تصوف در افغانستان

از دانشنامه ملل

تصوف از جنبه‌های مهم فرهنگ اسلامی و از دستاوردهای معنوی اسلام برای جستجوی حقیقت است.

«هدف در تصوف، وصل به خداوند، یعنی عشق به حق است که عبارت است از انحلال من در بی‌نهایت الهی».[۱]

اولین نشانه‌های تصوف اسلامی در قرن چهارم هجری، در خراسان و سرزمین امروز افغانستان، مشاهده شد. خانقاه‌هایی در هرات و نیشابور پدید آمد و پیران و مشایخ آن دیار به‌تدریج مشهور شدند.

تصوف از زمان حمله مغول به بعد، رشد بیشتری پیدا کرد و فرقه‌ها و دسته‌های صوفیه یکی پس از دیگری شکل‌گرفتند؛ به‌نحوی‌که در قرن هفتم هجری، نخستین مکتب صوفی توسط شیخ شهاب‌الدین سهروردی بنیان گرفت و در قرون بعد فرق مختلف، مانند نعمت الهی، قادری، نقشبندی، چشتی و کبرویه (توسط شیخ نجم‌الدین کبری در خیوه) پیدا شدند و هریک پیروانی پیدا کردند. خواجه عبدالله انصاری، مولوی، علی الهجویری، حکیم سیانی، جامی و... از جمله صوفیان بزرگ بودند.

تصوف در افغانستان عمدتا در سه فرقه نقشبندیه، قادریه، چشتیه و مقداری هم سهروردیه متجلی شد که همگی پیرو مذهب تسنن‌اند. در میان شیعیان گرایش‌های صوفی وجود ندارد. تصوف در افغانستان حقیقتی پویا و زنده است و در میان طبقات مختلف مردم، به‌ویژه در شهرها نفوذ بسیاری دارند و رؤسا و رهبران آن از احترام زیادی در بین مردم برخوردارند.کابل و هرات از مهم‌ترین مراکز تصوف بوده‌اند و شمال و جنوب کشور هم متأثر از تصوف بوده است، قادریه به رهبری خاندان گیلانی و نقشبندیه به رهبری خاندان مجددی در کابل، بلخ، هرات و جاهای دیگر حضور فعال و در جهاد نیز نقش بارز و مؤثری داشتند. فرق صوفی جنوب کشور بیشتر قادری و نقشبندی هستند؛ ولی در شمال کشور نقشبندی و عده‌ای نیز چشتی هستند، به‌ویژه در هرات، پیروان قادریه، سهروردیه و قوسیه نیز دیده می‌شوند. صوفی‌گری در اکثر مناطق افغانستان، به‌جز نورستان و غرب بدخشان، نفوذ داشته است. در میان احزاب و گروه‌های جهادی، پایه‌های تصوف بیشتر در زیر چتر سه گروه حرکت انقلاب اسلامی به رهبری مولوی محمد نبی محمدی، محاذ ملی به رهبری پیر سید احمد گیلانی (رهبر فرقه قادریه) و جبهه ملی نجات به رهبری صبغت‌الله مجددی (رهبر فرقه نقشبندیه) قرار داشته است. مجددی،گیلانی، مولوی محمد نبی محمدی و یونس خالص از جمله رهبران صوفی در افغانستان بوده‌اند.

رهبران فرق صوفیه القابی، مانند پیر، ایشان، مولوی و خلیفه دارند. پیر، که رواج زیادی هم دارد، کلمه‌ای فارسی است و در ادبیات صوفیگری معنایی نمادین پیداکرده و به مفهوم پیشوا یا معلم معنوی است.[۲]

نیز نگاه کنید به

صوفیان مصر؛ تصوف در تونس؛ تصوف در سنگال؛ تصوف در اسپانیا؛ تصوف در اردن؛ تصوف در قطر؛ تصوف در سوریه؛ تصوف در بنگلادش؛ تصوف در تاجیکستان؛ تصوف در قزاقستان؛ تصوف در روسیه

کتابشناسی

  1. برهانی، محمدجواد (138). نقش اسلام در دگرگونی اجتماعی با تأکید بر افغانستان معاصر. تهران: انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۳۱۲.
  2. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 165-167.