ساختار و گرایشهای قومی و هویتی در اقلیم کردستان عراق
کردها ساکنان بومی سرزمینشان هستند و سرآغاز مشخصی در مورد تاریخ و خاستگاههای کردی در دست نیست. در دوران مدرن کردها به عنوان یک گروه قومی، محصول نهایی هزاران سال تحولاند که از قبایلی همچون گوتی، کورتی، ماد، مارد، کردوچی، گوردیان، ادیانیان، زبله و خالدی و مهاجرت قبایل هند و اروپایی به منطقه کوهستانی زاگرس در حدود چهار هزار سال پیش سرمنشاء میگیرند. از هنگامی که عربها در قرن هفتم پس از میلاد بر منطقه بین النهرین سیطره یافتند، واژه کرد برای توصیف مردمان عشیرهای که در این منطقه میزیستند بهکار برده میشد. اصطلاح کردستان به معنای سرزمین کردها در قرن دوازدهم مطرح شد. کردستان اگرچه در برخی نقشهها از قرن شانزدهم به بعد پدیدار شده است، اما مرزهای ثابتی ندارد و ادعاهای سازمانها، گروهها و افراد مختلف نسبت به قلمروی این سرزمین متفاوت است. در شرایط کنونی بیشترین تعداد کردها در ترکیه هستند، اما در عراق بیشترین سهم از کل جمعیت را دارا هستند[۱].
تنوع قومی و مذهبی در کردستان عراق
منطقه کردستان عراق به دلیل سطح بالای تحمل قومی و مذهبی، به خانهای برای گروههای مختلف قومی و مذهبی تبدیل شده است. این تنوع قومی و مذهبی یکی از ویژگیهای بارز این منطقه است. به لحاظ تنوع قومی کردها بزرگترین گروه قومی در منطقه کردستان عراق هستند و اکثریت جمعیت این منطقه را تشکیل میدهند. آنها به زبان کردی صحبت میکنند و عمدتاً مسلمان سنی هستند. ترکمنها یکی از مهمترین اقلیتهای قومی در منطقه کردستان هستند. آنها به زبان ترکی صحبت میکنند و عمدتاً مسلمان (هم سنی و هم شیعه) هستند. ترکمنها به ویژه در شهر کرکوک حضور پررنگی دارند. عربها نیز بخشی از جمعیت منطقه کردستان را تشکیل میدهند. آنها به زبان عربی صحبت میکنند و عمدتاً مسلمان (سنی و شیعه) هستند. حضور عربها در مناطق جنوبی و برخی از مناطق مورد مناقشه بیشتر است. ارمنیها یکی از اقلیتهای کوچکتر در منطقه کردستان هستند. آنها به زبان ارمنی صحبت میکنند و عمدتاً مسیحی هستند. کلدانیها، آشوریها و سریانیها نیز از اقلیتهای قومی مهم در منطقه کردستان هستند. آنها به زبانهای آرامی صحبت میکنند و عمدتاً مسیحی هستند. این گروهها به دلیل تاریخ و فرهنگ غنیشان از اهمیت ویژهای برخوردارند[۲].
به لحاظ مذهبی اکثریت مسلمانان در منطقه کردستان سنی هستند و کردها بخش عمدهای از این جمعیت را تشکیل میدهند. شیعیان نیز بخشی از جمعیت مسلمان منطقه کردستان را تشکیل میدهند و عمدتاً در میان ترکمنها و عربها یافت میشوند. ایزدیها یکی از مهمترین اقلیتهای مذهبی در منطقه کردستان هستند و بیشتر در منطقه سنجار و دهوک زندگی میکنند. آنها پیرو دین ایزدی هستند که ترکیبی از عناصر مذهبی مختلف است. دین آنها ترکیبی از باورهای زرتشتی، اسلامی، مسیحی و باستانی است. ایزدیها به دلیل آزار و اذیتهای تاریخی شان از اهمیت ویژهای برخوردارند. در طول تاریخ، ایزدیها بارها مورد آزار و نسلکشی قرار گرفتهاند، از جمله حمله داعش در سال 2014 باعث مهاجرت و کشتار گسترده آنها شد[۳].
کاکاییها نیز یکی از اقلیتهای مذهبی کوچکتر در منطقه کردستان هستند. آنها پیرو دین کاکایی هستند که ترکیبی از عناصر مذهبی مختلف است. مسیحیان در منطقه کردستان شامل ارمنیها، کلدانیها، آشوریها و سریانیها میشوند. آنها به کلیساهای مختلف تعلق دارند و به زبانهای مختلفی صحبت میکنند. زرتشتیها و منداییها نیز از اقلیتهای مذهبی کوچکتر در منطقه کردستان هستند. زرتشتیها پیرو دین زرتشتی هستند و منداییها پیرو دین مندایی هستند. اهل حق (یارسانیها) در مناطق مرزی عراق و ایران ساکن هستند و اعتقاداتشان ترکیبی از تصوف، تشیع و آیینهای باستانی ایرانی است. آنها معمولاً در میان شیعیان کرد قرار میگیرند و باورهای خاص خود را دارند[۲].
