هنر تونس
ظهور هنر در افریقیه از دوران فینیقیها شروع شد و در زمان رومیان به اوج خود رسید؛[۱] هنرهایی، مانند نقاشی بر روی موزاییک و مجسمهتراشی در دوران رومیان بسیار رونق داشت؛ اما در دوران اسلامی از آن حمایت نشد و استعداد هنری تونسیهای مسلمان به سوی هنرهایی، از قبیل معماری و خوشنویسی تمایل یافت و نتیجه آن خلق آثار هنری جالبی بود که امروزه، در بسیاری از اماکن، مانند مساجد و قلعهها دیده میشود و از بهترین نمونههای بهجامانده از هنر معماری اسلامی در جهان اسلام است.
تاریخ هنر تونس
کتیبههای موجود در این اماکن نشاندهنده ذوق هنری تونسی، بهویژه در زمینه خوشنویسی و تذهیبکاری است. معماری، تزیینات و صنایع چوبی در زمان اغلبیانگسترش یافت. مشاهده آثار بهجامانده از دوران حکومت اغلبیان حکایت از حضور هماهنگ سنتهای محلی، عناصر یونانی و مسیحی، الگوهای سوری، عراقی و ایرانی در این هنرها دارد؛ مانند عناصر رنگارنگ انسانی که جمعیت درباریان امرای اغلبی را تشکیل میدادند[۲].هنر ایرانی در بسیاری از آثار هنری تونس قابل شناسایی است.کاشیکاری از دیگر هنرهایی است که در بناهای متعلق به دوران اسلامی بسیار دیده میشود. برای نمونه در طاق محراب جامع قیروان تعداد ۱۳۹ کاشی مربع زرین فام عباسی وجود دارد که نشاندهنده درخشش فلزی است که بازتابی رنگی دارد و متعلق به قرن سوم هجری است و در آن تزییناتی شامل یک تاج ساسانی، نقشمایه چشم خروس و کتیبه عربی قرار دارد. این کاشیها، که فقط در سامرای عراق و قیروان دیده شده، به سبک نخلهای بالدار ساسانی است.
از دیگر ملیتهایی که در تاریخ هنر تونس نقشآفرینی داشتند و به ارتقای جایگاه هنر در این کشور کمک کردند، ترکان عثمانی بودند.آنها به همراه ساختار و سازوکار جنگی و نظامی و تجاربی که در عرصه نظام اداری و قضایی با خود به تونس آوردند، در انتقال هنرهای اسلامی به این بخش از جهان اسلام نیز نقش مهمی داشتند؛ البته هنری که عثمانیها به تونس آوردند، ساختهوپرداخته خود ایشان نبود؛ بلکه تجارب هنری بود که مهمترین عناصر خویش را وامدار عباسیان، غوریان، سلجوقیان و غزنویان میدانستند.[۳] تونس در دوران استعمار فرانسه بودکه با هنرهای جدید معاصر، بهویژه در زمینه سینما، تئاتر و موسیقی آشنا شد و بسیاری از مراکز هنری موجود در تونس، مانند المسرح البلدی (تئاتر شهر) و نهادهای فرهنگی فعالی، مانند مرکز فرهنگی ابنخلدون را فرانسویها و ایتالیاییها ساختند. ایجاد اداره کل آموزش و هنرهای زیبای تونس توسط فرانسویها که در سال ۱۸۸۲ میلادی انجام شد، به آشنایی تونس با هنرهای مدرن بسیار کمک کرد.
