تقسیمات اداری و سیاسی افغانستان

از دانشنامه ملل

در زمان احمدشاه، که حکومت درانی گسترده بود، قلمرو حکومت او به ۲۷ ولایت (برابر با استان) تقسیم می‌شد. در همان زمان هم برخی از ولایات مانند هرات، قندهار، غزنی، کابل، بامیان، جلال‌آباد، لغمان، پیشاور، دیره اسماعیل خان، دیره غازی خان، شکارپور، چچ هزاره، لیا و ملتان اهمیت بیشتری داشتند و حاکمان قوی‌تری آنها را اداره می‌کردند.

پس از مرگ احمدشاه درانی، از سال ۱۷۷۳ به بعد، یعنی زمانی‌که تیمور فرزند و جانشین احمدشاه پایتخت را از قندهار به کابل منتقل کرد، تقسیمات اداری جدید آغاز شد؛ هرچند ولایات معمولا به شاهزادگان واگذار می‌شد و خودمختاری نسبی داشتند. به‌هرحال واگذاری ولایات بر مبنای تقسیمات اداری صورت می‌گرفت.

در زمان محمدنادر شاه، افغانستان به پنج ولایت اصلی و چهار ولایت فرعی تقسیم شد؛ ولی بعد از تصویب قانون اساسی جدید در سال ۱۹۶۴، افغانستان به ۲۶ ولایت تقسیم شد و این ۲۶ ولایت به ولایات درجه‌یک (مانند کابل، غزنی، گردیز، جلال‌آباد، مزار شریف، هرات و قندهار)، درجه دو و درجه سه تقسیم شدند.

هر ولایت دارای چندین ولسوالی (برابر با فرمانداری یا شهرستان) است و هر ولسوالی از چند علاقه‌داری (برابر با بخشداری یا دهستان) و قریه تشکیل می‌شود. در سال ۱۹۷۰، افغانستان دارای ۲۶ ولایت، شش ولسوالی بزرگ (لویی ولسوالی)، ۷۵ ولسوالی متوسط و ۱۱۸ علاقه‌داری بود؛ بعدها به ۲۸ ولایت، ۲۱۶ ولسوالی و ۱۳۹ علاقه‌داری تبدیل شد. در سال‌های اخیر، بر تعداد ولایات، ولسوالی‌ها و حتی روستاها افزوده شده و شامل ۳۴ ولایت، ۳۴۵ ولسوالی و ۴۰۴/۳۱ روستا می‌شود.

والی ولایت را اداره می‌کند و بالاترین مقام اجرایی در محل است و از سوی مقامات اجرایی بالا (وزارت داخله یا کشور وگاهی رئیس‌جمهور) منصوب می‌شود. والی بر همه ادارات و نهادهای محلی، جز محکمه و ارتش، نظارت دارد. او نماینده دولت مرکزی است و اداره ولایت برعهده وی است.

ولسوالی مرکب از چندین قریه است و زیر نظر ولسوال اداره می‌شود. ولسوالی‌های هر ولایت به‌ترتیب اهمیت از درجه یک تا سه طبقه‌بندی می‌شوند؛ برای مثال، جمعیت ولسوالی درجه‌یک بیش از ۵۰ هزار نفر، درجه‌دو بیش از ۲۵ هزار نفر و درجه‌سه بیش از ۱۰ هزار نفر است. حداقل ولسوالی‌های هر ولایت سه و حداکثر آن نامشخص است.

علاقه‌دار علاقه‌داری و قریه‌دار قریه یا روستا را اداره می‌کنند. قریه فاقد جایگاه رسمی است؛ ولی یک فرد صالح و شایسته، معمولا از بین مردم، در مقام قریه‌دار انتخاب می‌شود و رابط بین مردم قریه و ولسوالی است.

شاروال یا شهردار هر شهر را اداره می‌کند. در اوایل زمامداری محمدظاهر شاه، شهرداری را بلدیه ملی می‌نامیدند. بعدها بلدیه ملی با واژه پشتو عوض شد و شهرداری، شاروالی نامیده شد. طبق قانون، شاروال از طریق انتخاب آزاد و با کسب آرای بیش از ۵۰ درصد شرکت‌کنندگان در انتخابات برای مدت چهار سال انتخاب می‌شود و در صورت عدم کسب آرای لازم، انتخابات به دور دوم کشیده می‌شود.[۱]

نیز نگاه کنید به

تقسیمات اداری و سیاسی روسیه؛ تقسیمات اداری چین؛ تقسیمات اداری و سیاسی تونس؛ تقسیمات اداری و سیاسی ژاپن؛ تقسیمات اداری و سیاسی کانادا؛ تقسیمات اداری و سیاسی کوبا؛ تقسیمات اداری و سیاسی لبنان؛ تقسیمات اداری و سیاسی مصر؛ تقسیمات اداری و سیاسی سنگال؛ تقسیمات اداری و سیاسی سودان؛ تقسیمات اداری و سیاسی آرژانتین؛ تقسیمات اداری و سیاسی فرانسه؛ تقسیمات اداری و سیاسی اسپانیا؛ تقسیمات اداری و سیاسی ساحل عاج؛ تقسیمات اداری و سیاسی زیمبابوه؛ تقسیمات اداری و سیاسی اردن؛ تقسیمات اداری و سیاسی قطر؛ تقسیمات اداری و سیاسی اتیوپی؛ تقسیمات اداری و سیاسی سیرالئون؛ تقسیمات اداری و سیاسی اوکراین؛ تقسیمات اداری و سیاسی کشور مالی؛ تقسیمات اداری و سیاسی گرجستان؛ تقسیمات اداری و سیاسی بنگلادش؛ تقسیمات اداری و سیاسی تاجیکستان؛ تقسیمات اداری و سیاسی قزاقستان؛ تقسیمات اداری و سیاسی امارات متحده عربی؛ تقسیمات اداری و سیاسی تایلند

کتابشناسی

  1. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 418-420.