طبقات و قشرهای اجتماعی سنگال: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «در سنگال دو شکل قشر بندی اجتماعی یعنی سلسله مراتب قدرت و طبقات وجود دارد. منظور از قشر بندی اجتماعی مرتبط با طبقات (اجتماعی موروثی) در سنگال همان چیزی است که استاد "عبدالله بارادیوپ" (Abdoulay Bara Diop) در کتاب خود تحت عنوان «جامعه ولوف» به عنوان یک صاح...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
در [[سنگال]] دو شکل قشر بندی اجتماعی یعنی سلسله مراتب قدرت و طبقات وجود دارد. منظور از قشر بندی اجتماعی مرتبط با طبقات (اجتماعی موروثی) در سنگال همان چیزی است که استاد "عبدالله بارادیوپ" (Abdoulay Bara Diop) در کتاب خود تحت عنوان «جامعه ولوف» به عنوان یک صاحب نظر مشهور در حوزه جامعه شناسی مطرح نموده است. از نظر او طبقات اجتماعی یک قشربندی اجتماعی خاصی سرسختانه است که درصدد پاسخ گوئی به سه شاخص می باشد. اول: عملکرد تئوریک نظام ایدئولوژیک است دوم: این عملکرد در دیدگاه مذهبی نیز وجود دارد و انسان ها را به انسان پاک و ناپاک تقسیم می کنند. سوم: در سطح مفهوم سلسله مراتبی (اساس ایدئولوژی پذیرفته شده است) که بین موقعیت افراد و قدرت اجتماعی تفکیک وجود دارد.  بدین صورت که هر کس هر موقعیتی دارد باید از فرد دارای قدرت تبعیت نماید. بنابراین جامعه به طور کلی باید از طبقات شکل بگیرد. در جامعه سنگال چنین وضعیتی در میان ولوف ها در شکل بندی و رفتار اجتماعی آنها قابل مشاهده است. (Dument, 1966: 445)
در [[سنگال]] دو شکل قشر بندی اجتماعی یعنی سلسله مراتب قدرت و طبقات وجود دارد. منظور از قشر بندی اجتماعی مرتبط با طبقات (اجتماعی موروثی) در [[سنگال]] همان چیزی است که استاد "عبدالله بارادیوپ" (Abdoulay Bara Diop) در کتاب خود تحت عنوان «جامعه ولوف» به عنوان یک صاحب نظر مشهور در حوزه جامعه شناسی مطرح نموده است. از نظر او طبقات اجتماعی یک قشربندی اجتماعی خاصی سرسختانه است که درصدد پاسخ گویی به سه شاخص می باشد.


'''4- 4 -1 - تفاوت های اقشار اجتماعی'''
* اول: عملکرد تئوریک نظام ایدئولوژیک است.
* دوم: این عملکرد در دیدگاه مذهبی نیز وجود دارد و انسان ها را به انسان پاک و ناپاک تقسیم می کنند.
* سوم: در سطح مفهوم سلسله مراتبی (اساس ایدئولوژی پذیرفته شده است) که بین موقعیت افراد و قدرت اجتماعی تفکیک وجود دارد.


در مورد تفاوت ها سه قشر در سنگال وجود دارد 1- "ژیرها" (Les Geers) قشر عالی یعنی کسانیکه پیشه ور نیستند آنها اساساً کشاورزان و در درجه دوم دامپروران و ماهیگیران را شامل می شود. 2- "ننوها"  (Neeno)  قشر متوسط که به دو دسته "جف لک"  Lekk) (Jef-  پیشه وران و "ساب لک" (Sab – Lekk) مداحان (مدح سرایان) تقسیم می شوند. 3- قشر" نول ها" (NooL) که جز این دو گروه نیستند. (باربران و حمالان و ...)
بدین صورت که هر کس هر موقعیتی دارد باید از فرد دارای قدرت تبعیت نماید. بنابراین جامعه به طور کلی باید از طبقات شکل بگیرد. در جامعه [[سنگال]] چنین وضعیتی در میان ولوف ها در شکل بندی و رفتار اجتماعی آن‌ها قابل مشاهده است.<ref>Dument, (1966).445</ref>


