صوفیان مصر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
تا پیش از نیمه­های قرن ششم هجری، تصوف در [[مصر]] از دایره سلوک فردی و حلقه­های کوچک مریدان، عارفان و زاهدان فراتر نمی­رفت و از نمودهای جمعی صوفیان خبری نبود. شکوفایی تصوف اما از نیمه­های دوم آن قرن و تأسیس اولین خانقاه در عهد صلاح­الدین ایوبی در سال 569 هجری آغاز شد. قرن هفتم نیز که قرن فروپاشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی [[جامعه مصر]] بود، برای صوفیان، اوج شکوفایی و بالندگی بود. زان پس، طریقت­های صوفی یکی پس از دیگری ظهور یافتند و با فراز و فرودهایی به حیات خود ادامه دادند (صدر هاشمی،81:1391).
تا پیش از نیمه­‌های قرن ششم هجری، تصوف در [[مصر]] از دایره سلوک فردی و حلقه‌­های کوچک مریدان، عارفان و زاهدان فراتر نمی‌رفت و از نمودهای جمعی صوفیان خبری نبود. شکوفایی تصوف اما از نیمه­‌های دوم آن قرن و تأسیس اولین خانقاه در عهد صلاح­الدین ایوبی در سال 569 هجری آغاز شد. قرن هفتم نیز که قرن فروپاشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی [[جامعه مصر]] بود، برای صوفیان، اوج شکوفایی و بالندگی بود. زان پس، طریقت­‌های صوفی یکی پس از دیگری ظهور یافتند و با فراز و فرودهایی به حیات خود ادامه دادند.<ref>صدرهاشمی، سيدمحمد (1391)، صوفيان [[مصر]] از خانقاه تا دنياي سياست: تصوف در شمال آفريقا (مجموعه مقالات) (چاپ اول). تهران: [https://alhoda.ir/ مؤسسه فرهنگي هنري و انتشارات بين‌المللي الهدي]، ص81.</ref>


طریقت­های صوفی مصر به لحاظ ریشه­های تاریخی و حضور اجتماعی گسترده، امروز به مثابه نهادی اجتماعی مورد توجه است و پژوهش­های متعدد و عمیقی درباره آنها انجام شده است (تقریر الحالة الدینیة، 275:1997).
طریقت‌­های صوفی [[مصر]] به لحاظ ریشه­‌های تاریخی و حضور اجتماعی گسترده، امروز به مثابه نهادی اجتماعی مورد توجه است و پژوهش­‌های متعدد و عمیقی درباره آنها انجام شده است.<ref>تقریر الحالة الدینیة (1997). الطبعة الخامسة. [https://wikimelal.ir/%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87 القاهرة]: [https://acpss.ahram.org.eg/ مركز الدراسات السياسية و الاستراتيجية بالأهرام]، ص275.</ref>


تاکنون تعداد 77 طریقت صوفی توسط شورای عالی طریقت­های صوفی مصر به رسمیت شناخته شده­است. طریقت­های رسمی متعهدند که طبق لوایح مصوب سال­های 1903 و 1905 م در خصوص طریقت­های مبتنی بر ممنوعیت همه­ی اعمال خلاف شرع، از جمله ذکر گفتن همراه با رقص، استفاده از برخی آلات موسیقی، مجروح کردن بدن با سیخ، خوردن حشرات به عنوان کرامت و همچنین طرح مسئله سقوط تکلیف، عمل کنند. اضافه بر طریقت­های رسمی، دهها طریقت غیررسمی نیز در سراسر مصر گسترده­اند که سبب نگرانی مشایخ صوفی شصده و تقاضای برخی از آنها برای رسمی شدن با مخالفت شورای عالی صوفیان روبرو شده است. شیخ حسن الشناوی که تا پیش از مرگ در سال 2008 ،شیخ­المشایخ صوفیان مصر بود، نسبت به شیوع گسترده­ی طریقت­های غیرقانونی و غیرمنطبق با احکام و تعالیم اسلامی و نیز شیوه­های غیراسلامی، غیرصوفی و کاسبکارانه­ی طیف وسیعی از مدعیان تصوف (فرقه­های جدید) هشدار داده است (صدر هاشمی : 86).
تاکنون تعداد 77 طریقت صوفی توسط شورای عالی طریقت­‌های صوفی [[مصر]] به رسمیت شناخته شده‌­است. طریقت‌­های رسمی متعهدند که طبق لوایح مصوب سال­‌های 1903 و 1905 م در خصوص طریقت‌­های مبتنی بر ممنوعیت همه­‌ی اعمال خلاف شرع، از جمله ذکر گفتن همراه با رقص، استفاده از برخی آلات موسیقی، مجروح کردن بدن با سیخ، خوردن حشرات به عنوان کرامت و همچنین طرح مسئله سقوط تکلیف، عمل کنند. اضافه بر طریقت­‌های رسمی، ده‌ها طریقت غیررسمی نیز در سراسر [[مصر]] گسترده‌­اند که سبب نگرانی مشایخ صوفی شصده و تقاضای برخی از آنها برای رسمی شدن با مخالفت شورای عالی صوفیان روبرو شده است. شیخ حسن الشناوی که تا پیش از مرگ در سال 2008 ،شیخ‌­المشایخ صوفیان [[مصر]] بود، نسبت به شیوع گسترده‌­ی طریقت­‌های غیرقانونی و غیرمنطبق با احکام و تعالیم اسلامی و نیز شیوه‌­های غیراسلامی، غیرصوفی و کاسب‌کارانه­‌ی طیف وسیعی از مدعیان تصوف (فرقه­‌های جدید) هشدار داده است.<ref>صدرهاشمی، سيدمحمد (1391)، صوفيان [[مصر]] از خانقاه تا دنياي سياست: تصوف در شمال آفريقا (مجموعه مقالات) (چاپ اول). تهران: م[https://alhoda.ir/ ؤسسه فرهنگي هنري و انتشارات بين‌المللي الهدي]، ص86.</ref>


