نهاد خانواده لبنان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۷ توسط Mahdi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

خانواده در میان طوائف لبنان از گذشته‌های دور، نه تنها در روستاها که در شهرها نیز نقش اساسی در زندگی افراد داشته است. علی‌رغم تحولات اجتماعی و اقتصادی و از میان رفتن فئودالیسم و تغییر و تحول در مناسبات اجتماعی، جامعه لبنان همچنان از ویژگی‌های یک جامعه سنت‌گرا و مبتنی بر خانواده برخوردار است و نقش‌ آفرینی وابستگی خانوادگی استمرار دارد.[ii] خانواده برای فرد لبنانی به مثابه جامعه کوچک است؛ همچنان که به طائفه به عنوان جامعه بزرگتر می‌نگرد که حیات اجتماعی او در وابستگی به آن تعریف می‌شود. از نظر یک فرد لبنانی، وجود فرد با خانواده و برای خانواده مفهوم دارد.[۱] وابستگی فرد و خانواده در میان همه طوائف مذهبی لبنان با تفاوت‌هایی، قابل مشاهده است. در نظرسنجی دانشگاه قدیس یوسف بیروت که در سال 2004 انجام شده است، 97/6% افراد، وابستگی به خانواده را مورد تأکید قرار داده‌اند.[۲]

در عین حال از اوایل قرن بیستم، نهاد خانوده تحت تأثیر تغییر و تحولات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی قرار داشته است. در گذشته به دلیل حاکمیت سنت‌های اجتماعی و وابستگی بیشتر دختر و پسر به خانواده، دوام زندگی زوجین طولانی و نهاد خانواده دارای استحکام بیشتر بود. از نیمه‌های قرن نوزدهم و تحت تأثیر امواج فرهنگی غرب و در پی تغییر و تحول در مناسبات اجتماعی و کمرنگ شدن بسیاری از سنت‌های اجتماعی، نهاد خانواده نیز استحکام پیشین را از دست داده است.

علی‌رغم تحولات فرهنگی اجتماعی در طول دو سده گذشته، خشونت‌های خانوادگی در این کشور واقعیتی غیرقابل انکار است. این مسئله که در گذشته چندان آشکار نبود امروز به عنوان یک معضل اجتماعی به‌شمار می‌رود؛ به ویژه آن که برای حمایت از حقوق خانواده، قانون خاصی نیز وجود ندارد که دلیل آن می‌تواند تفاوت‌های فرهنگی اجتماعی طوائف هجده گانه در این کشور باشد. اختلافات خانوادگی و موارد حقوقی در این خصوص نیز معمولاً از طریق محاکم مذهبی و مراجع حقوقی درون هر طائفه مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

مسئله ازدواج درون طائفه‌ای هر چند در میان طائفه درزی از شدت و تأکید بیشتری برخوردار است، در میان دیگر طوائف نیز مرسوم است. ازدواج میان پیروان مذاهب وابسته به یک دین نیز به سختی امکان‌پذیر است؛ به ویژه آن که ثبت رسمی ازدواج بایستی در محاکم رسمی هر طائفه مذهبی انجام می‌شود. طی چند دهه اخیر افراد و یا خانواده‌هایی که به هر دلیل می‌خواهند خارج از این سنت‌ها عمل کنند با سفر به یکی از کشورها و عمدتاً کشورهای اروپایی، اقدام به ثبت ازدواج می‌کنند. از آنجا که دولت لبنان ازدواج‌های ثبت شده در خارج را به رسمیت می‌شناسد، اینگونه ازدواج‌ها نسبتاً رو به افزایش گذاشته است. مسئله ازدواج مدنی (غیرطائفه‌ای ) از جمله مسائل مورد بحث و مناقشه در محافل اجتماعی و مطبوعاتی این کشور در سال‌های پس از استقلال تاکنون بوده است. در حالی که حامیان ازدواج مدنی آن را هماهنگ با میثاق طوائف ملی و گامی مهم در جهت لغو طائفه‌گرایی قلمداد می‌کردند، مخالفان، اعم از مسلمانان و مسیحیان، هدف آن را نه الغاء طائفه‌گرایی که زمینه‌ساز تضعیف فرهنگ و آموزه‌های دینی عنوان می‌کردند.

در سال 1998 در دوره ریاست جمهوری الیاس هراوی لایحه‌ای با هدف قانون کردن ازدواج مدنی اختیاری در هیئت دولت به تصویب رسید که اوج‌گیری مخالفت‌ها به ویژه از سوی رهبران دینی، مانع از ارائه آن به مجلس نمایندگان شد.

از نظر آماری بین سال‌های 2000 تا 2010 به طور متوسط، سالانه 34093 مورد ازدواج ثبت شده است و میزان ازدواج‌های ثبت شده در سال 2010، 41758 مورد بوده است. در همین دوره، متوسط سالانه طلاق‌های ثبت شده 4927 مورد و طلاق‌های ثبت شده در سال 2010، 5879 مورد بوده است؛ در حالی که این رقم در سال 2000، 4282 مورد به ثبت رسیده است. همچنین برآوردها نشان می‌دهد که متوسط جمعیت یک خانواده لبنانی 4 نفر است و 82% از سرپرستان، دارای تحصیلات دانشگاهی و تمام اعضای 76% از خانواده‌ها باسوادند.[۳][۴]

نیز نگاه کنید به

نهاد خانواده ژاپن؛ نهاد خانواده روسیه؛ نهاد خانواده کانادا؛ نهاد خانواده کوبا؛ نهاد خانواده در مصر؛ نهاد خانواده تونس؛ نهاد خانواده افغانستان؛ نهاد خانواده سنگال؛ نهاد خانواده فرانسه؛ نهاد خانواده در مالی؛ نهاد خانواده سوریه؛ نهاد خانواده سودان؛ نهاد خانواده ساحل عاج؛ نهاد خانواده زیمبابوه؛ نهاد خانواده اوکراین؛ نهاد خانواده اسپانیا؛ نهاد خانواده در اردن؛ نهاد خانواده اتیوپی؛ نهاد خانواده سیرالئون؛ نهاد خانواده قطر؛ نهاد خانواده سریلانکا؛ نهاد خانواده بنگلادش؛ نهاد خانواده قزاقستان؛ نهاد خانواده تایلند

پاورقی

[i]برخی نویسندگان و پژوهشگران به جای این عنوان از فرقه های مذهبی و یا جوامع مذهبی استفاده می کنند. ازآنجا که در ادبیات سیاسی لبنان،عموماَ از عنوان طائفه مذهبی استفاده می شود،دراین کتاب نیزهمین عنوان به کار رفته است.

کتابشناسی

  1. ضاهر، مسعود. (1984). تاریخ لبنان الاجتماعي. الطبعة الثانية. بيروت: دار المطبوعات الشرقية، ص. 226.
  2. برنامج الأمم المتحدة الإنمائي لبنان. (2009). التقرير الوطني للتمية البشرية في لبنان (2008-2009). ص. ۱۷۴.
  3. ادارة الاحصاء المركزي. (2012). SIF-2 گزارش‌های اداره مرکزی آمار لبنان.
  4. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 106_109.