اجتماعی شدن فرد ولوف در ارتباط با فعالیت و معانی بدنی و جسمی او است. بدین معنا که جامعه ولوف برای جایگزینی و الحاق خود در میان خود با عبور از اعمالی که روی بدن فرد متمرکز است قضاوت می کند و اعمال و روش های ظاهری که آشکار کننده مسائل مربوط به بدن است را ملاک قرار می دهد که ساختار جامعه را تداوم می بخشد. به طور سنتی تقسیم افراد بر اساس شغل یک سلسله مراتب اجتماعی را شکل می دهد که از منطق طبقات اجتماعی (جوامع مدرن) متفاوت است.
=== تفاوت های اقشار اجتماعی ===
در مورد تفاوت ها سه قشر در [[سنگال]] وجود دارد:


به طور سنتی جامعه ولوف یک جامعه از نوع غیرارادی (مکانیکی) است بدین صورت که شغل یک ارث اجتماعی و فرهنگی است که در همان حال شکل دهنده موقعیت اجتماعی می باشد. چیزی که در سنگال عمل می شود همین است به گونه ای که تقسیم کار حول سلسله مراتب اجتماعی بر اساس قشر بندی شروع شده که ریشه های آن از طبقات مختلف شکل گرفته قبل بیرون می آید. این همان تقسیم بندی دورکهایم در مورد چنین جوامعی می باشد و آن را جنبه تحرک دهنده و فعالیت این جوامع می داند زیرا جوامع بشری منجمد و بدون تحرک است. (Sokhna Diop, 1982; 12-15)
1- "ژیرها" (Les Geers) قشر عالی یعنی کسانی که پیشه ور نیستند آن‌ها اساساً کشاورزان و در درجه دوم دامپروران و ماهیگیران را شامل می شود.


بافت جوامع از بالا به پایین همیشه وجود دارد این بافت مبتنی است بر طبقات وراثتی (Castes)، نظامات یا طبقات اجتماعی است. این ظهور در تمام جوامع قابل توضیح است چنین مسئله ای کمی به تاریخ جوامع بر می گردد زیرا سلسله مراتب اجتماعی میوه تاریخ است. (Diop, 1960: 20- 25) بر اساس این طبقات اجتماعی است که مسائل شغل و ازدواج و رفت و آمد و .. شکل می گیرد.
2- "ننوها" (Neeno) قشر متوسط که به دو دسته "جف لک"(Lekk - Jef) پیشه‌وران و "ساب لک" (Sab – Lekk) مداحان (مدح سرایان) تقسیم می شوند.


'''اوضاع وعوامل اصلی تحول در نظام های طبقات 4 -4 - 2-'''
3- قشر" نول ها" (NooL) که جز این دو گروه نیستند. (باربران و حمالان و...)


