ساختار سیاسی ژاپن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۷ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

طبق قانون اساسی ۱۹۴۷، نظام سیاسی ژاپن یک سلطنت مشروطه پارلمانی می‌باشد. این قانون اساسی بر اساس سه اصل و هدف بزرگ احترام به حقوق اساسی بشر، مردم سالاری و صلح طلبی تدوین شد. نهادهای اصلی این نظام سیاسی، امپراتور، مجلس شورای ملی، کابینه و قوه قضاییه هستند.

امپراتور جینمو
امپراتور جینمو، برگرفته از سایت thefamouspeople، قابل بازیابی از https://www.thefamouspeople.com/profiles/emperor-jimmu-34090.php

امپراتور

در افسانه‌های ژاپنی آمده است که اولین امپراتور ژاپن، امپراتور جینمو (神武天皇/Jinmu Tennō (711-585 BC)) بود که سال ۶۶۰ پیش از میلاد مسیح این مقام سیاسی را تاسیس کرد. همه امپراتورهای ژاپن تا هیروهیتو (裕仁/Hirohito) (۱۹۰۱-۱۹۸۹)، خود را از تبار ایزدبانوی خورشید و نیز خود را ایزدی می‌دانستند که به شکل انسان در این جهان ظاهر شده است (現人神/Arahitogami). بنابراین مشروعیت مُلک و سیاست از نهاد امپراتوری منبعث می‌شد. جایگاه امپراتوری بیش از آنکه مبتنی بر اقتدار سیاسی باشد، برگرفته از وجهه ملکوتی آن بوده است. امپراتور جلوه مرکزی آموزه‌های شینتو است. از آنجا که قدرت سیاسی فرع بر الوهیت امپراتور است، امپراتور برای جذب پیروان شینتو ملزم به گسترش دستگاه سیاسی نبوده است. امپراتور شخصیتی الهی بود با مریدان بسیار که در امور سیاست دخالت نمی‌کرد، اما سیاستمداران برای تشکیل حکومت از او رخصت می‌طلبیدند.

سخن گفتن درباره قدرت واقعی امپراتور از زمان تخت نشینی امپراتور میجی در ۱۸۶۸ تا تسلیم امپراتوری ژاپن مقابل متفقین در ۱۹۴۵ و نقش وی در تصمیم‌گیری‌ها دشوار است. امپراتور از یک سو، طبق قانون اساسی منشاء حاکمیت بود و از سوی دیگر مسئولیت اداره کشور را به دولت وا می‌نهاد.[۱] عوام از اندرون قصر بی خبر بودند، صدا و تصویر وی را هرگز نمی‌شنیدند و هیبتش را از نزدیک نمی‌دیدند. به بیان ساده‌تر، ارتباط امپراتور با مردم، حتی با نیروهای نظامی همیشه با واسطه صورت می‌گرفت. تنها پس از تسلیم بی قید و شرط ژاپن در مقابل متفقین بود که یک امپراتور برای اولین بار از طریق رادیو با مردم سخن گفت و ضمنا پایان جنگ را اعلام نمود.[۲] وی در سخنرانی تبریک سال نو ۱۹۴۶ بطور رسمی از مقام الوهیت تبری جست.[۳] به این ترتیب نهاد امپراتوری وارد مرحله تازه‌ای شد. مقدمه قانون اساسی ۱۹۴۷ که توسط یک گروه آمریکایی تنظیم و در مجلس شورای ملی تصویب شد، کمتر شباهتی به قانون اساسی میجی دارد؛ نشانی از آن اوصاف پرطمطراق امپراتور و خاندان اصیل امپراتوری و حکومت جاودانه آن وجود ندارد.[۴] مطابق قانون اساسی ۱۹۴۷، امپراتور در نقش رییس کشور قرار می‌گیرد وقدرت وی در چارچوب قانون اساسی محدود می‌شود.[۱]

اصول اول تا هشتم قانون اساسی ژاپن درباره امپراتور است. امپراتور نماد دولت و وحدت ملت است و جایگاه امپراتور مرهون اراده ملت است. مقام امپراتوری موروثی است و مطابق با قانون خاندان سلطنتی مصوب مجلس شورای ملی از شخصی به شخص بعدی منتقل می‌شود. جایگاه نیابت سلطنت نیز در قانون اساسیگنجانده شده است تا در شرایط اضطراری وظایف امپراتور را به عهده بگیرد. ممنوعیت دخالت امپراتور در کار حکومت به صراحت در اصل چهارم قانون اساسی ذکر شده است. مهمترین وظایف امپراتور، انتصاب نخست وزیر به توصیه مجلس شورای ملی و انتصاب قاضی‌القضات به توصیه کابینه می‌باشند. سایر کارهای دولتی امپراتور که همچنان به توصیه و تایید کابینه و به نام ملت صورت می‌گیرد، در حقیقت امور تشریفاتی هستند.

این امور اعم هستند از توشیح متمم‌های قانون اساسی، قوانین، فرامین کابینه و معاهدات، احضار مجلس شورای ملی، انحلال مجلس نمایندگان، اعلان برگزاری مجدد انتخابات سراسری مجلس شورای ملی، تایید انتصاب یا عزل وزرای دولت و هر مقام دیگر مطابق با قانون، پذیرش اعتبارنامه سفرای خارجی، تایید عفو عمومی یا ویژه، تاخیر و تخفیف مجازات و اعاده حق، اعطای نشان‌های دولتی، تایید اسناد دیپلماتیک مطابق قانون و اجرای مراسم تشریفاتی[۵][۶].

نیز نگاه کنید به

ساختار سیاسی تایلند؛ ساختار سیاسی کانادا؛ ساختار سیاسی روسیه؛ ساختار سیاسی افغانستان؛ ساختار سیاسی تونس؛ ساختار سیاسی کوبا؛ ساختار سیاسی لبنان؛ نظام سیاسی مصر؛ ساختار سیاسی و نام رسمی کشور چین؛ ساختار نظام سیاسی سنگال؛ ساختار سیاسی آرژانتین؛ ساختار سیاسی فرانسه؛ ساختار سیاسی اسپانیا؛ ساختار سیاسی مالی؛ ساختار سیاسی سودان؛ ساختار سیاسی قطر؛ ساختار سیاسی اردن؛ ساختار سیاسی زیمبابوه؛ ساختار سیاسی سیرالئون؛ ساختار سیاسی اتیوپی؛ ساختار سیاسی بنگلادش؛ ساختار سیاسی تاجیکستان؛ ساختار سیاسی قزاقستان؛ ساختار سیاسی امارات متحده عربی

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کانسکی (2018). ص111.
  2. دوور (1999). ص374.
  3. هیروهیتو (2010).
  4. کادِس (1989). ص231.
  5. The Constitution of Japan. (2001). Retrieved March 2021, from Prime Minister of Japan and His Cabinet: https://japan.kantei.go.jp/constitution_and_government_of_japan/constitution_e.html
  6. نورانی، حسین (1402). سیاست و حکومت در ژاپن. در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 107- 116.