هنرهای تجسمی در تایلند
«شعب مختلف صنایع متفرقه و فنون جمیله همه بر محور مذهب دور میزنند. معماری قدیم پایهٔ آن روی معابدی که برای بودا ساختهاند و گنبدها و دیوارهای آن و سفالهای سقف همه از ازمنهٔ قدیم باقی مانده است و شکی نیست که در ابتدا، نفوذ صنایع چینی در آن بسیار بوده است ولی بعد، از معابد هندو نیز تقلید شده است. مجسمهسازی قدیم منحصر به مجسمهٔ بودا بوده است که رفتهرفته این هنر را کامل ساخته است و در دقایق فنی و تکنیک ترقی کرده است، همچنین نقاشی ابتدا منحصر و مخصوص دیوارهای معابد بوده است و روزبهروز ادوار تکامل را پیموده است تا به درجهٔ کمال رسیده است.
صنایع و معماری نوین همه به تقلید از هنرهای ممالک غربی در این کشور محصول قرن نوزدهم به بعد است که در بعضی موارد با هنرهای محلی آمیزش یافته است و صُور بدیع و نمونههای لطیف از آمیزش هنر شرق قدیم با صنعت غرب جدید به وجود آمده است»[۱].
نقاشی
نقاشی سنتی تایلند در دوران آیوتایا منحصر به پردهسازی در درون کاخها و معابد و تصویرگری کتابها بوده است. برای نمایاندن شکوه و زیبایی هرچه بیشتر مفاهیم و اسباب درباری و مذهبی، نقاشی دیواری رشد بسیاری پیدا کرد و به درجات ممتازی رسید. تکنیک نقاشی سنتی به همان شکل در دوران بانکوک نیز ادامه یافت و نقاشیها با اثر رنگهای وارداتی از چین پرمایهتر شد. در میانه سده نوزدهم، با رواج رنگهای شیمیایی، هنرمندان به کشیدن نماهای غربی روی آوردند.
در میان نقاشان معاصر تایلند باید از فواهاری پیتاک (Fua Hariphitak)، چالرم ناکی راکسا (Chalerm Nakiraksa)، سانیت دیسپاندا (Sanit Dispandha) و تاوی نانتاکوانگ (Tawee Nanthakwang) و سیریچای چانسونگ سائن (Sirichai Chansongsaeng) نام برد[۲].
مجسمهسازی
مجسمهسازی در تایلند قدیم منحصر به ساخت مجسمههای بودا بوده است و در این رشته، آثاری پدید آمده است که در ردهٔ بزرگترین آثار هنری بودایی قرار دارد. این هنر در دورهٔ سوخوتای به نقطهٔ اوج خود رسید که بقایای مجسمههای عظیم بودا، نمایانگر آن است. رفتهرفته مجسمهسازان تایلند با توجه به دقت در آناتومی بدن انسان، توانستند ظرافت بیشتری در ساخت مجسمهها به کار برند.
در ۱۹۳۳م، مجسمهساز ایتالیایی به نام «کورادو فروسی» (Corado Feroci)، نخستین مدرسهٔ هنرهای زیبا را در تایلند بنیان گذاشت که ده سال بعد به دانشگاه سیلپاکورن تبدیل شد. او در ۱۹۲۴م برای همکاری با ادارهٔ هنرهای زیبای تایلند به این کشور آمده بود و در آنجا ماندگار شد. و امروزه به نام پدر هنر مدرن تایلند شناخته میشود زیرا موفق شد که تحول مهمی در این رشته در تایلند پدید آورد.
معروفترین مجسمهسازان امروز تایلند که عنوان هنرمند ملی نیز گرفتهاند، عبارتند از:
پیتون مانگ سومبون (Paitoon Muangsoomboon)، چیت ریانپراچا (Chit Rianpracha)، پیمران مولپراموک (Pimran Moolpramook) و نیز خانم میسیم یپین تسویه (Misiem Yip-In-Tsoi) که در تایلند و جهان شهرت بهسزایی دارد[۳].
