پیشینه ی آموزش در چین باستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
=== ''ظهور نخستین مدارس در جامعه­ ی ابتدایی چین'' ===
در طول تاریخ بلند توسعه و پیشرفت [[چین]]، نیاکان مردم این سرزمین در زندگی و تولیدات خود، دانش و تجربه­ های مختلفی را کسب کرده ­اند. نسل­ های پیشین برای کمک به ادامه­ ی حیات نسل­ های جدید، به طور طبیعی تجربیاتشان را در مورد استفاده از آتش و دیگر ابزارها به آنان منتقل می­ ساختند. از این طریق بود که آموزش ­های ابتدایی شکل گرفت.
در طول تاریخ بلند توسعه و پیشرفت چین، نیاکان مردم این سرزمین در زندگی و تولیدات خود، دانش و تجربه ­های مختلفی را کسب کرده ­اند. نسل­ های پیشین برای کمک به ادامه ­ی حیات نسل­ های جدید، به طور طبیعی تجربیاتشان را در مورد استفاده از آتش و دیگر ابزارها به آنان منتقل می ­ساختند. از این طریق بود که آموزش ­های ابتدایی شکل گرفت. بر اساس اسناد تاریخی، «سُوی رِن(Sui Ren) به مردم آموزش داد تا از آتش برای پختن غذا استفاده کنند، و فوشی(Fu Xi) به مردم چگونگی شکار کردن را آموخت چون جانوران فراوانی وجود داشت». سپس «توسط شِن نونگ[i] به مردم آموزش داده شد تا بذرهای کشاورزی را کِشت کنند». همه­ ی این فعالیت ­ها می ­توانند در قلمروی آموزش قرار گیرند. ولی این­ ها آموزش ­های پایه ­ای و ساده ­ای بودند که برای تولید و ادامه ­ی زندگی آموخته می­ شدند، بدون این که مکان خاص ویژه ­ای برای آموزش یا فراگیران آن ها وجود داشته باشد. به هر حال، در این دوران، سازمان رسمی آموزشی وجود نداشت.
 
=== [[ظهور نخستین مدارس در جامعه ی ابتدایی چین]] ===
بر اساس اسناد تاریخی، «سُوی رِن (Sui Ren) به مردم آموزش داد تا از آتش برای پختن غذا استفاده کنند، و فو شی (Fu Xi) به مردم چگونگی شکار کردن را آموخت چون جانوران فراوانی وجود داشت». سپس «توسط شِن نونگ (Shen Nong)[i] به مردم آموزش داده شد تا بذرهای کشاورزی را کِشت کنند». همه­ ی این فعالیت­ ها می­ توانند در قلمرو آموزش قرار گیرند. ولی این­ها آموزش ­های پایه ­ای و ساده ­ای بودند که برای تولید و ادامه­ ی زندگی آموخته می شدند، بدون این که مکان خاص و ویژه ­ای برای آموزش یا فراگیران آن ها وجود داشته باشد. به هر حال، در این دوران، سازمان رسمی آموزشی وجود نداشت.[[پرونده:Abcient Chinese Education.jpg|بندانگشتی|نخستین مدارس در چین باستان]]


وقتی این افراد احساس کردند لازم است دانش و تجارب به دست آمده را با آگاهی و طبق برنامه ریزی به فرزندان خود منتقل کنند، زمینه برای ایجاد مؤسسات خاص آموزشی فراهم شد.
وقتی این افراد احساس کردند لازم است دانش و تجارب به دست آمده را با آگاهی و طبق برنامه ریزی به فرزندان خود منتقل کنند، زمینه برای ایجاد مؤسسات خاص آموزشی فراهم شد.


