نهادها و سازمان های فرهنگی فرانسه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
=== [[وزارت فرهنگ فرانسه]] (Le ministère de la Culture) === | === [[وزارت فرهنگ فرانسه]] (Le ministère de la Culture) === | ||
[[پرونده:Le ministère de la Culture.jpg|بندانگشتی|وزارت فرهنگ فرانسه]]تاریخ سیاست فرهنگی کشور [[فرانسه]] از زمان طرحریزی آن در قرن شانزدهم تا کنون، نمایانگر نقش محوری دولت در ارتقاء و ساماندهی دانش، هنر، فرهنگ و شکلگیری تدریجی ساختارهای وزارتخانهای و تصویب بودجههای ملی بودهاست. به عنوان مثال میتوان به تأسیس کتابخانه ملی فرانسه، تأسیس دبیرخانه هنرهای زیبا در قرن نوزدهم، تأسیس موزه هنری لوور و تأسیس وزارتخانهای مستقل با نام وزارت فرهنگ در سال 1959 اشاره نمود. [[آندره مالرو]] (Andre Malraux) نخستین وزیر فرهنگ کشور فرانسه، در امور فرهنگی موازینی را پیش روی همگان قرار داد که اعقاب او نیز دنباله رو این راه بودند. از جمله این موازین میتوان به حفاظت از میراث فرهنگی کشور، خلق هنرهای معاصر، آموزش فرهنگ و هنر و نشر آن در تمامی سطوح جامعه، تمرکز زدایی اداری و تدوین نظامنامه برای بازارهای صنعتی فرهنگ اشاره نمود. بر اساس تعریف آندره مالرو، تمرکززدایی اداری عبارت از انتقال قدرت و منابع از سطوح مرکزی دولت به سطوح فدرال با حفظ مرکزیت دولت بود. | [[پرونده:Le ministère de la Culture.jpg|بندانگشتی|وزارت فرهنگ فرانسه. برگرفته از سایت ibexa، قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.ibexa.co/success-stories/ministry-of-culture-france]]تاریخ سیاست فرهنگی کشور [[فرانسه]] از زمان طرحریزی آن در قرن شانزدهم تا کنون، نمایانگر نقش محوری دولت در ارتقاء و ساماندهی دانش، هنر، فرهنگ و شکلگیری تدریجی ساختارهای وزارتخانهای و تصویب بودجههای ملی بودهاست. به عنوان مثال میتوان به تأسیس کتابخانه ملی فرانسه، تأسیس دبیرخانه هنرهای زیبا در قرن نوزدهم، تأسیس موزه هنری لوور و تأسیس وزارتخانهای مستقل با نام وزارت فرهنگ در سال 1959 اشاره نمود. [[آندره مالرو]] (Andre Malraux) نخستین وزیر فرهنگ کشور فرانسه، در امور فرهنگی موازینی را پیش روی همگان قرار داد که اعقاب او نیز دنباله رو این راه بودند. از جمله این موازین میتوان به حفاظت از میراث فرهنگی کشور، خلق هنرهای معاصر، آموزش فرهنگ و هنر و نشر آن در تمامی سطوح جامعه، تمرکز زدایی اداری و تدوین نظامنامه برای بازارهای صنعتی فرهنگ اشاره نمود. بر اساس تعریف آندره مالرو، تمرکززدایی اداری عبارت از انتقال قدرت و منابع از سطوح مرکزی دولت به سطوح فدرال با حفظ مرکزیت دولت بود. | ||
در سال 1959 [[آندره مالرو]] حوزه فرهنگی کشور را از حیطه اختیارات وزارتخانههای آموزش و پرورش و صنایع خارج نموده و به تأسیس وزارتخانهای مستقل با نام وزارت فرهنگ مبادرت نمود. در این میان مرکز ملی فیلم نیز از اختیار وزارت صنایع خارج شده و تحت نظارت وزارت فرهنگ کشور درآمد. هدف وزارتخانه جدیدالتاسیس، پیشرفت همزمان و همه جانبه کلیه امور هنری و مشارکت فراگیر مردم در فعالیتهای فرهنگی، بخصوص در زمینههای تئاتر، موسیقی و میراث فرهنگی کشور بود. [[آندره مالرو]] قصد داشت در کلیه ادارات، مراکز هنری همگانی دایر نماید تا امور فرهنگی را در پهنه ای وسیع و فراگیر نشر داده و همگان را به خلاقیتهای هنری ترغیب نماید. دولت فرانسه از لحاظ جغرافیایی به 96 اداره اجرایی با نام دپارتمان تقسیم گردیده است. در گذشته تنها ادارات 9 شهر از مراکز فرهنگی همگانی برخوردار بودند. در سال 1969، 3 حوزه ریاست منطقهای در امور فرهنگی تأسیس گردید که به نوبه خود گامی اساسی در جهت تمرکز زدایی اداری به شمار میرفت.[[پرونده:Jacques Duhamel.jpg|بندانگشتی|230x230پیکسل|ژاک دوهامل]]ژاک دوهامل (Jacques Duhamel) در تعقیب سیاستهای آندره مالرو، سیاست بین اداری و چند منظوره با هدف تزریق فرهنگ به بافت جامعه را اتخاذ نمود. دوهامل به نهادینه نمودن مشارکت فرهنگی میان دولت و موسسات فرهنگی کشور مبادرت نمود که از آن جمله میتوان به انعقاد قراردادهای دولت با سازمان رادیو و تلویزیون، صنعت سینما و صاحبان سالنهای تئاتر و اپرا اشاره نمود. جهت پشتیبانی مالی از چنین مشارکتهای فرهنگی، صندوق پروژههای فرهنگی کشور تأسیس گردید. در زمینه هنرهای تجسمی، 1 درصد از درآمد سازمانهای دولتی جهت حمایت مالی از انجام یک فعالیت هنری در همان سازمان صرف می گردید. این قانون در خصوص کلیه سازمانهای دولتی به اجرا در می آمد. | در سال 1959 [[آندره مالرو]] حوزه فرهنگی کشور را از حیطه اختیارات وزارتخانههای آموزش و پرورش و صنایع خارج نموده و به تأسیس وزارتخانهای مستقل با نام وزارت فرهنگ مبادرت نمود. در این میان مرکز ملی فیلم نیز از اختیار وزارت صنایع خارج شده و تحت نظارت وزارت فرهنگ کشور درآمد. هدف وزارتخانه جدیدالتاسیس، پیشرفت همزمان و همه جانبه کلیه امور هنری و مشارکت فراگیر مردم در فعالیتهای فرهنگی، بخصوص در زمینههای تئاتر، موسیقی و میراث فرهنگی کشور بود. [[آندره مالرو]] قصد داشت در کلیه ادارات، مراکز هنری همگانی دایر نماید تا امور فرهنگی را در پهنه ای وسیع و فراگیر نشر داده و همگان را به خلاقیتهای هنری ترغیب نماید. دولت فرانسه از لحاظ جغرافیایی به 96 اداره اجرایی با نام دپارتمان تقسیم گردیده است. در گذشته تنها ادارات 9 شهر از مراکز فرهنگی همگانی برخوردار بودند. در سال 1969، 3 حوزه ریاست منطقهای در امور فرهنگی تأسیس گردید که به نوبه خود گامی اساسی در جهت تمرکز زدایی اداری به شمار میرفت.[[پرونده:Jacques Duhamel.jpg|بندانگشتی|230x230پیکسل|ژاک دوهامل. برگرفته از سایت abebooks، قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.abebooks.de/fotografien/Jacques-Duhamel-Photographie-originale-Original-photograph/22386435424/bd]]ژاک دوهامل (Jacques Duhamel) در تعقیب سیاستهای آندره مالرو، سیاست بین اداری و چند منظوره با هدف تزریق فرهنگ به بافت جامعه را اتخاذ نمود. دوهامل به نهادینه نمودن مشارکت فرهنگی میان دولت و موسسات فرهنگی کشور مبادرت نمود که از آن جمله میتوان به انعقاد قراردادهای دولت با سازمان رادیو و تلویزیون، صنعت سینما و صاحبان سالنهای تئاتر و اپرا اشاره نمود. جهت پشتیبانی [[مالی]] از چنین مشارکتهای فرهنگی، صندوق پروژههای فرهنگی کشور تأسیس گردید. در زمینه هنرهای تجسمی، 1 درصد از درآمد سازمانهای دولتی جهت حمایت مالی از انجام یک فعالیت هنری در همان سازمان صرف می گردید. این قانون در خصوص کلیه سازمانهای دولتی به اجرا در می آمد. | ||
هر یک از 6 وزیر فرهنگ فرانسه که یکی پس از دیگری بین سالهای (1981-1973) به صدارت رسیدند ؛علاوه بر اعمال تغییرات مورد نظر خود در وزارتخانه فرهنگ، از سیاستهای فرهنگی آندره مالرو و ژاک دوهامل نیز جهت اتخاذ سیاستهای جدید بهره می بردند. در سال 1974 میشل گای (Michel Guy) با انعقاد اولین سری از موافقتنامههای توسعه فرهنگی با شهرداری ها و مناطق کشور، راه پیشرفت و تکامل هنرمندان جوان و هنرهای معاصر کشور را هموار نمود. به دنبال این عمل میشل گای، مرکز هنرهای ملی ژرژ پمپیدو در سال 1977 افتتاح گردید. در سال 1978 قانون حمایت از موزههای کشور به تصویب رسید و سال 1980 نیز به عنوان سال میراث ملی نام گرفت. طی سالهای (1993-1981) در دو دوره پنج ساله - وزارت فرهنگ فرانسه گامهای اولیه به سوی مدرنیزاسیون و طریقه برخورد با جامعه معاصر را برداشت. از جمله این اقدامات اولیه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود: | هر یک از 6 وزیر فرهنگ فرانسه که یکی پس از دیگری بین سالهای (1981-1973) به صدارت رسیدند ؛علاوه بر اعمال تغییرات مورد نظر خود در وزارتخانه فرهنگ، از سیاستهای فرهنگی آندره مالرو و ژاک دوهامل نیز جهت اتخاذ سیاستهای جدید بهره می بردند. در سال 1974 میشل گای (Michel Guy) با انعقاد اولین سری از موافقتنامههای توسعه فرهنگی با شهرداری ها و مناطق کشور، راه پیشرفت و تکامل هنرمندان جوان و هنرهای معاصر کشور را هموار نمود. به دنبال این عمل میشل گای، مرکز هنرهای ملی ژرژ پمپیدو در سال 1977 افتتاح گردید. در سال 1978 قانون حمایت از موزههای کشور به تصویب رسید و سال 1980 نیز به عنوان سال میراث ملی نام گرفت. طی سالهای (1993-1981) در دو دوره پنج ساله - وزارت فرهنگ فرانسه گامهای اولیه به سوی مدرنیزاسیون و طریقه برخورد با جامعه معاصر را برداشت. از جمله این اقدامات اولیه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود: | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
