تاریخ سودان

از دانشنامه ملل

«کرمة»(Kerma) یا «کوش»، یکی از قدیم‌ترین شهرهای تاریخی است که براساس آثار باستانی کشف شده، بیش از 9500 سال از عمر آن می‌گذرد. مردم «نوبه»، از دیرباز،‌ این شهر را «دکی قیل» به معنی «تپّه سُرخ»، خوانده‌اند و هنوز هم آن را به همین نام می‌شناسند. «کرمة» پایتخت حاکمان «کوش» بوده و در استان «الشمالیّة» سودان در کرانه شرقی رود نیل قرار دارد و فاصله آن از شهر «اسوان»، حدود 700 کیلومتر است.

از تمدّن کرمة، نوشته‌ای بر جای نمانده ولی در حفاری‌های که در آن منطقه صورت گرفته، برخی ظروف سُفالین، نوع خاصّی از خنجر، برخی لوازم ساخته شده از پوست حیوانات، مانند کمربند، ظرف‌های چوبی، بعضی صنایع دستی از جنس عاج، آثاری از سرامیک سنّتی به دست آمده است.‌ این تمدّن کرمة از 9500 سال پیش تا حدود 1600 سال قبل از میلاد بر مناطقی از مصر و سودان سیطره داشته است[۱].

ملکت کوش

در سال‌های 1580 تا 750 قبل از میلاد، تمدّن «کوش» در «نوبه»(النوبة) ـ واقع در شمال سودان و جنوب مصرـ استقرار داشته است. مملکت کوش – که سال‌ها شکل گرفته به دلیل برخورداری از منابع طبیعی ارزشمند، لشگریان توانمند و ساختار اداری منظم، به جایگاه ویژه‌ای از نظر توانمندی و تمدّنی دست یافته بود.

آثار تمدّنی برجای مانده از‌ این دوران، در دو کشور مصر و سودان، به دلایل زیر، شباهت‌های بسیاری با یکدیگر دارند.

نخست آنکه در طول‌ این دوران، روابط بازرگانی مصر و سودان، بسیار گسترده بوده است.

دوم آنکه در اواخر‌ این دوران، مصریان، سودان را به تصرّف خود در آورده و‌ این تصرّف، از نظر فرهنگی نیز، بر جامعه و مردم سودان اثر گذاشته است.[۲]

دوره نبتی

در دوره نبتی، حدود 750 سال قبل از میلاد، پس از تصرّف سودان توسط مصریان، آغاز شده است. به تدریج سودانیان به مخالفت با حاکمان مصری برخاستند و سرانجام به رهبری «الارا»[I] توانستند استقلال کشورشان را بازیابند. در همین دوره یکی از پادشاهان«کوش»، به نام «کاشتا»[II]، برای امنیت بیشتر در برابر حملات مصریان، پایتخت را به شهر«نبته»(النّبتة) ـ واقع در منطقه پایین‌تر از آبشار چهارم رود نیل منتقل کرد. براساس یافته‌های باستان شناسی، در دوره نبتی، سبک زندگی و فرهنگ مردم «نبته» و مصر، کاملاً یکسان بوده است[۱].

دوره مروی

دوره پایتخت حکومت «کوش» توسط «اسپالتا»[III] از «نبته» به «مروه» منتقل شد.‌ این دوره، از قرن ششم قبل از میلاد تا قرن سوم میلادی ادامه داشته و پرستشگاه‌ها، از جمله «معبد الشمس» و اهرام بر جای مانده از پادشاهان بیانگر تمدّن مروی است. «مروه» تا قرن سوم میلادی، پایتخت مملکت کوش بوده است[۱].

دوره حکومت‌های غیر متمرکز

پس از پایان دوره مروی، تا زمان ورود مسیحیان به سودان،‌ این سرزمین، حکومت متمرکزی نداشته است. بازه زمانی که از سده چهارم تا قرن ششم میلادی طول کشیده، گروه‌های ساکن در هر منطقه، حکومت جداگانه‌ای داشته‌اند . به همین دلیل، باستان شناسان برای‌ این دوره، عنوان «مجموعه تمدّنی»[IV] را برگزیده ‌اند. به علّتِ اطّلاعات ‌اندک به دست آمده درباره حاکمان‌ این دوره، هویّت نژادی آنها، برای باستان شناسان، به‌طور دقیق مشخّص نیست.

