانال ماهوارهای که متعلق به کانال پلوس است و 20 کانال موضوعی را با اشتراک عرضه مینماید. TPS که متعلق به TF1 است و به مشترکیناش 15 کانال میدهد.AB sat جمعیت تولید برنامه با 15 کانال است.
دولت فرانسه یک سیاست دیداری ـ شنیداری خارج از مرزها توسط TV5 و CFI (کانال بینالمللی فرانسه) در چارچوب سیاست فرهنگیاش دنبال میکند.
TV5 یک کانال فرانکوفونی (مناطق فرانسوی زبان) است که از طریق شبکههای کابلی ماهوارهای درسرتاسر جهان قابل دریافت میباشد. این کانال، برنامههای کانال دولتی فرانس 2 و فرانس 3وتلویزیونهای دولتی بلژیک، سوئیس، کانادا و کبک یعنی پنج کشور فرانسه زبان را ارائه میدهد.
کانال بینالمللی فرانسه (CFI) توسط ماهواره پخش میشود و به مثابه ویترین تولید دیداری ـ شنیداری فرانسه در جهان است. CFI برنامههای علمی را برای پنج منطقه آفریقا، اروپای مرکزی وشرقی، خاورمیانه و خاور نزدیک، آسیا و آمریکای لاتین عرضه مینماید.
شبکه خبری ماهوارهای
ژاک شیراک رییس جمهوری فرانسه نیز در سال 2002 میلادی و کوتاه زمانی پس از برگزیده شدن مجدد به عنوان رییس جمهوری این کشور آشکارا از ضرورت برپایی شبکه بینالمللی پخش اخبار تلویزیونی به زبان فرانسه سخن گفته بود.
با توجه به قدمت فعالیت بنگاههای خبری در فرانسه، این کشور را میتوان یکی از پیشگامان اطلاعرسانی و پوشش بینالمللی اخبار و رویدادهای جهان دانست. فرانسه میخواهد با این شبکه خبری، به عنوان نمادی از قدرت رسانهایش در جهان عمل کند و همچنین توان حضور فرهنگ و زبان این کشور در عرصه ارتباطات و خبررسانی بینالمللی را نشان دهد، و و هم چنین ۱۵۰میلیون فرانسه زبان را در پنج قاره جهان تحت پوشش خود قرار دهد.
شبکه خبری بینالمللی فرانسه دارای ۳۹۸نیرو است که از این تعداد۱۷۰ تن روزنامه نگار مسلط به دو زبان بینالمللی هستند که در سطح ۹۰کشور جهان برای پوشش و اخبارفعالیت خواهند کرد.
سهامداران این شبکه خبری، تلویزیون دولتی و شبکه تلویزیونی یک خصوصی فرانسه میباشند. بودجه سالانه آن به ۸۰میلیون یورو بالغ میشود.
در زمان حاضر اگرچه بخش فرانسوی شبکه خبری اروپا یا "یورو نیوز" یکی از جلوههای حضور فرانسه در پوشش تصویری مسایل مهم جهانی است، اما باید توجه داشت این شبکه به دلیل برخی محدودیتها از جمله ترجمه همزمان به چندین زبان زنده جهان و حضور نداشتن عناصر مهم ارتباطی چون گویندگان خبر و خبرنگاران اعزامی به نقاط مختلف جهان، از پویایی کامل برخوردار نیست.
از سوی دیگر این شبکه، کانالی اروپایی با در نظر داشتن مسایل خاص این قاره و نه شبکهای فرانسوی و مختص به دیدگاههای خاص پاریس نسبت به مسائل مهم جهانی است.
شبکه فرانسوی "تی.وی.پنج" نیز یکی دیگر از معدود جلوههای حضور شبکهای بینالمللی به زبان فرانسه در جهان است. این شبکه که با نظارت سازمان کشورهای فرانسه زبان "فرانکوفونی" و با مشارکت کشورهای فرانسه، بلژیک، سوییس و کانادا، پوشش کاملی را برای نقاط مختلف جهان فراهم آورده است همه روزه در چندین نوبت اقدام به پخش اخبار و گزارشهای خبری میکند. با این حال این شبکه بینالمللی نیز به هیچ وجه تامینکننده نقطه نظرات کارشناسان مسائل ارتباطی فرانسه به عنوان شبکهای خبری و با پوشش موثر رویدادهای مهم جهان محسوب نمیشود.
باید توجه داشت که "تی.وی.پنج" شبکهای برای گسترش زبان و فرهنگ فرانسه است که شامل بخشهای متنوعی از جمله پخش فیلم،سریال و برنامههای مستند تلویزیونی بوده و پخش خبر تنها بخش محدودی از برنامههای آن را در بر میگیرد. علاوه بر آن سیاستگذاریهای کلی این شبکه نیز با مشورت و نظارت مجموع کشورهای فرانسه زبان تاسیسکننده آن صورت میگیرد. به عبارتی دیگر فرانسه را نمیتوان تنها مالک این شبکه بینالمللی دانست.
شبکه مهم دیگری که از اوایل دهه ۱۹۹۰میلادی با عنوان یک شبکه خبری تمام عیار در فرانسه آغاز به کار کرده است، شبکه کابلی "ال.ث.یی" وابسته به شبکه اول تلویزیون فرانسه "تی.اف.یک " میباشد.
"ال.ث.یی" که تقریبا به طور ۲۴ساعته اقدام به پخش خبر و گزارشهای ویژه خبری میکند، درطول بیش از یک دهه فعالیت خود در عرصه خبررسانی در کشور فرانسه کارنامه قابل قبولی از خود بر جای گذاشته است. این شبکه خبری علاوه بر پوشش منظم رخدادهای سیاسی و اقتصادی واجتماعی فرانسه، به بازتاب مهمترین مسایل جهانی نیز میپردازد. با این همه "ال.ث.یی" اصولا شبکهای است که برای پخش در خاک فرانسه طراحی شده است و و هدف اصلی راه اندازی آن، پاسخ به نیازهای خبری شهروندان فرانسوی است. به همین دلیل "ال.ث.یی" هیچ دفتر نمایندگی در خارج از این کشور ندارد و تنها گاهی اوقات به هنگام بروز رویدادهای مهم سیاسی جهان اقدام به اعزام گروههای محدود خبری خود به این مناطق میکند.
علاوه بر این شبکه خبری، دیگر کانالهای تلویزیونی فرانسه از جمله شبکههای یک، دو، سه و شش و همچنین شبکه کابلی"پلوس" این کشور همگی برای پخش در قلمرو فرانسه و نه محیطی بینالمللی و نه با هدف پوشش دادن رخدادهای بینالمللی طراحی شدهاند.
این امر به ویژه در عصر ارتباطات و رقابت گسترده شبکههای تلویزیونی خبری بینالمللی نمیتواند تناسبی با جایگاه تاریخی و سنتی فرانسه درجهان و به ویژه حوزه وسیع و پهناور زبانی این کشور داشته باشد. امروزه گستره کشورهای فرانسه زبان جهان، از آفریقای سیاه و شمال این قاره تا آمریکای شمالی و کارائیب و حوزه آمریکای لاتین ازیک سو و از جزایر پولونزی در اقیانوس آرام و اقیانوسیه از سوی دیگر تا قلب اروپا را شامل میشود. علاوه بر آن دهها میلیون تن دیگر که به این زبان آشنایی دارند و به عنوان زبان دوم و یا مورد علاقه خارجی خود به آن تکلم میکنند در دیگر نقاط جهان پراکندهاند. با در نظر گرفتن این گستره قابل توجه جغرافیایی و اهمیت تغذیه خبری آنان به زبان مادری و یا مورد علاقهشان، حضور کمرنگ فرانسه در عرصه تلویزیونهای خبری بینالمللی بیش از پیش سوال برانگیز شده بود. براساس همین ضرورت بود که فرانسه تصمیم گرفت تا این شبکه بینالمللی خبری را راهاندازی کند. جایگاهاین شبکه خبری بینالمللی نزد سیاستمداران و مسئولان فرهنگی فرانسه فراتر از جنبه ارتباطاتی و خبررسانی است و به عنوان یکی از ابزارهای مهم ترویج زبان و فرهنگ فرانسه و تقویت آن درجهان مطرح میباشد.
اینترنت
اینترنت در فرانسه پیش از 1994 توسط شرکتها و دانشگاهها استفاده میشد. از سال 1994 خدمات اینترنتی به صورت عمومی عرضه شد. از سال 2000 به بعد است که کاربران اینترنتی به صورت جهشی افزایش یافتند. فرانس نت و فری جزو اولین شرکتهای خدماتی اینترنتی بودند. آئول به دلیل عرضه سی دیهای رایگان و انبوه و به دلیل قیمت مناسبش بین سالهای 1996 تا 2000 موفقیت بزرگی را کسب کرد.بر اساس آمار 2010 فرانسه با جمعیت 64768389 نفر دارای بیست میلیون اشتراک اینترنتی و 3/42 میلیون کاربر اینترنتی بعد از آلمان و انگلیس سومین جایگاه را در اروپا داشته است.به عبارتی 9/68٪ جمعیت فرانسه از خدمات اینترنتی بهرهمند شدهاند. شرکتهای عرضهکننده خدمات اینترنتی عبارتند از: اورانژ( 87/45٪)، فری ( 01/23٪)، اس. اف.ار(95/22٪)، بویگ تله کوم(77/5٪) و شرکتهای دیگر( 57/6٪). متوسط سرعت اینترنت 44 مگابیت بر ثانیه است که این سرعت برای اکثر کاربران خانگی 6/4 مگابیت برثانیه است. آی اس پی" فری با 29 یورو در ماه خدمات اینترنت با پهنای باند، پهنای باند تلفن و تلویزیون از راه اینترنت را عرضه میکند. از آنجا که " روستائیان و ساکنان مناطق دور افتاده فرانسه نیز از اینترنت پرسرعت در این سالها برخوردار شدهاند گفته میشود بیش از 94 درصد از کاربران اینترنت در فرانسه به اینترنت پرسرعت با پهنای باند دسترسی دارند.[۱۲]
با همت شهرداری پاریس، این شهر زیر پوشش اینترنت بیسیم و رایگان قرار گرفته و به (آنلاینترین) پایتخت بزرگ جهان تبدیل شده است.
کارشناسان رسانهها در فرانسه بر این باور هستند که پس از تلویزیون، اینترنت به مهمترین منبع خبری برای شهروندان تبدیل شده و حتی از رادیو و رسانههای مکتوب نیز پیشی گرفته است. امروز نمیتوان اینترنت را از تبلیغات انتخاباتی و نیز از خبررسانی تفکیک کرد. وب و وبلاگ، نقش به سزایی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه ایفا کردهاند. وب همواره در رویکرد سیاسی این کشور تاثیرگذار بوده، و در میان فرانسویان بسیار محبوب است: از هر دو فرانسوی، یک نفر با وب سرو کار دارد و در فرانسه حدود 4 میلیون وبلاگ، فعال هستند. احزاب سیاسی فرنسه زمانی متوجه اهمیت وب شدند که کشورشان به همه پرسی قانون اساسی اتحادیه اروپا در سال 2005 رای منفی داد. "رسانهها جواب مثبت دادند، اما وب "نه" گفت." در انتخابات ریاست جمهوری سال 2007 فرانسه نقش اینترنت کم رنگتر بود و به وبلاگها محدود میشد و برخی از نامزدها کمتر به اینترنت توجه میکردند. سگولن رویال( رقیب سارکوزی)، نوعی استراتژی در پیش گرفت که رکن اصلی آن بحث و مناظره بود. اما در مقابل، سارکوزی توجه خود را تنها معطوف به سایت خود کرد. تیم رویال نقشهای از وبلاگهای حامی تهیه کرده بود. چهل کارشناس، پیامها و پیشنهادهای مردم را به دقت بررسی میکردند و ایدههای مهم را جدا میکردند. سارکوزی فعالیت خود را در دنیای مجازی از سال 2006 آغاز کرد. گروه حامیان سارکوزی در وب، بسیار فعال بودند. "لواکدو موریه" که براساس آخرین رتبهبندی، با نفوذترین و محبوبترین بلاگر فرانسه است، به طور غیر رسمی در مسائل مربوط به وب، به سارکوزی یاری رساند. بنابراین، هر دو کاندیدا از وب هوشمندانه استفاده کرده بودند. اما یکی، از آن به عنوان تکنیک استفاده کرد و دیگری وب را وسیلهای در کنار برنامهاش قرار داده بود و آن که تمرکز بیشتری بر روی این مساله داشت پیروز شد. در سال 2012 با توجه به این که سی میلیون فرانسوی عضو فیسبوک و چندین میلیون عضو توئیتر بودهاند، تغییرات در تبلیغات انتخاباتی کاملا مشهود بوده و راههای جدید ارتباطی، رایدهندگان را به بازیگران اصلی تبلیغات انتخاباتی تبدیل نموده بود. باید خاطر نشان کرد که با وجود اهمیت اینترنت در فرانسه اما وب هنوز نتوانسته جایگزین قدرت جادویی تلویزیون شود.
وبلاگنویسی
فرانسه از جمله کشورهایی است که با رشد پدیده وبلاگنویسی رو بهرو بوده و این روند هر روزه شتاب بیشتری به خود میگیرد. فرانسویها واژه وبلاگ را به "بلوگ" برگرداندهاند تا زبان فرانسه را پاس داشته باشند. نگاهی به وبلاگهای منتشره در این کشور نشان میدهد که وبلاگ بر خلاف بسیاری از جوامع رو به رشد، ابزار مبارزه سیاسی و اجتماعی نیست و بیشتر جوانان از آن بهعنوان وسیلهای برای ابراز احساسات و عواطف جوانی و تبادل تجربههای رمانتیک خود سود میجویند. سهولت استفاده، احساس اقتدار از داشتن یک رسانه شخصی و تقسیم دانستههای شخصی با دیگران از جمله انگیزههایی است که افراد را به سوی وبلاگ نویسی میکشاند. این نشریه مجازی کمهزینه، موثر و پر مخاطب امروزه در فرانسه ۲/۵ میلیون نفر را جذب کرده است. افزون بر این موارد، سیاستمداران نیز به جمع وبلاگنویسان پیوستهاند.
اولین وبلاگهای فرانسوی در سال ۱۹۹۶پا به عرصه وجود گذاشتند و امروز با گوناگونی موضوعات و فراوانی نویسندگان، در کنار سایر موارد عادی مانند خاطره نویسی، سفرنامه، خبر، موسیقی، طنز و... به وبلاگهای تخصصی عکس (فتو بلاگ)، مد (کاستینگ) و فیلم (ویدیو بلاگ) نیز تقسیم میشوند.
"اسکای بلاگ" فرانسه پیشتازترین سایت برای دادن فضا به متقاضیان وبلاگ است. "اسکای راک" زیر مجموعه اسکای بلاگ است که طراحان اولیه آن از شنوندگان و علاقهمندان موسیقی رادیو بودهاند و بعد با پدید آمدن اینترنت، به این فکر افتادهاند سیل مشتاق جوانان را در جایی گرد آورند و امروزه با داشتن بیش از ۱۰۰هزار مشتری وبلاگنویس از این بابت خرسندند. این سایت در هر ۱۲ثانیه یک صفحه جدید به خود میبیند و تاکنون بیش از100 میلیون مقاله و ۱۴۸میلیون پانویس را در خود جای داده است. براساس آمارهای جهانی، امروزه از بین ۱۴ تا ۳۴میلیون بلاگری که در سراسر این شبکه جهانی شکل گرفته، سهم فرانسه تا ۲۲درصد ارزیابی میشود. "اسکای بلوگ"، "اسکای نت بلوگ"، "یوبلوگ"، "نیوکی"، "ژورنال سکره"، "مون بلوگ"، "اروپ دو بلوگ"،" کانال بلوگ"، "بلوگ" و "او- ا- فور" بهترتیب استقبال، از سایتهای مادر وبلاگنویسی در فرانسه است.
از نظر زبان، هنوز فرانسویها پس از انگلیسی دومین زبان کاربران وبلاگنویسی را در جهان به خود اختصاص میدهند. امروزه در "ث.ان.ار.اس" یا مرکز تحقیقات علمی فرانسه حوزه مطالعات وبلاگ دایر شده تا به بررسی ابعاد و تاثیرات این مساله اجتماعی همت گمارده شود.
رفتار امروز وبلاگ نویسها، بهگفته مسئولان سایتهای مادر، نسبت به روزهای نخست اندکی تعدیل شده زیرا ابتدا این سایت توسط کسانی اشغال میشد که بیشتر به هرزگی تصویری یا نوشتاری میپرداختند ولی اکنون به بیان رمانتیک و احساسی گرایش یافته است. مقامات ناظر بر اینترنت و وبلاگنویسی در فرانسه نسبت به فحاشی و فرقهگرایی، نژادستیزی و بویژه سوءاستفاده جنسی از کودکان حساسیت دارند. این نکته با دستگیری و محاکمه باندهای آزار جنسی کودکان در فرانسه تشدید شد و امروزه گرفتن تصاویر از کودکان در فضاهای عمومی جز در موارد مجاز، از سوی دولت ممنوع شده است.
