ساختار قومی جمعیت بنگلادش: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ساختار قومی و جسمانی جمعيت'''
=== '''ساختار قومی و جسمانی جمعیت''' ===
به نظر می‌رسد گروهی از هند و آریایی‌ها که در 2000 سال قبل از میلاد مسیح به طرف شرق حرکت کردند، در این منطقه مستقر شده باشند. اینان نخستین گروه‌هایی بودند که جمعیت این منطقه را تشکیل دادند.


به نظر می رسد گروهی از هند و آريايي ها كه در 2000 سال قبل از ميلاد مسيح به طرف شرق حركت كردند، در اين منطقه مستقر شده باشند. اينان نخستين گروه هايي بودند كه جمعيت اين منطقه را تشكيل دادند.
این رشد سریع جمعیت همراه با کاهش مرگ و میر به علت بهبودی وضعیت بهداشتی سبب شد که جمعیت کنونی کشور به 158535570 نفر برسد. مصائب و بلایای طبیعی نیز سبب می‌شود که شمار زیادی از مردم جان خود را از دست بدهند.


    اين رشد سريع جمعيت همراه با كاهش مرگ و مير به علت بهبودي وضعيت بهداشتي سبب شد كه جمعيت كنوني كشور به  535570 158 نفر  برسد. مصائب و بلاياي طبيعي نيز سبب مي شود كه شمار زيادي از مردم جان خود را از دست بدهند.
با وجود اینکه در خصوص دوران پیش از تاریخ بنگلادش و سرزمین‌های اطراف آن تحقیقاتی صورت گرفته است، اما امکان دسترسی به یک نتیجه مطلوب تا حدود زیادی غیر ممکن است و به مدارک و مستندات معتبر و نیز تحقیقات بیشتری نیاز است.


    با وجود اينكه در خصوص دوران پيش از تاريخ [[بنگلادش]] و سرزمين هاي اطراف آن تحقيقاتي صورت گرفته است، اما امكان دسترسي به يك نتيجه مطلوب تا حدود زيادي غير ممكن است و به مدارک و مستندات معتبر و نیز تحقيقات بيشتري نیاز است.
از آثار باستانی کشف شده در این منطقه حقایقی آشکار شده که تا حدودی نتایجی را به دست داده است. سیاه پوستان از قدیمی‌ترین و به عبارت بهتر اولین گروهی هستند که در این منطقه شناخته شده‌اند و آثاری را در میان قبایل گوناگون از « آسام » تا « فیلیپین » به جای گذاشته اند<ref>Hutton 1931</ref>.


   از آثار باستاني كشف شده در اين منطقه حقايقي آشكار شده كه تا حدودي نتايجي را به دست داده است. سياه پوستان از قديمي ترين و به عبارت بهتر اولين گروهي هستند كه در اين منطقه شناخته شده اند و آثاري را در ميان قبايل گوناگون از « آسام » تا « فيليپين » به جاي گذاشته اند
گروه بعدی به نام بومیان پیش از استرالیایی ( پروتو استرالوید ) معروف می‌باشند. ظاهر آن‌ها دارای سری گرد، بینی پهن و پوستی به رنگ قهوه‌ای سوخته بودند. آن‌ها احتمالاً از آسیای غربی آمده و در آسیای جنوب شرقی پراکنده شده‌اند. این گروه نه تنها انواع کشت را در آسیای جنوب شرقی انجام دادند، بلکه در اراضی اطراف بنگلادش نیز آن ها را رشد و ارتقاء دادند.


(Hutton 1931).
این نظریه که این گروه در کشاورزی فعال بوده‌اند، از طریق کشف تیرهایی که متعلق بـــه «عصر نوسنگی » می باشد، قابل اثبات است. همچنین  باقی ماندن بعضی واژه های جنوبی ( AUSTRIC ) در زبان بنگالی و زبان‌های وابسته آن، مانند واژه‌های لنگال (شخم)، ناری‌گل ( نارگیل )، لائو ( کدو‌تنبل )، گاندا ( چهار )، کوری اشاره به وابستگی مردمان اولیه این سرزمین با بومیان استرالیا دارد. احتمالاً اقوام پیش از مغولی، سیاه پوستان جنوبی را از سمت شرق تعقیب کردند و تعدادی از آن‌ها تا دشت « چوتانگپور » پراکنده شدند. شاید مسیر مهاجرت عمده این اشخاص، به سوی آسیای جنوب شرقی بوده است.


