روابط فرهنگی فرانسه و ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
در جریان قرن نوزدهم نفوذ فرهنگی [[فرانسه]] در ایران بیش از پیش توسعه یافت و قشر تحصیل‌کرده ایرانی، که به زبان فرانسه آشنایی یافته بود، به زودی بر گنجینه ادبی، علم یو هنری فرانسه دست یافت و شیفته این تمدن درخشان گردید.<ref>غفاری، ابوالحسن(1368). تاریخ روابط ایران و [[فرانسه]] ( از ترور ناصرالدین‌شاه تا جنگ جهانی اول )، [https://iup.ac.ir/ مرکز نشر دانشگاهی] ، ص.171.</ref> مقدمات ارتباط فرهنگی بین ایران و [[فرانسه]] از زمان فتحعلی‌شاه و آمدن ژنرال گاردان و همراهانش به ایران آغاز گردید. از این زمان توجه دانش پژوهان ایرانی به آثار نویسندگان فرانسوی جلب گردید. در بین آثار نویسندگان بزرگ فرانسوی نمایشنامه‌های مولیر به دلیل جنبه انتقادی، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. نخستین نمایشنامه‌ای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد میزانتروپ(mis en tropes: Molière) بود که در سال 1248 شمسی یعنی در سال‌های آخر سلطنت فتحعلی‌شاه تحت عنوان  «گزارش مردم گریز» به صورت منظوم چاپ و منتشر گردید و پس از آن «گیج»، «طبیب اجباری» و «عروس مجبوری» به زبان فارسی درآمد. در سال 1280 نمایشنامه‌ای موسوم به «مارگریت» و یک سال بعد رمان‌های «سه تفنگدار»، «کنت دو مونت کریستو» اثر الکساندر دوما ترجمه شد.
در جریان قرن نوزدهم نفوذ فرهنگی [[فرانسه]] در ایران بیش از پیش توسعه یافت و قشر تحصیل‌کرده ایرانی، که به زبان فرانسه آشنایی یافته بود، به زودی بر گنجینه ادبی، علم یو هنری فرانسه دست یافت و شیفته این تمدن درخشان گردید.<ref>غفاری، ابوالحسن(1368). تاریخ روابط ایران و [[فرانسه]] ( از ترور ناصرالدین‌شاه تا جنگ جهانی اول )، [https://iup.ac.ir/ مرکز نشر دانشگاهی] ، ص.171.</ref> مقدمات ارتباط فرهنگی بین ایران و [[فرانسه]] از زمان فتحعلی‌شاه و آمدن ژنرال گاردان و همراهانش به ایران آغاز گردید. از این زمان توجه دانش پژوهان ایرانی به آثار نویسندگان فرانسوی جلب گردید. در بین آثار نویسندگان بزرگ فرانسوی نمایشنامه‌های مولیر به دلیل جنبه انتقادی، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. نخستین نمایشنامه‌ای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد میزانتروپ(mis en tropes: Molière) بود که در سال 1248 شمسی یعنی در سال‌های آخر سلطنت فتحعلی‌شاه تحت عنوان  «گزارش مردم گریز» به صورت منظوم چاپ و منتشر گردید و پس از آن «گیج»، «طبیب اجباری» و «عروس مجبوری» به زبان فارسی درآمد. در سال 1280 نمایشنامه‌ای موسوم به «مارگریت» و یک سال بعد رمان‌های «سه تفنگدار»، «کنت دو مونت کریستو» اثر الکساندر دوما ترجمه شد.