اوضاع و عوامل اصلی تحول و تغییرات در جامعه طبقه ای (کاستی) و مادرسالاری امروز سنگال، دیدگاه عبدالله – بارا دیوپ (Abdoulaye Bara Diop) نیزدر کتاب او تحت عنوان «جامعه ولوف، سنت و تغییر» قابل توجه است. وی معتقد است مسلمان شدن مرد و زن بودن  دو جریانی بوده که می توانسته قشر بندی اجتماعی را تغییر دهد ولی در برابر آن مقاومت شده است.  وی می گوید اسلام با توجه به اهمیت و جایگاه آن با توجه به قدرت ایدئولوژیک خود نظام طبقاتی سنگال را عوض نکرد و فقط کمی آنرا کم رنگ کرد. آخوندهای بزرگ سنگال (Marabouts) علی رغم اینکه خود یک طبقه جدید بعد ورود اسلام شدند بیشتر خود را متعلق به طبقه عالی سنگال کردند در حالیکه می توانستند طبقات عالی ، متوسط و پایین را تغییر دهند. در واقع اسلام ایدئولوژی برابری و برادری را میان تمام مومنان ترویج می نمود. به صورتیکه هیچ تفاوتی میان مومنین مگر به درجه تقوا قائل نبود. میان پیروان خود تفاوت بر اساس تولد و نژاد و گروه قائل نبود. بنابراین ایدئولوژی طبقات و تمام نظامات سنگال باید توسط اسلام زیر سوأل می رفت. از جانب دیگر اقتصاد بازار (مدرن) که یکی از مشخص های نوسازی غربی است، آن نیز محرک آزادی اجتماعی از دست طبقات پایین و بالا است. این روند بیشتر اصول دو جانبه وجود طبقات و روابط خاص میان آنها را زیر سوال می برد. نوسازی باعث گردید طبقات اجتماعی بهم ریخته شود و خصوصاً تعیین مشاغل و حرفه های افراد بر اساس طبقه اجتماعی کنار گذاشته شود. این تقسیمات بی اثر گردید و زیرساخت جدیدی در کار و تولید شکل گرفت روابط میان افراد نیز بر اساس روابط تجاری – صنعتی بدون ارزش قبلی گردید. گرچه همچنان مشاغل طبقه ای توسط نظام طبقاتی موروثی به طور ریشه ای در حال تحول است ولی جلوه های آن همچنان باقی مانده است. به طوریکه به تدریج شاهد کاهش، نابودی شاخه های صنایع دستی سنتی در برابر توسعه صنعتی در سنگال می باشیم. (Bara Diop, 1981: 359)
اجتماعی شدن فرد ولوف در ارتباط با فعالیت و معانی بدنی و جسمی او است. بدین معنا که جامعه ولوف برای جایگزینی و الحاق خود در میان خود با عبور از اعمالی که روی بدن فرد متمرکز است قضاوت می کند و اعمال و روش های ظاهری که آشکار کننده مسائل مربوط به بدن است را ملاک قرار می دهد که ساختار جامعه را تداوم می بخشد. به طور سنتی تقسیم افراد بر اساس شغل یک سلسله مراتب اجتماعی را شکل می دهد که از منطق طبقات اجتماعی (جوامع مدرن) متفاوت است.


باید توجه کرد، اگر چه نظام های طبقاتی شناخته شده در سنگال در اثر عوامل  مختلفی مثل اسلام و اقتصاد بازار بسیار تغییر یافته است، طبقه عالی علی رغم مسلمان شدن به سختی با افراد خارج طبقه خود ازدواج می کند. مشاهده می شود که بعضی از افراد این طبقه که حتی تحصیلات دینی داشته یا روحانی بشوند شغل سنتی در این حوزه را رها کرده اند. این تغییر شغل در زمینه طبقه را جهت شکل دادن به زیر گروه بوده تا بتوان با افراد داخل طبقه خود ازدواج نمایند گر چه این افراد زیاد هستند که ازدواج با افراد خارج  گروه می نمایند. همچنین است که یک آهنگر که از پدر این شغل به او انتقال یافته و یک عالم مسلمان و روحانی از ازدواج با اعضاء طبقه اجتماعی خود که هنوز پیشه ور (سازنده صنایع دستی است) اجتناب می کند. خصوصاً به آن نیز دختر نمی دهند همین گونه است که مدیحه سرا که خواننده مدرن شده، خود را از مدیحه سرا برتر می داند با خانواده مدیحه سرا سنتی ازدواج نمی کند چون از لحاظ اجتماعی خود را برتر می داند. ولی این ترفیع و جهش اجتماعی باعث انزوا گرائی در یک زیرگروه اجتماعی جدید می شود که باید در این زیرگروه با یکدیگر ازدواج کنند و نه اینکه آنها با افراد دیگر هر طبقه ای ازدواج نمایند.  
به طور سنتی جامعه ولوف یک جامعه از نوع غیرارادی (مکانیکی) است بدین صورت که شغل یک ارث اجتماعی و فرهنگی است که در همان حال شکل دهنده موقعیت اجتماعی می باشد. چیزی که در [[سنگال]] عمل می شود همین است به گونه ای که تقسیم کار حول سلسله مراتب اجتماعی بر اساس قشر بندی شروع شده که ریشه های آن از طبقات مختلف شکل گرفته قبل بیرون می آید. این همان تقسیم بندی دورکهایم در مورد چنین جوامعی می باشد و آن را جنبه تحرک دهنده و فعالیت این جوامع می داند زیرا جوامع بشری منجمد و بدون تحرک است.<ref>Sokhna Diop, A. (1982). Les valeurs morales a travers l’évolution socioculturelles du Sénégal. Ethiopiques, Revue socialiste de culture negro – africain nº 31, 3е trimestre. Dakar, Senegal.</ref>