• القاء معیارها و موازین بخش فرهنگ به بخش اقتصاد | • القاء معیارها و موازین بخش فرهنگ به بخش اقتصاد | ||
• توسعه و گسترش ارتباطات سمعی و بصری کشور[[پرونده:کتابخانه ملی فرانسه.jpg|بندانگشتی|کتابخانه ملی فرانسه]]در این میان رئیس جمهور فرانسه با تایید و تصویب اجرای یک سلسله از پروژههای ساختمانی عظیم، در واقع حمایت بی قید و شرط خود از فعالیتهای وزارت فرهنگ را اعلام نمود. از جمله این پروژههای عظیم ساختمانی میتوان به تأسیس کتابخانه ملی، موزه بزرگ لوور، خانه اپرای باستیل و آرشیو جنگ اشاره نمود. | • توسعه و گسترش ارتباطات سمعی و بصری کشور[[پرونده:کتابخانه ملی فرانسه.jpg|بندانگشتی|کتابخانه ملی فرانسه. برگرفته از سایت honaronline، قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-9/178649-%D9%81%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF]]در این میان رئیس جمهور فرانسه با تایید و تصویب اجرای یک سلسله از پروژههای ساختمانی عظیم، در واقع حمایت بی قید و شرط خود از فعالیتهای وزارت فرهنگ را اعلام نمود. از جمله این پروژههای عظیم ساختمانی میتوان به تأسیس کتابخانه ملی، موزه بزرگ لوور، خانه اپرای باستیل و آرشیو جنگ اشاره نمود. | ||
در سال 1982، بودجه وزارت فرهنگ فرانسه به دو برابر افزایش یافت و سپس به تدریج بر 1درصد از کل بودجه کشور بالغ گردید. جنبش تمرکززدایی اداری با راه اندازی موسسات مختلف فرهنگی منطقهای آغاز گردید. سیاست انعقاد قرارداد با مقامات محلی مجدداً از سر گرفته شد. چندین موسسه آموزشی بزرگ نیز یا مجدداً فعال گردیده و یا از نو تأسیس گردیدند. از میان این مؤسسات بزرگ میتوان به موسسه میراث فرهنگی، موسسه سینماتوگرافی، هنرستانهای بزرگ موسیقی [[پاریس]] و لیون و موزه بزرگ لوور اشاره نمود. طی 12 سال بیش از 8000 فرصت شغلی در زمینههای مختلف فرهنگی فراهم گردید و آموزشهای هنری پیشرفته در مدارس، ارائه شده و آموزش هنرهای معاصر از قبیل تئاتر، سینما و تاریخ هنر نیز آغاز گردید. همچنین جهت افزایش آگاهی کودکان فرانسوی یک سری تمهیدات خاصی نظیر اجرای پروژههای هنری فوق برنامه، بازدید دانش آموزان از موزه ها و اماکن تاریخی و اجرای پروژههای میراث فرهنگی اتخاذ گردید. در نتیجه نوسانات اقتصادی و رشد فعالیتهای فرهنگی خانگی، وزارت فرهنگ بیشتر توجه خود را صرف صنایع فرهنگی از قبیل کتاب، نوار، سینما، رسانههای سمعی و بصری و تنظیم بازار این قبیل صنایع نمود. | در سال 1982، بودجه وزارت فرهنگ فرانسه به دو برابر افزایش یافت و سپس به تدریج بر 1درصد از کل بودجه کشور بالغ گردید. جنبش تمرکززدایی اداری با راه اندازی موسسات مختلف فرهنگی منطقهای آغاز گردید. سیاست انعقاد قرارداد با مقامات محلی مجدداً از سر گرفته شد. چندین موسسه آموزشی بزرگ نیز یا مجدداً فعال گردیده و یا از نو تأسیس گردیدند. از میان این مؤسسات بزرگ میتوان به موسسه میراث فرهنگی، موسسه سینماتوگرافی، هنرستانهای بزرگ موسیقی [[پاریس]] و لیون و موزه بزرگ لوور اشاره نمود. طی 12 سال بیش از 8000 فرصت شغلی در زمینههای مختلف فرهنگی فراهم گردید و آموزشهای هنری پیشرفته در مدارس، ارائه شده و آموزش هنرهای معاصر از قبیل تئاتر، سینما و تاریخ هنر نیز آغاز گردید. همچنین جهت افزایش آگاهی کودکان فرانسوی یک سری تمهیدات خاصی نظیر اجرای پروژههای هنری فوق برنامه، بازدید دانش آموزان از موزه ها و اماکن تاریخی و اجرای پروژههای میراث فرهنگی اتخاذ گردید. در نتیجه نوسانات اقتصادی و رشد فعالیتهای فرهنگی خانگی، وزارت فرهنگ بیشتر توجه خود را صرف صنایع فرهنگی از قبیل کتاب، نوار، سینما، رسانههای سمعی و بصری و تنظیم بازار این قبیل صنایع نمود. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
==== حمایت از خلاقیتهای فرهنگی ==== | ==== حمایت از خلاقیتهای فرهنگی ==== | ||
[[پرونده:موزه ملی هنر مدرن فرانسه.jpg|بندانگشتی|موزه ملی هنر مدرن فرانسه]] | [[پرونده:موزه ملی هنر مدرن فرانسه.jpg|بندانگشتی|موزه ملی هنر مدرن فرانسه. برگرفته از سایت zhivar، قابل بازیابی از<nowiki/>https://zhivar.com/national-museum-of-modern-art-of-france/]] | ||
الف) مراکز هنرهای معاصر: تعداد 32 مرکز هنری که یارانه دریافت مینمایند در 16 منطقه کشور دایر میباشند. مراکز هنری کشور از طریق یک سیاست متمرکز بر برپایی نمایشگاه، نشر، انجام تحقیقات هنری و ادبی، ارائه آموزش، تأمین بودجه آثار هنری، فراهم آوردن امکانات اقامتی برای هنرمندان و توسعه فعالیتهای تحقیقاتی و تجربی خود مبادرت مینمایند. | الف) مراکز هنرهای معاصر: تعداد 32 مرکز هنری که یارانه دریافت مینمایند در 16 منطقه کشور دایر میباشند. مراکز هنری کشور از طریق یک سیاست متمرکز بر برپایی نمایشگاه، نشر، انجام تحقیقات هنری و ادبی، ارائه آموزش، تأمین بودجه آثار هنری، فراهم آوردن امکانات اقامتی برای هنرمندان و توسعه فعالیتهای تحقیقاتی و تجربی خود مبادرت مینمایند. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
تسهیلات کارت اعتباری که در سراسر [[فرانسه]] قابل استفاده میباشد، در خصوص موزههای ملی نیز به اجرا درآمد. دارنده این کارت پس از پرداخت ورودیه معمولی قادر میباشد یک شخص زیر 26 سال را به صورت رایگان همراه خود به موزه دعوت نماید. سیاست قیمتهای نازل به موسسات و ساختارهای فرهنگی مشابه کشور نیز تعمیم دادهشدهاست. کارت فرهنگ جوانان که برای استفاده در یک محدوده جغرافیایی محدود به جوانان اعطا میگردد یک سیستم تشویقی مؤثر میباشد. وزارت فرهنگ با اعمال تخفیفهای ویژه در خصوص هزینه حمل و نقل و بازدید جوانان از 20 مکان برگزاری جشنوارههای هنری و فرهنگی آنان را تشویق به بازدید از این نمایشگاه ها مینماید. | تسهیلات کارت اعتباری که در سراسر [[فرانسه]] قابل استفاده میباشد، در خصوص موزههای ملی نیز به اجرا درآمد. دارنده این کارت پس از پرداخت ورودیه معمولی قادر میباشد یک شخص زیر 26 سال را به صورت رایگان همراه خود به موزه دعوت نماید. سیاست قیمتهای نازل به موسسات و ساختارهای فرهنگی مشابه کشور نیز تعمیم دادهشدهاست. کارت فرهنگ جوانان که برای استفاده در یک محدوده جغرافیایی محدود به جوانان اعطا میگردد یک سیستم تشویقی مؤثر میباشد. وزارت فرهنگ با اعمال تخفیفهای ویژه در خصوص هزینه حمل و نقل و بازدید جوانان از 20 مکان برگزاری جشنوارههای هنری و فرهنگی آنان را تشویق به بازدید از این نمایشگاه ها مینماید. | ||
[[پرونده:طاق پیروزی پاریس.jpg|بندانگشتی|طاق پیروزی پاریس]] | [[پرونده:طاق پیروزی پاریس.jpg|بندانگشتی|طاق پیروزی پاریس. برگرفته از سایت navidgasht، قابل بازیابی از<nowiki/>https://navidgasht.com/blog/%D8%B7%D8%A7%D9%82-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3]] | ||
وزارت فرهنگ فرانسه همچنین تدابیری به شرح ذیل جهت گسترش مشارکت فرهنگی اتخاذ نموده است: | وزارت فرهنگ فرانسه همچنین تدابیری به شرح ذیل جهت گسترش مشارکت فرهنگی اتخاذ نموده است: | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