تاج‌های حاکمان دوره، همانند تاج‌های شاهان مروی بوده است. پرستشگاه‌ها و آرامگاه‌های ساخته شده دوره، از نظر نقشه و طراحی، با معبد‌ها و مقبره‌های دوره تمدّن مروی، شباهت دارند. مردم سودان در دوره حکومت‌های غیر متمرکز، بت‌پرست بودند و خدایان (بُت‌های) مروی و مصری را می‌پرستیدند[۱].

دوره سیطره مسیحیت

دوره، از یک سو، مسیحیت تبشیری از قسطنطنیه به سرزمین «نوبه» وارد شد و از دیگر سو، بت‌پرستی در میان مردم سودان گسترش یافت[۱]. پس از فروپاشی حکومت فرعونی در «نوبه»، حکومت‌های متعدّدی توسط مسیحیان در نقاط مختلف سودان تشکیل شدند. به‌طوری‌که در قرن ششم میلادی، حدود 60 حکومت مسیحی در مناطق مختلف سودان حاکم بوده‌اند که از مهم‌ترین آنها، می‌توان سه مملکت زیر را نام برد:

· مملکت «نوباطیان»، در شمال که پایتخت آن «فرس» بود.

· مملکت «مغره» در جنوب مملکت مروی قدیم که پایتخت آن «دنقلا» بود.

· مملکت «علوه» که پایتخت آن «سوبا» ـ شهری در نزدیکی خارطوم بود.[۲]

با توجّه به گسترش مسیحیت در هر سه منطقه، کلیساهای ساخته شده دوره، مهم‌ترین آثار تمدّنی آن به‌شمار می‌روند. پس از ورود اسلام به سودان، دوره سیطره مسیحیت سرزمین پایان یافته است[۱].

ورود اسلام به سودان

درباره چگونگی ورود اسلام به سودان، در طول سده‌های اوّل تا سوم هجری، اطّلاعات ‌اندکی در دست است. اغلب اسناد و مدارک موجود حکایت از آن دارند که اسلام و مسلمانان عرب از دهه چهارم نخستین قرن هجری شمسی[V]، به سودان وارد شده ‌اند. امّا، حاکمان‌ایوبی که در اواسط قرن چهارم هجری، در مصر، روی کار آمدند کوشیدند تا منطقه «نوبه»(بخشی از سودان کنونی) را به تصرّف خویش درآورند. صلاح الدّین‌ایوبی، در قرن ششم هجری، لشگریان مسلمان را تجهیز و برای تصرّف سودان، به سوی‌ این سرزمین، روانه کرد. ولی حکومت‌های سه گانه مسیحی مملکت «نوباطیان»، مملکت «مغره» و مملکت «علوه»ـ با‌ایستادگی در برابر حملات مسلمانان‌ایوبی، آنها را به شکست و عقب نشینی واداشتند و حتّی، بخش‌هایی از جنوب مصر نیز، به تصرّف مملکت‌های نوبه‌ای درآمد. دیری نپایید که صلاح الدّین‌ایوبی، با نَبَردی دیگر در سال 1170م. (برابر با 549هـ.ش) نیروهای مملکت‌های نوبه‌ای را از سرزمین مصر بیرون راند و با ادامه حملات، به دوره حکومت هر سه مملکت نوبه‌ای مسیحی، پایان بخشید.

با ورود اسلام به سودان مردم‌ این سرزمین، به‌ این‌ ایین یکتاپرستی روی آوردند و زبان عربی را نیز، به‌عنوان زبان رایج برگزیدند. هر چند که با پیروزی مسلمانان، حکومت‌های مسیحی، سقوط کردند ولی مسلمانان عرب با مسیحیان ساکن در سودان، یک پیمان صلح باعنوان قرارداد «البقت» یا «معاهده نوبه» بستند تا از حمله و تجاوز به یکدیگر دست بردارند . در متنِ‌ این پیمان، برای انجام فرایض و شعائر دینی مسلمانان، بر ساخت مسجدی در شهر «دُنقُلا»، تأکید شده است. همین امر، نظرِ آن دسته از پژوهشگران را تقویت می‌کند که معتقدند از صدر اسلام ، برخی از ساکنان سودان مسلمان بوده‌اند و در دوره‌ایوبیان، موجبات گسترش فرهنگ اسلامی‌و عربی سرزمین، بیش از پیش، فراهم شده است.‌ این گروه از صاحب نظران بر آن باورند که «معاهده نوبه» زمینه حضور گسترده‌تر مسلمانانِ عرب در سودان را مساعد کرده و راه اعتراض مسیحیان به‌ این موضوع را بسته و به درگیری‌های خونین بین آنها پایان بخشیده است.