روابط  بین فروشندگان و مشتریان نیز هنوز از جامعه سنگال برچیده نشده است ( در سنگال قدیم مرسوم بوده که از فروشندگان ثابت یا دوره گرد افراد خاص یک گروه یا طبقه اجتماعی خرید می کرده اند) خصوصاً این نوع روابط در روستاها حاکم است. این وضعیت به خوبی میان طبقه عالی و مدح سرایان خصوصاً به عنوان وسیله مبادله یا هدیه بین این دو گروه حاکم است. در حالیکه درمورد مبادلات تجاری جدید که در مناطق روستائی جاری است نوع رابطه اول به ندرت قابل مشاهده است گر چه در این زمینه نیز رابطه نوع اول به صورت سمبلیک و متظاهرانه برای مطرح بودن پرستیژ طبقه عالی بروز می کند ولی مبادلات اجتماعی - اقتصادی جدید جنبه های تشریفاتی و آشکار روابط طبقاتی را محدودکرده است.
بافت جوامع از بالا به پایین همیشه وجود دارد این بافت مبتنی است بر طبقات وراثتی (Castes)، نظامات یا طبقات اجتماعی است. این ظهور در تمام جوامع قابل توضیح است چنین مسئله ای کمی به تاریخ جوامع بر می گردد زیرا سلسله مراتب اجتماعی میوه تاریخ است.<ref>Diop, A. (1960). L’Afrique Noire traditionnelle. Paris: Présence africaine.</ref>  بر اساس این طبقات اجتماعی است که مسائل شغل و ازدواج و رفت و آمد و.. شکل می گیرد.
 
در زمینه حرفه و مشاغل نیز طبقه متوسط پیشه وران هنوز در مشاغل سنتی خود در شهرها به حیات خود ادامه می دهند. علی رغم تحولات صنعتی شدن که آنها از مواهب صنعت جدید استفاده کرده و کالاها و تکنیک های خود را بهبود بخشیده و تولیدات خود را با سلیقه های مختلف مشتریان منطبق تر کرده اند. آنها در مشاغلی مانند جواهر فروشی، نقاشی، ملابس سنتی، چرم سازی، حصیربافی فعال هستند. حتی تعداد زیادی از آنها امروز در صنایع دستی جدید مانند نجاری، فلزکاری، ساعت سازی و قالی بافی نیز فعالیت می کنند. (Mbye, 2012: 2-5)
 
به طور قطع از زمان پیدایش طبقات سنتی، نظامات، سلطنت و ... شاهد پیدایش جامعه ای سلسله مراتبی با نظام های نابرابر بوده ایم. جامعه سنگال تحت سلطه چنین قشربندی عمل می کرده است. اما تحت تاثیر ورود اسلام و پذیرش ارزش های آن و نیز ورود مدرنیته و آثار ناشی از آن بسیاری از جنبه های این نظام های طبقه و قشربندی نابرابرانه در حال تغییر و نابودی است. با این حال علی رغم ظهور دائمی تغییرات مهم که جوامع آفریقایی از جمله سنگال را تحت تحول قرار داده است خصوصاً نظام مذهبی که در عین قبول تحول در بعضی موارد مقاومت محافظه کارانه می کند، باید نگران ادامه حیات بعضی از جلوه های قشربندی در بعضی مراسم و مناسبت هایی مانند ازدواج ها، مراسم دینی –  اجتماعی یا در زمینه حرفه ها و مشاغل در جامعه در حال مدرن شده سنگال بود.  