برخی از طریقت­ها همچون الشاذلیه، دارای شاخه­های بسیاری هستند که به عنوان طریقتی مستقل به رسمیت شناخته شده­اند. بعضی از آنها همچون خلوتیه گرایش بیشتری به مجالس ذکر و اعتزال دارند و تعداد دیگری از آنها مانند عزمیه، به حضور اجتماعی و بهره­گیری از امکانات ارتباطی مدرن اهتمام می­ورزند.
برخی از طریقت‌­ها همچون الشاذلیه، دارای شاخه­‌های بسیاری هستند که به عنوان طریقتی مستقل به رسمیت شناخته شده‌­اند. بعضی از آنها همچون خلوتیه گرایش بیشتری به مجالس ذکر و اعتزال دارند و تعداد دیگری از آنها مانند عزمیه، به حضور اجتماعی و بهره­‌گیری از امکانات ارتباطی مدرن اهتمام می‌­ورزند.
=== [[طریقت های مهم مصر]] ===
برخی از طریقت‌­های مهم [[مصر]] عبارتند از:


برخی از طریقت­های مهم مصر عبارتند از:
==== [[طریقت الاحمدیة مصر]] ====
[[پرونده:احمد البدوی.png|بندانگشتی|مسجد احمد البدوی. برگرفته از سایت beta.sis.gov، قابل بازیابی از https://beta.sis.gov.eg/en/egypt/tourism/religious-tourism/]]
منسوب به سید احمد البدوی (د 675 ه) که نسب به امام علی (ع) می­‌برد. او در فاس مغرب متولد شد و مدتی در عراق بود و سپس به [[مصر]] رفت و در شهر طنطا اقامت گزید؛ از آن پس طریقت به نام او شکل گرفت و در عصر حکومت بیبرس [[مملوک ها در مصر|مملوکی]] در [[مصر]] گسترش یافت. از عوامل محبوبیت و گسترش این طریقت، تشویق مسلمانان به مبارزه با مهاجمان صلیبی توسط پیروان آن بود. بعدها بروز برخی انحرافات و شیوع بی‌­بند و باری و اعمال خلاف از جمله می­‌گساری در میان پیروان آن، سبب رویگردانی عامه­‌ی مسلمانان از آنان شد. این طریقت، مردم پسندترین طریقت روستایی به شمار می­‌رود. از علائم مشخصه­‌ی آنان، استفاده از پرچم و عمامه­‌ی قرمز است. سلسله­‌های متعددی از این طریقت منشعب شده‌­اند که البیومیه و الشناویه از جمله‌­ی آنان­ است.


'''- الاحمدیة (یا بدویه):''' منسوب به سید احمد البدوی 675 ه) که نسب به امام علی (ع) می­برد. او در فاس مغرب متولد شد و مدتی در عراق بود و سپس به مصر رفت و در شهر طنطا اقامت گزید؛ از آن پس طریقت به نام او شکل گرفت و در عصر حکومت بیبرس مملوکی در مصر گسترش یافت. از عوامل محبوبیت و گسترش این طریقت، تشویق مسلمانان به مبارزه با مهاجمان صلیبی توسط پیروان آن بود. بعدها بروز برخی انحرافات و شیوع بی­بندوباری و اعمال خلاف از جمله می­گساری در میان پیروان آن، سبب رویگردانی عامه­ی مسلمانان از آنان شد. این طریقت، مردم پسندترین طریقت روستایی به شمار می­رود. از علائم مشخصه­ی آنان، استفاده از پرچم و عمامه­ی قرمز است. سلسله­های متعددی از این طریقت منشعب شده­اند که البیومیه و الشناویه از جمله­ی آنان­است.
==== [[طریقت الخلوتیة مصر]] ====
منسوب به شیخ محمد الخلوتی 689 ه) از مشایخ صوفیه خراسان و طریقتی ترکی الاصل است. مرکزیت این طریقت در تبریز بود و پس از آنکه این شهر به تصرف صفویان درآمد، پیروان آن به تدریج به [[مصر]] مهاجرت کردند. این طریقت در [[مصر]] شکوفا شد و شاخه­‌های متعددی از آن پدید آمدند که از جمله آنها بکریه، بیرامیه، جوهریه و مرداشیه­‌اند.[[پرونده:شیخ ابراهیم الدسوقی.png|بندانگشتی|شیخ ابراهیم الدسوقی Wikipedia. برگرفته از سایت ، قابل بازیابی از https://id.wikipedia.org/wiki/Kategori:Tokoh_Banten]]
[[پرونده:شیخ ابوالحسن الشاذلی.png|بندانگشتی|شیخ ابوالحسن الشاذلی. برگرفته از سایت Wiki Vahdat، قابل بازیابی از https://fa.wikivahdat.com/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%B4%D8%A7%D8%B0%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%BA%D8%B1%D8%A8%DB%8C]]


==== [[طریقت الدسوقیة مصر]] ====
منسوب به شیخ ابراهیم الدسوقی (د 676 ه) از اقطاب چهارگانه صوفیان است که درالدسوق از شهرهای [[مصر]] متولد شد. او شافعی مذهب و علاوه بر مقام قطب، فقیهی مورد توجه مردم بود. شاخه­‌های متعددی از آن منشعب شده­‌اند که از جمله­‌ی آنها الشرنوبیه و الشهاویه­ و شاخه‌ای دیگر از آن که به عنوان طریقتی مستقل در سال‌­های اخیر به رسمیت شناخته شده است، الدسوقیة المحمدیة است که در عین حال از جدیدترین طریقت­‌های صوفی [[مصر]] است. شاخه­‌های آن علاوه بر [[مصر]] در سودان، الجزایر، لیبی، یمن، پاکستان و برخی از کشورهای اروپایی گسترده­‌است.


