هنر مصر
تاریخ هنر مصر
هنر مصری ریشه در عمق تاریخ این سرزمین دارد. گرچه هنر مصری در دوران معاصر متأثر از امواج فرهنگی هنری مغرب زمین تجربههای جدید را به نمایش گزارده است، در برخی از انواع هنری، به ویژه هنرهای تجسمی، جلوههایی از هنر باستان خودنمایی میکند.
هنر در مصر باستان ریشه در آداب و سنتهای دینی داشت که جلوههایی از آن در آثار معماری بر جای مانده همچنان چشمنوازی میکند. نقاشیهای زیبا، مجسمهسازی و کندهکاری در آن دوران ارتباط تنگاتنگی با هنر معماری داشت و امروز آثار آن در بناهای معابد، آرامگاههای فرعونها و بزرگان حکومتی خود را نشان میدهد. تصاویر ابزارآلات موسیقی که در بناهای یادشده مشاهده میشود و نیز آلات موسیقی که در برخی مقابر همراه مردگان دفن شده است نشان از آن دارد که موسیقی بخشی از هنر باستانی این سرزمین بوده است که نه تنها در مراسم و سنتهای دینی که در حیات روزمره مردم هم نقشآفرین بوده است. نکته مهم آنکه باور انسانهای مصری به جهان دیگر که جهان جاودانگی و لذتهای دائمی دانسته میشد، منبع الهام هنرمندان در خلق آثار بوده بوده است.
با فتح سرزمین مصر توسط اسکندر، مرحله جدیدی در تاریخ هنر مصر قدیم شکل گرفت. در این مرحله تأثیر رنگ و حرکت و اسطورههای یونانی در هنر مصری قابل توجه است. جسم انسان نقش محوری در هنر این دوره داشت و تندیسهای پدیدآمده، جلوههای تفصیلی از صورت و جسم انسان بود.
هنر در دوران اسلامی با الهام از آموزهها و فرهنگ دینی، جلوههای بدیعی پدید آورد. در آثار معماری و هنری این دوره، عنصر تجرید، انسجام و دقت در رعایت قواعد ریاضی حاکم بر هستی جلوهگر بود. در این دوران البته مجسمهسازی و کندهکاری، نقش پیشین را از دست داد و هنر معماری مورد اهتمام بیشتری قرار گرفت که نمونه آن در بنای مساجد، مدارس، قلعهها، کاخها و اماکن مسکونی قابل مشاهده است.
در عصر فاطمی، نقاشی از انسان و حیوان در میان هنرمندان رایج بود و دقت و ظرافت در تصویر و حرکت در دورههای پیش از آن وجود نداشت. صنایع شیشهای هم در این دوره جلوهگاه هنر و زیبایی بود.
در دوره مملکوکی به ویژه هنر موزائیک سازی مورد توجه بود و البته خط نسخ هم رایج بود و یکی از عناصر زیباشناختی در حوزه هنر به شمار میرفت. در دوران معاصر، جنبش نوگرایی در عرصه هنر تحت تأثیر امواج فرهنگی و هنری غرب، به ظهور رویکردهای جدید منجر شد. مقوله هنر در روند تحولات سیاسی اجتماعی مصر از عناصر تأثیرگذار در نهضت فرهنگی و تلاش برای احیای هویت انسان مصری و نیز از جمله عوامل مؤثر در جنبش ملی استقلال طلبی این سرزمین بود [۱].
هنرهای سنتی
از جمله هنرهای سنتی که ریشه در تاریخ این سرزمین دارد هنر سفالگری، موزائیکسازی و کار بر روی چوب است که امروز هم مورد اهتمام برخی هنرمندان مصری است و موزههای متعددی هم در قاهره و دیگر مناطق رای نمایش و معرفی این هنرها برپاست.
سفالگری از هنرهای مورد اهتمام هنرمندان عصر باستان بوده است که از گل قرمز استفاده میکردند و اشیایی را ساخته آنها را با اشکال حیوانات و یا گیاهان مزین میساختند. در عهد اسلامی نیز این هنر مورد توجه مسلمانان بود به گونهای که انبوهی از جامها، ظروف پخت غذا و شمعدان از دورههای مختلف این عهد باقی مانده است. هنر کاشی و سرامیک در عصر فاطمی رایج بوده که با اشکالی زیبا و بدیع از انسان، پرندگان، حیوانات و گیاهان و نیز اشکال هندسی و خط کوفی تزئین میشده است. در دورههای بعد نیز این هنرها هم چنان مورد اهتمام بود.
امروز گرچه هنرهای سفالگری و سرامیک از رونق گذشته برخوردار نیست، به عنوان هنرهای سنتی مورد توجه قرار دارد،؛ از جمله هنر سفالگری در مناطق نوبه، قنا، الوادی الجدید و شبه جزیره سینا کم و بیش رایج است[۱]. از جمله هنرمندان مصری که به هنر سرامیک اهتمام دارند، میتوان از محمد احمد حسنین، حسن جابر، خالد سراجالدین، هانی فاروق و سامح حریت نام برد.
هنر کندهکاری و تراش چوب نیز از دوره فرعونی در این سرزمین رایج بوده است و آثار چوبی باقیمانده از این دوره نشان از آن دارد. برخی آثار هنری چوبی باقیمانده دورههای مختلف اسلامی حکایت از توجه به این هنر دارد و پنجرهها و دربهای تزئین شده چوبی نمونههایی از آن است[۱].
کندهکاری و طراحی بر روی فلز مس، تزئین برروی لباس، خط عربی، تزئین با صدف و رنگکاری برروی شیشه از دیگر هنرهای سنتی مصریان است [۲].
موسیقی
موسیقی معاصر عرب، مرهون کوششهای پیشگامان هنر موسیقی در مصر همچون سید درویش است. آنان در سالهای اولیه قرن گذشته با هدف پی افکندن موسیقی نوین عرب و رهاسازی آن از نفوذ عناصر ترکی عثمانی، به بازخوانی موسیقی سنتی عرب و تدوین مبانی جدید از یکسو و مطالعه موسیقی مدرن جهان و کشف عناصر همساز با فرهنگ و موسیقی شرقی و عربی از سوی دیگر، مبادرت ورزیدند. این تلاشها به خلق موسیقی نوینی منجر شد که ترکیبی از اصالت و نوگرایی داشت و موسیقی امروز عرب را پی افکند[۳]. این تلاشها طی دهههای بعد ادامه یافت و در سالهای میانی قرن بیستم با تأسیس مدرسه عالی موسیقی در سال 1959 ، جنبش موسیقایی مصر از شکوفایی بیشتری برخوردار شد. دوره شکوفایی موسیقی سنتی عرب در مصر چندان استمرار نیافت و به ویژه از دهه 1970 به بعد با رونق گرفتن موسیقی پاپ، از اوج آن فروکاسته شد. درعین حال، امروز موسیقی سنتی مصر هوادارانی دارد و تلاشهایی نیز برای حفظ این هنر اصیل صورت میگیرد.
