تاریخ معاصر گرجستان
انقلاب بورژوا دمکراتیک روسیه در 27 فوریه (12 مارس) 1917 به پیروزی رسید. در 25 اکتبر (7 نوامبر) سال 1917 حکومت بورژوازی منحل و دیکتاتوری پرولتاریا برپا شد. پیروزی انقلاب سوسیالیستی در روسیه فعالیتهای انقلابی را در گرجستان به وجود آورد. برای ابراز مخالفت با این حرکت، اداره محلی ایجاد شد. کمیساریای ماوراء قفقاز، که توسط گئگچکوری، یکی از منشویکها سرپرستی میشد. احزاب بورژوازی «سیم (مجلس) ماوراء قفقاز» را تشکیل دادند. در 26 می سال 1918 گرجستان جمهوری مستقل دمکراتیک را اعلان کرد و دولت آن را تشکیل داد. دولت جمهوری دمکراتیک گرجستان توسط بسیاری از کشورهای جهان مورد شناسایی قرار گرفت. در 7 می سال 1920 گرجستان پیمان صلحی را با روسیه به امضاء رساند. این پیمان در 25 فوریه 1921، هنگامی که ارتش سرخ، گرجستان را تسخیر و حکومت شوروی گرجستان را تشکیل داد، نقض شد. گرجستان که عملاً به روسیه ضمیمه شده بود، در سا ل 1922 به اتحاد شوروی پیوست و به عنوان «جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان» تا سال 1990 به حیات سیاسی خود ادامه داد.
طی دهه 1930 مردم گرجستان مورد اذیت و آزار استالین که خود نیز گرجیالاصل بود قرار گرفتند. اولین قربانیان، مخالفین استالین بودند. پس از مرگ استالین در سال 1953 اکثر رهبران در جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان از کار برکنار شدند. در سال 1972 با روی کار آمد ن ادوارد شواردنادزه به عنوان دبیرکل حزب جدید کمونیست جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان، پاکسازی شتاب بیشتری به خود گرفت. وی سعی کرد مقامات رسمی متهم به فساد و رشوهخواری را از کار برکنار کند. مردم گرجستان همیشه و حتی به رغم سیاست «ملیت واحد شوروی» به شدت ملیگرا بودهاند. این احساس شدید ملیگرایی در سال 1956 در اولین تظاهرات اعتراضآمیز علیه سیاست «روسیسازی» شوروی به خوبی نمایان بود. در سال 1978 نیز که طبق قانون اساسی جدید شوروی، تلاشهایی در جهت تضعیف موقعیت زبان گرجی به عمل آمد، اعتراضات دامنه داری صورت گرفت[۱].
ادوارد شواردنادزه به عنوان دبیر اول حزب کمونیست جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان تا سال 1985 بر مسند قدرت باقی ماند تا اینکه در این سال به عنوان وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد. در سال 1985 همزمان با دستیابی گورباچف به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و اعلان سیاست گلاسنوست که طی آن افزایش آزادی بیان، و اجازه شکل گیری گروههای غیررسمی مربوط به مسائل زبانی، محیطی و نژادی آزاد گردید، تظاهرات گستردهای از سوی ملیگرایان گرجی در نوامبر 1988، علیه سیاست روسگرایی برگزار شد. در فوریه 1989، آبخازیا مبارزه خود را برای جدایی از جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان تجدید کردند. در مخالفت با این اقدام آبخازیها، گرجیها با برپایی تظاهراتی در تفلیس خواستار حفظ تمامیت ارضی جمهوری گرجستان شدند. در شبهای 8 و 9 آوریل 1989 نیروهای امنیتی اتحاد جماهیر شوروی به روی جمعیت تظاهر کننده آتش گشودند. در این حادثه 20 نفر کشته و تعداد زیادی مجروح شدند. این امر به گسترش بیشتر طغیان و خشم عمومی منجر شد و در نوامبر همان سال بیشتر مردم گرجستان خواستار کسب حق حاکمیت ملی و جدایی از شوروی شدند. علی رغم برکناری مقامات رسمی مسئول از مسند قدرت و اعلان رسیدگی رسمی نسبت به قضیه کشتار ماه آوریل 1989 در تفلیس، احساسات ضد شوروی و نزاع بین نژادی در داخل گرجستان بسرعت رو به افزایش گذاشت[۲].
