نظام آموزش، تحقیقات و فناوری لبنان

از دانشنامه ملل

نظام آموزش، تحقیقات و فناوری در کشور لبنان شامل پیشینه آموزش لبنان؛ ساختار و سیاست های آموزشی لبنان؛ نظام آموزشی لبنان؛ آموزش های ابتدایی لبنان؛ آموزش متوسطه لبنان؛ آموزش عالی لبنان؛ مراکز پژوهشی لبنان و دانشگاه های مشهور لبنان است.

پیشینه آموزش لبنان

پیشینه آموزش در لبنان - برگرفته از سایت catholicsandcultures - قابل بازیابی از: https://www.catholicsandcultures.org/lebanon-maronite-catholics-retain-close-political-majority-complex-confessional-state

آموزش به مفهوم جدید در لبنان به لحاظ تاریخی در پیوند با نفوذ اروپاییان در این خطه از سرزمین شام قرار دارد. این محدوده جغرافیایی کوچک به عنوان دروازده ورود به شرق نزدیک، همواره مورد اهتمام کشورهای غربی به ویژه فرانسه بوده است. وجود اقلیت مسیحی مارونی از یکسو و عقد موافقتنامه‌های تجاری اروپاییان با عثمانی‌ها از سوی دیگر زمینه‌ساز نفوذ آنان در این سرزمین بود. فرانسه اولین کشوری بود که در سال 1535 به موجب قراردادی با سلطان سلیمان قانونی به امتیازات گسترده تجاری در امپراطوری عثمانی دست یافت.[۱] علاوه بر آن به موجب این قرارداد، آزادی انجام اعمال دینی خارجیان مقیم امپراطوری و نیز آزادی اقامت و تجارت و تردد در مناطق مختلف تحت حاکمیت عثمانی نیز تضمین شد.

فرانسه به‌ویژه در لبنان که محل سکونت طائفه مارونی و از دیرباز میان آنان روابطی برقرار شده بود، از موقعیتی ویژه برخوردار گردید و به عنوان قوی‌ترین دولت اروپایی حامی مسیحیان مارونی شناخته شد. دیگر دولت‌های اروپایی نیز پس از فرانسه با عقد قرارداد با دولت عثمانی برخی امتیازات را از آن خود کردند که حمایت از اقلیت‌های مذهبی از جمله آن‌ها بود.

از آن پس روابط دولت‌های اروپایی با مسیحیان شام و لبنان به طور عام و مسیحیان مارونی به طور خاص تقویت و گروه‌های تبشیری به تدریج در این سرزمین حضور یافتند. یکی از نقاط عطف در روابط مارونی‌ها با اروپا، تأسیس مدرسه مارونی رم توسط پاپ گریگوری سیزدهم در سال 1584 با هدف آموزش الهیات مسیحی و تربیت روحانیون مارونی بود. دانش‌آموختگان این مدرسه[i][۲] که به لبنان بازمی‌گشتند علاوه بر انجام وظایف مذهبی، با تأسیس مدارس در روستاهای محل سکونت خود به آموزش خواندن و نوشتن به نوجوانان و جوانان مارونی می‌پرداختند.[۳] هر چند این آموزش‌ها در مراحل اولیه محدود بود و کند پیش رفت، سبب شد تا فرزندان خانواده‌های مارونی پیش و بیش از دیگر طوائف با خواندن و نوشتن آشنا شوند. طی قرن هجدهم با افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان مدرسه مارونی رم، هم بر تعداد مدارس افزوده شد و هم به تدریج شیوه‌های آموزش با تأثیرپذیری از شیوه‌های جدید آموزشی در اروپا، تغییر یافت که با شیوه‌های سنتی گذشته به کلی متفاوت بود و فراگیری زبان‌های اروپایی نیز در برنامه‌های آموزشی گنجانده شد.

مدرسه عینطوره لبنان - برگرفته از سایت csja - قابل بازیابی از: https://www.csja.edu.lb/

مدرسه عینطوره که در سال 1728 توسط پطرس مبارک از پدران یسوعی و یکی از فارغ‌التحصیلان مدرسه مارونی رم در منطقه کسروان در حبل لبنان تأسیس شد،[۴] از جمله این مدارس بود که در آغاز به تدریس الهیات به فرزندان طائفه مارونی می‌پرداخت و به تدریج آموزش دروس جدید و غیردینی، مشابه آموزش‌های غربی بر آن غلبه کرد. مدرسه عالی عین ورقۀ نیز که در سال 1787 توسط پاتریاک مارونی یوسف اسطفان تأسیس شد، از مهم‌ترین و فعال‌ترین مدارس این قرن بود. این مدرسه عالی نقشی تأثیرگذار در روند آموزش در جبل لبنان داشت و برخی فارغ‌التحصیلان آن در قرن نوزدهم در شمار پیشگامان نهضت فرهنگی و ادبی عرب بودند.[۵]

علی‌رغم تعدد مراکز آموزشی مسیحیان در لبنان، تا پیش از قرن نوزدهم، آموزش چندان فراگیر نبود و محصلان مدارس و مراکز آموزشی مورد اشاره، عموماً از خانواده‌های مارونی و روم کاتولیک بودند که پس از فراغت از تحصیل، به عنوان کاتب، کارگزار و یا معلم در دیوان امیر حاکم، دیگر امیران محلی و اشراف طائفه خود خدمت می‌کردند؛[۶] در حالی که در دیگر مناطق حتی در میان خانواده‌های اشراف و اعیان مسیحی غیرمارونی و کاتولیک و خانواده‌های درزی، آموزش چندان معمول نبود و بی‌سوادی غلبه داشت. در میان مسلمانان نیز، آموزش منحصر به مکتب‌خانه‌های قرآنی در شهرهای بزرگ بود و شهرهای کوچک و مناطق روستایی از چنین مراکزی محروم بودند و صرفاً برخی از خانواده‌های متمول و اشرافی امکان آن را داشتند تا فرزندان خود را تحت آموزش معلمان خصوصی قرار دهند.