==== انجمنهای فرهنگی؛ هنرهای حرفهای ==== | ==== انجمنهای فرهنگی؛ هنرهای حرفهای ==== | ||
[[پرونده:تئاتر بوردو در فرانسه.jpg|بندانگشتی|220x220پیکسل|تئاتر بوردو در فرانسه]] | [[پرونده:تئاتر بوردو در فرانسه.jpg|بندانگشتی|220x220پیکسل|تئاتر بوردو در فرانسه.برگرفته از alaedin travel، قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.alaedin.travel/attractions/france/bordeaux/grand-theatre]] | ||
فعالیتهای هنری غیرحرفهای توسط بخشهای بزرگی از جامعه انجام می گیرند. در حدود 50 درصد از جمعیت کشور که بالای 15 سال سن دارند در زمان فراغت خود در فعالیتهای تئاتری، موسیقی، رقص، هنرهای تجسمی و نوشتاری شرکت مینمایند. | فعالیتهای هنری غیرحرفهای توسط بخشهای بزرگی از جامعه انجام می گیرند. در حدود 50 درصد از جمعیت کشور که بالای 15 سال سن دارند در زمان فراغت خود در فعالیتهای تئاتری، موسیقی، رقص، هنرهای تجسمی و نوشتاری شرکت مینمایند. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
به طور کلی، مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و هنری غیرحرفهای یکی از بهترین راه هایی است که اشخاص میتوانند از این طریق از اطلاعات هنری آگاهی یابند. از هنرمندان حرفهای و موسسات فرهنگی کشور درخواست گردیده تا با ارائه کمک، پیشنهاد و آموزش نقش خود را در این زمینه افزایش دهند و این خود مستلزم دسترسی به مراکز مرجع قابل اعتماد میباشد که اسناد، اطلاعات و دیگر امکانات را جهت نمایش آثار غیرحرفهای تدارک مینمایند. در این مراکز، افراد غیرحرفهای و حرفهای قادر خواهند بود که با یکدیگر ملاقات، تبادل دانش و مهارت نموده و از تجربیات یکدیگر بهرهمند گردند. برخی از موسسات هنری و فرهنگی از قبیل مدارس موسیقی و تئاترها به تأسیس چنین مراکزی مبادرت مینمایند<ref>برگرفتهاز<nowiki/>http://fr.wikipedia.org/wiki/Minist%C3%A8re_de_la_Culture_(France)</ref>. | به طور کلی، مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و هنری غیرحرفهای یکی از بهترین راه هایی است که اشخاص میتوانند از این طریق از اطلاعات هنری آگاهی یابند. از هنرمندان حرفهای و موسسات فرهنگی کشور درخواست گردیده تا با ارائه کمک، پیشنهاد و آموزش نقش خود را در این زمینه افزایش دهند و این خود مستلزم دسترسی به مراکز مرجع قابل اعتماد میباشد که اسناد، اطلاعات و دیگر امکانات را جهت نمایش آثار غیرحرفهای تدارک مینمایند. در این مراکز، افراد غیرحرفهای و حرفهای قادر خواهند بود که با یکدیگر ملاقات، تبادل دانش و مهارت نموده و از تجربیات یکدیگر بهرهمند گردند. برخی از موسسات هنری و فرهنگی از قبیل مدارس موسیقی و تئاترها به تأسیس چنین مراکزی مبادرت مینمایند<ref>برگرفتهاز<nowiki/>http://fr.wikipedia.org/wiki/Minist%C3%A8re_de_la_Culture_(France)</ref>. | ||
===[[سازمان بین المللی فرانكوفونی]]=== | ===[[سازمان بین المللی فرانكوفونی]]=== | ||
[[پرونده:پرچم فرانکفونی.png|بندانگشتی|200x200پیکسل|پرچم فرانکفونی]] | [[پرونده:پرچم فرانکفونی.png|بندانگشتی|200x200پیکسل|پرچم فرانکفونی. برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از<nowiki/>https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%81%D9%88%D9%86%DB%8C]] | ||
اصطلاح فرانکوفونی به معنای مجموعه ملتها و دولتهای فرانسوی زبان، برای نخستین بار در زبان فرانسوی، در سال 1880 از سوی یک جغرافیدان فرانسوی، پیشنهاد و به کار گرفته شد. وی این واژه را برای توصیف مناطقی جغرافیایی به کار برد که به زبان فرانسوی گفتگو میکنند. توضیح این که واژه فرانسه زبانی، نشانگر کشورهایی است که [[فرانسه]]، زبان رسمی (واحد یا غیرواحد)، زبان مادری بخش بزرگی از جمعیت موجود در آنها، زبان فرهنگ، و یا زبانی است که از سوی برخی طبقات اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. با این همه این دستهها به اینجا پایان نمییابد. در برخی کشورهای زبان فرانسه با وجود اینکه زبان رسمی است، نه زبان مادری است و نه زبانی که اغلب مردم از آن استفاده میکنند. | اصطلاح فرانکوفونی به معنای مجموعه ملتها و دولتهای فرانسوی زبان، برای نخستین بار در زبان فرانسوی، در سال 1880 از سوی یک جغرافیدان فرانسوی، پیشنهاد و به کار گرفته شد. وی این واژه را برای توصیف مناطقی جغرافیایی به کار برد که به زبان فرانسوی گفتگو میکنند. توضیح این که واژه فرانسه زبانی، نشانگر کشورهایی است که [[فرانسه]]، زبان رسمی (واحد یا غیرواحد)، زبان مادری بخش بزرگی از جمعیت موجود در آنها، زبان فرهنگ، و یا زبانی است که از سوی برخی طبقات اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. با این همه این دستهها به اینجا پایان نمییابد. در برخی کشورهای زبان فرانسه با وجود اینکه زبان رسمی است، نه زبان مادری است و نه زبانی که اغلب مردم از آن استفاده میکنند. | ||
زبان فرانسه به عنوان سومین زبان رایج دنیا و زبان رسمی ۲۹ کشور دنیا همواره یکی از زبانهای محبوب و مورد علاقه مردم بودهاست و میباشد. واژه فرانکوفونی (Francophonie) با حرف آغازین بزرگ، به مجموعه دولتها و حکومتهایی گفته میشود که زبان فرانسه، زبان مشترک آنهاست. این واژه با حرف کوچک به معنای فرانسه زبانی، یکی از عناصر تشکیل دهنده سیاست خارجی فرانسه است. سازمان بینالمللی فرانکفوفی با 63 کشور عضو و حدود 750 میلیون نفر جمعیت در سال 1970به سبک جامعه کشورهای مشترک المنافع (Common wealth) که انگلیسی زبان بودند، تشکیل شد. جمعیت کل کشورها و دولتهای عضو سازمان بینالمللی فرانکفونی حدود 750 میلیون نفر است که در میان 175میلیون نفر آنها به طور کامل فرانسه زبان هستند. [[فرانسه]] و انگلیسی تنها زبانهایی هستند که در پنج قاره جهان به آنها تکلم میشود. [[فرانسه]] تنها زبان رسمی 12 کشور و یکی از زبانهای رسمی در 17 کشور دیگر فرانکفونی است. در کشورهای گروه دوم معمولا زبانهای انگلیسی، عربی، اسپانیایی یا پرتغالی نیز به عنوان زبان رسمی رواج دارد. ده کشوری که بیشترین فرانسه زبانان در آنها وجود دارند عبارتنداز: [[فرانسه]]، الجزایر، [[کانادا]]، مغرب، بلژیک، [[ساحل عاج]]، [[تونس]]، کامرون، جمهوری دموکراتیک کنگو و سوئیس هستند. فرانسه همچنین به طور کامل یا جزیی زبان مادری پنج کشور اروپایی یعنی [[فرانسه]]، بلژیک، سوئیس، لوگزامبورگ و موناکو است که در مجموع حدود 70 میلیونی نفر جمعیت دارند. در اروپای مرکزی و شرقی نیز کشورهای رومانی، سپس لهستان و مولداوی کشورهایی هستند که بیشترین شمار فرانسه زبانها را درخود جای دادهاند. بیشترین شمار فرانسه زبانها در قاره آفریقا هستند که 11 درصد جمعیت کل آفریقا را تشکیل میدهند. در همین قاره، الجزایر که عضو فرانکفونی نیز نیست با 16میلیون نفر فرانسه زبان جامعه دوم آفریقا را تشکیل میدهد. بعد از این کشور [[ساحل عاج]] با 12میلیون نفر فرانسه زبان در جایگاه بعدی قرار دارد. زبان فرانسه همچنین در کنار انگلیسی، چینی، اسپانیایی، روسی و عربی یکی از زبانهای رسمی سازمان ملل و زبان رسمی در اتحادیه آفریقا است<ref>برگرفته از http://www.tlfq.ulaval.ca/axl/francophonie/francophonie.htm</ref>. در سطح فرانسه، وزارت فرهنگ و ارتباطات، شورای عالی فرانکوفونی، دفتر امور فرانکوفونی وزارت امور خارجه، اداره کل روابط فرهنگی، علمی و فنی وزارت امور خارجه، اداره توسعه وزارت همکاریها و کمیته ملی بازیهای فرانکوفونی، مسئولیت تنظیم سیاست فرانسه در قبال کشورهای فرانسه زبان و اجرای تصمیمات آن را به عهده دارند. | زبان فرانسه به عنوان سومین زبان رایج دنیا و زبان رسمی ۲۹ کشور دنیا همواره