مخالفت عمومی با کشتار آوریل 1989 و افزایش نفوذ گروههای غیررسمی سبب شد تا حزب کمونیست گرجستان به منظور جلب بخشی از حمایتهای مردمی اقدام به تعدیل در سیاستهای خود بکند. در نوامبر سال 1989 مجلس جمهوری شوروی گرجستان که تحت سلطه حزب کمونیست گرجستان قرار داشت، برتری و تفوق قوانین گرجستان را بر تمامی قوانین اتحاد جماهیر شوروی اعلان کرد. در فوریه 1990 همین مجلس اعلام کرد که گرجستان یک کشور اشغال شده است. در مارس 1990 نیز ماده 6 قانون اساسی جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان که براساس آن قدرت منحصراً در اختیار حزب کمونیست بود، ملغی اعلان شد. فشار احزاب مخالف جدیدالتأسیس، تاریخ انتخابات مجلس جمهوری سوسیالیستی گرجستان را که قرار بود در 25 مارس 1990 برگزار گردد، تا تهیه پیش نویس قانون انتخابات آزاد به تعویق انداخت. تاریخ انتخابات جدید، شرکت احزاب مختلف را در انتخابات مجاز اعلام کرد. برغم موفقیت مخالفان در تأثیرگذاری بر موقعیت حزب کمونیست گرجستان، اختلافات قابل توجهی نیز در بین احزاب مخالف موجود بود. تلاشهایی در کار بود تا جبهه متحدی برای جنبش استقلالطلبانه ایجاد شود، بویژه شکلگیری کمیته اصلی نجات ملی در اکتبر 1989 که پس از دو ماه فعالیت با شکست مواجه شد. با این حال در اوائل سال 1990 بسیاری از احزاب سیاسی اصلی با جمع شدن در میزگردی «ائتلاف گرجستان آزاد» را تشکیل دادند. هدف این ائتلاف و رهبران دیگر احزاب کسب استقلال از طریق ابزار پارلمانی بود. به همین دلیل این گروه مصمم بودند تا در انتخابات قانون اساسی جدید اتحاد جماهیر شوروی، همچون انتخابات پارلمانی جمهوری سوسیالیستی گرجستان شرکت کنند. با این وجود احزاب رادیکال از شرکت در انتخابات قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی و انتخابات پارلمانی جمهوری سوسیالیستی گرجستان اجتناب کردند و به جبهه ملی ملحق شدند که هدف خود را مبنی بر تحریم انتخابات پارلمانی گرجستان و تشکیل یک پارلمان رقیب تحت عنوان کنگره ملی اعلان کرده بود. اعلان تاریخ تشکیل کنگره ملی در 30 سپتامبر 1990 سبب افزایش تنش و اعمال خشونت آمیز بین طرفداران دو جناح شد. انتخابات کنگره ملی در برنامه زمانی تعیین شده 30 سپتامبر سال 1990 برگزار شد. ولی تنها 51 درصد از افراد واجد شرایط در رأیگیری شرکت کردند. بسیاری از احزاب که حاضر به معرفی کاندیداهای خود نشده بودند، ترجیح دادند در انتخابات پارلمانی گرجستان شرکت کنند.