آغاز قرن نوزدهم اما مرحله نوینی در روند آموزش‌های نوین در لبنان بود. فعالیت‌های آموزشی گروه‌های تبشیری که از گذشته با فراز و فرودهایی ادامه داشت، با ورود گروه‌های جدید و از مذاهب مختلف، از گسترش و تنوع بیشتری برخوردار شد. گروه‌های تبشیری متعدد و به طور خاص، یسوعیان و پروتستان‌ها به سرعت مراکز مذهبی و آموزشی خود را در مناطق مسیحی‌نشین برپا و با برنامه‌ها و مواد جدید آموزشی به جذب تعداد بیشتری از نوجوانان و جوانان اهتمام ورزیدند. از آنجا که این گروه‌ها  معمولاً از حمایت یکی از قدرت‌های خارجی برخوردار بودند، فعالیت‌های تبلیغی و آموزشی آنان تحت تأثیر رقابت قدرت‌های مزبور در صحنه سیاسی سوریه و لبنان قرار می‌گرفت. مراکز آموزشی وابسته به طوائف نیز که عموماً از کمک‌های خارجی برخوردار بودند،[۷] در این مرحله رو به فزونی گزاردند. برپایی نظام حکومتی متصرفیه در سال 1860 با دخالت و حمایت قدرت‌های غربی به معنی قدرت یافتن مسیحیان و به ویژه مارونی‌ها در این سرزمین بود؛ لذا علاوه بر حضور گسترده سیاسی و اجتماعی، فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی آنان نیز رو به فزونی گزارد.

نقطه عطف فعالیت‌های علمی و آموزشی گروه‌های تبشیری غربی در این مرحله اما تأسیس دانشکده انجیلی سوریه[ii] توسط پروتستان‌ها بود. پس از چند دهه فعالیت‌های گسترده تبلیغی و آموزشی که با موانع و مشکلات بسیاری از سوی گروه‌های رقیب به ویژه کاتولیک‌ها و مارونی‌ها روبرو بود و البته به تأسیس ده‌ها مدرسه و مرکز آموزشی در مناطق مختلف لبنان انجامید، راه‌اندازی این دانشکده، در سال 1866، موفقیت بزرگی برای مبشران پروتستان بودو به زودی به یکی از مراکز آموزش عالی در امپراطوری عثمانی تبدیل شد.[۸] یسوعیان نیز علی‌رغم تأسیس تعداد بسیاری مدرسه و مرکز آموزشی طی چند دهه گذشته، در رقابت با تأسیس دانشکده انجیلی سوریه، مدرسه عالی خود را در سال 1875 از غزیر به بیروت منتقل کردند و با تبدیل آن به دانشکده[iii]،[۹] فعالیت‌های آموزشی خود را ارتقا بخشیدند. دهه‌های پایانی قرن نوزدهم اوج فعالیت‌های آموزشی مسیحیان بودکه توسط گروه‌های تبشیری و یا توسط فعالان فرهنگی طوائف از طریق مجموعه‌ای از مدارس خصوصی و خارج از نظارت حکومت عثمانی صورت می‌گرفت. مدارس مزبور از تنوع، تعدد و امکانات مناسب برخوردار بود و آموزش در آن‌ها با استفاده از روش‌های نوین انجام می‌گرفت. این مدارس عموماً از کمک‌های خارجی بهره‌مند بودند و فارغ‌التحصیلان آن‌ها گواهی‌نامه‌های خود را از کشورهای خارجی دریافت می‌کردند.[۱۰] بسیاری از این مدارس تحت نفوذ فرانسوی‌ها بود و مبشران یسوعی بیشترین تأثیرگذاری را بر آن‌ها داشتند.[۱۱]

موسسه المقاصد الاسلامیۀ در لبنان - برگرفته از سایت soundvision - قابل بازیابی از: https://www.soundvision.com/article/challenges-of-weekend-schools-and-some-solutions

در برابر چنین فعالیت‌های گسترده با امکانات و تعدد مراکز آموزشی وابسته به مسیحیان و مبلغان غربی، مسلمانان اما همچنان از کمبود شدید مراکز آموزشی جدید رنج می‌بردند. بجز مجموعه‌ای از مدارس رسمی عثمانی که با امکاناتی محدود و تعداد اندک در برخی مناطق فعالیت می‌کرد، آموزش عموماً از طریق مکتب‌خانه‌های سنتی انجام می‌شد و علی‌رغم تلاش‌های صورت گرفته برای تأسیس مدارس جدید،تا پایان قرن نوزدهم، مهم‌ترین اقدام مسلمانان سنی، در این زمینه ایجاد مؤسسه المقاصد الاسلامیۀ بود که با هدف گسترش آموزش‌های نوین در میان این طائفه با ایجاد تعدادی مدرسه در بیروت، طرابلس و صیدا، تأسیس شد. شیعیان نیز به دلیل سرکوب‌ها و محرومیت‌های گذشته، علی‌رغم تلاش‌های رهبران و زعمای این طائفه در خصوص پدید آوردن تحولی در این زمینه و برخی اقدامات مفید، همچنان از روند تحولات آموزشی کم بهره بوده و آموزش، عموماً مبتنی بر همان شیوه‌های سنتی و ابتدایی شامل آموزش زبان عربی، حساب و تاریخ دین و مذهب بود که آن هم برخی از نوجوانان را شامل می‌شد.

بدین‌سان، فعالیت‌ها، مدارس و مراکز متعدد آموزشی تا پایان قرن نوزدهم، در انحصار مسیحیان بود. بجز ده‌ها مدرسه و مرکز آموزشی که توسط مبلغان غربی شامل گروه‌های فرانسوی، ایتالیایی، آمریکایی، انگلیسی و روسی در لبنان ایجاد شده بود، از 650 مدرسه خصوصی طوائف مسیحی که تا سال 1900 تأسیس شده بود، تنها 12 مدرسه متعلق به مسلمانان و یک مدرسه وابسته به درزی‌ها و مابقی از آن مسیحیان بود.[۱۰]

از رهگذر این روند آموزشی که عموماً مبتنی بر زبان و فرهنگ غربی بود، نسلی از نخبگان سیاسی فرهنگی در میان مسیحیان ظهور کرد که طی دهه‌های بعد نه تنها عامل گسترش نفوذ فرهنگ غربی بودند، همچنین در خدمت اهداف سیاسی اقتصادی قدرت‌های غربی قرار گرفتند، از جمله در دوره قیمومیت فرانسه و حتی پس از استقلال این کشور، پست‌های مهم دولتی در اختیار آنان قرار گرفت. آنان در این دوره صحنه‌گردان سیاست بودند و بیشترین سهم را در فعالیت‌های اقتصادی و تجارت با اروپا از آن خود داشتند.

با فروپاشی امپراطوری عثمانی، هر چند شرایط آموزشی مسلمانان، تا حدود بسیاری رو به بهبود گزارد و تعداد مدارس و دانش‌آموزان فزونی یافت، همچنان سطح کمی و کیفی آموزش در میان مسیحیان بالاتر بود. در دوره قیمومیت، در حالی که اکثر دانش‌آموزان مسیحی در مدارس خصوصی تحصیل می‌کردند، بین 80 تا 90% دانش‌‌آموزان مسلمان در مدارس رسمی آموزش می‌دیدند. در همین دوره 88%  دانش‌آموزان مدارس خصوصی خارجی نیز، مسیحی بودند. در این دوره همچنین نسبت بی‌سوادی در میان مسلمانان نسبت به مسیحیان بالاتر بود.[۱۲]

تفاوت فاحش میان سطح و امکانات آموزشی در میان طوائف مسیحی و مسلمان، شکل‌گیری تفاوت‌های اجتماعی فرهنگی را در پی داشت و از عوامل اصلی عدم شکل‌گیری هویت واحد ملی در لبنان و البته زمینه‌ساز بی‌اعتمادی متقابل و بروز بحران‌های متعدد از جمله بحران خونین سال 1958 و جنگ 15 ساله داخلی شد.