جشنواره و کنگره موسیقی عرب
جشنواره و کنگره موسیقی عرب از جمله جشنوارههای موسیقی مطرح در جهان عرب است که با هدف دفاع از اصالت و هویت موسیقی عرب در برابر تحولات و جریانهای جدید تأسیس و همه ساله در ماه نوامبر در این کشور برگزار میشود. این جشنواره در واقع بزرگترین گردهمایی فعالان حوزه موسیقی (مؤلفان، ناقدان و مورخان) جهان عرب است و در محل دارالاوبرا المصریة برپا میگردد.
جشنواره موسیقی قلعه
جشنواره موسیقی قلعه نیز جشنوارهای ملی است که شامل موسیقی کلاسیک عرب، موسیقی ملتها و موسیقی جاز است و در محل قلعه صلاحالدین قاهره و قلعه قایتبای اسکندریه برگزار میگردد [۲].
دارالاوبرا المصریة
دارالاوبرا المصریة از مراکز فرهنگی و هنری مطرح مصر است که به حوزه موسیقی اهتمام ویژه دارد. در این مرکز علاوه بر اجرای اپرا، برنامههای متنوع و فاخر موسیقایی با قیمتهای ارزان و با هدف جذب مخاطبان عام ارائه میگردد. این مرکز دارای گروههای متعدد موسیقی است که در جشنوارههای مختلف موسیقی در مصر و جهان عرب مشارکت میکنند [۱].
از چهرههای مطرح موسیقایی دهههای اخیر مصر میتوان از عمار الشریعی، عمر خیرت، راجح داود، و یاسر عبدالرحمن نام برد که نقش عمدهای در حفظ و پویایی موسیقی سنتی عرب ایفا کردهاند.
از جمله گروههای موسیقی مصر میتوان از: گروه موسیقی عربی عبدالحلیم نویرة، ارکستر سمفونیک قاهره،گروه موسیقی ملی عرب، گروه موسیقی کلاسیک عرب، گروه موسیقی سرودهای دینی، گروه اپرای اسکندریه و گروه موسیقی کُر اپرای قاهره نام برد[۴].
تئاتر
مردم مصر از نیمه دوم قرن نوزدهم با هنر تئاتر آشنا شدند. پیش از آن، نمایشهای سنتی از جمله، نمایش سایهها در مصر رایج بود و با ظهور هنر مدرن ، اینگونه نمایشها هم متحول شد و در شکلگیری تئاتر معاصر هم تأثیر گذاشت[۱].
اولین تلاشها برای شکل دادن به تئاتر در مصر توسط یعقوب صنوع (1839-1912) در عهد حکومت اسماعیل پاشا صورت گرفت. برخی نمایشهای طنز و انتقادی او اما، خشم حکومت را برانگیخت و تعطیلی فعالیتهای نمایشی صنوع را در پی داشت که سالها ادامه یافت[۵]. طی دو دهه پایانی قرن نوزدهم گروههای نمایشی متعددی ظهور کرد که دو گروه یوسف خیاط و سلیمان القرداحی مشهورترند. این گروهها، هم نمایشنامههای عربی اجرا میکردند و هم نمایشنامههای ترجمه شده اروپایی که بیشتر در قاهره و اسکندریه به روی صحنه میرفت و سپس در برخی شهرهای مصر برای علاقمندان به اجرا گزارده میشد. گروه تئاتر القرداحی موفق شد علاوه بر مصر، چندین اجرا در سوریه، تونس و الجزایر داشته باشد [۶]. از دیگر گروههای فعال در این حوزه در سالهای پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، گروه اسکندر فرح و شیخ سلامة حجازی بود.[۷] نمایشنامههایی که طی دو دهه مذکور اجرا میشد، عموما نمایشنامههای ترجمه شده اروپایی و یا اقتباس از آنها بود. اولین نمایشنامه تألیف عربی یک ملودرام اجتماعی بود که در سال 1894 با عنوان «صندوق الاخاء» توسط اسماعیل عاصم نوشته و اجرا شد که طی آن به موضوعاتی چون: آزادی، آموزش، احزاب و نیز عدم آگاهی مردم مصر نسبت به حقوق خود که زمینهساز طمع ورزی غرب و اشغال سرزمین آنان شد، پرداخت[۸].
راهی را که اسماعیل عاصم در تألیف نمایشنامه آغاز کرد توسط دیگر هنرمندان مصری ادامه یافت. ابراهیم رمزی از زمره آنها بود که چندین نمایشنامه تاریخی و اجتماعی نگاشت که از جمله آنها الحاکم بامرالله (1914) وصرخة العقل (1923) بود. محمد تیمور هم در همین سالها، نمایشنامه العصفورفی القفص (1918) و نمایشنامه الهاویة (1921) را تحت تأثیر آثار نمایشی فرانسوی و البته با الهام از فرهنگ مصری و با توجه به واقعیتهای اجتماعی مصر نوشت. ویژگی این نمایشنامهها به کارگیری زبان عامیانه بود.[۹].
در طول سالهای اشغال مصر توسط انگلیس ، تئاتر ملی هم شکل گرفت و از سال 1921 روند تحولات این هنر نمایشی وارد مرحله جدیدی شد [۱]. چهره مطرح و تأثیرگذار حوزه هنرهای نمایشی طی دهههای پس ازاستقلال، توفیق الحکیم بود که با خلق آثار متعدد نمایشی، این نوع ادبی را قوام و استحکام بخشید.[۱۰] از جمله نمایشنامههای او در این دوره، اهل الکهف (1933)، شهرزاد (1934)، الملک اودیب (1949) و مسرح المجتمع (1950) است.