گروه‌های دیگری از مسلمانان عرب نیز، از طریق دریای سُرخ از سرزمین‌های «نجد» و «تهامه» ـ واقع در شبه جزیره عربی و مناطق شمالی آفریقا مانند تونس، به سودان آمده‌اند ولی تعداد‌ این گروه‌ها در مقابل مسلمانانی که از مصر، به‌ این سرزمین وارد شده‌اند کمتر بوده است.

مهاجرت مسلمانان به سودان، موجب تقویت فرهنگ اسلامی‌و عربی کشور شد و نخستین مملکت عربی در سودان، پس از فروپاشی مملکت «علوه» و تسلّط مسلمانان بر «سوبا»[VI]، در سال 1450م. (برابر با 829هـ.ش) شکل گرفت و به دنبال آن مملکت «فونج» (مملکة الفونج) در «سنّار» تأسیس گردید. مملکت «فونج»، تا سال 1504م. (برابر با 883هـ.ش) منطقه تحت حاکمیّت خود را تا آبشار دوم رود نیل در نزدیکی «اسوان» (شهری در مصر) گسترش داد. سپس در سال 1560م. (برابر با 939هـ.ش) مملکت عربی «تقلی» در منطقه «نوبه» و مملکت «فور» (مملکة الفور) در دارفور (غرب سودان) تأسیس شد و اسلام توسط بازرگانان و بادیه‌نشینان، در مناطق مختلف سودان، گسترش یافت. دوره، مملکت‌های سه گانه یادشده، از نفوذِ دانشمندان مسلمان و رهبران طریقت‌های صوفیه، برای گسترش هرچه بیشتر اسلام، بهره جُستند. تا قبل از ورود نیروهای مصری و عثمانی در سال 1821م. (برابر با 1200هـ.ش) حکومت‌های سه گانه فوق، در سرزمین سودان حاکم بوده ‌اند[۱].

دوره حاکمیت عثمانی‌ها و مصریان بر سودان

دوره که‌ترکان عثمانی بر مصر تسلّط داشتند، حکومت عثمانی با همکاری محمّد علی پاشا، حاکم مصر، به گسترش منطقه تحت نفوذ خود به سمت سودان پرداختند. در دوره حاکمیت عثمانی‌ها و مصریان، که از سال 1821م. تا 1881م.(برابر با 1200 تا 1260هـ.ش) به مدّت 60 سال به طول انجامید، سخت گیری‌های حاکمان و تحمیل مالیات‌های سنگین، سبب شد تا مردم سودان، بر ضدّ آنان، قیام کنند[۱].

دولت مهدیّه

مردم سودان در سال 1881م. (برابر با1260هـ.ش) به رهبری محمّد احمد المهدی ، به مبارزه گسترده علیه نیروهای عثمانی و مصری پرداختند و با بیرون راندن آنها حکومت ملّی سودان را، تأسیس کردند. اگرچه نیروهای محمّد احمد المهدی، با گسترش مبارزات خود توانستند با تصرّف خارطوم در بیست و ششم ماه ژانویه 1885م.(برابر با هفتم بهمن ماه 1264هـ. ش)، بر بخش عظیمی‌از سود آنکه در گذشته، زیر فرمان مصر بود تسلّط یابند ولی تقدیر چنان بود که آرزوهای آنان به‌طور کامل تحقّق نیابد. زیرا محمّد احمد المهدی، پس از یک بیماری ناگهانی و گذراندن مدّت کوتاهی، در بیست و دوم ژوئن 1885م. (برابر با دوم تیر ماه 1264هـ. ش)  درگذشت. آنچه مهدی برای جانشین خود گذاشت، یک دستگاه حکومتی مقدّماتی بود که هم اصول عقیدتی جنبش دینی او و هم جنگ‌هایی که سبب قدرت او شد، در آن انعکاس داشت. مهدی نخستین فرمانروای سودان بود که از یکی از امتیازات سنّتی ویژه حاکمان مسلمان یعنی ضرب سکّه استفاده کرد[۳]. دولت مهدیه، با متحد کردن کل کشور، تا سال 1898م. (برابر با 1277هـ.ش) ادامه یافت[۱].

