نهاد خانواده در اردن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
دراواخر دهه 1980، زندگی و هویت اجتماعی در اردن پیرامون کانون خانواده | دراواخر دهه 1980، زندگی و هویت اجتماعی در [[اردن]] پیرامون کانون خانواده میچرخید. خانواده از افرادی تشکیل شده بود که به وسیله روابط خویشاوندی، نژادی یا نسبی بایکدیگر نسبت داشتند و روابط خانوادگی درساختار قبایل و طوایف گسترش یافتهبود. | ||
وظیفهشناسی شخصی و احساس هویت ناشی از خانواده با منابع جدید هویت و پیوستگی همراه شد. توسعه هویت ملی و هویت حرفهای لزوما با پیوستگیهای خانوادگی در تغایر نیستند. هرچند سرعت پویایی جامعه رابطه خویشاوندی را تحت فشار قرار میداد اما اتحادهای خویشی گاهی توانایی تطبیق با تحولات جامعه را داشتند. جنسیت و سن عوامل تعیینکننده در وضعیت و شأن اجتماعی بودند. هرچند جدایی نظامیافته زنان از مردان بهطور عمومی اجرا نمیشد اما تمام گروهها زنان را تا اندازهای مجزا میکردند. با این وجود دنیای مردان و زنان در خانه تقسیم میشد. | |||
سن به طور قابلتوجهی موقعیت زنان و مردان را در جامعه تحت تأثیر قرار میداد، به طور معمول رسیدن به سنین بالا احترام و موقعیت اجتماعی بالاتر را فراهم میآورد. شکلگیری طبقه متوسط تحصیلکرده که شامل تعداد رو به افزایش زنان تحصیل کرده و زنان کارگر بود باعث تلاشهایی دراواخر دهه 1980 در الگوهای سنتی شد. هماکنون زنان و مردان در اماکن عمومی در مدارس و دانشگاهها، درمحیط کار، درحمل و نقل عمومی و دررخدادهای اجتماعی به تعامل با یکدیگر میپردازند. | |||
'''خانه و خانواده''' | |||
درحالیکه بسیاری از خانوادهها زندگی خود را درخانههای هستهای آغاز میکردند اما اردنیها به دلایل مختلفی به روابط خویشاوندی خویش ادامه دادند. ازاین دلایل میتوان به حمایت مالی، اطلاعات شغلی، ارتباطات اجتماعی، دسترسی به منابع استراتژیک، شرکای زناشویی، ترتیبات، حفاظت، مراقبت از فرزند و حمایت عاطفی افراد اشاره کرد. | |||
عموما خانواده براساس روابط خونی بین مردم بود. پس یک نوع خانواده وجود نداشت و ساختار خانواده با تولدها، | عموما خانواده براساس روابط خونی بین مردم بود. پس یک نوع خانواده وجود نداشت و ساختار خانواده با تولدها، مرگها، ازدواجها و مهاجرتها تغییر مییافت. یک خانواه میتوانست شامل یک زوج، بچههای مجردشان و شاید سایر خویشان همچون والدین، ناپدری و نامادری و یا خواهر مجرد بشود. هرچند نظام خویشاوندی براساس دودمان پدری بود اما خویشان مادری هم کماهمیت نبودند<ref>لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ [[اردن]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی](در دست انتشار)</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[نهاد خانواده ژاپن]]؛ [[نهاد خانواده روسیه]]؛ [[نهاد خانواده کانادا]]؛ [[نهاد خانواده کوبا]]؛ [[نهاد خانواده در مصر]]؛ [[نهاد خانواده تونس]]؛ [[نهاد خانواده افغانستان]]؛ [[نهاد خانواده سنگال]]؛ [[نهاد خانواده فرانسه]]؛ [[نهاد خانواده در مالی]]؛ [[نهاد خانواده سوریه]]؛ [[نهاد خانواده سودان]]؛ [[نهاد خانواده ساحل عاج]]؛ [[نهاد خانواده زیمبابوه]]؛ [[نهاد خانواده اوکراین]]؛ [[نهاد خانواده اسپانیا]]؛ [[نهاد خانواده اتیوپی]]؛ [[نهاد خانواده سیرالئون]]؛ [[نهاد خانواده قطر]]؛ [[نهاد خانواده لبنان]]؛ [[نهاد خانواده سریلانکا]]؛ [[نهاد خانواده بنگلادش]]؛ [[نهاد خانواده قزاقستان]]؛ [[نهاد خانواده تایلند]] | |||
== کتابشناسی == | |||
[[رده:خانواده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۷
دراواخر دهه 1980، زندگی و هویت اجتماعی در اردن پیرامون کانون خانواده میچرخید. خانواده از افرادی تشکیل شده بود که به وسیله روابط خویشاوندی، نژادی یا نسبی بایکدیگر نسبت داشتند و روابط خانوادگی درساختار قبایل و طوایف گسترش یافتهبود.