یکی از زبانهای محبوب و مورد علاقه مردم بودهاست و میباشد. واژه فرانکوفونی (Francophonie) با حرف آغازین بزرگ، به مجموعه دولتها و حکومتهایی گفته میشود که زبان فرانسه، زبان مشترک آنهاست. این واژه با حرف کوچک به معنای فرانسه زبانی، یکی از عناصر تشکیل دهنده سیاست خارجی فرانسه است. سازمان بینالمللی فرانکفوفی با 63 کشور عضو و حدود 750 میلیون نفر جمعیت در سال 1970به سبک جامعه کشورهای مشترک المنافع (Common wealth) که انگلیسی زبان بودند، تشکیل شد. جمعیت کل کشورها و دولتهای عضو سازمان بینالمللی فرانکفونی حدود 750 میلیون نفر است که در میان 175میلیون نفر آنها به طور کامل فرانسه زبان هستند. [[فرانسه]] و انگلیسی تنها زبانهایی هستند که در پنج قاره جهان به آنها تکلم میشود. [[فرانسه]] تنها زبان رسمی 12 کشور و یکی از زبانهای رسمی در 17 کشور دیگر فرانکفونی است. در کشورهای گروه دوم معمولا زبانهای انگلیسی، عربی، اسپانیایی یا پرتغالی نیز به عنوان زبان رسمی رواج دارد. ده کشوری که بیشترین فرانسه زبانان در آنها وجود دارند عبارتنداز: [[فرانسه]]، الجزایر، [[کانادا]]، مغرب، بلژیک، [[ساحل عاج]]، [[تونس]]، کامرون، جمهوری دموکراتیک کنگو و سوئیس هستند. فرانسه همچنین به طور کامل یا جزیی زبان مادری پنج کشور اروپایی یعنی [[فرانسه]]، بلژیک، سوئیس، لوگزامبورگ و موناکو است که در مجموع حدود 70 میلیونی نفر جمعیت دارند. در اروپای مرکزی و شرقی نیز کشورهای رومانی، سپس لهستان و مولداوی کشورهایی هستند که بیشترین شمار فرانسه زبانها را درخود جای دادهاند. بیشترین شمار فرانسه زبانها در قاره آفریقا هستند که 11 درصد جمعیت کل آفریقا را تشکیل میدهند. در همین قاره، الجزایر که عضو فرانکفونی نیز نیست با 16میلیون نفر فرانسه زبان جامعه دوم آفریقا را تشکیل میدهد. بعد از این کشور [[ساحل عاج]] با 12میلیون نفر فرانسه زبان در جایگاه بعدی قرار دارد. زبان فرانسه همچنین در کنار انگلیسی، چینی، اسپانیایی، روسی و عربی یکی از زبانهای رسمی سازمان ملل و زبان رسمی در اتحادیه آفریقا است<ref>برگرفته از http://www.tlfq.ulaval.ca/axl/francophonie/francophonie.htm</ref>. در سطح فرانسه، وزارت فرهنگ و ارتباطات، شورای عالی فرانکوفونی، دفتر امور فرانکوفونی وزارت امور خارجه، اداره کل روابط فرهنگی، علمی و فنی وزارت امور خارجه، اداره توسعه وزارت همکاریها و کمیته ملی بازیهای فرانکوفونی، مسئولیت تنظیم سیاست فرانسه در قبال کشورهای فرانسه زبان و اجرای تصمیمات آن را به عهده دارند. | ||
===[[گردهمایی دوسالانه کشورهای فرانسوی زبان]]=== | ===[[گردهمایی دوسالانه کشورهای فرانسوی زبان]]=== | ||
در ابتدای سالهای 60، برخی از سران کشورهای تحت سلطهی سابق فرانسه، که خود از آموزشهای فرانسوی برخوردار بودند، از جمله حمانی دیور (نیجریه)، حبیب بورقیبه ([[تونس]])، نوردوم سیهانوک (کامبوج) و لئوپول سدار سنگور ([[سنگال]])، طرحی برایِ گردهمایی ِ کشورهای تازه استقلال یافته ای را پیشنهاد کردند که خواهان ِتداوم ارتباط فرهنگی و زبانی خود با کشور فرانسه بودند. در آن زمان دولت فرانسه پاسخ روشنی به این پیشنهاد نداد. با این وجود، در سال 1960 چندین کشور فرانسوی زبان، کنفرانسی با شرکت ِ وزیران آموزش و پرورش ِ کشورهای فرانسوی زبان برگزار کردند. سپس در سال 1961، مؤسسه ی دانشگاههای فرانسوی زبان تأسیس شد. در سال 1969، نخسنین نشست دولتهای فرانسوی زبان، با ریاست آندره مالرو، وزیر وقت فرهنگِ فرانسه، در نیامی، پایتخت نیجر برگزار شد. در سال 1970، آژانس همکاریهای فنی- فرهنگی، به ابتکار سازمان مشترک افریقا- مالگاش بنیان شد. منشور این آژانس در 20 مارس 1970 به امضای 21 کشور رسید و در ابتدا فعالیتاش به حیطه فنی محدود شد. | در ابتدای سالهای 60، برخی از سران کشورهای تحت سلطهی سابق فرانسه، که خود از آموزشهای فرانسوی برخوردار بودند، از جمله حمانی دیور (نیجریه)، حبیب بورقیبه ([[تونس]])، نوردوم سیهانوک (کامبوج) و لئوپول سدار سنگور ([[سنگال]])، طرحی برایِ گردهمایی ِ کشورهای تازه استقلال یافته ای را پیشنهاد کردند که خواهان ِتداوم ارتباط فرهنگی و زبانی خود با کشور فرانسه بودند. در آن زمان دولت فرانسه پاسخ روشنی به این پیشنهاد نداد. با این وجود، در سال 1960 چندین کشور فرانسوی زبان، کنفرانسی با شرکت ِ وزیران آموزش و پرورش ِ کشورهای فرانسوی زبان برگزار کردند. سپس در سال 1961، مؤسسه ی دانشگاههای فرانسوی زبان تأسیس شد. در سال 1969، نخسنین نشست دولتهای فرانسوی زبان، با ریاست آندره مالرو، وزیر وقت فرهنگِ فرانسه، در نیامی، پایتخت نیجر برگزار شد. در سال 1970، آژانس همکاریهای فنی- فرهنگی، به ابتکار سازمان مشترک افریقا- مالگاش بنیان شد. منشور این آژانس در 20 مارس 1970 به امضای 21 کشور رسید و در ابتدا فعالیتاش به حیطه فنی محدود شد. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۲
وزارت فرهنگ فرانسه (Le ministère de la Culture)
تاریخ سیاست فرهنگی کشور فرانسه از زمان طرحریزی آن در قرن شانزدهم تا کنون، نمایانگر نقش محوری دولت در ارتقاء و ساماندهی دانش، هنر، فرهنگ و شکلگیری تدریجی ساختارهای وزارتخانهای و تصویب بودجههای ملی بودهاست. به عنوان مثال میتوان به تأسیس کتابخانه ملی فرانسه، تأسیس دبیرخانه هنرهای زیبا در قرن نوزدهم، تأسیس موزه هنری لوور و تأسیس وزارتخانهای مستقل با نام وزارت فرهنگ در سال 1959 اشاره نمود. آندره مالرو (Andre Malraux) نخستین وزیر فرهنگ کشور فرانسه، در امور فرهنگی موازینی را پیش روی همگان قرار داد که اعقاب او نیز دنباله رو این راه بودند. از جمله این موازین میتوان به حفاظت از میراث فرهنگی کشور، خلق هنرهای معاصر، آموزش فرهنگ و هنر و نشر آن در تمامی سطوح جامعه، تمرکز زدایی اداری و تدوین نظامنامه برای بازارهای صنعتی فرهنگ اشاره نمود. بر اساس تعریف آندره مالرو، تمرکززدایی اداری عبارت از انتقال قدرت و منابع از سطوح مرکزی دولت به سطوح فدرال با حفظ مرکزیت دولت بود. در سال 1959 آندره مالرو حوزه فرهنگی کشور را از حیطه اختیارات وزارتخانههای آموزش و پرورش و صنایع خارج نموده و به تأسیس وزارتخانهای مستقل با نام وزارت فرهنگ مبادرت نمود. در این میان مرکز ملی فیلم نیز از اختیار وزارت صنایع خارج شده و تحت نظارت وزارت فرهنگ کشور درآمد. هدف وزارتخانه جدیدالتاسیس، پیشرفت همزمان و همه جانبه کلیه امور هنری و مشارکت فراگیر مردم در فعالیتهای فرهنگی، بخصوص در زمینههای تئاتر، موسیقی و میراث فرهنگی کشور بود. آندره مالرو قصد داشت در کلیه ادارات، مراکز هنری همگانی دایر نماید تا امور فرهنگی را در پهنه ای وسیع و فراگیر نشر داده و همگان را به خلاقیتهای هنری ترغیب نماید. دولت فرانسه از لحاظ جغرافیایی به 96 اداره اجرایی با نام دپارتمان تقسیم گردیده است. در گذشته تنها ادارات 9 شهر از مراکز فرهنگی همگانی برخوردار بودند. در سال 1969، 3 حوزه ریاست منطقهای در امور فرهنگی تأسیس گردید که به نوبه خود گامی اساسی در جهت تمرکز زدایی اداری به شمار میرفت.
ژاک دوهامل (Jacques Duhamel) در تعقیب سیاستهای آندره مالرو، سیاست بین اداری و چند منظوره با هدف تزریق فرهنگ به بافت جامعه را اتخاذ نمود. دوهامل به نهادینه نمودن مشارکت فرهنگی میان دولت و موسسات فرهنگی کشور مبادرت نمود که از آن جمله میتوان به انعقاد قراردادهای دولت با سازمان رادیو و تلویزیون، صنعت سینما و صاحبان سالنهای تئاتر و اپرا اشاره نمود. جهت پشتیبانی مالی از چنین مشارکتهای فرهنگی، صندوق پروژههای فرهنگی کشور تأسیس گردید. در زمینه هنرهای تجسمی، 1 درصد از درآمد سازمانهای دولتی جهت حمایت مالی از انجام یک فعالیت هنری در همان سازمان صرف می گردید. این قانون در خصوص کلیه سازمانهای دولتی به اجرا در می آمد.