در سال‌های پس از استقلال لبنان، روند آموزشی در میان مسلمانان از تحول چشمگیری برخودار شد و با افزایش تعداد مراکز آموزشی رسمی سطح سواد نیز به میزان قابل توجهی افزایش یافت. بر اساس آمار موجود، تعداد مدارس دولتی از 348 باب در سال 1944 (یک‌سال پس از استقلال) به 1310 باب در سال 1970 افزایش یافت. در عین حال میزان تحصیل دانش‌آموزان مسلمان در مدارس دولتی از مسیحیان بسیار بیشتر بود که طی دهه‌های بعد نیز ادامه یافت. در سال 1992 تنها 30% از مجموع دانش‌آموزان لبنانی در مدارس دولتی تحصیل می‌کردند که 70% آنان را مسلمانان و 30% را مسیحیان تشکیل می‌دادند. بر اساس آمار مزبور از 420128 دانش‌آموز مدارس خصوصی که عمدتاً فرزندان خانواده‌های ثروتمند بودند، 80% مسیحی و 14% مسلمان بودند. طی دو دهه اخیر تأسیس مدارس خصوصی وابسته به طوائف مسلمان به ویژه در میان شیعان از رشد چشمگیری برخوردار بوده است. در این سال‌ها، چند مؤسسه آموزشی که هر کدام مجموعه‌ای از مدارس را در مقاطع و مناطق مختلف شامل می‌شوند با بهره‌گیری از امکانات و روش‌های مدرن، دانش‌آموزان مسلمان را آموزش می‌دهند. مجموعه مدارس المقاصد الاسلامیۀ و المشاریع الاسلامیۀ از جمله مجموعه‌های آموزشی اهل سنت و جمعیۀ التعلیم الدینی و مؤسسۀ امل التربوی و مدارس المهدی از مهم‌ترین مجموعه‌های آموزشی شیعیان هستند.

نظام آموزشی لبنان

ساختار و سیاست های آموزشی لبنان

بر اساس ماده 10 قانون اساسی لبنان، آموزش در این کشور مادام که مخل نظم عمومی نبوده و به حریم ادیان و مذاهب خدشه‌ وارد نسازد، آزاد است. طوائف مذهبی نیز مجا‌زند تا مدارس ویژه خود را منطبق با قوانین و نظام‌های مصوب، تأسیس کنند. نظام آموزشی جدید این کشور در سال 1997 به تصویب رسیده است و تاکنون بر اساس آن عمل می‌شود.[۱۳]

آموزش های ابتدایی لبنان

آموزش متوسطه لبنان
آموزش ابتدایی در لبنان - برگرفته از سایت arabnews - قابل بازیابی از: https://www.arabnews.com/node/2176376/middle-east

بر اساس نظام آموزشی مصوب، آموزش پیش دانشگاهی شامل دو مرحله پایه و دبیرستان است. مرحله پایه 9 سال به درازا می‌کشد و برای همه لبنانی‌ها الزامی است. 6 سال اول این پایه مقطع دبستان و 3 سال بعد، مقطع متوسطه است و فارغ‌التصحیلان این مقطع گواهی رسمی دوره متوسطه را دریافت می‌کنند. مقطع دبیرستان نیز شامل 3 سال تحصیلی است که سال اول عمومی و در سال دوم، دانش‌آموزان بایستی یکی از دو شاخه علمی یا ادبی را انتخاب کنند. در سال سوم نیز یکی از شاخه‌های چهارگانه ادبیات و علوم انسانی، علوم، علوم زیست‌شناسی، علوم اجتماعی و اقتصادی، گزینه انتخابی دانش‌آموزان خواهد بود.[۱۴] دانش‌آموزانی که مایلند پس از فراغت از تحصیل جذب بازار کار شوند می‌توانند پس از سال پنجم ابتدایی در مراکز آموزشی فنی و حرفه‌ای ثبت‌نام کنند.[۱۵]

بر اساس گزارش اداره مرکزی آمار لبنان، در سال تحصیلی 2009-2010 تعداد کل مدارس این کشور 2882 باب بوده است که از این تعداد 47% را مدارس دولتی و 50% را مدارس خصوصی تشکیل می‌داده‌اند و 3% باقیمانده نیز مدارس وابسته به اونروا[۱۶] بوده است.[۱۷] تعداد مراکز فنی و حرفه‌ای نیز در سال تحصیلی 2005 – 2006، ۸۳ مرکز دولتی با 35000 دانش‌آموز و 362 مرکز خصوصی با 41500 دانش‌آموز در این کشور فعال بوده است.[۱۵] همچنین در همین سال تعداد کل دانش‌آموزان ۹۴۲،۳۹۱ نفر بوده است که حدود 66% از آن‌ها در مدارس خصوصی ثبت نام کرده‌اند. بر اساس گزارش مزبور، 53% مدارس از زبان فرانسه و 25% آن‌ها از زبان انگلیسی و 22% نیز از هر دو زبان، به عنوان زبان آموزش استفاده شده است.[۱۷]

مدارس دولتی توسط وزارت تربیت و آموزش عالی اداره می‌شوند و در حالی که بیشتر مدارس خصوصی از امکانات و تجهیزات و نیز کیفیت آموزشی بالایی برخوردارند، مدارس دولتی از بودجه و امکانات نسبتاً محدود  و به همان نسبت از کیفیت آموزشی پایین‌تری برخوردارند. مدارس خصوصی لبنان که معمولاً توسط افراد، مؤسسات داخلی و خارجی و برخی احزاب و جریان‌های سیاسی تأسیس شده‌اند، مجازند علاوه بر برنامه‌های مصوب، برخی دروس را نیز در برنامه‌های آموزشی بگنجانند. مدارس وابسته به طوائف مذهبی نیز با استفاده از چنین مجوزی، آموزش‌های مذهبی را به دانش‌آموزان ارائه می‌کنند.

آموزش عالی لبنان

در لبنان نظام واحد آموزش عالی وجود ندارد و تنها بر اساس مصوبه دولتی در سال 1996، ضوابط و شرایطی برای تأسیس مراکز آموزش عالی تعیین گردیده است.[۱۵] تنوع فرهنگی و وابستگی‌های طائفه‌ای مانع شکل‌گیری نظام ملی آموزش در این کشور شده است. سه رویکرد کاملاً متفاوت فرانسوی زبان، انگلیسی زبان و عربی در حوزه آموزش عالی[۱۸] نتیجه این تنوع فرهنگی است که در کنار تعدد روش‌ها و نظام‌های آموزشی خاص، امکان نظارت بر عملکرد آن‌ها را سخت کرده است.

