رسانه‌ها و وسائل ارتباط جمعی لبنان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۳۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

پیشینه رسانه های لبنان

رسانه در لبنان

مقوله مطبوعات در لبنان، هم به لحاظ سابقه و هم از جنبه کیفی و آزادی‌های گسترده، یک پدیده استثنایی در جهان عرب است. سابقه انتشار روزنامه و مجله در این کشور به قرن نوزدهم بازمی‌گردد و این روند با فراز و فرودهای تا دوره قیمومیت استمرار یافت. مطبوعات در لبنان در سال‌های اولیه دهه پنجاه، در فراهم آوردن زمینه‌های استقلال نقش تأثیرگذاری را ایفا کردند و پس از استقلال نیز فعالیت‌های مطبوعاتی از گسترش بیشتری برخوردار شد. اوج شکوفایی مطبوعات در لبنان، دهه 60 و نیمه اول دهه هفتاد بود. تصویب قانون مطبوعات در سال 1962 که نظارت‌های دولتی را بر مطبوعات به حداقل و آن‌ها را از دخالت نهادهای حکومت مصونیت می‌بخشید از یکسو و وجود اقتصاد آزاد و حضور فضای باز و گرایش‌های سیاسی و فکری گوناگون از سوی دیگر، زمینه را برای ظهور نشریات متنوع در حوزه‌ه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراهم ساخت. مطبوعات این سال‌ها پیش از آن که انعکاس دهنده مسائل داخلی باشند، به طرح مباحث مطرح و انعکاس چالش‌های سیاسی و فکری آن روز در جهان عرب می‌پرداختند و از سواحل اقیانوس هند تا اقیانوس اطلس خواننده داشتند.[۱]

امروز نیز علی‌رغم تحولات سیاسی اجتماعی در جهان عرب و ظهور مطبوعات متنوع و رسانه‌های جدید شنیداری و دیداری، رسانه‌های لبنان در مقایسه با دیگر کشورهای عرب منطقه از آزادی بیشتری برخوردارند.

با وجود ویژگی‌های پیش گفته، بیشتر رسانه‌های لبنان یا در تملک احزاب و جریان‌های سیاسی و یا وابسته به طوائف مذهبی این کشورند.[۲] رسانه‌های امروز لبنان در واقع انعکاس دهنده ساختار طائفه‌ای و مواضع سیاسی احزاب و جریان‌های سیاسی این کشور و گاه نیز مواضع سیاسی برخی کشورهای منطقه‌اند که معمولاً از حمایت‌های مالی و سیاسی آن‌ها برخوردارند. این ویژگی‌ها هر چند به تعدد مطبوعات و تنوع مباحث و مواضع مطروحه انجامیده است، دامنه آزادی‌ها را در جهت منافع و مواضع طائفه‌ای و حزبی محدود و امکان طرح مباحث و رویکردهای مستقل و در جهت منافع و مصالح عالی کشور را به حداقل می‌رساند.

قانون مطبوعات لبنان

قانون مطبوعات[۳] این کشور، در سال 1948 در 61 ماده تصویب و پس از آن به دلیل برخی محدویت‌های پیش‌بینی شده در آن، از جمله تعطیلی نشریات به دلیل تخلف، مورد اعتراض قرار گرفت و لذا در سال 1952 تعدیل شد که آزادی‌های بیشتر مطبوعات و مصونیت آن‌ها را از دخالت‌های دولت تضمین می‌کرد. با اصلاح مجدد آن در سال 1962 ، دامنه این آزادی‌ها گسترده‌تر از پیش شد و زمینه افزایش فعالیت‌های مطبوعاتی فراهم گشت.

به استناد قانون مطبوعات، تعداد روزنامه‌های سیاسی 25 و نشریات ادواری 20 عنوان خواهد بود؛ بنابراین، انتشار نشریات جدید منوط به خرید امتیاز دیگر نشریاتی است که انتشار آن‌ها متوقف شده است.

به استناد ماده 58 قانون مزبور، نشریات غیرسیاسی از درج اخبار و مباحث و هر گونه تحلیل و تفسیر سیاسی ممنوع شده‌اند. به موجب ماده 62 آن، توهین به ادیان به رسمیت شناخته شده، ترویج تعصبات طائفه‌ای و نژادی ممنوع و نشریات متخلف، حداکثر به مدت 5 روز توقیف و به دستگاه قضایی ارجاع می‌شوند. بجز موارد معدود که توقیف موقت نشریات را در پی دارد، تعطیلی آن‌ها در قانون مطبوعات غیرمجاز دانسته شده است. در لبنان، دادگاه مطبوعات، رسیدگی قضایی به جرایم رسانه‌ای را بر عهده دارد. به موجب ماده 99 قانون یاد شده، شورای تنبیهی برای رسیدگی تخلفات حرفه‌ای مطبوعات متشکل از 5 عضو با مسئولیت رییس سندیکای مطبوعات و عضویت نمایندگان سندیکاهای مطبوعاتی و یک حقوقدان تشکیل می‌شود. این شورا می‌تواند مجازت‌هایی چون تذکر تنبیهی و محرومیت از فعالیت مطبوعاتی حداکثر برای 2 سال را برای متخلفان در نظر گیرد.

سندیکاهای مطبوعاتی این کشور از سابقه‌ای طولانی برخوردارند و با تصویب قانون مطبوعات رسمیت یافتند. به موجب ماده 77 قانون مطبوعات لبنان، رسانه‌های مکتوب این کشور دارای دو سندیکای مستقل‌اند؛ سندیکای مطبوعات و سندیکای نویسندگان مطبوعات. سندیکای مطبوعات متشکل از صاحبان مطبوعات سیاسی و غیرسیاسی است. سندیکای نویسندگان مطبوعات نیز متشکل از نمایندگان، نویسندگان مطبوعات است. شرط عضویت در این سندیکا آن است که نویسندگی مطبوعاتی حرفه اصلی و منبع درآمد فرد باشد. اتحادیه سندیکاهای مطبوعات لبنان در واقع مجمع مشترک و حرفه‌ای مطبوعات و متشکل از نویسندگان و صاحبان مطبوعات است که ریاست آن را مسئول سندیکای مطبوعات و دبیر آن نیز مسئول سندیکای نویسندگان است. به موجب ماده 90 قانون مطبوعات از درون این اتحادیه، شورای عالی مطبوعات شکل می‌گیرد که مسئولیت هماهنگی دو سندیکای مزبور، پیگیری امور حقوقی نزد وزارت اطلاع‌ رسانی، رسیدگی به اتهامات مطبوعاتی، تدوین آیین‌نامه داخلی اتحادیه، تشکیل و نظارت بر صندوق بازنشستگی و تعیین کمیته‌های نمایندگی برای شرکت در مراسم و مناسبت‌های ملی و رسمی را بر عهده دارد.