در انتخابات پارلمانی گرجستان که در روزهای 28 و 11 نوامبر 1990 برگزار شد، اتحادیه گرجستان آزاد و احزاب طرفدار استقلال 64 درصد آراء را به خود اختصاص دادند و موفق به کسب 155 کرسی از 250 کرسی پارلمان شدند. پانزده حزب و ائتلاف سیاسی در این انتخابات به مبارزه پرداختند. اکثر این احزاب به اتحادیه گرجستان آزاد پیوسته بودند. حزب کمونیست علی رغم اتخاذ موضع ملی تنها موفق به کسب 64 کرسی پارلمان شد. بقیه کرسیها از آن جبهه مردمی گرجستان، ائتلافهای کوچک و استقلال طلبان شد. این انتخابات توسط گروههای نژادی غیر گرجی تحریم شده بود. اولین جلسه پارلمان جدید در تاریخ 14 نوامبر 1990 تشکیل شد در این جلسه زویاد گامساخوردیا به عنوان سیاستمداری برجسته و رهبر اتحادیه گرجستان آزاد به ریاست پارلمان انتخاب شد و دو علامت به عنوان سمبل استقلال گرجستان شناخته شد. یکی این که سرزمین گرجستان به اسم جمهوری گرجستان (بدون ارجاع و پا پیشوند شوروی سوسیالیستی) خوانده شد، دیگری انتخاب پرچم سفید و سیاه با حاشیه رنگی به عنوان پرچم رسمی جمهوری گرجستان مستقل. طی روزهای بعد تنگیز سیگوا یکی از اعضای ائتلاف اتحادیه گرجستان آزاد از سوی پارلمان به سمت رئیس شورای وزیران منصوب شد.
پارلمان جدید که تحت حاکمیت ناسیونالیستها قرار داشت در اولین جلسه کاری خود چند قانون جنجال برانگیز را تصویب کرد که یکی از مهمترین آن ها اعلان غیرقانونی شدن سربازی گرجیها در نیروی نظامی اتحاد جماهیر شوروی بود. با تصویب این قانون بسیاری از مردان جوان گرجی به گارد ملی (ارتش دو فاکتو) که پارلمان جمهوری سوسیالیستی گرجستان در 30 ژانویه 1991 تأسیس کرد، پیوستند. مقامات گرجستان رسماً همه پرسی مربوط به آینده اتحاد جماهیر شوروی را که در 9 جمهوری دیگر شوروی در مارس 1991 برگزار شده بود، تحریم کردند. منتها جمهوریهای خودمختار اوستیای جنوبی، آبخازیا و همچنین پادگانهای محلی در همه پرسی مذکور شرکت کردند. در اوستیای جنوبی 439500 نفر در همه پرسی شرکت کردند که از مجموع آراء فقط 9 درصد موافق با انحلال اتحاد جماهیر شوروی بود. در آبخازیا تقریباً تمامی جمعیت غیر گرجی به مخالفت با انحلال اتحاد جماهیر شوروی رأی دادند. رهبران گرجستان از شرکت در مذاکرات مربوط به انعقاد پیمان اتحاد جدید نیز اجتناب کرده بودند و به جای این کار در 31 مارس 1991 مقامات دولت با برگزاری همه پرسی در گرجستان، استقلال این جمهوری براساس اصول قانون اساسی 26 مه 1918 را به رأی گذاشتند. حدود 95 درصد از افراد واجد شرایط در این همه پرسی شرکت کردند که بیش از 93 درصد از آن ها به استقلال گرجستان رأی دادند.
پس از برگزاری همه پرسی در تاریخ 9 آوریل 1991 پارلمان با تصویب قانونی بطور رسمی خواستار بازگرداندن استقلال جمهوری گرجستان شد. در 15 آوریل پارلمان، گامساخوردیا را به عنوان رئیس پست جدیدالتأسیس، «رئیس اجرایی» انتخابات کرد و در 26 مه 1991 این انتصاب توسط رأی مستقیم مردم 5/86 تجدید شد. البته این رأیگیری در اوستیای جنوبی و آبخازیا نیز برگزار شد.
علی رغم حمایت بالای مردمی که گامساخوردیا طی انتخابات مردمی در این کشور بدست آورده بود، در عین حال وی با مخالفتهای قابل توجهی نیز از سوی تعدادی از سیاستمداران مواجه بود، نیروهای مخالف وی را متهم به دیکتاتوری می کردند و برقراری وضعیت اضطراری در کشور و همچنین شیوه عمل گامساخوردیا در زمان انجام کودتای اگوست 1991 در مسکو را شدیداً مورد اعتراض قرار دادند.