یکی از ضعف‌های عمده در بخش آموزش عالی این کشور، به ویژه در دانشگاه دولتی ، معدود بودن مراکز پژوهشی و در نتیجه سطح پایین پژوهش در این حوزه است که این ضعف تأثیر منفی بر سطح آکادمیک استادان و نیز بر کیفیت آموزش دارد.[۱۹]

علی‌رغم مساحت اندک لبنان، بیش از40 دانشگاه و مرکز آموزش عالی در این کشور فعالند که سابقه برخی از آن‌ها به پیش از استقلال این کشور می‌رسد و کارنامه فعالیت دو دانشگاه آمریکایی بیروت و قدیس یوسف در حدود 140 سال است. تنها دانشگاه دولتی این کشور، دانشگاه لبنانی است و سایر دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی همگی خصوصی‌اند که شامل 20 دانشگاه، 13 مرکز آموزش عالی، 4 مرکز آموزش تکنولوژی و 4 مؤسسه عالی پژوهش‌های دینی‌است.

تعداد کل دانشجویان این کشور در سال تحصیلی 2009- 2010 ،180850 نفر بوده است که تعداد 72813 نفر از آن‌ها در دانشگاه دولتی و مابقی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی خصوصی تحصیل می‌کرده‌اند. در همین سال، سه رشته تحصیلی که بیشترین تعداد دانشجو در آن‌ها ثبت کرده‌اند در دانشگاه دولتی، ادبیات عرب و شرقی، حقوق و علوم اجتماعی و در مجموع دانشگاه‌های خصوصی، رشته‌های بازرگانی، پژوهش‌های اسلامی و حقوق بوده است.[۱۷]

دانشگاه های مشهور لبنان

الجامعة اللبنانیة (دانشگاه لبنانی)
دانشگاه الجامعة اللبنانيه - برگرفته از سایت transparency.news - قابل بازیابی از: https://www.transparency.news/news/325672

تنها دانشگاه دولتی لبنان است که پس از استقلال این کشور تأسیس شد. فعالیت این دانشگاه با تأسیس مرکز تربیت معلم و مدرسه عالی آمار در سال 1951 آغاز و با طی روند تکاملی، در سال 1959 به عنوان مؤسسه رسمی آموزش عالی کشور شناخته شد. دانشگاه لبنانی با 20 دانشکده و مؤسسه آموزش عالی وابسته بیشترین سهم را در آموزش‌های دانشگاهی دارد. این دانشگاه به نسبت دانشگاه‌های خصوصی، بیشترین دانشجو، اعضای هیئت علمی و فارغ‌التحصیل را داراست. 49% از کل دانشجویان لبنانی در این دانشگاه و در 105 رشته تخصصی (نظری و فنی) تحصیل می‌کنند، در حالی که این رقم در مجموع دانشگاه‌های خصوصی به 160 رشته تخصصی می‌رسد.[۲۰] دانشگاه دولتی لبنان در همه مقاطع آموزش عالی دانشجو می‌پذیرد و زبان آموزش آن عربی، فرانسوی و انگلیسی است و در برخی از دانشکده‌ها تنها زبان‌های فرانسوی و انگلیسی تدریس می‌شود. از جمله دانشکده‌های این دانشگاه، علوم تربیتی، حقوق و علوم سیاسی، کشاورزی، ادبیات و علوم انسانی، مهندسی، پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، علوم و موسسه عالی علوم اجتماعی است. در سال‌های اولیه جنگ و عدم سهولت حضور دانشجویان در بیروت به دلیل شرایط ناامنی، بیشتر دانشکده‌های این دانشگاه شاخه‌هایی را در مراکز استان‌ها دایر کردند که این شاخه‌ها همچنان فعالیت دارند. هزینه‌های ثبت نام و تحصیل در دانشگاه دولتی به نسبت دیگر دانشگاه‌های خصوصی به مراتب کمتر و البته سطح تحصیل و امکانات آن نیز کمتر است. هزینه مقطع لیسانس در رشته‌های علوم تطبیقی حدود 170 دلار و در رشته‌های نظری حدود 130 دلار است. این مبلغ در مقطع فوق لیسانس و دکترا در همه رشته‌ها به حدود 500 دلار می رسد. این ارقام برای دانشجویان غیرلبنانی به بیش از دو برابر افزایش پیدا می‌کند.[۲۱] تحصیل در 4 دانشکده این دانشگاه شامل ادبیات و علوم انسانی، حقوق و علوم سیاسی اداری، علوم و علوم اجتماعی بدون شرکت در امتحان ورودی امکان‌پذیر است و پذیرش در دیگر دانشکده‌ها منوط به کسب نمره قابل قبول[۲۰] از امتحان ورودی است.

الجامعة الاميركية فی بيروت (دانشگاه آمريكايی بيروت)

این دانشگاه در سال 1866 با عنوان دانشکده انجیلی سوریه توسط دانیال بلیس از اعضای فعال مبشران پروتستان آمریکایی تأسیس شد. فعالیت‌های این دانشکده با مجوزی که وی از ایالت نیویورک دریافت کرده بود با تدریس زبان‌های عربی و انگلیسی، فرانسوی، ترکی، لاتینی  آغاز و سپس با ریاضیات، تاریخ قدیم عرب، تاریخ ادیان و تورات ادامه یافت. در سال‌های بعد، رشته‌های دیگری چون پزشکی و داروسازی، فلسفه، تاریخ و اخلاق به رشته‌های تحصیلی آن افزوده  شد و دانشجویان بسیاری را نه تنها از لبنان و سوریه که از دیگر کشورهای عرب جذب کرد. تعداد قابل توجهی ازچهره‌های فرهنگی، نخبگان سیاسی و مسئولان و مدیران ارشد لبنانی، سوریه و دیگر کشورهای عرب درقرن بیستم از فارغ‌التحصیلان این دانشگاه بودند که از جمله شخصیت‌های لبنانی می‌توان به امیل بستانی، فارس الخوری، سلیم الحص، عادل عسیران، ولید جنبلاط، غسان توینی، صائب سلام و نجیب میقاتی اشاره کرد.