وظیفهشناسی شخصی و احساس هویت ناشی از خانواده با منابع جدید هویت و پیوستگی همراه شد. توسعه هویت ملی و هویت حرفهای لزوما با پیوستگیهای خانوادگی در تغایر نیستند. هرچند سرعت پویایی جامعه رابطه خویشاوندی را تحت فشار قرار میداد اما اتحادهای خویشی گاهی توانایی تطبیق با تحولات جامعه را داشتند. جنسیت و سن عوامل تعیینکننده در وضعیت و شأن اجتماعی بودند. هرچند جدایی نظامیافته زنان از مردان بهطور عمومی اجرا نمیشد اما تمام گروهها زنان را تا اندازهای مجزا میکردند. با این وجود دنیای مردان و زنان در خانه تقسیم میشد.
سن به طور قابلتوجهی موقعیت زنان و مردان را در جامعه تحت تأثیر قرار میداد، به طور معمول رسیدن به سنین بالا احترام و موقعیت اجتماعی بالاتر را فراهم میآورد. شکلگیری طبقه متوسط تحصیلکرده که شامل تعداد رو به افزایش زنان تحصیل کرده و زنان کارگر بود باعث تلاشهایی دراواخر دهه 1980 در الگوهای سنتی شد. هماکنون زنان و مردان در اماکن عمومی در مدارس و دانشگاهها، درمحیط کار، درحمل و نقل عمومی و دررخدادهای اجتماعی به تعامل با یکدیگر میپردازند.
خانه و خانواده
درحالیکه بسیاری از خانوادهها زندگی خود را درخانههای هستهای آغاز میکردند اما اردنیها به دلایل مختلفی به روابط خویشاوندی خویش ادامه دادند. ازاین دلایل میتوان به حمایت مالی، اطلاعات شغلی، ارتباطات اجتماعی، دسترسی به منابع استراتژیک، شرکای زناشویی، ترتیبات، حفاظت، مراقبت از فرزند و حمایت عاطفی افراد اشاره کرد.
عموما خانواده براساس روابط خونی بین مردم بود. پس یک نوع خانواده وجود نداشت و ساختار خانواده با تولدها، مرگها، ازدواجها و مهاجرتها تغییر مییافت. یک خانواه میتوانست شامل یک زوج، بچههای مجردشان و شاید سایر خویشان همچون والدین، ناپدری و نامادری و یا خواهر مجرد بشود. هرچند نظام خویشاوندی براساس دودمان پدری بود اما خویشان مادری هم کماهمیت نبودند[۱].
نیز نگاه کنید به
نهاد خانواده ژاپن؛ نهاد خانواده روسیه؛ نهاد خانواده کانادا؛ نهاد خانواده کوبا؛ نهاد خانواده در مصر؛ نهاد خانواده تونس؛ نهاد خانواده افغانستان؛ نهاد خانواده سنگال؛ نهاد خانواده فرانسه؛ نهاد خانواده در مالی؛ نهاد خانواده سوریه؛ نهاد خانواده سودان؛ نهاد خانواده ساحل عاج؛ نهاد خانواده زیمبابوه؛ نهاد خانواده اوکراین؛ نهاد خانواده اسپانیا؛ نهاد خانواده اتیوپی؛ نهاد خانواده سیرالئون؛ نهاد خانواده قطر؛ نهاد خانواده لبنان؛ نهاد خانواده سریلانکا؛ نهاد خانواده بنگلادش؛ نهاد خانواده قزاقستان؛ نهاد خانواده تایلند
کتابشناسی
- ↑ لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)