تقسیمات اداری و سیاسی گرجستان
پس از پیروزی انقلاب رز و انتخاب ساآکاشویلی به عنوان رییس جمهور گرجستان، وی در مراسم تحلیف و سوگند ریاست جمهوری با اعلام سیاستهای اصولی خود و دولتش، احیاء تمامیت ارضی، وحدت و همگرایی کامل گرجستان را به عنوان اولویتهای خود اعلام و حتی به مردم وعده داد که طی 5 سال اول دوره ریاست جمهوری خود کشور را متحد، تمامیت ارضی را اعاده و بر زیاده خواهیها و تجزیه طلبیها در کشور پایان خواهد بخشید. شایان ذکر است گر چه اکنون ریاست جمهوری ساآکاشویلی دوره دوم خود را پشت سر میگذارد مشکلات داخلی هنوز به پایان نرسیده و دو جمهوری آبخازیا و اوستیای جنوبی پس از جنگ آگوست 2008 از سوی روسیه مستقل شناخته شدند و در حال حاضر کاملاً جدای از حکومت مرکزی اداره میشوند.
از نظر تقسیمات اداری گرجستان به 68 ناحیه اداری تقسیم میکند. دارای 13 شهر، 37 شهرک، 61 مرکز ناحیه روستایی و 450 روستا است. گرجستان دارای سه جمهوری خود مختار و خود خوانده میباشد که پس از استقلال همواره محل مناقشات داخلی میان حکومت مرکزی و این مناطق بوده است. این جمهوریها و مناطق خودمختار عبارتند از آجاریا، آبخازیا و اوستیای جنوبی. نواحی تحت نظر حکومت مرکزی به 79 بخش و بخش آزاد شهری تقسیم شده است.
آخرین وضعیت آجاریا
جمهوری آجاریا طی سیزده سال به رهبری اصلان آباشیدزه به دلیل ضعف دولت مرکزی و توان و ظرفیتهای اقتصادی خود همواره ادعای خودمختاری داشت. میخاییل ساکاشویلی پس از پیروزی قاطع، جمهوری آجاریا را اولین هدف خود قرار داد و با همکارانش شیوه انقلاب رز را برای براندازی حکومت خود مختار آباشیدزه انتخاب و از ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، روانی و حتی نظامی بر آباشیدزه فشار را آغاز نمود.
انقلاب رز دوم نیز بدون خونریزی و به طور مسالمتآمیز در آجاریا پس از 100 روز از زمان روی کار آمدن ساآکاشویلی به مسند قدرت پیروز گردید و با تبعید اجباری آباشیدزه به مسکو اولین قدم اساسی برای اعاده تمامیت ارضی گرجستان برداشته شد و یکی از مناطق در آمدزا از بعد اقتصادی با وجود بنادر پوتی و باتومی به دامن حکومت مرکزی بازگشت و مهمتر از آن از بعد روانی عامل تقویت مهمی برای تحکیم پایههای دولت ساآکاشویلی در آینده هم در بعد داخلی و هم در بعد بینالمللی گردید.
جمهوری خودمختار آبخازیا
جمهوری خودمختار آبخازیا یکی دیگر از مناطق خودمختار گرجستان میباشد که در جریان جنگ داخلی سال 1991 با پیروزی از دولت مرکزی استقلال کامل خود را اعلام و دولت مستقل خود را تشکیل داد که طی سالهای اخیر همواره محل تنش و درگیری داخلی میان دولت مرکزی و این جمهوری خودمختار یا خودخوانده بوده است.
در سال 1991 «زویاد گامساخوردیا» اولین رئیس جمهور گرجستان حیطه اختیارات جمهوری خودمختار آبخازیا را کاهش داد. مقامات آبخازیا که با این تصمیم موافق نبودند، مقاومت مسلحانه نشان دادند. پس از مناقشه مسلحانه که تا سال 1992 ادامه داشت، گرجستان کنترل بر این منطقه را از دست داد.