نظام آموزشی این دانشگاه بر اساس نظام آموزشی عالی آمریکا و سال تحصیلی به سه ترم تقسیم می‌شود. نظام واحدی مبنای آموزش و زبان اصلی تدریس، انگلیسی است. دانشگاه آمریکایی بیروت در همه مقاطع آموزش عالی دانشجو می‌پذیرد و دارای 5 دانشکده کشاورزی و علوم تغذیه، ادبیات و علوم انسانی، مهندسی و عمران، علوم بهداشتی و پزشکی است. پذیرش در این دانشگاه منوط به داشتن معدل بالا و کسب نمره قابل قبول در امتحان زبان انگلیسی است. هزینه‌های تحصیل در این دانشگاه نسبتاً بالا و بسیار بیشتر از دانشگاه دولتی و بیشتر از برخی دانشگاه‌های خصوصی است. به عنوان نمونه، هزینه ثبت نام در سال اول دانشکده مهندسی و عمران در حدود 10000 دلار و در رشته‌های مختلف دانشکده پزشکی، 18000 دلار است. این دانشگاه از امکانات و سطح علمی بسیار مطلوب برخوردار و چندین کتابخانه تخصصی آن در اختیار دانشجویان قرار دارد. همچنین مراکز پژوهشی متعدد وابسته همچون مرکز پژوهش‌های عربی و خاورمیانه‌ای و مرکز پژوهش‌های آمریکایی  و مرکز پژوهش‌های بهداشت و مسکن همه ساله ده‌ها سمینار، میزگرد علمی و کارگاه پژوهشی برگزار می‌‌کند.[۲۲]

جامعة القديس يوسف (دانشگاه قديس يوسف)
دانشگاه‌های لبنان - برگرفته از سایت eduopinions - قابل بازیابی از: https://www.eduopinions.com/universities/universities-in-lebanon/universite-saint-joseph-de-beyrouth-usj/

دانشگاه قدیس یوسف یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های لبنان است که در سال 1875 توسط مبشران یسوعی با دو رشته فلسفه و الهیات در بیروت آغاز به کار کرد و به زودی با تأسیس رشته‌های پزشکی، داروسازی و پرستاری توسعه یافت و به عنوان یکی از مراکز آموزش عالی مهم نه تنها در لبنان که در سطح کشورهای منطقه مطرح شد. این دانشگاه با کادر علمی شامل 1800 استاد، دارای مجموعه متمرکز دانشگاهی شامل علوم پزشکی و پرستاری، علوم اجتماعی، علوم انسانی، علوم و تکنولوژی است که حدود 30 دانشکده و موسسه و مرکز آموزش عالی را در خود جای داده‌اند و در مقاطع مختلف و رشته‌های متنوع دانشجو می‌پذیرند. از جمله دانشکده‌ها و مراکز آموزش این دانشگاه می‌توان از دانشکده پزشکی، داندانپزشکی، داروسازی، علوم، ادبیات و علوم انسانی، پرستاری، مهندسی، حقوق و علوم سیاسی، علوم اقتصادی، علوم تربیتی، علوم اداری و مدیریت بازرگانی، مدرسه عالی علوم دینی، مؤسسه عالی زبان‌ها و ترجمه، مؤسسه عالی ادبیات شرقی و مؤسسه عالی پژوهش‌های اسلامی مسیحی نام برد که پذیرش در آن‌ها مستلزم شرکت در آزمون زبان و امتحان ورودی و کسب نمره قابل قبول است. نظام آموزشی در این دانشگاه ،فرانسوی و زبان اصلی آموزش نیز زبان فرانسه است و حدود 10000 دانشجو در آن تحصیل می‌کنند. هزینه تحصیل در این دانشگاه، گران است. به عنوان مثال، هزینه یک واحد درسی در مقطع لیسانس در رشته‌های علوم انسانی 64 دلار، یک واحد درسی در مقطع دکترا در رشته‌های پزشکی و داروسازی 224 دلار و یک واحد درسی در مقطع لیسانس در رشته‌های مهندسی 186 دلار است. این دانشگاه دارای چند مرکز تحقیقاتی و پژوهشی از جمله: مرکز اسناد و پژوهش‌های میراث عربی مسیحی و مرکز تحقیقات زبان‌های زنده است.[۲۳]

جامعة بيروت العربية (دانشگاه عربی بيروت)

این دانشگاه که در سال‌های اولیه تأسیس با عنوان دانشگاه جمال عبدالناصر شناخته می‌شد، با اهتمام انجمن لبنانی نیکوکاری و حمایت دانشگاه اسکندریه در سال 1960 بنیان گزارده شد و به لحاظ اداری همچنان با دانشگاه مزبور مرتبط است و رییس آن توسط همان دانشگاه تعیین می شود. دارای 10 دانشکده از جمله ادبیات، حقوق، علوم، مهندسی و پزشکی است و در مقاطع لیسانس تا دکترا دانشجو می‌پذیرد. زبان آموزش در رشته‌های کاربردی انگلیسی، و در دانشکده‌های ادبیات و حقوق، زبان عربی است. این دانشگاه دارای دو مرکز پژوهش تحت عنوان مرکز مشاوره و پژوهش و نیز مرکز پژوهش‌های محیط زیست و توسعه است.[۲۴]

الجامعة الاسلامية فی لبنان (دانشگاه اسلامی لبنان)

اندیشه تأسیس این دانشگاه به رهبر شیعیان لبنان امام موسی صدر بازمی‌گردد. فعالیت‌های این دانشگاه اما از سال 1995 زیر نظر شورای عالی شیعیان آغاز شد. هر چند این دانشگاه وابسته به شیعیان است، از دیگر طوائف مذهبی و ملیت‌های غیرلبنانی نیز دانشجو می‌پذیرد. تعداد دانشجویان آن در سال اول تأسیس 150 نفر بود که این تعداد در سال تحصیلی 2005 - 2006 به 3000 نفر رسیده است. این دانشگاه دارای دانشکده‌های مهندسی، پژوهش‌های اسلامی، پرستاری، حقوق، علوم سیاسی و اداری، اقتصاد و مدیریت بازرگانی، علوم و فنون، گردشگری و ادبیات و علوم انسانی و کادر علمی آن حدود 370 نفر است. دانشگاه اسلامی در اتحادیه دانشگاه‌های عربی، آژانس دانشگاهی فرانکفون، اتحادیه بین‌المللی دانشگاه‌ها، اتحادیه دانشگاه‌های جهان اسلام، انجمن دانشگاه‌های اسلامی و اتحادیه بین‌المللی رؤسای دانشگاه‌ها عضویت دارد. دانشگاه اسلامی لبنان در بیشتر رشته‌ها در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس و در دانشکده‌های پژوهش‌های اسلامی، حقوق، علوم سیاسی و اداری و ادبیات و علوم انسانی تا مقطع دکترا دانشجو می‌پذیرد. هزینه تحصیل در این دانشگاه نسبت به بسیاری از دانشگاه‌های خصوصی پایین‌تر است. این دانشگاه دارای مرکز پژوهشی با عنوان مرکز مطالعات و نشر است  و نشریه علمی با عنوان صوت الجامعه را منتشر می‌کند.[۲۵]