رسانه‌های صوتی و تصویری نیز در چارچوب قانون مصوب سال 1994 و آیین‌نامه‌های مربوطه فعالیت می‌کنند. بسیاری از مواد قانون مطبوعات شامل این رسانه‌ها نیز می‌شود. بر اساس مصوبات قانونی، رسانه‌های صوتی و تصویری مکلف به رعایت حق مالکیت ادبی و هنری، حفظ حرمت و حقوق افراد، عدم تبلیغ و ترویج هر گونه رابطه با رژیم صهیونیستی، احترام به اصل تعدد طوائف و عدم اشاعه تعصبات طائفه‌ای، مذهبی و نژادی، تلاش برای تقویت روحیه ملی و همزیستی، نظام خانواده و اخلاق عمومی می‌باشند.

براساس قوانین حاکم بر فعالیت این رسانه‌ها،مؤسسات تلویزیونی با پخش روزانه 12 ساعت برنامه موظفند، حداقل دو بخش مشروح خبری و مراکز تلویزیونی با کمتر از 12 ساعت پخش برنامه، یک بخش مشروح خبری داشته باشند. همچنین مراکز تلویزیونی موظفند یک ساعت در هفته را به پخش برنامه‌هایی شامل ارتقاء آگاهی‌های ملی، مسائل تربیتی، بهداشتی، فرهنگی و گردشگری بدون دریافت وجهی از دولت، اختصاص دهند.

به استناد قوانین و مصوبات مزبور، زبان همه برنامه‌های تلویزیونی بایستی عربی فصیح باشد. نظارت عالیه بر مؤسسات رسانه‌ای صوتی و تصویری برعهده وزارت اطلاع‌رسانی است که از طریق شورای ملی رسانه‌های صوتی و تصویری اعمال می‌شود.

مطبوعات در لبنان[i]

مطبوعات لبنان

دو روزنامه السفیر و النهار از حرفه‌ای ترین و تأثیرگذارترین روزنامه‌های لبنانی هستند.[۴] روزنامه النهار در سال 1933 توسط جبران توینی تأسیس شد و در سال‌های نزدیک به استقلال فعالیت‌های گسترده‌ای داشت. این روزنامه دارای گرایش راست و مخالف جریان مقاومت و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران است؛ در عین حال دیدگاه‌های دیگر نیز در این روزنامه انعکاس می‌یابد. روزنامه النهار در سال‌های اخیر به عنوان سخنگوی غیررسمی ائتلاف 14 مارس شناخته می‌شود. روزنامه السفیر در سال 1974 توسط طلال سلمان بنیانگذاری شد و طی سال‌ها فعالیت حرفه‌ای توانسته است جایگاه شایسته‌ای را در لبنان و جهان عرب از آن خود کند. این روزنامه که خود را روزنامه لبنان در میهن عربی و روزنامه میهن عربی در لبنان می‌داند، سعی بر آن داشته است که استقلال خود را حفظ کند. هر چند این روزنامه چپ گرا گاه برخی انتقادات را نسبت به جمهوری اسلامی و جریان مقاومت ابراز می‌دارد، در مجموع از حامیان مقاومت در لبنان و فلسطین بوده و مخالف مواضع غرب گرایانه جریا‌ن‌های سیاسی این کشور است. روزنامه اللواء نیز از جمله روزنامه‌های قدیمی لبنان است که در سال 1963 تأسیس شد. ویژگی این روزنامه در انتشار چند ضمیمه هفتگی است که از جمله آن‌ها اللواء الریاضی روزهای شنبه منتشر و شامل گزارش‌های متنوع از فعالیت‌های ورزشی در لبنان و جهان است. اللواء صیدا و جنوب نیز دیگر ضمیمه این روزنامه است که همه هفته روزهای چهارشنبه منتشر می‌شودو به انعکاس فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جنوب می‌پردازد. روزنامه اللواء پس از ترور رفیق حریری، مواضعی انتقادی نسبت به جریان مقاومت اتخاذ کرده و به جریان المستقبل گرایش دارد. روزنامه الاخبار در سال 1953 آغاز به انتشار کرد و پس از مدتی تعطیل شد و در سال 2006 مجدداً پا به عرصه مطبوعات گزارده و توانسته است طی چند سال، جایگاه مناسبی را در این عرصه از آن خود کند. علی‌رغم خط مشی لاییک، این روزنامه به‌طور اصولی از جریان مقاومت حمایت می‌کند. انتشار اسناد ویکیلیس در خصوص ارتباط برخی شخصیت‌های لبنانی با سفارت آمریکا بر اعتبار آن افزود. روزنامه الحیات که در سال 1946 فعالیت خود را آغاز کرد هر چند اصالتاً روزنامه‌ای لبنانی بوده است، در سال‌های اخیر به عنوان روزنامه‌‌ای عربی بین‌المللی شناخته می‌شود. دفتر مرکزی روزنامه در لندن و مالکیت آن در اختیار سعودی‌ها و مخالف جریان مقاومت است. این روزنامه همزمان با لندن در بیروت نیز چاپ می‌شود و از جمله روزنامه‌های تأثیرگذار در جهان عرب است. روزنامه الشرق الاوسط نیز روزنامه‌ای عربی بین‌المللی است که اولین شماره آن در سپتامبر 1978 منتشر شد. مالک این روزنامه یک مؤسسه سعودی و دفتر مرکزی آن در لندن است و برای مخاطبان عرب زبان در سراسر جهان منتشر می‌شود. الشرق الاوسط همزمان با لندن در برخی پایتخت‌های عربی از جمله قاهره، ریاض و بیروت هم چاپ می‌شود. مواضع سیاسی روزنامه حمایت از عربستان سعودی، مخالفت با جریان مقاومت و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران است. روزنامه االمستقبل ارگان حزب المستقبل است که در سال 1998 توسط رفیق حریری راه‌اندازی شد. هر چند این روزنامه در سال‌های اولیه با پشتوانه مالی حریری توانست با به کارگیری مجموعه‌ای توانمند از روزنامه‌نگاران لبنانی در صحنه مطبوعات لبنان جایگاه مقبولی را از آن خود کند، پس از ترور حریری و شکل‌گیری ائتلاف 14 مارس، رسماً در جایگاه سخنگوی این ائتلاف قرار گرفت و از جایگاه گذشته خود تنزل یافت. روزنامه المستقبل از جمله نشریات مخالف مقاومت و جمهوری اسلامی ایران و حامی سیاست‌های سعودی در منطقه است. روزنامه البیرق از روزنامه‌های قدیمی لبنان و مدیر آن طی چند دهه اخیر رئیس سندیکا روزنامه‌نگاران لبنان بود. این روزنامه تلاش می‌کند ضمن حفظ بی‌طرفی، با همه گروه‌های سیاسی این کشور ارتباط داشته باشد. روزنامه البیرق نسبت به مقاومت موضع متعادل و گاه حمایتگرانه دارد. روزنامه صدی البلد از جمله روزنامه‌های جدیدالتأسیس لبنان است و اولین شماره آن در دسامبر 2003 منتشر شد. روزنامه صدی البلد از همان آغاز انتشار سعی بر حفظ بی‌طرفی، حرفه‌ای بودن و تأکید بر همزیستی مسالمت‌آمیز داشته است و مخالف طائفه‌گرایی است. این روزنامه با هر دو ائتلاف 14 و 8 مارس در ارتباط بوده و علی‌رغم انتقادات گاه به گاه، در مجموع، موضعی مثبت در خصوص مقاومت و جمهوری اسلامی ایران دارد. روزنامه الدیار در دهه 80 تأسیس و در دهه 90 قرن گذشته یکی از روزنامه‌های مطرح لبنان بوده است و امروز به دلیل حضور رقبای قدرتمند نتوانسته است جایگاه پیشین خود را حفظ کند. علی‌رغم دریافت کمک‌های مالی از عربستان سعودی و حریری در سال‌های گذشته، از روزنامه‌های حامی مقاومت به شمار می‌رود. الانوار دیگر روزنامه لبنانی است که در فضای رسانه‌ای دهه‌های پایانی قرن بیستم نقش برجسته‌ای داشت و از حامیان ناسیونالیسم ناصری بود. در سال‌های اخیر مواضعی نزدیک به ائتلاف 14 مارس دارد و در عین حال سعی می‌کند رابطه خود را با جریان مقاومت حفظ کند.