گرجستان در ماه اوت 1992 نیروهای نظامی خود رابه آبخازی گسیل نمود، اما در آنجا با مقاومت مسلحانه مواجه شد. این مناقشه در سال 1993 با از دست رفتن کنترل گرجستان بر آبخازی پایان یافت. سا آکاشویلی پس از پیروزی و اعاده کامل آجاریا، وقوع انقلاب رز سوم در آبخازیا را نیز اجتناب ناپذبر ذکر کرد و اقدامات و تلاشهای اولیه خود را برای انجام این مهم آغاز نمود ولی موفق به انجام این کار نشد. یکی از موضوعات مورد بحث گرجستان در آبخازیا ادامه حضور نیروهای حافظ صلح روسیه در منطقه مناقشه میباشد. موضوعی که بارها از سوی گرجستان مطرح شده و جایگزینی نیروهای بینالمللی مورد تاکید قرار گرفته اما از سوی آبخازیا به شدت رد شده است. نیروهای روسیه از ژوئن سال 1994 و بر اساس موافقتنامه آتشبس و جدایی دو طرف در 14 می سال 1994 در منطقه مناقشه مستقر شده اند.
تحول مهم در جهت حل و فصل مناقشه آبخازیا در سپتامبر سال 2006 و برگزاری نشست مشترک مقامات دو جمهوری و با نظارت سازمان ملل متحد در تفلیس بود. سرگی شامبا وزیر خارجه آبخازیا با طرح صلح باگاپش که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2005 پیروز شده بود، موسوم به «حل همه جانبه مناقشه گرجستان آبخازیا» به تفلیس سفر نموده و به مذاکره پرداخت. این مذاکرات در چارچوب توافقات ژنو که در نوامبر 1997 اتخاذ شده و در دسامبر 1997 در سوخومی و ژانویه 2001 نیز با دو نشست دیگر ادامه یافت، برگزار شد. تحولات پس از این توافق نشان داد که این طرح نیز پاسخگوی درخواستهای طرفین نبوده و نمیتواند صلحی دائمی در آبخازیا را پایهگذاری نماید. لذا در آگوست 2006 دولت گرجستان به بهانه سرکوب یکی از سرکردگان محلی در دره کودوری (شمال جمهوری آبخازیا) نیروهای پلیس را به آن منطقه گسیل داشته و پس از خارج نمودن نیروهای شبه نظامی، کنترل آن قسمت را در دست گرفت. در آبان ماه همان سال، دولت در تبعید آبخازیا در منطقه کودوری که آبخازیای بالا نامگذاری شده بود تشکیل داد و مقر خود را رسما بازگشایی نمود. اجرای این سناریوی موفق، دستاورد بسیاری برای دولت گرجستان محسوب میشد و قدم اول برای کنترل این جمهوری بود. دولت گرجستان پس از آن به بازسازی اقتصادی در منطقه تحت کنترل خود پرداخته و وعده زندگی بهتر به مردم منطقه را داد. البته باید گفت پس از جنگ آگوست 2008 اوستیای جنوبی، موقعیت در این منطقه نیز تغییر کرد که شرح آن در ادامه خواهد آمد.
منطقه خودمختار اوستیای جنوبی
این ناحیه در 20 آوریل 1922 به خودمختاری رسید ولی در پی تلاشهای مقامات خودمختار منطقه برای جدایی از گرجستان و الحاق به اوستیای شمالی که جزء خاک روسیه محسوب میکند، دولت گرجستان در اواخر سال 1990 حالت خودمختاری آن را لغوکرد و آن را ناحیه تسخین والی که همان نام قبل از حکومت شوروی است نامگذاری کرد.
اوستیای جنوبی در سال 1991 در جریان جنگ داخلی سال 1991 به دنبال شکست دولت مرکزی اعلام استقلال نمود و دولت مستقل خود را تشکیل داد. ارائه طرح صریح صلح مدون برای حل این بحران از سوی دولت گرجستان به نام نقشه راه برای اولین بار گام مهمی دیگری در جهت حل این بحران بود که از سوی مقامات اوستیا و روسیه مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
به دنبال عدم مقبولیت نقشه راه و با عنایت به پیشرفتهای حاصله در آبخازیا، دولت گرجستان در پی ایجاد سناریو و شرایط مشابه آبخازیا افتاد. زمان اجرای این طرح انتخابات ریاست جمهوری اوستیا در اکتبر سال 1385 بود. همزمان با انتخابات اوستیای جنوبی و انتخاب کوکویتی به عنوان رییس جمهور اوستیای جنوبی، انتخاب دیگری در روستاهای جمهوری اوستیای جنوبی تحت کنترل گرجستان صورت گرفت که برنده آن ساناکوف بود. پس از مدتی حمایتهای پنهان گرجستان از ساناکوف شکل آشکار به خود گرفت و در صدد به رسمیت شناختن دولت ساناکوف برآمد. نتیجه مذاکرات ساآکاشویلی و ساناکوف ارائه طرح چند وجهی جهت حل مناقشه اوستیا بود. قدم اول در اجرای این طرح توافق ساناکوف و کوکویتی در مورد ریاست دولت موقت بود. موردی که از سوی کوکویتی مورد انتقاد شدید قرار گرفت. در قدمهای بعدی، انتخابات آزاد، خودمختاری با اختیارات وسیع، حضور فعال در دولت مرکزی و معرفی معاونین هشت وزارتخانه در دولت مرکزی پیشبینی شده بود. دولت اوستیای جنوبی و روسیه که به شدت مخالف این ابتکار بودند، تهدید به خروج از مذاکرات نمودند. دولت گرجستان که در پی به رسمیت بخشیدن به این ابتکار تلاش میکرد، تصویب پارلمان برای ایجاد دولت موقت به ریاست ساناکوف را کسب نمود و به طرفهای دیگر اولتیماتوم داد که موجودیت ساناکوف را در نظر داشته باشند.