=== ''جامعه­ ی برده داری و ظهور و سقوط مدارس دولتی  '' ===
=== [[جامعه برده داری و ظهور و سقوط مدارس ابتدایی در چین|ظهور و سقوط مدارس ابتدایی در چین]] ===
براساس مدارک تاریخی، مدارس ابتدا در دوران سلسله­ی شیا[3](2100 تا 1600 پیش از میلاد) پدید آمدند. وجود مدارس را نه تنها می­توان از طریق مدارک تاریخی اثبات کرد، بلکه از طریق یافته­های باستان شناسی، به ویژه از نوشته­های روی استخوان­ها یا لاکِ لاک پشت­های خرابه­های یین هم می­توان به این حقیقت پی برد. در آن زمان مدارس «شیانگ[4]»، «شیائو[5]» یا «شو[6]» نامیده می­شدند. مدارس دیگر«شوو[7]ِ»، «دَ شوِ[8]» یا «گو زونگ[9]» نام داشتند. در این ایام، کم کم مدارس دولتی ایجاد و بیش از پیش توسعه پیدا کرد. در این مدارس نوشتن و ریاضیات آموزش داده می­شد و آموزش در زمینه­های دینی، امور نظامی، آیین­ها و به ویژه موسیقی نیز مورد تأکید بود. در دوران جو غربی(قرن یازدهم تا سال 771 پیش از میلادیک نظام واقعی آموزشی مدرسه­ای آغاز به کار کرد. در آن زمان، دو سیستم آموزش وجود داشت: مدارس ملی و مدارس محلی. مدارس ملی مدارس مرکزی دولتی بودند که در منطقه­ی پادشاهی و پایتخت کشور­های وابسته به حکومت مرکزی دایر می­شدند. مدارس محلی، مدارس دولت­های محلی بودند که در مناطق تحت مدیریت مدیران محلی قرار داشتند. در این دوران، آموزش بر محور« هنر ششگانه» متمرکز بود که عبارتند از: آداب و رفتار، موسیقی، تیر اندازی، ارابه­رانی، نوشتن و ریاضیات. از اواسط تا اواخر دوران سلسله­های بهار و پاییز، مدارس خصوصی پا به عرصه­ی وجود گذاشتند، و به سرعت در همه جا گسترش یافتند.
بر اساس مدارک تاریخی، مدارس ابتدا در [[سلسله شیا|دوران سلسله­ ی شیا]](Xia) (2100 تا 1600 پیش از میلاد) پدید آمدند. وجود مدارس را نه تنها می­ توان از طریق مدارک تاریخی اثبات کرد، بلکه از طریق یافته­ های باستان شناسی، به ویژه از نوشته ­های روی استخوان­ ها یا لاکِ لاک پشت­ های خرابه­ های یین هم می­ توان به این حقیقت پی برد. در آن زمان مدارس «شیانگ» (Xiang«شیائو» (Xiao) یا «شو» (Xu) نامیده می شدند.  
 
=== ''جامعه­ی فئودالی و شبکه­های متنوع مدارس '' ===
برجسته ترین دستاورد فرهنگی مردم چین، در طول بیش از 2000 سال عمر جامعه­ی فئودالی به وجود آمد، که عبارت بود از گسترش، توسعه و باز سازی اندیشه­ی آموزش در مدارس. در این مدت طولانیِ جامعه­ی ارباب و رعیتی، سیستم مدارس با آن­چه در دوران جو غربی بود کاملاً تفاوت پیدا کرد. سنت طولانی مدت مدارس دولتی هم­چنان حفظ شد، ولی مدارس غیر دولتی متنوع و گسترده تر شدند.
 
=== ''الف- مدارس دولتی.'' ===
در نتیجه­ی سقوط حکومت اشرافی، سیستم مدارس دولتی سلسله­های شیا، شانگ و جو غربی، از میان رفت. به محض وقوع این اتفاق، به سرعت مدارس غیر دولتی شکل گرفتند. روش­های قدیمیِ اداره­ی مدارس دولتی سه سلسله­یِ پیشین به فراموشی سپرده شد، و روش جدید تری که آزادی بیشتری به مدارس غیر دولتی می­داد، به کار گرفته شد. این موضوع تأثیر ژرفی در توسعه­ی سیستم بعدی مدارس با مدیریت دولتی گذاشت. در عصر سلسله­ی مینگ(1644-1368 میلادی)، روش جدیدی برای کار آزموی در مدیریت آموزشی (عالی ترین مؤسسه-ی آموزشی) ایجاد شد. دانشجویانی که در این مؤسسه تحصیل می کردند به مدت سه تا شش ماه برای کار آموزی به ادارات دولتی فرستاده می­شدند.