هر یک از 6 وزیر فرهنگ فرانسه که یکی پس از دیگری بین سالهای (1981-1973) به صدارت رسیدند ؛علاوه بر اعمال تغییرات مورد نظر خود در وزارتخانه فرهنگ، از سیاستهای فرهنگی آندره مالرو و ژاک دوهامل نیز جهت اتخاذ سیاستهای جدید بهره می بردند. در سال 1974 میشل گای (Michel Guy) با انعقاد اولین سری از موافقتنامههای توسعه فرهنگی با شهرداری ها و مناطق کشور، راه پیشرفت و تکامل هنرمندان جوان و هنرهای معاصر کشور را هموار نمود. به دنبال این عمل میشل گای، مرکز هنرهای ملی ژرژ پمپیدو در سال 1977 افتتاح گردید. در سال 1978 قانون حمایت از موزههای کشور به تصویب رسید و سال 1980 نیز به عنوان سال میراث ملی نام گرفت. طی سالهای (1993-1981) در دو دوره پنج ساله - وزارت فرهنگ فرانسه گامهای اولیه به سوی مدرنیزاسیون و طریقه برخورد با جامعه معاصر را برداشت. از جمله این اقدامات اولیه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
• افزایش بودجه فرهنگی کشور
• گسترش دامنه حوزه فعالیت وزارتخانه فرهنگ جهت تحت پوشش قرار دادن هنرهای مختلف
• القاء معیارها و موازین بخش فرهنگ به بخش اقتصاد
• توسعه و گسترش ارتباطات سمعی و بصری کشور
در این میان رئیس جمهور فرانسه با تایید و تصویب اجرای یک سلسله از پروژههای ساختمانی عظیم، در واقع حمایت بی قید و شرط خود از فعالیتهای وزارت فرهنگ را اعلام نمود. از جمله این پروژههای عظیم ساختمانی میتوان به تأسیس کتابخانه ملی، موزه بزرگ لوور، خانه اپرای باستیل و آرشیو جنگ اشاره نمود.
در سال 1982، بودجه وزارت فرهنگ فرانسه به دو برابر افزایش یافت و سپس به تدریج بر 1درصد از کل بودجه کشور بالغ گردید. جنبش تمرکززدایی اداری با راه اندازی موسسات مختلف فرهنگی منطقهای آغاز گردید. سیاست انعقاد قرارداد با مقامات محلی مجدداً از سر گرفته شد. چندین موسسه آموزشی بزرگ نیز یا مجدداً فعال گردیده و یا از نو تأسیس گردیدند. از میان این مؤسسات بزرگ میتوان به موسسه میراث فرهنگی، موسسه سینماتوگرافی، هنرستانهای بزرگ موسیقی پاریس و لیون و موزه بزرگ لوور اشاره نمود. طی 12 سال بیش از 8000 فرصت شغلی در زمینههای مختلف فرهنگی فراهم گردید و آموزشهای هنری پیشرفته در مدارس، ارائه شده و آموزش هنرهای معاصر از قبیل تئاتر، سینما و تاریخ هنر نیز آغاز گردید. همچنین جهت افزایش آگاهی کودکان فرانسوی یک سری تمهیدات خاصی نظیر اجرای پروژههای هنری فوق برنامه، بازدید دانش آموزان از موزه ها و اماکن تاریخی و اجرای پروژههای میراث فرهنگی اتخاذ گردید. در نتیجه نوسانات اقتصادی و رشد فعالیتهای فرهنگی خانگی، وزارت فرهنگ بیشتر توجه خود را صرف صنایع فرهنگی از قبیل کتاب، نوار، سینما، رسانههای سمعی و بصری و تنظیم بازار این قبیل صنایع نمود.
نمودار سازمانی وزارت فرهنگ
کشور فرانسه دارای نظام پارلمانی بوده و مجلس ملی فرانسه و مجلس سنا قوای عمده کشور به شمار میروند. در کشور فرانسه، نخست وزیر از سوی رئیس جمهور انتخاب شده و به تشکیل دولت و اجرای سیاستهای اتخاذ شده مبادرت مینماید. دولت خود متشکل از وزرای منتخب نخست وزیر بوده که هر یک دارای وظایف مشخص در خصوص مدیریت و اداره وزارتخانه متبوع خود میباشند. در این میان، وزیر فرهنگ مسئولیت اداره و مدیریت امور فرهنگی کشور را بر عهده داشته و سیاستهای مدیریتی خود را بر کلیه بخشها و ادارات مرتبط با وزارت فرهنگ اعمال مینماید. تعیین خط و مشی و دستورالعملهای کلی در حیطه اختیارات وزیر فرهنگ قرار دارد. به عبارت دیگر این وزیر فرهنگ است که تصمیم میگیرد چگونه بودجه میان مدیریتهای مختلف فرهنگی داخل و خارج از کشور توزیع و تقسیم گردد. تخصیص بودجه به بخش فرهنگ و هنر کشور بر اساس دستورالعملهای کلی تعریف شده توسط دولت و مجلس صورت میگیرد.
وزارت فرهنگ فرانسه تحت نظارت وزیر فرهنگ به فعالیت پرداخته و از بخشهای ذیل متشکل شدهاست:
• وزیر فرهنگ
• کادر اداری
• ادارات ابلاغ کننده قوانین به کادر اداری
• بازرسین اداری
• امور بین الملل
• حوزههای ریاستی مرکزی
• مدیریت امور داری
• مدیریت معماری و میراث فرهنگی
• مدیریت آرشیو
• مدیریت کتاب و کتابخوانی
• مدیریت مویقی، رقص، تئاتر و هنرهای نمایشی
• مدیریت موزه
• اداره هنرهای تجسمی
• اداره توسعه منطقهای
• مرکز ملی فیلم
• ادارات منطقهای
• موسسات دولتی تحت نظارت وزارتخانه
• مدیریت مرکزی که مسئولیت طراحی، تعیین خط مشی بازرسی و ارزیابی عملکرد وزارت در سطح ملی را برعهده دارد.
• ادارات منطقهای که نماینده دولت در سطوح محلی میباشند. این ادارات در واقع مدیریتهای فرهنگی هستند که سیاستهای ملی اتخاذ شده در خصوص مناطق مختلف کشور را اجرا مینمایند.
• مؤسسات دولتی که از سوی دولت مرکزی تعیین شده و با ماهیت حقوقی مشخص و بودجه دولتی به فعالیت میپردازند. لازم به ذکر است که موسسات دولتی دارای ماهیت حقوقی، تحت نظارت قانون اساسی کشور فعالیت مینمایند.
بنا بر ماده قانون شماره 713 مصوب (11 ژوئن 1997) وزارت فرهنگ فرانسه مسئولیت ایجاد و راه اندازی فعالیتهای بزرگ فرهنگی با تأکید ویژه بر ملی بودن این فعالیتها و قابلیت دسترسی عامه مردم به این قبیل فعالیتها، تشویق به خلق آثار فکری و هنری، ایجاد علاقمندی در مردم به میراث ملی کشور و گسترش فعالیتهای هنری کشور را بر عهده دارد. این وزارتخانه همچنین مسئولیت توسعه و گسترش صنایع فرهنگی (ماده یکم) و آمادهسازی و اجرای پروژههایی که منجر به غنی سازی هر چه بیشتر زبان فرانسوی گردد (ماده سوم) را بر عهده دارد[۱].
وظایف وزارت فرهنگ در حوزه ارتباطات
در سال 1947 دپارتمان فنی و حقوقی مطبوعات کشور تأسیس گردید. دپارتمان مذکور در سال 1956، به دپارتمان اطلاعاتی حقوقی و فنی تغییر نام داده و مسئولیت مطالعه و بررسی مسائل و مشکلات عمومی کشور در خصوص آزادی اطلاعات به آن تفویض گردید. در سال 1964، به دنبال تأسیس سازمان رادیو و تلویزیون ملی فرانسه (ORTF) مسئولیت اداره تلویزیون بر عهده وزارت اطلاعات گزارده شد. در سال 1974، با انحلال سازمان رادیو و تلویزیون فرانسه چندین سازمان مستقل رادیو و تلویزیونی تحت عناوین ذیل شروع به فعالیت نمودند: موسسه سمعی و بصری ملی(INA)، تلویزیون فرانسه(IDF)، جامعه تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی فرانسه (SFP). در سال 1975 دامنه اختیارات دپارتمان اطلاع رسانی حقوقی و فنی به منظور پوشش دادن به ارتباطات سمعی و بصری کشور گسترش یافت. با تصویب ماده 29 قانون اساسی در سال 1982 تملّک انحصاری دولت بر سازمان تلویزیون لغو گردید. اما با این حال این سازمان همچنان سازمان دولتی به شمار میآید.
دپارتمان اطلاع رسانی حقوقی و فنی
دپارتمان مذکور به طور مشخص مسئولیت اجرای امور ذیل را برعهده دارد:
• نظارت اداری، مالی و فنی بخش سمعی و بصری دولتی
• طراحی و ارائه کلیه قوانین، مقررات و تصمیمات بخش مطبوعات و ارتباطات سمعی و بصری کشور
• سازماندهی صور مختلف حمایتهای دولتی از رسانههای گروهی کشور
• شورای ارتباطات سمعی و بصری نهاد دولتی مستقل میباشد که به تأمین نظر دولت در خصوص اجرا و به کارگیری مقررات و قوانین ویژه امور سمعی و بصری کشور مبادرت مینماید. از جمله مهمترین اقدامات شورای مذکور میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
• برقراری توازن و تکثر بیان
• حمایت از تولیدات سمعی و بصری داخلی و خارجی
• تخصیص فرکانس یا سهمیه فرکانسی
• نظارت بر رعایت شئونات اخلاقی در تولیدات سمعی و بصری
شورای ارتباطات سمعی و بصری تصمیمات اجرایی اتخاذ نموده و در خصوص جریمه شرکتهای متخلف فعال در بخش سمعی و بصری کشور از اختیارات قانونی برخوردار میباشد.