مناقشه اوستیای جنوبی
اختلافات و درگیری میان اوستها و گرجیها همواره وجود داشته و در تقسیمبندیهای سیاسی و قومی، نزاعها بیشتر برگرفتن زمین تاکید داشته است. بعد از مهاجرت اوستیاییها به جنوب در 6 قرن اخیر و زندگی مسالمتآمیز گرجیان با اوستها، از اوایل قرن بیستم درگیری و نزاع برای تصاحب زمین، میان این دو قوم روی داد. این درگیریهای بعلت تعیین مرزهای مصنوعی بدون در نظر گرفتن تاریخ و فرهنگ قومیتها در دوران شوروی صورت گرفت. تأثیر اورجکینیدزه و استالین، یاران گرجی لنین برای احیای کولخید و ایبریای باستان در دوران ابتدایی شوروی در تقسیمبندی مرزهای گرجستان کم نبود. با تأسیس جمهوری گرجستان در 1936م و پیوست اوستیای جنوبی بعنوان استان خودمختار به آن، نطفه نفاق در منطقه میان این دو قوم باستانی کاشته شد. در اواخر دوران شوروی در بین سال 1989 و 1990م، استان خودمختار اوستیای جنوبی از فرصت استفاده کرده و با توجه به حمایتهای اوستیای شمالی، اعلام جمهوری خودمختار و جدایی از گرجستان میکند. همواره رهبران جداییطلب اوستیای جنوبی بر اتحاد میان اوستها و پیوستن به روسیه تاکید داشتند. گرجستان نیز با لغو خودمختاری اوستیا، آبخازیا و آجاریا مقابله به مثل مینماید و درگیری نظامی آغاز میشود. در سال 1991م «گامساخوردیا» رئیس جمهور گرجستان با فراخوان «گرجستان برای گرجیها»، دستور داد که به سوخومی و تسخینوالی حمله شود.
در پایان این مرحله، ادوارد شواردنادزه رئیس جمهور وقت گرجستان در 14 ژوئیه 1994پیمان «داگومیس» را با بوریس یلتسین رئیس جمهور روسیه امضاء کرد تا به جنگ داخلی پایان داده شود و نیروهای حافظ صلح روسیه به طور قانونی به مناطق درگیری اعزام شوند. این آرامش تا سال 2003م و قدرتگیری ساکاشویلی در انقلاب مخملی موسوم به انقلاب رز ادامه یافت. ساکاشویلی در تمامی عرصههای سیاست داخلی به تمامیت ارضی و بازگرداندن 47 درصد از خاک گرجستان که در تسخیر سه جمهوری آبخازیا، آجاریا و اوستیاست، تاکید میکرد. آنها توانستند به راحتی آجاریا را به گرجستان بازگردانند ولی در دو منطقه دیگر بعلت حمایت روسیه، این امر به وقوع نپیوست. در نوامبر 2006م، همهپرسی در اوستیای جنوبی برگزار شد که بیشتر شرکت کنندگان در آن به استقلال اوستیای جنوبی رأی مثبت دادند. تفلیس در آوریل 2008م پیشنهاد داد تا در ساختار قدرت اوستیای جنوبی سهیم باشد که این پیشنهاد با مخالفت روسیه و پارلمان اوستیای جنوبی روبرو شد.
