رسانهها و وسائل ارتباط جمعی افغانستان
رسانه ها و وسائل ارتباط جمعی افغانستان شامل رادیو، تلویزیون، شبکه های کابلی و دیجیتالی، شبکه های ماهواره ای، سینما، تئاتر و هنرهای نمایشی، مطبوعات، خبرگزاری ها و سازمانهای رسانه ای در افغانستان، اینترنت است.
رادیو
به دلیل پایینبودن سطح سواد، نبودن برق و کمبود مطبوعات و جراید، رادیو شنوندگان زیادی داشته است. برنامههای رادیو ابتدا در سال ۱۳۰۶ و در زمان امانالله خان، با یک ایستگاه رادیویی در کابل شروع به کار کرد. با سقوط امانالله خان، پخش برنامههای رادیو متوقف شد و پس از یک وقفه طولانی بار دیگر در زمان صدارت شاه محمود خان آغاز به کار کرد و تا مدتی محدود به کابل بود و تا پایان سال ۱۳۷۰، هنوز بیستوچهار ساعته نبود. در زمان مجاهدین به دلیل آسیبرسیدن به ایستگاههای رادیو، برنامههای آن از ده ساعت تجاوز نمیکرد. در زمان طالبان فعالیت رادیو بازهم محدودتر شد و هیچ آهنگی از آن پخش نمیشد و عمدتا اخبار طالبان را منتشر میساخت.
در زمان مجاهدان، برنامههای رادیو به زبانهای فارسی و پشتو تهیه میشد و برنامههایی هم به برخی زبانهای مهم مانند، نورستانی، ازبکی، ترکمنی، پشهای منتشر میشد؛ ولی در زمان طالبان عمدتا به زبان پشتو و بخش کمی هم به زبان فارسی بود. تنها رسانه شنیداری طالبان رادیو «صدای شریعت» نام داشت.
پس از برکناری طالبان فعالیتهای رادیو و برنامههای آن بهسرعت افزایش یافت و بر تعداد شبکههای رادیویی افزوده شد؛ بهطوریکه تا سال ۱۳۹۱، تعداد شبکههای رادیویی به بیش از ۱۵۰ ایستگاه رسید. بیش از چهار شبکه سراسری دولتی است و اکثر ولایات نیز دارای رادیوهای محلی مخصوص به خود هستند. بیش از ۴۰ شبکه خصوصی وجود دارد و بیش از ۴۰ رادیوی خارجی برای مردم افغانستان برنامه پخش میکنند؛ بهگونهای که حتی مسیحان نیز برنامههای رادیویی و تلویزیونی برای تبلیغ و ترویج مسیحیت دارند. شبکههای رادیویی به گروههای مختلف قومی، مذهبی، گروهی، سیاسی، حزبی، آزاد و غیره تعلق دارد.
تلویزیون
تلویزیون سابقه زیادی در افغانستان ندارد. فعالیت این رسانه در سال ۱۳۵۷ / ۱۹۷۸، توسط متخصصان ژاپنی بهطور آزمایشی در کابل شروع شد و ابتدا فقط در کابل دریافت میشد؛ ولی بعدها بهتدریج در سایر شهرهای مهم نیز توسعه یافت. ساعات پخش از یک ساعت در روز آغاز و در سال بعد به بیش از ۴ ساعت و در سال ۱۳۶۰، به ۵ ساعت و ۴۵ دقیقه رسید؛ ولی تا تابستان ۱۳۷۱ از ۵ تا ۷ ساعت در روز تجاوز نمیکرد. بعد از کابل، برنامههای تلویزیون در شهرهای مهم نیز پخش شد و تا سال ۱۳۷۷ ، حداقل ده ایستگاه تلویزیونی در کابل و ۹ مرکز استان دیگر فعال بود، هرچند ابتدا برنامهها را با تأخیر دریافت میکردند.
در تابستان ۱۳۷۱ ، بر اثر حملات موشکی به کابل، ایستگاه تلویزیون موقتا از کار افتاد؛ ولی دوباره تعمیر و راهاندازی شد؛ ولی از میزان فعالیت و گستردگی آن کاسته شد.
در زمان حضور اتحاد شوروی در افغانستان، دو شبکه تلویزیونی این کشور بهطور مستقیم در کابل و بخشهایی از افغانستان پخش میشد؛ ولی پس از سقوط دولت نجیب قطع شدند.
در زمان طالبان، فعالیت تلویزیون بهکلی متوقف شد؛ زیرا اینگروه هرگونه فیلمبرداری و تصویربرداری و پخش آن را حرام میدانست. پس از برکناری طالبان، فعالیت تلویزیون دوباره شروع شد و بهسرعت توسعه یافت. تجهیزات و دستگاههای فرستنده رادیویی و تلویزیونی از ایران و کشورهای دیگر وارد افغانستان شد یا آنکه شبکههای قبلی بازسازی و راهاندازی شد.
به دلیل نبودن برق در مناطق روستایی و شهرهای دورافتاده، هنوز هم فعالیت تلویزیون محدود است و منحصر به شهرهای اصلی یا مناطقی است که برق دارند.