مدارس خصوصی، شکل جدیدی از آموزش بود که ریشه در  زوال مدارس دولتیِ تحت سیستم برده داری دارد. پیدایش آن­ها نه تنها توفیقاتی برای تحقیقات علمی و فرهنگی به وجود آورد و موجب شکوفایی مکاتب مختلف فکری شد، بلکه موجب پرورش تعداد زیادی از شخصیت­های برجسته و با ذوق و استعدادی شد که به شکل گیری سلسله­ی متمرکز فئودالی خدمات شایسته­ای کردند. به طور کلی، مدارس خصوصی در جامعه­ی فئودالی با دو جنبه زیر مشخص می­شوند.  
مدارس دیگر«شوه» (Xue)، «دَ شوِه» (Da Xue) یا «گو زونگ» (Gu Zong) نام داشتند. در این ایام، کم کم مدارس دولتی ایجاد و بیش از پیش توسعه پیدا کرد. در این مدارس نوشتن و ریاضیات آموزش داده می شد و آموزش در زمینه­ های دینی، امور نظامی، آیین ­ها و به ویژه موسیقی نیز مورد تأکید بود.  


1-   به طور نسبی، یک سیاست اجرایی آموزش آزاد و سبک آموزشی خاصی ایجاد شد که موجب پیشرفت و توسعه­ی جامع تفکر علمی، فناوری، فرهنگی و آموزشی فئودالی [[چین]] در جامعه­ی فئودالی شد.  
در [[سلسله جو|دوران جو غربی]] (قرن یازدهم تا سال 771 پیش از میلاد)، یک نظام واقعی آموزشی مدرسه ­ای آغاز به کار کرد. در آن زمان، دو سیستم آموزش وجود داشت: مدارس ملی و مدارس محلی. مدارس ملی مدارس مرکزی دولتی بودند که در منطقه ­ی پادشاهی و پایتخت کشور­های وابسته به حکومت مرکزی دایر می شدند.  


2-   مدارس خصوصی نقش مهمی در ترویج علم و فناوری و هنر و ادبیات چین باستان ایفا کردند.
مدارس محلی، مدارس دولت­ های محلی بودند که در مناطق تحت مدیریت مدیران محلی قرار داشتند. در این دوران، آموزش بر محور «هنرهای ششگانه» متمرکز بود که عبارتند از: آداب و رفتار، موسیقی، تیر اندازی، ارابه­ رانی، نوشتن و ریاضیات. از اواسط تا اواخر [[دوران بهار و پاییز|دوران سلسله­ های بهار و پاییز]]، مدارس خصوصی پا به عرصه ­ی وجود گذاشتند، و به سرعت در همه جا گسترش یافتند.


=== ''ب - مدارس خصوصی'' ===
=== [[مدارس دولتی در چین باستان]] ===
در طول تاریخ، مدارس خصوصی، با موفقیت بار مسئولیت آموزش ابتدایی در جامعه­ی فئودالی را بر دوش کشیده و از تلاش­های ناچیز دولت حمایت کرده است. از آنجا که دولت از نظر مالی مشکل اداره­ی مدارس ابتدایی را داشت، این مسئولیت را مدارس خصوصی بر دوش کشیدند. این مدارس بنیاد آموزش در جامعه­ی فئودالی را شکل دادند، و در طول قرن­ها معلمان زیادی به تدریج گروه کاملی از متن­ها و کتاب­های آموزشی معلومات عمومی، اخلاقیات و ... را تولید کرده، و جذب اینگونه مدارس شدند.
در نتیجه ­ی سقوط حکومت اشرافی، سیستم مدارس دولتی [[سلسله شیا|سلسله­ های شیا]]، [[سلسله شانگ|شانگ]] و [[سلسله جو|جو غربی]]، از میان رفت. به محض وقوع این اتفاق، به سرعت مدارس غیردولتی شکل گرفتند. روش­ های قدیمیِ اداره­ ی مدارس دولتی سه سلسله­ یِ پیشین به فراموشی سپرده شد، و روش جدیدتری که آزادی بیشتری به مدارس غیردولتی می ­داد، به کار گرفته شد. این موضوع تأثیر ژرفی در توسعه ­ی سیستم بعدی مدارس با مدیریت دولتی گذاشت. در عصر [[سلسله مینگ]](1644-1368 میلادی)، روش جدیدی برای کارآموزی در مدیریت آموزشی (عالی ترین مؤسسه ی آموزشی) ایجاد شد. دانشجویانی که در این مؤسسه تحصیل می کردند به مدت سه تا شش ماه برای کارآموزی به ادارات دولتی فرستاده می شدند.