اشغال سودان توسط انگلیس

به دستور لُرد کرومر، نم اینده انگلستان در مصر، که از زمان اشغال سال 1882م. (برابر با 1261هـ.ش) حاکم واقعی‌ این کشور به‌شمار می‌رفت، نیروهای انگلیسی با همکاری مصریان، به سودان حمله کردند و دولت مهدیه را شکست دادند. پس از پیروزی مصر و انگلیس بر نیروهای سودانی، قراردادی دوجانبه در سال 1899م. (برابر با 1278هـ.ش)درباره اداره امور سودان امضاء شد که «موافقتنامه حقّ حکومت مشترک» نام گرفت. اگرچه‌ این موافقتنامه، حقوق مصر را به رسمیّت می‌شناخت؛ ولی استقلال تقریباً کامل والیِ گماشته شده از سوی انگلستان را که اشغال مصر توسط نیروهای انگلیسی انتصاب او را تضمین کرد محفوظ می‌داشت. بالاترین قدرت نظامی‌و کشوری در سودان به والی واگذار می‌شد و می‌توانست با تحکّم، فرمان براند. از سال 1899م. (1278هـ. ش) تا پایان حکومت مشترک در سال 1955م.(1334هـ.ش) تمام والی‌ها از انگلستان بودند و بر دولت سودان اشراف داشتند. بنابر این، حکومت مشترک هرگز در عمل به‌صورت فرمانروایی مشترک اجراء نشد[۴].

 البتّه نیروهای سودانی، در دوران اشغال که از سال 1899 تا 1955م. (برابر با 1278 تا 1334هـ.ش) ادامه داشت، از مبارزات خود بر ضدّ نیروهای انگلیس دست برنداشتند. سرانجام قیام مردم سودان، به اعلام استقلال‌ این کشور، در دسامبر 1955م. (برابر با 1334هـ.ش) توسط اسماعیل الازهری منجر شد و به‌طور رسمی، در نخستین روز سال 1956م. (برابر با یازدهم دی ماه 1334هـ. ش) سودان از حاکمیت مشترک انگلیس و مصر بر‌ این کشور استقلال یافت و از آن زمان، اول ژانویه هر سال به‌عنوان روز ملّی و سالروز استقلال سودان جشن گرفته می‌شود[۱].

دوره استقلال

نخستین روز سال 1956م. (برابر با یازدهم دی ماه 1334)، به مفهوم رسمی‌و قراردادی آغاز استقلال و عصری جدید در تاریخ سودان است. حکومت‌های سودان از زمان استقلال تاکنون عبارت‌اند از:

· حکومت اسماعیل الازهری (حزب اتحاد دمکراتیک) از سال 1956تا 1958م. (برابر با 1335 تا 1337هـ. ش)

· حکومت ژنرال ابراهیم عبود از سال 1958 تا 1964م. (برابر با 1337 تا 1343هـ. ش)

· حاکمیت احزاب از سال 1964 تا 1969 م. (برابر با 1343 تا 1348هـ.ش)

· حکومت ژنرال جعفر نُمَیری از سال 1969 تا 1985 م. (برابر با 1348 تا 1364هـ.ش) [۵]

· کودتای ژنرال سوار الذهب در آوریل 1985 م. (برابر با اردیبهشت 1364) و تشکیل دولت انتقالی توسط وی تا 1986 م. (برابر با 1365هـ. ش)

· حاکمیت احزاب، به رهبری صادق المهدی رئیس حزب امت، از سال 1986 تا 1989 م. (برابر با 1365 تا 1368هـ.ش)

· انقلاب نجات ملی (ثورة الإنقاذ الوطنی): با حرکت نظامی‌جنبش اسلامی‌ سودان، علیه صادق المهدی، نظامیان به رهبری ژنرال عمر حسن احمد البشیر در تاریخ سی ام ژوئن 1989م. (برابر با دهم تیر ماه 1368)، زمام امور را در اختیار گرفتند و تا سال 1993م. (برابر با 1372هـ. ش)  کشور را به‌صورت شورایی، به ریاست عمر البشیر اداره کردند.[۶]«شورای نجات ملی»، در سال 1993م.(برابر با 1372هـ. ش) ژنرال عمر البشیر از سوی به‌عنوان رئیس‌جمهور منصوب کرد[۷].