گامساخوردیا ابتدا از محکوم کردن رهبران کودتا در اتحاد جماهیر شوروی بطور علنی خودداری کرد. پس از شکست کودتا در مسکو، موقعیت گامساخوردیا آشکارا رو به ضعف نهاد. کیتوانی رهبر گارد ملی گرجستان (که در زمان شروع کودتا در شوروی از سوی گامساخوردیا در 19 اگوست از سمتش برکنار شده بود) اعلان کرد 15 هزار تن از نیروهای تحت امرش به نیروهای مخالف گامساخوردیا به رهبری تنگیزسیگوا پیوست[۳].
سیگوا در اواسط اگوست 1991 از ریاست شورای وزیران برکنار شده بود. در 30 سپتامبر 1991، ائتلاف احزاب مخالف با برپایی تظاهرات ضد دولتی خواستار برکناری گامساخوردیا از قدرت شدند. در جریان اشغال ایستگاه رادیو و تلویزیون در تفلیس توسط نیروهای تحت امر کیتوانی که طی درگیری با نیروهای وفادار به رئیس جمهور رخ داد تعدادی از مردم کشته شدند. در سراسر اکتبر 1991 تظاهرات طرفداران و مخالفین دولت ادامه داشت. اما به دلیل حمایت قوی طرفداران گامساخوردیا از وی بویژه روستائیان و طبقه کارگر، او توانست با دستگیری رهبران برجسته مخالفین و برقراری حالت فوق العاده در تفلیس، موفقیت مخالفین را بشدت تضعیف کند. تا پیش از ماه نوامبر به نظر میرسید که گامساخوردیا بتدریج اقدام به تحکیم موقعیت خود کرد، هرچند ادامه آشوب و درگیری، موجبات ضعف شدید اقتصاد و سردی روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای غربی را فراهم آورد.
در دسامبر 1991 با شروع درگیری نظامی در گرجستان، مخالفین گامساخوردیا رئیس جمهور موفق شدند با استفاده از نیروی نظامی پس از چند روز درگیری در اطراف ساختمان پارلمان وی را از قدرت خلع کنند و در 8 ژانویه 1992 گامساخوردیا به همراه طرفداران خود از گرجستان گریخت. پس از برکناری گامساخوردیا از قدرت، شورای نظامی به رهبری کیتوانی و یوسلیانی تشکیل شد و قدرت را بدست گرفت. شورای نظامی تنگیزسیگوا را به عنوان رئیس اجرایی شورای وزیران منصوب کرد. اواسط ژانویه 1992 سیگوا کابینه جدید خود را تشکیل داد و طرحهای دولت خود را برای انجام اصلاحات مهم اقتصادی اعلان کرد.
شورای مشورتی موقت نیز متشکل از نمایندگان تمامی گروههای سیاسی بزرگ به جزء حزب کمونیست در راستا ی تلاش دولت برای ایجاد ثبات تأسیس شد. به منظور رفع مشکلات اقتصادی کشور دولت اقدام به برقراری مذاکره با اعضاء سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع در مورد روابط تجاری کرد. اوائل ماه مارس 1992 ادوارد شواردنادزه به گرجستان بازگشت. پس از بازگشت وی شورای نظامی منحل شد و شورای عالی گرجستان قدرت را بدست گرفت و شواردنادزه نیز به ریاست آن انتخاب شد. شورای عالی امور مربوط به قانونگذاری و همچنین امور اجرایی را انجام می داد. شورای مذکور متشکل از 50 عضو از همه گروه ها و سازمانهای سیاسی بزرگ بود که از جمله افراد مهم آن عبارت بودند از: سیگوا، یوسلیانی و کیتوانی.