'''- الخلوتیة:''' منسوب به شیخ محمد الخلوتی 689 ه) از مشایخ صوفیه خراسان و طریقتی ترکی الاصل است. مرکزیت این طریقت در تبریز بود و پس از آنکه این شهر به تصرف صفویان درآمد، پیروان آن به تدریج به مصر مهاجرت کردند. این طریقت در مصر شکوفا شد و شاخه­های متعددی از آن پدید آمدند که از جمله آنها بکریه، بیرامیه، جوهریه و مرداشیه­اند.
==== [[طریقت الرفاعیة مصر]] ====
منسوب به شیخ ابوالعباس احمد الرفاعی 578ه) از اقطاب بزرگ صوفیه است که در بصره می‌­زیست و پس از مرگش، شیخ ابوالفتح الواسطی (د 632ه) که به [[مصر]] مهاجرت و در [[شهر اسکندریه مصر|اسکندریه]] سکنی گزیده بود، با دعوت و تبلیغ توانست این طریقت را در [[مصر]] گسترش دهد. برخی بر این باورند که الرفاعی تحت تأثیر اندیشه­‌های شیخ عبدالقادر گیلانی قرار داشت و طریقت او نیز از شاخه‌های قادریه است. طریقت الرفاعیه دارای شاخه­‌های متعدد از جمله علوانیه، کیالیه، حریریه و جبرتیه است.
==== [[طریقت الشاذلیة مصر]] ====
منسوب به شیخ ابوالحسن الشاذلی (د 656 ه) او زاهدی نابینا بود که به دلیل گرایش­‌های صوفیانه ناگزیر از ترک مغرب و مهاجرت به [[مصر]] و اقامت در [[شهر اسکندریه مصر|اسکندریه]] شد. به تدریج حلقه­‌ای از شاگردان بر گرد او جمع آمدند. او نه خانقاه داشت و نه خود طریقت و آداب خاصی بنا نهاد. پس از او، مریدانش از جمله ابوالعباس المرسی و ابن عطاء­اله السکندری طریقت را به نام او بنیان گذاشتند. طریقت شاذلیه از ریشه‌­دارترین و پرشاخه‌­ترین طریقت­‌های صوفیه است و در طول قرون متمادی، تأثیر بسیاری بر روند تحولات فرهنگی و اجتماعی [[مصر]] داشته است. از جمله شاخه­‌های این طریقت می­توان از وفائیه، جزولیه، مکیه، محمدیه و درقاویه نام برد. پیروان این طریقت و شاخه­‌های آن علاوه بر [[مصر]]، در شمال آفریقا نیز پراکنده‌­اند.
==== [[طریقت العزمیة مصر]] ====
از طریقت­‌های نسبتا جدید در [[مصر]] است که آن را السیدمحمد ماضی ابوالعزائم (د 356 1ه) با شعار احیای خلافت فاطمی در سال (1353 ه-1934م) بنیان گذاشت.<ref>صدرهاشمی، سيدمحمد (1391)، صوفيان [[مصر]] از خانقاه تا دنياي سياست: تصوف در شمال آفريقا (مجموعه مقالات) (چاپ اول). تهران: م[https://alhoda.ir/ ؤسسه فرهنگي هنري و انتشارات بين‌المللي الهدي]، ص88.</ref> این طریقت از ویژگی اصلاح طلبانه برخوردار است و وابستگی­‌های قومی و ملی خود را در مشارکت در جنبش مدنی علیه اشغال انگلیس و نیز مشارکت در جنگ علیه اسرائیل در سال 1948 نشان داده است.<ref>حسن، د.عمار علي (2009). التنشئة السياسية للطرق الصوفية في [[مصر]] (الطبعة الاولي). [[قاهره|القاهرة]]: [https://elainpublishinghouse.com/?v=c9101ea1957e دار العين للنشر]، ص415.</ref> طریقت عزمیه همچنین به دلیل استفاده از شعارهای نو از جمله آمیزش دین و سیاست، بهره‌­گیری از ادبیات شیعی، نقد شدید وهابیت و ضدیت با صهیونیسم و نیز، انتقاد از عقب­‌ماندگی مسلمانان، توانسته است افکار عمومی را به خود جلب کند. این طریقت هر چند سنی مذهب است، از بسیاری از باورهای شیعه، دفاع و به ویژه بر مشترکات میان تصوف و تشیع تأکید می‌ورزد؛ از جمله، سلسله جزوات «الفتوحات العزمیة» که از سوی این طریقت انتشار یافته، به بسیاری از اتهامات و ابهامات درباره‌­ی تشیع پاسخ می‌­دهد. همچنین برگزاری میلاد امام حسین ­(ع) و حضرت زهرا (س) از برنامه­‌های سالیانه و مناسبتی ویژه این طریقت است. از دیگر ویژگی­‌های طریقت عزمیه، نقد اندیشه‌­های خرافی و عملکرد انحرافی برخی مشایخ و پیروان طریقت‌­های صوفیه است. این طریقت علاوه بر [[مصر]]، در [[سودان]] و لیبی هم پیروانی دارد.