=== اوضاع و عوامل اصلی تحول در نظام های طبقات ===
اوضاع و عوامل اصلی تحول و تغییرات در جامعه طبقه ای (کاستی) و مادرسالاری امروز [[سنگال]]، دیدگاه عبدالله بارا دیوپ (Abdoulaye Bara Diop) نیزدر کتاب او تحت عنوان «جامعه ولوف، سنت و تغییر» قابل توجه است. وی معتقد است مسلمان شدن مرد و زن بودن دو جریانی بوده که می توانسته قشر بندی اجتماعی را تغییر دهد ولی در برابر آن مقاومت شده است. وی می گوید اسلام با توجه به اهمیت و جایگاه آن با توجه به قدرت ایدئولوژیک خود نظام طبقاتی سنگال را عوض نکرد و فقط کمی آن را کم رنگ کرد. آخوندهای بزرگ [[سنگال]] (Marabouts) علی‌رغم اینکه خود یک طبقه جدید بعد ورود اسلام شدند بیشتر خود را متعلق به طبقه عالی [[سنگال]] کردند در حالی که می توانستند طبقات عالی، متوسط و پایین را تغییر دهند. در واقع اسلام ایدئولوژی برابری و برادری را میان تمام مومنان ترویج می نمود. به صورتی که هیچ تفاوتی میان مومنین مگر به درجه تقوا قائل نبود. میان پیروان خود تفاوت بر اساس تولد و [[نژاد در سنگال|نژاد]] و گروه قائل نبود. بنابراین ایدئولوژی طبقات و تمام نظامات [[سنگال]] باید توسط اسلام زیر سوال می رفت. از جانب دیگر اقتصاد بازار (مدرن) که یکی از مشخص های نوسازی غربی است، آن نیز محرک آزادی اجتماعی از دست طبقات پایین و بالا است. این روند بیشتر اصول دو جانبه وجود طبقات و روابط خاص میان آن‌ها را زیر سوال می برد. نوسازی باعث گردید طبقات اجتماعی بهم ریخته شود و خصوصاً تعیین مشاغل و حرفه های افراد بر اساس طبقه اجتماعی کنار گذاشته شود. این تقسیمات بی اثر گردید و زیرساخت جدیدی در کار و تولید شکل گرفت روابط میان افراد نیز بر اساس روابط تجاری – صنعتی بدون ارزش قبلی گردید. گرچه همچنان مشاغل طبقه ای توسط نظام طبقاتی موروثی به طور ریشه ای در حال تحول است ولی جلوه های آن همچنان باقی مانده است. به طوری که به تدریج شاهد کاهش، نابودی شاخه های [[صنایع دستی در سنگال|صنایع دستی]] سنتی در برابر توسعه صنعتی در [[سنگال]] می باشیم.<ref>BaraDiop, A. (1981). La société wolof, tradition et changement. Paris: Karthala.</ref><ref>بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401).جامعه و فرهنگ [[سنگال]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی](در دست انتشار)</ref>
== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==
 
[[قشرهای جدید اجتماعی چین]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی کوبا]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی کانادا]]؛ [[طبقات اجتماعی مصر]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی ژاپن]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی لبنان]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی تونس]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی روسیه]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی سوریه]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی سودان]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی زیمبابوه]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی اسپانیا]]؛ [[طبقات، قشرها و نابرابری های اجتماعی اردن]]؛ [[طبقات و قشرهای اجتماعی سیرالئون]]
* [[طبقات و قشرهای اجتماعی ژاپن]]
* [[طبقات و قشرهای اجتماعی کانادا]]
* [[طبقات و قشرهای اجتماعی کوبا]]
* [[طبقات و قشرهای اجتماعی تونس]]
* [[طبقات و قشرهای اجتماعی لبنان]]
* [[طبقات اجتماعی مصر]]
* [[قشرهای جدید اجتماعی چین]]


== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۳

در سنگال دو شکل قشر بندی اجتماعی یعنی سلسله مراتب قدرت و طبقات وجود دارد. منظور از قشر بندی اجتماعی مرتبط با طبقات (اجتماعی موروثی) در سنگال همان چیزی است که استاد "عبدالله بارادیوپ" (Abdoulay Bara Diop) در کتاب خود تحت عنوان «جامعه ولوف» به عنوان یک صاحب نظر مشهور در حوزه جامعه شناسی مطرح نموده است. از نظر او طبقات اجتماعی یک قشربندی اجتماعی خاصی سرسختانه است که درصدد پاسخ گویی به سه شاخص می باشد.

  • اول: عملکرد تئوریک نظام ایدئولوژیک است.
  • دوم: این عملکرد در دیدگاه مذهبی نیز وجود دارد و انسان ها را به انسان پاک و ناپاک تقسیم می کنند.
  • سوم: در سطح مفهوم سلسله مراتبی (اساس ایدئولوژی پذیرفته شده است) که بین موقعیت افراد و قدرت اجتماعی تفکیک وجود دارد.

بدین صورت که هر کس هر موقعیتی دارد باید از فرد دارای قدرت تبعیت نماید. بنابراین جامعه به طور کلی باید از طبقات شکل بگیرد. در جامعه سنگال چنین وضعیتی در میان ولوف ها در شکل بندی و رفتار اجتماعی آن‌ها قابل مشاهده است.[۱]

تفاوت های اقشار اجتماعی

در مورد تفاوت ها سه قشر در سنگال وجود دارد:

1- "ژیرها" (Les Geers) قشر عالی یعنی کسانی که پیشه ور نیستند آن‌ها اساساً کشاورزان و در درجه دوم دامپروران و ماهیگیران را شامل می شود.

2- "ننوها" (Neeno) قشر متوسط که به دو دسته "جف لک"(Lekk - Jef) پیشه‌وران و "ساب لک" (Sab – Lekk) مداحان (مدح سرایان) تقسیم می شوند.

3- قشر" نول ها" (NooL) که جز این دو گروه نیستند. (باربران و حمالان و...)

اجتماعی شدن فرد ولوف در ارتباط با فعالیت و معانی بدنی و جسمی او است. بدین معنا که جامعه ولوف برای جایگزینی و الحاق خود در میان خود با عبور از اعمالی که روی بدن فرد متمرکز است قضاوت می کند و اعمال و روش های ظاهری که آشکار کننده مسائل مربوط به بدن است را ملاک قرار می دهد که ساختار جامعه را تداوم می بخشد. به طور سنتی تقسیم افراد بر اساس شغل یک سلسله مراتب اجتماعی را شکل می دهد که از منطق طبقات اجتماعی (جوامع مدرن) متفاوت است.

به طور سنتی جامعه ولوف یک جامعه از نوع غیرارادی (مکانیکی) است بدین صورت که شغل یک ارث اجتماعی و فرهنگی است که در همان حال شکل دهنده موقعیت اجتماعی می باشد. چیزی که در سنگال عمل می شود همین است به گونه ای که تقسیم کار حول سلسله مراتب اجتماعی بر اساس قشر بندی شروع شده که ریشه های آن از طبقات مختلف شکل گرفته قبل بیرون می آید. این همان تقسیم بندی دورکهایم در مورد چنین جوامعی می باشد و آن را جنبه تحرک دهنده و فعالیت این جوامع می داند زیرا جوامع بشری منجمد و بدون تحرک است.[۲]

بافت جوامع از بالا به پایین همیشه وجود دارد این بافت مبتنی است بر طبقات وراثتی (Castes)، نظامات یا طبقات اجتماعی است. این ظهور در تمام جوامع قابل توضیح است چنین مسئله ای کمی به تاریخ جوامع بر می گردد زیرا سلسله مراتب اجتماعی میوه تاریخ است.[۳] بر اساس این طبقات اجتماعی است که مسائل شغل و ازدواج و رفت و آمد و.. شکل می گیرد.