آنچه تاکنون اتفاق افتاده، حمله ناگهانی ارتش گرجستان در 8 آگوست (اوت) با پشتیبانی معنوی غرب و آمریکا به سرزمین اوستیا است که متأسفانه بازی میان ابرقدرتها تنها به ضرر مردم بیگناه منطقه شده است. خبرها از اوستیا حاکی از کشته شدن 2100 نفر غیرنظامی و بیش از هفده هزار نفر آواره است که یک فاجعه تاریخی در ایام برگزاری المپیک خواهد بود. ارتش روسیه به بهانه دفاع از اتباع و نیروهای صلحبانش که گویی این جنگ را پیشبینی کرده بود و در بهار امسال یک مانور نظامی در منطقه قفقاز برگزار کرده بود، توانست در ساعات اولیه جنگ، 18 درصد از خاک گرجستان را اشغال نماید و تا نزدیکی شهر تفلیس پیش برود. در این حمله، تمامی مراکز نظامی و تأسیسات زیربنایی گرجستان آسیب دید. با تکاپو افتادن اتحادیه اروپا و سفر سارکوزی به منطقه در 13 آگوست (اوت)، معاهده آتشبس در شش بند به توافق نهایی رسید. اصول معاهده آتشبس شامل عدم به کارگیری زور از سوی طرفین مناقشه، توقف کامل اقدامات نظامی، تأمین شرایط دسترسی آزاد به کمکهای انساندوستانه، بازگشت نیروهای گرجستان به پادگانها و نیروهای روسیه به خطوط قبل از آغاز اقدامات جنگی گرجستان و آغاز بحث در مورد امنیت اوستیای جنوبی و آبخازیا در سطح بینالمللی است. در این حال، روسیه پیشنهاد داد که منطقهای حائل در اطراف اوستیای جنوبی و آبخازیا وجود داشته باشد که هیچ سرباز گرجی در آنجا نباشد. روسیه همچنین خواستار معاهدهای است که تضمین کند گرجستان هرگز از نیروی نظامی خود برای تسخیر مجدد منطقه استفاده نخواهد کرد. بعد از امضاء معاهده، سخنگوی وزارت دفاع روسیه بر باقی ماندن نظامیان روسی در اوستیای جنوبی و آبخازیا تاکید کرد و حتی زمان دقیق خروج نیروهای روسی از سایر نواحی گرجستان اعلام نشد با اینکه تاکنون بر طبق اخبار حاصله تمامی نیروهای روسی از سایر نواحی گرجستان خارج شدهاند. در اصل روز 18 اوت خروج نظامیان روسی به مواضع خود اعلام شد که مقر آنها بنا به تصمیم کمیسیون حل مناقشه گرجستان ـ اوستیا مصوبه 1999م، تعیین شده است. روز 22 اوت به خارجسازی نیروهای روسیه پایان داده شد.
اوستها و از جمله وزارت حوادث غیر مترقبه روسیه از عزم جدی گرجستان برای پاکسازی قومی در اوستیای جنوبی خبر میدهند و ادعا دارند که گرجستان نیز مانند ارمنستان و آذربایجان خواستار یک دولت و ملت تک قومی ست. به هر ترتیب در 24 مرداد ماه دیمیتری مدودف با دیدار با روسای جمهور اوستیای جنوبی و آبخازیا، یعنی ادوارد کوکویتی و سرگی باگاپش در کرملین، حمایت قاطع روسیه را از این دو جمهوری اعلام کرد.
روسها در این چند روز با متهم کردن آمریکا و غرب به حمایت پنهان و علنی از گرجستان، خود را درگیر جنگی نیمه سرد با غرب نمودند. کشف یک زرادخانه بزرگ سلاحهای ساخت آمریکا در غرب گرجستان و اعلام رسمی دستگاه اطلاعاتی روسیه مبنی بر آگاهی آمریکا از حمله گرجستان با وجود 130 مشاور نظامی آمریکایی در تفلیس و سفر رایس قبل از حوادث اخیر به گرجستان، نشان دهنده حمایت آمریکا از ساکاشویلی است. این در حالی ست که به صورت نامحسوس رژیم صهیونیستی نیز به حمایت از گرجستان متهم است و قرارداد نظامی روسیه با سوریه در چند روز بعد از آتشبس، در اصل نشان دهنده تنش در روابط مسکو تلاویو است. همچنین وزیر دفاع گرجستان یک اسرائیلیالاصل است که به زبان عبری تسلط دارد و رابط نظامی اسرائیل و گرجستان است. شخص ساکاشویلی نیز بارها در نطقهای عمومی خود از اسرائیل تشکر کرده و کارآیی ابزار نظامی اسرائیل را در این جنگ ستوده است.