وزارت فرهنگ فرانسه تنها نهاد دولتی تأمینکننده بودجه فعالیتهای فرهنگی کشور نمیباشد بلکه شمار دیگری از وزارتخانهها نیز به عنوان نهادهای معین در این خصوص مشارکت مینمایند. این قبیل بودجهها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به وزارت فرهنگ پرداخت می گردند. مقامات محلی که به طور مستقیم انتخاب میشوند مسئولیت اداره امور فرهنگی منطقهای را بر عهده دارند. این ادارات در خصوص انجام فعالیتهایشان به دولت مرکزی پاسخگو نبوده و امور جاری خود را در کمال آزادی به انجام میرسانند. قوانین جمهوری فرانسه حوزه فعالیت هر شورایی را به وضوح تبیین نموده است. مقامات محلی به ویژه اعضای شوراهای شهر، خدمات فرهنگی متعددی را به مردم ارائه میدهند. شوراهای شهری مدیریت اکثر منابع فرهنگی را به عهده داشته و مسئولیت اجرای بسیاری از رویدادهای فرهنگی از جمله فستیوالهای فرهنگی و هنری را یا به طور مستقل و یا با هماهنگی وزارت فرهنگ عهده دار میباشند.
دولت ملی از طریق انجام یک سری اقدامات خاص به تشویق و ترویج همکاریهای بین وزارتخانه ای و مقامات محلی می پردازد. به عنوان مثال میتوان به موافقتنامههای توسعه فرهنگی مصوب سال 1982 و قراردادهای فرهنگی کشوری - استانی مصوب سال 1984 اشاره نمود. اکثریت قریب به اتفاق پروژههای دولتی حوزه فرهنگ از طریق انعقاد موافقتنامههای مشارکتی پشتوانه دار صورت میگیرد. شمار زیادی از وزارتخانهها نیز از پروژههای فرهنگی ملی حمایت مینمایند که از آن جمله میتوان به وزارت آموزش، تحقیقات و فنآوری و وزارت امور خارجه اشاره نمود. از جمله پروژههای فرهنگی که با مشارکت وزارتخانههای مختلف اجرا میگردد میتوان به آموزش هنر، نگهداری و حفاظت از کتابخانههای تخصصی، تأسیس موزههای ملی، آرشیوهای تاریخی وزارتخانهها و حفاظت از آثار یادبود فرهنگی و معرفی آثار فرهنگی ملّی در خارج از کشور اشاره نمود. برای مثال وزارت آموزش، تحقیق و فنآوری بر فعالیت موزههای تاریخ طبیعی و موزههای آثار تاریخی و آکادمی فرانسه نظارت مینماید و وزارت امور خارجه نیز مسئولیت تبادلات زبانی و فرهنگی و آموزش زبان فرانسه در خارج از کشور از طریق شبکه ای از موسسات فرهنگی فرانسوی، مدارس فرانسوی و آژانس آموزش زبان فرانسه را برعهده دارد.
موسسات فرهنگی
منشور واگذاری خدمات دولتی در زمینه هنرهای نمایشی پس از انجام مذاکرات مفصل با مقامات محلی، دپارتمانهای دولتی و بخشهای حرفهای ذینفع تنظیم گردید. این منشور سند سیاسی است که اصول کلی اقدامات دولت را در زمینه هنرهای نمایشی تعریف و توصیف مینماید. هدف منشور مذکور تقسیم مسئولیت اداره مراکز هنرهای نمایشی کشور میان مقامات محلی و کشوری میباشد. بدین ترتیب هدف منشور مذکور فراهم آوردن محیط کاری آزاد برای هنرمندان در جهت خلق آثار ابتکاری و اعطای آزادی به شهروندان در جهت انتخاب فعالیتهای فرهنگی خود میباشد. منشور مذکور 4 حیطه مسئولیتی را برای سازمانهای یارانه گیر کشور مشخص و تعریف مینماید. این حیطههای مسئولیتی عبارتند از:
1- مسئولیت در حوزه هنر که در جهت:
• آشنا ساختن عامه مردم با محدوده ای از آثار هنری تاریخی و معاصر.
• معرفی فعالیتهای فرهنگی و هنری معاصر و ارتقاء سطح کیفی و کمی چنین فعالیتهایی در جامعه
• حضور دائمی هنر، فرهنگ و هنرمندان در اجتماع
•معرفی اشکال و صور نادر فرهنگ و هنر اجرا میگردد.
2- مسئولیت در حوزه منطقهای که مواردی نظیر:
• پوشش دادن سراسری مؤسسات هنرهای نمایشی با اطمینان از اقتصادی بودن آنها و طراحی برنامهریزی اولیه جهت در پیش گرفتن راهبرد توزیعی در هر دو سطح ملی و منطقهای
• تلاش در جهت دسترسی اقشار مختلف جامعه به اجراهای زنده فرهنگی و هنری از طریق نشر تولیدات فرهنگی و هنری برای طبقات اجتماعی که از این امکانات و تسهیلات محروم میباشند.
• تأسیس مراکز مرجع جهت تهیه اطلاعات و اسناد فرهنگی مورد نیاز را شامل میگردد.
3- مسئولیت اجتماعی:
• ارائه آموزش به نسلهای آینده در خصوص ماهیت و ملزومات فعالیتهای فرهنگی و هنری
• برقراری روابط ویژه با دانشگاههای کشور
• اصلاح الگوهای رفتاری در بخش هایی از جامعه که نه به دور از فعالیتهای فرهنگی بوده و نه درگیر فعالیتهای فرهنگی میباشند.
• کاهش نابرابریهای فرهنگی و فعالیت در جهت برقراری تساوی اجتماعی برای آن دسته از اقشار جامعه که از محرومیت فیزیکی، اقتصادی و آموزشی رنج می برند.
4- مسئولیت حرفهای:
• کمک به دیگر سازمانهای فرهنگی و هنری جهت گسترش و توسعه مهارت ها، دانش کاربردی و امکانات و تسهیلات
• گروههای آماتور نیز میتوانند از خدمات مشاوره و اطلاع رسانی این موسسات سود ببرند.
• برگزاری دورههای آموزشی ویژه و بازآموزی برای هنرمندان جوان، تکنسین ها و مدیران فرهنگی کشور برنامه مذکور اخیراً در مورد هنرهای تجسمی نیز به اجرا درآمده است. برای این منظور یک منشور جدید برای آموزش تخصصی تهیه گردیده است.
حمایت از خلاقیتهای فرهنگی
الف) مراکز هنرهای معاصر: تعداد 32 مرکز هنری که یارانه دریافت مینمایند در 16 منطقه کشور دایر میباشند. مراکز هنری کشور از طریق یک سیاست متمرکز بر برپایی نمایشگاه، نشر، انجام تحقیقات هنری و ادبی، ارائه آموزش، تأمین بودجه آثار هنری، فراهم آوردن امکانات اقامتی برای هنرمندان و توسعه فعالیتهای تحقیقاتی و تجربی خود مبادرت مینمایند.
ب) صندوق هنرهای معاصر منطقهای (Le Fonds régional d'art contemporain(FRAC)): این صندوق در سال 1982 در پی سیاست تمرکززدایی تأسیس گردید. صندوق فوق دفاتری را در کلیه مناطق حومه پایتخت بازگشایی نموده و جوایز رئونیون را برای هنرمندان در نظر گرفت. از زمان تأسیس این دفاتر، صندوق هنرهای معاصر منطقهای، کلکسیون غنی و متنوعی از آثار فرهنگی را جمع آوری نموده که حاصل زحمت 2691 هنرمند میباشد. کلکسیون فوق 1256 اثر هنری را در خود جای داده است. این دفاتر، اماکن متعددی را به نمایش و حفاظت از آثار هنری اختصاص داده و مسئولیت توسعه، ترویج و تشویق هنرهای معاصر و انجام فعالیتهای آموزشی منظم و نشر کتاب را برعهده دارد.
پ) کمک و پشتیبانی از آثار هنرمندان جوان: مرکزی در شهر پاریس راه اندازی شدهاست که به نمایش آثار هنرمندان جوان کشور مبادرت مینماید. علاوه بر یک مرکز نمایشگاهی، این فضای جدید نقش یک نمایشگاه کمکی را برای هنرمندان هنرهای معاصر، انجمن ها، گالری ها، مدارس و مراکز هنری ایفا مینماید. همراه با مراکز هنری منطقهای، مرکزی در جهت نشر هر چه بهتر آثار هنرمندان جوان در تمام نقاط کشور فعالیت مینماید.
طرحهای تشویقی جهت مشارکت در حیات فرهنگی
از جمله اقدامات راهبردی وزارت فرهنگ فرانسه تشویق به مشارکت گسترده در حیات فرهنگی کشور میباشد و این به نوبه خود نیازمند تلاش فراوان در جهت افزایش سطح تقاضای آثار هنری، میراث فرهنگی و توسعه فعالیتهای غیرحرفهای در کلیه زمینههای هنری میباشد.
آموزش هنرهای زیبا از اهمیت ویژه ای در سیاست توسعه فرهنگی فرانسه برخوردار است. برای این منظور برنامهها و طرحهای مربوطه از طریق ارائه آموزشهای تخصصی تحت نظارت وزارت فرهنگ و مقامات محلی به اجرا در میآیند. کمیسیون بین وزارتخانه ای نیز در امر آموزش و فرهنگ جهت اجرای اقدامات مشترک توسط وزارت فرهنگ و وزارت آموزش و پرورش تشکیل گردیده است. کارشناسان حرفهای فرهنگی کشور به تعلیم هنری پرسنل آموزشی کشور ترغیب و تشویق گردیده اند. مدارس ابتدایی کشور موظف گردیدند که در هفته یک ساعت آموزش موسیقی برای بچه ها ارائه نمایند. تلاش هایی نیز در خصوص آموزش بزرگسالان و کارگران صورت گرفته است. وزارت فرهنگ موافقتنامه هایی را بین مسئولان آموزش بزرگسالان و کارگران کشور منعقد نموده است. از شبکههای دست اندرکار درخواست گردید که همکاری خود را با مؤسسات آموزشی، دانشگاهها و دیگر ساختارهای آموزشی کشور افزایش دهند. وزارت فرهنگ به دنبال تدارک امکانات آموزشی است که اساس فعالیتهای فرهنگی و هنری بازدید کنندگان را تشکیل میدهد.