در دوران ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه آنچه ایران و فرانسه را به هم نزدیک می‌کرد، روابط فرهنگی بود. در این [[تاریخ فرانسه]] در خاک ایران نظر سیاسی و اقتصادی نداشت و علایق فیمابین بیشتر از نوع علمی و فرهنگی بود.[[پرونده:مدارس پسرانه «سن لویی».jpg|بندانگشتی|مدارس پسرانه «سن لویی». برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/]]از یادآوری این نکته هم گریزی نیست که در آغاز کار مدارس، فرانسویان، نه از راه دلسوزی برای فرزندان ایران، بلکه از روی ناچاری روی به فعالیت فرهنگی آوردند.<ref>ناطق ، هما ، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران (1873-1921)، [https://moaserpajohan.ir/ انتشارات معاصر پژوهان] ،1380،ص.16.</ref> فعالیت‌های آموزشی فرانسوی‌ها در ایران، به ویژه در دو جهت متمرکز شده بود: یکی تدریس زبان فرانسوی و دیگری تدریس سایر رشته‌های فنی، علمی و تجربی.<ref>غفاری ، ابوالحسن ، جایگاه فرانسه در تاریخ روابط خارجی ایران ، [https://mfa.gov.ir/ وزارت امور خارجه] ، 1382،ص.257.</ref> در زمان امیر کبیر معلمان فرانسوی در مدرسه دارالفنون ایران و شاگردان ایرانی در مدارس فرانسه به تعلیم و تعلم مشغول شدند. هفت سال پس از تاسیس دارالفنون، دولت 42 تن از فارغ‌التحصیلان کشور را برای آموختن فنون مختلف به فرانسه اعزام داشت که در سال 1238 هجری شمسی این عده وارد پاریس شدند و پس از خاتمه تحصیلات به ایران بازگشتند. در دوران قاجار، زبان فرانسه در دربار ایران بسیار متداول گردید و ناصرالدین‌شاه خود به زبان فرانسه آشنایی داشت. در سال 1900 میلادی مدارس پسرانه «سن لویی» و دخترانه «ژاندارک» در تهران تاسیس شد.
در دوران ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه آنچه ایران و فرانسه را به هم نزدیک می‌کرد، روابط فرهنگی بود. در این [[تاریخ فرانسه]] در خاک ایران نظر سیاسی و اقتصادی نداشت و علایق فیمابین بیشتر از نوع علمی و فرهنگی بود.[[پرونده:مدارس پسرانه «سن لویی».jpg|بندانگشتی|مدارس پسرانه «سن لویی». برگرفته از سایت تابناک، قابل بازیابی از https://www.tabnak.ir/]]از یادآوری این نکته هم گریزی نیست که در آغاز کار مدارس، فرانسویان، نه از راه دلسوزی برای فرزندان ایران، بلکه از روی ناچاری روی به فعالیت فرهنگی آوردند.<ref>ناطق ، هما ، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران (1873-1921)، [https://moaserpajohan.ir/ انتشارات معاصر پژوهان] ،1380،ص.16.</ref> فعالیت‌های آموزشی فرانسوی‌ها در ایران، به ویژه در دو جهت متمرکز شده بود: یکی تدریس زبان فرانسوی و دیگری تدریس سایر رشته‌های فنی، علمی و تجربی.<ref>غفاری ، ابوالحسن ، جایگاه فرانسه در تاریخ روابط خارجی ایران ، [https://mfa.gov.ir/ وزارت امور خارجه] ، 1382،ص.257.</ref> در زمان امیر کبیر معلمان فرانسوی در مدرسه دارالفنون ایران و شاگردان ایرانی در مدارس فرانسه به تعلیم و تعلم مشغول شدند. هفت سال پس از تاسیس دارالفنون، دولت 42 تن از فارغ‌التحصیلان کشور را برای آموختن فنون مختلف به فرانسه اعزام داشت که در سال 1238 هجری شمسی این عده وارد پاریس شدند و پس از خاتمه تحصیلات به ایران بازگشتند. در دوران قاجار، زبان فرانسه در دربار ایران بسیار متداول گردید و ناصرالدین‌شاه خود به زبان فرانسه آشنایی داشت. در سال 1900 میلادی مدارس پسرانه «سن لویی» و دخترانه «ژاندارک» در تهران تاسیس شد.