خوشنویسی در تونس
خوشنویسی در میان هنرهای اسلامی مهمترین هنری است که تونسیها به آن توجه کردهاند و با بهکارگیری خط قیروانی توانستهاند جایگاه هنری خویش را در تاریخ خوشنویسی اسلامی ارتقا دهند. خط قیروانی از معروفترین و مهمترین خطوط اسلامی است که در دوران صنهاجیان به اوج خود رسید. خط کوفی را به دو بخش عمده مشرقی و مغربی تقسیم میکنند که خط کوفی مغربی دربردارنده خطوط قیروانی (اندلسی، قرطبی و فاسی)، تونسی، جزایری و سودانی است.[۴] خط کوفی قیروانی نیز دارای سه نوع فاطمی، صنهاجی و خراسانی است.گفته میشود، خط قیروانی همان خط نسخی است که بد نوشته شده باشد.[۴] خط کوفی در کتیبه مسجد «سه در» قیروان با ثبت تاریخ ۲۵۲ قمری وجود دارد. شهرهای قیروان و مهدیه از مهمترین پایگاههای خوشنویسی تونس بوده است. امروزه، هنرهای خوشنویسی و تذهیب در تونس ضعیف شده است. زهیر مملوکی، محمد صالح خماسی، منجی عمار، محمود عطیه، جیلانی غربی، هاشمی محجوب، بشیر عریبی، عمر جمنی و محمدیاسین مطیر از خوشنویسان معروف تونس هستند. استاد منجی عمار مؤلف کتابی درباره خط کوفی است و از هنرمندانی است که توانست جایزه ارسیکای ترکیه را در سال ۱۹۹۴ میلادی به خود اختصاص دهد. استاد جیلانی غربی نیز، که خط نستعلیق ایرانی را فقط از طریق کتاب یکی از استادان خوشنویس ایرانی فراگرفته است، از خوشنویسان مشهور و خوشنامی است که تلاش بسیاری برای نشر خوشنویسی ایرانی در تونس انجام داده است. مرکز ملی هنرهای خط و فرهنگستان هنرهای زیبا مهمترین اماکن آموزش خوشنویسی در تونس است که در سالهای اخیر به حجم فعالیت خویش افزوده است. خوشنویسان تونسی به خوشنویسی ایرانی و ابزار و ادوات مرتبط با آن بسیار علاقهمندند. مرحوم دکتر جعفر ماجد در شعری میگوید:
«أنا ما قرأت علی هومروس و لم أشتر الحبر من اصفهان»؛
یعنی من در نزد هومروس درس نخواندهام و مرکب از اصفهان نخریدهام. رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تونس نخستین کارگاه آموزش خط نستعلیق را با حضور هنرمند تونسی آقای جیلانی غربی در سال ۱۳۸۸ شمسی راهاندازی کردکه با استقبال گسترده علاقهمندان روبهرو شد و توانست در مدتزمان کوتاهی به یکی از مراکز مهم آموزش خوشنویسی در تونس تبدیل شود.
موسیقی در تونس
تونسیها عاشق موسیقی هستند، موسیقی بربری پس از موسیقی زنگیان که در عصر حجر ریشه دارد، کهنترین موسیقی تونسی است که تاکنون باقی مانده است و در طول تاریخ استفاده شده است. موسیقی فینیقی پس از موسیقی بربری وارد تونس شد و دارای نغماتی است که ریشه در موسیقی سامی دارد. آنگاه موسیقی رومی و بیزانسی که از موسیقی یونانی متأثر بود، وارد تونس شد.
موسیقی «حداء» که همان صدای موزونی است که برای شتران خوانده میشود که عربهای مسلمان وارد تونس کردند و در زندگی قبیلهای تونسیها، بهویژه در مناطق بیابانی این کشور رواج فراوانی یافت. موسیقی حداء هنوز هم در مناطقی از تونس، مانند منطقه قبایلنشین مرازیق، واقع در جنوب غرب تونس رواج دارد. ارتباط موسیقی قیروان و اندلس از قرن سوم شروع شد.[۵]
موسیقی تونسی از هنگام تشکیل حکومت والیان در شمال افریقیه تاکنون آمیختهای از موسیقی عربی، ایرانی و یونانی است.[۶] ابوالحسن علی بن نافع مشهور به زریاب (۱۷۳-۲۳۸ ق) که از شاگردان اسحاق موصلی، آهنگساز معروف دربار هارونالرشید عباسی بود، در زمان حکومت اغلبیان وارد تونس شد و موسیقی عراقی را، که متأثر از موسیقی ایرانی بود، در این منطقه رواج داد، پس از او مؤنس بغدادی (د۳۱۴ق) موسیقی بغدادی- ایرانی را در شهر مهدیه گسترش داد،[۷] موسیقی اندلسی و موسیقی هلالی نیز در دوران صنهاجیان بود که وارد تونس شد.[۸]
موسیقیهای رایج تونس در دوران عثمانیان عبارت بود از: موسیقی عربی، موسیقی اندلسی و موسیقی ترکی که محتوای آن قصاید و موشحات بود و از ابزاری مانند عود وکمانچه بسیار استفاده میشد. موسیقی تونس را در دوران معاصر میتوان به سه بخش عمده موسیقی مدرن (به زبان عربی فصیح یا زبان محلی)، موسیقی کلاسیک (شامل مألوف، تواشیح و مدیحهخوانی) و موسیقی مردمی (نغمات محلی) تقسیم کرد. امروزه، تونس دارای دهها گروه موسیقی دینی، مانند سلامیه است.گروه موسیقی ارکستر سمفونی ملی تونس در سال ۱۹۶۹ میلادی راهاندازی شد و صالح مهدی، ژان پل نیکول فرانسوی، احمد عاشور و سام سلیمان رهبری آن را به ترتیب بر عهده داشتند.