پس از انقلاب سال 1952 حوزه تئاتر رونق بیشتری گرفت و نه تنها متون نمایشی بسیاری نگاشته شد که گروههای تئاتری متعددی هم یکی از پس دیگری به اجرای نمایشنامهها پرداختند. وضعیت جدید ناشی از ضرورتهایی بود که تحولات سیاسی اجتماعی پس از انقلاب پدید آورده بود [۱۱] تشکیل مؤسسه کل هنر تئاتر و موسیقی توسط دکتر ثروت عکاشه و تئاتر عروسکی قاهره در سالهای 59 و 60 از جمله تحولات این مرحله بود. تأسیس وزارت فرهنگ در سال 1968 و به دنبال آن تأسیس فرهنگستان هنرهای نمایشی به پویایی این هنر کمک شایانی کرد[۱۲]
یوسف ادریس، صلاح عبدالصبور، الفرد فرج و لطفی الخولی از جمله فعالان این حوزه هنری در این سالها بودند. یوسف ادریس در زمره پیشگامان بومیسازی نمایشنامهنویسی عرب بود و نظریه جدیدی برای تأسیس تئاتر نوین عرب ارائه داد[۱۳]. نمایشنامههای جمهوریة فرحات (1956)، ملک القطن (1956) و اللخطة الاخیرة (1958) که توسط او نگاشته شده بود از جمله نمایشنامههای مطرح این دوره از تاریخ هنر تئاتر مصر است. صلاح عبدالصبور نیز هر چند شاعر بود، متون نمایشی متعددی را نگاشت که تأثیر بسیاری در روند پویایی هنرهای نمایشی مصر داشت. او که سعی فراوانی در نوسازی ساختار هنری و نقش مهمی در توسعه نمایشنامه شعری داشت، نمایشنامه را از مترقی ترین انواع هنری و رکن اساسی در ساختار فرهنگی جامعه میدانست. [۱۴] مأساة الحلاج، ماندگارترین اثر نمایشی ادریس است که ماجرای سردار شدن حسین بن منصور حلاج را در قالب نمایشنامهای منظوم عرضه کرده و با ابتکاری شاعرانه و خلق فضایی دراماتیک، ماجرای حلاج را به جریانهای سیاسی و اجتماعی جامعه مصر پیوند داده است [۱۵].
تئاتر مصر تا نیمههای دهه 60 قرن گذشته همچنان پررونق بود. اجرای برخی نمایشنامههای انتقادی نسبت شیوع فساد اداری و برخی انحرافها در مسیر انقلاب اما، سبب شد تا دولت نظارت و سختگیری بیشتری را بر فعالیتهای این حوزه اعمال کند [۱۶]. در دهه هفتاد قرن یادشده گروههای متعدد تئاتر در این صحنه فعال بودند. از جمله اجراهای تئاتر در این دهه، الایدی الناعمة از توفیق الحکیم، الجنس الثالث از یوسف ادریس و النار و الزیتون از آلفرد فرج بود. همچنین شکلگیری گروه تئاتر استودیو 80 توسط لنین الرملی نویسنده و محمد صبحی کارگردان از جمله رویدادهای هنری این دهه بود. نسل جدیدی از دانشگاهیان هم در این حوزه ظهور کردند که سمیر سرحان، محمد عنانی و فوزی فهمی در زمره آنان هستند. دهه نود آن قرن، شاهد گسترش فعالیت بخش خصوصی در این حوزه و گسترش تئاتر کمدی بود[۱]. از معروفترین گروههای آزاد تئاتر که در این دهه فعال شد، گروه الورشة توسط حسن الجریتلی بود که فعالیتهای خود را از سال 1987 آغاز کرد. یکی از چهرههای مطرح کارگردانی تئاتر که عمدتا به تئاتر کودکان میپرداخت، حسام عطا بود که با نمایش آثاری چون، اسد و ارانب (1986)، الطائر الارزق (1987) و البیر العجیب (1989) به یکی از معروفترین کارگردانان تئاتر کودک در چند دهه اخیر تبدیل شد [۱۷].
علیرغم گسترش شبکههای ماهوارهای طی سه دهه اخیر، هنر تئاتر مصر هر چند به سختی، اما همچنان برپاست و گروههای متعدد نمایشی وابسته به مؤسسات دولتی و یا گروههای غیردولتی، به فعالیتهای خود ادامه میدهند. از جمله گروههای تئاتر مصری فعال در این سالها میتوان از: فرقة الحرکة، فرقة السامر، فرقة الغجر، فرقة المسرح الحدیث، فرقة نهضة المسرحیة، فرقة فرسان الشرق للتراث، فرقة مسرح الغد و فرقة مساحة المیدان نام برد. هنرمندانی چون: احمد عبدالعال (کارگردان)، احمد ماهر (بازیگر)، صبری فؤاز (کارگردان)، ابراهیم الشرقاوی (کارگردان)، الفت امام (بازیگر)، فتوح احمد (بازیگر)، سامح بسیونی (کارگردان)، رامی الشریف (کارگردان)، محمد قادوس (بازیگر)، عبدالرحمن سالم (کارگردان)، خالد عبدالسلام (کارگردان)، محمود مهدی (بازیگر) و فوزی عبدالقادر (کارگردان) از جمله فعالان عرصه تئاتر معاصر مصر به شمار میروند.
جشنوارههای متعدد نمایشی در این کشور برگزار میشود که جشنواره ملی تئاتر مصر از مهمترین آنهاست. اولین دوره این جشنواره در سال 2006 برگزار شد و پس از آن همه ساله به جز سالهای 2011 و 2012 (به دلیل شرایط خاص ناشی از انقلاب ژانویه) برگزار شده است. هدف از برگزاری این جشنواره، فراهم آوردن فرصتهای لازم برای جوانان علاقمند به هنر تئاتر است تا استعدادهای خود را در راستای تئاتر عربی مصری بروز دهند. تشویق و حمایت از ابداع و ابتکار هنرمندان و فراهم آوردن امکان رقابت خلاق با هدف شکلگیری تئاتر مصری اصیل نیز از دیگر اهداف این جشنواره هنری است. جشنواره ملی تئاتر مصر با مشارکت وزارت فرهنگ، مؤسسه عالی هنرهای نمایشی، تئاتر دانشگاهی، کتابخانه اسکندریه و بخش خصوصی برگزار میگردد. جوایز اهدایی این جشنواره شامل: بهترین اجرا، بهترین متن، بهترین کارگردانی، بهترین بازی، بهترین تألیف موسیقی و بهترین طراحی است [۲].