اولاً، آن­ها بر ترکیب آموزش و تحقیق تأکید داشتند و جو آزاد بحث و مناظره پیرامون مشکلات علمی در آنجا پرورش می­یافت.
مدارس خصوصی، شکل جدیدی از آموزش بود که ریشه در زوال مدارس دولتیِ تحت سیستم برده داری دارد. پیدایش آن­ ها نه تنها توفیقاتی برای تحقیقات علمی و فرهنگی به وجود آورد و موجب شکوفایی مکاتب مختلف فکری شد، بلکه موجب پرورش تعداد زیادی از شخصیت ­های برجسته و با ذوق و استعدادی شد که به شکل گیری سلسله­ ی متمرکز فئودالی خدمات شایسته ­ای کردند. به طور کلی، مدارس خصوصی در جامعه ­ی فئودالی با دو جنبه زیر مشخص می­ شوند.


دوماً، آموزشگاه­ها بر ترکیب دانشجویان، بین مطالعات خصوصی و راهنمایی معلمان تأکید داشتند، و بر اهمیت پرورش توانایی و استعداد دانشجویان برای تعقیب مطالعات مستقل خود اصرار می­کردند.
1- به طور نسبی، یک سیاست اجرایی آموزش آزاد و سبک آموزشی خاصی ایجاد شد که موجب پیشرفت و توسعه ­ی جامع تفکر علمی، فناوری، فرهنگی و آموزشی فئودالی [[چین]] در جامعه ­ی فئودالی شد.


سوماً، آنان در نظر داشتند محیطی طبیعی و ایده­آل(ساختمان محیط آموزشگاه) و یک محیط فرهنگی هماهنگ (رابطه­ی بین دانشجویان و اساتید) ایجاد کنند، و سنت خوب احترام گذاشتن دانشجویان نسبت به استادان، و محبت استادان نسبت به شاگردانشان را به ارث گذاشته و توسعه دهند.  
2- مدارس خصوصی نقش مهمی در ترویج علم و فناوری و [[هنر در چین|هنر]] و [[ادبیات چینی|ادبیات چین]] باستان ایفا کردند.


به طور خلاصه، سیستم مدرسه­ای در جامعه­ی فئودالی چین اساساً ترکیبی از مدارس دولتی، مدارس خصوصی و مدارج عالی تر آن­ها، آموزشگاه­های عالی بود. مدارس دولتی نقش اساسی در جامعه­ی فئودالی داشتند، ولی وقت که این نوع از مدارس دولتی با سقوط سلسله­ها تنزل می­کردند، به جای آن­ها مدارس خصوصی توسعه یافته و پیشرفت می­کردند. قابل ذکر است که ساختار دوره­های آموزشی در سر تا سر چین بر محور آموزش­های اخلاقی به عنوان پایه و اساس آموزش متمرکز، و از ویژگی­های اصلی آموزش سنتی و اخلاقی بود.
=== [[مدارس خصوصی در چین باستان]] ===
----[1] - Sui Ren
در طول تاریخ، مدارس خصوصی، با موفقیت بار مسئولیت آموزش ابتدایی در جامعه ­ی فئودالی را بر دوش کشیده و از تلاش­ های ناچیز دولت حمایت کرده است. از آنجا که دولت از نظر [[مالی]] مشکل اداره­ ی مدارس ابتدایی را داشت، این مسئولیت را مدارس خصوصی بر دوش کشیدند. این مدارس بنیاد آموزش در جامعه ­ی فئودالی را شکل دادند، و در طول قرن­ ها معلمان زیادی به تدریج گروه کاملی از متن­ ها و کتاب­ های آموزشی معلومات عمومی، اخلاقیات و ... را تولید کرده، و جذب این گونه مدارس شدند.