در مرکز "اسکای بلاگ" چند نفر روزانه صفحات شخصی وبلاگنویسان را مرور و کنترل میکنند. این افراد روزانه ۸۰ تا ۱۰۰هزار تصویر را بازدید میکنند که حاصل آن بستن حدود ۶۰وبلاگ در روز است.
همچنین تحقیقات نشان میدهد فرانسویان نسبت به ملتهای دیگر از افشای هویت و ماهیت خود در وبلاگها ابایی ندارند، آنان با چهرههایی آشکار و هویتی نمایان به بیان آرا، عقاید و تمایلات خود میپردازند. بسیاری از مشتریان وبلاگنویس این سایتها پس از مدتی، دست به طراحی سایت مستقل زده و یک پایگاه اینترنتی شخصی دایر کردهاند. آنان با تجربه وبلاگهای رایگان پا به دنیای سایتهای حرفهای میگذارند و در حوزه جدید عنصر سود و زیان مادی نیز به موارد قبلی اضافه میشود. در این مرحله بسیاری از آنان برای گردش مالی سایت به جذب تبلیغات بازرگانی روی میآورند. همچنین سایتهای حرفهای امکانات بیشتری نیز به آنان میدهند تا با طراحی کاملتر و متنوعتر بتوانند فضای حرفهای را سامان دهند. ولی امروزه برخی از سایتها نیز صفحههای وبلاگ مشتریان خود را بهاگذاری کردهاند، روزنامه معروف "لوموند" از جمله آنهاست که میتوان حدس زد شهرت و اعتبار این رسانه بینالمللی از مهمترین دلایل پولی بودن وبلاگنویسی در آن باشد.[۱۳]
تشدید مجازات کپی غیرمجاز از اینترنت
یک قانون جدید در فرانسه، مجازات کسانی را که به طور غیرمجاز از موزیک، فیلم یا نرمافزار عرضه شده در اینترنت، کپیبرداری میکنند، شدیدتر کرده است. بر اساس این قانون که از تصویب پارلمان و شورای قانون اساسی فرانسه گذشته است، قاضیها میتوانند متخلفان را به محرومیت استفاده از اینترنت تا یک سال، یا جریمهی نقدی سنگین یا حتی زندان محکوم کنند. بر اساس این قانون پس از دو اخطار به دانلودکنندگان غیرقانونی موسیقی و فیلم که اولی با ایمیل و دومی با نامه صورت میگیرد، در مرتبه سوم به قطع اینترنت مبادرت خواهد شد. از اوایل سال 2010 در صورت مشاهده تخلف دسترسی عاملان آن به اینترنت قطع و به این ترتیب هکرها مجبور خواهند شد برای ادامه استفاده از اینترنت حق اشتراک بپردازند که در صورت خودداری از این اقدام مشمول مجازات مضاعف خواهند شد. نهادهای تولیدکننده فیلم و موسیقی از این قانون حمایت کردند. فرانسه با تصویب این لایحه نخستین کشور اروپایی است که قانون قطع دسترسی به اینترنت را اجرا میکند.
قانون مبارزه با سایت های غیر اخلاقی اینترنت
مجلس فرانسه قانونی را به تصویب رساند که به دولت اجازه میدهد در مبارزه با جرائم رایانهای و سایت های غیراخلاقی، اینترنت را فیلتر کند. این قانون که "Loppsi 2" نام دارد در اصل چهار پروژه قانون امنیت ملی است که پس از مناقشات و بحثهای مختلف سرانجام در مجلس فرانسه تصویب شد. بر پایه این قانون، دولت خواهد توانست بدون حکم قاضی سایتهای اینترنتی غیراخلاقی و یا سایتهایی که امنیت ملی را به خطر میاندازند، فیلتر کند. بسیاری از انجمنهای آزادی بیان و نمایندگان احزاب مخالف دولت از مخالفان مهم تصویب این قانون به شمار میروند. این مخالفان نگران این مسئلهاند که دولت تنها برای مبارزه با سایتهای غیراخلاقی و سایتهای جنایتکاران انفورماتیکی استفاده نکرده و از اختیارات خود برای فیلتر کردن سایتهای مخالف خود و سانسور سوء استفاده کند.[۱۴]
مجلات و نشریات تاثیرگذار
مجلات عمومی در فرانسه در جریان دو جنگ جهانی زاده شدند و میان سالهای 1950 تا 1970 گسترش یافتند و چشمانداز مطبوعات فرانسه را سخت دگرگون کردند. آزادی در سال 1944 موجب تغییر عمیقی در نظام و ساختار مطبوعات فرانسوی شد.[۱۵]پیش از دهه 1980، مجلات عمومی بیشتر به مسائل روز،زنان و ورزش میپرداختند، ولی رفته رفته مسائل مربوط به جوانان، برنامههای تلویزیونی، انفورماتیک و... را نیز پوشش دادند و امروزه، خوانندگان با مباحث قومی، زبانی، دینی و غیره در این مجلات روبرو میشوند.
در فرانسه 67 هفته نامه، 7 ضمیمه، 15 دوهفته نامه، 259 ماهنامه و 80 دوماهنامه منتشر میشود. 15% مجلات بزرگ عمومی فرانسه را هفتهنامهها تشکیل میدهند. برخی مجلات نیز در حوزههایی خاص فعالیت میکنند؛ برای نمونه مجله ماری کلر ( 1937)، اِل( 1945) و فُم اکتوئل (1984) بیشتر به مسائل زنان، مد و آرایش میپردازند. مجلههای تِلِه ( 1947)، تِلِه 7 ژور(1960) و تِلِه زد ( 2000) برجستهترین نشریاتی هستند که به صورت راهنمای برنامههای رادیویی و تلویزیونی فعالیت میکنند. مجلههای ووآسی( 1987)، کلوزه(2005) و شوک( 2006) بسیار عامه پسند هستند. گفتنی است که فرانسویان بیش از روزنامه، مجله میخوانند و به زبان آماری، به طور میانگین در برابر یک روزنامه 7 مجله خوانده میشود. بر اساس پژوهش9/84% فرانسویان مجلات را در منزل، 6/6% در زمان اوقات فراغت نزد والدین یا دوستان، 7/3% در محل کار، و 3/2% در سالنهای مطالعه مطبوعات میخوانند.بیشترین خوانندگان مجلات را زنان، نوجوانان و سپس کارمندان و مدیران سازمانها تشکیل میدهند. در اینجا نگاهی به برخی از برجستهترین هفتهنامههای خبری فرانسه میافکنیم:
هفتهنامه اکسپرس
اکسپرس (L'Express ) اولین مجله خبری کشور فرانسه است و از لحاظ خط مشی سیاسی راستگرا و محافظهکار است. هنگامی که این مجله مشهور فرانسوی در سال ۱۹۵۳ تاسیس شد، شکل ظاهری آن شبیه به مجله تایم آمریکا بود. شعار زیرِ لوگوی آن چنین بود:"فرانسه توان چشیدن طعم تلخ حقیقت را دارد". اکسپرس در آغاز نشریهای ضد استعماری و بیشتر متمایل به چپ بود و همین خط مشی توانست در فرانسه موجی تازهای از چپ جدید پدید آورد. این هفتهنامه در 1964 در پی کاهش چشمگیر شمارگانش، فرمت و خط مشی خود را تغییر داد؛یعنی کوچکتر و رنگی شد و جهتگیری سیاسی را کنار گذاشت و ستونهایش را به روی باورهای گوناگون گشود و از همین رو نخستین " مجله خبری" و به گفتهای " تایم فرانسه" شد و توجه خود را بیشتر به گزارشها و مصاحبههای طولانی معطوف کرد.
موسس مجله اکسپرس، ژان ژاک سروان شریبر(Jean-Jacques Servan-Schreiber) نماینده حزب رادیکال در پارلمان فرانسه و از سوسیالیستهای رادیکال بود که در سال ۱۹۷۳ بیشتر سهام این نشریه را به یک تاجر یهودی انگلیسی الاصل به نام «جیمز گلداسمیت» واگذار کرد. اولین سردبیر مجله اکسپرس فرانسواز ژیرو(Françoise Giroud) بود که همراه با ژان ژاک سروان شریبر، مجله اکسپرس را تاسیس کرد و از سال ۱۹۴۶تا ۱۹۵۳ رئیس هیات سردبیران آن شد. او قبل از آن سردبیر نشریه «اِل» بود و در سال ۱۹۷۴ وزیر امور زنان و در سال ۱۹۷۶ وزیر فرهنگ فرانسه شد. خانم ژیرو در زمانی تبدیل به یک وزنه قدرتمند در ژورنالیسم فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم شد که زنان زیادی در کار روزنامهنگاری نبودند. زمانی که فرانسواز ژیرو در سال ۲۰۰۳ درگذشت، وزارت فرهنگ فرانسه او را جزء درخشانترین اندیشمندان جامعه فرانسه نامید.
مجله اکسپرس شهرت خود را مدیون پوشش موضوعات بینالمللی و گزارشهای مستند و تاریخی است که هر از چندگاهی در این مجله به چاپ میرسد. مجله اکسپرس نیز مانند بسیاری از نشریات فرانسوی تحت سیطره یهودیان است، با اینکه روسای جمهوری فرانسه خود نیز متمایل به صهیونیسم بوده و از پایهگذاران حکومت اسرائیل به حساب میآیند، با این حال، از گزند تبلیغاتی این مجله تندرو و متعصب در امان نبودهاند. به طوری که برخورد شدید مجله اکسپرس با والری ژیسکاردستن رئیس جمهوری سابق فرانسه و ضربات شدید این مجله به آبرو و حیثیت سیاسی نامبرده هرگز از خاطرهها محو نخواهد شد.
فرانسوا میتران و دستیاران او نیز از حملات این مجله در امان نیستند، به خصوص که بانک اطلاعاتی این مجله در ثبت و ضبط نقاط ضعف سیاسی و مالی سیاستمداران بسیار قوی عمل میکند و میتواند در هر لحظه برای رجال سیاسی مسئلهساز باشد. مجله اکسپرس اخیرا ۴۹ درصد از سهام لوپوئن را خریداری کرده است.
این نشریه هم اکنون با 350 همکار و بیش از 500 هزار نسخهشمارگان، از مهمترین مجلات خبری فرانسه است که از این تعداد نزدیک به 125 هزار نسخه در خارج از کشور عرضه میشود. خبرهای بینالمللی همواره جای برجستهای در این نشریه داشته است. ۴۵ درصد از درآمد این هفتهنامه از راه جذب آگهی به دست میآید که به تازگی به خاطر مسائل مالی برای تعدیل نیروی انسانی تحت فشار قرارگرفته است.مالکیت این هفتهنامه فرانسوی متعلق به گروه سوک پرس(la Socpresse) است که ۸۰ درصد آن تحت مالکیت داسو (Serge Dassault) است.
هفتهنامه نوول اوبسرواتور
هفتهنامه نوول اوبسرواتور(Le Nouvel Observateur)، این هفتهنامه که اغلب به صورت مخفف Le Nouvel Obs نوشته میشود، یکی از مجلههای خبری کشور فرانسه است که به صورت هفتگی منتشر میشود. این مجله از صاحب نامترین مجلههای اطلاعرسانی در فرانسه و از مهمترین مجلههای این کشور از نظر تعداد خواننده و میزان تیراژ به شمار میآید. تیراژ این مجله در حال حاضر بالغ بر ۵۳۸۲۰۰ نسخه در هفته است و دفتر مرکزی آن در شهر پاریس قرار دارد.
اگرچه تاریخ انتشار مجله نوول ابسرواتور 1964 است، ولی بنیادگذاری آن به 1950 باز میگردد. در آن هنگام نشریهای به نام لوبسرواتور منتشر میشد که 4 سال بعد یعنی در 1954 نام خود را به فرانس ابسرواتور تغییر داد. این نشریه در آغاز چپ افراطی بود و در 1960 به " حزب سوسیالیست متحد" نزدیک شد ولی در پی نزول شمارگان، همانند اکسپرس مواضع سیاسی و نام خود را تغییر داد.این بار هرچند دارای گرایش چپ داشت ولی کمتر تندروی کرد. این مجله در 1964 با کمک مالی ژنرال پردریل(Claude Perdriel) و با مدیریت ژان دانیل(Jean Daniel) پا گرفت. از آن تاریخ تاکنون اخبار سیاسی، تجاری و اقتصادی جهان را تحت پوشش خود قرار میدهد. این مجله نقش مهمی در پوشش خبری مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اروپا، خاورمیانه و آفریقا دارد. مهمترین حوزههای مورد توجه این مجله موضوعات سیاسی و ادبی است و به خاطر توجه عمیق و دقیق به مسائل اصلی روز معروف شده است.
مجله نوول آبزرواتور را «مجله روشنفکران فرانسوی» توصیف کردهاند. این مجله از نظر موضعگیری سیاسی سوسیال دموکراتیک است و در زمان تاسیس، بسیاری از اعضای هیات تحریریه آن به حزب سوسیالیست فرانسه تعلق داشتند که یکی از آنها استفان هسل(Stéphane Hessel) بنیانگذار این حزب بود. در سال ۱۹۶۳ ترکیب هیات تحریریه این روزنامه متشکل از چپهای مختلف بود و در حقیقت این نشریه، خطی در جهت ایجاد همبستگی بین چپهای مختلف در پیش داشت. از کسانی که با این نشریه همکاری میکردند پی یر ببرد گوا (Pierre Bérégovoy) وزیر اقتصاد سوسیالیستها، و آلن ساواری(Alain Savary) وزیر علوم سوسیالیستها را میتوان نام برد. در چهلمین سالگرد تاسیس این مجله در ژوئن ۲۰۰۴، اساسنامه جدید آن به تصویب رسید. این اساسنامه اصول کلی این نشریه را چنین بیان میکند:"... نوول اوبسرواتور یک هفتهنامه فرهنگی و سیاسی است که از نظر جهتگیری متعلق به جنبش سراسری سوسیال دموکراتیک است. نهضتی که همواره خواستار آزادی و عدالت اجتماعی بوده است".
نوول آبزرواتور دارای چندین نشریه وابسته است. این مجله، ضمیمهای با نام پاریس اوبس(Paris Obs) را به صورت هفتگی منتشر میسازد که درباره مسائل داخلی شهر پاریس و منطقه ایل دوفرانس است. ضمیمه دیگر این مجله تله سینه اوبس نام دارد که شامل مقالاتی درباره تلویزیون و دنیای سینما است. همچنین مجله چالنج که یک مجله تجاری بینالمللی است، در سال ۱۹۸۲ به وسیله نوول اوبسرواتور تاسیس شد. این مجله که هر دو هفته یک بار منتشر میشود شامل اطلاعاتی درباره شرکتهای سراسر جهان و مدیران اجرایی آنها است.