در لبنان تعدادی روزنامه به زبان‌های خارجی نیز منتشر می‌شوند که مهمترین آن‌ها عبارتند از The Daily star و L'oriant-Lejour. هر دو روزنامه با ائتلاف 14 مارس روابط نزدیک داشته و از جمله نشریات مخالف جریان مقاومت در این کشورند.

مجلات متعدد و متنوعی در لبنان منتشر می‌شود که تعداد آن‌ها در گذشته بیشتر از امروز بود و مخاطبان بسیاری در جهان عرب داشتند؛ امروز اما از تعداد مخاطبان و تأثیرگذاری آن‌ها کاسته شده است. الافکار از جمله هفته‌نامه‌های سیاسی لبنان است که انتشار آن از سال 1938 آغاز شد. مشی مجله حفظ ارتباط با همه گروه‌های سیاسی است و در حالی که روابط خوبی با کشورهای عرب به ویژه عربستان دارد، فاصله یکسانی را با حزب‌الله و حزب المستقبل حفظ کرده است. الاسبوع العربی، دیگر هفته‌نامه سیاسی علی‌رغم آن که از حامیان ائتلاف 14 مارس است، نسبت به مقاومت و جمهوری اسلامی ایران مستقیماً موضعگیری نمی‌کند. هفته‌نامه سیاسی الحوادث نیز از جمله مجلات سیاسی لبنان است که در گذشته نقش پررنگی در صحنه مطبوعاتی این کشور داشت و امروز، چنان جایگاهی را از دست داده است. این مجله علی‌رغم آن که مالکان آن روابط نزدیکی با سران کشورهای عرب دارند، نسبت به مقاومت موضعگیری منفی اتخاذ نمی‌کند. مجله الانتقاد از نشریات وابسته به جریان مقاومت و حزب‌الله است که محور آن مسائل سیاسی و منعکس کننده مواضع سیاسی این حزب است و اخیراً به شکل الکترونیکی منتشر می‌شود. الشراع، دیگر مجله سیاسی لبنان است که در دهه 1980 یکی از مجلات جنجالی لبنان به شمار می‌رفت. خبر سفر محرمانه هیئت آمریکایی به ایران به سرپرستی مک فارلین در سال 1365 برای اولین بار در این مجله انتشار یافت. با وجود آن که حسن صبرا سردبیر این مجله شیعه است، دارای موضع مخالف با مقاومت و جمهوری اسلامی ایران است و در سال‌های اخیر از حامیان ائتلاف 14 مارس است. مجله ماهانه الوحدة الاسلامیة از جمله مجلات اسلامی لبنان است که از سوی تجمع علمای مسلمین لبنان (شامل شیعه و سنی) منتشر می‌شود و محور آن مسائلی اسلامی با موضوعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. الانباء مجله وابسته به حزب التقدمی الاشتراکی است و موضعگیری‌های آن به تناسب مواضع سیاسی حزب صورت می‌گیرد. الصیاد دیگر مجله لبنانی است که نسبت به حزب المستقبل موضع تأییدآمیز دارد ولی در عین حال موضع آشکاری علیه جریان مقاومت اتخاذ نمی‌کند. مجله الامان، هفته‌نامه‌ای سیاسی است که به مسائل جهان اسلام توجه دارد. این مجله که منعکس کننده مواضع و دیدگاه‌های جماعت اسلامی لبنان است علی‌رغم برخی انتقادات، در مجموع نسبت به جریان مقاومت و جمهوری اسلامی ایران موضع تأییدآمیز دارد.