جامعة البلمند (دانشگاه بلمند)

این دانشگاه غیرانتفاعی که وابسته به طائفه روم ارتدوکس است در سال 1988 در محل دیر بلمند در شمال لبنان به عنوان مدرسه عالی الهیات آغاز به کار کرد و امروز با 7 دانشکده و چند مؤسسه آموزش عالی و مرکز پژوهش به فعالیت خود ادامه می‌دهد. دانشکده‌های ادبیات و علوم اجتماعی، مهندسی، علوم پزشکی و الهیات از جمله دانشکده‌های آن و مرکز پژوهش‌های اسلامی مسیحی، مؤسسه مطالعات تاریخ، باستان‌شناسی و میراث شرق نزدیک و مرکز تحقیقات مهندسی و محیط زیست ازموسسات علمی فعال آن و زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه، زبان‌های آموزشی این دانشگاه اند.[۲۶]

جامعة روح القدس (دانشگاه روح القدس)
دانشگاه روح القدس لبنان - برگرفته از سایت theknowledgereview - قابل بازیابی از : https://theknowledgereview.com/the-holy-spirit-university-of-kaslik-usek-an-embodiment-of-knowledge-and-spirituality/

این دانشگاه در سال 1950 توسط جمعیت راهبان مارونی لبنان در منطقه الکسلیک در جبل لبنان پایه‌گذاری شد و در سال 1962 مجوز رسمی فعالیت دریافت کرد. این دانشگاه امروز با 11 دانشکده، 4 مؤسسه آموزش عالی و 925 نفر کارد علمی، حدود 7500 دانشجو را آموزش می‌دهد. زبان آموزش در آن فرانسه و در مقاطع سه گانه دانشجو می‌پذیرد. از جمله دانشکده‌های آن، هنرهای زیبا، حقوق، الهیات،فلسفه و علوم انسانی، موسیقی و علوم است. دانشگاه روح القدس همچنین دارای چند مرکز پژوهشی از جمله مرکز پژوهش‌های لبنانی و مرکز تحقیقات فرهنگی آمریکای لاتین است.[۲۷]

برخی دیگر از دانشگاه‌ها و مؤسسات عالی آموزشی لبنان، عبارتند از: اللبنانیة الامیرکیة (1999) تحت حمایت دانشگاه ایالت نیویورک، حکمت(1875) وابسته طائفه مارونی، هایکازیان (1955) وابسته به ارامنه، سیدة اللویزة (1987) وابسته به جمعیت راهبان مریم مقدس – مارونی، الجنان(1988) وابسته به اهل سنت طرابلس، الانطونیة (1966) وابسته به جمعیت راهبان انطونی – مارونی، الجامعة العالمیة، وابسته به انجمن طرح‌های خیریه (اهل سنت)، المقاصد فی بیروت (2000) وابسته به جمعیت خیریه المقاصد الاسلامیه (اهل سنت)، بیروت الاسلامیة (1996) وابسته به دارالفتوای اهل سنت، الحریری (1999) وابسته به رفیق الحریری نخست وزیر مقتول لبنان.

کتابخانه‌های دانشگاهی

تفاوت‌های بسیاری میان کتابخانه‌های دانشگاه دولتی و دانشگاه‌های خصوصی وجود دارد.[۲۸] در میان دانشگاه‌های غیردولتی، کتابخانه‌های دانشگاه آمریکایی بیروت با بیشترین و مدرن‌ترین امکانات، خدمات خود را نه تنها در اختیار دانشجویان این دانشگاه که امکان بهره‌برداری از آن‌ها را برای دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها و پژوهشگران فراهم آورده است. این کتابخانه‌ها حدود نیم میلیون کتاب دارند که حدود یک سوم مجموع کتاب‌های کتابخانه‌های دولتی و خصوصی است.در حالی که کتابخانه‌های دانشگاه‌های خصوصی حدود نود درصد از کل مجموعه‌های نشریات دوره‌ای را در اختیار دارند، دانشگاه آمریکایی بیروت به تنهایی، حدود 60% از این نشریات را در اختیار دارد.[۲۹]

مجموعه کتاب‌های کتابخانه‌های دانشگاه دولتی لبنان حدود 30% از مجموع کتاب‌های کتابخانه‌های دانشگاهی است که طی دهه‌های گذشته به دلیل محدودیت بودجه و امکانات کم، خدمات‌رسانی در این کتابخانه‌ها چندان مطلوب نبود. از سال 1996، مرکز syfed وابسته به آژانس دانشگاهی کشورهای فرانسه زبان، با ایجاد واحدهایی در دانشکده‌های این دانشگاه، فعالیت‌هایی را در جهت تقویت بخش منابع علمی کتابخانه‌ها به عمل آورده است که تا حدودی در جبران کمبودها مؤثر بوده است. همچنین با ایجاد پردیس دانشگاه دولتی در سال‌های اخیر، امکانات خدمات‌رسانی در کتابخانه مرکزی این دانشگاه به طور نسبی ارتقاء یافته است. تا سال 2003، تعداد 25 کتابخانه در دانشگاه‌های خصوصی فعال بودند که به حدود سی هزار دانشجو خدمات می‌دادند و در دانشگاه دولتی هم، حدود هفتاد هزار دانشجو از 43 کتابخانه، خدمات دریافت می‌کردند.[۳۰]

مراکز پژوهشی لبنان[iv][۳۱]

طی نیمه دوم قرن گذشته با توجه به فضای باز فرهنگی لبنان، ده‌ها مرکز مطالعاتی و پژوهشی در زمینه‌های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در این کشور فعال بودند. تعداد قابل توجهی از این مراکز با هزینه و حمایت کشورهای عربی و برخی کشورهای غربی و برخی نیز توسط احزاب و جریان‌های سیاسی تاسیس و تعدادی نیز وابسته به طوائف مذهبی بودند. هر چند برخی از این مرکز پس از جنگ داخلی و تغییر شرایط در این کشور تعطیل شدند، بسیاری از آن‌ها همچنان به فعالیت‌های علمی و پژوهشی خود ادامه می‌دهند که ذیلاً برخی از آن‌ها معرفی می‌شوند:

مرکز دراسات الوحدة العربیة

این مرکز که یکی از فعالترین مرکز مطالعاتی جهان عرب طی دهه‌های گذشته است، در سال 1975 به همت جمعی از فرهیختگان و پژوهشگران عرب در بیروت تأسیس شد. آثار پژوهشی این مرکز که به بیش از 400 عنوان می‌رسد، عموماً با رویکرد وحدت عربی و شامل موضوعات گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای عربی است. مجله المستقبل العربی نیز توسط این مرکز منتشر می‌شود.[۳۲]