'''- الدسوقیة:''' منسوب به شیخ ابراهیم الدسوقی 676 ه) از اقطاب چهارگانه صوفیان است که درالدسوق از شهرهای مصر متولد شد. اوشافعی مذهب و علاوه بر مقام قطب، فقیهی مورد توجه مردم بود. شاخه­های متعددی از آن منشعب شده­اند که از جمله­ی آنها الشرنوبیه و الشهاویه­ وشاخه ای دیگراز آن که به عنوان طریقتی مستقل در سال­های اخیر به رسمیت شناخته شده است، الدسوقیة المحمدیة است که در عین حال از جدیدترین طریقت­های صوفی مصر است. شاخه­های آن علاوه بر مصر در سودان، الجزایر، لیبی، یمن، پاکستان و برخی از کشورهای اروپایی گسترده­است.
==== [[طریقت العشیرة المحمدیة مصر]] ====
علیرغم آنکه از شاخه­‌های شاذلیه است به عنوان جریانی فکری اصلاحی در میان جریان‌­های صوفی [[مصر]] مطرح شده است. این طریقت صوفی توسط شیخ محمد زکی ابراهیم (د 1419 ه) بنیان گرفت. شکل­‌گیری این طریقت نتیجه‌­ی اندیشه­‌های اصلاح­‌طلبانه موسس آن بود که صرفا به میراث سنتی صوفیه بسنده نکرد و با رویکردی نوگرایانه، جریانی جدید را در میان طریقت­‌های صوفی [[مصر]] پدید آورد. این جریان صوفی منتقد برخی روش­‌ها و رفتار مشایخ و پیروان طریقت­‌های صوفی است و معتقد است که جریان­‌های صوفی باید به منابع اصلی و صدق و صفای پیشین بازگردند. از اقدامات مهم این طریقت، تأسیس آکادمی پژوهش‌­های صوفی است که در زمره­ی اقدامات نوگرایانه جریان­‌های صوفی [[مصر]] به شمار می‌­رود.


'''الرفاعیة:''' منسوب به شیخ ابوالعباس احمد الرفاعی (د 578ه) از اقطاب بزرگ صوفیه است که در بصره می­زیست و پس از مرگش، شیخ ابوالفتح الواسطی (د 632ه) که به مصر مهاجرت و در اسکندریه سکنی گزیده بود، با دعوت و تبلیغ توانست این طریقت را در مصر گسترش دهد. برخی بر این باورند که الرفاعی تحت تأثیر اندیشه­های شیخ عبدالقادر گیلانی قرار داشت و طریقت او نیز از شاخه­های قادریه است. طریقت الرفاعیه دارای شاخه­های متعدد از جمله علوانیه، کیالیه، حریریه و جبرتیه است.
==== [[طریقت القادریة مصر|­طریقت القادریة مصر]] ====
طریقت منسوب به شیخ عبدالقادر گیلانی معروف به قطب اعظم (د562ه) که نسب او به امام حسن مجتبی (ع) می­‌رسد. آموزه‌­ها و فعالیت‌­های تبلیغی این طریقت صوفی نقش مهمی در گسترش اسلام در میان قبایل بت­‌پرست آفریقا و نیز در شبه قاره هند داشته است. پیروان این طرقت، علاوه بر [[مصر]] در گستره­‌ی وسیعی از جهان اسلام حضور دارند. با اینکه آموزه‌­های این طریقت ریشه در مذهب حنبلی دارد، پیروان آن تا حدود زیادی اهل تسامح و تساهل بوده‌­اند. قدیمی­ترین شاخه­‌های قادریه در [[مصر]]، فارضیه و پس از آن قاسمیه است.<ref>حسن، د.عمار علي (2009). التنشئة السياسية للطرق الصوفية في [[مصر]] (الطبعة الاولي). [[قاهره|القاهرة]]: [https://elainpublishinghouse.com/?v=c9101ea1957e دار العين للنشر]، ص87-90.</ref>


'''- الشاذلیة:''' منسوب به شیخ ابوالحسن الشاذلی (د 656 ه) او زاهدی نابینا بود که به دلیل گرایش­های صوفیانه ناگزیر از ترک مغرب و مهاجرت به مصر و اقامت در اسکندریه شد. به تدریج حلقه­ای از شاگردان بر گرد او جمع آمدند. او نه خانقاه داشت و نه خود طریقت و آداب خاصی بنا نهاد. پس از او، مریدانش از جمله ابوالعباس المرسی و ابن عطاء­اله السکندری طریقت را به نام او بنیان گذاشتند. طریقت شاذلیه از ریشه­دارترین و پرشاخه­ترین طریقت­های صوفیه است و در طول قرون متمادی، تأثیر بسیاری بر روند تحولات فرهنگی و اجتماعی مصر داشته است. از جمله شاخه­های این طریقت می­توان از وفائیه، جزولیه، مکیه، محمدیه و درقاویه نام برد. پیروان این طریقت و شاخه­های آن علاوه بر مصر، در شمال آفریقا نیز پراکنده­اند.
==== نهادهای نظارتی ====
[[پرونده:لوگو شورای عالی طریقت های صوفی.png|بندانگشتی|لوگو شورای عالی طریقت­‌های صوفی. برگرفته از سایت Elbalad، قابل بازیابی از https://www.elbalad.news/5003253]]
از جمله نقاط عطف در روند تحولات معاصر طریقت‌­های صوفی [[مصر]]، تشکیل شورای عالی طریقت­‌های صوفی در سال 1976 به عنوان مهمترین ابزار برای تحقق اهداف فرهنگی دولت بود. بر اساس قانون تشکیل شورای مزبور، اداره­ی امور طریقت­‌های صوفی را تشکیلاتی با عنوان «المشیخة العامة للطرق الصوفیة» برعهده دارد. شیخ المشایخ طریقت‌­ها از میان 10 شیخ منتخب مشایخ طریقت‌­ها انتخاب و با حکم رئیس­‌جمهور منصوب می­‌شود. شیخ المشایخ منتخب نیز همراه شورایی مرکب از 5 عضو به عنوان نمایندگان وزارتخانه­‌های کشور، اوقاف، فرهنگ، امور محلی و الازهر با عنوان شورای عالی بر امور طریقت‌­ها نظارت می­‌کند. وظایف عمده‌­ی این شورا عبارت است از: حل و فصل منازعات طریقت­‌ها، نظارت بر اجرای مراسم و جشن­‌های صوفی مانند موالد، عزل و نصب مشایخ مراقد و تکیه­‌ها و سایر مراکزی که به رسمیت شناخته شده و تحت نظارت این شورا قرار گرفته‌­است.