بجز مجلات دانشگاهی و نشریات وابسته به مراکز پژوهشی که در جای خود به آن‌ها اشاره شد، ده‌ها مجله علمی، فکری و فرهنگی ادبی در این کشور منتشر می‌شود که علاوه بر داخل، در برخی کشورهای عربی و اسلامی مخاطبانی دارند. از مجله این مجلات می‌توان از فصلنامه الفکر العربی المعاصر که توسط مرکز الانماء القومی منتشر می‌شود، فصلنامه الفکر العربی از نشریات معهد الانماء العربی، فصلنامه المنهاج از انتشارات مرکز الغدیر و فصلنامه المحجة البیضاء در حوزه فلسفه دین که معهد المعارف الحکمیۀ آن را منتشر می‌کند، نام برد. مجله الآداب نیز که به صورت دو ماهانه منتشر می‌شود، در هر شماره به موضوعاتی همچون اندیشه سیاسی، شعر، داستان‌نویسی، نمایشنامه و فرهنگ عمومی می‌پردازد. این مجله که از سوی دارالاداب انتشار می‌یابد، در واقع آرشیو مکتوب بیش از نیم قرن تاریخ فرهنگی و ادبی جهان عرب و یکی از مراجع پژوهشی در حوزه اندیشه، فرهنگ، هنر و ادبیات معاصر عرب است.

علاوه بر آن‌ها، تعداد بسیاری مجلات است هفتگی و ماهانه در زمینه‌های گوناگون هنری، تفریحی، تبلیغی، سیاسی، مد لباس و آشپزی در این کشور منتشر می‌شود که مخاطبانی محدود داشته و برخی از آن‌ها صرفاً جنبه تجاری و برخی نیز وابسته به احزاب، مراکز دینی و فرهنگی و یا بنگاه‌های تجاری است.

رادیو در لبنان[۵][ii]

رادیو لبنان

مراکز رادیویی این کشور که عمدتاً به احزاب و جریان‌های سیاسی و مذهبی وابسته‌اند به دو گروه سیاسی و غیرسیاسی تقسیم می‌شوند: گروه اول با مجوز پخش برنامه‌ها، اخبار و گزارش‌های سیاسی و گروه غیرسیاسی که مجاز به پخش برنامه‌های سیاسی نبوده و صرفاً به پخش برنامه‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی می‌پردازند.

رادیو لبنان تنها رادیوی دولتی و منعکس کننده مواضع دولت این کشور است. رادیو صوت لبنان توسط حزب الکتائب و در سال‌های جنگ داخلی راه‌اندازی شده است و هم‌اکنون بر سر وابستگی و یا عدم وابستگی آن به حزب مزبور اختلافاتی وجود دارد که موضوع در دستگاه قضایی در حال پیگیری است. رادیو صوت الشعب از مراکز رادیویی باسابقه و وابسته به حزب کمونیست لبنان است. علی‌رغم گرایش چپ و لاییک، نسبت به جریان مقاومت و جمهوری اسلامی ایران موضع حمایت‌گرانه دارد. رادیو الشرق وابسته به حرب‌المستقبل است که در گذشته برنامه‌های خود را از فرانسه پخش می‌کرد و در سال 1994 مجوز پخش برنامه از بیروت را اخذ کرده است. رادیو بیروت از دیگر مراکز پخش رادیویی است که به وابسته به جریان سیاسی المؤتمر الشعبی اللبنانی و دارای گرایش‌های عربی و حامی مقاومت اسلامی است. صوت النور متعلق به حزب‌الله و سخنگوی این حزب و مقاومت اسلامی است و در سال 1988 راه‌اندازی و سپس در سال 1999 مجوز قانونی دریافت کرده است. رادیو الفجر تازه تأسیس و متعلق به جماعت اسلامی است. برنامه‌های این رادیو شامل مسائل دینی، فرهنگی، سیاسی اجتماعی است و علی‌رغم حمایت کلی از مقاومت ، گاه مواضعی انتقادی را نسبت به حزب‌الله اتخاذ می‌کند. رادیو الحریۀ وابسته به حزب السوری القومی الاجتماعی حامی ائتلاف 8 مارس و جریان مقاومت است. رادیو صوت الغد متعلق به جریان سیاسی المردة که عمدتاً به پخش برنامه‌های هنری و اجتماعی می‌پردازد. رادیو صوت المدی نیز از رادیوهای تازه تأسیس و وابسته به جریان ملی آزاد است که طی مدت نسبتاً کوتاه فعالیت خود توانسته است از تأثیرگذاری قابل توجهی در حوزه تبلیغات لبنان برخوردار شود.

از جمله رادیوهای گروه دوم، رادیو البشائر است که علامه فضل الله آن را راه‌اندازی کرد و به پخش برنامه‌های دینی فرهنگی و اجتماعی اهتمام دارد. رادیو البصائر نیز از رادیوهایی است 

که در این گروه قرار دارد و وابسته به شورای عالی شیعیان لبنان و عمدتاً به پخش برنامه‌های دینی و سرودهای اسلامی و ادعیه می‌پردازد. رادیو نداء المعرفه دیگر رادیوی این گروه، متعلق به جمعیت المشاریع الخیریه الاسلامیه معروف به احباش است و برنامه‌های آن شامل موضوعات دینی و فرهنگی مبتنی بر دیدگاه‌های این جمعیت است. از دیگر رادیوهای غیرسیاسی، رادیو صوت المحبة است. محور عمده برنامه‌های این رادیویی، وابسته به مرکز رسانه‌ای کاتولیک لبنان، دینی است. رادیو دلتا، رادیو سکوب و رادیو لایت از دیگر رادیوهای گروه دوم‌اند.