«مرکز موسیقی عربی مدیترانهای»، معروف به نجمه الزهراء، واقع در منطقه زیبای سیدی بوسعید شهر تونس، مهمترین نهاد دولتی فعال در عرصه موسیقی است، این مرکز شامل بخشهای گوناگونی مانند موزه، آرشیو صدا و مجموعه باغهای اندلسی، فارسی و نارنج است که هرساله جشنواره بینالمللی موسیقی قرطاج را با حضور هنرمندانی ملی و بینالمللی برگزار میکند. جشنواره موسیقی قرطاج در سال ۱۹۸۶ راهاندازی شد و در سال ۲۰۱۰ میلادی به «ایام قرطاج الموسیقیه» تغییر نام داد. استاد شهرام ناظری با هماهنگی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تونس در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ شمسی و برای نخستینبار به این جشنواره دعوت شد؛ اجرای برنامه او با استقبال بسیار حاضران روبهرو شد. پیش از استاد ناظری هنرمند ایرانی علیرضا قربانی در این جشنواره برنامه اجرا کرده بود. صالح مهدی (متولد ۱۹۲۵م) و لطفی بوشناق (متولد ۱۹۵۲م) از برجستهترین خوانندگان مرد موسیقی سنتی دینی هستند. دکتر صالح مهدی دکتری خود را در رشته موسیقی از فرانسه گرفته و کتابهای متعددی نیز در زمینه موسیقی تألیف کرده است. استاد محمد بوذینه نیز که در تاریخ و فرهنگ تونس متخصص است، دارای تألیفاتی در موضوع موسیقی تونس و مشاهیر آن است. تونسیها به موسیقی ملل، بهویژه ترانههای لبنانی، فرانسوی و ایرانی بسیار علاقه دارند. قانون کپیرایت در تونس اجرا نمیشود و عملا نظارتی بر تکثیر انواع سیدیهای فیلم و موسیقی نیز صورت نمیگیرد. سازمان ملی موسیقی و مرکز ملی موسیقی و هنرهای مردمی از دیگر مراکز فعال تونس در عرصه موسیقی است.
تئاتر و هنرهای نمایشی تونس
بربرهای قدیم نمایشهایی مخصوص انجام میدادند که با رقصهای آتشین همراه بود، در این نمایشها مجسمهای پارچهای بهمنزله نمادی از سال گذشته و بدیهایش سوزانده میشد.[۹]
رومیان نخستین کسانی بودند که فرهنگ نمایش را در تونس رواج دادند و به ساختن آمفیتئاتر مبادرت ورزیدند. با ورود مسلمانان به تونس هنر نمایش با بیتوجهی روبهرو شد؛ اما مردم مسلمان بومی به انجام نمایش در شکل آیینی آن توجه داشتند و در مناسبتهایی مانند زمان خشکسالی، هنگام کشت و برداشت محصولات، چیدن پشم گوسفندان، جشن عاشورا و تولد پیامبر اکرم (ص) نمایشهایی را اجرا میکردند. فاطمیان نمایش مذهبی یا تعزیهخوانی عاشورایی را در تونس راهاندازی کردند.[۹]
خرید خشکبار در روز عاشورا و پخش آجیلهای مشکلگشا همراه با طبلیکه شمایل حضرت علی (ع) روی آن نقش بسته و سنجی که روی آن عکس شیر آن حضرت نقاشی شده است و نیز ساختن عروسکهایی از شکر رنگینشده در تونس مرسوم بوده است.[۱۰] فرانسویها، مصریها و ایتالیاییها نقش مهمی در تحولات و شکلگیری تئاتر و هنرهای نمایشی معاصر تونس داشتهاند. بیشتر متون نمایشها در تونس به زبان فرانسه بود.گروه تئاتر فرانسه در سال ۱۷۴۲ میلادی نخستین نمایش را در برابر «علی بای» حاکم وقت تونس به روی صحنه برد. اروپاییان مقیم تونس نیز از سال ۱۸۲۶ میلادی فعالیت تئاتر را در تونس شروع کردند.