'''- العزمیة:''' از طریقت­های نسبتا جدید در مصر است که آن را السیدمحمد ماضی ابوالعزائم (د 356 1ه) با شعار احیای خلافت فاطمی در سال (1353 ه-1934م) بنیان گذاشت. (همان:88). این طریقت از ویژگی اصلاح طلبانه برخوردار است و وابستگی­های قومی و ملی خود را در مشارکت در جنبش مدنی علیه اشغال انگلیس و نیز مشارکت در جنگ علیه اسرائیل در سال 1948 نشان داده است (حسن، 415:2009). طریقت عزمیه همچنین به دلیل استفاده از شعارهای نو از جمله آمیزش دین و سیاست، بهره­گیری از ادبیات شیعی، نقد شدید وهابیت و ضدیت با صهیونیسم و نیز،انتقاد از عقب­ماندگی مسلمانان، توانسته است افکار عمومی را به خود جلب کند. این طریقت هر چند سنی مذهب است، از بسیاری از باورهای شیعه، دفاع و به ویژه بر مشترکات میان تصوف و تشیع تأکید می­ورزد؛ از جمله، سلسله جزوات «الفتوحات العزمیة» که از سوی این طریقت انتشار یافته، به بسیاری از اتهامات و ابهامات درباره­ی تشیع پاسخ می­دهد. همچنین برگزاری میلاد امام حسین ­(ع) و حضرت زهرا (س) از برنامه­های سالیانه و مناسبتی ویژه این طریقت است. از دیگر ویژگی­های طریقت عزمیه، نقد اندیشه­های خرافی و عملکرد انحرافی برخی مشایخ و پیروان طریقت­های صوفیه است. این طریقت علاوه بر مصر، در سودان و لیبی هم پیروانی دارد.
شورای مزبور به استناد قانون تشکیل آن، تشکیلاتی است مستقل با اهداف دینی، معنوی، اجتماعی، فرهنگی و ملی و دارای شخصیت حقوقی.<ref>حسن، د. عمار علي (2009). التنشئة السياسية للطرق الصوفية في [[مصر]] (الطبعة الاولي). [[قاهره|القاهرة]]: [https://elainpublishinghouse.com/?v=c9101ea1957e دار العين للنشر]، ص610.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص259-265.</ref>
==نیز نگاه کنید به==
[[تصوف در تونس]]؛ [[تصوف در افغانستان]]؛ [[تصوف در سنگال]]؛ [[تصوف در اسپانیا]]؛ [[تصوف در اردن]]؛ [[تصوف در قطر]]؛ [[تصوف در سوریه]]؛ [[تصوف در بنگلادش]]؛ [[تصوف در تاجیکستان]]؛ [[تصوف در قزاقستان]]؛ [[تصوف در روسیه]]


'''العشیرة المحمدیة:''' علیرغم آنکه از شاخه­های شاذلیه است به عنوان جریانی فکری اصلاحی در میان جریان­های صوفی مصر مطرح شده است. این طریقت صوفی توسط شیخ محمد زکی ابراهیم (د 1419 ه) بنیان گرفت. شکل­گیری این طریقت نتیجه­ی اندیشه­های اصلاح­طلبانه موسس آن بود که صرفا به میراث سنتی صوفیه بسنده نکرد و با رویکردی نوگرایانه، جریانی جدید را در میان طریقت­های صوفی مصر پدید آورد. این جریان صوفی منتقد برخی روش­ها و رفتار مشایخ و پیروان طریقت­های صوفی است و معتقد است که جریان­های صوفی باید به منابع اصلی و صدق و صفای پیشین بازگردند. از اقدامات مهم این طریقت، تأسیس آکادمی پژوهش­های صوفی است که در زمره­ی اقدامات نوگرایانه جریان­های صوفی مصر به شمار می­رود.
==کتابشناسی==
 
[[رده:تصوف]]
­'''- القادریة:''' طریقت منسوب به شیخ عبدالقادر گیلانی معروف به قطب اعظم (د562ه) که نسب او به امام حسن مجتبی (ع) می­رسد. آموزه­ها و فعالیت­های تبلیغی این طریقت صوفی نقش مهمی در گسترش اسلام در میان قبایل بت­پرست آفریقا و نیز در شبه قاره هند داشته است. پیروان این طرقت، علاوه بر مصر در گستره­ی وسیعی از جهان اسلام حضور دارند. با اینکه آموزه­های این طریقت ریشه در مذهب حنبلی دارد، پیروان آن تا حدود زیادی اهل تسامح و تساهل بوده­اند. قدیمی­ترین شاخه­های قادریه در مصر، فارضیه و پس از آن قاسمیه است. (صدر هاشمی:87 تا 90)
 
'''نهادهای نظارتی'''
 
