هنرهای تجسمی در افغانستان

از دانشنامه ملل

هنرهایی مانند نقاشی، تذهیب، مینیاتور، خطاطی، مجسمه‌سازی و تریینی رشد زیادی در افغانستان داشته است، این هنرها قبلا در قالب ساختن بت‌ها و بتخانه‌های بزرگ (برای مثال، در بامیان) و مناره‌های بزرگ (مانند غور و هرات) شکل‌گرفته بود؛ ولی پس از ورود اسلام در ساختن مساجد، مدارس دینی، مراقد مبارکه و... ظاهر شد؛ مانند مسجدجامع هرات، مسجدجامع غزنی، روضه شریف در مزار شریف، بنای امامزاده‌ها و قبور پیران و مشایخ. از هنرهای ذکرشده برای تزیین، زیباسازی، رنگ‌آمیزی و افزایش جذابیت بناها استفاده می‌شد.

مجسمه سازی

مجسمه سازی افغانستان.jpg

مجسمه‌سازی قدمتی دیرین در افغانستان دارد و مراحل باشکوه متفاوتی را پشت سر نهاده است: این هنر در دوره کوشانیان و تیموریان به بالاترین مرتبه خود رسید. بخش عمده آثار پدیدآمده و برجای‌مانده مربوط به این دو دوره است. از زیباترین آثار مجسمه‌سازی می‌توان به مجسمه‌های بودا و سمچ‌های آن در بامیان، پیش از آن در موندیگک قندهار، پنجوایی قندهار و تپه کلان در جلال‌آباد اشاره کرد که آثاری هم در آنها به دست آمده است. تذهیب قدمتی دیرین در افغانستان دارد و به دوران پیش از اسلام می‌رسد؛ ولی در عصر تیموریان به بالاترین رشد خود رسید. تذهیب هنر زرنگاری و گل و بوته‌سازی نیز خوانده شده و از این هنر برای نوشتن کلمات قرآن با آب‌طلا استفاده می‌شده است. مینیاتور در هنرهای تجسمی کاربرد زیادی دارد و در گذشته، با خط و خوشنویسی و تذهیب در ارتباط نزدیک بود و زینت‌افزای کتاب‌های‌گران‌بها، مانند شاهنامه و رباعیات خیام بود.کمال‌الدین بهزاد از بزرگان این رشته هنری است.

از هنرهای فوق و هنرهای تزیینی برای گلدوزی روی پارچه‌ها و تزیین لباس‌ها، طراحی و نقش و نگارگری روی ظروف و ابزارآلات مختلف استفاده می‌شده است.

خوشنویسی

هنر خطاطی و خوشنویسی بارزترین هنر اسلامی است و در سراسر تاریخ اسلامی رواج و رونق داشته است؛ ولی اوج این هنر مربوط به عصر تیموری است که رواج فراوانی یافت و به کمال خود رسید و خطاطان و خوشنویسان بزرگی، مانند خواجه تاج‌الدین اختیار، عبدالحی، خواجه عبدالله مروارید، میرعلی هروی به ظهور رسیدند. آثار خطاطان در مسجدجامع هرات، بناهای تاریخی مختلف، زیارتگاه‌ها، بعضی کتاب‌ها و نوشته‌ها، مانند الهی‌نامه خواجه عبدالله انصاری، قرآن، مراقد چهارده معصوم علیه‌السلام، مراقد شهدا و تابلوهای مختلف مشاهده می‌شود. در دوره حکومت درانی نیز خطاطانی، مانند میر عبدالرحمان حسینی، محمدحسین سلجوقی، محمدیعقوب خان کابلی و میرزا عبدالغفور هروی ظاهر شدند. بسیاری از صنایع‌دستی، مانند شیشه‌گری، سنگ‌تراشی، حکاکی، خراطی روی چوب، کاشی‌کاری، تولید ظروفی مانند آفتابه، لگن، قاشق و کارد که جنبه هنری داشته یا از هنر برای تزیین آنها استفاده می‌شده، کاربرد و توسعه فراوانی در افغانستان داشته است، از این میان سنگ‌تراشی و حکاکی پررونق‌ترین آنها بوده و نمونه‌های آن را می‌توان در بناها و روی قبور اولیا و مشایخ مشاهده کرد.[۱]

نیز نگاه کنید به

هنرهای تجسمی در تایلند؛ هنرهای تجسمی در مصر؛ هنرهای تجسمی در سنگال؛ هنرهای تجسمی اردن؛ هنرهای تجسمی کوبا

کتابشناسی

  1. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 254-256.