در حال حاضر سردبیر نوول اوبسرواتوار لورن ژوفرین(Laurent Joffrin) است و ژان دانیل(Jean Daniel)، مدیریت هیات تحریریه نوول آبزرواتور را برعهده دارد.وی فرزند یک اسرائیلی است و بازوی راست کلود پردیل رئیس این نشریه به شمار میآید. عدهای از اعضای این مجله در سال ۱۹۷۸روزنامه لومتن، ارگان حزب سوسیالیست را بنا نهادند.[۱۶]
هفتهنامه لوپوئن
لوپوئن یکی از مجلات هفتگی فرانسوی و مقبولترین هفتهنامه در جهان است که در سال ۱۹۷۲به وسیله گروهی از روزنامهنگاران فرانسوی، ازجمله کلود ایمبر که یک سال قبل از آن از هیات سردبیری مجله اکسپرس خارج شده بودند، تاسیس شد. این مجله از نظر خط مشی سیاسی میانه رو به شمار میآید و دفتر مرکزی آن در پاریس قرار دارد. هیات سردبیری مجله لوپوئن از سال ۱۹۷۲ از حمایت گروه هاشت بهرهمند و سپس به وسیله کلود ایمبر اداره شد. این مجله هفتگی پس از تاسیس در سپتامبر۱۹۷۲ روزنامهنگاران سایر مطبوعات پاریسی را به سوی خود فراخوانده و آنها را به استخدام خود درآورد. به این ترتیب تمام توانایی خود را به کار بست تا شکل تازهای به این مجله بدهد و از مجلات متعلق به نیوز مگزین یعنی تایم مگزین و نیوزویک به طور دقیق الگو برداری میکرد. مجله لوپوئن پس از یک شروع نسبتا سخت در سال۱۹۷۲ به سرعت پیشرفت کرد و تبدیل به رقیبی برای مجله اکسپرس شد. مالکیت این مجله تاکنون چندین بار تغییر یافته است. لوپوئن با داشتن یک میلیون خواننده، تلاش میکند تا ریشههای حوادث جاری بینالمللی و دیپلماتیک را به خوانندگان بنمایاند و خود را ملزم به تحقیق دقیق درباره مسائل، جهت تعمق در اظهارنظرهای دریافتی و تصاویر کلیشهای غالب بر بسیاری از کشورهای جهان میداند. این مجله خبری قبل از هر چیز به مسائل داخلی میپردازد و مطالب آن شامل موضوعات اجتماعی، سیاسی و در وهله بعد فرهنگی و هنری است. شمارگان آن 400 هزار نسخه در هفته است که نزدیک به 5/1 میلیون خواننده دارد. بیشتر خوانندگان آن را مدیران سازمانها و صاحبان مشاغل و... تشکیل میدهند.[۱۷]
هفتهنامه کانار آنشِنه
هفتهنامه کانار آنشِنه(Le Canard enchaîné)، همه کسانی که با دنیای سیاست و مطبوعات فرانسه آشنا هستند، از اهمیّت این هفتهنامه استثنایی آگاهند. تا به امروز، بارها و بارها، چهرههای بسیار مطرحی در فرانسه ـ از رییس جمهوری و نخست وزیر و وزیر و نماینده مجلس گرفته تا پرنفوذترین فعالان اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، طعم تلخ افشاگریهای دقیق و مستند این نشریه «طنز» ـ که بسیاری آن را جدّیترین نشریه فرانسه میدانند ـ را چشیده و گاه بهای سنگینی هم بابت آن پرداختهاند. «کانار آنشنه» و یا به قول دوستدارانش «کانار» در 10 سپتامبر 1915 توسط موریس مارشال(Maurice Maréchal, Jeanne Maréchal et Henri-Paul Deyvaux-Gassier)، جین مارشال و هانری - پل دِوو گاسیه آغاز به کار کرد و در واقع نزدیک به یک قرن، از حیات این نشریّه هفتگی میگذرد و در حال حاضر یکی از قدیمیترین عنوانهای مطبوعاتی فرانسه محسوب میشود.این نشریّه، نخست «انسان آزاد» نام داشت؛ و بعد از آن که در همان آغاز کارش، به تیغ سانسور گرفتار شد، نام خود را به «انسانِ به بند کشیده شده» تغییر داد؛ و اندکی بعدتر هم اردک بودن را بی دردسرتر و در عین حال مناسبتر دانست، و کلمه «انسان» را با کلمه «اردک» معاوضه کرد؛ و کانار آنشنه (یعنی اردک به بند کشیده شده) نامیده شد وجالب است که این اردک به بند کشیده شده، همچنان شعار اولیه خودش (شعار ابتکاری گاسیه در سال 1915) را تکرار میکند که:«تو میتوانی قلم مرا بشکنی؛ امّا نمیتوانی مرا سر به نیست کنی»
هر چند «کانار»، در مجموع، جزء طیف گسترده چپ فرانسه به حساب میآید، امّا شاید در همین طیف هم، هیچ جریان عمدهای را نتوان یافت که از «شرّ» این هفتهنامه در امان مانده باشد. در واقع سیاست کانار این است که از هرگونه رسوایی عمومی ( سیاسی، اقتصادی، حقوقی و.. )در فرانسه، همچنین در دیگر کشورها پرده بر میدارد. به عبارتی میتوان گفت اگرچه این هفتهنامه مستقل است، ولی حساسیت خود را نسبت به جناح چپ حفظ نموده و با این توصیف هر گونه انحراف سیاسی را به نقد کشیده و مورد انتقاد قرار میدهد. کانار یکی از آخرین روزنامههای تحقیق و بازرسی است که در فرانسه باقیمانده و مورد وثوق همه عوامل دخیل در صفحه شطرنج سیاست فرانسه میباشد.
کانار غالبا سختگیر و حتی گاهی اوقات بیرحم است، حتی نسبت به دوستان سیاسیاش، ولی انتقامگیر نیست. کاپیتان نوزیلار، رئیس بخش سانسور از سال 1916 تا 1918، یکی از اشخاص وفادار به این هفتهنامه بود که تا زمان مرگش در سن 95 سالگی آن را آبونمان بوده است.
ژرژ مارشه(Georges René Louis Marchais)، دبیر کلّ حزب کمونیست فرانسه، یک بار از سر لج گفته بود که من اصلاً این نشریه را نمیخوانم؛ و چندین بار هم فرانسوا میتران سوسیالیست و دوستان و همراهان او دادشان در آمده بود و این در حالی است که «کانار» در تمام ایام حیات خود، و در تمام دورههای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس و شهر و استان، در جهت به پیروزی رسیدن کاندیداهای طیف گسترده چپ، و جلوگیری از انتخاب راستگرایان گام برداشته است. این هفته نامه طنزآمیز، کمترین آگهی تبلیغاتی را در صفحاتش نمیپذیرد و این امر موردی نادر در مطبوعات حرفهای فرانسه است که به صورت کاغذی منتشر میشوند. کارمندان آن از بهترین دستمزدها در میان مطبوعات فرانسه برخوردارند و در عوض، نویسندگان آن نمیتوانند دربورس بازی یا در نشریات دیگر فعالیت کنند و یا هدیهای ( به ویژه وسایل تزیینی اداری ) بپذیرند تا سلامت اقتصادی و سیاسی آن حفظ شود.این هفتهنامه در ابتدای بعد از ظهر سه شنبهها چاپ و در روزهای چهارشنبه منتشر میگردد. نقل قول آناتول فرانس در سال 1917 در خصوص این هفتهنامه پایان بخش کلام خواهد بود :من فقط کانار آنشنه را میخوانم.[۱۸]
هفتهنامه پاری ماچ
پاری ماچ (Paris Match) از قدیمی ترین مجلات خبری عمومی و سیاسی فرانسه است. در 1937 نخستین مجله فرانسوی که یکسره بر محور عکس پایهگذاری شده بود، با عنوان ماچ منتشر و رفته رفته از نفوذ خاصی بهرهمند شد. پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، این مجله را ژان پرووست(Jean Prouvost) خرید. در 1949 مالک مجله نام آن را پاری ماچ گذاشت و بری آن از الگوی مجله لایف استفاده کرد. این مجله با هدف اثرگذاری بر لایههای گوناگون جامعه و معرفی زندگی شخصیتهای برجسته به ویژه با استفاده از عکس رنگی، در دهه1960 با شمارگانی بیش از 5/1 میلیون نسخه در هفته تبدیل به یکی از پرخوانندهترین مجلات فرانسه شد و با وجود کاهش تیراژپ در 2003، هنوز با تیراژی نزدیک به 770 هزار نسخه از برجستهترین مجلات فرانسه به شمار میآید.
پاری ماچ گاهی تا 70% از کل صفحات خود را به عکس اختصاص میدهد و بلاصطلاح در شمار نشریات زرد است. هم اکنون نیز با وجود کاهش شمارگانش، همچنان نفوذ خود را حفظ کرده و تامینکننده هزینه بیشتر آژانسهای عکاسی فرانسه است. با توجه به علاقه لایههای پایین و میانی جامعه فرانسه به زندگی خانوادههای سلطنتی، بسیاری از شمارههای پاری ماچ به معرفی سرگذشت اعضای خانوادههای سلطنتی اروپا و جهان اختصاص دارد ودر 40 سال گذشتته بارها عکس خانواده پهلوی روی جلد این مجله چاپ شده است. در ماههای تابستان شمارگان این مجله تا یک میلیون نسخه افزایش مییابد. شعار پاری ماچ این است: " وزنه واژگان، شوک عکسها".
هفتهنامه کوریر انترناسیونال
هفتهنامه کوریر انترناسیونال(Courrier international)، این هفتهنامه از 1990 منتشر شد و مهمترین مقالات مربوط به مسائل بینالمللی را که در نشریات گوناگون بینالمللی منتشر شده را به زبان فرانسه ترجمه و منتشر میکند. در واقع این مجله ویترین رویدادهای جهانی است.
هفتهنامه لو فیگارو
هفتهنامه لو فیگارو(Le Figaro)، این هفتهنامه وابسته به روزنامه فیگارو و سهامدار اصلی آن گروه داسو است. این هفتهنامه به موضوعات عمومی، اجتماعی، فرهنگی، توریستی و برخی مسائل روز فرانسه میپردازد.
هفتهنامه تله راما
هفتهنامه تله راما(Télérama)، تله راما از نخستین هفتهنامههای برجسته فرهنگی در فرانسه به شمار میآید.
روزنامهها
باید دانست فرانسه کشوری است که مهد روزنامهنگاری است و سنت روشنفکری در این کشور همچنان حضوری پررنگ دارد. بیان توصیفی وضعیت مطبوعات فرانسه به دلیل پیچیدگیهای خاص آن،چندان ساده و دور از خطا نیست.با این وجود میتوان به صورت بسیار کلی عنوان کرد که عوامل گوناگونی منجر به ساختاری متفاوت در مطبوعات فرانسه نسبت به کشورهای دیگر اروپایی شده است. نخستین عامل به ساختار و نقش مطبوعات در جامعه فرانسه باز میگردد.مطبوعات (بهخصوص روزنامهها) این کشور برخلاف کشورهایی که دارای روزنامههای عامه پسند و تیراژ بالایی هستند، به هیچ وجه تمایل به عامه پسند شدن به معنای مرسوم ندارند. روزنامههای فرانسوی با توجه به مخاطب و خاستگاه طبقاتی و تئوریک خود در صدد بیان نقطه نظرات و پیامهای برگرفته از خاستگاه یاد شده هستند. بنابراین روزنامههای فرانسوی با توجه به تنوع مسلکی و مرام سیاسیـ اندیشهای جامعه فرانسه، متنوع و متکثر هستند. (البته روزنامههایی مانند «مترو» و «بیستدقیقه» که رویکردی عامهپسند دارند، آرام آرام در جامعه فرانسه مورد پذیرش قرار گرفتهاند). نبود سیستم مناسب برای آبونمان شدن مخاطبان (مناسب از نظر اقتصادی و خدماتی ) از جمله مسائلی است که در نظام توزیع مطبوعات فرانسه کاملا مشاهده میشود.
دومین عامل را میتوان شرایط و زمینههای فرهنگی،اجتماعی و جمعیتی فرانسه ذکر کرد. به نظر میرسد فرانسهای که مهد و محل تولد مطبوعات دنیا بوده است، نشانههایی از تحول دیگری را در این عرصه بازتاب میدهد که شاید برگرفته از نوعی برتری انفکاک اجتماعی بر انسجام اجتماعی ملتی باشد که رسوخ و غلبه اندیشههای روشنفکری دهههای پایانی قرن بیستم, منبع و ماخذ کنشها و جنبشهای آن بوده است. سیر نزولی تیراژ اغلب مطبوعات فرانسه بهخصوص روزنامههای ملی، به گونهای نشانگر فزونیِ آگاهی فردیت اجتماعی وغلبه من هویت یافته انتقادی بر هویت های متاثر از ارزشهای دنیای مدرن (دولت ـ ملت) است. به عبارت دیگر سنت روشنگری و روشنفکری بجا مانده از قرون گذشته، وجود اندیشمندان تاثیرگذار در حوزههای فلسفی و علوم اجتماعی و قدرت جنبشهای اجتماعی، به عرصه مطبوعات نیز رسوخ کرده است. این رسوخ ضمن تاثیرگذاری بر تولیدکنندگان روزنامهها، بر مخاطبان نیز تاثیر گذاشته است، شک کردن به اخبار رسانهها بهخصوص اخبار ارسالی از منابع رسمی و دیرباوری از جمله ثمرات این سنت دیر پا و قدرتمند در جامعه فرانسه است.
نکته دیگر در این زمینه کاهش تیراژ روزنامههای ملی نسبت به روزنامههای محلی و منطقهای است بهطور کلی مردم فرانسه به اخبار و رویدادهای محل زندگی خویش بیشتر علاقه نشان دادهاند بنابراین تمایل بیشتری داشته و دارند که روزنامههای محلی را نسبت به روزنامههای ملی بیشتر مطالعه کنند. تیراژ روزنامههای محلی بیشتر از روزنامههای ملی است که شاید یکی از دلایل آن به فرهنگ و روحیات فرانسویان برمیگردد. فرانسویها بیش از آنکه توجه به رویدادهای ملی داشته باشند، توجه بیشتری به منطقه و محل زندگی خود دارند. بنابراین اخبار محلی برای فرانسویان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
تنوع دیدگاهها و تعدد احزاب سیاسی به همراه حضور پر رنگ نگاه طبقاتی به تمامی موضوعات و از جمله روزنامهها نیز نباید نادیده گرفته شود. فرهنگ فرانسه همراه با تنوع و تکثر سیاسی است. بنابراین افراد به دنبال روزنامهای هستند که نیاز فکری، سیاسی و فرهنگیشان را پاسخ گوید.
تفاوت دیگر به نوع کار حرفهای روزنامه مربوط است. اساساً در فرانسه دو مفهوم امتیاز و انتشار از هم متمایزند. امتیاز روزنامهها که دارای قیمتهای بسیار کلانی است معمولاً میان ثروتمندان و کارخانهداران دست به دست میگردد. اما انتشار روزنامه با فاصلهای کاملاً مشخص از امتیازداران، از سوی روزنامهنگاران اداره میشود. این تفکیک ضمن آنکه دارای کارکرد بوده به دلیل تفاوت دیدگاه و منافع، گهگاه منجر به تقابل هم شده است. اعتصابهای روزنامهنگاران تعدادی از روزنامهها برای دستیابی به حقوق مادی و معنوی خود در طول نیمه پایانی سده بیستم نشانگر از این نکته است.
روزنامه و مجله در فرانسه ارزان نیست و تمامی افراد جامعه قدرت خرید روزنامه و یا مجله را بهطور دائمی ندارند. به عبارت دیگر مردم فرانسه تمایل چندانی به خرید روزنامه نداشتهاند، تمایلی که در گذر زمان نیز سیر نزولی داشته است. از لحاظ تاریخی فرهنگ خرید روزنامه در فرانسه در مقایسه با سایر کشورهای غربی نسبتا ضعیف بوده است و طبق آمار انجمن جهانی روزنامهها که در پاریس مستقر است، از هزار نفر 181نفر در فرانسه ٣٧١ نفر در آلمان و ٢٧٤ نفر در آمریکا، مشترک روزنامه هستند. فرانسویان به ظاهر مقتصد هستند و بیجهت خرج نمیکنند. این نوع نگاه اقتصادی فرانسویها را میتوان در توزیع و مصرف نشریات مشاهده کرد. به عبارت دیگر فرانسویان اصولاً کمتر روزنامه میخرند ولی بهگونهای جالب بسیار بیشتر از مقدار تیراژ روزنامه، آن را میخوانند. به عبارت دیگر تعداد خوانندگان روزنامه بسیار بالاتر از تیراژ روزنامههاست. دکههای روزنامهفروشی نسبت به هر یک از مناطق شهری دارای اندازه خاصی است ولی طراحی آن به گونهای است که تقریبا تمامی نشریات بهخوبی به نمایش گذاشته میشود.
روزنامهنگاری در فرانسه
معنای لفظی«روزنامهنگار» دربرگیرنده فعالیت در مشارکت یا در تدوین یک روزنامه است. قانون، روزنامهنگار را«کسی میداند که اشتغال اصلی و منظم او که منشأ دریافت دستمزد باشد».نظام قضایی فرانسه معتقد است که اجتماع این سه شرط یعنی الف) اشتغال اصلی ب) نظم و استمرار فعالیت ج) دستمزد برای شناسایی و قبول ماهیت روزنامهنگار، ضروری است. ماهیت فعالیت روزنامهنگاری چنین تعریف شده است: «روزنامهنگار با یک نشریه ادواری، به منظور خبررسانی به خوانندگان، همکاری فکری و دائمی میکند».سه معیار «فکری، خبررسانی، روزینه بودن» شرایط لازم برای کسب عنوان روزنامهنگار هستند.