از جمله نقاط عطف در روند تحولات معاصر طریقت­های صوفی مصر، تشکیل شورای عالی طریقت­های صوفی در سال 1976 به عنوان مهمترین ابزار برای تحقق اهداف فرهنگی دولت بود. بر اساس قانون تشکیل شورای مزبور، اداره­ی امور طریقت­های صوفی را تشکیلاتی با عنوان «المشیخة العامة للطرق الصوفیة» برعهده دارد. شیخ المشایخ طریقت­ها از میان 10 شیخ منتخب مشایخ طریقت­ها انتخاب و با حکم رئیس­جمهور منصوب می­شود. شیخ المشایخ منتخب نیز همراه شورایی مرکب از 5 عضو به عنوان نمایندگان وزارتخانه­های کشور، اوقاف، فرهنگ، امور محلی و الازهر با عنوان شورای عالی بر امور طریقت­ها نظارت می­کند. وظایف عمده­ی این شورا عبارت است از: حل و فصل منازعات طریقت­ها، نظارت بر اجرای مراسم و جشن­های صوفی مانند موالد، عزل و نصب مشایخ مراقد و تکیه­ها و سایر مراکزی که به رسمیت شناخته شده و تحت نظارت این شورا قرار گرفته­است.
 
شورای مزبور به استناد قانون تشکیل آن، تشکیلاتی است مستقل با اهداف دینی، معنوی، اجتماعی، فرهنگی و ملی و دارای شخصیت حقوقی (حسن 2009 :610 ).

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۰۸

تا پیش از نیمه­‌های قرن ششم هجری، تصوف در مصر از دایره سلوک فردی و حلقه‌­های کوچک مریدان، عارفان و زاهدان فراتر نمی‌رفت و از نمودهای جمعی صوفیان خبری نبود. شکوفایی تصوف اما از نیمه­‌های دوم آن قرن و تأسیس اولین خانقاه در عهد صلاح­الدین ایوبی در سال 569 هجری آغاز شد. قرن هفتم نیز که قرن فروپاشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مصر بود، برای صوفیان، اوج شکوفایی و بالندگی بود. زان پس، طریقت­‌های صوفی یکی پس از دیگری ظهور یافتند و با فراز و فرودهایی به حیات خود ادامه دادند.[۱]

طریقت‌­های صوفی مصر به لحاظ ریشه­‌های تاریخی و حضور اجتماعی گسترده، امروز به مثابه نهادی اجتماعی مورد توجه است و پژوهش­‌های متعدد و عمیقی درباره آنها انجام شده است.[۲]

تاکنون تعداد 77 طریقت صوفی توسط شورای عالی طریقت­‌های صوفی مصر به رسمیت شناخته شده‌­است. طریقت‌­های رسمی متعهدند که طبق لوایح مصوب سال­‌های 1903 و 1905 م در خصوص طریقت‌­های مبتنی بر ممنوعیت همه­‌ی اعمال خلاف شرع، از جمله ذکر گفتن همراه با رقص، استفاده از برخی آلات موسیقی، مجروح کردن بدن با سیخ، خوردن حشرات به عنوان کرامت و همچنین طرح مسئله سقوط تکلیف، عمل کنند. اضافه بر طریقت­‌های رسمی، ده‌ها طریقت غیررسمی نیز در سراسر مصر گسترده‌­اند که سبب نگرانی مشایخ صوفی شصده و تقاضای برخی از آنها برای رسمی شدن با مخالفت شورای عالی صوفیان روبرو شده است. شیخ حسن الشناوی که تا پیش از مرگ در سال 2008 ،شیخ‌­المشایخ صوفیان مصر بود، نسبت به شیوع گسترده‌­ی طریقت­‌های غیرقانونی و غیرمنطبق با احکام و تعالیم اسلامی و نیز شیوه‌­های غیراسلامی، غیرصوفی و کاسب‌کارانه­‌ی طیف وسیعی از مدعیان تصوف (فرقه­‌های جدید) هشدار داده است.[۳]

برخی از طریقت‌­ها همچون الشاذلیه، دارای شاخه­‌های بسیاری هستند که به عنوان طریقتی مستقل به رسمیت شناخته شده‌­اند. بعضی از آنها همچون خلوتیه گرایش بیشتری به مجالس ذکر و اعتزال دارند و تعداد دیگری از آنها مانند عزمیه، به حضور اجتماعی و بهره­‌گیری از امکانات ارتباطی مدرن اهتمام می‌­ورزند.

طریقت های مهم مصر

برخی از طریقت‌­های مهم مصر عبارتند از:

طریقت الاحمدیة مصر

مسجد احمد البدوی. برگرفته از سایت beta.sis.gov، قابل بازیابی از https://beta.sis.gov.eg/en/egypt/tourism/religious-tourism/

منسوب به سید احمد البدوی (د 675 ه) که نسب به امام علی (ع) می­‌برد. او در فاس مغرب متولد شد و مدتی در عراق بود و سپس به مصر رفت و در شهر طنطا اقامت گزید؛ از آن پس طریقت به نام او شکل گرفت و در عصر حکومت بیبرس مملوکی در مصر گسترش یافت. از عوامل محبوبیت و گسترش این طریقت، تشویق مسلمانان به مبارزه با مهاجمان صلیبی توسط پیروان آن بود. بعدها بروز برخی انحرافات و شیوع بی‌­بند و باری و اعمال خلاف از جمله می­‌گساری در میان پیروان آن، سبب رویگردانی عامه­‌ی مسلمانان از آنان شد. این طریقت، مردم پسندترین طریقت روستایی به شمار می­‌رود. از علائم مشخصه­‌ی آنان، استفاده از پرچم و عمامه­‌ی قرمز است. سلسله­‌های متعددی از این طریقت منشعب شده‌­اند که البیومیه و الشناویه از جمله‌­ی آنان­ است.

