جایگاه دین در جامعه و سیاست سوریه

از دانشنامه ملل

صد البته، سکولاریسم، ادعای بی­جایی ‌‌‌است؛ واقعیت، از گذشته تا به حال، گویای این مطلب ‌‌‌است که دین، به هیچ روی نمی­تواند وارد ‌‌‌سیاست نشود؛ زیرا دین برنامه سعادت بشر ستمدیده ‌‌‌است؛ بشری که نوعاً تیره­روزی­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش، محصول ‌‌‌سیاست­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غلط و ظالمانه ‌‌‌است؛ خصوصاً ادیان ابراهیمی؛ یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام؛ و اختصاصاً در منطقه شام که پیش­تر در باب ماهیت دائماً ملتهب آن سخن رفت؛ ‌‌‌منطقه که تقریباً زادگاه این سه دین بزرگ ‌‌‌است.

پدر جامعه شناسی سوریه بیان شد که چگونه یهود با ابزار اقتصاد در شریان­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی سوریه رخنه کرد و چگونه با برانگیخته شدن نفرت عمومی و ظهور صهیونیسم، تقریباً رخت از این سرزمین بربست.

با این که جمعیت تقریباً هیچی از یهود در سوریه زندگی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌کنند؛ اما هم نشانه­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ونماد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فرهنگ جامعه یهودی و هم ذائقه یهودی ستیزی، هنوز هم در اطوار سنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی، هنری و ادبی؛ مانند مثل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فرهنگ عامه باقی­مانده ‌‌‌است که متأسفانه مجال طرح آن­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیست.

اگر از خ‌‌‌استگاه اصلی ظهور مسیحیت به فرهنگ نصارا نظر کنیم، درمی­یابیم که حرکت و گسترش میراث فرهنگی یهود، از طریق مسیحیت، کم از تأثیر مستقیم فرهنگ یهودی نیست؛ به عنوان مثال، کتاب مقدس مسیحیان ()، در ابتدا همان تورات و متون عهد عتیق دین یهود ‌‌‌است و پس از آن، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چهار نسخه مختلف از انجیل؛ در واقع مسیحیان، ابتدا یهودی هستند، بعد مسیحی.

از سوی دیگر، اسلام نیز یکسره فرهنگ یهود را تخطئه ن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌کند. درست ‌‌‌است که قوم یهودِ عصر پیامبر اسلام (ص) و یهود کنونی نیز، به قول قرآن، از سرسخت­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دشمنان اسلام محسوب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌شوند؛ اما قرآن در جای دیگر قائل به تفصیل ‌‌‌است ودوغ و دوشاب را یکی ن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌کند.

هم­زیستی ادیان ابراهیمی در جامعه اسلامی، دلیل قطعی هماهنگی­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و همسانی­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گسترده ادیان ابراهیمی ‌‌‌است؛ این، مدخل ونیز مسیر اصلی ورود فرهنگ یهودیت و مسیحیت به اسلام ‌‌‌است؛ کما این که با گسترش روح ناسیونالیسم عربی ونیز سکولاریسم دینی و سیاسی و سوسیالیسم حزب بعث، دیگر تعیین دقیق رفتار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی منبعث از ادیان ومذاهب مختلف در میان مردم عادی، بسیار سخت‌‌‌است؛ در واقع، به نوعی یک سوسپانسیون فرهنگی خاصی در این کشور شکل گرفته ‌‌‌است که در جای دیگر دیده ن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌شود.

سوسپانسیون فرهنگی – مذهبی سوری، از ‌‌‌جهاتی مفید ‌‌‌است؛ مثل ارائه یک مدل کوچک از گفتگوی تمدن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها؛ اما از ‌‌‌جهاتی نیز بسیار مضر ‌‌‌است؛ به طور مثال، عاملی خواهد بود برای تشنجات اجتماعی و یا ‌‌‌استحاله عقیدتی و فرهنگی ؛ مثل یک رینگ بوکس که شدید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین و وحشیانه­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین برخورد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در آن اتفاق می­افتد و پهلوان­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین افراد هر دینی، طبیعتاً برای زورآزمایی بدانجا کوچ یا لشکر کشی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌کنند؛ اما در ن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایت، می­توانند با هم دست بدهند و به عنوان دو ورزشکار، به یکدیگر احترام بگذارند!