حرفه روزنامهنگاری حرفهای نیست که بتوان آن را «حرفه سازمانیافته» یا سازمان داده شده شمرد. در عین حال، خلاقیت فکری مستتر در روزنامهنگاری سبب میشود که این پیشه یک حرفه مستقل باشد. درست است که استقلال روزنامهنگاران متضمن ویژگیهایی در زمینههای حرفهای، اجتماعی یا مالی است، در عین حال این امر مقتضی آن بوده است که نهادهای جمعی از آن حمایت کنند تا مانع از آن شوند که توسعه این حرفه سبب تغییر ماهیت آن گردد و روزنامهنگار دچار انزوا شود. این سازمان جمعی در همان آغاز کار خود به صورتی کمابیش فعال ظاهر شد (کمیسیون کارت) و در زمینه قطع روابط حرفهای هم خود را نشان داد (کمیسیون پرداخت غرامت)؛ و همواره صحبت از تدوین منشوری بود که بتواند بر نظم و شرایط فعالیت [روزنامهنگاران] نظارت داشته باشد و آن را سروسامان دهد. قانون فعالیت روزنامهنگار را مشروط به داشتن کارت هویت مطبوعاتی نمیکند. بلکه برخورداری از امتیازهای اجتماعی و مالی مستلزم داشتن کارت است، یکی از ممیزههای اصلی فعالیت روزنامهنگاری به حساب میآید. در قانون کار، یک کمیسیون حکمیت [متشکل از نمایندگان روزنامهنگاران و کارفرمایان]. معروف به «کمیسیون کارت هویت روزنامهنگاران حرفهای» صلاحیت رسیدگی به درخواست صدور کارت هویت حرفهای روزنامهنگاران یا تجدید و تمدید آن را دارد، که البته ذینفع حق دارد در صورت لزوم به یک کمیسیون عالی متوسل شود. به همین ترتیب، کمیسیون میتواند در صورتی که روزنامهنگار، دیگر دارای شرایط مقرر در قانون کار نباشد، کارت او را لغو کند. کمیسیون کارت هویت روزنامهنگاران حرفهای متشکل از شانزده عضو است: هفت تن نمایندگان صاحبان و مدیران مطبوعات و خبرگزاریها، یک تن نماینده مؤسسات بنگاههای سمعی و بصری بخش دولتی، هشت تن نمایندگان روزنامهنگاران اعم از بخش عمومی (دولتی) و بخش خصوصی. نمایندگان کارفرماها را شاخصترین سازمانهای مدیران مطبوعات و خبرگزاریها و مؤسسات ارتباطات سمعی و بصری بخش دولتی تعیین میکنند. کسی که برای اول بار درخواست صدور کارت به کمیسیون میدهد، در تأیید درخواست خود باید چند سند مرتبط با فعالیت حرفهای خود ارائه دهد. کمیسیون، پس از رسیدگی به درخواست، نظر خود را اعلام میکند. کارت هویت فقط یک سال اعتبار دارد، و به وسیله کمیسیون ـ در صورتی که نظر مساعد داشته باشد ـ برای همان مدت تمدید میشود.
آموزش حرفهای روزنامهنگاران، خواه ابتدایی و خواه مداوم، یک اولویت قطعی و خدشهناپذیر است. به این ترتیب این حرفه دارای مراکز آموزش و شکلگیری خاص خود، از جمله کانون واقع در خیابان لوور در پاریس است؛ اما علاوه بر اینها امتیاز چند کانون دیگر را هم صادر کرده است (استراسبورگ، بوردو، تور، اکس مارسی). بالاخره این که مدت زمانی که یک روزنامهنگار در یک مرکز آموزشی میگذراند جزو سابقه کار او محسوب میشود.تأکید بر آموزش موجب شده است که دستیابی [به سطوح] ابتدایی [حرفهای] مشروط به انجام کارآموزی حرفهای دوساله باشد. و اگر شخص ذینفع ثابت کند که در یکی از آن مراکز، آموزش دیده است این مدت به یک سال کاهش مییابد.
در مورد حمایت اجتماعی باید گفت همه روزنامهنگاران حرفهای به طور خودبهخودی و قاعدهمند به نظام عمومی تأمین اجتماعی وابسته هستند. پوشش بیمه در اینجا پوشش مبنایی (پایهای) است و موارد زیر را در بر میگیرد: بیماری، زایمان، مرگ، پیری، کوری، حوادث ناشی از کار. باید دانست که وابستگی به تأمین اجتماعی اجباری است حتی اگر روزنامهنگار از راه قرارداد به مؤسسه مطبوعاتی وابسته نباشد. در مورد بازنشستگی نیز قانون کار دو راهحل تشخیص میدهد: بازنشسته شدن به پیشنهاد (ابتکار) روزنامهنگار، از 60 سالگی به بعد و به شرطی که تعهدات خود را نسبت به بیمه بازنشستگی انجام داده باشد. بازنشسته کردن، اختیار سادهای است که کارفرما میتواند از آن استفاده کند یا استفاده نکند. در این حالت روزنامهنگار موظف نیست که تعهدات قانونی بازنشستگی را انجام داده باشد.
سندیکاهای روزنامهنگاری
سندیکاهای روزنامه نگاران از تشکیلات اجتماعی است که در فرانسه با هدف دفاع از توسعه و آزادی مطبوعات تشکیل شدهاند. این فدراسیونها تاکید دارند بر این که توسعه و آزادی مطبوعات به شرطی تحقق مییابد که شرایط اخلاقی، سیاسی و اقتصادی به عنوان تضمینی برای کثرتگرایی که از اصول اساسی دموکراسی است، فراهم شود. در این شرایط فدراسیونها میتوانند با تمام امکانات قانونی خود از حقوق مطبوعات دفاع کنند.
فدراسیون ملی مطبوعات فرانسه
فدراسیون ملی مطبوعات فرانسه 6 سندیکا و فدراسیون کوچکتر را که نمایندگان مطبوعات در فرانسه هستند به این ترتیب زیر پوشش دارد :فدراسیون ملی مطبوعات اطلاعات تخصصی, فدراسیون مطبوعات دورهای و استانی , سندیکای مطبوعات پاریسی , سندیکای تخصصی مطبوعات و مجلات , سندیکای مطبوعات روزانه محلی, سندیکای مطبوعات روزانه استانی.
فدراسیون ملی مطبوعات اطلاعات تخصصی
این فدراسیون تشکیلاتی است که 1350 نشریه حرفهای تخصصی را زیر نظر دارد. این فدراسیون منافع ناشران را تامین و از آنان حمایت میکند. کارکرد این فدراسیون از جمله فراهم کردن دسترسی به اطلاعات برای مدیریت هر نشریه و ارائه مشورت به آنها در اجرای قوانین است.
فدراسیون مطبوعات دورهای و استانی
این فدراسیون 4 سندیکای زیر را تحت پوشش خود قرار دارد: 1- سندیکای ملی ناشران 2- سندیکای مطبوعات حقوقی استانی 3- سندیکای ملی مطبوعات حقوقی. 4- سندیکای مطبوعات و هفتهنامههای استانی.
سندیکای مطبوعات پاریسی
این سندیکا از قدیمیترین سندیکاهایی است که در بخش مطبوعات فعالیت میکند. برنامه این سندیکا ارائه مشاوره و دفاع از منافع مطبوعات یومیه ملی در تمام زمینههای اقتصادی، حقوقی و اجتماعی در رابطه با مطبوعات است.
سندیکای حرفهای مجلات و مطبوعات انتقادی
این سندیکا از منافع اعضای خود در زمینههای اقتصادی و مالی دفاع میکند و نمایندگی آنها را در دولت و قوه قضائیه و مجامع شغلی برعهده دارد.
سندیکای مطبوعات یومیه شهرستانی
این سندیکا از منافع نشریات تحت پوشش خود در دولت و مراجع قضایی دفاع میکند. نشریات تحت پوشش این سندیکا بیش از 4 میلیون خواننده دارد.
سندیکای مطبوعات یومیه استانی
این سندیکا از منافع حرفهای روزنامهنگاری دفاع میکند. کمیسیونهای اطلاعات, اجتماعی, فروش, تبلیغات و توسعه تحت نظر آن فعالیت میکنند.[۱۹]
روزنامههاى فرانسه
در حال حاضر فرانسه دارای 17 عنوان روزنامه ملی است، که 7 تا از آنها با بیش از 100،000 نسخه و چهار عنوان به صورت رایگان توزیع میشود. در میان روزنامههای سراسری خبری عمومی، پارهای از آنها تنها در یک زمینه خاص فعالیت میکنند. روزنامههای اکیپ، لزه کو، لاتریبون و... از جمله روزنامههای سراسری خبری تخصصیاند. مطبوعات رایگان با فاصله زیادی نسبت به مطبوعات پولی منتشر میشوند. بنابراین، روزنامههای غیر رایگان علاوه بر تحمل هزینهها، از کسری بودجه قابل توجهی رنج میبرند. بسیاری از مغازهها و یا دکههای روزنامهفروشی در پاریس وجود دارند که در سالهای اخیر بسته شده و مشتریان مجبورند برای خرید روزنامه، مسافتهای طولانی را طی کنند. در اینجا نگاهی به برخی از مهمترین روزنامههای خبری فرانسه میافکنیم:
لوموند
«لوموند»(Le Monde) به معناى «جهان» قدیمىترین و مهمترین روزنامه عصر کشور فرانسه و یکى از روزنامههاى مشهور جهان است. این روزنامه فرانسوى در میان مردم فرانسه همچون سندى معتبر تلقى مىشود و مورد توجه و تحسین همگان قرار دارد و تنها روزنامه فرانسوى است که در کشورهایى غیر فرانسه زبان هم به آسانى قابل دسترسى است.
روزنامه لوموند بنا به درخواست ژنرال شارل دوگل و به وسیله هوبر بوو مرى(Hubert Beuve-Méry)، مدیر پیشین بخش فضایی و اقتصادی انستیتو فرانسوی پراگ در 18 دسامبر 1944 تاسیس شد. ایده راهاندازی آن از ژنرال دوگل بود که میخواست در فرانسه یک ارگان مرجع، جدی و معتبر برای فراسوی مرزها وجود داشته باشد. بدینسان انتشار این روزنامه با کمک حکومت آسان شد. لوموند در 18 دسامبر 1944 تنها روی یک ورق بزرگ پشت و رو چاپ شد، زیرا درسایه پیامدهای جنگ، کاغذ کمیاب بود. لوموند از همان آغاز میخواست روزنامهای مستقل باشد و بر پایه اصل بیطرفی کار کند.مدیریت این روزنامه از 1944 به دست ژان مری کلمبانی(Jean-Marie Colombani) بود.
روزنامه لوموند در قطع متوسط و به صورت چهار رنگ در صفحات خارجى و تک رنگ در صفحات داخلى منتشر شده و بیشتر اوقات مشتمل بر ۲۸ صفحه است. دفتر مرکزى این روزنامه در پاریس قرار دارد و منابع خبرى آن را خبرگزارىهاى فرانسه، رویترز و آسوشیتدپرس تشکیل مىدهند. مالکیت این روزنامه را گروه لاوی- لوموند(Groupe La Vie-Le Monde ) یکی از بزرگترین گروه مطبوعاتی فرانسه برعهده دارد. شمارگان روزانه لوموند، روزنامه عصر قشر روشنفکر جامعه فرانسه 324592 نسخه در روز در سال 2011 برآورد شده و قیمت آن 50/1 یورو و آخر هفته 20/3 یورو است.
روزنامه لوموند بعد از ظهرها منتشر مىشود ولى در محل درج تاریخ آن در صفحه اول، تاریخ روز بعد درج مىشود. به عنوان مثال در روز ۱۵ مارس، تاریخ روزنامه، ۱۶ مارس را نشان مىدهد چراکه مشترکین روزنامه، آن را یک روز پس از انتشار دریافت مىکنند.
لوموند در گذشته از نظر موضعگیرى سیاسى غالباً چپگراى میانهرو تلقى مىشد اما امروزه شایستهتر این است که آن را از نظر جهتگیرى سیاسى، میانهرو دانست.
روزنامه لوموند از جنبه روزنامهنگاری همانند سازمانى آکادمیک است که در آن بیشتر روزنامهنگاران نه تنها در استخدام رسمى روزنامه هستند بلکه سهامداران مالى این شرکت نیز هستند و در انتخاب مدیران رده بالاتر و مدیران اجرایى ارشد، شرکت دارند.
لوموند به جز خبر، مطالب گوناگونى را از هنر و ادبیات گرفته تا ورزش و سیاست پوشش مىدهد اما براى بیشتر فرانسوىها بخشهاى سیاسى و اجتماعى لوموند جذابیت بیشترى دارد. لوموند به لحاظ پرداختن به موضوعات ریشهاى اساساً روزنامهاى متعلق به قشر تحصیلکرده و روشنفکر است. اما این باعث نشده که این روزنامه سایر مخاطبان را از دست بدهد. توجه به مسائل اندیشهاى و مباحث فکرى از جمله نکات بارز این نشریه است، به گونهاى که لوموند در حال حاضر ماهنامه لوموند دیپلماتیک را که دربر دارنده مباحث اندیشهاى و مطالب تفسیرى است، منتشر مىکند که در سرتاسر جهان توسط روشنفکران و اندیشمندان مطالعه مىشود.لوموند از تاریخ ۱۹ دسامبر ۱۹۹۵ از طریق پایگاه اینترنتى خود نیز براى همگان قابل دسترسى شده است.[۲۰]
فیگارو
فیگارو(Le Figaro)، یکى از مهمترین و قدیمىترین روزنامههاى صبح فرانسه و از بزرگترین روزنامههاى جهان است که از نظر جهتگیرى سیاسى محافظهکار و متمایل به جناح راست و در حال حاضر تحت مالکیت شرکت سوک پرس(Socpresse) است.
روزنامه فیگارو که به زبان فرانسه و در پاریس منتشر مىشود، در 1826 به دست " موریس آلوی" و یک رماننویس به نام"آتیین آراگو"(Maurice Alhoy et Étienne Arago) بنیاد نهاده شد. در آغاز به صورت هفتهنامه و در چهار صفحه به عنوان یک هفتهنامه طنز و انتقادى منتشر شد و به همین دلیل از ابتداى تاسیس مخاطبین بسیارى پیدا کرد. این روزنامه نام خود را از شخصیت «فیگارو»در نمایشنامههای ازدواج فیگارو، آرایشگر شهر سویل و مادر گناهکار نوشته «پیر بو مارشه» اقتباس کرد. شعار این نمایشنامهها نیز این بود:یعنی مدح چاپلوس بدون آزادى انتقاد، معنایى ندارد.
فیگارو تا سال ۱۸۵۴م به طور نامنظم و نامرتب به چاپ مىرسید اما در 16 نوامبر 1866 نام آن به " لو فیگارو کوتیدین" تغییر یافت و به دست " هیپولیت دوویل موسان"(Hippolyte de Villemessant) رونق گرفت و انتشار آن منظم شد و توانست بالاترین تیراژ را نسبت به سایر روزنامههاى فرانسه به دست آورد. اولین شماره فیگارو در ۱۶نوامبر ۱۸۶۶میلادی با شمارگان ۵۶ هزار نسخه به چاپ رسید. بنابراین از حالت طنز خارج شد و به صورت روزنامه به مسائل جدىتر پرداخت.این روزنامه خود را لیبرال میدانست و قصد داشت در زمینه رویدادهای سیاسی و فرهنگی فرانسه و جهان اطلاعرسانی کند. از 1950 مدیریت آن به " ژان پرووست"(Jean Prouvost) و پس از درگذشت او، به روبر هرسان(Robert Hersant) در 1975 سپرده شد.هرسان روزنامه را با ایجاد صفحات و ضمیمههای موضوعی مانند فیگارو اقتصادی، فیگارو ادبی، زندگی رسانهها، و... نوسازی کرد. او همچنین نخستین کسی بود که ضمیمههای مجلهای آخر هفته با بهای مناسب را برای این روزنامه در نظر گرفت. فیگارو مگزین در 1978 به بازار آمد و سپس فیگارو مادام و فیگارو تی وی منتشر شدند. او با انتشار این مجلات موفق شد روزنامهای را رونق دوباره بخشد که برخی از کارشناسان مرگ گریز ناپذیر آن را پیشبینی میکردند.
در سال ۱۹۷۵میلادی فیگارو به وسیله «روبر هرسان» خریدارى شد و در سال ۱۹۹۹ میلادی گروه کارلایل ۴۰ درصد از سهام این روزنامه را به دست آورد که بعداً آن را در سال ۲۰۰۲میلادی فروخت. از سال ۲۰۰۴میلادی تاکنون فیگارو تحت مالکیت «سرژ داسو»است. سرژ داسائو یک بازرگان و سیاستمدار محافظه کار است و اداره صنایع هواپیماسازى «هوانوردى داسو» را نیز برعهده دارد. گروه داسائو مالک چندین روزنامه و مجله مهم فرانسه از جمله اکسپرس و فیگارو است.از سوم اکتبر 2005م شکل ظاهری این روزنامه پس از سی سال تغییر کرد و عنوان روزنامه با رنگ آبی چاپ میشود. فیگارو در حال حاضر به موضوعات گوناگونى از جمله سیاست، فرهنگ، بینالملل، ورزش، سرگرمى، سینما و تلویزیون مىپردازد و عمدتاً در ۲۸ صفحه و به صورت رنگى در صفحات اول و آخر، تک رنگ و دو رنگ در صفحات داخل و در قطع متوسط و بر روى کاغذ کاهى منتشر مىشود. تیراژ این روزنامه طبق آخرین آمار در سال 2011 میلادی بالغ بر 334406 نسخه در روز است. روزنامه فیگارو داراى ضمایم زیادى با مضامین گوناگون است که مهمترین آنها عبارتند از: فیگارو اقتصادى، فیگارو سرمایهها، راهنماى فیگارو، فیگارو موسسات، فیگارو ادبى، فیگارو اسکاپ و مادام فیگارو. قیمت هر نسخه روزنامه از22 دسامبر 2008م از 20/1 یورو به 30/1 یورو افزایش یافت و در حال حاضر 50/1 یورو و شماره آخر هفته 50/4 یورو است. دفتر این روزنامه در ساختمان شماره 14دربولوار اُسمَن در پاریس نهم قرار دارد.[۲۱]
لیبراسیون
لیبراسیون(Libération) نام روزنامه فرانسویزبان است که در پاریس منتشر میشود. روزنامههاى خبرى، سیاسى و اجتماعى است که به وقایع مهم روز اهمیت بسیار مىدهد. این روزنامه تا سال 1981 میلادی طرفدار چپىهاى افراطى بود. اما از این سال به بعد با آمدن "سرژژولى"(Serge July) که کمتر طرفدار چپهاى افراطى است، تعادلى در مواضع این نشریه پدید آمد. خوانندگان آن بیشتر ازجوانان طبقه مرفه وروشنفکران هستند. این روزنامه ادعا مىکند مستقل است و به هیچ گروهى وابسته نیست. شمارگان روزانه این نشریه 125113 هزار در سال 2011 بود و قیمت آن 50/1 یورو است.