ساختمان تئاتر شهر در شهر تونس را به تاریخ ۱۸۸۵ میلادی دو ایتالیایی مقیم تونس به نامهای دنشر و پولیتماروسینی ساختهاند. ساخت این مکان شتاب بیشتری به جریان تئاتر در تونس داد. مصریهایی مانند یعقوب صنوع، شکری غانم و انطوان فرح، تونسیها را با تئاتر عربی آشنا کردند.گروه تئاتر الکومیدیه المصریه با اجرای نمایشنامه عاشق متهم، نخستین تئاتر عربی را در تونس به سال ۱۹۰۸ میلادی به روی صحنه بردند. با آغاز حرکتهای اصلاحطلبانه در تونس برخی گروههای تئاتر، مانند جمعیت اتحاد المسرحی وگروه نمایشی الثغربا مشارکت تعدادی از زیتونیها شکلگرفت.
نخستین متن نمایشی معاصر تونس که بر روی صحنه رفت از محمد جعایبی (۱۸۷۸-۱۹۳۸م) با عنوان «السلطان بین الجدران یلدز» به روی صحنه رفت. پس از آن نمایشهای دیگری، مانند تئاتر عبدالمومن بن علی ازهادی عبیدي، المتمرده از نورالدین بن محمود و کارهایی از محمد حبیب (۱۹۰۳-۱۹۸۰م)، احمد خیرالدین (۱۹۰۵-۱۹۶۷م)، زینالعابدین سنوسی (۱۸۹۸-۱۹۶۵م) و خلیفه سطمبولی (۱۹۱۹-۱۹۴۹م) به تماشای عموم درآمد. بسیاری از فعالان تئاتر تونس از روزنامهنویسی و سرودن شعر و قصه و روایت وارد حوزه تئاتر شدند. مثلا علی دوعاجی از طریق قصهنویسی و عبدالرزاق کرباکه (۱۸۹۸-۱۹۴۵م) از راه شعر وارد تئاتر شدند. تئاتر موسیقی نیز در سال ۱۹۰۸ میلادی و با آمدن سلیمان قرداحی (د۱۹۰۹م) هنرمند معروف لبنانیالاصل و سلامه حجازی (د۱۹۱۷م) هنرمند مشهور مصری به تونس آغاز به کار کرد.
تئاتر کمدی تونسی را فردی به نام کیکی قویطه آغاز کرد و حرکتهای نمایشی او در جشنهای خیریه شناخته شده است.گروه تئاتر «جمعیه الادب» در سال ۱۹۱۱ میلادی با همت تعدادی از جوانان راهاندازی شد. علی بن کامله نخستین کسی است که در سال ۱۹۲۴ میلادی نحوه اداره گروههای نمایشی را به شکل جدید دنبال کرد.