تا سال ۱۳۹۱، بیش از ۵۰ شبکه تلویزیونی برای افغانستان برنامه پخش میکردند.شبکه ملی افغانستان «رادیو تلویزیون ملی افغانستان» نام دارد و دارای یک شبکه تلویزیونی و یک شبکه رادیویی است و از ماهواره نیز پخش میشود و از این طریق در سراسر افغانستان و کشورهای مختلف قابل دریافت است؛ ضمن اینکه مراکز استان برنامههای ملی را با تجهیزات محلی دریافت و حداقل در مراکز استانها پخش میکنند.استانها معمولا رادیو و تلویزیون محلی نیز دارند. در حال حاضر (۱۳۹۱)، بیشتر شبکههای تلویزیونی افغانستان خصوصی است و دولت کنترل و نظارت کافی بر عملکرد آنها ندارد؛ ولی این شبکهها معمولا به اعتقادات و آدابورسوم عمومی احترام گذاشته و در ایامی مانند ولادت پیامبر اکرم (ص)، ایام محرم برنامههای خود را به این مناسبتها اختصاص میدهند، برای مثال، در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی از پخش موسیقی و رقص خودداری میورزند و برنامههای عزاداری و دینی پخش میکنند.
شبکه کابلی
شبکههای کابلی در شهرها رو به توسعه است. مراکز این شبکهها، برنامهها را از شبکههای ماهوارهای مختلف اخذ میکنند و از طریق شبکههای کابلی در اختیار خانوادهها و متقاضیان قرار میدهند. در هر شبکه کابلی برنامههای بیش از ۳۰ کانال ماهوارهای در اختیار متقاضیان قرار داده میشود و در مقابل آن وجه دریافت میشود.
ماهواره
استفاده از کانالهای ماهوارهای آزاد و کاربرد آن رو به افزایش است. با توسعه شبکه برق، استفاده از برنامههای تلویزیونی و رادیوی ماهوارهای نیز افزایش مییابد و خانوادهها بهتناسب جهتگیریهای فکری و عقیدتی، از کانالهای ماهوارهای استفاده میکنند.
سینما
دستگاههای سینمایی اولینبار در زمان حبیبالله خان به کابل آمد؛ ولی اولین سینما، به نام سینما پغمان، در زمان امانالله خان در کابل راهاندازی شد. طبق برخی اسناد و شواهد، این سینما ظاهرا در سال۱۲۹۹ یا ۱۳۰۰ شمسی تأسیس شد.
اولین فیلم بهصورت روباز از طریق پروژکتور به نمایش گذاشته شد. استقبال مردم از نمایش فیلم سبب شد تا امانالله خان به احداث سالن سینما اقدام کند و در نتیجه سینما پغمان ساخته شد.سینما پغمان چندبار از بین رفت و دوباره بازسازی شد؛ بعد از آن سینما کابل تأسیس شد و تعداد سینماها در سراسر افغانستان در سال ۱۳۴۹، به حدود ۲۰ باب رسید؛ ولی در سال ۱۳۷۱ به ۴ سینما کاهش یافت و سینماها به حالت تعطیل و نیمهتعطیل درآمدند و در سال ۱۳۷۶ در زمان طالبان، بهکلی تعطیل شدند.
پس از برکناری طالبان، فعالیتهای سینمایی دوباره شروع شد و سینماها بازسازی شدند و آغاز به کار کردند و پخش انواع فیلم بهصورتهای مختلف آغاز شد.
ویدئو و سیدی
به دلیل محدودیتها در برنامههای سینما و تلویزیون، ویدئو و سایر وسایل صوتی و تصویری جدید، مانند سیدی، رواج فراوانی یافته و عده کثیری از مردم بهویژه جوانان و نوجوانان را بهسوی خود جلب کرده است.
صنعت فیلمسازی
فعالیت فیلمسازی در افغانستان از دهه ۱۳۲۰، آغاز شد و نخستین فیلم مستند از بمبارانهای هوایی انگلیس در جریان سومین جنگ انگلیس با افغانستان، که توسط فیلمسازان آلمانی تهیه شده بود، به نمایش درآمد. اولین فیلمهای سینمایی افغانستان با فیلم «عشق و دوستی» آغاز شد و پس از آن فیلمهای دیگری ساخته شد. مؤسسات فیلمسازی یکی پس از دیگری تأسیس شدند و به تولید فیلمهای مختلف اقدام کردند؛ مؤسسه افغانفیلم در سال ۱۳۴۴، با کمک متخصصان آمریکایی شروع به کار کرد و اولین محصول آن «روزگاران» نام داشت. مؤسسه نذیر فیلم در سال ۱۳۵۳، راهاندازی شد؛ آریانا در بهار ۱۳۵۴، شفیق فیلم در سال ۱۳۵۸، در سالهای بعد مؤسسات فیلمسازی دیگری تأسیس شدند؛ اما صنعت فیلمسازی افغانستان، همانند صنایع دیگر، تحت تأثیر شرایط سیاسی و نظامهای مختلف حاکم بر کشور قرار داشته و رشد کافی نداشته است، بهویژه در دوره طالبان قربانی تفکر طالبانی شد و تقریبا متوقف شد؛ ولی در خارج از افغانستان مهاجران فیلمهایی ساختند.
پس از سقوط طالبان، صنعت فیلمسازی دوباره جان گرفت. مؤسسات فیلمسازی یکی پس از دیگری تأسیس شدند و شروع به تولید انواع فیلم کردند.