تلویزیون در لبنان[۵][ii]

تلویزیون در لبنان

تلویزیون TL، تلویزیون رسمی لبنان است که زیر نظر وزارت اطلاع‌ رسانی است. تلویزیون لبنان، اولین شبکه تلویزیونی است که در این کشور راه‌اندازی شد و در گذشته از قوی‌ترین شبکه‌های تلویزیونی لبنان بود؛ ولی امروز با پیشرفت فناوری ارتباطات و تأسیس شبکه‌ها و تلویزیون‌های خصوصی و عدم امکان رقابت این شبکه با آن‌ها به دلیل مشکلات مالی و ضعف امکانات فنی، یکی از ضعیف‌ترین شبکه‌های تلویزیونی است. تلویزیون رسمی لبنان دارای دو کانال عربی و فرانسوی است و از آنجا که این تلویزیون انعکاس‌دهنده مواضع رسمی دولت لبنان است، معمولاً در بحران‌ها و اختلافات میان گروه‌ها و احزاب سیاسی، موضع متوازنی اتخاذ می‌کند. تلویزیون LBC از پربیننده‌ترین شبکه‌های تلویزیونی لبنان است که در جریان جنگ داخلی به عنوان اولین شبکه تلویزیونی خصوصی توسط القوات اللبنانیة راه‌اندازی شد. مواضع سیاسی این شبکه تلویزیونی حمایت از ائتلاف 14 مارس و مخالفت با جریان 8 مارس شامل حزب‌الله و دیگر احزاب و جریان‌های سیاسی از جمله جریان آزاد ملی است. تلویزیون LBC علاوه بر لبنان، کشورهای منطقه و استرالیا، اروپا و آمریکا را تحت پوشش ماهواره‌ای خود دارد و 90% مالکیت آن در اختیار شاهزاده سعودی ولید بن طلال قراردارد.

تلویزیون المنار پس از پایان جنگ داخلی لبنان راه‌اندازی شد و وابسته به حزب‌الله و انعکاس‌دهنده مواضع این حزب و جریان مقاومت اسلامی لبنان است. این شبکه تلویزیونی که پخش ماهواره‌ای برنامه آن‌ها از سال 2000 آغاز شد، محدود به چارچوب‌های حزبی و لبنانی نبوده و همه اعراب و مسلمانان جهان را مخاطب خود می‌داند و لذا برنامه‌های آن مبتنی بر فرهنگ و آموزه‌های دینی، گفتگو، هماهنگی و همکاری میان پیروان ادیان الهی و تمدن‌های انسانی است. ساختمان مرکز این شبکه در جریان حملات گسترده اسراییل به لبنان در سال 2006 تحت بمباران‌های شدید قرا رگرفت و آسیب‌های جدی دید اما پخش برنامه‌های آن هیچگاه قطع نشد و با استفاده از فرستنده رزرو، نقش مؤثری در انعکاس رویدادها و تحولات جنگ 33 روزه داشت. تلویزیون الجدید از شبکه‌های تلویزیونی تأثیرگذار این کشور و به‌ویژه برنامه‌های خبری آن مخاطبان بسیاری را جذب کرده است. مالک آن تحسین خیاط از سرمایه‌داران لبنانی و مخالف سیاست‌های حریری است و در سال 2000، آن را بنیان گزارد. این شبکه تلویزیونی گرچه گاه مواضع و سیاست‌های حزب‌الله را مورد انتقاد قرار می‌دهد، به‌طور کلی حامی مقاومت است. تلویزیون المستقبل در سال 1993 توسط رفیق الحریری تأسیس و با توجه به پشتوانه مالی و بهره‌گیری از امکانات فنی و نیروی انسانی حرفه‌ای، به زودی با دیگر شبکه‌های تلویزیونی این کشور به رقابت پرداخت. این شبکه تلویزیونی که دارای پخش ماهواره ای است، در سال‌های اخیر به عنوان سخنگوی حزب المستقبل و ائتلاف 14 مارس، در بحران‌های سیاسی به ویژه در دامن زدن به حساسیت‌ها و تنش‌های طائفه‌ای مذهبی، نقش‌آفرین است. تلویزیون M. T. V متعلق به گابریان المر سرمایه‌دار ارتدوکس است که پس از 7 سال تعطیلی به موجب رأی دادگاه مطبوعات، از سال 2009 مجدداً پخش برنامه‌های خود را آغاز کرده است. این شبکه تلویزیونی مخالف سوریه، مقاومت و منتقد جمهوری اسلامی ایران است و به انعکاس جانبدرانه مواضع مسیحیان عضو ائتلاف 14 مارس می‌پردازد.

تلویزیون O. T. V وابسته به جریان ملی آزاد به رهبری میشل عون است که در سال 2005 پخش برنامه‌های خود را آغاز کرد. از آنجا که جریان ملی آزاد عضو ائتلاف 8 مارس است، این شبکه تلویزیونی از مواضع این ائتلاف و جریان مقاومت به‌طور اصولی، حمایت می‌کند و توانسته است به ویژه در میان مسیحیان، مخاطبان بسیاری را جذب کند. تلویزیون N. B. N نیز وابسته به جنبش امل و حامی جریان 8 مارس و مقاومت است.

بجز شبکه‌های تلویزیونی ذکر شده که در گروه اول قرار می‌گیرند و مجاز به پخش برنامه‌های سیاسی هستند، تعدادی شبکه تلویزیونی نیز به عنوان گروه دوم شناخته می‌شوند که صرفاً به پخش برنامه‌های دینی، فرهنگی، هنری و انعکاس فعالیت‌های مراکز دینی از جمله کلیساها می‌پردازند. از جمله این شبکه‌ها، تلویزیون لومیر است که در سال 1991 با حمایت کلیسای مارونی لبنان راه‌اندازی و در سال 2003 نیز پخش ماهواره‌ای برنامه‌های آن آغاز شد و هم اکنون خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، و استرالیا را تحت پوشش دارد. این شبکه تلویزیونی که تحت نظارت شورای پاتریاکی و اسقفی لبنان قرار دارد، به انعکاس فعالیت‌های کلیسا و پخش برنامه‌های فرهنگی و هنری اهتمام دارد.