طریقت الخلوتیة مصر

منسوب به شیخ محمد الخلوتی (د 689 ه) از مشایخ صوفیه خراسان و طریقتی ترکی الاصل است. مرکزیت این طریقت در تبریز بود و پس از آنکه این شهر به تصرف صفویان درآمد، پیروان آن به تدریج به مصر مهاجرت کردند. این طریقت در مصر شکوفا شد و شاخه­‌های متعددی از آن پدید آمدند که از جمله آنها بکریه، بیرامیه، جوهریه و مرداشیه­‌اند.

شیخ ابراهیم الدسوقی Wikipedia. برگرفته از سایت ، قابل بازیابی از https://id.wikipedia.org/wiki/Kategori:Tokoh_Banten
شیخ ابوالحسن الشاذلی. برگرفته از سایت Wiki Vahdat، قابل بازیابی از https://fa.wikivahdat.com/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%B4%D8%A7%D8%B0%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%BA%D8%B1%D8%A8%DB%8C

طریقت الدسوقیة مصر

منسوب به شیخ ابراهیم الدسوقی (د 676 ه) از اقطاب چهارگانه صوفیان است که درالدسوق از شهرهای مصر متولد شد. او شافعی مذهب و علاوه بر مقام قطب، فقیهی مورد توجه مردم بود. شاخه­‌های متعددی از آن منشعب شده­‌اند که از جمله­‌ی آنها الشرنوبیه و الشهاویه­ و شاخه‌ای دیگر از آن که به عنوان طریقتی مستقل در سال‌­های اخیر به رسمیت شناخته شده است، الدسوقیة المحمدیة است که در عین حال از جدیدترین طریقت­‌های صوفی مصر است. شاخه­‌های آن علاوه بر مصر در سودان، الجزایر، لیبی، یمن، پاکستان و برخی از کشورهای اروپایی گسترده­‌است.

طریقت الرفاعیة مصر

منسوب به شیخ ابوالعباس احمد الرفاعی (د 578ه) از اقطاب بزرگ صوفیه است که در بصره می‌­زیست و پس از مرگش، شیخ ابوالفتح الواسطی (د 632ه) که به مصر مهاجرت و در اسکندریه سکنی گزیده بود، با دعوت و تبلیغ توانست این طریقت را در مصر گسترش دهد. برخی بر این باورند که الرفاعی تحت تأثیر اندیشه­‌های شیخ عبدالقادر گیلانی قرار داشت و طریقت او نیز از شاخه‌های قادریه است. طریقت الرفاعیه دارای شاخه­‌های متعدد از جمله علوانیه، کیالیه، حریریه و جبرتیه است.

طریقت الشاذلیة مصر

منسوب به شیخ ابوالحسن الشاذلی (د 656 ه) او زاهدی نابینا بود که به دلیل گرایش­‌های صوفیانه ناگزیر از ترک مغرب و مهاجرت به مصر و اقامت در اسکندریه شد. به تدریج حلقه­‌ای از شاگردان بر گرد او جمع آمدند. او نه خانقاه داشت و نه خود طریقت و آداب خاصی بنا نهاد. پس از او، مریدانش از جمله ابوالعباس المرسی و ابن عطاء­اله السکندری طریقت را به نام او بنیان گذاشتند. طریقت شاذلیه از ریشه‌­دارترین و پرشاخه‌­ترین طریقت­‌های صوفیه است و در طول قرون متمادی، تأثیر بسیاری بر روند تحولات فرهنگی و اجتماعی مصر داشته است. از جمله شاخه­‌های این طریقت می­توان از وفائیه، جزولیه، مکیه، محمدیه و درقاویه نام برد. پیروان این طریقت و شاخه­‌های آن علاوه بر مصر، در شمال آفریقا نیز پراکنده‌­اند.

طریقت العزمیة مصر

از طریقت­‌های نسبتا جدید در مصر است که آن را السیدمحمد ماضی ابوالعزائم (د 356 1ه) با شعار احیای خلافت فاطمی در سال (1353 ه-1934م) بنیان گذاشت.[۴] این طریقت از ویژگی اصلاح طلبانه برخوردار است و وابستگی­‌های قومی و ملی خود را در مشارکت در جنبش مدنی علیه اشغال انگلیس و نیز مشارکت در جنگ علیه اسرائیل در سال 1948 نشان داده است.[۵] طریقت عزمیه همچنین به دلیل استفاده از شعارهای نو از جمله آمیزش دین و سیاست، بهره‌­گیری از ادبیات شیعی، نقد شدید وهابیت و ضدیت با صهیونیسم و نیز، انتقاد از عقب­‌ماندگی مسلمانان، توانسته است افکار عمومی را به خود جلب کند. این طریقت هر چند سنی مذهب است، از بسیاری از باورهای شیعه، دفاع و به ویژه بر مشترکات میان تصوف و تشیع تأکید می‌ورزد؛ از جمله، سلسله جزوات «الفتوحات العزمیة» که از سوی این طریقت انتشار یافته، به بسیاری از اتهامات و ابهامات درباره‌­ی تشیع پاسخ می‌­دهد. همچنین برگزاری میلاد امام حسین ­(ع) و حضرت زهرا (س) از برنامه­‌های سالیانه و مناسبتی ویژه این طریقت است. از دیگر ویژگی­‌های طریقت عزمیه، نقد اندیشه‌­های خرافی و عملکرد انحرافی برخی مشایخ و پیروان طریقت‌­های صوفیه است. این طریقت علاوه بر مصر، در سودان و لیبی هم پیروانی دارد.