[2] - Fu Xi
اولاً، آن­ ها بر ترکیب آموزش و تحقیق تأکید داشتند و جو آزاد بحث و مناظره پیرامون مشکلات علمی در آنجا پرورش می­ یافت.


[3] - Xia
دوماً، آموزشگاه ­ها بر ترکیب دانشجویان، بین مطالعات خصوصی و راهنمایی معلمان تأکید داشتند، و بر اهمیت پرورش توانایی و استعداد دانشجویان برای تعقیب مطالعات مستقل خود اصرار می ­کردند.


[4] - Xiang
سوماً، آنان در نظر داشتند محیطی طبیعی و ایده ­آل (ساختمان محیط آموزشگاه) و یک محیط فرهنگی هماهنگ (رابطه­ ی بین دانشجویان و اساتید) ایجاد کنند، و سنت خوب احترام گذاشتن دانشجویان نسبت به استادان، و محبت استادان نسبت به شاگردانشان را به ارث گذاشته و توسعه دهند.


[5] - Xiao
به طور خلاصه، سیستم مدرسه ­ای در جامعه ­ی فئودالی [[چین]] اساساً ترکیبی از مدارس دولتی، مدارس خصوصی و مدارج عالی تر آن­ ها، آموزشگاه ­های عالی بود. مدارس دولتی نقش اساسی در جامعه ­ی فئودالی داشتند، ولی وقتی که این نوع از مدارس دولتی با سقوط سلسله­ ها تنزل می ­کردند، به جای آن­ ها مدارس خصوصی توسعه یافته و پیشرفت می ­کردند. قابل ذکر است که ساختار دوره­ های آموزشی در سرتاسر [[چین]] بر محور آموزش ­های اخلاقی به عنوان پایه و اساس آموزش متمرکز، و از ویژگی ­های اصلی آموزش سنتی و اخلاقی بود.<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم، ص۱۲۰۸.</ref>


[6] - Xu
== نیز نگاه کنید به ==


[7] - Xue
* [[پیشینه آموزش لبنان]]
* [[پیشینه آموزش کوبا]]
* [[پیشینه آموزش کانادا]]
* [[پیشینه آموزش ژاپن]]
* [[پیشینه آموزش روسیه]]
* [[پیشینه آموزش تونس]]
* [[پیشینه آموزش افغانستان]]
* [[پیشینه آموزش مصر]]


[8] - Da Xue
== پاورقی ==
<small>[i] - امپراتور زرد که به پدر ملت چین هم مشهور است. مترجم.</small>


[9] - Gu Zong
== کتابشناسی ==
----[i] - Shen Nong  (امپراتور زرد که به پدر ملت چین هم مشهور است. مترجم.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۸

در طول تاریخ بلند توسعه و پیشرفت چین، نیاکان مردم این سرزمین در زندگی و تولیدات خود، دانش و تجربه­ های مختلفی را کسب کرده ­اند. نسل­ های پیشین برای کمک به ادامه­ ی حیات نسل­ های جدید، به طور طبیعی تجربیاتشان را در مورد استفاده از آتش و دیگر ابزارها به آنان منتقل می­ ساختند. از این طریق بود که آموزش ­های ابتدایی شکل گرفت.