  گروه بعدي به نام بوميان پيش از استراليايي ( پروتو استرالويد ) معروف مي باشند. ظاهر آن ها داراي سري گرد، بيني پهن و پوستي به رنگ قهوه اي سوخته بودند. آن ها احتمالاً از آسياي غربي آمده و در آسياي جنوب شرقي پراكنده شده اند. اين گروه نه تنها انواع كشت را در آسياي جنوب شرقي انجام دادند، بلكه در اراضي اطراف بنگلادش نيز آن ها را رشد و ارتقاء دادند.
در مدت کوتاهی این افراد به جمعیت پیشین افزوده و در آن ها تحلیل رفتند. قفقازی‌های کله دراز مدیترانه‌ای که در واقع عنصر اصلی افرادی که به نام « دراویدی » خوانده می‌شدند و قفقازی‌های نوع آلپی کله گرد به شبه قاره وارد شدند و از شمال غربی تا بنگلادش پراکنده شدند.


  اين نظريه كه اين گروه در كشاورزي فعال بوده اند، از طريق كشف تيرهايي كه متعلق بـــه «عصر نوسنگي » مي باشد، قابل اثبات است. همچنین  باقي ماندن بعضی واژه هاي جنوبي (AUSTRIC) در زبان بنگالي و زبان هاي وابسته آن، مانند  واژه هاي لنگال (شخم)، ناري گل  (نارگيل )، لائو ( كدو تنبل )، گاندا ( چهار )، كوري اشاره به وابستگی مردمان اولیه این سرزمین با بومیان استرالیا دارد. احتمالاً اقوام پيش از مغولي، سياه پوستان جنوبي را از سمت شرق تعقيب کردند وتعدادي از آن ها تا دشت « چوتانگپور » پراكنده شدند. شاید مسیر مهاجرت عمده اين اشخاص، به سوي آسياي جنوب شرقي بوده است.
هنوز مشخص نشده است که آیا گروه آلپی‌ها قبل و یا بعد از نوع قفقازی‌های کله دراز که به نام « آریایی » معروف هستند، وارد این منطقه شده‌اند یا خیر، و آیا از عناصر دیگر توانسته بودند به این سرزمین وارد شوند یا نه؟ در هر صورت احتمال دارد که هر دو عناصر یاد شده به این سرزمین آمده باشند. این رخدادها احتمالاً بین دو هزار یا دو هزار و پانصد پیش از میلاد و هزاره اول پیش از میلاد اتفاق افتاده است.


   در مدت كوتاهي اين افراد به جمعيت پيشين افزوده و در آن ها تحليل رفتند. قفقازي هاي كله دراز مديترانه اي كه در واقع عنصر اصلي افرادي كه به نام « دراويدي » خوانده مي شدند و قفقازي هاي نوع آلپي كله گرد به شبه قاره وارد شدند و از شمال غربي تا بنگلادش پراكنده شدند.
از آغاز هزاره اول پیش از میلاد، روند آریایی شدن به وقوع پیوسته است، که البته این شیوه را بهتر است « برهمنیزه » شدن بخوانیم.


   هنوز مشخص نشده است كه آيا گروه آلپي ها قبل و يا بعد از نوع قفقازي هاي كله دراز كه به نام «آريايي » معروف هستند، وارد اين منطقه شده اند يا خير، و آيا از عناصر ديگر توانسته بودند به اين سرزمين وارد شوند يا نه؟ در هر صورت احتمال دارد كه هر دو عناصر ياد شده به اين سرزمين آمده باشند. اين رخدادها احتمالاً بين دو هزار يا دو هزار وپانصد پيش از ميلاد و هزاره اول پيش از ميلاد اتفاق افتاده است.
بسیاری از قفقازی‌های کله دراز که در قسمت بالای دره گنگ استقرار یافته بودند، به سوی نقاط پایین این دره حرکت کردند و حتی وارد دره « براهماپوترا » شدند. قبایل این ناحیه که وارد قلمرو دین « ودیک » ( ودایی ) شده بودند به دلیل توسعه آن، به دین هندو گرویدند. در واقع تاثیر چشمگیری که غیر آریایی‌ها برروی دین ودایی و پیروان آن گذاشتند، سبب تبدیل آن‌ها ( قبایل بومی غیر آریایی ) به برهمن شد، لذا این گروه به « برهمن » شهره شدند<ref>Lewis, 2011:41-74</ref>.


  از آغاز هزاره اول پيش از ميلاد، روند آريايي شدن به وقوع پيوسته است، كه البته اين شيوه را بهتر است « برهمنيزه » شدن بخوانيم.
مادامی که بیشتر غیر آریایی‌ها به عنوان طبقه فرودست باقی ماندند، طبقات بالای غیر آریایی‌ها به داخل کاست بالای سیستم جدید جذب شدند. با این پروسه مهاجرت، آریایی‌ها با عناصر ارمنی و آلپی مخلوط شدند و برهمنان وداها و کایاشت بنگالی را شکل دادند.


  بسياري از قفقازي هاي كله دراز كه در قسمت بالای دره گنگ استقرار يافته بودند، به سوي نقاط پایین اين دره حركت كردند و حتي وارد دره « براهماپوترا » شدند. قبايل اين ناحيه كه وارد قلمرو دين « وديك » ( ودايي ) شده بودند به دلیل توسعه آن، به دين هندو گرويدند. در واقع تاثير چشمگيری که غير آريايي ها برروي دين ودايي و پيروان آن گذاشتند، سبب تبديل آن ها (قبايل بومي غير آريايي) به برهمن شد، لذا اين گروه به «برهمن» شهره شدند(Lewis, 2011:41-74).
به نظر می رسد قشر دوم از سه عنصر شکل گرفته باشد:


  مادامی که بيشتر غير آريايي ها به عنوان طبقه فرودست باقي ماندند، طبقات بالاي غير آريايي ها به داخل كاست بالاي سيستم جديد جذب شدند. با اين پروسه مهاجرت، آريايي ها با عناصر ارمني و آلپي مخلوط شدند و برهمنان وداها و كاياشت بنگالي را شكل دادند (Lewis, 2011:100-104).
1.پروتو استرالوید


  به نظر مي رسد قشر دوم از سه عنصر شكل گرفته باشد:
2.دو نوع از قبایل قفقازی‌های مدیترانه‌ای
 
1.پروتو استرالويد
 
2.دو نوع از قبايل قفقازي هاي مديترانه اي


3.شودرا  
3.شودرا  


قشر اخیر، كه طبقه كشاورز در كاست هندي مي باشد، كمتر از دو قشر عمدة اجتماعي دیگرظاهر شده است. پائين ترين قشر تركيبي از كاست هاي هندو شامل : « كامار »[1] ؛ « دم » [2] ؛ « پُد» [3] و تركيبي از قبايل بومي مانند « باجي »[4] و « هادي »[5] بودند كه به احتمال قوي ، پروتواسترالويدها و قفقازي هاي مديترانه اي عنصر اصلي به حساب مي آمدند.
قشر اخیر، که طبقه کشاورز در کاست هندی می‌باشد، کمتر از دو قشر عمده اجتماعی دیگر ظاهر شده است. پائین ترین قشر ترکیبی از کاست‌های هندو شامل: « کامار » (Chamar)؛ « دم » (Dom) ؛ « پُد» (Pod) و ترکیبی از قبایل بومی مانند « باجی »(Bagi) و « هادی » (Hadi) بودند که به احتمال قوی، پروتواسترالویدها و قفقازی‌های مدیترانه‌ای عنصر اصلی به حساب می‌آمدند.
 