علاوه بر فعالیت وزارتخانه مذکور در زمینههای آموزش و آگاهی عمومی، این وزارتخانه همچنین در جهت تثبیت قیمت محصولات فرهنگی تلاش مینماید. کلیه سازمانهای فرهنگی نظیر مؤسسات بزرگ دولتی حداکثر تلاش خود را به کار می برند تا قیمت ها را به ویژه برای قشر جوان و محروم، کاهش دهند. در حوزه سینمای کشور یک روز در هفته، قیمت بلیط به حدی کاهش مییابد که تقریباً کلیه مردم قادر به تماشای فیلم در سینما می گردند.
تسهیلات کارت اعتباری که در سراسر فرانسه قابل استفاده میباشد، در خصوص موزههای ملی نیز به اجرا درآمد. دارنده این کارت پس از پرداخت ورودیه معمولی قادر میباشد یک شخص زیر 26 سال را به صورت رایگان همراه خود به موزه دعوت نماید. سیاست قیمتهای نازل به موسسات و ساختارهای فرهنگی مشابه کشور نیز تعمیم دادهشدهاست. کارت فرهنگ جوانان که برای استفاده در یک محدوده جغرافیایی محدود به جوانان اعطا میگردد یک سیستم تشویقی مؤثر میباشد. وزارت فرهنگ با اعمال تخفیفهای ویژه در خصوص هزینه حمل و نقل و بازدید جوانان از 20 مکان برگزاری جشنوارههای هنری و فرهنگی آنان را تشویق به بازدید از این نمایشگاه ها مینماید.
وزارت فرهنگ فرانسه همچنین تدابیری به شرح ذیل جهت گسترش مشارکت فرهنگی اتخاذ نموده است:
1- از اول ماه اکتبر 1999، تعداد 98 بنای یادبود ملی که تحت مالکیت دولت بودهاند، توسط سازمان فرهنگی صندوق ملی بناهای تاریخی (Caisse nationale des monuments historiques) اداره می گردند به غیر از فصل جهانگردی یعنی از اول اکتبر تا 30 ماه مه، بازدید از این بناها برای عموم آزاد است.
2- از اول ژانویه سال 2000، بازدید از موزه ملی در اولین یکشنبه هر ماه مجانی و آزاد میباشد. جوانان زیر 18 سال میتوانند بدون پرداخت هزینه ای، از تمامی بناهای یادبود کشور بازدید نمایند. تئاترهای ملی نیز روزهای سه شنبه هر ماه به بازدیدکنندگان خود تخفیف ویژه میدهند.
انجمنهای فرهنگی؛ هنرهای حرفهای
فعالیتهای هنری غیرحرفهای توسط بخشهای بزرگی از جامعه انجام می گیرند. در حدود 50 درصد از جمعیت کشور که بالای 15 سال سن دارند در زمان فراغت خود در فعالیتهای تئاتری، موسیقی، رقص، هنرهای تجسمی و نوشتاری شرکت مینمایند.
راهبردهای تشویقی جهت مشارکت در فعالیتهای غیرحرفهای به دو دلیل عمده ذیل در حال بررسی مجدد میباشند:
1ـ فعالیتهای هنری غیرحرفهای نقش بسیار مهمی را در پیشرفت اشخاص و یکپارچگی اجتماعی برعهده دارند.
2ـ به رسمیت شناختن این قبیل فعالیتها موجب انسجام و وحدت مردم و فعالیتهای هنری حرفهای میگردد.
به طور کلی، مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و هنری غیرحرفهای یکی از بهترین راه هایی است که اشخاص میتوانند از این طریق از اطلاعات هنری آگاهی یابند. از هنرمندان حرفهای و موسسات فرهنگی کشور درخواست گردیده تا با ارائه کمک، پیشنهاد و آموزش نقش خود را در این زمینه افزایش دهند و این خود مستلزم دسترسی به مراکز مرجع قابل اعتماد میباشد که اسناد، اطلاعات و دیگر امکانات را جهت نمایش آثار غیرحرفهای تدارک مینمایند. در این مراکز، افراد غیرحرفهای و حرفهای قادر خواهند بود که با یکدیگر ملاقات، تبادل دانش و مهارت نموده و از تجربیات یکدیگر بهرهمند گردند. برخی از موسسات هنری و فرهنگی از قبیل مدارس موسیقی و تئاترها به تأسیس چنین مراکزی مبادرت مینمایند[۲].
سازمان بین المللی فرانكوفونی
اصطلاح فرانکوفونی به معنای مجموعه ملتها و دولتهای فرانسوی زبان، برای نخستین بار در زبان فرانسوی، در سال 1880 از سوی یک جغرافیدان فرانسوی، پیشنهاد و به کار گرفته شد. وی این واژه را برای توصیف مناطقی جغرافیایی به کار برد که به زبان فرانسوی گفتگو میکنند. توضیح این که واژه فرانسه زبانی، نشانگر کشورهایی است که فرانسه، زبان رسمی (واحد یا غیرواحد)، زبان مادری بخش بزرگی از جمعیت موجود در آنها، زبان فرهنگ، و یا زبانی است که از سوی برخی طبقات اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. با این همه این دستهها به اینجا پایان نمییابد. در برخی کشورهای زبان فرانسه با وجود اینکه زبان رسمی است، نه زبان مادری است و نه زبانی که اغلب مردم از آن استفاده میکنند.
زبان فرانسه به عنوان سومین زبان رایج دنیا و زبان رسمی ۲۹ کشور دنیا همواره یکی از زبانهای محبوب و مورد علاقه مردم بودهاست و میباشد. واژه فرانکوفونی (Francophonie) با حرف آغازین بزرگ، به مجموعه دولتها و حکومتهایی گفته میشود که زبان فرانسه، زبان مشترک آنهاست. این واژه با حرف کوچک به معنای فرانسه زبانی، یکی از عناصر تشکیل دهنده سیاست خارجی فرانسه است. سازمان بینالمللی فرانکفوفی با 63 کشور عضو و حدود 750 میلیون نفر جمعیت در سال 1970به سبک جامعه کشورهای مشترک المنافع (Common wealth) که انگلیسی زبان بودند، تشکیل شد. جمعیت کل کشورها و دولتهای عضو سازمان بینالمللی فرانکفونی حدود 750 میلیون نفر است که در میان 175میلیون نفر آنها به طور کامل فرانسه زبان هستند. فرانسه و انگلیسی تنها زبانهایی هستند که در پنج قاره جهان به آنها تکلم میشود. فرانسه تنها زبان رسمی 12 کشور و یکی از زبانهای رسمی در 17 کشور دیگر فرانکفونی است. در کشورهای گروه دوم معمولا زبانهای انگلیسی، عربی، اسپانیایی یا پرتغالی نیز به عنوان زبان رسمی رواج دارد. ده کشوری که بیشترین فرانسه زبانان در آنها وجود دارند عبارتنداز: فرانسه، الجزایر، کانادا، مغرب، بلژیک، ساحل عاج، تونس، کامرون، جمهوری دموکراتیک کنگو و سوئیس هستند. فرانسه همچنین به طور کامل یا جزیی زبان مادری پنج کشور اروپایی یعنی فرانسه، بلژیک، سوئیس، لوگزامبورگ و موناکو است که در مجموع حدود 70 میلیونی نفر جمعیت دارند. در اروپای مرکزی و شرقی نیز کشورهای رومانی، سپس لهستان و مولداوی کشورهایی هستند که بیشترین شمار فرانسه زبانها را درخود جای دادهاند. بیشترین شمار فرانسه زبانها در قاره آفریقا هستند که 11 درصد جمعیت کل آفریقا را تشکیل میدهند. در همین قاره، الجزایر که عضو فرانکفونی نیز نیست با 16میلیون نفر فرانسه زبان جامعه دوم آفریقا را تشکیل میدهد. بعد از این کشور ساحل عاج با 12میلیون نفر فرانسه زبان در جایگاه بعدی قرار دارد. زبان فرانسه همچنین در کنار انگلیسی، چینی، اسپانیایی، روسی و عربی یکی از زبانهای رسمی سازمان ملل و زبان رسمی در اتحادیه آفریقا است[۳]. در سطح فرانسه، وزارت فرهنگ و ارتباطات، شورای عالی فرانکوفونی، دفتر امور فرانکوفونی وزارت امور خارجه، اداره کل روابط فرهنگی، علمی و فنی وزارت امور خارجه، اداره توسعه وزارت همکاریها و کمیته ملی بازیهای فرانکوفونی، مسئولیت تنظیم سیاست فرانسه در قبال کشورهای فرانسه زبان و اجرای تصمیمات آن را به عهده دارند.
گردهمایی دوسالانه کشورهای فرانسوی زبان
در ابتدای سالهای 60، برخی از سران کشورهای تحت سلطهی سابق فرانسه، که خود از آموزشهای فرانسوی برخوردار بودند، از جمله حمانی دیور (نیجریه)، حبیب بورقیبه (تونس)، نوردوم سیهانوک (کامبوج) و لئوپول سدار سنگور (سنگال)، طرحی برایِ گردهمایی ِ کشورهای تازه استقلال یافته ای را پیشنهاد کردند که خواهان ِتداوم ارتباط فرهنگی و زبانی خود با کشور فرانسه بودند. در آن زمان دولت فرانسه پاسخ روشنی به این پیشنهاد نداد. با این وجود، در سال 1960 چندین کشور فرانسوی زبان، کنفرانسی با شرکت ِ وزیران آموزش و پرورش ِ کشورهای فرانسوی زبان برگزار کردند. سپس در سال 1961، مؤسسه ی دانشگاههای فرانسوی زبان تأسیس شد. در سال 1969، نخسنین نشست دولتهای فرانسوی زبان، با ریاست آندره مالرو، وزیر وقت فرهنگِ فرانسه، در نیامی، پایتخت نیجر برگزار شد. در سال 1970، آژانس همکاریهای فنی- فرهنگی، به ابتکار سازمان مشترک افریقا- مالگاش بنیان شد. منشور این آژانس در 20 مارس 1970 به امضای 21 کشور رسید و در ابتدا فعالیتاش به حیطه فنی محدود شد.