اسامی برخی از گروههای تئاتر تونسی در آن زمان عبارت است از: التقدم العربی (۱۹۲۶م)، المستقبل التمثیلی (۱۹۲۷ م) و التمثیل العربی (۱۹۲۸ م). تلاشهایی در سال ۱۹۳۶ میلادی جهت تشکیل اتحادیه گروههای تئاتر تونس انجام گرفت. طنز، فولکلور، تاریخ، ملیگرایی و سیاست با رویکرد اجتماعی ساده به زندگی دولتمردان اغلبی، فاطمی و حفصی و نیز روایت حوادث و وقایع کشورهای اندلس، مصر، شام و عراق به همراه تمجید از فاتحان مسلمان، مانند طارق بن زیاد، عقبه بن نافع و موسی بن نصیر از مهمترین مضامین نمایشنامههای این دوران است. نخستین مدرسه نمایش در تونس با عنوان «مدرسه التمثیل العربی» به سال ۱۹۵۱ میلادی راهاندازی شد. با رویکارآمدن حبیب بورقیبه تئاتر بهمنزله وسیلهای مهم جهت پیشبرد اهداف فرهنگی اهمیت یافت. او در سال ۱۹۶۲ میلادی ضمن سخنانی در رادیوی تونس بر اراده دولت جهت ارتقای جایگاه تئاتر در تونس تأکید کرد.
صاحبنظرانی، مانند حسن زمرلی و علی بن عیاد با تأکید بر بهکارگیری زبان عربی فصیح در متن و نمایش، نقش مهمی در توسعه تئاتر تونس در این دوران داشتند. تا سال ۱۹۶۵ میلادی تقریبا بیست گروه تئاتر مدرسهای در تونس تشکیل شد. «السلطان بین جدران یلدز» اولین متن نمایشنامه[۱۱] و «مراد الثالث» نخستین نمایشنامهای بود که به کارگردانی علی بنعیاد و چهرهپردازی زبیر ترکی در محل تئاتر شهر تونس به تاریخ ۵ می ۱۹۶۶ میلادی با حضور حبیب بورقیبه به روی صحنه رفت.[۱۲] از مهمترین فعالان تئاتر در دوران بورقیبه میتوان به علی بن عیاد، عزالدین مدنی، سمیر عیادی، محمود ارناووط، محمد رجاء فرحات و مصطفی فارسی اشاره کرد. عزالدین مدنی (متولد ۱۹۳۸ م) مدیر جشنواره بینالمللی تئاترقرطاج در سال ۱۹۹۵ میلادی و دارای مقالات متعدد دائره المعارفی در موضوع تئاتر است. او داستان رأسالغول را در کتاب «الخرافات» آورده است. الحاج کلوف و رأسالغول از روایات مردمی و نمایشنامههای خیابانی مشهور تونس است.
امروزه، در تونس ۱۵۳ گروه تئاتر آماتور، ۶۹۲ گروه تئاتر مدرسه، ۴۵ گروه تئاتر دانشگاهی، ۹۰ گروه تئاتر حرفهای و ۴ مرکز هنرهای درام وجود دارد. جشنواره بینالمللی تئاتر قرطاج در تونس مهمترین جشنواره نمایشنامهای در تونس است که بهطور سالانه برگزار میشود. تئاتر ایرانی «زمین و دایره»، به کارگردانی خانم زهرا صابری، نخستین تئاتری بود که در سال ۱۳۸۸ش در این جشنواره شرکت کرد و با استقبال بسیار مردم روبهرو شد.
سینمای تونس
تونس از سال ۱۸۹۶ میلادی با سینما آشنا شد. نخستین سالن سینما نیز در سال ۱۹۰۷ میلادی و با سرمایهگذاری یک شرکت ایتالیایی به نام اومیاباتیه ساخته شد. نخستین نشریه سینمایی تونس در سال ۱۹۱۱ میلادی منتشر شد. فیلم بلند «عین الغزال» (چشم آهو) نخستین فیلم بلند تونس است که در سال ۱۹۲۴ با کارگردانی البیر سماما و نقشآفرینی بازیگران تونسی ساخته شد.
تونسیها در سال ۱۹۲۹ با سینمای ناطق آشنا شدند. مرکز سینماگرافی تونس در سال ۱۹۴۶ میلادی افتتاح شد و امروزه، به «استودیوهات افریکا» معروف است.[۱۳]
از مهمترین فعالیتهای سینمایی تونس باید به برگزاری جشنواره سینمای آماتوری قلیبیهو جشنواره سینمایی قرطاج اشاره کرد. جشنواره سینمای آماتوری قلیبیه موسوم به «مهرجان قلیبیا التونسیه لسینما الهواه» در سال ۱۹۶۴ میلادی راهاندازی شد. مرکز ملی سینما و عکس مهمترین نهاد دولتی در امور سینمایی است که در سال ۲۰۱۲ میلادی تأسیس شد.