برنامه­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موذیانه بعضی سران فاسد این یهود و نصارا را در طول تاریخ و عصرکنونی در نفوذ عمدی به فرهنگ اسلامی و یا به تعبیر دقیق­تر تزریق فرهنگی، نباید از یاد برد که خود د‌‌‌استانی طولانی دارد؛ به عنوان مثال بسیاری از عقاید و آداب زیست مسلمانی در قالب احادیث جعلی، وارد متون روایی شده ‌‌‌است که از آن­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به عنوان «اسرائیلیات» تعبیر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌کنند.

این نفوذ و تزریق فرهنگی در ‌‌‌منطقه مثل شام که تراکم و ارتباط بین این سه دین، بسیار بیشتر ‌‌‌است- شدیدتر هم هست؛ کما این که در جامعه شناسی سوریه، بیان شد که چطور حساسیتی در عقد ازدواج مرد مسلمان و زن مسیحی نیست؛ همان طرفه ترفندی که مسیحیان اندلس در تغییر مزاج سیاسی و فرهنگی حکمرانان مسلمان اموی در آن دیار داشتند که منجر به فروپاشی حکومت اسلامی در فرانسه واسپانیا شد.

درباره تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب و همچنین، موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب و نیز ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب و علاوه بر این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها،  آئین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مکاتب دینی و غیر دینی که بهتر ‌‌‌است «شِبه دینی» نامیده شود، در بخش جامعه شناسی دینیِ همین کتاب به تفصیل سخن رفت؛ براین سیاهه باید افزود مفاخر و مشاهیر دینی حال و گذشته سوریه که آن هم به دقت در همانجا بررسی شد؛ زیرا اصولاً بررسی­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مربوط به جامعه شناسی یا فرهنگ شناسی دینی، بدون طرح نام و شخصیت چهره مرکزی و شاگردان و اعقاب متنفذ او، ممکن نیست و اختصاص بخش جداگانه برای طرح این نام­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اضافه و مخل وضع این کتاب ‌‌‌است.   

از آنجا که جامعه سوریه، ‌‌‌جامعه جامعی از ادیان ‌‌‌است و نیز به لحاظ تاریخی، زایشگاه این ادیان نیز هست و  از نخستین مراکز دینی همه آن­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها محسوب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌شود، ضمن تحریر تاریخچه هر یک در مباحث قبل، به طور طبیعی به موقعیت اسلام و مسلمانان در جامعه و ارتباط آن­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با پیروان سایر ادیان اشاره شده ‌‌‌است؛ همچنین، ‌‌نهاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مراکز دینی مسلمانان؛ اعم از وضعیت، تعداد، کارکرد، تأثير و نیز مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و نیز وضعیت و ساختار آموزش مذهبی رسمی و غیر رسمی در جامعه سوریه و علاوه بر این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها معرفی  ‌‌نهاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مراکز دینی غیر مسلمانان و نیز احوال صوفیه؛ اعم از اندیشه­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، ‌‌نهاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، شخصیت­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، تعداد پیروان، تأثیر و نفوذ اجتماعی ایشان، به تفصیل سخن رفت.

آنچه در این قسمت، به عنوان یک نظریه دقیق در شاکله فرهنگی مردم سوریه قابل بیان ‌‌‌است، این ‌‌‌است که اصولاً ظهور تفکر توحید در این منطقه، تالی تنوع فرهنگی و ورود وخروج انواع و اقسام فرهنگ­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و قومیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف در طول تاریخ و در معرض نقد صرافان کهن اندیشه دینی در این گوشه دنیا ‌‌‌است؛ وضعیت و موقعیتی که در هیچ کجای دیگر این خاکی یافت ن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌شود. اگر به هند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندیشید، تأمل کنید؛ زیرا هند، علی رغم تنوع مذاهب، تن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یک کاسه از تفاسیر ادبی و هنری متنوع در الهیات از یک ریشه مشترک وُدایی ‌‌‌است.[۱]

نیز نگاه کنید به

جایگاه دین در جامعه و زبان ژاپنی؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست کوبا؛ دين در جامعه و سياست لبنان؛ جایگاه دین و روحانیت در افغانستان؛ جایگاه دین در ساختار کنونی حکومت و جامعه چین؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست سنگال؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست فرانسه؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست اردن؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست زیمبابوه؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست اردن؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست قطر؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست قزاقستان؛ جایگاه دین در جامعه و سیاست بنگلادش؛ سیاست های مذهبی دولت اتیوپی؛ جایگاه دین در جامعه تایلند

کتابشناسی

  1. شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)