از جمله دهها مرکز نمایشی که عمدتا در قاهره قرار گرفتهاند، میتوان از: مسرح الهرم، مسرح نجم، مسرح الازبکیة، مسرح الفن، مسرح النیل، مسرح السلام، مسرح توفیق الحکیم، مسرح الجمهوریة و مسرح الطلیعة نام برد [۱۸].
سینما
زمینه شکلگیری سینمای مصر به سال 1917 و تأسیس شرکت سینمای مصر در اسکندریه بازمیگردد. در سال 1925 نیز طلعت حرب استودیو مصر را که یکی از پروژههای شرکت بازیگری و سینمای مصر بود تأسیس کرد. زان پس روند تولید فیلمهای سینمایی آغاز شد و تعداد سینماها نیز افزایش یافت و تا پایان جنگ جهانی دوم تعداد 140 فیلم تولید شد. پس از جنگ در مرحله جدید تاریخ سینمای مصر، تولید فیلم سینمایی رو به افزایش گذاشت، به گونهای که بین سالهای 1945 تا 1951 متوسط تولید فیلم سالانه به 50 فیلم و تعداد سینماها هم به 244 باب رسید. پس از انقلاب سال 1952 مرحله دیگری از روند تحول سینمای مصر آغاز شد، در این مرحله تولید فیلمهای سینمایی به 60 فیلم در سال رسید و تا سال 1962 مجموعا 588 فیلم تولید شد و تعداد سینماهای این کشور به 354 باب افزایش یافت [۱۹] و تعداد 58 فیلم هم در جشنوارههای بینالمللی سینمایی مشارکت کرد[۲۰]. تأسیس مؤسسه کل سینمای مصر در سال 1962 با هدف تولید فیلمهای داستانی بلند، نقطه عطفی در این روند بود [۱۹].
تولید فیلم در بخش دولتی با تأسیس الشرکة العامة للانتاج السینمایی العربی در سال 1963 و سپس تأسیس شرکت دیگری در سال 1964 با عنوان القاهرة للسینما به معنای حضور فعال دولت در این عرصه بود که با تأسیس شرکتهای دیگری در سالهای بعد، این حضور پررنگتر شد[۲۱].
یکی از رویدادهای مهم در دهه هفتاد تأسیس شرکت جهانی فیلمهای مصری در سال 1972 توسط یوسف شاهین، کارگردان نامدار مصری بود که طی سالهای بعد به یکی از شرکتهای بزرگ در زمینه تولید پخش فیلمهای سینمایی و نیز مدیریت سالنهای سینما در مصر تبدیل شد. این شرکت همچنین به شرکتهای سینمایی خارجی خدمات تولیدی ارائه میداد[۲۲].
از جمله چهرههای مطرح سینمایی این سالهای مصر میتوان از هنرمندان چون: حسن الامام، عاطف سالم، حسامالدین مصطفی، حسین کمال و جلال الشرقاوی نام برد.
پس از شکست مصر در جنگ اسرائیل در سال 1967، سینمای مصر شاهد چهرههای جدیدی در این عرصه بود؛ شادی عبدالسلام با فیلم المومیاء (1969)، علی بدر خان با فیلم الکرنک (1975) ، سمیریوسف بافیلم دائره الانتقام(1976) و هشام ابوالنصر با فیلم الاقمر (1977) از جمله کارگردانان فعال سینمای مصر بودند [۲۳].
در دهه هفتاد قرن پیش، فضای نسبتا باز سالهای اولیه حکومت حسنی مبارک، زمینهساز ظهور نسل جدیدی از سینماگران مصری شد. نسل جدید از رویکردهای نو و آشنا با مفهوم سینما و تجربههای بینالمللی آن و نیز توان بهرهگیری از قدرت ابتکار و خلاقیت برخوردار بود. عاطف الطیب از جمله هنرمندان این نسل بود که با الهام از داستانهای نجیب محفوظ به تولید فیلمهایی چون: الحب فوق هضبة الاهرام (1986) و قلب اللیل (1986) پرداخت. او در فیلم اول به مشکلات اقتصادی و اجتماعی جوانان میپردازد و فیلم دوم او دارای ابعاد فلسفی، تاریخی و متافیزیکی است. محمدخان دیگر کارگردان این دوره، فیلمهای مشوار العمر و عودة المواطن را ساخت و شریف عرفة در فیلمهایی چون: الاقزام قادمون و الدرجة الثانیة به موضوعات غیر تکراری و بدون ابتذال پرداخت. یسری نصراله کارگردان متمایز مصری هم با زبان سینمایی ویژه خود فیلم سرقات صیفیة را در سال 1988 ساخت. دو کارگردان زن مصری نیز این دهه در عرصه سینمای مصر ظهور کردند: نادیة حمزة با دوفیلم نساء خلف القضبان (1986) و حقد مرأة (1987) و ایناس الدغیدی با دو فیلم زمن الممنوع (1988) و التحدی که در همان سال ساخته شد[۲۴].
تأسیس صندوق حمایت از سینما در سال 1982 با هدف ارتقاء سطح فنی و حرفهای سینما و حمایت از نمایش فیلمهای مصری در داخل و خارج از مصر و نیز حمایت از سرمایهگذاری برای تولید فیلمهای سینمایی ،تأثیر قابل توجهی بر این حوزه داشت. این صندوق در سالهای بعد در صندوق توسعه فرهنگی ادغام شد [۲۱].
در نیمههای دهه هشتاد تعداد فیلمهای مصری به شکل سریعی افزایش یافت و به 63 فیلم رسید، ضمن اینکه این مرحله آغاز مرحله تولید فیلمهای ویدئویی تجاری با هدف صدور به کشورهای خلیج فارس بود که عموما کم کیفیت و با هزینههایی کم تولید میشد. با پایان دهه هشتاد، تولید فیلمهای کم کیفیت به دلیل کاهش تقاضا در کشورهای مزبور به حداقل رسید تا زمینه ظهور گروه دیگری از کارگردانان سینمایی هم چون: رضوان الکاشف، اسامة فوزی و سعید حامد (سودانی) فراهم شود که تلاش میکردند تأثیری هر چند اندک بر حوزه سینما داشته باشند .