اکنون در تونس ۶۲ سینما وجود دارد و سالانه نیز تقریبا ۳ فیلم بلند و ۶ فیلم کوتاه در این کشور تولید میشود. تعداد فیلمهای سینمایی بلند تونس تا سال ۲۰۰۳ میلادی به ۸۱ فیلم رسیده است. بودجه سینمای تونس در سال ۲۰۱۲ میلادی پنج میلیارد دینار بوده است.
طاهر شریعه، خانم صوفی جوللی، عمرخلیفی، صدوق بن عیشه، حموده بن حلیمه، فرید بوغدیر، عبداللطیف بن عمار،علی عبدالوهاب، هادی بن خلیفه، ابراهیم بابای، احمد خشین، رشید فرشیو و ناصر خمیر از فعالان و کارگردانهای سینمایی معروف تونس هستند.
فیلم سینمایی «بابا عزیز»، با کارگردانی ناصر خمیر و با حضور بازیگرانی مانند پرویز شاهینخو، گلشیفته فراهانی و مرحوم حسین پناهی که در سال ۱۳۸۲ش ساخته شد، نخستین محصول مشترک سینمایی تونس و ایران است. فیلمهای سینمایی تونس جایگاه رضایتبخشی در منطقه و عرصه بینالملل ندارد و میتوان گفت سیاست و سیاستمداران این کشور نقش مهمی در عقبمانده نگهداشتن صنعت سینمایی این کشور داشتهاند سینمای مستند تونس ظرفیت خوبی برای توسعه دارد.
صنایع دستی در تونس
فرش، گلیم، چرم، ظروف سفالی و چوبی مهمترین صنایعدستی تونس است، با ورود هنر گلیمبافی ایرانی به تونس این هنر با گلیمبافی بربری و بیزانسی درهم آمیخت و گلیم جاودان قیروانی را به وجود آورد.[۱۴] صنایع ریسندگی و رنگرزی از گذشتهای دور، بهویژه در دوران حفصیان در تونس رواج داشته است، در شهر تونس از پنبه وکتان، لباس معروفی به نام «افریقیه» میدوختند.[۱۵]
صنایعدستی تونس صادرات خوبی دارد. تقریبا بیش از یازده درصد از نیروی کار تونس در بخش صنایعدستی فعال هستند. شهر قیروان مرکز تولید فرش و صنایع وابسته به آن است و گلیمهای زیبایی در این شهر بافته میشود. صنایعدستی چوبی و سفال تونس پیشرفت بسیار خوبی داشته است و شهر نابل از مهمترین مراکز ساخت کالاهای چوبی و سفالی است.کارگاهها و فروشگاههای متعددصنایعدستی در نابل بسیاری از گردشگران خارجی را به خود جلب میکند. دیگر شهرهای تونس، مانند بنزرت به بافتن فرش و گلیمهای دستی معروف است و جاجیم و سفال جزیره جربه نیز از کیفیت و شهرت خوبی برخوردار است، بیشتر پارچههای ابریشمی و صنایع پوست در پایتخت تولید میشود.
انواع صنایعدستی زینتی نیز در شهرهای تونس، مکنین و جربه تولید میشوند. ساخت طلا، بهویژه طلای سفید در شهر مهدیه رایج است. وزارت تجارت و صنایعدستی تونس مهمترین نهاد دولتی برای اجرای سیاستهای حمایتی و گسترش و تولید صنایعدستی است.گردشگری خدمت بزرگی به پیشرفت صنایعدستی تونس میکند.