از جمله امتیازاتی که فرانسویان در دوران قاجار در ایران به دست آوردند امتیاز حفاری علمی در ایران در سال 1900 میلادی بود. برطبق آن امتیاز، باستان‌شناسان موزه لوور نخست در همدان و سپس در شوش و دزفول به حفاری و اکتشاف مشغول شدند. «دیولافوآ»(Jane Dieulafoy) باستان‌شناس معروف فرانسوی و بعد از او «دمورگان»(Jacques de Morgan) در همان ناحیه به اکتشافات عظیم علمی نایل گردیدند که از آن جمله کشف لوح قوانین حمورابی پادشاه بابل است که در سال 1901 میلادی در شوش تختگاه ایلام به دست آمد. این امتیاز به قوت خود باقی بود تا آن که در مهر 1306 ملغی گردید ولی از طرف وزارت فرهنگ اجازه حفاری علمی در شوش با شرایط دیگری به فرانسوی‌ها داده شد.
از جمله امتیازاتی که فرانسویان در دوران قاجار در ایران به دست آوردند امتیاز حفاری علمی در ایران در سال 1900 میلادی بود. برطبق آن امتیاز، باستان‌شناسان موزه لوور نخست در همدان و سپس در شوش و دزفول به حفاری و اکتشاف مشغول شدند. «دیولافوآ»(Jane Dieulafoy) باستان‌شناس معروف فرانسوی و بعد از او «دمورگان»(Jacques de Morgan) در همان ناحیه به اکتشافات عظیم علمی نایل گردیدند که از آن جمله کشف لوح قوانین حمورابی پادشاه بابل است که در سال 1901 میلادی در شوش تختگاه ایلام به دست آمد. این امتیاز به قوت خود باقی بود تا آن که در مهر 1306 ملغی گردید ولی از طرف وزارت فرهنگ اجازه حفاری علمی در شوش با شرایط دیگری به فرانسوی‌ها داده شد.
خط ۹: خط ۹:
در ضمن، در این دوران شماری از استادان فرانسوی در مدارس عالیه کشور( مدرسه حقوق و علوم سیاسی و مدرسه طب) به تدریس مشغول شدند که از ان جمله می‌توان از دکتر ژان فونتانا- دکتر لافن- پروفسور لوباور- پروفسور پیر مارسل و پروفسور دایرالی نام برد. اولین قرارداد فرهنگی رسمی بین ایران و [[فرانسه]] در سال 1308 بین وزیر مختار ایران در [[پاریس]] و وزیر فرهنگ دولت جمهوری فرانسه درباره برابری ارزش تحصیلات منعقد شد.
در ضمن، در این دوران شماری از استادان فرانسوی در مدارس عالیه کشور( مدرسه حقوق و علوم سیاسی و مدرسه طب) به تدریس مشغول شدند که از ان جمله می‌توان از دکتر ژان فونتانا- دکتر لافن- پروفسور لوباور- پروفسور پیر مارسل و پروفسور دایرالی نام برد. اولین قرارداد فرهنگی رسمی بین ایران و [[فرانسه]] در سال 1308 بین وزیر مختار ایران در [[پاریس]] و وزیر فرهنگ دولت جمهوری فرانسه درباره برابری ارزش تحصیلات منعقد شد.


در سال 1313( 1935) روزنامه فرانسوی زبان «ژورنال دو تهران» در تهران شروع به کار کرد که می‌توان آن را قدیمی‌ترین روزنامه فرانسوی زبان خاور میانه دانست. سپس چند مدرسه فرانسوی دیگر در تهران تاسیس شد که از جمله آنها می‌توان از مدارس مریم در تهران، انوشیروان در تبریز و ستاره صبح در اصفهان نام برد. بیشتر این مدارس توسط مسیونرهای مذهبی تاسیس و اداره می‌شدند.[[پرونده:Louis-Pasteur Vallery-Radot.jpg|بندانگشتی|Louis-Pasteur Vallery-Radot. برگرفته از سایت wikipedia، قابل بازیابی از https://en.wikipedia.org/]][[روابط فرهنگی فرانسه و ایران|روابط فرهنگی ایران و فرانسه]] از اوایل دهه 1950 گسترش بیشتری یافت. انجمن فرهنگی ایران و فرانسه در سال 1950 در پاریس تشکیل شد و ریاست این انجمن را ایران‌شناسان مشهوری از قبیل رنه گروسه(René Grousset)، پروفسور پاستور والری رادو(Louis-Pasteur Vallery-Radot) و هانری ماسه(Henri Massé) بر عهده داشتند. در سال 1961 نمایشگاه 7000 سال هنر( سفال‌های قدیم، مینیاتور، صنایع‌دستی، سکه‌های قدیمی، قالی) در [[فرانسه]] گشایش یافت.
 
 
در سال 1313( 1935) روزنامه فرانسوی زبان «ژورنال دو تهران» در تهران شروع به کار کرد که می‌توان آن را قدیمی‌ترین روزنامه فرانسوی زبان خاور میانه دانست. سپس چند مدرسه فرانسوی دیگر در تهران تاسیس شد که از جمله آنها می‌توان از مدارس مریم در تهران، انوشیروان در تبریز و ستاره صبح در اصفهان نام برد. بیشتر این مدارس توسط مسیونرهای مذهبی تاسیس و اداره می‌شدند.
 