تئاتر
تئاتر سابقهای طولانی در افغانستان دارد. قصهخوانی، شاهنامهخوانی و مراسم تعزیه و امثال آن نوعی تئاتر بهصورت ساده آن بود که ابتدا از میان مردم سر برآورد و سپس مورد توجه دولتها و دربارها هم قرار گرفت و باگذشت زمان و پیشرفت کار، علاوه بر داستانهای شاهنامه و واقعه کربلا، داستانهای بزرگ دیگری، مانند لیلی و مجنون، وامق و عذرا و امثال آن به نمایش درآمد.
درگذشته گروههای دورهگرد به نام سادو (جمع آن سادوها)، سائین، مداح و... نقش بسیاری در تئاتر داشتند. سادوها و مداحها با تمثیل صحنههای کربلا و حوادث تاریخی، هنرنمایی میکردند که خود نوعی تئاتر بود. بعدها در شهر کابل دسته مسخرهها پدید آمد. کار آنان خنداندن مردم از راه مسخرگی بود. آنها از نقاب و ماسک استفاده کرده و لباسهای مختلف میپوشیدند. فعالیت سائینها از ۱۲۸۵، شروع شد و با استفاده از موسیقی به کار خود رونق بیشتری دادند. آنها در محافل مختلف، مانند عروسی، ختنهسوری و مجالس جشن و سرور شرکت میکردند و از راه طنز، آواز و بازیهای مختلف مردم را سرگرم میساختند.
هنر تئاتر به شکل مدرن و جدید آن از سال ۱۳۳۰/ ۱۹۵۱ آغاز شد. در سال ۱۳۲۷، ساختمان تئاتر با اخذ مجوز از ریاست مستقل مطبوعات شهرداری در جنب دبیرستان استقلال تأسیس شد و در سالهای بعد سالنهای تئاتر دیگری نیز راهاندازی شد.
تئاتر افغانستان در آغاز برای ترویج فرهنگ اسلامی، قهرمانپروری، کفرستیزی، استعمارزدایی و بهتصویرکشیدن مفاسد و مظالم اجتماعی حرکت میکرد و با رشد تدریجی مضامین مختلف اجتماعی را دربر گرفت و بهتدریج پای زنان هم در زمان صدارت شاه محمدخان در تئاتر باز شد و نقشهای مختلف را ایفا کردند.
در سال ۱۳۴۲، هنرمندان پشتوزبان اجرای تئاتر به زبان پشتو را آغاز کردند «قهرمان» نام اولین نمایشنامهای بودکه از فارسی به پشتو ترجمه شده بود.
در سال ۱۳۴۴، اولین دوره هنر تئاتر دایر شد. در سال ۱۳۶۰، بخش هنر در دانشگاه کابل راهاندازی شد و دانشجویان در این رشته به تحصیل پرداختند. در زمان مجاهدین و طالبان، فعالیتهای هنری تئاتر به حالت نیمهتعطیل درآمد و برای مدتی متوقف شد؛ ولی با برکناری طالبان، هنر تئاتر دوباره آغاز شد و سالنهای تئاتر دوباره آغاز به کار کردند.
آژانسهای خبری
خبرگزاری باختر قدیمیترین آژانس خبری افغانستان است که در سال ۱۳۱۸ / ۱۹۳۹، آغاز به کار کرد و زیر نظر وزارت اطلاعات و کلتور (فرهنگ) است.آریا پرس و پژواک از دیگر خبرگزاریهاست. خبرگزاری صدای افغان (آوا پرس) و افغان ایرکا از خبرگزاریهای وابسته به شیعیان بودند.از سال ۱۳۸۲ به بعد رسانههای گروهی فعالیتگستردهای پیداکردند و پیوسته بر تعداد آنها افزوده شده است.
مطبوعات
نخستین فعالیت مطبوعاتی افغانستان در زمان شیرعلیخان با انتشار نشریهای به نام شمسالنهار آغاز شد. تاریخچه چاپ در افغانستان با چاپ و انتشار شمسالنهار شروع شد. بعضا گفته شده، شمارههایی از شمسالنهار هنوز وجود دارد.
شمسالنهار هفتهای یکبار و با نگارندگی مولوی عبدالقادر پیشاوری در بالاحصار کابل و به زبان فارسی منتشر میشد. این نشریه تا زمان دومین حمله نظامی انگلیس به افغانستان (۱۸۷۹) در فواصل مختلف چاپ و منتشر میشد. بعد از حمله انگلیس و درگذشت شیرعلیخان، شمسالنهار از انتشار بازماند و به تاریخ پیوست. شمسالنهار با هزینه دولت و در چاپخانه دولتی چاپ میشد و نخستین نشریه رسمی افغانستان بود و مادر مطبوعات این کشور معرفی شده است.
دوران حبیبالله خان. حرکت مطبوعاتی نوین افغانستان از زمان روی کارآمدن حبیبالله خان آغاز شد. در این دوره ابتدا مدرسه حبیبیه و سپس مدرسه حربیه احداث شد و حدود ۲۸ سال پس از توقف فعالیت شمسالنهار، نشریه «سراجالاخبار» با مجوز حبیبالله خان در کابل منتشر شد. اولین شماره این نشریه در ۲۲ دیماه ۱۲۸۵ / ۱۱ ژوئیه ۱۹۰۶، با شیوه چاپ سنگی و در ۳۶ صفحه منتشر شد. سراجالاخبار پس از انتشار نخستین شماره توقیف شد و اموال آن مصادره شد؛ ولی بعدها سراجالاخبار با تلاشهای محمود طرزی دوباره منتشر شد و تا سال ۱۹۱۸ به مدت ۸ سال ادامه یافت. چندی پس از انتشار سراجالاخبار، سراجالاطفال که حاصل فکر و اندیشه محمود طرزی بود در ۱۹۱۸ منتشر شد. سراجالاطفال هر ۱۵ روز یکبار منتشر میشد و پس از ۱۶ شماره تعطیل شد.