  از قرن يازدهم پس از ميلاد با توجه به فتوحات مسلمانان، مردم از سراسر آسياي غربي و سرزمين هاي شمالي شبه قاره به اين سرزمين مهاجرت كردند و در اين منطقه سكونت اختيار كردند. در بين آن ها قفقازي ها، ارمني ها و مغول ها عنصر اصلي بودند (شایگان، 1375: 299).


  حكمرانان ترك چندين قرن در اين سرزمين حكومت كردند كه اين مساله بيانگر جای پاي حضور عنصر ترك در اين سرزمين است كه در ميان مردم ديگر تحليل رفته اند. عدم اعتقاد به سيستم كاست در اسلام سبب شد تا هر عنصر نژادي در ميان مسلمانان ظاهر شود.
از قرن یازدهم پس از میلاد با توجه به فتوحات مسلمانان، مردم از سراسر آسیای غربی و سرزمین‌های شمالی شبه قاره به این سرزمین مهاجرت کردند و در این منطقه سکونت اختیار کردند. در بین آن‌ها قفقازی‌ها، ارمنی‌ها و مغول‌ها عنصر اصلی بودند<ref>شایگان، 1375: 299</ref>.


  طبق اظهار نظر « رايزلي » [6] عنصر كله گرد در بين تركيب دراويدي هاي بنگالي كه اصولاً مغولي خوانده مي شوند، با يافته هاي « گوها » [7] و « چاندا» [8] بي اعتبار مي شوند؛ اما نفوذ مغولي در بنگلادش به قدري قوي است كه هيچ گونه جاي شكي را باقي نمي گذارد.
حکمرانان ترک چندین قرن در این سرزمین حکومت کردند که این مسئله بیانگر جای پای حضور عنصر ترک در این سرزمین است که در میان مردم دیگر تحلیل رفته‌اند. عدم اعتقاد به سیستم کاست در اسلام سبب شد تا هر عنصر نژادی در میان مسلمانان ظاهر شود.


طبق اظهار نظر « رایزلی » (Raisly) عنصر کله گرد در بین ترکیب دراویدی‌های بنگالی که اصولاً مغولی خوانده می شوند، با یافته‌های « گوها » (Guha) و « چاندا» (Chanda) بی‌اعتبار می‌شوند؛ اما نفوذ مغولی در بنگلادش به قدری قوی است که هیچ گونه جای شکی را باقی نمی‌گذارد.
== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==
[[اقوام و قبایل مالی]]؛ [[اقوام و قبایل سیرالئون]]؛ [[گروه های قومی اتیوپی]]؛ [[اقوام و قبایل زیمبابوه]]؛ [[گروه های قومی اسپانیا]]؛ [[گروه های قومی قزاقستان]]؛ [[نژادها و اقوام سریلانکا]]؛ [[گروهای قومی و نژادی در تاجیکستان]]؛ [[اقلیت های قومی سوریه]]؛ [[نژادهای آرژانتین]]؛ [[اقوام و نژادهای اردن]]؛ [[نژاد در اسپانیا]]؛ [[نژادها در زیمبابوه]]؛ [[اقوام و نژادهای سودان]]؛ [[نژاد در کوبا]]؛ [[نژاد در ژاپن]]؛ [[نژاد افغانستان]]؛ [[نژاد در سنگال]]؛ [[نژادها و اقوام قزاقستان]]
[[اقوام و قبایل مالی]]؛ [[اقوام و قبایل سیرالئون]]؛ [[گروه های قومی اتیوپی]]؛ [[اقوام و قبایل زیمبابوه]]؛ [[گروه های قومی اسپانیا]]؛ [[گروه های قومی قزاقستان]]؛ [[نژادها و اقوام سریلانکا]]؛ [[گروهای قومی و نژادی در تاجیکستان]]؛ [[اقلیت های قومی سوریه]]؛ [[نژادهای آرژانتین]]؛ [[اقوام و نژادهای اردن]]؛ [[نژاد در اسپانیا]]؛ [[نژادها در زیمبابوه]]؛ [[اقوام و نژادهای سودان]]؛ [[نژاد در کوبا]]؛ [[نژاد در ژاپن]]؛ [[نژاد افغانستان]]؛ [[نژاد در سنگال]]؛ [[نژادها و اقوام قزاقستان]]

نسخهٔ ‏۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۰

ساختار قومی و جسمانی جمعیت

به نظر می‌رسد گروهی از هند و آریایی‌ها که در 2000 سال قبل از میلاد مسیح به طرف شرق حرکت کردند، در این منطقه مستقر شده باشند. اینان نخستین گروه‌هایی بودند که جمعیت این منطقه را تشکیل دادند.