[[روابط فرهنگی فرانسه و ایران|روابط فرهنگی ایران و فرانسه]] از اوایل دهه 1950 گسترش بیشتری یافت. انجمن فرهنگی ایران و فرانسه در سال 1950 در پاریس تشکیل شد و ریاست این انجمن را ایران‌شناسان مشهوری از قبیل رنه گروسه(René Grousset)، پروفسور پاستور والری رادو(Louis-Pasteur Vallery-Radot) و هانری ماسه(Henri Massé) بر عهده داشتند. در سال 1961 نمایشگاه 7000 سال هنر( سفال‌های قدیم، مینیاتور، صنایع‌دستی، سکه‌های قدیمی، قالی) در [[فرانسه]] گشایش یافت.


به منظور گسترش روابط فرهنگی دو کشور موسساتی نیز در [[فرانسه|کشور فرانسه]] در این دوران تاسیس شد که از جمله آنها می‌توان از خانه ایران در پاریس نام برد. همچنین تعداد دانشجویان ایرانی در فرانسه در دهه 1960 تا 1970 بشدت افزایش یافت.
به منظور گسترش روابط فرهنگی دو کشور موسساتی نیز در [[فرانسه|کشور فرانسه]] در این دوران تاسیس شد که از جمله آنها می‌توان از خانه ایران در پاریس نام برد. همچنین تعداد دانشجویان ایرانی در فرانسه در دهه 1960 تا 1970 بشدت افزایش یافت.

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۴

در جریان قرن نوزدهم نفوذ فرهنگی فرانسه در ایران بیش از پیش توسعه یافت و قشر تحصیل‌کرده ایرانی، که به زبان فرانسه آشنایی یافته بود، به زودی بر گنجینه ادبی، علم یو هنری فرانسه دست یافت و شیفته این تمدن درخشان گردید.[۱] مقدمات ارتباط فرهنگی بین ایران و فرانسه از زمان فتحعلی‌شاه و آمدن ژنرال گاردان و همراهانش به ایران آغاز گردید. از این زمان توجه دانش پژوهان ایرانی به آثار نویسندگان فرانسوی جلب گردید. در بین آثار نویسندگان بزرگ فرانسوی نمایشنامه‌های مولیر به دلیل جنبه انتقادی، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. نخستین نمایشنامه‌ای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد میزانتروپ(mis en tropes: Molière) بود که در سال 1248 شمسی یعنی در سال‌های آخر سلطنت فتحعلی‌شاه تحت عنوان  «گزارش مردم گریز» به صورت منظوم چاپ و منتشر گردید و پس از آن «گیج»، «طبیب اجباری» و «عروس مجبوری» به زبان فارسی درآمد. در سال 1280 نمایشنامه‌ای موسوم به «مارگریت» و یک سال بعد رمان‌های «سه تفنگدار»، «کنت دو مونت کریستو» اثر الکساندر دوما ترجمه شد.

در دوران ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه آنچه ایران و فرانسه را به هم نزدیک می‌کرد، روابط فرهنگی بود. در این تاریخ فرانسه در خاک ایران نظر سیاسی و اقتصادی نداشت و علایق فیمابین بیشتر از نوع علمی و فرهنگی بود.

مدارس پسرانه «سن لویی». برگرفته از سایت تابناک، قابل بازیابی از https://www.tabnak.ir/

از یادآوری این نکته هم گریزی نیست که در آغاز کار مدارس، فرانسویان، نه از راه دلسوزی برای فرزندان ایران، بلکه از روی ناچاری روی به فعالیت فرهنگی آوردند.[۲] فعالیت‌های آموزشی فرانسوی‌ها در ایران، به ویژه در دو جهت متمرکز شده بود: یکی تدریس زبان فرانسوی و دیگری تدریس سایر رشته‌های فنی، علمی و تجربی.[۳] در زمان امیر کبیر معلمان فرانسوی در مدرسه دارالفنون ایران و شاگردان ایرانی در مدارس فرانسه به تعلیم و تعلم مشغول شدند. هفت سال پس از تاسیس دارالفنون، دولت 42 تن از فارغ‌التحصیلان کشور را برای آموختن فنون مختلف به فرانسه اعزام داشت که در سال 1238 هجری شمسی این عده وارد پاریس شدند و پس از خاتمه تحصیلات به ایران بازگشتند. در دوران قاجار، زبان فرانسه در دربار ایران بسیار متداول گردید و ناصرالدین‌شاه خود به زبان فرانسه آشنایی داشت. در سال 1900 میلادی مدارس پسرانه «سن لویی» و دخترانه «ژاندارک» در تهران تاسیس شد.