علی رغم بی ثباتیهای گسترده در وضعیت سیاسی کشور شواردنادزه موفق به برقراری آشتی میان جناحهای مختلف در شورای عالی گرجستان و همچنین دو گروه اصلی نیروی نظامی یعنی گارد ملی و مخدریونی شده بود. جلب حمایت این نیروها برای شواردنادزه به منظور جلوگیری از تلاشهای مکرر گامساخوردیا و طرفدارانش جهت کنترل مجدد قدرت در کشور در اوائل سال 1992 بسیار ضروری و حیاتی بود. ایجاد آشوب و ناآرامی و افزایش آن در نقاط مختلف کشور بویژه در پادگانها و آبخازیا توسط نیروهای طرفدار گامساخوردیا، وضعیت منع عبور و مرور شبانه در تفلیس و دیگر شهرها را در پی داشت. تا آوریل سال 1992 نیروهای دولتی موفق به کنترل مجدد مناطق تحت تصرف شورشیان شدند.
تحکیم تدریجی قدرت شواردنادزه و تلاش وی در بازگرداندن صلح به مناطق منتزع از جمهوری گرجستان به همراه موقعیت بین المللی بالای وی موجبات شناسایی بینالمللی گسترده گرجستان و عضویت این کشور در سازمان ملل در اواخر جولای 1992 را فراهم آورد. در انتخابات مربوط به شورای عالی گرجستان در 11 اکتبر 1992 حدود 75 درصد از افراد واجد شرایط شرکت کردند. از مناطق خودمختار اوستیای جنوبی، منگرلیا و آبخازیا فقط 9 درصد از افراد رأی دهنده شرکت کردند. بیشترین کرسیهای بدست آمده در انتخابات مذکور از آن بلوک صلح مرکزی با 29 کرسی بود. (این بلوک از اعضاء حزب کمونیست سابق و روشنفکران تشکیل شده بود) با این حال، نتیجه مهمتر این انتخابات مربوط می شد به انتخابات رئیس شورای عالی گرجستان که آقای شواردنادزه با کسب بیش از 95 درصد آراء به این مقام برگزیده شد.
اولین اجلاس شورای عالی گرجستان با ترکیب جدید در اوائل نوامبر 1992 تشکیل شد. شورای عالی طی این اجلاس با تصویب قانونی وضعیت قدرت را در گرجستان تعیین کرد. به موجب این قانون رهبری شورا ی عالی اجرایی کشور و ریاست کل ستاد نیروهای مسلح به آقای شواردنادزه به عنوان رئیس شورای عالی گرجستان واگذار شد و شورای عالی گرجستان به عنوان عالیترین مرجع قانونگذار در کشور باقی ماند. این مقررات تا تصویب قانون اساسی جدید از اعتبار برخوردار بودند. به مدت کوتاهی پس از اولین جلسه شورای عالی، تنگیز سیگوا مجدداً به عنوان رئیس شورای وزیران انتخاب شد یکی از مهمترین اهداف دولت جدید، ایجاد ارتش ملی واحد بود. به منظور دستیابی به این هدف، شورای امنیت ملی و شورای دفاع در اوائل 1993 تأسیس شد. شورای دفاع متشکل از 11 نفر بود شواردنادزه به عنوان رئیس و سیگوا یوسلیانی و کیتوانی به عنوان معاونین رئیس انتخاب شدند. تقریباً بلافاصله پس از انتخاب شواردنادزه به مقام ریاست دولت، مخالفت با وی در کابینه شروع شد. در پاسخ به شایعات موجود مبنی بر توطئه کیتوانی برای برکناری شواردنادزه از قدرت، شواردنادزه ضمن انحلال شورای امنیت ملی و شورای دفاع در مه 1993، کیتوانی را از پست وزارت دفاع برکنار کرد. در آگوست سال 1993 پس از رد لایحه بودجه پیشنهادی دولت برای سال 1993، از سوی شورای عالی گرجستان، اعضای شورای وزیران جمعاً استعفای خود را تقدیم مجلس کردند. طی سالهای بعد شواردنادزه شورای وزیران جدیدی را به رهبری اوتارپاتساتسیا، یکی از مقامات رسمی حزب کمونیست پیشین گرجستان تشکیل داد. اواسط سپتامبر سال 1993، شواردنادزه نیز در پاسخ به اتهامات مخالفین که وی را متهم به اتخاذ روش دیکتاتوری در اداره حکومت کردند، استعفاء خود را از رهبری کشور اعلان کرد. با توجه به درخواست مردم شورای عالی گرجستان با اکثریت آراء استعفای وی را رد کرد.