اینترنت در لبنان[۶][۷]

اینترنت در لبنان

لبنان، هر چند در زمینه استفاده از تکنولوژی‌های جدید ارتباطی در بین کشورهای عربی پیشگام بوده است به دلیل بحران های سیاسی، بی‌ثباتی دولت‌ها و مشکلات اقتصادی هنوز نتوانسته است در این زمینه جایگاه بالایی کسب کند. بر اساس آمارهای سال 2005 تعداد کاربران اینترنت در این کشور 196 در هر هزار نفر بوده است. آمارهای تخمینی نشان می دهدکه کاربران اینترنت در لبنان در سال 2010 به بیش از یک میلیون نفر افزایش یافته است. همچنین تا پایان سال 2007 تعداد 16 مرکز ISP در این کشور مجوز دریافت کرده‌اند. گران‌ترین اینترنت پرسرعت (ADSL) پس از سودان و عراق در لبنان ارائه می‌شود و تعداد کاربران آن به حدود 100000 نفر رسیده است. دولت لبنان با هدف توسعه بهره‌برداری عمومی از اینترنت، طرحی را به اجرا گزارده است تا مشترکان لبنانی بتوانند از ساعت 12 شب تا 7 صبح به‌طور نامحدود از اینترنت رایگان استفاده کنند.

چاپ و نشر کتاب در لبنان

چاپ و نشر کتاب در لبنان

لبنان از دیرباز با مقوله چاپ و نشر کتاب آشنا شده است. برخی گروه‌های تبشیری که طی قرون 18 و 19 در این کشور فعالیت داشتند به تأسیس چاپخانه‌های ابتدایی و انتشار محدود برخی کتب و جزوات دینی اقدام کردند. این چاپخانه‌های کوچک و دستی با استفاده از تجارب اروپاییان به تدریج متحول شدند. مهم‌ترین این چاپخانه‌ها، چاپخانه سنگی کاتولیکی بود که در سال 1848 توسط مبلغان یسوعی در بیروت راه‌اندازی شد و 6 سال بعد در چاپ کتاب از حروف متحرک استفاده کرد و در اواخر این قرن، هم به لحاظ کیفیت و هم از جنبه تعداد چاپ کتاب‌های درسی و علمی بزرگترین چاپخانه لبنان بود.[۸] مبشران آمریکایی نیز پیش‌تر در سال 1841، چاپخانه خود را از مالت به لبنان منتقل کرده بودند تا کتاب و نشریات مورد نیاز را با حروف عربی چاپ و منتشر کنند.[۹] با توسعه مراکز آموزشی گروه‌های تبشیری و دیگر مسیحیان لبنانی به ویژه با فعال شدن دانشکده انجیلی سوریه توسط مبشران آمریکایی (پروتستان) و قدیس یوسف توسط مبشران یسوعی (کاتولیک) و افزایش نیاز به کتب و نشریات آموزشی، تعداد چاپخانه‌ها رو به فزونی گزارد که تولیدات آن‌ها نه تنها در لبنان که در سوریه و برخی دیگر از کشورهای عربی توزیع می‌شد. مسلمانان اهل سنت هم در سال 1874 اولین چاپخانه خود را تأسیس کردند که بیشتر تولیدات آن، نشریات و کمی هم کتاب بود. شیعیان نیز در سال 1910 چاپخانه عرفان را در صیدا تأسیس کرد که بیشتر منشورات چاپ شده آن به عراق ارسال می شد.

پس از جنگ جهانی اول و قیمومیت فرانسه بر لبنان، با توسعه مراکز آموزشی، چاپ کتب درسی به ویژه به زبان فرانسوی رونق گرفت و دو چاپخانه آمریکایی و کاتولیکی بیشترین سهم را در این حوزه داشتند.[۱۰]

در طول سال‌های قیمومیت فرانسه، لبنان مرکز چاپ و نشر کتاب‌های آموزشی فرانسوی بود که در لبنان و بیشتر کشورهای خاورمیانه و آفریقا توزیع می‌شد. در این دوره، چاپخانه‌های لبنان عموماً تحت نظارت گروه‌های تبشیری و یا کلیساهای محلی قرار داشت که این وضعیت حتی پس از استقلال این کشور ادامه یافت، به گونه‌ای که در سال 1948 از 8 چاپخانه ویژه کتاب‌های آموزشی، دینی و زبان عربی، 5 چاپخانه در اختیار آن‌ها بود.[۱۰] با وجود این، به دلیل گسترش روزافزون مراکز آموزشی در کشورهای منطقه و محدودیت‌های چاپ و نشر در این کشورها و با توجه به زمینه‌ها و تجارب دیرینه چاپ در لبنان، مراکز چاپ و نشر یکی پس از پس از دیگری تأسیس شدند. انتشارات دارالعلم للملائین در سال 1944، المکتبة العصریة صیدا در سال 1948، دارالکتاب اللبنانی در سال 1952 و دارمکتبة الحیاة در سال 1953 از جمله مهم‌ترین مراکز نشر بودند که پس از استقلال این کشور فعال شدند. تولید و صدور کتاب در لبنان در سال‌های نخستین دهه 60 قرن پیش، از افزایش چشمگیری برخوردار شد و برخی از مراکز نشر به تنهایی نزدیک به 300000 نسخه کتاب تولید و صادر کردند که نیمی از آن‌ها کتاب‌های آموزشی بود.[۱۱] علاوه بر کتب درسی و آموزشی، در پی تحولات سیاسی اجتماعی کشورهای منطقه در دهه‌های 60 و 70 و ظهور جریان‌های فکری و سیاسی، حوزه چاپ و نشر کتاب به اوج شکوفایی خود رسید. در این دوران کتاب‌های چاپ لبنان با استقبال فراوان مخاطبان عرب روبرو شد و بدین‌سان لبنان در جایگاه مرکز چاپ و نشر خاورمیانه عربی قرار گرفت و سود سرشاری نصیب بخش خصوصی چاپ و نشر این کشور شد.

اولین نمایشگاه کتاب در جهان عرب در سال 1956 در دانشگاه آمریکایی بیروت برگزار شد که بازتاب وسیعی به همراه داشت و در رونق هر چه بیشتر بازار کتاب این کشور نقش مؤثری ایفا کرد.