از جمله امتیازاتی که فرانسویان در دوران قاجار در ایران به دست آوردند امتیاز حفاری علمی در ایران در سال 1900 میلادی بود. برطبق آن امتیاز، باستان‌شناسان موزه لوور نخست در همدان و سپس در شوش و دزفول به حفاری و اکتشاف مشغول شدند. «دیولافوآ»(Jane Dieulafoy) باستان‌شناس معروف فرانسوی و بعد از او «دمورگان»(Jacques de Morgan) در همان ناحیه به اکتشافات عظیم علمی نایل گردیدند که از آن جمله کشف لوح قوانین حمورابی پادشاه بابل است که در سال 1901 میلادی در شوش تختگاه ایلام به دست آمد. این امتیاز به قوت خود باقی بود تا آن که در مهر 1306 ملغی گردید ولی از طرف وزارت فرهنگ اجازه حفاری علمی در شوش با شرایط دیگری به فرانسوی‌ها داده شد.

روابط فرهنگی در دوران پهلوی

در زمان رضا شاه پس از وضع قانون اعزام محصل به خارج در سال 1307 که به موجب آن مقرر گردیده بود به مدت 6 سال هر سال لااقل 100 نفر دانشجو برای تحصیل به اروپا اعزام شود توجه ویژه‌ای به فرستادن دانشجو به فرانسه اعمال گردید. از سال 1307 تا 1312 از طرف وزارت فرهنگ هر سال در حدود یکصد محصل به فرانسه و انگلستان اعزام شدند. غالب محصلان در فرانسه به تحصیل پرداخته و از سال 1313 به بعد بتدریج به ایران باز گشتند و عده‌ای از آنان به تدریس در دانشگاه جدیدالتاسیس تهران مشغول شدند. همچنین در سال 1307 جمعی از کارمندان پست و تلگراف برای فراگرفتن فن مخابره تلگراف بی‌سیم به پاریس اعزام شدند. در سال 1307 نیز مدرسه رازی در ایران تاسیس شد.

در ضمن، در این دوران شماری از استادان فرانسوی در مدارس عالیه کشور( مدرسه حقوق و علوم سیاسی و مدرسه طب) به تدریس مشغول شدند که از ان جمله می‌توان از دکتر ژان فونتانا- دکتر لافن- پروفسور لوباور- پروفسور پیر مارسل و پروفسور دایرالی نام برد. اولین قرارداد فرهنگی رسمی بین ایران و فرانسه در سال 1308 بین وزیر مختار ایران در پاریس و وزیر فرهنگ دولت جمهوری فرانسه درباره برابری ارزش تحصیلات منعقد شد.


در سال 1313( 1935) روزنامه فرانسوی زبان «ژورنال دو تهران» در تهران شروع به کار کرد که می‌توان آن را قدیمی‌ترین روزنامه فرانسوی زبان خاور میانه دانست. سپس چند مدرسه فرانسوی دیگر در تهران تاسیس شد که از جمله آنها می‌توان از مدارس مریم در تهران، انوشیروان در تبریز و ستاره صبح در اصفهان نام برد. بیشتر این مدارس توسط مسیونرهای مذهبی تاسیس و اداره می‌شدند.

روابط فرهنگی ایران و فرانسه از اوایل دهه 1950 گسترش بیشتری یافت. انجمن فرهنگی ایران و فرانسه در سال 1950 در پاریس تشکیل شد و ریاست این انجمن را ایران‌شناسان مشهوری از قبیل رنه گروسه(René Grousset)، پروفسور پاستور والری رادو(Louis-Pasteur Vallery-Radot) و هانری ماسه(Henri Massé) بر عهده داشتند. در سال 1961 نمایشگاه 7000 سال هنر( سفال‌های قدیم، مینیاتور، صنایع‌دستی، سکه‌های قدیمی، قالی) در فرانسه گشایش یافت.

به منظور گسترش روابط فرهنگی دو کشور موسساتی نیز در کشور فرانسه در این دوران تاسیس شد که از جمله آنها می‌توان از خانه ایران در پاریس نام برد. همچنین تعداد دانشجویان ایرانی در فرانسه در دهه 1960 تا 1970 بشدت افزایش یافت.