در سال 1973، نخستین اجلاس سران افریقایی – فرانسوی، با طرد کانادا و کبک در پاریس برگزار شد. در آن زمان پاریس نمی خواست کبک را به عنوان دولت شرکت کننده بپذیرد. در سال 1984، شورای عالی دولت ها و ملتهای فرانسوی زبان به همراه یک شبکه تلویزیونی بینالمللی راه اندازی شد. دو سال پس از آن یعنی در سال 1986، نشست سران دولتهای فرانسوی زبان برای نخستین بار در کاخ ورسای گرد هم آمدند. کانادا سرانجام پذیرفت که کبک به عنوان «دولت شرکت کننده» حضور یابد.
از سال 1986 تا 2012، چهارده نشست در کشورهای مختلف فرانسوی زبان برگزار شدهاست. نخستین نشست که فوریه 1986 در ورسای برگزار شد، اهمیت ویژه ای دارد. در این سال، فرانسوآ میتران، رئیس جمهور وقت فرانسه، 41 رئیس دولت کشورهای فرانسوی زبان را برای نخستین بار در کاخ ورسای دعوت کرد. از این تاریخ به بعد، تقریباً هر دو سال یک بار نشستی به منظور بررسی وضعیت آموزش در کشورهای فرانسوی زبان و همکاری با دیگر سازمانهای نین المللی در جهت بهبود وضعیت آموزش برگزار شدهاست. تعداد کشورهای عضو نیز از 49 به 51 کشور افزایش یافته است. در سال 1993، عضویت کشورهای غیر فرانسوی زبان از جمله رومانی و مولداوی نیز در این نشستهای دو سالانه پذیرفته شد. اهداف آژانس نیز به سوی همکاریهای اقتصادی، پیشگیری از تشنجات بین کشورهای عضو، همکاری با سازمانهای جهانی برای حفظ حقوق بشر و حضور در عرصه سیاست جهانی پیشرفته است. نشستهای بعدی به ترتیب در: کبک (1987)، داکار (1989)، شایو (1991)، گران- به (1993)، کوتونو (1995)، هانوی (1997)، مانتون (1999)، بیروت (2002)، اوآگادوکو (2004)، بخارست (2006)، کبک (2008)، مونتروی (2010)، کینشازا (2012) برگزار شدهاند[۴]. در حال حاضر این نهاد متشکل از 77 دولت است که از این تعداد 50 دولت عضو و 27 دولت ناظر هستند.[۵]
نهادهای فرانکوفونی در فرانسه
نهادهای بینالمللی فرانکوفونی عبارتند از:
1- کنفرانس سران کشورهای فرانسه زبان(هر دو سال یک بار)
2- کنفرانس وزرای مسئول فرانکوفونی(یک بار در سال)
3- شورای دائم فرانکوفونی(هر 3 ماه یک بار در پاریس در سطح نمایندگان هر کشور تشکیل جلسه میدهند)
4- کنفرانس وزرای آموزش و پرورش کشورهای فرانسه زبان. این نهاد قدیمی ترین سازمان فرانکوفونی است که در سال 1960 ایجاد شد.
5- کنفرانس وزرای ورزش و مسائل جوانان(از سال 1969 تا کنون)
6- آژانس همکاریهای فرهنگی و فنی(ACCT)(از 1970)
7- انجمن دانشگاههای فرانسه زبان(1961)
8- کانال تلویزیونی 5(1984) که شامل کانال بینالمللی 5 فرانسه، کانال 5 کبک، کانال 1 و 2 و 3 فرانسه، RTBF بلژیک و SSR سوئیس میباشد.
9- دانشگاه سنگور اسکندریه: این دانشگاه در سال 1990 در شهر اسکندریه مصر تاسیس شد و زبان تدریس آن فرانسوی و به صورت خصوصی اداره میشود. در رشتههای تغذیه و بهداشت، علوم اداری و مدیریت، محیط زیست و مدیریت میراث فرهنگی دانشجو می پذیرد.
10- انجمن بینالمللی شهرداران و مسئولان شهرهای کلان فرانسه زبان
11- شورای بینالمللی نمایندگان مجلس کشورهای فرانسه زبان
12- اجلاس تجاری کشورهای فرانسه زبان
13- کمیته بینالمللی بازیهای کشورهای فرانسه زبان: دومین دور بازی ها در پاریس در 1994 برگزار شد و گرد همایی آینده در 1997 در ماداگاسکار برگزار شد
مصوبات برخی اجلاسهای فرانکوفونی
اجلاس سران فرانكوفونی نخستین بار در سال ۱۹۸۶در ورسای واقع در حومه پاریس با حضور 15 تن از سران کشورها و نیز هیاتهای 42 کشور و جامعه از پنج قاره برگزار شد. اهم مصوبات اجلاسهای قبلی فرانکوفونی:
- اجلاس سران 1986 در پاریس: ایجاد ساختار کمک به توسعه با استفاده از منابع مالی کشورهای "شمال" (شامل فرانسه، کانادا، بلژیک و ایالت فرانسه زبان "کبک" کانادا)، ایجاد یك آژانس بینالمللی فرانسه زبان تصاویر تلویزیونی و گسترش محدوده پخش برنامههای تلویزیونی فرانسه زبان اتخاذ تدابیری در زمینه اطلاعرسانی، انتشار، تدریس و آموزش
- اجلاس 1987 ایالت کبک (کانادا): تصمیمگیری درباره پرچم پنج رنگ سازمان که هر یک معرف رنگ نمادین یکی از پنج قاره است.
- اجلاس 1989 داکار (سنگال): محور بحثها در این اجلاس درباره توسعه، بدهی و محیط زیست کشورها بود. فرانسوا میتران، رییس جمهوری وقت فرانسه، حذف بدهی عمومی 35 کشور فقیرتر سازمان فرانکوفونی به فرانسه را اعلام کرد.
- اجلاس 1991 پاریس: فرانسوا میتران این اجلاس را نشست "توسعه و پختگی" نامید. محور بحثها بر تشویق کشورهای "شمال" بهادامه روند دمکراسی آغازشده در کشورهای "جنوب" بویژه در آفریقا متمرکز بود
-اجلاس 1993 جزیره موریس: این اجلاس تصمیم گرفت درحمایت از فرانسه زبانی دربرابر انگلیسیزبانی به رهبری آمریکا، از طریق همکاری نزدیکتر فعالیت کند
-اجلاس 1995 کوتونو (بنین): ایجاد سمت دبیرکلی سازمان فرانکوفونی که متصدی آن درعین حال سخنگوی سیاسی و نماینده رسمی سازمان است و میتواند نقشفعالتری در صحنه بینالمللی ایفا کند.
-اجلاس 1997 هانوی (ویتنام): انتخاب پطرس غالی به عنوان اولین دبیرکل سازمان فرانکوفونی.
اجلاس 1999 مونتکن (کانادا): پیشنهاد ژاک شیراک درباره ایجاد یک مجموعه نظارت بر حقوق بشر تایید شد. این اجلاس بر ضرورت تعمیق روند دمکراسی و تقویت حکومت قانون نیز تاکید کرد.
-اجلاس 2002 بیروت: عبدو دیوف رییس جمهور سابق سنگال بهعنوان دبیرکل این سازمان انتخاب شد. مسئولان 55 کشور نظر مخالف خود را با حمله خودکار به عراق اعلام کردند و خواستار یک راهحل از طریق مذاکره برای بحران ساحل عاج و خاورمیانه شدند.
اجلاس 2004 اواگادوگو (بورکینا فاسو): یادآوری و تاکید بر اولویتهای اصلی در زمینه حقوق بشر و احترام به اصول دمکراسی.
از اولین اجلاس سران کشورهای فرانکوفونی در پاریس به سال 1986 تا کنون، پیشرفتهای زیادی در هرچه نزدیکتر کردن کشورهای عضو حول محور مشترک زبان حاصل شدهاست. ایجاد انستیتوهای فرانسه زبان (هانوی، پنوم پن، صوفیا...) گسترش کانال تلویزیونی 5 به آسیا، حمایت از موضع فرانسه در مذاکرات گات، ارسال کتاب به کشورهای آفریقایی، توجه جدی به کشورهای اروپای شرقی (بلغارستان بیشترین استقبال را از تلویزیون فرانسه نموده است)، تشویق چند زبانی در نهادهای ارو پایی با تاکید به زبان فرانسه به عنوان عنصر مشترک هویت کشورهای هندو چین، توجه مجدد به لبنان به عنوان پایگاه اصلی زبان فرانسه در خاور میانه و برگزاری دومین بازیهای فرانکوفونی در پاریس (1994) از جمله موفقیتهای فرانکوفونی در سالهای گذشته به شمار میرود[۶].
نیز نگاه کنید به
نهادها و سازمانهای فرهنگی ژاپن؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی کانادا؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی کوبا؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی لبنان؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی افغانستان؛ مراکز و نهادهای فرهنگی چین؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی تونس؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی روسیه؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی سنگال؛ نهادها و سازمان های فرهنگی تایلند؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی ساحل عاج؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی سوریه؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی سودان؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی زیمبابوه؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی اوکراین؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی اسپانیا؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی اردن؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی سیرالئون؛ نهادها و سازمانهای فرهنگی قطر.
کتابشناسی
- ↑ برگرفتهازhttp://www.culturecommunication.gouv.fr/
- ↑ برگرفتهازhttp://fr.wikipedia.org/wiki/Minist%C3%A8re_de_la_Culture_(France)
- ↑ برگرفته از http://www.tlfq.ulaval.ca/axl/francophonie/francophonie.htm
- ↑ برگرفته از http://fr.wikipedia.org/wiki/Organisation_internationale_de_la_francophonie
- ↑ قابل بازیابی از http://www.francophonie.org/L-Organisation-internationale-de.html
- ↑ نعيمی گورابی، محمد حسين (1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.