در اواخر سپتامبر 1993، گرجستان با وضعیت خارج از کنترلی چون، بحرانهای فزاینده سیاسی و اقتصادی و شکست نظامی در آبخازیا مواجه شد. موقعیت شواردنادزه نیز با ظهور مجدد زویاد گامساخوردیا در غرب گرجستان متزلزل تر شد، در اوائل اکتبر نیروهای مشورتی رئیس جمهور سابق بندر پوتی واقع در ساحل دریای سیاه و شهر استراتژیک سامتریدیا را اشغال کردند. همزمان با پیشروی سریع رو به رشد نیروهای مشورتی به سمت شرق، شواردنادزه شورای عالی گرجستان را به موافقت با عضویت اضطراری جمهوری گرجستان در سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع به عنوان آخرین شانس نجات کشور تشویق کرد. در اواخر اکتبر تنها یک روز پس از امضاء سند رسمی توسط شواردنادزه در ارتباط با عضویت گرجستان در سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع نیروهای روسی به این کشور اعزام شدند. با کمک نیروهای روسی، نیروهای دولتی گرجستان موفق شدند کلیه مناطق تحت کنترل شورشیان را باز پس گیرند. با مرگ گامساخوردیا در اوائل 1994، نیروهای شورشی طرفدار وی در گرجستان ریشه کن شدند.
ورود رسمی گرجستان به سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع تا اوائل سال 1993 به تأخیر افتاده تا اینکه کشورهای عضو سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع نهایتاً عضویت گرجستان را تصویب کردند. علی رغم برقراری ثبات نسبی در جمهوری گرجستان در ماه نوامبر، شواردنادزه وضعیت برقراری حالت فوقالعاده را تا اوائل سال 1994 تمدید کرد. همچنین در همین زمان شواردنادزه حزب خود را به نام 12 حزب مخالف به، «اتحادیه شهروندان گرجستان» تشکیل داد. در ژانویه سال 1994 دلیل کوتاهی وی در از دست دادن آبخازیا، به وی رأی عدم اعتماد دادند و محدود کردن قدرت رئیس جمهور را تقاضا کردند. در طول سال 1994 شواردنادزه درصدد توقف و جلوگیری از افزایش قتلهای سازمان یافته و فعالیت مافیا در گرجستان برآمد. با اینحال جو ترور و دیگر خشونتهای سیاسی همچنان در سطوح بالا باقی ماند. دولت شواردنادزه بر اثر رقابتهای داخلی بویژه رقابت بین وزرای دفاع و امنیت در حال تحلیل رفتن بود. همزمان با افزایش بی ثباتیهای سیاسی و اقتصادی، مخالفتهای مردمی نسبت به رژیم نیز افزایش می یافت. احزاب مخالف جدید «جبهه نجات ملی» به رهبری سیگوا و کیتوانی تأسیس شد. این احزاب اعاده تمامیت ارضی گرجستان را هدف مهم خود اعلام کرده بودند. در ژوئن 1994 چندین حزب کوچک که ادعا میکردند جانشین حزب کمونیست سابق گرجستان هستند به حزب کمونیست جدید این کشور پیوستند.
با این حال در ماه مه بیش از 30 سازمان سیاسی و اجتماعی شامل رهبران احزاب مختلف با امضاء اعلامیه «اتحاد ملی و آشتی» درصدد بازگرداندن ثبات در کشور برآمدند. در دسامبر 1995، شواردنادزه به راحتی در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی دست یافت و همانگونه که انتظار میرفت در آوریل 2000 مجدداً در این سمت ابقاء شد (اگرچه دو بار در سالهای 1995 و 1998 به جان وی سوء قصد شد).