این رشد سریع جمعیت همراه با کاهش مرگ و میر به علت بهبودی وضعیت بهداشتی سبب شد که جمعیت کنونی کشور به 158535570 نفر برسد. مصائب و بلایای طبیعی نیز سبب می‌شود که شمار زیادی از مردم جان خود را از دست بدهند.

با وجود اینکه در خصوص دوران پیش از تاریخ بنگلادش و سرزمین‌های اطراف آن تحقیقاتی صورت گرفته است، اما امکان دسترسی به یک نتیجه مطلوب تا حدود زیادی غیر ممکن است و به مدارک و مستندات معتبر و نیز تحقیقات بیشتری نیاز است.

از آثار باستانی کشف شده در این منطقه حقایقی آشکار شده که تا حدودی نتایجی را به دست داده است. سیاه پوستان از قدیمی‌ترین و به عبارت بهتر اولین گروهی هستند که در این منطقه شناخته شده‌اند و آثاری را در میان قبایل گوناگون از « آسام » تا « فیلیپین » به جای گذاشته اند[۱].

گروه بعدی به نام بومیان پیش از استرالیایی ( پروتو استرالوید ) معروف می‌باشند. ظاهر آن‌ها دارای سری گرد، بینی پهن و پوستی به رنگ قهوه‌ای سوخته بودند. آن‌ها احتمالاً از آسیای غربی آمده و در آسیای جنوب شرقی پراکنده شده‌اند. این گروه نه تنها انواع کشت را در آسیای جنوب شرقی انجام دادند، بلکه در اراضی اطراف بنگلادش نیز آن ها را رشد و ارتقاء دادند.

این نظریه که این گروه در کشاورزی فعال بوده‌اند، از طریق کشف تیرهایی که متعلق بـــه «عصر نوسنگی » می باشد، قابل اثبات است. همچنین  باقی ماندن بعضی واژه های جنوبی ( AUSTRIC ) در زبان بنگالی و زبان‌های وابسته آن، مانند واژه‌های لنگال (شخم)، ناری‌گل ( نارگیل )، لائو ( کدو‌تنبل )، گاندا ( چهار )، کوری اشاره به وابستگی مردمان اولیه این سرزمین با بومیان استرالیا دارد. احتمالاً اقوام پیش از مغولی، سیاه پوستان جنوبی را از سمت شرق تعقیب کردند و تعدادی از آن‌ها تا دشت « چوتانگپور » پراکنده شدند. شاید مسیر مهاجرت عمده این اشخاص، به سوی آسیای جنوب شرقی بوده است.

در مدت کوتاهی این افراد به جمعیت پیشین افزوده و در آن ها تحلیل رفتند. قفقازی‌های کله دراز مدیترانه‌ای که در واقع عنصر اصلی افرادی که به نام « دراویدی » خوانده می‌شدند و قفقازی‌های نوع آلپی کله گرد به شبه قاره وارد شدند و از شمال غربی تا بنگلادش پراکنده شدند.

هنوز مشخص نشده است که آیا گروه آلپی‌ها قبل و یا بعد از نوع قفقازی‌های کله دراز که به نام « آریایی » معروف هستند، وارد این منطقه شده‌اند یا خیر، و آیا از عناصر دیگر توانسته بودند به این سرزمین وارد شوند یا نه؟ در هر صورت احتمال دارد که هر دو عناصر یاد شده به این سرزمین آمده باشند. این رخدادها احتمالاً بین دو هزار یا دو هزار و پانصد پیش از میلاد و هزاره اول پیش از میلاد اتفاق افتاده است.