هم اکنون با توجه به درگیریهای لفظی میان دول غربی و عدم نتیجهگیری و تصویب قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و همچنین ناتو شرایط در منطقه پیچیدهتر از گذشته شده است و هنوز ساز و کار صلح شکل نگرفته است. این در حالی ست که بازگشت این دو منطقه به گرجستان بعید به نظر میرسد و با توجه برسمیت شناختن استقلال این دو جمهوری واقع در خاک گرجستان توسط شورای فدراسیون (سنای) و دومای روسیه و همچنین اقدام پارلمان اوستیای شمالی مبنی بر تصویب درخواست اوستیای جنوبی از دولت روسیه و سایر کشورهای جهان برای برسمیت شناختن استقلال آن از گرجستان، کار را برای ادامه حیات ساکاشویلی نیز مشکل خواهد کرد. سخنان دیمتری مدودف و ولادیمیر پوتین در رابطه با دفاع از استقلال این دو جمهوری و عدم تخلف از قوانین بینالمللی شرایط تازهای را برای گرجستان رقم زده است. روز 26 اوت رئیس جمهور روسیه حکم برسمیت شناختن استقلال جمهوریهای آبخازیا و اوستیای جنوبی را امضاء کرد و روسیه را رودروی غرب قرار داد. با این حال ساکاشویلی نه تنها نتوانست غرور ملی گرجیها را افزایش دهد و تمامیت ارضی گرجستان را حفظ نماید، بلکه به تمایلات استقلالطلبانه آبخازیا و اوستیا وجه بینالمللی داد و حال دیگر این مسئله در قالب روابط دیپلماتیک روسیه و گرجستان حل نخواهد شد. هزینه گزاف این جنگ بالغ بر روزی 200 میلیون دلار برای دولت گرجستان خرج تراشیده است، در حالی که گرجستان در بسیاری از زیرساختها نیاز به سرمایهگذاری دارد. آیا مردم آزاداندیش گرجستان که صاحب کشوری تاریخی و باستانی با تمدنی شکوفا هستند، از ساکاشویلی در مورد هزینه جنگ، از بین رفتن تمامیت ارضی گرجستان و درگیری نظامی با همسایه روسی خویش سئوال نخواهند کرد. در روزهای اخیر در مسکو اعضای بنیاد «وحدت مردم روسیه و گرجستان» و گرجیهای مقیم روسیه از میخائیل ساکاشویلی خواستند تا هر چه سریعتر استعفا دهد. این حوادث با توجه به اقدامات غیر انسانی ارتش گرجستان یعنی بمبباران شهر تیسخینوالی و ویرانی کامل شهر، به گلوله بستن مردم غیرنظامی، حمله به صلحبانان روسی در مرز اوستیا آن هم روز افتتاحیه المپیک، بیش از پیش کار ساکاشویلی را زشت و ناپسند نشان میدهد. این رویداد در تاریخ مردم صلح دوست و فرهنگ دوست گرجستان که خواهان، حق طبیعی خود یعنی تمامیت ارضی وطنشان هستند، لکهای تاریک خواهد بود. در اصل ساکاشویلی در حال پرداخت هزینه پیوستن به ناتو است تا بتواند از این طریق امنیت خود را برقرار نماید و دولت خویش را حفظ کند ولی آیا امنیت و پیوستن به ناتو با کشتار غیر نظامیان و جنگ با روسیه بدست خواهد آمد یا خیر؟! با اینکه سارکوزی و مرکل رهبران فرانسه و آلمان در سفرهای خود به تفلیس قُلِ پیوستن گرجستان به ناتو را دادند و این شاید تنها سود دولت گرجستان در این جنگ باشد. با اینکه در روزهای اخیر و با توجه به سفر دیکچنی به تفلیس و کمک یک میلیاردی آمریکا به گرجستان تا حدودی شرایط ساکاشویلی را بهبود بخشیده و حمایتهای مردم گرجستان در گردهماییهای ملی از وی و زنده شدن حس میهنپرستی و ضد روسی در میان روشنفکران و جوانان گرجی شرایط را برای ادامه کار راحت نموده است ولی باید چشم به شرایط آتی داشت. در روزهای اخیر مدودف لحن تند روسیه نسبت به ساکاشویلی را تغییر داده و در مصاحبه با بی بی سی اعلام کرد که روسیه قصد براندازی رژیم گرجستان را ندارد و این موضوع به ملت گرجستان بستگی دارد. با این حال نمیتوان از حق قانونی گرجستان نسبت به تمامیت ارضی خویش و پیروی از قواعد بینالمللی چشمپوشی کرد.