دوران امانالله خان. با شروع حکومت امانالله خان در ۱۹۱۹ ، سراجالاخبار دوباره چاپ شد؛ اما پس از انتخاب محمود طرزی به مقام وزیر امور خارجه، سراجالاخبار در اکتبر ۱۹۱۹ با نام جدید «امان افغان» فعالیت خود را آغاز کرد و نقش روزنامهای نیمهرسمی را داشت. در زمان امانالله خان، باگسترش نهضتهای روشنفکری و بر اثر حمایتهای دولت، انتشار جراید رو به ازدیاد نهاد و تعداد آنها به حدود ۲۳ نشریه رسید و بهصورت روزنامه، مجله هفتگی، ماهنامه، فصلنامه و سالنامه چاپ میشد. این نشریات عمدتا به زبان فارسی منتشر میشدند. انیس اولین نشریه غیردولتی بودکه در سال ۱۹۲۷، به زبان پشتو منتشر میشد، نشریه «افغان» به دو زبان فارسی و پشتو منتشر میشد. در زمان امانالله خان زمینه برای انتشار نشریات غیردولتی فراهم شد و فعالیت آنها آغاز شد.
دوران محمدنادر شاه. با برکناری امانالله خان، طی حکومت نهماهه حبیبالله کلکانی، مطبوعات روند روبهرشد خود را از دست داده، از انتشار بازماندند. در زمان محمدنادر شاه و بهبود نسبی وضع داخلی و بازگشت به حالت عادی، مطبوعات دوباره شروع به کار کردند و بر تعداد آنها افزوده شد؛ هرچند نظام آمرانه بر مطبوعات و جراید حاکم بود.
دوران محمدظاهر شاه. در دوران حکومت محمدظاهر شاه، فعالیت مطبوعات بهتدریج افزایش یافت. در ابتدا و در دوره صدارت هاشم خان نظام آمرانه بر مطبوعات حاکم بود. او به مطبوعات بهصورت آزاد اجازه انتشار نداد و تنها جراید دولتی، مانند اصلاح و انیس در کابل و برخی نشریات وابسته به دولت در ولایات منتشر میشدند، این در حالی بود که اداره مستقل مطبوعات در ۱۳۱۸ / ۱۹۳۹ تأسیس شده بود.
پس از برکناری هاشم خان و شروع صدارت شاه محمود خان، عموی دیگر محمدظاهر شاه، مطبوعات جان تازهایگرفتند. شاه محمود خان به اجرای اصلاحات و آزادی مطبوعات و رسانههای گروهی علاقهمندی نشان میداد و بر اثر تلاشهای او قوانین حاکم بر مطبوعات برای آزادی قلم و بیان تحول پیداکرد و فعالیت نشریات آزاد آغاز شد و نشریات غیردولتی، مانند انگار، ندای خلق، وطن، آیینه و نیلاب و... منتشر شدند. میرغلام محمد غبار رهبر جنبش «جوانان افغان»، در ۲۱ مارس ۱۹۲۱ نشریه وطن، عبدالرحمان محمود در آوریل ۱۹۵۱، ندای خلق و عبدالحی حبیبی در پایان سال ۱۹۵۱، آزاد افغانستان را منتشر کردند.
در زمان نخستوزیری داود خان (۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳)، شرایط دوباره بر مطبوعات سخت شد. داود خان فردی نظامی و مستبد بود و رفتارش با مطبوعات شبیه به رفتار شاه محمود خان بود. او طرفدار خشونت و اعمال زور بود و در نتیجه از انتشار جراید آزاد جلوگیری به عمل آورد.
پس از برکناری داود خان از صدارت و شروع دهه دمکراسی (از ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۳) در زمان حکومت محمدظاهر شاه، شرایط مناسبی برای فعالیت مطبوعات فراهم شد. در این دهه، مطبوعات تکیهگاه قانونی پیدا کردند و مطبوعات غیردولتی هم اجازه انتشار یافتند. با اصلاح قانون اساسی در ۱۳۴۲/ ۱۹۶۳، فعالیت مطبوعات آزاد شد و زمینه رشد کیفی وکمی آن فراهم آمد. با تصویب قانون آزادی بیان و آزادی مطبوعات، که در کابینه میوندوال صورت گرفت، جراید از انحصار دولت خارج شدند و نهضت جدیدی در مطبوعات، ادبیات و شرایط فرهنگی و سیاسی جامعه پدید آمد و علاوه بر جراید دولتی، جراید متعدد دیگری نیز بهصورت آزاد منتشر شد؛ از جمله: وحدت، افغان ملت، خلق، مساوات، شعله جاوید، پرچم (که همگی نشریات حزبی بودند)، غرجستان، گهیج، پیام جوان و ترجمان. علاوهبراین، تعداد زیادی هفتهنامه، ماهنامه، فصلنامه، گاهنامه و سالنامه نیز،که هریک وابسته به مؤسسات مختلف بودند، منتشر میشد؛ مانند ادب، سپیدهدم، میرمن، ترجمان، افغانستان و سنایی.