معماری در تونس
معماری تونس دارای ادوار متعددی است و عناصر بربری، فینیقی، رومی، ایرانی، اندلسی و عثمانی موجود در آن نشاندهنده آمیختگی و درهم تنیدگی این ادوار تاریخی است. بافت خانهها، بازارها، دروازهها و باغهای تونس در مناطق گوناگون این کشور از حضور ویژگیهای معماری بومی و غیربومیگوناگونی حکایت دارد. طرح خانههای تونسی از زمان فینیقیها و برگرفته از خانههای شهر حیره است که از سبک معماری کلبه ایرانی الهامگرفته است.[۱۶] نخستین نمودهای حضور سبکهای معماری اسلامی در تونس را میتوان در بناهایی مانند جامع عقبه بن نافع در شهر قیروان و برخی از قلعههای موجود در شهرهای ساحلی تونس مشاهده کرد. معماری اسلامی باگذشت زمان و بهطور خاص در دوران اغلبیان به دیگر مناطق این کشور گسترش یافت. مهاجرت مسلمانان اسپانیایی معروف به «مورها» یا «موریسکیها» در قرن هفدهم میلادی به تونس، در انتقال هنر معماری اندلسی به این کشور بسیار مؤثر بوده است و این سبک از معماری در بسیاری از ساختمانهای کلاسیک تونس، مانند مقام ابی زمعه بلوی در قیروان دیده میشود. حضور چندصدساله عثمانیها در تونس نیز نقش مهمی در انتقال معماری شرقی به این کشور داشته است.[۱۷]
امروزه، سبک معماریهای مختلف شرقی و غربی در ساختمانهای جدید تونس، بهویژه هتلها و رستورانها، دیده میشود. سبک معماری بیشتر منازل، کوچهها و مغازههای موجود در مناطق شمالی تونس آمیزهای از معماری اسلامی و فرانسوی است و بسیاری از هندسه معماری ساختمانها و بناهای موجود در مناطق مرکزی و جنوبی این کشور نیز دارای معماری اغلب اسلامی-بربری است.
مجسمهسازی در تونس
مجسمهسازی از هنرهای مورد علاقه رومیها بود و تا زمانیکه رومیها در تونس دارای قدرت بودند، از این هنر حمایت میشد؛ اما با ورود مسلمانان به تونس و مبارزه اسلام با بتپرستی هنر مجسمهسازی از رونق افتاد، امروزه، تلاشهایی جهت احیای هنر مجسمهسازی انجام شده است. هادی سلمی (۱۹۳۴-۱۹۹۵م) از پیشتازان مجسمهسازی در تونس است. او توانست در سال ۱۹۵۹ نخستین کارگاه مجسمهسازی را در تونس راهاندازیکند. مجسمه ابنخلدون واقع در خیابان بورقیبه شهر تونس را «زبیر ترکی»، نقاش ملی این کشور، ساخته است.
نقاشی تونس
سفر افرادی مانند کاندینسکی (۱۸۶۶-۱۹۴۴م)، هنرمند معروف روسی، به تونس در سال ۱۹۰۵ میلادی در شکلگیری نخستین آثار نقاشی معاصر تونس تأثیر داشت. یحیی ترکی (۱۹۰۳-۱۹۶۹م)، معروف به پدر نقاشی تونس، نخستین تونسی است که توانست وارد نخستین مدرسه هنرهای زیبای تونس (۱۹۲۶م) شود؛ او همچنین نخستین فردی است که نقاشی خط را بهکار برد. با تأسیس «مدرسه نقاشی تونس» در سال ۱۹۴۹ و همکاری آن با مدرسه هنرهای زیبا، دومین طبقه از نقاشان تونس پدید آمد که نتیجه آن ظهور افرادی مانند عبدالعزیز قرجی (۱۹۲۸-۲۰۰۸م)، هادی ترکی (متولد ۱۹۲۲م) و زبیر ترکی (۱۹۲۴-۲۰۰۹م) بود.
