صنعت چاپ و نشر کتاب در اتیوپی
کهنترین دست نوشتههای مکتوب این سرزمین نوشتههایی بر سطوح سخت، کوهها و صخرهها و نوشتههای مذهبی بر ظرفهای سفالی، ابزارهای آهنی، سکههای طلا، نقره، برنز و آهنی بوده است که در دوران ماقبل تاریخ بخشی از فرهنگ و سنتهای این کشور را به نسلهای بعد منتقل ساختهاست. کشور باستانی اتیوپی در گذشتههای دور دارای الفبا و خطی کاملا بومی بود که پیشینه آن به سده پنجم ق.م. باز میگردد.
الفبای باستانی مزبور نخست سبایی بود و بعدها به زبان و خط گیز (زبان مناجاتی) تکامل یافت. الفبای گیز پیش از مسیحیت محدود به معبد و دربار بود و پس از آن مختص کلیسا و دربار شد و این وضعیت تا اوایل سده بیستم ادامه یافت. پس از ورود مسیحیت به این کشور در سده چهارم میلادی، کتاب انجیل از یونانی به گیز ترجمه شد و رفته رفته دیگر متون مذهبی نیز از یونانی، قبطی، و عربی به گیز ترجمه گردیدند مجموعههای خطی ارزشمند این سرزمین باستانی (به زبان گیزی) نیز با توسعه و پیشرفت مسیحیت به اوج شکوفایی رسیدند. انواع گوناگونی از این مجموعههای خطی هنوز در دهها هزار کلیسا و صومعه سراسر این کشور، که عمدتا در بخش شمالی و جنوب شوا قرار دارند، یافت میشوند. ارزش کامل این متون، با وجود تلاشهای یونسکو و طرحهای دیگری که برای تهیه میکروفیلم و فهرست نویسی آنها صورت گرفته هنوز ناشناخته ماندهاست.
موضوع این آثار صرفا مذهبی نیست بلکه در میان آنها مطالب مهم ادبی، تاریخی و سایر موضوعات نیز یافت میشود. مجموعههای سلطنتی نیز در آن دوره اهمیت زیادی داشتند و برخی از امپراتوران از مجموعهداران و پشتیبانان بزرگ نسخههای خطی و مراکز علمی و هنری محسوب میشدند. در قرون هجده و نوزده میلادی و با ورود اروپاییها به این کشور؛ صدها نسخه خطی اتیوپی به دست ماجراجویان مصادره شد و به وسیله سیاستمداران، مبلغان مذهبی، و سربازان خارجی به کتابخانههای اروپا راه یافت.
در میان پادشاهان این کشور یوهانس چهارم (1871-1889)، منلیک (1889-1913) و هایلا سلاسی (1930-1974) از معدود امپراطورانی بودند که کار گردآوری و نگهداری این مجموعههای ارزشمند را به انجام رساندند. در این بین اقدامات منلیک بسیار ارزشمند بود. وی با نسخهبرداری از نسخههای خطی باستانی کشف شده در صومعه جزیره زوی و گردآوری و نگهداری آنها در قصر خویش و تهیه برخی نسخهها از اروپا و شیوههای دیگر، مصممانه به حفظ این مجموعههای خطی همت گماشت. در آدیسآبابا نیز سرای نگارش مناسبی در قصر وجود داشت که وطیفه نسخه برداری از این مجموعه ها را برعهده داشت.
نخستین کتب رسمیکه به مردم اتیوپی معرفی شدند متونی بودند که در قرن پانزدهم به زبان گیز (زبان پیشین این کشور) نوشته شدهبودند. این کتابها در آن زمان بیشتر مورد استفاده درباریان، خاندان سلطنتی و روحانیون قرار میگرفتند.
پیش از ورود دستگاه چاپ به اتیوپی در سده نوزدهم، کتابهایی به زبانهای امهریک و گیز در اروپا چاپ شده بود. کتابی از مزامیر به زبان گیز از مهم ترین این کتب بود که در قرن شانزدهم میلادی توسط چاپخانهداری آلمانی از کولون و با کمک مؤثر راهبان اتیوپی به چاپ رسید.