دوران داود خان و بعد از آن. پس از کودتای داود خان در ۱۳۵۲/ ۱۹۷۳ و رویکارآمدن نظام جمهوری، شرایط تغییر کرد. دهه دمکراسی خاتمه یافت و نظام آمرانه بار دیگر بر مطبوعات حاکم شدت و عرصه بر فعالیتهای مطبوعاتی تنگ شد و نشریات وابسته به دولت رشد بیشتری یافتند.
پس از کودتای کمونیستی در افغانستان، عرصه برای فعالیت جراید غیردولتی بازهم تنگتر و نظام آمرانه بر مطبوعات شدیدتر شد؛ ولی مطبوعات مقاومت یکی پس از دیگری سر برآوردند. تعدادی از نشریات وابسته به دولت که در کابل و بعضی ولایات منتشر میشدند، عبارت بودند از: روزنامه هیواد، نشریه قلم، روزنامه نوای صبح، روزنامه انگلیسی کابل تایمز، روزنامه انیس، جریده ملی نگاه، روزنامه اتفاق اسلام در هرات، روزنامه پیام، نشریه میهن، روزنامه ارشاد اسلام، یا حق، هفتهنامه انیس، اتحاد ملی، اخبار هفته، مجله سباوون، مجله هنر، مجله روشنک، روزنامه بدخشان، اتحاد بغلان، روزنامه پیام حق، روزنامه جوزجان، سرامیاشت، تنظیم خانواده، ماهنامه هیواد، تعلیم و تربیت (ماهنامه)، شب (هفتهنامه) سمنگان (هفتهنامه)، زری (هفتهنامه)، پامیر (هفتهنامه)، زندگی (هفتهنامه)، پیام حق (ماهنامه)، حقیقت سرباز (سههفته یکبار)، هیلمند (هفتهنامه)، هرات (ماهنامه)، جغرافی (ماهنامه)، کابل (ماهنامه)، گوارش (هفتگی)، میرمون (ماهنامه)، اقتصاد (هفتگی)، کرانه (ماهنامه)، عرفان (ماهنامه)، آواز (دوهفته یکبار)، رعنا (ماهنامه)، معادن و صنایع (فصلنامه)، زندگی غربی (ماهنامه)، آریانا (فصلنامه)، ننگرهار (هفتهنامه)، افغانستان استاندارد (فصلنامه)، رساله الحق (فصلنامه)، افغانستان (انگلیسی) (فصلنامه)، بهداشت عمومی افغانستان (فصلنامه) و آکادمی علوم افغانستان (ماهنامه).
مطبوعات مقاومت
در مقابل نشریات دولتی و وابسته به دولت، پس از کودتای ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷/ ۲۷ آوریل ۱۹۷۸ و حوادث پس از آن، نشریات مقاومت که وابسته به احزاب و گروههای جهادی مختلف بودند یکی پس از دیگری در داخل و خارج از افغانستان چاپ شدند و مواضع انقلابی در برابر دولتهای کمونیستی و تهاجم نظامی اتحاد شوروی اتخاذ کردند. تعداد نشریات مقاومت تا بیش از ۴۰۰ نشریه ذکر شده است. هر گروه، قوم و حزب، یک یا چند نشریه متعلق به خود را داشت. مطالب این نشریات به زبانهای فارسی، پشتو، عربی، انگلیسی، ازبکی، اردو و... منتشر میشد و هریک به نفع قوم، گروه و حزب خود فعالیت و تبلیغ میکردند. تعدادی از این نشریات بهصورت روزانه، ولی اغلب بهصورت هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه منتشر میشدند و به دفاع از کشور و اسلام در برابر تهاجم داخلی و خارجی پرداخته و اخبار جنگ و مقاومت را منعکس میساختند. اسامی تعدادی از آنها به این شرح است: بنیاد وحدت، بیراردنی، پامیر، پوهنتون، مشعل، میثاق خون، ارشاد، روغتیا، خراسان، افغانستان در مطبوعات جهان، شهادت، البدر، شفق، الموقف العربی، هجرت، الجهاد (عربی)، امید، بنیان المرصوص، المجاهدون (عربی)، حق با خون، اتحاد اسلامی، پیام مجاهد، هندواره، منبع الجهاد، دعوت، محاذ، محاذ (اردو)، نجات، بشارت، عاشورا، افغان جهاد، مجاهد، پیام، عروهالوثقی، قسط، پیام زن، پیغام شهید، زن مسلمان، پیام حق، بصیرت، جهاد راستین، شهادت، جوانان، سیمای شهید، افق، جهاد ریز، ندای حق، وحدت اسلامی، پیام اسلامی، آرمان مجاهد، کوثر، افغان ملت، پیام جهاد، مصباح، ندای جندالله، النور، جوانان مسلمان، راستگویان، جبهه حق، فلق، شاهد، صبح پیروزی، تنویر، آزاد (روزنامه)، حکومت اسلامی، مقاومت، مجاهد ولس، جهاد، ارشاد، استقلال، والفجر، جبهه جهاد، خلق، تجلی، وحدت، پیک، پیام بلخ، لوای حق، توحید سنگر، فتح، پیام هرات، منشور برادری، میثاق خون، عدالت، استقامت، افغان نیوز، آرمان مجاهد، آرمان وحدت، آزادی، آوای هرات، آوای مهاجر، آیینه جهاد، اتفاق افغان، اخوت، اسلام مکتب توحید، افغان مجاهد، البیان، الصبح، النور، امت، امید شهید، انقلاب اسلامی افغانستان، ایثار، باران، بامیان، برهان، بعثت، بلاغ، بیان، پیام ایثار، پیام بابا، پیام توحید، پیام جهاد، پیام خون، پیام مستضعفین، پیک حق، جنبش، جهاد، حبلالله، سراج، سنگر، جامعه و دانش، سیمای مجاهد، سیمای مقاومت، شهید، صبح امید، عاشورا، فجر، فریاد عاشورا، قیام، قیام حق، لوای حق، ندای حمایت، زنان مهاجر، سلام، صدای زن، صراط، ظهور، میثاق وحدت، در دری، پرستوها، پیامبر، گلبانگ، جندالله، ندای حق، ندای عدالت، نهضت، هجرت و همبستگی.