از آغاز هزاره اول پیش از میلاد، روند آریایی شدن به وقوع پیوسته است، که البته این شیوه را بهتر است « برهمنیزه » شدن بخوانیم.

بسیاری از قفقازی‌های کله دراز که در قسمت بالای دره گنگ استقرار یافته بودند، به سوی نقاط پایین این دره حرکت کردند و حتی وارد دره « براهماپوترا » شدند. قبایل این ناحیه که وارد قلمرو دین « ودیک » ( ودایی ) شده بودند به دلیل توسعه آن، به دین هندو گرویدند. در واقع تاثیر چشمگیری که غیر آریایی‌ها برروی دین ودایی و پیروان آن گذاشتند، سبب تبدیل آن‌ها ( قبایل بومی غیر آریایی ) به برهمن شد، لذا این گروه به « برهمن » شهره شدند[۲].

مادامی که بیشتر غیر آریایی‌ها به عنوان طبقه فرودست باقی ماندند، طبقات بالای غیر آریایی‌ها به داخل کاست بالای سیستم جدید جذب شدند. با این پروسه مهاجرت، آریایی‌ها با عناصر ارمنی و آلپی مخلوط شدند و برهمنان وداها و کایاشت بنگالی را شکل دادند.

به نظر می رسد قشر دوم از سه عنصر شکل گرفته باشد:

1.پروتو استرالوید

2.دو نوع از قبایل قفقازی‌های مدیترانه‌ای

3.شودرا  

قشر اخیر، که طبقه کشاورز در کاست هندی می‌باشد، کمتر از دو قشر عمده اجتماعی دیگر ظاهر شده است. پائین ترین قشر ترکیبی از کاست‌های هندو شامل: « کامار » (Chamar)؛ « دم » (Dom) ؛ « پُد» (Pod) و ترکیبی از قبایل بومی مانند « باجی »(Bagi) و « هادی » (Hadi) بودند که به احتمال قوی، پروتواسترالویدها و قفقازی‌های مدیترانه‌ای عنصر اصلی به حساب می‌آمدند.

از قرن یازدهم پس از میلاد با توجه به فتوحات مسلمانان، مردم از سراسر آسیای غربی و سرزمین‌های شمالی شبه قاره به این سرزمین مهاجرت کردند و در این منطقه سکونت اختیار کردند. در بین آن‌ها قفقازی‌ها، ارمنی‌ها و مغول‌ها عنصر اصلی بودند[۳].

حکمرانان ترک چندین قرن در این سرزمین حکومت کردند که این مسئله بیانگر جای پای حضور عنصر ترک در این سرزمین است که در میان مردم دیگر تحلیل رفته‌اند. عدم اعتقاد به سیستم کاست در اسلام سبب شد تا هر عنصر نژادی در میان مسلمانان ظاهر شود.

طبق اظهار نظر « رایزلی » (Raisly) عنصر کله گرد در بین ترکیب دراویدی‌های بنگالی که اصولاً مغولی خوانده می شوند، با یافته‌های « گوها » (Guha) و « چاندا» (Chanda) بی‌اعتبار می‌شوند؛ اما نفوذ مغولی در بنگلادش به قدری قوی است که هیچ گونه جای شکی را باقی نمی‌گذارد.

نیز نگاه کنید به

اقوام و قبایل مالی؛ اقوام و قبایل سیرالئون؛ گروه های قومی اتیوپی؛ اقوام و قبایل زیمبابوه؛ گروه های قومی اسپانیا؛ گروه های قومی قزاقستان؛ نژادها و اقوام سریلانکا؛ گروهای قومی و نژادی در تاجیکستان؛ اقلیت های قومی سوریه؛ نژادهای آرژانتین؛ اقوام و نژادهای اردن؛ نژاد در اسپانیا؛ نژادها در زیمبابوه؛ اقوام و نژادهای سودان؛ نژاد در کوبا؛ نژاد در ژاپن؛ نژاد افغانستان؛ نژاد در سنگال؛ نژادها و اقوام قزاقستان

کتابشناسی

  1. Hutton 1931
  2. Lewis, 2011:41-74
  3. شایگان، 1375: 299