روحانیان فرهیختهای همچون آباتس فاتشن از اهالی مالابسو از جمله افرادی بودند که در تهیه حروف چاپی برای راهاندازی دستگاههای چاپ کوچک در این کشور بسیار مؤثر بودند. این افراد توجه و کنجکاوی اروپاییان را نسبت به مطالعه در مورد این کشور برانگیختند و خود نیز سهمی در مطالعات علمی داشتند بطوری که از آن پس آثار زبان شناختی و ادبی متعددی در مورد اتیوپی در اروپا و عمدتا در رم به چاپ رسید. در دوره حاکمیت امپراطور منلیک دوم تعدادی ماشینهای چاپ وارد اتیوپی شدند اسقف لورنزو بیانچری در سال 1863 دستگاه چاپ کوچکی را وارد این کشور کرد. این دستگاه نخستین دستگاه چاپ در سرزمین اتیوپی بود. دستگاه چاپ بیانچری در سال 1867 آغاز به کار کرد. بعدها دستگاههای چاپ دیگری توسط گروه تبشیری سویدی در امکولوو و هیئت کاتولیک رومی در حرار آغاز به کار کردند. نخستین دستگاه چاپ دولتی در 1906 از اروپا وارد این کشور گردید و دیری نپایید که دستگاههای چاپ خصوصی در شهرهای مختلف کشور شروع به فعالیت کرده و به تولید متون مورد نیاز روزنامهها، فرمانهای دولتی، مقررات، متون دینی، متون درسی، مجلات و جزوات پرداختند. صنعت چاپ در اتیوپی در اوایل قرن بیستم به تدریج وارد دوران رونق خود شد و از اوایل دهه 1920 کتبی به زبان امهریک در این کشور چاپ شدند. از اوایل دهه 1930 نیز چاپ کتاب رفته رفته در دستور کار چاپخانهها قرار گرفت و بر اثر ورود این کتابها به مراکز آموزشی علاقه عمومی به سوادآموزی و دانش افزایش نیز به تدریج افزایش یافت[۱].
در دوره اشغال کوتاه مدت اتیوپی توسط ایتالیاییها نیز کتب متعددی به زبانهای امهریک و ایتالیایی در این کشور منتشر گردیدند. با این حال انتشار کتابها در مضامین متعدد پس از پایان جنگ جهانی دوم و از اوایل دهه 1950 میلادی وارد مرحله نوینی شد و چند چاپخانه دولتی و خصوصی فعالیت خود را به صورت حرفهای آغاز کردند. بخش عمده اقدامات این شرکتهای انتشاراتی در دهههای 1950 و 1960 در ارتباط با چاپ کتب درسی و کتب مذهبی به ویژه انجیل بود ولی به تدریج و از اوایل دهه 1970 انتشار کتابهای مختلف نیز در دستور کار این مؤسسات قرار گرفت.
صنعت چاپ در دوره حاکمیت هایله ماریام وارد افول خود شد و دولتمردان سانسور شدیدی را بر کتب و نشریات کشور وارد آوردند و معدود کتابهایی که در طول سال منتشر میشدند تحت نظارت دستگاه سانسور دولت قرار داشتند. پس از سقوط دولت هایله ماریام و به ویژه طی سالهای 1991 تا 1995 دهها کتاب در مورد جنایات نظامیان حاکم بر اتیوپی و قتل و کشتار مردم این کشور خصوصا در دوران موسوم به ترور سرخ (1977 - 1978) انتشار یافتند ولی پس از آن به تدریج چاپ و انتشار کتب تحت نظارت دولت قرار گرفت و آزادی موجود در فضای فرهنگی کشور به نحو بارزی کاهش یافت[۲].
در حال حاضر هر سال کتب متعددی در داخل کشور به زبانهای امهریک و انگلیسی منتشر میشوند با این حال با توجه به مشکلات فراوان اقتصادی این کشور، میتوان گفت صنعت چاپ و نشر کتاب در اتیوپی (همچون دیگر کشورهای قاره آفریقا) با مشکلات فراوانی مواجه است[۳][۴].
در حال به روز رسانی و ویرایش
نیز نگاه کنید به
صنعت چاپ و نشر کتاب در زیمبابوه؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در تونس؛ کتاب در ژاپن؛ چاپ و نشر کتاب در لبنان؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در مصر؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در چین؛ چاپ و نشر کتاب در سنگال؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در آرژانتین؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در فرانسه؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در مالی؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در اوکراین؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در اسپانیا؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در اردن؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در سیرالئون؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در تایلند؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در گرجستان؛ صنعت چاپ و نشر کتاب در تاجیکستان
کتابشناسی
- ↑ عرب احمدی، امیر بهرام، کریمی، مهرداد (1392). جامعه و فرهنگ اتیوپی. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 281-285.
- ↑ Yonas, N. (2008). Self- Censorship among Print Journalists in Ethiopia Government Media. Addis Ababa: Addis Ababa University, P. 38.
- ↑ برگرفته از http://www.Britannica online encyclopedia.com/2012
- ↑ عرب احمدی، امیر بهرام، کریمی، مهرداد (1392). جامعه و فرهنگ اتیوپی. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 281-285.