روابط فرهنگی دو کشور بخصوص در دوران زمامداری ژنرال دوگل و پس از مسافرت وی به ایران و همچنین امضای موافقت‌نامه علمی و فنی بین دو کشور در تهران در دسامبر 1967 گسترش بیشتری یافت.

موافقت‌نامه فرهنگی، علمی و فنی ایران و فرانسه

در دسامبر 1967 یک موافقت‌نامه علمی و فنی و در 7 نوامبر 1973 یک موافقت‌نامه فرهنگی بین ایران و فرانسه در تهران به امضا رسید که در زیر به طور مختصر به آنها اشاره می‌شود:

موافقت‌نامه همکاری علمی و فنی

این موافقت‌نامه در تاریخ 27 دسامبر 1967(6 دی 1346) در تهران امضا شد و از تاریخ 12 فوریه 1969 لازم الجرا گردید. مدت اعتبار موافقت‌نامه محدود نبود و هریک از طرفین می‌توانستند با اخطار قبلی شش ماهه ان را فسخ کنند. اهداف این موافقت‌نامه عبارت بوداز:

  • همکاری و تبادل کارشناس به منظور شرکت در مطالعات علمی و تشریک مساعی به منظور تربیت کادر علمی و فنی و اداری و کمک‌های فنی به یکدیگر در این رابطه؛
  • تشکیل دوره‌های کارآموزی، تربیت کارآموزان حرفه‌ای و آموزش عملی آنها و اعطای بورس‌های تحصیلی؛
  • مبادله کتاب و نشریات علمی و تشکیل کنفرانس‌های علمی و فنی.

در ضمن این موافقت‌نامه و کلیه ملحقات تکمیلی آن می‌توانست با موافقت طرفین تغییر یابد.

موافقت‌نامه فرهنگی بین دو کشور

موافقت‌نامه همکاری‌های فرهنگی ایران و فرانسه در تاریخ 7 نوامبر 1973( 16 آبان 1352) در تهران به امضا رسید و از تاریخ 12 ژوئیه 1974 لازم الجرا گردید. مدت اعتبار اولیه این موافقت‌نامه 5 سال تعیین شد و مقرر گردید چنانچه حداقل شش ماه قبل از انقضای مدت مذکور، این قرارداد فسخ نگردد، به طور ضمنی تمدید شده تلقی گردد.

اهداف این موافقت‌نامه
  • توسعه همکاری‌های دو کشور در زمینه‌های فرهنگی، آموزشی، دانشگاهی و هنری؛
  • تشویق آموزش زبان و ادبیات و فرهنگ هر یک از دو کشور در دانشگاه‌ها و مدارس عالی طرفین؛
  • ایجاد تسهیلات لازم به منظور فعالیت موسسات فرهنگی و علمی و فنی از قبیل موسسسه‌های علمی و مراکز فرهنگی اعم از دولتی و خصوصی؛
  • برقراری همکاری نزدیک بین موسسات آموزشی و دانشگاهی و سازمان‌های علمی دو کشور از جمله کتابخانه‌ها و موزه‌ها؛
  • تبادل هیئت‌های علمی، فرهنگی و هنری و همچنین ترجمه و چاپ آثار ادبی و علمی؛
  • توسعه همکاری در زمینه‌های مربوط به رادیو و تلویزیون و سینما و مطبوعات دو کشور از طریق انعقاد موافقت‌نامه‌های لازم؛
  • تشویق و توسعه همکاری‌های ورزشی و توریستی میان دو کشور.

اعطای بورس‌های تحصیلی جهت انجام تحقیقات در هر یک از دو کشور به موجب این موافقت‌نامه حدود 200 استاد و مربی و کارشناس فرانسوی در موسسات ایران مشغول به تدریس شدند. در ضمن، شماری از جوانان فرانسوی نیز داوطلبانه به جای انجام خدمت وظیفه به تعلیم و آموزش زبان فرانسه در ایران مشغول شدند.

