تصوف در اسپانیا
مورخان ورود اندیشه های حکمی به سرزمین اندلس را با حضور چهرههای سرشناس در عرصه عرفان و فلسفه یاد میکنند. این شخصیت، محمد بن عبدالله بن مسَّره جبلی قرطبی (269-319 هجری قمری، 883-931 میلادی) متفکر و عارف اندلسی است که در زمان حکومت والی بنی امیه، عبدالرحمن بن حکم در شهر قرطبه متولد شد. وی مکتبی را در دامنه کوههای قرطبه با شاگردانی اندک تأسیس نمود که بذرهای اندیشه عرفانی و حکمی در سرزمینهای غربی جهان اسلام بی شک در دامان این مکتب پرورانده شده است. مکتبی که آراء بنیانگذارش تا مدتها در خفا آموزش داده میشد. منبع فکری که نمیتوان به عنوان عاملی تاثیرگذار بر تفکر عرفانی اسپانیای مسلمان از نظر دور داشت، تصوف و عرفان ایرانی است.
در اواخر قرن دوم هجری یک جنبش عرفانی پربار در اندلس به راه افتاد و در پی آن خانقاههایی به وجود آمدند تا کانونی برای شکل گیری عرفان اندلسی مهیا شود. این گروه همواره مورد احترام مردم زمانۀ خود بودند و به آنها لقب الصوفی داده میشد. اولین کسی که این عنوان را گرفت شخصی معاصر ابن مسَّرَه به نام عبدالله ابن نصر القرطبی بود. در همین دوران اولین رساله درباب تصوف به قلم "یمان بن رزق" با عنوان الزاهد به رشته تحریر در آمد اما توسط فقیه آن زمان احمدبن خالد انتشار آن متوقف شد. در کنار تصوف ایرانی که فضای چند وجهی اندلس را برای شکل گیری جریان خاصی از اندیشه را در غرب عالم اسلام شکل بخشید، اندیشه شیعی در پی چند قیام در حیات سیاسی و فکری جامعه اندلس تأثیر عمیق خود را بر حلقههای علمی و فکری از جمله اندیشههای "ابن مسَّرَه" و مکتبش بر جای گذاشت.
«شیعیان امامی در شرق جهان اسلام با قایل شدن به ظهور منجی منتَظَر به لحاظ سیاسی، وحدت سیاسی و عنصری دستگاه خلافت اموی در زمان امیرعبدالله را دچار انفکاک کردند و فاطمیون از این فرصت و انقلابهایی که در اندلس روی داد جهت تبلیغ آرا و عقاید خود بهره جستند» .
به این ترتیب باطنیگری، عامل تأثیرگذار دیگری بود که شاکله فکری ابنمسَّرَه را سامان بخشید. در چنین فضایی ابنمسَّرَه با تأسی اندیشههای شرق جهان اسلام، نظام عرفانی را در قرون هشتم و نهم میلادی بنیان نهاد که به تنهایی توانست پرچم اندیشههای عرفانی مغرب زمین را به برافراشته نگاه دارد. تداوم روح عرفانی مکتب ابن مسَّرَه منجر به شکلگیری مکتب المریا شد. با ظهور این مکتب در سراسر منطقه اندلس که اصول باطنی رواج داشت، آرا امپدکلس نیز با تغییرات محتوایی، منادی الهیات نبوی شد. مرکز عرفای سلسلۀ ابن مسَّرَه در بجانه (پچینا) مرکز قرطبه (کوردوبا) بود. این مرکز اولین محل اجتماع صوفیانه در اندلس و این مکتب نخستین جمعیت صوفیانه سرزمین اسپانیای مسلمان محسوب میشود. شهر مریه در دوران مرابطین نیز مرکز مهم تصوف در اندلس بود. اهمیت این شهر در حرکت علمی که در سرزمین اندلس به راه افتاد بسیار چشمگیر و در خورتوجه است به گونه ای که بسیاری از بزرگان علم، تفکر و عرفان اسلامی در این دوره و این شهر میزیستند. یکی از نوابغ صوفیه در آن زمان در این شهر میزیست او کسی جز ابوالعباس بن العریف نیست. وی که در آغاز بافندگی پارچه را پیشه ساخته بود دریافت که روحیۀ وی صرفاً با علوم دینی سازگار است، درنتیجه با ترک این حرفه نزد علی بن حسن برجینی در مریه و قاسم بن خناس در قرطبه قرائت قرآن آموخت. طریقت صوفیانۀ وی به وضوح متاثر از طریقت شاذلیه و به ویژه مذهب ابن عبادالرندی بود. وی طریقت جدیدی بر مبنای طریقت ابن مسَّرَه به وجود آورد. شهر المریه مرکزی برای این صوفیان شد بدین ترتیب افکار ابن مسَّرَه و غزالی و مخصوصا کتاب احیاءعلوم الدین وی محل اقبال و توجه محافل عرفانی آن شهر شد؛ اما در سال 503 دومین امیر مرابطی به فتوای فقیه مالکی قرطبه احیاء العلوم غزالی را از سراسر مغرب و اندلس جمع آوری کرد و سوزاند. آراء عرفانی ابنمسَّرَه و مکتب عرفانی وی (المریه) فضای مناسبی را برای حضور ابن عربی فراهم ساخت. وی که در میان عرفا به شیخ اکبر نامدار شد بر این اعتقاد است که دستیابی به سرچشمه حکمت الهی نه از طریق عقل و بحث نظری بلکه ذوق و کشف قلبی معرفت حاصل میشود. ادواردبراون میگوید:
«هیچ متصوف اسلامی مگر جلال الدین بلخی در اشتهار و نفوذ وپرباری و پیچیدگی بیان بر شیخ محی الدین برتری نداشته است.»