ظهور نخستین مدارس در جامعه ی ابتدایی چین

بر اساس اسناد تاریخی، «سُوی رِن (Sui Ren) به مردم آموزش داد تا از آتش برای پختن غذا استفاده کنند، و فو شی (Fu Xi) به مردم چگونگی شکار کردن را آموخت چون جانوران فراوانی وجود داشت». سپس «توسط شِن نونگ (Shen Nong)[i] به مردم آموزش داده شد تا بذرهای کشاورزی را کِشت کنند». همه­ ی این فعالیت­ ها می­ توانند در قلمرو آموزش قرار گیرند. ولی این­ها آموزش ­های پایه ­ای و ساده ­ای بودند که برای تولید و ادامه­ ی زندگی آموخته می شدند، بدون این که مکان خاص و ویژه ­ای برای آموزش یا فراگیران آن ها وجود داشته باشد. به هر حال، در این دوران، سازمان رسمی آموزشی وجود نداشت.

نخستین مدارس در چین باستان

وقتی این افراد احساس کردند لازم است دانش و تجارب به دست آمده را با آگاهی و طبق برنامه ریزی به فرزندان خود منتقل کنند، زمینه برای ایجاد مؤسسات خاص آموزشی فراهم شد.

ظهور و سقوط مدارس ابتدایی در چین

بر اساس مدارک تاریخی، مدارس ابتدا در دوران سلسله­ ی شیا(Xia) (2100 تا 1600 پیش از میلاد) پدید آمدند. وجود مدارس را نه تنها می­ توان از طریق مدارک تاریخی اثبات کرد، بلکه از طریق یافته­ های باستان شناسی، به ویژه از نوشته ­های روی استخوان­ ها یا لاکِ لاک پشت­ های خرابه­ های یین هم می­ توان به این حقیقت پی برد. در آن زمان مدارس «شیانگ» (Xiang)، «شیائو» (Xiao) یا «شو» (Xu) نامیده می شدند.

مدارس دیگر«شوه» (Xue)، «دَ شوِه» (Da Xue) یا «گو زونگ» (Gu Zong) نام داشتند. در این ایام، کم کم مدارس دولتی ایجاد و بیش از پیش توسعه پیدا کرد. در این مدارس نوشتن و ریاضیات آموزش داده می شد و آموزش در زمینه­ های دینی، امور نظامی، آیین ­ها و به ویژه موسیقی نیز مورد تأکید بود.

در دوران جو غربی (قرن یازدهم تا سال 771 پیش از میلاد)، یک نظام واقعی آموزشی مدرسه ­ای آغاز به کار کرد. در آن زمان، دو سیستم آموزش وجود داشت: مدارس ملی و مدارس محلی. مدارس ملی مدارس مرکزی دولتی بودند که در منطقه ­ی پادشاهی و پایتخت کشور­های وابسته به حکومت مرکزی دایر می شدند.

مدارس محلی، مدارس دولت­ های محلی بودند که در مناطق تحت مدیریت مدیران محلی قرار داشتند. در این دوران، آموزش بر محور «هنرهای ششگانه» متمرکز بود که عبارتند از: آداب و رفتار، موسیقی، تیر اندازی، ارابه­ رانی، نوشتن و ریاضیات. از اواسط تا اواخر دوران سلسله­ های بهار و پاییز، مدارس خصوصی پا به عرصه ­ی وجود گذاشتند، و به سرعت در همه جا گسترش یافتند.

مدارس دولتی در چین باستان

در نتیجه ­ی سقوط حکومت اشرافی، سیستم مدارس دولتی سلسله­ های شیا، شانگ و جو غربی، از میان رفت. به محض وقوع این اتفاق، به سرعت مدارس غیردولتی شکل گرفتند. روش­ های قدیمیِ اداره­ ی مدارس دولتی سه سلسله­ یِ پیشین به فراموشی سپرده شد، و روش جدیدتری که آزادی بیشتری به مدارس غیردولتی می ­داد، به کار گرفته شد. این موضوع تأثیر ژرفی در توسعه ­ی سیستم بعدی مدارس با مدیریت دولتی گذاشت. در عصر سلسله مینگ(1644-1368 میلادی)، روش جدیدی برای کارآموزی در مدیریت آموزشی (عالی ترین مؤسسه ی آموزشی) ایجاد شد. دانشجویانی که در این مؤسسه تحصیل می کردند به مدت سه تا شش ماه برای کارآموزی به ادارات دولتی فرستاده می شدند.