· دوره حکومت انتقالی، از سال 2005 تا 2011م. (برابر با 1384 تا 1390 هـ.ش)

براساس موافقتنامه جامع صلح جنوب، باعنوان «موافقتنامه نیواشا»[VII] درگیری‌های جنوب سودان پایان یافت و از سال 1384 دولت انتقالی به ریاست ژنرال عمر البشیر، به‌عنوان «رئیس‌جمهور سودان» تشکیل و رئیس جنبش آزادی‌بخش مردمی‌جنوب سودان، به‌عنوان «معاون اوّل رئیس‌جمهور و رئیس حکومت خودمختار جنوب سودان» تعیین شد.

· دوره ریاست جمهوری منتخب مردم

اواسط فروردین ماه 1389 (یازدهم تا پانزدهم آوریل 2010م.) با برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری سودان ژنرال عمر حسن احمد البشیر با کسب 6/901/694 رأی (68/24 درصد از کل آراء مأخوذه) بر نامزدهای دیگر پیشی گرفت[VIII] و برای مدّت پنج سال به‌عنوان «رئیس‌جمهور سودان» از سوی مردم‌ این کشور انتخاب شد.[۸]

عمر البشیر، در انتخابات ریاست جمهوری که با حضور 16 نامزد، در تاریخ بیست و چهارم فروردین ماه 1394 هـ. ش برگزار شد، 94/5 درصد از آراء را به خود اختصاص داد و برای یک دوره پنج ساله دیگر به‌عنوان رئیس‌جمهور سودان برگزیده شد[۹].

ژنرال عمر البشیر (متولد 1944میلادی) طولانی‌ترین مدت ریاست بر سودان در تاریخ‌ این کشور را به خود اختصاص داده است. وی، از سی ام ژوئن 1989م. (برابر با دهم تیر ماه 1368) تاکنون، با عناوین مختلف، ریاست حکومت سودان را بر عهده داشته است.

جدایی سودان جنوبی از سرزمین اصلی

پس از بیش از دو دهه جنگ داخلی و درگیری در جنوب سودان، از اواخر سال 2002م. (برابر با 1381 هـ.ش) مذاکرات بین دولت مرکزی سودان و مخالفان جنوب‌ این کشور، برای نیل به توافق و پایان درگیری آغاز شد.‌ این مذاکرات، حدود دو سال طول کشید و سرانجام، موافقتنامه جامع صلح جنوب، باعنوان «موافقتنامه نیواشا»، مشتمل بر هشت(8) پروتکل تنظیم شد و در تاریخ دهم ژانویه 2005م. (برابر با بیستم دی ماه 1383هـ.ش) در کشور کنیا، به امضای معاون اوّل وقت سودان، علی عثمان محمد طه و رئیس جنبش آزادی‌بخش مردمی‌جنوب سودان (SPLM)، جان گارانگ، رسید.

طبق‌ این موافقتنامه، درگیری‌های جنوب سودان پایان یافت و طرفین توافق کردند جنوب سودان به مدّت شش سال حکومت خودمختار داشته باشد و حداکثر پس از شش سال، درباره تعیین سرنوشت نهایی جنوب سودان – جدایی از سرزمین اصلی یا اتّحاد بخش شمالی و جنوبی سودان همه پرسی انجام شود.