معماری
معماران بودایی تایلند با تأثیرپذیری از معماری هند و خمر سنتهای خاص خود را در معماری تایلند رواج دادهاند.آنها بر پایهٔ دو اصل شکوه و آرامش، ساختمانهای زیبایی با سقفهای چندلایه پدید آوردهاند که نشاندهندهٔ روح آرام و منش مسالمتجوی تایلندی است. بیشتر خانههای تایلندی چوبی بودند، اما این سنتی است که اینک به گذشته پیوسته است.آثار باقیمانده در معابد تایلندی نشاندهندهٔ خط سیر هنر معماری تایلند است.
آثار تاریخی اوایل دوران سوخوتای نشاندهندهٔ نفوذ معماری خمر در آن دوره است. در معماری خمر ماسهسنگ را برای ساختن درها، پاشنهٔ در و پنجرههای مستطیلی به کار میبردند. حدود سدهٔ دوازدهم، آجر جای ماسهسنگ را برای خانهسازی گرفت. در منطقهٔ جنگلی شمال تایلند برای ساختن معابد، چوب به کار میرفت و صنعتگران محلی در ساخت دکورهای چوبی مهارت فراوانی بهدست آوردند.کاشیها و سرامیکهای نقشدار و شفاف نیز یکی دیگر از دستاوردهای معماری سنتی تایلندی است که بسیاری از معابد دوران سوخاتای را زینت داده است.
تأثیر معماری چینی را میتوان در دکورسازی تزئینی، بهویژه کاربرد قطعات چینی به رنگها و آرایههای گوناگون دید که عالیترین جلوههای هماهنگی را به معماری تایلندی بخشیده است. این هنر در میانهٔ سدهٔ نوزدهم به نقطهٔ اوج خود رسید. دیدنیترین معماری کلاسیک بودایی را میتوان در معبد بودای زمردین، در مجموعهٔ گراند پالاس مشاهده کرد که در هر گوشه و کنار آن زیباترین هنر منبتکاری و دکورسازی جهان نمایان است.
معبد مرمرین بانکوک، نمونهای تمامعیار از معماری بودایی مدرن تایلند است. این معبد در ۱۸۹۹ و در زمان رامای پنجم با سنگهای مرمر سفید ایتالیا ساخته شده است و سقفهای کاشی چندلایه و نارنجیرنگ دارد و امروزه یکی از جاذبههای جهانگردی بانکوک است.
افزون بر جنبههای مذهبی، گونههایی از معماری بومی تایلند در نواحی گوناگون کشور رشد کردکه شاید بهترین و زیباترین نمونههای آن سبکی است که در دشتهای مرکزی کشور به کار رفته است. در این سبک سقفهای شیبدار، دکورهای منبتکاریشده، بهویژه دیوارهای دولایهٔ آن شکوه و برازندگی چشمگیری را به آن میبخشد.
با رواج معماری اروپایی، معماری سنتی تایلند در حدود سال ۱۹۰۰ رو به زوال رفت و صنعتگران قدیم و معماران کارکشتهٔ تایلندی که با تکنیکهای غربی سر سازگاری نداشتند، میدان را خالی کردند و ساخت ساختمانهای سنتی، بهویژه در بانکوک کاهش یافت. از اواخر دههٔ ۱۹۴۰، شاهد رشد فزاینده نفوذ معماری اروپایی در تایلند هستیم؛ معماران مدرن بومی به بهرهگیری از اصول معماری غربی روی آوردند و تکنیکهای غربی را در طرح، اسکلتسازی و کاربری ساختمان به کار گرفتند، به قسمی که آثار مشابه آنها را در هر جای دیگر، بهخصوص در شهرهای بزرگ جهان میتوان دید[۴].
نیز نگاه کنید به
هنرهای تجسمی در افغانستان؛ هنرهای تجسمی در مصر؛ هنرهای تجسمی در سنگال؛ هنرهای تجسمی اردن؛ هنرهای تجسمی کوبا؛ هنرهای تجسمی در بنگلادش
کتابشناسی
- ↑ حکمت، علی اصغر (۱۳۷۹).«سفرنامه برما (میانمار) و سیام (تایلند) با ضمیمه سفرنامه». رهاورد حکمت. ج۲. به کوشش محمد دبیرسیاقی. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،ص.584.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.266.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.266-267.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.267-269.