انتخابات پارلمانی نوامبر 2003 از سوی اغلب ناظران مخدوش اعلام شده و به تظاهرات و راهپیماییهای مخالفت آمیزی دامن زد که رئیس جمهور را وادار به استعفا از سمت خود تا قبل از پایان این ماه ساخت. به دنبال آن، انقلاب مخملی که به نام رز شهرت یافت در 22 نوامبر سال 2003 در گرجستان اتفاق افتاد. نینو بورژانادزه، رئیس مجلس وقت، به عنوان کفیل ریاست جمهوری برگزیده شد. انتخابات ریاست جمهوری ژانویه 2004 به پیروزی چشمگیر کاندیدای اصلی مخالفان، میخائیل ساآکاشویلی، که در زمان شواردنادزه وزارت دادگستری را بر عهده داشت، انجامید. انقلاب رز که با پشتیبانی آمریکا صورت گرفت منجر به برکناری دولت متمایل به روسیه و روی کار آمدن دولت غربگرای میخاییل ساکاشویلی شد، اوضاع سیاسی این کشور دگرگون شد. دولت جدید سیاست دوری از روسیه و نزدیکی به غرب (به ویژه آمریکا) را در پیش گرفت.
همچنین این کشور خواهان عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو شد. به دنبال تغییرات قانون اساسی در ماه فوریه و افزایش اختیارات رئیس جمهور، ساآکاشویلی در ماه مارس همان سال، یعنی پیش از انتخابات جدید پارلمان، به رویارویی با جمهوری خودمختار آجاریا دامن زد و باعث استقرار مجدد مقامات دولت مرکزی در این جمهوری گشت. در این انتخابات ائتلاف ساآکاشویلی دو سوم آراء و 90% از کرسی ها را به خود اختصاص داد.
همچنین در این مدت بر شدت تنشها با اوستیای جنوبی و آبخازیا افزوده گشت و روابط با روسیه رو به تیرگی گذاشت. با افزایش اختلاف با روسیه در سال 2004 بر سر نتایج انتخابات، روابط گرجستان با این کشور وخیمتر شد. از همین زمان بود که تنشها میان ارامنه در گرجستان و دولت مرکزی بر سر تبعیضهای مشاهده شده علیه ارمنیزبانان بالا گرفت.
در ژانویه 2006، انفجار در خط لوله گاز اوستیای شمالی روسیه مانع عرضه گاز طبیعی به گرجستان شده و منجر به وقوع یک بحران انرژی ملی شد؛ چراکه برخی از گرجیها معتقد بودند مهندسی این خط لوله را روسها بر عهده داشتهاند. در فوریه 2006، پارلمان گرجستان از صلح بانان روسی خواست تا اوستیای جنوبی را ترک کرده و جای خود را به نیروهای بینالمللی بدهند؛ این درخواست در همان سال مجدداً تکرار شده و به آبخازیا نیز کشیده شد.
روابط گرجستان با روسیه از زمان استقلال این جمهوری رو به تیرگی گرایید. روسیه همچنان به حفظ سه پایگاه نظامی خود در گرجستان ادامه داد. توافق نامه سال 1999 میان این دو کشور خواستار تعطیلی دو پایگاه در سال 2001 شده بود اما نیرویی که روسها آن را «حافظان صلح» مینامیدند در آبخازیا باقی مانده و جداییطلبان منطقه را مورد حمایت خود قرار می دهد. قرارداد جدیدی در سال 2005 خواستار خروج روسیه از دو پایگاه باقی مانده تا سال 2008 شد.