زبیر ترکی پژوهشگر و نقاش ملی تونس است، پس از یحیی ترکی، افرادی مانند علی بن سالم (نقوش سفالی شرق)، عمار فرحات (ترسیمگر چهرهها)، جلال بن عبدالله سالم (نقاشی شایان ذکر است در فیشبرداری مطالب این بخش، از کتابخانه شخصی مرحوم زبیر ترکی در منزل او واقع در منطقه رادس تونس به تاریخ 26 خرداد 1392 شمسی استفاده کردم. منزل ایشان باغموزهای است که امروزه، پسر او، «حسان ترکی»، از آن نگهداری میکند. در اتاق مرحوم زبیر ترکی، نقاشی یکی از نقاشان معاصر ایرانی به نام رفیعی را دیدم که برایم جالب بود؛ خدایش رحمت کند. مینیاتوری، خیاشی، ابن عصمان و حاتم مکی از نخستین نقاشان معاصر تونس هستند که عادتها، تقالید، مناظر طبیعی، روستاها و چهرههای تونسی با لباسهای محلی را به تصویر کشیدند.[۱۸] کارگاههای آموزش نقاشی تقریبا از سال ۱۹۶۴ رو به افزایش گذاشت و اتحادیه هنرمندان نقاش تونس نیز در سال ۱۹۶۸ میلادی تأسیس شد. موزه نقاشی معاصر تونس در قصر عبدلیه قرار دارد و گردشگران داخلی و خارجی از آن بازدید میکنند.[۱۹]
نیز نگاه کنید به
هنر ژاپن؛ هنر در چین؛ هنر روسیه؛ هنر کانادا؛ هنر کوبا؛ هنر لبنان؛ هنر مصر؛ هنر افغانستان؛ هنر سنگال؛ هنر تایلند؛ هنر آرژانتین؛ هنر زیمبابوه؛ هنر فرانسه؛ هنر اسپانیا؛ هنر سوریه؛ هنر مالی؛ هنر ساحل عاج؛ هنر سیرالئون؛ هنر قطر؛ هنر اوکراین؛ هنر اتیوپی؛ هنر سودان؛ هنر گرجستان؛ هنر تاجیکستان؛ هنر بنگلادش؛ هنر قزاقستان؛ هنر سریلانکا؛ هنر اردن
کتابشناسی
- ↑ نیفر، منجی (۱۹۶۹م). الحضارة التونسیة من خلال الفسیفساء. تونس: الشرکة التونسیة للتوزیع،ص121.
- ↑ رحیم لو، یوسف(1399). «افریقیه» در دائره المعارف بزرگ اسلامی. قابل بازیابی ازhttps://www.cgie.org.ir/fa/article/259221/%D8%A7%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%87
- ↑ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی،ص55.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ فضائلی،حبیب الله (۱۳۶۲). اطلس خط تحقیق در خطوط اسلامی. اصفهان: انتشارات مشعل،ص143.
- ↑ جنحانی، حبیب (۱۹۶۸م). القیروان عبر عصور ازدهار الحضارة الاسلامیة في المغرب العربي. تونس: الدار التونسیه للنشر،ص119.
- ↑ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی،ص191.
- ↑ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی،ص42.
- ↑ عبدالسلام، احمد (۱۹۸۷م). مواقف اصلاحیه فی تونس قبل الحمایة. تونس: الشرکة التونسیة للتوزیع،ص97.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی،ص181.
- ↑ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی،ص236.
- ↑ بیتالحکمه (۱۹۹۳ م). تاریخ الادب التونسی الحدیث و المعاصر. تونس: قرطاج،ص17.
- ↑ بوالعراس، حبیب (۱۹۸۶). مرادالثالث. تونس:الدارالتونسیه للنشر،ص5.
- ↑ برگرفته ازhttps://www.yabeyrouth.com
- ↑ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی،ص204.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله (۱۳۷۵). مقدمهای بر تاریخ سیاسی اجتماعی شمال آفریقا از آغاز تا ظهور عثمانیها. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،ص360.
- ↑ کعاک، عثمان (۱۳۸۷). روابط ایران و تونس در گذر زمان؛ ترجمه و تحقیق ستار عودی. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی،ص6.
- ↑ شیلا بلر؛ جاناتان ام بلوم (۱۳۸۵). هنر و معماری اسلامی. ترجمه اردشیر اشراقی. تهران: سروش،ص290.
- ↑ بهنسی، عفیف (۱۹۸۰م). الفن الحدیث في البلاد العربیه. تونس: دار الجنوب للنشر و الیونسکو،ص57.
- ↑ عصمتیبایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: موسسه فرهنگی, هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی, ص 219-233.