در دوران جهاد، مطبوعات رشد فراوانی یافت و جای تلویزیون و رادیو را پر کرد. تعدادی از نشریات مقاومت در ایران، پاکستان و کشورهای دیگر منتشر میشد و علاوه بر پخش در بین مهاجران، به داخل افغانستان نیز انتقال مییافت. با تأسیس دولت اسلامی مجاهدین در سال ۱۳۷۱، بسیاری از نشریات مقاومت از ایران و پاکستان به داخل افغانستان منتقل شدند و به انعکاس رویدادها و وقایع پرداختند. تعداد آنها بسیار زیاد بود و مطالب و مسائل متنوعی را منعکس میساختند و دولت اسلامی مجاهدین نتوانست نظام و ساختار فروپاشیده مطبوعات را سروسامان بخشد. در آغاز بسیاری از نشریات مقاومت تجربه کافی نداشتند؛ ولی بر اثر کار و فعالیت در کنار مطبوعات ایران و پاکستان بهتدریج از تجارب بیشتری برخوردار شدند.
دوران طالبان
با تأسیس امارت اسلامی افغانستان توسط گروه طالبان از مهر ۱۳۷۴ به بعد، انتشار بخش عمدهای از مطبوعات که قبلا در محدوده تحت کنترل طالبان منتشر میشدند متوقف شد. مطبوعات غیردولتی و خصوصی تعطیل و ارتباطات محدود به چند نشریه (نوشتاری) و رادیو شریعت (شنیداری) شد. تلویزیون تعطیل و استفاده از آن جرم تلقی شد. رادیو افغانستان با نام «رادیو شریعت اسلامی» روزانه در دو نوبت صبح و شب به انتشار اخبار و رویدادها میپرداخت. مهمترین نشریه طالبان، «شریعت» نام داشت که ارگان مطبوعاتی این گروه نیز بود. نشریه دیگر «المؤمن» نام داشت که در پاکستان چاپ میشد؛ در هرات اتفاق اسلام حداکثر در چهار صفحه منتشر میشد. روزنامه شریعت و سایر جراید محدودی که در ولایات تحت کنترل طالبان منتشر میشد عمدتا به درج اخبار جنگ، فرامین ملا عمر، مصاحبههای رهبران طالبان و... میپرداختند. مطبوعات کاملا در کنترل طالبان بود.
پس از طالبان
پس از برکناری طالبان، فعالیتهای مطبوعات آزاد شد و از تشویقهای دولت و جامعه برخوردار شد و تعداد آن بهسرعت رو به افزایش نهاد. تا سال ۱۳۸۳ ، برای بیش از ۲۴۰ نشریه مجوز فعالیت صادر شد و در سالهای بعد تعداد نشریات بازهم افزایش یافت و به حدود ۵۰۰ نشریه (شامل روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه،گاهنامه، فصلنامه و سالنامه) رسید. نشریات به دو دسته دولتی و خصوصی تقسیم میشوند. انیس، آرمان ملی، اصلاح و کابل تایمز از مهمترین نشریات دولتیاند و آمو، همبستگی، هفتهنامه کابل، کلید، ملالی، کابل نیوز، پیام مجاهد، روزنامه سیرت، آیینه زن و زنبیل غم از مهمترین نشریات خصوصی تا سال ۲۰۰۵ بودند. روزنامههای افغانستان، آوت لوک (out look)، راه نجات، هفتهنامه صحیفه، هفتهنامه سروش ملت، هفتهنامه مشارکت ملی، هفتهنامه اقتدار ملی، هفتهنامه انصاف، هفتهنامه بهار و هفتهنامه وحدت ملی از نشریات وابسته به شیعیان بودهاند. روزنامهها و نشریات دولتی منعکسکننده سیاست و خطمشی دولت بودند. نشریات خصوصی بیشتر وابسته به احزاب و گروههای سیاسی، قومی و جهادی بوده و نظریات آنها را منعکس میکردند. اغلب نشریات، وابسته به دولت، گروهها، احزاب و دستههای سیاسی و قومیاند و به دلیل مشکلات مالی و اعتباری و پایینبودن تیراژ نشریات، بدون پشتیبانی و کمکهای مالی بسیاری از آنها در بلندمدت قادر به ادامه فعالیت نیستند.