طریقت العشیرة المحمدیة مصر

علیرغم آنکه از شاخه­‌های شاذلیه است به عنوان جریانی فکری اصلاحی در میان جریان‌­های صوفی مصر مطرح شده است. این طریقت صوفی توسط شیخ محمد زکی ابراهیم (د 1419 ه) بنیان گرفت. شکل­‌گیری این طریقت نتیجه‌­ی اندیشه­‌های اصلاح­‌طلبانه موسس آن بود که صرفا به میراث سنتی صوفیه بسنده نکرد و با رویکردی نوگرایانه، جریانی جدید را در میان طریقت­‌های صوفی مصر پدید آورد. این جریان صوفی منتقد برخی روش­‌ها و رفتار مشایخ و پیروان طریقت­‌های صوفی است و معتقد است که جریان­‌های صوفی باید به منابع اصلی و صدق و صفای پیشین بازگردند. از اقدامات مهم این طریقت، تأسیس آکادمی پژوهش‌­های صوفی است که در زمره­ی اقدامات نوگرایانه جریان­‌های صوفی مصر به شمار می‌­رود.

­طریقت القادریة مصر

طریقت منسوب به شیخ عبدالقادر گیلانی معروف به قطب اعظم (د562ه) که نسب او به امام حسن مجتبی (ع) می­‌رسد. آموزه‌­ها و فعالیت‌­های تبلیغی این طریقت صوفی نقش مهمی در گسترش اسلام در میان قبایل بت­‌پرست آفریقا و نیز در شبه قاره هند داشته است. پیروان این طرقت، علاوه بر مصر در گستره­‌ی وسیعی از جهان اسلام حضور دارند. با اینکه آموزه‌­های این طریقت ریشه در مذهب حنبلی دارد، پیروان آن تا حدود زیادی اهل تسامح و تساهل بوده‌­اند. قدیمی­ترین شاخه­‌های قادریه در مصر، فارضیه و پس از آن قاسمیه است.[۶]

نهادهای نظارتی

لوگو شورای عالی طریقت­‌های صوفی. برگرفته از سایت Elbalad، قابل بازیابی از https://www.elbalad.news/5003253

از جمله نقاط عطف در روند تحولات معاصر طریقت‌­های صوفی مصر، تشکیل شورای عالی طریقت­‌های صوفی در سال 1976 به عنوان مهمترین ابزار برای تحقق اهداف فرهنگی دولت بود. بر اساس قانون تشکیل شورای مزبور، اداره­ی امور طریقت­‌های صوفی را تشکیلاتی با عنوان «المشیخة العامة للطرق الصوفیة» برعهده دارد. شیخ المشایخ طریقت‌­ها از میان 10 شیخ منتخب مشایخ طریقت‌­ها انتخاب و با حکم رئیس­‌جمهور منصوب می­‌شود. شیخ المشایخ منتخب نیز همراه شورایی مرکب از 5 عضو به عنوان نمایندگان وزارتخانه­‌های کشور، اوقاف، فرهنگ، امور محلی و الازهر با عنوان شورای عالی بر امور طریقت‌­ها نظارت می­‌کند. وظایف عمده‌­ی این شورا عبارت است از: حل و فصل منازعات طریقت­‌ها، نظارت بر اجرای مراسم و جشن­‌های صوفی مانند موالد، عزل و نصب مشایخ مراقد و تکیه­‌ها و سایر مراکزی که به رسمیت شناخته شده و تحت نظارت این شورا قرار گرفته‌­است.

شورای مزبور به استناد قانون تشکیل آن، تشکیلاتی است مستقل با اهداف دینی، معنوی، اجتماعی، فرهنگی و ملی و دارای شخصیت حقوقی.[۷][۸]

نیز نگاه کنید به

تصوف در تونس؛ تصوف در افغانستان؛ تصوف در سنگال؛ تصوف در اسپانیا؛ تصوف در اردن؛ تصوف در قطر؛ تصوف در سوریه؛ تصوف در بنگلادش؛ تصوف در تاجیکستان؛ تصوف در قزاقستان؛ تصوف در روسیه

کتابشناسی

  1. صدرهاشمی، سيدمحمد (1391)، صوفيان مصر از خانقاه تا دنياي سياست: تصوف در شمال آفريقا (مجموعه مقالات) (چاپ اول). تهران: مؤسسه فرهنگي هنري و انتشارات بين‌المللي الهدي، ص81.
  2. تقریر الحالة الدینیة (1997). الطبعة الخامسة. القاهرة: مركز الدراسات السياسية و الاستراتيجية بالأهرام، ص275.
  3. صدرهاشمی، سيدمحمد (1391)، صوفيان مصر از خانقاه تا دنياي سياست: تصوف در شمال آفريقا (مجموعه مقالات) (چاپ اول). تهران: مؤسسه فرهنگي هنري و انتشارات بين‌المللي الهدي، ص86.
  4. صدرهاشمی، سيدمحمد (1391)، صوفيان مصر از خانقاه تا دنياي سياست: تصوف در شمال آفريقا (مجموعه مقالات) (چاپ اول). تهران: مؤسسه فرهنگي هنري و انتشارات بين‌المللي الهدي، ص88.
  5. حسن، د.عمار علي (2009). التنشئة السياسية للطرق الصوفية في مصر (الطبعة الاولي). القاهرة: دار العين للنشر، ص415.
  6. حسن، د.عمار علي (2009). التنشئة السياسية للطرق الصوفية في مصر (الطبعة الاولي). القاهرة: دار العين للنشر، ص87-90.
  7. حسن، د. عمار علي (2009). التنشئة السياسية للطرق الصوفية في مصر (الطبعة الاولي). القاهرة: دار العين للنشر، ص610.
  8. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص259-265.