این روزنامه زیر نظر ژان پل سارتر، سرژ ژولی، فیلیپ گاوی، و برنار لالمان و ژان کلود ورینه راهاندازی و نخستین شماره آن در 18 آوریل 1973 منتشر شد و خط مشی آن چپ افراطی بود. سرژ ژولی پس از سارتر مدیریت روزنامه را بر عهده گرفت. در نخستین سالهای دهه 1980، رویکرد سیاسی لیبراسیون به چپ و سوسیال دموکراسی گرایش یافت. پرداختن این روزنامه به آزادیها، شیوه سادهنگاریاش، مطالبش درباره مسائل مربوط به خانواده و حاشیهنشینها، تیترهای گیرا، پردازش نیشدار رویدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روز، به زودی کلیشه مطبوعات روزانه سراسری را شکست.یا این همه، ده سال طول کشید تا روزنامه موانع را پشت سر بگذارد و تیراژش به صد هزار نسخه در 1984 برسد.چهار سال پس از آن، شمارگان لیبراسیون به 195 هزار نسخه در روز افزایش یافت. در 2002 یک روز پس از نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری، در صفحه نخست لیبراسیون عکسی از ژان ماری لوپن در کنار واژه ساده " نه" منتشر شد که شمارگان آن را به 700 هزار نسخه رساند.
از آنجا که بسیارى از روزنامههاى قدیمى و سنتى فرانسه سالها است که ضرر مىدهند، بنابراین وضع به گونهای شد که بخش عمدهاى از سهام لیبراسیون مهمترین روزنامه ارگان چپهاى میانه فرانسوى به ادوارد روتچیلد، بانکدار و سرمایهدار معروف و وابسته به یکى از خاندان سلطنتى معروف اروپایى واگذار شد. ادوارد روتچیلد 38.87 درصد سهام لیبراسیون را با یک سرمایهگذاری به دست آورد و سهامدار عمده این روزنامه شده است. کارکنان لیبراسیون 18.45 درصد سهام این روزنامه را در اختیار دارند. سرژ ژولى بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره لیبراسیون ادعا کرد مالکیت روتچیلد به هیچ وجه اعتبار روزنامه را به عنوان یک روزنامه با گرایشات چپ خدشهدار نخواهد کرد. روزنامه لیبراسیون پس از شورشهاى دانشجویى سال ۱۹۶۸ در فرانسه با همکارى روشنفکرانى چون ژان پل سارتر و میشل فوکو شکل گرفت. کارمندان و اعضاى تحریریه لیبراسیون نیز از معامله جدید روزنامه با شاهزاده فرانسوى استقبال کردهاند. با این حال آنها هنوز حق وتو نسبت به تصمیمات مدیریت را براى خود محفوظ نگاه داشتهاند. رئیس فدراسیون روزنامهنگاران که مقر آن در بروکسل است مىگوید: «حتى اگر تلاش کنید یک مرز کاملاً شفاف بین فعالیتهاى تحریریه و منابع تجارى روزنامه برقرار کنید باز هم خودسانسورى آرام آرام به درون تحریریه مىخزد. این مسئله نگرانکننده است زیرا باعث نابودى استقلال روزنامه خواهد شد». بالاخره سرژ ژولی در 30 ژوئن 2006 زیر فشارهای " ادوارد روتچیلد" سهامدار اصلی روزنامه،ناگزیر از کنارهگیری از مدیریت لیبراسیون شد.[۲۲]
روزنامه اومانیته
اومانیته(L'Humanité)، ارگان رسمى حزب کمونیست فرانسه است که در 1904 میلادی توسط "ژان ژورس"(Jean Jaurès) تأسیس شد و بین سالهاى 1939تا 1944 میلادی مخفیانه منتشر مىشد. میزان تیراژ آن در 1946 میلادی در حدود 400 هزار شماره در روز بود. زندگی و محتوای این روزنامه با زندگی حزب کمونیست فرانسه گره خورده است. از 1968 شمارگان این روزنامه سخت کاهش یافت. با این حال، اومانیته از معدود روزنامههای عقیدتی – سیاسی است که تا امروز سرپا ایستاده است. در آن زمان خواندن اومانیته به غیر کمونیستها امکان میداد تا گزارشها در زمینه نبردهای اجتماعی را دنبال کنند. آنان در صفحات فرهنگی این روزنامه، نکتهها و خبرهایی مییافتند که در بیشتر روزنامهها نادیده گرفته میشد. آخرین آمار شمارگان این روزنامه صبح را حدود 50 هزار ذکر مىکند و قیمت آن 40/1 یورو است. این روزنامه بیشتر صفحات خود را به اخبار مربوط به مسائل کارگرى و سندیکاى C.G.T وابسته به حزب کمونیست فرانسه و مسائل اقتصادى و اجتماعى که بر پایه اصول و عقاید این حزب است اختصاص مىدهد. گفتنی است انتشار اومانیته در سایه مشکلات مالی در سال 2006 سخت به خطر افتاد.
همه ساله به مناسبت سالگرد تأسیس روزنامه «اومانیته» در روزهای ۱۵ تا ۱۷سپتامبر جشن اومانیته برگزار میشود.احزاب، سازمانها، تشکلهای مختلف سیاسی و اجتماعی از شهرهای مختلف فرانسه، بخصوص شهرها و مناطق صنعتی اطراف شهر لیل و مناطق جنوبی مانند مارسی که حزب کمونیست فرانسه از محبوبیت بیشتری برخوردار است، در این جشن شرکت و با دایر کردن غرفههایی به تبلیغ یا نمایش حضور خود میپردازند. برگزاری این جشن بزرگ سالانه میلیونها نفر را حتی از کشورهای دیگر به پاریس میکشاند. گروههای مختلف چپ با اجرای کنسرتها، سخنرانیها، نمایشگاهها و فروش کالاهای گوناگون و همچنین سرو غذاهای مختلف، میعادگاهی برای دیدار سالیانه، بسیاری از چپهای سابق و فعلی شده است.[۲۳]
روزنامه فرانس سوار
روزنامه فرانس سوار(France-Soir)، این روزنامه عصر در هشتم نوامبر ۱۹۴۴میلادی با ۲۵۰ هزار شمارگان منتشر شد. فرانس سوار در آغاز به جای روزنامه "دفانس دولافرانس" یا دفاع از فرانسه به بازار آمد که در فضایی جنگی آن روز در فرانسه جای خاصی داشت ولی بعدها کم کم جای مستقل خود را باز کرد و به روزنامهای ملی با تیترهای غوغا برانگیز بدل شد. این روزنامه تحت مدیریت پیرلازارف (Pierre Lazareff
مدتها بزرگترین روزنامه فرانسه بود. به طورى که در سال 1954 میلادی تیراژ آن 4/1 میلیون در روز بود. سالهای اوج روزنامه فرانس سوار، همان سالهای دهه پنجاه و حداکثر شصت بود و از این پس سیر نزولی این روزنامه معروف و ملی آغاز شد. بحرانهای مالی به علاوه تشتت در مدیریت داخلی و اعتراض به مدیر روزنامه کم کم بالا گرفت و به مشکلی مزمن بدل شد. مدیر اسطورهای این روزنامه به نام "پیر لازارف" که جمله معروف او "فرانس سوار، یعنی من" هنوز در اذهان است، تلاش کرد تا با پیوستن به کمپانی معروف انتشاراتی "هاشت" جلوی سقوط این روزنامه را بگیرد. فرانس سوار پس از سالها جدال با مشکل و بحران بالاخره مشی خود را عوض کرد و تلاش نمود برای خواننده فرانسوی نشریهای منتشر کند که "عمومی" و یا "عامه پسند" لقب گرفته است! این روزنامه اخبار وحوادث گوناگون روز را به صورت عامیانه منتشر مىسازد و رپرتاژهاى خود را به صورت دراماتیک، به زندگى خصوصى شخصیتهاى سیاسى اختصاص مىدهد.فرانس سوار از ابتدا خود را گلیست مىدانست. این روزنامه وابسته به جناح راست است گرایش به راست
جامعهشناسی رسانههای مکتوب در فرانسه به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم نشان میدهد که رویکرد سیاسی وجه غالب آنهاست. با این همه، نشریه عامه پسندی چون فرانس سوار توانست جای خود را در میان مردم به خوبی باز کنند. فرانس سوار امروزه گر چه به مشکلات مالی و بحرانهای حاشیهای ناشی از آن دچار شده است، ولی تصمیم ندارد استراتژی عوامگرایانه خود را از دست بدهد. با این وجود مسئولان آن میگویند که قصد ندارند از مسائل سیاسی و فرهنگی نیز بطور کامل دست کشیده و حساسیت آن را نادیده بگیرند. در حال حاضر این روزنامه با ۲۴صفحه رنگی از مجموع ۳۲صفحه منتشر میشود و تلاش میکند تا رویدادهای ورزشی را تا آخرین ساعت پوشش دهد. فرانس سوار شش مرکز چاپ را در شش گوشه فرانسه در نظر گرفته است تا روزنامه در سطح ملی سریع اما متنوع منتشر شود. در حالی که تیراژ این روزنامه قدیمی تا پیش از تعطیلی و درگیری با بحرانهای داخلی، از ۳۵هزار نسخه تجاوز نمیکرده است، به 77 هزار نسخه در روز در سال 2010 رسید.[۲۴]
لوپاریزین
لوپاریزین(Le Parisien)، در سال 1944 میلادی تأسیس شد و از نظر تیراژ اولین نشریه فرانسه بود. این روزنامه صبح ابتدا در سطح فرانسه منتشر مىشد، اما از سال 1960میلادی تنها اقدام به انتشار در پاریس کرد. خط سیاسى این نشریه ملىگرا و ضد کمونیست بود، لیکن از سال 1981میلادی، باروى کارآمدن سوسیالیستها در زمینه مسائل سیاسى به ملاحظهکارى روى آورد. تیراژ این روزنامه که زمانى به 800 هزار مىرسید، به دلیل اختلافى که بین سندیکاى C.G.Tو مدیریت نشریه به وجود آمد، به 340 هزار نسخه کاهش یافت. پاریزین روزنامههاى است که بیشتر به مسائل اجتماعى مىپردازد و بین کارگران مهاجر زیاد خریدار دارد.
روزنامه لوپاریزین روز یکشنبه 22 اوت2004 شصتمین سال تاسیس خود را جشن گرفت و به این مناسبت تعداد صفحات 4 رنگ خود را از 16 صفحه به 32 صفحه افزایش داد و همراه با روزنامه یک دی وی دی رایگان در مورد آزادی پاریس در جنگ جهانی دوم را به خریداران اهدا کرد.علاوه بر این، دو روزنامه این گروه انتشاراتی لوپاریزین و اوژوردویی آن فرانس یک رشته برنامههای تبلیغاتی را روز یکشنبه از طریق شبکههای تلویزیونی پخش کردند که هدف آن شناخت بهتر مخاطبان از شماره روزهای یکشنبه روزنامه اوژوردویی آن فرانس(Aujourd'hui en France) و افزایش فروش تک شمارهای روزنامه لوپاریزین بود. مالک روزنامه لو پاریزین شرکت «اَموری»(le groupe Amaury ) است و این روزنامه در پاریس و اطراف آن توزیع میشود.[۲۵]
لاکروا
لاکروا(La Croix) به معنی صلیب در سال 1880 میلادی به عنوان ارگان رسمى کلیساهاى فرانسه و به بهانه دفاع از کلیسا در برابر حملات ضد مسیحیت تأسیس شد و به دلیل قیمت ناچیز آن تعداد خوانندگانش بىشمار بود. این روزنامه کاتولیک در ابتدا به صورت ماهنامه و سپس در 1883 به صورت روزانه منتشر شد، و از آغاز میخواسته خود را نشریهای مخالف لائیسیته نشان میدهد و از دید سیاسی، مواضع دست راستی داشته است. لاکروا پس از جنگ جهانی دوم، خط مشی خود را تغییر داد و به همان اندازه که دیدگاههای سیاسی را مطرح میکند، به بررسی همه جریانها از دیدگاه مذهبی ( کاتولیسیسم فرانسوی) میپردازد.لاکروا در 1956 صلیب مسیح را که بر صفحه نخست آن نقش میبست، حذف کرد. لاکروا،، بزرگترین روزنامه کاتولیک فرانسه است و با وجود آنکه براى مطالب مذهبى برترى قائل است، در مورد مسائل سیاسى و اجتماعى نیز مقالات عالى و برجستهاى دارد. این روزنامه صبح به لحاظ گرایش میانهرو و مایل به راست برای کاتولیکهای فرانسه است. در زمان حاضر در حدود 110 هزار نسخه تیراژ دارد و قیمت آن 40/1 یورو است.
مالک لاکروا، گروه بایارد پرس(groupe Bayard Presse)، گروه رسانهای کاتولیک است که در سال 1850 تاسیس شد. این گروه، مجلاتی با رویکردهای دعوت مسیحی و نیز برخی نشریههای جوانپسند، روزنامه محلی و منطقهای منتشر میکند. نشریههای آن از بیشترین نشریههای جوانپسند به شمار میرود.
جدول شماره 1. شمارگان روزنامههای ملی در سال 2010
نام روزنامه | نام لاتین | شروع انتشار | شمارگان |
لو فیگارو | LE FIGARO | 1854 | 316732 |
اکیپ | L’ÉQUIPE | 1946 | 302147 |
لوموند | LE MONDE | 1944 | 286348 |
اوژوقدوئی آن فرانس | AUJOURD’HUI EN France (1) | 169227 | |
لزاکو | LES ÉCHOS | 1908 | 115706 |
لیبراسیون | LIBÉRATION | 1973 | 113099 |
لاکروآ | LA CROIX | 1883 | 94439 |
فرانس سوآر | France-SOIR (2) | 1944 | 74531 |
لاتریبون | LA TRIBUNE | 1825 | 68813 |
پاری تورف | PARIS TURF | 56452 | |
اومانیته | L’HUMANITÉ | 1904 | 48118 |
پاری کورس | PARIS COURSES (3) | 28620 |
روزنامههای رایگان
مطبوعات روزانه فرانسه گرفتار بحرانند. یکی از عوامل این بحران، پدید آمدن روزنامههای رایگان است. روزنامههای رایگان، سرمایه خود را یکسره با آگهیهای بازرگانی تامین میکنند. استراتژی توزیعی روزنامههای رایگان بدین گونه است که کنار در ورودی و خروجی ایستگاههای مترو و دروازه دانشگاهها و در مکانهای پر رفت و آمد، رایگان توزیع میشوند. نخستین روزنامه رایگان فرانسه " مترو"(Metro) نام دارد که در 18 فوریه 2002 به بازار آمد. این روزنامه نخست در پاریس توزیع میشد، ولی کم کم توانست در بیشتر شهرهای بزرگ فرانسه نیز جای پایی برای خود باز کند. هنوز یک ماه از انتشار " مترو" نگذشت که رقیبی به نام " ون مینوت"(20 minute) ( به معنی 20 دقیقه)برای آن پیدا شد. این روزنامه را گروه نروژی شیب ستد(Schibsted) که پس از چندی با گروه او اِست فرانس(Ouest-France) یکپارچه شد، راهاندازی کرد. 870.000 نسخه در فرانسه، که از این تعداد 510000 نسخه در پاریس توزیع میگردد. "20 دقیقه" در واقع با بیش از 2 میلیون خوانندگان، اولین جریان اصلی روزانه از نظر خوانندگان است.
این روزنامههای رایگان، قطعی کوچکتر از روزنامههای غیر رایگان دارند و شمار صفحات آنها نیز کمتر است. بر پایه آمار " دفتر توزیع نشر" در سال 2005 هشتاد نشریه رایگان اعم از روزنامه، مجله در فرانسه منتشر میشد که شمارگان آنها بیش از 378 میلیون نسخه بود. مطالب روزنامههای رایگان بیشتر اخبار خبرگزاری فرانسه است. در این روزنامهها، تصاویر رنگی جای ویژهای دارند. شمار کارکنان حرفهای در آنها محدود است و برای نمونه نزدیک به 20 نفر در ون مینوت و 5 نفر در روزنامه مترو کار میکنند.باید گفت که در 2002 میزان 80% توزیع در پاریس و حومه و 20% دیگر در شهر مارسی صورت گرفت. در حال حاضر, روزنامه رایگان ون مینوت بهطور متوسط با بیش از 2 میلیون خواننده در روز یعنی به مراتب بیش از پاریزین و مترو در رأس مطبوعات این کشور قرار دارد. آنچه امروز روزنامههای سراسری و منطقهای فرانسه را دچار چالش کرده، پیدایش روزنامههای رایگان است.