کتاب
به علت سطح پایین سواد، گرانی کاغذ، مشکلات چاپ، فقر اقتصادی و کمبودن خوانندگان کتاب، تیراژ کتابها پایین است و هر کتاب معمولا بین ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نسخه (بهتازگی کمی بیشتر) چاپ میشود. بخشی از کتابها در پاکستان، ایران و جاهای دیگر چاپ شده سپس وارد افغانستان میشود، از جمله کتابهای درسی که بخشی از آن در خارج از افغانستان مانند دبی، چاپ و وارد افغانستان میشود.
تعداد کتابخانهها محدود است، بیشترین آنها در کابل و هرات است. در طول جنگها بسیاری از کتابخانهها آسیب دیده و کتابهای آن از بین رفتهاند؛ ولی پس از برکناری طالبان، کتابخانهها در شهرهای مختلف، بهویژه شهرهای بزرگ رو به توسعه بودهاند.
نظامهای حاکم بر مطبوعات و نشریات
طی قریب به ۱۵۰ سال گذشته، انواع نظامهای استبدادی، آمرانه، نظام مبتنی بر قانون اساسی، نظامهای آزادیگرا، نظام کمونیستی و نظام آزاد بر مطبوعات و نشریات حاکم بوده و در هر دوره یکی از این نظامها حاکمیت داشتهاند. در گذشته، تسلط دولت بر مطبوعات و نشریات خیلی زیاد بود و مانع از انتشار دیدگاهها و نظرات مخالف دولت میشد و نشریات مجاز به انتشار سیاستها و دیدگاههای دولت بودند؛ در نتیجه اختناق و سانسور شدیدی بر مطبوعات و نشریات حاکم بود.
تا زمان امانالله خان نظام حاکم بر مطبوعات آمرانه و استبدادی بود. در زمان امانالله خان در ۱۳۰۱، قانون مطبوعات افغانستان تصویب و تنفیذ شد و مطبوعات از حمایت قانون اساسی بهرهمند شدند و وضعیت مطبوعات به نسبت گذشته خیلی بهتر شد؛ پس از سقوط حکومت امانالله خان، در دوره حکومت نهماهه حبیبالله کلکانی فعالیت مطبوعات تقریبا راکد شد. در زمان حکومت محمدنادر شاه فعالیت مطبوعات دوباره آغاز شد و توسعه یافت؛ اما نظام آمرانه و استبدادی بر آنها حاکم بود. در زمان حکومت محمدظاهر شاه، طی نخستوزیری هاشم خان، نظام استبدادی و آمرانه بر مطبوعات حاکم بود؛ ولی با برکناری هاشم خان و شروع نخستوزیری داود خان، دوباره نظام استبدادی و آمرانه حاکم شد. پس از برکناری داود خان و شروع دهه دمکراسی، بر مبنای قانون اساسی جدید، مطبوعات از آزادی عمل بیشتری برخوردار شدند و جراید زیادی اجازه انتشار یافتند.
باکودتای داود خان در ۱۹۷۳، نظام آمرانه دوباره به مطبوعات و جراید بازگشت و روزنامهنگاری فرایند توسعه خود را از دست داد و رشد مطبوعات متوقف شد. آزادی مطبوعات سلب شد و فضای رعب و ترس بر فعالیتهای مطبوعاتی مستولی شد. هرچند نظام در ظاهر جمهوری و آزاد بود، در عمل وضعیت دیگری بر جامعه و مطبوعات حاکم شد. هنگام کودتای داود خان، ده نشریه غیردولتی منتشر میشد؛ اما داود خان فعالیت آنها را متوقف ساخت؛ درحالیکه مفاد قانون اساسی داود خان در مورد مطبوعات، همانند قانون اساسی ۱۹۶۳ بود و تغییری نکرده بود.
پس از کودتاهای کمونیستی در افغانستان، نظام آمرانه و استبدادی حاکم بر مطبوعات از زمان داود خان شدیدتر شد و مطبوعات بهطور کامل تحت نظارت و کنترل دولت قرار گرفتند و سانسور و اختناق کامل بر آنها حاکم شد؛ ولی در این دوره، مطبوعات جهادی شروع به فعالیت کردند و نشریات زیادی منتشر میشدند و اخبار و موضوعات متعدد و متنوعی را منعکس میکردند.
در دوران حکومت اسلامی مجاهدین، دولت کنترلی بر مطبوعات نداشت و نشریات وابسته به احزاب و گروهها در سطح وسیع چاپ میشدند و مطالب دلخواه خود را منتشر میکردند.
با رویکارآمدن طالبان، بار دیگر نظام استبدادی و آمرانه به مطبوعات بازگشت و علاوه بر متوقفشدن فعالیتهای مطبوعاتی (بهجز روزنامه شریعت و چند نشریه دیگر)، سانسور و اختناق کامل بر آنها حاکم شد.
پس از برکناری طالبان، دولت جدید افغانستان قانون آزادی مطبوعات را در سال ۲۰۰۲، تصویب و اعلام کرد. نظام آزاد بر مطبوعات حاکم شد، کنترلها و اعمالنفوذهای گذشته حذف شد و مطبوعات و رسانههای گروهی مستقل و قادر به ابراز نظرات خود شدند.