در سالهای اولیه قرن جدید هر چند میزان تولید فیلمهای سینمایی نسبت به یکی دو دهه گذشته کاهش داشت و در سال 2007 به 40 فیلم رسید، تولید فیلمهای با کیفیت افزایش داشت[۲۵].
از جمله چهرههای مطرح سینمایی یکی دو دهه اخیر میتوان از: رامی امام (کارگردان) با فیلمهایی چون: امیرالظلام (2002)، العیاده (2009) و صاحب السعادة (2014) ، سعید مرزوق (کارگردان) که 41 فیلم سینمایی از جمله قصا قیص العشاق (2003)، جنون الحیاة (1999) و ایام الرعب (1988) را ساخت، فتحی عبدالوهاب (بازیگر)، هانی رمزی (بازیگر) ، احمد راتب (بازیگر)، احمد النجدی (کارگردان) واحمد صالح (کارگردان) نام برد.
یوسف شاهین (1926-2008) را میتوان در زمره پیشگامان سینمای معاصر مصر قرار داد. یوسف شاهین که اولین فیلم خود را در سال 1950 با نام بابا الامین ساخت طی سالهای بعد به چهرهای نامآور در عرصه کارگردانی سینمای مصر تبدیل شد. فیلم باب الحدید او در سال 1958 نقطه عطف فعالیتهای سینمایی او در دهه پنجاه قرن پیش بود. در سال 1963 فیلم صلاحالدین را ساخت که به موضوع دفاع صلاحالدین از قدس در برابر هجوم صلیبیها به این شهر پرداخت و آن را به شکل نمادینی به مسئله قومیت عربی که جمال عبدالناصر بدان فراخوان میداد، مرتبط ساخت. شاهین ،فیلم الاختیار را در سال 1970 پس از شکست مصر در جنگ 1967 ساخت که طی آن شدت گرفتن اختلافات فکری و مواضع سیاسی ناشی از شکست مزبور را مورد واکاوی قرار داد. او در دو فیلم سینمایی اسکندریة لیة (1978) و حدوتة مصریة (1982) به تحولات و نقد زندگی خود پرداخته است. از دیگر فیلمهای سینمایی او صراع فی الوادی (1953)، جمیلة ابوحرید (1958)، العصفور (1973) و اسکندریة کمان و کمان (1990) قابل ذکر است [۲۶].
اسماعیل یاسین (1912-1972) هم از چهرههای مطرح سینمای کمدی مصر بود. بیشتر فیلمهای کمدی که در آنها بازی کرد با نام خود او بود که از جمله آنها: اسماعیل یاسین فی متحف الشمع، اسماعیل یاسین فی الجیش، اسماعیل یاسین فی البولیس، اسماعیل یاسین فی الطیران، اسماعیل یاسین فی مستشفی المجانین است.
عادل امام (1940) هم دیگر بازیگر مشهور فیلمهای کمدی در این کشور است که در بیش از 100 فیلم نقش ایفا کرده است. فیلمهای سینمایی انا الدکتور (1968)، جزیرة الشیطان (1990)، الارهابی (1994)، طیور الظلام (1995)، النوم فی العسل (1996)، امیر الظلام (2002) و عمارة یعقوبیان (2006)، از جمله فیلمهایی است که او در آنها بازی کرده است [۱].
جشنوارهها و مراکز فعال سینمایی
جشنواره بینالمللی سینمایی قاهره
این جشنواره یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهان و تنها جشنواره سینمایی منطقه خاورمیانه و آفریقایی است که در گروه «الف» قرار دارد. اولین دوره این جشنواره در آگوست سال 1976 توسط انجمن مصری نویسندگان و منتقدان سینمایی برگزار شد و در سالهای بعد مسئولیت آن به کمیته مشترکی شامل اعضای انجمن مزبور و اتحادیه اصناف هنرمند واگذار گردید [۲]. این جشنواره تاکنون توانسته است جایگاه سینمای مصر را تحکیم و در طول سالهای فعالیت، ارتباطات گسترده و مؤثری میان سینمای کشورهای مختلف و نیز کشورهای عربی با مصر برقرار کند. بخشهای مختلف جشنواره مزبور در سی و هفتمین دوره که از یازدهم تا بیستم نوامبر 2015 برگزار شد، شامل: بخش مسابقه بینالملل، نمایشهای ویژه، جشنواره جشنوارهها، سینمای کلاسیک (عربی و بینالمللی) و تقدیر از سینماگران برگزیده بود و سینمای ژاپن هم به عنوان میهمان افتخاری در جشنواره حضور یافت. برنامههای جنبی این جشنواره که از دوره قبل و با هدف غنا بخشیدن به فرهنگ سینما و متحولسازی این صنعت در مصر و جهان عرب به آن اضافه شد، شامل: بخش سینمای فردا، چشمانداز سینمای عرب و نیز هفته منتقدان است [۲۷].
جشنواره بینالمللی سینمایی اسکندریه برای کشورهای حوزه دریای مدیترانه
این جشنواره در سال 1979 توسط انجمن مصری نویسندگان و منتقدان سینمایی در شهر اسکندریه برپا شد و در سالهای اخیر با نظارت وزارت فرهنگ مصر و همکاری استانداری اسکندریه فعالیتهای خود را ادامه میدهد[۱].
سی و یکمین دوره این جشنواره با شعار «در برابر تروریسم» و با ریاست امیر اباظه، منتقد شهیر سینمای مصر در سپتامبر 2015 برگزار شد و شامل بخشهای: مسابقه فیلمهای بلند و کوتاه کشورهای حوزه مدیترانه، مسابقه فیلمهای کوتاه کشورهای عربی و بخش ویژه فیلم کوتاه اسکندریه، ویژه جوانان فیلمساز شهر اسکندریه بود. همچنین در این جشنواره از محمود یاسین، هنرمند سینما و تئاتر معاصر مصر تکریم به عمل آمد.