روزنامههای منطقهای و استانی
روزنامههای منطقهای و استانی، روزنامههایی هستند که یک شهر، یک منطقه یا یک استان را پوشش خبری میدهند. این روزنامهها در بردارنده اخبار سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و اطلاعیههای مسئولان شهری و آگهیهای ترحیم و تبریک است. در این روزنامهها اخبار سیاسی ملی و بینالمللی نیز در یکی دو صفحه گنجانده میشود.
وجه اشتراک مطبوعات روزانه سراسری با مطبوعات روزانه استانی در انتشار پیوسته اخبار و تفسیرهای مربوط به رویدادهای سیاسی روز یا دیگر رویدادهاست.روزنامههای ملی در فرانسه و چند کشور دیگر توزیع میشوند و روزنامههای استانی ( منطقهای) در سطح محلی، منطقهای و استانی باقی میمانند. اما تفاوتشان به فرم روزنامه، درونمایه، سازماندهی حرفهای، درآمدهای تبلیغاتی و دامنه خوانندگانشان برمیگردد. یکی رویدادهای ملی و دیگری رویدادهای محلی را پوشش میدهد. برپایه آمار سازمان" دفتر توزیع نشر" در دهه 1950، روزنامههای سراسری غیر رایگان 60% فروش را در اختیار داشتند، ولی رفته رفته روزنامههای محلی از نظر شمارگان و فروش روزنامههای سراسری را پشت سر گذاشتند.
بیشتر روزنامههای منطقهای و استانی وضع مناسبی ندارند و شمارگان آنها پیوسته رو به کاهش است. در 1946 شمار روزنامههای منطقهای 175 عنوان بود که این رقم در 2005 به 67 عنوان کاهش یافت. چندی است روزنامههای منطقهای و استانی بر آن شدهاند که به هم بپیوندند به گونهای که در هر استان تنها یک روزنامه منطقهای منتشر شود و از این راه خطر کاهش تیراژ از میان برود.نقطه ضعف این روزنامهها، کم توجهی به گفتمانهای سیاسی ملی، نادیده گرفتن سن مخاطبان که هر روز پیرتر میشوند،کاهش سرمایهگذاری و کمبود آگهیهای بازرگانی و مهمتر از همه پیدایش تلویزیونهای محلی است. امروز پرتیراژترین روزنامه فرانسه روزنامه منطقهای" او است فرانس"(Ouest-France) است که در سال 2010 با 757115 نسخه در روز، بیشترین تیراژ را داشته است.
جدول شماره 2. شمارگان روزنامههای محلی در سال 2010
نام نشریه | نام لاتین | محل انتشار | شروع انتشار | شمارگان |
او است فرانس | OUEST-FRANCE | شهر رن | 1944 | 757115 |
سوداواست | SUD OUEST | شهر بوردو | 1945 | 293072 |
لو پاریزین | LE PARISIEN (1) | پاریس | 290785 | |
لاووآ دو نور | LA VOIX DU NORD | شهر لیل | 1944 | 265173 |
لادوفین لیبر | LE DAUPHINE LIBÉRÉ | شهر گرونوبل | 1859 | 231324 |
لوپروگره | LE PROGRÈS | لیون | 1945 | 207270 |
لو تله گرام | LE TÉLÉGRAMME | 204770 | ||
لانوول | LA NOUVELLE RÉPUBLIQUE DU CENTRE-OUEST | تور | 1944 | 188381 |
لا مونتانی | LA MONTAGNE | کلرمون فران | 1919 | 187836 |
لادپش دو میدی | LA DÉPÊCHE DU MIDI | تولوز | 1870 | 182416 |
خبرگزاری فرانسه
خبرگزاری «فرانس پرس»(l'Agence France-Presse(AFP)) نخستین خبرگزاری جهان است. این آژانس سالهاست که در ساختمانی تقریباً قدیمی واقع در یکی از محلههای متوسط پاریس، با امکانات بسیار مناسب مخابراتی در حال فعالیت خبری است. آغاز فعالیت این خبرگزاری به دهه 30 قرن نوزدهم باز میگردد.در سال 1835 خبرگزاری«هاواس»(HAVAS) در فرانسه شروع به فعالیت کرد. در جنگ جهانی دوم و هنگامی که فعالیت خبری این آژانس متوقف شد(30 سپتامبر 1944) خبرگزاری فرانس پرس بخشی از کارمندان خبرگزاری هاواس را جذب کرده و دفاتر خارجی این خبرگزاری را دوباره فعال کرد. این خبرگزاری آمیزهای از سه خبرگزاری در دوران جنگ جهانی دوم است:
- خبرگزاری مستقل فرانسه مستقر در لندن؛
- خبرگزاری فرانسوی ـ آفریقایی مستقر در الجزیره؛
- خبرگزاری اطلاعات و اسناد و مدارک در چارچوب حزب مقاومت و پایداری( گروه مقاومت).
تا قبل از 1975 خبرگزاری فرانسه هنوز موقعیت قانونی نداشت. در 15 ژانویه سال 1975 پارلمان فرانسه قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن، به یک شورای اداری که شامل خبرگزاری فرانسه ( با اکثریت آرا) رادیو و تلویزیون و مصرفکنندگان خدمات عمومی و کارکنان خبرگزاری میشد حق قانونی داده شد. مدیریت این آژانس برعهده رئیس اداره اجرایی و یک شورای متشکل از 15 عضو است. این 15 عضو عبارتند از هشت نماینده از فرانسپرس، دو نماینده از سوی کارکنان آژانس، دو نماینده سرویسهای دولتی رادیو و تلویزیون و سه نماینده از سرویسهای دولتی که حق اشتراک خبرگزاری فرانسه را دارا هستند. از این سه نفر اخیر یک نفر توسط نخستوزیر، یک نفر توسط وزیر امورمالی و یک نفر توسط وزیر امورخارجه فرانسه انتخاب و معرفی میشوند.
شورا، رئیس اجرایی را برای مدت سه سال انتخاب میکند که این مدت تجدیدپذیر است. خبرگزاری یک شورای عالی نیز دارد که کاملاً مستقل و بیطرف اداره میشود و وظیفه آن نظارت بر انطباق عملکرد این خبرگزاری با قوانین است. مهمترین و اولین مشتری این خبرگزاری دولت فرانسه است که تولیدات خبری این خبرگزاری را برای سرویسهای مختلف خود خریداری میکند. این خبرگزاری روزانه حدود 400 تا 600 هزار کلمه خبر متنی، 700 عکس خبری و 50 گرافیک و طرح تصویری تولید میکند.
سال مالی خبرگزاری از دسامبر آغاز میشود و تا دسامبر سال آینده ادامه دارد. در سال مالی 2001ـ2000 درآمد این خبرگزاری از فروش تولیدات خبریاش 310 میلیون دلار و در سال 2002ـ2001 حدود 325 میلیون دلار بوده است.
این آژانس به صورت شرکت خصوصی اداره میشود و از طریق دریافت حق اشتراک از مشتریان خود از جمله موسسات دولتی فرانسوی، روزنامهها و رادیو تلویزیونهای جهان به فعالیتش ادامه میدهد. گرفتن حق اشتراک از موسسات دولتی فرانسه و دریافت کمک از دولت باعث شده که این خبرگزاری به عنوان صدای جمهوری فرانسه معرفی شود، چرا که بنابر بعضی از منابع آماری، بخش بزرگی از بودجه این خبرگزاری از طریق دولت تامین میشود.
تعداد پرسنل این خبرگزاری سههزار نفر است. 1500 نفر از این پرسنل غیر فرانسوی هستند. فرانس پرس در 150 کشور جهان دفتر دارد و خبرهای خود را علاوه بر زبان فرانسه به زبانهای انگلیسی، آلمانی، روسی، پرتغالی، عربی و اسپانیایی نیز مخابره میکند. از مجموع سه هزار پرسنل خبرگزاری، دو هزار نفر خبرنگار و عکاس هستند. بخشی از اخبار تولیدی این آژانس در سایت خبرگزاری مشاهده میشود. متن، عکس، گرافیک و ویدئو چهار بخش فعالیتهای این آژانس را تشکیل میدهد. در منطقه آفریقا و تا حدودی خاورمیانه این خبرگزاری مخاطبان بیشتری دارد. عکسهای فرانس پرس از نظر حرفهای وکیفیت از جمله عکسهای خبری مطرح در رسانههاست.
در این خبرگزاری یکی از شعبههای اصلی سندیکای روزنامهنگاران وجود دارد که بسیار هم قدرتمند است چرا که تعداد بسیاری از خبرنگاران و عکاسان این آژانس عضو این سندیکا هستند. درحال حاضر به غیر از این آژانس خبری، شماری از آژانسهای خبری متنوع دیگر (تخصصی و عمومی ) نیز در فرانسه فعال هستند که برای نمونه میتوان از خبرگزاریهای مرتبط با رشته گرافیک و طراحی، آژانسهای خبری اقتصادی و امور مالی، خبرگزاریهای فعال در عرصههای اجتماعی، علوم و فرهنگ و خبرگزاریهایی با عناوین متفرقه نام برد؛ مجموعهای از رویدادهای محصولات فنی، تولیدات کارخانجات و اخبار برنامه تلویزیون در این خبرگزاری ها منعکس میشود. همچنین در فرانسه تعدادی خبرگزاری وجود دارد که در زیر مجموعه اخبار فعالیت میکنند. این نوع از خبرگزاریها اخبار مربوط به برنامههای تلویزیونی، سینما و تئاتر و همچنین هر آن چیزی را که به عنوان خبر میتوان از آن یاد کرد، به مخاطب انتقال میدهد.
با وجود چنین خبرگزاریهایی در فرانسه، دو نکته کاملاً روشن و بارز است. نکته نخست اینکه فرانس پرس تنها خبرگزاری مطرح و گسترده فرانسه است. کارکرد، نقش و تأثیر این خبرگزاری در فرانسه و جهان به دلیل نوع فعالیت و کنش حرفهای آن همیشه قابل تامل و توجه بوده است. نکته دوم اینکه خبرگزاریهای دیگر هیچگاه در حد رقابت با این خبرگزاری نبودهاند. آژانسهای خبری فعال در فرانسه در یک چارچوب مشخص موضوعی و با تعریف روشنی از گستره فعالیت، پاسخگوی بخشی از نیازهای مخاطبانی هستند که خبرگزاری فرانس پرس به دلایل متعدد نمیتواند به آن نیازها به صورت جامع و فراگیر پاسخ دهد. بنابراین خبرگزاری فرانسه به عنوان خبرگزاری مطرح در فرانسه مورد قبول دولت، روزنامهنگاران، فعالان سیاست و مردم بوده و هست.[۲۶]
کتاب
سابقه سانسور مطالب مندرج در کتاب پیش از انتشار به سال 1941 میلادی بر میگردد که توسط لویی پانزدهم وضع شد. موضوعاتی که توسط لویی پانزدهم مورد سانسور قرار گرفتند بیشتر مطالب و موضوعات مربوط به مذهب بود که تا سال 1789 میلادی در سوربون ادامه یافت. تا این سال تعداد 79 مورد سانسور به ثبت رسید. در این هنگام بعضی از نویسندگان و شاعران نامی در فرانسه مجبور شدند که کتابهای خود را در بیرون از خاک فرانسه به چاپ برسانند. در سال 1789 مجلس موسسان سانسور را لغو کرد و مفاد آن دو سال بعد یعنی در سال 1791 در مجلس به ثبت رسید. قانون منع سانسور در سال 1820 میلادی منسجمتر و دارای یک کمیسیون 12 نفره گردید. اما با این وجود, این قانون در موارد گوناگون نقض گردید و حتی در فواصل جنگ جهانی اول 1914 تا 1918 این قانون به کلی به حالت تعلیق در آمد. اما بعد از جنگ جهانی اول در فواصل جنگ جهانی دوم این قانون دوباره لغو شد و سانسور شدیدی بر کتابها و روزنامهها و نشریات حاکم گردید.[۲۷] پس از اتمام جنگ جهانی دوم، نظارت دولت بر کتاب برداشته شد و بر اساس قانون، ثبت رسمی(dépôt légal) که در تاریخ 20/6/1992 به تصویب رسید، ناشر در روز آغاز فروش و توزیع کتاب موظف به تحویل 4 نسخه به بخش ثبت رسمی ( که یکی از ادارات کتابخانه ملی فرانسه محسوب میگردد ) می باشد.چاپخانه نیز به هنگام اتمام چاپ موظف به تحویل 2 نسخه به بخش ثبت رسمی است. از آنجا که کتاب، کالای ارزشمندی است، دولت فرانسه برای صادرات آن، کمکهای فراوانی ارائه میدهد. در کانالهای تلویزیونی و رادیویی برنامههای متعددی به نقل و معرفی کتب جدید اختصاص داشته و اکثر برنامههای تلویزیونی اثر خاصی بر فروش و شهرت کتاب دارد.. مطبوعات فرانسه، به طور کلی، کوششهای ناشران و کتابهای مهم آنان را نادیده میگیرند و در نتیجه برای کتاب، تبلیغ کافی انجام نمیگیرد.
به منظور تشویق و ترغیب نویسندگان هر سال جوائز متعددی از طرف مراکز علمی و آکادمی در فرانسه اهدا میگردد. این جوائز در رشتههای گوناگون مانندادبیات، تئاتر، زبان فرانسه، فلسفه، رمان، بیوگرافی، تاریخ، شعر، نقد، ترجمه و غیره اعطا میگردد. آکادمی فرانسه , آکادمی بالزاک, اکادمی علوم ماورای بحار , انجمن نویسندگان فرانسه زبان, و...از جمله جوایزی هستند که اهدا میشوند.
نمایشگاه کتاب از جمله فعالیتهایی است که همه ساله در شهرهای فرانسه برگزار میگردد. نمایشگاه بینالمللی پاریس همه ساله در سومین هفته ماه مارس برگزار میگردد. نمایشگاههای کتاب نیز درشهرهای دیگر فرانسه برگزار میگردند که از میان آن میتوان به نمایشگاه کتاب جوانان و نوجوانان مونتروی(Montreuil) و بازار بینالمللی کتب مصور کن اشاره نمود.
وزارت فرهنگ فرانسه همه ساله جشنی در سراسر این کشور جهت توسعه فرهنگ کتابخوانی برگزار مینماید. در دبستانها و دبیرستانهای فرانسه و در کلاسهای زبان فرانسه نیز معلمین اهمیت خاصی برای کتابخوانی قائل بوده و هر شاگرد موظف است در طول سال تحصیلی حداقل چند کتاب را خوانده در خصوص آنها تحقیق و مطالعه نماید. ناشران مبالغ هنگفتی را برای تبلیغ کتاب در بخش پوستر، مطبوعات، رادیو و تلویزیون سرمایهگذاری مینمایند. به علاوه در کانالهای تلویزیونی و رادیویی برنامههای متعددی به نقل و معرفی کتب جدید اختصاص داشته و اکثر برنامههای تلویزیونی اثر خاصی بر فروش و شهرت کتب دارند. از سوی دیگر نزدیک به 100 جشنواره کتاب در سطح فرانسه برگزار شده و در معرفی و فروش کتب نقش خاصی را ایفا میکنند.
مرکز ملی کتاب فرانسه، مرکز حمایت از نویسندگان و پدیدآورندگان کتاب
مرکز ملی کتاب فرانسه(Le Centre national du livre (CNL)) که در سال 1976 در فرانسه تاسیس گردید، یک موسسه دولتی و اداری است که زیر نظر وزارت فرهنگ (بخش مدیریت کتاب و خواندن ) اداره میشود و ریاست آن توسط وزیر فرهنگ فرانسه تعیین میگردد. این مرکزهمچنین محل ارتباط و تبادل بین متخصصین کتاب است. ناشران، نویسندگان، مترجمین، کتابخانه دارها، کتابفروشها و انجمنهای فعال نیز در مرکز ملی کتاب هستند.
نقش این مرکز حمایت از مجموعه شبکه کتاب (ناشران، نویسندگان، مترجمین، کتابخانهدارها و کتابفروشها، عوامل دیگر کتاب و خواندن ) وبه ویژه تولید و توزیع آثار مشکل پسند ادبیات است.اهداف این مرکز به شرح زیر اعلام شده است:
- حمایت و پشتیبانی از فعالیتهای نویسندگان و انتشار کتاب؛
- حمایت مالی مورد نیازکتابخانهها و مراکز اداری فرهنگی برای انتشار تالیفاتی که به تایید مراکز فرهنگی، علمی و صنعتی رسیده باشند؛
- مساعدت در انتشار مطالب مربوط به میراث ادبی فرانسه در تمامی ابعاد؛
- کمک در ترجمه تالیفات خارجی در فرانسه و ترجمه تالیفات فرانسه به زبانهای خارجی؛
- مهیا کردن صحنه رقابت در تمامی فعالیتها برای افزایش فروش کتاب؛
- کمک به شرکت در نمایشگاههای بینالمللی متناسب با شئون عرضه کتابهای فرانسه.