روابط فرهنگی دو کشور پس از انقلاب اسلامی

فرانسه با رفتاری که در جریان انقلاب اسلامی نسبت به رهبر انقلاب از خود نشان داده بود محبوبیتی در ایران کسب کرد و در اوایل انقلاب مشاهده شد که چگونه مردم به پاس میزبانی فرانسویان از رهبرشان، سفارت آنان در تهران را گلباران کردند. ولی دیری نپایید که از همان سال 58 به بعد کشور فرانسه همانند سایر کشورهای قدرتمند غربی در فهرست دشمنان انقلاب قرار گرفت. فرانسه گذشته از این که به دشمن ایران در جنگ اسلحه و مهمات می‌رساند، مرکز تجمع و فعالیت تقریبا همه مخالفان حکومت ایران شده بود و این مخالفان توانسته بودند که در بعضی مراکز تصمیم‌گیری فرانسه نفوذ کنند و ذهن فرانسویان را نسبت به جمهوری اسلامی ایران به کلی تیره و تار نمایند. تا چند سال در اوایل دهه شصت، نه فرانسه چندان رغبتی به گرم کردن روابط خود با ایران داشت و نه ایران در آن جو انقلابی می‌توانست روابط خود را با کشوری که احساس می‌کرد با او خصمانه برخورد می‌کند و از دشمنان و مخالفانش حمایت می‌کند گسترش دهد. بنابراین فعالیت انجمن فرهنگی ایران و فرانسه بعد از انقلاب تابعی از کاهش روابط سیاسی قرار گرفت و کلاس‌های آموزش زبان فرانسه که در این انجمن دائر بود، در خرداد ماه سال 1361 از طرف دولت ایران تعطیل شد. انجمن فرهنگی ایران و فرانسه پس از تعطیلی کلاس‌ها به کلی تعطیل نشد. بخش ایران‌شناسی انجمن که کوربن پایه‌گذاری کرده بود، همچنان سعی کرد به انتشار مجدد بعضی از کتاب‌های خود مبادرت ورزد. بعضی از این کتاب‌ها را انجمن با کمک ناشران خصوصی مانند مرکز نشر دانشگاهی منتشر کرد. در اینجا جا دارد که از فعالیت مرکز نشر دانشگاهی نیز در تقویت زبان فرانسه و آموزش آن در ایران یاد کرد. گروه زبان فرانسه مرکز نشر به سرپرستی روانشاد دکتر جواد حدیدی یکی از فعال‌ترین گروه‌ها بوده و فعالیت‌های آن موجب شد که بعد از انقلاب این مرکز به صورت مهم‌ترین موسسه انتشار کتاب‌های فرانسه در ایران درآید. یکی از کارهای موثر نشر دانشگاهی انتشار مرتب نشریه‌ای به زبان فرانسه به نام لقمان است که در آن تحقیقات ایرانی و اسلامی محققان ایرانی و فرانسوی همراه با اخبار و رویدادهای فرهنگی ایران در آن منعکس می‌شود[۴].

نیز نگاه کنید به

روابط فرهنگی زیمبابوه و ایران؛ روابط فرهنگی کانادا و ایران؛ روابط فرهنگی روسیه و ایران؛ روابط فرهنگی تونس و ایران؛ روابط فرهنگی ژاپن و ج.ا.ایران؛ روابط فرهنگی کوبا و ج.ا.ایران؛ روابط فرهنگی لبنان و ایران؛ روابط فرهنگی مصر و ایران؛ روابط فرهنگی ایران و چین؛ روابط فرهنگی سنگال و جمهوری اسلامی ایران؛ روابط فرهنگی آرژانتین و ایران؛ روابط فرهنگی مالی و ایران؛ روابط اجتماعی و فرهنگی اوکراین و ایران؛ روابط فرهنگی اسپانیا و ایران؛ روابط فرهنگی اردن و ج.ا.ایران؛ روابط فرهنگی اتیوپی و ایران؛ روابط فرهنگی سیرالئون و ایران؛ روابط فرهنگی قطر و ایران؛ روابط فرهنگی تایلند و ایران؛ روابط فرهنگی گرجستان و ایران؛ روابط فرهنگی تاجیکستان و ایران؛ روابط فرهنگی بنگلادش و ایران؛ روابط فرهنگی سریلانکا و ایران

کتابشناسی

  1. غفاری، ابوالحسن(1368). تاریخ روابط ایران و فرانسه ( از ترور ناصرالدین‌شاه تا جنگ جهانی اول )، مرکز نشر دانشگاهی ، ص.171.
  2. ناطق ، هما ، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران (1873-1921)، انتشارات معاصر پژوهان ،1380،ص.16.
  3. غفاری ، ابوالحسن ، جایگاه فرانسه در تاریخ روابط خارجی ایران ، وزارت امور خارجه ، 1382،ص.257.
  4. نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ( در دست انتشار )،