روسیه گرجستان را متهم به پناه دادن به شورشیان چچنی و حمایت از آنها کرده و مناطق مرزی با چچن را تهدید به حمله نظامی یک جانبه نمود. اما گرجستان و روسیه در اکتبر 2002، موافقت کردند تا جهت ممانعت از عبور چچنیها از مرز آن ها نیروهای گشتی مشترکی را در آنجا مستقر سازند. تنش با آبخازیا بار دیگر در ژوئیه 2006، هنگامی که گرجستان به اجبار شبه نظامیانی را که کنترل کودوری گورج را بر عهده داشتند خلع سلاح کرد، بالا گرفت. در سپتامبر 2006 تعدادی از سیاستمداران مخالف، دستگیر و به توطئه کودتا متهم شدند و چندین مقام روسی و گرجستانی به اتهام جاسوسی دستگیر شدند. این دستگیری روابط سرد میان روسیه و گرجستان را به رویارویی تلخی مبدل ساخت چراکه روسیه تمامی راههای حمل و نقل و محمولههای پستی را به روی گرجستان متوقف کرده و متعاقباً صدها گرجی را به جرم مهاجرت غیر قانونی اخراج کرد. مکالمات شدیدالحنی به ویژه از سوی طرفهای روس مطرح میشد که در نتیجه روسهای دستگیر شده از کشور اخراج گشتند.
در انتخابات محلی اکتبر 2006، حزب جنبش ملی رئیس جمهور قاطعانه به پیروزی دست یافت. در ماه دسامبر با اعلام حمایت دومای روسیه از جداییطلبان آبخازیا و اوستیا تنشها با این کشور ادامه یافت. و شرکت انرژی گازپروم بهای گاز را برای گرجستان افزایش داد؛ این امر گرجستان را بر آن داشت تا به دنبال راه دیگری برای تأمین گاز خود برآید. در همین ماه پارلمان گرجستان لایحهای را به تصویب رساند که طی آن در سال 2008 دوره تصدی نمایندگان مجلس افزایش و دوره ریاست جمهوری کاهش مییافت تا به این صورت هر دو انتخابات را بتوان همزمان برگزار نمود.
در اوایل سال 2007 روابط با روسیه معتدلتر شد، اما حمله آشکار یک (و شاید دو) هواپیما از حریم هوایی روسیه در ماه اوت همین سال بر افزایش تنشها دامن زد؛ هواپیمای اول موشکی را شلیک کرده بود. روسیه گرجستان را به جعل این حادثه متهم کرد اما دو هیئت بین المللی بر ادعای گرجستان مبنی بر نقض حریم هوایی این کشور توسط روسیه صحه گذاشتند.
بالاخره تنش میان روسیه و گرجستان موجب شد در آگوست 2008 همزمان با بازیهای المپیک تابستانی 2008 پکن، ارتش گرجستان برای بازگرداندن اوستیای جنوبی به خاک خود، به این منطقه یورش برد که با واکنش شدید روسیه مواجه شد و مجبور به عقب نشینی شد. اکنون روسیه از معدود کشورهایی است که استقلال دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی را به رسمیت شناخته است و با حضور نیروهای خود در این دو منطقه، عملاً کنترل آنها را در دست دارد[۴].
نیز نگاه کنید به
روسیه معاصر؛ تاریخ معاصر مصر؛ تاریخ معاصر سنگال؛ تاریخ معاصر کوبا؛ دوران معاصر(جمهوری چین)؛ تاریخ دوران معاصر کانادا؛ لبنان معاصر؛ تاریخ معاصر ژاپن؛ تاریخ معاصر ساحل عاج؛ تاریخ معاصر قطر؛ تاریخ معاصر اردن؛ تاریخ معاصر زیمبابوه؛ تاریخ معاصر اوکراین؛ تاریخ معاصر سیرالئون؛ تاریخ معاصر اوکراین؛ تاریخ معاصر سودان؛ تاریخ معاصر مالی؛ تاریخ معاصر تاجیکستان؛ تاریخ معاصر قزاقستان؛ تاريخ معاصر بنگلادش؛ تاريخ معاصر سریلانکا
کتابشناسی
- ↑ امیراحمدیان، بهرام (1383). گرجستان در گذر تاریخ. تهران: نشر و پژوهش شیرازه، ص95.
- ↑ مارشال لانگ، دیوید و بهزادی، رقیه (1372). گرجیها. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه ج.ا.ا، ص85.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام (1383). گرجستان در گذر تاریخ. تهران: نشر و پژوهش شیرازه، ص207.
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص49-57.