حمله طالبان به کابل
روحیه طالبان بعد از تصرف هرات بسیار قوی شد.آنها و پس از تثبیت موقعیت خود در هرات و غرب افغانستان، آماده حمله دوباره به کابل شدند در ماه سپتامبر ۱۹۹۶ ، حملات طالبان به کابل آغاز شد.آنها پس از چند بار حمله و عقبنشینی، از جنوب و شرق کابل راههای تدارکاتی احمدشاه مسعود و نیروهای او را مسدود کردند. اعضای طالبان میکوشیدند بهجای توپ با رشوه خطوط مسعود را متزلزل سازند.[۱] آقای ربانی، رئیس دولت اسلامی افغانستان، با جدیشدن خطر طالبان، در ژانویه ۱۹۹۶ بار دیگر تلاش کرد تا گروههای مخالف طالبان را متحد کند و مشترکا به مقابله مشترک با طالبان بپردازند. مهمترین مخالف دولت، حکمتیار و حزب اسلامی بود که در ماه ژوئن ۱۹۹۶، با دولت متحد شد؛ ولی دولت جدید کاری از پیش نبرد و چندی بعد حملات طالبان به کابل شروع شد و نیروهای دولتی به طرف دره پنجشیر و شمال افغانستان عقبنشینی کردند. با حمله سنگین طالبان به کابل، نیروهای این گروه در ۶ مهر 1375/ ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶، از غرب، جنوب و جنوب شرق کابل وارد این شهر شدند. احمدشاه مسعود، دولت اسلامی افغانستان به رهبری ربانی و نیروهای جمعیت اسلامی از کابل خارج شدند و کابل به تصرف طالبان درآمد.
اولین اقدام طالبان پس از تسخیر کابل، حمله به دفتر سازمان ملل در کابل در شامگاه ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ و دستگیرکردن سید محمد نجیبالله رئیسجمهور رژیم سابق، بیرون آوردن او از دفتر سازمان ملل بود که نقض قوانین بینالمللی هم محسوب میشد. طالبان، نجیب را پس از دستگیری به باد کتک گرفتند؛ سپس زندانیاش کردند و تحت شکنجه قرار دادند و بعد او را به طرز فجیعی به قتل رساندند و او را به همراه جسد برادرش در ۲۷ سپتامبر به یکی از ستونهای برق در کابل حلقآویز کردند تا در معرض دید و عبرت همگان قرار گیرد.
طالبان پس از ورود به کابل، یک شورای دهنفری که در رأس آن ملا ربانی قرار داشت برای اداره امور تشکیل دادند؛ ولی قرارگاه اصلی طالبان در قندهار باقی ماند. طالبان دولتی تشکیل داد و نام آن را «امارت اسلامی افغانستان» گذاشتند. به ملا محمد عمر لقب «امیرالمؤمنین» داد و او را در رأس «امارت اسلامی افغانستان» قرار داد.
طالبان قبل از حمله به کابل، در ۲۵ اوت (آگوست) حمله به جلالآباد را از سر گرفت و از شرق بهسوی این شهر پیشروی کرد، صدها نیروی کمکی آنان که در اردوگاههای مهاجرین بهسر میبرند با همکاری مقامات پاکستانی از مرز گذشتند و از شرق به طرف جلالآباد حرکت کردند... طی چند روز بعد، طالبان سه ولایت شرقی ننگرهار، لغمان وکنر را به تصرف خود درآوردند. در شب ۲۴ سپتامبر ۱۹۹۶، سروبی واقع در ۷۲ کیلومتری کابل که دروازه ورودی این شهر به شمار میرفت، به دست آنان سقوط کرد.[۲]
افراد گروه طالبان، در آغاز فعالیت خود، مخلص و صلحطلب جلوه میکردند. ظاهر ساده و بیپیرایة طالبان تا قبل از فتح کابل هرکسی، بهخصوص علمای دینی، را تحت تأثیر قرار میداد. استاد ربانی برای تفاهم با طالبان مجبور بود بیشتر علمای دین را نزد آنان بفرستد.[۳] طالبان در آغاز بهعنوان نیرویی صلحطلب پا به میدان گذاشتند. اما بهتدریج نشان داد که قصدی جز پیروزی بر مخالفان خود ندارد و هدفشان حذف مجاهدین از صحنه سیاسی- نظامی افغانستان است.[۴][۵]
کتابشناسی
- ↑ رشید، احمد (1379). طالبان (اسلام، نفت و بازی بزرگ جدید). ترجمه اسدالله شفایی و صادق باقری. تهران: نشر دانش هستی، ص ۷۳.
- ↑ رشید، احمد (1379). طالبان (اسلام، نفت و بازی بزرگ جدید). ترجمه اسدالله شفایی و صادق باقری. تهران: نشر دانش هستی، ص 86.
- ↑ مژده، وحید (1381). افغانستان در پنج سال سلطه طالبان. کابل: بنگاه انتشارات میوند، ص 27.
- ↑ پهلوان، چنگیز (1378). افغانستان: عصر مجاهدین و برآمدن طالبان. نشر مهدمینا، ص 21.
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 620-622.