هدف از برگزاری این جشنواره، گسترش فرهنگ سینمایی و آگاهی از میزان پیشرفت در رشتههای مختلف هنر وصنعت سینما و نیز تحکیم روابط سینماگران کشورهای مختلف جهان و به ویژه سینماگران کشورهای حوزه دریای مدیترانه است. جوایز بخش مسابقه فیلمهای بلند داستانی کشورهای حوزه دریایی مدیترانه این دوره هم شامل: بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین سناریو، بهترین بازیگر (مرد و زن)، مهمترین جایزه ویژه داوران، بهترین تولید (فنی) و جایزه فیلم اول یا دوم کارگردان بود. در بخش مسابقه فیلم کوتاه عربی نیز بهترین فیلم داستانی کوتاه عربی و بهترین فیلم کوتاه مستند جوایزی دریافت داشتند [۲۸].
جشنواره بینالمللی فیلمهای کوتاه و مستند
فعالیتهای این جشنواره از سال 1991 در شهر اسماعیلیه آغاز شد. بخش مسابقه این جشنواره که همه ساله در شهر اسماعیلیه و توسط مرکز ملی سینما و همکاری استانداری اسماعیلیه برگزار میشود، شامل فیلمهای مستند بلند و کوتاه و داستانی کوتاه است. نشستهای بحث و گفتگو میان سینماگران، برگزاری کارگاههای آموزشی، ساخت مشترک فیلمهای کوتاه و مستند با برخی جشنوارههای مشابه از دیگر برنامههای جنبی این جشنواره است [۲۹].
جشنواره بینالمللی سینما و هنرهای کودکان قاهره
این جشنواره از سال 1990 شکل گرفته است. از سال 2000 با هدف تشویق تولید فیلم کودک با کیفیت فنی عالی و نیز تبادل تجارب و ابتکارات در این حوزه و زمینهسازی برای تماشای جدیدترین فیلمهای جهان برای کودکان مصری، تحت مدیریت وزارت فرهنگ قرار گرفت تا با حمایت مالی صندوق توسعه فرهنگی فعالیتهای خود را سامان دهد. برگزاری کارگاههای فنی و هنری برای کودکان زیر 14 سال با هدف فراهم ساختن فضا و زمینه مناسب برای ابتکار و ابداع از برنامههای جنبی این جشنواره است[۲].
جشنواره ملی سینمای مصر
این جشنواره که از سال 1991 فعال شده است توسط صندوق توسعه فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ با هدف سرعت بخشیدن به روند توسعه و تحول حوزه سینمای مصر به عنوان بخشی از روند توسعه همهجانبه فرهنگی همهساله برگزار میشود. جشنواره مزبور در دو بخش رقابتی فیلمهای بلند و فیلمهای کوتاه و مستند است. از ویژگیهای این جشنواره تکریم چهرههای بارز هنر سینمای مصر و نیز ایجاد فضای مناسب برای گفتگو میان فعالان حوزه سینما و مخاطبان آن است[۲].
فرهنگسرای سینما
یکی از فرهنگسراهای وابسته به سازمان کل فرهنگسراهای مصر است که به فعالیتهای سینمایی میپردازد. این فرهنگسرا از آغاز تأسیس در سال 1989، فعالیتهای متنوعی را در حوزه سینما انجام داده است که مهمترین آنها شامل: برپایی هفتههای فیلم برای کارگردانان سینمایی مصری و جهانی، پژوهشهای سینمایی ، برگزاری کارگاههای پژوهشی و نیز نمایش هفتگی گزیدهای از فیلمهای فاخر و غیرتجاری است. نمایش صبحگاهی فیلم برای کودکان و نیز نمایش فیلم در اماکن عمومی از دیگر فعالیتهای فرهنگسرای سینما است [۳۰].
مرکز ملی سینما
این مرکز فعالیتهای گوناگونی را در فهرست فعالیتهای خود دارد که از مهمترین آنها میتوان به: تولید فیلمهای مستند، داستانی کوتاه و پویانمایی، برپایی جشنواره بینالمللی سینمایی اسماعیلیه، مشارکت در جشنوارههای سینمایی بینالمللی، مشارکت در هفتههای فیلم در کشورهای خارجی و در داخل مصر، اجرای برنامههای نمایش فیلم ویژه و برپایی میزگرد و نشستهای تخصصی در حوزه سینما اشاره کرد[۳۰].
فیلمهای سینمایی مصری در جشنواره سینمایی کن
از اولین دوره جشنواره سینمایی کن در سال 1946 تا سال 2004 مجموعا 22 فیلم بلند داستانی از مصر در آن شرکت داشته و یک فیلم بلند مستند هم خارج از بخش رقابت در سال 2006 به این جشنواره راه یافته است. از جمله این فیلمها میتوان از: ابن النیل و العصفور به کارگردانی یوسف شاهین، حیاة اوموت از کمال الشیخ، عودة مواطن به کارگردانی محمدخان و فیلم سرقات صیفیة از یسری نصرالله اشاره کرد[۳۱].
هنرهای تجسمی
هر چند انواعی از هنرهای تجسمی چون نقاشی و مجسمهسازی در مصر از سابقهای تاریخی برخوردار است، آشنایی هنرمندان این کشور با رویکردها و شیوههای مدرن در این حوزه با تأسیس مدرسه هنرهای زیبا در سال 1908 در قاهره آغاز شد. پس از آن هنرهای تجسمی روند تکاملی را طی کرد.
در ادامه روند تکاملی هنرهای تجسمی، گروههای متعدد هنری شکل گرفتند که تأثیر عمدهای بر توسعه این هنرهای مدرن داشتند. انجمن شرقیهای جدید (1937) و گروه هنر و آزادی (1939) از جمله این گروهها بودند. گروه اخیر توسط هنرمندانی چون جورج حنین، فؤاد کامل، رمسیس یونان و کامل التلمسانی شکل گرفت. آنان، اولین هنرمندانی بودند که مفهوم هنر سورئالیستی را در مصر مطرح ساختند که در آن روزگار، عصیانی علیه واقعیت سیاسی و فرهنگی مصر تلقی شد[۳۲]. در دهههای بعد هم انجمنها و گروههای تجسمی دیگری تأسیس شد که هر کدام سهمی در رونق این هنرها داشت. انجمن موسوم به هنرمندان پنج گانه (1963) با اهتمام نبیل وهبة، فرغلی عبدالحفیظ، رضا زاهر، عبدالحمید الدواخلی و نبیل الحسینی تأسیس شد که فعالیتهای آن تا سال 1968 ادامه یافت. در همین دهه در اسکندریه، گروه هنری تجربه گرایان توسط مصطفی عبدالمعطی و محمد عبدالله تأسیس شد. گروه هنر و انسان هم در همین شهر فعال شد که تا سال 1973 فعالیت داشت. گروه هنری دوستان طبیعت نیز که در سال 1979 شکل گرفت، احترام به طبیعت را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داد و با شیوهها و گرایشهای هنری غرب مخالف بود [۳۳].