با توجّه به موافقتنامه نیواشا، روز نهم  ژانویه سال 2011 م. (برابر با 19 دی ماه 1389) در جنوب سودان، همه پرسی انجام شد. طبق نتایج اعلام شده نظر همه پرسی، سه میلیون‌ و‌هشتصد وسی‌ و‌‌ هفت هزار و چهارصد‌ و‌ شش (3/837/406) نفر یعنی نودوهشت‌و هشتادو‌سه صدم (98/83) درصد از ساکنان جنوب سودان، جدایی‌ این منطقه از بخش شمالی سودان را تایید کردند؛ درحالی‌که تنها چهل‌ و چهار هزار و هشتصد و هشتاد و هشت(44/888) نفر یعنی یک‌ و‌ هفده صدم (1/17) درصد خواهان اتّحاد بخش شمالی و جنوبی سودان بودند.[۱۰]

نیز نگاه کنید به

پاورقی

[I] - یکی از پادشاهان کوش، از سال 795 تا 752 قبل از میلاد که در هرم شماره 9 در شهر باستانی«الکرو» دفن شده است. (2013,vb.altareekh.com /t53948)[II] - یکی از پادشاهان کوش، از سال 765 تا 752 قبل از میلاد که در هرم شماره 8 در شهر باستانی«الکرو» دفن شده است. (2013,vb.altareekh.com /t53948)

[III] - اسپالتا (Aspelta)، پادشاه کوش، از سال 600 تا 580 قبل از میلاد، که در هرم شماره 8 در شهر باستانی«نوری» دفن شده است. (2013,vb.altareekh.com /t53948)

[IV] - در پایگاه اینترنتی دولت سودان، عنوان «المجموعة الحضاریة» به معنی مجموعه تمدّنی برای این دوره به‌کار رفته است. ولی نگارنده برای این مرحله، عنوان «دوره حکومت های غیر متمرکز» را ترجیح داده است.

[V] - در برخی اسناد تاریخی، زمان  ورود اسلام به سودان، سال 31 هـ.ش نوشته شده است.

[VI] - شهری در جنوب خارطوم که پایتخت مملکت «علوه» بوده است.

[VII] - «موافقتنامه نیواشا» در تاریخ دهم ژانویه 2005م. (برابر با بیستم دی ماه 1383هـ.ش) در کشور کنیا، به امضای معاون اوّل وقت سودان، علی عثمان محمد طه و رئیس جنبش آزادی‌بخش مردمی جنوب سودان (SPLM)، جان گارانگ، رسید. طبق این موافقتنامه، طرفین توافق کردند جنوب سودان به مدّت شش سال حکومت خودمختار داشته باشد و حداکثر پس از شش سال، درباره تعیین سرنوشت نهایی جنوب سودان – جدایی از سرزمین اصلی یا اتّحاد بخش شمالی و جنوبی سودانـ همه پرسی انجام شود.

[VIII] - انتخابات ریاست جمهوری سودان در سال 2010 میلادی، برای نخستین بار در 25 سال گذشته با حضور چندین حزب برگزار شده است. در این انتخابات، علاوه‌بر ده نامزدی که از سوی احزاب مختلف معرفی شده بودند، دو نامزد مستقل هم، حضور داشتند. اما دو رقیب عمده عمر البشیر، انتخابات ریاست جمهوری 2010 م. را تحریم کرده بودند.

  (7/2/1389 ,www1.jamejamonline.ir/printable.aspx?newsnum=100873599712)

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ برگرفته از 2013,https://sudan.sd/sudanhistory.php?lang=ar
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ برگرفته از http://www.britannica.com
  3. هالت، ام. و دالی، ام. دبلیو.(1366). تاریخ سودان بعد از اسلام. ترجمه محمّد تقی اکبری. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ص95-105.
  4. هالت، ام. و دالی، ام. دبلیو. (1366). تاریخ سودان بعد از اسلام. ترجمه محمّد تقی اکبری. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی . ص128-129.
  5. هالت، ام. و دالی، ام. دبلیو. (1366). تاریخ سودان بعد از اسلام. ترجمه محمّد تقی اکبری. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی . ص181-233.
  6. برگرفته از http://www.mfa.gov.ir/cms/cms/khartoum/fa/PoliticalPart
  7. برگرفته از: 14/1/1389,www.jamejamonline.ir/printable.aspx?newsnum=100871506486
  8. برگرفته از http://www.rohama.org/fa/news/4081
  9. برگرفته از http://www.yjc.ir/fa/news/5185625, 2015
  10. برگرفته از http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx