سینمای تاجیکستان
ورود سینما به تاجیکستان به سال 1929م. و رسیدن واسیلی کوزی از تاشکند به این کشور باز میگردد. سینما زیر نظارت کمیتهای مستقل از وزارت فرهنگ قرار داشت. این کمیته همانند یک وزارتخانه کار میکند و بودجه مستقل دارد. این کمیته یک شورای هنری داشت که فیلمهایی را سفارش میداد و اغلب عنوان و مضمون آنها را نیز تعیین میکرد. این فیلمها شامل فیلمهای مستند و هنری میشد. این تنها رویه موجود نبود. فیلمسازان میتوانستند پیشنهادهای خود را ارائه دهند. کانون هنرمندان سینمای تاجیکستان در ساختمان فیلارمونی در دوشنبه قرار گرفته است. دولت خدانظرف تا سال 1990م. هنگامی که به عنوان رئیس کانون هنرمندان سینمای اتحاد شوروی برگزیده شد، اولین دبیر کانون بود. صنعت فیلم تاجیک در جریان جنگ داخلی متحمل ضربه شدیدی شد. هیچ فعالیت فرهنگی یا هنری دیگری دچار چنین ضربهای نشد. میتوان گفت این صنعت به طور کامل نابود شد و تنها 14 درصد از آن باقی ماند. استودیوها غارت و امکانات آنها نابود شد. بازیگران، کارگردانان و تکنسینها یا کشته یا مجبور به ترک کشور شدند[۱].
در بخش تولید فیلمهای سینمایی، تاجیک- کینو (بعدها تاجیک فیلم) در ۱۹۳۰ تأسیس شد و تا پیش از دههی ۱۹۸۰ تعداد اندکی فیلم تولید کرد (از جمله، مهاجر، ۱۹۳۴، از کامیل یارماتُف؛ و سلسله فیلمهایی از اسطورهی ایرانی رستم مانند داستان رستم، ۱۹۷۱ و رستم و سهراب، ۱۹۷۲ از بوریس کیمیاگُرف (۷۹ - ۱۹۲۰) و چهرههای اساطیری دیگری از منظومهی حماسی شناهنامهی فردوسی). اما با ظهور گلاسنوست و پرسترویکا، گونه و سبکهای متنوعی از این سینما سربرآوردند تا تاریخ گذشتهی کشور را که سالهای درازی فراموش شده بود زنده کنند.
در این میان آثار دولت خدانطرُف (متولد ۱۹۴۴)، از چهرههای پیشتاز نهضت ضدکمونیستی و اکنون مدیرکل اتحادیهی فیلمسازان (بازار مشترک کشورهای مستقل، CIS)، در سینمای تاجیکستان جایگاه تعیینکنندهای دارند.
مشهورترین فیلمهای سینمایی خدانطرُف، اولین بهار جوانی (۱۹۸۲) و نغمهی جویبارها در زیر برف (۱۹۸۲)، تصویری غنایی از زندگی در کوهساران پیامبر را به نمایش میگذارند. او در فیلم استاد (۱۹۸۸) با استفاده از فیلمهای آرشیوی میکوشد زندگی شاعر انقلابی، ابوالقاسم لاهوتی، و سیر و سلوک او را به تصویر بکشاند. در میان پیروان خدانطرُف چند تن قابل ذکر هستند مستندسازی به نام مارگاریتا قاسموا (متولد ۱۹۳۸ - فریاد، ۱۹۸۸؛ جادهی سفید، ۱۹۸۹)، سفربک سُلیف (به نام اهورامزدا، ۱۹۸۹)، پولاد احمدفُ (دست اول، ۱۹۸۸) و جنادیژ آرتیکُف (استالینآباد ۱۹۳۷، ۱۹۸۹)، که همگی با گرایشی عامه پسندانه تاریخ تاجیکستان را میکاوند. کارگردان پرآوازهی دیگر تاجیک، باکو سادیکُف، فیلم پایاننامهاش در VGIK، آدونیس چهاردهم، که در آن از حیوانات استفاده کرده بود، در سال ۱۹۷۷ توقیف شد اما ده سال بعد پس از آنکه تعدادی جایزهی بینالمللی دریافت نمود، آزاد شد. این طنز سیاسی همچنان در ذهن سادیکف زنده بود تا آنکه در فیلم بعدی خود، گردباد (۱۹۸۹)، دوباره بدان پرداخت و در بخش ویژهی جشنوارهی کن به نمایش درآمد، و در فیلم دیگرش، بخارای خجسته (۱۹۹۱) نیز تاریخ اجمالی و آرمانی شهر بخارا از دوران باستان تا دوران کنونی به تصویر کشید.
بخاری خجسته نیز مانند فیلم شکل ظاهر (۱۹۸۸) از والری آخادُف (متولد ۱۹۴۵)، زمان علفهای زرد (۱۹۹۱) از مریم یوسُپُوف و فیلمهای برادران (۱۹۹۱) و کُش به کُش (۱۹۹۳- جایزهی شیر نقرهای از جشنوارهی ونیز) از بختیار خداتظرُف چندین جایزه نصیب سادیکف کرد و نمونهای فرعی از سینمای "موج نوی" تاجیکستان شد. سینمای تاجیکستان پدیدهی عجیبی است. زیرا پس از فروپاشی شوروی که سرمایهگذاری و نظارت مرکزی در آن ضعیف شد، ظاهراً به تولید مشترک با کمپانیهای مستقلی متکی است که در حال حاضر تعدادشان به ده کمپانی میرسد. با این حال این کشور (با جمعیت ۷ میلیونی) سالانه هفت تا هشت فیلم سینمایی در همهی زمینهها تولید میکند و پایتخت آن، شهر دوشنبه، اخیراً یک جشنوارهی فیلم به راه انداخته و در آن فیلمهایی از ترکیه، ایران، افغانستان و هند عرضه میشود.
استودیو فیلمهای ادبی و مستند تاجیک در سال 1930 در شهر دوشنبه تأسیس شد. استودیو فیلم تاجیک در سال 1932 به نام «تاجیک کینو»، در سال 1936 به «تاجیک فیلم»، در سال 1938 «استودیو فیلم استالینآباد و اتحادیه تولیدی فیلمهای کودکان» و سرانجام از سال 1958 به نام استودیوی فیلم «تاجیک فیلم» نامگذاری شد.
در ابتدا این استودیو به تولید فیلمهای تاریخی و مستند رو آورد که «وقت هلاکت امیران» نخستین اثر ساخته شده این کمپانی بود که در سال 1932 روی پرده رفت. از سال 1938 دوبله فیلمها به زبان تاجیکی شروع شد[۲].
نیز نگاه کنید به
سینمای کانادا؛ سینمای روسیه؛ سینمای تونس؛ سینمای ژاپن؛ سینمای کوبا؛ سینمای لبنان؛ سینمای مصر؛ صنعت فیلم و سینمای چین؛ سینمای سنگال؛ سینمای آرژانتین؛ سینمای فرانسه؛ سینمای مالی؛ سینمای ساحل عاج؛ سینمای زیمبابوه؛ سینمای تایلند؛ سینمای اسپانیا؛ سینمای اردن؛ سینمای اتیوپی؛ سینمای سیرالئون؛ سینمای قطر.
کتابشناسی
- ↑ عطایی، فرهاد (1387). میراث اتحاد شوروی و مدیریت فرهنگ و هنر در تاجیکستان، فصلنامه مطالعات اوراسیای مرکزی، شماره 3. تهران: مرکز مطالعات عالی بین المللی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ص 115.
- ↑ زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 310-312.