طبق فعالیت شبکههای خصوصی رادیو و تلویزیون قانون اساسی جدید افغانستان آزاد شد و اکنون تعداد زیادی شبکههای خصوصی وجود دارند که شامل بیش از ۱۰۰ فرستنده رادیویی و بیش از ده شبکه تلویزیونی است. علاوه بر کابل، در تعدادی از ولایات نیز شبکههای خصوصی رادیو و تلویزیون فعالاند. بیشتر رادیوها و تلویزیونهای بخش خصوصی وابسته به احزاب، گروهها و دستههای سیاسی و قومیاند و از پشتیبانیها و حمایتهای مالی و سیاسی آنها برخوردارند.
تلفن
اولین خط تلفن در زمان حبیبالله خان در افغانستان به کار گرفته شد؛ ولی بهرغم توسعه بینالمللی تلفن، رشد آن در افغانستان کند بود و در سال ۱۹۷۶، به ۲۸۰۰۰ شماره و در ۱۹۸۳، به 200/31 شماره رسید و بیشتر به کابل اختصاص داشت. در برنامه پنجساله ۸۴- ۱۹۷۹، قرار بود تعداد خطوط تلفن به ۴۰ هزار شماره برسد؛ ولی تحقق نیافت.
بعد از برکناری طالبان، تلفن بهسرعت رشد کرد و در سال ۲۰۰۵ به ۲۸۰ هزار شماره و در سال ۲۰۰۸ به ۴۸۰ هزار شماره رسید و در سالهای بعد بازهم افزایش یافت.
از سال ۱۳۸۰ به بعد، شبکه تلفن همراه نیز فعال شد و تا سال ۲۰۰۵ بیش از یکمیلیونوچهارصدهزار شماره فعال شده بود. تعداد خطوط تلفن همراه در سال ۲۰۰۷، به بیش از ۴ میلیون شماره، در سال ۲۰۰۸ به 8/48 میلیون شماره و در سال ۲۰۱۰، به ۱۳ میلیون شماره رسید و در سالهای بعد همچنان افزایش یافت. شرکتهای افغان بیسیم (Afghan-wireless)، روشن، اریبا و اتصالات مهمترین شرکتهای خصوصی فعال در زمینه تلفن همراه هستند و شبکه تلفن همراه افغانستان را تحت پوشش خود دارند. افغان بیسیم نخستین شرکت تلفن همراه است که در سال ۱۳۸۱ افتتاح شد. این شرکت ابتدا در کابل و بعد در سراسر افغانستان شروع به کار کرد و نخستین عرضهکننده این خدمات در افغانستان است، بیست درصد سهام افغان بیسیم متعلق به وزارت مخابرات افغانستان است، شرکت روشن دومین شرکت تلفن همراه است که در افغانستان شروع به کار کرد. شرکت روشن چندملیتی بوده و توسط بنیاد آقاخان راهاندازی شد. با راهاندازی شرکت روشن، خدمات ارتباطی وارد عرصه رقابتی شد و به سود مشتریان شد. شرکت روشن خدمات اینترنتی را نیز از طریق تلفن همراه ارائه کرده است.
کد ارتباط بینالمللی با افغانستان ۰۰۹۳ وکد داخلی آن Af است.
اینترنت
طالبان اینترنت را ممنوع ساخته بود؛ ولی پس از برکناری طالبان، استفاده از اینترنت آزاد شد و با سرعت رشد کرد و تعداد کاربران آن در سال ۲۰۰۵، به بیش از ۳۰ هزار نفر و در سال ۲۰۰۸ حدود 500/000 نفر رسید و در سال ۲۰۰۹ تعداد کافینتها نیز با همین نسبت رو به افزایش بودهاند.
استفاده از اینترنت در افغانستان، بهجز مشکلات و کمبودهای فنی، با محدودیت سیاسی خاصی مواجه نبوده و پیوسته روبهرشد بوده است.
شبکه فیبر نوری
شبکه فیبر نوری افغانستان ۳۰۰۰ کیلومتر طول دارد، ساخت این شبکه براساس یک قرارداد ۶۴ میلیون دلاری با یک شرکت چینی از سال ۲۰۰۷ / ۱۳۸۶ آغاز شد و تا سال ۲۰۱۲، حدود ۸۰ درصد آن تکمیل شد. این شبکه قرار است در مرحله اول اکثر مراکز ولایات افغانستان، بهجز ولایاتی مانند خوست، پکتیا، پکتیکا و لوگر را به همدیگر وصل کند. مسیر اصلی حرکت این شبکه جاده کمربندی افغانستان است که علاوه بر شهرهای اصلی، سایر ولایات واقع در مسیر را نیز پوشش میدهد. این شبکه هزینههای ارتباطی (تلفن، اینترنت و...) را تا حد زیادی کاهش میدهد. جمهوری اسلامی ایران شبکه فیبر نوری را از ایران به هرات احداث کرد.[۱]
نیز نگاه کنید به
رسانهها و وسائل ارتباط جمعی آرژانتین؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اتیوپی؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی زیمبابوه؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اسپانیا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اوکراین؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی تایلند؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی تونس؛رسانهها و وسائل ارتباط جمعی روسیه؛ رسانه و وسايل ارتباط جمعی چین؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی ژاپن؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی کوبا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی فرانسه؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی مالی؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی ساحل عاج؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی سیرالئون؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی لبنان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی مصر؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی قطر؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی کانادا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی سودان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی گرجستان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی بنگلادش؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی تاجیکستان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی سریلانکا؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی قزاقستان؛ رسانهها و وسائل ارتباط جمعی اردن.
کتابشناسی
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص353-372.