کردهای فیلی در مناطق شرقی و شمال شرقی عراق به خصوص استان دیاله و شهرهای خانقین، مندلی، مقدادیه، بدره، زرباطیه، کوت، حصان، عزیزیه، حی نعمانیه، بعقوبه، علی شرقی، علی غربی، شیخ سعد، کوفه، بصره و عماره سکونت دارند. تعدادی از آنها نیز در دهههای احیر به تدریج در بغداد ساکن شدهاند. در چند دهه اخیر با تشکیل اقلیم کردستان عراق و حاکمیت آن بر منطقه خانقین، عملا مناطق کردهای فیلی تجزیه شد و خانقین تحت حاکمیت اقلیم کردستان و مندلی، بدره و برخی دیگر از مناطق و شهرهای فیلی نشین تحت حاکمیت دولت عراق قرار گرفته است[۴].
بعد از سقوط حکومت بعث مزایای مختلفی برای کردهای فیلی فراهم شد که مهمترین آنها پذیرفته شدن مجدد آنها در جامعه عراق بود. در دوره بعث بسیاری از کردهای فیلی فاقد شناسنامه بودند و شهروند درجه دوم محسوب میشدند. تعدادی دیگر از آنها نیز به بهانه ایرانی بودن پس از سلب تابعیت و مالکیت توسط حکومت بعث از کشور اخراج شدند. بنابراین سقوط حکومت بعث فرصتی را برای آنان فراهم نمود تا به دنبال بازیابی هویت و جایگاهشان در عراق جدید باشند. با این حال چالشهایی مانند جدایی سرزمینی کردهای فیلی بین اقلیم و دولت مرکزی و نگاه اقلیم به آنها به عنوان شهروند درجه دو معضلات جدیدی را برای آنها ایجاد کرده است[۵].
هویت ملی کردی
هویت و ناسیونالیسم قومی کرد به نوعی علت وجودی حکومت اقلیم کردستان محسوب میشود؛ به این معنا که این حکومت برای حفظ موجودیت خود و رویارویی با چالشهای درونی و بیرونی مجبور است بر تمایلات و ارزشهای قوم کرد تاکید و تکیه کند. در طول دو دهه گذشته در همه نواحی کردنشین کشورهای منطقه، جریانهای هویتگرای کردی فعال شدهاند و کم و بیش بر یکدیگر تاثیر گذاشتهاند. با دستیابی به خودمختاری در منطقه کردستان عراق، این منطقه برای حفظ موجودیت خود به تقویت مستمر هویت کُردی نیاز دارد. طبیعی است که این موضوع موجب تقویت مستمر جریان هویتگرای کُردی و افزایش اعتماد به نفس حاملان این اندیشه در نواحی مشابه میشود. معنای هویت ملی کُرد را میتوان بهصورت یک فرهنگ مشترک، زبان، قلمرو، مجموعهای از نمادها، حافظه و تجربه و آرزوهای سیاسی آینده ترسیم کرد. بر این اساس، گروههای کُرد از گروههای عرب، فارس و ترک متمایز میشوند، حتی اگر احساسات مذهبی و ایدئولوژیک آنها در موارد خاصی همپوشانی داشته باشد[۶].
هویت ملی کردها بر پایه عناصر فرهنگی، تاریخی، زبانی، سرزمینی و سیاسی شکل گرفته است. کردها یکی از بزرگترین اقوام بدون کشور در جهان هستند که در عراق، ایران، ترکیه و سوریه زندگی میکنند. مفهوم "کردایتی"( Kurdayati)، که به معنای آگاهی قومی کردی است، شامل فرهنگ مشترک، زبان، سرزمین تاریخی، خاطرات ملی و آرمانهای سیاسی میشود. این هویت تحت تأثیر سرکوبهای تاریخی، سیاستهای همگونسازی، مقاومت مسلحانه و تحولات مدرن قرار داشته است. کردها در طول قرن بیستم و بهویژه در دوران رژیم بعث عراق تحت فشار شدید قرار گرفتند. حکومت صدام حسین تلاش کرد تا هویت کردی را از بین ببرد و در این راستا به سیاستها و اقدامات متعددی مبادرت کرد که از جمله عبارت بودند از:
- ممنوعیت زبان کردی در مدارس و رسانهها؛
- سیاستهای اجباری عربیسازی و تغییر بافت جمعیتی مناطق کردنشین و؛
- حملات نظامی و سرکوب شورشهای کردی.