اوضاع و عوامل اصلی تحول در نظام های طبقات

اوضاع و عوامل اصلی تحول و تغییرات در جامعه طبقه ای (کاستی) و مادرسالاری امروز سنگال، دیدگاه عبدالله بارا دیوپ (Abdoulaye Bara Diop) نیزدر کتاب او تحت عنوان «جامعه ولوف، سنت و تغییر» قابل توجه است. وی معتقد است مسلمان شدن مرد و زن بودن دو جریانی بوده که می توانسته قشر بندی اجتماعی را تغییر دهد ولی در برابر آن مقاومت شده است. وی می گوید اسلام با توجه به اهمیت و جایگاه آن با توجه به قدرت ایدئولوژیک خود نظام طبقاتی سنگال را عوض نکرد و فقط کمی آن را کم رنگ کرد. آخوندهای بزرگ سنگال (Marabouts) علی‌رغم اینکه خود یک طبقه جدید بعد ورود اسلام شدند بیشتر خود را متعلق به طبقه عالی سنگال کردند در حالی که می توانستند طبقات عالی، متوسط و پایین را تغییر دهند. در واقع اسلام ایدئولوژی برابری و برادری را میان تمام مومنان ترویج می نمود. به صورتی که هیچ تفاوتی میان مومنین مگر به درجه تقوا قائل نبود. میان پیروان خود تفاوت بر اساس تولد و نژاد و گروه قائل نبود. بنابراین ایدئولوژی طبقات و تمام نظامات سنگال باید توسط اسلام زیر سوال می رفت. از جانب دیگر اقتصاد بازار (مدرن) که یکی از مشخص های نوسازی غربی است، آن نیز محرک آزادی اجتماعی از دست طبقات پایین و بالا است. این روند بیشتر اصول دو جانبه وجود طبقات و روابط خاص میان آن‌ها را زیر سوال می برد. نوسازی باعث گردید طبقات اجتماعی بهم ریخته شود و خصوصاً تعیین مشاغل و حرفه های افراد بر اساس طبقه اجتماعی کنار گذاشته شود. این تقسیمات بی اثر گردید و زیرساخت جدیدی در کار و تولید شکل گرفت روابط میان افراد نیز بر اساس روابط تجاری – صنعتی بدون ارزش قبلی گردید. گرچه همچنان مشاغل طبقه ای توسط نظام طبقاتی موروثی به طور ریشه ای در حال تحول است ولی جلوه های آن همچنان باقی مانده است. به طوری که به تدریج شاهد کاهش، نابودی شاخه های صنایع دستی سنتی در برابر توسعه صنعتی در سنگال می باشیم.[۴][۵]

نیز نگاه کنید به

قشرهای جدید اجتماعی چین؛ طبقات و قشرهای اجتماعی کوبا؛ طبقات و قشرهای اجتماعی کانادا؛ طبقات اجتماعی مصر؛ طبقات و قشرهای اجتماعی ژاپن؛ طبقات و قشرهای اجتماعی لبنان؛ طبقات و قشرهای اجتماعی تونس؛ طبقات و قشرهای اجتماعی روسیه؛ طبقات و قشرهای اجتماعی سوریه؛ طبقات و قشرهای اجتماعی سودان؛ طبقات و قشرهای اجتماعی زیمبابوه؛ طبقات و قشرهای اجتماعی اسپانیا؛ طبقات، قشرها و نابرابری های اجتماعی اردن؛ طبقات و قشرهای اجتماعی سیرالئون

کتابشناسی

  1. Dument, (1966).445
  2. Sokhna Diop, A. (1982). Les valeurs morales a travers l’évolution socioculturelles du Sénégal. Ethiopiques, Revue socialiste de culture negro – africain nº 31, 3е trimestre. Dakar, Senegal.
  3. Diop, A. (1960). L’Afrique Noire traditionnelle. Paris: Présence africaine.
  4. BaraDiop, A. (1981). La société wolof, tradition et changement. Paris: Karthala.
  5. بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)