مجسمهسازی
از جمله پیشگامان روند تکاملی هنر نقاشی در دهههای اولیه قرن بیستم، محمود مختار (1891-1934) بود که با الهام از میراث هنری عهد فراعنه و روح ملی و با به کارگیری قالبهای کلاسیک غربی به خلق آثار خود پرداخت. تندیسهای ساخته او از جمله تندیس سعد زغلول پیشوای جنبش ملی مصر در سال 1919 در زمره برجستهترین آثار تجسمی دوران معاصر مصر است. برخی از آثار محمود مختار در موزهای که به نام او در قاهره تأسیس شده است، نگهداری میشود [۳۴]. عبدالبدیع عبدالحی (1916-2002) از دیگر هنرمندان تجسمی مصر است که هرچند آموزش آکادمیک نداشت، با الهام از استعداد ذاتی خود با استفاده از سختترین سنگها به خلق مجسمههای فراعنه پرداخت و جهان باستان مصر را برای انسان امروز مصر به تصویر کشید. آدم حنین(1929) از پیکر تراشان مصری موفق شد هنر پیکر تراشی مصر را درسطح جهان مطرح سازد. صبری ناشد(1938) هم دیگر هنرمند تجسمی مصر است که تندیسهای خود را ازچوب خلق میکند و مبتکر طرحهای نو در این حوزه است[۳۵].
جمال السجینی، صلاح عبدالکریم و فاروق ابراهیم نیز در شمار هنرمندان مجسمهساز معاصر قرار دارند.
نقاشی
زمینههای ظهور نقاشی مدرن مصر به تأسیس مدرسه هنرهای زیبا در سال 1908 و نیز اعزام گروهی از هنرجویان فارغالتحصیل مرکز تربیت معلم به انگلیس در سال 1920 برای کسب آموزشهای تخصصی بازمیگردد. تأسیس فرهنگستان هنر در سال 1937 نیز نقطه عطفی در روند تحول هنر نقاشی بود. فارغالتحصیلان این فرهنگستان، نقش تأثیرگذاری در این تحول داشتند و چهرههای هنری چون حسین یوسف امین، حامد سعید و سعد الخادم از جمله آنان بودند. هنر نقاشی با آثار نامآورانی چون راغب عیاد (1892-1982) و یوسف کامل (1891-1971) به شکل علمی و مدرن رسید.
نقاشی معاصر مصر از اواخر دهه پنجاه قرن پیش گام به گام از سورئالیسم به سمبلیسم متحول شد. این رویکرد هنری در آثار نقاشی مصطفی الارناووطی، فؤاد کامل، حمدی خمیس و ابوخلیل لطفی، چهره نمود. در سالهای اولیه دهه شصت نقاشی کلاژ با آثار ابداعی منیر کنعان که از پیشگامان این نوع هنری بود ظهور کرد. از جمله دیگر نقاشان مطرح نیمه دوم قرن بیستم مصر میتوان عزالدین نجیب، سراج عبدالرحمن، عادل ثابت و رضا عبدالسلام نام برد. رضا عبدالسلام از خط به عنوان ماده اصلی نقاشیهای خود بهره میبرد [۳۶]. یکی از دیگر هنرمندان نقاش تأثیرگذار در نیمه دوم قرن گذشته در این کشور، حامد عویس (1919-2011) است. او که از چهرههای نقاشی رئالیست جهان عرب شمرده میشود، تحت تأثیر رویکرد اعضای انجمن هنرمندان بود که با رویکرد سورئالیسم مخالف و تأکید داشتند که مقوله هنر بایستی تودههای مردم را درگیر و هنرمندان باید ایدئولوژیهای اجتماعی را بازتاب دهند. حامد عویس شیفته هنرمندان نوگرای اروپا چون پیکاسو بود و با هنرمندان رئالیست اجتماعی احساس قرابت میکرد. مجموعهای از تابلوهای نقاشی او در موزه هنرمندان مصر در قاهره و موزه هنرهای زیبا در اسکندریه نگهداری میشود[۳۷].
محمودسعید، ابراهیم وائلی، انجی افلاطون، صبری راغب و عبدالعزیز صعب از دیگر هنرمندان تجسمی (نقاشی) مصر به شمار میروند.
جشنوارهها و موزههای هنری (تجسمی)
مرکز ملی هنرهای تجسمی در سال 1988 تأسیس و در سال 2000 به بخش هنرهای تجسمی وابسته به شورای عالی فرهنگ تبدیل شد. زان پس اهتمام به هنرهای تجسمی فزونی یافت و مراکز جشنوارهها یکی پس از دیگر فعال شد. از جمله مسئولیتهای این بخش، فراهم آوردن زمینه و امکانات لازم برای هنرمندان تجسمی با هدف شکوفایی استعدادها، مشارکت در سمپوزیومهای عربی و بینالمللی در این حوزه، ایجاد زمینه تحول آفرینی شیوه فعالیت موزهها، نمایشگاهها و مراکز هنری، توسعه مراکز، نمایشگاهها و موزههای هنری در قاهره و استانها، برپایی نمایشگاههای فصلی و دائم در داخل و خارج از کشور است[۲].
جشنواره بینالمللی مجسمهسازی اسوان
این جشنواره همه ساله در شهر اسوان در جنوب مصر برگزار و برترین تندیسهای ساخته شده هنرمندان مصری در معرض دید و قضاوت قرار میگیرد. هدف از برگزاری این جشنواره، برجسته کردن جایگاه ویژه مصر در مجسمهسازی و در سطح جهان، تلاش برای احیای هنر مجسمهسازی و کندهکاری برروی گرانیت که به تدریج در حال فراموشی است، کوشش برای فعالسازی معادن سنگ اسوان برای بهرهبرداری در مجسمهسازی و کندهکاری که با پایان تمدن کهن مصر متوقف شده بود، دیدار و گفتگوی هنرمندان گرانیتکار از کشورهای مختلف جهان با هنرمندان مجسمهساز مصری با هدف همکاری و تبادل تجربه و زمینهسازی برای رواج این هنر در میان هنرمندان محلی اسوان، تبدیل شهر اسوان در آینده نزدیک به یک مرکز جهانی مجسمهسازی و کندهکاری برروی گرانیت است.