مدارس خصوصی، شکل جدیدی از آموزش بود که ریشه در زوال مدارس دولتیِ تحت سیستم برده داری دارد. پیدایش آن­ ها نه تنها توفیقاتی برای تحقیقات علمی و فرهنگی به وجود آورد و موجب شکوفایی مکاتب مختلف فکری شد، بلکه موجب پرورش تعداد زیادی از شخصیت ­های برجسته و با ذوق و استعدادی شد که به شکل گیری سلسله­ ی متمرکز فئودالی خدمات شایسته ­ای کردند. به طور کلی، مدارس خصوصی در جامعه ­ی فئودالی با دو جنبه زیر مشخص می­ شوند.

1- به طور نسبی، یک سیاست اجرایی آموزش آزاد و سبک آموزشی خاصی ایجاد شد که موجب پیشرفت و توسعه ­ی جامع تفکر علمی، فناوری، فرهنگی و آموزشی فئودالی چین در جامعه ­ی فئودالی شد.

2- مدارس خصوصی نقش مهمی در ترویج علم و فناوری و هنر و ادبیات چین باستان ایفا کردند.

مدارس خصوصی در چین باستان

در طول تاریخ، مدارس خصوصی، با موفقیت بار مسئولیت آموزش ابتدایی در جامعه ­ی فئودالی را بر دوش کشیده و از تلاش­ های ناچیز دولت حمایت کرده است. از آنجا که دولت از نظر مالی مشکل اداره­ ی مدارس ابتدایی را داشت، این مسئولیت را مدارس خصوصی بر دوش کشیدند. این مدارس بنیاد آموزش در جامعه ­ی فئودالی را شکل دادند، و در طول قرن­ ها معلمان زیادی به تدریج گروه کاملی از متن­ ها و کتاب­ های آموزشی معلومات عمومی، اخلاقیات و ... را تولید کرده، و جذب این گونه مدارس شدند.

اولاً، آن­ ها بر ترکیب آموزش و تحقیق تأکید داشتند و جو آزاد بحث و مناظره پیرامون مشکلات علمی در آنجا پرورش می­ یافت.

دوماً، آموزشگاه ­ها بر ترکیب دانشجویان، بین مطالعات خصوصی و راهنمایی معلمان تأکید داشتند، و بر اهمیت پرورش توانایی و استعداد دانشجویان برای تعقیب مطالعات مستقل خود اصرار می ­کردند.

سوماً، آنان در نظر داشتند محیطی طبیعی و ایده ­آل (ساختمان محیط آموزشگاه) و یک محیط فرهنگی هماهنگ (رابطه­ ی بین دانشجویان و اساتید) ایجاد کنند، و سنت خوب احترام گذاشتن دانشجویان نسبت به استادان، و محبت استادان نسبت به شاگردانشان را به ارث گذاشته و توسعه دهند.

به طور خلاصه، سیستم مدرسه ­ای در جامعه ­ی فئودالی چین اساساً ترکیبی از مدارس دولتی، مدارس خصوصی و مدارج عالی تر آن­ ها، آموزشگاه ­های عالی بود. مدارس دولتی نقش اساسی در جامعه ­ی فئودالی داشتند، ولی وقتی که این نوع از مدارس دولتی با سقوط سلسله­ ها تنزل می ­کردند، به جای آن­ ها مدارس خصوصی توسعه یافته و پیشرفت می ­کردند. قابل ذکر است که ساختار دوره­ های آموزشی در سرتاسر چین بر محور آموزش ­های اخلاقی به عنوان پایه و اساس آموزش متمرکز، و از ویژگی ­های اصلی آموزش سنتی و اخلاقی بود.[۱]

نیز نگاه کنید به

پاورقی

[i] - امپراتور زرد که به پدر ملت چین هم مشهور است. مترجم.

کتابشناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم، ص۱۲۰۸.