نمایشگاه کتاب در لبنان

بازار پر رونق کتاب لبنان با آغاز جنگ داخلی، گرچه با آسیب‌های جدی و کاهش فعالیت مراکز چاپ و نشر روبرو شد اما هیچگاه تعطیل نشد و در حالی که بسیاری از مراکز خدماتی تعطیل و بروز ناامنی، مشکلات فراوانی را پدید آورده بود، بسیاری از مراکز چاپ و نشر پس از وقفه‌های اولیه، فعالیت‌های خود را هر چند در مقایسه با سال‌های پیش از جنگ نسبتاً محدود، ادامه دادند. نکته قابل توجه آن که لبنان در سال‌های اولیه جنگ داخلی، شاهد افزایش ناگهانی مراکز نشر کتاب بود که دو دلیل عمده داشت؛ فزونی تقاضای بازار کتاب کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در پی تحولات اقتصادی و افزایش قیمت نفت و سپس پیروزی انقلاب اسلامی در ایران.[۱۲] میان سال‌های هفتاد و هشتاد؛ 36 مرکز نشر جدید در این کشور آغاز به فعالیت کرد از این تعداد تنها در سال 1979، 10 مرکز در بیروت فعال شدند.[۱۳]

روزگاری نه چندان دور گفته می‌شد؛ مصر تألیف می‌کند، لبنان چاپ می‌کند و عراق می‌خواند. امروز اما شرایط دگرگون و بازار نشر کتاب از دهه پایانی قرن گذشته رونق خود را را از دست داده است؛ تحولات صنعت چاپ و نشر در مصر و بیشتر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، از دست دادن بازار کتاب عراق و سپس بحران سیاسی و آشفتگی‌های اقتصادی الجزائر که دومین بازار کتاب لبنانی بعد از عراق بود[۱۴] و مهم‌تر از همه، جهانی شدن بازار کتاب، سبب شد تا لبنان از جایگاه برجسته خود در حوزه کتاب منطقه فاصله بگیرد. بازار داخلی کتاب نیز به علل مختلف از جمله شرایط نامناسب اقتصادی و پایین آمدن قدرت خرید در میان طبقه متوسط و بالا رفتن هزینه‌های تولید کتاب و بالاخره گسترش شبکه‌های ماهواره‌ای، با رکود نسبی روبرو شده است.

علی‌رغم موارد پیش گفته و چالش‌های پیش روی صنعت چاپ و نشر در لبنان، کتاب‌های چاپ این کشور به لحاظ محتوا و کیفیت و هم به لحاظ تیراژ، در مقایسه با دیگر کشورهای عربی از وضع بهتری برخودارند به گونه‌ای که حدود 62% از کل کتاب‌های چاپ شده در کشورهای عربی، چاپ لبنان است.[۱۵] بر اساس چنین واقعیت‌هایی است که کارشناسان معتقدند لبنان استعداد آن را دارد که همچون گذشته مرکز چاپ و نشر در کشورهای مشرق عربی باشد.

مراکز نشر

مراکز نشر لبنان

تعداد مراکز نشر در لبنان که دارای مجوز فعالیت از اتحادیه ناشراین کشورند به حدود 700 مرکز و مؤسسه می‌رسد. به علاوه، تعداد دیگری از مراکز نشر که مستقیماً از وزارت اطلاع‌ رسانی مجوز دریافت کرده‌اند در این حوزه فعالند و برخی مراکز نشر کتاب‌های درسی نیز خود دارای اتحادیه‌ای مستقل‌اند. البته بیشتر مراکز نشر مجاز در سال‌های اخیر غیرفعال بوده و حداکثر 200 مرکز انتشاراتی به فعالیت ادامه می‌دهند و در این میان تنها 50 مرکز از فعالیت جدی برخوردارند.[۱۶] از جمله مراکز نشر فعال لبنان می‌توان از دارالعلم للملایین (1945)، دارالنهضة العربیة للطباعة و النشر (1966)، داراحیاء التراث العربی (1963)، دارالجیل (1971)، مؤسسة نوفل (1970)، درالنهار للنشر (1967)، مرکز دراسات الوحدة العربیة (1976)، المؤسسة الجامعیة للدراسات و النشر و التوزیع (1979) نام برد.

مراکز انتشاراتی وابسته به شیعیان لبنان نیز سهم عمده‌ای در حوزه چاپ و نشر کتاب لبنان دارند. بر اساس پژوهش استفان رزینی، 312 مرکز انتشاراتی که صاحبان آن‌ها شیعه هستند و کتاب‌هایی را در حوزه تاریخ، عقاید و آموزه‌های شیعی متنشر می‌کنند با 40000 عنوان کتاب، حدود 45% از نشر کتاب لبنان را در اختیار دارند.[۱۷] از جمله ناشران کتب شیعی در لبنان می‌توان به الدرالاسلامیة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، دارالتعارف، دارالبلاغه، داراجیال المصطفی، مؤسسة البلاغ، دارالمحجة البیضاء و دار المؤرخ العربی اشاره کرد.

نشر در لبنان

از آنجا که لبنان فاقد کتاب راهنمای ملی و یا حداقل مرکزی است که آمارهای رسمی و دقیق مربوط به حوزه کتاب را ارائه کند، ارائه آمار دقیق درباره میزان فروش مراکز نشر کتاب در داخل و یا خارج از لبنان چندان ممکن نیست و آمارهایی که در این خصوص منتشر می‌شود کلی، تخمینی و غیردقیق داشت. در عین حال برخی پژوهش‌های میدانی و آمارهای اداری مربوط به اتحادیه ناشران و یا باشگاه فرهنگی عرب اندکی از این فقدان را جبران کرده است. به استناد آمار کلی سال 2007 که توسط اتحادیه ناشران[۱۸] منتشر شده است، مراکز نشر لبنان سالانه حدود 7500 عنوان کتاب چاپ و منتشر می‌کنند که حدود 2700 عنوان آن جدید و مابقی کتاب‌های چاپ مجدد هستند و بدین‌سان مراکز نشر لبنان، 30% از بازار نشر کتاب جهان عرب را که حدود 8500 عنوان است، به خود اختصاص داده‌اند.