مؤسسة الدراسات الفلسطینیه

یکی از معدود مراکز مطالعاتی در جهان است که منحصراً به مسائل فلسطین می‌پردازد. هیئت امنای این مرکز مطالعاتی که در سال 1963 در بیروت تأسیس شد، شامل بیش از 40 تن از شخصیت‌های علمی و سیاسی عرب است. انتشار مجموعه قابل توجهی از کتب، اسناد و گزارش‌های گوناگون اعم از تاریخی و معاصر، در کارنامه فعالیت‌های این مرکز قرار دارد. پایگاه اینترنتی این مرکز نیز از سال 2003 ایجاد و مجموعه‌ای از آثار منتشر شده مرکز از این طریق در اختیار علاقمندان مطالعه و پژوهش در موضوع فلسطین قرار گرفته است. همچنین، این پایگاه اینترنتی دو نشریه الکترونیکی گزیده‌های نشریات عبری و اخبار روزانه مسئله فلسطین و تحولات آن را در دسترس همگان قرار داده است. مجله الدراسات الفلسطینیة نیز توسط این مؤسسه منتشر می‌شود. مؤسسه مطالعات فلسطین همچنین دارای دفاتری در واشنگتن، رام الله وپاریس است.[۳۳]

مركز الدراسات الاستراتیجيه للابحاث و التوثيق

مرکز مطالعات، پژوهش‌های استراتژیک و اسناد در سال 1990 در بیروت تأسیس شده است. محورهای عمده مورد اهتمام این مرکز مطالعاتی عبارت است از نزاع اعراب و اسرائیل، نظام‌های سیاسی جهان عرب، کشورهای اسلامی همجوار به ویژه ایران و ترکیه و نیز استراتژی‌ها و سیاست‌های بین‌المللی تأثیرگذار بر روند تحولات خاورمیانه. فصلنامه شؤون الاوسط که به بررسی و تحلیل موضوعات سیاسی و استراتژیک خاورمیانه‌ می‌پردازد، ارگان این مرکز است. همچنین تاکنون چند شماره از فصلنامه ایران و العرب توسط مرکز مزبور انتشار یافته است.[۳۴]

المعهد الآلمانی للابحاث الشرقيه

این مؤسسه آلمانی که به پژوهش‌های شرق شناسی اهتمام دارد در سال 1961 با حمایت سفارت آلمان در بیروت تأسیس شد. مطالعه تاریخ و میراث فرهنگی و دینی شرق، تاریخ معاصر خاورمیانه و جهان عرب و نیز مطالعات اسلامی مسیحی، محورهای فعالیت این مؤسسه است. از مهم‌ترین انتشارات مؤسسه مزبور، دو مجموعه پژوهش‌های بیروتی و بیبلوتیکا اسلامیکا است. پژوهش‌های بیروتی شامل 220 کتاب تحقیقی در موضوعات خاورمیانه‌ای است. بیبلوتیکا اسلامیکا نیز شامل حدود 120 مجلد کتاب در حوزه زبان و ادبیات و نیز فلسفه اسلامی است.[۳۵]

المركز اللبنانی للدراسات

محور عمده فعالیت‌های این مرکز، مطالعه سیاست‌های کلی در زمینه‌ مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. مرکز لبنانی مطالعات در سال 1989 در بیروت تأسیس شده است و تاکنون پروژه‌های مشترکی را با برخی از مراکز پژوهشی جهان اجرا کرده است که یکی از آن‌ها با مرکز جهانی پژوهش‌های توسعه در کانادا با موضوع چگونگی و سطح تأثیرگذاری تحولات اجتماعی در جوامع عرب بر فعالیت‌های حزبی است. این مرکز همچنین تاکنون ده‌ها کتاب پژوهشی منتشر کرده است که بررسی موضوع فقر در لبنان، نظام قضایی لبنانی، بخش صنعت: وضع موجود و سیاست‌های آینده، نیروی کار و سیاست بازار کار لبنان و صنایع فرهنگی در لبنان از جمله آن‌هاست. مجله ابعاد نیز انتشارات این مرکز است که به موضوعات علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست جهان عرب می‌پردازد.[۳۶]

تجمع الباحثات اللبنانيات

این انجمن علمی که مجموعه‌ای از زنان پژوهشگر لبنان را در برمی‌گیرد در سال 1993 و با هدف تقویت و توسعه فعالیت‌های پژوهشی در میان زنان تأسیس شده است. مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی در لبنان و جهان عرب، محورهای عمده فعالیت‌های پژوهشی در این انجمن است و تاکنون ده‌ها سمینار، میزگرد و نشست علمی در خصوص مسائل مورد اشاره برگزار کرده است. این انجمن همه ساله کتاب سال باحثات را که مجموعه‌ای از مقالات پژوهشی در زمینه یکی از موضوعات مورد اشاره است، منتشر می‌کند.[۳۷]

مركز الامام موسی الصدر للابحاث و الدراسات

مرکز امام موسی صدر لبنان - برگرفته از سایت arab - قابل بازیابی از: https://arab.org/so/directory/imam-al-sadr-foundation/

اهتمام اصلی این مرکز، گردآوری و آرشیو اسناد و میراث امام سیدموسی صدر و انجام مطالعه و پژوهش در این زمینه و انتشار آن‌هاست. برگزاری نشست‌های علمی در این خصوص و نیز گفتگوی ادیان از فعالیت‌های این مرکز به‌شمار می‌رود.[۳۸]

موسسة الفكر الاسلامی المعاصر للدراسات و البحوث

این مؤسسه که از مراکز نسبتاً جدید مطالعات لبنان است، با حمایت علامه سیدمحمد فضل الله تأسیس شده و محور اصلی فعالیت‌های آن مطالعه و پژوهش در اندیشه اسلامی معاصر و تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع اسلامی است.[۳۹]

المركز الاستشاری للدراسات و التوثيق

مرکز مشاوره مطالعات و آرشیو اسناد وابسته به جنبش حزب الله است که به موضوعات پژوهشی مورد نیاز این جنبش همچون مسئله مقاومت و روند تحولات مسئله فلسطین اهتمام دارد. مطالعه مستمر موضوعات توسعه و استراتژیک محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی از فعالیت‌های عمده این مرکز به‌شمار می‌روند. آرشیو اسناد و بانک اطلاعات در زمینه‌های مورد اهتمام نیز از بخش‌های فعال این مرکز است.[۴۰]

مركز الزيتونه للدراسات و الاستشارات

محور عمده مورد اهتمام مرکز مطالعات و مشاوره‌های پژوهشی الزیتونه که در سال 2004 تأسیس شد، مسئله فلسطین و روند تحولات آن است. مطالعه مسائل جهان عرب نیز در زمره فعالیت‌های این مرکز است که تحت حمایت جنبش فلسطینی حماس قرار دارد. شورای این مرکز را مجموعه‌ای از استادان و پژوهشگران لبنانی و عرب متخصص مسائل فلسطین تشکیل می‌دهند.[۴۱][۴۲]