سیاستگذاری این مرکز توسط شورای اداری مرکز ملی کتاب صورت میگیرد و این اعضا متشکل است از:رئیس مرکز ملی کتاب که ریاست این شورا را به عهده دارد، 7 نماینده از وزارتخانههای فرهنگ و ارتباطات، آموزش ملی، آموزش عالی، وزارت خارجه، وزارت اقتصاد و دارایی، 11 نماینده از جامعه علوم انسانی و متخصصین امور کتاب به مدت سه سال و 8 شخصیت که از این بین حداقل سه نویسنده و یک مترجم به مدت سه سال، یک نماینده شخصی نیز که به مدت سه سال اتخاب میشوند. در این مرکز بیش از 200 متخصص اعم از نویسندگان، دانشگاهیان، روزنامهنگاران، محققین، هنرمندان، مترجمان، منتقدان، ناشران و مولفان فرانسوی و غیر فرانسوی عضویت دارند که در حقیقت گردانندگان این مرکز میباشند. این 200 نفر که از تخصصهای گوناگونی برخوردارهستند، 14 کمیسیون ویژه را تشکیل میدهند و آثار ارسالی را که جهت تقاضای کمک و مساعدت به مرکز رسیدهاند، را مورد ارزیابی قرار داده و سپس در مورد اعطا یا عدم اعطای حمایت مالی، رای نهائی صادر خواهد شد. این کمیسیونها سه بار در سال یعنی فوریه - مارس، مه - ژوئن، اکتبر- نوامبر تشکیل میشود و مساعدت این مرکز، از طریق کمکهای مالی یا اعطای وام صورت میگیرد و تمام دستاندرکاران امور کتاب حق سهیم شدن و برخورداری از کمکهای این مرکز را دارا هستند.
مبلغ کلی سالانه این مرکز بانضمام مبالغ پرداختی در حدود 22 میلیون یورو است. گفتنی است مرکز ملی کتاب از مالیات 3% فروش مواد چاپی و 20/0% در آمد ناشرین بهرهمند است.[۲۸]
زنجیره کتاب در فرانسه
در فرانسه عرضهکننده کسی است که به کتابفروشی میرود و کتاب را معرفی میکند و سفارش میگیرد و پخشکننده کسی است که آن کتابها را ارسال میکند یعنی بستهبندی، حمل و نقل و انبارداری و مرجوعی و وصول با پخش است. نظام فروش دارای دو بخش کاملاً مستقل از ناشر است. در یک کلام توزیعکننده وظیفه توزیع اطلاعات کتاب و سفارش خریدار را دارد و نه توزیع خود کتاب را. در فرانسه ناشر فقط کتاب را منتشر میکند. شرکتهایی هستند که کارشان معرفی کتاب به کتابفروش است و متعهد هستند که ظرف یک روز معین این کار را انجام دهند. آنها بروشورهای مخصوصی منتشر میکنند. ویزیتور و عرضهکننده، کتاب را به نقاط فروش معرفی میکنند و سفارشها را به شرکت پخشکننده میفرستند. ناشر دو ماه قبل از چاپ اثر، معرفی کتاب را شروع میکند. در بروشوری که عرضهکننده (ویزیتور) چاپ میکند کتابهای ناشران مختلفی تبلیغ میشود که مثلاً در یک دوره مشخص چاپ میشوند و شرکت عرضهکننده نمایندگی انحصاری همه تولیدات آنها یا بخشی از آنها را دارد. کتابها یک جور پخش نمیشوند چون یک جور منتشر نمیشوند. قوانین فرانسه از ناشران و کتابفروشیهای کوچک به منظور حفظ تکثر در تمام عرصههای فکری و فرهنگی حمایت میکند. هر فکری ولو با مخاطب کم ممکن است روزی جامعه را متحول کند و این یکی از مهمترین سیاستهای فرهنگی فرانسه است. در فرانسه، این از بخشهای فلسفی قوانین است که میگویند رسالت ما حفاظت از تکثر و جلوگیری از انحصار است تا جامعه زنده و پویا بماند. به طور مثال انتشارات گالیمار سالانه حدود ۹ هزار دستنویس در بخش ادبیات و کتابهای تفریحی را دریافت و بررسی میکند، چون ممکن است که یک گنج در بین آنها پیدا شود. ناشر سه کار انجام میدهد:
- اثریابی، پذیرش، آمادهسازی، ماکت، چاپ و صحافی؛
- تبلیغات و رسانهها؛
- بخش حقوقی و حقوق مشتقه.
مدیر ادبی به عنوان اولین خواننده بیرونی است که کتاب را میخواند (مدیر ادبی همان سرویراستار است) بعد از آمادهسازی و چاپ، بخش مطبوعات، بخش دوم این زنجیره، رسانهها و معرفی کتاب است که بسیار مهم است. دو ماه قبل از چاپ جلسهای گذاشته میشود و «اوراق زیبا» را پخش میکنند. اوراق زیبا درواقع متن کامل یا خلاصه کتاب است که به تعداد محدودی تکثیر میشود و برای تمام منتقدان مشهور و همکار فرستاده میشود. در این جلسه که برای هر کتاب برگزار میشود، مدیر بخش بازرگانی، مدیر فرهنگی، مسئول کپی رایت، چند منتقد، وابسته مطبوعاتی، مدیر انتشارات، نماینده شرکت عرضهکننده و هر فرد مؤثر دیگر حضور دارند و علاوه بر معرفی کتاب در مورد سیاستهای ویژه تبلیغ، معرفی و توزیع کتاب بحث میشود. مسئله مهم هم زمانی تبلیغات و توزیع است که در غیر این صورت کار با مشکل مواجه میشود. ممکن است که دو ماه از چاپ کتابی گذشته باشد ولی کتاب پخش نشده تا تبلیغات آن آماده شود. آخرین نقش مربوط به ناشر، فعالیت برای حقوقی است که به صورت زمینه در کنار کتاب وجود دارد. فقط سود حاصل از فروش کتاب مدنظر نیست و باید این بخش بسیار فعال شود. حقوق مشتقه، یعنی سود حاصل از فروش کتاب به ناشر خارجی یا به مشترکین و باشگاهها، یا فروش پیش چاپ قطعاتی از کتاب در نشریات (به صورت مقاله) یا حتی فیلمنامه و تئاتر که به مؤلف و ناشر مشترکاً تعلق میگیرد.
قوانین نشر
در فرانسه تیراژ متوسط کتاب از ۳ هزار تا ۳۰هزار نسخه است و الان با توجه به چاپ دیجیتالی، ۵۰۰ نسخه هم تکثیر میشود. درباره مراکز فروش حدود ۱۰۰۰ کتابفروشی بزرگ و ۱۰هزار نقاط کوچک کتابفروشی وجود دارد. هر ساله در فرانسه سی هزار کتاب چاپ اول و ۲۵هزار چاپ مجدد منتشر میشود که البته تمام این کتابها را به تمام کتابفروشیها معرفی نمیکنند. این وظیفه ویزیتور است که تشخیص بدهد چه کتابهایی را به چه کتابفروشیهایی بدهد. شرکتهای عرضهکننده عمدتاً متعلق به ناشران بزرگ هستند که سازمانهای مستقلی تأسیس کردهاند. آنها کتابهای سایر ناشران را هم برای کم کردن هزینهها ویزیت میکنند. قانونی در فرانسه است به نام قانون لانگ که در سال ۱۹۸۱ تصویب شد. به موجب این قانون کتاب در سراسر فرانسه باید با ۵ درصد نوسان قیمت پشت جلد فروخته شود. قیمتگذاری توسط ناشر آزاد است ولی حدود درصدها باید رعایت شود. از این قسمت سهم هر کدام از بخشها به صورت زیر تقسیمبندی میشود: ۲۵ تا ۳۶ درصد برای کتابفروش، ۵ درصد برای ویزیتور، ۶ درصد برای پخشکننده، ۱۰ درصد نویسنده، ۲۰ درصد هزینه تولید، ۱ درصد تبلیغات و مطبوعات. سهم ناشر نیز حدود ۲۰ درصد ناخالص است که به طور تقریبی ۱۶ درصد آن هزینههای جاری موسسه و ۴ درصد سود خالص ناشر است. در نتیجه کتاب را تا پنج برابر هزینه تولید قیمت میگذارند. برای همین کتاب برایشان کالای سودآوری است. بر اساس قانون، ناشر و ویزیتور و پخشکننده تعهد میکنند که ظرف سه چهار ماه بیشترین تعداد ممکن را برای ناشر بفروشند و پولش را برگردانند، ولی تضمین نمیکنند که کتاب ناشر چه تعداد فروش برود. دولت در بخش قانونگذاری، ایجاد امنیت شغلی و توزیع کتاب و تاسیس نهادهای مجری مربوط به آن وظیفه خودش را انجام داده و عمیقا از دخالت اجرایی در جزییات پرهیز میکند. در بخش مالی نیز با تقویت بنیه مالی بخش خصوصی و با ایجاد و تقویت سازمانها و تشکلهای مستقل، توزیع عوارض دریافتی به آنها سپرده شده است. ایجاد امنیت و جلوگیری از انحصار به قصد حمایت از تکثر دغدغه اصلی آنهاست.
موسسه فرانسوی حفظ منافع نویسندگان(سوفیا)
بیش از 30 سال است که ناشران و نویسندگان فرانسه توانستهاند با بحثهای حقوقی، ارتباط جدید و سازندهای را با هم ساماندهی کنند و موسسه جدیدی را به نام سوفیا La Société française des intérêts des auteurs) de l’écrit (SOFIA)) بنا کردند که در آن بخشی از حقوق دولتی و مالیاتی که برای حمایت از ناشر و مولف است به این موسسه واگذار میشود و روزبه روز این همکاری جدیتر میشود. قراردادها هر روزه مهمتر و حجیمتر میشود. حقوق مولف و تعهدات ناشر کاملاً ذکر شده است. حیات کتاب به مبحث حقوق کتاب و روابط مولف و ناشر و قرارداد خوب منوط است. همه جزئیات در آن مشخص میشود و امکاناتی که ناشر صرف تحصیل حقوق مشتقه میکند، بیان میشود. به عنوان مثال مواردی مثل مرجوعی و حتی نابود کردن ته مانده کتاب، فیلمنامه، قطع کتاب، پیش پرداخت و حقوق وارث (در فرانسه حقوق اثر تا ۶۰ سال پس از فوت نویسنده به وارث او تعلق میگیرد که در ایران ۳۰ سال است). اگر کتاب مرجوع شد ناشر باید به مؤلف خبر بدهد. در این صورت مولف باید درصدی را که ناشر به او پرداخت کرده، برگرداند. در قوانین بحثهای جدی در رابطه با حقوق مشتقه وجود دارد. حق التألیف از ۵ تا ۶ درصد در مورد کتابهای معمولی و جیبی و تا ۱۲ درصد به کتابهای خاصی تعلق میگیرد. معمولاً ۵۰ درصد حقوق مشتقه به ناشر و ۵۰ درصد دیگر به مولف تعلق میگیرد که البته هزینههای پیگیری و غیره را خود ناشر از همین ۵۰ درصد پرداخت میکند (یعنی این درآمد خالص ناشر نخواهد بود).[۲۹]
دفتر مالکیت ادبی هنری در وزارت فرهنگ فرانسه
پاسداری از حق مولف(Le droit d’auteur) به قصد حفاظت از فرهنگ و تکثر آن انجام میشود. فرانسه از اولین اعضای کنوانسیون برن در رابطه با حق تکثیر و حق مولف است و بزرگترین هدفش حمایت از حقوق معنوی و مادی صاحب اثر برای تداوم آفرینش است. بر اساس قانون کپی رایت در فرانسه، صاحب اثر را آفریننده اثر میداند که حقوق معنوی اثر همواره با او خواهد ماند. از طرفی توان آفرینش یک آفریننده آثار فرهنگی را افزایش داده و حفظ میکند. از طرف دیگر این قانون، برای حفظ تعادل بین آفریننده اثر و ناشر مکانیزمهایی پیشبینی میکند: ناشر کسی است که سرمایهگذاری، تکثیر و توزیع را برعهده دارد و حتی در نوع ارائه اثر هم دخیل است. قرارداد باید مکتوب باشد و طبق قوانین، شکل تکثیر اثر باید در قرارداد روشن شود. میزان دریافتی صاحب اثر نیز باید مشخص شود یعنی باید تناسبی بین تعداد تکثیر اثر و مبلغ وجود داشته باشد. هر اندازه مولف حقوق بیشتری دریافت کند میتوان از آفرینش او بیشتر بهرهمند شد. ناشر و مولف با هم متحد میشوند تا جلوی سرقت اثرشان گرفته شود و برای انجام این کار، سازمانی باید مسئولیت آن را به عهده بگیرد. در حال حاضر کمیسیونی در فرانسه تعیین شده که حتی برای تعیین تعرفههای کپی شخصی و کامپیوتری و هارددیسک کامپیوتر هم برنامههایی دارد. معمولاً ۵۰ درصد کپی رایت فروش اثر به ناشر و ۵۰ درصد به نویسنده میرسد که بخش مربوط به ناشر خالص نیست، چون ناشر هزینههای بازاریابی و سایر موارد را میبایست از همین بخش تامین کند. طبق ماده ۹۲ کنوانسیون برن درآمد از ناحیه تولید مجدد یعنی حقوق مشتقه اثر هم قابل دریافت است. آخرین کنوانسیون اصلاحی، در کنوانسیون سال ۱۹۹۶ ثبت شده است. روح حمایت از مولف بیشتر به فکر تامین مالی و امنیت معنوی کسانی است که خلاقیت و آفرینش را در جامعه حفظ میکنند و جامعه برای حیات و تعالی خودش به آنها نیاز دارد و از آنها حمایت میکند تا حق بهرهوری اجتماع حفظ شود. حقوق معنوی پیگیری جدی میشود و مهمترین اصل آن این است که همواره باید اسم خالق اثر بر روی اثر باشد و تکثیر بشود. از نظر فرانسویها این حقی است که قابل معامله نیست و یک دلیل آن آشنایی جامعه با خالقان آثار و احترام به آنها است. گفتنی است دفتر مالکیت ادبی هنری در وزارت فرهنگ زیرمجموعه امور قضایی هم است.
انواع کتابخانهها
کتابخانه ملی فرانسه
بنیان اصلی کتابخانه را مجموعه شارل پنجم تشکیل میدهد که در سال 1368میلادی، کتابخانهای اختصاصی با تقریباً 1000 نسخه خطی را در یکی از تالارهای ساختمان لوور برای خود دایر کرد. در زمان لویی یازدهم (1461 تا 1483) تعدادی نسخه خطی و کتابهای چاپی مصادرهشده به آن افزوده شد. شارل هشتم و لویی دوازهم نیز به توسعه آن پرداختند و محل کتابخانه با تغییر محل اقامت پادشاهان، از قصری به قصر دیگر تغییر میکرد. در سال 1537 میلادی قانون واسپاری به تصویب رسید و مقرر گردید که از هر کتابی که در کشور منتشر میگردد یک نسخه به کتابخانه ارسال گردد. با اینحال در سال 1622 کل مجموعه چاپی و خطی کتابخانه فقط 4712 جلد بود. در سال 1692 درهای آن به روی عموم گشوده شد و در سال 1789 کتابخانه سلطنتی رسماً به نام کتابخانه ملی نامیده شد. همزمان با انقلاب کبیر فرانسه، خدمات کتابخانهای برای مدتی متوقف گردید و قانون واسپاری به مدت سه سال متوقف ماند، ولی مجموعه منابع آن با دریافت بیش از 3000 سند مصادرهای از اموال خاندان سلطنتی و اشراف و خارجیان، غنای بیشتری یافت.ساختمان قدیمی این کتابخانه در شهر پاریس در خیابان ریشیلیو واقع شده است. در سالهای 1932 و 1954 و 1971 اجباراً سه ساختمان جدید در شهر ورسای برای کتابخانه ساخته شد. بنابراین گسترش روزافزون مجموعههای متنوع آن، حفاظت و نگهداری و ارائه خدمات جاری را به مخاطره انداخته بود. در نتیجه در سال 1988 دولت فرانسه تصمیم گرفت ساختمان جدیدی برای کتابخانه ملی احداث کند. طرح ساختمان به مسابقه بینالمللی گذاشته شد و طرح «دومینیک پرو»(Dominique Perrault) برنده این مسابقه شد. ساختمان جدید در سال 1990 شروع و در سال 1995 پایان یافت. این ساختمان دارای 290 هزار متر مربع زیربنا است و از یک محوطه مرکزی و چهار برج به شکل کتاب باز (به ارتفاع 80 متر) که عمدتاً مخازن را دربرمیگیرند، تشکیل شده است. این ساختمان گنجایشی معادل 395 کیلومتر کتاب، و تعداد 2600 محل مطالعه دارد و در دسامبر 1997 به روی عموم گشوده شد. ساختمان خیایان ریشیلیو به دلیل اهمیت تاریخی، همچنان برای حفظ و نگهداری مجموعههای ویژه و بهعنوان بخشی از کتابخانه ملی فرانسه باقی خواهد ماند.در ضمن شعبههایی از این کتابخانه که در خارج از شهر پاریس قرار دارند، عبارتاند از: شعبه ورسای که دربرگیرنده مجموعه نشریات ادواری، نسخههای تکراری، و برخی از مجموعههایی است که مراجعهکننده بسیار کمی دارند و شعبه آوینیون که آثار هنری کتابخانه ملی در آنجا نگهداری میشوند.