دوسالانه بینالمللی هنر سرامیک (قاهره)
این جشنواره هنری نیز با هدف تأکید بر جایگاه ریشهدار هنر سرامیک در تمدن مصر و ادامه آن تا دوره جدید برگزار میشود و اضافه بر هنرمندان تجسمی مصر، هنرمندانی از دیگر کشورهای جهان در آن حضور مییابند و آخرین تجربههای خود را با یکدیگر در میان میگذارند.
دوسالانه هنرهای تجسمی کشورهای حوزه دریای مدیترانه (اسکندریه)
این جشنواره دوسالانه با هدف آشنایی با چشمانداز هنرمندان تجسمی کشورهای این حوزه با فرهنگها، تمدنها، نژادها و جغرافیای متفاوت در شهر اسکندریه برگزار میشود. این جشنواره یکی از قدیمیترین جشنوارههای تجسمی در منطقه است و جایگاه آن پس از دوسالانه بینالمللی و نیز قرار دارد که از سال 1955 تشکیل شده است.
همایش بینالمللی سفالگری
این همایش سالانه از سوی سازمان کل فرهنگسراها برگزار میشود و هدف آن حفظ هنرهای سنتی دستی و عمدتا هنر سفالگری و نیز فراهم آوردن امکان تحول آفرینی در صنایع دستی سنتی است. با چنین هدفی است که در این همایش کارگاه هنری با حضور هنرمندان مدرن و فعالان حوزه هنرهای سنتی با بهرهگیری از فضاهای مردمی و سنتی مناطق مختلف مصر برگزار میگردد. در این همایش، همچنین هنر سنتی سرامیک هم مورد اهتمام قرار میگیرد. این همایش هنری همهساله در یکی از استانهای مصر که از زمینهها و فضاهای لازم برای هنرهای سنتی برخوردار است، برپا میشود [۲].
موزهها و نمایشگاههای هنری
مهمترین موزههای هنری مصر عبارت است از موزه هنر معاصر مصر، موزه محمود مختار، موزه هنرهای زیبا در اسکندریه، موزه محمد ناجی، موزه سفال و سرامیک دوره اسلامی، موزه هنر و بوستان.
موزه هنر معاصر مصر از موزههای مهم هنری مصر است که دارای 10 سالن در سه طبقه است و بخشی از فضای باز آن به آثار هنری حجیم اختصاص یافته است. این موزه هزاران قطعه ارزشمند از جریانهای مختلف هنری از آغاز قرن بیستم تاکنون را نگهداری و در معرض تماشا قرار داده است. این موزه در سال 1936 تأسیس شد و سپس با تکمیل و تجهیز لازم، به عنوان مرکز اصلی و دائم موزه هنر معاصر مصر در سال 2005 افتتاح شد[۱].
همچنین چندین نمایشگاه هنرهای تجسمی در قاهره و دیگر استانهای این کشور برگزار میشود که مهمترین آن، نمایشگاه عمومی هنرهای تجسمی است که آثار جدید هنرمندان تجسمی مصر را در معرض معرفی و دیدن قرار میدهد. تالار جوانان با هدف فراهم آوردن زمینه تجربه و نمایش استعدادهای هنری جوان از سال 1989 در این نمایشگاه برپا میشود. تالار مصر هم به مثابه مکانی برای بزرگداشت چهرههای هنری مبتکر و تأثیرگذار در سالهای اخیر در این نمایشگاه فعال شده است. همایش هنر و مردم از دیگر بخشهای این نمایشگاه است که با هدف نمایش گوشههایی از همکاری متقابل مردم و هنرمندان در اماکن عمومی و خارج از تالارهای محدود نمایشگاه برگزار میشود. برگزاری مسابقه نقاشی دیواری نیز از دیگر فعالیتهای این نمایشگاه ملی هنرهای تجسمی است[۱].[۳۸]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ برگرفته از .https://www.sis.gov.eg (2015)
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ برگرفته از .https://www.moc.gov.eg (2015)
- ↑ بلقزیز (1990)، ص18.
- ↑ برگرفته از .https://www.cairoopera.org (2015)
- ↑ نجم (1980)، ص91.
- ↑ نجم (1980)، ص112.
- ↑ نجم (1980)، ص155.
- ↑ الراعی (1999)، ص74-73.
- ↑ الراعی (1999)، ص77-76.
- ↑ ضیف (1974). ص216.
- ↑ حمو (1999)، ص133.
- ↑ الراعی، ص98.
- ↑ الراعی، ص132.
- ↑ الراعی، ص176-178.
- ↑ شفیعی کدکنی (1359)، ص193.
- ↑ الراعی، ص176.
- ↑ موسوعة مصر الحدیثة (1996)،ج 8، ص113.
- ↑ برگرفته از .https://www.egypty.com (2015)
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ الکسان (1982)، ص21.
- ↑ موسوعة مصر الحدیثة، ج8، ص82.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ موسوعة مصر الحدیثة، ج8، ص83.
- ↑ برگرفته از .https://www.misrinternationalfilms.com (2015)
- ↑ الکسان، ص22.
- ↑ الکسان، ص103.
- ↑ برگرفته از .https://www.startimes.com
- ↑ برگرفته از .https://www.misrinternatnionalfilms.com (2015)
- ↑ برگرفته از .https://www.ciff.org.eg (2015)
- ↑ برگرفته از .https://www.alexmcff.com (2015)
- ↑ برگرفته از .https://www.ismailiafilmfest.com (2015)
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ برگرفته از .https://www.cairo.gov.eg (2015)
- ↑ برگرفته از .https://www.festival-cannes.fr (2015)
- ↑ موسوعه مصرالحدیثة، ج8، ص121.
- ↑ موسوعه مصرالحدیثة، ج8، ص123.
- ↑ موسوعة مصر الحدیثة، ج8، ص119.
- ↑ موسوعة مصر الحدیثة، ج8، ص138.
- ↑ موسوعة مصر الحدیثة، ج8، ص134.
- ↑ برگرفته از .www.encyclopedi.amathaf.org (2015)
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص327-354.