گرجستان در پایان این ماجرا تبدیل به محلّ مناقشه منافع ملی روسیه و آمریکا در قفقاز شد و نتوانست منطقه سوقالجیشی اوستیای جنوبی که حلقه واسط شمال و جنوب قفقاز و ارتباطدهنده اروپا به آسیاست، را باز پس بگیرد. این در حالی ست که لوله انتقال نفت باکو ـ جیهان و صادرات انرژی از گرجستان موقتاً قطع شده است.
گرجستان در اقدامی تلافیجویانه قطع کامل روابط دیپلماتیک خود با روسیه را در پارلمان تصویب کرد و همچنین پارلمان گرجستان مناطق اوستیای جنوبی و آبخازیا که روسیه استقلال آنها را برسمیت شناخته است را بعنوان مناطق اشغال شده از سوی روسیه اعلام نمود. علاوه بر این، در سند مصوبه پارلمان گفته میشود که تمامی نیروهای مسلح غیر گرجستانی که در خاک گرجستان هستند، نیروهای مسلح غیر قانونی اعلام میشوند و همچنین دولت را موظف کردند که تمامی توافقنامههایی که حضور نیروهای روسی در خاک گرجستان را در نظر دارند را فسخ کنند. اتحادیه اروپا نیز در نشست بروکسل نتوانست قطعنامههای پیشنهادی لهستان و ایتالیا در مورد تحریم روسیه را به تصویب برساند.
در طرف دیگر کشور نیکاراگوئه رسماً استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا را اعلام کرد. همچنین حزب اتحاد بزرگ ترکیه، حماس، جمهوری قرهباغ، جمهوری قبرس شمالی از استقلال این دو ناحیه دفاع کرده و کشورهای مانند بلاروس، تاجیکستان و ونزوئلا به رسمیت شناختن استقلال این دو ناحیه را در دستور کار قرار دادهاند. با اینکه اکثر کشورهای جهان این موضوع را قبول نکرده و احتمالاً کشورهای کمی حتی از همپیمانان روسیه استقلال این نواحی را اعلام خواهند کرد. کشورهای شرکتکننده در سازمان همکاریهای شانگهای نیز از نقش فعالانه روسیه در کمک به برقراری صلح در اوستیای جنوبی حمایت کردند ولی در پایان از احترام به تمامیت ارضی گرجستان و حقوق بینالملل نیز دفاع کردند. استقلال در این دو ناحیه، شرایط امنیتی قفقاز و سایر نقاط جهان را بهم خواهد ریخت و کشورهای چند قومی با تهدید استقلال نواحی مختلف کشورشان مواجه خواهند شد[۱].
نیز نگاه کنید به
تقسیمات اداری و سیاسی روسیه؛ تقسیمات اداری چین؛ تقسیمات اداری و سیاسی تونس؛ تقسیمات اداری و سیاسی ژاپن؛ تقسیمات اداری و سیاسی کانادا؛ تقسیمات اداری و سیاسی کوبا؛ تقسیمات اداری و سیاسی لبنان؛ تقسیمات اداری و سیاسی مصر؛ تقسیمات اداری و سیاسی افغانستان؛ تقسیمات اداری و سیاسی سنگال؛ تقسیمات اداری و سیاسی سودان؛ تقسیمات اداری و سیاسی آرژانتین؛ تقسیمات اداری و سیاسی فرانسه؛ تقسیمات اداری و سیاسی اسپانیا؛ تقسیمات اداری و سیاسی ساحل عاج؛ تقسیمات اداری و سیاسی زیمبابوه؛ تقسیمات اداری و سیاسی اردن؛ تقسیمات اداری و سیاسی قطر؛ تقسیمات اداری و سیاسی اتیوپی؛ تقسیمات اداری و سیاسی سیرالئون؛ تقسیمات اداری و سیاسی اوکراین؛ تقسیمات اداری و سیاسی کشور مالی؛ تقسیمات اداری و سیاسی بنگلادش؛ تقسیمات اداری و سیاسی تاجیکستان؛ تقسیمات اداری و سیاسی قزاقستان؛ تقسیمات اداری و سیاسی امارات متحده عربی؛ تقسیمات اداری و سیاسی تایلند
کتابشناسی
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص100-107.