ناسیونالیسم کردی در واکنش به این سرکوبها تقویت شد و به جنبشهای خودمختاری و استقلالطلبانه تبدیل شد. رویدادهایی مانند نسلکشی انفال (۱۹۸۶-۱۹۸۹) و بمباران شیمیایی حلبچه (۱۹۸۸) به عنوان نقاط عطف تاریخی در حافظه جمعی کردها شناخته میشوند[۷].
حافظه تاریخی نقش مهمی در تقویت هویت ملی کردهای عراق داشته است. حافظه تاریخی کردها به شدت تحت تأثیر تراژدیها و سرکوبهای تاریخی است. موزههایی مانند امنا سوراکا در سلیمانیه نقش مهمی در حفظ و نمایش تاریخ سرکوب کردها دارند. کردها از این حافظه تاریخی برای مطالبه حقوق ملی و بینالمللی خود استفاده میکنند. در گفتمان ناسیونالیستی کردی، رنجهای تاریخی کردها به عنوان یک عامل انسجامبخش برای هویت ملی معرفی شدهاند. زبان کردی نیز یکی دیگر از ارکان اساسی هویت کردی است. به خصوص اینکه پس از سال ۱۹۹۱ و ایجاد حکومت خودمختار کردستان عراق، زبان کردی جایگاه رسمی یافت و نظام آموزشی و رسانههای کردی گسترش یافتند. همچنین نهادهای فرهنگی مانند دانشگاهها، موزهها، رسانهها و جشنوارههای فرهنگی در حفظ و تقویت هویت کردی نقش مهمی دارند. در اقلیم کردستان عراق، هنر نیز نقش مهمی در بازتعریف هویت کردی دارد. هنرمندان کرد از موسیقی، نقاشی، ادبیات و سینما برای بیان تاریخ و هویت ملی خود استفاده کردهاند[۷].
با وجود پیشرفتهای زیادی که در کردستان عراق در زمینه تقویت هویت ملی صورت گرفته، چالشهایی نیز وجود دارد. برخی از نهادهای فرهنگی به دلیل نفوذ احزاب سیاسی کردی، نتوانستهاند همه دیدگاههای کردی را بازنمایی کنند. اختلافات بین احزاب باعث شده که دیدگاههای مختلفی از هویت ملی کردی وجود داشته باشد. جوانان کرد امروز بیش از گذشته با فرهنگ جهانی و تأثیرات مدرن روبهرو هستند. افزایش مهاجرت به شهرها و کشورهای دیگر باعث شده که برخی از جنبههای سنتی فرهنگ کردی تضعیف شوند. بحرانهای اقتصادی در کردستان عراق باعث کاهش بودجه برای نهادهای فرهنگی و آموزشی شده است. همچنین کاهش سرمایهگذاری در بخش موزهها، هنر و رسانهها ممکن است بر حفظ و ترویج هویت ملی تأثیر بگذارد[۷].
نیز نگاه کنید به
تنوع قومی و مذهبی در کردستان عراق؛ هویت ملی کردی در کردستان عراق
کتابشناسی
- ↑ کریم یلدیز، کریم( 1391)، کردها در عراق: گذشته، حال و آینده، ترجمه سیروس فیضی، تهران: توکلی، ص 33-36.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ MERI, PROTECTING MINORITIES’ RIGHTS IN THE KURDISTAN REGION: A tailor-made model, Middle East Research Institute, Erbil - Kurdistan Region – Iraq, 2015, pp. 6-9.
- ↑ RICHARD PAUL DONOVAN, A CASE STUDY OF CULTURAL ETHNICITY AND ENDURING SOCIAL PATTERNS: THE KURDS OF IRAQ, A THESIS SUBMITTED TO THE FACULTY OF PRINCETON UNIVERSITY IN CANDIDACY FOR THE DEGREE OF MASTER OF ARTS, RECOMMENDED FOR ACCEPTANCE BY THE PROGRAM IN NEAR EASTERN STUDIES, JUNE 1990,pp. 62-90.
- ↑ عزیزی، پروانه، اخوان کاظمی، مسعود(1397)، "تحلیلی از وضعیت کردهای شیعه فیلی در عراق"، نشریه شیعه شناسی، شماره 61، بهار، ص 63-64.
- ↑ عزیزی، پروانه، اخوان کاظمی، مسعود(1397)، "تحلیلی از وضعیت کردهای شیعه فیلی در عراق"، نشریه شیعه شناسی، شماره 61، بهار، ص 73-74.
- ↑ دهش، آرزو، شوهانی، احمد(1402)، "ملت سازی در اقلیم کردستان عراق در چارچوب واقع گرایی"، فصلنامه مطالعات سیاسی بین النهرین، شماره 2، بهار، ص 110-111.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ Autumn Cockrell-Abdullah, Constituting Histories Through Culture In Iraqi Kurdistan, Zanj: The Journal of Critical Global South Studies, Volume Two, Number One, 2018, pp. 66-80.
نویسنده مقاله
علی اکبر اسدی