موجودی کتابخانه ملی فرانسه تنها کتاب و نشریات ادواری نیست، بلکه نسخههای خطی، نقشه و طرح، منابع چاپی، نقاشی، عکس، سکه، مدال، موسیقی، مواد شنیداری و موادچندرسانهای را نیز دربرمیگیرد. مجموعه این کتابخانه از سال 1990 در زمینههای گوناگون، بخصوص در زمینههای مربوط به علوم و فناوری، اقتصاد و مواد شنیداری توسعه یافته و مجموعه کتابهای چاپی و نشریات ادواری، بیشتر موضوعهایی مانند فلسفه، تاریخ علوم، حقوق، اقتصاد و سیاست، علوم و فناوری، ادبیات و هنر را شامل میشود. قدیمیترین نسخه فارسی موجود در این کتابخانه متعلق به حدود سال 509 هجری و در زمینه پزشکی است. کلیه متقاضیان بالای 16 سال با دردستداشتن کارت عضویت میتوانند در سالنهای مطالعه از مواد کتابخانهای استفاده کنند.[۳۰]
کتابخانه عمومی ژرژپمپیدو درپاریس
درسال 1977 رئیس جمهوروقت فرانسه ژرژپمپیدو دستور ساختن این مرکز فرهنگی را صادر نمود. این کتابخانه در زیر بنائی در حدود 11000متر مربع ساخته شد و 1800 محل برای نشستن مراجعهکنندگان دارد. 650 دستگاه از قبیل کامپیوتر، ویدئو، اکران، مخصوص تماشای فیلم، اسلاید، روزنامهها و مجلات ضبط شده بر اسلاید و... دارد. همچنین دارای 000/10دیسک 600 روش برای یادگیری 600 زبان خارجی با نوار کاست، کتاب و فیلم از جمله زبان فارسی دارا میباشد. در محل مخصوص یادگیری زبانهای خارجی 62 جایگاه با ویدئو و کاست و کتاب علاقهمندان را بدون ثبتنام و تعیین وقت قبلی میپذیرد. در صورت نبودن جا مراجعهکنندگان مجبورند کمی صبر کنند. در صورت خالی شدن یک جایگاه بلافاصله فرد دیگری جایگزین میشود. در محل کتابخانه همچنین 2110 فیلم مستند علمی ویدیویی 65 ویدئو دیسک 15 CDV و.... موجود است. علاوه بر آن جایگاهی به نام تی وی دو موند(TV du Monde) برای تماشای کانالهای مختلف است که از ماهواره دریافت میشوند و این به مراجعهکنندگان فرصت میدهد در مواقعی خاص اخبار رویدادها و برنامههای خاص ماهوارهای را دنبال کنند. کتابخانه در سه طبقه مرتبط به هم بنا شده که 249 کارمند آن را اداره میکنند. ساعات کار کتابخانه هر روز از ساعت12 تا 22 و شنبهها و یکشنبهها از ساعت 11 تا 22 است. دوشنبهها و روزهای تعطیل رسمی این کتابخانه تعطیل میباشد. ورود برای تمامی علاقهمندان بدون کارت عضویت آزاد است. گاه مراجعهکنندگان برای ورود به کتابخانه مجبورند ساعتها حداکثر 2:30 ساعت در یک صف طولانی بایستند. این صف هنگامی بوجود میآید که کتابخانه پر باشد و مراجعهکنندگانی که در بیرون هستند باید صبر کنند تا تعدادی از کتابخانه خارج و به همان تعداد وارد کتابخانه شوند.[۳۱]
کتابخانههای دانشگاهی و تحقیقاتی
درفرانسه این گونه کتابخانهها اکثرا درمراکز علمی و دانشگاهی مستقرند و مشتری دائمی این کتابخانهها اختصاصا دانشجویان, محققان و اساتید دانشگاهها میباشند. آمارهای منتشر شده نشان میدهد بیش از دو میلیون از این نوع کتابخانهها در فرانسه موجود است. در این کتابخانهها میتوان مجموعههای با ارزش و غنی و متنوع را مورد مطالعه قرار داد. در این باره کتابخانههایی وجود دارد که قریب 21 میلیون کتاب در مخازن خود جای دادهاند و اکثر این کتابخانهها به لطف تکنولوزی پیشرفته دارای اینترنت میباشند. با توجه به موضوع آرشیو شده در کتابخانههای دانشگاهی و تحقیقاتی میتوان چنین اظهار کرد که جایگاه و عنوان هر کتابخانه بر اساس موضوعات تخصصی و دارا بودن مجموعههای بینظیر و عالی از جایگاه خاصی برخوردارند.
کتابخانههای عمومی
از سال 1990 تعداد کتابخانههای عمومی به طور چشمگیری افزایش یافته است و در حال حاضر حدود 2500 کتابخانه عمومی در فرانسه به فعالیت مشغولند. در کتابخانههای عمومی موضوع بیشتر کتابها, عمومی و اجتماعی و به ندرت کتابهای تخصصی یافت میشوند. ورود به کتابخانههای عمومی برای تمامی شهروندان آزاد است. دسترسی و یافتن کتابهای مورد نظر اعضا از طریق کامپیوترهای مستقر در کتابخانه میسر است. علاوه بر آن اعضا میتوانند به راحتی وارد مخزن شوند و کتابهای مورد نظر را از نزدیک انتخاب و برای مطالعه در سالن مخصوص مطالعه همراه بیاورند یا به امانت بگیرند. اعضا در هر مراجعه میتوانند حداکثر 10 کتاب و لوح فشرده و کاست را به مدت 3 هفته به امانت بگیرند. در کتابخانه گاه یک شاعر، یک نویسنده و یا یک فیلمساز دعوت میشود و در جلسهای با حضور اعضای کتابخانه به گفتوگو مینشیند. کتابخانه زیر نظر شهرداری اداره میشود و تمامی بودجه و هزینههای خریداری کتاب نیز توسط شهرداری پرداخت میگردد. طبق قانون کتابخانههای عمومی کارکنان کتابخانه موظفند که تمامی مراجعهکنندگان را پذیرش نموده و برای یافتن کتابها و منابع مورد نظر با آنها مشورت و رهنمودهای لازم را به آنان ارائه نمایند. در اکثر کتابخانههای عمومی علاوه بر آرشیو روزنامه، مجله، اینترنت، فیلمهای مستند علمی، لوح فشرده نوارهای موسیقی موجود است.
گفتنی است کتابهای موجود در کتابخانههای عمومی گاه به دلیل قدیمی و یا کمیاب بودن آن به امانت داده نمیشوند و تنها در محل کتابخانه میتوان از مطالب آنها استفاده کرد. از برخی کتب قدیمیتر عکسبرداری و گرفتن فتوکپی نیز ممنوع است. برخی کتابخانه کتابهای بیشتر از 30سال از تاریخ انتشار کتابها را به امانت نمیدهند.
کتابخانه سیار
در برخی شهرها سرویس ویژهای به نام کتابخانه سیار (BIBLIOBUS) دائر است که مرکز آن در کتابخانه میباشد. شهرداری، اتوبوس ویژهای را در اختیار کتابخانه قرار داده تا کتابهای مورد نظر علاقهمندان را به نزدیکترین محل سکونتشان برساند. این سرویس ویژه در حقیقت برای تمامی شهروندان است و همه میتوانند از آن استفاده کنند اما بیشتر افرادی از این سرویس میکنند که دور از کتابخانه زندگی میکنند، به دلیل کهولت سن قادر به حضور مستقیم نیستند و به دلیل سایر مشاغل و گرفتاریهای روزمره نمیتوانند شخصا به کتابخانه بروند. این سرویس شماره تلفن مخصوص را در اختیار شهر وندان قرار میدهد و شهروندان میتوانند با گرفتن این شماره تلفن کتابهای مورد نظرشان را سفارش دهند. این شماره سرویس مجانی است.
کتابفروشیهای فرانسه
در فرانسه حدود 18000 تا 20000 نقطه فروش وجود دارد که حداقل 50% از در آمد خود را از فروش کتاب به دست میآورند. ترکیب این نقاط فروش به شرح زیر است:
نقاط فروش کوچک و محلی: 10000 تا 12000
بخشهای کتاب فروشگاههای زنجیرهای: 5000
کتابفروشیها: 2200
بخشهای کتاب فروشگاههای زنجیرهای معظم: 850
فروشگاههای مردمی: 239
قابل توجه است 50% کل کتابفروشیهای فرانسه در پاریس مستقر بوده و عملکرد هر یک از 30 بزرگترین کتابفروشی فرانسه به بیش از 10 میلیون فرانک بالغ میگردد.
مهمترین کتابفروشیهای فرانسه
فناک
بزرگترین و مهمترین کتابفروشی زنجیرهای در فرانسه است که در سال 1954 بنیانگذاری شد. البته فناک وسایلی از قبیل انواع دوربین عکاسی و فیلمبرداری و مواد جانبی آن و همچنین کامپیوتر و لوازم یدکی کاغذ و.... دیسک ویدئو و....را به فروش میرساند. در سال 2002 مبلغ 700 میلیون یورو و در سال 2003 حدود 725 میلیون یورو مبلغ حاصل از فروش کتاب بدست آورده است که از سال 1998 پیوسته حالت صعودی داشته است.
کتابفروشی فوره دو نور
کتابفروشی فوره دو نور(Le furet du nord)، این کتابفروشی مهمترین کتابفروشی بعد از فناک در فرانسه است که در سال 1963 در شهر لیل بنیانگذاری شد. این کتابفروشی در سال 2003 مبلغ 65/4 میلیون یورو فروش داشته است.[۳۲]
کتابفروشی ژیبر ژون
کتابفروشی ژیبر ژون(Gibert jeune)، این کتابفروشی در اکتبر سال 1886 به وسیله ژوزف ژیبر(Joseph Gibert) در پاریس تاسیس وشروع به کار کرد. این کتابفروشی علاوه بر کتابهای تازه، کتابهای دست دوم نیز خرید و فروش میکند که خریداران خوبی دارد. ژیبر ژون در زیر بنایی حدود 3000 متر مربع بنا گردید و تعداد 000/250 جلد کتاب جدید آماده و در دسترس 000/700 در خزانه و 000/220 کتاب دست دوم دارا میباشد. مبلغ حاصل از فروش این کتابفروشی در سال 2003 حدود 5/37 میلیون یورو بوده است. در همین سال تعداد 000/450/3 نفر از ان بازدید کردهاند.
کتابفروشی ویرژین
کتابفروشی ویرژین(Virgin Mégastore) در سال 1998 بنیانگذاری و شروع بکار کرد. این کتابفروشی در سال 2002 مبلغ 400 میلبون یورو فروش داشته است. این کتابفروشی همچنین 33 باب مغازه در پاریس دارا میباشد که مهمترین آنها در شانزه لیزه افتتاح شده و در سال 1989 فعالیت خود را آغاز کرده است. این مغازه علاوه بر کتاب به فروش آلات موسیقی نوار و فیلم ویدئویی میپردازد و تعداد 000/350 جلد کتاب در این مغازه موجود است.
کتابهای قدیمی و دست دوم در فرانسه
خرید و فروش کتابهای قدیمی و دست دوم در فرانسه یک شغل به رسمیت شناخته شده است.فعالیت در این باره ضوابط و قوانین خاص خود را دارد و مانند سایر مشاغل آزاد، چارچوب قانونی و حقوقی دارد. البته این ضوابط همچون مقررات مربوط به کتابخانهها و کتابفروشیهای دارای اسم و رسم نیست. قانون 30 نوامبر 1987 اجازه داده است تا تمام اشخاص بتوانند به فعالیت شغلی پرداخته و به خرید و معامله اجناس مستعمل جهت فروش اقدام نمایند یا از شخصی که جنسی را شخصا تولید کرده در جایگاهی خاص خریداری و یا با جنس دیگری معاوضه و معامله نمایند.
کتابفروشیهای قدیمی به صورت گروهی و زیر نظر سندیکای کتابفروشی کتابهای قدیمی و جدید(Le Syndicat National de la Librairie Ancienne et Moderne (SLAM) ) فعالیت دارند. برای همه بازاریان و مشاغل از جمله خریداران و فروشندگان کتابهای قدیمی و دست دوم لازم است که قبل از مبادرت به خرید و فروش، فعالیت خود را در اداره پلیس به ثبت برسانند. درباره خرید و فروش یا معامله کتابهای قدیمی و دست دوم امکان سه نوع معامله هست:
- فروش بر اساس اهدا کتاب؛
- فروش کالا به کالا بر اساس توافق طرفین که نوعی معامله جنس به جنس است یعنی کتابی با کتابی دیگر معاوضه میگردد؛
- فروش بر اساس حراجی.
در زمینه خرید و فروش کتابهای دست دوم و قدیمی فروشگاههای زنجیرهای ژیبر فعالیت گستردهای دارد. این فروشگاه کتابهای دست دوم را خریداری و در جایگاه مخصوص در معرض دید خریداران کتاب قرار میدهد. قیمت کتابهای دست دوم در این فروشگاه برای خریداران بسیار مناسب و ارزان میباشد. قیمت انواع رمان معمولا یک بورو است. سفرنامهها، کتابهای اطلس، واژهنامهها، کتابهای علمی، کتابهای کودکان و نوجوانان و... در این بخش معمولا به چشم میخورند اما میتوان گفت اکثر کتابها مربوط به انواع رمان است.
مالیات بر ارزشافزوده برای کتاب
مالیات بر ارزشافزوده برای کتاب و جراید 5/5% است در حالی که در صد عادی مالیات بر ارزش افزوده 6/20% میباشد.بزرگترین ناشران فرانسه هاشت ( مقام سوم جهان ) و شرکت هاواس ( مقام هشتم جهان ) است.همه ساله در فرانسه نمایشگاههای متعدد کتاب برگزار میشود و در پاریس نمایشگاه کتاب در سومین هفته ماه مارس برگزار میشود[۳۳].
نیز نگاه کنید به
رسانهها و وسائل ارتباط جمعی آرژانتین؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اتیوپی؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی زیمبابوه؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اسپانیا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی افغانستان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اوکراین؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی تایلند؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی تونس؛رسانهها و وسائل ارتباط جمعی روسیه؛ رسانه و وسايل ارتباط جمعی چین؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی ژاپن؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی کوبا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی مالی؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی ساحل عاج؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی سیرالئون؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی لبنان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی مصر؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی قطر؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی کانادا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی سودان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی گرجستان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی بنگلادش؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی تاجیکستان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی سریلانکا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی قزاقستان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اردن
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از سایت http://rasaneh.org/persian/page-view.asp?pagetype=articles&id=77
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Radio_en_France
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/TF1
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/France_2
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/France_3
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Canal%2B
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/La_cinquieme
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/M6
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Arte
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/La_Chaine_Info
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/France_24
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Internet_en_France
- ↑ برگرفته از سایت http://www.irna.ir/fa/news/view/menu-279/8406212413184600.htm
- ↑ برگرفته از سایت http://www.hamshahrionline.ir/details/81242
- ↑ البر،پیر و ترو ، فرناند ترجمه فرخجسته ، هوشنگ ، تاریخ مطبوعات جهان ، ناشر امیر کبیر ، 1363،ص.205.
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/L'Express
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_Point
- ↑ برگرفته از سایت http://en.wikipedia.org/wiki/Le_Canard_encha%C3%AEn%C3%A9
- ↑ نگاهی به فرانسه ، دفتر پژوهش و بررسیهای خبری سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ، 1384،ص 75
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_monde
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_Figaro
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Lib%C3%A9ration_(journal)
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Humanit%C3%A9_(journal)
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/France_soir
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Le_Parisien
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Agence_France-Presse
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Censure_en_France
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Centre_national_du_Livre
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Soci%C3%A9t%C3%A9_fran%C3%A7aise_des_int%C3%A9r%C3%AAts_des_auteurs_de_l%E2%80%99%C3%A9crit
- ↑ برگرفته از سایتhttp://fr.wikipedia.org/wiki/Biblioth%C3%A8que_nationale_de_France
- ↑ برگرفته از سایتhttp://fr.wikipedia.org/wiki/Centre_national_d'art_et_de_culture_Georges-Pompidou
- ↑ برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/Furet_du_Nord
- ↑ نعیمی گورابی، محمد حسين(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)