نیز نگاه کنید به

نظام آموزش، تحقیقات و فناوری آرژانتین؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اتیوپی؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اردن؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اسپانیا؛نظام آموزش، تحقیقات و فناوری افغانستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اوکراین؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تایلند؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تونس؛ نظام آموزش و پرورش در چین معاصر؛ نظام آموزش و پرورش در چین باستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سنگال؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ژاپن؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کوبا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری زیمبابوه؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قطر؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مصر؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری روسیه؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مالی؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ساحل عاج؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سیرالئون؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کانادا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سودان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری گرجستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تاجیکستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری بنگلادش؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قزاقستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سریلانکا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری فرانسه

پاورقی

[i] بسیاری از نویسندگان تاریخ لبنان، دانش‌آموختگان این مدرسه را از عوامل مهم نفوذ فرهنگ غرب در لبنان می‌دانند.

[ii] این دانشکده همان است که بعدها به دانشگاه آمریکایی بیروت تغییر نام داد.

[iii] این دانشکده همان است که بعد  با عنوان دانشگاه قدیس یوسف (یسوعیه) شناخته شد.

[iv] در معرفی مراکز پژوهشی غیردانشگاهی، اضافه بروب سایت مراکز مزبور، از منبع زیر نیز استفاده شده است:

- اطلاعات میدانی نگارنده

کتابشناسی

  1. زین زین، نورالدین (1986). نشوء القومية العربية، بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۳۳.
  2. قرم، جورج. (2004). لبنان المعاصر: تاریخ و مجتمع. (نقله الى العربية بواسطة الدكتور حسان قبيسي). الطبعة الأولى. بيروت: المكتبة الشرقية، ص. 78.
  3. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص ۱۶۱.
  4. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۶۳.
  5. الصلیبی، کمال (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. ۲۰۲.
  6. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۶۵.
  7. شاهين، د. فؤاد (1986). الطائفة آية في لبنان. الطبعة الثانية. بیروت: دار الحداثة، ص. ۱۴۳.
  8. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۸۱.
  9. الصلیبی، کمال (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۸۲.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ شاهين، د. فؤاد (1986). الطائفة آية في لبنان. الطبعة الثانية. بیروت: دار الحداثة، ص. ۱۴۴.
  11. ضاهر، مسعود (1984). تاریخ لبنان الاجتماعي. الطبعة الثانية. بيروت: دار المطبوعات الشرقية، ص ۱۵۷.
  12. الخازن، فريد (2002). تفكك أوصال الدولة في لبنان. (ترجمة شكري رحيم). الطبعة الثانية. بیروت: دار النهار للنشر، ص. ۹۵.
  13. وزارة التربية والتعليم العالي، الجمهورية اللبنانية (۲۰۰۴). التطوير التربوي في لبنان في مطلع القرن الواحد و العشرين، ص. ۳۴.
  14. وزارة التربية والتعليم العالي، الجمهورية اللبنانية (۲۰۰۴). التطوير التربوي في لبنان في مطلع القرن الواحد والعشرين، ص. ۲۳.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ وزارة التربية و التعليم العالي (2007). الاستراتيجية الوطنية للتربية والتعليم في لبنان، مشروع الانماء التربوي، ص. ۱۲.
  16. برگرفته از https://www.unrwa.org/
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ادارة الاحصاء المركزی (2012). SIF-3 گزارش‌های اداره مرکزی آمار لبنان.
  18. وزارة التربية و التعليم العالي (2007). الاستراتيجية الوطنية للتربية والتعليم في لبنان، مشروع الانماء التربوي، ص. ۱۹.
  19. وزارة التربية و التعليم العالي (2007). الاستراتيجية الوطنية للتربية والتعليم في لبنان، مشروع الانماء التربوي، ص ۳۶.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ وزارة التربية و التعليم العالي (2007). الاستراتيجية الوطنية للتربية والتعليم في لبنان. مشروع الانماء التربوي، ص ۱۶.
  21. الجمعية المركز الإسلامي للتوجيه و التعليم العالي. (2012). الجامعات في لبنان. الجزء الأول، ص. ۱۰۵-۱۵۲.
  22. الجمعية المركز الإسلامي للتوجيه و التعليم العالي. (2012). الجامعات في لبنان. الجزء الأول، ص. ۳-۲۳.
  23. الجمعية المركز الإسلامي للتوجيه و التعليم العالي. (2012). الجامعات في لبنان الجزء الأول، ص. ۲۴-۶۴.
  24. الجمعية المركز الإسلامي للتوجيه و التعليم العالي. (2012). الجامعات في لبنان. الجزء الأول، ص. ۵۱-۶۱.
  25. الجمعية المركز الإسلامي للتوجيه و التعليم العالي. (2012). الجامعات في لبنان. الجزء الأول، ص. ۱۷۸-۱۹۴.
  26. الجمعية المركز الإسلامي للتوجيه والتعليم العالي. (2012). الجامعات في لبنان. الجزء الثاني. ص. 20-24.
  27. الجمعية المركز الإسلامي للتوجيه والتعليم العالي. (2012). الجامعات في لبنان. الجزء الثاني، ص. ۶۲-۶۸.
  28. اسطفان، مود (2003). واقع المكتبات العامة و التجارية في لبنان: الكتاب والنشر في لبنان. الواقع و السياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص. ۵۸.
  29. اسطفان، مود (2003). واقع المكتبات العامة و التجارية في لبنان: الكتاب والنشر في لبنان. الواقع والسياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص. ۶۰.
  30. اسطفان، مود (2003). واقع المكتبات العامة والتجارية في لبنان: الكتاب والنشر في لبنان. الواقع والسياسات. بیروت: المركز اللبناني للدراسات، ص ۵۹-۶۱.
  31. رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران. (2010). بیروت: مراکز الدراسات و الابحاث فی لبنان.
  32. بازیابی شده از https://www.caus.Lb.
  33. بازیابی شده از https://www.palestinestudies.org.
  34. بازیابی شده از https://www.cssrd.org.lb.
  35. بازیابی شده از https://www.orient-institut.org.
  36. بازیابی شده از https://www.Leps-Lebanon.org.
  37. بازیابی شده از https://www.bahithat.org.
  38. بازیابی شده از https://www.Imamsadr.net.
  39. بازیابی شده از https://www.Islammoasser.org.
  40. بازیابی شده از https://www.dirasat.net.
  41. بازیابی شده از https://www.alzaytouna.net.
  42. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 249-271.