تعلیمات وکلمات قصار او یگانه منبع پر ارزش الهام عملی صوفیان وحدتگرای، که پس از او در کشورهای عربی زبان و یا ایران به وجود آمدند، به شمار رفته است. در خارج از عالم اسلامی شهرت و نفوذ ابن عربی در فلاسفه و متصوفان مسیحی قرون وسطی مؤثر افتاده است. آثار لولی(Lully)و دانته علایم این نفوذ را مینمایانند و این چیزی است که مورد تأیید پالاثیو(Palacio) میباشد. ابن عربی مؤسس فرقهی وجودیه بود؛ این فرقه نظریه تجلی یاصدور الاهی را تعلیم میکرد. از دیگر صوفیان مهم این دوره میتوان به عبدالحق ابن سبعین متولد منطقه رقوطه اشاره نمود که شوشتری شاعر معروف آندالوسی از جانشینان اوست[۱].
صوفیان اسپانیا: ابوالعباس احمد بن جعفر الخزرجی السبتی، ابو میدان کانتیانی، ابو عباس بن عریف، ابو عباس المرسی، ابو حکیم بن برایان، ابو مروان یوهانسی، ابن عربی، شوشتری، ابن المارا، ابن سبعین، ابو اسحاق بلافیقی، ابو جعفر کوچی، ابن عباد، ابو جعفر سی دی بونو ، ابن خمیس، ابن مسرّه، ابن القلیب، الخراط[۲].
در حال حاضر دو طریقت نقشبندیه و نعمت اللهی در اسپانیا رواج دارد. تاریخ فرقه نقشبندیه، به اوائل قرنهای اسلامی برمیگردد و در طول سدههای گوناگون، نام آن تغییر یافته است. دنباله فرقه «خواجگان» است و طریقتی است منسوب به خواجه بهاءالدین محمد بن محمد اویسی بخاری مشهور به شاه نقش بند. این طرقت دارای دوازده مرکز در نقاط مختلف اسپانیاست. سلسله نعمت اللهی منسوب به سید نورالدین شاه نعمت الله ولی است. شاه نعمت الله ولی فرزند میر عبدالله در ۷۳۰ هجری در حلب متولد شد و در ۸۳۴ هجری در گذشت و مزارش در ماهان کرمان است. مزار شاه نعمت الله ولی از زیارتگاههای مهم اهل عرفان در ایران است. پهنه فعالیت های این سلسله تحت زعامت دکتر جواد نوربخش، پیر قبلی این سلسله (متوفی به سال ۲۰۰۸ میلادی) در دهه ۱۹۷۰ میلادی به امریکا و اروپا گسترش یافت. طریقت نعمت اللهی دو مرکز در مادرید و کوردوبا دارد[۳][۴].
نیز نگاه کنید به
صوفیان مصر؛ تصوف در تونس؛ تصوف در افغانستان؛ تصوف در سنگال؛ تصوف در اردن؛ تصوف در قطر؛ تصوف در سوریه؛ تصوف در بنگلادش؛ تصوف در تاجیکستان؛ تصوف در قزاقستان؛ تصوف در روسیه
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از http://akrambakhshi.blogfa.com/
- ↑ برگرفته از https://es.wikipedia.org/wiki/Islam_en_Espa%C3%B1a#Personalidades_musulmanas_actuales_en_Espa
- ↑ برگرفته از https://mascvuex.unex.es/cerrado/
- ↑ فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)