همچنین بر اساس پژوهش عدنان حمود از میان مراکز نشر مورد بررسی(77مرکزنشر)، 66/6% آن‌ها به انتشار کتاب در حوزه ادبیات (شامل نقد ادبی، زبان، نحو، قواعد و رمان) پرداخته‌اند که مجموعاً ۲۰/۸% از کل تولید مراکز مزبور با 24506 عنوان بوده است. 5۴/1% از مراکز نشر حدود ۸۴/۵% از عناوین مزبور را به انتشار دیوان‌های شعر کلاسیک و نو و 5۷/7% از آنان، 15/2% از انتشارات خود را به مسائل اسلامی اختصاص داده‌اند. 52/7% از آن‌ها نیز در حوزه فرهنگ عمومی کتاب منتشر کرده‌اند که 7/8% از مجموع عناوین را شامل می‌شود. همچنین حدود 12/20% از عناوین مزبور به کتب کودکان، 4/5% به حوزه علوم اجتماعی و 2/2% به مسائل تربیتی اختصاص یافته است.[۱۹]

بیشترین فروش کتاب چاپ لبنان از طریق شرکت در نمایشگاه‌های داخلی به ویژه نمایشگاه بین‌المللی و عربی کتاب و نیز نمایشگاه‌های کتاب جهان عرب به ویژه نمایشگاه‌های کتاب قاهره شارجه، ریاض و کویت انجام می‌شود. نسبت مراکز انتشاراتی که در نمایشگاه‌های کتاب کشورهای عرب شرکت کرده‌اند 71 مرکز از 77 مرکز یادشده، و در نمایشگاه‌های کتاب خارجی (بجز کشورهای عرب) شرکت کرده‌اند.[۲۰]

مرجع صنفی ناشران این کشور اتحادیه ناشران لبنانی است که در سال 1947 با هدف ترویج کتاب در لبنان، حمایت از نشر آن در کشورهای عرب و نیز حمایت از حقوق ناشران تأسیس شد. علاوه بر آن، این اتحادیه از سال 1995 برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب را بر عهده گرفته است. این اتحادیه همچنین از سال 2003 تلاش‌های گسترده‌ای را برای ورود کتاب‌های چاپ لبنان در نمایشگاه‌های اروپایی و آمریکایی آغاز و موفق شده است با حمایت وزارت فرهنگ این کشور و با شرکت در نمایشگاه کتاب لندن، توجه ناشران اروپایی را جلب و زمینه همکاری‌های مشترک را فراهم آورد. از جمله دیگر فعالیت‌های این اتحادیه، انتشار فصلنامه ناشرون است.

نمایشگاه کتاب

مهم‌ترین نمایشگاه کتاب در لبنان، نمایشگاه بین‌المللی و عربی کتاب بیروت است. پیشتر، دو نمایشگاه مستقل کتاب دراین کشور فعال بود؛ یکی تحت عنوان نمایشگاه کتاب عربی بیروت که توسط باشگاه فرهنگی عرب برگزار می‌شد و دیگری، نمایشگاه بین‌المللی کتاب لبنان که توسط اتحادیه ناشران کتاب برپا می‌شد. از سال 2004، هر دو نمایشگاه در هم ادغام و تحت عنوان فوق با همکاری هر دو مؤسسه فرهنگی غیردولتی برگزار و بیشتر مراکز نشر لبنان و تعداد قابل توجهی از مراکز نشر کشورهای عرب در آن مشارکت دارند. ج. ا. ایران نیز معمولاً از طریق نمایندگی فرهنگی خود در لبنان و برخی از مراکز نشر در این نمایشگاه حضور می‌یابد.[۲۱]

پاورقی

[i]- اطلاعات این بخش با استفاده از منبع زیر ارائه شده است:

رایزنی‌ فرهنگی ج. ا. ایران در بیروت، 1389؛ رسانه‌های نوشتاری لبنان

[ii]- اطلاعات این بخش با استفاده منبع زیر ارائه شده است:

رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران در بیروت، 1389، رسانه‌های دیداری و شنیداری لبنان

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الطبعة السابعة. الجزء الثانی. بيروت: دار النهار للنشر، ص ۲۳۷.
  2. التقریر الوطنی (۲۰۰۸-۲۰۰۹). للتمية البشرية في لبنان. برنامج الامم المتحدة الانمايی: لبنان، ص ۲۹.
  3. بازیابی شده از https://www.ministryinfo.gov.lb.
  4. بازیابی شده از https://www.ministryinfo.gov.lb.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ بازیابی شده از https://www.ministryinfo.gov.Lb.
  6. بازیابی شده از https://www.ministryinfo.goc.Lb.
  7. بازیابی شده در 2008 از https://www.undp.org.Lb.
  8. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الطبعة السابعة. الجزء الثانی. بيروت: دار النهار للنشر، ص 181.
  9. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الطبعة السابعة. الجزء الثانی. بيروت: دار النهار للنشر، ص 176.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ هاشم، مود اسطفان (1993). نشر الکتاب في لبنان و توزيعه في العالم العربي. (ترجمة: د. خلیل احمد خلیل). (الطبعة الأولى). بیروت: دارالساقی، ص ۴۵.
  11. هاشم، مود اسطفان (1993). نشر الکتاب في لبنان و توزيعه في العالم العربي. (ترجمة: د. خلیل احمد خلیل). (الطبعة الأولى). بیروت: دارالساقی، ص ۴۶.
  12. حمود، عدنان (2003). النشر في لبنان، واقع ومرتجى: الكتاب والنشر في لبنان الواقع والسياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص 117.
  13. حمود، عدنان (2003). النشر في لبنان، واقع ومرتجى: الكتاب والنشر في لبنان الواقع والسياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص 47.
  14. حمود، عدنان (2003). النشر في لبنان، واقع ومرتجى: الكتاب والنشر في لبنان الواقع والسياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص 114.
  15. البعلبكي، روحي (2003). الكتاب اللبناني: ماله وما عليه الكتاب والنشر في لبنان، الواقع والسياسات. (الطبعة الأولى). بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص 43.
  16. أبي صعب فارس (2002). صناعة الكتاب في لبنان: الصناعات الثقافية في لبنان. بيروت: المركز اللبناني للدراسات، ص 66.
  17. رزینی، استفان (1383). چاپ و نشر شیعه در لبنان، ترجمه محمد نوری، چاپ اول. تهران: هستی نما، ص. 50-51.
  18. بازیابی شده از HTTPS://WWW.PUBLISHERSUNIONLB.COM
  19. حمود، عدنان (2003) النشر في لبنان، واقع ومرتجى: الكتاب والنشر في لبنان الواقع والسياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص 132.
  20. حمود، عدنان (2003). النشر في لبنان، واقع ومرتجى: الكتاب والنشر في لبنان الواقع والسياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص 178.
  21. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 273-295.